context
stringclasses 2
values | question
stringlengths 20
40
| answer
stringlengths 1
163
⌀ | answer_start
int64 -1
7
|
---|---|---|---|
Persian Poetry
|
یک نمونه از شعر آذر بیگدلی
|
میدادمت بهای یکی اسب زان رمه گر در طویله داشتمی صد هزار اسب
| -1 |
Persian Poetry
|
یک نمونه از شعر آذر بیگدلی
|
کاری مکن که پیک سوارم پیاده باز آید فغان کنان که توقع مدار اسب
| -1 |
Persian Poetry
|
یک نمونه از شعر آذر بیگدلی
|
کاکنون بتحفه شعر تو بردم، باین امید کآرم ز خیل خان عدالت شعار اسب
| -1 |
Persian Poetry
|
یک نمونه از شعر آذر بیگدلی
|
امروز هم نکرد چو دی و پریر لطف امسال هم نداد چو پیرار و پار اسب
| -1 |
Persian Poetry
|
یک نمونه از شعر آذر بیگدلی
|
دانی از آن قبیله ام ای خان که میکند از نسبت سواری ما افتخار اسب
| -1 |
Persian Poetry
|
یک نمونه از شعر آذر بیگدلی
|
هم آشیان بازم و، از ناخنان کج؛ دارم بکف حسام و ز پر بر کنار اسب
| -1 |
Persian Poetry
|
یک نمونه از شعر آذر بیگدلی
|
از چنگ من، اگر بفلک رفته خصم من روزی که زین کنند پی گیرودار اسب
| -1 |
Persian Poetry
|
یک نمونه از شعر آذر بیگدلی
|
هم بگذرانم از سر این هفت، مرد تیغ هم بر جهانم از سر این نه حصار اسب
| -1 |
Persian Poetry
|
یک نمونه از شعر آذر بیگدلی
|
لیکن ازین چه سود، که مانده است شصت سال هم در غلاف تیغم، هم در چدار اسب
| -1 |
Persian Poetry
|
یک نمونه از شعر آذر بیگدلی
|
چون در غلاف زنگ نگیرد ز ننگ تیغ؟! چون در چدار لنگ نگردد ز عار اسب
| -1 |
Persian Poetry
|
یک نمونه از شعر آذر بیگدلی
|
هر سو بکف گرفته، یکی سر تراش تیغ؛ هر سو بزین کشیده یکی خرسوار اسب
| -1 |
Persian Poetry
|
یک نمونه از شعر آذر بیگدلی
|
مقصود ازین قصیده ی رنگینم، اسب نیست؛ دانی بهای نغمه نگیرد هزار اسب
| -1 |
Persian Poetry
|
یک نمونه از شعر آذر بیگدلی
|
دوشم ولی سواره حریفی ردیف شد گوینده او، خموش من و، ره سپار اسب!
| -1 |
Persian Poetry
|
یک نمونه از شعر آذر بیگدلی
|
گفت: این قصیده گفت کمال و ز طبع شوخ کردش ردیف سر بسر آن نامدار اسب
| -1 |
Persian Poetry
|
یک نمونه از شعر آذر بیگدلی
|
از بستن هر اسب، چنان کو شکفته شد؛ سنجر نشد شکفته ز فتح هزار اسب
| -1 |
Persian Poetry
|
یک نمونه از شعر آذر بیگدلی
|
پنداشت هیچ اسب بگردش نمی رسد تنها دوانده گویی در روزگار اسب
| -1 |
Persian Poetry
|
یک نمونه از شعر آذر بیگدلی
|
امروز، چون کمیت سخن را تو رایضی بر جای تا نشانیش، از جا برآر اسب
| -1 |
Persian Poetry
|
یک نمونه از شعر آذر بیگدلی
|
نشناختم، اگر چه چپ از راست، تاختم چندی بامتحان یمین و یسار اسب!
| -1 |
Persian Poetry
|
یک نمونه از شعر آذر بیگدلی
|
آخر گذشت ز اسب کمال، اسب من به پل چون برد پیش رستم از اسفندیار اسب
| -1 |
Persian Poetry
|
یک نمونه از شعر آذر بیگدلی
|
تا میخورند شیر غزال و، غزال شیر؛ تا میبرند اسب سوار و، سوار اسب
| -1 |
Persian Poetry
|
یک نمونه از شعر آذر بیگدلی
|
در کام دشمنانت، بود زهر مار شیر در دست دوستانت، بود پایدار اسب
| -1 |
Persian Poetry
|
یک نمونه از شعر آذر بیگدلی
|
دگر صبح است و بلبل نغمه خوان است ز حسن گل هزارش داستان است
| -1 |
Persian Poetry
|
یک نمونه از شعر آذر بیگدلی
|
زمین، از رنگ لاله، لعل پوش است؛ هوا، از بوی گل عنبر فشان است
| -1 |
Persian Poetry
|
یک نمونه از شعر آذر بیگدلی
|
نخفتم دوش، تا وقتی که دیدم نسیم صبحدم دامن کشان است
| -1 |
Persian Poetry
|
یک نمونه از شعر آذر بیگدلی
|
چنان شد از شمیمش عطر پرورد که پنداری مشامم عطردان است
| -1 |
Persian Poetry
|
یک نمونه از شعر آذر بیگدلی
|
ندانم از کدامین گلشن آمد نسیم صبح، کاینش ارمغان است؟!
| -1 |
Persian Poetry
|
یک نمونه از شعر آذر بیگدلی
|
من این بو، از گلی نشنیده بودم همانا بوی گل نه، بوی جان است
| -1 |
Persian Poetry
|
یک نمونه از شعر آذر بیگدلی
|
بدنبال نسیم افتادم از شوق که بینم ا زکدامین گلستان است
| -1 |
Persian Poetry
|
یک نمونه از شعر آذر بیگدلی
|
نسیمم برد تا باغی چو دیدم نه باغ است این، بهشت جاودان است
| -1 |
Persian Poetry
|
یک نمونه از شعر آذر بیگدلی
|
چه فرخ مسکن و، فرخنده مأوی چه دلکش منزل و، خرم مکان است
| -1 |
Persian Poetry
|
یک نمونه از شعر آذر بیگدلی
|
همانا، باغ خلد است و ز سبزه زمینش را بساط پرنیان است
| -1 |
Persian Poetry
|
یک نمونه از شعر آذر بیگدلی
|
دمیده سبزه و بر روی سبزه گل است و لاله است و ارغوان است
| -1 |
Persian Poetry
|
یک نمونه از شعر آذر بیگدلی
|
درختانش، ز رنگارنگ میوه مکلل چون درفش کاویان است!
| -1 |
Persian Poetry
|
یک نمونه از شعر آذر بیگدلی
|
بزیر هر درختی، نیک بختی نشسته زان درختش سایه بان است
| -1 |
Persian Poetry
|
یک نمونه از شعر آذر بیگدلی
|
میان باغ، از سرو صنوبر خیابانی و جویی در میان است
| -1 |
Persian Poetry
|
یک نمونه از شعر آذر بیگدلی
|
سقی الله، آب شیرین گوارا که در وصفش زبان عذب البیان است
| -1 |
Persian Poetry
|
یک نمونه از شعر آذر بیگدلی
|
نشان پاکی جویی، چه جویی که از سرچشمه ی کوثر روان است
| -1 |
Persian Poetry
|
یک نمونه از شعر آذر بیگدلی
|
ز عکسی کآسمان افگنده در وی عیان از یک زمین دو آسمان است
| -1 |
Persian Poetry
|
یک نمونه از شعر آذر بیگدلی
|
بدل گفتم: غم از جان برد این باغ مگر این باغ بیرون زین جهان است
| -1 |
Persian Poetry
|
یک نمونه از شعر آذر بیگدلی
|
دلم گفت: این سخن از باغبان پرس که او آگاه ازین راز نهان است
| -1 |
Persian Poetry
|
یک نمونه از شعر آذر بیگدلی
|
نشان باغبان جستم ز دل، گفت؛ که: اینک خضر اینجا باغبان است
| -1 |
Persian Poetry
|
یک نمونه از شعر آذر بیگدلی
|
نگاهم چون به خضر افتاد، گفتم؛ که: ای کت راز پنهانی عیان است
| -1 |
Persian Poetry
|
یک نمونه از شعر آذر بیگدلی
|
چه باغ است، اینکه آبش سلسبیل است؟! چه باغ است، اینک ابرش درفشان است؟!
| -1 |
Persian Poetry
|
یک نمونه از شعر آذر بیگدلی
|
چه باغ است اینکه غلمان داده آبش؟! چه باغ است اینکه حورش پاسبان است
| -1 |
Persian Poetry
|
یک نمونه از شعر آذر بیگدلی
|
چه باغ است اینکه چون مینوی رضوان مقیمش را حیات جاودان است؟!
| -1 |
Persian Poetry
|
یک نمونه از شعر آذر بیگدلی
|
چه باغ است اینکه چون مشکوی خسرو مقام عشرت شیرین لبان است؟!
| -1 |
Persian Poetry
|
یک نمونه از شعر آذر بیگدلی
|
بفگت: اینجا نه مینو و نه مشکوست همایون باغ مخدوم جهان است
| -1 |
Persian Poetry
|
یک نمونه از شعر آذر بیگدلی
|
خجسته بنده ی دادار وهاب که دارای دیار اصفهان است
| -1 |
Persian Poetry
|
یک نمونه از شعر آذر بیگدلی
|
بلند اختر خدیوی، کز بلندی زمین آستانش، آسمان است
| -1 |
Persian Poetry
|
یک نمونه از شعر آذر بیگدلی
|
جهان داور امیری، کز نکویی بوصفش هر چه گویم بیش از آن است
| -1 |
Persian Poetry
|
یک نمونه از شعر آذر بیگدلی
|
بگاه لطف، چون ابر بهار است؛ بگاه قهر، چون برق یمان است
| -1 |
Persian Poetry
|
یک نمونه از شعر آذر بیگدلی
|
کفیل خدمتش، برنا و پیر است؛ رهین منتش، پیر و جوان است
| -1 |
Persian Poetry
|
یک نمونه از شعر آذر بیگدلی
|
ولایت گلشن و، لطفش سحاب است رعیت گله و حفظش شبان است
| -1 |
Persian Poetry
|
یک نمونه از شعر آذر بیگدلی
|
ز صافی گهر، وز طینت پاک ز بس روشن دل و روشن روان است
| -1 |
Persian Poetry
|
یک نمونه از شعر آذر بیگدلی
|
صحیح است آنچه او را در خیال است یقین است آنچه او را در گمان است
| -1 |
Persian Poetry
|
یک نمونه از شعر آذر بیگدلی
|
چو هر نومید ازو امیدوار است چو هر ناکام از وی کامران است
| -1 |
Persian Poetry
|
یک نمونه از شعر آذر بیگدلی
|
جهان گو خصم باش، او دوستدار است؛ فلک گو کینه ورز، او مهربان است
| -1 |
Persian Poetry
|
یک نمونه از شعر آذر بیگدلی
|
ز خلقش کاصفهان بیت السرور است ز عدلش کاصفهان دار الامان است
| -1 |
Persian Poetry
|
یک نمونه از شعر آذر بیگدلی
|
ز غمازی که شغل روزگار است ز ناسازی که کار آسمان است
| -1 |
Persian Poetry
|
یک نمونه از شعر آذر بیگدلی
|
دلی گر بشکند، خلقش کفیل است؛ غمی گر رو کند، عدلش ضمان است
| -1 |
Persian Poetry
|
یک نمونه از شعر آذر بیگدلی
|
بروز، او را نثار بارگاه است؛ بشب، او را چراغ آستان است
| -1 |
Persian Poetry
|
یک نمونه از شعر آذر بیگدلی
|
جواهر، آنچه در هفتم زمین است؛ کواکب آنچه تا هشت آسمان است
| -1 |
Persian Poetry
|
یک نمونه از شعر آذر بیگدلی
|
بعهد دولتش، کز بخت پیروز زمانه شاد و خلقش شادمان است
| -1 |
Persian Poetry
|
یک نمونه از شعر آذر بیگدلی
|
نه جانی، غیر بربط ناله سنج است؛ نه چشمی جز صراحی خون فشان است
| -1 |
Persian Poetry
|
یک نمونه از شعر آذر بیگدلی
|
نه کس، جز زلف محبوبان پریشان؛ نه کس، جز چشم خوبان ناتوان است
| -1 |
Persian Poetry
|
یک نمونه از شعر آذر بیگدلی
|
تعالی الله، نسب فرزند زهرا: بنام ایزد، حسب نوشیروان است
| -1 |
Persian Poetry
|
یک نمونه از شعر آذر بیگدلی
|
قرین شد با نسب او را حسب نیز مگر سعدین را با هم قران است
| -1 |
Persian Poetry
|
یک نمونه از شعر آذر بیگدلی
|
محبا، صاحبا، مخلص نوازا! که بر پیر وجوان، حکمت روان است!
| -1 |
Persian Poetry
|
یک نمونه از شعر آذر بیگدلی
|
صفاهان باغ و، احسان تو باران، صفاهان جسم و، فرمان تو جان است!
| -1 |
Persian Poetry
|
یک نمونه از شعر آذر بیگدلی
|
تو با خلق خدا، چون مهربانی خدای خلق، با تو مهربان است
| -1 |
Persian Poetry
|
یک نمونه از شعر آذر بیگدلی
|
زبانم بسته، تنگی دل اکنون قلم راز دلم را ترجمان است
| -1 |
Persian Poetry
|
یک نمونه از شعر آذر بیگدلی
|
تذرو گلشن قدسم، دو روزی است که پایم بسته ی این خاکدان است
| -1 |
Persian Poetry
|
یک نمونه از شعر آذر بیگدلی
|
ندارم شکوه از سختی گیتی هما را قوت غالب استخوان است
| -1 |
Persian Poetry
|
یک نمونه از شعر آذر بیگدلی
|
غمی از هیچ راهم نیست در دل ولی بر طبعم این معنی گران است
| -1 |
Persian Poetry
|
یک نمونه از شعر آذر بیگدلی
|
که این موسم که از تأثیر عدلت صفاهان رشک گلزار جنان است
| -1 |
Persian Poetry
|
یک نمونه از شعر آذر بیگدلی
|
تو را با دوستان دایم درین باغ که حمدا لله ایمن از خزان است
| -1 |
Persian Poetry
|
یک نمونه از شعر آذر بیگدلی
|
بود گسترده مهد عیش و غافل که چون من بلبلی بی آشیان است
| -1 |
Persian Poetry
|
یک نمونه از شعر آذر بیگدلی
|
نه جغدم من، کز آبادی این ملک بعهد دولتت بیخان و مان است
| -1 |
Persian Poetry
|
یک نمونه از شعر آذر بیگدلی
|
الا، تا در صدف رخشنده لؤلؤست الا، تا در چمن سرو چمان است
| -1 |
Persian Poetry
|
یک نمونه از شعر آذر بیگدلی
|
شکست از گوهر او دور بادا که : گوید باغ عمرت بیخزان است!
| -1 |
Persian Poetry
|
یک نمونه از شعر آذر بیگدلی
|
از دست من کشید گه عهد یار دست بر هیچ کس نیافت چو من روزگار دست
| -1 |
Persian Poetry
|
یک نمونه از شعر آذر بیگدلی
|
گفتم: بیار دست، که بندیم عهد نو بد عهد بین، نداد بدستم ز عار دست
| -1 |
Persian Poetry
|
یک نمونه از شعر آذر بیگدلی
|
دست ردم بسینه نهاد، آنکه شد قرار کز یاریم نهد بدل بیقرار دست
| -1 |
Persian Poetry
|
یک نمونه از شعر آذر بیگدلی
|
در عشق او، ز پند کسانم چه فایده؟! وقتی که برده پنجه ز عشقم ز کار دست!
| -1 |
Persian Poetry
|
یک نمونه از شعر آذر بیگدلی
|
سودی، نه در میانه ی دریا غریق را زین کابلهی دراز کند از کنار دست
| -1 |
Persian Poetry
|
یک نمونه از شعر آذر بیگدلی
|
خوش آنکه پا نهاد بسرم روز واپسین میثاق را دهیم بهم ما و یار دست
| -1 |
Persian Poetry
|
یک نمونه از شعر آذر بیگدلی
|
من گویمش: ز تربت من، وامگیر پای! او گویدم: ز دامن بر برمدار دست!
| -1 |
Persian Poetry
|
یک نمونه از شعر آذر بیگدلی
|
عشق، آتشم بجان زد و، اکنون بود مرا؛ صد جا چونی ز آتش تب داغدار دست!
| -1 |
Persian Poetry
|
یک نمونه از شعر آذر بیگدلی
|
دستم گرفت و، پای کشید از سرم طبیب؛ مردم بطعنه کز چه کشیدت ز کار دست؟!
| -1 |
Persian Poetry
|
یک نمونه از شعر آذر بیگدلی
|
غافل، کز آتش دلم آن دردمند را وقتی که دیده نبض، گزیده است مار دست
| -1 |
Persian Poetry
|
یک نمونه از شعر آذر بیگدلی
|
داغش بخاک بردم و، سوزم که سوزدش؛ بگذاردم چو دوست بخاک مزار دست
| -1 |
Persian Poetry
|
یک نمونه از شعر آذر بیگدلی
|
روز جوانیم، فگند چون ز پا، چه سود در وقت پیریم دهد ار روزگار دست؟!
| -1 |
Persian Poetry
|
یک نمونه از شعر آذر بیگدلی
|
ساقی قدح نمیدهد امروز، چون کنم فردا برعشه چون فتدم از خمار دست؟!
| -1 |
Persian Poetry
|
یک نمونه از شعر آذر بیگدلی
|
گیرند تا ز دست دلم، دلبران شهر کرده دراز سوی من از هر کنار دست
| -1 |
Persian Poetry
|
یک نمونه از شعر آذر بیگدلی
|
من در مقام عذر، که مشکل رسد مرا؛ اکنون باین حریف فراموشکار دست!
| -1 |
Persian Poetry
|
یک نمونه از شعر آذر بیگدلی
|
زیرا که کرده تا جگرم خون، ز دست من؛ زد بر کمند پرخم مشکین یار دست
| -1 |
Persian Poetry
|
یک نمونه از شعر آذر بیگدلی
|
از تیرگی کوکب طالع، شبی ملول؛ در کنج غم بزیر سر از هجر یار دست
| -1 |
Persian Poetry
|
یک نمونه از شعر آذر بیگدلی
|
بودم نهاده بر سر زانو، سر از ملال؛ شسته بخون دیده ز جان فگار دست
| -1 |
Persian Poetry
|
یک نمونه از شعر آذر بیگدلی
|
خاموش بسته از غزل و از قصیده لب کوتاه کرده از می و از میگسار دست
| -1 |
Persian Poetry
|
یک نمونه از شعر آذر بیگدلی
|
ناگه برغم چرخ گشود از دلم گره بادی کش آشناست بگیسوی یار دست
| -1 |
Subsets and Splits
No community queries yet
The top public SQL queries from the community will appear here once available.