context
stringclasses 2
values | question
stringlengths 20
40
| answer
stringlengths 1
163
⌀ | answer_start
int64 -1
7
|
---|---|---|---|
Persian Poetry
|
یک نمونه از شعر آذر بیگدلی
|
مالد بخاک راه تو رو، عنبر و عبیر ساید بنقش پای تو سر ماه و آفتاب
| -1 |
Persian Poetry
|
یک نمونه از شعر آذر بیگدلی
|
تا بر دمید اختر حسنت، نمی کنند بر آفتاب و ماه نظر ماه و آفتاب
| -1 |
Persian Poetry
|
یک نمونه از شعر آذر بیگدلی
|
در گلشنی، که چهره ی خود شویی از عرق؛ گردد همه حباب شمر، ماه وآفتاب
| -1 |
Persian Poetry
|
یک نمونه از شعر آذر بیگدلی
|
آویخته بپایت و، بنهاده بر سرت؛ خلخال سیم و، افسر زر ماه و آفتاب
| -1 |
Persian Poetry
|
یک نمونه از شعر آذر بیگدلی
|
جز آفتاب و ماه، نخواندی کسی تو را بودی اگر میان بشر ماه و آفتاب
| -1 |
Persian Poetry
|
یک نمونه از شعر آذر بیگدلی
|
سوزنده اخگری است، ز کانون دل رخت؛ کان را بود شعاع و شرر ماه و آفتاب
| -1 |
Persian Poetry
|
یک نمونه از شعر آذر بیگدلی
|
بینند اگر رخ تو، دگر برنیاورند؛ سر از دریچه شام و سحر ماه و آفتاب
| -1 |
Persian Poetry
|
یک نمونه از شعر آذر بیگدلی
|
روشن تر از مه است رخت ای پسر مگر مادر بود تو را و پدر ماه و آفتاب
| -1 |
Persian Poetry
|
یک نمونه از شعر آذر بیگدلی
|
جایی که روشن است چراغ رخت، شوند پروانه وار سوخته پر، ماه و آفتاب
| -1 |
Persian Poetry
|
یک نمونه از شعر آذر بیگدلی
|
نخل قد تو، نخله ی طور است و؛ باشدش برگ اختر یمانی و بر ماه و آفتاب
| -1 |
Persian Poetry
|
یک نمونه از شعر آذر بیگدلی
|
قدت نهال گلشن حسن و، از آن نهال برگی دو رسته تازه و تر ماه و آفتاب
| -1 |
Persian Poetry
|
یک نمونه از شعر آذر بیگدلی
|
گیرند تا سراغ ز کویت، چه شب چه روز بگذشته عمرشان بسفر ماه و آفتاب
| -1 |
Persian Poetry
|
یک نمونه از شعر آذر بیگدلی
|
بازآ که بی تو شب زد و دور از تو روز کرد خارم بدیده، خون بجگر ماه و آفتاب!
| -1 |
Persian Poetry
|
یک نمونه از شعر آذر بیگدلی
|
آسوده خاطری تو و، غافل که داردم شب ز اشک و روز ز آه خطر ماه و آفتاب
| -1 |
Persian Poetry
|
یک نمونه از شعر آذر بیگدلی
|
تو خود کشیده تیغ جفاکاری و تورا افکنده پیش تیغ، سپر؛ ماه و آفتاب
| -1 |
Persian Poetry
|
یک نمونه از شعر آذر بیگدلی
|
من خود، دو دیده دوخته ز امید بر دری کان را سزد دو حلقه ی در ماه و آفتاب
| -1 |
Persian Poetry
|
یک نمونه از شعر آذر بیگدلی
|
عالی در سپهر هنر، میرزا نصیر؛ کش بهر سجده بسته کمر ماه و آفتاب
| -1 |
Persian Poetry
|
یک نمونه از شعر آذر بیگدلی
|
آن فیلسوف عهد، که از رای روشنش؛ کردند اقتباس هنر، ماه و آفتاب
| -1 |
Persian Poetry
|
یک نمونه از شعر آذر بیگدلی
|
لقمان روزگار که دیدند از آسمان اندر زمین مسیح دگر ماه و آفتاب
| -1 |
Persian Poetry
|
یک نمونه از شعر آذر بیگدلی
|
دانا مهندسی، که هم از شمع رای او شد در سپهر راه سپر ماه و آفتاب
| -1 |
Persian Poetry
|
یک نمونه از شعر آذر بیگدلی
|
با آفتاب و ماه، کند روی و ر ای او؛ کرد آنچه با گیاه و حجر ماه و آفتاب
| -1 |
Persian Poetry
|
یک نمونه از شعر آذر بیگدلی
|
نخلی که زیر سایه ی او پرورش نیافت مشکل رساندش بثمر ماه و آفتاب
| -1 |
Persian Poetry
|
یک نمونه از شعر آذر بیگدلی
|
سنگی که از عنایت او تربیت ندید او را نکرد لعل و گهر ماه و آفتاب
| -1 |
Persian Poetry
|
یک نمونه از شعر آذر بیگدلی
|
نتواند از حذاقت او روز و شب رساند بر صرع و بر جذام، ضرر ماه و آفتاب
| -1 |
Persian Poetry
|
یک نمونه از شعر آذر بیگدلی
|
یکدم چو خشک ماندش ابر قلم مدام مانند، باد و دیده ی تر ماه و آفتاب
| -1 |
Persian Poetry
|
یک نمونه از شعر آذر بیگدلی
|
ز ابر مطیر، خامه چو گردد رقم نگار؛ بارد همی بجای مطر ماه و آفتاب
| -1 |
Persian Poetry
|
یک نمونه از شعر آذر بیگدلی
|
نبود نبی و از قلمش بیند آنچه دید از رد شمس و شق قمر ماه و آفتاب
| -1 |
Persian Poetry
|
یک نمونه از شعر آذر بیگدلی
|
خلقش شنو، دگر مشنو باغ و بوستان؛ رویش نگر، دگر منگر ماه و آفتاب
| -1 |
Persian Poetry
|
یک نمونه از شعر آذر بیگدلی
|
ای مهر پروری، که ز ماهیت تو یافت نور جبین، ضیاء بصر ماه و آفتاب
| -1 |
Persian Poetry
|
یک نمونه از شعر آذر بیگدلی
|
خواندند اهل نظم به کاشان ز انوری غرا قصیده یی بنظر ماه و آفتاب
| -1 |
Persian Poetry
|
یک نمونه از شعر آذر بیگدلی
|
شد ماه و آفتاب، ز هر بیت آن عیان روشن هزار دیده ز هر ماه و آفتاب
| -1 |
Persian Poetry
|
یک نمونه از شعر آذر بیگدلی
|
هر شعر آن بکسوت شعری ز روشنی هر مصرعیش کرده ببر ماه و آفتاب
| -1 |
Persian Poetry
|
یک نمونه از شعر آذر بیگدلی
|
من نیز خواستم که صفات تو بشمرم تا نشمرد ستاه شمر ماه و آفتاب
| -1 |
Persian Poetry
|
یک نمونه از شعر آذر بیگدلی
|
از دانش و شکفتگی و عزم و حزم و خلق در روی و رایت ای بگهر ماه و آفتاب
| -1 |
Persian Poetry
|
یک نمونه از شعر آذر بیگدلی
|
گردد خجل عطارد و هم زهره و زحل مریخ و مشتری و دگر ماه و آفتاب
| -1 |
Persian Poetry
|
یک نمونه از شعر آذر بیگدلی
|
من قابل قصیده نگاری نیم، چه شد اوراق دفترم شد اگر ماه و آفتاب؟
| -1 |
Persian Poetry
|
یک نمونه از شعر آذر بیگدلی
|
خاصه قصیده یی که حریف انوری بود وز انوریش داده خبر ماه وآفتاب
| -1 |
Persian Poetry
|
یک نمونه از شعر آذر بیگدلی
|
لکن، ز قابلیت ممدوح قابلم وز طبع روشنم بحذر ماه و آفتاب!
| -1 |
Persian Poetry
|
یک نمونه از شعر آذر بیگدلی
|
پرداختم بیک شب و یک روز چند بیت کافشانمت براهگذار ماه و آفتاب
| -1 |
Persian Poetry
|
یک نمونه از شعر آذر بیگدلی
|
کردم چو قصد کوی تو، از مهر روی تو شد خضر راه من بسفر ماه و آفتاب
| -1 |
Persian Poetry
|
یک نمونه از شعر آذر بیگدلی
|
آوردم این قصیده ره آورد و، در رهم افشانده سیم و ریخته زر ماه و آفتاب
| -1 |
Persian Poetry
|
یک نمونه از شعر آذر بیگدلی
|
تا بر فلک شوند عیان آفتاب و ماه تا بر زمین کنند اثر ماه و آفتاب
| -1 |
Persian Poetry
|
یک نمونه از شعر آذر بیگدلی
|
از بهر دوستانت بفیروزه گون قدح ریزند صبح شیر و شکر ماه و آفتاب
| -1 |
Persian Poetry
|
یک نمونه از شعر آذر بیگدلی
|
از دست دشمنانت در آغاز ماه عمر گیرند شام، تیغ و سپر؛ ماه و آفتاب
| -1 |
Persian Poetry
|
یک نمونه از شعر آذر بیگدلی
|
بر جان دوستانت رسانند و دشمنانت هر صبح و شام نفع و ضرر ماه و آفتاب
| -1 |
Persian Poetry
|
یک نمونه از شعر آذر بیگدلی
|
گفتا سحر غلام که: زین کرده یار اسب اینک ز شهر راند برون شهریار اسب
| -1 |
Persian Poetry
|
یک نمونه از شعر آذر بیگدلی
|
افتادم از پیش، که عنان گیرمش ز ناز نگذارد افگند بسر من گذار اسب
| -1 |
Persian Poetry
|
یک نمونه از شعر آذر بیگدلی
|
گویی بباغ و راغ کشیدی دلش که صبح چیند گل و، چراند در لاله زار اسب
| -1 |
Persian Poetry
|
یک نمونه از شعر آذر بیگدلی
|
یا سرخوش از شراب صبوحی، کباب خواست؛ در زیر زین کشید بشوق شکار اسب
| -1 |
Persian Poetry
|
یک نمونه از شعر آذر بیگدلی
|
یا بود بار خاطرش از دوستان غمی کآورد در هوای سفر زیر بار اسب
| -1 |
Persian Poetry
|
یک نمونه از شعر آذر بیگدلی
|
بیتاب از حکایت او شد چنان دلم کز زخم تازیانه شود بیقرار اسب
| -1 |
Persian Poetry
|
یک نمونه از شعر آذر بیگدلی
|
گریان، ز پا فتادم و، گفتم: بگیر دست لرزان ز جای جستم و، گفتم: بیار اسب!
| -1 |
Persian Poetry
|
یک نمونه از شعر آذر بیگدلی
|
کردم گران رکابش و، گشتم سبک عنان؛ آورد چون غلامم بی انتظار اسب
| -1 |
Persian Poetry
|
یک نمونه از شعر آذر بیگدلی
|
بی اختیار، تا در دروازه ی هر طرف نومید می دواندم و، امیدوار اسب
| -1 |
Persian Poetry
|
یک نمونه از شعر آذر بیگدلی
|
آخر چو برد جذبه ی عشقم برون ز شهر دیدم ز دور جلوه همی داد یار اسب
| -1 |
Persian Poetry
|
یک نمونه از شعر آذر بیگدلی
|
با یوز و باز، از پی آهو و کبک مست در پهن دشت راندی و در کوهسار اسب
| -1 |
Persian Poetry
|
یک نمونه از شعر آذر بیگدلی
|
هر گام، دوریم شد ازو بیشتر؛ بلی او را سمین سمند و، رهی را نزار اسب
| -1 |
Persian Poetry
|
یک نمونه از شعر آذر بیگدلی
|
گفتم: عنان مست که گیرد، مگر خرد در گوش گویدش مدوان در خمار اسب
| -1 |
Persian Poetry
|
یک نمونه از شعر آذر بیگدلی
|
یا آورد بیاد ز تمکین دلبری از هر طرف نتازد بی اختیار اسب
| -1 |
Persian Poetry
|
یک نمونه از شعر آذر بیگدلی
|
یا رفته رفته بست رهش آب دیده ام می تاختم چو با مژه ی اشکبار اسب
| -1 |
Persian Poetry
|
یک نمونه از شعر آذر بیگدلی
|
یا سوختش ز ناله ی من دل، عنان کشید؛ تا من رسانمش ز قفا بنده وار اسب
| -1 |
Persian Poetry
|
یک نمونه از شعر آذر بیگدلی
|
القصه او، بناز روان بود و من بشوق؛ تا هر دو را گرفت بیکجا قرار اسب
| -1 |
Persian Poetry
|
یک نمونه از شعر آذر بیگدلی
|
رفتم پیاده سویش و، چون ماه از آسمان آوردمش فرود از آن راهوار اسب
| -1 |
Persian Poetry
|
یک نمونه از شعر آذر بیگدلی
|
بسته بشاخ سرو سهی یار بارگی کرده رها رهی بلب جویبار اسب
| -1 |
Persian Poetry
|
یک نمونه از شعر آذر بیگدلی
|
بگرفت پس صراحی و جام از کف غلام کردش نگاهبان نکند تا فرار اسب
| -1 |
Persian Poetry
|
یک نمونه از شعر آذر بیگدلی
|
چشمی بسوی اسبش و، چشمی بسوی می؛ گر چه نیاورد بنظر میگسار اسب
| -1 |
Persian Poetry
|
یک نمونه از شعر آذر بیگدلی
|
با هم بروی سبزه نشستیم و هر یکی آورده در میان سخنان، د رکنار اسب
| -1 |
Persian Poetry
|
یک نمونه از شعر آذر بیگدلی
|
لعلی قدح، ز دست بلورین گرفتمش؛ گفتم که: گفت صبح برین اندر آر اسب؟!
| -1 |
Persian Poetry
|
یک نمونه از شعر آذر بیگدلی
|
گفت: از خمار دوش نخفتم، که صبحدم ؛ رانم صبوح را بیکی مرغزار اسب
| -1 |
Persian Poetry
|
یک نمونه از شعر آذر بیگدلی
|
فصل بهار، گشت گل و سبزه را سحر بی اختیار گشته من و، بیقرار اسب
| -1 |
Persian Poetry
|
یک نمونه از شعر آذر بیگدلی
|
آری رود بباغ ز بوی گل آدمی آری بمرغزار رود در بهار اسب
| -1 |
Persian Poetry
|
یک نمونه از شعر آذر بیگدلی
|
من هم نهاده جام لبالب ز می بکف گفتم: بگیر و هیچ بخاطر میار اسب
| -1 |
Persian Poetry
|
یک نمونه از شعر آذر بیگدلی
|
جام از کفم گرفت و کشید و بپای خاست رقصان چو زیر زین خداوندگار اسب
| -1 |
Persian Poetry
|
یک نمونه از شعر آذر بیگدلی
|
بوالفارس زمانه، زمان خان که در زمین حکمش کشد سپهر چو حکم سوار اسب
| -1 |
Persian Poetry
|
یک نمونه از شعر آذر بیگدلی
|
ای برده تا بروز شمار از طویله ات یک یک پیادگان جهان بی شمار اسب
| -1 |
Persian Poetry
|
یک نمونه از شعر آذر بیگدلی
|
تا پا نهاد رایض عدل تو بر رکاب از هیچ جاده پا ننهد بر کنار اسب
| -1 |
Persian Poetry
|
یک نمونه از شعر آذر بیگدلی
|
گر پا نهد بتارک موری، چو تازیش از تازیانه ی تو خورد زخم مار اسب
| -1 |
Persian Poetry
|
یک نمونه از شعر آذر بیگدلی
|
در گوش و دوش قیصر رومش ببین گرت افگند نعل و غاشیه در زنگبار اسب
| -1 |
Persian Poetry
|
یک نمونه از شعر آذر بیگدلی
|
در روز رزم، تیغ بکف چون دلاوران؛ تا زند ا زدو سو بصف کارزار اسب
| -1 |
Persian Poetry
|
یک نمونه از شعر آذر بیگدلی
|
ابر اجل، بخاک فشاند تگرگ مرگ؛ آید ز گرد مرد برون، وز غبار اسب
| -1 |
Persian Poetry
|
یک نمونه از شعر آذر بیگدلی
|
از خونش آب داده ز سر تیغها شوند دانه فشان که کرده زمین را شیار اسب
| -1 |
Persian Poetry
|
یک نمونه از شعر آذر بیگدلی
|
تازی در آتش، ار چه سیاوش نه ای ز بس در نعل و سنگ خاره جهاند شرار اسب
| -1 |
Persian Poetry
|
یک نمونه از شعر آذر بیگدلی
|
گیرد ز خون خصم تو، چون تیغ برکشی؛ تا زیر زین قوایم خود در نگار اسب
| -1 |
Persian Poetry
|
یک نمونه از شعر آذر بیگدلی
|
نوح نبی نه ای و، ز طوفان موج خون؛ چون کشتی از میان کشدت بر کنار اسب
| -1 |
Persian Poetry
|
یک نمونه از شعر آذر بیگدلی
|
تا از قفا صهیل سمند تو نشنوند پی کرده دشمنان تو پیش از فرار اسب
| -1 |
Persian Poetry
|
یک نمونه از شعر آذر بیگدلی
|
از خیل دشمنان تو، هر کو فرار کرد با آنکه از پیش ندوانی ز عار اسب
| -1 |
Persian Poetry
|
یک نمونه از شعر آذر بیگدلی
|
دستت نگشته رنجه و، رمحت ندیده خم؛ بردش ز رزمگاه بدار البوار اسب
| -1 |
Persian Poetry
|
یک نمونه از شعر آذر بیگدلی
|
وز لشکر تو، روز وغا، کز هجوم خلق راه عبور بست بمور و بمار اسب
| -1 |
Persian Poetry
|
یک نمونه از شعر آذر بیگدلی
|
پرداخت هر سواره ز پورپشنگ تخت بگرفت هر پیاده ز سام سوار اسب
| -1 |
Persian Poetry
|
یک نمونه از شعر آذر بیگدلی
|
اکنون که بر در تو دوانند شام و صبح گردان ز هند پیل و یلان از تتار اسب
| -1 |
Persian Poetry
|
یک نمونه از شعر آذر بیگدلی
|
افگنده آسمان دورنگم ز پا، کجاست پوینده تر ز ابلق لیل و نهار اسب؟!
| -1 |
Persian Poetry
|
یک نمونه از شعر آذر بیگدلی
|
ناچار، چون زیارت کوی تو بایدم خواهم شود ز دور سپهرم دچار اسب
| -1 |
Persian Poetry
|
یک نمونه از شعر آذر بیگدلی
|
از توسنی خنگ فلک، هم شگفت نیست؛ کاین دوست را رسد ز تو ای دوستدار اسب
| -1 |
Persian Poetry
|
یک نمونه از شعر آذر بیگدلی
|
فرزین شد، آن پیاده ی فرزانه، کش رسید چون پیل شاه، رخ، ز تو ای شهسوار اسب
| -1 |
Persian Poetry
|
یک نمونه از شعر آذر بیگدلی
|
ورنه، بیک دقیقه خود از استخوان پیل؛ شطرنج باز شهر تو را، شد سه چهار اسب
| -1 |
Persian Poetry
|
یک نمونه از شعر آذر بیگدلی
|
گر نیست اسب تازیت، آن جانور فرست؛ زین کرده، کش نژاد بود خر تبار اسب
| -1 |
Persian Poetry
|
یک نمونه از شعر آذر بیگدلی
|
داری چو جام بر کف و افسر بسر، مبخش نه بی لجام استر و نه بی فسار اسب
| -1 |
Persian Poetry
|
یک نمونه از شعر آذر بیگدلی
|
چون نیست پیکری که نپوشیده خلعتت مفرست ناکشیده بزین زینهار اسب
| -1 |
Persian Poetry
|
یک نمونه از شعر آذر بیگدلی
|
کردم روان یکی رمه، یک اسب خواستم؛ غافل مشو که ناید ازین به بکار اسب
| -1 |
Persian Poetry
|
یک نمونه از شعر آذر بیگدلی
|
دادی گرم تو آن رمه و، اسب خواستی تا از منت بود بنظر یادگار اسب
| -1 |
Subsets and Splits
No community queries yet
The top public SQL queries from the community will appear here once available.