text
stringlengths 0
4.39M
| file_name
stringlengths 1
103
|
|---|---|
ﻓﺼﻠﻨﺎﻣﻪ ﺗﺨﺼﺼﻲ ﻣﻄﺎﻟﻌﺎت داﺳﺘﺎﻧﻲ، ﺳﺎل دوم، ﺷﻤﺎره ﺳﻮم، ﺑﻬﺎر ، ﺻﻔﺤﺎت - ﺷﺨﺼﻴﺖ و ﺷﺨﺼﻴﺖ ﭘﺮدازي در رﻣﺎن ﻳﻚ ﻋﺎﺷﻘﺎﻧﺔ آرام ﺟﻠﻴﻞ ﻣﺴﻌﻮدي *ﻓﺮ ﭼﻜﻴﺪه ﺷﺨﺼﻴﺖ ﻳﻜﻲ از ﻋﻨﺎﺻﺮ ﻣﻬﻢ داﺳﺘﺎﻧﻲ اﺳﺖ و ﺷﺨﺼﻴﺖ ﭘﺮدازي از ﻫﻨﺮﻫﺎي اﺻﻠﻲ رﻣﺎن ﻧﻮﻳﺴﺎن ﺑﺰرگ اﺳﺖ. ﺷﺨﺼﻴﺖ ﻫﺎ ﺑﺎر اﺻﻠﻲ داﺳﺘﺎن را ﺑﺮ دوش ﻣﻲ ﻛﺸﻨﺪ و ﺑﺎ ﻛﻨﺶ ﻫﺎ و ﮔﻔﺖ وﮔﻮ ﻫﺎﻳﺸﺎن رواﻳﺖ داﺳﺘﺎﻧﻲ را ﺑﻪ ﭘﻴﺶ ﻣﻲﺑﺮﻧﺪ. رﻣﺎن ﻳﻚ ﻋﺎﺷﻘﺎﻧﺔ آرام، آﺧﺮﻳﻦ اﺛﺮ داﺳﺘﺎﻧﻲ ﻧﺎدر اﺑﺮاﻫﻴﻤﻲ، رﻣﺎﻧﻲ ﺑﺮﺟﺴﺘﻪ و ﻧﺸﺎﻧﮕﺮ ﺗﻮاﻧﺎﻳﻲ او در ﺷﺨﺼﻴﺖ ﭘﺮدازي اﺳﺖ. اﺑﺮاﻫﻴﻤﻲ در اﻳﻦ اﺛﺮ در ﭼﻬﺮة ﻗﻬﺮﻣﺎﻧﺎن اﺻﻠﻲ، زﻧﺪﮔﻲ و ﺷﺨﺼﻴﺖ ﺧﻮد و ﻫﻤﺴﺮش را ﺑﺎزآﻓﺮﻳﻨﻲ ﻣﻲ ﻛﻨﺪ و ﺑﺎ ﺧﻠﻖ روش ﻫﺎي ﺗﺎزه اي در ﻧﺤﻮة رواﻳﺖ و ﺷﺨﺼﻴﺖ ﭘﺮدازي و ﮔﻔﺖ وﮔﻮﻫﺎي ﺷﺨﺼﻴﺖ ﻫﺎ، اﺛﺮي ﻣﺎﻧﺪﮔﺎر و ﺑﺪﻳﻊ ﻣﻲ آﻓﺮﻳﻨﺪ. او اوﺿﺎع ﺳﻴﺎﺳﻲ و اﺟﺘﻤﺎﻋﻲ ﻋﺼﺮ ﺧﻮﻳﺶ را ﺑﻪ ﺷﻜﻞ ﻧﻤﺎدﻳﻦ و ﺑﺎ زﺑﺎﻧﻲ ﻫﻨﺮي در ﻗﺎﻟﺐ رﻣﺎن رواﻳﺖ ﻣﻲ ﻛﻨﺪ و واﻗﻌﻴﺖ ﺗﺎرﻳﺨﻲ را ﺑﺎ ﺗﺨﻴﻞ ﻗﻮي ﺧﻮﻳﺶ ﺑﻪ واﻗﻌﻴﺖ داﺳﺘﺎﻧﻲ ﺗﺒﺪﻳﻞ ﻣﻲ ﻛﻨﺪ. ﻗﻬﺮﻣﺎن رﻣﺎن، اﻧﺴﺎن ﻣﺴ ﻠﻪﺌداري اﺳﺖ ﻛﻪ در ﭼﺎﻟﺶ ﺳﻨﺖ و ﻣﺪرﻧﻴﺘﻪ ﮔﺮﻓﺘﺎر اﺳﺖ. ﺷﺨﺼﻴﺖ ﻗﻬﺮﻣﺎﻧﺎن ﺑﻴﺸﺘﺮ در ﻣﻴﺎن ﮔﻔﺖ وﮔﻮﻫﺎ و ﻣﺠﺎدﻟﻪ ﻫﺎي آﻧﺎن ﺑﺮوز ﻣﻲ ﻳﺎﺑﺪ و رﻣﺎن ﺑﻴﺸﺘﺮ ﮔﺰارﺷﮕﺮ اﻧﺪﻳﺸﻪ ﻫﺎي آﻧﺎن اﺳﺖ ﺗﺎ رﻓﺘﺎرﻫﺎﻳﺸﺎن. اﻳﻦ اﻧﺪﻳﺸﻪ ﻫﺎي آرﻣﺎﻧﻲ ﺑﺎ ﺑﻴﺎن زﻳﺒﺎﻳﻲ ﻃﺮح ﻣﻲ ﺷﻮد. ﻛﻠﻴﺪواژه: ﻫﺎﻧﺎدر اﺑﺮاﻫﻴﻤﻲ، ﻳﻚ ﻋﺎﺷﻘﺎﻧﺔ آرام، ﺷﺨﺼﻴﺖ و ﺷﺨﺼﻴﺖ ﭘﺮدازي . ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ *اﺳﺘﺎدﻳﺎر زﺑﺎن و ادﺑﻴﺎت ﻓﺎرﺳﻲ، داﻧﺸﮕﺎه ﭘﻴﺎمﻧﻮر. [email protected] :درﻳﺎﻓﺖ ﻣﻘﺎﻟﻪ // :ﭘﺬﻳﺮش // ﻓﺼﻠﻨﺎﻣﻪ ﺗﺨﺼﺼﻲ ﻣﻄﺎﻟﻌﺎت داﺳﺘﺎﻧﻲ، ﺳﺎلدوم ، ﺷﻤﺎره ، ﻮمﺳﺑﻬﺎر ﻣﻘﺪﻣﻪ ﺷﺨﺼﻴﺖ ﭘﺮدازي ﻳﻜﻲ از ﻫﻨﺮﻫﺎي اﺻﻠﻲ رﻣﺎن - ﻧﻮﻳﺴﺎن ﺑﺰرگ اﺳﺖ ﻛﻪ ﻣﻮﺟﺐ آﻓﺮﻳﻨﺶ آﺛﺎرﺑﺮﺟﺴﺘﻪ و ﺳﺒﺐ ﺟﺎوداﻧﮕﻲ آن آﺛﺎر ﻣﻲ ﺷﻮد. ﺑﺎ ﭘﻴﺪاﻳﺶ ﻣﻜﺘﺐ ﻫﺎي ﻣﺨﺘﻠﻒ ادﺑﻲ، ﻧﻘﺶ و ﺗﺄﺛﻴﺮ ﺷﺨﺼﻴﺖ در داﺳﺘﺎن، ﺻﻮرت ﻫﺎي ﮔﻮﻧﺎﮔﻮﻧﻲ ﻣﻲﻳﺎﺑﺪ. ﺷﺨﺼﻴﺖ ، ﻫﻤﺔ داﺳﺘﺎن اﺳﺖ و داﺳﺘﺎن ﺑﺪون ﺷﺨﺼﻴﺖ ﻫﻮﻳﺖ ﻧﻤﻲ ﻳﺎﺑﺪ. در ﺗﻌﺮﻳﻒ ﺷﺨﺼﻴﺖ و ﺷﺨﺼﻴﺖ ﭘﺮدازي ﮔﻔﺘﻪاﻧﺪ: »اﺷﺨﺎص ﺳﺎﺧﺘﻪ ﺷﺪه اي )ﻣﺨﻠﻮﻗﻲ( را ﻛﻪ در داﺳﺘﺎن و ﻧﻤﺎﻳﺸﻨﺎﻣﻪ و ... ﻇﺎﻫﺮ ﻣﻲ ﺷﻮﻧﺪ، ﺷﺨﺼﻴﺖ ﻣﻲ ﻧﺎﻣﻨﺪ. ﺷﺨﺼﻴﺖ در اﺛﺮ رواﻳﺘﻲ ﻳﺎ ﻧﻤﺎﻳﺸﻲ، ﻓﺮدي اﺳﺖ ﻛﻪ ﻛﻴﻔﻴﺖ رواﻧﻲ و اﺧﻼﻗﻲ او، در ﻋﻤﻞ او و آﻧﭽﻪ ﻣﻲ ﮔﻮﻳﺪ و ﻣﻲ ﻛﻨﺪ، وﺟﻮد داﺷﺘﻪ ﺑﺎﺷﺪ. ﺧﻠﻖ ﭼﻨﻴﻦ ﺷﺨﺼﻴﺖ ﻫﺎﻳﻲ را ﻛﻪ ﺑﺮاي ﺧﻮاﻧﻨﺪه در ﺣﻮزة داﺳﺘﺎن ﺗﻘﺮﻳﺒﺎً ﻣﺜﻞ اﻓﺮاد واﻗﻌﻲ ﺟﻠﻮه ﻣﻲﻛﻨﻨ ﺪ، ﺷﺨﺼﻴﺖ ﭘﺮدازي ﻣﻲ ﺧﻮاﻧﻨﺪ«. )ﻣﻴﺮﺻﺎدﻗﻲ، : ـ83( در ﺗﺎرﻳﺦ ﻧﻘﺪ ادﺑﻲ، ﺷﺎﻳﺪ ﻗﺪﻳﻤﻲ ﺗﺮﻳﻦ ﻧﻈﺮﻳﺔ ﻣﺴﺘﻘﻞ درﺑﺎرة ﺷﺨﺼﻴﺖ، ﻧﻈﺮﻳﺔ ارﺳﻄﻮ ﺑﺎﺷﺪ. ارﺳﻄﻮ ﺷﺨﺼﻴﺖ را ﺟﺰﺋﻲ از ﺗﺮاژدي ﻣﻲ داﻧﺴﺖ و ﺑﺮاي اﺷﺨﺎﺻﻲ ﻛﻪ در ﺻﺤﻨﻪ ﺑﺎزي ﻣﻲﻛﻨﻨﺪ ، ارزش زﻳﺎدي ﻗﺎﺋﻞ ﺑﻮد و ﺳﻴﺮت و ﺧﺼﻠﺖ آﻧﻬﺎ را ﻧﺘﻴﺠﺔ ﻛﺮدارﺷﺎن ﻣﻲداﻧﺴﺖ. در ﻗﺮن ﻫﻔﺪﻫﻢ ﻣﻄﺎﻟﻌﻪ درﺑﺎرة ﺷﺨﺼﻴﺖ ﺑﻪ اوج ﺧﻮد رﺳﻴﺪ. از اواﺧﺮ ﻗﺮن ﻫﺠﺪﻫﻢ اﻧﺴﺎن آرام آرام در ﻣﺮﻛﺰ ﺗﻮﺟﻪ ﻗﺮار ﮔﺮﻓﺖ و اﻧﺴﺎن ﻣﺪاري ﺟﺎﻳﮕﺎه وﻳﮋه اي ﻳﺎﻓﺖ. اﻳﻦ اﻣﺮ ﺑﺮ رﻣﺎن ﻧﻮﻳﺴﻲ ﺗﺄﺛﻴﺮ ﻣﺴﺘﻘﻴﻤﻲ داﺷﺖ و ﻧﻮﻳﺴﻨﺪﮔﺎﻧﻲ ﻣﺎﻧﻨﺪ ﻓﻠﻮﺑﺮ، اﻟﻴﻮت و داﺳﺘﺎﻳﻔﺴﻜﻲ ﺑﻪ ﻃﻮر ﺧﺎص ﺑﻪ ﺷﺨﺼﻴﺖ ﭘﺮدازي ﺗﻮﺟﻪ ﻛﺮدﻧﺪ و ﭘﺲ از آﻧﻬﺎ ﻧﻴﺰﺷﺨﺼﻴﺖ ﭘﺮدازي در زﻣﺎن ﻫﻨﺮي ﺟﻴﻤﺰ، ﺑﻪ اوج ﺧﻮد رﺳﻴﺪ. ﺟﻴﻤﺰ در رﻣﺎنﻫﺎي ﺧﻮد ﺑﻪ ﺑﺎزﺳﺎزي ﺣﺎﻻت دروﻧﻲ و ذﻫﻨﻲ اﻓﺮاد ﺗﻮﺟﻪ ﻛﺮد و ﺷﺨﺼﻴﺖ و ﻛﻨﺶ را ﻣﺘﺄﺛﺮ از ﻳﻜﺪﻳﮕﺮ داﻧﺴﺖ. ﻧﻮﻳﺴﻨﺪﮔﺎن ﻗﺮن ﺑﻴﺴﺘﻢ ﻣﻴﺮاث ارزﺷﻤﻨﺪ ﺟﻴﻤﺰ را ﺑﻪ اوج ﺷﻜﻮﻓﺎﻳﻲ ﺧﻮد رﺳﺎﻧﺪﻧﺪ. )اﺧﻮت، :130ـ127( ﻗﻬﺮﻣﺎﻧﺎن و ﺷﺨﺼﻴﺖ ﻫﺎي داﺳﺘﺎﻧﻲ ﻛﺴﺎﻧﻲ ﻫﺴﺘﻨﺪ ﻛﻪ ﺑﺎ اﻋﻤﺎل و ﮔﻔﺘﺎر ﺧﻮد داﺳﺘﺎن را ﺑﻪ وﺟﻮد ﻣﻲ آورﻧﺪ و ﺑﻪ آﻧﭽﻪ ﻣﻲ ﻛﻨﻨﺪ »ﻋﻤﻞ« و ﺑﻪ آﻧﭽﻪ ﻣﻲ ﮔﻮﻳﻨﺪ »ﮔﻔﺘﺎر« ﮔﻔﺘﻪ ﻣﻲ .ﺷﻮد)ﺷﻤﻴﺴﺎ، : (»ﺑﻴﺸﺘﺮ ﻧﻈﺮﻳﻪ ﭘﺮدازان ادﺑﻲ ﺑﺮ اﻳﻦ اﻋﺘﻘﺎداﻧﺪ ﻛﻪ ﺷﺨﺼﻴﺖ اﺳﺎﺳﻲ ﺗﺮﻳﻦ رﻛﻦ ﻳﻚ داﺳﺘﺎن اﺳﺖ... ﺷﺨﺼﻴﺖ ﻫﺎ ﺑﺎر اﺻﻠﻲ داﺳﺘﺎن را ﺑﺮ دوش ﻣﻲ ﻛﺸﻨﺪ. ﺑﺎ ﻛﻨﺶ ﻫﺎ، دﻳﺎﻟﻮگ ﻫﺎ و ﺗﻚﮔﻮﻳﻲ ﻫﺎي آﻧﻬﺎﺳﺖ ﻛﻪ ﻫﻢ ﺧﻮدﺷﺎن ﺳﺎﺧﺘﻪ ﻣﻲﺷﻮﻧﺪ و ﻫﻢ رواﻳﺖ ﭘﻴﺶ ﻣﻲ رود و رﺧﺪادﻫﺎي ﻣﺘﻨﺎﺳﺐ ﺑﺎ ﻓﺮاﻳﻨﺪ داﺳﺘﺎن ﺷﻜﻞ ﻣﻲ ﮔﻴﺮﻧﺪ )ﺑﻲ .«ﻧﻴﺎز، :70ـ69( ﻣﻮﻓﻘﻴﺖ ﻳﻚ داﺳﺘﺎن ﺑﻴﺶ از ﻫﺮ اﻣﺮي در ﮔﺮوي ﺗﻮاﻧﺎﻳﻲ داﺳﺘﺎن ﻧﻮﻳﺲ در ﺗﺮﺳﻴﻢ اﺷﺨﺎص داﺳﺘﺎن و ﺷﺨﺼﻴﺖ ﺑﺨﺸﻴﺪن ﺑﻪ آﻧﻬﺎﺳﺖ. اﺑﺮاﻫﻴﻤﻲ در ﻳﻚ ﻋﺎﺷﻘﺎﻧﺔ آرام، ﺑﺎ ﺧﻠﻖ ﺷﺨﺼﻴﺖ ﻫﺎي ﺗﺎزه اﺛﺮي ﺟﺎوداﻧﻪ آﻓﺮﻳﺪه اﺳﺖ. اﻳﻦ ﻣﻘﺎﻟﻪ درﺻﺪد اﺳﺖ ﻛﻪ اﻧﻮاع ﺷﺨﺼﻴﺖ و روش ﻫﺎي ﺷﺨﺼﻴﺖ ﭘﺮدازي را در اﻳﻦ رﻣﺎن ﺑﺮرﺳﻲ ﻛﻨﺪ. روش ﭘﮋوﻫﺶ روش ﭘﮋوﻫﺶ اﻳﻦ ﻣﻘﺎﻟﻪ، روش ﺗﻮﺻﻴﻔﻲ - ،ﺗﺤﻠﻴﻠﻲﺑﺮ ﭘﺎﻳﺔ ﻣﻄﺎﻟﻌﺎت ﻛﺘﺎﺑﺨﺎﻧﻪ اي اﺳﺖ. ﭘﺲ از ﺑﺤﺚ ﺷﺨﺼﻴﺖ و ﺷﺨﺼﻴﺖﭘﺮدازي در رﻣﺎن ﻳﻚ ﻋﺎﺷﻘﺎﻧﺔ آرام ﻛﻮﺗﺎﻫﻲ درﺑﺎرة زﻧﺪﮔﻲ و آﺛﺎر ﻧﺎدر اﺑﺮاﻫﻴﻤﻲ، اﻧﻮاعﺷﺨﺼﻴﺖ و روش ﻫﺎي ﺷﺨﺼﻴﺖ ﭘﺮدازي در اﻳﻦ رﻣﺎن ﺗﺤﻠﻴﻞ ﺧﻮاﻫﻨﺪ ﺷﺪ. ﭘﻴﺸﻴﻨﺔ ﭘﮋوﻫﺶ درﺑﺎرة آﺛﺎر ﻣﺘﻨﻮع ﻧﺎدر اﺑﺮاﻫﻴﻤﻲ، ﭘﮋوﻫﺸﮕﺮان ﻣﻌﺎﺻﺮ ﻧﻈﺮات ﻣﺘﻨﻮع و ﮔﻮﻧﺎﮔﻮﻧﻲ ﻣﻄﺮح ﻛﺮده اﻧﺪ ﻛﻪ ﻧﺸﺎﻧﮕﺮ ﮔﺴﺘﺮدﮔﻲ ﺳﻄﺢ ﻣﺨﺎﻃﺒﺎن و اﻫﻤﻴﺖ ﻛﺎرﻫﺎي اوﺳﺖ. ﺑﻪ ﻃﻮر ﻣﺸﺨﺺ در ﻧﻘﺪ داﺳﺘﺎن ﻫﺎي او دو ﻣﻘﺎﻟﺔ ﻣﻬﻢ ﻣﻨﺘﺸﺮ ﺷﺪه اﺳﺖ: . ﻣﻘﺎﻟﺔ»ﻧﻘﺪ رواﻳﺖ ﺷﻨﺎﺧﺘﻲ ﺳﻪ داﺳﺘﺎن ﻛﻮﺗﺎه اﺑﺮاﻫﻴﻤﻲ« ﻧﻮﺷﺘﺔ ﻣﻬﻴﺎر ﻋﻠﻮي ﻣﻘﺪم و ﺧﺎﻧﻢ ﭘﻮرﺷﻬﺮام، ﺑﻪ ﺑﺮرﺳﻲ رواﻳﺖ در ﺳﻪ داﺳﺘﺎن ﻛﻮﺗﺎه ﺧﺎﻧﻪاي ﺑﺮاي ﺷﺐ، دﺷﻨﺎم و ﺻﺪا ﻛﻪ ﻣﻲ ﭘﻴﭽﺪ ﻣﻲ ﭘﺮدازد. . ﻣﻘﺎﻟﺔ»ﺧﻮاﻧﺶ ﺳﺎﺧﺘﺎرﮔﺮاﻳﺎﻧﻪ از داﺳﺘﺎن ﻛﻼغﻫﺎ ي اﺑﺮاﻫﻴﻤﻲ« ﻧﻮﺷﺘﺔ ﺧﺎﻧﻢ ﭘﻮرﺷﻬﺮام ﻧﻴﺰ ﺑﺎ ﻛﺎرﺑﺮد ﺷﻴﻮه ﻫﺎي ﺟﺪﻳﺪ ﺗﺤﻠﻴﻞ داﺳﺘﺎن، ﻧﻘﺪ رواﻳﺘﻲ و اﻟﮕﻮي ﻛﻨﺶ ﮔﺮ، ﻳﻜﻲ از داﺳﺘﺎنﻫﺎ ي ﺑﺮﺗﺮ اﺑﺮاﻫﻴﻤﻲ را ﺑﺮرﺳﻲ و ﺗﺤﻠﻴﻞ ﻛﺮده اﺳﺖ. ﺗﺎﻛﻨﻮن درﺑﺎرة ﻧﻘﺪ و ﺑﺮرﺳﻲ ﻳﻚ ﻋﺎﺷﻘﺎﻧﺔ آرام ﭘﮋوﻫﺸﻲ اﻧﺠﺎم ﻧﺸﺪه اﺳﺖ. زﻧﺪﮔﻲ و آﺛﺎر اﺑﺮاﻫﻴﻤﻲ ﻧﺎدر اﺑﺮاﻫﻴﻤﻲ ﻧﻮﻳﺴﻨﺪه، ﻓﻴﻠﻢ ﻧﺎﻣﻪ ﻧﻮﻳﺲ و ﺳﻴﻨﻤﺎﮔﺮ اﻳﺮاﻧﻲ، در ﭼﻬﺎردﻫﻢ ﻓﺮوردﻳﻦ ، در ﺗﻬﺮان ﺑﻪدﻧﻴﺎ آﻣﺪ. ﺗﺤﺼﻴﻼت ﻣﻘﺪﻣﺎﺗﻲ را در اﻳﻦ ﺷﻬﺮ ﮔﺬراﻧﺪ و ﭘﺲ از ﮔﺮﻓﺘﻦ دﻳﭙﻠﻢ ادﺑﻲ از دﺑﻴﺮﺳﺘﺎن داراﻟﻔﻨﻮن، ﺑﻪ داﻧﺸﻜﺪة ﺣﻘﻮق وارد ﺷﺪ. اﻣﺎ ﭘﺲ از دو ﺳﺎل اﻳﻦ رﺷﺘﻪ را رﻫﺎ ﻛﺮد و ﺳﭙﺲ ﻣﺪرك ﻛﺎرﺷﻨﺎﺳﻲ اش را در رﺷﺘﺔ زﺑﺎن و ادﺑﻴﺎت اﻧﮕﻠﻴﺴﻲ ﮔﺮﻓﺖ. او ﭘﻴﺶ از آﻧﻜﻪ ﻧﻮﺷﺘﻦ را ﺑﻪ ﻋﻨﻮان ﻛﺎر اﺻﻠﻲ ﺧﻮد ﺑﺮﮔﺰﻳﻨﺪ، ﻛﺎرﻫﺎي زﻳﺎدي اﻧﺠﺎم داده اﺳﺖ ﻛﻪ ﻛﻤﻚ ﻛﺎرﮔﺮي ﺗﻌﻤﻴﺮﮔﺎه ﺳﻴﺎر در ﺗﺮﻛﻤﻦ ﺻﺤﺮا، ﻛﺎرﮔﺮي ﭼﺎﭘﺨﺎﻧﻪ، ﺻﻔﺤﻪ ﺑﻨﺪي روزﻧﺎﻣﻪ و ﻛﺎرﻫﺎي دﻳﮕﺮ ﭼﺎپ، ﺗﺤﻮﻳﻞ داري ﺑﺎﻧﻚ، ﻣﻴﺮزاﻳﻲ ﻳﻚ ﺣﺠﺮة ﻓﺮش در ﺑﺎزار و ﺑﺎﻷﺧﺮه ﻣﺘﺮﺟﻤﻲ و وﻳﺮاﺳﺘﺎري و ﭼﺎپ ﻣﻘﺎﻟﻪ ﻫﺎي اﻳﺮان ﺷﻨﺎﺧﺘﻲ، ﻓﻴﻠﻢﺳﺎزي ﻣﺴﺘﻨﺪ و ﺳﻴﻨﻤﺎﻳﻲ و ﺗﺪرﻳﺲ در داﻧﺸﮕﺎه ﺑﺨﺸﻲ از آﻧﻬﺎﺳﺖ. )ﻣﻴﺮﺻﺎدﻗﻲ، :264ـ263( اﺑﺮاﻫﻴﻤﻲ در1341 ، در ﺳﻦ26 ﺳﺎﻟﮕﻲ ﺑﺎاﻧﺘﺸﺎر ﻧﺨﺴﺘﻴﻦ داﺳﺘﺎﻧﺶ ﺑﻪ ﻧﺎم ﺧﺎﻧﻪاي ﺑﺮاي ﺷﺐ ﺑﻪ ﺟﺮﮔﺔ ﻧﻮﻳﺴﻨﺪﮔﺎن اﻳﺮاﻧﻲ ﭘﻴﻮﺳﺖ و ﺗﺎ ﺧﺮدادﻣﺎه ﻛﻪ در ﺗﻬﺮان درﮔﺬﺷﺖ، آﺛﺎر داﺳﺘﺎﻧﻲ وﻏﻴﺮداﺳﺘﺎﻧﻲ ﻣﺘﻌﺪدي ﺧﻠﻖ ﻛﺮد. او ﻗﺒﻞ از اﻧﻘﻼب ﺑﻪ ﻛﺎﻧﻮن ﻧﻮﻳﺴﻨﺪﮔﺎن اﻳﺮان ﭘﻴﻮﺳﺖ و ﻋﻼوه ﺑﺮ ﻛﺎرﻫﺎي ﻫﻨﺮي در ﻣﺴﺎﺋﻞ ﺳﻴﺎﺳﻲ و اﺟﺘﻤﺎﻋﻲ ﻧﻴﺰ ﻧﻘﺶ اﻳﻔﺎ ﻛﺮد. ﺑﻌﺪ از اﻧﻘﻼب اﺳﻼﻣﻲ ﻧﻴﺰ آﺛﺎر او رﻧﮓ و ﺑﻮي ﻣﺬﻫﺒﻲ و ﻋﺮﻓﺎﻧﻲ ﺑﻴﺸﺘﺮي ﻳﺎﻓﺖ. ﮔﺮاﻳﺸﺎت ﻋﺮﻓﺎﻧﻲ او در آﺛﺎري ﭼﻮن ﺻﻮﻓﻴﺎﻧﻪ ﻫﺎ و ﻋﺎرﻓﺎﻧﻪو ﻫﺎ ﻣﺮدي در ﺗﺒﻌﻴﺪ اﺑﺪي )داﺳﺘﺎن زﻧﺪﮔﻲ ﻣﻼﺻﺪرا( ﺑﻴﺸﺘﺮ ﻧﻤﺎﻳﺎن اﺳﺖ و رﻣﺎن ﻳﻚ ﻋﺎﺷﻘﺎﻧﺔ آرام ﻧﻴﺰ ﮔﺰارﺷﻲ ﻏﻴﺮﻣﺴﺘﻘﻴﻢ از اﻳﻦ ﺗﺤﻮل روﺣﻲ اوﺳﺖ. دوره اي ﻛﻪ اﺑﺮاﻫﻴﻤﻲ ﭘﺎ ﺑﻪ ﻋﺮﺻﺔ داﺳﺘﺎن ﻧﻮﻳﺴﻲ ﻧﻬﺎد، دوران داﺳﺘﺎ ن ﻫﺎي اﺟﺘﻤﺎﻋﻲ ﺑﻮد. ﻧﻮﻳﺴﻨﺪﮔﺎن و ﺷﺎﻋﺮان دردﻣﻨﺪ و ﺟﺎﻣﻌﻪ ﮔﺮا ﺑﻪ ﻣﻮﺿﻮﻋﺎت اﺟﺘﻤﺎﻋﻲ ﺗﻮﺟﻪ وﻳﮋه اي داﺷﺘﻨﺪ. ﺑﻌﻀﻲ از ﻣﻨﺘﻘﺪان، داﺳﺘﺎن ﻫﺎي آﻏﺎزﻳﻦ او را ﻓﺎﻗﺪ ﺳﻴﺮ ﻣﻨﻄﻘﻲ و اﺳﺘﺨﻮان ﺑﻨﺪي دﻗﻴﻖ داﻧﺴﺘﻪ اﻧﺪ و ﻧﻮﺷﺘﻪ اﻧﺪ ﻛﻪ داﺳﺘﺎن ﻫﺎي او از ﻧﻈﺮﺳﺎﺧﺘﻤﺎن ﻓﺼﻠﻨﺎﻣﻪ ﺗﺨﺼﺼﻲ ﻣﻄﺎﻟﻌﺎت داﺳﺘﺎﻧﻲ، ﺳﺎلدوم ، ﺷﻤﺎره ، ﻮمﺳﺑﻬﺎر وﻳﺮان اﺳﺖ. او ﺑﺎ ﺗﺰﺋﻴﻦ ﻧﺜﺮ ﻣﻲ ﺧﻮاﻫﺪ ﺑﺮاي ﭘﻨﻬﺎن ﻛﺮدن ﺿﻌﻒ ﻫﺎي ﺑﻨﻴﺎدﻳﻦ ﻗﺼﻪ ﻧﻮﻳﺴﻲ ﺧﻮﻳﺶ ﺳﺮﭘﻮش ﺑﻨﻬﺪ. )ﻣﻴﺮﻋﺎﺑﺪﻳﻨﻲ، :( اﻣﺎ ﺳﺘﺎﻳﺸﮕﺮان اﺑﺮاﻫﻴﻤﻲ، ﻧﺜﺮ او را از اﻳﻦ ﻋﻴﻮب ﻣﺒﺮا داﻧﺴﺘﻪ اﻧﺪ: »ﺑﻌﻀﻲ از ﻗﺼﻪ ﻫﺎي اﺑﺮاﻫﻴﻤﻲ ﺿﻤﻦ ﺣﻔﻆ ارزش ﻫﺎي ﻫﻨﺮي، داراي ﺟﻨﺒﺔ ﻧﻴﺮوﻣﻨﺪ آﻣﻮزش و ﭘﺮورش اﺳﺖ ﺑﻪ ﻃﻮري ﻛﻪ ﻣﻲ ﺗﻮان آﻧﻬﺎ را ﺗﺪرﻳﺲ ﻛﺮد... ﻧﺜﺮ او ﺗﻤﺎﻳﻠﻲ ﺑﻪ ﺧﻮش آﻫﻨﮕﻲ و ﻃﻨﻴﻦ ﻛﻼﺳﻴﻚ دارد، اﻳﻦ ﺣﺎﻟﺖ را ﻧﻮﻳﺴﻨﺪه ﺑﺎ روﺣﻴﺔ ﺷﺎﻋﺮاﻧﻪ اي ﺗﺮﺻﻴﻊ ﻛﺮده اﺳﺖ و ﺟﻬﺪ او دادن آﻫﻨﮓ ﻃﺒﻴﻌﻲ ﺑﻪ ﻗﺼﻪ ﻫﺎﻳﻲ اﺳﺖ ﻛﻪ اﻏﻠﺐ ﺻﻮرت ﺗﻌﻠﻴﻢ و ﺗﻨﻘﻴﺪ ﺧﻴﺮ و ﺷﺮ دارﻧﺪ«. )ﺳﭙﺎﻧﻠﻮ، :121ـ120( آﺧﺮﻳﻦ اﺛﺮ داﺳﺘﺎﻧﻲ او ﻳﻌﻨﻲﻳﻚ ﻋﺎﺷﻘﺎﻧﺔ آرام، اﺛﺮي ﻣﺘﺮﻗﻲ و ﭘﻴﺸﺮﻓﺘﻪ در ﻋﺮﺻﺔ داﺳﺘﺎن ﻧﻮﻳﺴﻲ ﭘﺲ از اﻧﻘﻼب ﻣﺤﺴﻮب ﻣﻲ ﺷﻮد. اﺑﺮاﻫﻴﻤﻲ در اﻳﻦ اﺛﺮ ﻛﻪ ﮔﻮﻳﻲ زﻧﺪﮔﻲ و ﺷﺨﺼﻴﺖ ﺧﻮد و ﻫﻤﺴﺮش را ﺑﺎزآﻓﺮﻳﻨﻲ ﻣﻲ ﻛﻨﺪ، ﺑﺎ ﺧﻠﻖ روش ﻫﺎي ﺗﺎزه اي در ﻧﺤﻮة رواﻳﺖ، دﺳﺘﻮر زﺑﺎن داﺳﺘﺎن و ﺷﺨﺼﻴﺖ ﭘﺮدازي اﺛﺮي ﺑﺪﻳﻊ ﻣﻲ آﻓﺮﻳﻨﺪ . اﺑﺮاﻫﻴﻤﻲ زﻧﺪﮔﻲ ﺳﺨﺖ و ﭘﺮدرد و رﻧﺠﻲ را ﭘﺸﺖ ﺳﺮ ﮔﺬاﺷﺖ. دردﻫﺎي اﺟﺘﻤﺎﻋﻲ و دﻏﺪﻏﻪ ﻫﺎي اﻧﺴﺎﻧﻲ و ﻋﺸﻖ او در ﻃﻮل زﻧﺪﮔﻲ اش ﺳﺮﭼﺸﻤﺔ ﺣﻴﺎت و ﺣﺮﻛﺖ او ﺑﻮد. او در ﺳﺎلﭘﺎﻳﺎن زﻧﺪﮔﻲ اش از ﺑﻴﻤﺎري ﺳﺮﻃﺎن رﻧﺞ ﻣﻲ ﺑﺮد و در .ﺳﺎﻟﮕﻲ در ﺗﻬﺮان درﮔﺬﺷﺖ ﺳﺎﺧﺘﺎر ﻛﻼن ﻳﻚ ﻋﺎﺷﻘﺎﻧﺔ آرام اﺑﺮاﻫﻴﻤﻲ در اﻳﻦ رﻣﺎن ﺑﺎ اﺷﺎرات ﻣﻜﺮر ﺑﻪ ﺣﻮادث ﺗﺎرﻳﺨﻲ و زﻣﺎن ﻫﺎ و ﻣﻜﺎن ﻫﺎي ﻣﺸﺨﺺ و ﺷﺨﺼﻴﺖ ﻫﺎي واﻗﻌﻲ ﻣﻌﺎﺻﺮ ﺟﻨﺒﺔ ﺗﺎرﻳﺨﻲ و اﺟﺘﻤﺎﻋﻲ اﺛﺮ را ﻛﺎﻣﻼً ﺑﺮﺟﺴﺘﻪ ﻛﺮده اﺳﺖ. ﻗﺒﻞ از وي، ﺳﻴﻤﻴﻦ داﻧﺸﻮر در رﻣﺎن ﺟﺰﻳﺮة ﺳﺮﮔﺮداﻧﻲ اﻏﻠﺐ از ﺣﻮادﺛﻲ ﺑﺤﺚ ﻣﻲ ﻛﻨﺪ ﻛﻪ در ﺗﺎرﻳﺦ ﺳﻴﺎﺳﻲ، اﺟﺘﻤﺎﻋﻲ و ﻓﺮﻫﻨﮕﻲ ﻣﻌﺎﺻﺮ ﻛﺸﻮر ﻣﺎ ﻋﻤﻼً رخ داده اﺳﺖ. »در ﺧﻠﻖ آﺛﺎري از اﻳﻦ دﺳﺖ ﻛﻪ ارﺗﺒﺎط ﺗﻨﮕﺎﺗﻨﮕﻲ ﺑﺎ واﻗﻌﻴﺖﻫﺎ ي ﺑﻴﺮوﻧﻲ و ﻋﻴﻨﻲ ﺟﺎﻣﻌﻪ دارﻧﺪ، ﻫﻤﻮاره ﺑﺎﻳﺪ راه و ﺳﻴﺎﻗﻲ را ﺑﺮﮔﺰﻳﺪ ﻛﻪ ﺗﻨﻬﺎ رد ﭘﺎي ﻣﺤﻮ و ﻛﻤﺮﻧﮕﻲ از ﺗﺎرﻳﺦ را در ﺧﻮد و ﺑﺎ ﺧﻮد داﺷﺘﻪ ﺑﺎﺷﺪ. ﺧﻠﻖ ﭼﻨﻴﻦ آﺛﺎري، ﺑﻪ ﻟﺤﺎظ ادﺑﻲ، ﺧﻄﺮي ﺑﺰرگ ﺑﺮاي ﻧﻮﻳﺴﻨﺪة رﻣﺎن ﻣﻲﺗﻮاﻧﺪ ﺑﻪ ﺣﺴﺎب ﺑﻴﺎﻳﺪ؛ ﭼﺮا ﻛﻪ ﻋﺪم ﺗﻌﺎدل ﻣﻴﺎن ﺗﺎرﻳﺦ و ﺷﻜﻞ ﻫﻨﺮي ﻗﺼﻪ و ﺳﻨﮕﻴﻨﻲ ﻣﻮرد اول ﺑﺮ دوﻣﻲ ﻫﻤﻮاره ﺑﻪ ﻋﻮاﻗﺐ ﻧﺎﻣﻄﻠﻮﺑﻲ ﻣﻲ اﻧﺠﺎﻣﺪ«. )ﺳﻴﻒ اﻟﺪﻳﻨﻲ، :( داﻧﺸﻮر درﺟﺰﻳﺮة ﺳﺮﮔﺮداﻧﻲ، از ﺧﻮد و ﻫﻤﺴﺮ و دوﺳﺘﺎﻧﺶ ﺑﻪ ﻃﻮر ﻣﺴﺘﻘﻴﻢ ﺳﺨﻦ ﻣﻲ ﮔﻮﻳﺪ وﻟﻲ اﺑﺮاﻫﻴﻤﻲ در اﻳﻦ رﻣﺎن ﺑﻪ ﻃﻮر ﻣﺴﺘﻘﻴﻢ از ﺧﻮد و ﻫﻤﺴﺮش ﺣﺮف ﻧﻤﻲ زﻧﺪ؛ اﻣﺎ او در ﭼﻬﺮة ﻗﻬﺮﻣﺎﻧﺎن اﺻﻠﻲ داﺳﺘﺎن، ﮔﻴﻠﻪ ﻣﺮد و ﻋﺴﻞ، زﻧﺪﮔﻲ و ﺷﺨﺼﻴﺖ ﺧﻮد و ﻫﻤﺴﺮش را ﺑﺎزآﻓﺮﻳﻨﻲ ﻛﺮده اﺳﺖ. اﻟﺒﺘﻪ او ﺑﻪ ﻣﺎﻧﻨﺪ داﻧﺸﻮر ﺑﻪ رﻣﺎن ﺟﻨﺒﺔ ﻧﻤﺎدﻳﻦ و ﺗﻤﺜﻴﻠﻲ ﻧﻴﺰ ﺑﺨﺸﻴﺪه اﺳﺖ و ﺣﻮادث ﺗﺎرﻳﺨﻲ را ﺑﻪ ﺷﻜﻠﻲ ﻫﻨﺮي ﺑﻴﺎن ﻛﺮده اﺳﺖ. ﻫﺮ دوي آﻧﺎن ﺑﺎ ﺑﻴﺎن ﻫﻨﺮي ﺧﻮﻳﺶ، اﻳﻦ ﺣﻮادث ﻣﻬﻢ را ﺑﻪ زﻳﺒﺎﺗﺮﻳﻦ وﺟﻪ ﺟﺎوداﻧﻪ ﻛﺮده اﻧﺪ و اوﺿﺎع ﺳﻴﺎﺳﻲ و اﺟﺘﻤﺎﻋﻲ را ﺑﻪ ﺷﻜﻞ ﻧﻤﺎدﻳﻦ و ﺑﺎ زﺑﺎﻧﻲ ﻫﻨﺮي و ادﺑﻲ ﺑﻪ ﮔﻮﻧﺔ ادﺑﻴﺎت داﺳﺘﺎﻧﻲ ﺑﻪ ﺗﺼﻮﻳﺮ ﻛﺸﻴﺪه اﻧﺪ و ﺑﺎ وﺟﻮد دارا ﺑﻮدن ﺟﻨﺒﻪ ﻫﺎي ﺗﺎرﻳﺨﻲ و اﺟﺘﻤﺎﻋﻲ، ﺟﻨﺒﺔ ﻫﻨﺮي و داﺳﺘﺎﻧﻲ آﺛﺎرﺷﺎن، ﺑﺮ ﺷﺨﺼﻴﺖ و ﺷﺨﺼﻴﺖﭘﺮدازي در رﻣﺎن ﻳﻚ ﻋﺎﺷﻘﺎﻧﺔ آرام ﻛﻠﻴﺖ اﺛﺮ ﻏﻠﺒﻪ دارد و اﮔﺮ ﻣﺨﺎﻃﺐ از اﻳﻦ ﺣﻮادثﺗﺎرﻳﺨﻲ ﻣﻄﻠﻊ ﻧﺒﺎﺷﺪ ﻧﻴﺰ ﻣﻲ ﺗﻮاﻧﺪ از ﺳﺎﺧﺘﺎر داﺳﺘﺎن ﻟﺬت ﺑﺒﺮد و درس زﻧﺪﮔﻲ و ﻋﺸﻖ ﺑﻴﺎﻣﻮزد. »اﻳﻦ ﺗﺨﻴﻞ اﺳﺖ ﻛﻪ واﻗﻌﻴﺖ واﻗﻌﻲ را ﺑﻪ واﻗﻌﻴﺖ داﺳﺘﺎﻧﻲ ﺗﺒﺪﻳﻞ ﻣﻲ ﻛﻨﺪ... داﺳﺘﺎن ﺑﻴﺸﺘﺮ از آﻧﻜﻪ ﺑﻴﺎن دﻗﻴﻖ واﻗﻌﻴﺖ ﺑﺮاي ﺗﺄﺛﻴﺮﮔﺬاردن ﺑﺮ ﻋﻘﻞ ﺑﺎﺷﺪ، ﺑﻪ آﻓﺮﻳﻨﺶ ﻓﻀﺎﻳﻲ ﺗﺨﻴﻠﻲ ﺑﺮاي اﻧﮕﻴﺰش ﺣﺲ ﺧﻮاﻧﻨﺪه ﺗﺄﻛﻴﺪ دارد. در ﻫﻤﺔ داﺳﺘﺎن ﻫﺎ اﺻﻞ ﺑﺮ اﻳﻦ اﺳﺖ ﻛﻪ ﺑﻪ ﺧﻮاﻧﻨﺪه اﻣﻜﺎن ﺣﺲ ﻛﺮدن ﺑﺪﻫﻨﺪ و در ﻣﺮﺣﻠﺔ دوم ﻣﻮﺟﺐ ﺗﻔﻜﺮ و ﺗﺄﻣﻞ آﻧﻬﺎ ﺷﻮﻧﺪ )ﺑﻲ .«ﻧﻴﺎز، :( اﺑﺮاﻫﻴﻤﻲ ﺗﻮاﻧﺴﺘﻪ اﺳﺖ واﻗﻌﻴﺖ ﺗﺎرﻳﺨﻲ را ﺑﺎﺗﺨﻴﻞ ﻗﻮي و زﺑﺎن ﻓﺎﺧﺮ ادﺑﻲ ﺧﻮﻳﺶ ﺑﻪ واﻗﻌﻴﺖ داﺳﺘﺎﻧﻲ ﺗﺒﺪﻳﻞ ﻛﻨﺪ و ﺣﻮادث اﺟﺘﻤﺎﻋﻲ دوران ﻣﻌﺎﺻﺮ را ﻛﻪ در ﺑﻌﻀﻲ ﻣﻮاﻗﻊ ﺑﺮاي ﻫﻤﺔ اﻓﺮاد ﻗﺎﺑﻞ ﻟﻤﺲ ﻧﻴﺴﺖ، ﺑﺮاي ﻧﺴﻞ اﻣﺮوز و آﻳﻨﺪﮔﺎن ﻣﺤﺴﻮس ﻛﻨﺪ و زﻣﻴﻨﺔ ﻋﺒﺮت آﻣﻮزي و درس ﮔﺮﻓﺘﻦ از ﺗﺠﺮﺑﻴﺎت دﻳﮕﺮان را ﻓﺮاﻫﻢ آورد. ﻗﻬﺮﻣﺎن رﻣﺎن، اﻧﺴﺎن ﻣﺴ ﻠﻪﺌداري اﺳﺖ ﻛﻪ در ﭼﺎﻟﺶ ﺳﻨﺖ و ﻣﺪرﻧﻴﺘﻪ ﮔﺮﻓﺘﺎر ﺷﺪه اﺳﺖ. او ﻣﺎﻧﻨﺪ ﺑﺴﻴﺎري از روﺷﻨﻔﻜﺮان و ﻣﺒﺎرزان ﻗﺒﻞ از اﻧﻘﻼب در ﻣﻴﺎن ﻣﻜﺎﺗﺐ ﻣﺨﺘﻠﻒ ﻓﻜﺮي، از آنرو ﻛﻪ ﻋﺪاﻟﺖ ﺧﻮاه و آزادﻣﻨﺶ اﺳﺖ، ﺗﻤﺎﻳﻼت ﭼﭗ ﺳﻮﺳﻴﺎﻟﻴﺴﺘﻲ دارد، اﻣﺎ ﭼﻮن در داﻣﻦ ﻣﺬﻫﺐ و ﺳﻨﺖﻫﺎي اﻳﺮاﻧﻲ رﺷﺪ ﻳﺎﻓﺘﻪ اﺳﺖ ﺑﺎ ﻣﺬﻫﺐ ﻧﻴﺰ ﺳﺮ ﺳﺘﻴﺰ ﻧﺪارد. او ﻣﺒﺎرز دردﻣﻨﺪي اﺳﺖ ﻛﻪ ﻣﺒﺎرزه را ﺑﺮاي ﻗﺪرت ﻃﻠﺒﻲ و ﺳﻮءاﺳﺘﻔﺎده ﺑﻪ ﻛﺎر ﻧﻤﻲ ﮔﻴﺮد ﺑﻠﻜﻪ ﺑﺎ ﻋﺸﻖ ﻋﻤﻴﻖ ﺑﻪ اﻧﺴﺎﻧﻴﺖ در ﺟﻬﺖ ﺗﺤﻘﻖ ارزش ﻫﺎي آرﻣﺎﻧﻲ ﺗﻼش ﻣﻲ ﻛﻨﺪ و ﻫﻴﭽﮕﺎه از ﻣﺮدم و ﺳﺮﻧﻮﺷﺖ آﻧﺎن ﻏﻔﻠﺖ ﻧﻤﻲ ﻛﻨﺪ. اﻳﻦ رﻣﺎن، ﻳﻚ رﻣﺎن ﺣﺎدﺛﻪ اي ﻧﻴﺴﺖ، ﺑﻠﻜﻪ رﻣﺎﻧﻲ ﻓﻠﺴﻔﻲ - ﻓﻜﺮي اﺳﺖ، ﺷﺨﺼﻴﺖ ﻫﺎي رﻣﺎن در ﻣﻴﺎن ﺣﻮادث ﺷﻜﻞ ﻧﻤﻲ ﮔﻴﺮﻧﺪ و ﺑﻴﺸﺘﺮ در ﻣﻴﺎن ﮔﻔﺖ وﮔﻮﻫﺎ و ﻣﺠﺎدﻟﻪ ﻫﺎ ﺑﺮوز ﻣﻲ ﻳﺎﺑﻨﺪ. داﺳﺘﺎن ﺑﻴﺸﺘﺮ ﮔﺰارﺷﮕﺮ اﻧﺪﻳﺸﻪ ﻫﺎي آﻧﺎن اﺳﺖ ﺗﺎ رﻓﺘﺎرﺷﺎن. در اﻳﻦ اﺛﺮ اﻧﺪﻳﺸﻪ ﻫﺎي آرﻣﺎﻧﻲ ﺑﺎ ﺑﻴﺎﻧﻲ زﻳﺒﺎ ﻧﻤﻮد ﻣﻲﻳﺎﺑﺪ. اﻟﺒﺘﻪ اﻳﻦ آرﻣﺎن ﮔﺮاﻳﻲ ﻣﺘﻌﺎﻟﻲ ﺑﻪ ﻣﻌﻨﻲ ﻏﻔﻠﺖ از واﻗﻌﻴﺎت زﻧﺪﮔﻲ و ﻣﺴﺎﺋﻞ روزﻣﺮه ﻧﻴﺴﺖ. اﻧﻮاع ﺷﺨﺼﻴﺖ ﺷﺨﺼﻴﺖ در داﺳﺘﺎن را ﻣﻲ ﺗﻮان از ﺟﻨﺒﻪ ﻫﺎي ﻣﺨﺘﻠﻒ ﺗﻘﺴﻴﻢ ﺑﻨﺪي ﻛﺮد. در ﻳﻚ ﻧﮕﺎه ﻛﻠﻲ اﻧﻮاع ﺷﺨﺼﻴﺖ از ﺳﻪ ﻧﻈﺮ ﻗﺎﺑﻞ ﺑﺮرﺳﻲ اﺳﺖ: . از ﻧﻈﺮ ﺳﺎﺧﺘﺎر رواﻳﻲ، ﺷﺨﺼﻴﺖ ﻫﺎي داﺳﺘﺎن ﻋﺒﺎرتاﻧﺪ از: ﺷﺨﺼﻴﺖ اﺻﻠﻲ و ﺷﺨﺼﻴﺖ ﻓﺮﻋﻲ. ﺷﺨﺼﻴﺖ ﻫﺎي اﺻﻠﻲ داﺳﺘﺎن ﺣﻮادث و وﻗﺎﻳﻊ داﺳﺘﺎن را ﺑﻪ ﭘﻴﺶ ﻣﻲ ﺑﺮﻧﺪ، در ﻛﻞ داﺳﺘﺎن ﺣﻀﻮر دارﻧﺪ و داﺳﺘﺎن ﺣﻮل ﻣﺤﻮر ﺷﺨﺼﻴﺖ آﻧﻬﺎ ﺷﻜﻞ ﮔﺮﻓﺘﻪ ﮔﺴﺘﺮش ﻣﻲ ﻳﺎﺑﺪ. ﺷﺨﺼﻴﺖ ﻫﺎي ﻓﺮﻋﻲ در ﺧﺪﻣﺖ ﺷﺨﺼﻴﺖ ﻫﺎي اﺻﻠﻲ ﻫﺴﺘﻨﺪ و ﺑﺎ وﺟﻮدي ﻛﻪ ﻧﻘﺶ ﻛﻤﺘﺮي در ﻛﻨﺶ ﻫﺎي داﺳﺘﺎﻧﻲ دارﻧﺪ اﻣﺎ ﺑﺮاي ﭘﻴﺸﺒﺮد ﻃﺮح و ﮔﺴﺘﺮش داﺳﺘﺎن و ﺗﻨﻮع ﺣﻮادث ﺿﺮوري اﻧﺪ. »ﺷﺨﺼﻴﺖ ﻓﺮﻋﻲ، داﺳﺘﺎن را رﻧﮓآﻣﻴﺰي ﻣﻲ ﻛﻨﺪ و ﺑﻪ داﺳﺘﺎن ﻋﻤﻖ و ﺑﺎﻓﺖ دﻗﻴﻖﺗﺮي ﻣﻲ ﺑﺨﺸﺪ و ﺑﻪ ﻛﺎرﻛﺮد و اﻫﻤﻴﺖ ﻗﻬﺮﻣﺎﻧﺎن اﺻﻠﻲ ﻛﻤﻚ ﻣﻲ .«ﻛﻨﺪ )ﺳﻴﮕﺮ، :( . از ﻧﻈﺮ ﺗﺤﻮل، ﺷﺨﺼﻴﺖ ﻫﺎي داﺳﺘﺎن ﻋﺒﺎرتﻧﺪ ااز: ﺷﺨﺼﻴﺖ ﻫﺎي اﻳﺴﺘﺎ و ﺷﺨﺼﻴﺖ ﻫﺎي ﭘﻮﻳﺎ. ﺷﺨﺼﻴﺖ اﻳﺴﺘﺎ در داﺳﺘﺎن ﺷﺨﺼﻴﺘﻲ اﺳﺖ ﻛﻪ ﺗﻐﻴﻴﺮ ﻧﻜﻨﺪ ﻳﺎ اﻧﺪك ﺗﻐﻴﻴﺮي را ﺑﭙﺬﻳﺮد. ﺷﺨﺼﻴﺖ ﻓﺼﻠﻨﺎﻣﻪ ﺗﺨﺼﺼﻲ ﻣﻄﺎﻟﻌﺎت داﺳﺘﺎﻧﻲ، ﺳﺎلدوم ، ﺷﻤﺎره ، ﻮمﺳﺑﻬﺎر ﭘﻮﻳﺎ ﺷﺨﺼﻴﺘﻲ اﺳﺖ ﻛﻪ ﭘﻲ درﭘﻲ و ﻣﺪاوم درداﺳﺘﺎن دﺳﺘﺨﻮش ﺗﻐﻴﻴﺮ و ﺗﺤﻮل ﺑﺎﺷﺪ. )ﻣﻴﺮﺻﺎدﻗﻲ، :94ـ93( ،در آﺛﺎر ﻛﻼﺳﻴﻚ، ﻋﻮاﻃﻒ و اﺣﺴﺎﺳﺎتزﻳﺮﺑﻨﺎي ﺷﺨﺼﻴﺖ را ﺗﺸﻜﻴﻞ ﻣﻲ دﻫﺪ. ﻋﻮاﻃﻒ از ﻧﻈﺮ ﭘﻴﺮوان اﻳﻦ ﻣﻜﺘﺐ، ﻧﻪ ﭘﺪﻳﺪه اي در ﺣﺎل ﺗﺤﻮل، ﺑﻠﻜﻪ ﭘﺪﻳﺪه اي اﻳﺴﺘﺎﺳﺖ ﻛﻪ از ازل ﺗﺎ ﺑﻪ اﺑﺪ ﻛﻴﻔﻴﺘﻲ ﻳﻜﺴﺎن داﺷﺘﻪ اﺳﺖ. در اﻳﻦ آﺛﺎر ﺷﺮاﻳﻂ ﺗﻜﻮﻳﻦ ﺷﺨﺼﻴﺖ ﻫﺎ ﻧﺎدﻳﺪه ﮔﺮﻓﺘﻪ ﻣﻲ .ﺷﻮد)دﻗﻴﻘﻴﺎن، : ( ،در ﻣﻘﺎﺑﻞ اﻳﻦ ﻣﻜﺘﺐ ادﺑﻲﻧﻮﻳﺴﻨﺪﮔﺎن رﺋﺎﻟﻴﺴﺖ ﺷﺨﺼﻴﺖ ﻫﺎي ﺧﻮد را ﻣﻮﺟﻮداﺗﻲ راﻛﺪ و اﻳﺴﺘﺎ ﺗﺼﻮر ﻧﻤﻲ ﻛﺮدﻧﺪ، ﺑﻠﻜﻪ ﺑﻪ ﻧﻴﺮوﻫﺎي ﺑﺎﻟﻘﻮة ﭘﻨﻬﺎن در ﻛﺎراﻛﺘﺮﻫﺎي ﺧﻮد اﻫﻤﻴﺖ ﺑﺴﻴﺎر ﻣﻲ دادﻧﺪ و ﻣﻲ ﻛﻮﺷﻴﺪﻧﺪ در ﺟﺮﻳﺎن ﺣﻮادث داﺳﺘﺎن، اﻳﻦ ﻧﻴﺮوﻫﺎ را ﺑﻪ ﻓﻌﻞ درآورﻧﺪ. )ﻫﻤﺎن: ( . ﺷﺨﺼﻫﺎي ﻴﺖ داﺳﺘﺎن از ﻧﻈﺮ ﺧﺼﻠﺖ دروﻧﻲ، ﻋﺒﺎرتاﻧﺪ از: ﺷﺨﺼﻴﺖ ﻫﺎي ﺳﺎده و ﺷﺨﺼﻴﺖ ﻫﺎي ﺟﺎﻣﻊ. اﺷﺨﺎص ﺳﺎده داﺳﺘﺎﻧﻲ را ﻣﻲ ﺗﻮان در ﻳﻚ ﺟﻤﻠﻪ ﺑﻴﺎن ﻛﺮد. ﻳﻜﻲ از ﻣﺰاﻳﺎي اﺷﺨﺎص ﺳﺎدة داﺳﺘﺎﻧﻲ اﻳﻦ اﺳﺖ ﻛﻪ ﻫﺮﮔﺎه ﻛﻪ ﻇﺎﻫﺮ ﺷﻮﻧﺪ ﺑﻪ ﺳﻬﻮﻟﺖ ﺑﺎزﺷﻨﺎﺧﺘﻪ ﻣﻲ ﺷﻮﻧﺪ. ﻣﺰﻳﺖ دﻳﮕﺮﺷﺎن اﻳﻦ اﺳﺖ ﻛﻪ ﺧﻮاﻧﻨﺪه ﺑﻌﺪﻫﺎ اﻳﺸﺎن را ﺑﻪ ﺳﻬﻮﻟﺖ ﺑﻪ ﻳﺎد ﻣﻲآورد. )ﻓﻮرﺳﺘﺮ، :96ـ94 ( ،اﺷﺨﺎص ﺟﺎﻣﻊﺷﺨﺼﻴﺘﻲ ﻫﻤﻪﺟﺎﻧﺒﻪ و ﻏﻴﺮﻗﺎﺑﻞ ﭘﻴﺶ ﺑﻴﻨﻲ دارﻧﺪ. »اﻳﻦ ﺷﺨﺼﻴﺖ ﻫﺎ ﺑﺎ ﺟﺰﺋﻴﺎت ﺑﻴﺸﺘﺮ و ﻣﻔﺼﺗﺮ ﻞﺗﺸﺮﻳﺢ و ﺗﺼﻮﻳﺮ ﻣﻲ ﺷﻮﻧﺪ. ﺧﺼﻠﺖ ﻫﺎي ﻓﺮدي آﻧﻬﺎ ﻣﻤﺘﺎزﺗﺮ از ﺷﺨﺼﻴﺖ ﻫﺎي دﻳﮕﺮ رﻣﺎن اﺳﺖ«. )ﻣﻴﺮﺻﺎدﻗﻲ، : ( ﻣﺤﻚ و آزﻣﻮن ﺷﺨﺼﻴﺖﺟﺎﻣﻊ در داﺳﺘﺎن ﺑﺎ اﻳﻦ ﺳﺆال ﻛﻪ آﻳﺎ وي ﻣﻲ ﺗﻮاﻧﺪ ﺑﻪ ﺷﻴﻮه اي ﻣﻘﻨﻊ و ﻣﺘﻘﺎﻋﺪﻛﻨﻨﺪه اي ﺧﻮاﻧﻨﺪه را ﺑﺎ ﺷﮕﻔﺘﻲ روﺑﻪ رو ﺳﺎزد، اﻧﺠﺎم ﻣﻲ ﭘﺬﻳﺮد)ﻓﻮ .رﺳﺘﺮ، : ( ﻧﻜﺘﺔ ﻣﻬﻢ آن اﺳﺖ ﻛﻪ ﻳﻚ رﻣﺎنﺑﺮﺟﺴﺘﻪ، ﻫﻢ ﺑﻪ اﺷﺨﺎص ﺳﺎده ﻧﻴﺎز دارد و ﻫﻢ ﺑﻪ اﺷﺨﺎص ﺟﺎﻣﻊ. )ﻫﻤﺎن: ( ﺷﻴﻮهﻫﺎي ﺷﺨﺼﻴﺖ ﭘﺮدازي روش ﻫﺎي ﺷﺤﺼﻴﺖ ﭘﺮدازي ﻋﺒﺎرتاﻧﺪ از ﺗﻮﺻﻴﻒ ﻣﺴﺘﻘﻴﻢ، ﮔﻔﺖوﮔﻮ و ﺑﻴﺎن ﻛﻨﺶ و وﻳﮋﮔﻲ ﻫﺎي ﻇﺎﻫﺮي و ﺟﺴﻤﺎﻧﻲ ﻛﻪ در ﻣﺘﻨﻲ ﻗﻮي ﻣﻲ ﺗﻮاﻧﺪ ﺗﺮﻛﻴﺒﻲ از دو ﻳﺎ ﭼﻨﺪ ﻧﻮع آن ﻣﻮرد اﺳﺘﻔﺎده، ﻗﺮار ﮔﻴﺮد. )ﺑﻲﻧﻴﺎز، : (اﻳﻦ روش ﻫﺎ را ﺑﻪ ﻃﻮر ﻛﻠﻲ ﻣﻲ ﺗﻮان ﺑﻪ دو دﺳﺘﺔ اﺻﻠﻲ ﺗﻘﺴﻴﻢ ﻛﺮد: اﻟﻒ( ﺷﺨﺼﻴﺖ ﺳﺎزي ﻣﺴﺘﻘﻴﻢ: در اﻳﻦ ﺷﻴﻮه راوي ـ ﻧﻮﻳﺴﻨﺪه ﺑﺮاي ﻣﻌﺮﻓﻲ ﺷﺨﺼﻴﺖ، او را ﻣﺴﺘﻘﻴﻤﺎً ﺗﻌﺮﻳﻒ ﻣﻲ ﻛﻨﺪ )ﺷﻴﻮة ﻗﺪﻳﻤﻲ(. در اﻳﻨﺠﺎ راوي... وﻳﮋﮔﻲ ﻫﺎي دروﻧﻲ و ﺑﺮوﻧﻲ ﺷﺨﺺ ﻣﻮرد ﻧﻈﺮ ﺧﻮد را ﺑﻴﺎن ﻣﻲ ﻛﻨﺪ. )اﺧﻮت، : ( (بﺷﺨﺼﻴﺖ ﻏﻴﺮﻣﺴﺘﻘﻴﻢﺳﺎزي :ﺑﺮاي ﺷﺨﺼﻴﺖ ﺳﺎزي ﻏﻴﺮﻣﺴﺘﻘﻴﻢ ﻣﻲ ﺗﻮان از ﻋﻮاﻣﻞ ﻛﻨﺶ، ﮔﻔﺘﺎر، ﻧﺎم، ﻣﺤﻴﻂ و وﺿﻌﻴﺖ ﻇﺎﻫﺮي ﻳﺎري ﺟﺴﺖ. )ﻫﻤﺎن: ( »از دﻳﺪﮔﺎه ﻓﻠﺴﻔﻲ، ﺑﺮﺧﻮرد ﺧﺎص ﮔﺮاﻳﺎﻧﻪ ﺑﺮ ﺷﺨﺼﻴﺖ، ﻋﺒﺎرت اﺳﺖ از ﻣﺸﺨﺺ ﻛﺮدن ﻓﺮدﻳﺖ ﺷﺨﺺ... ﻫﻢ ﻓﻼﺳﻔﻪ و ﻫﻢ رﻣﺎن ﻧﻮﻳﺴﺎن ﺑﺴﻴﺎر ﺑﻴﺸﺘﺮ از آﻧﭽﻪ ﺗﺎ آن زﻣﺎن ﻣﺘﺪاول ﺑﻮد ﺑﻪ ﻓﺮدﻳﺖ ﺧﺎصِ اﺷﺨﺎص ﺗﻮﺟﻪ ﻛﺮدﻧﺪ... ﻣﺴﺌﻠﺔ ﻫﻮﻳﺖ ﻓﺮدي، ﻣﻨﻄﻘﺎً ارﺗﺒﺎط ﺗﻨﮕﺎﺗﻨﮕﻲ ﺑﺎ ﺟﺎﻳﮕﺎه ﻣﻌﺮﻓﺖ ﺷﻨﺎﺧﺘﻲ اﺳﺎﻣﻲ ﺧﺎص دارد«. )ﻻج، :( ﺑﺎ ﺗﻮﺟﻪ ﺑﻪ اﻳﻨﻜﻪ ﻣﻘﺼﻮد اﺻﻠﻲاز ﻧﺎم ﮔﺬاري ﻫﺮ ﺷﺨﺼﻴﺖ آن اﺳﺖ ﻛﻪ ﻧﺸﺎن ﺑﺪﻫﺪ ﺷﺨﺼﻴﺖ ﺷﺨﺼﻴﺖ و ﺷﺨﺼﻴﺖﭘﺮدازي در رﻣﺎن ﻳﻚ ﻋﺎﺷﻘﺎﻧﺔ آرام ﻣﻮرد ﻧﻈﺮ را ﺑﺎﻳﺪ ﻓﺮدي ﺧﺎص ﺗﻠﻘﻲ ﻛﺮد و ﻧﻪ ﻳﻚﺳﻨﺦ، اﻳﻦ ﺑﺮازﻧﺪﮔﻲ ﻧﺎم ﻧﺒﺎﻳﺪ ﭼﻨﺎن ﺑﺎﺷﺪ ﻛﻪ ﺑﻪ ﻧﻘﺶ اﺻﻠﻲ آن ﺧﻠﻠﻲ وارد آورد. )ﻫﻤﺎن: ( ﺷﺨﺼﻴﺖ ﺑﻪ ﻣﺠﻤﻮﻋﻪ رﻓﺘﺎرﻫﺎﻳﻲ اﻃﻼق ﻣﻲﺷﻮد ﻛﻪ ﺑﻪ ﻳﻚ ﻧﻔﺮ ﻓﺮدﻳﺖ و در ﻧﺘﻴﺠﻪ ﻫﻮﻳﺖ ﻣﻲﺑﺨﺸﺪ. ﺷﺨﺼﻴﺖ ﺑﺪون رﻓﺘﺎرﻫﺎي ﺧﺎص ﺧﻮد، ﻫﻮﻳﺖ ﻧﻤﻲ ﻳﺎﺑﺪ. در ﻧﻮﺷﺘﻦ ﻳﻚ داﺳﺘﺎن ﻣﻄﻠﻮب وآرﻣﺎﻧﻲ، ﻧﻮﻳﺴﻨﺪه ﺑﺎﻳﺪ ﺷﺮاﻳﻄﻲ را ﭘﺪﻳﺪ آورد ﺗﺎ ﻣﺨﺎﻃﺐ از ﭼﮕﻮﻧﮕﻲ رﻓﺘﺎر آدم ﻫﺎ در ﺑﺮﺧﻮرد ﺑﺎ وﻗﺎﻳﻊ، ﻧﻮع و ﻓﺮدﻳﺖ ﺷﺨﺼﻴﺖ را درك ﻛﺮده و ﺑﻔﻬﻤﺪ. )ﺧﺴﺮوي، :104ـ103( ﺷﻴﻮهﻫﺎي ﺷﺨﺼﻴﺖ ﭘﺮدازي در رﻣﺎن ﻳﻚ ﻋﺎﺷﻘﺎﻧﺔ آرام ﭘﮋوﻫﺸﮕﺮان در ﺷﺨﺼﻴﺖ ﭘﺮدازي ﺑﻪ ﻋﻨﺎﺻﺮ ﻓﺮاوان و ﺑﺮﺟﺴﺘﻪ اي اﺷﺎره ﻛﺮده اﻧﺪ. از آن ﻣﻴﺎن دو ﺟﻨﺒﺔ ﺷﺨﺼﻴﺖ ﭘﺮدازي، ﻧﻘﺶ ﻛﻨﺸﮕﺮي و ﮔﻔﺖ وﮔﻮ، ﺑﺴﻴﺎر ﻣﻬﻢ اﺳﺖ. در ﻳﻚ ﻋﺎﺷﻘﺎﻧﺔ آرام دو ﻧﻘﺶ ﻛﻨﺸﮕﺮي و ﮔﻔﺖ وﮔﻮ در داﺳﺘﺎن ﻛﺎﻣﻼً درﻫﻢ ﺗﻨﻴﺪه و ﺟﺪاﻳﻲ ﻧﺎﭘﺬﻳﺮﻧﺪ، ﺑﻪ ﻧﺎﭼﺎر اﻳﻦ دو ﻧﻘﺶ را ﺑﺎ ﻳﻜﺪﻳﮕﺮ ﺑﺮرﺳﻲ ﻣﻲ ﻛﻨﻴﻢ. اوﻟﻴﻦ و ﺳﺎده ﺗﺮﻳﻦ ﻧﻘﺶ ﻳﻚ ﺷﺨﺼﻴﺖ، ﻧﻘﺶ ﻛﻨﺸﮕﺮي اوﺳﺖ. از اﻳﻦ ﻟﺤﺎظ ﻣﻲ ﺗﻮان ﮔﻔﺖ ﺷﺨﺼﻴﺖ، ﻓﺎﻋﻞ ﻳﺎ ﻧﻬﺎدي اﺳﺖ ﻛﻪ ﻛﺎري را اﻧﺠﺎم ﻣﻲدﻫﺪ ﻳﺎ ﮔﺰاره اي را ﺑﻪ او ﻧﺴﺒﺖ ﻣﻲ دﻫﻨﺪ. اﻳﻦ ﻧﻘﺶ ﭼﻨﺎن ﻣﻬﻢ اﺳﺖ ﻛﻪ ﺑﻌﻀﻲ ﻧﻈﺮﻳﻪ ﭘﺮدازان ﻧﻈﺮﻳﺔ ﻛﻨﺸﻲ را ﺗﺪوﻳﻦ ﻛﺮده اﻧﺪ. از ﻧﻈﺮ ﻣﻌﺘﻘﺪان ﺑﻪ اﻳﻦ ﻧﻈﺮﻳﻪ، در داﺳﺘﺎن ﻫﺮ ﺷﺨﺼﻴﺘﻲ ﻧﻘﺸﻲ ﺑﻪ ﻋﻬﺪه دارد ﻛﻪ ﺑﺎﻳﺪ آن را اﻧﺠﺎم دﻫﺪ و در ﺣﻘﻴﻘﺖ ﺷﺨﺼﻴﺖ ﭼﻴﺰي ﺟﺰ ﺑﺎزﻳﮕﺮ ﻧﻴﺴﺖ. )اﺧﻮت، : ،( » اﻣﺮوزه در داﺳﺘﺎن ﻣﺪرن ﻧﻘﺶ اﺻﻠﻲ ﺑﺎ ﻛﻨﺶو دﻳﺎﻟﻮگ و ﺧﻮدﮔﻮﻳﻲ و ﺗﻔﻜﺮ اﺳﺖ )ﺑﻲ .«ﻧﻴﺎز، :( ﺟﻴﻤﺰ ﻧﻴﺰ اﻋﺘﻘﺎد دارد: »ﺷﺨﺼﻴﺖ ﻳﻌﻨﻲ رﺧﺪاد و رﺧﺪاد ﻳﻌﻨﻲ ﺷﺨﺼﻴﺖ«. )ﻫﻤﺎن: ( »ﺷﺨﺼﻴﺖ ﻫﺎ ﺑﺎﻳﺪ ﺑﻪ ﻟﺤﺎظ ﻋﺎﻃﻔﻲ و ذﻫﻨﻲ ﻏﻴﺮﻗﺎﺑﻞ ﭘﻴﺶ ﺑﻴﻨﻲ ﺑﺎﺷﻨﺪ. ﻫﻢ ﻋﺎدي و ﻫﻢ ﺗﺎ ﺣﺪي ﻏﻴﺮﻋﺎدي ﺑﺎﺷﻨﺪ و ﻧﺘﻮان ﻛﻨﺶ ﻫﺎ و ﺷﻴﻮة ﺗﻔﻜﺮ و دﻳﺎﻟﻮگ آﻧﻬﺎ را ﭘﻴﺶ ﺑﻴﻨﻲ ﻛﺮد«. )ﻫﻤﺎن: ( ﺷﺨﺼﻴﺖ ﺑﻌﺪ از اﻧﺠﺎم ﻛﻨﺶ ﺷﻜﻞ ﻣﻲ ﮔﻴﺮد و ﻫﻮﻳﺖ ﻣﻲ ﻳﺎﺑﺪ و از دﻳﮕﺮ ﺷﺨﺼﻴﺖ ﻫﺎي داﺳﺘﺎن ﻣﺘﻤﺎﻳﺰ ﻣﻲ ﺷﻮد. ﻛﻨﺶ از ﺳﻮي ﺷﺨﺼﻴﺖ ﺑﺪون ﺷﻜﻞ ﮔﻴﺮي واﻗﻌﻪ و درﮔﻴﺮ ﺷﺪن ﺷﺨﺼﻴﺖ و ﻋﻜﺲ اﻟﻌﻤﻞ او در آن اﻧﺠﺎم ﻧﻤﻲ ﮔﻴﺮد. ﺑﻌﺪ از اﻳﻦ راﺑﻄﺔ ﻋﻠّﻲ ﻣﻌﻠﻮﻟﻲ و ﻧﻴﺰ ﻛﻨﺶ ﻫﺎي ﻣﻜﻤﻞ اﺳﺖ ﻛﻪ ﺷﺨﺼﻴﺖ داﺳﺘﺎﻧﻲ ﻫﻮﻳﺖ ﻣﻲ ﻳﺎﺑﺪ... از ﺟﻬﺘﻲ دﻳﮕﺮ داﺳﺘﺎن ﺣﺎﺻﻞ ﻛﻨﺶ ﺷﺨﺼﻴﺖ ﻫﺎﺳﺖ و ﻧﻮع ﻛﻨﺶ ﺷﺨﺼﻴﺖ ﻧﻴﺰ ارﺗﺒﺎط ﻣﺴﺘﻘﻴﻢ ﺑﺎ ﺧﺼﺎﻳﻞ آﻧﻬﺎ ﻛﻨﺶ ﺑﺎ داﺳﺘﺎن آﻧﻜﻪ، ﻣﺎﺣﺼﻞدارد.ﺷﺨﺼﻴﺖ ﻫﺎﺳﺖ ﻛﻪ ﺷﻜﻞ ﻣﻲ ﮔﻴﺮد. )ﺧﺴﺮوي، :109ـ108( ﺷﺨﺼﻴﺖ ﭘﺲ از ﻇﺎﻫﺮ ﺷﺪن درداﺳﺘﺎن، ﺑﻼﻓﺎﺻﻠﻪ ﺑﻪ راه اﻓﺘﺎده اﻋﻤﺎل ﮔﻮﻧﺎﮔﻮﻧﻲ را اﻧﺠﺎم ﻣﻲ دﻫﺪ و ﺣﺎدﺛﻪ ﺑﻪ وﺟﻮد ﻣﻲ آورد. ﭘﺲ در ﻣﻴﺎن ﻋﻨﺎﺻﺮ داﺳﺘﺎن دو ﻋﻨﺼﺮ ﻧﻘﺶ ﻛﻠﻴﺪي و اﺳﺎﺳﻲ دارﻧﺪ: ﺷﺨﺼﻴﺖ و ﻋﻤﻞ. از ﻃﺮﻓﻲ ﻣﻬﻢﺗﺮﻳﻦ ﻋﻨﺼﺮ ﻣﻨﺘﻘﻞﻛﻨﻨﺪة ﺗﻢ داﺳﺘﺎن و ﻣﻬﻢ ﺗﺮﻳﻦ ﻋﺎﻣﻞ ﻃﺮح داﺳﺘﺎن ﻧﻴﺰ، ﺷﺨﺼﻴﺖ داﺳﺘﺎﻧﻲ اﺳﺖ. )ﻋﺒﺪاﻟﻬﻴﺎن، : ـ414 ( ﻓﺼﻠﻨﺎﻣﻪ ﺗﺨﺼﺼﻲ ﻣﻄﺎﻟﻌﺎت داﺳﺘﺎﻧﻲ، ﺳﺎلدوم ، ﺷﻤﺎره ، ﻮمﺳﺑﻬﺎر ﮔﻔﺖ وﮔﻮ ﻧﻴﺰ از ﺟﻤﻠﻪ اﺑﺰارﻫﺎي داﺳﺘﺎنﻧﻮﻳﺲ ﺑﺮاي ﺷﺨﺼﻴﺖ ﭘﺮدازي اﺳﺖ. در ﺑﺴﻴﺎري از ﻣﻮارد، ﺷﺨﺼﻴﺖ ﺳﺎزي ﺻﺮﻓﺎً از ﻃﺮﻳﻖ ﮔﻔﺖ وﮔﻮ ﺻﻮرت ﻣﻲﭘﺬﻳﺮد و ﺷﺨﺼﻴﺖ از اﻳﻦ ﻃﺮﻳﻖ ﺳﺎﺧﺘﻪ ﻣﻲ ﺷﻮد. ﻣﻌﻤﻮﻻً ﮔﻔﺖ وﮔﻮ در راﺳﺘﺎي ﭘﻴﺸﺒﺮد ﺣﻮادث و ﺳﺎﺧﺘﻦ ﺷﺨﺼﻴﺖ اﺳﺖ. )اﺧﻮت، : ـ191( در واﻗﻊ از ﻃﺮﻳﻖ ﮔﻔﺖ وﮔﻮي ﻫﺎي ﻣﺎﺑﻴﻦ ﺷﺨﺼﻴﺖ ﻫﺎي داﺳﺘﺎن اﺳﺖ ﻛﻪ اﻃﻼﻋﺎﺗﻲ ﺑﻴﺸﺘﺮ از آﻧﭽﻪ راوي ﻣﻄﺮح ﻣﻲ ﻛﻨﺪ، ﻧﺸﺎن داده ﻣﻲ ﺷﻮد. ﮔﻔﺖ وﮔﻮﻫﺎ ﺑﻪ ﻣﺜﺎﺑﻪ ﻧﻮﻋﻲ ﻛﻨﺶ، ﺑﺎﻋﺚ ﺑﺎزﻧﻤﺎﻳﻲ و ﺷﻨﺎﺧﺖ ﺷﺨﺼﻴﺖ ﻫﺎ )ﺷﺨﺼﻴﺖ ﺳﺎزي( ﻣﻲ ﮔﺮدد. )ﺧﺴﺮوي، :( درﻳﻚ ﻋﺎﺷﻘﺎﻧﺔ آرام، ﮔﻔﺖ وﮔﻮﻫﺎ ﺟﺎﻳﮕﺎه وﻳﮋهاي دارد و ﺑﺨﺶ ﻫﺎي ﻣﻬﻤﻲ از رﻣﺎن ﮔﺰارش ﮔﻔﺖ وﮔﻮﻫﺎي ﻗﻬﺮﻣﺎﻧﺎن اﺻﻠﻲ اﺳﺖ. ﮔﺎﻫﻲ ﻛﻨﺶ ﻫﺎي ﺷﺨﺼﻴﺖ ﻫﺎ ﻧﻴﺰ در ﺿﻤﻦ ﮔﻔﺖ وﮔﻮ آﺷﻜﺎر ﻣﻲ ﺷﻮد. ﺗﺤﻠﻴﻞ ﺷﺨﺼﻴﺖ ﻫﺎ ﺑﺮاﺳﺎس ﻛﻨﺶ ﻫﺎ و ﮔﻔﺖ وﮔﻮﻫﺎي داﺳﺘﺎن .ﺷﺨﺼﻴﺖ ﻫﺎي اﺻﻠﻲ: ﮔﻴﻠﻪ ﻣﺮد و ﻋﺴﻞ : ﻳﻚ ﻋﺎﺷﻘﺎﻧﺔ آرام دو ﺷﺨﺼﻴﺖ اﺻﻠﻲ دارد. ﮔﻴﻠﻪ ﻣﺮد و ﻋﺴﻞ، زن و ﻣﺮدي ﻛﻪ رﻣﺎن ﺷﺮح ﺣﺎل زﻧﺪﮔﻲ، ﻛﺎرﻫﺎ و اﻧﺪﻳﺸﻪ ﻫﺎي آﻧﺎن اﺳﺖ. ﺷﺨﺼﻴﺖ ﻫﺎي آن دو ﭼﻨﺎن در ﻫﻢ ﺗﻨﻴﺪه ﺗﻮﺻﻴﻒ ﺷﺪه اﻧﺪ ﻛﻪ ﺑﻪ ﻧﺎﭼﺎر آن دو را ﺑﺎ ﻫﻢ ﺑﺮرﺳﻲ ﻣﻲ ﻛﻨﻴﻢ. ﮔﺮﭼﻪ ﺗﻔﺎوت ﻧﮕﺎه و رﻓﺘﺎر آﻧﺎن ﺑﺨﺶ ﻣﻬﻤﻲ از رﻣﺎن را ﺗﺸﻜﻴﻞ ﻣﻲ دﻫﺪ. ﮔﻴﻠﻪﻣﺮد ﺷﺨﺼﻴﺘﻲ ﻣﺒﺎرز و داراي ﮔﺮاﻳﺶﻫﺎي ﻋﻤﻴﻖ ﺳﻴﺎﺳﻲ و ادﺑﻲ اﺳﺖ. او ﺑﻴﻦ ادﺑﻴﺎت و ﺳﻴﺎﺳﺖ ﭘﻴﻮﻧﺪي ﻋﻤﻴﻖ ﻣﺸﺎﻫﺪه ﻣﻲ ﻛﻨﺪ و ﺣﺲ ﻧﻮعدوﺳﺘﻲ اش ﻣﻮﺟﺐ ﻣﻲ ﺷﻮد ﺗﺎ ﺑﺎ ﻇﻠﻢ و ﺳﺘﻢ ﻣﺒﺎرزه ﻛﻨﺪ. از ﻃﺮﻓﻲ ﭼﻮن ﻳﻚ ﻣﺒﺎرز اﺟﺘﻤﺎﻋﻲ اﺳﺖ، ﻣﺴﺎﺋﻞ ﺳﻴﺎﺳﻲ را ﺧﻴﻠﻲ ﺧﻮب درك ﻣﻲ ﻛﻨﺪ و ﭼﻮن ﻣﻌﻠﻢ ادﺑﻴﺎت اﺳﺖ زﺑﺎن ﺑﺴﻴﺎر ﻓﺎﺧﺮي دارد. ﺗﻠﻔﻴﻖ ادﺑﻴﺎت و ﺳﻴﺎﺳﺖ ﻳﻜﻲ از وﻳﮋﮔﻲ ﻫﺎي ﻣﻬﻢ ﺷﺨﺼﻴﺖ ﭘﺮدازي اﻳﻦ اﺛﺮ اﺳﺖ. ﻫﻤﭽﻨﻴﻦ ﺧﻼﻗﻴﺖ ﻫﺎي ﻫﻨﺮي و اﻧﺪﻳﺸﻪ ﻫﺎي ﻧﺎب در اﻳﻦ اﺛﺮ ﺑﻪ ﻓﺮاواﻧﻲ ﻳﺎﻓﺖ ﻣﻲ ﺷﻮد. ﻋﺴﻞ ﻧﻴﺰ زن ﺟﻮان و ﻣﻌﺘﺮﺿﻲ اﺳﺖ ﻛﻪ ﺑﻪ ﻧﺎﭼﺎر ﺑﻪ ﺳﻴﺎﺳﺖ ﻛﺸﺎﻧﺪه ﺷﺪه اﺳﺖ. او ﺑﻪ ﻫﻤﻪ ﭼﻴﺰ و ﻫﻤﻪ ﻛﺲ اﻋﺘﺮاض دارد و از ﺗﻜﺮار و ﺗﻘﻠﻴﺪ و ﻳﻜﺴﺎﻧﻲ ﺑﻴﺰار اﺳﺖ و ﻫﻤﻮاره در ﭘﻲ ﻧﻮآوري و ﻧﻮ ﺷﺪن اﺳﺖ. او در ﻛﻨﺎر ﮔﻴﻠﻪ ﻣﺮد ﻫﻤﺔ ﺳﺨﺘﻲ ﻫﺎي ﻳﻚ زوج ﺳﻴﺎﺳﻲ را ﻋﺎﺷﻘﺎﻧﺔ ﺗﺤﻤﻞ ﻣﻲ ﻛﻨﺪ و ﺑﺎ ﻫﻤﺴﺮش ﺑﻪ ﻧﮕﺎﻫﻲ اﻧﺴﺎﻧﻲ ﻣﻲ رﺳﺪ ﻛﻪ ﻓﺮاﺗﺮ از ﺳﻴﺎﺳﺖ و ﻣﺒﺎرزه اﺳﺖ. ﺣﺘﻲ ﭘﻴﺮوزي اﻧﻘﻼب اﺳﻼﻣﻲ و آراﻣﺶ ﺑﻌﺪ از آن ﻧﻴﺰ ﻧﻤﻲ ﺗﻮاﻧﺪ روﺣﻴﺔ ﻣﻌﺘﺮﺿﺎﻧﺔ او را آرام ﻛﻨﺪ و ﻧﮕﺎه ﻣﻨﺘﻘﺪاﻧﻪ اش اداﻣﻪ ﻣﻲﻳﺎﺑ ﺪ. اﻳﻦ روﺣﻴﻪ اﻧﺪك اﻧﺪك در او ﻧﻮﻋﻲ ﻧﮕﺎه اﻧﺴﺎﻧﻲ اﻳﺠﺎد ﻣﻲ ﻛﻨﺪ ﻛﻪ ﻣﻮﺟﺐ ﻣﻲ ﺷﻮد و ﺑﻪ ﻣﺪدﻛﺎري اﺟﺘﻤﺎﻋﻲ ﺑﺎ ﻫﺪف ﻛﻤﻚ ﺑﻪ ﻫﻤﻨﻮﻋﺎن و ﺗﺸﺮﻳﻚ ﻣﺴﺎﻋﻲ در ﻏﻢ آﻧﺎن ﺗﺒﺪﻳﻞ ﺷﻮد. از ﻧﻈﺮ ﺗﺤﻮل، ﮔﻴﻠﻪ ﻣﺮد و ﻋﺴﻞ ﻫﺮ دو ﺷﺨﺼﻴﺖ ﭘﻮﻳﺎﻳﻲ دارﻧﺪ. ﺷﺨﺼﻴﺖ آن دو داﺋﻤﺎً در ﺣﺎل ﺗﻜﺎﻣﻞ و ﭘﻴﺸﺮﻓﺖ اﺳﺖ. آﻧﻬﺎ در ﻛﻨﺎر ﻫﻢ رﺷﺪ ﻣﻲ ﻳﺎﺑﻨﺪ و ﺑﻪ اﻃﺮاﻓﻴﺎﻧﺸﺎن ﻧﻴﺰ ﺑﺮاي رﺷﺪ و ﺷﻜﻮﻓﺎﻳﻲ اﻧﺮژي ﻣﺜﺒﺖ ﻣﻲ ﺑﺨﺸﻨﺪ. آن دو ﻣﻜﻤﻞ ﻫﻢ و زوﺟﻲ واﻗﻌﻲ اﻧﺪ ﻛﻪ ﻧﻘﺺ ﻫﺎ و ﻋﻴﻮب ﻳﻜﺪﻳﮕﺮ را ﺑﺮﻃﺮف ﻣﻲ ﺳﺎزﻧﺪ. اﮔﺮ ﺗﻀﺎدي ﻧﻴﺰ ﺑﻴﻦ ﺷﺨﺼﻴﺖ و ﺷﺨﺼﻴﺖﭘﺮدازي در رﻣﺎن ﻳﻚ ﻋﺎﺷﻘﺎﻧﺔ آرام آن دو ﻫﺴﺖ ﺑﺮاي ﺗﻌﺎﻟﻲ و رﺷﺪ اﺳﺖ ﻧﻪ ﺑﻦ ﺑﺴﺖ و ﺗﻮﻗﻒ. ﺑﺨﺶ ﻋﻤﺪه اي از ﺷﺨﺼﻴﺖ اﻳﻦ دودر ﮔﻔﺖ وﮔﻮﻫﺎﻳﺸﺎن و ﺗﻮﺻﻴﻔﺎت و ﺟﻤﻼت زﻳﺒﺎي آﻧﺎن ﺗﺠﻠﻲ ﻣﻲ ﻳﺎﺑﺪ. ﻣﺮد ﺷﺎﻋﺮي اﺳﺖ ﻛﻪ ﺷﻌﺮﻫﺎي ﻧﺎﺑﻲ ﺳﺮوده و ﻋﺴﻞ ﻧﻴﺰ ﺑﺎ وﺟﻮدي ﻛﻪ ﺗﺤﺼﻴﻼت داﻧﺸﮕﺎﻫﻲ ﻧﺪارد، اﻃﻼﻋﺎت وﺳﻴﻊ و ﺑﺎورﻫﺎي ﻋﻤﻴﻘﻲ دارد و از ﻋﺎﻃﻔﻪ و اﺣﺴﺎﺳﻲ ﻗﻮي ﺑﺮﺧﻮردار اﺳﺖ. در اﻳﻦ رﻣﺎن ﺷﺨﺼﻴﺖ ﭘﺮدازي ﺑﻪ ﺷﻜﻞ ﻏﻴﺮﻣﺴﺘﻘﻴﻢ و از ﻃﺮﻳﻖ ﮔﻔﺖ وﮔﻮي ﻗﻬﺮﻣﺎﻧﺎن و ﻛﻨﺶ و رﻓﺘﺎر آﻧﺎن ﺗﺠﻠﻲ ﻣﻲ ﻳﺎﺑﺪ. ﮔﻔﺖ وﮔﻮﻫﺎي آﻧﺎن ﻧﺸﺎﻧﮕﺮ ﺧﺼﻠﺖ ﻫﺎي دروﻧﻲﺷﺎن و ﻧﺸﺎﻧﮕﺮ ﺟﺎﻣﻊ ﺑﻮدن ﺷﺨﺼﻴﺖ آن دو اﺳﺖ. ﮔﺎﻫﻲ ﻣﺮز ﮔﻔﺖ وﮔﻮﻫﺎ و ﺳﺨﻨﺎن داﻧﺎي ﻛﻞ روﺷﻦ ﻧﻴﺴﺖ. ﮔﻮﻳﻲ داﻧﺎي ﻛﻞ، ﮔﺰارﺷﻲ از ﮔﻔﺖ وﮔﻮﻫﺎ و ﺧﺎﻃﺮات را ﺑﺎزﮔﻮ ﻣﻲ ﻛﻨﺪ. ﻋﺴﻞ در ﺿﻤﻦ ﮔﻼﻳﻪ از ﻣﺮد ﻛﻪ ﭼﺮا دﻳﮕﺮ ﺗﺮاﻧﻪ ﻫﺎي ﻋﺎﺷﻘﺎﻧﺔ ﺑﺮاي او ﻧﻤﻲﺳﺮاﻳﺪ از ﺗﻮاﻧﺎﻫﺎﻳﻲ ﻫﺎي ﻣﺮد و ﻋﺸﻖ ﭘﺎﻳﺪار او ﺳﺨﻦ ﻣﻲ ﮔﻮﻳﺪ :]زن[ »ـ آﻫﺎي ﮔﻴﻠﻪ ﻛﻮﭼﻚ اﻧﺪام ﻣﺮدﭼﻜﺶ ﭘﺬﻳﺮ ﻧﺎﺷﻜﺴﺘﻨﻲ! ﺑﺎز ﻣﺪت ﻫﺎﺳﺖ ﻛﻪ از آن ﺗﺮاﻧﻪ ﻫﺎي ﻋﺎﺷﻘﺎﻧﺔ ﮔﻴﻠﻜﻲ ﻛﻪ ﺑﻮي ﻣﺎﻫﻲ و درﻳﺎ و ﻧﻴﻠﻮﻓﺮ آﺑﻲ و ﺧﺰه و ﻛﻠﺒﻪ و ﺑﺮﻧﺞ و ﭼﺎي و ﺑﻮي ﺟﻤﻴﻊ ﺳﺒﺰﻫﺎي ﻋﺎﻟﻢ را دارد ﺑﺮاﻳﻢ ﻧﻤﻲ ﺧﻮاﻧﻲ... ﻋﺎﺷﻖ، آرام و ﺑﻪ زﻣﺰﻣﻪ ﺗﻤﺎم ﺷﺪ آن ﺣﻜﺎﻳﺖ ﻣﻲﺧﻮاﻧﺪ؟«. )اﺑﺮاﻫﻴﻤﻲ، :( ﻣﺮد در ﺟﻮاب ﻣﻲ ﮔﻮﻳﺪ ﻛﻪ ﻋﺸﻖ او ﭘﺎﻳﺎن ﻧﺎﭘﺬﻳﺮ اﺳﺖ و ﻋﺸﻖ ﺑﻪ ﻫﻤﺴﺮش را ﺑﺎ ﻋﺸﻖ ﺑﻪ ﺗﻤﺎم ﻫﺴﺘﻲ ﭘﻴﻮﻧﺪ زده اﺳﺖ و اﻳﻦ ﻧﺸﺎﻧﺔ ﺷﺪت و ﻋﻤﻖ و ﻛﻤﺎل ﻋﺸﻖ اوﺳﺖ. ]ﻣﺮد[ »ـ ﺗﻤﺎم ﻧﺸﺪ ﺑﺎﻧﻮي ﺧﻮبِ آذري ﻣﻦ! ﻛﻤﻲ اﻣﺎن ﺑﺪه ﺗﺎ ﺑﺮاي روزﻫﺎ، ﻫﻔﺘﻪ ﻫﺎ، ﻣﺎه ﻫﺎ، ﺳﺎلﻫﺎ و ﻗﺮﻧﻲ ﻛﻪ ﻧﺎﮔﺰﻳﺮ در آن زﻧﺪﮔﻲ ﻣﻲ ﻛﻨﻴﻢ و ﺑﺮاي ﺗﻤﺎم ﻋﺎﺷﻘﺎنِ ﺻﺎدق ـ ﺣﺘﻲ اﮔﺮ ﻫﻴﭻ ﻣﻌﺸﻮﻗﻲ در ﻛﺎر ﻧﺒﺎﺷﺪ ـ ﻳﻚ ﻋﺎﺷﻘﺎﻧﺔ آرام ﺑﺴﺎزم؛ ﻳﻚ ﻋﺎﺷﻘﺎﻧﺔ ﻛﺎﻣﻼً آرام«. )ﻫﻤﺎن( ﻣﺮد ﻋﺸﻖ وﺳﻴﻊ ﺧﻮﻳﺶ را در ﺟﺎي دﻳﮕﺮي ﻧﻴﺰ ﺑﻴﺎن ﻛﺮده اﺳﺖ. ﮔﺮﭼﻪ زن ﺑﻪ دﻟﻴﻞ ﻋﺮف ﻫﺎ و ﻋﺎدت ﻫﺎ از ﻧﮕﺎه ﻫﺎي ﻋﺎﺷﻘﺎﻧﺔ و اﺑﺮاز ﻋﺸﻖ ﻛﻤﻲ ﻧﮕﺮان اﺳﺖ. ]زن[ »ـ ﺗﺎ ﺑﭽﻪ ﻫﺎ ﺑﺰرگ ﻧﺸﺪه اﻧﺪ از اﻳﻨﻄﻮر ﺷﻮﺧﻲ ﻫﺎي ﻣﻌﻄﺮ ﺑﻪ ﻋﻄﺮِ ﻧﺮﮔﺲِ ﻛﺎزرون ﻣﻤﻜﻦ اﺳﺖ. ﺑﭽﻪ ﻫﺎ وﻗﺘﻲ ﺑﺰرگ ﺷﻮﻧﺪ، ﻣﺎ را ﺑﻪ ﺧﺎﻃﺮ ﻳﻚ ﻧﮕﺎه ﻋﺎﺷﻘﺎﻧﻪ ﻫﻢ ﺳﺮزﻧﺶ ﻫﺎ ﺧﻮاﻫﻨﺪ ﻛﺮد. ]ﻣﺮد[ ـ ﺑﭽﻪ ﻫﺎ وﻗﺘﻲ ﺑﺰرگ ﺷﻮﻧﺪ، دﻳﮕﺮ ﺑﭽﻪ ﻧﻴﺴﺘﻨﺪ و ﻣﻦ از ﺑﺰرگ ﻫﺎ، ﺑﻪ ﺧﺎﻃﺮ آﻧﻜﻪ ﻋﺎﺷﻘﺎﻧﻪ ﻧﮕﺎه ﻛﺮدن را ﻣﻲ داﻧﻢ، ﺧﺠﻞ ﻧﺨﻮاﻫﻢ ﺑﻮد. ﺑﻪ ﻣﻦ ﭼﻪ رﺑﻄﻲ دارد ﻛﻪ آﻧﻬﺎ ﻛﺎرﺷﺎن را ﻧﻤﻲ داﻧﻨﺪ. در ﻛﻤﺎل ﻛﻬﻨﺴﺎﻟﻲ ﺣﺘﻲ ﻳﻚ روز ﻗﺒﻞ از ﭘﺎﻳﺎن داﺳﺘﺎن ﻫﻢ ﻣﻲ ﺷﻮد ﺑﺎ ﻳﻚ دﺳﺘﻪ ﻧﺮﮔﺲ ﺷﺎداب، ﻳﻚ ﺷﺎﺧﻪ ﻧﺮﮔﺲ، ... ﻛﻨﺎر درﻳﺎﻳﻲ ﺧﻠﻮت، وﺳﻂ ﺟﻨﮕﻞ، روي ﭘﻞ، ﻟﺐ ﺟﺎده، ﺟﻠﻮي درب ﺑﺰرگ ﺑﺎغ ﻣﻠﻲ ﻳﺎ در ﺧﻴﺎﺑﺎﻧﻲ ﭘﺮ ﻋﺎﺑﺮ، در اﻧﺘﻈﺎر ﻣﺤﺒﻮب اﻳﺴﺘﺎد... ﺑﭽﻪﻫﺎﻳﻲ ﻛﻪ ﺑﺪون درك ﻣﻌﻨﺎي ﻧﺎب ﻋﺸﻖ ﺑﺰرگ ﺷﺪهاﻧﺪ، ﺑﻪ ﻣﺎ ﻣﻲ ﺧﻨﺪﻧﺪ؟ ﺧُﺐ ﺑﺨﻨﺪﻧﺪ، ﻣﮕﺮ ﭼﻪ ﻋﻴﺒﻲ دارد؟«. )اﺑﺮاﻫﻴﻤﻲ، : ( ﺷﺨﺼﻴﺖ ﻧﺸﺎﻧﮕﺮ ﻣﺮد ﭘﺎﻳﺎﻧﻲﺟﻤﻠﺔﺧﻮدﺳﺎﺧﺘﺔ اوﺳﺖ ﻛﻪ ﻗﻀﺎوت دﻳﮕﺮان در رﻓﺘﺎر او ﺗﺄﺛﻴﺮي ﻧﻤﻲ ﮔﺬارد و او ﺑﻪ ﻛﺎري ﻛﻪ اﻳﻤﺎن دارد ﻛﺎﻣﻼً وﻓﺎدار اﺳﺖ و از ﻋﺰت ﻧﻔﺲ و اﻋﺘﻤﺎد ﺑﻪ ﻓﺼﻠﻨﺎﻣﻪ ﺗﺨﺼﺼﻲ ﻣﻄﺎﻟﻌﺎت داﺳﺘﺎﻧﻲ، ﺳﺎلدوم ، ﺷﻤﺎره ، ﻮمﺳﺑﻬﺎر ﻧﻔﺲ ﺑﺎﻻﻳﻲ ﺑﺮﺧﻮردار اﺳﺖ. او ﻫﻤﺔ اﻧﺴﺎن ﻫﺎ را دوﺳﺖ دارد و از اﻳﻨﻜﻪ ﺣﻴﻮاﻧﺎت ﻧﻴﺰ اﻓﺴﺮده و ﻧﺎراﺣﺖ ﺑﺎﺷﻨﺪ، ﺑﻪ ﮔﺮﻳﻪ ﻣﻲ اﻓﺘﺪ. ﻣﺮد در ﺣﻜﺎﻳﺖ ﺗﻤﺜﻴﻠﻲ و ﺧﻴﺎﻟﻲ ﺑﺎ زﻧﺒﻮر ﻋﺴﻞ از دروغ ﮔﻮﻳﻲ و ﻓﺮﻳﺐ ﺑﻴﺰاري ﻣﻲ ﺟﻮﻳﺪ. او از زﺑﺎن زﻧﺒﻮر ﺗﻨﻔﺮ ﺧﻮدش را از اﻋﺪام ﺑﻴﺎن ﻣﻲ .ﻛﻨﺪ )ﻫﻤﺎن: ( ﻣﺮد در ﮔﻔﺖ وﮔﻮ ﺑﺎ ﭘﺪر ﻋﺴﻞ در ﻫﻨﮕﺎم ﺧﻮاﺳﺘﮕﺎري او، ﺑﺎ اﻓﺘﺨﺎر ﺑﻪ ﺗﻮاﻧﺎﻳﻲ ﻫﺎي ﺧﻮﻳﺶ در ﺳﺨﻦ ﮔﻔﺘﻦ ﻣﻲ ﺑﺎﻟﺪ. »ـ دﺳﺖ ﻛﻢ ﺣﺮف زدن ﻣﻲداﻧﻢ. دﺑﻴﺮ ادﺑﻴﺎﺗﻢ« )ص28( و در ﺑﺮاﺑﺮدﺳﺖ ﻫﺎي ﺧﺸﻦ ﭘﺪر و ﺻﻮرت ﺳﻮﺧﺘﺔ او و زﺑﺎن ﺗﺤﻘﻴﺮآﻣﻴﺰ او ﺗﺎب ﻣﻲ آورد و ﺧﻮاﺳﺘﻦ ﺧﻮﻳﺶ را ﺗﻜﺮار ﻣﻲ ﻛﻨﺪ. زن در ﻫﻤﺎﻧﺠﺎ ﻣﻲ ﮔﻮﻳﺪ »ﺗﻮ، ﮔﻴﻠﻪﻣﺮد ﻛﻮﭼﻚ اﻧﺪام ﻧﺎزك دل ﻛﻪ ﺳﺮ ﺑﻪ زﻳﺮي ﺧﺼﻠﺖ ﻧﺠﻴﺒﺎﻧﺔ ﺗﻮﺳﺖ. ﭼﻄﻮر ﺗﻮاﻧﺴﺘﻲ آن ﻧﮕﺎه ﺳﻮزﻧﺪة ﭘﺪرم را ﺗﺎب ﺑﻴﺎوري؟ ﺗﻤﺎمِ ﺻﺤﺮاي ﮔﻞ، ﺷﺪه ﺑﻮد ﻳﻚ ﺟﻔﺖ ﭼﺸﻢ، و ﻣﻦ ﻣﻲ دﻳﺪم«. )ﻫﻤﺎن( اﻳﻦ ﺗﻮاﻧﺎﻳﻲ ﻣﺮد در ﺟﺎي ﺟﺎي رﻣﺎن ﻧﻤﻮد دارد. وﻗﺘﻲ زﻧﺶ از ﻧﮕﺮاﻧﻲ ﻫﺎي اﺟﺘﻤﺎﻋﻲ و دﻟﻬﺮه ﻫﺎي ﺳﻴﺎﺳﻲ ﻣﻲ ﻧﺎﻟﺪ، ﻣﺮد ﻣﻲ ﮔﻮﻳﺪ: »ـ ﻟﺒﺨﻨﺪ ﺑﺰن دﺧﺘﺮ! آن ﮔﻨﺠﺸﻚ را ﻧﮕﺎه ﻛﻦ و ﻟﺒﺨﻨﺪ ﺑﺰن. اﻳﻦ ﻋﻜﺲ، ﺻﺪﻫﺎ ﺳﺎل ﺧﻮاﻫﺪ ﻣﺎﻧﺪ. ﻋﺎﺷﻖ ﺗﺮك ﻟﺒﺨﻨﺪ ﻧﻤﻲ ﻛﻨﺪ. ﻋﺴﻞ! ﻟﺒﺨﻨﺪ ﺗﺬﻫﻴﺐ زﻧﺪﮔﻴﺴﺖ. و ﺑﻮﺳﻪ اﻳﺴﺖ ﺑﺮ دﺳﺖ ﻫﺎي ﻧﺮم ﻣﺤﺒﺖ. ﺑﺎ ﻟﺒﺨﻨﺪﻫﺎي ﻛﻮﺗﺎه، ﮔﻬﮕﺎه اﻳﻦ ﻣﺮﺻﻊ زرﻧﮕﺎر را ﺷﻔّﺎﻓﻲ ﺑﺒﺨﺶ، ﺑﺎﻧﻮي آذري ﻣﻦ«. )ﻫﻤﺎن: ( زﻳﺒﺎﻳﻲ ﻋﺴﻞدر ﭼﺸﻢ دﻳﮕﺮان ﻧﻴﺰ ﻧﻤﻮد دارد. ﻣﺮد ﺻﺎﺣﺒﺨﺎﻧﻪ در اﻧﺰﻟﻲ در ﺗﻮﺻﻴﻒ ﻋﺴﻞ او را ﺑﻪ ﺧﻮرﺷﻴﺪ و ﺑﺎغ ﺗﺸﺒﻴﻪ ﻣﻲ ﻛﻨﺪ: »ﻣﺒﺎرك اﺳﺖ. ﺑﻪ ﭼﺸﻢ ﭘﺪري، ﺧﻮرﺷﻴﺪ را ﺳﺮﻗﺖ ﻛﺮده اي، ﻣﺮد! ... ﺑﻪ ﭼﺸﻢ ﭘﺪري ﺑﺎغ را ﺑﻪ ﺑﺎﻏﭽﺔ ﻣﺎ آورده .« اي )ﻫﻤﺎن: ،( اﻟﺒﺘﻪ ﻋﺴﻞ ﺑﺎ وﺟﻮد ﻫﻤﺔ ﺗﻮاﻧﺎﻳﻲ ﻫﺎﻳﺶ در زﻧﺪﮔﻲ ﻣﺸﺘﺮك ﮔﺎﻫﻲ از ﺳﺨﺘﻲ ﻫﺎ و ﺧﻄﺮات ﺑﻪ ﺳﺘﻮه ﻣﻲ آﻳﺪ. اﻣﺎ ﻣﺮد ﻫﻤﻮاره در ﭘﻲ ﻛﺎر، ﻋﺸﻖ، آراﻣﺶ و آزادي اﺳﺖ )ﻫﻤﺎن: ( و ﻫﻴﭽﮕﺎه ازﺗﻼش و ﻣﺠﺎﻫﺪه در راه ارزش ﻫﺎي اﻧﺴﺎﻧﻲ ﺧﺴﺘﻪ ﻧﻤﻲﺷﻮد. از ﻧﻈﺮ ﻣﺮد ﻋﺸﻖ از ﺟﺮﻳﺎن ﻋﺎدي زﻧﺪﮔﻲ ﺟﺪا ﻧﻴﺴﺖ و در ﻫﻤﻪ ﺟﺎ ﺟﺎري و ﺳﺎري اﺳﺖ. از ﻧﺎن ﺑﺮﺷﺘﺔ داغ ﮔﺮﻓﺘﻪ ﺗﺎ ﭼﺎي ﺑﻬﺎرة ﺧﻮش ﻋﻄﺮ، ﻗﻮﻃﻲ ﻛﺒﺮﻳﺖ و ﻣﺎﻫﻲ ﺗﺎزه. )ﻫﻤﺎن: ( ﻣﺮد ﺑﺴﻴﺎر ﻛﺘﺎب ﻣﻲ ﺧﻮاﻧﺪ. از ﻧﻈﺮ زن اﻓﺮاط در اﻳﻦ ﻛﺎر اﻧﺴﺎن را از زﻧﺪﮔﻲ واﻗﻌﻲ و ﻟﻤﺲ ﺣﻮادث زﻧﺪﮔﻲ ﻏﺎﻓﻞ ﻣﻲ ﺳﺎزد. »ﺗﻮ در ﻛﻮﭼﻪ ﻫﺎ اﻧﺴﺎن ﺧﻮاﻫﻲ ﺷﺪ ﻧﻪ در ﻻﺑﻪ ﻻي ﻛﺘﺎب ﻫﺎ... ﻣﻦ ﻋﺸﻖ ﻛﺘﺎﺑﻲ را ﻫﻢ دوﺳﺖ ﻧﻤﻲدارم و ﺗﺴﻠﻂ ﻛﺘﺎب ﺑﺮ ﺧﺎﻧﻪ را ﻫﻢ«. )ﻫﻤﺎن: ( ﻣﻌﻠﻢ ﻋﺴﻞ ﻛﻪ اﻋﺪام ﻣﻲ ﺷﻮد ﺑﻪ ﺟﺎي ﻛﺘﺎب ﺧﻮاﻧﺪن، زﻳﺴﺘﻦ ﺑﺎ ﻣﺮدم را ﺗﺒﻠﻴﻎ ﻣﻲ ﻛﺮد و اﻧﺪﻳﺸﻴﺪن و ﻋﻤﻞ ﻛﺮدن را. )ﻫﻤﺎن: ( ﭼﻨﺎنﻛﻪ از ﮔﻔﺖ وﮔﻮﻫﺎ ﭘﻴﺪاﺳﺖ، زﺑﺎن زن و ﻣﺮد ﻟﺤﻦ ﺧﺎﺻﻲ ﻧﺪارد و ﻧﻮﻳﺴﻨﺪه ﮔﺎﻫﻲ ﻣﺠﺒﻮر ﻣﻲﺷﻮد ﺑﺮاي روﺷﻦ ﺷﺪن ﻣﺮز ﮔﻔﺖ وﮔﻮﻫﺎ، ﻧﺎم ﻗﻬﺮﻣﺎن را آﺷﻜﺎرا ﺑﻴﺎن ﻛﻨﺪ. ﻣﺜﻼً »ﻋﺴﻞ ﻣﻲ ﺧﻨﺪد و ﻣﻲﮔﻮﻳﺪ« و ﻳﺎ »ﻋﺴﻞ اﻓﺴﺮده ﮔﻔﺖ«. )ﻫﻤﺎن: ( در ﻛﻞ رﻣﺎن ﻗﻬﺮﻣﺎﻧﺎن ﻟﻬﺠﺔ ﺧﺎﺻﻲ ﻧﻴﺰ ﻧﺪارﻧﺪو ﺷﺨﺼﻴﺖ ﻫﺎي اﺻﻠﻲ ﻣﺎﻧﻨﺪ روﺷﻨﻔﻜﺮان ﺑﻪ زﺑﺎن رﺳﻤﻲ ﻣﻌﻴﺎر ﺳﺨﻦ ﻣﻲ ﮔﻮﻳﻨﺪ. ﮔﺮﭼﻪ ﺑﻪ ﻧﺪرت ﻣﻲﺗﻮان ﻟﻬﺠﺔ ﮔﻴﻠﻜﻲ و آذري ﻗﻬﺮﻣﺎﻧﺎن ﻓﺮﻋﻲ را ﺗﺎ ﺣﺪودي ﺗﺸﺨﻴﺺ داد. ﮔﻴﻠﻪ ﻣﺮد و ﻋﺴﻞ، در ﻛﻞ ﺷﺨﺼﻴﺖ و ﺷﺨﺼﻴﺖﭘﺮدازي در رﻣﺎن ﻳﻚ ﻋﺎﺷﻘﺎﻧﺔ آرام رﻣﺎن و در ﻛﻞ زﻧﺪﮔﻲ ﺷﺎن دﭼﺎر ﺗﻀﺎد ﻋﺸﻖ و ﺳﻴﺎﺳﺖ ﻫﺴﺘﻨﺪ و در زﻧﺪﮔﻲﺷﺎن اﻳﻦ ﺗﻀﺎد رﺷﺪ ﻣﻲﻳﺎﺑﺪ و ﺷﻜﻮﻓﺎ ﻣﻲ ﺷﻮد. و اﻳﻦ وﻳﮋﮔﻲاز ﺧﺼﻮﺻﻴﺎت ﺑﺮﺟﺴﺘﺔ ﻳﻚ ﻋﺎﺷﻘﺎﻧﺔ آرام اﺳﺖ. واﻗﻌﻴﺖ ﻫﺎي ﺗﻠﺦ ﺟﺎﻣﻌﻪ ﻣﺎﻧﻊ از اﻳﻦ ﻣﻲ ﺷﻮد ﻛﻪ ﮔﻴﻠﻪﻣﺮد ﺑﺘﻮاﻧﺪ ﺑﻌﺪ از ازدواج ﺧﺎﻃﺮات زﻧﺪان و ﺷﻜﻨﺠﻪ را از ﺧﻮد دور ﻛﻨﺪ و ﻋﺴﻞ ﻧﻴﺰ ﺑﻪ او ﻳﺎدآوري ﻣﻲ ﻛﻨﺪ ﻛﻪ در رودﺑﺎرك ﻣﻌﻠﻤﻲ ﻛﻨﻴﻢ و آﻫﺴﺘﻪ آﻫﺴﺘﻪ ﻣﻘﺪﻣﺎت ﻳﻚ ﺟﻨﮓ ﻛﻮﻫﺴﺘﺎﻧﻲ را ﻓﺮاﻫﻢ ﺑﻴﺎورﻳﻢ. ارﺗﺶ ﺷﺎه، ﺗﻴﻤﺴﺎرﻫﺎي ﺧﺴﺘﺔ ﻋﻴﺎش ﻗﻤﺎرﺑﺎز، ﻫﺮﮔﺰ ﺑﻪ اﻳﻦ ارﺗﻔﺎﻋﺎت ﻧﺨﻮاﻫﻨﺪ آﻣﺪ. ]ﻣﺮد[: ـ ﻧﻤﻲ ﺷﻮد. ﺗﺎ ﺷﻜﻨﺠﻪ ﻫﺴﺖ، ﻫﻴﭻ ﻧﻘﻄﻪ اي از ﺟﻬﺎن اﻣﻦ ﻧﻴﺴﺖ. )ﻫﻤﺎن: ( ﻣﺮد آرزو ﻣﻲ ﻛﻨﺪ ﻛﻪ ﺑﺘﻮاﻧﺪ ﺑﺮاي ﻫﻤﺴﺮش ﻳﻚ زﻧﺪﮔﻲ راﺣﺖ و ﺳﺎده ﻓﺮاﻫﻢ ﻛﻨﺪ. ﻫﺎ ﺷﺐ »دور آﺗﺶ ﺣﻠﻘﻪ ﺧﻮاﻫﻴﻢ زد و ﺳﻴﺐ زﻣﻴﻨﻲ ﻫﺎ را در ﺧﺎﻛﺴﺘﺮ داغ داغ، ﺑﺮﺷﺘﻪ ﺧﻮاﻫﻴﻢ ﻛﺮد. ﺟﮕﺮ اﺻﻞ، ﻧﻤﻚ ﻧﺮم. ﻣﻦ دوﺳﺖ دارم ﻛﻪ ﻳﻚ دﺳﺘﻪ ﮔﻞ ﻛﻮﭼﻚ ﻛﻮﺗﺎه ﻗﺪ ﺻﺤﺮاﻳﻲ را ﺑﺮاي ﭘﺪرت ﺑﺒﺮم. اﻳﻦ ﺑﺎر ﻓﻘﻂ ﺑﺮاي ﺧﻮدش. «)ﻫﻤﺎن: ( ﺧﺪاوﻧﺪ اﻧﺴﺎن را در ﻋﺸﻖ و درد آﻓﺮﻳﺪه اﺳﺖو در اﻳﻦ رﻣﺎن از زﺑﺎن داﻧﺎي ﻛﻞ ﻧﻴﺰ ﻋﺸﻖ و ﺳﻴﺎﺳﺖ ﺑﻪ ﻫﻢ آﻣﻴﺨﺘﻪ ﻣﻲ ﺷﻮد. »ﻫﻤﻴﺸﻪ ﺧﺎﻃﺮات ﻋﺎﺷﻘﺎﻧﻪ، از ﻧﺨﺴﺘﻴﻦ روز، ﻧﺨﺴﺘﻴﻦ ﺳﺎﻋﺖ، ﻧﺨﺴﺘﻴﻦ ﻟﺤﻈﻪ، ﻧﺨﺴﺘﻴﻦ ﻧﮕﺎه و ﻧﺨﺴﺘﻴﻦ ﻛﻠﻤﺎت، آﻏﺎز ﻣﻲ ﺷﻮد. ﻫﻤﺎن ﮔﻮﻧﻪ ﻛﻪ ﺳﻴﺎﺳﺖ از ﻧﺨﺴﺘﻴﻦ زﻧﺪان، ﻧﺨﺴﺘﻴﻦ ﺷﻼق و ﻧﺨﺴﺘﻴﻦ دﺷﻨﺎم ﻳﻚ ﺑﺎزﭘﺮس« )ﻫﻤﺎن: ( ﻣﺮد ﺑﻪ زن ﻫﺸﺪار ﻣﻲ دﻫﺪ ﻛﻪ ﻋﺎﺷﻖ را آرام و ﺑﻪ زﻣﺰﻣﻪ دﻳﮕﺮ ﺑﺮاي او ﺣﻜﺎﻳﺖﺧﻮ ﻧﻤﻲاﻧﺪ. ﻣﺮد ﭘﺎﺳﺦ ﻣﻲ دﻫﺪ ﻛﻪ ﺑﺮاي ﺗﻤﺎم روزﻫﺎ و ﺳﺎل ﻫﺎ و ﺑﺮاي ﺗﻤﺎم ﻋﺎﺷﻘﺎن ﺻﺎدق ﻳﻚ ﻋﺎﺷﻘﺎﻧﺔ آرام ﻣﻲ ﺳﺎزم. ﻳﻚ ﻋﺎﺷﻘﺎﻧﺔ ﻛﺎﻣﻼً آرام. )ﻫﻤﺎن: ( ﻋﺎﺷﻖ در ﺑﺎب زﻧﺪﮔﻲ ﺳﺨﺖ ﻧﻤﻲ ﮔﻴﺮد )ﻫﻤﺎن: ( ﻋﺎﺷﻖ ﺑﻪ ﻧﺎن ﺧﺎﻟﻲ و ﻇﺮف ﭘﺮ از ﻣﺤﺒﺖ راﺿﻲاﺳﺖ. )ﻫﻤﺎن: ( .ﻋﺸﻖ اﺟﺒﺎري ﻣﻤﻜﻦ ﻧﻴﺴﺖدوﺳﺖ داﺷﺘﻦ ﻳﻚ ﻃﺮﻓﻪ ﻣﻲ ﺷﻮد اﻣﺎ ﺑﻪ ﺿﺮب ﺗﻬﺪﻳﺪ ﻧﻤﻲ ﺷﻮد و اﻳﻦ آن ﭼﻴﺰي اﺳﺖ ﻛﻪ ﺳﻼﻃﻴﻦ ﻣﻲﺧﻮاﻫﻨﺪ: ﻣﺮدم آﻧﻬﺎ را ﺑﭙﺮﺳﺘﻨﺪ، آﻧﻬﺎ از ﻣﺮدم ﺑﻴﺰار ﺑﺎﺷﻨﺪ. )ﻫﻤﺎن: ( ﮔﻴﻠﻪﻣﺮد اﻋﺘﺮاف ﻣﻲ ﻛﻨﺪ ﻛﻪ ﺑﺎ ﻳﻚ ﮔﺮوه ﻛﻮﭼﻚ ﺟﻨﮕﻠﻲ ﻛﺎر ﻣﻲ ﻛﻨﺪ ﻛﻪ ﻫﻨﻮز ﻳﻚ ﻗﺪم ﻫﻢ ﺑﻪ ﺟﺎﻧﺐ ﺟﻨﮕﻞ ﺑﺮﻧﺪاﺷﺘﻪ اﻧﺪ. ﻋﺴﻞ ﻣﻲ ﮔﻮﻳﺪ » ﭘﺲ ﻣﺎ ﻋﺮوﺳﻲ ﻧﻤﻲ ﻛﻨﻴﻢ، ﺟﺸﻦ اﻋﺪام ﺑﺮﭘﺎ ﻣﻲ ﻛﻨﻴﻢ. ـ ﺑﻪ ﺧﺎﻃﺮ ﻋﺮوﺳﻲ ﻫﺎي ﺑﺴﻴﺎري ﻛﻪ ﻋﺎﺷﻘﺎن دﻳﮕﺮ ﺑﺎ آﺳﻮدﮔﻲ ﺧﺎﻃﺮ، ﺑﻪ ﭘﺎ ﺧﻮاﻫﻨﺪ ﻛﺮد«. )ﻫﻤﺎن: ( در ﻧﮕﺎه ﮔﻴﻠﻪ ﻣﺮد زﻧﺪﮔﻲ واﻗﻌﻲ ﻋﺒﺎرت اﺳﺖ از ﻛﺎر، ﻋﺸﻖ، آراﻣﺶ، آزادي.... ﺣﻜﻮﻣﺖ ﻫﺎﻳﻲ ﻛﻪ ﻣﻌﻨﻲ دوﺳﺖ داﺷﺘﻦ را ﻧﻤﻲ ﻓﻬﻤﻨﺪ، ﻧﻔ ﺮتاﻧﮕﻴﺰﻧﺪ. )ﻫﻤﺎن: ( ﮔﻴﻠﻪﻣﺮد ﺑﺎ ﻏﻴﺮت ﺣﺎﺿﺮ اﺳﺖ ﻛﺎر ﻣﻌﻠﻤﻲ را از دﺳﺖ ﺑﺪﻫﺪ، اﻣﺎ ﺑﺎ اﺟﺎﻧﺐ ﻫﻤﻜﺎري ﻧﻜﻨﺪ )ﻫﻤﺎن: ( و ﻋﺰت و ﻣﻘﺎوﻣﺖ او ﻛﺎر وزﻧﺪﮔﻲ را ﺳﺨﺖ ﻣﻲ ﻛﻨﺪ. ﭼﻮن از ﻧﻈﺮ ﺣﺎﻛﻤﺎن دزد و ﻣﻌﺘﺎد و ﺳﻴﺎﺳﻲ ﻫﻤﮕﻲ ﻣﺠﺮماﻧﺪ و ﻳﻜﺴﺎن. )ﻫﻤﺎن: ( ﻋﺸﻖ و ﻣﺒﺎرزة آن دو اداﻣﻪ ﭘﻴﺪا ﻣﻲ ﻛﻨﺪ و ﺑﻪ زﻧﺪﮔﻲ ﻣﺸﺘﺮك آﻧﺎن ﻫﻮﻳﺖ ﻣﻲ ﺑﺨﺸﺪ. »زﻧﺪﮔﻲﻣﺎن زﻳﺮ ﭘﻮﺗﻴﻦ ﻫﺎي ﭼﻨﺪ ﻣﺄﻣﻮر، ﺑﻪ زﻳﺒﺎﻳﻲ ارس ﭘﻴﺶ ﻣﻲرود و ﺑﻪ ﮔﺴﺘﺮدﮔﻲ درﻳﺎي ﺧﺰر، آرام ﻣﻲ ﺑﺨﺸﺪ «.)ﻫﻤﺎن: ( ﺑﻌﺪ از ﺳﻘﻂ ﻓﺮزﻧﺪ اوﻟﺸﺎن در واﮔﻮﻳﺔدروﻧﻲ ﻣﻲ ﮔﻮﻳﺪ: »ﺧﺪاوﻧﺪا ﻛﻴﻨﻪ ام را ﺑﻪ دﺷﻤﻨﺎن ﻣﻴﻬﻨﻢ ﻓﺼﻠﻨﺎﻣﻪ ﺗﺨﺼﺼﻲ ﻣﻄﺎﻟﻌﺎت داﺳﺘﺎﻧﻲ، ﺳﺎلدوم ، ﺷﻤﺎره ، ﻮمﺳﺑﻬﺎر ﻋﻤﻴﻖ ﺗﺮ ﻛﻦ و زﺧﻢ روﺣﻢ را ﭼﺮﻛﻴﻦ ﺗﺮ. ﺧﺪاوﻧﺪا ﺧﻮف از ﻇﺎﻟﻢ را در ﻣﻦ ﺑﻤﻴﺮان «.)ﻫﻤﺎن: ( از ﻧﻈﺮاو اﻧﺴﺎن ﺳﻴﺎﺳﻲ ﻳﻌﻨﻲ اﻧﺴﺎﻧﻲ ﻛﻪ ﺗﺴﻠﻴﻢ ﻓﺴﺎد ﻧﻤﻲﺷﻮد. »ـ ﻣﺎ ﻫﻨﻮز ﻫﻤﭽﻨﺎن ﺳﻴﺎﺳﻲ ﻫﺴﺘﻴﻢ «.)ﻫﻤﺎن: ( اﻧﻘﻼب اﺳﻼﻣﻲ ﻛﻪ ﭘﻴﺮوز ﻣﻲ ﺷﻮد زﻧﺪﮔﻲ آﻧﺎن ﻣﺘﺤﻮل ﻣﻲ ﺷﻮد و ﺑﻪ ﻳﻚ آراﻣﺶ ﻧﺴﺒﻲ دﺳﺖ ﻣﻲ ﻳﺎﺑﻨﺪ. اﻣﺎ ﻛﺎرﺷﺎن ﺗﻤﺎم ﻧﻤﻲ ﺷﻮد. آﻧﺎن روﺣﻴﺔ اﻧﺘﻘﺎدي و آزادي ﺧﻮاﻫﻲ را ﻫﻤﻮاره ﺑﺎ ﺧﻮﻳﺶ دارﻧﺪ و ﻣﻮاﻇﺐ ﻫﺴﺘﻨﺪ ﻛﻪ ﻧﻈﺎم ﺳﻴﺎﺳﻲ ﺟﺪﻳﺪ ﺑﻪ ﺧﻄﺎ ﻧﺮود و ﺳﻌﻲ ﻣﻲ ﻛﻨﻨﺪ ﺑﺎ ﻣﺮاﻗﺒﺖ ﻫﺎي وﻳﮋه ﺟﻠﻮي اﻧﺤﺮاف را ﺑﮕﻴﺮﻧﺪ )ﻫﻤﺎن: ( ﻋﺴﻞ ﻣﻌﺘﻘﺪاﺳﺖ: »ﺑﻪ ﻋﻨﻮان اﻧﺴﺎن اﻳﺮاﻧﻲ، ﻣﺎ ﺑﺮاي اﺛﺒﺎت اﻋﺘﻘﺎد و ﻣﻮاﻓﻘﺘﻤﺎن، رأي ﻣﻲ دﻫﻴﻢ... ﺑﺎ ﻣﺨﺎﻟﻔﺎن ﺑﺤﺚ ﻫﺎي ﻣﻨﻄﻘﻲ ﻣﻲ ﻛﻨﻴﻢ ﺑﻪ ﺗﻮﻟﻴﺪ ﻣﻠﻲ ﻛﻤﻚ ﻣﻲ ﻛﻨﻴﻢ و ﺧﻴﻠﻲ ﻛﺎرﻫﺎي دﻳﮕﺮ را ﺑﺎ ﺻﻤﻴﻤﻴﺖ اﻧﺠﺎم ﻣﻲ دﻫﻴﻢ. )ﻫﻤﺎن: ( ،اﻣﺎ ﺑﻪ ﻋﻨﻮان ﻳﻚ ﺟﻨﺎح اﻧﺪﻳﺸﻤﻨﺪ ﻧﮕﺮانِ آﻳﻨﺪهﺗﺤﻠﻴﻞ ﮔﺮوﻫﻲ را رﻫﺎ ﻧﻤﻲ ﻛﻨﻴﻢ. ﮔﻴﻠﻪ ﻣﺮد ﻣﻮاﻓﻖ اﺳﺖ اﻣﺎ ﺑﺎ اﻳﺠﺎد ﻳﻚ ﺳﺎزﻣﺎن ﺳﻴﺎﺳﻲ ﻣﺨﺎﻟﻔﺖ ﻣﻲ ﻛﻨﺪ. ﭼﻮن ﺗﺠﺮﺑﺔ ﻣﺒﺎرزات ﺳﺎزﻣﺎن ﻳﺎﻓﺘﺔ ﻗﺒﻞ از اﻧﻘﻼب ﺧﻄﺮاﺗﻲ ﺑﺰرگ داﺷﺘﻪ اﺳﺖ. )ﻫﻤﺎن: ( او ﻣﻌﺘﻘﺪاﺳﺖ: ﻓﻘﻂ ﺧﻮﺷﺒﺨﺘﻲ ﻫﻤﮕﺎﻧﻲ اﺳﺖ ﻛﻪ اﺿﻄﺮاب را ﻧﻔﻲ ﻣﻲ ﻛﻨﺪ و اﻳﻦ دﻗﻴﻘﺎً ﻳﻌﻨﻲ ﺳﻴﺎﺳﻲ اﻧﺪﻳﺸﻴﺪن و ﺳﻴﺎﺳﻲ ﮔﺎم ﺑﺮداﺷﺘﻦ. )ﻫﻤﺎن: ( ﻋﺴﻞ ﮔﺎﻫﻲ در ﺗﻮﺻﻴﻒ ﮔﻴﻠﻪﻣﺮ د ﺑﻪ ﺷﻜﻞ ﻣﺴﺘﻘﻴﻢ ﻣﻲ ﮔﻮﻳﺪ: او ﺷﺎﻋﺮ اﺳﺖ، ﻧﻘﺎش اﺳﺖ، ﺧﻄﺎط ﻫﻢ ﻫﺴﺖ. )ﻫﻤﺎن: ( ﺧﻮدش ﻧﻴﺰ ﺑﺴﻴﺎرﭘﺮاﻧﺮژي و ﭘﺮﺗﻮان اﺳﺖ. ﺣﺘﻲ در ورزش و رﻓﺘﻦ ﺑﻪ ﻛﻮه و دﺷﺖ، ﻫﻤﻪ ﺟﺎ ﭘﺎ ﺑﻪ ﭘﺎي ﻣﺮد دوان اﺳﺖ. ﺑﻌﺪ از ﻳﻚ روز ﭘﺮﻧﺸﺎط ﭘﺎﻫﺎﻳﺶ درد ﻣﻲﻛﻨﺪ و ﻣﺮد ﻣﻲ ﮔﻮﻳﺪ: »ﺻﺪﺑﺎر ﮔﻔﺘﻢ: ﻋﺴﻞ! اﻳﻨﻘﺪر ﺑﻪ دﻧﺒﺎل آن ﺗﻮپ دﻳﻮاﻧﺔ آواره ﻧﺪو و ﺗﻮ آذري ﺑﺪﭘﻴﻠﻪ ﺧﻨﺪﻳﺪي و ﺑﺎز دوﻳﺪي«. )ﻫﻤﺎن: ( ﺟﻤﻼت زﻳﺒﺎ و ﺷﺎﻋﺮاﻧﺔ ﻣﺮد، ﺷﺨﺼﻴﺖﻓﻜﺮي و روﺣﻲ او را ﻧﺸﺎن ﻣﻲ دﻫﺪ. ﺑﺴﻴﺎر ﻋﺎﺷﻖ ﭘﻴﺸﻪ و ﺳﺨﺖ ﻛﻮش و ﭘﺮﺗﻼش و ﺧﺴﺘﮕﻲ ﻧﺎﭘﺬﻳﺮ اﺳﺖ و ﻫﻤﺔ اﻳﻦ ﺟﻨﺒﻪ ﻫﺎ را در ﻋﺸﻖ و ﻋﺎﺷﻘﻲ ﻓﺮاﮔﺮﻓﺘﻪ اﺳﺖ. »ﻋﺸﻖ ﻳﻌﻨﻲ ﭘﻮﻳﺶ ﻧﺎب داﺋﻤﻲ. ﺑﻪ ﺳﺮاغ ﺧﺴﺘﮕﺎن روح ﻧﻤﻲ آﻳﺪ، ﺧﺴﺘﻪ دل ﻧﺒﺎش، ﻣﺤﺒﻮب ﺧﻮب آذري ﻣﻦ«. )ﻫﻤﺎن: ( ﻣﻲﺗﻮان ﮔﻔﺖ ﺷﺨﺼﻴﺖ ﮔﻴﻠﻪ ﻣﺮد و ﻋﺴﻞ و زﻧﺪﮔﻲ ﻣﺸﺘﺮك آﻧﺎن، ﻫﻢ واﻗﻌﻲ اﺳﺖ و ﻫﻢ ﻏﻴﺮواﻗﻌﻲ و آرﻣﺎﻧﻲ. اﺟﺰا و ﻋﻨﺎﺻﺮ زﻧﺪﮔﻲ آﻧﺎن ﺗﻤﺎﻣﺎً رﺋﺎﻟﻴﺴﺘﻲ و واﻗﻌﻲ اﺳﺖ ﻛﻪ در اﻃﺮاف زﻧﺪﮔﻲ ﻫﺮ زن و ﻣﺮد اﻳﺮاﻧﻲ ﻛﺎﻣﻼً ﻣﺸﻬﻮد اﺳﺖ. اﻣﺎ ﻛﻠﻴﺖ زﻧﺪﮔﻲ آﻧﺎن آرﻣﺎﻧﻲ اﺳﺖ و ﻳﺎ ﺣﺪاﻗﻞ در زﻧﺪﮔﻲ واﻗﻌﻲ ﻛﻤﺘﺮ ﻳﺎﻓﺖ ﻣﻲ ﺷﻮد. ﻧﻮﻳﺴﻨﺪه ﺑﺎ ﺗﺨﻴﻞ ﺧﻮﻳﺶ ﻋﻨﺎﺻﺮ واﻗﻌﻲ زﻧﺪﮔﻲ ﻣﺸﺘﺮك ﻳﻚ زوج ﻣﻮﻓﻖ را ﺑﻪ ﺻﻮرت آرﻣﺎﻧﻲ ﺣﻘﻴﻘﻲ ﺗﺠﻠﻲ ﺑﺨﺸﻴﺪه اﺳﺖ. ﺷﺨﺼﻴﺖ ﻫﺎي اﺻﻠﻲ رﻣﺎن اﻧﺴﺎن ﻫﺎﻳﻲ ﻧﻴﺴﺘﻨﺪ ﻛﻪ ﺗﺴﻠﻴﻢ ﺟﺒﺮ زﻣﺎﻧﻪ ﺷﻮﻧﺪ؛ آﻧﺎن ﻓﻘﻂ ﺳﺎﺧﺘﺔ ﺷﺮاﻳﻂ ﻣﺤﻴﻄﻲ و ﺗﺎرﻳﺨﻲ ﻧﻴﺴﺘﻨﺪ، ﺑﻠﻜﻪ ارادة آﮔﺎه و آزاد آﻧﺎن ﺷﺨﺼﻴﺘﺸﺎن را ﻣﻲﺳﺎزد. اﻧﺴﺎن ﻫﺎي ﺑﺰرگ و ﻣﺴﺌﻮل داﺋﻤﺎً در ﺣﺎل اﻧﺘﺨﺎب ﻫﺴﺘﻨﺪ و ﻣﺴﺌﻮﻟﻴﺖ اﻧﺘﺨﺎب ﺧﻮﻳﺶ را ﻣﻲﭘﺬﻳﺮﻧﺪ و ﻫﻤﻴﺸﻪ در رﻓﺘﺎر و اﻧﺪﻳﺸﺔ ﺧﻮﻳﺶ ﺗﺠﺪﻳﺪﻧﻈﺮ ﻣﻲ ﻛﻨﻨﺪ. اﻧﺴﺎن ﻫﺎي ﺿﻌﻴﻒ در ﺑﺮاﺑﺮ ﺳﺨﺘﻲ ﻫﺎ و ﮔﺮﻓﺘﺎري ﻫﺎ ﺗﺴﻠﻴﻢ ﻣﻲ ﺷﻮﻧﺪ و ﮔﻨﺎه را ﺑﻪ ﮔﺮدن ﺷﺮاﻳﻂ و ﺳﺮﻧﻮﺷﺖ ﻣﻲ اﻧﺪازﻧﺪ. ﻋﺒﺮت از ﺳﺮﻧﻮﺷﺖ دﻳﮕﺮان و درس آﻣﻮزي از ﺣﻮادث ﺷﺨﺼﻴﺖ و ﺷﺨﺼﻴﺖﭘﺮدازي در رﻣﺎن ﻳﻚ ﻋﺎﺷﻘﺎﻧﺔ آرام ﺳﺨﺖ ﻣﻮﺟﺐ ﻧﺠﺎت اﻧﺴﺎن و ﻛﻤﺎل او ﻣﻲ ﺷﻮد و اﮔﺮ از ﺣﺎدﺛﻪ اي ﻋﺒﺮت ﻧﮕﻴﺮد، آن ﺣﺎدﺛﻪ آن ﻗﺪر ﺗﻜﺮار ﻣﻲ ﺷﻮد ﻛﻪ ﺳﺒﺐ ﻋﺒﺮت آﻣﻮزي او ﮔﺮدد. .ﺷﺨﺼﻴﺖ ﻫﺎي ﻓﺮﻋﻲ ﺷﺨﺼﻴﺖ ﻫﺎي ﻓﺮﻋﻲ ﻳﻚ ﻋﺎﺷﻘﺎﻧﺔ آرام ﺑﺮﺧﻼف ﺷﺨﺼﻴﺖ ﻫﺎي اﺻﻠﻲ داﺳﺘﺎن اﻳﺴﺘﺎ ﻫﺴﺘﻨﺪ و ﭘﻮﻳﺎﻳﻲ ﻧﺪارﻧﺪ و ﺗﻘﺮﻳﺒﺎً ﺑﻴﺸﺘﺮﺷﺎن ﺷﺨﺼﻴﺖ ﺳﺎده اي دارﻧﺪ. اﻳﻦ ﺷﺨﺼﻴﺖ ﻫﺎ را ﺑﺮ اﺳﺎس ﺣﻀﻮرﺷﺎن در رﻣﺎن ﺑﺮرﺳﻲ و ﺗﺤﻠﻴﻞ ﻣﻲﻛﻨﻴﻢ . - . ﺑﺮادر زن در ﺣﻮادث داﺳﺘﺎن ﻫﻴﭻ ﻧﻘﺸﻲ ﻧﺪارد. ﺑﺮاي اوﻟﻴﻦ ﺑﺎر وﻗﺘﻲ ﻛﻪ ﻣﺮد از ﻣﻘﺎوﻣﺖ روزة ﺧﻮدش درزﻧﺪان ﺳﺎواك ﺣﺮف ﻣﻲ زﻧﺪ ﻣﻲ ﮔﻮﻳﺪ: اﮔﺮ ﻣﻦ ﺗﺎب ﻧﻴﺎورده ﺑﻮدم آﻳﺎ اﻣﺮوز ﺻﺒﺢ، ﺑﺮادر ﻛﻮﭼﻚ ﺗﻮ ﻣﻲﺗﻮاﻧﺴﺖ، آن ﺑﺎﻻ ﻗﺰل آﻻي ﺧﺎل دار ﺻﻴﺪ ﻛﻨﺪ؟ )ﻫﻤﺎن: ( و ﺑﺎر دﻳﮕﺮ ﻧﻴﺰ ﺑﻪ ﺻﻴﺪ ﻫﺸﺖ ﻗﺰل آﻻي ﺧﻮب ﺑﻪ وﺳﻴﻠﺔ ﺑﺮادر زن اﺷﺎره ﻣﻲ .ﻛﻨﺪ )ﻫﻤﺎن: ( ﺑﻌﺪ از اﻧﻘﻼب ﻛﻪ ﺑﻪ دﻳﺪار ﺻﺎﺣﺐ ﺧﺎﻧﻪﺷﺎن در اﻧﺰﻟﻲ ﻣﻲ روﻧﺪ ﺑﺮادر زن ﻫﻤﺮاه آﻧﻬﺎﺳﺖ، زﻧﺪان ﻛﺸﻴﺪه اﺳﺖ، از ﺻﻮرﺗﺶ ﭘﻴﺪاﺳﺖ. ﻳﻌﻨﻲ ﻛﺴﻲ ﻫﻢ ﻫﺴﺖ ﻛﻪ زﻧﺪان ﻛﺸﻴﺪه ﻧﺒﺎﺷﺪ؟ )ﻫﻤﺎن: ( واﺷﺎرة دﻳﮕﺮ ﺑﻪ ﻓﺮﻳﺎد دﻻوراﻧﺔ او در دﻓﺎع از ﻓﺮﻫﻨﮓ و زﺑﺎن آذرﺑﺎﻳﺠﺎن اﺳﺖ. )ﻫﻤﺎن: ( - . ﭘﺪر زن ﺣﻀﻮرش در رﻣﺎن ﺑﻪ ﻇﺎﻫﺮ ﻛﻤﺮﻧﮓ اﺳﺖ، اﻣﺎ ﻧﻘﺶ و ﺧﺎﻃﺮة او ﭼﻪ در دﻳﺪارﻫﺎي ﻧﺨﺴﺘﻴﻦ و ﭼﻪ در ﺗﺮﺑﻴﺖ زن ﺑﺴﻴﺎر ﻣﻬﻢ اﺳﺖ. ﺣﻀﻮر او ﻧﺎﮔﻬﺎﻧﻲ اﺳﺖ. ﮔﻴﻠﻪﻣﺮد در آﻏﺎز رﻣﺎن در واﮔﻮﻳﺔ دروﻧﻲ ﺑﻪ ﻳﺎد ﺧﺎﻃﺮة ﺧﻮاﺳﺘﮕﺎري رﻓﺘﻨﺶ ﻣﻲ اﻓﺘﺪ: »ﻳﻚ روز ﺧُﻞواره، ﻳﻚ دﺳﺘﻪ ﮔﻞ ﻛﻮﭼﻚ ﻛﻮﺗﺎه ﻗﺪ ﺑﺮاﻳﺖ آوردم ـ ﭘﺪرت ﻧﺎﮔﻬﺎن و ﭘﻴﺶ از ﺗﻮ رﺳﻴﺪ... آذري ﺧﻨﺪﻳﺪ ـ ﻫﺎه! اﻳﻦ را ﺑﺎش! در ﺳﺎواﻻنِ ﻣﻦ ﮔﻞ، ﺑﺎﻻﺗﺮ از ﻗﺎﻣﺖ ﺗﻮﺳﺖ، ﮔﻴﻠﻪ ﻣﺮد ﻛﻮﭼﻚ! ﺗﻮ در درﻳﺎي ﮔﻞ، ﺑﺮاي دﺧﺘﺮم ﻳﻚ ﻗﻄﺮه ﮔﻠﻚ آورده اي ﻣﺮدك؟«. )ﻫﻤﺎن: ( اﻳﻦ رﻓﺘﺎر ﻧﻮﻋﻲ ﻣﻔﺎﺧﺮهاﺳﺖ ﺑﻪ ﺧﻮد و دﺧﺘﺮش، و ﻣﺮد از اﻳﻦ رﻓﺘﺎر ﺗﺤﻘﻴﺮ و ﺗﻮﻫﻴﻨﻲ ﺣﺲ ﻧﻤﻲ ﻛﻨﺪ و از او ﺑﺎ ﻋﻨﺎوﻳﻨﻲ ﭼﻮن آﻗﺎ )ﻫﻤﺎن: ( ﭘﺪر، ﭘﺪرت)ﻫﻤﺎن: ( ﻳﺎد ﻣﻲﻛﻨﺪ و ﻫﻤﻮاره ﺑﻪ او اﺣﺘﺮام ﻣﻲ ﮔﺬارد. »ﭘﺪرت ﮔﺮﭼﻪ ﺑﺴﻴﺎر ﺗﻨﻮﻣﻨﺪ اﺳﺖ و ﻋﺎﻣﻴﺎﻧﻪ ﺣﺮف ﻣﻲ زﻧﺪ و ﺑﺎ دﺳﺖ ﻏﺬا ﻣﻲ ﺧﻮرد... اﻧﺴﺎن اﻳﻦ ﻗﺪر ﺧﺸﻦ، اﻳﻦﻗﺪر ﻟﻄﻴﻒ؟ اﻳﻦ ﻗﺪر رﺣﻴﻢ، اﻳﻦ ﻗﺪر ﺑﻲ ﺗﺮﺣﻢ؟« )ﻫﻤﺎن: ( ﺑﻌﺪ از اﻧﻘﻼب ﻣﺸﺨﺺ ﻣﻲ ﺷﻮد ﻛﻪ آذري ﺑﺮاي ﻧﻔﺮ از ﻣﺒﺎرزان ﺟﺎن ﭘﻨﺎه ﺳﺎﺧﺘﻪ اﺳﺖ، وﻟﻲ دﺧﺘﺮ و داﻣﺎدش در اوج ﺗﻨﻬﺎﻳﻲ و ﺑﻲﭘﻨﺎﻫﻲ ﺑﻪ او واﺑﺴﺘﻪ ﻧﺒﻮدﻧﺪ. در ﺳﺎل ﻫﺎي ﺑﻌﺪ ﻣﺮد از زﻧﺶ ﻣﻲ ﺧﻮاﻫﺪ ﻛﻪ ﻧﺎﻣﻪاي ﺑﻪ ﭘﺪر ﺑﻨﻮﻳﺲ و ﺧﻮاﻫﺶ ﻛﻦ ﭼﻨﺪ روزي ﺑﻪ ﺗﻬﺮان ﺑﻴﺎﻳﺪ و ﻣﻬﻤﺎن ﻣﺎ ﺑﺎﺷﺪ )ﻫﻤﺎن: ( واﻧﺪك اﻧﺪك ﺣﻀﻮر ﭘﺪر زن ﻛﻢ رﻧﮓ و ﻣﺤﻮ ﻣﻲﺷﻮد. ﻣﮕﺮ در ﺷﺨﺼﻴﺖ زن. - . ﭘﺪر ﻣﺮد ﺣﻀﻮر ﭘﺪر ﻣﺮد ﻧﻴﺰ در رﻣﺎن ﺑﺴﻴﺎر ﻛﻤﺮﻧﮓ اﺳﺖ و در ﺣﺪ دو ﺳﻪ ﺧﺎﻃﺮة ﻛﻢ رﻧﮓ و ﭘﺮﺷﻜﻮه ﺟﻠﻮه ﻣﻲﻛﻨﺪ و ﻣﺤﻮ ﻣﻲ ﺷﻮد. »اﮔﺮ ﭘﺪرم آن وﻗﺖ ﻫﺎ ﻛﻪ زﻧﺪه ﺑﻮد از ﻛﻨﺪوﻫﺎي ﺟﻨﮕﻠﻲ، ﮔﻪ ﮔﺎه ﺑﺮاﻳﻤﺎن ﻓﺼﻠﻨﺎﻣﻪ ﺗﺨﺼﺼﻲ ﻣﻄﺎﻟﻌﺎت داﺳﺘﺎﻧﻲ، ﺳﺎلدوم ، ﺷﻤﺎره ، ﻮمﺳﺑﻬﺎر ...ﻋﺴﻞ ﻧﺎب ﻣﻌﻄﺮ ﻧﻴﺎورده ﺑﻮد« )ﻫﻤﺎن: ( و ﻳﻚﺑﺎر ﻧﻴﺰ در آﻏﺎز زﻧﺪﮔﻲ در ﺗﻬﺮان ﻛﺘﺎب ﻫﺎي ﻣﺮد از اﻧﺒﺎر ﭘﺪر ﺑﻪ ﺗﻬﺮان ﻣﻲ رﺳﺪ. »ﺑﺴﺘﻪ ﻫﺎي ﻛﺘﺎب ﻫﺎﻳﻢ از راه ﻣﻲ رﺳﻨﺪ ــ از اﻧﺒﺎر ﭘﻴﺮﻣﺮد، و ﻛﺎﻫﺪاﻧﻲ ﭘﺪرم« )ﻫﻤﺎن: (و ﻋﺴﻞ از دﻳﺪن اﻳﻦ ﻫﻤﻪ ﻛﺘﺎب ﻣﺒﻬﻮت و ﻣﺘﺤﻴﺮ ﻣﻲ ﻣﺎﻧﺪ و ﺑﻪ ﺗﻨﺪي اﻋﺘﺮاض ﻣﻲﻛﻨﺪ. ﺑﻌﺪ از اﻧﻘﻼب ﻧﻴﺰ ﻣﺮد ﺑﻪ ﻣﺮگ ﻏﻢ اﻧﮕﻴﺰ ﭘﺪرش اﺷﺎره ﻣﻲ ﻛﻨﺪ و ﻋﻠﺖ ﻣﺮگ او را ﺑﻴﺎن ﻧﻤﻲﻛﻨﺪ. وﻗﺘﻲ زن از او ﻣﻲ ﺧﻮاﻫﺪ ﻛﻪ ﺑﻪ ﻻﻫﻴﺠﺎن ﺑﺮوﻧﺪ، دﻳﮕﺮ از ﭘﺪر ﺧﺒﺮي ﻧﻴﺴﺖ، ﻋﺰا ﻧﮕﻴﺮ ﻣﺎدر ﻛﻪ ﻫﺴﺖ. ﻋﻤﻮﻫﺎﻳﺖ ﻛﻪ ﻫﺴﺘﻨﺪ. )ﻫﻤﺎن: ( - . ﺻﺎﺣﺐ ﺧﺎﻧﺔ ﻣﺮد در اﻧﺰﻟﻲ و ﭘﻴﻮﺳﺘﮕﺎﻧﺶ ﮔﻴﻠﻪﻣﺮد ﻗﺒﻞ از ازدواج از ﻻﻫﻴﺠﺎن ﺑﻪ اﻧﺰﻟﻲ آﻣﺪه اﺳﺖ؛ ﺑﻪ ﺷﻐﻞ دﺑﻴﺮي ادﺑﻴﺎت ﻣﺸﻐﻮل و اﺗﺎق ﻛﻮﭼﻜﻲ ﻧﻴﺰ اﺟﺎره ﻛﺮده اﺳﺖ. ﺑﻌﺪ از ازدواج ﺑﻪ ﻫﻤﺮاه ﻋﺴﻞ ﺑﻪ اﻳﻦ ﺧﺎﻧﻪ ﻣﻲ روﻧﺪ. ﮔﻴﻠﻪ ﻣﺮد ﻛﻮﭼﻚ اﻧﺪام و ﺑﺎﻧﻮي آذري ﻫﻢ، ااش، ﺗﻨﮓز ﺳﺎواﻻنِ ﭘﺪر ﺑﻪ ﺷﻬﺮي رﻓﺘﻨﺪ ﻛﻪ ﭘﻴﺶ از اﻳﻦ در آﻧﺠﺎ درس ﻣﻲداد... در اﻧﺰﻟﻲ ﮔﻴﻠﻪ ﻣﺮد، ﻳﻚ اﺗﺎﻗﻚ داﺷﺖ. ﺻﺎﺣﺒﺨﺎﻧﻪ و ﭘﻴﻮﺳﺘﮕﺎﻧﺶ او را ﻣﻲ ﺧﻮاﺳﺘﻨﺪ: »ﻣﻦ آﻣﺪم. ﺑﺎ ﻫﻤﺴﺮم. اﻳﻦ اﺳﺖ ﻋﺴﻞ«. )ﻫﻤﺎن: ( ﺻﺎﺣﺒﺨﺎﻧﻪ ﻛﻪ اﻧﺴﺎن ﺑﺎ ﻣﺤﺒﺖ و ﺑﺎ ﻓﺮاﺳﺘﻲ اﺳﺖ ﺑﺎﻳﻚ ﻧﮕﺎه ﺷﻴﻔﺘﺔ ﺷﺨﺼﻴﺖ ﻋﺴﻞ ﻣﻲ ﺷﻮد و ﻣﻲﮔﻮﻳﺪ ﺣﺎﻻ ﻳﻚ اﺗﺎق ﺑﺮاﻳﺘﺎن ﻛﻢ اﺳﺖ. آن ﻃﺮف ﺣﻴﺎط دو ﺗﺎ اﺗﺎق ﻣﻲ ﺳﺎزم ﺑﻪ ﻫﻤﺮاه ﭼﻴﺰﻫﺎي دﻳﮕﺮ ]ﺗﻮاﻟﺖ و ﺣﻤﺎم[. )ﻫﻤﺎن: ( زﻧﺪﮔﻲ در اﻧﺰﻟﻲ ﺑﺴﻴﺎر ﻛﻮﺗﺎه اﺳﺖ. ﺣﻜﻢاﺧﺮاج ﻣﺮد ﺑﻪ ﻋﻠﺖ ﻓﻌﺎﻟﻴﺖ ﻫﺎي ﺳﻴﺎﺳﻲ ﺑﻪ او اﺑﻼغ ﻣﻲ ﺷﻮد و ﻣﺮد و زن ﺑﻪ ﻧﺎﭼﺎر اﻧﺰﻟﻲ را ﺗﺮك ﻣﻲﻛﻨﻨﺪ. »ﺻﺎﺣﺒﺨﺎﻧﻪ ﺳﺨﺖ ﻣﻲ ﮔﺮﻳﺪ. ﻫﻤﺴﺮش، دﺧﺘﺮاﻧﺶ و ﭘﺴﺮاﻧﺶ ﻣﻲ ﮔﺮﻳﻨﺪ: »اﻳﻨﺠﺎ ﺑﺮاي ﺷﻤﺎ ﻣﻲﻣﺎﻧﺪ ﺑﺮاي ﻫﻤﻴﺸﻪ، دﺳﺖ ﺑﻪ ﺗﺮﻛﻴﺒﺶ ﻧﻤﻲ زﻧﻢ... و ﻫﻴﭻ ﻛﺲ ﺑﻪ ﺟﺰ ﺷﻤﺎ ﺗﻮي آن ﻛﻠﺒﻪ ﻧﻤﻲ رود. ﺟﺎي آﻓﺘﺎﺑﮕﺮدان ﺧﺎر ﻛﻪ ﻧﻤﻲ ﺧﻮاﻫﻢ ﺑﻜﺎرم. ﻳﻚ روز ﺑﺮﻣﻲ ﮔﺮدﻳﺪ... ﻋﺴﻞ ﻣﻲ ﺑﻴﻨﻲ ﻛﻪ ﻣﻬﺮﺑﺎﻧﻲ ﺷﻤﺎﻟﻲ ﭼﻪ رﻧﮕﻲ اﺳﺖ؟« )ﻫﻤﺎن: ( - . ﻣﻌﻠﻢ ﺑﺎﻧﻮ ﺑﺎﻧﻮ در ﻣﺨﺎﻟﻔﺖ ﺑﺎ ﻓﺮاواﻧﻲِ ﻛﺘﺎب ﻫﺎي ﻣﺮد ﺑﻪ ﻳﺎد ﻧﻮﺟﻮاﻧﻲ ﺧﻮﻳﺶ ﻣﻲ اﻓﺘﺪ و ﺧﺎﻃﺮات دﺑﻴﺮي ﻛﻪ ﺻﺪ ﻛﺘﺎب اﺳﺎﺳﻲ و ﻣﻬﻢ را ﻓﻬﺮﺳﺖ ﻛﺮده ﺑﻮد و ﺑﻪ داﻧﺶ آﻣﻮزان ﺗﻮﺻﻴﻪ ﻣﻲ ﻛﺮد ﻛﻪ ﻓﻘﻂ ﻫﻤﻴﻦ ﻛﺘﺎب ﻫﺎ را ﺑﺨﻮاﻧﻨﺪ. او ﺑﻪ ﺧﺎﻃﺮ ﻫﻤﻴﻦ ﻓﻌﺎﻟﻴﺖ ﻫﺎﻳﺶ اﻋﺪام ﻣﻲ ﺷﻮد. ﺑﻪ ﺟﺰ ﻛﺘﺎب ﺧﻮاﻧﺪن، »زﻳﺴﺘﻦ ﺑﺎ ﻣﺮدم را ﺗﺒﻠﻴﻎ ﻣﻲ ﻛﺮد و اﻧﺪﻳﺸﻴﺪن و ﻋﻤﻞ ﻛﺮدن... ﭘﻴﺎم ﻫﺎﻳﺶ ﺑﺴﻴﺎر ﺳﺎده ﺑﻮد و راه درﺳﺖ ارﺳﺎل آﻧﻬﺎ را ﺑﻪ درﺳﺘﻲ ﻣﻲداﻧﺴﺖ« )ﻫﻤﺎن: ( ﮔﻴﻠﻪﻣﺮد ﺷﻴﻔﺘﺔ ﺷﺨﺼﻴﺖ اﻳﻦ ﻣﻌﻠﻢ و ﻟﻴﺴﺖ ﻛﺘﺎب ﻫﺎي او ﻣﻲ ﺷﻮد و در ﺿﻤﻦ ﮔﻔﺖ وﮔﻮ ﺑﻪ ﺗﻌﺪادي از ﻛﺘﺎب ﻫﺎي ﻣﺬﻫﺒﻲ ﻣﺎﻧﻨﺪ ﻗﺮآنو ﻧﻬﺞاﻟﺒﻼﻏﻪ، اوﺳﺘﺎ، ﺗﻮرات، اﻧﺠﻴﻞ، اوﭘﺎﻧﻴﺸﺎد و ﻛﺘﺎب ﻫﺎي اﻧﻘﻼﺑﻲ از ﻣﺎرﻛﺲ و ﻟﻨﻴﻦ و ﻛﺘﺎب ﻫﺎي ادﺑﻲ از ﺣﺎﻓﻆ و ﺧﻴﺎم و ﻣﻮﻟﻮي و ﻧﻴﻤﺎ و ﻓﺮوغ و ﻛﺴﺮاﻳﻲ و اﺧﻮان و ... اﺷﺎره ﻣﻲ .ﻛﻨﺪ )ﻫﻤﺎن: 47ـ46 ( اﻳﻦ ﻣﻌﻠﻢ واﺑﺴﺘﻪ ﺑﻪ ﻫﻴﭻ ﻣﻜﺘﺐ وﻣﺮاﻣﻲ ﻧﺒﻮد. او واﺑﺴﺘﻪ ﺑﻪ زﻧﺪﮔﻲ و ﻣﺮدم ﺑﻮد. ﻣﻜﺘﺐ او زﻧﺪﮔﻲ ﺑﻮد و ﺑﺮاي ﻋﺴﻞ ﻳﻚ اﻧﺴﺎن آرﻣﺎﻧﻲ و ﻳﻚ اﻟﮕﻮي ﻋﻤﻞ ﺑﻮد. ﻳﻚ دﺧﺘﺮش را ﺑﻌﺪ از او اﻋﺪام ﻣﻲ ﻛﻨﻨﺪ و دو ﭘﺴﺮ و ﻫﻤﺴﺮش ﺷﺨﺼﻴﺖ و ﺷﺨﺼﻴﺖﭘﺮدازي در رﻣﺎن ﻳﻚ ﻋﺎﺷﻘﺎﻧﺔ آرام ﻣﻲﮔﺮﻳﺰﻧﺪ و ﭘﺪر ﺑﺎﻧﻮ در ﺳﺎواﻻن ﺑﺮاي آﻧﺎن ﭘﻨﺎﻫﮕﺎﻫﻲ ﻣﺨﻔﻲ ﻣﻲ ﺳﺎزد )ﻫﻤﺎن: ( ﺑﻌﺪ ازاﻧﻘﻼب اﺷﺎره ﻣﻲ ﻛﻨﺪ ﻛﻪ در ﺳﻔﺮ ﺑﻪ ﺳﺒﻼن ﺑﻪ دﻳﺪار ﻫﻤﺴﺮ آن دﺑﻴﺮ رﻓﺘﻪ . اﻧﺪ )ﻫﻤﺎن: ( - . ﭘﻮﻳﺎ ﺟﻮان ﻣﺒﺎرز و روﺷﻨﻔﻜﺮي اﺳﺖ ﻛﻪ در ﭼﻨﺪ ﮔﺮﻓﺘﺎري ﺑﻪ ﻳﺎري ﮔﻴﻠﻪ ﻣﺮد ﻣﻲ آﻳﺪ و ﻗﺪري از ﺳﺨﺘﻲ ﻫﺎي آﻧﺎن را ﻛﻢ ﻣﻲ ﻛﻨﺪ. اﻟﺒﺘﻪ ﻧﻘﺶ اﺻﻠﻲ او ﻣﻌﺮﻓﻲ ﻓﺮدي اﺳﺖ ﺑﻪ ﻧﺎم اﺣﻤﺪآﻗﺎ ﻣﺪدي. ﺣﻀﻮر ﭘﻮﻳﺎ ﮔﻨﮓ و ﻧﺎﻣﺸﺨﺺ و رازﻣﻨﺪاﻧﻪ اﺳﺖ. »ﻳﻜﻲ آﻫﺴﺘﻪ و رازﻣﻨﺪاﻧﻪ ﻣﻲ ﮔﻮﻳﺪ: اﻳﻦ را ﺑﻪ اﻳﻦ ﻗﻴﻤﺖ ﻧﻔﺮوش، ﻧﺎﻳﺎب اﺳﺖ. ﺗﺠﺪﻳﺪ ﭼﺎپ ﻫﻢ ﻧﻤﻲ ﺷﻮد. اﻳﻦ را ﻫﻢ ﺧﻴﻠﻲ ارزان ﮔﺬاﺷﺘﻪ اي. اﻳﻨﻜﺎره ﻧﻴﺴﺘﻲ، ﻧﻪ؟«. )ﻫﻤﺎن: ( ﭘﻮﻳﺎ در ﺿﻤﻦ ﻛﻤﻚ ﺑﻪ ﻣﺮد وﻣﻌﺮﻓﻲ اﺣﻤﺪ ﻣﺪدي ﺧﻮدش را ﻧﻴﺰ ﻣﻌﺮﻓﻲ ﻣﻲ ﻛﻨﺪ: »اﮔﺮ ﻛﺘﺎب ﻫﺎﻳﺖ ﺗﻤﺎم ﺷﺪ ﺑﻪ ﻧﺰد اﺣﻤﺪآﻗﺎ ﻣﺪدي ﺑﺮو ﻛﻪ ﺳﺮ ﭼﻬﺎرراه ﺑﻲ ﻛﺎر ﻧﺸﺴﺘﻪ و ﺳﻮت ﻣﻲ زﻧﺪ و ﺑﮕﻮ ﻛﻪ ﭘﻮﻳﺎ ﺗﻮ را ﻣﻌﺮﻓﻲ ﻛﺮده او ﻛﺎرش ﻫﻤﻴﻦ اﺳﺖ ﻛﻪ ﺑﺮاي آدم ﻫﺎﻳﻲ ﻣﺜﻞ ﺗﻮ ﻛﺘﺎب ﺟﻮر ﻣﻲﻛﻨﺪ «.)ﻫﻤﺎن: ( وﻗﺘﻲ ﻣﻐﻮل ﻫﺎ ﻛﺘﺎب ﻫﺎي ﮔﻴﻠﻪ ﻣﺮد را ﻏﺎرت ﻣﻲﻛﻨﻨﺪ، ﭘﻮﻳﺎ ﺑﻪ ﻫﻤﺮاه آﻗﺎي ﻣﺪدي و ﭼﻨﺪ ﻧﻔﺮ دﻳﮕﺮ ﺑﻪ دﻳﺪارش ﻣﻲ روﻧﺪ و ﺑﻪ او ﻛﻤﻚ ﻣﻲ ﻛﻨﻨﺪ. )ﻫﻤﺎن: ( ﻳﻚﺑﺎر ﻧﻴﺰ ﮔﻴﻠﻪ ﻣﺮد از ﭘﻮﻳﺎ وام ﻣﻲ ﮔﻴﺮد. )ﻫﻤﺎن: ( .()ﻧﺎم ﭘﻮﻳﺎ ﺑﺎ ﻧﺸﺎط و ﺷﺎداﺑﻲ ﻫﻤﺮاه اﺳﺖ -. آﻗﺎي ﻣﺪدي ﺗﻨﻬﺎ ﺷﺨﺼﻴﺘﻲ ﻛﻪ ﺑﺎ ﻧﺎم ﺧﺎﻧﻮادﮔﻲ اش در رﻣﺎن ﻣﻌﺮﻓﻲ ﻣﻲ ﺷﻮد. ﻧﻘﺶ ﺑﻪ ﻇﺎﻫﺮ ﭘﻨﻬﺎن او در ﻓﻌﺎﻟﻴﺖ ﻫﺎي اﻗﺘﺼﺎدي ﮔﻴﻠﻪ ﻣﺮد ﺑﺴﻴﺎر ﻣﻬﻢ اﺳﺖ و از ﻧﻈﺮ ﻣﺎﻟﻲ و اﻗﺘﺼﺎدي ﻣﻬﻢ ﺗﺮﻳﻦ ﺣﺎﻣﻲ و ﻳﺎرﻳﮕﺮ و ﻣﺪدرﺳﺎن آﻧﺎن اﺳﺖ. ﻫﻤﭽﻨﺎن ﻛﻪ اﺷﺎره ﺷﺪ ﺣﻀﻮر او ﺑﺎ ﻣﻌﺮﻓﻲ ﭘﻮﻳﺎ آﻏﺎز ﻣﻲ .ﺷﻮد)ﻫﻤﺎن: ( ﺑﻌﺪ از ﺗﻬﺎﺟﻢ ﻣﻐﻮل ﻫﺎ و ﻏﺎرت ﻛﺘﺎب ﻫﺎ و ﻫﻤﺔ داراﻳﻲ ﻫﺎي ﮔﻴﻠﻪ ﻣﺮد ﻛﻪ دﻳﮕﺮ آﻫﻲ در ﺑﺴﺎﻃﺶ ﺑﺎﻗﻲ ﻧﻤﺎﻧﺪه اﺳﺖ، ﺑﺎ ﻣﻌﺮﻓﺐ ﭘﻮﻳﺎ ﺑﻪ ﻫﻤﺮاه ﭼﻨﺪ ﻧﻔﺮ دﻳﮕﺮ ﺑﻪ ﺧﺎﻧﺔ وي ﻣﻲ آﻳﻨﺪ. »ﺟﻮان دوم، ﻳﻚ در روزﻧﺎﻣﻪ ﭘﻴﭽﻴﺪه را دراز ﻛﺮد ﺑﺴﺘﺔ ﻛﻮﭼﻚﻃﺮف ﻣﺎ« )ﻫﻤﺎن: ( ﻣﺮد ﻫﺪﻳﺔ آﻧﺎن را ﻛﻪﻣﺸﺨﺺ ﻧﻴﺴﺖ ﭼﻪ ﻣﻘﺪار ﭘﻮل اﺳﺖ ﻧﻤﻲ ﭘﺬﻳﺮد، اﻣﺎ زن ﻣﻲ ﭘﺬﻳﺮد: »ﻗﺒﻮل ﻣﻲ ﻛﻨﻴﻢ، ﺧﻴﻠﻲ ﻫﻢ ﻣﻤﻨﻮن، ﺟﺎﻳﻲ ﻣﻲ ﻧﻮﻳﺴﻢ«. )ﻫﻤﺎن: ( ﭘﻮﻳﺎ ﺷﺎدﻣﺎن ﻣﻲ ﺷﻮد و ﻣﻲ ﮔﻮﻳﺪ اﻳﻦ ﻣﺮد، آﻗﺎي ﻣﺪدي اﺳﺖ ﻛﻪ درﺑﺎره اش ﺑﺎ ﺷﻤﺎ ﺣﺮف زده ﺑﻮدم. )ﻫﻤﺎﻧﺠﺎ( ﮔﻴﻠﻪﻣﺮد از اداﻣﺔ ﻛﺘﺎب ﻓﺮوﺷﻲ ﻧﺎاﻣﻴﺪ اﺳﺖ، اﻣﺎ آﻗﺎي ﻣﺪدي دو ﭘﻴﺸﻨﻬﺎد ﻣﻬﻢ دارد ﻛﻪ ﻫﺮ دو ﻋﻤﻠﻲ ﻣﻲﺷﻮد و زﻧﺪﮔﻲ آﻧﺎن را از ﻧﻈﺮ اﻗﺘﺼﺎدي ﺗﺄﻣﻴﻦ ﻣﻲﻛﻨﺪ: »ﻣﺪدي ﮔﻔﺖ: ﻏﻤﻲ ﻧﻴﺴﺖ. ﻣﺎ ﻳﻚ ﺷﺎﮔﺮد ﺑﺮاﻳﺘﺎن ﻣﻲ ﮔﻴﺮﻳﻢ ﻛﻪ ﺑﻪ ﺟﺎي ﺷﻤﺎ ﻛﻨﺎر ﺑﺴﺎط ﺑﺎﻳﺴﺘﺪ. ﻧﺼﻒ ﻧﺼﻒ ﺑﺒﺮﻳﺪ... ﺷﺎﻳﺪ ﺑﺘﻮاﻧﻢ ﻳﻚ زﻳﺮ ﭘﻠﻪ ﺑﺮاﻳﺘﺎن ﺟﻮر ﻛﻨﻢ ﻛﻪ راﺣﺖ ﺗﺮ ﺑﺎﺷﻴﺪ. ﻗﺪري ﭘﻮل ﻣﻲ ﺗﻮاﻧﻴﺪ ﺟﻮر ﻛﻨﻴﺪ؟«. )ﻫﻤﺎن: ( اﻳﻦ ﻛﺘﺎبﻓﺮوﺷﻲ زﻳﺮ ﭘﻠﻪ ﺗﺄﻣﻴﻦ ﻛﻨﻨﺪة ﻣﺨﺎرج ﻗﺒﻞ و ﺑﻌﺪ از اﻧﻘﻼب آﻧﺎن اﺳﺖ. اﻣﺎ ﮔﻴﻠﻪ ﻣﺮد ﺑﻌﺪ از اﻧﻘﻼب در ﻛﻨﺎر ﺗﺪرﻳﺲ ﺧﺼﻮﺻﻲ و ﭼﻨﺪ ﻛﺎر دﻳﮕﺮ ﺑﻪ ﻫﻤﺮاه آﻗﺎي ﻣﺪدي، ﻛﺘﺎب ﻫﺎي دﺳﺖ دوم را ﺷﺮﻳﻜﻲ ﻣﻲﺧﺮﻧﺪ و زﻧﺪﮔﻴﺸﺎن ﺳﺎﻣﺎﻧﻲ ﻣﻲﻳﺎﺑﺪ . )ﻫﻤﺎن: ( ،ﺑﻪ ﺗﻼﻓﻲ اﻳﻦ ﻫﻤﻪ ﺧﺪﻣﺖ آﻗﺎي ﻣﺪدي ﮔﻴﻠﻪﻣﺮد و ﻋﺴﻞ ﻣﻘﺪﻣﺎت ازدواج او و ﺑﺎﻧﻮي ﻛﺘﺎﺑﺪار را ﻓﺮاﻫﻢ ﻣﻲﻛﻨﻨﺪ . )ﻫﻤﺎن: ( ﻓﺼﻠﻨﺎﻣﻪ ﺗﺨﺼﺼﻲ ﻣﻄﺎﻟﻌﺎت داﺳﺘﺎﻧﻲ، ﺳﺎلدوم ، ﺷﻤﺎره ، ﻮمﺳﺑﻬﺎر - . ﺟﻮان ﻛﺘﺎب ﻓﺮوش ﺟﻮان ﻛﺘﺎب ﻓﺮوش ﻫﻤﺎن ﻛﺴﻲ اﺳﺖ ﻛﻪ ﻣﺪدي ﺑﺮاي آﻧﺎن در ﻧﻈﺮ ﮔﺮﻓﺘﻪ ﺗﺎ ﺑﺴﺎط ﻛﺘﺎب ﻓﺮوﺷﻲ آﻧﺎن را ﺑﭽﺮﺧﺎﻧﺪ. »ﭼﻨﺪ روز ﺑﻌﺪ ﻛﻪ زﻳﺮ ﭘﻠﻪ را ﮔﺮﻓﺘﻴﻢ و ﭼﻨﺪ ﺳﺎﻋﺘﻲ را، ﺑﻪ وﺳﻮﺳﻪ، در ﭼﻴﺪن ﻛﺘﺎب ﻫﺎ ﺑﻪ آن ﺟﻮانِ ﺧﺎﻣﻮش ﻛﻤﻚ ﻛﺮدم، ﺣﺎدﺛﻪ اي ﻏﺮﻳﺐ زاﻧﻮاﻧﻢ را ﺑﻪ ﻟﺮزه اﻧﺪاﺧﺖ«. )ﻫﻤﺎن: ( ﺣﺎدﺛﺔ ﻏﺮﻳﺐ آن ﺑﻮد ﻛﻪ ﻋﺪة زﻳﺎدي ازﻣﺮدم ﺑﻪ دﻳﺪار ﮔﻴﻠﻪ ﻣﺮد آﻣﺪﻧﺪ و اﻓﺘﺘﺎح ﻛﺘﺎب ﻓﺮوﺷﻲ او را ﺗﺒﺮﻳﻚ ﮔﻔﺘﻨﺪ و اﻧﺪك اﻧﺪك ﺑﻪ ﺑﻬﺎﻧﺔ ﺑﺮﮔﺮداﻧﺪن ﻛﺘﺎب ﻫﺎي ﻏﺎرت ﺷﺪة ﻣﺮد، ﻛﺘﺎب ﻫﺎي ﻛﻬﻨﻪ و ﺗﺎزة ﻓﺮاواﻧﻲ ﺑﻪ او ﻫﺪﻳﻪ دادﻧﺪ. )ﻫﻤﺎن: ( ،آﻧﻬﺎ ﻣﺜﻞ ﻳﻚ ﮔﺮوه ﺑﺰرگ ﻧﻮازﻧﺪهﺳﺎزﻫﺎﻳﺸﺎن را ﺑﻲ ﺻﺪا ﻛﻮك ﻣﻲ ﻛﺮدﻧﺪ. آﻧﻬﺎ ﺑﻪ زودي، دﺳﺘﻪ ﺟﻤﻌﻲ در ﺗﺎﻻري ﻋﻈﻴﻢ ﻣﻲ ﻧﻮاﺧﺘﻨﺪ ﻳﻚ ﻋﺎﺷﻘﺎﻧﺔ آرام را. ﺷﺎﻳﺪ ﺧﻮﻧﻴﻦ اﻣﺎ ﻣﺘﻴﻦ و آرام. )ﻫﻤﺎن: ( ﺟﻮان ﻛﺘﺎب ﻓﺮوش ﺳﺎل ﻫﺎ ﻛﺘﺎب ﻓﺮوﺷﻲ زﻳﺮ ﭘﻠﺔ آﻧﺎن را ﻣﻲ ﮔﺮداﻧﺪ و ﮔﻮﻳﻲ ﺷﺮﻳﻚ زﻧﺪﮔﻴﺸﺎن اﺳﺖ. وﻗﺘﻲ ﻛﻪ ﮔﻴﻠﻪ ﻣﺮد ﭼﻬﺎر ﻛﻮزه ﻋﺴﻞاز ﺳﺒﻼن ﺳﻮﻏﺎﺗﻲ ﻣﻲ آورد، ﻳﻜﻲ از آﻧﻬﺎ ﺑﺮاي ﻫﻤﻴﻦ ﺟﻮان اﺳﺖ )ﻫﻤﺎن: ( و اﻳﻦ ﻧﺸﺎﻧﮕﺮ ﻧﻘﺶ ﻣﻬﻢ اودر زﻧﺪﮔﻲ آﻧﺎن اﺳﺖ. ﺑﻌﺪﻫﺎ از او ﺑﻪ ﻋﻨﻮان ﺷﺮﻳﻚ ﺧﻮدﺷﺎن در ﻛﺘﺎب ﻓﺮوﺷﻲ ﻳﺎد ﻣﻲﻛﻨﻨﺪ . )ﻫﻤﺎن: ( در اواﺧﺮ ﻓﺼﻞ دوم اﺳﺖ ﻛﻪ ﻳﻜﺒﺎره ﺑﻪازدواج اﻳﻦ ﺟﻮان ﺑﺎ زﻧﻲ ﻛﻪ ﻫﻤﺴﺮش را در ﺟﻨﮓ از دﺳﺖ داده اﺳﺖ اﺷﺎره ﻣﻲ ﺷﻮد و ﮔﻴﻠﻪ ﻣﺮد ﺑﻪ ﻋﺴﻞ ﻣﻲ ﮔﻮﻳﺪ ﺗﻮ ﺑﺎﻳﺪ ﻋﺮوﺳﻴﺸﺎن را راه ﺑﻴﻨﺪازي و زﻧﺪﮔﻴﺸﺎن را روﺑﻪ راه ﻛﻨﻲ. )ﻫﻤﺎن: ( - . ﻣﺎدر ﻣﺮد ﺣﻀﻮر ﻣﺎدر در ﺣﻮادث ﻗﺒﻞ از اﻧﻘﻼب ﻛﻤﺮﻧﮓ اﺳﺖ. وﻗﺘﻲ ﻛﻪ ﻣﺄﻣﻮر ﺣﻜﻮﻣﺖ از ﮔﻴﻠﻪ ﻣﺮد ﻣﻲﺧﻮاﻫﺪ ﻛﻪ ﺧﺎﻧﺔ ﭘﺪري اش در ﻻﻫﻴﺠﺎن را ﺗﺮك ﻛﻨﺪ، ﺑﻪ ﻣﺎدرش اﺷﺎره ﻣﻲ ﻛﻨﺪ و ﻣﻲ ﮔﻮﻳﺪ: »ﻣﺎدرم، ﭘﺪرم، ﻋﻤﻮﻫﺎﻳﻢ، و ﻫﻤﺔ ﺧﻮﻳﺸﺎنِ دﻳﮕﺮم اﻳﻨﺠﺎ ﻫﺴﺘﻨﺪ... ﻣﻦ ﻛﺠﺎ ﺑﺮوم؟«. )ﻫﻤﺎن: ( اﻣﺎ ﺑﻌﺪ ازاﻧﻘﻼب ﺣﻀﻮر ﻣﺎدر در زﻧﺪﮔﻲ آﻧﺎن ﭘﺮرﻧﮓﺗﺮ ﻣﻲﺷﻮد. داﻧﺎي ﻛﻞ از زﺑﺎن ﻋﺴﻞ ﺑﺎﻧﻮ ﭘﻴﺸﻨﻬﺎد ﻣﻲ دﻫﺪ ﻛﻪ ﻣﺎدر را ﺑﻪ ﻧﺰد ﺧﻮدﺷﺎن ﺑﻴﺎورﻧﺪ. ﺗﺼﻮﻳﺮي ﻛﻪ از ﻣﺎدر ﺷﻮﻫﺮ در اﻳﻦ ﻗﺴﻤﺖ از زﺑﺎن ﺑﺎﻧﻮ ﺑﺎزﮔﻮ ﻣﻲﺷﻮد ﻳﻚ ﻣﺎدرﺷﻮﻫﺮ ﻣﻬﺮﺑﺎن و ﻣﺆﻣﻦ و آرﻣﺎﻧﻲ اﺳﺖ. ﻋﺴﻞ ﻣﻲ ﮔﻮﻳﺪ: »ﻳﻚ ﻣﺎدر ﺷﻮﻫﺮ ﺷﻤﺎﻟﻲ، ﻫﻴﭻ ﺷﺒﺎﻫﺘﻲ ﺑﻪ ﺗﺼﻮﻳﺮ اﺑﻠﻬﺎﻧﻪ اي ﻛﻪ از ﺑﺮﺧﻲ ﻣﺎدرﺷﻮﻫﺮﻫﺎ ﺳﺎﺧﺘﻪ اﻧﺪ، ﻧﺪارد. ﮔﺎﻫﻲ ﺑﭽﻪ ﻫﺎ را ﻧﮕﻪ ﻣﻲدارد و ﻣﻲ ﺧﻮاﺑﺎﻧﺪ. در ﻛﺎرﻫﺎي ﺧﺎﻧﻪ ﻛﻤﻜﻤﺎن ﻣﻲﻛﻨﺪ... ﺑﻪ زﻳﺎرت ﻣﻲ رود. دﻋﺎﻣﺎن ﻣﻲ ﻛﻨﺪ. ﻧﻤﺎز ﻣﻲﺧﻮاﻧﺪ. ﭼﻘﺪر ﻗﺼﻪ... او ﻣﻈﻬﺮ آﺧﺮﻳﻦ ﻧﺴﻞ از ﻣﺎدرﺑﺰرگﻫﺎﻳﻲ اﺳﺖ ﻛﻪ ﻳﻚ ﻋﺎﻟﻢ ﻗﺼﻪ ﻣﻲ داﻧﻨﺪ و ﻗﺼﻪﺧﻮد ﻣﺎدر ﺑﺰرگ ﻫﺎي ﻗﺪﻳﻤﻲ ﻫﺴﺘﻨﺪ. دﻳﮕﺮ ﻣﺎدرﺑﺰرگ ﻫﺎ را دارﻧﺪ در ﻧﻮان ﺧﺎﻧﻪﻫﺎ و ﺧﺎﻧﻪ ﻫﺎي ﺳﺎﻟﻤﻨﺪان ﻗﺘﻞ ﻋﺎم ﻣﻲ ﻛﻨﻨﺪ. ﻣﺎدر را ﺑﻴﺎورﻳﻢ ﭘﻴﺶ ﺧﻮدﻣﺎن ﻫﻢ ﮔﺮه از ﭼﻨﺪﻳﻦ ﻣﺸﻜﻠﻤﺎن ﻣﻲ ﮔﺸﺎﻳﺪ، ﻫﻢ ﺧﻮدش آﺳﻮده ﻣﻲ ﺷﻮد «.)ﻫﻤﺎن: ( ﻣﺎدر ﻧﻘﺶ ﻣﻬﻤﻲ در زﻧﺪﮔﻲ آﻧﺎن دارد. ﻣﺎﻳﺔآراﻣﺶ ﺑﭽﻪ ﻫﺎﺳﺖ. ﭘﺴﺮك ﺑﺎ ﺻﺪاي ﻗﺼﻪ ﻫﺎي ﻣﺎدرﺑﺰرگ ﺑﻪ ﺧﻮاب ﻣﻲ رود و اداﻣﺔ ﻗﺼﻪ ﻫﺎ را ﻧﻴﺰ زن و ﻣﺮد ﮔﻮش ﻣﻲ دﻫﻨﺪ و ﻳﺎد و ﺧﺎﻃﺮة ﻛﻮدﻛﻲ ﻫﺎﺷﺎن زﻧﺪه ﻣﻲ ﺷﻮد. )ﻫﻤﺎن: ( ﮔﺎﻫﻲﺷﺨﺼﻴﺖ و ﺷﺨﺼﻴﺖﭘﺮدازي در رﻣﺎن ﻳﻚ ﻋﺎﺷﻘﺎﻧﺔ آرام ﻧﻴﺰ ﻧﻘﺶ ﻣﻴﺎﻧﺠﻲ ﺑﻴﻦ زن و ﻣﺮد و ﻓﺮزﻧﺪان را اﻳﻔﺎ ﻣﻲﻛﻨﺪ و در اﺧﺘﻼﻓﺎت، آﻧﺎن را ﺑﻪ آراﻣﺶ ﻓﺮا ﻣﻲﺧﻮاﻧﺪ: »وﻗﺘﻲ اﻳﻦ ﻃﻮر ﺑﻪ ﻓﺮﻳﺎد ﺣﺮف ﻣﻲ زﻧﻴﺪ، اﻧﮕﺎر ﻛﻪ ﻟﺒﺎس ﻫﺎي زﻳﺮﺗﺎن را روي ﺑﻨﺪ رﺧﺘﻲ ﻛﻪ ﻫﻤﻪ ﻣﻲ ﺑﻴﻨﻨﺪ ﭘﻬﻦ ﻛﺮده اﻳﺪ، ﺧﻮب ﻧﻴﺴﺖ... ﻫﻤﺴﺎﻳﻪ ﺑﺎﻳﺪ ﻋﻄﺮ ﮔﻞ ﻫﺎﻳﺶ ﺑﻪ ﺧﺎﻧﺔ ﻫﻤﺴﺎﻳﻪ ﺑﺮود ﻧﻪ ﻗﻴﻞ و ﻗﺎل و ﺻﺪاﻳﺶ«. )ﻫﻤﺎن: ( - . ﺑﺎﻧﻮي ﻛﺘﺎﺑﺪار ﺑﺎﻧﻮي ﻛﺘﺎﺑﺪار از اواﺳﻂ رﻣﺎن وارد ﺻﺤﻨﻪ ﻣﻲ ﺷﻮد. ﮔﻴﻠﻪﻣﺮد در ﻛﺘﺎﺑﺨﺎﻧﺔ ﻣﻠﻲ ﺑﺎ اﻳﻦ ﺑﺎﻧﻮي آﺷﻨﺎ ﺷﺪه اﺳﺖ. اﻣﺎ وﻗﺘﻲ ﻫﻤﺮاه ﻫﻤﺴﺮش ﺑﻪ آﻧﺠﺎ ﻣﻲ روﻧﺪ ازاو ﺳﺨﻦ ﻣﻲ ﮔﻮﻳﺪ. ﻋﺴﻞ ﻛﻪ آراﻣﺶ ﻛﺘﺎﺑﺨﺎﻧﻪ را ﺗﺤﻤﻞ ﻧﻤﻲ ﻛﻨﺪ، ﺑﺎ ﻗﺪري ﺳﺮ و ﺻﺪا ﺣﺮﻛﺖ ﻣﻲﻛﻨﺪ. ﻣﺮد از ﻋﺴﻞ ﻣﻲ ﺧﻮاﻫﺪ ﻛﻪ آراﻣﺶ را ﺣﻔﻆ ﻛﻨﺪ. ﻋﺴﻞ آﻫﺴﺘﻪ و ﻧﻮك ﭘﺎ و ﺣﻘﻪ ﺑﺎزاﻧﻪ ﺑﻪ ﺑﺎﻧﻮي ﻛﺘﺎﺑﺪار ﻧﺰدﻳﻚ ﻣﻲ ﺷﻮد و ﻣﻲ ﮔﻮﻳﺪ ﺑﺒﺨﺸﻴﺪ »ﻣﺎدام«؛ ﺑﺎﻧﻮﻳﻲ ﺳﺨﺖ ﻣﺤﺠﺒﻪ، ﻛﻪ ﻓﻘﻂ ﮔﺮدي ﺻﻮرﺗﺶ را از ﻣﻘﻨﻌﻪ ﺑﻴﺮون ﻧﻬﺎده، ﺳﺮ ﺑﺮﻣﻲ دارد و ﺑﻪ ﻋﺴﻞ ﻧﮕﺎه ﻣﻲ ﻛﻨﺪ. او ﺑﺎور ﻧﻤﻲ ﻛﻨﺪ ﻛﻪ ﻛﺴﻲ »ﻣﺎدام« ﺑﻨﺎﻣﺪش. )ﻫﻤﺎن: ( ﻋﺴﻞ ﻛﻪ ﺳﺮﺑﻪ ﺳﺮ او ﻣﻲﮔﺬارد ﻛﺘﺎب ﺟﻌﻠﻲ اﻧﻴﺲ اﻟﻤﺤﺠﺒﻴﻦ را از او درﺧﻮاﺳﺖ ﻣﻲ ﻛﻨﺪ؛ ﭘﺲ از آن ﻧﻴﺰ ﺑﺎﻗﻼي ﭘﺨﺘﻪ ﺑﻪ او ﺗﻌﺎرف ﻣﻲ ﻛﻨﺪ. ﺑﺎﻧﻮي ﻛﺘﺎﺑﺪار رد ﻣﻲ ﻛﻨﺪ. »ﻋﺴﻞ اﺻﺮار ﻣﻲ ﻛﻨﺪ: اﮔﺮ ﭼﻨﺪ داﻧﻪ ﺑﻪ دﻫﺎﻧﺘﺎن ﻧﮕﺬارﻳﺪ، داد ﻣﻲ زﻧﻢ. ﺧﻴﻠﻲ ﻧﺮم و ﺧﻮﺷﻤﺰه اﺳﺖ. ﺑﺎﻧﻮي ﻛﺘﺎﺑﺪار ﻣﺮدد ﺗﺴﻠﻴﻢ ﻣﻲ ﺷﻮد. داﻧﺸﻤﻨﺪي ﻟﺒﺨﻨﺪ .« زﻧﺪ ﻣﻲ)ﻫﻤﺎن: ( در ﻛﺘﺎب ﻋﺴﻞ در ﻣﻮرد ﺷﺨﺼﻴﺖ اﻳﻦ ﺑﺎﻧﻮﺗﻮﺿﻴﺢ ﻣﻲ دﻫﺪ: »ﻓﻜﺮ ﻧﻤﻲ ﻛﺮدم ﻳﻚ ﻛﺘﺎﺑﺪار ﺑﻪ اﻧﺪازة ﺷﻤﺎ ﺷﻴﺮﻳﻦ ﺑﺎﺷﺪ. ﻣﻦ ﻛﺘﺎﺑﺪاران را ﺑﺴﻴﺎر ﻋﺒﻮس و ﺗﻠﺦ ﺗﺼﻮر ﻣﻲ ﻛﺮدم«. )ﻫﻤﺎن: ( درﺿﻤﻦ ﮔﻔﺖ وﮔﻮ ﺑﺎ او ﻣﺘﻮﺟﻪ ﻣﻲ ﺷﻮد ﻛﻪ ﻫﻨﻮز ازدواج ﻧﻜﺮده اﺳﺖ و ﺑﺮاي ﺷﺎم ﺑﻪ ﻣﻨﺰﻟﺸﺎن دﻋﻮﺗﺶ ﻣﻲ ﻛﻨﺪ؛ ﭼﺮا ﻛﻪ از ﻧﻈﺮ ﻋﺴﻞ ﺣﻴﻒ اﺳﺖ ﻛﻪ ﺑﺎﻧﻮﻳﻲ ﺑﺴﻴﺎر زﻳﺒﺎ و ﻣﻠﻴﺢ و ﺑﺎ ﺷﺨﺼﻴﺖ، ﺑﺪون ﻫﻤﺴﺮ ﺑﻤﺎﻧﺪ. )ﻫﻤﺎن: ( ﭘﺲ از آن ﻧﻴﺰ ﺑﺮﻧﺎﻣﻪ اي ﻣﻲﭼﻴﻨﺪ ﺗﺎ ﺑﺎﻧﻮي ﻛﺘﺎﺑﺪار ﺑﺎ دوﺳﺖ ﻗﺪﻳﻤﻲ ﺧﺎﻧﻮاده، آﻗﺎي ﻣﺪدي، آﺷﻨﺎ ﺷﻮد. روﺣﻴﺎت آن دو ﻗﺪري ﻣﺘﻔﺎوت اﺳﺖ. ﻣﺪدي ﻗﺪري از اوﺿﺎع ﻧﺎراﺿﻴﺴﺖ و ﻧﮕﺮان اﻳﻦ اﺳﺖ ﻛﻪ »ﻣﺒﺎدا اﻧﻘﻼب ﺑﻪ ﻣﺨﺎﻃﺮه ﺑﻴﻔﺘﺪ. ﻣﻦ و ﺗﻮ دﻟﺪارﻳﺶ ﻣﻲ دﻫﻴﻢ. ﺑﺎﻧﻮي ﻛﺘﺎﺑﺪار ﺑﻪ او ﻧﮕﺎه ﻣﻲ ﻛﻨﺪ و ﺣﺴﻲ در آﻧﺎن ﺑﺮاﻧﮕﻴﺨﺘﻪ ﻣﻲ .«ﺷﻮد)ﻫﻤﺎن: ( ﺑﺎ ﻫﻤﻴﻦ ﻧﮕﺎهﮔﻮﻳﻲ ﭘﻴﻮﻧﺪي ﻣﺴﺘﺤﻜﻢ ﺑﻴﻦ آﻧﺎن ﺑﺮﻗﺮار ﺷﺪه اﺳﺖ و در ﺻﺤﻨﺔ ﺑﻌﺪي ﮔﻴﻠﻪ ﻣﺮد ﻧﻈﺮ ﻣﺎدر را ﺟﻮﻳﺎ ﻣﻲ ﺷﻮد: »ﻣﺎدر آﻗﺎي ﻣﺪدي و ﺧﺎﻧﻢ ﻛﺘﺎﺑﺪار ﺑﻪ ﻫﻢ ﻣﻲ ﺧﻮرﻧﺪ؟ ـ ﻧﻪ ﺧﺐ ﻣﻌﻠﻮم اﺳﺖ ﻛﻪ ﻧﻤﻲﺧﻮرﻧﺪ، ﺧﺎﻧﻢ ﻛﺘﺎﺑﺪار ﺧﻴﻠﻲ از آﻗﺎي ﻣﺪدي ﺳﺮ .«ﺖ اﺳ)ﻫﻤﺎن: ( ﻣﺎدر، ﻣﺪدي را ﻧﻤﻲ ﭘﺴﻨﺪد، ﮔﻴﻠﻪﻣﺮد اﻣﺎ ﻣﻲ ﮔﻮﻳﺪ: آﻗﺎي ﻣﺪدي ﺷﺮف دارد ﻣﺎدر، ﺷﺮف. او ﺻﺪﻫﺎ ﻧﻔﺮ ﻣﺜﻞ ﻣﻦ و ﻋﺴﻞ را در روزﮔﺎر ﺳﻠﻄﺎن آﺧﺮ از ﻣﺮگ ﻧﺠﺎت داده اﺳﺖ )ﻫﻤﺎن: ( و ﺑﺎﻷﺧﺮه ﻛﺎرت ﻋﺮوﺳﻲ آﻗﺎي ﻣﺪديو ﺧﺎﻧﻢ ﻛﺘﺎﺑﺪار ﻫﻢ ﻣﻲ رﺳﺪ. )ﻫﻤﺎن: ( -. ﻓﺮزﻧﺪ اندر اﻳﻦ رﻣﺎن ﻓﺮزﻧﺪان دو ﺷﺨﺼﻴﺖ اﺻﻠﻲ، ﭼﻨﺪان ﻧﻘﺸﻲ ﻧﺪارﻧﺪ. ﻗﺒﻼً اﺷﺎره ﺷﺪ ﻛﻪ اوﻟﻴﻦ ﻓﺮزﻧﺪ در ﻳﻮرش ﻣﺄﻣﻮران ﺳﺎواك ﺳﻘﻂ ﺷﺪ و از دﻧﻴﺎ رﻓﺖ. ﻓﺼﻠﻨﺎﻣﻪ ﺗﺨﺼﺼﻲ ﻣﻄﺎﻟﻌﺎت داﺳﺘﺎﻧﻲ، ﺳﺎلدوم ، ﺷﻤﺎره ، ﻮمﺳﺑﻬﺎر ﺑﻌﺪﻫﺎ ﻧﻴﺰ آﻧﺎن ﺻﺎﺣﺐ ﭘﺴﺮ و ﺳﭙﺲ دﺧﺘﺮيﺷﺪﻧﺪ. ﺑﻌﺪ از اﻧﻘﻼب وﻗﺘﻲ ﺑﻪ اﻧﺰﻟﻲ ﻣﻲ روﻧﺪ در دﻳﺪار ﺑﺎ ﺻﺎﺣﺐ ﺧﺎﻧﻪ ﺑﻪ داﺷﺘﻦ دو ﻓﺮزﻧﺪ اﺷﺎره ﻣﻲ ﻛﻨﻨﺪ )ﻫﻤﺎن: ( ، وﻟﻲ ﻓﺮزﻧﺪان در اﻳﻦ ﻗﺴﻤﺖﻧﻘﺸﻲ ﻧﺪارﻧﺪ. در ﻗﺴﻤﺖ دوم در ﺑﺤﺚ ﻳﺎدداﺷﺖ ﻫﺎي روز ﺟﻤﻌﻪ ﻣﺠﺎدﻟﻪ اي ﻣﺒﻬﻢ ﺑﻴﻦ ﭘﺴﺮ و ﭘﺪر ﺷﺮوع ﻣﻲ ﺷﻮد ت از ﭘﺪر و آرﻣﺎنﻛﻪ ﻋﺴﻞ ﺑﺎ ﺷﺪت و ﺣﺪ ﻫﺎﻳﺶ دﻓﺎع ﻣﻲ ﻛﻨﺪ. ﭘﺴﺮ ﻣﻲ ﮔﻮﻳﺪ: »ﻫﺎ! ﺧﺪا اﻳﻨﻬﺎ را ﺑﺮاي اﻳﻦ ﺳﺎﺧﺘﻪ اﺳﺖ ﻛﻪ ﺷﻌﺎر ﺑﺪﻫﻨﺪ« )ﻫﻤﺎن: ( ، ﻣﺎدرﺑﺎ ﻋﺠﻠﻪ ﺑﻪ اﺗﺎق ﻣﻲ آﻳﺪ و ﺑﺎ ﺗﻌﺼﺐ از ﻛﺎرﺷﺎن دﻓﺎع ﻣﻲﻛﻨﺪ: »آﻫﺎي ﻣﺮدك! ﺑﻴﺎ اﻳﻨﺠﺎ ﺟﻮاﺑﺖ را ﺑﮕﻴﺮ و ﺑﺮو. ﺷﻌﺎر دادن و ﺷﻌﺎرﻫﺎ را ﺑﺮﻧﺎﻣﺔ ﻛﺎر ﻗﺮار دادن دواي ﺗﻤﺎم دردﻫﺎي ﻣﺎﺳﺖ... ﻫﺮ ﺷﻌﺎر اﺧﻼﻗﻲ ﻳﻚ ﺗﻌﻬﺪ اﺳﺖ ﻧﺴﺒﺖ ﺑﻪ ﺟﻬﺎن« )ﻫﻤﺎﻧﺠﺎ(» ؛ ﻣﻦ و ﭘﺪرت ﺑﻪرﻏﻢ ﺟﻤﻴﻊ ﻣﺼﺎﺋﺐ ﻣﺎﻧﺪﻳﻢ ﺑﺎ ﻫﻤﺎن ﺷﻌﺎرﻫﺎي دﺳﺖ و ﭘﺎﮔﻴﺮ زﻧﺪﮔﻲ ﻛﺮدﻳﻢ. ﻫﺮﮔﺰ ﻗﺪﻣﻲ ﻛﺞ ﺑﺮﻧﺪاﺷﺘﻴﻢ. ﺑﺮاي ﺗﻮ و ﺧﻮاﻫﺮت ﻫﻢ ﺷﻨﺎﺳﻨﺎﻣﺔ ﺑﻲﻧﻘﺺ ﮔﺮﻓﺘﻴﻢ«. )ﻫﻤﺎن: (دﺧﺘﺮ ﻣﻲ ﮔﻮﻳﺪ: روزﻫﺎي ﺟﻤﻌﻪ آن ﻗﺪر ﻛﺎر و ﮔﺮﻓﺘﺎري ﻫﺴﺖ ﻛﻪ دﻳﮕﺮ ﺟﺎﻳﻲ ﺑﺮاي ﺷﻌﺎرﻫﺎي ﻋﺎﺷﻘﺎﻧﻪ ﺑﺎﻗﻲ ﻧﻤﻲ ﻣﺎﻧﺪ. ﻋﺴﻞ ﻛﻪ ﭘﻴﻮﺳﺘﻪ ﻣﺮاﻗﺐ اﺳﺖ از ﺑﭽﻪ ﻫﺎ زﺧﻤﻲ ﻧﺨﻮرد ﻛﻪ ﺑﻲ ﺟﻮاب ﺑﺎﺷﺪ ﺑﺎز ﺑﻪ ﺳﺮاﭼﻪ ﻣﻲ آﻳﺪ )ﻫﻤﺎن: (» : آﻫﺎي دﺧﺘﺮ ﺑﻴﺎ اﻳﻨﺠﺎ. ﺷﻌﺎرﻫﺎيﻋﺎﺷﻘﺎﻧﺔ از اﻧﺪﻳﺸﻪ ﻫﺎي ﻋﺎﺷﻘﺎﻧﺔ ﺑﺮﻣﻲ ﺧﻴﺰﻧﺪ ﻧﻪ از ﻓﺮﺻﺖ ﻫﺎي ﺑﻲ ﻣﺼﺮف ﻣﺎﻧﺪه«. )ﻫﻤﺎن: ( در رﻣﺎنﺑﺎ ﺗﻮﺻﻴﻒ ﺷﺨﺼﻴﺖ ﻓﺮزﻧﺪان ﺗﺎ ﺣﺪودي ﺑﻪ ﺗﻔﺎوت ﻧﮕﺎه دو ﻧﺴﻞ اﺷﺎراﺗﻲ ﺷﺪه اﺳﺖ. اﻣﺎ ﮔﻴﻠﻪ ﻣﺮد و ﻋﺴﻞ ﺑﻴﺸﺘﺮ ﺑﻪ ﻧﻔﻊ ﻧﺴﻞ ﺧﻮدﺷﺎن داوري ﻣﻲ ﻛﻨﻨﺪ و اﻳﺮادات ﻧﺴﻞ ﺟﻮان را وارد ﻧﻤﻲ داﻧﻨﺪ. ﺑﺤﺚ و ﻧﺘﻴﺠﻪ ﮔﻴﺮي اﺑﺮاﻫﻴﻤﻲ در اﻳﻦ رﻣﺎن ﺗﻮاﻧﺴﺘﻪ اﺳﺖ واﻗﻌﻴﺖ ﻫﺎي ﺗﺎرﻳﺨﻲ را ﺑﺎ ﺗﺨﻴﻞ ﻗﻮي و زﺑﺎن ﻓﺎﺧﺮ ادﺑﻲ ﺧﻮﻳﺶ ﺑﻪ واﻗﻌﻴﺖ داﺳﺘﺎﻧﻲ ﺗﺒﺪﻳﻞ ﻛﻨﺪ و ﺣﻮادث اﺟﺘﻤﺎﻋﻲ دوران ﻣﻌﺎﺻﺮ را ﺑﺮاي ﻧﺴﻞ ﺟﻮان و آﻳﻨﺪﮔﺎن ﻣﺤﺴﻮس ﻛﻨﺪ. ﻗﻬﺮﻣﺎن رﻣﺎن، اﻧﺴﺎن ﻠﻪﺌﻣﺴداري اﺳﺖ ﻛﻪ در ﭼﺎﻟﺶ ﺳﻨﺖ و ﻣﺪرﻧﻴﺘﻪ ﮔﺮﻓﺘﺎر ﺷﺪه اﺳﺖ. او ﻣﺒﺎرز دردﻣﻨﺪي اﺳﺖ ﻛﻪ ﻣﺒﺎرزه را ﺑﺮاي ﻗﺪرت ﻃﻠﺒﻲ و ﺷﻬﺮت ﺑﻪ ﻛﺎر ﻧﻤﻲﮔﻴﺮد، ﺑﻠﻜﻪ ﺑﺎ ﻋﺸﻖ ﻋﻤﻴﻖ ﺑﻪ اﻧﺴﺎﻧﻴﺖ در ﺟﻬﺖ ﺗﺤﻘﻖ ارزش ﻫﺎي آرﻣﺎﻧﻲ ﺗﻼش ﻣﻲ ﻛﻨﺪ. او و ﻫﻤﺴﺮش ﺟﺰء ﻛﺴﺎﻧﻲ ﻫﺴﺘﻨﺪ ﻛﻪ ﻧﻪ ﺗﻨﻬﺎ ﻣﻨﻔﻌﻞ و ﺗﺴﻠﻴﻢ ﺳﺮﻧﻮﺷﺖ ﻧﻴﺴﺘﻨﺪ، ﺑﻠﻜﻪ در ﻫﻴﭻ ﺷﺮاﻳﻄﻲ آرام و ﻗﺮار ﻧﺪارﻧﺪ و ﺳﺮﻧﻮﺷﺖ ﺧﻮﻳﺶ را ﻣﻲﺳﺎزﻧﺪ و روﺣﻴﺔ اﻋﺘﺮاض و اﻧﺘﻘﺎد را در ﻫﺮ ﺷﺮاﻳﻄﻲ ﺑﺮاي ﺧﻮدﺷﺎن ﺣﻔﻆ ﻣﻲ ﻛﻨﻨﺪ و از ﻫﻴﭻ ﺑﺤﺮاﻧﻲ ﻫﺮاس ﻧﺪارﻧﺪ. آﻧﻬﺎ در ﻛﻨﺎر ﻫﻢ ﺑﻪ ﻣﻘﺎﺑﻠﻪ ﺑﺎ ﻣﺸﻜﻼت ﻓﺮدي و اﺟﺘﻤﺎﻋﻲ ﻣﻲ ﭘﺮدازﻧﺪ. ﻗﻬﺮﻣﺎﻧﺎن اﺻﻠﻲ رﻣﺎن ﻛﻪ ﺷﺨﺼﻴﺖ ﻧﺎدر اﺑﺮاﻫﻴﻤﻲ و ﻫﻤﺴﺮش را ﻧﻤﺎﻳﺎن ﻣﻲ ﺳﺎزﻧﺪ، ﺷﺨﺼﻴﺖ ﻫﺎي ﺟﺎﻣﻊ و ﭘﻮﻳﺎﻳﻲ ﻫﺴﺘﻨﺪ ﻛﻪ داﺋﻤﺎً در ﺣﺎل ﺗﺤﻮل و ﺗﻐﻴﻴﺮ ﻫﺴﺘﻨﺪ. ﺷﺨﺼﻴﺖ آﻧﺎن در ﺿﻤﻦ ﻣﺒﺎرزه و ﺗﻼش ﺑﺮاي اﻳﺠﺎد ﺗﺤﻮﻻت ﻋﻤﻴﻖ ﻓﻜﺮي و ﻓﺮﻫﻨﮕﻲ ﺷﻜﻞ ﻣﻲ ﮔﻴﺮد و در ﻣﻴﺎن ﮔﻔﺖ وﮔﻮﻫﺎ و اﻧﺪﻳﺸﻪ ﻫﺎي آﻧﺎن ﺑﺮوز ﻣﻲ ﻳﺎﺑﺪ. ﺑﺴﻴﺎري از ﺣﻮادث ﺑﺎ زﺑﺎن اﻳﺸﺎن ﮔﺰارش ﻣﻲ ﺷﻮد و ﺷﺨﺼﻴﺖ ﻫﺎي ﻓﺮﻋﻲ رﻣﺎن را آﻧﻬﺎ ﻣﻌﺮﻓﻲ ﻣﻲ ﻛﻨﻨﺪ و ﺷﺨﺼﻴﺖ و ﺷﺨﺼﻴﺖﭘﺮدازي در رﻣﺎن ﻳﻚ ﻋﺎﺷﻘﺎﻧﺔ آرام آنﻃﻮر ﻛﻪ دوﺳﺖ دارﻧﺪ ﺗﻮﺻﻴﻒ ﻣﻲ ﻧﻤﺎﻳﻨﺪ. ﻗﻬﺮﻣﺎﻧﺎن اﺻﻠﻲ، زﺑﺎن ادﺑﻲ و ﻓﺎﺧﺮي دارﻧﺪ و اﻧﺪﻳﺸﻪ ﻫﺎي ﺧﻮﻳﺶ را ﺑﺎ ﺑﻴﺎﻧﻲ ﻫﻨﺮي ﺗﺒﻴﻴﻦ ﻣﻲ ﻛﻨﻨﺪ و در ﺟﺎن و دل ﺧﻮاﻧﻨﺪه ﺟﺎي ﻣﻲ دﻫﻨﺪ. آﻧﺎن ﺗﻌﺎﻟﻴﻢ ﺑﺮﺟﺴﺘﺔ اﺧﻼﻗﻲ ـ ﻋﺮﻓﺎﻧﻲ را ﺑﺎ آﻣﻮزش ﻫﺎي روانﺷﻨﺎﺳﻲ ﻧﻮﻳﻦ ﺗﻠﻔﻴﻖ ﻣﻲ ﻛﻨﻨﺪ و ﺑﻪ ﻳﻚ زﻧﺪﮔﻲ آرام، ﺳﻌﺎدت ﻣﻨﺪاﻧﻪ و ﻋﺎﺷﻘﺎﻧﻪ دﺳﺖ ﻣﻲ ﻳﺎﺑﻨﺪ ﻛﻪ ﻫﻴﭻ ﻃﻮﻓﺎﻧﻲ آن را ﺑﺮﻫﻢ ﻧﻤﻲ رﻳﺰد. آﻧﺎن در اوج ﮔﺮﻓﺘﺎري ﻫﺎ ﺑﺎ ﺗﻜﻴﻪ ﺑﺮ ﻣﺬﻫﺐ و ﻋﺸﻖ و آرﻣﺎن ﻫﺎي اﻧﺴﺎﻧﻲ، زﻧﺪﮔﻲ ﻟﺬت ﺑﺨﺸﻲ را ﻣﺘﺠﻠﻲ ﻣﻲ ﺳﺎزﻧﺪ. ﻋﺸﻖ ﺑﻪ ﻣﻌﻨﻲ وﺳﻴﻊ آن، ﻧﻴﺮوي ﺣﻴﺎت و زﻧﺪﮔﻲ آﻧﺎن اﺳﺖ. رﺧﻮت و ﺳﺴﺘﻲ و ﻧﺎاﻣﻴﺪي در وﺟﻮد آﻧﻬﺎ ﺟﺎﻳﻲ ﻧﺪارد. ﺑﺎ وﺟﻮد ﻫﻤﺔ اﻳﻦ آرﻣﺎن ﻫﺎي ﺑﺰرگ، آﻧﺎن از ﻣﺸﻜﻼت ﻛﻮﭼﻚ دﻳﮕﺮان ﻏﺎﻓﻞ ﻧﻴﺴﺘﻨﺪ، ﺑﻠﻜﻪ داﺋﻤﺎً از ﻛﺎرﻫﺎي ﺑﺰرگ ﻏﻴﺮﻣﻤﻜﻦ ﺑﻪ ﻛﺎرﻫﺎي ﻛﻮﭼﻚ ﻣﻤﻜﻦ، روي ﻣﻲ آورﻧﺪ و ﺳﻌﺎدت و ﺧﻮﺷﺒﺨﺘﻲ را در ﻛﺎرﻫﺎي ﻣﻌﻤﻮﻟﻲ و ﻋﺎدي ﺟﺴﺘﺠﻮ ﻣﻲ ﻛﻨﻨﺪ و ﺧﺪﻣﺖ ﺑﻪ دﻳﮕﺮان از ارزش ﻫﺎي داﺋﻤﻲ زﻧﺪﮔﻴﺸﺎن اﺳﺖ. ﺷﺨﺼﻴﺖ ﻫﺎي ﻓﺮﻋﻲ رﻣﺎن، وﻳﮋﮔﻲ ﻫﺎي ﺷﺨﺼﻲ و ﻓﺮدي ﻛﻤﺘﺮي دارﻧﺪ، ﺑﻠﻜﻪ ﻧﻤﻮﻧﺔ ﻣﺜﺎﻟﻲ ﻳﻚ ﺗﻴﭗ و ﻃﺒﻘﻪ از اﻧ ﺴﺎنﻫﺎ ﻫﺴﺘﻨﺪ. ﺷﺨﺼﻴﺖ آﻧﺎن ﺑﻴﺸﺘﺮ ﺳﺎده و ﻳﻚ ﺑﻌﺪي و ﻗﺎﺑﻞ ﭘﻴﺶ ﺑﻴﻨﻲ اﺳﺖ. اﻟﺒﺘﻪ در ﻋﻴﻦ ﺳﺎدﮔﻲ ﻧﻴﺰ زﻳﺒﺎﻳﻨﺪ. ﺷﺨﺼﻴﺖ آﻧﺎن در ﺿﻤﻦ ﮔﻔﺖ وﮔﻮﻫﺎي ﻗﻬﺮﻣﺎﻧﺎن اﺻﻠﻲ ﺑﻪ ﻃﻮر ﻣﺴﺘﻘﻴﻢ ﺗﻮﺻﻴﻒ ﻣﻲ ﺷﻮد و در ﺗﻮﺻﻴﻔﺸﺎن ﻛﻤﺘﺮ از ﺷﻴﻮة ﻏﻴﺮﻣﺴﺘﻘﻴﻢ اﺳﺘﻔﺎده ﻣﻲ ﺷﻮد. ﻧﻮﻳﺴﻨﺪه از زﺑﺎن ﻗﻬﺮﻣﺎن اﺻﻠﻲ ﻛﻪ ﻣﻌﻠﻢ ادﺑﻴﺎت اﺳﺖ از ﻋﻨﺎﺻﺮ ادﺑﻲ و ﺷﺎﻋﺮاﻧﻪ ﺑﻪ ﺧﻮﺑﻲ ﺑﻬﺮه ﺟﺴﺘﻪ اﺳﺖ و ﺑﺎ ﻛﻼﻣﻲ زﻳﺒﺎ و دﻟﻨﺸﻴﻦ و ﻧﺜﺮي ﻗﻮي و دل اﻧﮕﻴﺰ ﺑﻪ ﺑﻴﺎن اﻧﺪﻳﺸﻪ ﻫﺎي اﻧﺴﺎﻧﻲ و ﺣﻮادث اﺟﺘﻤﺎﻋﻲ دوران ﻣﻌﺎﺻﺮ ﻣﻲ ﭘﺮدازد. اﻳﻦ رﻣﺎن، ﺷﻌﺮﮔﻮﻧﻪ و ﺗﻌﺒﻴﺮي ﻋﺎﺷﻘﺎﻧﻪ از زﻧﺪﮔﻲ اﺳﺖ . ﻣﻨﺎﺑﻊ اﺑﺮاﻫﻴﻤﻲ، ﻧﺎدر ) .(ﻳﻚ ﻋﺎﺷﻘﺎﻧﺔ آرام. ﺗﻬﺮان: روزﺑﻬﺎن. اﺧﻮت، اﺣﻤﺪ ) .(دﺳﺘﻮر زﺑﺎن داﺳﺘﺎن. اﺻﻔﻬﺎن: ﻧﺸﺮ ﻓﺮدا. ﺑﻲﻧﻴﺎز، ﻓﺘﺢ اﷲ ) .(درآﻣﺪي ﺑﺮ داﺳﺘﺎن ﻧﻮﻳﺴﻲ و رواﻳﺖ ﺷﻨﺎﺳﻲ. ﺗﻬﺮان: اﻓﺮاز. ﭘﻮرﺷﻬﺮام، ﺳﻮﺳﻦ )» .( ﺧﻮاﻧﺸﻲ ﺳﺎﺧﺘﺎرﮔﺮاﻳﺎﻧﻪاز داﺳﺘﺎن ﻛﻼغﻫﺎ ي ﻧﺎدر اﺑﺮاﻫﻴﻤﻲ «.ﻣﺠﻠﺔ ﻣﻄﺎﻟﻌﺎت ادﺑﻴﺎت ﻛﻮدك. ﺳﺎل اول. ﺷﻤﺎرة دوم. ﺻﺺ26- . ) ﺧﺴﺮوي، اﺑﻮﺗﺮاب1388 .(ﺣﺎﺷﻴﻪ اي ﺑﺮ ﻣﺒﺎﻧﻲ داﺳﺘﺎن. ﺗﻬﺮان: ﻧﺸﺮ ﺛﺎﻟﺚ. دﻗﻴﻘﻴﺎن، ﺷﻴﺮﻳﻦ دﺧﺖ ) .( ﻣﻨﺸﺄ ﺷﺨﺼﻴﺖ درادﺑﻴﺎت داﺳﺘﺎﻧﻲ. ﺗﻬﺮان: ﻧﺎﺷﺮ ﻧﻮﻳﺴﻨﺪه. ﺳﭙﺎﻧﻠﻮ، ﻣﺤﻤﺪﻋﻠﻲ ) .(ﻧﻮﻳﺴﻨﺪﮔﺎن ﭘﻴﺸﺮو اﻳﺮان. ﭼﺎپ ﭼﻬﺎرم. ﺗﻬﺮان: ﻧﮕﺎ ه. ﺳﻴﻒ اﻟﺪﻳﻨﻲ، ﻋﻠﻴﺮﺿﺎ ) .( ﻗﺼﺔ ﻣﻜﺎن: ﻣﻄﺎﻟﻌﻪ درﺷﻨﺎﺧﺖ ﻗﺼﻪ ﻧﻮﻳﺴﻲ اﻳﺮان. ﺗﻬﺮان: ﻧﺸﺮ ﻫﻤﺮاه. ﺳﻴﮕﺮ، ﻟﻴﻨﺪا ) .(ﺧﻠﻖ ﺷﺨﺼﻴﺖ ﻫﺎي ﻣﺎﻧﺪﮔﺎر. ﺗﺮﺟﻤﺔ ﻋﺒﺎس اﻛﺒﺮي. ﭼﺎپ دوم. ﺗﻬﺮان: ﺳﺮوش. ﺷﻤﻴﺴﺎ، ﺳﻴﺮوس ) .(ﻧﻘﺪ ادﺑﻲ. ﺗﻬﺮان: ﻓﺮدوس. ﻋﺒﺪاﻟﻠﻬﻴﺎن، ﺣﻤﻴﺪ )ﺗﺎﺑﺴﺘﺎن و ﭘﺎﻳﻴﺰ » .( داﺳﺘﺎن وﺷﺨﺼﻴﺖ ﭘﺮدازي در داﺳﺘﺎن«. ﻣﺠﻠﺔ داﻧﺸﻜﺪة ادﺑﻴﺎت و ﻋﻠﻮم اﻧﺴﺎﻧﻲ داﻧﺸﮕﺎه ﺗﻬﺮان. ﺻﺺ - . ﻓﺼﻠﻨﺎﻣﻪ ﺗﺨﺼﺼﻲ ﻣﻄﺎﻟﻌﺎت داﺳﺘﺎﻧﻲ، ﺳﺎلدوم ، ﺷﻤﺎره ، ﻮمﺳﺑﻬﺎر ﻋﻠﻮي ﻣﻘﺪم، ﻣﻬﻴﺎر و ﭘﻮرﺷﻬﺮام، ﺳﻮﺳﻦ )زﻣﺴﺘﺎن » .(ﻧﻘﺪ رواﻳﺖ ﺷﻨﺎﺧﺘﻲ ﺳﻪ داﺳﺘﺎن ﻛﻮﺗﺎه اﺑﺮاﻫﻴﻤﻲ«. ﻣﺠﻠﺔ ادب ﭘﮋوﻫﻲ. ﺷﻤﺎرة . ﺻﺺ178-. ﻓﻮرﺳﺘﺮ، ادوارد ﻣﻮرﮔﺎن ) .( ﺟﻨﺒﻪﻫﺎي رﻣﺎن. ﺗﺮﺟﻤﺔ اﺑﺮاﻫﻴﻢ ﻳﻮﻧﺴﻲ. ﭼﺎپ ﺷﺸﻢ. ﺗﻬﺮان: ﻧﮕﺎه. ﻻج، دﻳﻮﻳﺪ )» .(رﻣﺎن ﭘﺴﺎﻣﺪرﻧﻴﺴﺘﻲ، «ﻣﺠﻤﻮﻋﻪ ﻣﻘﺎﻻت ﻧﻈﺮﻳﻪ ﻫﺎي رﻣﺎن، ﮔﺮدآورﻧﺪه و ﻣﺘﺮﺟﻢ ﺣﺴﻴﻦ ﭘﺎﻳﻨﺪه. ﺗﻬﺮان: ﻧﻴﻠﻮﻓﺮ. ﻣﻴﺮﺻﺎدﻗﻲ، ﺟﻤﺎل ) .(داﺳﺘﺎن ﻧﻮﻳﺲ ﻫﺎي ﻧﺎم آور ﻣﻌﺎﺻﺮ اﻳﺮان. ﺗﻬﺮان: اﺷﺎره. ــــــــــ ) .(ﻋﻨﺎﺻﺮ داﺳﺘﺎن. ﭼﺎپ ﭘﻨﺠﻢ. ﺗﻬﺮان: ﺳﺨﻦ. ﻣﻴﺮﻋﺎﺑﺪﻳﻨﻲ، ﺣﺴﻦ ) .(ﺻﺪﺳﺎل داﺳﺘﺎن ﻧﻮﻳﺴﻲ اﻳﺮان. ﭼﺎپ ﭼﻬﺎرم. ﺗﻬﺮان: ﭼﺸﻤﻪ .ﺷﺨﺼﻴﺖ و ﺷﺨﺼﻴﺖﭘﺮدازي در رﻣﺎن ﻳﻚ ﻋﺎﺷﻘﺎﻧﺔ آرام | ﻳﻚ ﻋﺎﺷﻘﺎﻧﺔ آرام |
ﻓﺼﻠﻨﺎﻣﻪ ﺗﺨﺼﺼﻲ ﻣﻄﺎﻟﻌﺎت داﺳﺘﺎﻧﻲ، ﺳﺎل دوم، ﺷﻤﺎره ﺳﻮم، ﺑﻬﺎر ، ﺻﻔﺤﺎت - ﺷﺨﺼﻴﺖ و ﺷﺨﺼﻴﺖ ﭘﺮدازي در رﻣﺎن ﻳﻚ ﻋﺎﺷﻘﺎﻧﺔ آرام ﺟﻠﻴﻞ ﻣﺴﻌﻮدي *ﻓﺮ ﭼﻜﻴﺪه ﺷﺨﺼﻴﺖ ﻳﻜﻲ از ﻋﻨﺎﺻﺮ ﻣﻬﻢ داﺳﺘﺎﻧﻲ اﺳﺖ و ﺷﺨﺼﻴﺖ ﭘﺮدازي از ﻫﻨﺮﻫﺎي اﺻﻠﻲ رﻣﺎن ﻧﻮﻳﺴﺎن ﺑﺰرگ اﺳﺖ. ﺷﺨﺼﻴﺖ ﻫﺎ ﺑﺎر اﺻﻠﻲ داﺳﺘﺎن را ﺑﺮ دوش ﻣﻲ ﻛﺸﻨﺪ و ﺑﺎ ﻛﻨﺶ ﻫﺎ و ﮔﻔﺖ وﮔﻮ ﻫﺎﻳﺸﺎن رواﻳﺖ داﺳﺘﺎﻧﻲ را ﺑﻪ ﭘﻴﺶ ﻣﻲﺑﺮﻧﺪ. رﻣﺎن ﻳﻚ ﻋﺎﺷﻘﺎﻧﺔ آرام، آﺧﺮﻳﻦ اﺛﺮ داﺳﺘﺎﻧﻲ ﻧﺎدر اﺑﺮاﻫﻴﻤﻲ، رﻣﺎﻧﻲ ﺑﺮﺟﺴﺘﻪ و ﻧﺸﺎﻧﮕﺮ ﺗﻮاﻧﺎﻳﻲ او در ﺷﺨﺼﻴﺖ ﭘﺮدازي اﺳﺖ. اﺑﺮاﻫﻴﻤﻲ در اﻳﻦ اﺛﺮ در ﭼﻬﺮة ﻗﻬﺮﻣﺎﻧﺎن اﺻﻠﻲ، زﻧﺪﮔﻲ و ﺷﺨﺼﻴﺖ ﺧﻮد و ﻫﻤﺴﺮش را ﺑﺎزآﻓﺮﻳﻨﻲ ﻣﻲ ﻛﻨﺪ و ﺑﺎ ﺧﻠﻖ روش ﻫﺎي ﺗﺎزه اي در ﻧﺤﻮة رواﻳﺖ و ﺷﺨﺼﻴﺖ ﭘﺮدازي و ﮔﻔﺖ وﮔﻮﻫﺎي ﺷﺨﺼﻴﺖ ﻫﺎ، اﺛﺮي ﻣﺎﻧﺪﮔﺎر و ﺑﺪﻳﻊ ﻣﻲ آﻓﺮﻳﻨﺪ. او اوﺿﺎع ﺳﻴﺎﺳﻲ و اﺟﺘﻤﺎﻋﻲ ﻋﺼﺮ ﺧﻮﻳﺶ را ﺑﻪ ﺷﻜﻞ ﻧﻤﺎدﻳﻦ و ﺑﺎ زﺑﺎﻧﻲ ﻫﻨﺮي در ﻗﺎﻟﺐ رﻣﺎن رواﻳﺖ ﻣﻲ ﻛﻨﺪ و واﻗﻌﻴﺖ ﺗﺎرﻳﺨﻲ را ﺑﺎ ﺗﺨﻴﻞ ﻗﻮي ﺧﻮﻳﺶ ﺑﻪ واﻗﻌﻴﺖ داﺳﺘﺎﻧﻲ ﺗﺒﺪﻳﻞ ﻣﻲ ﻛﻨﺪ. ﻗﻬﺮﻣﺎن رﻣﺎن، اﻧﺴﺎن ﻣﺴ ﻠﻪﺌداري اﺳﺖ ﻛﻪ در ﭼﺎﻟﺶ ﺳﻨﺖ و ﻣﺪرﻧﻴﺘﻪ ﮔﺮﻓﺘﺎر اﺳﺖ. ﺷﺨﺼﻴﺖ ﻗﻬﺮﻣﺎﻧﺎن ﺑﻴﺸﺘﺮ در ﻣﻴﺎن ﮔﻔﺖ وﮔﻮﻫﺎ و ﻣﺠﺎدﻟﻪ ﻫﺎي آﻧﺎن ﺑﺮوز ﻣﻲ ﻳﺎﺑﺪ و رﻣﺎن ﺑﻴﺸﺘﺮ ﮔﺰارﺷﮕﺮ اﻧﺪﻳﺸﻪ ﻫﺎي آﻧﺎن اﺳﺖ ﺗﺎ رﻓﺘﺎرﻫﺎﻳﺸﺎن. اﻳﻦ اﻧﺪﻳﺸﻪ ﻫﺎي آرﻣﺎﻧﻲ ﺑﺎ ﺑﻴﺎن زﻳﺒﺎﻳﻲ ﻃﺮح ﻣﻲ ﺷﻮد. ﻛﻠﻴﺪواژه: ﻫﺎﻧﺎدر اﺑﺮاﻫﻴﻤﻲ، ﻳﻚ ﻋﺎﺷﻘﺎﻧﺔ آرام، ﺷﺨﺼﻴﺖ و ﺷﺨﺼﻴﺖ ﭘﺮدازي . ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ *اﺳﺘﺎدﻳﺎر زﺑﺎن و ادﺑﻴﺎت ﻓﺎرﺳﻲ، داﻧﺸﮕﺎه ﭘﻴﺎمﻧﻮر. [email protected] :درﻳﺎﻓﺖ ﻣﻘﺎﻟﻪ // :ﭘﺬﻳﺮش // ﻓﺼﻠﻨﺎﻣﻪ ﺗﺨﺼﺼﻲ ﻣﻄﺎﻟﻌﺎت داﺳﺘﺎﻧﻲ، ﺳﺎلدوم ، ﺷﻤﺎره ، ﻮمﺳﺑﻬﺎر ﻣﻘﺪﻣﻪ ﺷﺨﺼﻴﺖ ﭘﺮدازي ﻳﻜﻲ از ﻫﻨﺮﻫﺎي اﺻﻠﻲ رﻣﺎن - ﻧﻮﻳﺴﺎن ﺑﺰرگ اﺳﺖ ﻛﻪ ﻣﻮﺟﺐ آﻓﺮﻳﻨﺶ آﺛﺎرﺑﺮﺟﺴﺘﻪ و ﺳﺒﺐ ﺟﺎوداﻧﮕﻲ آن آﺛﺎر ﻣﻲ ﺷﻮد. ﺑﺎ ﭘﻴﺪاﻳﺶ ﻣﻜﺘﺐ ﻫﺎي ﻣﺨﺘﻠﻒ ادﺑﻲ، ﻧﻘﺶ و ﺗﺄﺛﻴﺮ ﺷﺨﺼﻴﺖ در داﺳﺘﺎن، ﺻﻮرت ﻫﺎي ﮔﻮﻧﺎﮔﻮﻧﻲ ﻣﻲﻳﺎﺑﺪ. ﺷﺨﺼﻴﺖ ، ﻫﻤﺔ داﺳﺘﺎن اﺳﺖ و داﺳﺘﺎن ﺑﺪون ﺷﺨﺼﻴﺖ ﻫﻮﻳﺖ ﻧﻤﻲ ﻳﺎﺑﺪ. در ﺗﻌﺮﻳﻒ ﺷﺨﺼﻴﺖ و ﺷﺨﺼﻴﺖ ﭘﺮدازي ﮔﻔﺘﻪاﻧﺪ: »اﺷﺨﺎص ﺳﺎﺧﺘﻪ ﺷﺪه اي )ﻣﺨﻠﻮﻗﻲ( را ﻛﻪ در داﺳﺘﺎن و ﻧﻤﺎﻳﺸﻨﺎﻣﻪ و ... ﻇﺎﻫﺮ ﻣﻲ ﺷﻮﻧﺪ، ﺷﺨﺼﻴﺖ ﻣﻲ ﻧﺎﻣﻨﺪ. ﺷﺨﺼﻴﺖ در اﺛﺮ رواﻳﺘﻲ ﻳﺎ ﻧﻤﺎﻳﺸﻲ، ﻓﺮدي اﺳﺖ ﻛﻪ ﻛﻴﻔﻴﺖ رواﻧﻲ و اﺧﻼﻗﻲ او، در ﻋﻤﻞ او و آﻧﭽﻪ ﻣﻲ ﮔﻮﻳﺪ و ﻣﻲ ﻛﻨﺪ، وﺟﻮد داﺷﺘﻪ ﺑﺎﺷﺪ. ﺧﻠﻖ ﭼﻨﻴﻦ ﺷﺨﺼﻴﺖ ﻫﺎﻳﻲ را ﻛﻪ ﺑﺮاي ﺧﻮاﻧﻨﺪه در ﺣﻮزة داﺳﺘﺎن ﺗﻘﺮﻳﺒﺎً ﻣﺜﻞ اﻓﺮاد واﻗﻌﻲ ﺟﻠﻮه ﻣﻲﻛﻨﻨ ﺪ، ﺷﺨﺼﻴﺖ ﭘﺮدازي ﻣﻲ ﺧﻮاﻧﻨﺪ«. )ﻣﻴﺮﺻﺎدﻗﻲ، : ـ83( در ﺗﺎرﻳﺦ ﻧﻘﺪ ادﺑﻲ، ﺷﺎﻳﺪ ﻗﺪﻳﻤﻲ ﺗﺮﻳﻦ ﻧﻈﺮﻳﺔ ﻣﺴﺘﻘﻞ درﺑﺎرة ﺷﺨﺼﻴﺖ، ﻧﻈﺮﻳﺔ ارﺳﻄﻮ ﺑﺎﺷﺪ. ارﺳﻄﻮ ﺷﺨﺼﻴﺖ را ﺟﺰﺋﻲ از ﺗﺮاژدي ﻣﻲ داﻧﺴﺖ و ﺑﺮاي اﺷﺨﺎﺻﻲ ﻛﻪ در ﺻﺤﻨﻪ ﺑﺎزي ﻣﻲﻛﻨﻨﺪ ، ارزش زﻳﺎدي ﻗﺎﺋﻞ ﺑﻮد و ﺳﻴﺮت و ﺧﺼﻠﺖ آﻧﻬﺎ را ﻧﺘﻴﺠﺔ ﻛﺮدارﺷﺎن ﻣﻲداﻧﺴﺖ. در ﻗﺮن ﻫﻔﺪﻫﻢ ﻣﻄﺎﻟﻌﻪ درﺑﺎرة ﺷﺨﺼﻴﺖ ﺑﻪ اوج ﺧﻮد رﺳﻴﺪ. از اواﺧﺮ ﻗﺮن ﻫﺠﺪﻫﻢ اﻧﺴﺎن آرام آرام در ﻣﺮﻛﺰ ﺗﻮﺟﻪ ﻗﺮار ﮔﺮﻓﺖ و اﻧﺴﺎن ﻣﺪاري ﺟﺎﻳﮕﺎه وﻳﮋه اي ﻳﺎﻓﺖ. اﻳﻦ اﻣﺮ ﺑﺮ رﻣﺎن ﻧﻮﻳﺴﻲ ﺗﺄﺛﻴﺮ ﻣﺴﺘﻘﻴﻤﻲ داﺷﺖ و ﻧﻮﻳﺴﻨﺪﮔﺎﻧﻲ ﻣﺎﻧﻨﺪ ﻓﻠﻮﺑﺮ، اﻟﻴﻮت و داﺳﺘﺎﻳﻔﺴﻜﻲ ﺑﻪ ﻃﻮر ﺧﺎص ﺑﻪ ﺷﺨﺼﻴﺖ ﭘﺮدازي ﺗﻮﺟﻪ ﻛﺮدﻧﺪ و ﭘﺲ از آﻧﻬﺎ ﻧﻴﺰﺷﺨﺼﻴﺖ ﭘﺮدازي در زﻣﺎن ﻫﻨﺮي ﺟﻴﻤﺰ، ﺑﻪ اوج ﺧﻮد رﺳﻴﺪ. ﺟﻴﻤﺰ در رﻣﺎنﻫﺎي ﺧﻮد ﺑﻪ ﺑﺎزﺳﺎزي ﺣﺎﻻت دروﻧﻲ و ذﻫﻨﻲ اﻓﺮاد ﺗﻮﺟﻪ ﻛﺮد و ﺷﺨﺼﻴﺖ و ﻛﻨﺶ را ﻣﺘﺄﺛﺮ از ﻳﻜﺪﻳﮕﺮ داﻧﺴﺖ. ﻧﻮﻳﺴﻨﺪﮔﺎن ﻗﺮن ﺑﻴﺴﺘﻢ ﻣﻴﺮاث ارزﺷﻤﻨﺪ ﺟﻴﻤﺰ را ﺑﻪ اوج ﺷﻜﻮﻓﺎﻳﻲ ﺧﻮد رﺳﺎﻧﺪﻧﺪ. )اﺧﻮت، :130ـ127( ﻗﻬﺮﻣﺎﻧﺎن و ﺷﺨﺼﻴﺖ ﻫﺎي داﺳﺘﺎﻧﻲ ﻛﺴﺎﻧﻲ ﻫﺴﺘﻨﺪ ﻛﻪ ﺑﺎ اﻋﻤﺎل و ﮔﻔﺘﺎر ﺧﻮد داﺳﺘﺎن را ﺑﻪ وﺟﻮد ﻣﻲ آورﻧﺪ و ﺑﻪ آﻧﭽﻪ ﻣﻲ ﻛﻨﻨﺪ »ﻋﻤﻞ« و ﺑﻪ آﻧﭽﻪ ﻣﻲ ﮔﻮﻳﻨﺪ »ﮔﻔﺘﺎر« ﮔﻔﺘﻪ ﻣﻲ .ﺷﻮد)ﺷﻤﻴﺴﺎ، : (»ﺑﻴﺸﺘﺮ ﻧﻈﺮﻳﻪ ﭘﺮدازان ادﺑﻲ ﺑﺮ اﻳﻦ اﻋﺘﻘﺎداﻧﺪ ﻛﻪ ﺷﺨﺼﻴﺖ اﺳﺎﺳﻲ ﺗﺮﻳﻦ رﻛﻦ ﻳﻚ داﺳﺘﺎن اﺳﺖ... ﺷﺨﺼﻴﺖ ﻫﺎ ﺑﺎر اﺻﻠﻲ داﺳﺘﺎن را ﺑﺮ دوش ﻣﻲ ﻛﺸﻨﺪ. ﺑﺎ ﻛﻨﺶ ﻫﺎ، دﻳﺎﻟﻮگ ﻫﺎ و ﺗﻚﮔﻮﻳﻲ ﻫﺎي آﻧﻬﺎﺳﺖ ﻛﻪ ﻫﻢ ﺧﻮدﺷﺎن ﺳﺎﺧﺘﻪ ﻣﻲﺷﻮﻧﺪ و ﻫﻢ رواﻳﺖ ﭘﻴﺶ ﻣﻲ رود و رﺧﺪادﻫﺎي ﻣﺘﻨﺎﺳﺐ ﺑﺎ ﻓﺮاﻳﻨﺪ داﺳﺘﺎن ﺷﻜﻞ ﻣﻲ ﮔﻴﺮﻧﺪ )ﺑﻲ .«ﻧﻴﺎز، :70ـ69( ﻣﻮﻓﻘﻴﺖ ﻳﻚ داﺳﺘﺎن ﺑﻴﺶ از ﻫﺮ اﻣﺮي در ﮔﺮوي ﺗﻮاﻧﺎﻳﻲ داﺳﺘﺎن ﻧﻮﻳﺲ در ﺗﺮﺳﻴﻢ اﺷﺨﺎص داﺳﺘﺎن و ﺷﺨﺼﻴﺖ ﺑﺨﺸﻴﺪن ﺑﻪ آﻧﻬﺎﺳﺖ. اﺑﺮاﻫﻴﻤﻲ در ﻳﻚ ﻋﺎﺷﻘﺎﻧﺔ آرام، ﺑﺎ ﺧﻠﻖ ﺷﺨﺼﻴﺖ ﻫﺎي ﺗﺎزه اﺛﺮي ﺟﺎوداﻧﻪ آﻓﺮﻳﺪه اﺳﺖ. اﻳﻦ ﻣﻘﺎﻟﻪ درﺻﺪد اﺳﺖ ﻛﻪ اﻧﻮاع ﺷﺨﺼﻴﺖ و روش ﻫﺎي ﺷﺨﺼﻴﺖ ﭘﺮدازي را در اﻳﻦ رﻣﺎن ﺑﺮرﺳﻲ ﻛﻨﺪ. روش ﭘﮋوﻫﺶ روش ﭘﮋوﻫﺶ اﻳﻦ ﻣﻘﺎﻟﻪ، روش ﺗﻮﺻﻴﻔﻲ - ،ﺗﺤﻠﻴﻠﻲﺑﺮ ﭘﺎﻳﺔ ﻣﻄﺎﻟﻌﺎت ﻛﺘﺎﺑﺨﺎﻧﻪ اي اﺳﺖ. ﭘﺲ از ﺑﺤﺚ ﺷﺨﺼﻴﺖ و ﺷﺨﺼﻴﺖﭘﺮدازي در رﻣﺎن ﻳﻚ ﻋﺎﺷﻘﺎﻧﺔ آرام ﻛﻮﺗﺎﻫﻲ درﺑﺎرة زﻧﺪﮔﻲ و آﺛﺎر ﻧﺎدر اﺑﺮاﻫﻴﻤﻲ، اﻧﻮاعﺷﺨﺼﻴﺖ و روش ﻫﺎي ﺷﺨﺼﻴﺖ ﭘﺮدازي در اﻳﻦ رﻣﺎن ﺗﺤﻠﻴﻞ ﺧﻮاﻫﻨﺪ ﺷﺪ. ﭘﻴﺸﻴﻨﺔ ﭘﮋوﻫﺶ درﺑﺎرة آﺛﺎر ﻣﺘﻨﻮع ﻧﺎدر اﺑﺮاﻫﻴﻤﻲ، ﭘﮋوﻫﺸﮕﺮان ﻣﻌﺎﺻﺮ ﻧﻈﺮات ﻣﺘﻨﻮع و ﮔﻮﻧﺎﮔﻮﻧﻲ ﻣﻄﺮح ﻛﺮده اﻧﺪ ﻛﻪ ﻧﺸﺎﻧﮕﺮ ﮔﺴﺘﺮدﮔﻲ ﺳﻄﺢ ﻣﺨﺎﻃﺒﺎن و اﻫﻤﻴﺖ ﻛﺎرﻫﺎي اوﺳﺖ. ﺑﻪ ﻃﻮر ﻣﺸﺨﺺ در ﻧﻘﺪ داﺳﺘﺎن ﻫﺎي او دو ﻣﻘﺎﻟﺔ ﻣﻬﻢ ﻣﻨﺘﺸﺮ ﺷﺪه اﺳﺖ: . ﻣﻘﺎﻟﺔ»ﻧﻘﺪ رواﻳﺖ ﺷﻨﺎﺧﺘﻲ ﺳﻪ داﺳﺘﺎن ﻛﻮﺗﺎه اﺑﺮاﻫﻴﻤﻲ« ﻧﻮﺷﺘﺔ ﻣﻬﻴﺎر ﻋﻠﻮي ﻣﻘﺪم و ﺧﺎﻧﻢ ﭘﻮرﺷﻬﺮام، ﺑﻪ ﺑﺮرﺳﻲ رواﻳﺖ در ﺳﻪ داﺳﺘﺎن ﻛﻮﺗﺎه ﺧﺎﻧﻪاي ﺑﺮاي ﺷﺐ، دﺷﻨﺎم و ﺻﺪا ﻛﻪ ﻣﻲ ﭘﻴﭽﺪ ﻣﻲ ﭘﺮدازد. . ﻣﻘﺎﻟﺔ»ﺧﻮاﻧﺶ ﺳﺎﺧﺘﺎرﮔﺮاﻳﺎﻧﻪ از داﺳﺘﺎن ﻛﻼغﻫﺎ ي اﺑﺮاﻫﻴﻤﻲ« ﻧﻮﺷﺘﺔ ﺧﺎﻧﻢ ﭘﻮرﺷﻬﺮام ﻧﻴﺰ ﺑﺎ ﻛﺎرﺑﺮد ﺷﻴﻮه ﻫﺎي ﺟﺪﻳﺪ ﺗﺤﻠﻴﻞ داﺳﺘﺎن، ﻧﻘﺪ رواﻳﺘﻲ و اﻟﮕﻮي ﻛﻨﺶ ﮔﺮ، ﻳﻜﻲ از داﺳﺘﺎنﻫﺎ ي ﺑﺮﺗﺮ اﺑﺮاﻫﻴﻤﻲ را ﺑﺮرﺳﻲ و ﺗﺤﻠﻴﻞ ﻛﺮده اﺳﺖ. ﺗﺎﻛﻨﻮن درﺑﺎرة ﻧﻘﺪ و ﺑﺮرﺳﻲ ﻳﻚ ﻋﺎﺷﻘﺎﻧﺔ آرام ﭘﮋوﻫﺸﻲ اﻧﺠﺎم ﻧﺸﺪه اﺳﺖ. زﻧﺪﮔﻲ و آﺛﺎر اﺑﺮاﻫﻴﻤﻲ ﻧﺎدر اﺑﺮاﻫﻴﻤﻲ ﻧﻮﻳﺴﻨﺪه، ﻓﻴﻠﻢ ﻧﺎﻣﻪ ﻧﻮﻳﺲ و ﺳﻴﻨﻤﺎﮔﺮ اﻳﺮاﻧﻲ، در ﭼﻬﺎردﻫﻢ ﻓﺮوردﻳﻦ ، در ﺗﻬﺮان ﺑﻪدﻧﻴﺎ آﻣﺪ. ﺗﺤﺼﻴﻼت ﻣﻘﺪﻣﺎﺗﻲ را در اﻳﻦ ﺷﻬﺮ ﮔﺬراﻧﺪ و ﭘﺲ از ﮔﺮﻓﺘﻦ دﻳﭙﻠﻢ ادﺑﻲ از دﺑﻴﺮﺳﺘﺎن داراﻟﻔﻨﻮن، ﺑﻪ داﻧﺸﻜﺪة ﺣﻘﻮق وارد ﺷﺪ. اﻣﺎ ﭘﺲ از دو ﺳﺎل اﻳﻦ رﺷﺘﻪ را رﻫﺎ ﻛﺮد و ﺳﭙﺲ ﻣﺪرك ﻛﺎرﺷﻨﺎﺳﻲ اش را در رﺷﺘﺔ زﺑﺎن و ادﺑﻴﺎت اﻧﮕﻠﻴﺴﻲ ﮔﺮﻓﺖ. او ﭘﻴﺶ از آﻧﻜﻪ ﻧﻮﺷﺘﻦ را ﺑﻪ ﻋﻨﻮان ﻛﺎر اﺻﻠﻲ ﺧﻮد ﺑﺮﮔﺰﻳﻨﺪ، ﻛﺎرﻫﺎي زﻳﺎدي اﻧﺠﺎم داده اﺳﺖ ﻛﻪ ﻛﻤﻚ ﻛﺎرﮔﺮي ﺗﻌﻤﻴﺮﮔﺎه ﺳﻴﺎر در ﺗﺮﻛﻤﻦ ﺻﺤﺮا، ﻛﺎرﮔﺮي ﭼﺎﭘﺨﺎﻧﻪ، ﺻﻔﺤﻪ ﺑﻨﺪي روزﻧﺎﻣﻪ و ﻛﺎرﻫﺎي دﻳﮕﺮ ﭼﺎپ، ﺗﺤﻮﻳﻞ داري ﺑﺎﻧﻚ، ﻣﻴﺮزاﻳﻲ ﻳﻚ ﺣﺠﺮة ﻓﺮش در ﺑﺎزار و ﺑﺎﻷﺧﺮه ﻣﺘﺮﺟﻤﻲ و وﻳﺮاﺳﺘﺎري و ﭼﺎپ ﻣﻘﺎﻟﻪ ﻫﺎي اﻳﺮان ﺷﻨﺎﺧﺘﻲ، ﻓﻴﻠﻢﺳﺎزي ﻣﺴﺘﻨﺪ و ﺳﻴﻨﻤﺎﻳﻲ و ﺗﺪرﻳﺲ در داﻧﺸﮕﺎه ﺑﺨﺸﻲ از آﻧﻬﺎﺳﺖ. )ﻣﻴﺮﺻﺎدﻗﻲ، :264ـ263( اﺑﺮاﻫﻴﻤﻲ در1341 ، در ﺳﻦ26 ﺳﺎﻟﮕﻲ ﺑﺎاﻧﺘﺸﺎر ﻧﺨﺴﺘﻴﻦ داﺳﺘﺎﻧﺶ ﺑﻪ ﻧﺎم ﺧﺎﻧﻪاي ﺑﺮاي ﺷﺐ ﺑﻪ ﺟﺮﮔﺔ ﻧﻮﻳﺴﻨﺪﮔﺎن اﻳﺮاﻧﻲ ﭘﻴﻮﺳﺖ و ﺗﺎ ﺧﺮدادﻣﺎه ﻛﻪ در ﺗﻬﺮان درﮔﺬﺷﺖ، آﺛﺎر داﺳﺘﺎﻧﻲ وﻏﻴﺮداﺳﺘﺎﻧﻲ ﻣﺘﻌﺪدي ﺧﻠﻖ ﻛﺮد. او ﻗﺒﻞ از اﻧﻘﻼب ﺑﻪ ﻛﺎﻧﻮن ﻧﻮﻳﺴﻨﺪﮔﺎن اﻳﺮان ﭘﻴﻮﺳﺖ و ﻋﻼوه ﺑﺮ ﻛﺎرﻫﺎي ﻫﻨﺮي در ﻣﺴﺎﺋﻞ ﺳﻴﺎﺳﻲ و اﺟﺘﻤﺎﻋﻲ ﻧﻴﺰ ﻧﻘﺶ اﻳﻔﺎ ﻛﺮد. ﺑﻌﺪ از اﻧﻘﻼب اﺳﻼﻣﻲ ﻧﻴﺰ آﺛﺎر او رﻧﮓ و ﺑﻮي ﻣﺬﻫﺒﻲ و ﻋﺮﻓﺎﻧﻲ ﺑﻴﺸﺘﺮي ﻳﺎﻓﺖ. ﮔﺮاﻳﺸﺎت ﻋﺮﻓﺎﻧﻲ او در آﺛﺎري ﭼﻮن ﺻﻮﻓﻴﺎﻧﻪ ﻫﺎ و ﻋﺎرﻓﺎﻧﻪو ﻫﺎ ﻣﺮدي در ﺗﺒﻌﻴﺪ اﺑﺪي )داﺳﺘﺎن زﻧﺪﮔﻲ ﻣﻼﺻﺪرا( ﺑﻴﺸﺘﺮ ﻧﻤﺎﻳﺎن اﺳﺖ و رﻣﺎن ﻳﻚ ﻋﺎﺷﻘﺎﻧﺔ آرام ﻧﻴﺰ ﮔﺰارﺷﻲ ﻏﻴﺮﻣﺴﺘﻘﻴﻢ از اﻳﻦ ﺗﺤﻮل روﺣﻲ اوﺳﺖ. دوره اي ﻛﻪ اﺑﺮاﻫﻴﻤﻲ ﭘﺎ ﺑﻪ ﻋﺮﺻﺔ داﺳﺘﺎن ﻧﻮﻳﺴﻲ ﻧﻬﺎد، دوران داﺳﺘﺎ ن ﻫﺎي اﺟﺘﻤﺎﻋﻲ ﺑﻮد. ﻧﻮﻳﺴﻨﺪﮔﺎن و ﺷﺎﻋﺮان دردﻣﻨﺪ و ﺟﺎﻣﻌﻪ ﮔﺮا ﺑﻪ ﻣﻮﺿﻮﻋﺎت اﺟﺘﻤﺎﻋﻲ ﺗﻮﺟﻪ وﻳﮋه اي داﺷﺘﻨﺪ. ﺑﻌﻀﻲ از ﻣﻨﺘﻘﺪان، داﺳﺘﺎن ﻫﺎي آﻏﺎزﻳﻦ او را ﻓﺎﻗﺪ ﺳﻴﺮ ﻣﻨﻄﻘﻲ و اﺳﺘﺨﻮان ﺑﻨﺪي دﻗﻴﻖ داﻧﺴﺘﻪ اﻧﺪ و ﻧﻮﺷﺘﻪ اﻧﺪ ﻛﻪ داﺳﺘﺎن ﻫﺎي او از ﻧﻈﺮﺳﺎﺧﺘﻤﺎن ﻓﺼﻠﻨﺎﻣﻪ ﺗﺨﺼﺼﻲ ﻣﻄﺎﻟﻌﺎت داﺳﺘﺎﻧﻲ، ﺳﺎلدوم ، ﺷﻤﺎره ، ﻮمﺳﺑﻬﺎر وﻳﺮان اﺳﺖ. او ﺑﺎ ﺗﺰﺋﻴﻦ ﻧﺜﺮ ﻣﻲ ﺧﻮاﻫﺪ ﺑﺮاي ﭘﻨﻬﺎن ﻛﺮدن ﺿﻌﻒ ﻫﺎي ﺑﻨﻴﺎدﻳﻦ ﻗﺼﻪ ﻧﻮﻳﺴﻲ ﺧﻮﻳﺶ ﺳﺮﭘﻮش ﺑﻨﻬﺪ. )ﻣﻴﺮﻋﺎﺑﺪﻳﻨﻲ، :( اﻣﺎ ﺳﺘﺎﻳﺸﮕﺮان اﺑﺮاﻫﻴﻤﻲ، ﻧﺜﺮ او را از اﻳﻦ ﻋﻴﻮب ﻣﺒﺮا داﻧﺴﺘﻪ اﻧﺪ: »ﺑﻌﻀﻲ از ﻗﺼﻪ ﻫﺎي اﺑﺮاﻫﻴﻤﻲ ﺿﻤﻦ ﺣﻔﻆ ارزش ﻫﺎي ﻫﻨﺮي، داراي ﺟﻨﺒﺔ ﻧﻴﺮوﻣﻨﺪ آﻣﻮزش و ﭘﺮورش اﺳﺖ ﺑﻪ ﻃﻮري ﻛﻪ ﻣﻲ ﺗﻮان آﻧﻬﺎ را ﺗﺪرﻳﺲ ﻛﺮد... ﻧﺜﺮ او ﺗﻤﺎﻳﻠﻲ ﺑﻪ ﺧﻮش آﻫﻨﮕﻲ و ﻃﻨﻴﻦ ﻛﻼﺳﻴﻚ دارد، اﻳﻦ ﺣﺎﻟﺖ را ﻧﻮﻳﺴﻨﺪه ﺑﺎ روﺣﻴﺔ ﺷﺎﻋﺮاﻧﻪ اي ﺗﺮﺻﻴﻊ ﻛﺮده اﺳﺖ و ﺟﻬﺪ او دادن آﻫﻨﮓ ﻃﺒﻴﻌﻲ ﺑﻪ ﻗﺼﻪ ﻫﺎﻳﻲ اﺳﺖ ﻛﻪ اﻏﻠﺐ ﺻﻮرت ﺗﻌﻠﻴﻢ و ﺗﻨﻘﻴﺪ ﺧﻴﺮ و ﺷﺮ دارﻧﺪ«. )ﺳﭙﺎﻧﻠﻮ، :121ـ120( آﺧﺮﻳﻦ اﺛﺮ داﺳﺘﺎﻧﻲ او ﻳﻌﻨﻲﻳﻚ ﻋﺎﺷﻘﺎﻧﺔ آرام، اﺛﺮي ﻣﺘﺮﻗﻲ و ﭘﻴﺸﺮﻓﺘﻪ در ﻋﺮﺻﺔ داﺳﺘﺎن ﻧﻮﻳﺴﻲ ﭘﺲ از اﻧﻘﻼب ﻣﺤﺴﻮب ﻣﻲ ﺷﻮد. اﺑﺮاﻫﻴﻤﻲ در اﻳﻦ اﺛﺮ ﻛﻪ ﮔﻮﻳﻲ زﻧﺪﮔﻲ و ﺷﺨﺼﻴﺖ ﺧﻮد و ﻫﻤﺴﺮش را ﺑﺎزآﻓﺮﻳﻨﻲ ﻣﻲ ﻛﻨﺪ، ﺑﺎ ﺧﻠﻖ روش ﻫﺎي ﺗﺎزه اي در ﻧﺤﻮة رواﻳﺖ، دﺳﺘﻮر زﺑﺎن داﺳﺘﺎن و ﺷﺨﺼﻴﺖ ﭘﺮدازي اﺛﺮي ﺑﺪﻳﻊ ﻣﻲ آﻓﺮﻳﻨﺪ . اﺑﺮاﻫﻴﻤﻲ زﻧﺪﮔﻲ ﺳﺨﺖ و ﭘﺮدرد و رﻧﺠﻲ را ﭘﺸﺖ ﺳﺮ ﮔﺬاﺷﺖ. دردﻫﺎي اﺟﺘﻤﺎﻋﻲ و دﻏﺪﻏﻪ ﻫﺎي اﻧﺴﺎﻧﻲ و ﻋﺸﻖ او در ﻃﻮل زﻧﺪﮔﻲ اش ﺳﺮﭼﺸﻤﺔ ﺣﻴﺎت و ﺣﺮﻛﺖ او ﺑﻮد. او در ﺳﺎلﭘﺎﻳﺎن زﻧﺪﮔﻲ اش از ﺑﻴﻤﺎري ﺳﺮﻃﺎن رﻧﺞ ﻣﻲ ﺑﺮد و در .ﺳﺎﻟﮕﻲ در ﺗﻬﺮان درﮔﺬﺷﺖ ﺳﺎﺧﺘﺎر ﻛﻼن ﻳﻚ ﻋﺎﺷﻘﺎﻧﺔ آرام اﺑﺮاﻫﻴﻤﻲ در اﻳﻦ رﻣﺎن ﺑﺎ اﺷﺎرات ﻣﻜﺮر ﺑﻪ ﺣﻮادث ﺗﺎرﻳﺨﻲ و زﻣﺎن ﻫﺎ و ﻣﻜﺎن ﻫﺎي ﻣﺸﺨﺺ و ﺷﺨﺼﻴﺖ ﻫﺎي واﻗﻌﻲ ﻣﻌﺎﺻﺮ ﺟﻨﺒﺔ ﺗﺎرﻳﺨﻲ و اﺟﺘﻤﺎﻋﻲ اﺛﺮ را ﻛﺎﻣﻼً ﺑﺮﺟﺴﺘﻪ ﻛﺮده اﺳﺖ. ﻗﺒﻞ از وي، ﺳﻴﻤﻴﻦ داﻧﺸﻮر در رﻣﺎن ﺟﺰﻳﺮة ﺳﺮﮔﺮداﻧﻲ اﻏﻠﺐ از ﺣﻮادﺛﻲ ﺑﺤﺚ ﻣﻲ ﻛﻨﺪ ﻛﻪ در ﺗﺎرﻳﺦ ﺳﻴﺎﺳﻲ، اﺟﺘﻤﺎﻋﻲ و ﻓﺮﻫﻨﮕﻲ ﻣﻌﺎﺻﺮ ﻛﺸﻮر ﻣﺎ ﻋﻤﻼً رخ داده اﺳﺖ. »در ﺧﻠﻖ آﺛﺎري از اﻳﻦ دﺳﺖ ﻛﻪ ارﺗﺒﺎط ﺗﻨﮕﺎﺗﻨﮕﻲ ﺑﺎ واﻗﻌﻴﺖﻫﺎ ي ﺑﻴﺮوﻧﻲ و ﻋﻴﻨﻲ ﺟﺎﻣﻌﻪ دارﻧﺪ، ﻫﻤﻮاره ﺑﺎﻳﺪ راه و ﺳﻴﺎﻗﻲ را ﺑﺮﮔﺰﻳﺪ ﻛﻪ ﺗﻨﻬﺎ رد ﭘﺎي ﻣﺤﻮ و ﻛﻤﺮﻧﮕﻲ از ﺗﺎرﻳﺦ را در ﺧﻮد و ﺑﺎ ﺧﻮد داﺷﺘﻪ ﺑﺎﺷﺪ. ﺧﻠﻖ ﭼﻨﻴﻦ آﺛﺎري، ﺑﻪ ﻟﺤﺎظ ادﺑﻲ، ﺧﻄﺮي ﺑﺰرگ ﺑﺮاي ﻧﻮﻳﺴﻨﺪة رﻣﺎن ﻣﻲﺗﻮاﻧﺪ ﺑﻪ ﺣﺴﺎب ﺑﻴﺎﻳﺪ؛ ﭼﺮا ﻛﻪ ﻋﺪم ﺗﻌﺎدل ﻣﻴﺎن ﺗﺎرﻳﺦ و ﺷﻜﻞ ﻫﻨﺮي ﻗﺼﻪ و ﺳﻨﮕﻴﻨﻲ ﻣﻮرد اول ﺑﺮ دوﻣﻲ ﻫﻤﻮاره ﺑﻪ ﻋﻮاﻗﺐ ﻧﺎﻣﻄﻠﻮﺑﻲ ﻣﻲ اﻧﺠﺎﻣﺪ«. )ﺳﻴﻒ اﻟﺪﻳﻨﻲ، :( داﻧﺸﻮر درﺟﺰﻳﺮة ﺳﺮﮔﺮداﻧﻲ، از ﺧﻮد و ﻫﻤﺴﺮ و دوﺳﺘﺎﻧﺶ ﺑﻪ ﻃﻮر ﻣﺴﺘﻘﻴﻢ ﺳﺨﻦ ﻣﻲ ﮔﻮﻳﺪ وﻟﻲ اﺑﺮاﻫﻴﻤﻲ در اﻳﻦ رﻣﺎن ﺑﻪ ﻃﻮر ﻣﺴﺘﻘﻴﻢ از ﺧﻮد و ﻫﻤﺴﺮش ﺣﺮف ﻧﻤﻲ زﻧﺪ؛ اﻣﺎ او در ﭼﻬﺮة ﻗﻬﺮﻣﺎﻧﺎن اﺻﻠﻲ داﺳﺘﺎن، ﮔﻴﻠﻪ ﻣﺮد و ﻋﺴﻞ، زﻧﺪﮔﻲ و ﺷﺨﺼﻴﺖ ﺧﻮد و ﻫﻤﺴﺮش را ﺑﺎزآﻓﺮﻳﻨﻲ ﻛﺮده اﺳﺖ. اﻟﺒﺘﻪ او ﺑﻪ ﻣﺎﻧﻨﺪ داﻧﺸﻮر ﺑﻪ رﻣﺎن ﺟﻨﺒﺔ ﻧﻤﺎدﻳﻦ و ﺗﻤﺜﻴﻠﻲ ﻧﻴﺰ ﺑﺨﺸﻴﺪه اﺳﺖ و ﺣﻮادث ﺗﺎرﻳﺨﻲ را ﺑﻪ ﺷﻜﻠﻲ ﻫﻨﺮي ﺑﻴﺎن ﻛﺮده اﺳﺖ. ﻫﺮ دوي آﻧﺎن ﺑﺎ ﺑﻴﺎن ﻫﻨﺮي ﺧﻮﻳﺶ، اﻳﻦ ﺣﻮادث ﻣﻬﻢ را ﺑﻪ زﻳﺒﺎﺗﺮﻳﻦ وﺟﻪ ﺟﺎوداﻧﻪ ﻛﺮده اﻧﺪ و اوﺿﺎع ﺳﻴﺎﺳﻲ و اﺟﺘﻤﺎﻋﻲ را ﺑﻪ ﺷﻜﻞ ﻧﻤﺎدﻳﻦ و ﺑﺎ زﺑﺎﻧﻲ ﻫﻨﺮي و ادﺑﻲ ﺑﻪ ﮔﻮﻧﺔ ادﺑﻴﺎت داﺳﺘﺎﻧﻲ ﺑﻪ ﺗﺼﻮﻳﺮ ﻛﺸﻴﺪه اﻧﺪ و ﺑﺎ وﺟﻮد دارا ﺑﻮدن ﺟﻨﺒﻪ ﻫﺎي ﺗﺎرﻳﺨﻲ و اﺟﺘﻤﺎﻋﻲ، ﺟﻨﺒﺔ ﻫﻨﺮي و داﺳﺘﺎﻧﻲ آﺛﺎرﺷﺎن، ﺑﺮ ﺷﺨﺼﻴﺖ و ﺷﺨﺼﻴﺖﭘﺮدازي در رﻣﺎن ﻳﻚ ﻋﺎﺷﻘﺎﻧﺔ آرام ﻛﻠﻴﺖ اﺛﺮ ﻏﻠﺒﻪ دارد و اﮔﺮ ﻣﺨﺎﻃﺐ از اﻳﻦ ﺣﻮادثﺗﺎرﻳﺨﻲ ﻣﻄﻠﻊ ﻧﺒﺎﺷﺪ ﻧﻴﺰ ﻣﻲ ﺗﻮاﻧﺪ از ﺳﺎﺧﺘﺎر داﺳﺘﺎن ﻟﺬت ﺑﺒﺮد و درس زﻧﺪﮔﻲ و ﻋﺸﻖ ﺑﻴﺎﻣﻮزد. »اﻳﻦ ﺗﺨﻴﻞ اﺳﺖ ﻛﻪ واﻗﻌﻴﺖ واﻗﻌﻲ را ﺑﻪ واﻗﻌﻴﺖ داﺳﺘﺎﻧﻲ ﺗﺒﺪﻳﻞ ﻣﻲ ﻛﻨﺪ... داﺳﺘﺎن ﺑﻴﺸﺘﺮ از آﻧﻜﻪ ﺑﻴﺎن دﻗﻴﻖ واﻗﻌﻴﺖ ﺑﺮاي ﺗﺄﺛﻴﺮﮔﺬاردن ﺑﺮ ﻋﻘﻞ ﺑﺎﺷﺪ، ﺑﻪ آﻓﺮﻳﻨﺶ ﻓﻀﺎﻳﻲ ﺗﺨﻴﻠﻲ ﺑﺮاي اﻧﮕﻴﺰش ﺣﺲ ﺧﻮاﻧﻨﺪه ﺗﺄﻛﻴﺪ دارد. در ﻫﻤﺔ داﺳﺘﺎن ﻫﺎ اﺻﻞ ﺑﺮ اﻳﻦ اﺳﺖ ﻛﻪ ﺑﻪ ﺧﻮاﻧﻨﺪه اﻣﻜﺎن ﺣﺲ ﻛﺮدن ﺑﺪﻫﻨﺪ و در ﻣﺮﺣﻠﺔ دوم ﻣﻮﺟﺐ ﺗﻔﻜﺮ و ﺗﺄﻣﻞ آﻧﻬﺎ ﺷﻮﻧﺪ )ﺑﻲ .«ﻧﻴﺎز، :( اﺑﺮاﻫﻴﻤﻲ ﺗﻮاﻧﺴﺘﻪ اﺳﺖ واﻗﻌﻴﺖ ﺗﺎرﻳﺨﻲ را ﺑﺎﺗﺨﻴﻞ ﻗﻮي و زﺑﺎن ﻓﺎﺧﺮ ادﺑﻲ ﺧﻮﻳﺶ ﺑﻪ واﻗﻌﻴﺖ داﺳﺘﺎﻧﻲ ﺗﺒﺪﻳﻞ ﻛﻨﺪ و ﺣﻮادث اﺟﺘﻤﺎﻋﻲ دوران ﻣﻌﺎﺻﺮ را ﻛﻪ در ﺑﻌﻀﻲ ﻣﻮاﻗﻊ ﺑﺮاي ﻫﻤﺔ اﻓﺮاد ﻗﺎﺑﻞ ﻟﻤﺲ ﻧﻴﺴﺖ، ﺑﺮاي ﻧﺴﻞ اﻣﺮوز و آﻳﻨﺪﮔﺎن ﻣﺤﺴﻮس ﻛﻨﺪ و زﻣﻴﻨﺔ ﻋﺒﺮت آﻣﻮزي و درس ﮔﺮﻓﺘﻦ از ﺗﺠﺮﺑﻴﺎت دﻳﮕﺮان را ﻓﺮاﻫﻢ آورد. ﻗﻬﺮﻣﺎن رﻣﺎن، اﻧﺴﺎن ﻣﺴ ﻠﻪﺌداري اﺳﺖ ﻛﻪ در ﭼﺎﻟﺶ ﺳﻨﺖ و ﻣﺪرﻧﻴﺘﻪ ﮔﺮﻓﺘﺎر ﺷﺪه اﺳﺖ. او ﻣﺎﻧﻨﺪ ﺑﺴﻴﺎري از روﺷﻨﻔﻜﺮان و ﻣﺒﺎرزان ﻗﺒﻞ از اﻧﻘﻼب در ﻣﻴﺎن ﻣﻜﺎﺗﺐ ﻣﺨﺘﻠﻒ ﻓﻜﺮي، از آنرو ﻛﻪ ﻋﺪاﻟﺖ ﺧﻮاه و آزادﻣﻨﺶ اﺳﺖ، ﺗﻤﺎﻳﻼت ﭼﭗ ﺳﻮﺳﻴﺎﻟﻴﺴﺘﻲ دارد، اﻣﺎ ﭼﻮن در داﻣﻦ ﻣﺬﻫﺐ و ﺳﻨﺖﻫﺎي اﻳﺮاﻧﻲ رﺷﺪ ﻳﺎﻓﺘﻪ اﺳﺖ ﺑﺎ ﻣﺬﻫﺐ ﻧﻴﺰ ﺳﺮ ﺳﺘﻴﺰ ﻧﺪارد. او ﻣﺒﺎرز دردﻣﻨﺪي اﺳﺖ ﻛﻪ ﻣﺒﺎرزه را ﺑﺮاي ﻗﺪرت ﻃﻠﺒﻲ و ﺳﻮءاﺳﺘﻔﺎده ﺑﻪ ﻛﺎر ﻧﻤﻲ ﮔﻴﺮد ﺑﻠﻜﻪ ﺑﺎ ﻋﺸﻖ ﻋﻤﻴﻖ ﺑﻪ اﻧﺴﺎﻧﻴﺖ در ﺟﻬﺖ ﺗﺤﻘﻖ ارزش ﻫﺎي آرﻣﺎﻧﻲ ﺗﻼش ﻣﻲ ﻛﻨﺪ و ﻫﻴﭽﮕﺎه از ﻣﺮدم و ﺳﺮﻧﻮﺷﺖ آﻧﺎن ﻏﻔﻠﺖ ﻧﻤﻲ ﻛﻨﺪ. اﻳﻦ رﻣﺎن، ﻳﻚ رﻣﺎن ﺣﺎدﺛﻪ اي ﻧﻴﺴﺖ، ﺑﻠﻜﻪ رﻣﺎﻧﻲ ﻓﻠﺴﻔﻲ - ﻓﻜﺮي اﺳﺖ، ﺷﺨﺼﻴﺖ ﻫﺎي رﻣﺎن در ﻣﻴﺎن ﺣﻮادث ﺷﻜﻞ ﻧﻤﻲ ﮔﻴﺮﻧﺪ و ﺑﻴﺸﺘﺮ در ﻣﻴﺎن ﮔﻔﺖ وﮔﻮﻫﺎ و ﻣﺠﺎدﻟﻪ ﻫﺎ ﺑﺮوز ﻣﻲ ﻳﺎﺑﻨﺪ. داﺳﺘﺎن ﺑﻴﺸﺘﺮ ﮔﺰارﺷﮕﺮ اﻧﺪﻳﺸﻪ ﻫﺎي آﻧﺎن اﺳﺖ ﺗﺎ رﻓﺘﺎرﺷﺎن. در اﻳﻦ اﺛﺮ اﻧﺪﻳﺸﻪ ﻫﺎي آرﻣﺎﻧﻲ ﺑﺎ ﺑﻴﺎﻧﻲ زﻳﺒﺎ ﻧﻤﻮد ﻣﻲﻳﺎﺑﺪ. اﻟﺒﺘﻪ اﻳﻦ آرﻣﺎن ﮔﺮاﻳﻲ ﻣﺘﻌﺎﻟﻲ ﺑﻪ ﻣﻌﻨﻲ ﻏﻔﻠﺖ از واﻗﻌﻴﺎت زﻧﺪﮔﻲ و ﻣﺴﺎﺋﻞ روزﻣﺮه ﻧﻴﺴﺖ. اﻧﻮاع ﺷﺨﺼﻴﺖ ﺷﺨﺼﻴﺖ در داﺳﺘﺎن را ﻣﻲ ﺗﻮان از ﺟﻨﺒﻪ ﻫﺎي ﻣﺨﺘﻠﻒ ﺗﻘﺴﻴﻢ ﺑﻨﺪي ﻛﺮد. در ﻳﻚ ﻧﮕﺎه ﻛﻠﻲ اﻧﻮاع ﺷﺨﺼﻴﺖ از ﺳﻪ ﻧﻈﺮ ﻗﺎﺑﻞ ﺑﺮرﺳﻲ اﺳﺖ: . از ﻧﻈﺮ ﺳﺎﺧﺘﺎر رواﻳﻲ، ﺷﺨﺼﻴﺖ ﻫﺎي داﺳﺘﺎن ﻋﺒﺎرتاﻧﺪ از: ﺷﺨﺼﻴﺖ اﺻﻠﻲ و ﺷﺨﺼﻴﺖ ﻓﺮﻋﻲ. ﺷﺨﺼﻴﺖ ﻫﺎي اﺻﻠﻲ داﺳﺘﺎن ﺣﻮادث و وﻗﺎﻳﻊ داﺳﺘﺎن را ﺑﻪ ﭘﻴﺶ ﻣﻲ ﺑﺮﻧﺪ، در ﻛﻞ داﺳﺘﺎن ﺣﻀﻮر دارﻧﺪ و داﺳﺘﺎن ﺣﻮل ﻣﺤﻮر ﺷﺨﺼﻴﺖ آﻧﻬﺎ ﺷﻜﻞ ﮔﺮﻓﺘﻪ ﮔﺴﺘﺮش ﻣﻲ ﻳﺎﺑﺪ. ﺷﺨﺼﻴﺖ ﻫﺎي ﻓﺮﻋﻲ در ﺧﺪﻣﺖ ﺷﺨﺼﻴﺖ ﻫﺎي اﺻﻠﻲ ﻫﺴﺘﻨﺪ و ﺑﺎ وﺟﻮدي ﻛﻪ ﻧﻘﺶ ﻛﻤﺘﺮي در ﻛﻨﺶ ﻫﺎي داﺳﺘﺎﻧﻲ دارﻧﺪ اﻣﺎ ﺑﺮاي ﭘﻴﺸﺒﺮد ﻃﺮح و ﮔﺴﺘﺮش داﺳﺘﺎن و ﺗﻨﻮع ﺣﻮادث ﺿﺮوري اﻧﺪ. »ﺷﺨﺼﻴﺖ ﻓﺮﻋﻲ، داﺳﺘﺎن را رﻧﮓآﻣﻴﺰي ﻣﻲ ﻛﻨﺪ و ﺑﻪ داﺳﺘﺎن ﻋﻤﻖ و ﺑﺎﻓﺖ دﻗﻴﻖﺗﺮي ﻣﻲ ﺑﺨﺸﺪ و ﺑﻪ ﻛﺎرﻛﺮد و اﻫﻤﻴﺖ ﻗﻬﺮﻣﺎﻧﺎن اﺻﻠﻲ ﻛﻤﻚ ﻣﻲ .«ﻛﻨﺪ )ﺳﻴﮕﺮ، :( . از ﻧﻈﺮ ﺗﺤﻮل، ﺷﺨﺼﻴﺖ ﻫﺎي داﺳﺘﺎن ﻋﺒﺎرتﻧﺪ ااز: ﺷﺨﺼﻴﺖ ﻫﺎي اﻳﺴﺘﺎ و ﺷﺨﺼﻴﺖ ﻫﺎي ﭘﻮﻳﺎ. ﺷﺨﺼﻴﺖ اﻳﺴﺘﺎ در داﺳﺘﺎن ﺷﺨﺼﻴﺘﻲ اﺳﺖ ﻛﻪ ﺗﻐﻴﻴﺮ ﻧﻜﻨﺪ ﻳﺎ اﻧﺪك ﺗﻐﻴﻴﺮي را ﺑﭙﺬﻳﺮد. ﺷﺨﺼﻴﺖ ﻓﺼﻠﻨﺎﻣﻪ ﺗﺨﺼﺼﻲ ﻣﻄﺎﻟﻌﺎت داﺳﺘﺎﻧﻲ، ﺳﺎلدوم ، ﺷﻤﺎره ، ﻮمﺳﺑﻬﺎر ﭘﻮﻳﺎ ﺷﺨﺼﻴﺘﻲ اﺳﺖ ﻛﻪ ﭘﻲ درﭘﻲ و ﻣﺪاوم درداﺳﺘﺎن دﺳﺘﺨﻮش ﺗﻐﻴﻴﺮ و ﺗﺤﻮل ﺑﺎﺷﺪ. )ﻣﻴﺮﺻﺎدﻗﻲ، :94ـ93( ،در آﺛﺎر ﻛﻼﺳﻴﻚ، ﻋﻮاﻃﻒ و اﺣﺴﺎﺳﺎتزﻳﺮﺑﻨﺎي ﺷﺨﺼﻴﺖ را ﺗﺸﻜﻴﻞ ﻣﻲ دﻫﺪ. ﻋﻮاﻃﻒ از ﻧﻈﺮ ﭘﻴﺮوان اﻳﻦ ﻣﻜﺘﺐ، ﻧﻪ ﭘﺪﻳﺪه اي در ﺣﺎل ﺗﺤﻮل، ﺑﻠﻜﻪ ﭘﺪﻳﺪه اي اﻳﺴﺘﺎﺳﺖ ﻛﻪ از ازل ﺗﺎ ﺑﻪ اﺑﺪ ﻛﻴﻔﻴﺘﻲ ﻳﻜﺴﺎن داﺷﺘﻪ اﺳﺖ. در اﻳﻦ آﺛﺎر ﺷﺮاﻳﻂ ﺗﻜﻮﻳﻦ ﺷﺨﺼﻴﺖ ﻫﺎ ﻧﺎدﻳﺪه ﮔﺮﻓﺘﻪ ﻣﻲ .ﺷﻮد)دﻗﻴﻘﻴﺎن، : ( ،در ﻣﻘﺎﺑﻞ اﻳﻦ ﻣﻜﺘﺐ ادﺑﻲﻧﻮﻳﺴﻨﺪﮔﺎن رﺋﺎﻟﻴﺴﺖ ﺷﺨﺼﻴﺖ ﻫﺎي ﺧﻮد را ﻣﻮﺟﻮداﺗﻲ راﻛﺪ و اﻳﺴﺘﺎ ﺗﺼﻮر ﻧﻤﻲ ﻛﺮدﻧﺪ، ﺑﻠﻜﻪ ﺑﻪ ﻧﻴﺮوﻫﺎي ﺑﺎﻟﻘﻮة ﭘﻨﻬﺎن در ﻛﺎراﻛﺘﺮﻫﺎي ﺧﻮد اﻫﻤﻴﺖ ﺑﺴﻴﺎر ﻣﻲ دادﻧﺪ و ﻣﻲ ﻛﻮﺷﻴﺪﻧﺪ در ﺟﺮﻳﺎن ﺣﻮادث داﺳﺘﺎن، اﻳﻦ ﻧﻴﺮوﻫﺎ را ﺑﻪ ﻓﻌﻞ درآورﻧﺪ. )ﻫﻤﺎن: ( . ﺷﺨﺼﻫﺎي ﻴﺖ داﺳﺘﺎن از ﻧﻈﺮ ﺧﺼﻠﺖ دروﻧﻲ، ﻋﺒﺎرتاﻧﺪ از: ﺷﺨﺼﻴﺖ ﻫﺎي ﺳﺎده و ﺷﺨﺼﻴﺖ ﻫﺎي ﺟﺎﻣﻊ. اﺷﺨﺎص ﺳﺎده داﺳﺘﺎﻧﻲ را ﻣﻲ ﺗﻮان در ﻳﻚ ﺟﻤﻠﻪ ﺑﻴﺎن ﻛﺮد. ﻳﻜﻲ از ﻣﺰاﻳﺎي اﺷﺨﺎص ﺳﺎدة داﺳﺘﺎﻧﻲ اﻳﻦ اﺳﺖ ﻛﻪ ﻫﺮﮔﺎه ﻛﻪ ﻇﺎﻫﺮ ﺷﻮﻧﺪ ﺑﻪ ﺳﻬﻮﻟﺖ ﺑﺎزﺷﻨﺎﺧﺘﻪ ﻣﻲ ﺷﻮﻧﺪ. ﻣﺰﻳﺖ دﻳﮕﺮﺷﺎن اﻳﻦ اﺳﺖ ﻛﻪ ﺧﻮاﻧﻨﺪه ﺑﻌﺪﻫﺎ اﻳﺸﺎن را ﺑﻪ ﺳﻬﻮﻟﺖ ﺑﻪ ﻳﺎد ﻣﻲآورد. )ﻓﻮرﺳﺘﺮ، :96ـ94 ( ،اﺷﺨﺎص ﺟﺎﻣﻊﺷﺨﺼﻴﺘﻲ ﻫﻤﻪﺟﺎﻧﺒﻪ و ﻏﻴﺮﻗﺎﺑﻞ ﭘﻴﺶ ﺑﻴﻨﻲ دارﻧﺪ. »اﻳﻦ ﺷﺨﺼﻴﺖ ﻫﺎ ﺑﺎ ﺟﺰﺋﻴﺎت ﺑﻴﺸﺘﺮ و ﻣﻔﺼﺗﺮ ﻞﺗﺸﺮﻳﺢ و ﺗﺼﻮﻳﺮ ﻣﻲ ﺷﻮﻧﺪ. ﺧﺼﻠﺖ ﻫﺎي ﻓﺮدي آﻧﻬﺎ ﻣﻤﺘﺎزﺗﺮ از ﺷﺨﺼﻴﺖ ﻫﺎي دﻳﮕﺮ رﻣﺎن اﺳﺖ«. )ﻣﻴﺮﺻﺎدﻗﻲ، : ( ﻣﺤﻚ و آزﻣﻮن ﺷﺨﺼﻴﺖﺟﺎﻣﻊ در داﺳﺘﺎن ﺑﺎ اﻳﻦ ﺳﺆال ﻛﻪ آﻳﺎ وي ﻣﻲ ﺗﻮاﻧﺪ ﺑﻪ ﺷﻴﻮه اي ﻣﻘﻨﻊ و ﻣﺘﻘﺎﻋﺪﻛﻨﻨﺪه اي ﺧﻮاﻧﻨﺪه را ﺑﺎ ﺷﮕﻔﺘﻲ روﺑﻪ رو ﺳﺎزد، اﻧﺠﺎم ﻣﻲ ﭘﺬﻳﺮد)ﻓﻮ .رﺳﺘﺮ، : ( ﻧﻜﺘﺔ ﻣﻬﻢ آن اﺳﺖ ﻛﻪ ﻳﻚ رﻣﺎنﺑﺮﺟﺴﺘﻪ، ﻫﻢ ﺑﻪ اﺷﺨﺎص ﺳﺎده ﻧﻴﺎز دارد و ﻫﻢ ﺑﻪ اﺷﺨﺎص ﺟﺎﻣﻊ. )ﻫﻤﺎن: ( ﺷﻴﻮهﻫﺎي ﺷﺨﺼﻴﺖ ﭘﺮدازي روش ﻫﺎي ﺷﺤﺼﻴﺖ ﭘﺮدازي ﻋﺒﺎرتاﻧﺪ از ﺗﻮﺻﻴﻒ ﻣﺴﺘﻘﻴﻢ، ﮔﻔﺖوﮔﻮ و ﺑﻴﺎن ﻛﻨﺶ و وﻳﮋﮔﻲ ﻫﺎي ﻇﺎﻫﺮي و ﺟﺴﻤﺎﻧﻲ ﻛﻪ در ﻣﺘﻨﻲ ﻗﻮي ﻣﻲ ﺗﻮاﻧﺪ ﺗﺮﻛﻴﺒﻲ از دو ﻳﺎ ﭼﻨﺪ ﻧﻮع آن ﻣﻮرد اﺳﺘﻔﺎده، ﻗﺮار ﮔﻴﺮد. )ﺑﻲﻧﻴﺎز، : (اﻳﻦ روش ﻫﺎ را ﺑﻪ ﻃﻮر ﻛﻠﻲ ﻣﻲ ﺗﻮان ﺑﻪ دو دﺳﺘﺔ اﺻﻠﻲ ﺗﻘﺴﻴﻢ ﻛﺮد: اﻟﻒ( ﺷﺨﺼﻴﺖ ﺳﺎزي ﻣﺴﺘﻘﻴﻢ: در اﻳﻦ ﺷﻴﻮه راوي ـ ﻧﻮﻳﺴﻨﺪه ﺑﺮاي ﻣﻌﺮﻓﻲ ﺷﺨﺼﻴﺖ، او را ﻣﺴﺘﻘﻴﻤﺎً ﺗﻌﺮﻳﻒ ﻣﻲ ﻛﻨﺪ )ﺷﻴﻮة ﻗﺪﻳﻤﻲ(. در اﻳﻨﺠﺎ راوي... وﻳﮋﮔﻲ ﻫﺎي دروﻧﻲ و ﺑﺮوﻧﻲ ﺷﺨﺺ ﻣﻮرد ﻧﻈﺮ ﺧﻮد را ﺑﻴﺎن ﻣﻲ ﻛﻨﺪ. )اﺧﻮت، : ( (بﺷﺨﺼﻴﺖ ﻏﻴﺮﻣﺴﺘﻘﻴﻢﺳﺎزي :ﺑﺮاي ﺷﺨﺼﻴﺖ ﺳﺎزي ﻏﻴﺮﻣﺴﺘﻘﻴﻢ ﻣﻲ ﺗﻮان از ﻋﻮاﻣﻞ ﻛﻨﺶ، ﮔﻔﺘﺎر، ﻧﺎم، ﻣﺤﻴﻂ و وﺿﻌﻴﺖ ﻇﺎﻫﺮي ﻳﺎري ﺟﺴﺖ. )ﻫﻤﺎن: ( »از دﻳﺪﮔﺎه ﻓﻠﺴﻔﻲ، ﺑﺮﺧﻮرد ﺧﺎص ﮔﺮاﻳﺎﻧﻪ ﺑﺮ ﺷﺨﺼﻴﺖ، ﻋﺒﺎرت اﺳﺖ از ﻣﺸﺨﺺ ﻛﺮدن ﻓﺮدﻳﺖ ﺷﺨﺺ... ﻫﻢ ﻓﻼﺳﻔﻪ و ﻫﻢ رﻣﺎن ﻧﻮﻳﺴﺎن ﺑﺴﻴﺎر ﺑﻴﺸﺘﺮ از آﻧﭽﻪ ﺗﺎ آن زﻣﺎن ﻣﺘﺪاول ﺑﻮد ﺑﻪ ﻓﺮدﻳﺖ ﺧﺎصِ اﺷﺨﺎص ﺗﻮﺟﻪ ﻛﺮدﻧﺪ... ﻣﺴﺌﻠﺔ ﻫﻮﻳﺖ ﻓﺮدي، ﻣﻨﻄﻘﺎً ارﺗﺒﺎط ﺗﻨﮕﺎﺗﻨﮕﻲ ﺑﺎ ﺟﺎﻳﮕﺎه ﻣﻌﺮﻓﺖ ﺷﻨﺎﺧﺘﻲ اﺳﺎﻣﻲ ﺧﺎص دارد«. )ﻻج، :( ﺑﺎ ﺗﻮﺟﻪ ﺑﻪ اﻳﻨﻜﻪ ﻣﻘﺼﻮد اﺻﻠﻲاز ﻧﺎم ﮔﺬاري ﻫﺮ ﺷﺨﺼﻴﺖ آن اﺳﺖ ﻛﻪ ﻧﺸﺎن ﺑﺪﻫﺪ ﺷﺨﺼﻴﺖ ﺷﺨﺼﻴﺖ و ﺷﺨﺼﻴﺖﭘﺮدازي در رﻣﺎن ﻳﻚ ﻋﺎﺷﻘﺎﻧﺔ آرام ﻣﻮرد ﻧﻈﺮ را ﺑﺎﻳﺪ ﻓﺮدي ﺧﺎص ﺗﻠﻘﻲ ﻛﺮد و ﻧﻪ ﻳﻚﺳﻨﺦ، اﻳﻦ ﺑﺮازﻧﺪﮔﻲ ﻧﺎم ﻧﺒﺎﻳﺪ ﭼﻨﺎن ﺑﺎﺷﺪ ﻛﻪ ﺑﻪ ﻧﻘﺶ اﺻﻠﻲ آن ﺧﻠﻠﻲ وارد آورد. )ﻫﻤﺎن: ( ﺷﺨﺼﻴﺖ ﺑﻪ ﻣﺠﻤﻮﻋﻪ رﻓﺘﺎرﻫﺎﻳﻲ اﻃﻼق ﻣﻲﺷﻮد ﻛﻪ ﺑﻪ ﻳﻚ ﻧﻔﺮ ﻓﺮدﻳﺖ و در ﻧﺘﻴﺠﻪ ﻫﻮﻳﺖ ﻣﻲﺑﺨﺸﺪ. ﺷﺨﺼﻴﺖ ﺑﺪون رﻓﺘﺎرﻫﺎي ﺧﺎص ﺧﻮد، ﻫﻮﻳﺖ ﻧﻤﻲ ﻳﺎﺑﺪ. در ﻧﻮﺷﺘﻦ ﻳﻚ داﺳﺘﺎن ﻣﻄﻠﻮب وآرﻣﺎﻧﻲ، ﻧﻮﻳﺴﻨﺪه ﺑﺎﻳﺪ ﺷﺮاﻳﻄﻲ را ﭘﺪﻳﺪ آورد ﺗﺎ ﻣﺨﺎﻃﺐ از ﭼﮕﻮﻧﮕﻲ رﻓﺘﺎر آدم ﻫﺎ در ﺑﺮﺧﻮرد ﺑﺎ وﻗﺎﻳﻊ، ﻧﻮع و ﻓﺮدﻳﺖ ﺷﺨﺼﻴﺖ را درك ﻛﺮده و ﺑﻔﻬﻤﺪ. )ﺧﺴﺮوي، :104ـ103( ﺷﻴﻮهﻫﺎي ﺷﺨﺼﻴﺖ ﭘﺮدازي در رﻣﺎن ﻳﻚ ﻋﺎﺷﻘﺎﻧﺔ آرام ﭘﮋوﻫﺸﮕﺮان در ﺷﺨﺼﻴﺖ ﭘﺮدازي ﺑﻪ ﻋﻨﺎﺻﺮ ﻓﺮاوان و ﺑﺮﺟﺴﺘﻪ اي اﺷﺎره ﻛﺮده اﻧﺪ. از آن ﻣﻴﺎن دو ﺟﻨﺒﺔ ﺷﺨﺼﻴﺖ ﭘﺮدازي، ﻧﻘﺶ ﻛﻨﺸﮕﺮي و ﮔﻔﺖ وﮔﻮ، ﺑﺴﻴﺎر ﻣﻬﻢ اﺳﺖ. در ﻳﻚ ﻋﺎﺷﻘﺎﻧﺔ آرام دو ﻧﻘﺶ ﻛﻨﺸﮕﺮي و ﮔﻔﺖ وﮔﻮ در داﺳﺘﺎن ﻛﺎﻣﻼً درﻫﻢ ﺗﻨﻴﺪه و ﺟﺪاﻳﻲ ﻧﺎﭘﺬﻳﺮﻧﺪ، ﺑﻪ ﻧﺎﭼﺎر اﻳﻦ دو ﻧﻘﺶ را ﺑﺎ ﻳﻜﺪﻳﮕﺮ ﺑﺮرﺳﻲ ﻣﻲ ﻛﻨﻴﻢ. اوﻟﻴﻦ و ﺳﺎده ﺗﺮﻳﻦ ﻧﻘﺶ ﻳﻚ ﺷﺨﺼﻴﺖ، ﻧﻘﺶ ﻛﻨﺸﮕﺮي اوﺳﺖ. از اﻳﻦ ﻟﺤﺎظ ﻣﻲ ﺗﻮان ﮔﻔﺖ ﺷﺨﺼﻴﺖ، ﻓﺎﻋﻞ ﻳﺎ ﻧﻬﺎدي اﺳﺖ ﻛﻪ ﻛﺎري را اﻧﺠﺎم ﻣﻲدﻫﺪ ﻳﺎ ﮔﺰاره اي را ﺑﻪ او ﻧﺴﺒﺖ ﻣﻲ دﻫﻨﺪ. اﻳﻦ ﻧﻘﺶ ﭼﻨﺎن ﻣﻬﻢ اﺳﺖ ﻛﻪ ﺑﻌﻀﻲ ﻧﻈﺮﻳﻪ ﭘﺮدازان ﻧﻈﺮﻳﺔ ﻛﻨﺸﻲ را ﺗﺪوﻳﻦ ﻛﺮده اﻧﺪ. از ﻧﻈﺮ ﻣﻌﺘﻘﺪان ﺑﻪ اﻳﻦ ﻧﻈﺮﻳﻪ، در داﺳﺘﺎن ﻫﺮ ﺷﺨﺼﻴﺘﻲ ﻧﻘﺸﻲ ﺑﻪ ﻋﻬﺪه دارد ﻛﻪ ﺑﺎﻳﺪ آن را اﻧﺠﺎم دﻫﺪ و در ﺣﻘﻴﻘﺖ ﺷﺨﺼﻴﺖ ﭼﻴﺰي ﺟﺰ ﺑﺎزﻳﮕﺮ ﻧﻴﺴﺖ. )اﺧﻮت، : ،( » اﻣﺮوزه در داﺳﺘﺎن ﻣﺪرن ﻧﻘﺶ اﺻﻠﻲ ﺑﺎ ﻛﻨﺶو دﻳﺎﻟﻮگ و ﺧﻮدﮔﻮﻳﻲ و ﺗﻔﻜﺮ اﺳﺖ )ﺑﻲ .«ﻧﻴﺎز، :( ﺟﻴﻤﺰ ﻧﻴﺰ اﻋﺘﻘﺎد دارد: »ﺷﺨﺼﻴﺖ ﻳﻌﻨﻲ رﺧﺪاد و رﺧﺪاد ﻳﻌﻨﻲ ﺷﺨﺼﻴﺖ«. )ﻫﻤﺎن: ( »ﺷﺨﺼﻴﺖ ﻫﺎ ﺑﺎﻳﺪ ﺑﻪ ﻟﺤﺎظ ﻋﺎﻃﻔﻲ و ذﻫﻨﻲ ﻏﻴﺮﻗﺎﺑﻞ ﭘﻴﺶ ﺑﻴﻨﻲ ﺑﺎﺷﻨﺪ. ﻫﻢ ﻋﺎدي و ﻫﻢ ﺗﺎ ﺣﺪي ﻏﻴﺮﻋﺎدي ﺑﺎﺷﻨﺪ و ﻧﺘﻮان ﻛﻨﺶ ﻫﺎ و ﺷﻴﻮة ﺗﻔﻜﺮ و دﻳﺎﻟﻮگ آﻧﻬﺎ را ﭘﻴﺶ ﺑﻴﻨﻲ ﻛﺮد«. )ﻫﻤﺎن: ( ﺷﺨﺼﻴﺖ ﺑﻌﺪ از اﻧﺠﺎم ﻛﻨﺶ ﺷﻜﻞ ﻣﻲ ﮔﻴﺮد و ﻫﻮﻳﺖ ﻣﻲ ﻳﺎﺑﺪ و از دﻳﮕﺮ ﺷﺨﺼﻴﺖ ﻫﺎي داﺳﺘﺎن ﻣﺘﻤﺎﻳﺰ ﻣﻲ ﺷﻮد. ﻛﻨﺶ از ﺳﻮي ﺷﺨﺼﻴﺖ ﺑﺪون ﺷﻜﻞ ﮔﻴﺮي واﻗﻌﻪ و درﮔﻴﺮ ﺷﺪن ﺷﺨﺼﻴﺖ و ﻋﻜﺲ اﻟﻌﻤﻞ او در آن اﻧﺠﺎم ﻧﻤﻲ ﮔﻴﺮد. ﺑﻌﺪ از اﻳﻦ راﺑﻄﺔ ﻋﻠّﻲ ﻣﻌﻠﻮﻟﻲ و ﻧﻴﺰ ﻛﻨﺶ ﻫﺎي ﻣﻜﻤﻞ اﺳﺖ ﻛﻪ ﺷﺨﺼﻴﺖ داﺳﺘﺎﻧﻲ ﻫﻮﻳﺖ ﻣﻲ ﻳﺎﺑﺪ... از ﺟﻬﺘﻲ دﻳﮕﺮ داﺳﺘﺎن ﺣﺎﺻﻞ ﻛﻨﺶ ﺷﺨﺼﻴﺖ ﻫﺎﺳﺖ و ﻧﻮع ﻛﻨﺶ ﺷﺨﺼﻴﺖ ﻧﻴﺰ ارﺗﺒﺎط ﻣﺴﺘﻘﻴﻢ ﺑﺎ ﺧﺼﺎﻳﻞ آﻧﻬﺎ ﻛﻨﺶ ﺑﺎ داﺳﺘﺎن آﻧﻜﻪ، ﻣﺎﺣﺼﻞدارد.ﺷﺨﺼﻴﺖ ﻫﺎﺳﺖ ﻛﻪ ﺷﻜﻞ ﻣﻲ ﮔﻴﺮد. )ﺧﺴﺮوي، :109ـ108( ﺷﺨﺼﻴﺖ ﭘﺲ از ﻇﺎﻫﺮ ﺷﺪن درداﺳﺘﺎن، ﺑﻼﻓﺎﺻﻠﻪ ﺑﻪ راه اﻓﺘﺎده اﻋﻤﺎل ﮔﻮﻧﺎﮔﻮﻧﻲ را اﻧﺠﺎم ﻣﻲ دﻫﺪ و ﺣﺎدﺛﻪ ﺑﻪ وﺟﻮد ﻣﻲ آورد. ﭘﺲ در ﻣﻴﺎن ﻋﻨﺎﺻﺮ داﺳﺘﺎن دو ﻋﻨﺼﺮ ﻧﻘﺶ ﻛﻠﻴﺪي و اﺳﺎﺳﻲ دارﻧﺪ: ﺷﺨﺼﻴﺖ و ﻋﻤﻞ. از ﻃﺮﻓﻲ ﻣﻬﻢﺗﺮﻳﻦ ﻋﻨﺼﺮ ﻣﻨﺘﻘﻞﻛﻨﻨﺪة ﺗﻢ داﺳﺘﺎن و ﻣﻬﻢ ﺗﺮﻳﻦ ﻋﺎﻣﻞ ﻃﺮح داﺳﺘﺎن ﻧﻴﺰ، ﺷﺨﺼﻴﺖ داﺳﺘﺎﻧﻲ اﺳﺖ. )ﻋﺒﺪاﻟﻬﻴﺎن، : ـ414 ( ﻓﺼﻠﻨﺎﻣﻪ ﺗﺨﺼﺼﻲ ﻣﻄﺎﻟﻌﺎت داﺳﺘﺎﻧﻲ، ﺳﺎلدوم ، ﺷﻤﺎره ، ﻮمﺳﺑﻬﺎر ﮔﻔﺖ وﮔﻮ ﻧﻴﺰ از ﺟﻤﻠﻪ اﺑﺰارﻫﺎي داﺳﺘﺎنﻧﻮﻳﺲ ﺑﺮاي ﺷﺨﺼﻴﺖ ﭘﺮدازي اﺳﺖ. در ﺑﺴﻴﺎري از ﻣﻮارد، ﺷﺨﺼﻴﺖ ﺳﺎزي ﺻﺮﻓﺎً از ﻃﺮﻳﻖ ﮔﻔﺖ وﮔﻮ ﺻﻮرت ﻣﻲﭘﺬﻳﺮد و ﺷﺨﺼﻴﺖ از اﻳﻦ ﻃﺮﻳﻖ ﺳﺎﺧﺘﻪ ﻣﻲ ﺷﻮد. ﻣﻌﻤﻮﻻً ﮔﻔﺖ وﮔﻮ در راﺳﺘﺎي ﭘﻴﺸﺒﺮد ﺣﻮادث و ﺳﺎﺧﺘﻦ ﺷﺨﺼﻴﺖ اﺳﺖ. )اﺧﻮت، : ـ191( در واﻗﻊ از ﻃﺮﻳﻖ ﮔﻔﺖ وﮔﻮي ﻫﺎي ﻣﺎﺑﻴﻦ ﺷﺨﺼﻴﺖ ﻫﺎي داﺳﺘﺎن اﺳﺖ ﻛﻪ اﻃﻼﻋﺎﺗﻲ ﺑﻴﺸﺘﺮ از آﻧﭽﻪ راوي ﻣﻄﺮح ﻣﻲ ﻛﻨﺪ، ﻧﺸﺎن داده ﻣﻲ ﺷﻮد. ﮔﻔﺖ وﮔﻮﻫﺎ ﺑﻪ ﻣﺜﺎﺑﻪ ﻧﻮﻋﻲ ﻛﻨﺶ، ﺑﺎﻋﺚ ﺑﺎزﻧﻤﺎﻳﻲ و ﺷﻨﺎﺧﺖ ﺷﺨﺼﻴﺖ ﻫﺎ )ﺷﺨﺼﻴﺖ ﺳﺎزي( ﻣﻲ ﮔﺮدد. )ﺧﺴﺮوي، :( درﻳﻚ ﻋﺎﺷﻘﺎﻧﺔ آرام، ﮔﻔﺖ وﮔﻮﻫﺎ ﺟﺎﻳﮕﺎه وﻳﮋهاي دارد و ﺑﺨﺶ ﻫﺎي ﻣﻬﻤﻲ از رﻣﺎن ﮔﺰارش ﮔﻔﺖ وﮔﻮﻫﺎي ﻗﻬﺮﻣﺎﻧﺎن اﺻﻠﻲ اﺳﺖ. ﮔﺎﻫﻲ ﻛﻨﺶ ﻫﺎي ﺷﺨﺼﻴﺖ ﻫﺎ ﻧﻴﺰ در ﺿﻤﻦ ﮔﻔﺖ وﮔﻮ آﺷﻜﺎر ﻣﻲ ﺷﻮد. ﺗﺤﻠﻴﻞ ﺷﺨﺼﻴﺖ ﻫﺎ ﺑﺮاﺳﺎس ﻛﻨﺶ ﻫﺎ و ﮔﻔﺖ وﮔﻮﻫﺎي داﺳﺘﺎن .ﺷﺨﺼﻴﺖ ﻫﺎي اﺻﻠﻲ: ﮔﻴﻠﻪ ﻣﺮد و ﻋﺴﻞ : ﻳﻚ ﻋﺎﺷﻘﺎﻧﺔ آرام دو ﺷﺨﺼﻴﺖ اﺻﻠﻲ دارد. ﮔﻴﻠﻪ ﻣﺮد و ﻋﺴﻞ، زن و ﻣﺮدي ﻛﻪ رﻣﺎن ﺷﺮح ﺣﺎل زﻧﺪﮔﻲ، ﻛﺎرﻫﺎ و اﻧﺪﻳﺸﻪ ﻫﺎي آﻧﺎن اﺳﺖ. ﺷﺨﺼﻴﺖ ﻫﺎي آن دو ﭼﻨﺎن در ﻫﻢ ﺗﻨﻴﺪه ﺗﻮﺻﻴﻒ ﺷﺪه اﻧﺪ ﻛﻪ ﺑﻪ ﻧﺎﭼﺎر آن دو را ﺑﺎ ﻫﻢ ﺑﺮرﺳﻲ ﻣﻲ ﻛﻨﻴﻢ. ﮔﺮﭼﻪ ﺗﻔﺎوت ﻧﮕﺎه و رﻓﺘﺎر آﻧﺎن ﺑﺨﺶ ﻣﻬﻤﻲ از رﻣﺎن را ﺗﺸﻜﻴﻞ ﻣﻲ دﻫﺪ. ﮔﻴﻠﻪﻣﺮد ﺷﺨﺼﻴﺘﻲ ﻣﺒﺎرز و داراي ﮔﺮاﻳﺶﻫﺎي ﻋﻤﻴﻖ ﺳﻴﺎﺳﻲ و ادﺑﻲ اﺳﺖ. او ﺑﻴﻦ ادﺑﻴﺎت و ﺳﻴﺎﺳﺖ ﭘﻴﻮﻧﺪي ﻋﻤﻴﻖ ﻣﺸﺎﻫﺪه ﻣﻲ ﻛﻨﺪ و ﺣﺲ ﻧﻮعدوﺳﺘﻲ اش ﻣﻮﺟﺐ ﻣﻲ ﺷﻮد ﺗﺎ ﺑﺎ ﻇﻠﻢ و ﺳﺘﻢ ﻣﺒﺎرزه ﻛﻨﺪ. از ﻃﺮﻓﻲ ﭼﻮن ﻳﻚ ﻣﺒﺎرز اﺟﺘﻤﺎﻋﻲ اﺳﺖ، ﻣﺴﺎﺋﻞ ﺳﻴﺎﺳﻲ را ﺧﻴﻠﻲ ﺧﻮب درك ﻣﻲ ﻛﻨﺪ و ﭼﻮن ﻣﻌﻠﻢ ادﺑﻴﺎت اﺳﺖ زﺑﺎن ﺑﺴﻴﺎر ﻓﺎﺧﺮي دارد. ﺗﻠﻔﻴﻖ ادﺑﻴﺎت و ﺳﻴﺎﺳﺖ ﻳﻜﻲ از وﻳﮋﮔﻲ ﻫﺎي ﻣﻬﻢ ﺷﺨﺼﻴﺖ ﭘﺮدازي اﻳﻦ اﺛﺮ اﺳﺖ. ﻫﻤﭽﻨﻴﻦ ﺧﻼﻗﻴﺖ ﻫﺎي ﻫﻨﺮي و اﻧﺪﻳﺸﻪ ﻫﺎي ﻧﺎب در اﻳﻦ اﺛﺮ ﺑﻪ ﻓﺮاواﻧﻲ ﻳﺎﻓﺖ ﻣﻲ ﺷﻮد. ﻋﺴﻞ ﻧﻴﺰ زن ﺟﻮان و ﻣﻌﺘﺮﺿﻲ اﺳﺖ ﻛﻪ ﺑﻪ ﻧﺎﭼﺎر ﺑﻪ ﺳﻴﺎﺳﺖ ﻛﺸﺎﻧﺪه ﺷﺪه اﺳﺖ. او ﺑﻪ ﻫﻤﻪ ﭼﻴﺰ و ﻫﻤﻪ ﻛﺲ اﻋﺘﺮاض دارد و از ﺗﻜﺮار و ﺗﻘﻠﻴﺪ و ﻳﻜﺴﺎﻧﻲ ﺑﻴﺰار اﺳﺖ و ﻫﻤﻮاره در ﭘﻲ ﻧﻮآوري و ﻧﻮ ﺷﺪن اﺳﺖ. او در ﻛﻨﺎر ﮔﻴﻠﻪ ﻣﺮد ﻫﻤﺔ ﺳﺨﺘﻲ ﻫﺎي ﻳﻚ زوج ﺳﻴﺎﺳﻲ را ﻋﺎﺷﻘﺎﻧﺔ ﺗﺤﻤﻞ ﻣﻲ ﻛﻨﺪ و ﺑﺎ ﻫﻤﺴﺮش ﺑﻪ ﻧﮕﺎﻫﻲ اﻧﺴﺎﻧﻲ ﻣﻲ رﺳﺪ ﻛﻪ ﻓﺮاﺗﺮ از ﺳﻴﺎﺳﺖ و ﻣﺒﺎرزه اﺳﺖ. ﺣﺘﻲ ﭘﻴﺮوزي اﻧﻘﻼب اﺳﻼﻣﻲ و آراﻣﺶ ﺑﻌﺪ از آن ﻧﻴﺰ ﻧﻤﻲ ﺗﻮاﻧﺪ روﺣﻴﺔ ﻣﻌﺘﺮﺿﺎﻧﺔ او را آرام ﻛﻨﺪ و ﻧﮕﺎه ﻣﻨﺘﻘﺪاﻧﻪ اش اداﻣﻪ ﻣﻲﻳﺎﺑ ﺪ. اﻳﻦ روﺣﻴﻪ اﻧﺪك اﻧﺪك در او ﻧﻮﻋﻲ ﻧﮕﺎه اﻧﺴﺎﻧﻲ اﻳﺠﺎد ﻣﻲ ﻛﻨﺪ ﻛﻪ ﻣﻮﺟﺐ ﻣﻲ ﺷﻮد و ﺑﻪ ﻣﺪدﻛﺎري اﺟﺘﻤﺎﻋﻲ ﺑﺎ ﻫﺪف ﻛﻤﻚ ﺑﻪ ﻫﻤﻨﻮﻋﺎن و ﺗﺸﺮﻳﻚ ﻣﺴﺎﻋﻲ در ﻏﻢ آﻧﺎن ﺗﺒﺪﻳﻞ ﺷﻮد. از ﻧﻈﺮ ﺗﺤﻮل، ﮔﻴﻠﻪ ﻣﺮد و ﻋﺴﻞ ﻫﺮ دو ﺷﺨﺼﻴﺖ ﭘﻮﻳﺎﻳﻲ دارﻧﺪ. ﺷﺨﺼﻴﺖ آن دو داﺋﻤﺎً در ﺣﺎل ﺗﻜﺎﻣﻞ و ﭘﻴﺸﺮﻓﺖ اﺳﺖ. آﻧﻬﺎ در ﻛﻨﺎر ﻫﻢ رﺷﺪ ﻣﻲ ﻳﺎﺑﻨﺪ و ﺑﻪ اﻃﺮاﻓﻴﺎﻧﺸﺎن ﻧﻴﺰ ﺑﺮاي رﺷﺪ و ﺷﻜﻮﻓﺎﻳﻲ اﻧﺮژي ﻣﺜﺒﺖ ﻣﻲ ﺑﺨﺸﻨﺪ. آن دو ﻣﻜﻤﻞ ﻫﻢ و زوﺟﻲ واﻗﻌﻲ اﻧﺪ ﻛﻪ ﻧﻘﺺ ﻫﺎ و ﻋﻴﻮب ﻳﻜﺪﻳﮕﺮ را ﺑﺮﻃﺮف ﻣﻲ ﺳﺎزﻧﺪ. اﮔﺮ ﺗﻀﺎدي ﻧﻴﺰ ﺑﻴﻦ ﺷﺨﺼﻴﺖ و ﺷﺨﺼﻴﺖﭘﺮدازي در رﻣﺎن ﻳﻚ ﻋﺎﺷﻘﺎﻧﺔ آرام آن دو ﻫﺴﺖ ﺑﺮاي ﺗﻌﺎﻟﻲ و رﺷﺪ اﺳﺖ ﻧﻪ ﺑﻦ ﺑﺴﺖ و ﺗﻮﻗﻒ. ﺑﺨﺶ ﻋﻤﺪه اي از ﺷﺨﺼﻴﺖ اﻳﻦ دودر ﮔﻔﺖ وﮔﻮﻫﺎﻳﺸﺎن و ﺗﻮﺻﻴﻔﺎت و ﺟﻤﻼت زﻳﺒﺎي آﻧﺎن ﺗﺠﻠﻲ ﻣﻲ ﻳﺎﺑﺪ. ﻣﺮد ﺷﺎﻋﺮي اﺳﺖ ﻛﻪ ﺷﻌﺮﻫﺎي ﻧﺎﺑﻲ ﺳﺮوده و ﻋﺴﻞ ﻧﻴﺰ ﺑﺎ وﺟﻮدي ﻛﻪ ﺗﺤﺼﻴﻼت داﻧﺸﮕﺎﻫﻲ ﻧﺪارد، اﻃﻼﻋﺎت وﺳﻴﻊ و ﺑﺎورﻫﺎي ﻋﻤﻴﻘﻲ دارد و از ﻋﺎﻃﻔﻪ و اﺣﺴﺎﺳﻲ ﻗﻮي ﺑﺮﺧﻮردار اﺳﺖ. در اﻳﻦ رﻣﺎن ﺷﺨﺼﻴﺖ ﭘﺮدازي ﺑﻪ ﺷﻜﻞ ﻏﻴﺮﻣﺴﺘﻘﻴﻢ و از ﻃﺮﻳﻖ ﮔﻔﺖ وﮔﻮي ﻗﻬﺮﻣﺎﻧﺎن و ﻛﻨﺶ و رﻓﺘﺎر آﻧﺎن ﺗﺠﻠﻲ ﻣﻲ ﻳﺎﺑﺪ. ﮔﻔﺖ وﮔﻮﻫﺎي آﻧﺎن ﻧﺸﺎﻧﮕﺮ ﺧﺼﻠﺖ ﻫﺎي دروﻧﻲﺷﺎن و ﻧﺸﺎﻧﮕﺮ ﺟﺎﻣﻊ ﺑﻮدن ﺷﺨﺼﻴﺖ آن دو اﺳﺖ. ﮔﺎﻫﻲ ﻣﺮز ﮔﻔﺖ وﮔﻮﻫﺎ و ﺳﺨﻨﺎن داﻧﺎي ﻛﻞ روﺷﻦ ﻧﻴﺴﺖ. ﮔﻮﻳﻲ داﻧﺎي ﻛﻞ، ﮔﺰارﺷﻲ از ﮔﻔﺖ وﮔﻮﻫﺎ و ﺧﺎﻃﺮات را ﺑﺎزﮔﻮ ﻣﻲ ﻛﻨﺪ. ﻋﺴﻞ در ﺿﻤﻦ ﮔﻼﻳﻪ از ﻣﺮد ﻛﻪ ﭼﺮا دﻳﮕﺮ ﺗﺮاﻧﻪ ﻫﺎي ﻋﺎﺷﻘﺎﻧﺔ ﺑﺮاي او ﻧﻤﻲﺳﺮاﻳﺪ از ﺗﻮاﻧﺎﻫﺎﻳﻲ ﻫﺎي ﻣﺮد و ﻋﺸﻖ ﭘﺎﻳﺪار او ﺳﺨﻦ ﻣﻲ ﮔﻮﻳﺪ :]زن[ »ـ آﻫﺎي ﮔﻴﻠﻪ ﻛﻮﭼﻚ اﻧﺪام ﻣﺮدﭼﻜﺶ ﭘﺬﻳﺮ ﻧﺎﺷﻜﺴﺘﻨﻲ! ﺑﺎز ﻣﺪت ﻫﺎﺳﺖ ﻛﻪ از آن ﺗﺮاﻧﻪ ﻫﺎي ﻋﺎﺷﻘﺎﻧﺔ ﮔﻴﻠﻜﻲ ﻛﻪ ﺑﻮي ﻣﺎﻫﻲ و درﻳﺎ و ﻧﻴﻠﻮﻓﺮ آﺑﻲ و ﺧﺰه و ﻛﻠﺒﻪ و ﺑﺮﻧﺞ و ﭼﺎي و ﺑﻮي ﺟﻤﻴﻊ ﺳﺒﺰﻫﺎي ﻋﺎﻟﻢ را دارد ﺑﺮاﻳﻢ ﻧﻤﻲ ﺧﻮاﻧﻲ... ﻋﺎﺷﻖ، آرام و ﺑﻪ زﻣﺰﻣﻪ ﺗﻤﺎم ﺷﺪ آن ﺣﻜﺎﻳﺖ ﻣﻲﺧﻮاﻧﺪ؟«. )اﺑﺮاﻫﻴﻤﻲ، :( ﻣﺮد در ﺟﻮاب ﻣﻲ ﮔﻮﻳﺪ ﻛﻪ ﻋﺸﻖ او ﭘﺎﻳﺎن ﻧﺎﭘﺬﻳﺮ اﺳﺖ و ﻋﺸﻖ ﺑﻪ ﻫﻤﺴﺮش را ﺑﺎ ﻋﺸﻖ ﺑﻪ ﺗﻤﺎم ﻫﺴﺘﻲ ﭘﻴﻮﻧﺪ زده اﺳﺖ و اﻳﻦ ﻧﺸﺎﻧﺔ ﺷﺪت و ﻋﻤﻖ و ﻛﻤﺎل ﻋﺸﻖ اوﺳﺖ. ]ﻣﺮد[ »ـ ﺗﻤﺎم ﻧﺸﺪ ﺑﺎﻧﻮي ﺧﻮبِ آذري ﻣﻦ! ﻛﻤﻲ اﻣﺎن ﺑﺪه ﺗﺎ ﺑﺮاي روزﻫﺎ، ﻫﻔﺘﻪ ﻫﺎ، ﻣﺎه ﻫﺎ، ﺳﺎلﻫﺎ و ﻗﺮﻧﻲ ﻛﻪ ﻧﺎﮔﺰﻳﺮ در آن زﻧﺪﮔﻲ ﻣﻲ ﻛﻨﻴﻢ و ﺑﺮاي ﺗﻤﺎم ﻋﺎﺷﻘﺎنِ ﺻﺎدق ـ ﺣﺘﻲ اﮔﺮ ﻫﻴﭻ ﻣﻌﺸﻮﻗﻲ در ﻛﺎر ﻧﺒﺎﺷﺪ ـ ﻳﻚ ﻋﺎﺷﻘﺎﻧﺔ آرام ﺑﺴﺎزم؛ ﻳﻚ ﻋﺎﺷﻘﺎﻧﺔ ﻛﺎﻣﻼً آرام«. )ﻫﻤﺎن( ﻣﺮد ﻋﺸﻖ وﺳﻴﻊ ﺧﻮﻳﺶ را در ﺟﺎي دﻳﮕﺮي ﻧﻴﺰ ﺑﻴﺎن ﻛﺮده اﺳﺖ. ﮔﺮﭼﻪ زن ﺑﻪ دﻟﻴﻞ ﻋﺮف ﻫﺎ و ﻋﺎدت ﻫﺎ از ﻧﮕﺎه ﻫﺎي ﻋﺎﺷﻘﺎﻧﺔ و اﺑﺮاز ﻋﺸﻖ ﻛﻤﻲ ﻧﮕﺮان اﺳﺖ. ]زن[ »ـ ﺗﺎ ﺑﭽﻪ ﻫﺎ ﺑﺰرگ ﻧﺸﺪه اﻧﺪ از اﻳﻨﻄﻮر ﺷﻮﺧﻲ ﻫﺎي ﻣﻌﻄﺮ ﺑﻪ ﻋﻄﺮِ ﻧﺮﮔﺲِ ﻛﺎزرون ﻣﻤﻜﻦ اﺳﺖ. ﺑﭽﻪ ﻫﺎ وﻗﺘﻲ ﺑﺰرگ ﺷﻮﻧﺪ، ﻣﺎ را ﺑﻪ ﺧﺎﻃﺮ ﻳﻚ ﻧﮕﺎه ﻋﺎﺷﻘﺎﻧﻪ ﻫﻢ ﺳﺮزﻧﺶ ﻫﺎ ﺧﻮاﻫﻨﺪ ﻛﺮد. ]ﻣﺮد[ ـ ﺑﭽﻪ ﻫﺎ وﻗﺘﻲ ﺑﺰرگ ﺷﻮﻧﺪ، دﻳﮕﺮ ﺑﭽﻪ ﻧﻴﺴﺘﻨﺪ و ﻣﻦ از ﺑﺰرگ ﻫﺎ، ﺑﻪ ﺧﺎﻃﺮ آﻧﻜﻪ ﻋﺎﺷﻘﺎﻧﻪ ﻧﮕﺎه ﻛﺮدن را ﻣﻲ داﻧﻢ، ﺧﺠﻞ ﻧﺨﻮاﻫﻢ ﺑﻮد. ﺑﻪ ﻣﻦ ﭼﻪ رﺑﻄﻲ دارد ﻛﻪ آﻧﻬﺎ ﻛﺎرﺷﺎن را ﻧﻤﻲ داﻧﻨﺪ. در ﻛﻤﺎل ﻛﻬﻨﺴﺎﻟﻲ ﺣﺘﻲ ﻳﻚ روز ﻗﺒﻞ از ﭘﺎﻳﺎن داﺳﺘﺎن ﻫﻢ ﻣﻲ ﺷﻮد ﺑﺎ ﻳﻚ دﺳﺘﻪ ﻧﺮﮔﺲ ﺷﺎداب، ﻳﻚ ﺷﺎﺧﻪ ﻧﺮﮔﺲ، ... ﻛﻨﺎر درﻳﺎﻳﻲ ﺧﻠﻮت، وﺳﻂ ﺟﻨﮕﻞ، روي ﭘﻞ، ﻟﺐ ﺟﺎده، ﺟﻠﻮي درب ﺑﺰرگ ﺑﺎغ ﻣﻠﻲ ﻳﺎ در ﺧﻴﺎﺑﺎﻧﻲ ﭘﺮ ﻋﺎﺑﺮ، در اﻧﺘﻈﺎر ﻣﺤﺒﻮب اﻳﺴﺘﺎد... ﺑﭽﻪﻫﺎﻳﻲ ﻛﻪ ﺑﺪون درك ﻣﻌﻨﺎي ﻧﺎب ﻋﺸﻖ ﺑﺰرگ ﺷﺪهاﻧﺪ، ﺑﻪ ﻣﺎ ﻣﻲ ﺧﻨﺪﻧﺪ؟ ﺧُﺐ ﺑﺨﻨﺪﻧﺪ، ﻣﮕﺮ ﭼﻪ ﻋﻴﺒﻲ دارد؟«. )اﺑﺮاﻫﻴﻤﻲ، : ( ﺷﺨﺼﻴﺖ ﻧﺸﺎﻧﮕﺮ ﻣﺮد ﭘﺎﻳﺎﻧﻲﺟﻤﻠﺔﺧﻮدﺳﺎﺧﺘﺔ اوﺳﺖ ﻛﻪ ﻗﻀﺎوت دﻳﮕﺮان در رﻓﺘﺎر او ﺗﺄﺛﻴﺮي ﻧﻤﻲ ﮔﺬارد و او ﺑﻪ ﻛﺎري ﻛﻪ اﻳﻤﺎن دارد ﻛﺎﻣﻼً وﻓﺎدار اﺳﺖ و از ﻋﺰت ﻧﻔﺲ و اﻋﺘﻤﺎد ﺑﻪ ﻓﺼﻠﻨﺎﻣﻪ ﺗﺨﺼﺼﻲ ﻣﻄﺎﻟﻌﺎت داﺳﺘﺎﻧﻲ، ﺳﺎلدوم ، ﺷﻤﺎره ، ﻮمﺳﺑﻬﺎر ﻧﻔﺲ ﺑﺎﻻﻳﻲ ﺑﺮﺧﻮردار اﺳﺖ. او ﻫﻤﺔ اﻧﺴﺎن ﻫﺎ را دوﺳﺖ دارد و از اﻳﻨﻜﻪ ﺣﻴﻮاﻧﺎت ﻧﻴﺰ اﻓﺴﺮده و ﻧﺎراﺣﺖ ﺑﺎﺷﻨﺪ، ﺑﻪ ﮔﺮﻳﻪ ﻣﻲ اﻓﺘﺪ. ﻣﺮد در ﺣﻜﺎﻳﺖ ﺗﻤﺜﻴﻠﻲ و ﺧﻴﺎﻟﻲ ﺑﺎ زﻧﺒﻮر ﻋﺴﻞ از دروغ ﮔﻮﻳﻲ و ﻓﺮﻳﺐ ﺑﻴﺰاري ﻣﻲ ﺟﻮﻳﺪ. او از زﺑﺎن زﻧﺒﻮر ﺗﻨﻔﺮ ﺧﻮدش را از اﻋﺪام ﺑﻴﺎن ﻣﻲ .ﻛﻨﺪ )ﻫﻤﺎن: ( ﻣﺮد در ﮔﻔﺖ وﮔﻮ ﺑﺎ ﭘﺪر ﻋﺴﻞ در ﻫﻨﮕﺎم ﺧﻮاﺳﺘﮕﺎري او، ﺑﺎ اﻓﺘﺨﺎر ﺑﻪ ﺗﻮاﻧﺎﻳﻲ ﻫﺎي ﺧﻮﻳﺶ در ﺳﺨﻦ ﮔﻔﺘﻦ ﻣﻲ ﺑﺎﻟﺪ. »ـ دﺳﺖ ﻛﻢ ﺣﺮف زدن ﻣﻲداﻧﻢ. دﺑﻴﺮ ادﺑﻴﺎﺗﻢ« )ص28( و در ﺑﺮاﺑﺮدﺳﺖ ﻫﺎي ﺧﺸﻦ ﭘﺪر و ﺻﻮرت ﺳﻮﺧﺘﺔ او و زﺑﺎن ﺗﺤﻘﻴﺮآﻣﻴﺰ او ﺗﺎب ﻣﻲ آورد و ﺧﻮاﺳﺘﻦ ﺧﻮﻳﺶ را ﺗﻜﺮار ﻣﻲ ﻛﻨﺪ. زن در ﻫﻤﺎﻧﺠﺎ ﻣﻲ ﮔﻮﻳﺪ »ﺗﻮ، ﮔﻴﻠﻪﻣﺮد ﻛﻮﭼﻚ اﻧﺪام ﻧﺎزك دل ﻛﻪ ﺳﺮ ﺑﻪ زﻳﺮي ﺧﺼﻠﺖ ﻧﺠﻴﺒﺎﻧﺔ ﺗﻮﺳﺖ. ﭼﻄﻮر ﺗﻮاﻧﺴﺘﻲ آن ﻧﮕﺎه ﺳﻮزﻧﺪة ﭘﺪرم را ﺗﺎب ﺑﻴﺎوري؟ ﺗﻤﺎمِ ﺻﺤﺮاي ﮔﻞ، ﺷﺪه ﺑﻮد ﻳﻚ ﺟﻔﺖ ﭼﺸﻢ، و ﻣﻦ ﻣﻲ دﻳﺪم«. )ﻫﻤﺎن( اﻳﻦ ﺗﻮاﻧﺎﻳﻲ ﻣﺮد در ﺟﺎي ﺟﺎي رﻣﺎن ﻧﻤﻮد دارد. وﻗﺘﻲ زﻧﺶ از ﻧﮕﺮاﻧﻲ ﻫﺎي اﺟﺘﻤﺎﻋﻲ و دﻟﻬﺮه ﻫﺎي ﺳﻴﺎﺳﻲ ﻣﻲ ﻧﺎﻟﺪ، ﻣﺮد ﻣﻲ ﮔﻮﻳﺪ: »ـ ﻟﺒﺨﻨﺪ ﺑﺰن دﺧﺘﺮ! آن ﮔﻨﺠﺸﻚ را ﻧﮕﺎه ﻛﻦ و ﻟﺒﺨﻨﺪ ﺑﺰن. اﻳﻦ ﻋﻜﺲ، ﺻﺪﻫﺎ ﺳﺎل ﺧﻮاﻫﺪ ﻣﺎﻧﺪ. ﻋﺎﺷﻖ ﺗﺮك ﻟﺒﺨﻨﺪ ﻧﻤﻲ ﻛﻨﺪ. ﻋﺴﻞ! ﻟﺒﺨﻨﺪ ﺗﺬﻫﻴﺐ زﻧﺪﮔﻴﺴﺖ. و ﺑﻮﺳﻪ اﻳﺴﺖ ﺑﺮ دﺳﺖ ﻫﺎي ﻧﺮم ﻣﺤﺒﺖ. ﺑﺎ ﻟﺒﺨﻨﺪﻫﺎي ﻛﻮﺗﺎه، ﮔﻬﮕﺎه اﻳﻦ ﻣﺮﺻﻊ زرﻧﮕﺎر را ﺷﻔّﺎﻓﻲ ﺑﺒﺨﺶ، ﺑﺎﻧﻮي آذري ﻣﻦ«. )ﻫﻤﺎن: ( زﻳﺒﺎﻳﻲ ﻋﺴﻞدر ﭼﺸﻢ دﻳﮕﺮان ﻧﻴﺰ ﻧﻤﻮد دارد. ﻣﺮد ﺻﺎﺣﺒﺨﺎﻧﻪ در اﻧﺰﻟﻲ در ﺗﻮﺻﻴﻒ ﻋﺴﻞ او را ﺑﻪ ﺧﻮرﺷﻴﺪ و ﺑﺎغ ﺗﺸﺒﻴﻪ ﻣﻲ ﻛﻨﺪ: »ﻣﺒﺎرك اﺳﺖ. ﺑﻪ ﭼﺸﻢ ﭘﺪري، ﺧﻮرﺷﻴﺪ را ﺳﺮﻗﺖ ﻛﺮده اي، ﻣﺮد! ... ﺑﻪ ﭼﺸﻢ ﭘﺪري ﺑﺎغ را ﺑﻪ ﺑﺎﻏﭽﺔ ﻣﺎ آورده .« اي )ﻫﻤﺎن: ،( اﻟﺒﺘﻪ ﻋﺴﻞ ﺑﺎ وﺟﻮد ﻫﻤﺔ ﺗﻮاﻧﺎﻳﻲ ﻫﺎﻳﺶ در زﻧﺪﮔﻲ ﻣﺸﺘﺮك ﮔﺎﻫﻲ از ﺳﺨﺘﻲ ﻫﺎ و ﺧﻄﺮات ﺑﻪ ﺳﺘﻮه ﻣﻲ آﻳﺪ. اﻣﺎ ﻣﺮد ﻫﻤﻮاره در ﭘﻲ ﻛﺎر، ﻋﺸﻖ، آراﻣﺶ و آزادي اﺳﺖ )ﻫﻤﺎن: ( و ﻫﻴﭽﮕﺎه ازﺗﻼش و ﻣﺠﺎﻫﺪه در راه ارزش ﻫﺎي اﻧﺴﺎﻧﻲ ﺧﺴﺘﻪ ﻧﻤﻲﺷﻮد. از ﻧﻈﺮ ﻣﺮد ﻋﺸﻖ از ﺟﺮﻳﺎن ﻋﺎدي زﻧﺪﮔﻲ ﺟﺪا ﻧﻴﺴﺖ و در ﻫﻤﻪ ﺟﺎ ﺟﺎري و ﺳﺎري اﺳﺖ. از ﻧﺎن ﺑﺮﺷﺘﺔ داغ ﮔﺮﻓﺘﻪ ﺗﺎ ﭼﺎي ﺑﻬﺎرة ﺧﻮش ﻋﻄﺮ، ﻗﻮﻃﻲ ﻛﺒﺮﻳﺖ و ﻣﺎﻫﻲ ﺗﺎزه. )ﻫﻤﺎن: ( ﻣﺮد ﺑﺴﻴﺎر ﻛﺘﺎب ﻣﻲ ﺧﻮاﻧﺪ. از ﻧﻈﺮ زن اﻓﺮاط در اﻳﻦ ﻛﺎر اﻧﺴﺎن را از زﻧﺪﮔﻲ واﻗﻌﻲ و ﻟﻤﺲ ﺣﻮادث زﻧﺪﮔﻲ ﻏﺎﻓﻞ ﻣﻲ ﺳﺎزد. »ﺗﻮ در ﻛﻮﭼﻪ ﻫﺎ اﻧﺴﺎن ﺧﻮاﻫﻲ ﺷﺪ ﻧﻪ در ﻻﺑﻪ ﻻي ﻛﺘﺎب ﻫﺎ... ﻣﻦ ﻋﺸﻖ ﻛﺘﺎﺑﻲ را ﻫﻢ دوﺳﺖ ﻧﻤﻲدارم و ﺗﺴﻠﻂ ﻛﺘﺎب ﺑﺮ ﺧﺎﻧﻪ را ﻫﻢ«. )ﻫﻤﺎن: ( ﻣﻌﻠﻢ ﻋﺴﻞ ﻛﻪ اﻋﺪام ﻣﻲ ﺷﻮد ﺑﻪ ﺟﺎي ﻛﺘﺎب ﺧﻮاﻧﺪن، زﻳﺴﺘﻦ ﺑﺎ ﻣﺮدم را ﺗﺒﻠﻴﻎ ﻣﻲ ﻛﺮد و اﻧﺪﻳﺸﻴﺪن و ﻋﻤﻞ ﻛﺮدن را. )ﻫﻤﺎن: ( ﭼﻨﺎنﻛﻪ از ﮔﻔﺖ وﮔﻮﻫﺎ ﭘﻴﺪاﺳﺖ، زﺑﺎن زن و ﻣﺮد ﻟﺤﻦ ﺧﺎﺻﻲ ﻧﺪارد و ﻧﻮﻳﺴﻨﺪه ﮔﺎﻫﻲ ﻣﺠﺒﻮر ﻣﻲﺷﻮد ﺑﺮاي روﺷﻦ ﺷﺪن ﻣﺮز ﮔﻔﺖ وﮔﻮﻫﺎ، ﻧﺎم ﻗﻬﺮﻣﺎن را آﺷﻜﺎرا ﺑﻴﺎن ﻛﻨﺪ. ﻣﺜﻼً »ﻋﺴﻞ ﻣﻲ ﺧﻨﺪد و ﻣﻲﮔﻮﻳﺪ« و ﻳﺎ »ﻋﺴﻞ اﻓﺴﺮده ﮔﻔﺖ«. )ﻫﻤﺎن: ( در ﻛﻞ رﻣﺎن ﻗﻬﺮﻣﺎﻧﺎن ﻟﻬﺠﺔ ﺧﺎﺻﻲ ﻧﻴﺰ ﻧﺪارﻧﺪو ﺷﺨﺼﻴﺖ ﻫﺎي اﺻﻠﻲ ﻣﺎﻧﻨﺪ روﺷﻨﻔﻜﺮان ﺑﻪ زﺑﺎن رﺳﻤﻲ ﻣﻌﻴﺎر ﺳﺨﻦ ﻣﻲ ﮔﻮﻳﻨﺪ. ﮔﺮﭼﻪ ﺑﻪ ﻧﺪرت ﻣﻲﺗﻮان ﻟﻬﺠﺔ ﮔﻴﻠﻜﻲ و آذري ﻗﻬﺮﻣﺎﻧﺎن ﻓﺮﻋﻲ را ﺗﺎ ﺣﺪودي ﺗﺸﺨﻴﺺ داد. ﮔﻴﻠﻪ ﻣﺮد و ﻋﺴﻞ، در ﻛﻞ ﺷﺨﺼﻴﺖ و ﺷﺨﺼﻴﺖﭘﺮدازي در رﻣﺎن ﻳﻚ ﻋﺎﺷﻘﺎﻧﺔ آرام رﻣﺎن و در ﻛﻞ زﻧﺪﮔﻲ ﺷﺎن دﭼﺎر ﺗﻀﺎد ﻋﺸﻖ و ﺳﻴﺎﺳﺖ ﻫﺴﺘﻨﺪ و در زﻧﺪﮔﻲﺷﺎن اﻳﻦ ﺗﻀﺎد رﺷﺪ ﻣﻲﻳﺎﺑﺪ و ﺷﻜﻮﻓﺎ ﻣﻲ ﺷﻮد. و اﻳﻦ وﻳﮋﮔﻲاز ﺧﺼﻮﺻﻴﺎت ﺑﺮﺟﺴﺘﺔ ﻳﻚ ﻋﺎﺷﻘﺎﻧﺔ آرام اﺳﺖ. واﻗﻌﻴﺖ ﻫﺎي ﺗﻠﺦ ﺟﺎﻣﻌﻪ ﻣﺎﻧﻊ از اﻳﻦ ﻣﻲ ﺷﻮد ﻛﻪ ﮔﻴﻠﻪﻣﺮد ﺑﺘﻮاﻧﺪ ﺑﻌﺪ از ازدواج ﺧﺎﻃﺮات زﻧﺪان و ﺷﻜﻨﺠﻪ را از ﺧﻮد دور ﻛﻨﺪ و ﻋﺴﻞ ﻧﻴﺰ ﺑﻪ او ﻳﺎدآوري ﻣﻲ ﻛﻨﺪ ﻛﻪ در رودﺑﺎرك ﻣﻌﻠﻤﻲ ﻛﻨﻴﻢ و آﻫﺴﺘﻪ آﻫﺴﺘﻪ ﻣﻘﺪﻣﺎت ﻳﻚ ﺟﻨﮓ ﻛﻮﻫﺴﺘﺎﻧﻲ را ﻓﺮاﻫﻢ ﺑﻴﺎورﻳﻢ. ارﺗﺶ ﺷﺎه، ﺗﻴﻤﺴﺎرﻫﺎي ﺧﺴﺘﺔ ﻋﻴﺎش ﻗﻤﺎرﺑﺎز، ﻫﺮﮔﺰ ﺑﻪ اﻳﻦ ارﺗﻔﺎﻋﺎت ﻧﺨﻮاﻫﻨﺪ آﻣﺪ. ]ﻣﺮد[: ـ ﻧﻤﻲ ﺷﻮد. ﺗﺎ ﺷﻜﻨﺠﻪ ﻫﺴﺖ، ﻫﻴﭻ ﻧﻘﻄﻪ اي از ﺟﻬﺎن اﻣﻦ ﻧﻴﺴﺖ. )ﻫﻤﺎن: ( ﻣﺮد آرزو ﻣﻲ ﻛﻨﺪ ﻛﻪ ﺑﺘﻮاﻧﺪ ﺑﺮاي ﻫﻤﺴﺮش ﻳﻚ زﻧﺪﮔﻲ راﺣﺖ و ﺳﺎده ﻓﺮاﻫﻢ ﻛﻨﺪ. ﻫﺎ ﺷﺐ »دور آﺗﺶ ﺣﻠﻘﻪ ﺧﻮاﻫﻴﻢ زد و ﺳﻴﺐ زﻣﻴﻨﻲ ﻫﺎ را در ﺧﺎﻛﺴﺘﺮ داغ داغ، ﺑﺮﺷﺘﻪ ﺧﻮاﻫﻴﻢ ﻛﺮد. ﺟﮕﺮ اﺻﻞ، ﻧﻤﻚ ﻧﺮم. ﻣﻦ دوﺳﺖ دارم ﻛﻪ ﻳﻚ دﺳﺘﻪ ﮔﻞ ﻛﻮﭼﻚ ﻛﻮﺗﺎه ﻗﺪ ﺻﺤﺮاﻳﻲ را ﺑﺮاي ﭘﺪرت ﺑﺒﺮم. اﻳﻦ ﺑﺎر ﻓﻘﻂ ﺑﺮاي ﺧﻮدش. «)ﻫﻤﺎن: ( ﺧﺪاوﻧﺪ اﻧﺴﺎن را در ﻋﺸﻖ و درد آﻓﺮﻳﺪه اﺳﺖو در اﻳﻦ رﻣﺎن از زﺑﺎن داﻧﺎي ﻛﻞ ﻧﻴﺰ ﻋﺸﻖ و ﺳﻴﺎﺳﺖ ﺑﻪ ﻫﻢ آﻣﻴﺨﺘﻪ ﻣﻲ ﺷﻮد. »ﻫﻤﻴﺸﻪ ﺧﺎﻃﺮات ﻋﺎﺷﻘﺎﻧﻪ، از ﻧﺨﺴﺘﻴﻦ روز، ﻧﺨﺴﺘﻴﻦ ﺳﺎﻋﺖ، ﻧﺨﺴﺘﻴﻦ ﻟﺤﻈﻪ، ﻧﺨﺴﺘﻴﻦ ﻧﮕﺎه و ﻧﺨﺴﺘﻴﻦ ﻛﻠﻤﺎت، آﻏﺎز ﻣﻲ ﺷﻮد. ﻫﻤﺎن ﮔﻮﻧﻪ ﻛﻪ ﺳﻴﺎﺳﺖ از ﻧﺨﺴﺘﻴﻦ زﻧﺪان، ﻧﺨﺴﺘﻴﻦ ﺷﻼق و ﻧﺨﺴﺘﻴﻦ دﺷﻨﺎم ﻳﻚ ﺑﺎزﭘﺮس« )ﻫﻤﺎن: ( ﻣﺮد ﺑﻪ زن ﻫﺸﺪار ﻣﻲ دﻫﺪ ﻛﻪ ﻋﺎﺷﻖ را آرام و ﺑﻪ زﻣﺰﻣﻪ دﻳﮕﺮ ﺑﺮاي او ﺣﻜﺎﻳﺖﺧﻮ ﻧﻤﻲاﻧﺪ. ﻣﺮد ﭘﺎﺳﺦ ﻣﻲ دﻫﺪ ﻛﻪ ﺑﺮاي ﺗﻤﺎم روزﻫﺎ و ﺳﺎل ﻫﺎ و ﺑﺮاي ﺗﻤﺎم ﻋﺎﺷﻘﺎن ﺻﺎدق ﻳﻚ ﻋﺎﺷﻘﺎﻧﺔ آرام ﻣﻲ ﺳﺎزم. ﻳﻚ ﻋﺎﺷﻘﺎﻧﺔ ﻛﺎﻣﻼً آرام. )ﻫﻤﺎن: ( ﻋﺎﺷﻖ در ﺑﺎب زﻧﺪﮔﻲ ﺳﺨﺖ ﻧﻤﻲ ﮔﻴﺮد )ﻫﻤﺎن: ( ﻋﺎﺷﻖ ﺑﻪ ﻧﺎن ﺧﺎﻟﻲ و ﻇﺮف ﭘﺮ از ﻣﺤﺒﺖ راﺿﻲاﺳﺖ. )ﻫﻤﺎن: ( .ﻋﺸﻖ اﺟﺒﺎري ﻣﻤﻜﻦ ﻧﻴﺴﺖدوﺳﺖ داﺷﺘﻦ ﻳﻚ ﻃﺮﻓﻪ ﻣﻲ ﺷﻮد اﻣﺎ ﺑﻪ ﺿﺮب ﺗﻬﺪﻳﺪ ﻧﻤﻲ ﺷﻮد و اﻳﻦ آن ﭼﻴﺰي اﺳﺖ ﻛﻪ ﺳﻼﻃﻴﻦ ﻣﻲﺧﻮاﻫﻨﺪ: ﻣﺮدم آﻧﻬﺎ را ﺑﭙﺮﺳﺘﻨﺪ، آﻧﻬﺎ از ﻣﺮدم ﺑﻴﺰار ﺑﺎﺷﻨﺪ. )ﻫﻤﺎن: ( ﮔﻴﻠﻪﻣﺮد اﻋﺘﺮاف ﻣﻲ ﻛﻨﺪ ﻛﻪ ﺑﺎ ﻳﻚ ﮔﺮوه ﻛﻮﭼﻚ ﺟﻨﮕﻠﻲ ﻛﺎر ﻣﻲ ﻛﻨﺪ ﻛﻪ ﻫﻨﻮز ﻳﻚ ﻗﺪم ﻫﻢ ﺑﻪ ﺟﺎﻧﺐ ﺟﻨﮕﻞ ﺑﺮﻧﺪاﺷﺘﻪ اﻧﺪ. ﻋﺴﻞ ﻣﻲ ﮔﻮﻳﺪ » ﭘﺲ ﻣﺎ ﻋﺮوﺳﻲ ﻧﻤﻲ ﻛﻨﻴﻢ، ﺟﺸﻦ اﻋﺪام ﺑﺮﭘﺎ ﻣﻲ ﻛﻨﻴﻢ. ـ ﺑﻪ ﺧﺎﻃﺮ ﻋﺮوﺳﻲ ﻫﺎي ﺑﺴﻴﺎري ﻛﻪ ﻋﺎﺷﻘﺎن دﻳﮕﺮ ﺑﺎ آﺳﻮدﮔﻲ ﺧﺎﻃﺮ، ﺑﻪ ﭘﺎ ﺧﻮاﻫﻨﺪ ﻛﺮد«. )ﻫﻤﺎن: ( در ﻧﮕﺎه ﮔﻴﻠﻪ ﻣﺮد زﻧﺪﮔﻲ واﻗﻌﻲ ﻋﺒﺎرت اﺳﺖ از ﻛﺎر، ﻋﺸﻖ، آراﻣﺶ، آزادي.... ﺣﻜﻮﻣﺖ ﻫﺎﻳﻲ ﻛﻪ ﻣﻌﻨﻲ دوﺳﺖ داﺷﺘﻦ را ﻧﻤﻲ ﻓﻬﻤﻨﺪ، ﻧﻔ ﺮتاﻧﮕﻴﺰﻧﺪ. )ﻫﻤﺎن: ( ﮔﻴﻠﻪﻣﺮد ﺑﺎ ﻏﻴﺮت ﺣﺎﺿﺮ اﺳﺖ ﻛﺎر ﻣﻌﻠﻤﻲ را از دﺳﺖ ﺑﺪﻫﺪ، اﻣﺎ ﺑﺎ اﺟﺎﻧﺐ ﻫﻤﻜﺎري ﻧﻜﻨﺪ )ﻫﻤﺎن: ( و ﻋﺰت و ﻣﻘﺎوﻣﺖ او ﻛﺎر وزﻧﺪﮔﻲ را ﺳﺨﺖ ﻣﻲ ﻛﻨﺪ. ﭼﻮن از ﻧﻈﺮ ﺣﺎﻛﻤﺎن دزد و ﻣﻌﺘﺎد و ﺳﻴﺎﺳﻲ ﻫﻤﮕﻲ ﻣﺠﺮماﻧﺪ و ﻳﻜﺴﺎن. )ﻫﻤﺎن: ( ﻋﺸﻖ و ﻣﺒﺎرزة آن دو اداﻣﻪ ﭘﻴﺪا ﻣﻲ ﻛﻨﺪ و ﺑﻪ زﻧﺪﮔﻲ ﻣﺸﺘﺮك آﻧﺎن ﻫﻮﻳﺖ ﻣﻲ ﺑﺨﺸﺪ. »زﻧﺪﮔﻲﻣﺎن زﻳﺮ ﭘﻮﺗﻴﻦ ﻫﺎي ﭼﻨﺪ ﻣﺄﻣﻮر، ﺑﻪ زﻳﺒﺎﻳﻲ ارس ﭘﻴﺶ ﻣﻲرود و ﺑﻪ ﮔﺴﺘﺮدﮔﻲ درﻳﺎي ﺧﺰر، آرام ﻣﻲ ﺑﺨﺸﺪ «.)ﻫﻤﺎن: ( ﺑﻌﺪ از ﺳﻘﻂ ﻓﺮزﻧﺪ اوﻟﺸﺎن در واﮔﻮﻳﺔدروﻧﻲ ﻣﻲ ﮔﻮﻳﺪ: »ﺧﺪاوﻧﺪا ﻛﻴﻨﻪ ام را ﺑﻪ دﺷﻤﻨﺎن ﻣﻴﻬﻨﻢ ﻓﺼﻠﻨﺎﻣﻪ ﺗﺨﺼﺼﻲ ﻣﻄﺎﻟﻌﺎت داﺳﺘﺎﻧﻲ، ﺳﺎلدوم ، ﺷﻤﺎره ، ﻮمﺳﺑﻬﺎر ﻋﻤﻴﻖ ﺗﺮ ﻛﻦ و زﺧﻢ روﺣﻢ را ﭼﺮﻛﻴﻦ ﺗﺮ. ﺧﺪاوﻧﺪا ﺧﻮف از ﻇﺎﻟﻢ را در ﻣﻦ ﺑﻤﻴﺮان «.)ﻫﻤﺎن: ( از ﻧﻈﺮاو اﻧﺴﺎن ﺳﻴﺎﺳﻲ ﻳﻌﻨﻲ اﻧﺴﺎﻧﻲ ﻛﻪ ﺗﺴﻠﻴﻢ ﻓﺴﺎد ﻧﻤﻲﺷﻮد. »ـ ﻣﺎ ﻫﻨﻮز ﻫﻤﭽﻨﺎن ﺳﻴﺎﺳﻲ ﻫﺴﺘﻴﻢ «.)ﻫﻤﺎن: ( اﻧﻘﻼب اﺳﻼﻣﻲ ﻛﻪ ﭘﻴﺮوز ﻣﻲ ﺷﻮد زﻧﺪﮔﻲ آﻧﺎن ﻣﺘﺤﻮل ﻣﻲ ﺷﻮد و ﺑﻪ ﻳﻚ آراﻣﺶ ﻧﺴﺒﻲ دﺳﺖ ﻣﻲ ﻳﺎﺑﻨﺪ. اﻣﺎ ﻛﺎرﺷﺎن ﺗﻤﺎم ﻧﻤﻲ ﺷﻮد. آﻧﺎن روﺣﻴﺔ اﻧﺘﻘﺎدي و آزادي ﺧﻮاﻫﻲ را ﻫﻤﻮاره ﺑﺎ ﺧﻮﻳﺶ دارﻧﺪ و ﻣﻮاﻇﺐ ﻫﺴﺘﻨﺪ ﻛﻪ ﻧﻈﺎم ﺳﻴﺎﺳﻲ ﺟﺪﻳﺪ ﺑﻪ ﺧﻄﺎ ﻧﺮود و ﺳﻌﻲ ﻣﻲ ﻛﻨﻨﺪ ﺑﺎ ﻣﺮاﻗﺒﺖ ﻫﺎي وﻳﮋه ﺟﻠﻮي اﻧﺤﺮاف را ﺑﮕﻴﺮﻧﺪ )ﻫﻤﺎن: ( ﻋﺴﻞ ﻣﻌﺘﻘﺪاﺳﺖ: »ﺑﻪ ﻋﻨﻮان اﻧﺴﺎن اﻳﺮاﻧﻲ، ﻣﺎ ﺑﺮاي اﺛﺒﺎت اﻋﺘﻘﺎد و ﻣﻮاﻓﻘﺘﻤﺎن، رأي ﻣﻲ دﻫﻴﻢ... ﺑﺎ ﻣﺨﺎﻟﻔﺎن ﺑﺤﺚ ﻫﺎي ﻣﻨﻄﻘﻲ ﻣﻲ ﻛﻨﻴﻢ ﺑﻪ ﺗﻮﻟﻴﺪ ﻣﻠﻲ ﻛﻤﻚ ﻣﻲ ﻛﻨﻴﻢ و ﺧﻴﻠﻲ ﻛﺎرﻫﺎي دﻳﮕﺮ را ﺑﺎ ﺻﻤﻴﻤﻴﺖ اﻧﺠﺎم ﻣﻲ دﻫﻴﻢ. )ﻫﻤﺎن: ( ،اﻣﺎ ﺑﻪ ﻋﻨﻮان ﻳﻚ ﺟﻨﺎح اﻧﺪﻳﺸﻤﻨﺪ ﻧﮕﺮانِ آﻳﻨﺪهﺗﺤﻠﻴﻞ ﮔﺮوﻫﻲ را رﻫﺎ ﻧﻤﻲ ﻛﻨﻴﻢ. ﮔﻴﻠﻪ ﻣﺮد ﻣﻮاﻓﻖ اﺳﺖ اﻣﺎ ﺑﺎ اﻳﺠﺎد ﻳﻚ ﺳﺎزﻣﺎن ﺳﻴﺎﺳﻲ ﻣﺨﺎﻟﻔﺖ ﻣﻲ ﻛﻨﺪ. ﭼﻮن ﺗﺠﺮﺑﺔ ﻣﺒﺎرزات ﺳﺎزﻣﺎن ﻳﺎﻓﺘﺔ ﻗﺒﻞ از اﻧﻘﻼب ﺧﻄﺮاﺗﻲ ﺑﺰرگ داﺷﺘﻪ اﺳﺖ. )ﻫﻤﺎن: ( او ﻣﻌﺘﻘﺪاﺳﺖ: ﻓﻘﻂ ﺧﻮﺷﺒﺨﺘﻲ ﻫﻤﮕﺎﻧﻲ اﺳﺖ ﻛﻪ اﺿﻄﺮاب را ﻧﻔﻲ ﻣﻲ ﻛﻨﺪ و اﻳﻦ دﻗﻴﻘﺎً ﻳﻌﻨﻲ ﺳﻴﺎﺳﻲ اﻧﺪﻳﺸﻴﺪن و ﺳﻴﺎﺳﻲ ﮔﺎم ﺑﺮداﺷﺘﻦ. )ﻫﻤﺎن: ( ﻋﺴﻞ ﮔﺎﻫﻲ در ﺗﻮﺻﻴﻒ ﮔﻴﻠﻪﻣﺮ د ﺑﻪ ﺷﻜﻞ ﻣﺴﺘﻘﻴﻢ ﻣﻲ ﮔﻮﻳﺪ: او ﺷﺎﻋﺮ اﺳﺖ، ﻧﻘﺎش اﺳﺖ، ﺧﻄﺎط ﻫﻢ ﻫﺴﺖ. )ﻫﻤﺎن: ( ﺧﻮدش ﻧﻴﺰ ﺑﺴﻴﺎرﭘﺮاﻧﺮژي و ﭘﺮﺗﻮان اﺳﺖ. ﺣﺘﻲ در ورزش و رﻓﺘﻦ ﺑﻪ ﻛﻮه و دﺷﺖ، ﻫﻤﻪ ﺟﺎ ﭘﺎ ﺑﻪ ﭘﺎي ﻣﺮد دوان اﺳﺖ. ﺑﻌﺪ از ﻳﻚ روز ﭘﺮﻧﺸﺎط ﭘﺎﻫﺎﻳﺶ درد ﻣﻲﻛﻨﺪ و ﻣﺮد ﻣﻲ ﮔﻮﻳﺪ: »ﺻﺪﺑﺎر ﮔﻔﺘﻢ: ﻋﺴﻞ! اﻳﻨﻘﺪر ﺑﻪ دﻧﺒﺎل آن ﺗﻮپ دﻳﻮاﻧﺔ آواره ﻧﺪو و ﺗﻮ آذري ﺑﺪﭘﻴﻠﻪ ﺧﻨﺪﻳﺪي و ﺑﺎز دوﻳﺪي«. )ﻫﻤﺎن: ( ﺟﻤﻼت زﻳﺒﺎ و ﺷﺎﻋﺮاﻧﺔ ﻣﺮد، ﺷﺨﺼﻴﺖﻓﻜﺮي و روﺣﻲ او را ﻧﺸﺎن ﻣﻲ دﻫﺪ. ﺑﺴﻴﺎر ﻋﺎﺷﻖ ﭘﻴﺸﻪ و ﺳﺨﺖ ﻛﻮش و ﭘﺮﺗﻼش و ﺧﺴﺘﮕﻲ ﻧﺎﭘﺬﻳﺮ اﺳﺖ و ﻫﻤﺔ اﻳﻦ ﺟﻨﺒﻪ ﻫﺎ را در ﻋﺸﻖ و ﻋﺎﺷﻘﻲ ﻓﺮاﮔﺮﻓﺘﻪ اﺳﺖ. »ﻋﺸﻖ ﻳﻌﻨﻲ ﭘﻮﻳﺶ ﻧﺎب داﺋﻤﻲ. ﺑﻪ ﺳﺮاغ ﺧﺴﺘﮕﺎن روح ﻧﻤﻲ آﻳﺪ، ﺧﺴﺘﻪ دل ﻧﺒﺎش، ﻣﺤﺒﻮب ﺧﻮب آذري ﻣﻦ«. )ﻫﻤﺎن: ( ﻣﻲﺗﻮان ﮔﻔﺖ ﺷﺨﺼﻴﺖ ﮔﻴﻠﻪ ﻣﺮد و ﻋﺴﻞ و زﻧﺪﮔﻲ ﻣﺸﺘﺮك آﻧﺎن، ﻫﻢ واﻗﻌﻲ اﺳﺖ و ﻫﻢ ﻏﻴﺮواﻗﻌﻲ و آرﻣﺎﻧﻲ. اﺟﺰا و ﻋﻨﺎﺻﺮ زﻧﺪﮔﻲ آﻧﺎن ﺗﻤﺎﻣﺎً رﺋﺎﻟﻴﺴﺘﻲ و واﻗﻌﻲ اﺳﺖ ﻛﻪ در اﻃﺮاف زﻧﺪﮔﻲ ﻫﺮ زن و ﻣﺮد اﻳﺮاﻧﻲ ﻛﺎﻣﻼً ﻣﺸﻬﻮد اﺳﺖ. اﻣﺎ ﻛﻠﻴﺖ زﻧﺪﮔﻲ آﻧﺎن آرﻣﺎﻧﻲ اﺳﺖ و ﻳﺎ ﺣﺪاﻗﻞ در زﻧﺪﮔﻲ واﻗﻌﻲ ﻛﻤﺘﺮ ﻳﺎﻓﺖ ﻣﻲ ﺷﻮد. ﻧﻮﻳﺴﻨﺪه ﺑﺎ ﺗﺨﻴﻞ ﺧﻮﻳﺶ ﻋﻨﺎﺻﺮ واﻗﻌﻲ زﻧﺪﮔﻲ ﻣﺸﺘﺮك ﻳﻚ زوج ﻣﻮﻓﻖ را ﺑﻪ ﺻﻮرت آرﻣﺎﻧﻲ ﺣﻘﻴﻘﻲ ﺗﺠﻠﻲ ﺑﺨﺸﻴﺪه اﺳﺖ. ﺷﺨﺼﻴﺖ ﻫﺎي اﺻﻠﻲ رﻣﺎن اﻧﺴﺎن ﻫﺎﻳﻲ ﻧﻴﺴﺘﻨﺪ ﻛﻪ ﺗﺴﻠﻴﻢ ﺟﺒﺮ زﻣﺎﻧﻪ ﺷﻮﻧﺪ؛ آﻧﺎن ﻓﻘﻂ ﺳﺎﺧﺘﺔ ﺷﺮاﻳﻂ ﻣﺤﻴﻄﻲ و ﺗﺎرﻳﺨﻲ ﻧﻴﺴﺘﻨﺪ، ﺑﻠﻜﻪ ارادة آﮔﺎه و آزاد آﻧﺎن ﺷﺨﺼﻴﺘﺸﺎن را ﻣﻲﺳﺎزد. اﻧﺴﺎن ﻫﺎي ﺑﺰرگ و ﻣﺴﺌﻮل داﺋﻤﺎً در ﺣﺎل اﻧﺘﺨﺎب ﻫﺴﺘﻨﺪ و ﻣﺴﺌﻮﻟﻴﺖ اﻧﺘﺨﺎب ﺧﻮﻳﺶ را ﻣﻲﭘﺬﻳﺮﻧﺪ و ﻫﻤﻴﺸﻪ در رﻓﺘﺎر و اﻧﺪﻳﺸﺔ ﺧﻮﻳﺶ ﺗﺠﺪﻳﺪﻧﻈﺮ ﻣﻲ ﻛﻨﻨﺪ. اﻧﺴﺎن ﻫﺎي ﺿﻌﻴﻒ در ﺑﺮاﺑﺮ ﺳﺨﺘﻲ ﻫﺎ و ﮔﺮﻓﺘﺎري ﻫﺎ ﺗﺴﻠﻴﻢ ﻣﻲ ﺷﻮﻧﺪ و ﮔﻨﺎه را ﺑﻪ ﮔﺮدن ﺷﺮاﻳﻂ و ﺳﺮﻧﻮﺷﺖ ﻣﻲ اﻧﺪازﻧﺪ. ﻋﺒﺮت از ﺳﺮﻧﻮﺷﺖ دﻳﮕﺮان و درس آﻣﻮزي از ﺣﻮادث ﺷﺨﺼﻴﺖ و ﺷﺨﺼﻴﺖﭘﺮدازي در رﻣﺎن ﻳﻚ ﻋﺎﺷﻘﺎﻧﺔ آرام ﺳﺨﺖ ﻣﻮﺟﺐ ﻧﺠﺎت اﻧﺴﺎن و ﻛﻤﺎل او ﻣﻲ ﺷﻮد و اﮔﺮ از ﺣﺎدﺛﻪ اي ﻋﺒﺮت ﻧﮕﻴﺮد، آن ﺣﺎدﺛﻪ آن ﻗﺪر ﺗﻜﺮار ﻣﻲ ﺷﻮد ﻛﻪ ﺳﺒﺐ ﻋﺒﺮت آﻣﻮزي او ﮔﺮدد. .ﺷﺨﺼﻴﺖ ﻫﺎي ﻓﺮﻋﻲ ﺷﺨﺼﻴﺖ ﻫﺎي ﻓﺮﻋﻲ ﻳﻚ ﻋﺎﺷﻘﺎﻧﺔ آرام ﺑﺮﺧﻼف ﺷﺨﺼﻴﺖ ﻫﺎي اﺻﻠﻲ داﺳﺘﺎن اﻳﺴﺘﺎ ﻫﺴﺘﻨﺪ و ﭘﻮﻳﺎﻳﻲ ﻧﺪارﻧﺪ و ﺗﻘﺮﻳﺒﺎً ﺑﻴﺸﺘﺮﺷﺎن ﺷﺨﺼﻴﺖ ﺳﺎده اي دارﻧﺪ. اﻳﻦ ﺷﺨﺼﻴﺖ ﻫﺎ را ﺑﺮ اﺳﺎس ﺣﻀﻮرﺷﺎن در رﻣﺎن ﺑﺮرﺳﻲ و ﺗﺤﻠﻴﻞ ﻣﻲﻛﻨﻴﻢ . - . ﺑﺮادر زن در ﺣﻮادث داﺳﺘﺎن ﻫﻴﭻ ﻧﻘﺸﻲ ﻧﺪارد. ﺑﺮاي اوﻟﻴﻦ ﺑﺎر وﻗﺘﻲ ﻛﻪ ﻣﺮد از ﻣﻘﺎوﻣﺖ روزة ﺧﻮدش درزﻧﺪان ﺳﺎواك ﺣﺮف ﻣﻲ زﻧﺪ ﻣﻲ ﮔﻮﻳﺪ: اﮔﺮ ﻣﻦ ﺗﺎب ﻧﻴﺎورده ﺑﻮدم آﻳﺎ اﻣﺮوز ﺻﺒﺢ، ﺑﺮادر ﻛﻮﭼﻚ ﺗﻮ ﻣﻲﺗﻮاﻧﺴﺖ، آن ﺑﺎﻻ ﻗﺰل آﻻي ﺧﺎل دار ﺻﻴﺪ ﻛﻨﺪ؟ )ﻫﻤﺎن: ( و ﺑﺎر دﻳﮕﺮ ﻧﻴﺰ ﺑﻪ ﺻﻴﺪ ﻫﺸﺖ ﻗﺰل آﻻي ﺧﻮب ﺑﻪ وﺳﻴﻠﺔ ﺑﺮادر زن اﺷﺎره ﻣﻲ .ﻛﻨﺪ )ﻫﻤﺎن: ( ﺑﻌﺪ از اﻧﻘﻼب ﻛﻪ ﺑﻪ دﻳﺪار ﺻﺎﺣﺐ ﺧﺎﻧﻪﺷﺎن در اﻧﺰﻟﻲ ﻣﻲ روﻧﺪ ﺑﺮادر زن ﻫﻤﺮاه آﻧﻬﺎﺳﺖ، زﻧﺪان ﻛﺸﻴﺪه اﺳﺖ، از ﺻﻮرﺗﺶ ﭘﻴﺪاﺳﺖ. ﻳﻌﻨﻲ ﻛﺴﻲ ﻫﻢ ﻫﺴﺖ ﻛﻪ زﻧﺪان ﻛﺸﻴﺪه ﻧﺒﺎﺷﺪ؟ )ﻫﻤﺎن: ( واﺷﺎرة دﻳﮕﺮ ﺑﻪ ﻓﺮﻳﺎد دﻻوراﻧﺔ او در دﻓﺎع از ﻓﺮﻫﻨﮓ و زﺑﺎن آذرﺑﺎﻳﺠﺎن اﺳﺖ. )ﻫﻤﺎن: ( - . ﭘﺪر زن ﺣﻀﻮرش در رﻣﺎن ﺑﻪ ﻇﺎﻫﺮ ﻛﻤﺮﻧﮓ اﺳﺖ، اﻣﺎ ﻧﻘﺶ و ﺧﺎﻃﺮة او ﭼﻪ در دﻳﺪارﻫﺎي ﻧﺨﺴﺘﻴﻦ و ﭼﻪ در ﺗﺮﺑﻴﺖ زن ﺑﺴﻴﺎر ﻣﻬﻢ اﺳﺖ. ﺣﻀﻮر او ﻧﺎﮔﻬﺎﻧﻲ اﺳﺖ. ﮔﻴﻠﻪﻣﺮد در آﻏﺎز رﻣﺎن در واﮔﻮﻳﺔ دروﻧﻲ ﺑﻪ ﻳﺎد ﺧﺎﻃﺮة ﺧﻮاﺳﺘﮕﺎري رﻓﺘﻨﺶ ﻣﻲ اﻓﺘﺪ: »ﻳﻚ روز ﺧُﻞواره، ﻳﻚ دﺳﺘﻪ ﮔﻞ ﻛﻮﭼﻚ ﻛﻮﺗﺎه ﻗﺪ ﺑﺮاﻳﺖ آوردم ـ ﭘﺪرت ﻧﺎﮔﻬﺎن و ﭘﻴﺶ از ﺗﻮ رﺳﻴﺪ... آذري ﺧﻨﺪﻳﺪ ـ ﻫﺎه! اﻳﻦ را ﺑﺎش! در ﺳﺎواﻻنِ ﻣﻦ ﮔﻞ، ﺑﺎﻻﺗﺮ از ﻗﺎﻣﺖ ﺗﻮﺳﺖ، ﮔﻴﻠﻪ ﻣﺮد ﻛﻮﭼﻚ! ﺗﻮ در درﻳﺎي ﮔﻞ، ﺑﺮاي دﺧﺘﺮم ﻳﻚ ﻗﻄﺮه ﮔﻠﻚ آورده اي ﻣﺮدك؟«. )ﻫﻤﺎن: ( اﻳﻦ رﻓﺘﺎر ﻧﻮﻋﻲ ﻣﻔﺎﺧﺮهاﺳﺖ ﺑﻪ ﺧﻮد و دﺧﺘﺮش، و ﻣﺮد از اﻳﻦ رﻓﺘﺎر ﺗﺤﻘﻴﺮ و ﺗﻮﻫﻴﻨﻲ ﺣﺲ ﻧﻤﻲ ﻛﻨﺪ و از او ﺑﺎ ﻋﻨﺎوﻳﻨﻲ ﭼﻮن آﻗﺎ )ﻫﻤﺎن: ( ﭘﺪر، ﭘﺪرت)ﻫﻤﺎن: ( ﻳﺎد ﻣﻲﻛﻨﺪ و ﻫﻤﻮاره ﺑﻪ او اﺣﺘﺮام ﻣﻲ ﮔﺬارد. »ﭘﺪرت ﮔﺮﭼﻪ ﺑﺴﻴﺎر ﺗﻨﻮﻣﻨﺪ اﺳﺖ و ﻋﺎﻣﻴﺎﻧﻪ ﺣﺮف ﻣﻲ زﻧﺪ و ﺑﺎ دﺳﺖ ﻏﺬا ﻣﻲ ﺧﻮرد... اﻧﺴﺎن اﻳﻦ ﻗﺪر ﺧﺸﻦ، اﻳﻦﻗﺪر ﻟﻄﻴﻒ؟ اﻳﻦ ﻗﺪر رﺣﻴﻢ، اﻳﻦ ﻗﺪر ﺑﻲ ﺗﺮﺣﻢ؟« )ﻫﻤﺎن: ( ﺑﻌﺪ از اﻧﻘﻼب ﻣﺸﺨﺺ ﻣﻲ ﺷﻮد ﻛﻪ آذري ﺑﺮاي ﻧﻔﺮ از ﻣﺒﺎرزان ﺟﺎن ﭘﻨﺎه ﺳﺎﺧﺘﻪ اﺳﺖ، وﻟﻲ دﺧﺘﺮ و داﻣﺎدش در اوج ﺗﻨﻬﺎﻳﻲ و ﺑﻲﭘﻨﺎﻫﻲ ﺑﻪ او واﺑﺴﺘﻪ ﻧﺒﻮدﻧﺪ. در ﺳﺎل ﻫﺎي ﺑﻌﺪ ﻣﺮد از زﻧﺶ ﻣﻲ ﺧﻮاﻫﺪ ﻛﻪ ﻧﺎﻣﻪاي ﺑﻪ ﭘﺪر ﺑﻨﻮﻳﺲ و ﺧﻮاﻫﺶ ﻛﻦ ﭼﻨﺪ روزي ﺑﻪ ﺗﻬﺮان ﺑﻴﺎﻳﺪ و ﻣﻬﻤﺎن ﻣﺎ ﺑﺎﺷﺪ )ﻫﻤﺎن: ( واﻧﺪك اﻧﺪك ﺣﻀﻮر ﭘﺪر زن ﻛﻢ رﻧﮓ و ﻣﺤﻮ ﻣﻲﺷﻮد. ﻣﮕﺮ در ﺷﺨﺼﻴﺖ زن. - . ﭘﺪر ﻣﺮد ﺣﻀﻮر ﭘﺪر ﻣﺮد ﻧﻴﺰ در رﻣﺎن ﺑﺴﻴﺎر ﻛﻤﺮﻧﮓ اﺳﺖ و در ﺣﺪ دو ﺳﻪ ﺧﺎﻃﺮة ﻛﻢ رﻧﮓ و ﭘﺮﺷﻜﻮه ﺟﻠﻮه ﻣﻲﻛﻨﺪ و ﻣﺤﻮ ﻣﻲ ﺷﻮد. »اﮔﺮ ﭘﺪرم آن وﻗﺖ ﻫﺎ ﻛﻪ زﻧﺪه ﺑﻮد از ﻛﻨﺪوﻫﺎي ﺟﻨﮕﻠﻲ، ﮔﻪ ﮔﺎه ﺑﺮاﻳﻤﺎن ﻓﺼﻠﻨﺎﻣﻪ ﺗﺨﺼﺼﻲ ﻣﻄﺎﻟﻌﺎت داﺳﺘﺎﻧﻲ، ﺳﺎلدوم ، ﺷﻤﺎره ، ﻮمﺳﺑﻬﺎر ...ﻋﺴﻞ ﻧﺎب ﻣﻌﻄﺮ ﻧﻴﺎورده ﺑﻮد« )ﻫﻤﺎن: ( و ﻳﻚﺑﺎر ﻧﻴﺰ در آﻏﺎز زﻧﺪﮔﻲ در ﺗﻬﺮان ﻛﺘﺎب ﻫﺎي ﻣﺮد از اﻧﺒﺎر ﭘﺪر ﺑﻪ ﺗﻬﺮان ﻣﻲ رﺳﺪ. »ﺑﺴﺘﻪ ﻫﺎي ﻛﺘﺎب ﻫﺎﻳﻢ از راه ﻣﻲ رﺳﻨﺪ ــ از اﻧﺒﺎر ﭘﻴﺮﻣﺮد، و ﻛﺎﻫﺪاﻧﻲ ﭘﺪرم« )ﻫﻤﺎن: (و ﻋﺴﻞ از دﻳﺪن اﻳﻦ ﻫﻤﻪ ﻛﺘﺎب ﻣﺒﻬﻮت و ﻣﺘﺤﻴﺮ ﻣﻲ ﻣﺎﻧﺪ و ﺑﻪ ﺗﻨﺪي اﻋﺘﺮاض ﻣﻲﻛﻨﺪ. ﺑﻌﺪ از اﻧﻘﻼب ﻧﻴﺰ ﻣﺮد ﺑﻪ ﻣﺮگ ﻏﻢ اﻧﮕﻴﺰ ﭘﺪرش اﺷﺎره ﻣﻲ ﻛﻨﺪ و ﻋﻠﺖ ﻣﺮگ او را ﺑﻴﺎن ﻧﻤﻲﻛﻨﺪ. وﻗﺘﻲ زن از او ﻣﻲ ﺧﻮاﻫﺪ ﻛﻪ ﺑﻪ ﻻﻫﻴﺠﺎن ﺑﺮوﻧﺪ، دﻳﮕﺮ از ﭘﺪر ﺧﺒﺮي ﻧﻴﺴﺖ، ﻋﺰا ﻧﮕﻴﺮ ﻣﺎدر ﻛﻪ ﻫﺴﺖ. ﻋﻤﻮﻫﺎﻳﺖ ﻛﻪ ﻫﺴﺘﻨﺪ. )ﻫﻤﺎن: ( - . ﺻﺎﺣﺐ ﺧﺎﻧﺔ ﻣﺮد در اﻧﺰﻟﻲ و ﭘﻴﻮﺳﺘﮕﺎﻧﺶ ﮔﻴﻠﻪﻣﺮد ﻗﺒﻞ از ازدواج از ﻻﻫﻴﺠﺎن ﺑﻪ اﻧﺰﻟﻲ آﻣﺪه اﺳﺖ؛ ﺑﻪ ﺷﻐﻞ دﺑﻴﺮي ادﺑﻴﺎت ﻣﺸﻐﻮل و اﺗﺎق ﻛﻮﭼﻜﻲ ﻧﻴﺰ اﺟﺎره ﻛﺮده اﺳﺖ. ﺑﻌﺪ از ازدواج ﺑﻪ ﻫﻤﺮاه ﻋﺴﻞ ﺑﻪ اﻳﻦ ﺧﺎﻧﻪ ﻣﻲ روﻧﺪ. ﮔﻴﻠﻪ ﻣﺮد ﻛﻮﭼﻚ اﻧﺪام و ﺑﺎﻧﻮي آذري ﻫﻢ، ااش، ﺗﻨﮓز ﺳﺎواﻻنِ ﭘﺪر ﺑﻪ ﺷﻬﺮي رﻓﺘﻨﺪ ﻛﻪ ﭘﻴﺶ از اﻳﻦ در آﻧﺠﺎ درس ﻣﻲداد... در اﻧﺰﻟﻲ ﮔﻴﻠﻪ ﻣﺮد، ﻳﻚ اﺗﺎﻗﻚ داﺷﺖ. ﺻﺎﺣﺒﺨﺎﻧﻪ و ﭘﻴﻮﺳﺘﮕﺎﻧﺶ او را ﻣﻲ ﺧﻮاﺳﺘﻨﺪ: »ﻣﻦ آﻣﺪم. ﺑﺎ ﻫﻤﺴﺮم. اﻳﻦ اﺳﺖ ﻋﺴﻞ«. )ﻫﻤﺎن: ( ﺻﺎﺣﺒﺨﺎﻧﻪ ﻛﻪ اﻧﺴﺎن ﺑﺎ ﻣﺤﺒﺖ و ﺑﺎ ﻓﺮاﺳﺘﻲ اﺳﺖ ﺑﺎﻳﻚ ﻧﮕﺎه ﺷﻴﻔﺘﺔ ﺷﺨﺼﻴﺖ ﻋﺴﻞ ﻣﻲ ﺷﻮد و ﻣﻲﮔﻮﻳﺪ ﺣﺎﻻ ﻳﻚ اﺗﺎق ﺑﺮاﻳﺘﺎن ﻛﻢ اﺳﺖ. آن ﻃﺮف ﺣﻴﺎط دو ﺗﺎ اﺗﺎق ﻣﻲ ﺳﺎزم ﺑﻪ ﻫﻤﺮاه ﭼﻴﺰﻫﺎي دﻳﮕﺮ ]ﺗﻮاﻟﺖ و ﺣﻤﺎم[. )ﻫﻤﺎن: ( زﻧﺪﮔﻲ در اﻧﺰﻟﻲ ﺑﺴﻴﺎر ﻛﻮﺗﺎه اﺳﺖ. ﺣﻜﻢاﺧﺮاج ﻣﺮد ﺑﻪ ﻋﻠﺖ ﻓﻌﺎﻟﻴﺖ ﻫﺎي ﺳﻴﺎﺳﻲ ﺑﻪ او اﺑﻼغ ﻣﻲ ﺷﻮد و ﻣﺮد و زن ﺑﻪ ﻧﺎﭼﺎر اﻧﺰﻟﻲ را ﺗﺮك ﻣﻲﻛﻨﻨﺪ. »ﺻﺎﺣﺒﺨﺎﻧﻪ ﺳﺨﺖ ﻣﻲ ﮔﺮﻳﺪ. ﻫﻤﺴﺮش، دﺧﺘﺮاﻧﺶ و ﭘﺴﺮاﻧﺶ ﻣﻲ ﮔﺮﻳﻨﺪ: »اﻳﻨﺠﺎ ﺑﺮاي ﺷﻤﺎ ﻣﻲﻣﺎﻧﺪ ﺑﺮاي ﻫﻤﻴﺸﻪ، دﺳﺖ ﺑﻪ ﺗﺮﻛﻴﺒﺶ ﻧﻤﻲ زﻧﻢ... و ﻫﻴﭻ ﻛﺲ ﺑﻪ ﺟﺰ ﺷﻤﺎ ﺗﻮي آن ﻛﻠﺒﻪ ﻧﻤﻲ رود. ﺟﺎي آﻓﺘﺎﺑﮕﺮدان ﺧﺎر ﻛﻪ ﻧﻤﻲ ﺧﻮاﻫﻢ ﺑﻜﺎرم. ﻳﻚ روز ﺑﺮﻣﻲ ﮔﺮدﻳﺪ... ﻋﺴﻞ ﻣﻲ ﺑﻴﻨﻲ ﻛﻪ ﻣﻬﺮﺑﺎﻧﻲ ﺷﻤﺎﻟﻲ ﭼﻪ رﻧﮕﻲ اﺳﺖ؟« )ﻫﻤﺎن: ( - . ﻣﻌﻠﻢ ﺑﺎﻧﻮ ﺑﺎﻧﻮ در ﻣﺨﺎﻟﻔﺖ ﺑﺎ ﻓﺮاواﻧﻲِ ﻛﺘﺎب ﻫﺎي ﻣﺮد ﺑﻪ ﻳﺎد ﻧﻮﺟﻮاﻧﻲ ﺧﻮﻳﺶ ﻣﻲ اﻓﺘﺪ و ﺧﺎﻃﺮات دﺑﻴﺮي ﻛﻪ ﺻﺪ ﻛﺘﺎب اﺳﺎﺳﻲ و ﻣﻬﻢ را ﻓﻬﺮﺳﺖ ﻛﺮده ﺑﻮد و ﺑﻪ داﻧﺶ آﻣﻮزان ﺗﻮﺻﻴﻪ ﻣﻲ ﻛﺮد ﻛﻪ ﻓﻘﻂ ﻫﻤﻴﻦ ﻛﺘﺎب ﻫﺎ را ﺑﺨﻮاﻧﻨﺪ. او ﺑﻪ ﺧﺎﻃﺮ ﻫﻤﻴﻦ ﻓﻌﺎﻟﻴﺖ ﻫﺎﻳﺶ اﻋﺪام ﻣﻲ ﺷﻮد. ﺑﻪ ﺟﺰ ﻛﺘﺎب ﺧﻮاﻧﺪن، »زﻳﺴﺘﻦ ﺑﺎ ﻣﺮدم را ﺗﺒﻠﻴﻎ ﻣﻲ ﻛﺮد و اﻧﺪﻳﺸﻴﺪن و ﻋﻤﻞ ﻛﺮدن... ﭘﻴﺎم ﻫﺎﻳﺶ ﺑﺴﻴﺎر ﺳﺎده ﺑﻮد و راه درﺳﺖ ارﺳﺎل آﻧﻬﺎ را ﺑﻪ درﺳﺘﻲ ﻣﻲداﻧﺴﺖ« )ﻫﻤﺎن: ( ﮔﻴﻠﻪﻣﺮد ﺷﻴﻔﺘﺔ ﺷﺨﺼﻴﺖ اﻳﻦ ﻣﻌﻠﻢ و ﻟﻴﺴﺖ ﻛﺘﺎب ﻫﺎي او ﻣﻲ ﺷﻮد و در ﺿﻤﻦ ﮔﻔﺖ وﮔﻮ ﺑﻪ ﺗﻌﺪادي از ﻛﺘﺎب ﻫﺎي ﻣﺬﻫﺒﻲ ﻣﺎﻧﻨﺪ ﻗﺮآنو ﻧﻬﺞاﻟﺒﻼﻏﻪ، اوﺳﺘﺎ، ﺗﻮرات، اﻧﺠﻴﻞ، اوﭘﺎﻧﻴﺸﺎد و ﻛﺘﺎب ﻫﺎي اﻧﻘﻼﺑﻲ از ﻣﺎرﻛﺲ و ﻟﻨﻴﻦ و ﻛﺘﺎب ﻫﺎي ادﺑﻲ از ﺣﺎﻓﻆ و ﺧﻴﺎم و ﻣﻮﻟﻮي و ﻧﻴﻤﺎ و ﻓﺮوغ و ﻛﺴﺮاﻳﻲ و اﺧﻮان و ... اﺷﺎره ﻣﻲ .ﻛﻨﺪ )ﻫﻤﺎن: 47ـ46 ( اﻳﻦ ﻣﻌﻠﻢ واﺑﺴﺘﻪ ﺑﻪ ﻫﻴﭻ ﻣﻜﺘﺐ وﻣﺮاﻣﻲ ﻧﺒﻮد. او واﺑﺴﺘﻪ ﺑﻪ زﻧﺪﮔﻲ و ﻣﺮدم ﺑﻮد. ﻣﻜﺘﺐ او زﻧﺪﮔﻲ ﺑﻮد و ﺑﺮاي ﻋﺴﻞ ﻳﻚ اﻧﺴﺎن آرﻣﺎﻧﻲ و ﻳﻚ اﻟﮕﻮي ﻋﻤﻞ ﺑﻮد. ﻳﻚ دﺧﺘﺮش را ﺑﻌﺪ از او اﻋﺪام ﻣﻲ ﻛﻨﻨﺪ و دو ﭘﺴﺮ و ﻫﻤﺴﺮش ﺷﺨﺼﻴﺖ و ﺷﺨﺼﻴﺖﭘﺮدازي در رﻣﺎن ﻳﻚ ﻋﺎﺷﻘﺎﻧﺔ آرام ﻣﻲﮔﺮﻳﺰﻧﺪ و ﭘﺪر ﺑﺎﻧﻮ در ﺳﺎواﻻن ﺑﺮاي آﻧﺎن ﭘﻨﺎﻫﮕﺎﻫﻲ ﻣﺨﻔﻲ ﻣﻲ ﺳﺎزد )ﻫﻤﺎن: ( ﺑﻌﺪ ازاﻧﻘﻼب اﺷﺎره ﻣﻲ ﻛﻨﺪ ﻛﻪ در ﺳﻔﺮ ﺑﻪ ﺳﺒﻼن ﺑﻪ دﻳﺪار ﻫﻤﺴﺮ آن دﺑﻴﺮ رﻓﺘﻪ . اﻧﺪ )ﻫﻤﺎن: ( - . ﭘﻮﻳﺎ ﺟﻮان ﻣﺒﺎرز و روﺷﻨﻔﻜﺮي اﺳﺖ ﻛﻪ در ﭼﻨﺪ ﮔﺮﻓﺘﺎري ﺑﻪ ﻳﺎري ﮔﻴﻠﻪ ﻣﺮد ﻣﻲ آﻳﺪ و ﻗﺪري از ﺳﺨﺘﻲ ﻫﺎي آﻧﺎن را ﻛﻢ ﻣﻲ ﻛﻨﺪ. اﻟﺒﺘﻪ ﻧﻘﺶ اﺻﻠﻲ او ﻣﻌﺮﻓﻲ ﻓﺮدي اﺳﺖ ﺑﻪ ﻧﺎم اﺣﻤﺪآﻗﺎ ﻣﺪدي. ﺣﻀﻮر ﭘﻮﻳﺎ ﮔﻨﮓ و ﻧﺎﻣﺸﺨﺺ و رازﻣﻨﺪاﻧﻪ اﺳﺖ. »ﻳﻜﻲ آﻫﺴﺘﻪ و رازﻣﻨﺪاﻧﻪ ﻣﻲ ﮔﻮﻳﺪ: اﻳﻦ را ﺑﻪ اﻳﻦ ﻗﻴﻤﺖ ﻧﻔﺮوش، ﻧﺎﻳﺎب اﺳﺖ. ﺗﺠﺪﻳﺪ ﭼﺎپ ﻫﻢ ﻧﻤﻲ ﺷﻮد. اﻳﻦ را ﻫﻢ ﺧﻴﻠﻲ ارزان ﮔﺬاﺷﺘﻪ اي. اﻳﻨﻜﺎره ﻧﻴﺴﺘﻲ، ﻧﻪ؟«. )ﻫﻤﺎن: ( ﭘﻮﻳﺎ در ﺿﻤﻦ ﻛﻤﻚ ﺑﻪ ﻣﺮد وﻣﻌﺮﻓﻲ اﺣﻤﺪ ﻣﺪدي ﺧﻮدش را ﻧﻴﺰ ﻣﻌﺮﻓﻲ ﻣﻲ ﻛﻨﺪ: »اﮔﺮ ﻛﺘﺎب ﻫﺎﻳﺖ ﺗﻤﺎم ﺷﺪ ﺑﻪ ﻧﺰد اﺣﻤﺪآﻗﺎ ﻣﺪدي ﺑﺮو ﻛﻪ ﺳﺮ ﭼﻬﺎرراه ﺑﻲ ﻛﺎر ﻧﺸﺴﺘﻪ و ﺳﻮت ﻣﻲ زﻧﺪ و ﺑﮕﻮ ﻛﻪ ﭘﻮﻳﺎ ﺗﻮ را ﻣﻌﺮﻓﻲ ﻛﺮده او ﻛﺎرش ﻫﻤﻴﻦ اﺳﺖ ﻛﻪ ﺑﺮاي آدم ﻫﺎﻳﻲ ﻣﺜﻞ ﺗﻮ ﻛﺘﺎب ﺟﻮر ﻣﻲﻛﻨﺪ «.)ﻫﻤﺎن: ( وﻗﺘﻲ ﻣﻐﻮل ﻫﺎ ﻛﺘﺎب ﻫﺎي ﮔﻴﻠﻪ ﻣﺮد را ﻏﺎرت ﻣﻲﻛﻨﻨﺪ، ﭘﻮﻳﺎ ﺑﻪ ﻫﻤﺮاه آﻗﺎي ﻣﺪدي و ﭼﻨﺪ ﻧﻔﺮ دﻳﮕﺮ ﺑﻪ دﻳﺪارش ﻣﻲ روﻧﺪ و ﺑﻪ او ﻛﻤﻚ ﻣﻲ ﻛﻨﻨﺪ. )ﻫﻤﺎن: ( ﻳﻚﺑﺎر ﻧﻴﺰ ﮔﻴﻠﻪ ﻣﺮد از ﭘﻮﻳﺎ وام ﻣﻲ ﮔﻴﺮد. )ﻫﻤﺎن: ( .()ﻧﺎم ﭘﻮﻳﺎ ﺑﺎ ﻧﺸﺎط و ﺷﺎداﺑﻲ ﻫﻤﺮاه اﺳﺖ -. آﻗﺎي ﻣﺪدي ﺗﻨﻬﺎ ﺷﺨﺼﻴﺘﻲ ﻛﻪ ﺑﺎ ﻧﺎم ﺧﺎﻧﻮادﮔﻲ اش در رﻣﺎن ﻣﻌﺮﻓﻲ ﻣﻲ ﺷﻮد. ﻧﻘﺶ ﺑﻪ ﻇﺎﻫﺮ ﭘﻨﻬﺎن او در ﻓﻌﺎﻟﻴﺖ ﻫﺎي اﻗﺘﺼﺎدي ﮔﻴﻠﻪ ﻣﺮد ﺑﺴﻴﺎر ﻣﻬﻢ اﺳﺖ و از ﻧﻈﺮ ﻣﺎﻟﻲ و اﻗﺘﺼﺎدي ﻣﻬﻢ ﺗﺮﻳﻦ ﺣﺎﻣﻲ و ﻳﺎرﻳﮕﺮ و ﻣﺪدرﺳﺎن آﻧﺎن اﺳﺖ. ﻫﻤﭽﻨﺎن ﻛﻪ اﺷﺎره ﺷﺪ ﺣﻀﻮر او ﺑﺎ ﻣﻌﺮﻓﻲ ﭘﻮﻳﺎ آﻏﺎز ﻣﻲ .ﺷﻮد)ﻫﻤﺎن: ( ﺑﻌﺪ از ﺗﻬﺎﺟﻢ ﻣﻐﻮل ﻫﺎ و ﻏﺎرت ﻛﺘﺎب ﻫﺎ و ﻫﻤﺔ داراﻳﻲ ﻫﺎي ﮔﻴﻠﻪ ﻣﺮد ﻛﻪ دﻳﮕﺮ آﻫﻲ در ﺑﺴﺎﻃﺶ ﺑﺎﻗﻲ ﻧﻤﺎﻧﺪه اﺳﺖ، ﺑﺎ ﻣﻌﺮﻓﺐ ﭘﻮﻳﺎ ﺑﻪ ﻫﻤﺮاه ﭼﻨﺪ ﻧﻔﺮ دﻳﮕﺮ ﺑﻪ ﺧﺎﻧﺔ وي ﻣﻲ آﻳﻨﺪ. »ﺟﻮان دوم، ﻳﻚ در روزﻧﺎﻣﻪ ﭘﻴﭽﻴﺪه را دراز ﻛﺮد ﺑﺴﺘﺔ ﻛﻮﭼﻚﻃﺮف ﻣﺎ« )ﻫﻤﺎن: ( ﻣﺮد ﻫﺪﻳﺔ آﻧﺎن را ﻛﻪﻣﺸﺨﺺ ﻧﻴﺴﺖ ﭼﻪ ﻣﻘﺪار ﭘﻮل اﺳﺖ ﻧﻤﻲ ﭘﺬﻳﺮد، اﻣﺎ زن ﻣﻲ ﭘﺬﻳﺮد: »ﻗﺒﻮل ﻣﻲ ﻛﻨﻴﻢ، ﺧﻴﻠﻲ ﻫﻢ ﻣﻤﻨﻮن، ﺟﺎﻳﻲ ﻣﻲ ﻧﻮﻳﺴﻢ«. )ﻫﻤﺎن: ( ﭘﻮﻳﺎ ﺷﺎدﻣﺎن ﻣﻲ ﺷﻮد و ﻣﻲ ﮔﻮﻳﺪ اﻳﻦ ﻣﺮد، آﻗﺎي ﻣﺪدي اﺳﺖ ﻛﻪ درﺑﺎره اش ﺑﺎ ﺷﻤﺎ ﺣﺮف زده ﺑﻮدم. )ﻫﻤﺎﻧﺠﺎ( ﮔﻴﻠﻪﻣﺮد از اداﻣﺔ ﻛﺘﺎب ﻓﺮوﺷﻲ ﻧﺎاﻣﻴﺪ اﺳﺖ، اﻣﺎ آﻗﺎي ﻣﺪدي دو ﭘﻴﺸﻨﻬﺎد ﻣﻬﻢ دارد ﻛﻪ ﻫﺮ دو ﻋﻤﻠﻲ ﻣﻲﺷﻮد و زﻧﺪﮔﻲ آﻧﺎن را از ﻧﻈﺮ اﻗﺘﺼﺎدي ﺗﺄﻣﻴﻦ ﻣﻲﻛﻨﺪ: »ﻣﺪدي ﮔﻔﺖ: ﻏﻤﻲ ﻧﻴﺴﺖ. ﻣﺎ ﻳﻚ ﺷﺎﮔﺮد ﺑﺮاﻳﺘﺎن ﻣﻲ ﮔﻴﺮﻳﻢ ﻛﻪ ﺑﻪ ﺟﺎي ﺷﻤﺎ ﻛﻨﺎر ﺑﺴﺎط ﺑﺎﻳﺴﺘﺪ. ﻧﺼﻒ ﻧﺼﻒ ﺑﺒﺮﻳﺪ... ﺷﺎﻳﺪ ﺑﺘﻮاﻧﻢ ﻳﻚ زﻳﺮ ﭘﻠﻪ ﺑﺮاﻳﺘﺎن ﺟﻮر ﻛﻨﻢ ﻛﻪ راﺣﺖ ﺗﺮ ﺑﺎﺷﻴﺪ. ﻗﺪري ﭘﻮل ﻣﻲ ﺗﻮاﻧﻴﺪ ﺟﻮر ﻛﻨﻴﺪ؟«. )ﻫﻤﺎن: ( اﻳﻦ ﻛﺘﺎبﻓﺮوﺷﻲ زﻳﺮ ﭘﻠﻪ ﺗﺄﻣﻴﻦ ﻛﻨﻨﺪة ﻣﺨﺎرج ﻗﺒﻞ و ﺑﻌﺪ از اﻧﻘﻼب آﻧﺎن اﺳﺖ. اﻣﺎ ﮔﻴﻠﻪ ﻣﺮد ﺑﻌﺪ از اﻧﻘﻼب در ﻛﻨﺎر ﺗﺪرﻳﺲ ﺧﺼﻮﺻﻲ و ﭼﻨﺪ ﻛﺎر دﻳﮕﺮ ﺑﻪ ﻫﻤﺮاه آﻗﺎي ﻣﺪدي، ﻛﺘﺎب ﻫﺎي دﺳﺖ دوم را ﺷﺮﻳﻜﻲ ﻣﻲﺧﺮﻧﺪ و زﻧﺪﮔﻴﺸﺎن ﺳﺎﻣﺎﻧﻲ ﻣﻲﻳﺎﺑﺪ . )ﻫﻤﺎن: ( ،ﺑﻪ ﺗﻼﻓﻲ اﻳﻦ ﻫﻤﻪ ﺧﺪﻣﺖ آﻗﺎي ﻣﺪدي ﮔﻴﻠﻪﻣﺮد و ﻋﺴﻞ ﻣﻘﺪﻣﺎت ازدواج او و ﺑﺎﻧﻮي ﻛﺘﺎﺑﺪار را ﻓﺮاﻫﻢ ﻣﻲﻛﻨﻨﺪ . )ﻫﻤﺎن: ( ﻓﺼﻠﻨﺎﻣﻪ ﺗﺨﺼﺼﻲ ﻣﻄﺎﻟﻌﺎت داﺳﺘﺎﻧﻲ، ﺳﺎلدوم ، ﺷﻤﺎره ، ﻮمﺳﺑﻬﺎر - . ﺟﻮان ﻛﺘﺎب ﻓﺮوش ﺟﻮان ﻛﺘﺎب ﻓﺮوش ﻫﻤﺎن ﻛﺴﻲ اﺳﺖ ﻛﻪ ﻣﺪدي ﺑﺮاي آﻧﺎن در ﻧﻈﺮ ﮔﺮﻓﺘﻪ ﺗﺎ ﺑﺴﺎط ﻛﺘﺎب ﻓﺮوﺷﻲ آﻧﺎن را ﺑﭽﺮﺧﺎﻧﺪ. »ﭼﻨﺪ روز ﺑﻌﺪ ﻛﻪ زﻳﺮ ﭘﻠﻪ را ﮔﺮﻓﺘﻴﻢ و ﭼﻨﺪ ﺳﺎﻋﺘﻲ را، ﺑﻪ وﺳﻮﺳﻪ، در ﭼﻴﺪن ﻛﺘﺎب ﻫﺎ ﺑﻪ آن ﺟﻮانِ ﺧﺎﻣﻮش ﻛﻤﻚ ﻛﺮدم، ﺣﺎدﺛﻪ اي ﻏﺮﻳﺐ زاﻧﻮاﻧﻢ را ﺑﻪ ﻟﺮزه اﻧﺪاﺧﺖ«. )ﻫﻤﺎن: ( ﺣﺎدﺛﺔ ﻏﺮﻳﺐ آن ﺑﻮد ﻛﻪ ﻋﺪة زﻳﺎدي ازﻣﺮدم ﺑﻪ دﻳﺪار ﮔﻴﻠﻪ ﻣﺮد آﻣﺪﻧﺪ و اﻓﺘﺘﺎح ﻛﺘﺎب ﻓﺮوﺷﻲ او را ﺗﺒﺮﻳﻚ ﮔﻔﺘﻨﺪ و اﻧﺪك اﻧﺪك ﺑﻪ ﺑﻬﺎﻧﺔ ﺑﺮﮔﺮداﻧﺪن ﻛﺘﺎب ﻫﺎي ﻏﺎرت ﺷﺪة ﻣﺮد، ﻛﺘﺎب ﻫﺎي ﻛﻬﻨﻪ و ﺗﺎزة ﻓﺮاواﻧﻲ ﺑﻪ او ﻫﺪﻳﻪ دادﻧﺪ. )ﻫﻤﺎن: ( ،آﻧﻬﺎ ﻣﺜﻞ ﻳﻚ ﮔﺮوه ﺑﺰرگ ﻧﻮازﻧﺪهﺳﺎزﻫﺎﻳﺸﺎن را ﺑﻲ ﺻﺪا ﻛﻮك ﻣﻲ ﻛﺮدﻧﺪ. آﻧﻬﺎ ﺑﻪ زودي، دﺳﺘﻪ ﺟﻤﻌﻲ در ﺗﺎﻻري ﻋﻈﻴﻢ ﻣﻲ ﻧﻮاﺧﺘﻨﺪ ﻳﻚ ﻋﺎﺷﻘﺎﻧﺔ آرام را. ﺷﺎﻳﺪ ﺧﻮﻧﻴﻦ اﻣﺎ ﻣﺘﻴﻦ و آرام. )ﻫﻤﺎن: ( ﺟﻮان ﻛﺘﺎب ﻓﺮوش ﺳﺎل ﻫﺎ ﻛﺘﺎب ﻓﺮوﺷﻲ زﻳﺮ ﭘﻠﺔ آﻧﺎن را ﻣﻲ ﮔﺮداﻧﺪ و ﮔﻮﻳﻲ ﺷﺮﻳﻚ زﻧﺪﮔﻴﺸﺎن اﺳﺖ. وﻗﺘﻲ ﻛﻪ ﮔﻴﻠﻪ ﻣﺮد ﭼﻬﺎر ﻛﻮزه ﻋﺴﻞاز ﺳﺒﻼن ﺳﻮﻏﺎﺗﻲ ﻣﻲ آورد، ﻳﻜﻲ از آﻧﻬﺎ ﺑﺮاي ﻫﻤﻴﻦ ﺟﻮان اﺳﺖ )ﻫﻤﺎن: ( و اﻳﻦ ﻧﺸﺎﻧﮕﺮ ﻧﻘﺶ ﻣﻬﻢ اودر زﻧﺪﮔﻲ آﻧﺎن اﺳﺖ. ﺑﻌﺪﻫﺎ از او ﺑﻪ ﻋﻨﻮان ﺷﺮﻳﻚ ﺧﻮدﺷﺎن در ﻛﺘﺎب ﻓﺮوﺷﻲ ﻳﺎد ﻣﻲﻛﻨﻨﺪ . )ﻫﻤﺎن: ( در اواﺧﺮ ﻓﺼﻞ دوم اﺳﺖ ﻛﻪ ﻳﻜﺒﺎره ﺑﻪازدواج اﻳﻦ ﺟﻮان ﺑﺎ زﻧﻲ ﻛﻪ ﻫﻤﺴﺮش را در ﺟﻨﮓ از دﺳﺖ داده اﺳﺖ اﺷﺎره ﻣﻲ ﺷﻮد و ﮔﻴﻠﻪ ﻣﺮد ﺑﻪ ﻋﺴﻞ ﻣﻲ ﮔﻮﻳﺪ ﺗﻮ ﺑﺎﻳﺪ ﻋﺮوﺳﻴﺸﺎن را راه ﺑﻴﻨﺪازي و زﻧﺪﮔﻴﺸﺎن را روﺑﻪ راه ﻛﻨﻲ. )ﻫﻤﺎن: ( - . ﻣﺎدر ﻣﺮد ﺣﻀﻮر ﻣﺎدر در ﺣﻮادث ﻗﺒﻞ از اﻧﻘﻼب ﻛﻤﺮﻧﮓ اﺳﺖ. وﻗﺘﻲ ﻛﻪ ﻣﺄﻣﻮر ﺣﻜﻮﻣﺖ از ﮔﻴﻠﻪ ﻣﺮد ﻣﻲﺧﻮاﻫﺪ ﻛﻪ ﺧﺎﻧﺔ ﭘﺪري اش در ﻻﻫﻴﺠﺎن را ﺗﺮك ﻛﻨﺪ، ﺑﻪ ﻣﺎدرش اﺷﺎره ﻣﻲ ﻛﻨﺪ و ﻣﻲ ﮔﻮﻳﺪ: »ﻣﺎدرم، ﭘﺪرم، ﻋﻤﻮﻫﺎﻳﻢ، و ﻫﻤﺔ ﺧﻮﻳﺸﺎنِ دﻳﮕﺮم اﻳﻨﺠﺎ ﻫﺴﺘﻨﺪ... ﻣﻦ ﻛﺠﺎ ﺑﺮوم؟«. )ﻫﻤﺎن: ( اﻣﺎ ﺑﻌﺪ ازاﻧﻘﻼب ﺣﻀﻮر ﻣﺎدر در زﻧﺪﮔﻲ آﻧﺎن ﭘﺮرﻧﮓﺗﺮ ﻣﻲﺷﻮد. داﻧﺎي ﻛﻞ از زﺑﺎن ﻋﺴﻞ ﺑﺎﻧﻮ ﭘﻴﺸﻨﻬﺎد ﻣﻲ دﻫﺪ ﻛﻪ ﻣﺎدر را ﺑﻪ ﻧﺰد ﺧﻮدﺷﺎن ﺑﻴﺎورﻧﺪ. ﺗﺼﻮﻳﺮي ﻛﻪ از ﻣﺎدر ﺷﻮﻫﺮ در اﻳﻦ ﻗﺴﻤﺖ از زﺑﺎن ﺑﺎﻧﻮ ﺑﺎزﮔﻮ ﻣﻲﺷﻮد ﻳﻚ ﻣﺎدرﺷﻮﻫﺮ ﻣﻬﺮﺑﺎن و ﻣﺆﻣﻦ و آرﻣﺎﻧﻲ اﺳﺖ. ﻋﺴﻞ ﻣﻲ ﮔﻮﻳﺪ: »ﻳﻚ ﻣﺎدر ﺷﻮﻫﺮ ﺷﻤﺎﻟﻲ، ﻫﻴﭻ ﺷﺒﺎﻫﺘﻲ ﺑﻪ ﺗﺼﻮﻳﺮ اﺑﻠﻬﺎﻧﻪ اي ﻛﻪ از ﺑﺮﺧﻲ ﻣﺎدرﺷﻮﻫﺮﻫﺎ ﺳﺎﺧﺘﻪ اﻧﺪ، ﻧﺪارد. ﮔﺎﻫﻲ ﺑﭽﻪ ﻫﺎ را ﻧﮕﻪ ﻣﻲدارد و ﻣﻲ ﺧﻮاﺑﺎﻧﺪ. در ﻛﺎرﻫﺎي ﺧﺎﻧﻪ ﻛﻤﻜﻤﺎن ﻣﻲﻛﻨﺪ... ﺑﻪ زﻳﺎرت ﻣﻲ رود. دﻋﺎﻣﺎن ﻣﻲ ﻛﻨﺪ. ﻧﻤﺎز ﻣﻲﺧﻮاﻧﺪ. ﭼﻘﺪر ﻗﺼﻪ... او ﻣﻈﻬﺮ آﺧﺮﻳﻦ ﻧﺴﻞ از ﻣﺎدرﺑﺰرگﻫﺎﻳﻲ اﺳﺖ ﻛﻪ ﻳﻚ ﻋﺎﻟﻢ ﻗﺼﻪ ﻣﻲ داﻧﻨﺪ و ﻗﺼﻪﺧﻮد ﻣﺎدر ﺑﺰرگ ﻫﺎي ﻗﺪﻳﻤﻲ ﻫﺴﺘﻨﺪ. دﻳﮕﺮ ﻣﺎدرﺑﺰرگ ﻫﺎ را دارﻧﺪ در ﻧﻮان ﺧﺎﻧﻪﻫﺎ و ﺧﺎﻧﻪ ﻫﺎي ﺳﺎﻟﻤﻨﺪان ﻗﺘﻞ ﻋﺎم ﻣﻲ ﻛﻨﻨﺪ. ﻣﺎدر را ﺑﻴﺎورﻳﻢ ﭘﻴﺶ ﺧﻮدﻣﺎن ﻫﻢ ﮔﺮه از ﭼﻨﺪﻳﻦ ﻣﺸﻜﻠﻤﺎن ﻣﻲ ﮔﺸﺎﻳﺪ، ﻫﻢ ﺧﻮدش آﺳﻮده ﻣﻲ ﺷﻮد «.)ﻫﻤﺎن: ( ﻣﺎدر ﻧﻘﺶ ﻣﻬﻤﻲ در زﻧﺪﮔﻲ آﻧﺎن دارد. ﻣﺎﻳﺔآراﻣﺶ ﺑﭽﻪ ﻫﺎﺳﺖ. ﭘﺴﺮك ﺑﺎ ﺻﺪاي ﻗﺼﻪ ﻫﺎي ﻣﺎدرﺑﺰرگ ﺑﻪ ﺧﻮاب ﻣﻲ رود و اداﻣﺔ ﻗﺼﻪ ﻫﺎ را ﻧﻴﺰ زن و ﻣﺮد ﮔﻮش ﻣﻲ دﻫﻨﺪ و ﻳﺎد و ﺧﺎﻃﺮة ﻛﻮدﻛﻲ ﻫﺎﺷﺎن زﻧﺪه ﻣﻲ ﺷﻮد. )ﻫﻤﺎن: ( ﮔﺎﻫﻲﺷﺨﺼﻴﺖ و ﺷﺨﺼﻴﺖﭘﺮدازي در رﻣﺎن ﻳﻚ ﻋﺎﺷﻘﺎﻧﺔ آرام ﻧﻴﺰ ﻧﻘﺶ ﻣﻴﺎﻧﺠﻲ ﺑﻴﻦ زن و ﻣﺮد و ﻓﺮزﻧﺪان را اﻳﻔﺎ ﻣﻲﻛﻨﺪ و در اﺧﺘﻼﻓﺎت، آﻧﺎن را ﺑﻪ آراﻣﺶ ﻓﺮا ﻣﻲﺧﻮاﻧﺪ: »وﻗﺘﻲ اﻳﻦ ﻃﻮر ﺑﻪ ﻓﺮﻳﺎد ﺣﺮف ﻣﻲ زﻧﻴﺪ، اﻧﮕﺎر ﻛﻪ ﻟﺒﺎس ﻫﺎي زﻳﺮﺗﺎن را روي ﺑﻨﺪ رﺧﺘﻲ ﻛﻪ ﻫﻤﻪ ﻣﻲ ﺑﻴﻨﻨﺪ ﭘﻬﻦ ﻛﺮده اﻳﺪ، ﺧﻮب ﻧﻴﺴﺖ... ﻫﻤﺴﺎﻳﻪ ﺑﺎﻳﺪ ﻋﻄﺮ ﮔﻞ ﻫﺎﻳﺶ ﺑﻪ ﺧﺎﻧﺔ ﻫﻤﺴﺎﻳﻪ ﺑﺮود ﻧﻪ ﻗﻴﻞ و ﻗﺎل و ﺻﺪاﻳﺶ«. )ﻫﻤﺎن: ( - . ﺑﺎﻧﻮي ﻛﺘﺎﺑﺪار ﺑﺎﻧﻮي ﻛﺘﺎﺑﺪار از اواﺳﻂ رﻣﺎن وارد ﺻﺤﻨﻪ ﻣﻲ ﺷﻮد. ﮔﻴﻠﻪﻣﺮد در ﻛﺘﺎﺑﺨﺎﻧﺔ ﻣﻠﻲ ﺑﺎ اﻳﻦ ﺑﺎﻧﻮي آﺷﻨﺎ ﺷﺪه اﺳﺖ. اﻣﺎ وﻗﺘﻲ ﻫﻤﺮاه ﻫﻤﺴﺮش ﺑﻪ آﻧﺠﺎ ﻣﻲ روﻧﺪ ازاو ﺳﺨﻦ ﻣﻲ ﮔﻮﻳﺪ. ﻋﺴﻞ ﻛﻪ آراﻣﺶ ﻛﺘﺎﺑﺨﺎﻧﻪ را ﺗﺤﻤﻞ ﻧﻤﻲ ﻛﻨﺪ، ﺑﺎ ﻗﺪري ﺳﺮ و ﺻﺪا ﺣﺮﻛﺖ ﻣﻲﻛﻨﺪ. ﻣﺮد از ﻋﺴﻞ ﻣﻲ ﺧﻮاﻫﺪ ﻛﻪ آراﻣﺶ را ﺣﻔﻆ ﻛﻨﺪ. ﻋﺴﻞ آﻫﺴﺘﻪ و ﻧﻮك ﭘﺎ و ﺣﻘﻪ ﺑﺎزاﻧﻪ ﺑﻪ ﺑﺎﻧﻮي ﻛﺘﺎﺑﺪار ﻧﺰدﻳﻚ ﻣﻲ ﺷﻮد و ﻣﻲ ﮔﻮﻳﺪ ﺑﺒﺨﺸﻴﺪ »ﻣﺎدام«؛ ﺑﺎﻧﻮﻳﻲ ﺳﺨﺖ ﻣﺤﺠﺒﻪ، ﻛﻪ ﻓﻘﻂ ﮔﺮدي ﺻﻮرﺗﺶ را از ﻣﻘﻨﻌﻪ ﺑﻴﺮون ﻧﻬﺎده، ﺳﺮ ﺑﺮﻣﻲ دارد و ﺑﻪ ﻋﺴﻞ ﻧﮕﺎه ﻣﻲ ﻛﻨﺪ. او ﺑﺎور ﻧﻤﻲ ﻛﻨﺪ ﻛﻪ ﻛﺴﻲ »ﻣﺎدام« ﺑﻨﺎﻣﺪش. )ﻫﻤﺎن: ( ﻋﺴﻞ ﻛﻪ ﺳﺮﺑﻪ ﺳﺮ او ﻣﻲﮔﺬارد ﻛﺘﺎب ﺟﻌﻠﻲ اﻧﻴﺲ اﻟﻤﺤﺠﺒﻴﻦ را از او درﺧﻮاﺳﺖ ﻣﻲ ﻛﻨﺪ؛ ﭘﺲ از آن ﻧﻴﺰ ﺑﺎﻗﻼي ﭘﺨﺘﻪ ﺑﻪ او ﺗﻌﺎرف ﻣﻲ ﻛﻨﺪ. ﺑﺎﻧﻮي ﻛﺘﺎﺑﺪار رد ﻣﻲ ﻛﻨﺪ. »ﻋﺴﻞ اﺻﺮار ﻣﻲ ﻛﻨﺪ: اﮔﺮ ﭼﻨﺪ داﻧﻪ ﺑﻪ دﻫﺎﻧﺘﺎن ﻧﮕﺬارﻳﺪ، داد ﻣﻲ زﻧﻢ. ﺧﻴﻠﻲ ﻧﺮم و ﺧﻮﺷﻤﺰه اﺳﺖ. ﺑﺎﻧﻮي ﻛﺘﺎﺑﺪار ﻣﺮدد ﺗﺴﻠﻴﻢ ﻣﻲ ﺷﻮد. داﻧﺸﻤﻨﺪي ﻟﺒﺨﻨﺪ .« زﻧﺪ ﻣﻲ)ﻫﻤﺎن: ( در ﻛﺘﺎب ﻋﺴﻞ در ﻣﻮرد ﺷﺨﺼﻴﺖ اﻳﻦ ﺑﺎﻧﻮﺗﻮﺿﻴﺢ ﻣﻲ دﻫﺪ: »ﻓﻜﺮ ﻧﻤﻲ ﻛﺮدم ﻳﻚ ﻛﺘﺎﺑﺪار ﺑﻪ اﻧﺪازة ﺷﻤﺎ ﺷﻴﺮﻳﻦ ﺑﺎﺷﺪ. ﻣﻦ ﻛﺘﺎﺑﺪاران را ﺑﺴﻴﺎر ﻋﺒﻮس و ﺗﻠﺦ ﺗﺼﻮر ﻣﻲ ﻛﺮدم«. )ﻫﻤﺎن: ( درﺿﻤﻦ ﮔﻔﺖ وﮔﻮ ﺑﺎ او ﻣﺘﻮﺟﻪ ﻣﻲ ﺷﻮد ﻛﻪ ﻫﻨﻮز ازدواج ﻧﻜﺮده اﺳﺖ و ﺑﺮاي ﺷﺎم ﺑﻪ ﻣﻨﺰﻟﺸﺎن دﻋﻮﺗﺶ ﻣﻲ ﻛﻨﺪ؛ ﭼﺮا ﻛﻪ از ﻧﻈﺮ ﻋﺴﻞ ﺣﻴﻒ اﺳﺖ ﻛﻪ ﺑﺎﻧﻮﻳﻲ ﺑﺴﻴﺎر زﻳﺒﺎ و ﻣﻠﻴﺢ و ﺑﺎ ﺷﺨﺼﻴﺖ، ﺑﺪون ﻫﻤﺴﺮ ﺑﻤﺎﻧﺪ. )ﻫﻤﺎن: ( ﭘﺲ از آن ﻧﻴﺰ ﺑﺮﻧﺎﻣﻪ اي ﻣﻲﭼﻴﻨﺪ ﺗﺎ ﺑﺎﻧﻮي ﻛﺘﺎﺑﺪار ﺑﺎ دوﺳﺖ ﻗﺪﻳﻤﻲ ﺧﺎﻧﻮاده، آﻗﺎي ﻣﺪدي، آﺷﻨﺎ ﺷﻮد. روﺣﻴﺎت آن دو ﻗﺪري ﻣﺘﻔﺎوت اﺳﺖ. ﻣﺪدي ﻗﺪري از اوﺿﺎع ﻧﺎراﺿﻴﺴﺖ و ﻧﮕﺮان اﻳﻦ اﺳﺖ ﻛﻪ »ﻣﺒﺎدا اﻧﻘﻼب ﺑﻪ ﻣﺨﺎﻃﺮه ﺑﻴﻔﺘﺪ. ﻣﻦ و ﺗﻮ دﻟﺪارﻳﺶ ﻣﻲ دﻫﻴﻢ. ﺑﺎﻧﻮي ﻛﺘﺎﺑﺪار ﺑﻪ او ﻧﮕﺎه ﻣﻲ ﻛﻨﺪ و ﺣﺴﻲ در آﻧﺎن ﺑﺮاﻧﮕﻴﺨﺘﻪ ﻣﻲ .«ﺷﻮد)ﻫﻤﺎن: ( ﺑﺎ ﻫﻤﻴﻦ ﻧﮕﺎهﮔﻮﻳﻲ ﭘﻴﻮﻧﺪي ﻣﺴﺘﺤﻜﻢ ﺑﻴﻦ آﻧﺎن ﺑﺮﻗﺮار ﺷﺪه اﺳﺖ و در ﺻﺤﻨﺔ ﺑﻌﺪي ﮔﻴﻠﻪ ﻣﺮد ﻧﻈﺮ ﻣﺎدر را ﺟﻮﻳﺎ ﻣﻲ ﺷﻮد: »ﻣﺎدر آﻗﺎي ﻣﺪدي و ﺧﺎﻧﻢ ﻛﺘﺎﺑﺪار ﺑﻪ ﻫﻢ ﻣﻲ ﺧﻮرﻧﺪ؟ ـ ﻧﻪ ﺧﺐ ﻣﻌﻠﻮم اﺳﺖ ﻛﻪ ﻧﻤﻲﺧﻮرﻧﺪ، ﺧﺎﻧﻢ ﻛﺘﺎﺑﺪار ﺧﻴﻠﻲ از آﻗﺎي ﻣﺪدي ﺳﺮ .«ﺖ اﺳ)ﻫﻤﺎن: ( ﻣﺎدر، ﻣﺪدي را ﻧﻤﻲ ﭘﺴﻨﺪد، ﮔﻴﻠﻪﻣﺮد اﻣﺎ ﻣﻲ ﮔﻮﻳﺪ: آﻗﺎي ﻣﺪدي ﺷﺮف دارد ﻣﺎدر، ﺷﺮف. او ﺻﺪﻫﺎ ﻧﻔﺮ ﻣﺜﻞ ﻣﻦ و ﻋﺴﻞ را در روزﮔﺎر ﺳﻠﻄﺎن آﺧﺮ از ﻣﺮگ ﻧﺠﺎت داده اﺳﺖ )ﻫﻤﺎن: ( و ﺑﺎﻷﺧﺮه ﻛﺎرت ﻋﺮوﺳﻲ آﻗﺎي ﻣﺪديو ﺧﺎﻧﻢ ﻛﺘﺎﺑﺪار ﻫﻢ ﻣﻲ رﺳﺪ. )ﻫﻤﺎن: ( -. ﻓﺮزﻧﺪ اندر اﻳﻦ رﻣﺎن ﻓﺮزﻧﺪان دو ﺷﺨﺼﻴﺖ اﺻﻠﻲ، ﭼﻨﺪان ﻧﻘﺸﻲ ﻧﺪارﻧﺪ. ﻗﺒﻼً اﺷﺎره ﺷﺪ ﻛﻪ اوﻟﻴﻦ ﻓﺮزﻧﺪ در ﻳﻮرش ﻣﺄﻣﻮران ﺳﺎواك ﺳﻘﻂ ﺷﺪ و از دﻧﻴﺎ رﻓﺖ. ﻓﺼﻠﻨﺎﻣﻪ ﺗﺨﺼﺼﻲ ﻣﻄﺎﻟﻌﺎت داﺳﺘﺎﻧﻲ، ﺳﺎلدوم ، ﺷﻤﺎره ، ﻮمﺳﺑﻬﺎر ﺑﻌﺪﻫﺎ ﻧﻴﺰ آﻧﺎن ﺻﺎﺣﺐ ﭘﺴﺮ و ﺳﭙﺲ دﺧﺘﺮيﺷﺪﻧﺪ. ﺑﻌﺪ از اﻧﻘﻼب وﻗﺘﻲ ﺑﻪ اﻧﺰﻟﻲ ﻣﻲ روﻧﺪ در دﻳﺪار ﺑﺎ ﺻﺎﺣﺐ ﺧﺎﻧﻪ ﺑﻪ داﺷﺘﻦ دو ﻓﺮزﻧﺪ اﺷﺎره ﻣﻲ ﻛﻨﻨﺪ )ﻫﻤﺎن: ( ، وﻟﻲ ﻓﺮزﻧﺪان در اﻳﻦ ﻗﺴﻤﺖﻧﻘﺸﻲ ﻧﺪارﻧﺪ. در ﻗﺴﻤﺖ دوم در ﺑﺤﺚ ﻳﺎدداﺷﺖ ﻫﺎي روز ﺟﻤﻌﻪ ﻣﺠﺎدﻟﻪ اي ﻣﺒﻬﻢ ﺑﻴﻦ ﭘﺴﺮ و ﭘﺪر ﺷﺮوع ﻣﻲ ﺷﻮد ت از ﭘﺪر و آرﻣﺎنﻛﻪ ﻋﺴﻞ ﺑﺎ ﺷﺪت و ﺣﺪ ﻫﺎﻳﺶ دﻓﺎع ﻣﻲ ﻛﻨﺪ. ﭘﺴﺮ ﻣﻲ ﮔﻮﻳﺪ: »ﻫﺎ! ﺧﺪا اﻳﻨﻬﺎ را ﺑﺮاي اﻳﻦ ﺳﺎﺧﺘﻪ اﺳﺖ ﻛﻪ ﺷﻌﺎر ﺑﺪﻫﻨﺪ« )ﻫﻤﺎن: ( ، ﻣﺎدرﺑﺎ ﻋﺠﻠﻪ ﺑﻪ اﺗﺎق ﻣﻲ آﻳﺪ و ﺑﺎ ﺗﻌﺼﺐ از ﻛﺎرﺷﺎن دﻓﺎع ﻣﻲﻛﻨﺪ: »آﻫﺎي ﻣﺮدك! ﺑﻴﺎ اﻳﻨﺠﺎ ﺟﻮاﺑﺖ را ﺑﮕﻴﺮ و ﺑﺮو. ﺷﻌﺎر دادن و ﺷﻌﺎرﻫﺎ را ﺑﺮﻧﺎﻣﺔ ﻛﺎر ﻗﺮار دادن دواي ﺗﻤﺎم دردﻫﺎي ﻣﺎﺳﺖ... ﻫﺮ ﺷﻌﺎر اﺧﻼﻗﻲ ﻳﻚ ﺗﻌﻬﺪ اﺳﺖ ﻧﺴﺒﺖ ﺑﻪ ﺟﻬﺎن« )ﻫﻤﺎﻧﺠﺎ(» ؛ ﻣﻦ و ﭘﺪرت ﺑﻪرﻏﻢ ﺟﻤﻴﻊ ﻣﺼﺎﺋﺐ ﻣﺎﻧﺪﻳﻢ ﺑﺎ ﻫﻤﺎن ﺷﻌﺎرﻫﺎي دﺳﺖ و ﭘﺎﮔﻴﺮ زﻧﺪﮔﻲ ﻛﺮدﻳﻢ. ﻫﺮﮔﺰ ﻗﺪﻣﻲ ﻛﺞ ﺑﺮﻧﺪاﺷﺘﻴﻢ. ﺑﺮاي ﺗﻮ و ﺧﻮاﻫﺮت ﻫﻢ ﺷﻨﺎﺳﻨﺎﻣﺔ ﺑﻲﻧﻘﺺ ﮔﺮﻓﺘﻴﻢ«. )ﻫﻤﺎن: (دﺧﺘﺮ ﻣﻲ ﮔﻮﻳﺪ: روزﻫﺎي ﺟﻤﻌﻪ آن ﻗﺪر ﻛﺎر و ﮔﺮﻓﺘﺎري ﻫﺴﺖ ﻛﻪ دﻳﮕﺮ ﺟﺎﻳﻲ ﺑﺮاي ﺷﻌﺎرﻫﺎي ﻋﺎﺷﻘﺎﻧﻪ ﺑﺎﻗﻲ ﻧﻤﻲ ﻣﺎﻧﺪ. ﻋﺴﻞ ﻛﻪ ﭘﻴﻮﺳﺘﻪ ﻣﺮاﻗﺐ اﺳﺖ از ﺑﭽﻪ ﻫﺎ زﺧﻤﻲ ﻧﺨﻮرد ﻛﻪ ﺑﻲ ﺟﻮاب ﺑﺎﺷﺪ ﺑﺎز ﺑﻪ ﺳﺮاﭼﻪ ﻣﻲ آﻳﺪ )ﻫﻤﺎن: (» : آﻫﺎي دﺧﺘﺮ ﺑﻴﺎ اﻳﻨﺠﺎ. ﺷﻌﺎرﻫﺎيﻋﺎﺷﻘﺎﻧﺔ از اﻧﺪﻳﺸﻪ ﻫﺎي ﻋﺎﺷﻘﺎﻧﺔ ﺑﺮﻣﻲ ﺧﻴﺰﻧﺪ ﻧﻪ از ﻓﺮﺻﺖ ﻫﺎي ﺑﻲ ﻣﺼﺮف ﻣﺎﻧﺪه«. )ﻫﻤﺎن: ( در رﻣﺎنﺑﺎ ﺗﻮﺻﻴﻒ ﺷﺨﺼﻴﺖ ﻓﺮزﻧﺪان ﺗﺎ ﺣﺪودي ﺑﻪ ﺗﻔﺎوت ﻧﮕﺎه دو ﻧﺴﻞ اﺷﺎراﺗﻲ ﺷﺪه اﺳﺖ. اﻣﺎ ﮔﻴﻠﻪ ﻣﺮد و ﻋﺴﻞ ﺑﻴﺸﺘﺮ ﺑﻪ ﻧﻔﻊ ﻧﺴﻞ ﺧﻮدﺷﺎن داوري ﻣﻲ ﻛﻨﻨﺪ و اﻳﺮادات ﻧﺴﻞ ﺟﻮان را وارد ﻧﻤﻲ داﻧﻨﺪ. ﺑﺤﺚ و ﻧﺘﻴﺠﻪ ﮔﻴﺮي اﺑﺮاﻫﻴﻤﻲ در اﻳﻦ رﻣﺎن ﺗﻮاﻧﺴﺘﻪ اﺳﺖ واﻗﻌﻴﺖ ﻫﺎي ﺗﺎرﻳﺨﻲ را ﺑﺎ ﺗﺨﻴﻞ ﻗﻮي و زﺑﺎن ﻓﺎﺧﺮ ادﺑﻲ ﺧﻮﻳﺶ ﺑﻪ واﻗﻌﻴﺖ داﺳﺘﺎﻧﻲ ﺗﺒﺪﻳﻞ ﻛﻨﺪ و ﺣﻮادث اﺟﺘﻤﺎﻋﻲ دوران ﻣﻌﺎﺻﺮ را ﺑﺮاي ﻧﺴﻞ ﺟﻮان و آﻳﻨﺪﮔﺎن ﻣﺤﺴﻮس ﻛﻨﺪ. ﻗﻬﺮﻣﺎن رﻣﺎن، اﻧﺴﺎن ﻠﻪﺌﻣﺴداري اﺳﺖ ﻛﻪ در ﭼﺎﻟﺶ ﺳﻨﺖ و ﻣﺪرﻧﻴﺘﻪ ﮔﺮﻓﺘﺎر ﺷﺪه اﺳﺖ. او ﻣﺒﺎرز دردﻣﻨﺪي اﺳﺖ ﻛﻪ ﻣﺒﺎرزه را ﺑﺮاي ﻗﺪرت ﻃﻠﺒﻲ و ﺷﻬﺮت ﺑﻪ ﻛﺎر ﻧﻤﻲﮔﻴﺮد، ﺑﻠﻜﻪ ﺑﺎ ﻋﺸﻖ ﻋﻤﻴﻖ ﺑﻪ اﻧﺴﺎﻧﻴﺖ در ﺟﻬﺖ ﺗﺤﻘﻖ ارزش ﻫﺎي آرﻣﺎﻧﻲ ﺗﻼش ﻣﻲ ﻛﻨﺪ. او و ﻫﻤﺴﺮش ﺟﺰء ﻛﺴﺎﻧﻲ ﻫﺴﺘﻨﺪ ﻛﻪ ﻧﻪ ﺗﻨﻬﺎ ﻣﻨﻔﻌﻞ و ﺗﺴﻠﻴﻢ ﺳﺮﻧﻮﺷﺖ ﻧﻴﺴﺘﻨﺪ، ﺑﻠﻜﻪ در ﻫﻴﭻ ﺷﺮاﻳﻄﻲ آرام و ﻗﺮار ﻧﺪارﻧﺪ و ﺳﺮﻧﻮﺷﺖ ﺧﻮﻳﺶ را ﻣﻲﺳﺎزﻧﺪ و روﺣﻴﺔ اﻋﺘﺮاض و اﻧﺘﻘﺎد را در ﻫﺮ ﺷﺮاﻳﻄﻲ ﺑﺮاي ﺧﻮدﺷﺎن ﺣﻔﻆ ﻣﻲ ﻛﻨﻨﺪ و از ﻫﻴﭻ ﺑﺤﺮاﻧﻲ ﻫﺮاس ﻧﺪارﻧﺪ. آﻧﻬﺎ در ﻛﻨﺎر ﻫﻢ ﺑﻪ ﻣﻘﺎﺑﻠﻪ ﺑﺎ ﻣﺸﻜﻼت ﻓﺮدي و اﺟﺘﻤﺎﻋﻲ ﻣﻲ ﭘﺮدازﻧﺪ. ﻗﻬﺮﻣﺎﻧﺎن اﺻﻠﻲ رﻣﺎن ﻛﻪ ﺷﺨﺼﻴﺖ ﻧﺎدر اﺑﺮاﻫﻴﻤﻲ و ﻫﻤﺴﺮش را ﻧﻤﺎﻳﺎن ﻣﻲ ﺳﺎزﻧﺪ، ﺷﺨﺼﻴﺖ ﻫﺎي ﺟﺎﻣﻊ و ﭘﻮﻳﺎﻳﻲ ﻫﺴﺘﻨﺪ ﻛﻪ داﺋﻤﺎً در ﺣﺎل ﺗﺤﻮل و ﺗﻐﻴﻴﺮ ﻫﺴﺘﻨﺪ. ﺷﺨﺼﻴﺖ آﻧﺎن در ﺿﻤﻦ ﻣﺒﺎرزه و ﺗﻼش ﺑﺮاي اﻳﺠﺎد ﺗﺤﻮﻻت ﻋﻤﻴﻖ ﻓﻜﺮي و ﻓﺮﻫﻨﮕﻲ ﺷﻜﻞ ﻣﻲ ﮔﻴﺮد و در ﻣﻴﺎن ﮔﻔﺖ وﮔﻮﻫﺎ و اﻧﺪﻳﺸﻪ ﻫﺎي آﻧﺎن ﺑﺮوز ﻣﻲ ﻳﺎﺑﺪ. ﺑﺴﻴﺎري از ﺣﻮادث ﺑﺎ زﺑﺎن اﻳﺸﺎن ﮔﺰارش ﻣﻲ ﺷﻮد و ﺷﺨﺼﻴﺖ ﻫﺎي ﻓﺮﻋﻲ رﻣﺎن را آﻧﻬﺎ ﻣﻌﺮﻓﻲ ﻣﻲ ﻛﻨﻨﺪ و ﺷﺨﺼﻴﺖ و ﺷﺨﺼﻴﺖﭘﺮدازي در رﻣﺎن ﻳﻚ ﻋﺎﺷﻘﺎﻧﺔ آرام آنﻃﻮر ﻛﻪ دوﺳﺖ دارﻧﺪ ﺗﻮﺻﻴﻒ ﻣﻲ ﻧﻤﺎﻳﻨﺪ. ﻗﻬﺮﻣﺎﻧﺎن اﺻﻠﻲ، زﺑﺎن ادﺑﻲ و ﻓﺎﺧﺮي دارﻧﺪ و اﻧﺪﻳﺸﻪ ﻫﺎي ﺧﻮﻳﺶ را ﺑﺎ ﺑﻴﺎﻧﻲ ﻫﻨﺮي ﺗﺒﻴﻴﻦ ﻣﻲ ﻛﻨﻨﺪ و در ﺟﺎن و دل ﺧﻮاﻧﻨﺪه ﺟﺎي ﻣﻲ دﻫﻨﺪ. آﻧﺎن ﺗﻌﺎﻟﻴﻢ ﺑﺮﺟﺴﺘﺔ اﺧﻼﻗﻲ ـ ﻋﺮﻓﺎﻧﻲ را ﺑﺎ آﻣﻮزش ﻫﺎي روانﺷﻨﺎﺳﻲ ﻧﻮﻳﻦ ﺗﻠﻔﻴﻖ ﻣﻲ ﻛﻨﻨﺪ و ﺑﻪ ﻳﻚ زﻧﺪﮔﻲ آرام، ﺳﻌﺎدت ﻣﻨﺪاﻧﻪ و ﻋﺎﺷﻘﺎﻧﻪ دﺳﺖ ﻣﻲ ﻳﺎﺑﻨﺪ ﻛﻪ ﻫﻴﭻ ﻃﻮﻓﺎﻧﻲ آن را ﺑﺮﻫﻢ ﻧﻤﻲ رﻳﺰد. آﻧﺎن در اوج ﮔﺮﻓﺘﺎري ﻫﺎ ﺑﺎ ﺗﻜﻴﻪ ﺑﺮ ﻣﺬﻫﺐ و ﻋﺸﻖ و آرﻣﺎن ﻫﺎي اﻧﺴﺎﻧﻲ، زﻧﺪﮔﻲ ﻟﺬت ﺑﺨﺸﻲ را ﻣﺘﺠﻠﻲ ﻣﻲ ﺳﺎزﻧﺪ. ﻋﺸﻖ ﺑﻪ ﻣﻌﻨﻲ وﺳﻴﻊ آن، ﻧﻴﺮوي ﺣﻴﺎت و زﻧﺪﮔﻲ آﻧﺎن اﺳﺖ. رﺧﻮت و ﺳﺴﺘﻲ و ﻧﺎاﻣﻴﺪي در وﺟﻮد آﻧﻬﺎ ﺟﺎﻳﻲ ﻧﺪارد. ﺑﺎ وﺟﻮد ﻫﻤﺔ اﻳﻦ آرﻣﺎن ﻫﺎي ﺑﺰرگ، آﻧﺎن از ﻣﺸﻜﻼت ﻛﻮﭼﻚ دﻳﮕﺮان ﻏﺎﻓﻞ ﻧﻴﺴﺘﻨﺪ، ﺑﻠﻜﻪ داﺋﻤﺎً از ﻛﺎرﻫﺎي ﺑﺰرگ ﻏﻴﺮﻣﻤﻜﻦ ﺑﻪ ﻛﺎرﻫﺎي ﻛﻮﭼﻚ ﻣﻤﻜﻦ، روي ﻣﻲ آورﻧﺪ و ﺳﻌﺎدت و ﺧﻮﺷﺒﺨﺘﻲ را در ﻛﺎرﻫﺎي ﻣﻌﻤﻮﻟﻲ و ﻋﺎدي ﺟﺴﺘﺠﻮ ﻣﻲ ﻛﻨﻨﺪ و ﺧﺪﻣﺖ ﺑﻪ دﻳﮕﺮان از ارزش ﻫﺎي داﺋﻤﻲ زﻧﺪﮔﻴﺸﺎن اﺳﺖ. ﺷﺨﺼﻴﺖ ﻫﺎي ﻓﺮﻋﻲ رﻣﺎن، وﻳﮋﮔﻲ ﻫﺎي ﺷﺨﺼﻲ و ﻓﺮدي ﻛﻤﺘﺮي دارﻧﺪ، ﺑﻠﻜﻪ ﻧﻤﻮﻧﺔ ﻣﺜﺎﻟﻲ ﻳﻚ ﺗﻴﭗ و ﻃﺒﻘﻪ از اﻧ ﺴﺎنﻫﺎ ﻫﺴﺘﻨﺪ. ﺷﺨﺼﻴﺖ آﻧﺎن ﺑﻴﺸﺘﺮ ﺳﺎده و ﻳﻚ ﺑﻌﺪي و ﻗﺎﺑﻞ ﭘﻴﺶ ﺑﻴﻨﻲ اﺳﺖ. اﻟﺒﺘﻪ در ﻋﻴﻦ ﺳﺎدﮔﻲ ﻧﻴﺰ زﻳﺒﺎﻳﻨﺪ. ﺷﺨﺼﻴﺖ آﻧﺎن در ﺿﻤﻦ ﮔﻔﺖ وﮔﻮﻫﺎي ﻗﻬﺮﻣﺎﻧﺎن اﺻﻠﻲ ﺑﻪ ﻃﻮر ﻣﺴﺘﻘﻴﻢ ﺗﻮﺻﻴﻒ ﻣﻲ ﺷﻮد و در ﺗﻮﺻﻴﻔﺸﺎن ﻛﻤﺘﺮ از ﺷﻴﻮة ﻏﻴﺮﻣﺴﺘﻘﻴﻢ اﺳﺘﻔﺎده ﻣﻲ ﺷﻮد. ﻧﻮﻳﺴﻨﺪه از زﺑﺎن ﻗﻬﺮﻣﺎن اﺻﻠﻲ ﻛﻪ ﻣﻌﻠﻢ ادﺑﻴﺎت اﺳﺖ از ﻋﻨﺎﺻﺮ ادﺑﻲ و ﺷﺎﻋﺮاﻧﻪ ﺑﻪ ﺧﻮﺑﻲ ﺑﻬﺮه ﺟﺴﺘﻪ اﺳﺖ و ﺑﺎ ﻛﻼﻣﻲ زﻳﺒﺎ و دﻟﻨﺸﻴﻦ و ﻧﺜﺮي ﻗﻮي و دل اﻧﮕﻴﺰ ﺑﻪ ﺑﻴﺎن اﻧﺪﻳﺸﻪ ﻫﺎي اﻧﺴﺎﻧﻲ و ﺣﻮادث اﺟﺘﻤﺎﻋﻲ دوران ﻣﻌﺎﺻﺮ ﻣﻲ ﭘﺮدازد. اﻳﻦ رﻣﺎن، ﺷﻌﺮﮔﻮﻧﻪ و ﺗﻌﺒﻴﺮي ﻋﺎﺷﻘﺎﻧﻪ از زﻧﺪﮔﻲ اﺳﺖ . ﻣﻨﺎﺑﻊ اﺑﺮاﻫﻴﻤﻲ، ﻧﺎدر ) .(ﻳﻚ ﻋﺎﺷﻘﺎﻧﺔ آرام. ﺗﻬﺮان: روزﺑﻬﺎن. اﺧﻮت، اﺣﻤﺪ ) .(دﺳﺘﻮر زﺑﺎن داﺳﺘﺎن. اﺻﻔﻬﺎن: ﻧﺸﺮ ﻓﺮدا. ﺑﻲﻧﻴﺎز، ﻓﺘﺢ اﷲ ) .(درآﻣﺪي ﺑﺮ داﺳﺘﺎن ﻧﻮﻳﺴﻲ و رواﻳﺖ ﺷﻨﺎﺳﻲ. ﺗﻬﺮان: اﻓﺮاز. ﭘﻮرﺷﻬﺮام، ﺳﻮﺳﻦ )» .( ﺧﻮاﻧﺸﻲ ﺳﺎﺧﺘﺎرﮔﺮاﻳﺎﻧﻪاز داﺳﺘﺎن ﻛﻼغﻫﺎ ي ﻧﺎدر اﺑﺮاﻫﻴﻤﻲ «.ﻣﺠﻠﺔ ﻣﻄﺎﻟﻌﺎت ادﺑﻴﺎت ﻛﻮدك. ﺳﺎل اول. ﺷﻤﺎرة دوم. ﺻﺺ26- . ) ﺧﺴﺮوي، اﺑﻮﺗﺮاب1388 .(ﺣﺎﺷﻴﻪ اي ﺑﺮ ﻣﺒﺎﻧﻲ داﺳﺘﺎن. ﺗﻬﺮان: ﻧﺸﺮ ﺛﺎﻟﺚ. دﻗﻴﻘﻴﺎن، ﺷﻴﺮﻳﻦ دﺧﺖ ) .( ﻣﻨﺸﺄ ﺷﺨﺼﻴﺖ درادﺑﻴﺎت داﺳﺘﺎﻧﻲ. ﺗﻬﺮان: ﻧﺎﺷﺮ ﻧﻮﻳﺴﻨﺪه. ﺳﭙﺎﻧﻠﻮ، ﻣﺤﻤﺪﻋﻠﻲ ) .(ﻧﻮﻳﺴﻨﺪﮔﺎن ﭘﻴﺸﺮو اﻳﺮان. ﭼﺎپ ﭼﻬﺎرم. ﺗﻬﺮان: ﻧﮕﺎ ه. ﺳﻴﻒ اﻟﺪﻳﻨﻲ، ﻋﻠﻴﺮﺿﺎ ) .( ﻗﺼﺔ ﻣﻜﺎن: ﻣﻄﺎﻟﻌﻪ درﺷﻨﺎﺧﺖ ﻗﺼﻪ ﻧﻮﻳﺴﻲ اﻳﺮان. ﺗﻬﺮان: ﻧﺸﺮ ﻫﻤﺮاه. ﺳﻴﮕﺮ، ﻟﻴﻨﺪا ) .(ﺧﻠﻖ ﺷﺨﺼﻴﺖ ﻫﺎي ﻣﺎﻧﺪﮔﺎر. ﺗﺮﺟﻤﺔ ﻋﺒﺎس اﻛﺒﺮي. ﭼﺎپ دوم. ﺗﻬﺮان: ﺳﺮوش. ﺷﻤﻴﺴﺎ، ﺳﻴﺮوس ) .(ﻧﻘﺪ ادﺑﻲ. ﺗﻬﺮان: ﻓﺮدوس. ﻋﺒﺪاﻟﻠﻬﻴﺎن، ﺣﻤﻴﺪ )ﺗﺎﺑﺴﺘﺎن و ﭘﺎﻳﻴﺰ » .( داﺳﺘﺎن وﺷﺨﺼﻴﺖ ﭘﺮدازي در داﺳﺘﺎن«. ﻣﺠﻠﺔ داﻧﺸﻜﺪة ادﺑﻴﺎت و ﻋﻠﻮم اﻧﺴﺎﻧﻲ داﻧﺸﮕﺎه ﺗﻬﺮان. ﺻﺺ - . ﻓﺼﻠﻨﺎﻣﻪ ﺗﺨﺼﺼﻲ ﻣﻄﺎﻟﻌﺎت داﺳﺘﺎﻧﻲ، ﺳﺎلدوم ، ﺷﻤﺎره ، ﻮمﺳﺑﻬﺎر ﻋﻠﻮي ﻣﻘﺪم، ﻣﻬﻴﺎر و ﭘﻮرﺷﻬﺮام، ﺳﻮﺳﻦ )زﻣﺴﺘﺎن » .(ﻧﻘﺪ رواﻳﺖ ﺷﻨﺎﺧﺘﻲ ﺳﻪ داﺳﺘﺎن ﻛﻮﺗﺎه اﺑﺮاﻫﻴﻤﻲ«. ﻣﺠﻠﺔ ادب ﭘﮋوﻫﻲ. ﺷﻤﺎرة . ﺻﺺ178-. ﻓﻮرﺳﺘﺮ، ادوارد ﻣﻮرﮔﺎن ) .( ﺟﻨﺒﻪﻫﺎي رﻣﺎن. ﺗﺮﺟﻤﺔ اﺑﺮاﻫﻴﻢ ﻳﻮﻧﺴﻲ. ﭼﺎپ ﺷﺸﻢ. ﺗﻬﺮان: ﻧﮕﺎه. ﻻج، دﻳﻮﻳﺪ )» .(رﻣﺎن ﭘﺴﺎﻣﺪرﻧﻴﺴﺘﻲ، «ﻣﺠﻤﻮﻋﻪ ﻣﻘﺎﻻت ﻧﻈﺮﻳﻪ ﻫﺎي رﻣﺎن، ﮔﺮدآورﻧﺪه و ﻣﺘﺮﺟﻢ ﺣﺴﻴﻦ ﭘﺎﻳﻨﺪه. ﺗﻬﺮان: ﻧﻴﻠﻮﻓﺮ. ﻣﻴﺮﺻﺎدﻗﻲ، ﺟﻤﺎل ) .(داﺳﺘﺎن ﻧﻮﻳﺲ ﻫﺎي ﻧﺎم آور ﻣﻌﺎﺻﺮ اﻳﺮان. ﺗﻬﺮان: اﺷﺎره. ــــــــــ ) .(ﻋﻨﺎﺻﺮ داﺳﺘﺎن. ﭼﺎپ ﭘﻨﺠﻢ. ﺗﻬﺮان: ﺳﺨﻦ. ﻣﻴﺮﻋﺎﺑﺪﻳﻨﻲ، ﺣﺴﻦ ) .(ﺻﺪﺳﺎل داﺳﺘﺎن ﻧﻮﻳﺴﻲ اﻳﺮان. ﭼﺎپ ﭼﻬﺎرم. ﺗﻬﺮان: ﭼﺸﻤﻪ .ﺷﺨﺼﻴﺖ و ﺷﺨﺼﻴﺖﭘﺮدازي در رﻣﺎن ﻳﻚ ﻋﺎﺷﻘﺎﻧﺔ آرام | ﻳﻚ ﻋﺎﺷﻘﺎﻧﺔ آرام_8e9f1d22 |
ﺷﻤﺎ ﺭﻩ- ﺳﺎﻝ ﺷﺎﻧﺰﺩﻫﻢ- ﺷﻬﺮﻳﻮﺭ13ﭘﻨﺠﺸﻨﺒﻪ11ﻭﺭﺯﺵ ﺻﺤﺒﺖ ﻫﺎﻯ ﻋﻠﻴﭙﻮﺭﺩﺭﺑﺎﺭﻩ ﻣﺎﻧﺪﻧﺶ ﺩﺭ ﭘﺮﺳﭙﻮﻟﻴﺲﻣﻬﺎﺟﻢ ﻓﺼﻞ ﻗﺒﻞ ﭘﺮﺳﭙﻮﻟﻴﺲ ﻛﻪ ﺑﻪ ﺗﺎﺯﮔﻰ ﻗﺮﺍﺭﺩﺍﺩﺵ ﺑﺎ ﺍﻳﻦ ﺑﺎﺷﮕﺎﻩ ﺗﻤﺎﻡ ﺷﺪﻩ ﺑﺎ ﻣﺴﺌﻮﻻﻥ ﺍﻳﻦ ﺑﺎﺷﮕﺎﻩ ﺑﺮﺍﻯ ﺗﻤﺪﻳﺪ ﻗــﺮﺍﺭﺩﺍﺩ ﺟﻠﺴــﻪ ﺍﻯ ﺑﺮﮔــﺰﺍﺭ ﻭ ﺩﺭ ﭘﺎﻳﺎﻥ ﺁﻥ ﺍﻋــﻼﻡ ﻛﺮﺩ ﻛﻪ ﺗﻤﺎﻳﻞ ﺩﺍﺭﺩ ﺩﺭ ﭘﺮﺳــﭙﻮﻟﻴﺲ ﺑﻤﺎﻧﺪ. ﻋﻠﻰ ﻋﻠﭙﻴﻮﺭ ﻛﻪ ﺑﻪ ﺗﺎﺯﮔﻰ ﻗﺮﺍﺭﺩﺍﺩﺵ ﺑﺎ ﺑﺎﺷــﮕﺎﻩ ﭘﺮﺳﭙﻮﻟﻴﺲ ﺑﻪ ﭘﺎﻳﺎﻥ ﺭﺳﻴﺪﻩ ﺍﺳﺖ ﺑﻌﺪ ﺍﺯ ﺟﻠﺴﻪ ﺑﺎ ﻣﺴﺌﻮﻻﻥ ﺍﻳﻦ ﺑﺎﺷﮕﺎﻩ ﺩﺭ ﺟﻤﻊ ﺧﺒﺮﻧﮕﺎﺭﺍﻥ ﺍﻇﻬﺎﺭ ﻛﺮﺩ: ﻣﺬﺍﻛﺮﻩ ﺍﻧﺠﺎﻡ ﺷــﺪ. ﺩﺭ ﺭﻭﺯﻫﺎﻯ ﺁﻳﻨﺪﻩ ﺑﺎﻳﺪ ﺩﺭﺑﺎﺭﻩ ﻧﻘﻄﻪ ﻧﻈﺮﺍﺕ ﺩﻳﮕﺮ ﻫﻢ ﺻﺤﺒﺖ ﺷﻮﺩ.ﺍﻭ ﺩﺭ ﭘﺎﺳــﺦ ﺑﻪ ﺍﻳﻦ ﭘﺮﺳــﺶ ﻛﻪ ﺁﻳﺎ ﺩﺭ ﭘﺮﺳــﭙﻮﻟﻴﺲ ﻣﺎﻧﺪﻧﻰ ﺍﺳــﺖ ﻳﺎ ﺧﻴﺮ ﻫﻢ، ﮔﻔﺖ: ﺍﮔﺮ ﺧﺪﺍ ﺑﺨﻮﺍﻫﺪ ﻭ ﺷﺮﺍﻳﻂ ﺧﻮﺏ ﺑﺎﺷﺪ ﻛﺠﺎ ﺑﻬﺘﺮ ﺍﺯ ﭘﺮﺳﭙﻮﻟﻴﺲ ﻭ ﻫﻮﺍﺩﺍﺭﺍﻧﺶ.ﻋﻠﻴﭙﻮﺭ ﺩﺭﺑﺎﺭﻩ ﺑﺤﺚ ﻟﮋﻳﻮﻧﺮ ﺷﺪﻧﺶ ﻫﻢ ﺗﻮﺿﻴﺢ ﺩﺍﺩ: ﻣﻦ ﺑﺎﺷﮕﺎﻩ ﭘﺮﺳــﭙﻮﻟﻴﺲ ﻭ ﻫﻮﺍﺩﺍﺭﺍﻧﺶ ﺭﺍ ﺩﻭﺳﺖ ﺩﺍﺭﻡ ﻛﻪ ﺧﻮﺩﻡ ﭘﻴﺶ ﻗﺪﻡ ﺷــﺪﻡ ﻭ ﺑﻪ ﺑﺎﺷــﮕﺎﻩ ﺁﻣﺪﻡ. ﺍﻳﻦ ﺍﻓﺘﺨﺎﺭ ﻣﻦ ﺍﺳﺖ ﻭ ﭘﻴﺮﺍﻫﻦ ﺩﻭﺳﺖ ﺩﺍﺷــﺘﻨﻰ ﭘﺮﺳﭙﻮﻟﻴﺲ ﺭﺍ ﻫﺮ ﻛﺴﻰ ﻧﻤﻰ ﺗﻮﺍﻧﺪ ﺑﭙﻮﺷــﺪ. ﻣﻦ ﻫﻢ ﺍﻳﻦ ﺍﻓﺘﺨﺎﺭ ﺭﺍ ﺩﺍﺷﺘﻢ ﻛﻪ ﻣﺮﺑﻴﺎﻥ، ﺑﺎﺯﻳﻜﻨﺎﻥ ﻭ ﻫﻮﺍﺩﺍﺭﺍﻥ ﭘﺸــﺘﻢ ﺑﻮﺩﻧﺪ. ﺍﻳﻨﺠﺎ ﺧﺎﻧﻪ ﺧﻮﺩﻡ ﺍﺳﺖ. ﺁﻣﺪﻡ ﻛﻪ ﺻﺤﺒﺖ ﻛﻨﻢ ﻭ ﺍﻥ ﺷﺎءﺍﷲ ﺷﺮﺍﻳﻂ ﺧﻮﺏ ﺑﺎﺷﺪ ﻭ ﺍﻓﺘﺨﺎﺭ ﺍﻳﻦ ﺭﺍ ﺩﺍﺷﺘﻪ ﺑﺎﺷﻢ ﻛﻪ ﭘﻴﺮﺍﻫﻦ ﭘﺮﺳﭙﻮﻟﻴﺲ ﺭﺍ ﺩﻭﺑﺎﺭﻩ ﺑﭙﻮﺷﻢ. ﺍﻭ ﺩﺭﺑﺎﺭﻩ ﺍﻳﻨﻜﻪ ﮔﻔﺘﻪ ﻣﻰ ﺷﻮﺩ ﺍﺯ ﺑﺎﺷﮕﺎﻩ ﺩﺭﺧﻮﺍﺳﺖﻣﻴﻠﻴﺎﺭﺩ ﺗﻮﻣﺎﻧﻰ ﺩﺍﺷــﺘﻪ ﻫﻢ ﺍﻇﻬﺎﺭ ﻛﺮﺩ: ﺑﻪ ﺍﻳﻨﻜﻪ ﺍﻳﻦ ﻣﻮﺿﻮﻉ ﺍﺯ ﻛﺠــﺎ ﻣﻄﺮﺡ ﺷــﺪﻩ ﻛﺎﺭﻯ ﻧﺪﺍﺭﻡ ﻭﻟﻰ ﺍﻳﻨﻜــﻪ ﻳﻚ ﺑﺎﺯﻳﻜﻦ ﺩﺭﺑﺎﺭﻩ ﺣﻖ ﻭ ﺣﻘــﻮﻕ ﻭ ﻧﻘﻄﻪ ﻧﻈﺮﺍﺗﺶ ﺻﺤﺒﺖ ﻛﻨﺪ ﻃﺒﻴﻌﻰ ﺍﺳــﺖ. ﻫﻤﺎﻥ ﻃﻮﺭ ﻛﻪ ﻣﺴﺌﻮﻻﻥ ﺑﺎﺷــﮕﺎﻩ ﺭﻗﻢ ﻣﻮﺭﺩ ﻧﻈﺮﺷﺎﻥ ﺭﺍ ﺑــﻪ ﺑﺎﺯﻳﻜﻨﺎﻥ ﻣﻰ ﮔﻮﻳﻨــﺪ، ﺁﻥ ﻫﺎ ﻫﻢ ﻣﺒﻠﻎ ﺩﺭﺧﻮﺍﺳــﺘﻰ ﺭﺍ ﺑﻪ ﺑﺎﺷــﮕﺎﻩ ﺍﻋــﻼﻡ ﻣﻰ ﻛﻨﻨﺪ. ﺩﻭ ﻃﺮﻑ ﺑﺎﻳــﺪ ﺻﺤﺒﺖ ﻛﻨﻨﺪ ﻭ ﺑﻪ ﺗﻮﺍﻓﻖ ﺑﺮﺳــﻨﺪ. ﺍﻥ ﺷــﺎءﺍﷲ ﻫﺮ ﺍﺗﻔﺎﻗﻰ ﺭﺥ ﻣﻰ ﺩﻫﺪ ﺑﻪ ﻧﻔﻊ ﭘﺮﺳﭙﻮﻟﻴﺲ ﺑﺎﺷﺪ. ﻋﻠﻴﭙﻮﺭ ﺩﺭ ﭘﺎﺳﺦ ﺑﻪ ﺍﻳﻦ ﭘﺮﺳﺶ ﻛﻪ ﺁﻳﺎ ﺍﮔﺮ ﺩﺭﺧﻮﺍﺳــﺘﺶ ﭘﺬﻳﺮﻓﺘﻪ ﻧﺸﻮﺩ، ﺩﺭ ﺗﻴﻢ ﺩﻳﮕﺮﻯ ﺩﺭ ﺍﻳﺮﺍﻥ ﺑﺎﺯﻯ ﻛﻨﺪ ﻫﻢ ﺑﻴﺎﻥ ﻛﺮﺩ: ﻣﻦ ﺩﻭﺳــﺖ ﺩﺍﺷــﺘﻢ ﻛﻪ ﺑﻪ ﺍﻳﻨﺠﺎ ﺁﻣﺪﻡ. ﻣﻦ ﺑﻪ ﺍﺣﺘﺮﺍﻡ ﻫﻮﺍﺩﺍﺭﺍﻥ ﭘﻴﺶ ﻗﺪﻡ ﺷــﺪﻡ ﻭ ﺑﻪ ﺑﺎﺷﮕﺎﻩ ﺁﻣﺪﻡ. ﺍﺻﻼ ﺍﻧﺘﻈﺎﺭﻯ ﻧﺪﺍﺷــﺘﻢ ﺑﺎ ﺍﻳﻨﻜﻪ ﻗﺮﺍﺭﺩﺍﺩﻡ ﺗﻤﺎﻡ ﺷﺪﻩ ﻛﺴﻰ ﺑﻪ ﻣــﻦ ﺯﻧﮓ ﺑﺰﻧﺪ. ﭘﺲ ﻭﻗﺘﻰ ﺁﻣﺪﻩ ﺍﻡ ﻳﻌﻨــﻰ ﺗﻤﺎﻳﻞ ﺩﺍﺭﻡ. ﺑﻘﻴﻪ ﭼﻴﺰﻫﺎ ﻫﻢ ﺑﻪ ﺷﺮﺍﻳﻂ ﺑﺮﻣﻰ ﮔﺮﺩﺩ. ﺑﺎﻳﺪ ﺑﺒﻴﻨﻴﻢ ﺷﺮﺍﻳﻂ ﭼﻄﻮﺭ ﻣﻰ ﺷﻮﺩ ﻛﻪ ﻃﻰ ﺍﻣﺸﺐ ﻭ ﻓﺮﺩﺍ ﺑﺘﻮﺍﻧﻴﻢ ﺻﺤﺒﺖ ﻫﺎﻯ ﺧﻮﺑﻰ ﺭﺩ ﻭ ﺑــﺪﻝ ﻛﻨﻴﻢ ﻭ ﺑﻬﺘﺮﻳﻦ ﺍﺗﻔﺎﻗﺎﺕ ﺑﺮﺍﻯ ﻫﻮﺍﺩﺍﺭﺍﻥ ﭘﺮﺳــﭙﻮﻟﻴﺲ ﺭﺥ ﺑﺪﻫﺪ ﭼﻮﻥ ﻻﻳﻘﺶ ﻫﺴﺘﻨﺪ ﻭ ﻫﻤﭽﻨﻴﻦ ﺑﺘﻮﺍﻧﻴﻢ ﺟﺎﻡ ﻫﺎﻯ ﺑﻴﺸﺘﺮﻯ ﺑﺎ ﻫﻢ ﺑﻪ ﺩﺳﺖ ﺑﻴﺎﻭﺭﻳﻢ. ﺍﻭ ﻛــﻪ ﺩﺭ ﻧﻴﻤﻪ ﻧﻬﺎﻳــﻰ ﺟﺎﻡ ﺣﺬﻓﻰ ﺑﺎ ﻧﻈﺮ ﺳــﺮﻣﺮﺑﻰ ﭘﺮﺳــﭙﻮﻟﻴﺲ ﻧﺘﻮﺍﻧﺴــﺖ ﭘﻨﺎﻟﺘﻰ ﺑﺰﻧﺪ ﻫﻢ ﮔﻔــﺖ: ﺑﺎﺯﻯ ﺗﻤﺎﻡ ﺷــﺪﻩ ﺍﺳــﺖ ﻭ ﺍﻻﻥ ﺩﺭ ﻳﻚ ﺭﻗﺎﺑﺖ ﺟﺪﻳﺪ ﺩﺭ ﻟﻴﮓ ﻗﻬﺮﻣﺎﻧﺎﻥ ﺁﺳــﻴﺎ ﻫﺴــﺘﻴﻢ. ﺻﺤﺒﺖ ﻛﺮﺩﻥ ﺩﺭﺑﺎﺭﻩ ﺍﻳﻦ ﻣﻮﺿﻮﻉ ﻓﺎﻳﺪﻩ ﺍﻯ ﺑﺮ ﻳﻚ ﻫﻢ . ﺩﻗﻴﻘﻪ ﺗﻼﺵ ﻛﺮﺩﻧﺪ120 ﻧــﺪﺍﺭﺩ. ﺑﺎﺯﻳﻜﻨﺎﻥ ﺩﺭﺟﻠﻮ ﺍﻓﺘﺎﺩﻳﻢ ﺍﻣﺎ ﺳﺮﻧﻮﺷــﺖ ﺑﺎﺯﻯ ﺁﻥ ﻃﻮﺭ ﺭﻗﻢ ﺧﻮﺭﺩ. ﭘﻨﺎﻟﺘﻰ ﺷﺎﻧﺴــﻰ ﺍﺳــﺖ ﻭ ﻃﻮﺭﻯ ﭘﻴﺶ ﺭﻓﺖ ﻛﻪ ﺍﺳﺘﻘﻼﻝ ﺑﺮﻧﺪﻩ ﺷﺪ. ﺍﻳﻦ ﭼﻴﺰﻯ ﺍﺯ ﺍﺭﺯﺵ ﻫﺎﻯ ﭘﺮﺳــﭙﻮﻟﻴﺲ ﻛﻢ ﻧﻤﻰ ﻛﻨﺪ. ﺩﺭ ﺍﻳﻦ ﺟﺎﻡ ﺑﻪ ﺩﺳﺖ ﺁﻭﺭﺩﻳﻢ. ﭼﻨﺪ ﺳﺎﻝﭼﻬﺮﻩ ﺗﻴﻢ ﻗﺮﻋﻪ ﻛﺸﻰ ﺷﺪ12 ﻟﻴﮓ ﻫﻨﺪﺑﺎﻝ ﻣﺮﺩﺍﻥ ﺑﺎﺗﻴﻢ ﺷﻬﻴﺪ ﺷﺎﻣﻠﻰ ﻛﺎﺯﺭﻭﻥ ﺩﺭ ﮔﺮﻭﻩ ﺍﻭﻝﻣﺮﺍﺳــﻢ ﻗﺮﻋﻪ ﻛﺸــﻰ ﻟﻴﮓ ﺑﺮﺗﺮ ﻫﻨﺪﺑﺎﻝ ﻣﺮﺩﺍﻥ ﺑﺎ ﺗﻴﻢ ﻭ ﺩﺭ ﺩﻭ ﮔﺮﻭﻩ ﺍﻧﺠﺎﻡ ﺷﺪ. ﺣﻀﻮﺭ ﻣﺮﺍﺳــﻢ ﻗﺮﻋﻪ ﻛﺸﻰ ﺳﻰ ﻭ ﺳــﻮﻣﻴﻦ ﺩﻭﺭﻩ ﻟﻴﮓ ﺑﺮﺗﺮ ﻫﻨﺪﺑــﺎﻝ ﺁﻗﺎﻳﺎﻥ ﺻﺒﺢ ﺭﻭﺯ ﭼﻬﺎﺭﺷــﻨﺒﻪ ﺑﺎ ﺣﻀﻮﺭ ﺭﺋﻴﺲ، ﺩﺑﻴﺮ، ﻧﺎﻳﺐ ﺭﺋﻴﺲ ﺁﻗﺎﻳﺎﻥ، ﺭﺋﻴﺲ ﻛﻤﻴﺘﻪ ﺩﺍﻭﺭﺍﻥ ﻭ ﻧﻤﺎﻳﻨﺪﮔﺎﻥ ﺑﺎﺷــﮕﺎﻩ ﻫﺎﻯ ﺣﺎﺿﺮ ﺑﻪ ﺻﻮﺭﺕ ﺣﻀﻮﺭﻯ ﻭ ﺑﺎ ﺭﻋﺎﻳﺖ ﭘﺮﻭﺗﻜﻞ ﻫﺎﻯ ﺑﻬﺪﺍﺷــﺘﻰ ﺩﺭ ﺳﺎﻟﻦ ﺍﺟﺘﻤﺎﻋﺎﺕ ﻓﺪﺭﺍﺳﻴﻮﻥ ﻫﻨﺪﺑﺎﻝ ﺑﺮﮔﺰﺍﺭﺷﺪ.ﺩﺭ ﺍﻳــﻦ ﺟﻠﺴــﻪ ﺍﺑﺘــﺪﺍ ﻋﻠﻴﺮﺿﺎ ﭘﺎﻛــﺪﻝ، ﺭﺋﻴﺲ ﻓﺪﺭﺍﺳــﻴﻮﻥ ﺑﺎ ﺍﺷﺎﺭﻩ ﺑﻪ ﺷﺮﺍﻳﻂ ﺳــﺨﺖ ﺍﻭﺿﺎﻉ ﻭﺭﺯﺵ ﺑﺎ ﺷــﻴﻮﻉ ﻛﺮﻭﻧــﺎ ﻭ ﺍﺧﺬ ﻣﺠــﻮﺯ ﺑﺮﮔﺰﺍﺭﻯ ﻟﻴــﮓ ﺑﺮﺗﺮ ﻫﻨﺪﺑﺎﻝ ﺍﻓﺰﻭﺩ: ﺟﻠﺴﺎﺕ ﻣﺘﻌﺪﺩﻯ ﺭﺍ ﺑﺎ ﻣﺴﺌﻮﻻﻥ ﻭﺯﺍﺭﺕ ﺑﻬﺪﺍﺷﺖ ﻭ ﺳﺘﺎﺩ ﻛﺮﻭﻧﺎ ﺩﺭ ﻭﺭﺯﺵ ﺩﺍﺷﺘﻢ ﻛﻪ ﺩﺭ ﻧﻬﺎﻳﺖ ﻣﻮﻓﻖ ﺑﻪ ﺍﺧﺬ ﻣﺠﻮﺯ ﺑﺮﮔﺰﺍﺭﻯ ﻟﻴﮓ ﺑﺮﺗﺮ ﻫﻨﺪﺑﺎﻝ ﺷﺪﻳﻢ.ﻫﻢ ﭼﻨﻴــﻦ ﻣﺮﺍﺩ ﻛﺮﻣــﻰ، ﺭﺋﻴﺲ ﺳــﺎﺯﻣﺎﻥ ﻟﻴﮓ ﻫﻨﺪﺑﺎﻝ ﺩﺭ ﻣﻮﺭﺩ ﻧﺤﻮﻩ ﺑﺮﮔﺰﺍﺭﻯ ﻟﻴﮓ ﻭ ﺻﻮﺭﺕ ﺟﻠﺴﻪ ﺗﻮﺿﻴﺤﺎﺕ ﻣﻔﺼﻠــﻰ ﺍﺭﺍﺋﻪ ﺩﺍﺩ. ﻫﻢ ﭼﻨﻴــﻦ ﻧﻤﺎﻳﻨﺪﮔﺎﻥ ﺑﺎﺷــﮕﺎﻩ ﻫﺎ ﻧﻘﻄﻪ ﻧﻈﺮﺍﺕ ﺧــﻮﺩ ﺭﺍ ﺩﺭ ﺭﺍﺑﻄﻪ ﺑﺎ ﺑﺮﮔﺰﺍﺭﻯ ﻟﻴﮓ ﺑﺮﺗﺮ ﺑﻪ ﺻﻮﺭﺕ ﻣﺘﻤﺮﻛﺰ ﺍﺭﺍﺋﻪ ﺩﺍﺩﻧﺪ. ﺗﻴﻢ ﻭ ﺩﺭ ﭘﺎﻳﺎﻥ ﻣﺮﺍﺳــﻢ ﻗﺮﻋﻪ ﻛﺸﻰ ﺑﺎ ﺣﻀﻮﺭ ﺗﻴﻤﻰ ﺍﻧﺠﺎﻡ ﺷــﺪ. ﺫﻭﺏ ﺁﻫﻦ ﺍﺻﻔﻬﺎﻥ، ﺩﺭ ﺩﻭ ﮔــﺮﻭﻩﻓﻮﻻﺩ ﻣﺒﺎﺭﻛﻪ ﺍﺻﻔﻬﺎﻥ، ﭘــﺎﺱ ﻧﺎﺟﺎ ﻗﻢ، ﻧﻴﺮﻭﻯ ﺯﻣﻴﻨﻰ ﺷﻬﻴﺪ ﺷــﺎﻣﻠﻰ ﻛﺎﺯﺭﻭﻥ، ﺯﺍﮔﺮﺱ ﺍﺳﻼﻡ ﺁﺑﺎﺩ ﻏﺮﺏ، ﻓﺮﺍﺯ ﺑﺎﻡ ﺧﺎﺋﻴﺰ ﺩﻫﺪﺷــﺖ، ﭘﺮﺳﭙﻮﻟﻴﺲ ﺑﻬﺒﻬﺎﻥ، ﺯﻏﺎﻝ ﺳﻨﮓ ﻃﺒﺲ، ﺳﺘﺎﺭﮔﺎﻥ ﺩﺷﺘﺴﺘﺎﻥ، ﻛﻴﻤﻴﺎ ﻛﺎﺷﺖ ﻛﺮﺩﺳﺘﺎﻥ، ﭘﺮﻭﺍﺯ ﻫﻮﺍﻧﻴﺮﻭﺯ ﻭ ﺻﻨﻌﺖ ﻣﺲ ﻛﺮﻣﺎﻥ ﺍﺳــﺎﻣﻰ ﺗﻴﻢ ﻫﺎﻯ ﺣﺎﺿﺮ ﺩﺭ ﻟﻴﮓ ﺑﺮﺗﺮ ﻣﺮﺩﺍﻥ ﺍﺳــﺖ. ﺍﻳــﻦ ﺗﻴﻢ ﻫﺎ ﺩﺭ ﺩﻭ ﮔﺮﻭﻩ ﺷﺶ ﺗﻴﻤﻰ ﺑﻪ ﺻﻮﺭﺕ ﺯﻳﺮ ﻗﺮﺍﺭ ﮔﺮﻓﺘﻨﺪ: ﺫﻭﺏ ﺁﻫﻦ - ﭘﺮﺳﭙﻮﻟﻴﺲ ﺑﻬﺒﻬﺎﻥ- : ﮔﺮﻭﻩ ﺍﻭﻝ ﺳــﺘﺎﺭﮔﺎﻥ - ﺯﺍﮔﺮﺱ ﺍﺳــﻼﻡ ﺁﺑﺎﺩ ﻏﺮﺏ- ﺍﺻﻔﻬﺎﻥ ﻧﻴﺮﻭﻯ ﺯﻣﻴﻨﻰ ﺷﻬﻴﺪ - ﭘﺎﺱ ﻧﺎﺟﺎ ﻗﻢ- ﺩﺷﺘﺴــﺘﺎﻥﺷﺎﻣﻠﻰ ﻛﺎﺯﺭﻭﻥ ﻛﻴﻤﻴــﺎ ﻛﺎﺷــﺖ ﻛﺮﺩﺳــﺘﺎﻥ - : ﮔــﺮﻭﻩ ﺩﻭﻡ ﻓﻮﻻﺩ ﻣﺒﺎﺭﻛﻪ ﺳــﭙﺎﻫﺎﻥ - ﺻﻨﻌــﺖ ﻣــﺲ ﻛﺮﻣﺎﻥ- ﻓﺮﺍﺯ- ﭘﺮﻭﺍﺯ ﻫﻮﺍﻧﻴــﺮﻭﺯ- ﺯﻏﺎﻝ ﺳــﻨﮓ ﻃﺒــﺲ-4ﺑﺎﻡ ﺧﺎﺋﻴﺰ ﺩﻫﺪﺷﺖﻓﺪﺭﺍﺳــﻴﻮﻥ ﻫﻨﺪﺑﺎﻝ ﺯﻣﺎﻥ ﺁﻏﺎﺯ ﻣﺴــﺎﺑﻘﺎﺕ ﻟﻴﮓ ﺷــﻬﺮﻳﻮﺭ ﺍﻋﻼﻡ ﻛــﺮﺩﻩ ﺑﻮﺩ، ﺩﻳﺮﻭﺯ ﺑﺮﺗــﺮ ﻣﺮﺩﺍﻥ ﺭﺍﺳــﺘﺎﺩ ﻣﻘﺎﺑﻠﻪ ﺑﺎ ﻛﺮﻭﻧﺎ ﺩﺭ ﻭﺭﺯﺵ ﻣﺠﻮﺯ ﻻﺯﻡ ﺑﺮﺍﻯ ﺁﻏﺎﺯ ﻟﻴﮓ ﺑﺮﺗﺮ ﺭﺍ ﺻﺎﺩﺭ ﻛﺮﺩ ﻭ ﺑﺎﻳﺪ ﺩﻳﺪ ﻓﺪﺭﺍﺳﻴﻮﻥ ﺩﺭ ﻣﻮﻋﺪ ﻣﻘﺮﺭ ﻣﺴﺎﺑﻘﺎﺕ ﺭﺍ ﺁﻏﺎﺯ ﺧﻮﺍﻫﺪ ﻛﺮﺩ. ﻓﻴﻨﺎﻝ ﺟﺎﻡ ﺣﺬﻓﻰ ﺑﻴﻦ ﺗﻴﻢ ﻫﺎﻯ ﻓﻮﺗﺒﺎﻝ ﺍﺳﺘﻘﻼﻝ ﺩﺭ ﻭﺭﺯﺷــﮕﺎﻩ ﺧﺎﻟﻰ ﺍﺯ : ﻭ ﺗﺮﺍﻛﺘﻮﺭ ﺍﻣﺮﻭﺯ ﺳــﺎﻋﺖﺗﻤﺎﺷﺎﮔﺮ ﺍﻣﺎﻡ ﺭﺿﺎ )ﻉ( ﻣﺸﻬﺪ ﺑﺮﮔﺰﺍﺭ ﻭ ﭼﻬﺮﻩ ﻗﻬﺮﻣﺎﻥ ﺍﻳﻦ ﺭﻗﺎﺑﺖ ﻫﺎ ﻣﺸﺨﺺ ﻣﻰ ﺷﻮﺩ.ﺗﻴﻢ ﻫﺎﻯ ﺍﺳــﺘﻘﻼﻝ ﻭ ﺗﺮﺍﻛﺘﻮﺭ ﺩﺭ ﺷﺮﺍﻳﻂ ﻣﺘﻔﺎﻭﺗﻰ ﺍﻣﺮﻭﺯ ﺑﺎ ﻳﻜﺪﻳﮕﺮ ﺑﺎﺯﻯ ﻣﻰ ﻛﻨﻨﺪ ﺍﻣﺎ ﻫﺮ ﺩﻭ ﺗﻴﻢ ﺑﻪ ﺷﺪﺕ ﺑــﺮﺍﻯ ﻓﺮﺍﺭ ﺍﺯ ﺑﺤﺮﺍﻥ ﺩﻭ ﺳــﻪ ﻓﺼﻞ ﺍﺧﻴــﺮ ﺑﻪ ﻓﺘﺢ ﺟﺎﻡ ﻧﻴﺎﺯ ﻣﺒﺮﻡ ﺩﺍﺭﻧﺪ. ﺑﺎﺯﻳﻜﻨﺎﻥ ﺍﺳــﺘﻘﻼﻝ ﺑﻌﺪ ﺍﺯ ﭘﻴﺮﻭﺯﻯ ﺩﺭ ﺩﺭﺑــﻰ ﭘﺎﻳﺘﺨﺖ ﻭ ﺻﻌﻮﺩ ﺑﻪ ﻣﺮﺣﻠــﻪ ﻓﻴﻨﺎﻝ ﺟﺎﻡ ﺣﺬﻓﻰ ﻓﻘﻂ ﭼﻨﺪ ﺩﻗﻴﻘﻪ ﺧﻮﺷــﺤﺎﻟﻰ ﻛﺮﺩﻧﺪ ﻭ ﻓﺮﻫﺎﺩ ﻣﺠﻴﺪﻯ ﺑﺎ ﺍﺳﺘﻌﻔﺎﻳﺶ ﺩﺭ ﺍﻳﻨﺴﺘﺎﮔﺮﺍﻡ ﻫﻤﻪ ﺁﺑﻰ ﭘﻮﺷﺎﻥ ﭘﺎﻳﺘﺨﺖ ﺭﺍ ﺩﺭ ﺷــﻮﻙ ﻓﺮﻭ ﺑﺮﺩ. ﺍﻟﺒﺘﻪ ﻓﺮﻫﺎﺩ ﻣﺠﻴﺪﻯ ﺑﺎ ﻭﺳﺎﻃﺖ ﻣﺠﻴــﺪ ﻧﺎﻣﺠﻮ ﻣﻄﻠــﻖ ﻭ ﺑﺮﺧﻰ ﺍﺯ ﺑﺎﺯﻳﻜﻨــﺎﻥ ﺩﻭﺑﺎﺭﻩ ﺑﻪ ﺗﻤﺮﻳﻨﺎﺕ ﺍﺳــﺘﻘﻼﻝ ﺑﺎﺯﮔﺸــﺖ ﺗﺎ ﺩﺭ ﻓﻴﻨﺎﻝ ﺟﺎﻡ ﺣﺬﻓﻰ ﺭﻭﻯ ﻧﻴﻤﻜﺖ ﻓﻨﻰ ﺗﻴﻢ ﺧﻮﺩ ﺑﻨﺸــﻴﻨﺪ. ﻫﻤﭽﻨﻴﻦ ﺟﺪﺍﻝ ﺳﻌﺎﺩﺗﻤﻨﺪ ﻭ ﻣﺠﻴﺪﻯ ﺍﺩﺍﻣﻪ ﺩﺍﺭﺩ ﻭ ﻫﻴﭻ ﻛﺪﺍﻡ ﺍﺯ ﻣﻮﺍﺿﻊ ﺧﻮﺩ ﻛﻮﺗﺎﻩ ﻧﻤﻰ ﺁﻳﻨﺪ ﻭ ﺷــﺎﻳﺪ ﻫﻤﻴﻦ ﺍﺧﺘﻼﻓﺎﺕ ﺑﺮ ﺭﻭﻯ ﺭﻭﺣﻴﻪ ﺑﺎﺯﻳﻜﻨﺎﻥ ﺍﺳــﺘﻘﻼﻝ ﺩﺭ ﺑﺎﺯﻯ ﻓﻴﻨﺎﻝ ﺟﺎﻡ ﺣﺬﻓﻰ ﺗﺎﺛﻴﺮﮔﺬﺍﺭ ﺑﺎﺷــﺪ. ﻣﺠﻴﺪﻯ ﺑﺎﻳﺪ ﺩﺭ ﺭﻭﺯ ﻫﺎﻯ ﺑﺎﻗﻰ ﻣﺎﻧﺪﻩ ﺑﻪ ﻓﻴﻨﺎﻝ ﺟــﺎﻡ ﺣﺬﻓﻰ ﺑﻪ ﺑﺎﺯﻳﻜﻨﺎﻥ ﺧــﻮﺩ ﺭﻭﺣﻴﻪ ﻻﺯﻡ ﺭﺍ ﺑﺪﻫــﺪ ﺗﺎ ﺁﻥ ﻫــﺎ ﺑﺎ ﺁﻣﺎﺩﮔﻰ ﻛﺎﻣﻞ ﺑــﻪ ﻣﺼﺎﻑ ﺣﺮﻳﻒ ﺗﺒﺮﻳﺰﻯ ﺧــﻮﺩ ﺑﺮﻭﻧﺪ. ﺗﺮﺍﻛﺘــﻮﺭ ﺑﺎ ﭘﻴــﺮﻭﺯﻯ ﺑﺮﺍﺑﺮ ﻧﻔﺖ ﻣﺴــﺠﺪ ﺳــﻠﻴﻤﺎﻥ ﺑﻪ ﻓﻴﻨﺎﻝ ﺟﺎﻡ ﺣﺬﻓﻰ ﺻﻌﻮﺩ ﻛﺮﺩ ﻭ ﺳــﻬﻤﻴﻪ ﺁﺳــﻴﺎﻳﻰ ﺭﺍ ﺑﻪ ﺩﺳــﺖ ﺁﻭﺭﺩ. ﺍﻳﻦ ﺗﻴﻢ ﺗﺒﺮﻳﺰﻯ ﺑــﻪ ﺍﻳﻦ ﻣﻮﺿــﻮﻉ ﺍﻛﺘﻔﺎ ﻧﻜﺮﺩﻩ ﻭ ﺑﻪ ﺩﻧﺒــﺎﻝ ﻗﻬﺮﻣﺎﻧﻰ ﺩﺭ ﺍﻳﻦ ﺭﻗﺎﺑﺖ ﻫﺎ ﺍﺳﺖ، ﺍﻣﺎ ﻛﺎﺭ ﺳﺨﺘﻰ ﺑﺮﺍﺑﺮ ﺍﺳﺘﻘﻼﻝ ﺩﺍﺭﺩ.ﺳﺮﺧﭙﻮﺷــﺎﻥ ﺗﺒﺮﻳﺰﻯ ﻫﻤﺎﻧﻨﺪ ﺣﺮﻳﻒ ﺧﻮﺩ ﺑﺎ ﻣﺴــﺎﺋﻞ ﺣﺎﺷﻴﻪ ﺍﻯ ﻣﻮﺍﺟﻪ ﻫﺴﺘﻨﺪ ﻭ ﺭﺷﻴﺪ ﻣﻈﺎﻫﺮﻯ ﺩﺭﻭﺍﺯﻩ ﺑﺎﻥ ﺍﻳــﻦ ﺗﻴﻢ ﺗﺒﺮﻳﺰﻯ ﻗﺮﺍﺭﺩﺍﺩﺵ ﺭﺍ ﻳﻚ ﻃﺮﻓﻪ ﻓﺴــﺦ ﻛﺮﺩ، ﺍﻣﺎ ﻓﺪﺭﺍﺳــﻴﻮﻥ ﻓﻮﺗﺒﺎﻝ ﻓﺴﺦ ﻗﺮﺍﺭﺩﺍﺩ ﺍﻳﻦ ﺩﺭﻭﺍﺯﻩ ﺑﺎﻥ ﺭﺍ ﺑﺎﻃﻞ ﻛﺮﺩ. ﻃﺒﻖ ﺍﻋﻼﻡ ﺳــﺎﻛﺖ، ﺭﺷﻴﺪ ﻣﻈﺎﻫﺮﻯ ﺩﺭﻭﺍﺯﻩ ﺑــﺎﻥ ﺗﺮﺍﻛﺘﻮﺭ ﺩﺭ ﺗﺮﻛﻴﺐ ﺍﺻﻠﻰ ﺍﻳﻦ ﺗﻴــﻢ ﺗﺒﺮﻳﺰﻯ ﺑﺮﺍﺑﺮ ﺍﺳــﺘﻘﻼﻝ ﺣﻀﻮﺭ ﻧﺪﺍﺭﺩ ﻭ ﻣﺤﻤﺪﺭﺿﺎ ﺍﺧﺒﺎﺭﻯ ﺍﺯ ﺩﺭﻭﺍﺯﻩ ﺳﺮﺧﭙﻮﺷﺎﻥ ﺗﺒﺮﻳﺰﻯ ﺍﻣﺮﻭﺯ ﻣﺤﺎﻓﻈﺖ ﻣﻰ ﻛﻨﺪ. ﺍﺧﺒﺎﺭﻯ، ﺑﺮﺍﺑﺮ ﺩﻳﺎﺑﺎﺗــﻪ ﻭ ﻗﺎﻳﺪﻯ، ﺯﻭﺝ ﺧﻂ ﺣﻤﻠﻪ ﺍﺳــﺘﻘﻼﻝ ﺩﺭ ﻓﻴﻨﺎﻝ ﺟﺎﻡ ﺣﺬﻓﻰ ﻛﺎﺭ ﺳﺨﺘﻰ ﭘﻴﺶ ﺭﻭ ﺩﺍﺭﺩ ﻭ ﺑﺎﻳﺪ ﺩﻳﺪ ﻣﻰ ﺗﻮﺍﻧﺪ ﻗﺎﺑﻠﻴﺖ ﻭ ﺗﻮﺍﻧﺎﻳﻰ ﺧﻮﺩ ﺭﺍ ﺑﻪ ﻛﺎﺩﺭ ﻓﻨﻰ ﺗﺮﺍﻛﺘﻮﺭ ﺛﺎﺑﺖ ﻛﻨﺪ ﻳﺎ ﺧﻴﺮ.ﻋــﻼﻭﻩ ﺑﺮ ﺍﻳﻦ ﻣﺤﺮﻭﻣﻴﺖ ﺭﺿﺎ ﺍﺳــﺪﻯ ﺑﻪ ﺩﻏﺪﻏﻪ ﺍﺻﻠﻰ ﺍﻟﻬﺎﻣﻰ ﺗﺒﺪﻳﻞ ﺷــﺪﻩ ﺍﺳــﺖ ﻭ ﺑﻪ ﻧﻈﺮ ﻣﻰ ﺭﺳــﺪ ﺍﻳﻤﺎﻧﻰ ﺟــﺎﻯ ﺧﺎﻟﻰ ﺍﻳﻦ ﺑﺎﺯﻳﻜﻦ ﺭﺍ ﺩﺭ ﺯﻣﻴﻦ ﻣﺴــﺎﺑﻘﻪ ﭘﺮ ﻛﻨــﺪ. ﺍﻳﻤﺎﻧﻰ ﺑﺎﻳــﺪ ﻣﺎﻧﻊ ﺑﺎﺯﻯ ﺳــﺎﺯﻯ ﻫﺎﻓﺒﻚ ﻫﺎﻯ ﺧﻼﻕ ﺍﺳــﺘﻘﻼﻝ ﺩﺭ ﻣﻴﺎﻧﻪ ﺯﻣﻴﻦ ﺷــﻮﺩ. ﺍﺷﻜﺎﻥ ﺩژﺍﮔﻪ، ﻣﺴﻌﻮﺩ ﺷــﺠﺎﻋﻰ ﻭ ﺍﺣﺴــﺎﻥ ﺣﺎﺝ ﺻﻔﻰ، ﻛﺎﭘﻴﺘﺎﻥ ﻫﺎﻯ ﻣﻠﻰ ﭘﻮﺵ ﺗﺮﺍﻛﺘﻮﺭ ﻣﻰ ﺩﺍﻧﻨﺪ ﻛﻪ ﻫﻤﻪ ﻧﮕﺎﻩ ﻫﺎ ﺑﻪ ﺳــﻤﺖ ﺁﻥ ﻫﺎ ﻣﻌﻄﻮﻑ ﺍﺳﺖ ﺗﺎ ﺑﺘﻮﺍﻧﻨﺪ ﺑﺎ ﺗﺠﺮﺑﻪ ﺑﺎﻻﻯ ﺧﻮﺩ ﮔﺮﻩ ﮔﺸﺎﻯ ﺳﺮﺧﭙﻮﺷﺎﻥ ﺗﺒﺮﻳﺰﻯ ﺩﺭ ﺑﺎﺯﻯ ﻓﻴﻨﺎﻝ ﺟﺎﻡ ﺣﺬﻓﻰ ﺑﺎﺷــﻨﺪ. ﺟﺪﺍﻝ ﻓﺮﻫﺎﺩ ﻣﺠﻴﺪﻯ ﻭ ﺳﺎﻛﺖ ﺍﻟﻬﺎﻣﻰ ﺩﺭ ﺍﻳﻦ ﺑﺎﺯﻯ ﺟﺬﺍﺏ ﻭ ﺩﻳﺪﻧﻰ ﺧﻮﺍﻫﺪ ﺑﻮﺩ ﻭ ﻧﺘﻴﺠﻪ ﺍﻳﻦ ﺑﺎﺯﻯ ﺩﺭ ﻣﺮﺑﻰ ﺗﺎﺛﻴﺮﮔﺬﺍﺭ ﺍﺳﺖ. ﺍﻟﺒﺘﻪ ﻣﺠﻴﺪﻯ ﺳﺮﻧﻮﺷــﺖ ﺍﻳﻦﺑﻴــﺎﻥ ﻛﺮﺩﻩ ﺩﺭ ﺻﻮﺭﺗﻰ ﻛﻪ ﺗﻴﻤﺶ ﻗﻬﺮﻣﺎﻥ ﺟﺎﻡ ﺣﺬﻓﻰ ﺷﻮﺩ ﺑﺎﺯ ﻫﻢ ﺩﺭ ﺍﻳﻦ ﺗﻴﻢ ﻧﻤﻰ ﻣﺎﻧﺪ ﻭ ﻣﺪﻳﺮﺍﻥ ﺍﺳﺘﻘﻼﻝ ﺑﻪ ﺩﻧﺒﺎﻝ ﺟﺎﻧﺸﻴﻨﻰ ﺑﺮﺍﻯ ﺍﻭ ﺑﺎﺷﻨﺪ.ﺳــﻴﺎﻭﺵ ﻳﺰﺩﺍﻧﻰ ﺑﻪ ﻋﻠﺖ ﻣﺼﺪﻭﻣﻴــﺖ ﻧﻤﻰ ﺗﻮﺍﻧﺪ ﺗﻴﻢ ﺍﺳــﺘﻘﻼﻝ ﺭﺍ ﺩﺭ ﻓﻴﻨﺎﻝ ﺟــﺎﻡ ﺣﺬﻓﻰ ﻫﻤﺮﺍﻫﻰ ﻛﻨﺪ. ﺭﺷﻴﺪ ﻣﻈﺎﻫﺮﻯ، ﺭﺿﺎ ﺍﺳﺪﻯ ﻭ ﺭﺿﺎ ﺷﻜﺎﺭﻯ ﻧﻴﺰ ﻏﺎﻳﺒﺎﻥ ﺗﺮﺍﻛﺘﻮﺭ ﺩﺭ ﺍﻳﻦ ﺑﺎﺯﻯ ﻫﺴﺘﻨﺪ.*ﻣﺴـﻴﺮ ﺭﺍﻩ ﻳﺎﺑﻰ ﺍﺳﺘﻘﻼﻝ ﻭ ﺗﺮﺍﻛﺘﻮﺭ ﺑﻪ ﻓﻴﻨﺎﻝ ﺟﺎﻡ ﺣﺬﻓﻰﺗﻴــﻢ ﻓﻮﺗﺒﺎﻝ ﺍﺳــﺘﻘﻼﻝ ﺑﺎ ﻋﺒﻮﺭ ﺍﺯ ﺳــﺪ ﺗﻴﻢ ﻫﺎﻯ ﻓﻮﺗﺒﺎﻝ ﮔﻞ ﺭﻳﺤﺎﻥ ﺍﻟﺒﺮﺯ، ﻓﺠﺮﺷــﻬﻴﺪ ﺳﭙﺎﺳﻰ، ﺳﭙﺎﻫﺎﻥ ﻭ ﭘﺮﺳــﭙﻮﻟﻴﺲ ﺑﻪ ﻣﺮﺣﻠﻪ ﻓﻴﻨﺎﻝ ﺟﺎﻡ ﺣﺬﻓﻰ ﺭﺍﻩ ﻳﺎﻓﺖ. ﺗﺮﺍﻛﺘﻮﺭ ﻧﻴﺰ ﺑــﺎ ﭘﻴﺮﻭﺯﻯ ﺑﺮﺍﺑﺮ ﭘﺎﺱ، ﻧــﻮﺩ ﺍﺭﻭﻣﻴﻪ، ﻣﺲ ﻛﺮﻣﺎﻥ ﻭ ﻧﻔﺖ ﻣﺴﺠﺪ ﺳﻠﻴﻤﺎﻥ ﻓﻴﻨﺎﻟﻴﺴﺖ ﺷﺪ. ﻧﺎﻳﺐ ﻗﻬﺮﻣﺎﻧــﻰ ﻭ7 ﺁﺑﻰ ﭘﻮﺷــﺎﻥ ﭘﺎﻳﺘﺨﺖ ﺑــﺎﻗﻬﺮﻣﺎﻧﻰ ﭘﺮﺍﻓﺘﺨﺎﺭﺗﺮﻳﻦ ﺗﻴﻢ ﺩﺭ ﺟﺎﻡ ﺣﺬﻓﻰ ﻫﺴــﺘﻨﺪ ﻭ ﺳﺮﺧﭙﻮﺷﺎﻥ ﺗﺒﺮﻳﺰﻯ ﻫﻢ ﻳﻚ ﻗﻬﺮﻣﺎﻧﻰ ﺩﺭ ﺍﻳﻦ ﺭﻗﺎﺑﺖ ﻫﺎ ﺩﺍﺭﻧﺪ.ﺍﺳﺘﻘﻼﻟﻰ ﻫﺎ ﺑﻪ ﺩﻧﺒﺎﻝ ﻫﺸﺘﻤﻴﻦ ﻗﻬﺮﻣﺎﻧﻰ ﺧﻮﺩ ﺩﺭ ﺟﺎﻡ ﺣﺬﻓﻰ ﻫﺴﺘﻨﺪ ﻭ ﺗﺮﺍﻛﺘﻮﺭﻯ ﻫﺎ ﻫﻢ ﻣﻰ ﺧﻮﺍﻫﻨﺪ ﺑﻌﺪ ﺳــﺎﻝ ﺩﻭﻣﻴــﻦ ﻗﻬﺮﻣﺎﻧﻰ ﺧــﻮﺩ ﺭﺍ ﺩﺭ ﺍﻳﻦ ﺭﻗﺎﺑﺖ ﻫﺎ ﺍﺯﺑﻪ ﺩﺳــﺖ ﺁﻭﺭﻧﺪ. ﻣﻮﻋﻮﺩ ﺑﻨﻴﺎﺩﻯ ﻓﺮ ﻗﻀﺎﻭﺕ ﻓﻴﻨﺎﻝ ﺟﺎﻡ ﺣﺬﻓﻰ ﻓﻮﺗﺒﺎﻝ ﺭﺍ ﺑﺮﻋﻬﺪﻩ ﺩﺍﺭﺩ.*ﭘﻴﺶ ﺑﻪ ﺳﻮﻯ ﻋﺪﺩ ﻫﺸﺖ ﻓﻴﻨﺎﻝ ﻗﺒﻠﻰ ﺧﻮﺩ ﺩﺭ ﺟﺎﻡ ﺣﺬﻓﻰ ﺍﺳﺘﻘﻼﻝ ﺩﺭﻫﻔﺖ ﺑﺎﺭ ﺑﻪ ﺑﺮﺗﺮﻯ ﺭﺳــﻴﺪﻩ ﻭ ﭼﻬﺎﺭ ﺑﺎﺭ ﺷﻜﺴﺖ ﺧﻮﺭﺩﻩ ﺍﺳﺖ.ﭘﻴﺶ ﺍﺯ ﺍﻳﻦ ﺍﺳﺘﻘﻼﻝ ﻫﻔﺖ ﺑﺎﺭ ﻋﻨﻮﺍﻥ ﻗﻬﺮﻣﺎﻧﻰ ﺭﺍ ﺑﻪ ﺩﺳﺖ ﺁﻭﺭﺩﻩ ﻭ ﺭﻗﻴﺒﺶ ﺗﻨﻬﺎ ﻳﻚ ﺑﺎﺭ ﻣﻮﻓﻖ ﺑﻪ ﭘﻴﺮﻭﺯﻯ ﺷﺪﻩ ﺍﺳﺖ. ﺩﺭ ﺍﺩﺍﻣﻪ ﻣﺮﻭﺭﻯ ﺑﺮ ﻓﻴﻨﺎﻝ ﻫﺎﻯ ﺍﺳﺘﻘﻼﻝ ﺩﺭ ﺍﺩﻭﺍﺭ ﻣﺨﺘﻠﻒ ﺟﺎﻡ ﺣﺬﻓﻰ ﺧﻮﺍﻫﻴﻢ ﺩﺍﺷﺖ. ﻓﻴﻨﺎﻝ ﭘﻴﺸــﻴﻦ ﺧــﻮﺩ ﺑﻪ ﻫﻔﺖ ﺍﺳــﺘﻘﻼﻝ ﺩﺭﭘﻴﺮﻭﺯﻯ ﻭ ﭼﻬﺎﺭ ﺷﻜﺴــﺖ ﺩﺳــﺖ ﭘﻴﺪﺍ ﻛﺮﺩﻩ ﺍﺳﺖ. ﺳﻪ ﺑﺎﺭ ﺑﺎﺯﻯ ﻫﺎ ﺑﻪ ﺿﺮﺑﺎﺕ ﭘﻨﺎﻟﺘﻰ ﻛﺸــﻴﺪﻩ ﺷﺪﻩ ﻛﻪ ﺣﺎﺻﻞ ﺁﻥ ﺩﻭ ﺑﺎﺧﺖ ﻭ ﻳﻚ ﺑﺮﺩ ﺑﻮﺩﻩ ﺍﺳﺖ. ﭼﻬﺎﺭ ﺗﺎ ﺍﺯ ﻓﻴﻨﺎﻝ ﻫﺎ ﺑــﻪ ﺻﻮﺭﺕ ﺭﻓﺖ ﻭ ﺑﺮﮔﺸــﺖ ﺑﻪ ﺍﻧﺠﺎﻡ ﺭﺳــﻴﺪﻩ ﻭ ﻫﻔﺖ ﺑﺎﺯﻯ ﺗﻚ ﻣﺴﺎﺑﻘﻪ ﺑﻮﺩﻩ ﺍﺳــﺖ. ﺍﺳﺘﻘﻼﻝ ﺩﺭ ﻓﻴﻨﺎﻝ ﻫﺎﻯ ﺭﻓﺖ ﻭ ﺑﺮﮔﺸــﺘﻰ ﻋﻤﻠﻜﺮﺩ ﺑﻬﺘﺮﻯ ﺩﺍﺷﺘﻪ ﻭ ﺗﻨﻬﺎ ﻳﻚ ﺑﺎﺭ ﺷﻜﺴــﺖ ﺧﻮﺭﺩﻩ ﺍﻣﺎ ﺩﺭ ﺑﺎﺯﻯ ﻫﺎﻯ ﺗﻚ ﻣﺴﺎﺑﻘﻪ ﺍﻯ ﭼﻬﺎﺭ ﭘﻴﺮﻭﺯﻯ ﻭ ﺳﻪ ﺷﻜﺴــﺖ ﺑﻪ ﺩﺳﺖ ﺁﻣﺪﻩ ﺍﺳﺖ. ﺁﺑﻰ ﻫﺎﻯ ﮔﻞ ﮔﻞ ﺯﺩﻩ ﻭ22 ﭘﺎﻳﺘﺨﺖ ﺗﺎ ﺑﻪ ﺍﻳﻨﺠﺎ ﺩﺭ ﻓﻴﻨﺎﻝ ﻫﺎ ﺩﻳﺪﺍﺭ ﺑﺮﮔﺰﺍﺭ ﺷﺪﻩ ﺗﻨﻬﺎ15 ﺧﻮﺭﺩﻩ ﺍﺳﺖ. ﺩﺭ ﻣﺠﻤﻮﻉﻛﻠﻴﻦ ﺷﻴﺖ ﺑﻪ ﺛﺒﺖ ﺭﺳﻴﺪﻩ ﺍﺳﺖ.ﺩﺭ ﺍﺩﺍﻣﻪ ﻧﮕﺎﻫﻰ ﺑﻪ ﻓﻴﻨﺎﻝ ﻫﺎﻯ ﺍﺳــﺘﻘﻼﻝ ﺧﻮﺍﻫﻴﻢ ﺍﻧﺪﺍﺧﺖ:ﺻﻔﺮ ﻫﻤﺎ- : ﺍﺳﺘﻘﻼﻝ1357(-)ﺻﻔﺮ ﻣﻠﻮﺍﻥ-: ﺍﺳﺘﻘﻼﻝ ﺻﻔﺮ1370 ﺍﺳــﺘﻘﻼﻝ/ ﺍﺳﺘﻘﻼﻝ3-: ﺑﺮﻕ ﺷــﻴﺮﺍﺯ ﻳﻚ1375ﺻﻔﺮ ﺑﺮﻕ ﺷﻴﺮﺍﺯ-2ﻳﻚ ﺍﺳﺘﻘﻼﻝ- : ﭘﺮﺳﭙﻮﻟﻴﺲ1378ﻳﻚ ﺑﻬﻤﻦ ﻛﺮﺝ- : ﺍﺳﺘﻘﻼﻝ1379 / ﺍﺳــﺘﻘﻼﻝ2-: ﻓﺠﺮﺳﭙﺎﺳــﻰ ﺷــﻴﺮﺍﺯ ﻳﻚ1381 ﻓﺠﺮﺳﭙﺎﺳﻰ ﺷﻴﺮﺍﺯ2- ﺍﺳﺘﻘﻼﻝ - ﺍﺳﺘﻘﻼﻝ/ ﺍﺳﺘﻘﻼﻝ ﺻﻔﺮ2- : ﺳﭙﺎﻫﺎﻥ1383ﺳﭙﺎﻫﺎﻥﺻﻔﺮ ﺍﺳﺘﻘﻼﻝ/ ﺍﺳﺘﻘﻼﻝ -: ﭘﮕﺎﻩ ﮔﻴﻼﻥ ﻳﻚ1387ﺻﻔﺮ ﭘﮕﺎﻩ ﮔﻴﻼﻥ-(-)ﺻﻔﺮ ﺷﺎﻫﻴﻦ ﺑﻮﺷﻬﺮ-: ﺍﺳﺘﻘﻼﻝ ﺻﻔﺮ1390 ﻳــﻚ-ﻳﻚ: ﺫﻭﺏ ﺁﻫــﻦ ﺍﺻﻔﻬــﺎﻥ (-)ﺍﺳﺘﻘﻼﻝﺻﻔﺮ ﺧﻮﻧﻪ ﺑﻪ ﺧﻮﻧﻪ ﺑﺎﺑﻞ-: ﺍﺳﺘﻘﻼﻝ ﻳﻚ1397 ﺳﺘﺎﺭﻩ ﺧﻮﺩ ﺗﻤﺪﻳﺪ ﻣﻰ ﻛﻨﺪ4 ﺍﺳﺘﻘﻼﻝ ﺑﺎﻛﺮﻳﻤﻰ ﻭ ﺗﺒﺮﻳﺰﻯ ﺟﺪﺍ ﻣﻰ ﺷﻮﻧﺪ؟ ﺑﺎﺯﻳﻜﻦ ﺑﺎﺷــﮕﺎﻩ ﺍﺳــﺘﻘﻼﻝ ﺍﻋﻼﻡ ﻛﺮﺩ ﻛﻪ ﻗــﺮﺍﺭﺩﺍﺩﺗﺎﺛﻴﺮﮔﺬﺍﺭ ﺧﻮﺩ ﺭﺍ ﺑﺮﺍﻯ ﻓﺼﻞ ﺑﻌﺪ ﺗﻤﺪﻳﺪ ﺧﻮﺍﻫﺪ ﻛﺮﺩ. ﺳﺘﺎﺭﻩ ﺑﺎﺷﮕﺎﻩ ﺍﺳﺘﻘﻼﻝ ﺍﻋﻼﻡ ﻛﺮﺩ ﺑﻪ ﺯﻭﺩﻯ ﻗﺮﺍﺭﺩﺍﺩﺧﻮﺩ ﻳﻌﻨﻰ ﻋﻠﻰ ﻛﺮﻳﻤﻰ، ﻓﺮﺷــﻴﺪ ﺑﺎﻗﺮﻯ، ﻣﺤﻤﺪ ﺩﺍﻧﺸــﮕﺮ ﻭ ﻓﺮﺷﻴﺪ ﺍﺳﻤﺎﻋﻴﻠﻰ ﺭﺍ ﻛﻪ ﻗﺮﺍﺭﺩﺍﺩﺷﺎﻥ ﺩﺭ ﭘﺎﻳﺎﻥ ﻓﺼﻞ ﺑﻪ ﺍﺗﻤﺎﻡ ﻣﻰ ﺭﺳــﺪ ﺗﻤﺪﻳﺪ ﺧﻮﺍﻫــﺪ ﻛﺮﺩ. ﺑﺎﺗﻮﺟﻪ ﺑﻪ ﺣﻀــﻮﺭ ﺁﺑﻰ ﻫﺎ ﺩﺭ ﻓﻴﻨــﺎﻝ ﺟﺎﻡ ﺣﺬﻓﻰ، ﺍﻳﻦ ﺗﻴﻢ ﻫﻨﻮﺯ ﺑﻪ ﻃﻮﺭ ﺭﺳــﻤﻰ ﻛﺎﺭ ﺧﻮﺩ ﺭﺍ ﺩﺭ ﭘﻨﺠــﺮﻩ ﻧﻘــﻞ ﻭ ﺍﻧﺘﻘﺎﻻﺕ ﺁﻏﺎﺯ ﻧﻜــﺮﺩﻩ ﻭ ﺗﻨﻬﺎ ﻧﺎﻣﻪ ﺍﻯ ﺭﺍ ﺑﻪ ﺑﺎﺷﮕﺎﻩ ﭘﻴﻜﺎﻥ ﺑﺮﺍﻯ ﺟﺬﺏ ﺳﻌﻴﺪ ﻭﺍﺳﻌﻰ ﻓﺮﺳﺘﺎﺩﻩ ﺍﺳﺖ. ﺩﺭ ﺑﻴﻦ ﺑﺎﺯﻳﻜﻨﺎﻥ ﺍﺳــﺘﻘﻼﻝ ﻛﻪ ﻗﺮﺍﺭﺩﺍﺩﺷﺎﻥ ﺍﻣﺴﺎﻝ ﺑﻪ ﭘﺎﻳﺎﻥ ﻣﻰ ﺭﺳــﺪ ﻧﺎﻡ ﻣﺤﺴﻦ ﻛﺮﻳﻤﻰ ﻭ ﻣﺮﺗﻀﻰ ﺗﺒﺮﻳﺰﻯ ﻫﻢ ﺑﻪ ﭼﺸﻢ ﻣﻰ ﺧﻮﺭﺩ ﻭ ﺑﺎ ﺗﻮﺟﻪ ﺑﻪ ﺍﻳﻦ ﻛﻪ ﺑﺎﺷﮕﺎﻩ ﺍﺳﺘﻘﻼﻝ ﻧﺎﻡ ﺍﻳﻦ ﺩﻭ ﺭﺍ ﺩﺭ ﻓﻬﺮﺳﺖ ﺗﻤﺪﻳﺪﻯ ﻫﺎ ﻗﺮﺍﺭ ﻧﺪﺍﺩﻩ ﺑﻪ ﻧﻈﺮ ﻣﻰ ﺭﺳﺪ ﺍﻳﻦ ﺩﻭ ﻧﻔﺮ ﺍﺯ ﺟﻤﻊ ﺁﺑﻰ ﭘﻮﺷﺎﻥ ﺟﺪﺍ ﺧﻮﺍﻫﻨﺪ ﺷﺪ.ﺍﺣﺴﺎﻥ ﭘﻬﻠﻮﺍﻥ ﺑﻪ ﭘﺮﺳﭙﻮﻟﻴﺲ ﭘﻴﻮﺳﺖﺑﺎﺯﻳﻜــﻦ ﻓﺼــﻞ ﮔﺬﺷــﺘﻪ ﺫﻭﺏ ﺁﻫــﻦ ﺑــﺎ ﻋﻘــﺪ ﻗﺮﺍﺭﺩﺍﺩﻯ ﺩﻭ ﺳــﺎﻟﻪ، ﺑﻪ ﭘﺮﺳــﭙﻮﻟﻴﺲ ﭘﻴﻮﺳﺖ. ﭘﺲ ﺍﺯ ﺍﻧﺠــﺎﻡ ﻣﺬﺍﻛﺮﺍﺗﻰ ﺩﺭ ﻧﻬﺎﻳﺖ ﺍﺣﺴــﺎﻥ ﭘﻬﻠﻮﺍﻥ ﺑﺎ ﺍﻣﻀﺎﻯ ﻗﺮﺍﺭﺩﺍﺩﻯ ﺑﻪ ﻃﻮﺭ ﺭﺳــﻤﻰ ﺑﻪ ﭘﺮﺳــﭙﻮﻟﻴﺲ ﭘﻴﻮﺳــﺖ. ﻗﺮﺍﺭﺩﺍﺩ ﺍﻳﻦ ﺑﺎﺯﻳﻜﻦ ﺑﺎ ﭘﺮﺳﭙﻮﻟﻴﺲ، ﺩﻭ ﺳﺎﻟﻪ ﺍﺳﺖ.ﺩﺭﻳﭽﻪﺧﺎ4ﻘﻼﻝﺎﺍ(: ﺗﺮﺍﻛﺘﻮﺭ؛ ﺍﻣﺮﻭﺯ ﺳﺎﻋﺖ-ﻓﻴﻨﺎﻝ ﺟﺎﻡ ﺣﺬﻓﻰ ﻓﻮﺗﺒﺎﻝ )ﺍﺳﺘﻘﻼﻝﻳﻚ ﻗﺪﻡ ﺗﺎ ﺟﺎﻡﺧﺮﻳﺪ ﭘﺮﻣﻨﻔﻌﺖ؛ ﻳﻚ ﻣﻬﺎﺟﻢ ﺑﺎ ﻫﺰﺍﺭﺍﻥ ﻫﻮﺍﺩﺍﺭﻃﺎﺭﻣﻰ ﺳﻬﺎﻡ ﺍﻳﻨﺴﺘﺎﮔﺮﺍﻡ ﭘﻮﺭﺗﻮ ﺭﺍ ﺗﻜﺎﻥ ﺩﺍﺩﻣﻬــﺪﻯ ﻃﺎﺭﻣﻰ ﺑﺎ ﺣﻀﻮﺭﺵ ﺩﺭ ﺗﻴﻢ ﭘﻮﺭﺗﻮ ﻋﻼﻭﻩ ﺑﺮ ﺍﻳﻨﻜﻪ ﺑﺎﻋﺚ ﺗﻘﻮﻳﺖ ﺣﻤﻠﻪ ﻳﻜﻰ ﺍﺯ ﭘﺮﺍﻓﺘﺨﺎﺭﺗﺮﻳﻦ ﺗﻴﻢ ﻫﺎﻯ ﺍﺭﻭﭘﺎﻳﻰ ﺷــﺪﻩ ﺑﻠﻜﻪ ﭘﻮﺭﺗﻮ ﺭﺍ ﺑﻪ ﺗﻴﻤﻰ ﭘﺮﻫﻮﺍﺩﺍﺭﺗﺮ ﺗﺒﺪﻳﻞ ﻛﺮﺩﻩ ﺍﺳﺖ. ﻣﺪﻳﺮﻳﺖ ﺑﺎﺷﮕﺎﻩ ﭘﻮﺭﺗﻮ ﺑﺎ ﺧﺮﻳﺪ ﻣﻬﺪﻯ ﻃﺎﺭﻣﻰ ﺣﺎﻻ ﺗﻴﻤﻰ ﭘﺮﻃﺮﻓﺪﺍﺭﺗﺮ ﺍﺯ ﮔﺬﺷــﺘﻪ ﺍﺳــﺖ. ﻣﻬﺎﺟﻢ ﻣﻠﻰ ﭘﻮﺵ ﺍﻳﺮﺍﻧﻰ ﻛﻪ ﺳــﻪ ﺭﻭﺯ ﻗﺒﻞ ﺳــﺮﺍﻧﺠﺎﻡ ﻗﺮﺍﺭﺩﺍﺩ ﺭﺳــﻤﻰ ﺍﺵ ﺭﺍ ﺍﻣﻀــﺎ ﻛــﺮﺩ ﻭ ﺑﺎ ﻟﺒــﺎﺱ ﭘﻮﺭﺗﻮ ﺑﻪ ﺍﺳــﺘﺎﺩﻳﻮ ﺩﻭ ﺩﺭﺍﮔﻮ ﭘﺎ ﮔﺬﺍﺷــﺖ ﺑﺮﺍﻯ ﺍﻳﻦ ﺑﺎﺷــﮕﺎﻩ ﻫﻴﺒﺖ ﻳﻚ ﺳﺘﺎﺭﻩ ﺭﺍ ﭘﻴﺪﺍ ﻛﺮﺩﻩ ﺍﺳﺖ.ﺑﺎﺯﻳﻜﻨــﻰ ﻛﻪ ﺍﺯ ﺯﻣــﺎﻥ ﻣﻄﺮﺡ ﺷــﺪﻥ ﻧﺎﻣﺶ ﺑﺮﺍﻯ ﺣﻀﻮﺭ ﺩﺭ ﭘﻮﺭﺗﻮ ﻣﻮﺟﺐ ﺷــﺪ ﺗﺎ ﺍﻳﻦ ﺻﻔﺤﺎﺕ ﺍﻳﻦ ﺑﺎﺷﮕﺎﻩ ﺩﺭ ﺷــﺒﻜﻪ ﻫﺎﻯ ﺍﺟﺘﻤﺎﻋﻰ ﺑﺎ ﻃﺮﺯ ﭼﺸــﻤﮕﻴﺮﻯ ﺑﺎ ﺭﺷــﺪ ﻣﺨﺎﻃﺐ ﻭ ﺩﻧﺒﺎﻝ ﻛﻨﻨﺪﻩ ﺭﻭﺑﻪ ﺭﻭ ﺷﻮﺩ. ﺍﺗﻔﺎﻗﻰ ﻛﻪ ﻣﺪﻳﺮﺍﻥ ﺑﺨﺶ ﺑﺎﺯﺍﺭﻳﺎﺑﻰ ﻭ ﺍﻗﺘﺼﺎﺩﻯ ﺑﺎﺷــﮕﺎﻩ ﻫﺎﻯ ﺍﺭﻭﭘﺎﻳﻰ ﺍﺭﺯﺵ ﺁﻥ ﺭﺍ ﺑﻪ ﺧﻮﺑﻰ ﻣﻰ ﺩﺍﻧﻨﺪ.*ﻳﻚ ﺍﻧﺘﻘﺎﻝ ﭘﺮﺳﻮﺩ ﺑﺮﺍﻯ ﭘﻮﺭﺗﻮﭘﻮﺭﺗــﻮ ﺑﺎ ﺍﻧﺘﻘــﺎﻝ ﻣﻬﺪﻯ ﻃﺎﺭﻣﻰ ﺑﺎ ﻳــﻚ ﺗﻴﺮ ﭼﻨﺪ ﻧﺸــﺎﻥ ﺭﺍ ﺯﺩﻩ ﺍﺳــﺖ؛ ﻳﻚ ﻣﻬﺎﺟﻢ ﺳــﻄﺢ ﺑﺎﻻ، ﻣﺴﺘﻌﺪ ﻭ ﺗﺸــﻨﻪ ﻣﻮﻓﻘﻴﺖ ﺑﺎ ﻗﻴﻤﺘﻰ ﺑﻪ ﻣﺮﺍﺗﺐ ﺍﺭﺯﺍﻥ ﺗﺮ ﺍﺯ ﺑﺎﺯﻳﻜﻨﺎﻥ ﻫﻢ ﺳــﻄﺤﺶ ﺩﺭ ﺍﺭﻭﭘﺎ ﻭ ﺁﻣﺮﻳﻜﺎﻯ ﺟﻨﻮﺑﻰ ﻛﻪ ﺑﺎ ﺧﻮﺩﺵ ﻫﻮﺍﺩﺍﺭ ﺑﻪ ﻋﻨﻮﺍﻥ ﺍﺻﻠﻰ ﺗﺮﻳﻦ ﺳﺮﻣﺎﻳﻪ ﻫﺎﻯ ﻳﻚ ﺑﺎﺷﮕﺎﻩ ﺭﺍ ﻫﻤﺮﺍﻩ ﺁﻭﺭﺩﻩ ﺍﺳﺖ. ﭘﻮﺭﺗﻮ ﺩﺭ ﻛﻤﺘﺮ ﺍﺯ ﻳﻚ ﻣﺎﻩ ﻣﻴﻠﻴﻮﻥ ﻫﺎ ﻣﺨﺎﻃــﺐ ﻭ ﺩﻧﺒﺎﻝ ﻛﻨﻨﺪﻩ ﺟﺪﻳﺪ ﭘﻴﺪﺍ ﻛﺮﺩﻩ ﻭ ﺍﻳﻦ ﺁﺛﺎﺭﺵ ﺭﺍ ﺑــﻪ ﺧﻮﺑﻰ ﺩﺭ ﺻﻔﺤﺎﺕ ﺍﻳﻦ ﺑﺎﺷــﮕﺎﻩ ﺩﺭ ﺷــﺒﻜﻪ ﻫﺎﻯ ﺍﺟﺘﻤﺎﻋﻰ ﻧﺸﺎﻥ ﺩﺍﺩﻩ ﺍﺳﺖ.ﺑﺎ ﺗﻮﺟﻪ ﺑﻪ ﺗﺠﺮﺑﻪ ﻭ ﺳــﺎﺑﻘﻪ ﻭ ﺳــﻄﺢ ﺑﺎﺷﮕﺎﻩ ﭘﻮﺭﺗﻮ ﺑﻪ ﻧﻈﺮ ﻣﻰ ﺭﺳــﺪ ﺍﻳﻦ ﺑﺎﺷﮕﺎﻩ ﺍﺯ ﺍﻳﻦ ﭘﺘﺎﻧﺴﻴﻞ ﻣﻮﺟﻮﺩ ﺑﻪ ﺧﻮﺑــﻰ ﺑﻬﺮﻩ ﺑﺒﺮﺩ؛ ﻫﻤﺎﻧﻄﻮﺭ ﻛــﻪ ﺩﺭ ﺻﻔﺤﺎﺕ ﺍﺧﺘﺼﺎﺻﻰ ﺍﻳﻦ ﺑﺎﺷﮕﺎﻩ ﻣﺸﺨﺺ ﺍﺳﺖ ﻭ ﻣﺜﻼ ﺩﺭ ﺍﻳﻨﺴﺘﺎﮔﺮﺍﻡ ﺍﺯ ﺯﻣﺎﻥ ﺣﻀﻮﺭ ﻃﺎﺭﻣﻰ ﻭ ﺍﺯ ﺭﻭﺯ ﺳﻪ ﺷﻨﺒﻪ ﻛﻪ ﻗﺮﺍﺭﺩﺍﺩ ﺍﻳﻦ ﺑﺎﺯﻳﻜﻦ ﭘﺴــﺖ ﺩﺭﺑﺎﺭﻩ ﻣﻬﺎﺟﻢ ﺗﻴﻢ ﻣﻠﻰ ﺭﺳﻤﻰ ﺷﺪﻩ ﺍﺳــﺖﺍﻳﺮﺍﻥ ﮔﺬﺍﺷــﺘﻪ ﺍﺳﺖ. ﭘﺴــﺖ ﻫﺎﻳﻰ ﻛﻪ ﺭﻛﻮﺭﺩﻫﺎﻯ ﻻﻳﻚ ﺍﻳﻨﺴﺘﺎﮔﺮﺍﻡ ﺍﻳﻦ ﺻﻔﺤﻪ ﺭﺍ ﻧﻴﺰ ﺷﻜﺴﺘﻨﺪ.ﻭﻳﺪﺋﻮﻯ ﻣﻌﺮﻓﻰ ﻃﺎﺭﻣﻰ ﻛﻪ ﺩﺭ ﻭﺭﺯﺷــﮕﺎﻩ ﺍﺳــﺘﺎﺩﻳﻮ ﺩﻭ ﺩﺭﺍﮔﻮ ﺑﻪ ﺯﺑﺎﻥ ﻓﺎﺭﺳﻰ ﺻﺤﺒﺖ ﻣﻰ ﻛﻨﺪ ﺭﻛﻮﺭﺩ ﺑﻴﻨﻨﺪﻩ ﻫﺰﺍﺭ ﺑﻴﻨﻨﺪﻩ ﺭﺍ ﺩﺭ ﺍﻳﻨﺴــﺘﺎﮔﺮﺍﻡ ﭘﻮﺭﺗــﻮ ﺑﺎ ﺑﻴــﺶ ﺍﺯﺷﻜﺴﺖ. ﻣﻘﺎﻳﺴﻪ ﺗﻌﺪﺍﺩ ﺑﺎﺯﺩﻳﺪﻫﺎ ﻭ ﻻﻳﻚ ﻫﺎﻯ ﭘﺴﺖ ﺭﺳﻤﻰ ﺷــﺪﻥ ﻗﺮﺍﺭﺩﺍﺩ ﻃﺎﺭﻣﻰ ﻭ ﻋﻜﺲ ﺩﺭ ﻛﻨﺎﺭ ﺧﻮﺭﺧﻪ ﺩﺍﻛﺎﺳﺘﺎ ﺭﺋﻴﺲ ﺑﺎﺷــﮕﺎﻩ ﺑﺎ ﺯﺍﻳﺪﻭ ﺩﻳﮕﺮ ﺑﺎﺯﻳﻜــﻦ ﺟﺪﻳﺪ ﺍﻳﻦ ﺗﻴﻢ ﻭ ﻋﻜﺲ ﻗﺮﺍﺭﺩﺍﺩ ﺭﺳﻤﻰ ﺍﺵ ﺑﺎ ﺭﺋﻴﺲ ﺑﺎﺷﮕﺎﻩ ﭘﻮﺭﺗﻮ ﺣﻜﺎﻳﺖ ﻫﺰﺍﺭ ﻻﻳﻚ ﺭﺍ ﻧﺸﺎﻥ ﻣﻰ ﺩﻫﺪ. ﺗﻔﺎﻭﺗﻰ ﻧﺰﺩﻳﻚ ﺑﻪ*ﺗﺎﺛﻴﺮ ﻃﺎﺭﻣﻰ ﺭﻭﻯ ﻧﻤﻮﺩﺍﺭ ﺟﺬﺏ ﻓﺎﻟﻮﻭﺭﭼﻨــﺪﻯ ﻗﺒﻞ ﻧﺸــﺮﻳﻪ »ﺭﻛﻮﺭﺩ« ﻳﻜﻰ ﺍﺯ ﻧﺸــﺮﻳﺎﺕ ﻗﺪﻳﻤــﻰ ﻭ ﻣﻌﺘﺒــﺮ ﭘﺮﺗﻐــﺎﻝ ﺩﺭ ﺭﺍﺑﻄــﻪ ﺑﺎ ﺗﺎﺛﻴــﺮ ﺣﻀﻮﺭ ﻣﻬــﺪﻯ ﻃﺎﺭﻣــﻰ ﺭﻭﻯ ﻣﻴــﺰﺍﻥ ﻣﺨﺎﻃﺒﺎﻥ ﺷــﺒﻜﻪ ﻫﺎﻯ ﺍﺟﺘﻤﺎﻋﻰ ﺑﺎﺷــﮕﺎﻩ ﭘﻮﺭﺗﻮ ﻧﻮﺷﺖ: ﻫﻮﺍﺩﺍﺭﺍﻥ ﻣﻬﺪﻯ ﻃﺎﺭﻣﻰ ﻣﻴﻠﻴــﻮﻥ ﻓﺎﻟﻮﻭﺭ / ﻣﻬﺎﺟــﻢ ﺍﻳﺮﺍﻧﻰ ﻣﺪﻧﻈﺮ ﭘﻮﺭﺗــﻮ ﻛﻪﺩﺭ ﺍﻳﻨﺴــﺘﺎﮔﺮﺍﻡ ﺩﺍﺭﺩ ﺑــﻪ ﺻﻔﺤــﻪ ﺑﺎﺷــﮕﺎﻩ ﭘﻮﺭﺗﻮ ﺁﻣﺪﻩ ﻭ ﻫــﺮ ﺭﻭﺯ ﺑــﺮ ﺗﻌﺪﺍﺩ ﺩﻧﺒــﺎﻝ ﻛﻨﻨﺪﻩ ﻫﺎﻯ ﭘﻮﺭﺗــﻮ ﺍﻓﺰﻭﺩﻩ ﻣﻰ ﺷﻮﺩ.ﺑﺮﺍﺳــﺎﺱ ﻧﻤــﻮﺩﺍﺭ ﺁﻧﺎﻟﻴﺰ ﺗﻌﺪﺍﺩ ﺩﻧﺒــﺎﻝ ﻛﻨﻨﺪﮔﺎﻥ ﻭ ﻋﻼﻗﻤﻨﺪﺍﻥ ﺍﻳﻨﺴــﺘﺎﮔﺮﺍﻡ ﺑﺎﺷــﮕﺎﻩ ﭘﻮﺭﺗﻮ ﻣــﻰ ﺗﻮﺍﻥ ﮔﻔﺖ ﺗﻘﺮﻳﺒــﺎ ﺍﺯ ﺯﻣﺎﻧﻰ ﻛﻪ ﺗﻘﺮﻳﺒﺎ ﻣﺴــﺌﻠﻪ ﺣﻀــﻮﺭ ﻃﺎﺭﻣﻰ ﺩﺭ ﭘﻮﺭﺗﻮ ﺑﻪ ﺷــﻜﻞ ﺟﺪﻯ ﻣﻄﺮﺡ ﺷﺪ ﺗﺎ ﺍﻻﻥ ﻃﺎﺭﻣﻰ ﭼﻴﺰﻯ ﺩﺭ ﺣﺪﻭﺩ ﻫﻔﺘﺎﺩ ﻫﺰﺍﺭ ﻓﺎﻟﻮﻭﺭ ﺑﻪ ﺗﻌﺪﺍﺩ ﻓﺎﻟﻮﻭﺭﻫﺎﻯ ﺑﺎﺷــﮕﺎﻩ ﭘﻮﺭﺗﻮ ﺍﺿﺎﻓﻪ ﻛﺮﺩﻩ ﺍﺳﺖ. ﺻﻔﺤﻪ ﺍﻳﻨﺴﺘﺎﮔﺮﺍﻡ ﺑﺎﺷﮕﺎﻩ ﭘﻮﺭﺗﻮ ﻛــﻪ ﻧﻤﻮﺩﺍﺭﺵ ﺩﺭ ﻣﺎﻩ ﻭ ﻫﻔﺘﻪ ﻫﺎ ﻭ ﺭﻭﺯﻫﺎﻯ ﺍﺧﻴﺮ ﺷــﻜﻞ ﺻﻌﻮﺩﻯ ﭘﻴﺪﺍ ﻛﺮﺩﻩ ﺩﺭ ﻣﺮﺩﺍﺩ ﻣﺎﻩ ﻛﻪ ﺍﺧﺒﺎﺭ ﺣﻀﻮﺭ ﻃﺎﺭﻣﻰ ﺩﺭ ﺍﻳﻦ ﺑﺎﺷــﮕﺎﻩ ﺑﻪ ﺷــﻜﻞ ﺟﺪﻯ ﻣﻄﺮﺡ ﺷﺪ ﺷﻬﺮﻳﻮﺭ12 ﺩﻧﺒﺎﻝ ﻛﻨﻨﺪﻩ ﺩﺍﺷــﺖ ﻭ ﺭﻭﺯ ﭼﻬﺎﺭﺷﻨﺒﻪ ﺩﻧﺒﺎﻝ ﺻﻔﺤﻪ ﺍﻳﻦ ﺑﺎﺷــﮕﺎﻩ ﺩﺭ ﺍﻳﻨﺴــﺘﺎﮔﺮﺍﻡﻫﺰﺍﺭ ﺩﻧﺒﺎﻝ ﻛﻨﻨﺪﻩ ﺩﺭ ﻛﻨﻨﺪﻩ ﺩﺍﺭﺩ. ﭼﻴﺰﻯ ﺑﻴﺸــﺘﺮ ﺍﺯ ﺭﻭﺯ ﻣﻰ ﺗﻮﺍﻧﺪ ﺍﺗﻔﺎﻕ ﺧﻴﻠﻰ ﺑﺮﺍﻯ ﻣﺪﺕ ﺯﻣﺎﻥ ﺣــﺪﻭﺩﺑﺎﺷﮕﺎﻩ ﭘﻮﺭﺗﻮ ﺑﺎﺷﺪ.ﺩﺭ ﺍﻳﻦ ﻧﻤﻮﺩﺍﺭﻫﺎ، ﺗﻌﺪﺍﺩ ﻓﺎﻟﻮﻭﺭﻫﺎﻯ ﺑﺎﺷﮕﺎﻩ ﺍﻑ ﺳﻰ ﭘﻮﺭﺗــﻮ ﺭﺍ ﺩﺭ ﺩﻭ ﻣﺎﻩ ﺍﺧﻴﺮ ﻣﻰ ﺑﻴﻨﻴﻢ. ﺧﺒﺮ ﺣﻀﻮﺭ ﻃﺎﺭﻣﻰ ﺍﺯ ﻣﺮﺩﺍﺩ ﻣﺎﻩ، ﺍﻣﺎ ﺑﺎﻋﺚ ﺭﺷﺪ ﻓﺎﻟﻮﻭﺭﻫﺎﻯ ﭘﻮﺭﺗﻮ ﺷﺪ ﻃﻮﺭﻯ ﻫﺰﺍﺭ ﺩﻧﺒﺎﻝ ﻛﻨﻨﺪﻩ ﻛﻪ ﺩﺭ ﻛﻤﺘﺮ ﺍﺯ ﻳﻚ ﻣﺎﻩ ﻧﺰﺩﻳﻚ ﺑﻪﺟﺪﻳﺪ ﺩﺍﺭﺩ. * ﺍﻓﺰﺍﻳﺶ ﺗﻌﺪﺍﺩ ﺑﺎﺯﺩﻳﺪﻛﻨﻨﺪﮔﺎﻥﺍﻣﺎ ﻧﻜﺘﻪ ﺟﺎﻟﺐ ﺗﺮ ﺍﻓﺰﺍﻳﺶ ﺗﻌﺪﺍﺩ ﺑﺎﺯﺩﻳﺪﻛﻨﻨﺪﮔﺎﻥ ﻭ ﻻﻳﻚ ﻫﺎ ﺍﺯ ﺯﻣﺎﻥ ﺣﻀﻮﺭ ﻣﻬﺪﻯ ﻃﺎﺭﻣﻰ ﺍﺳﺖ. ﺑﺮﺍﻯ ﺍﻳﻨﻜﻪ ﺑﻔﻬﻤﻴﻢ ﺣﻀﻮﺭ ﻃﺎﺭﻣﻰ ﻭ ﻫﻮﺍﺩﺍﺭﺍﻧﺶ ﭼﻪ ﺗﺎﺛﻴﺮﻯ ﺩﺍﺷــﺘﻪ ﺑﺪ ﻧﻴﺴﺖ ﺁﻣﺎﺭ ﻻﻳﻚ ﻫﺎﻯ ﭘﻴﺞ ﺍﻳﻨﺴﺘﺎﮔﺮﺍﻡ ﺍﻑ ﺳﻰ ﭘﻮﺭﺗﻮ ﺭﺍ ﻣﺮﻭﺭ ﻛﻨﻴﻢ. ﺍﺯ ﭘﺮ ﺑﻴﻨﻨﺪﻩ ﺭﻭﺯﻫﺎﻯ ﺻﻔﺤﻪ ﺍﻳﻨﺴــﺘﺎﮔﺮﺍﻡ ﺑﺎﺷــﮕﺎﻩ ﭘﻮﺭﺗﻮ ﺩﺭ ﻣﺎﻩ ﻫﺎﻯ ﺍﺧﻴﺮ ﺭﻭﺯﻫﺎﻯ ﻗﻬﺮﻣﺎﻧﻰ ﭘﻮﺭﺗﻮ ﺩﺭ ﻟﻴﮓ ﭘﺮﺗﻐﺎﻝ ﻭ ﭘﺴــﺖ ﻫﺎﻳﻰ ﺍﺳﺖ ﻛﻪ ﺑﻌﺪ ﺍﺯ ﻗﻬﺮﻣﺎﻧﻰ ﻣﻨﺘﺸﺮ ﺷﺪ.ﻣﻮﺿﻮﻉ ﻗﺎﺑﻞ ﺗﻮﺟﻪ ﺍﻳﻨﺠﺎ ﺍﺳــﺖ ﻛﻪ ﻓﻴﻠﻢ ﻣﺮﺍﺳــﻢ ﺷــﺎﺩﻯ ﻭ ﻗﻬﺮﻣﺎﻧــﻰ ﺗﻴﻢ ﻛــﻪ ﺭﻭﻯ ﺻﻔﺤﻪ ﺍﻳﻨﺴــﺘﺎﮔﺮﺍﻡ ﺑﺎﺷﮕﺎﻩ ﮔﺬﺍﺷﺘﻪ ﺷﺪ ﻳﻜﻰ ﺍﺯ ﭘﺮﻣﺨﺎﻃﺐ ﺗﺮﻳﻦ ﭘﺴﺖ ﻫﺎﻯ ﻫﺰﺍﺭ ﺑﻴﻨﻨﺪﻩ ﺍﻳﻨﺴــﺘﺎﮔﺮﺍﻣﻰ ﭘﻮﺭﺗﻮ ﺑﻮﺩ ﻛﻪ ﻧﺰﺩﻳﻚ ﺑﻪﺩﺍﺷــﺖ. ﺍﻣﺎ ﺩﺭ ﻫﻤﻴــﻦ ﺻﺤﻔﻪ ﺍﻳﻨﺴــﺘﺎﮔﺮﺍﻣﻰ ﻭﻳﺪﺋﻮﻯ ﻣﻌﺮﻓﻰ ﻣﻬﺪﻯ ﻃﺎﺭﻣﻰ ﻛﻪ ﺍﻭ ﺑﻪ ﺯﺑﺎﻥ ﻓﺎﺭﺳــﻰ ﺑﺎ ﻫﻮﺍﺩﺍﺭﺍﻥ ﻫﺰﺍﺭ ﺑﻴﻨﻨﺪﻩ ﺩﺍﺷــﺖ. ﺻﺤﺒــﺖ ﻣﻰ ﻛﻨﺪ ﻧﺰﺩﻳﻚ ﺑﻪ ﻫﺰﺍﺭ ﺑﻴﻨﻨﺪﻩ ﻛﻪ ﻣﻰ ﺗﻮﺍﻧﺪ ﺗﻮﺟﻪ ﺗﻔﺎﻭﺗــﻰ ﺩﺭ ﺣﺪﻭﺩﺑﺎﺷﮕﺎﻩ ﭘﻮﺭﺗﻮ ﺭﺍ ﺑﻴﺶ ﺍﺯ ﭘﻴﺶ ﺑﻪ ﺍﻳﻦ ﻣﻮﺿﻮﻉ ﺟﻠﺐ ﻛﻨﺪ.ﺍﺯ ﺩﻳﮕﺮ ﻣﻘﺎﻳﺴﻪ ﻫﺎﻳﻰ ﻛﻪ ﻣﻰ ﺗﻮﻥ ﺍﻧﺠﺎﻡ ﺩﺍﺩ ﺍﻳﻨﻜﻪ ﭘﻮﺭﺗــﻮ ﺩﺭ ﺭﻭﺯﻫــﺎﻯ ﺟﺬﺏ ﻣﻬﺪﻯ ﻃﺎﺭﻣــﻰ ﻳﻚ ﺑﺎﺯﻳﻜﻦ ﺩﻳﮕﺮ ﺑﻪ ﻧﺎﻡ ﺯﺍﻳﺪﻭ ﺯﺍﻧﻮﺳــﻰ ﺭﺍ ﺍﺯ ﺳــﺎﻧﺘﺎﻛﻼﺭﺍ ﺑﻪ ﺧﺪﻣﺖ ﮔﺮﻓﺖ. ﭘﺴﺖ ﻋﻘﺪ ﻗﺮﺍﺭﺩﺍﺩ ﺭﺳﻤﻰ ﺍﻳﻦ ﺑﺎﺯﻳﻜﻦ ﻭ ﻋﻜﺴﺶ ﺩﺭ ﻛﻨﺎﺭ ﺭﺋﻴﺲ ﺑﺎﺷﮕﺎﻩ ﭘﻮﺭﺗﻮ ﻛﻪ ﺩﻭ ﺭﻭﺯ ﭘﻴﺶ ﻣﻨﺘﺸﺮ ﺷﺪ ﻫﺰﺍﺭ ﻻﻳﻚ ﺩﺍﺷــﺘﻪ ﺍﺳــﺖ ﻭ ﺧﺒﺮ ﺭﺳﻤﻰ ﻧﺰﺩﻳﻚ ﺑﻪﺷــﺪﻥ ﻗﺮﺍﺩﺍﺩ ﻃﺎﺭﻣﻰ ﻭ ﭘﻮﺭﺗﻮ ﻭ ﻋﻜﺲ ﺍﻭ ﻛﻨﺎﺭ ﺧﻮﺭﺧﻪ ﺩﺍ ﻫﺰﺍﺭ ﺑﺎﺭ ﺗﻮﺳﻂ ﻛﺎﺳﺘﺎ ﺭﺋﻴﺲ ﺑﺎﺷــﮕﺎﻩ ﭘﻮﺭﺗﻮ ﺑﻴﺶ ﺍﺯﻣﺨﺎﻃﺒﺎﻥ ﻻﻳﻚ ﺧﻮﺭﺩﻩ ﺍﺳﺖ.*ﭘﻴﺶ ﺑﻴﻨﻰ ﻫﺎ ﺳﻮﺭﭘﺮﺍﻳﺰ ﺷﺪﻧﺪﺍﺗﻔﺎﻕ ﻭﻳﮋﻩ ﺍﻳﻦ ﺍﺳــﺖ ﻛﻪ ﺣﻀﻮﺭ ﻃﺎﺭﻣﻰ ﻭ ﺍﻓﺰﺍﻳﺶ ﻓﺎﻟﻮﻭﺭﻫــﺎ ﺑﻪ ﻧﻮﻋﻰ ﭘﻴﺶ ﺑﻴﻨﻰ ﻫــﺎ ﻭ ﺗﺤﻠﻴﻞ ﻫﺎ ﺩﺭ ﻣﻮﺭﺩ ﻭﺿﻊ ﺻﻔﺤﺎﺕ ﭘﻮﺭﺗﻮ ﺩﺭ ﺷــﺒﻜﻪ ﻫﺎﻯ ﺍﺟﺘﻤﺎﻋﻰ ﺭﺍ ﻛﺎﻣﻼ ﺗﻐﻴﻴﺮ ﺩﺍﺩﻩ ﺍﺳﺖ. ﭘﻴﺶ ﺍﺯ ﺍﻳﻦ ﺑﺮﺍﺳﺎﺱ ﻧﻤﻮﺩﺍﺭ ﻭ ﻣﻴﺎﻧﮕﻴﻦ ﻓﺎﻟﻮﻭﺭﻫــﺎ ﻭ ﻻﻳﻚ ﻫﺎ ﭘﻴﺶ ﺑﻴﻨﻰ ﺷــﺪﻩ ﺑﻮﺩ ﻛﻪ ﺩﺭ ﭼﻨﻴﻦ ﻓﺎﻟﻮﻭﺭ ﺩﺍﺷﺘﻪ ﺑﺎﺷﺪ ﺯﻣﺎﻧﻰ ﺍﻳﻨﺴﺘﺎﮔﺮﺍﻡ ﭘﻮﺭﺗﻮ ﻫﺰﺍﺭ ﻧﻔﺮ ﻧﺰﺩﻳﻚ ﺑﻪ1524233 ﻛﻪ ﺍﻛﻨــﻮﻥ ﺑﺎ ﺗﻌﺪﺍﺩﻧﻔﺮ ﺑﻴﺸــﺘﺮ ﺍﺯ ﭘﻴﺶ ﺑﻴﻨﻰ ﻫﺎ ﺑﻪ ﺍﻳﻦ ﺻﻔﺤﻪ ﺍﺿﺎﻓﻪ ﺷــﺪﻩ ﺍﻧﺪ. ﺍﺗﻔﺎﻗﻰ ﻛﻪ ﭘﻴﺶ ﺑﻴﻨﻰ ﻣﻰ ﺷﺪ ﺗﺎ ﺩﻭ ﻣﺎﻩ ﺁﻳﻨﺪﻩ ﺑﺮﺍﻯ ﺍﻓﺰﺍﻳﺶ ﺗﻌﺪﺍﺩ ﻓﺎﻟﻮﻭﺭﻫــﺎﻯ ﭘﻮﺭﺗﻮ ﺭﺥ ﺑﺪﻫﺪ ﺍﻛﻨﻮﻥ ﺍﺗﻔﺎﻕ ﺍﻓﺘﺎﺩﻩ ﺍﺳﺖ. ﺗﺎﺭﻳﺦ ﺟﺪﻳﺪ ﺑﺎﺯﻯ ﺍﻳﺮﺍﻥ ﻭ ﺍﺯﺑﻜﺴﺘﺎﻥ ﺍﻋﻼﻡ ﺷﺪ ﺗﺎﺟﻴﻜﺴﺘﺎﻥ ﺑﻪ ﺗﻬﺮﺍﻥ ﻣﻰ ﺁﻳﺪﺯﻣﺎﻥ ﺟﺪﻳﺪ ﺩﻳﺪﺍﺭ ﺩﻭﺳــﺘﺎﻧﻪ ﺗﻴــﻢ ﻣﻠﻰ ﺍﻳﺮﺍﻥ ﻭ ﺍﺯﺑﻜﺴﺘﺎﻥ ﻣﺸﺨﺺ ﺷــﺪ. ﺷﺎﮔﺮﺩﺍﻥ ﺩﺭﺍﮔﺎﻥ ﺍﺳﻜﻮﭼﻴﭻ ﻣﻬــﺮ ﺩﺭ ﻳﻚ ﺩﻳﺪﺍﺭ ﺩﻭﺳــﺘﺎﻧﻪ ﺩﺭ ﺭﻭﺯ ﭘﻨﺠﺸــﻨﺒﻪﺗﺎﺷــﻜﻨﺪ ﺑﻪ ﻣﺼﺎﻑ ﺗﻴﻢ ﻣﻠﻰ ﺍﺯﺑﻜﺴﺘﺎﻥ ﺧﻮﺍﻫﻨﺪ ﺭﻓﺖ. ﺍﻳﻦ ﺩﻳﺪﺍﺭ ﺩﺭ ﻭﺭﺯﺷﮕﺎﻩ ﺑﻨﻴﺎﺩﻛﺎﺭ ﺑﺮﮔﺰﺍﺭ ﺧﻮﺍﻫﺪ ﺷﺪ. ﭘﻴــﺶ ﺍﺯ ﺍﻳﻦ ﻗــﺮﺍﺭ ﺑﻮﺩ ﺑــﺎﺯﻯ ﺩﻭ ﺗﻴــﻢ ﺩﺭﺷﻬﺮﻳﻮﺭ ﺑﺮﮔﺰﺍﺭ ﺷﻮﺩ ﻛﻪ ﺑﻨﺎ ﺑﺮ ﺗﻮﺻﻴﻪ ﻓﻴﻔﺎ ﻭ ﻫﻤﻴﻨﻄﻮﺭ ، ﻟﻐــﻮ ﺑﺎﺯﻯ ﻫﺎﻯ ﺍﻧﺘﺨﺎﺑﻰ ﺟﺎﻡ ﺟﻬﺎﻧﻰ ﺩﺭ ﺳــﺎﻝﺍﻳﻦ ﺩﻳﺪﺍﺭ ﻫﻢ ﺑﻪ ﻣﺎﻩ ﺁﻳﻨﺪﻩ ﻣﻮﻛﻮﻝ ﺷﺪ.ﻫﻤﭽﻨﻴﻦ ﺑﺮ ﺍﻳﻦ ﺍﺳــﺎﺱ ﻣﺬﺍﻛــﺮﺍﺕ ﺍﻭﻟﻴﻪ ﻣﻴﺎﻥ ﻓﺪﺭﺍﺳــﻴﻮﻥ ﻓﻮﺗﺒﺎﻝ ﻛﺸــﻮﺭﻣﺎﻥ ﺑﺎ ﻓﺪﺭﺍﺳــﻴﻮﻥ ﻓﻮﺗﺒﺎﻝ ﺗﺎﺟﻴﻜﺴــﺘﺎﻥ ﺟﻬﺖ ﺍﻧﺠﺎﻡ ﻳﻚ ﺩﻳﺪﺍﺭ ﺩﻭﺳــﺘﺎﻧﻪ ﻣﻴﺎﻥ ﻣﻬﺮ ﺩﺭ ﺗﻴﻢ ﻫﺎﻯ ﻣﻠﻰ ﺩﻭ ﻛﺸــﻮﺭ ﺩﺭ ﺭﻭﺯ ﺩﻭﺷــﻨﺒﻪﻭﺭﺯﺷﮕﺎﻩ ﺁﺯﺍﺩﻯ ﺍﻧﺠﺎﻡ ﮔﺮﻓﺘﻪ ﺍﺳﺖ.ﺁﺭﺳﻦ ﻭﻧﮕﺮ، ﻣﻬﻤﺎﻥ ﺍﻳﻨﺘﺮﻧﺘﻰ ﻣﺮﺑﻴﺎﻥ ﺍﻳﺮﺍﻧﻰﺭﺋﻴﺲ ﻛﻤﻴﺘﻪ ﺁﻣﻮﺯﺵ ﻓﺪﺭﺍﺳﻴﻮﻥ ﻓﻮﺗﺒﺎﻝ ﺍﺯ ﺟﻠﺴﻪ ﺍﻳﻨﺘﺮﻧﺘﻰ ﺑﻴﻦ »ﺁﺭﺳﻦ ﻭﻧﮕﺮ« ﻭ ﻣﺮﺑﻴــﺎﻥ ﺍﻳﺮﺍﻧــﻰ ﺧﺒﺮ ﺩﺍﺩ. ﻭﺑﻴﻨــﺎﺭ ﻣﺸــﺘﺮﻙ ﻛﻤﻴﺘــﻪ ﺁﻣــﻮﺯﺵ، »ﺁﺭﺳــﻦ ﻭﻧﮕﺮ« ﺭﺋﻴﺲ ﺗﻮﺳﻌﻪ ﺟﻬﺎﻧﻰ ﻓﻮﺗﺒﺎﻝ ﺩﺭ ﻓﻴﻔــﺎ ﻭ ﻣﺮﺑﻴــﺎﻥ ﻓﻮﺗﺒﺎﻝ ﻛﺸــﻮﺭﻣﺎﻥ ﺑﺮﮔﺰﺍﺭ ﺧﻮﺍﻫﺪ ﺷــﺪ. »ﻣﻴﺮﺷــﺎﺩ ﻣﺎﺟﺪﻯ« ﺭﺋﻴﺲ ﻛﻤﻴﺘﻪ ﺁﻣﻮﺯﺵ ﻓﺪﺭﺍﺳــﻴﻮﻥ ﻓﻮﺗﺒﺎﻝ ﺩﺭ ﺍﻳﻦ ﺑﺎﺭﻩ ﺑﻪ ﺳــﺎﻳﺖ ﺭﺳﻤﻰ ﻓﺪﺭﺍﺳــﻴﻮﻥ ﻓﻮﺗﺒﺎﻝ ﮔﻔﺖ: ﺑﺮﺍﺳﺎﺱ ﺑﺮﻧﺎﻣﻪ ﺭﻳﺰﻯ ﻫــﺎﻯ ﺻﻮﺭﺕ ﮔﺮﻓﺘــﻪ ﻭ ﻫﻤﺎﻫﻨﮕﻰ ﺍﻧﺠﺎﻡ ﺷــﺪﻩ ﺑﺎ ﺩﺑﻴﺮﻛﻞ ﻓﺪﺭﺍﺳــﻴﻮﻥ ﻓﻮﺗﺒﺎﻝ، ﻭﺑﻴﻨﺎﺭ ﻣﺸﺘﺮﻙ ﻛﻤﻴﺘﻪ ﺁﻣﻮﺯﺵ ﻓﺪﺭﺍﺳﻴﻮﻥ ﻓﻮﺗﺒﺎﻝ ﺍﻳﺮﺍﻥ، ﺭﺋﻴﺲ ﺗﻮﺳﻌﻪ ﺟﻬﺎﻧﻰ ﻓﻮﺗﺒﺎﻝ ﻭ ﺟﻤﻌﻰ ﺍﺯ ﻣﺮﺑﻴﺎﻥ ﻛﺸﻮﺭﻣﺎﻥ ﺑﻪ ﺯﻭﺩﻯ ﺑــﻪ ﺻﻮﺭﺕ ﺑﺮﺧﻂ ﺑﺮﭘﺎ ﺧﻮﺍﻫﺪ ﺷﺪ.ﺁﺭﺳــﻦ ﻭﻧﮕﺮ ﭼﻬﺮﻩ ﺷــﻬﻴﺮ ﻣﺮﺑﻴﮕــﺮﻯ ﻓﻮﺗﺒﺎﻝ ﺟﻬــﺎﻥ ﭘــﺲ ﺍﺯ ﺟﺪﺍﻳﻰ ﺍﺯ ﺑﺎﺷــﮕﺎﻩ ﺁﺭﺳﻨﺎﻝ ﺭﻳﺎﺳﺖ ﻛﻤﻴﺘﻪ ﺗﻮﺳﻌﻪ ﺟﻬﺎﻧﻰ ﻓﻮﺗﺒﺎﻝ ﺩﺭ ﻓﻴﻔﺎ ﺭﺍ ﺑﻪ ﻋﻬــﺪﻩ ﮔﺮﻓﺖ. ﺍﻃﻼﻋﺎﺕ ﺗﻜﻤﻴﻠﻰ ﺩﺭ ﺍﻳﻦ ﺑﺎﺭﻩ ﻃﻰ ﺭﻭﺯﻫﺎﻯ ﺁﺗﻰ ﻣﺘﻌﺎﻗﺒﺎ ﺍﺯ ﻃﺮﻳﻖ ﺳــﺎﻳﺖ ﺭﺳﻤﻰ ﻓﺪﺭﺍﺳﻴﻮﻥ ﻓﻮﺗﺒﺎﻝ ﻣﻨﺘﺸﺮ ﺧﻮﺍﻫﺪ ﺷﺪ.ﺧﺒﺮﺷﻛﺸﻗﺗ12ﺎﺍﺎﻝﻓﺎﺭﺱﺁﺧﺮﻳﻦ ﺍﺧﺒﺎﺭ ﻧﻘﻞ ﻭ ﺍﻧﺘﻘﺎﻻﺕ ﺍﺳﺘﻘﻼﻝ ﺁﺑﻰ ﻫﺎ ﭼﺮﺍﻍ ﺧﺎﻣﻮﺵ ﻣﺬﺍﻛﺮﻩ ﻣﻰ ﻛﻨﻨﺪﺑﺎﺷﮕﺎﻩ ﺍﺳــﺘﻘﻼﻝ ﺑﺪﻭﻥ ﺍﻳﻨﻜﻪ ﺍﺯ ﻓﺮﻫﺎﺩ ﻣﺠﻴﺪﻯ ﻓﻬﺮﺳﺘﻰ ﺭﺍ ﺩﺭ ﺍﺧﺘﻴﺎﺭ ﺩﺍﺷﺘﻪ ﺑﺎﺷــﺪ ﺑﺎ ﭼﻬﺎﺭ ﺑﺎﺯﻳﻜﻦ ﺗﻴﻢ ﻫﺎﻯ ﻟﻴﮓ ﺑﺮﺗﺮﻯ ﻣﺬﺍﻛﺮﺍﺗﻰ ﺭﺍ ﺩﺍﺷﺘﻪ ﻭ ﺩﺭ ﺗﻼﺵ ﺍﺳﺖ ﺁﻧﺎﻥ ﺭﺍ ﺟﺬﺏ ﻛﻨﺪ.»ﻣﺤﻤﺪ ﺣﺴــﻴﻦ ﻣﺮﺍﺩﻣﻨﺪ« ﻓﺼﻞ ﮔﺬﺷــﺘﻪ ﺭﻭﺯﻫﺎﻯ ﺧﻮﺑﻰ ﺭﺍ ﺑﺎ ﺷــﻬﺮ ﺧﻮﺩﺭﻭ ﭘﺸــﺖ ﺳﺮ ﮔﺬﺍﺷــﺖ ﻭ ﻳﻜﻰ ﺍﺯ ﺍﺭﻛﺎﻥ ﺗﺎﺛﻴﺮﮔﺬﺍﺭ ﺧﻂ ﺩﻓﺎﻋﻰ ﺍﻳﻦ ﺗﻴﻢ ﻣﺸﻬﺪﻯ ﺑﻮﺩ.ﺍﻳﻦ ﺑﺎﺯﻳﻜﻦ ﻣﺸﻬﺪﻯ ﻣﻮﺭﺩ ﺗﻮﺟﻪ ﻣﺴﺌﻮﻻﻥ ﺑﺎﺷﮕﺎﻩ ﺍﺳﺘﻘﻼﻝ ﻗﺮﺍﺭ ﮔﺮﻓﺘﻪ ﺍﺳــﺖ ﻭ ﺁﻧﻬﺎ ﺑﺎ ﺍﺭﺳــﺎﻝ ﻧﺎﻣﻪ ﺍﻯ ﺑﻪ ﺑﺎﺷــﮕﺎﻩ ﺷــﻬﺮ ﺧﻮﺩﺭﻭ ﺑﻪ ﺻﻮﺭﺕ ﻣﻜﺘﻮﺏ ﺩﺭﺧﻮﺍﺳــﺖ ﺻﺪﻭﺭ ﺭﺿﺎﻳﺖ ﻧﺎﻣﻪ ﺍﻳــﻦ ﺑﺎﺯﻳﻜﻦ ﺭﺍ ﻛﺮﺩﻩ ﺍﻧﺪ. ﻣﺬﺍﻛــﺮﺍﺕ ﺍﻭﻟﻴﻪ ﺑﺎ ﻣﺮﺍﺩﻣﻨﺪ ﻣﻮﻓﻘﻴﺖ ﺁﻣﻴﺰ ﺑﻮﺩﻩ ﻭ ﺗﻮﺍﻓﻘﺎﺕ ﻛﺎﻣﻞ ﺣﺎﺻﻞ ﺷــﺪﻩ ﺍﺳﺖ ﻭ ﺍﮔﺮ ﺍﺗﻔﺎﻕ ﺧﺎﺻﻰ ﺭﺥ ﻧﺪﻫﺪ ﭘﺲ ﺍﺯ ﻓﻴﻨﺎﻝ ﺟﺎﻡ ﺣﺬﻓﻰ ﺍﻭ ﺑﺎ ﺁﺑﻰ ﭘﻮﺷــﺎﻥ ﺗﻬﺮﺍﻧﻰ ﻗﺮﺍﺭﺩﺍﺩ ﺍﻣﻀﺎ ﺧﻮﺍﻫﺪ ﻛﺮﺩ.ﺍﻳﻦ ﺍﺣﺘﻤﺎﻝ ﻭﺟﻮﺩ ﺩﺍﺭﺩ ﺑﺎﺷﮕﺎﻩ ﺷــﻬﺮ ﺧﻮﺩﺭﻭ ﺑﺮﺍﻯ ﺻﺪﻭﺭ ﺭﺿﺎﻳﺖ ﻧﺎﻣﻪ ﺍﻳﻦ ﺑﺎﺯﻳﻜﻦ ﺧﻮﺍﻫﺎﻥ ﺟﺬﺏ ﻳﻚ ﻫﺎﻓﺒﻚ ﺍﺳﺘﻘﻼﻝ ﺷﻮﺩ.*ﺳﻨﮓ ﺑﺰﺭگ ﭘﻴﻜﺎﻥ ﺳﺮ ﺭﺍﻩ ﺍﺳﺘﻘﻼﻟﻰ ﻫﺎﺍﮔﺮﭼــﻪ ﭘﻴﻜﺎﻥ ﺩﺭ ﻟﻴﮓ ﻧﻮﺯﺩﻫﻢ ﻧﺘﺎﻳﺞ ﺧﻮﺑﻰ ﻛﺴــﺐ ﻧﻜﺮﺩ ﺍﻣﺎ ﺳــﻌﻴﺪ ﻭﺍﺳــﻌﻰ ﻳﻜﻰ ﺍﺯ ﺑﻬﺘﺮﻳﻦ ﺑﺎﺯﻳﻜﻨﺎﻥ ﺗﻴﻤــﻰ ﺑﻮﺩ ﻛﻪ ﺗﺎ ﺭﻭﺯ ﺁﺧﺮ ﺑﺮﺍﻯ ﻣﺎﻧﺪﻥ ﺩﺭ ﻟﻴﮓ ﺑﺮﺗﺮ ﺗﻼﺵ ﻛﺮﺩ. ﺳــﺎﻟﻪ ﭘﻴــﻜﺎﻥ ﻧﻤﺎﻳﺶ ﻫﺎﻯ ﺧﻮﺑــﻰ ﺭﺍ ﺑﺎ ﭘﻴﺮﺍﻫﻦ ﻫﺎﻓﺒﻚ ﺗﻬﺎﺟﻤﻰﺗﻴﻤــﺶ ﺑﻪ ﻧﻤﺎﻳﺶ ﮔﺬﺍﺷــﺖ ﻭ ﮔﻞ ﺯﻳﺒــﺎﻯ ﺍﻭ ﺍﺯ ﺭﻭﻯ ﺿﺮﺑﻪ ﺍﻳﺴــﺘﮕﺎﻫﻰ ﺑﻪ ﻋﻠﻴﺮﺿﺎ ﺑﻴﺮﺍﻧﻮﻧﺪ ﺍﻭﺝ ﻛﺎﺭ ﺍﻳﻦ ﺑﺎﺯﻳﻜﻦ ﺩﺭ ﻟﻴﮓ ﮔﺬﺷﺘﻪ ﺑﻮﺩ.ﺍﻭ ﻣﺬﺍﻛﺮﺍﺗﻰ ﺭﺍ ﺑﺎ ﻧﻤﺎﻳﻨﺪﮔﺎﻥ ﺑﺎﺷــﮕﺎﻩ ﺍﺳﺘﻘﻼﻝ ﺩﺍﺷﺘﻪ ﻭ ﺑﻰ ﻣﻴﻞ ﻧﻴﺴﺖ ﻓﺼﻞ ﺁﻳﻨﺪﻩ ﺭﺍ ﺑﺎ ﭘﻴﺮﺍﻫﻦ ﺁﺑﻰ ﺁﻏﺎﺯ ﻛﻨﺪ. ﺳــﺘﺎﺭﻩ ﻛﻪ ﻧﻤﺎﺩ ﻗﻬﺮﻣﺎﻧﻰ ﻭﺍﺳــﻌﻰ ﭼﻨﺪ ﺭﻭﺯ ﭘﻴﺶ ﺑﺎ ﺍﻧﺘﺸــﺎﺭ ﺗﺼﻮﻳﺮﺍﺳــﺘﻘﻼﻝ ﺩﺭ ﺁﺳﻴﺎ ﻣﺤﺴﻮﺏ ﻣﻰ ﺷــﻮﺩ ﺍﺯ ﻋﻼﻗﻪ ﻣﻨﺪﻯ ﺍﺵ ﺑﻪ ﺣﻀﻮﺭ ﺩﺭ ﺟﻤﻊ ﺁﺑﻰ ﭘﻮﺷﺎﻥ ﺗﻬﺮﺍﻧﻰ ﭘﺮﺩﻩ ﺑﺮﺩﺍﺷﺖ.ﺍﻟﺒﺘــﻪ ﻭﺍﺳــﻌﻰ ﺑﺮﺍﻯ ﺣﻀﻮﺭ ﺩﺭ ﺍﺳــﺘﻘﻼﻝ ﻣﺎﻧﻊ ﺑﺰﺭﮔــﻰ ﺭﺍ ﭘﻴﺶ ﺭﻭﻯ ﺧــﻮﺩ ﻣﻰ ﺑﻴﻨﺪ. ﻣﺪﻳﺮﺍﻥ ﭘﻴﻜﺎﻥ ﺑﺮﺍﻯ ﺻــﺪﻭﺭ ﺭﺿﺎﻳﺖ ﻧﺎﻣﻪ ﺍﻳﻦ ﺑﺎﺯﻳﻜﻦ ﺧﻮﺍﻫﺎﻥ ﺩﺭﻳﺎﻓــﺖ ﻣﺒﻠﻎ ﺳــﻨﮕﻴﻨﻰ ﺷــﺪﻩ ﺍﻧﺪ ﻛــﻪ ﺍﺯ ﺗــﻮﺍﻥ ﺍﺣﻤﺪ ﺳــﻌﺎﺩﺗﻤﻨﺪ ﺧﺎﺭﺝ ﺍﺳﺖ.ﻣﺪﻳﺮﺍﻥ ﺍﺳﺘﻘﻼﻝ ﺩﺭ ﺻﺪﺩ ﻫﺴﺘﻨﺪ ﺗﺎ ﺑﺎ ﻣﺬﺍﻛﺮﺍﺗﻰ ﻛﻪ ﺩﺭ ﺭﻭﺯﻫﺎﻯ ﺁﻳﻨﺪﻩ ﺑﺎ ﻫﻤﺘﺎﻳﺎﻥ ﺧﻮﺩ ﺩﺭ ﭘﻴﻜﺎﻥ ﺍﻧﺠﺎﻡ ﻣﻰ ﺩﻫﻨﺪ ﻣﺒﻠﻎ ﻗﺎﺑﻞ ﺗﻮﺟﻬﻰ ﺗﺨﻔﻴﻒ ﺑﮕﻴﺮﻧﺪ.*ﻫﺎﻓﺒﻚ ﺗﻬﺎﺟﻤﻰ ﻧﺴﺎﺟﻰ ﺩﺭ ﺗﻮﺭ ﺍﺳﺘﻘﻼﻝﻋﻠﻰ ﺷــﺠﺎﻋﻰ ﻫﺎﻓﺒﻚ ﭼﭗ ﭘﺎﻯ ﻧﺴﺎﺟﻰ ﻣﺎﺯﻧﺪﺭﺍﻥ ﺍﺯ ﮔﺰﻳﻨﻪ ﻫﺎﻯ ﺑﺎﺷﮕﺎﻩ ﺍﺳــﺘﻘﻼﻝ ﺩﺭ ﻓﺼﻞ ﻧﻘﻞ ﻭ ﺍﻧﺘﻘﺎﻻﺕ ﺍﺳﺖ ﻭ ﺁﻧﻬﺎ ﺩﺭ ﺻﺪﺩ ﻫﺴﺘﻨﺪ ﺍﻳﻦ ﺑﺎﺯﻳﻜﻦ ﺭﺍ ﺑﻪ ﻋﻀﻮﻳﺖ ﺗﻴﻢ ﺧﻮﺩ ﺩﺭ ﺁﻭﺭﻧﺪ.ﺷﺠﺎﻋﻰ ﺭﻭﺯ ﺳﻪ ﺷﻨﺒﻪ ﺑﺎ ﺍﻧﺘﺸﺎﺭ ﭘﺴﺘﻰ ﺩﺭ ﺻﻔﺤﻪ ﺷﺨﺼﻰ ﺍﺵ ﺍﺯ ﻣﺮﺑﻴﺎﻥ ﻭ ﺑﺎﺯﻳﻜﻨﺎﻥ ﻧﺴﺎﺟﻰ ﺧﺪﺍﺣﺎﻓﻈﻰ ﻛﺮﺩ ﺗﺎ ﻳﻚ ﻗﺪﻡ ﺩﻳﮕﺮ ﺑﻪ ﺣﻀﻮﺭ ﺩﺭ ﺍﺳﺘﻘﻼﻝ ﺳﺎﻟﻪ ﺍﻯ ﻧﺰﺩﻳﻚ ﺷــﻮﺩ.ﮔﻔﺘﻪ ﻣﻰ ﺷﻮﺩ ﺑﺎﺷﮕﺎﻩ ﺍﺳﺘﻘﻼﻝ ﺑﻪ ﺷﺠﺎﻋﻰ ﭘﻴﺸﻨﻬﺎﺩﺍﺭﺍﺋﻪ ﺩﺍﺩﻩ ﺍﺳﺖ ﺍﻣﺎ ﻃﺮﻓﻴﻦ ﺑﺮ ﺳﺮ ﻣﺒﻠﻎ ﻗﺮﺍﺭﺩﺍﺩ ﺩﺭ ﺣﺎﻝ ﭼﺎﻧﻪ ﺯﻧﻰ ﻫﺴﺘﻨﺪ.ﺷــﺠﺎﻋﻰ ﺍﺯ ﭼﻨﺪ ﺗﻴﻢ ﺩﻳﮕﺮ ﻧﻴﺰ ﭘﻴﺸﻨﻬﺎﺩ ﺩﺍﺭﺩ ﻛﻪ ﺑﺎ ﺁﻧﻬﺎ ﻧﻴﺰ ﺑﻪ ﺻﻮﺭﺕ ﻣﻮﺍﺯﻯ ﻣﺬﺍﻛﺮﻩ ﻛﻨﺪ.*ﺭﻗﻴﺐ ﺣﺴﻴﻨﻰ ﺍﺯ ﻣﺴﺠﺪ ﺳﻠﻴﻤﺎﻥ ﻣﻰ ﺁﻳﺪﺳﻴﺪ ﺣﺴﻴﻦ ﺣﺴﻴﻨﻰ ﺩﺭ ﻟﻴﮓ ﻧﻮﺯﺩﻫﻢ ﻓﺼﻞ ﭘﺮ ﻓﺮﺍﺯ ﻭ ﻧﺸﻴﺒﻰ ﺭﺍ ﭘﺸﺖ ﺳﺮ ﮔﺬﺍﺷﺖ ﻭ ﻋﻤﻠﻜﺮﺩ ﺍﻭ ﺍﻧﺘﻘﺎﺩﺍﺕ ﺯﻳﺎﺩﻯ ﺭﺍ ﺑﻪ ﻫﻤﺮﺍﻩ ﺩﺍﺷﺖ.ﺍﺳــﺘﻘﻼﻝ ﻛﻪ ﺍﺯ ﺍﻳﻦ ﻧﺎﺣﻴﻪ ﻟﻄﻤﻪ ﻫﺎﻯ ﺯﻳﺎﺩﻯ ﺭﺍ ﻣﺘﺤﻤﻞ ﺷــﺪ ﺑﻪ ﺩﻧﺒﺎﻝ ﮔﻠﺮﻯ ﺍﺳــﺖ ﺗﺎ ﺩﺭ ﻟﻴﮓ ﺑﻴﺴــﺘﻢ ﺑﺮﺍﻯ ﺣﺴــﻴﻨﻰ ﺭﻗﻴﺐ ﺟﺪﻯ ﺑﺎﺷﺪ. ﺑﺎﺷﮕﺎﻩ ﺍﺳــﺘﻘﻼﻝ ﺑﺎ ﺍﺭﺳﺎﻝ ﻧﺎﻣﻪ ﺍﻯ ﺑﻪ ﺑﺎﺷﮕﺎﻩ ﻧﻔﺖ ﻣﺴــﺠﺪ ﺳﻠﻴﻤﺎﻥ ﺧﻮﺍﻫﺎﻥ ﺟﺬﺏ ﺣﺒﻴﺐ ﻓﺮﻋﺒﺎﺳــﻰ ﺷــﺪ ﻛﻪ ﺩﻳﺮﻭﺯ ﺭﺋﻴﺲ ﻫﻴﺌﺖ ﻣﺪﻳﺮﻩ ﺑﺎﺷــﮕﺎﻩ ﺩﺭ ﻭﺍﻛﻨﺶ ﺑﻪ ﺍﻳﻦ ﺍﺗﻔﺎﻕ ﺍﻇﻬﺎﺭ ﺩﺍﺷــﺖ: ﺗﺎ ﺳــﺮﻣﺮﺑﻰ ﺗﻴﻢ ﻣﺸﺨﺺ ﻧﺸﻮﺩ ﻭ ﺑﺎﺯﻳﻜﻨﺎﻥ ﻣﺪ ﻧﻈــﺮﺵ ﺭﺍ ﺍﻋﻼﻡ ﻧﻜﻨﺪ، ﻧﻤﻰ ﺗﻮﺍﻧﻴﻢ ﺗﺼﻤﻴﻤــﻰ ﺑﮕﻴﺮﻳﻢ. ﺿﻤﻦ ﺍﻳﻨﻜﻪ ﺍﻭﻝ ﺑﺎﻳﺪ ﻭﺿﻊ ﺧﻮﺩﻣﺎﻥ ﻣﺸﺨﺺ ﺷــﻮﺩ. ﺍﮔﺮ ﻣﺎ ﻣﺎﻧﺪﻳﻢ ﺳﺮﻣﺮﺑﻰ ﺭﺍ ﻣﺸﺨﺺ ﻣﻰ ﻛﻨﻴﻢ ﻭ ﺍﻭ ﺑﺎﻳﺪ ﺑﮕﻮﻳﺪ ﻛﻪ ﭼﻪ ﺑﺎﺯﻳﻜﻨﻰ ﺭﺍ ﻣﻰ ﺧﻮﺍﻫﺪ ﻭ ﭼﻪ ﺑﺎﺯﻳﻜﻨﻰ ﺭﺍ ﻧﻤﻰ ﺧﻮﺍﻫﺪ.ﺭﻦﻰﭙﻮﺲﻢﺰﻯﺯﺭﺯﺵﻯﭘﺮ.ﺁﻭﺭﺩﻳﻢ ﺟﺎﻡ ﺑﻪ ﺩﺳﺖ8 ﺳﺎﻝ | ﻳﻚ ﻗﺪﻡ ﺗﺎ ﺟﺎﻡ |
ﺷﻤﺎ ﺭﻩ- ﺳﺎﻝ ﺷﺎﻧﺰﺩﻫﻢ- ﺷﻬﺮﻳﻮﺭ13ﭘﻨﺠﺸﻨﺒﻪ11ﻭﺭﺯﺵ ﺻﺤﺒﺖ ﻫﺎﻯ ﻋﻠﻴﭙﻮﺭﺩﺭﺑﺎﺭﻩ ﻣﺎﻧﺪﻧﺶ ﺩﺭ ﭘﺮﺳﭙﻮﻟﻴﺲﻣﻬﺎﺟﻢ ﻓﺼﻞ ﻗﺒﻞ ﭘﺮﺳﭙﻮﻟﻴﺲ ﻛﻪ ﺑﻪ ﺗﺎﺯﮔﻰ ﻗﺮﺍﺭﺩﺍﺩﺵ ﺑﺎ ﺍﻳﻦ ﺑﺎﺷﮕﺎﻩ ﺗﻤﺎﻡ ﺷﺪﻩ ﺑﺎ ﻣﺴﺌﻮﻻﻥ ﺍﻳﻦ ﺑﺎﺷﮕﺎﻩ ﺑﺮﺍﻯ ﺗﻤﺪﻳﺪ ﻗــﺮﺍﺭﺩﺍﺩ ﺟﻠﺴــﻪ ﺍﻯ ﺑﺮﮔــﺰﺍﺭ ﻭ ﺩﺭ ﭘﺎﻳﺎﻥ ﺁﻥ ﺍﻋــﻼﻡ ﻛﺮﺩ ﻛﻪ ﺗﻤﺎﻳﻞ ﺩﺍﺭﺩ ﺩﺭ ﭘﺮﺳــﭙﻮﻟﻴﺲ ﺑﻤﺎﻧﺪ. ﻋﻠﻰ ﻋﻠﭙﻴﻮﺭ ﻛﻪ ﺑﻪ ﺗﺎﺯﮔﻰ ﻗﺮﺍﺭﺩﺍﺩﺵ ﺑﺎ ﺑﺎﺷــﮕﺎﻩ ﭘﺮﺳﭙﻮﻟﻴﺲ ﺑﻪ ﭘﺎﻳﺎﻥ ﺭﺳﻴﺪﻩ ﺍﺳﺖ ﺑﻌﺪ ﺍﺯ ﺟﻠﺴﻪ ﺑﺎ ﻣﺴﺌﻮﻻﻥ ﺍﻳﻦ ﺑﺎﺷﮕﺎﻩ ﺩﺭ ﺟﻤﻊ ﺧﺒﺮﻧﮕﺎﺭﺍﻥ ﺍﻇﻬﺎﺭ ﻛﺮﺩ: ﻣﺬﺍﻛﺮﻩ ﺍﻧﺠﺎﻡ ﺷــﺪ. ﺩﺭ ﺭﻭﺯﻫﺎﻯ ﺁﻳﻨﺪﻩ ﺑﺎﻳﺪ ﺩﺭﺑﺎﺭﻩ ﻧﻘﻄﻪ ﻧﻈﺮﺍﺕ ﺩﻳﮕﺮ ﻫﻢ ﺻﺤﺒﺖ ﺷﻮﺩ.ﺍﻭ ﺩﺭ ﭘﺎﺳــﺦ ﺑﻪ ﺍﻳﻦ ﭘﺮﺳــﺶ ﻛﻪ ﺁﻳﺎ ﺩﺭ ﭘﺮﺳــﭙﻮﻟﻴﺲ ﻣﺎﻧﺪﻧﻰ ﺍﺳــﺖ ﻳﺎ ﺧﻴﺮ ﻫﻢ، ﮔﻔﺖ: ﺍﮔﺮ ﺧﺪﺍ ﺑﺨﻮﺍﻫﺪ ﻭ ﺷﺮﺍﻳﻂ ﺧﻮﺏ ﺑﺎﺷﺪ ﻛﺠﺎ ﺑﻬﺘﺮ ﺍﺯ ﭘﺮﺳﭙﻮﻟﻴﺲ ﻭ ﻫﻮﺍﺩﺍﺭﺍﻧﺶ.ﻋﻠﻴﭙﻮﺭ ﺩﺭﺑﺎﺭﻩ ﺑﺤﺚ ﻟﮋﻳﻮﻧﺮ ﺷﺪﻧﺶ ﻫﻢ ﺗﻮﺿﻴﺢ ﺩﺍﺩ: ﻣﻦ ﺑﺎﺷﮕﺎﻩ ﭘﺮﺳــﭙﻮﻟﻴﺲ ﻭ ﻫﻮﺍﺩﺍﺭﺍﻧﺶ ﺭﺍ ﺩﻭﺳﺖ ﺩﺍﺭﻡ ﻛﻪ ﺧﻮﺩﻡ ﭘﻴﺶ ﻗﺪﻡ ﺷــﺪﻡ ﻭ ﺑﻪ ﺑﺎﺷــﮕﺎﻩ ﺁﻣﺪﻡ. ﺍﻳﻦ ﺍﻓﺘﺨﺎﺭ ﻣﻦ ﺍﺳﺖ ﻭ ﭘﻴﺮﺍﻫﻦ ﺩﻭﺳﺖ ﺩﺍﺷــﺘﻨﻰ ﭘﺮﺳﭙﻮﻟﻴﺲ ﺭﺍ ﻫﺮ ﻛﺴﻰ ﻧﻤﻰ ﺗﻮﺍﻧﺪ ﺑﭙﻮﺷــﺪ. ﻣﻦ ﻫﻢ ﺍﻳﻦ ﺍﻓﺘﺨﺎﺭ ﺭﺍ ﺩﺍﺷﺘﻢ ﻛﻪ ﻣﺮﺑﻴﺎﻥ، ﺑﺎﺯﻳﻜﻨﺎﻥ ﻭ ﻫﻮﺍﺩﺍﺭﺍﻥ ﭘﺸــﺘﻢ ﺑﻮﺩﻧﺪ. ﺍﻳﻨﺠﺎ ﺧﺎﻧﻪ ﺧﻮﺩﻡ ﺍﺳﺖ. ﺁﻣﺪﻡ ﻛﻪ ﺻﺤﺒﺖ ﻛﻨﻢ ﻭ ﺍﻥ ﺷﺎءﺍﷲ ﺷﺮﺍﻳﻂ ﺧﻮﺏ ﺑﺎﺷﺪ ﻭ ﺍﻓﺘﺨﺎﺭ ﺍﻳﻦ ﺭﺍ ﺩﺍﺷﺘﻪ ﺑﺎﺷﻢ ﻛﻪ ﭘﻴﺮﺍﻫﻦ ﭘﺮﺳﭙﻮﻟﻴﺲ ﺭﺍ ﺩﻭﺑﺎﺭﻩ ﺑﭙﻮﺷﻢ. ﺍﻭ ﺩﺭﺑﺎﺭﻩ ﺍﻳﻨﻜﻪ ﮔﻔﺘﻪ ﻣﻰ ﺷﻮﺩ ﺍﺯ ﺑﺎﺷﮕﺎﻩ ﺩﺭﺧﻮﺍﺳﺖﻣﻴﻠﻴﺎﺭﺩ ﺗﻮﻣﺎﻧﻰ ﺩﺍﺷــﺘﻪ ﻫﻢ ﺍﻇﻬﺎﺭ ﻛﺮﺩ: ﺑﻪ ﺍﻳﻨﻜﻪ ﺍﻳﻦ ﻣﻮﺿﻮﻉ ﺍﺯ ﻛﺠــﺎ ﻣﻄﺮﺡ ﺷــﺪﻩ ﻛﺎﺭﻯ ﻧﺪﺍﺭﻡ ﻭﻟﻰ ﺍﻳﻨﻜــﻪ ﻳﻚ ﺑﺎﺯﻳﻜﻦ ﺩﺭﺑﺎﺭﻩ ﺣﻖ ﻭ ﺣﻘــﻮﻕ ﻭ ﻧﻘﻄﻪ ﻧﻈﺮﺍﺗﺶ ﺻﺤﺒﺖ ﻛﻨﺪ ﻃﺒﻴﻌﻰ ﺍﺳــﺖ. ﻫﻤﺎﻥ ﻃﻮﺭ ﻛﻪ ﻣﺴﺌﻮﻻﻥ ﺑﺎﺷــﮕﺎﻩ ﺭﻗﻢ ﻣﻮﺭﺩ ﻧﻈﺮﺷﺎﻥ ﺭﺍ ﺑــﻪ ﺑﺎﺯﻳﻜﻨﺎﻥ ﻣﻰ ﮔﻮﻳﻨــﺪ، ﺁﻥ ﻫﺎ ﻫﻢ ﻣﺒﻠﻎ ﺩﺭﺧﻮﺍﺳــﺘﻰ ﺭﺍ ﺑﻪ ﺑﺎﺷــﮕﺎﻩ ﺍﻋــﻼﻡ ﻣﻰ ﻛﻨﻨﺪ. ﺩﻭ ﻃﺮﻑ ﺑﺎﻳــﺪ ﺻﺤﺒﺖ ﻛﻨﻨﺪ ﻭ ﺑﻪ ﺗﻮﺍﻓﻖ ﺑﺮﺳــﻨﺪ. ﺍﻥ ﺷــﺎءﺍﷲ ﻫﺮ ﺍﺗﻔﺎﻗﻰ ﺭﺥ ﻣﻰ ﺩﻫﺪ ﺑﻪ ﻧﻔﻊ ﭘﺮﺳﭙﻮﻟﻴﺲ ﺑﺎﺷﺪ. ﻋﻠﻴﭙﻮﺭ ﺩﺭ ﭘﺎﺳﺦ ﺑﻪ ﺍﻳﻦ ﭘﺮﺳﺶ ﻛﻪ ﺁﻳﺎ ﺍﮔﺮ ﺩﺭﺧﻮﺍﺳــﺘﺶ ﭘﺬﻳﺮﻓﺘﻪ ﻧﺸﻮﺩ، ﺩﺭ ﺗﻴﻢ ﺩﻳﮕﺮﻯ ﺩﺭ ﺍﻳﺮﺍﻥ ﺑﺎﺯﻯ ﻛﻨﺪ ﻫﻢ ﺑﻴﺎﻥ ﻛﺮﺩ: ﻣﻦ ﺩﻭﺳــﺖ ﺩﺍﺷــﺘﻢ ﻛﻪ ﺑﻪ ﺍﻳﻨﺠﺎ ﺁﻣﺪﻡ. ﻣﻦ ﺑﻪ ﺍﺣﺘﺮﺍﻡ ﻫﻮﺍﺩﺍﺭﺍﻥ ﭘﻴﺶ ﻗﺪﻡ ﺷــﺪﻡ ﻭ ﺑﻪ ﺑﺎﺷﮕﺎﻩ ﺁﻣﺪﻡ. ﺍﺻﻼ ﺍﻧﺘﻈﺎﺭﻯ ﻧﺪﺍﺷــﺘﻢ ﺑﺎ ﺍﻳﻨﻜﻪ ﻗﺮﺍﺭﺩﺍﺩﻡ ﺗﻤﺎﻡ ﺷﺪﻩ ﻛﺴﻰ ﺑﻪ ﻣــﻦ ﺯﻧﮓ ﺑﺰﻧﺪ. ﭘﺲ ﻭﻗﺘﻰ ﺁﻣﺪﻩ ﺍﻡ ﻳﻌﻨــﻰ ﺗﻤﺎﻳﻞ ﺩﺍﺭﻡ. ﺑﻘﻴﻪ ﭼﻴﺰﻫﺎ ﻫﻢ ﺑﻪ ﺷﺮﺍﻳﻂ ﺑﺮﻣﻰ ﮔﺮﺩﺩ. ﺑﺎﻳﺪ ﺑﺒﻴﻨﻴﻢ ﺷﺮﺍﻳﻂ ﭼﻄﻮﺭ ﻣﻰ ﺷﻮﺩ ﻛﻪ ﻃﻰ ﺍﻣﺸﺐ ﻭ ﻓﺮﺩﺍ ﺑﺘﻮﺍﻧﻴﻢ ﺻﺤﺒﺖ ﻫﺎﻯ ﺧﻮﺑﻰ ﺭﺩ ﻭ ﺑــﺪﻝ ﻛﻨﻴﻢ ﻭ ﺑﻬﺘﺮﻳﻦ ﺍﺗﻔﺎﻗﺎﺕ ﺑﺮﺍﻯ ﻫﻮﺍﺩﺍﺭﺍﻥ ﭘﺮﺳــﭙﻮﻟﻴﺲ ﺭﺥ ﺑﺪﻫﺪ ﭼﻮﻥ ﻻﻳﻘﺶ ﻫﺴﺘﻨﺪ ﻭ ﻫﻤﭽﻨﻴﻦ ﺑﺘﻮﺍﻧﻴﻢ ﺟﺎﻡ ﻫﺎﻯ ﺑﻴﺸﺘﺮﻯ ﺑﺎ ﻫﻢ ﺑﻪ ﺩﺳﺖ ﺑﻴﺎﻭﺭﻳﻢ. ﺍﻭ ﻛــﻪ ﺩﺭ ﻧﻴﻤﻪ ﻧﻬﺎﻳــﻰ ﺟﺎﻡ ﺣﺬﻓﻰ ﺑﺎ ﻧﻈﺮ ﺳــﺮﻣﺮﺑﻰ ﭘﺮﺳــﭙﻮﻟﻴﺲ ﻧﺘﻮﺍﻧﺴــﺖ ﭘﻨﺎﻟﺘﻰ ﺑﺰﻧﺪ ﻫﻢ ﮔﻔــﺖ: ﺑﺎﺯﻯ ﺗﻤﺎﻡ ﺷــﺪﻩ ﺍﺳــﺖ ﻭ ﺍﻻﻥ ﺩﺭ ﻳﻚ ﺭﻗﺎﺑﺖ ﺟﺪﻳﺪ ﺩﺭ ﻟﻴﮓ ﻗﻬﺮﻣﺎﻧﺎﻥ ﺁﺳــﻴﺎ ﻫﺴــﺘﻴﻢ. ﺻﺤﺒﺖ ﻛﺮﺩﻥ ﺩﺭﺑﺎﺭﻩ ﺍﻳﻦ ﻣﻮﺿﻮﻉ ﻓﺎﻳﺪﻩ ﺍﻯ ﺑﺮ ﻳﻚ ﻫﻢ . ﺩﻗﻴﻘﻪ ﺗﻼﺵ ﻛﺮﺩﻧﺪ120 ﻧــﺪﺍﺭﺩ. ﺑﺎﺯﻳﻜﻨﺎﻥ ﺩﺭﺟﻠﻮ ﺍﻓﺘﺎﺩﻳﻢ ﺍﻣﺎ ﺳﺮﻧﻮﺷــﺖ ﺑﺎﺯﻯ ﺁﻥ ﻃﻮﺭ ﺭﻗﻢ ﺧﻮﺭﺩ. ﭘﻨﺎﻟﺘﻰ ﺷﺎﻧﺴــﻰ ﺍﺳــﺖ ﻭ ﻃﻮﺭﻯ ﭘﻴﺶ ﺭﻓﺖ ﻛﻪ ﺍﺳﺘﻘﻼﻝ ﺑﺮﻧﺪﻩ ﺷﺪ. ﺍﻳﻦ ﭼﻴﺰﻯ ﺍﺯ ﺍﺭﺯﺵ ﻫﺎﻯ ﭘﺮﺳــﭙﻮﻟﻴﺲ ﻛﻢ ﻧﻤﻰ ﻛﻨﺪ. ﺩﺭ ﺍﻳﻦ ﺟﺎﻡ ﺑﻪ ﺩﺳﺖ ﺁﻭﺭﺩﻳﻢ. ﭼﻨﺪ ﺳﺎﻝﭼﻬﺮﻩ ﺗﻴﻢ ﻗﺮﻋﻪ ﻛﺸﻰ ﺷﺪ12 ﻟﻴﮓ ﻫﻨﺪﺑﺎﻝ ﻣﺮﺩﺍﻥ ﺑﺎﺗﻴﻢ ﺷﻬﻴﺪ ﺷﺎﻣﻠﻰ ﻛﺎﺯﺭﻭﻥ ﺩﺭ ﮔﺮﻭﻩ ﺍﻭﻝﻣﺮﺍﺳــﻢ ﻗﺮﻋﻪ ﻛﺸــﻰ ﻟﻴﮓ ﺑﺮﺗﺮ ﻫﻨﺪﺑﺎﻝ ﻣﺮﺩﺍﻥ ﺑﺎ ﺗﻴﻢ ﻭ ﺩﺭ ﺩﻭ ﮔﺮﻭﻩ ﺍﻧﺠﺎﻡ ﺷﺪ. ﺣﻀﻮﺭ ﻣﺮﺍﺳــﻢ ﻗﺮﻋﻪ ﻛﺸﻰ ﺳﻰ ﻭ ﺳــﻮﻣﻴﻦ ﺩﻭﺭﻩ ﻟﻴﮓ ﺑﺮﺗﺮ ﻫﻨﺪﺑــﺎﻝ ﺁﻗﺎﻳﺎﻥ ﺻﺒﺢ ﺭﻭﺯ ﭼﻬﺎﺭﺷــﻨﺒﻪ ﺑﺎ ﺣﻀﻮﺭ ﺭﺋﻴﺲ، ﺩﺑﻴﺮ، ﻧﺎﻳﺐ ﺭﺋﻴﺲ ﺁﻗﺎﻳﺎﻥ، ﺭﺋﻴﺲ ﻛﻤﻴﺘﻪ ﺩﺍﻭﺭﺍﻥ ﻭ ﻧﻤﺎﻳﻨﺪﮔﺎﻥ ﺑﺎﺷــﮕﺎﻩ ﻫﺎﻯ ﺣﺎﺿﺮ ﺑﻪ ﺻﻮﺭﺕ ﺣﻀﻮﺭﻯ ﻭ ﺑﺎ ﺭﻋﺎﻳﺖ ﭘﺮﻭﺗﻜﻞ ﻫﺎﻯ ﺑﻬﺪﺍﺷــﺘﻰ ﺩﺭ ﺳﺎﻟﻦ ﺍﺟﺘﻤﺎﻋﺎﺕ ﻓﺪﺭﺍﺳﻴﻮﻥ ﻫﻨﺪﺑﺎﻝ ﺑﺮﮔﺰﺍﺭﺷﺪ.ﺩﺭ ﺍﻳــﻦ ﺟﻠﺴــﻪ ﺍﺑﺘــﺪﺍ ﻋﻠﻴﺮﺿﺎ ﭘﺎﻛــﺪﻝ، ﺭﺋﻴﺲ ﻓﺪﺭﺍﺳــﻴﻮﻥ ﺑﺎ ﺍﺷﺎﺭﻩ ﺑﻪ ﺷﺮﺍﻳﻂ ﺳــﺨﺖ ﺍﻭﺿﺎﻉ ﻭﺭﺯﺵ ﺑﺎ ﺷــﻴﻮﻉ ﻛﺮﻭﻧــﺎ ﻭ ﺍﺧﺬ ﻣﺠــﻮﺯ ﺑﺮﮔﺰﺍﺭﻯ ﻟﻴــﮓ ﺑﺮﺗﺮ ﻫﻨﺪﺑﺎﻝ ﺍﻓﺰﻭﺩ: ﺟﻠﺴﺎﺕ ﻣﺘﻌﺪﺩﻯ ﺭﺍ ﺑﺎ ﻣﺴﺌﻮﻻﻥ ﻭﺯﺍﺭﺕ ﺑﻬﺪﺍﺷﺖ ﻭ ﺳﺘﺎﺩ ﻛﺮﻭﻧﺎ ﺩﺭ ﻭﺭﺯﺵ ﺩﺍﺷﺘﻢ ﻛﻪ ﺩﺭ ﻧﻬﺎﻳﺖ ﻣﻮﻓﻖ ﺑﻪ ﺍﺧﺬ ﻣﺠﻮﺯ ﺑﺮﮔﺰﺍﺭﻯ ﻟﻴﮓ ﺑﺮﺗﺮ ﻫﻨﺪﺑﺎﻝ ﺷﺪﻳﻢ.ﻫﻢ ﭼﻨﻴــﻦ ﻣﺮﺍﺩ ﻛﺮﻣــﻰ، ﺭﺋﻴﺲ ﺳــﺎﺯﻣﺎﻥ ﻟﻴﮓ ﻫﻨﺪﺑﺎﻝ ﺩﺭ ﻣﻮﺭﺩ ﻧﺤﻮﻩ ﺑﺮﮔﺰﺍﺭﻯ ﻟﻴﮓ ﻭ ﺻﻮﺭﺕ ﺟﻠﺴﻪ ﺗﻮﺿﻴﺤﺎﺕ ﻣﻔﺼﻠــﻰ ﺍﺭﺍﺋﻪ ﺩﺍﺩ. ﻫﻢ ﭼﻨﻴــﻦ ﻧﻤﺎﻳﻨﺪﮔﺎﻥ ﺑﺎﺷــﮕﺎﻩ ﻫﺎ ﻧﻘﻄﻪ ﻧﻈﺮﺍﺕ ﺧــﻮﺩ ﺭﺍ ﺩﺭ ﺭﺍﺑﻄﻪ ﺑﺎ ﺑﺮﮔﺰﺍﺭﻯ ﻟﻴﮓ ﺑﺮﺗﺮ ﺑﻪ ﺻﻮﺭﺕ ﻣﺘﻤﺮﻛﺰ ﺍﺭﺍﺋﻪ ﺩﺍﺩﻧﺪ. ﺗﻴﻢ ﻭ ﺩﺭ ﭘﺎﻳﺎﻥ ﻣﺮﺍﺳــﻢ ﻗﺮﻋﻪ ﻛﺸﻰ ﺑﺎ ﺣﻀﻮﺭ ﺗﻴﻤﻰ ﺍﻧﺠﺎﻡ ﺷــﺪ. ﺫﻭﺏ ﺁﻫﻦ ﺍﺻﻔﻬﺎﻥ، ﺩﺭ ﺩﻭ ﮔــﺮﻭﻩﻓﻮﻻﺩ ﻣﺒﺎﺭﻛﻪ ﺍﺻﻔﻬﺎﻥ، ﭘــﺎﺱ ﻧﺎﺟﺎ ﻗﻢ، ﻧﻴﺮﻭﻯ ﺯﻣﻴﻨﻰ ﺷﻬﻴﺪ ﺷــﺎﻣﻠﻰ ﻛﺎﺯﺭﻭﻥ، ﺯﺍﮔﺮﺱ ﺍﺳﻼﻡ ﺁﺑﺎﺩ ﻏﺮﺏ، ﻓﺮﺍﺯ ﺑﺎﻡ ﺧﺎﺋﻴﺰ ﺩﻫﺪﺷــﺖ، ﭘﺮﺳﭙﻮﻟﻴﺲ ﺑﻬﺒﻬﺎﻥ، ﺯﻏﺎﻝ ﺳﻨﮓ ﻃﺒﺲ، ﺳﺘﺎﺭﮔﺎﻥ ﺩﺷﺘﺴﺘﺎﻥ، ﻛﻴﻤﻴﺎ ﻛﺎﺷﺖ ﻛﺮﺩﺳﺘﺎﻥ، ﭘﺮﻭﺍﺯ ﻫﻮﺍﻧﻴﺮﻭﺯ ﻭ ﺻﻨﻌﺖ ﻣﺲ ﻛﺮﻣﺎﻥ ﺍﺳــﺎﻣﻰ ﺗﻴﻢ ﻫﺎﻯ ﺣﺎﺿﺮ ﺩﺭ ﻟﻴﮓ ﺑﺮﺗﺮ ﻣﺮﺩﺍﻥ ﺍﺳــﺖ. ﺍﻳــﻦ ﺗﻴﻢ ﻫﺎ ﺩﺭ ﺩﻭ ﮔﺮﻭﻩ ﺷﺶ ﺗﻴﻤﻰ ﺑﻪ ﺻﻮﺭﺕ ﺯﻳﺮ ﻗﺮﺍﺭ ﮔﺮﻓﺘﻨﺪ: ﺫﻭﺏ ﺁﻫﻦ - ﭘﺮﺳﭙﻮﻟﻴﺲ ﺑﻬﺒﻬﺎﻥ- : ﮔﺮﻭﻩ ﺍﻭﻝ ﺳــﺘﺎﺭﮔﺎﻥ - ﺯﺍﮔﺮﺱ ﺍﺳــﻼﻡ ﺁﺑﺎﺩ ﻏﺮﺏ- ﺍﺻﻔﻬﺎﻥ ﻧﻴﺮﻭﻯ ﺯﻣﻴﻨﻰ ﺷﻬﻴﺪ - ﭘﺎﺱ ﻧﺎﺟﺎ ﻗﻢ- ﺩﺷﺘﺴــﺘﺎﻥﺷﺎﻣﻠﻰ ﻛﺎﺯﺭﻭﻥ ﻛﻴﻤﻴــﺎ ﻛﺎﺷــﺖ ﻛﺮﺩﺳــﺘﺎﻥ - : ﮔــﺮﻭﻩ ﺩﻭﻡ ﻓﻮﻻﺩ ﻣﺒﺎﺭﻛﻪ ﺳــﭙﺎﻫﺎﻥ - ﺻﻨﻌــﺖ ﻣــﺲ ﻛﺮﻣﺎﻥ- ﻓﺮﺍﺯ- ﭘﺮﻭﺍﺯ ﻫﻮﺍﻧﻴــﺮﻭﺯ- ﺯﻏﺎﻝ ﺳــﻨﮓ ﻃﺒــﺲ-4ﺑﺎﻡ ﺧﺎﺋﻴﺰ ﺩﻫﺪﺷﺖﻓﺪﺭﺍﺳــﻴﻮﻥ ﻫﻨﺪﺑﺎﻝ ﺯﻣﺎﻥ ﺁﻏﺎﺯ ﻣﺴــﺎﺑﻘﺎﺕ ﻟﻴﮓ ﺷــﻬﺮﻳﻮﺭ ﺍﻋﻼﻡ ﻛــﺮﺩﻩ ﺑﻮﺩ، ﺩﻳﺮﻭﺯ ﺑﺮﺗــﺮ ﻣﺮﺩﺍﻥ ﺭﺍﺳــﺘﺎﺩ ﻣﻘﺎﺑﻠﻪ ﺑﺎ ﻛﺮﻭﻧﺎ ﺩﺭ ﻭﺭﺯﺵ ﻣﺠﻮﺯ ﻻﺯﻡ ﺑﺮﺍﻯ ﺁﻏﺎﺯ ﻟﻴﮓ ﺑﺮﺗﺮ ﺭﺍ ﺻﺎﺩﺭ ﻛﺮﺩ ﻭ ﺑﺎﻳﺪ ﺩﻳﺪ ﻓﺪﺭﺍﺳﻴﻮﻥ ﺩﺭ ﻣﻮﻋﺪ ﻣﻘﺮﺭ ﻣﺴﺎﺑﻘﺎﺕ ﺭﺍ ﺁﻏﺎﺯ ﺧﻮﺍﻫﺪ ﻛﺮﺩ. ﻓﻴﻨﺎﻝ ﺟﺎﻡ ﺣﺬﻓﻰ ﺑﻴﻦ ﺗﻴﻢ ﻫﺎﻯ ﻓﻮﺗﺒﺎﻝ ﺍﺳﺘﻘﻼﻝ ﺩﺭ ﻭﺭﺯﺷــﮕﺎﻩ ﺧﺎﻟﻰ ﺍﺯ : ﻭ ﺗﺮﺍﻛﺘﻮﺭ ﺍﻣﺮﻭﺯ ﺳــﺎﻋﺖﺗﻤﺎﺷﺎﮔﺮ ﺍﻣﺎﻡ ﺭﺿﺎ )ﻉ( ﻣﺸﻬﺪ ﺑﺮﮔﺰﺍﺭ ﻭ ﭼﻬﺮﻩ ﻗﻬﺮﻣﺎﻥ ﺍﻳﻦ ﺭﻗﺎﺑﺖ ﻫﺎ ﻣﺸﺨﺺ ﻣﻰ ﺷﻮﺩ.ﺗﻴﻢ ﻫﺎﻯ ﺍﺳــﺘﻘﻼﻝ ﻭ ﺗﺮﺍﻛﺘﻮﺭ ﺩﺭ ﺷﺮﺍﻳﻂ ﻣﺘﻔﺎﻭﺗﻰ ﺍﻣﺮﻭﺯ ﺑﺎ ﻳﻜﺪﻳﮕﺮ ﺑﺎﺯﻯ ﻣﻰ ﻛﻨﻨﺪ ﺍﻣﺎ ﻫﺮ ﺩﻭ ﺗﻴﻢ ﺑﻪ ﺷﺪﺕ ﺑــﺮﺍﻯ ﻓﺮﺍﺭ ﺍﺯ ﺑﺤﺮﺍﻥ ﺩﻭ ﺳــﻪ ﻓﺼﻞ ﺍﺧﻴــﺮ ﺑﻪ ﻓﺘﺢ ﺟﺎﻡ ﻧﻴﺎﺯ ﻣﺒﺮﻡ ﺩﺍﺭﻧﺪ. ﺑﺎﺯﻳﻜﻨﺎﻥ ﺍﺳــﺘﻘﻼﻝ ﺑﻌﺪ ﺍﺯ ﭘﻴﺮﻭﺯﻯ ﺩﺭ ﺩﺭﺑــﻰ ﭘﺎﻳﺘﺨﺖ ﻭ ﺻﻌﻮﺩ ﺑﻪ ﻣﺮﺣﻠــﻪ ﻓﻴﻨﺎﻝ ﺟﺎﻡ ﺣﺬﻓﻰ ﻓﻘﻂ ﭼﻨﺪ ﺩﻗﻴﻘﻪ ﺧﻮﺷــﺤﺎﻟﻰ ﻛﺮﺩﻧﺪ ﻭ ﻓﺮﻫﺎﺩ ﻣﺠﻴﺪﻯ ﺑﺎ ﺍﺳﺘﻌﻔﺎﻳﺶ ﺩﺭ ﺍﻳﻨﺴﺘﺎﮔﺮﺍﻡ ﻫﻤﻪ ﺁﺑﻰ ﭘﻮﺷﺎﻥ ﭘﺎﻳﺘﺨﺖ ﺭﺍ ﺩﺭ ﺷــﻮﻙ ﻓﺮﻭ ﺑﺮﺩ. ﺍﻟﺒﺘﻪ ﻓﺮﻫﺎﺩ ﻣﺠﻴﺪﻯ ﺑﺎ ﻭﺳﺎﻃﺖ ﻣﺠﻴــﺪ ﻧﺎﻣﺠﻮ ﻣﻄﻠــﻖ ﻭ ﺑﺮﺧﻰ ﺍﺯ ﺑﺎﺯﻳﻜﻨــﺎﻥ ﺩﻭﺑﺎﺭﻩ ﺑﻪ ﺗﻤﺮﻳﻨﺎﺕ ﺍﺳــﺘﻘﻼﻝ ﺑﺎﺯﮔﺸــﺖ ﺗﺎ ﺩﺭ ﻓﻴﻨﺎﻝ ﺟﺎﻡ ﺣﺬﻓﻰ ﺭﻭﻯ ﻧﻴﻤﻜﺖ ﻓﻨﻰ ﺗﻴﻢ ﺧﻮﺩ ﺑﻨﺸــﻴﻨﺪ. ﻫﻤﭽﻨﻴﻦ ﺟﺪﺍﻝ ﺳﻌﺎﺩﺗﻤﻨﺪ ﻭ ﻣﺠﻴﺪﻯ ﺍﺩﺍﻣﻪ ﺩﺍﺭﺩ ﻭ ﻫﻴﭻ ﻛﺪﺍﻡ ﺍﺯ ﻣﻮﺍﺿﻊ ﺧﻮﺩ ﻛﻮﺗﺎﻩ ﻧﻤﻰ ﺁﻳﻨﺪ ﻭ ﺷــﺎﻳﺪ ﻫﻤﻴﻦ ﺍﺧﺘﻼﻓﺎﺕ ﺑﺮ ﺭﻭﻯ ﺭﻭﺣﻴﻪ ﺑﺎﺯﻳﻜﻨﺎﻥ ﺍﺳــﺘﻘﻼﻝ ﺩﺭ ﺑﺎﺯﻯ ﻓﻴﻨﺎﻝ ﺟﺎﻡ ﺣﺬﻓﻰ ﺗﺎﺛﻴﺮﮔﺬﺍﺭ ﺑﺎﺷــﺪ. ﻣﺠﻴﺪﻯ ﺑﺎﻳﺪ ﺩﺭ ﺭﻭﺯ ﻫﺎﻯ ﺑﺎﻗﻰ ﻣﺎﻧﺪﻩ ﺑﻪ ﻓﻴﻨﺎﻝ ﺟــﺎﻡ ﺣﺬﻓﻰ ﺑﻪ ﺑﺎﺯﻳﻜﻨﺎﻥ ﺧــﻮﺩ ﺭﻭﺣﻴﻪ ﻻﺯﻡ ﺭﺍ ﺑﺪﻫــﺪ ﺗﺎ ﺁﻥ ﻫــﺎ ﺑﺎ ﺁﻣﺎﺩﮔﻰ ﻛﺎﻣﻞ ﺑــﻪ ﻣﺼﺎﻑ ﺣﺮﻳﻒ ﺗﺒﺮﻳﺰﻯ ﺧــﻮﺩ ﺑﺮﻭﻧﺪ. ﺗﺮﺍﻛﺘــﻮﺭ ﺑﺎ ﭘﻴــﺮﻭﺯﻯ ﺑﺮﺍﺑﺮ ﻧﻔﺖ ﻣﺴــﺠﺪ ﺳــﻠﻴﻤﺎﻥ ﺑﻪ ﻓﻴﻨﺎﻝ ﺟﺎﻡ ﺣﺬﻓﻰ ﺻﻌﻮﺩ ﻛﺮﺩ ﻭ ﺳــﻬﻤﻴﻪ ﺁﺳــﻴﺎﻳﻰ ﺭﺍ ﺑﻪ ﺩﺳــﺖ ﺁﻭﺭﺩ. ﺍﻳﻦ ﺗﻴﻢ ﺗﺒﺮﻳﺰﻯ ﺑــﻪ ﺍﻳﻦ ﻣﻮﺿــﻮﻉ ﺍﻛﺘﻔﺎ ﻧﻜﺮﺩﻩ ﻭ ﺑﻪ ﺩﻧﺒــﺎﻝ ﻗﻬﺮﻣﺎﻧﻰ ﺩﺭ ﺍﻳﻦ ﺭﻗﺎﺑﺖ ﻫﺎ ﺍﺳﺖ، ﺍﻣﺎ ﻛﺎﺭ ﺳﺨﺘﻰ ﺑﺮﺍﺑﺮ ﺍﺳﺘﻘﻼﻝ ﺩﺍﺭﺩ.ﺳﺮﺧﭙﻮﺷــﺎﻥ ﺗﺒﺮﻳﺰﻯ ﻫﻤﺎﻧﻨﺪ ﺣﺮﻳﻒ ﺧﻮﺩ ﺑﺎ ﻣﺴــﺎﺋﻞ ﺣﺎﺷﻴﻪ ﺍﻯ ﻣﻮﺍﺟﻪ ﻫﺴﺘﻨﺪ ﻭ ﺭﺷﻴﺪ ﻣﻈﺎﻫﺮﻯ ﺩﺭﻭﺍﺯﻩ ﺑﺎﻥ ﺍﻳــﻦ ﺗﻴﻢ ﺗﺒﺮﻳﺰﻯ ﻗﺮﺍﺭﺩﺍﺩﺵ ﺭﺍ ﻳﻚ ﻃﺮﻓﻪ ﻓﺴــﺦ ﻛﺮﺩ، ﺍﻣﺎ ﻓﺪﺭﺍﺳــﻴﻮﻥ ﻓﻮﺗﺒﺎﻝ ﻓﺴﺦ ﻗﺮﺍﺭﺩﺍﺩ ﺍﻳﻦ ﺩﺭﻭﺍﺯﻩ ﺑﺎﻥ ﺭﺍ ﺑﺎﻃﻞ ﻛﺮﺩ. ﻃﺒﻖ ﺍﻋﻼﻡ ﺳــﺎﻛﺖ، ﺭﺷﻴﺪ ﻣﻈﺎﻫﺮﻯ ﺩﺭﻭﺍﺯﻩ ﺑــﺎﻥ ﺗﺮﺍﻛﺘﻮﺭ ﺩﺭ ﺗﺮﻛﻴﺐ ﺍﺻﻠﻰ ﺍﻳﻦ ﺗﻴــﻢ ﺗﺒﺮﻳﺰﻯ ﺑﺮﺍﺑﺮ ﺍﺳــﺘﻘﻼﻝ ﺣﻀﻮﺭ ﻧﺪﺍﺭﺩ ﻭ ﻣﺤﻤﺪﺭﺿﺎ ﺍﺧﺒﺎﺭﻯ ﺍﺯ ﺩﺭﻭﺍﺯﻩ ﺳﺮﺧﭙﻮﺷﺎﻥ ﺗﺒﺮﻳﺰﻯ ﺍﻣﺮﻭﺯ ﻣﺤﺎﻓﻈﺖ ﻣﻰ ﻛﻨﺪ. ﺍﺧﺒﺎﺭﻯ، ﺑﺮﺍﺑﺮ ﺩﻳﺎﺑﺎﺗــﻪ ﻭ ﻗﺎﻳﺪﻯ، ﺯﻭﺝ ﺧﻂ ﺣﻤﻠﻪ ﺍﺳــﺘﻘﻼﻝ ﺩﺭ ﻓﻴﻨﺎﻝ ﺟﺎﻡ ﺣﺬﻓﻰ ﻛﺎﺭ ﺳﺨﺘﻰ ﭘﻴﺶ ﺭﻭ ﺩﺍﺭﺩ ﻭ ﺑﺎﻳﺪ ﺩﻳﺪ ﻣﻰ ﺗﻮﺍﻧﺪ ﻗﺎﺑﻠﻴﺖ ﻭ ﺗﻮﺍﻧﺎﻳﻰ ﺧﻮﺩ ﺭﺍ ﺑﻪ ﻛﺎﺩﺭ ﻓﻨﻰ ﺗﺮﺍﻛﺘﻮﺭ ﺛﺎﺑﺖ ﻛﻨﺪ ﻳﺎ ﺧﻴﺮ.ﻋــﻼﻭﻩ ﺑﺮ ﺍﻳﻦ ﻣﺤﺮﻭﻣﻴﺖ ﺭﺿﺎ ﺍﺳــﺪﻯ ﺑﻪ ﺩﻏﺪﻏﻪ ﺍﺻﻠﻰ ﺍﻟﻬﺎﻣﻰ ﺗﺒﺪﻳﻞ ﺷــﺪﻩ ﺍﺳــﺖ ﻭ ﺑﻪ ﻧﻈﺮ ﻣﻰ ﺭﺳــﺪ ﺍﻳﻤﺎﻧﻰ ﺟــﺎﻯ ﺧﺎﻟﻰ ﺍﻳﻦ ﺑﺎﺯﻳﻜﻦ ﺭﺍ ﺩﺭ ﺯﻣﻴﻦ ﻣﺴــﺎﺑﻘﻪ ﭘﺮ ﻛﻨــﺪ. ﺍﻳﻤﺎﻧﻰ ﺑﺎﻳــﺪ ﻣﺎﻧﻊ ﺑﺎﺯﻯ ﺳــﺎﺯﻯ ﻫﺎﻓﺒﻚ ﻫﺎﻯ ﺧﻼﻕ ﺍﺳــﺘﻘﻼﻝ ﺩﺭ ﻣﻴﺎﻧﻪ ﺯﻣﻴﻦ ﺷــﻮﺩ. ﺍﺷﻜﺎﻥ ﺩژﺍﮔﻪ، ﻣﺴﻌﻮﺩ ﺷــﺠﺎﻋﻰ ﻭ ﺍﺣﺴــﺎﻥ ﺣﺎﺝ ﺻﻔﻰ، ﻛﺎﭘﻴﺘﺎﻥ ﻫﺎﻯ ﻣﻠﻰ ﭘﻮﺵ ﺗﺮﺍﻛﺘﻮﺭ ﻣﻰ ﺩﺍﻧﻨﺪ ﻛﻪ ﻫﻤﻪ ﻧﮕﺎﻩ ﻫﺎ ﺑﻪ ﺳــﻤﺖ ﺁﻥ ﻫﺎ ﻣﻌﻄﻮﻑ ﺍﺳﺖ ﺗﺎ ﺑﺘﻮﺍﻧﻨﺪ ﺑﺎ ﺗﺠﺮﺑﻪ ﺑﺎﻻﻯ ﺧﻮﺩ ﮔﺮﻩ ﮔﺸﺎﻯ ﺳﺮﺧﭙﻮﺷﺎﻥ ﺗﺒﺮﻳﺰﻯ ﺩﺭ ﺑﺎﺯﻯ ﻓﻴﻨﺎﻝ ﺟﺎﻡ ﺣﺬﻓﻰ ﺑﺎﺷــﻨﺪ. ﺟﺪﺍﻝ ﻓﺮﻫﺎﺩ ﻣﺠﻴﺪﻯ ﻭ ﺳﺎﻛﺖ ﺍﻟﻬﺎﻣﻰ ﺩﺭ ﺍﻳﻦ ﺑﺎﺯﻯ ﺟﺬﺍﺏ ﻭ ﺩﻳﺪﻧﻰ ﺧﻮﺍﻫﺪ ﺑﻮﺩ ﻭ ﻧﺘﻴﺠﻪ ﺍﻳﻦ ﺑﺎﺯﻯ ﺩﺭ ﻣﺮﺑﻰ ﺗﺎﺛﻴﺮﮔﺬﺍﺭ ﺍﺳﺖ. ﺍﻟﺒﺘﻪ ﻣﺠﻴﺪﻯ ﺳﺮﻧﻮﺷــﺖ ﺍﻳﻦﺑﻴــﺎﻥ ﻛﺮﺩﻩ ﺩﺭ ﺻﻮﺭﺗﻰ ﻛﻪ ﺗﻴﻤﺶ ﻗﻬﺮﻣﺎﻥ ﺟﺎﻡ ﺣﺬﻓﻰ ﺷﻮﺩ ﺑﺎﺯ ﻫﻢ ﺩﺭ ﺍﻳﻦ ﺗﻴﻢ ﻧﻤﻰ ﻣﺎﻧﺪ ﻭ ﻣﺪﻳﺮﺍﻥ ﺍﺳﺘﻘﻼﻝ ﺑﻪ ﺩﻧﺒﺎﻝ ﺟﺎﻧﺸﻴﻨﻰ ﺑﺮﺍﻯ ﺍﻭ ﺑﺎﺷﻨﺪ.ﺳــﻴﺎﻭﺵ ﻳﺰﺩﺍﻧﻰ ﺑﻪ ﻋﻠﺖ ﻣﺼﺪﻭﻣﻴــﺖ ﻧﻤﻰ ﺗﻮﺍﻧﺪ ﺗﻴﻢ ﺍﺳــﺘﻘﻼﻝ ﺭﺍ ﺩﺭ ﻓﻴﻨﺎﻝ ﺟــﺎﻡ ﺣﺬﻓﻰ ﻫﻤﺮﺍﻫﻰ ﻛﻨﺪ. ﺭﺷﻴﺪ ﻣﻈﺎﻫﺮﻯ، ﺭﺿﺎ ﺍﺳﺪﻯ ﻭ ﺭﺿﺎ ﺷﻜﺎﺭﻯ ﻧﻴﺰ ﻏﺎﻳﺒﺎﻥ ﺗﺮﺍﻛﺘﻮﺭ ﺩﺭ ﺍﻳﻦ ﺑﺎﺯﻯ ﻫﺴﺘﻨﺪ.*ﻣﺴـﻴﺮ ﺭﺍﻩ ﻳﺎﺑﻰ ﺍﺳﺘﻘﻼﻝ ﻭ ﺗﺮﺍﻛﺘﻮﺭ ﺑﻪ ﻓﻴﻨﺎﻝ ﺟﺎﻡ ﺣﺬﻓﻰﺗﻴــﻢ ﻓﻮﺗﺒﺎﻝ ﺍﺳــﺘﻘﻼﻝ ﺑﺎ ﻋﺒﻮﺭ ﺍﺯ ﺳــﺪ ﺗﻴﻢ ﻫﺎﻯ ﻓﻮﺗﺒﺎﻝ ﮔﻞ ﺭﻳﺤﺎﻥ ﺍﻟﺒﺮﺯ، ﻓﺠﺮﺷــﻬﻴﺪ ﺳﭙﺎﺳﻰ، ﺳﭙﺎﻫﺎﻥ ﻭ ﭘﺮﺳــﭙﻮﻟﻴﺲ ﺑﻪ ﻣﺮﺣﻠﻪ ﻓﻴﻨﺎﻝ ﺟﺎﻡ ﺣﺬﻓﻰ ﺭﺍﻩ ﻳﺎﻓﺖ. ﺗﺮﺍﻛﺘﻮﺭ ﻧﻴﺰ ﺑــﺎ ﭘﻴﺮﻭﺯﻯ ﺑﺮﺍﺑﺮ ﭘﺎﺱ، ﻧــﻮﺩ ﺍﺭﻭﻣﻴﻪ، ﻣﺲ ﻛﺮﻣﺎﻥ ﻭ ﻧﻔﺖ ﻣﺴﺠﺪ ﺳﻠﻴﻤﺎﻥ ﻓﻴﻨﺎﻟﻴﺴﺖ ﺷﺪ. ﻧﺎﻳﺐ ﻗﻬﺮﻣﺎﻧــﻰ ﻭ7 ﺁﺑﻰ ﭘﻮﺷــﺎﻥ ﭘﺎﻳﺘﺨﺖ ﺑــﺎﻗﻬﺮﻣﺎﻧﻰ ﭘﺮﺍﻓﺘﺨﺎﺭﺗﺮﻳﻦ ﺗﻴﻢ ﺩﺭ ﺟﺎﻡ ﺣﺬﻓﻰ ﻫﺴــﺘﻨﺪ ﻭ ﺳﺮﺧﭙﻮﺷﺎﻥ ﺗﺒﺮﻳﺰﻯ ﻫﻢ ﻳﻚ ﻗﻬﺮﻣﺎﻧﻰ ﺩﺭ ﺍﻳﻦ ﺭﻗﺎﺑﺖ ﻫﺎ ﺩﺍﺭﻧﺪ.ﺍﺳﺘﻘﻼﻟﻰ ﻫﺎ ﺑﻪ ﺩﻧﺒﺎﻝ ﻫﺸﺘﻤﻴﻦ ﻗﻬﺮﻣﺎﻧﻰ ﺧﻮﺩ ﺩﺭ ﺟﺎﻡ ﺣﺬﻓﻰ ﻫﺴﺘﻨﺪ ﻭ ﺗﺮﺍﻛﺘﻮﺭﻯ ﻫﺎ ﻫﻢ ﻣﻰ ﺧﻮﺍﻫﻨﺪ ﺑﻌﺪ ﺳــﺎﻝ ﺩﻭﻣﻴــﻦ ﻗﻬﺮﻣﺎﻧﻰ ﺧــﻮﺩ ﺭﺍ ﺩﺭ ﺍﻳﻦ ﺭﻗﺎﺑﺖ ﻫﺎ ﺍﺯﺑﻪ ﺩﺳــﺖ ﺁﻭﺭﻧﺪ. ﻣﻮﻋﻮﺩ ﺑﻨﻴﺎﺩﻯ ﻓﺮ ﻗﻀﺎﻭﺕ ﻓﻴﻨﺎﻝ ﺟﺎﻡ ﺣﺬﻓﻰ ﻓﻮﺗﺒﺎﻝ ﺭﺍ ﺑﺮﻋﻬﺪﻩ ﺩﺍﺭﺩ.*ﭘﻴﺶ ﺑﻪ ﺳﻮﻯ ﻋﺪﺩ ﻫﺸﺖ ﻓﻴﻨﺎﻝ ﻗﺒﻠﻰ ﺧﻮﺩ ﺩﺭ ﺟﺎﻡ ﺣﺬﻓﻰ ﺍﺳﺘﻘﻼﻝ ﺩﺭﻫﻔﺖ ﺑﺎﺭ ﺑﻪ ﺑﺮﺗﺮﻯ ﺭﺳــﻴﺪﻩ ﻭ ﭼﻬﺎﺭ ﺑﺎﺭ ﺷﻜﺴﺖ ﺧﻮﺭﺩﻩ ﺍﺳﺖ.ﭘﻴﺶ ﺍﺯ ﺍﻳﻦ ﺍﺳﺘﻘﻼﻝ ﻫﻔﺖ ﺑﺎﺭ ﻋﻨﻮﺍﻥ ﻗﻬﺮﻣﺎﻧﻰ ﺭﺍ ﺑﻪ ﺩﺳﺖ ﺁﻭﺭﺩﻩ ﻭ ﺭﻗﻴﺒﺶ ﺗﻨﻬﺎ ﻳﻚ ﺑﺎﺭ ﻣﻮﻓﻖ ﺑﻪ ﭘﻴﺮﻭﺯﻯ ﺷﺪﻩ ﺍﺳﺖ. ﺩﺭ ﺍﺩﺍﻣﻪ ﻣﺮﻭﺭﻯ ﺑﺮ ﻓﻴﻨﺎﻝ ﻫﺎﻯ ﺍﺳﺘﻘﻼﻝ ﺩﺭ ﺍﺩﻭﺍﺭ ﻣﺨﺘﻠﻒ ﺟﺎﻡ ﺣﺬﻓﻰ ﺧﻮﺍﻫﻴﻢ ﺩﺍﺷﺖ. ﻓﻴﻨﺎﻝ ﭘﻴﺸــﻴﻦ ﺧــﻮﺩ ﺑﻪ ﻫﻔﺖ ﺍﺳــﺘﻘﻼﻝ ﺩﺭﭘﻴﺮﻭﺯﻯ ﻭ ﭼﻬﺎﺭ ﺷﻜﺴــﺖ ﺩﺳــﺖ ﭘﻴﺪﺍ ﻛﺮﺩﻩ ﺍﺳﺖ. ﺳﻪ ﺑﺎﺭ ﺑﺎﺯﻯ ﻫﺎ ﺑﻪ ﺿﺮﺑﺎﺕ ﭘﻨﺎﻟﺘﻰ ﻛﺸــﻴﺪﻩ ﺷﺪﻩ ﻛﻪ ﺣﺎﺻﻞ ﺁﻥ ﺩﻭ ﺑﺎﺧﺖ ﻭ ﻳﻚ ﺑﺮﺩ ﺑﻮﺩﻩ ﺍﺳﺖ. ﭼﻬﺎﺭ ﺗﺎ ﺍﺯ ﻓﻴﻨﺎﻝ ﻫﺎ ﺑــﻪ ﺻﻮﺭﺕ ﺭﻓﺖ ﻭ ﺑﺮﮔﺸــﺖ ﺑﻪ ﺍﻧﺠﺎﻡ ﺭﺳــﻴﺪﻩ ﻭ ﻫﻔﺖ ﺑﺎﺯﻯ ﺗﻚ ﻣﺴﺎﺑﻘﻪ ﺑﻮﺩﻩ ﺍﺳــﺖ. ﺍﺳﺘﻘﻼﻝ ﺩﺭ ﻓﻴﻨﺎﻝ ﻫﺎﻯ ﺭﻓﺖ ﻭ ﺑﺮﮔﺸــﺘﻰ ﻋﻤﻠﻜﺮﺩ ﺑﻬﺘﺮﻯ ﺩﺍﺷﺘﻪ ﻭ ﺗﻨﻬﺎ ﻳﻚ ﺑﺎﺭ ﺷﻜﺴــﺖ ﺧﻮﺭﺩﻩ ﺍﻣﺎ ﺩﺭ ﺑﺎﺯﻯ ﻫﺎﻯ ﺗﻚ ﻣﺴﺎﺑﻘﻪ ﺍﻯ ﭼﻬﺎﺭ ﭘﻴﺮﻭﺯﻯ ﻭ ﺳﻪ ﺷﻜﺴــﺖ ﺑﻪ ﺩﺳﺖ ﺁﻣﺪﻩ ﺍﺳﺖ. ﺁﺑﻰ ﻫﺎﻯ ﮔﻞ ﮔﻞ ﺯﺩﻩ ﻭ22 ﭘﺎﻳﺘﺨﺖ ﺗﺎ ﺑﻪ ﺍﻳﻨﺠﺎ ﺩﺭ ﻓﻴﻨﺎﻝ ﻫﺎ ﺩﻳﺪﺍﺭ ﺑﺮﮔﺰﺍﺭ ﺷﺪﻩ ﺗﻨﻬﺎ15 ﺧﻮﺭﺩﻩ ﺍﺳﺖ. ﺩﺭ ﻣﺠﻤﻮﻉﻛﻠﻴﻦ ﺷﻴﺖ ﺑﻪ ﺛﺒﺖ ﺭﺳﻴﺪﻩ ﺍﺳﺖ.ﺩﺭ ﺍﺩﺍﻣﻪ ﻧﮕﺎﻫﻰ ﺑﻪ ﻓﻴﻨﺎﻝ ﻫﺎﻯ ﺍﺳــﺘﻘﻼﻝ ﺧﻮﺍﻫﻴﻢ ﺍﻧﺪﺍﺧﺖ:ﺻﻔﺮ ﻫﻤﺎ- : ﺍﺳﺘﻘﻼﻝ1357(-)ﺻﻔﺮ ﻣﻠﻮﺍﻥ-: ﺍﺳﺘﻘﻼﻝ ﺻﻔﺮ1370 ﺍﺳــﺘﻘﻼﻝ/ ﺍﺳﺘﻘﻼﻝ3-: ﺑﺮﻕ ﺷــﻴﺮﺍﺯ ﻳﻚ1375ﺻﻔﺮ ﺑﺮﻕ ﺷﻴﺮﺍﺯ-2ﻳﻚ ﺍﺳﺘﻘﻼﻝ- : ﭘﺮﺳﭙﻮﻟﻴﺲ1378ﻳﻚ ﺑﻬﻤﻦ ﻛﺮﺝ- : ﺍﺳﺘﻘﻼﻝ1379 / ﺍﺳــﺘﻘﻼﻝ2-: ﻓﺠﺮﺳﭙﺎﺳــﻰ ﺷــﻴﺮﺍﺯ ﻳﻚ1381 ﻓﺠﺮﺳﭙﺎﺳﻰ ﺷﻴﺮﺍﺯ2- ﺍﺳﺘﻘﻼﻝ - ﺍﺳﺘﻘﻼﻝ/ ﺍﺳﺘﻘﻼﻝ ﺻﻔﺮ2- : ﺳﭙﺎﻫﺎﻥ1383ﺳﭙﺎﻫﺎﻥﺻﻔﺮ ﺍﺳﺘﻘﻼﻝ/ ﺍﺳﺘﻘﻼﻝ -: ﭘﮕﺎﻩ ﮔﻴﻼﻥ ﻳﻚ1387ﺻﻔﺮ ﭘﮕﺎﻩ ﮔﻴﻼﻥ-(-)ﺻﻔﺮ ﺷﺎﻫﻴﻦ ﺑﻮﺷﻬﺮ-: ﺍﺳﺘﻘﻼﻝ ﺻﻔﺮ1390 ﻳــﻚ-ﻳﻚ: ﺫﻭﺏ ﺁﻫــﻦ ﺍﺻﻔﻬــﺎﻥ (-)ﺍﺳﺘﻘﻼﻝﺻﻔﺮ ﺧﻮﻧﻪ ﺑﻪ ﺧﻮﻧﻪ ﺑﺎﺑﻞ-: ﺍﺳﺘﻘﻼﻝ ﻳﻚ1397 ﺳﺘﺎﺭﻩ ﺧﻮﺩ ﺗﻤﺪﻳﺪ ﻣﻰ ﻛﻨﺪ4 ﺍﺳﺘﻘﻼﻝ ﺑﺎﻛﺮﻳﻤﻰ ﻭ ﺗﺒﺮﻳﺰﻯ ﺟﺪﺍ ﻣﻰ ﺷﻮﻧﺪ؟ ﺑﺎﺯﻳﻜﻦ ﺑﺎﺷــﮕﺎﻩ ﺍﺳــﺘﻘﻼﻝ ﺍﻋﻼﻡ ﻛﺮﺩ ﻛﻪ ﻗــﺮﺍﺭﺩﺍﺩﺗﺎﺛﻴﺮﮔﺬﺍﺭ ﺧﻮﺩ ﺭﺍ ﺑﺮﺍﻯ ﻓﺼﻞ ﺑﻌﺪ ﺗﻤﺪﻳﺪ ﺧﻮﺍﻫﺪ ﻛﺮﺩ. ﺳﺘﺎﺭﻩ ﺑﺎﺷﮕﺎﻩ ﺍﺳﺘﻘﻼﻝ ﺍﻋﻼﻡ ﻛﺮﺩ ﺑﻪ ﺯﻭﺩﻯ ﻗﺮﺍﺭﺩﺍﺩﺧﻮﺩ ﻳﻌﻨﻰ ﻋﻠﻰ ﻛﺮﻳﻤﻰ، ﻓﺮﺷــﻴﺪ ﺑﺎﻗﺮﻯ، ﻣﺤﻤﺪ ﺩﺍﻧﺸــﮕﺮ ﻭ ﻓﺮﺷﻴﺪ ﺍﺳﻤﺎﻋﻴﻠﻰ ﺭﺍ ﻛﻪ ﻗﺮﺍﺭﺩﺍﺩﺷﺎﻥ ﺩﺭ ﭘﺎﻳﺎﻥ ﻓﺼﻞ ﺑﻪ ﺍﺗﻤﺎﻡ ﻣﻰ ﺭﺳــﺪ ﺗﻤﺪﻳﺪ ﺧﻮﺍﻫــﺪ ﻛﺮﺩ. ﺑﺎﺗﻮﺟﻪ ﺑﻪ ﺣﻀــﻮﺭ ﺁﺑﻰ ﻫﺎ ﺩﺭ ﻓﻴﻨــﺎﻝ ﺟﺎﻡ ﺣﺬﻓﻰ، ﺍﻳﻦ ﺗﻴﻢ ﻫﻨﻮﺯ ﺑﻪ ﻃﻮﺭ ﺭﺳــﻤﻰ ﻛﺎﺭ ﺧﻮﺩ ﺭﺍ ﺩﺭ ﭘﻨﺠــﺮﻩ ﻧﻘــﻞ ﻭ ﺍﻧﺘﻘﺎﻻﺕ ﺁﻏﺎﺯ ﻧﻜــﺮﺩﻩ ﻭ ﺗﻨﻬﺎ ﻧﺎﻣﻪ ﺍﻯ ﺭﺍ ﺑﻪ ﺑﺎﺷﮕﺎﻩ ﭘﻴﻜﺎﻥ ﺑﺮﺍﻯ ﺟﺬﺏ ﺳﻌﻴﺪ ﻭﺍﺳﻌﻰ ﻓﺮﺳﺘﺎﺩﻩ ﺍﺳﺖ. ﺩﺭ ﺑﻴﻦ ﺑﺎﺯﻳﻜﻨﺎﻥ ﺍﺳــﺘﻘﻼﻝ ﻛﻪ ﻗﺮﺍﺭﺩﺍﺩﺷﺎﻥ ﺍﻣﺴﺎﻝ ﺑﻪ ﭘﺎﻳﺎﻥ ﻣﻰ ﺭﺳــﺪ ﻧﺎﻡ ﻣﺤﺴﻦ ﻛﺮﻳﻤﻰ ﻭ ﻣﺮﺗﻀﻰ ﺗﺒﺮﻳﺰﻯ ﻫﻢ ﺑﻪ ﭼﺸﻢ ﻣﻰ ﺧﻮﺭﺩ ﻭ ﺑﺎ ﺗﻮﺟﻪ ﺑﻪ ﺍﻳﻦ ﻛﻪ ﺑﺎﺷﮕﺎﻩ ﺍﺳﺘﻘﻼﻝ ﻧﺎﻡ ﺍﻳﻦ ﺩﻭ ﺭﺍ ﺩﺭ ﻓﻬﺮﺳﺖ ﺗﻤﺪﻳﺪﻯ ﻫﺎ ﻗﺮﺍﺭ ﻧﺪﺍﺩﻩ ﺑﻪ ﻧﻈﺮ ﻣﻰ ﺭﺳﺪ ﺍﻳﻦ ﺩﻭ ﻧﻔﺮ ﺍﺯ ﺟﻤﻊ ﺁﺑﻰ ﭘﻮﺷﺎﻥ ﺟﺪﺍ ﺧﻮﺍﻫﻨﺪ ﺷﺪ.ﺍﺣﺴﺎﻥ ﭘﻬﻠﻮﺍﻥ ﺑﻪ ﭘﺮﺳﭙﻮﻟﻴﺲ ﭘﻴﻮﺳﺖﺑﺎﺯﻳﻜــﻦ ﻓﺼــﻞ ﮔﺬﺷــﺘﻪ ﺫﻭﺏ ﺁﻫــﻦ ﺑــﺎ ﻋﻘــﺪ ﻗﺮﺍﺭﺩﺍﺩﻯ ﺩﻭ ﺳــﺎﻟﻪ، ﺑﻪ ﭘﺮﺳــﭙﻮﻟﻴﺲ ﭘﻴﻮﺳﺖ. ﭘﺲ ﺍﺯ ﺍﻧﺠــﺎﻡ ﻣﺬﺍﻛﺮﺍﺗﻰ ﺩﺭ ﻧﻬﺎﻳﺖ ﺍﺣﺴــﺎﻥ ﭘﻬﻠﻮﺍﻥ ﺑﺎ ﺍﻣﻀﺎﻯ ﻗﺮﺍﺭﺩﺍﺩﻯ ﺑﻪ ﻃﻮﺭ ﺭﺳــﻤﻰ ﺑﻪ ﭘﺮﺳــﭙﻮﻟﻴﺲ ﭘﻴﻮﺳــﺖ. ﻗﺮﺍﺭﺩﺍﺩ ﺍﻳﻦ ﺑﺎﺯﻳﻜﻦ ﺑﺎ ﭘﺮﺳﭙﻮﻟﻴﺲ، ﺩﻭ ﺳﺎﻟﻪ ﺍﺳﺖ.ﺩﺭﻳﭽﻪﺧﺎ4ﻘﻼﻝﺎﺍ(: ﺗﺮﺍﻛﺘﻮﺭ؛ ﺍﻣﺮﻭﺯ ﺳﺎﻋﺖ-ﻓﻴﻨﺎﻝ ﺟﺎﻡ ﺣﺬﻓﻰ ﻓﻮﺗﺒﺎﻝ )ﺍﺳﺘﻘﻼﻝﻳﻚ ﻗﺪﻡ ﺗﺎ ﺟﺎﻡﺧﺮﻳﺪ ﭘﺮﻣﻨﻔﻌﺖ؛ ﻳﻚ ﻣﻬﺎﺟﻢ ﺑﺎ ﻫﺰﺍﺭﺍﻥ ﻫﻮﺍﺩﺍﺭﻃﺎﺭﻣﻰ ﺳﻬﺎﻡ ﺍﻳﻨﺴﺘﺎﮔﺮﺍﻡ ﭘﻮﺭﺗﻮ ﺭﺍ ﺗﻜﺎﻥ ﺩﺍﺩﻣﻬــﺪﻯ ﻃﺎﺭﻣﻰ ﺑﺎ ﺣﻀﻮﺭﺵ ﺩﺭ ﺗﻴﻢ ﭘﻮﺭﺗﻮ ﻋﻼﻭﻩ ﺑﺮ ﺍﻳﻨﻜﻪ ﺑﺎﻋﺚ ﺗﻘﻮﻳﺖ ﺣﻤﻠﻪ ﻳﻜﻰ ﺍﺯ ﭘﺮﺍﻓﺘﺨﺎﺭﺗﺮﻳﻦ ﺗﻴﻢ ﻫﺎﻯ ﺍﺭﻭﭘﺎﻳﻰ ﺷــﺪﻩ ﺑﻠﻜﻪ ﭘﻮﺭﺗﻮ ﺭﺍ ﺑﻪ ﺗﻴﻤﻰ ﭘﺮﻫﻮﺍﺩﺍﺭﺗﺮ ﺗﺒﺪﻳﻞ ﻛﺮﺩﻩ ﺍﺳﺖ. ﻣﺪﻳﺮﻳﺖ ﺑﺎﺷﮕﺎﻩ ﭘﻮﺭﺗﻮ ﺑﺎ ﺧﺮﻳﺪ ﻣﻬﺪﻯ ﻃﺎﺭﻣﻰ ﺣﺎﻻ ﺗﻴﻤﻰ ﭘﺮﻃﺮﻓﺪﺍﺭﺗﺮ ﺍﺯ ﮔﺬﺷــﺘﻪ ﺍﺳــﺖ. ﻣﻬﺎﺟﻢ ﻣﻠﻰ ﭘﻮﺵ ﺍﻳﺮﺍﻧﻰ ﻛﻪ ﺳــﻪ ﺭﻭﺯ ﻗﺒﻞ ﺳــﺮﺍﻧﺠﺎﻡ ﻗﺮﺍﺭﺩﺍﺩ ﺭﺳــﻤﻰ ﺍﺵ ﺭﺍ ﺍﻣﻀــﺎ ﻛــﺮﺩ ﻭ ﺑﺎ ﻟﺒــﺎﺱ ﭘﻮﺭﺗﻮ ﺑﻪ ﺍﺳــﺘﺎﺩﻳﻮ ﺩﻭ ﺩﺭﺍﮔﻮ ﭘﺎ ﮔﺬﺍﺷــﺖ ﺑﺮﺍﻯ ﺍﻳﻦ ﺑﺎﺷــﮕﺎﻩ ﻫﻴﺒﺖ ﻳﻚ ﺳﺘﺎﺭﻩ ﺭﺍ ﭘﻴﺪﺍ ﻛﺮﺩﻩ ﺍﺳﺖ.ﺑﺎﺯﻳﻜﻨــﻰ ﻛﻪ ﺍﺯ ﺯﻣــﺎﻥ ﻣﻄﺮﺡ ﺷــﺪﻥ ﻧﺎﻣﺶ ﺑﺮﺍﻯ ﺣﻀﻮﺭ ﺩﺭ ﭘﻮﺭﺗﻮ ﻣﻮﺟﺐ ﺷــﺪ ﺗﺎ ﺍﻳﻦ ﺻﻔﺤﺎﺕ ﺍﻳﻦ ﺑﺎﺷﮕﺎﻩ ﺩﺭ ﺷــﺒﻜﻪ ﻫﺎﻯ ﺍﺟﺘﻤﺎﻋﻰ ﺑﺎ ﻃﺮﺯ ﭼﺸــﻤﮕﻴﺮﻯ ﺑﺎ ﺭﺷــﺪ ﻣﺨﺎﻃﺐ ﻭ ﺩﻧﺒﺎﻝ ﻛﻨﻨﺪﻩ ﺭﻭﺑﻪ ﺭﻭ ﺷﻮﺩ. ﺍﺗﻔﺎﻗﻰ ﻛﻪ ﻣﺪﻳﺮﺍﻥ ﺑﺨﺶ ﺑﺎﺯﺍﺭﻳﺎﺑﻰ ﻭ ﺍﻗﺘﺼﺎﺩﻯ ﺑﺎﺷــﮕﺎﻩ ﻫﺎﻯ ﺍﺭﻭﭘﺎﻳﻰ ﺍﺭﺯﺵ ﺁﻥ ﺭﺍ ﺑﻪ ﺧﻮﺑﻰ ﻣﻰ ﺩﺍﻧﻨﺪ.*ﻳﻚ ﺍﻧﺘﻘﺎﻝ ﭘﺮﺳﻮﺩ ﺑﺮﺍﻯ ﭘﻮﺭﺗﻮﭘﻮﺭﺗــﻮ ﺑﺎ ﺍﻧﺘﻘــﺎﻝ ﻣﻬﺪﻯ ﻃﺎﺭﻣﻰ ﺑﺎ ﻳــﻚ ﺗﻴﺮ ﭼﻨﺪ ﻧﺸــﺎﻥ ﺭﺍ ﺯﺩﻩ ﺍﺳــﺖ؛ ﻳﻚ ﻣﻬﺎﺟﻢ ﺳــﻄﺢ ﺑﺎﻻ، ﻣﺴﺘﻌﺪ ﻭ ﺗﺸــﻨﻪ ﻣﻮﻓﻘﻴﺖ ﺑﺎ ﻗﻴﻤﺘﻰ ﺑﻪ ﻣﺮﺍﺗﺐ ﺍﺭﺯﺍﻥ ﺗﺮ ﺍﺯ ﺑﺎﺯﻳﻜﻨﺎﻥ ﻫﻢ ﺳــﻄﺤﺶ ﺩﺭ ﺍﺭﻭﭘﺎ ﻭ ﺁﻣﺮﻳﻜﺎﻯ ﺟﻨﻮﺑﻰ ﻛﻪ ﺑﺎ ﺧﻮﺩﺵ ﻫﻮﺍﺩﺍﺭ ﺑﻪ ﻋﻨﻮﺍﻥ ﺍﺻﻠﻰ ﺗﺮﻳﻦ ﺳﺮﻣﺎﻳﻪ ﻫﺎﻯ ﻳﻚ ﺑﺎﺷﮕﺎﻩ ﺭﺍ ﻫﻤﺮﺍﻩ ﺁﻭﺭﺩﻩ ﺍﺳﺖ. ﭘﻮﺭﺗﻮ ﺩﺭ ﻛﻤﺘﺮ ﺍﺯ ﻳﻚ ﻣﺎﻩ ﻣﻴﻠﻴﻮﻥ ﻫﺎ ﻣﺨﺎﻃــﺐ ﻭ ﺩﻧﺒﺎﻝ ﻛﻨﻨﺪﻩ ﺟﺪﻳﺪ ﭘﻴﺪﺍ ﻛﺮﺩﻩ ﻭ ﺍﻳﻦ ﺁﺛﺎﺭﺵ ﺭﺍ ﺑــﻪ ﺧﻮﺑﻰ ﺩﺭ ﺻﻔﺤﺎﺕ ﺍﻳﻦ ﺑﺎﺷــﮕﺎﻩ ﺩﺭ ﺷــﺒﻜﻪ ﻫﺎﻯ ﺍﺟﺘﻤﺎﻋﻰ ﻧﺸﺎﻥ ﺩﺍﺩﻩ ﺍﺳﺖ.ﺑﺎ ﺗﻮﺟﻪ ﺑﻪ ﺗﺠﺮﺑﻪ ﻭ ﺳــﺎﺑﻘﻪ ﻭ ﺳــﻄﺢ ﺑﺎﺷﮕﺎﻩ ﭘﻮﺭﺗﻮ ﺑﻪ ﻧﻈﺮ ﻣﻰ ﺭﺳــﺪ ﺍﻳﻦ ﺑﺎﺷﮕﺎﻩ ﺍﺯ ﺍﻳﻦ ﭘﺘﺎﻧﺴﻴﻞ ﻣﻮﺟﻮﺩ ﺑﻪ ﺧﻮﺑــﻰ ﺑﻬﺮﻩ ﺑﺒﺮﺩ؛ ﻫﻤﺎﻧﻄﻮﺭ ﻛــﻪ ﺩﺭ ﺻﻔﺤﺎﺕ ﺍﺧﺘﺼﺎﺻﻰ ﺍﻳﻦ ﺑﺎﺷﮕﺎﻩ ﻣﺸﺨﺺ ﺍﺳﺖ ﻭ ﻣﺜﻼ ﺩﺭ ﺍﻳﻨﺴﺘﺎﮔﺮﺍﻡ ﺍﺯ ﺯﻣﺎﻥ ﺣﻀﻮﺭ ﻃﺎﺭﻣﻰ ﻭ ﺍﺯ ﺭﻭﺯ ﺳﻪ ﺷﻨﺒﻪ ﻛﻪ ﻗﺮﺍﺭﺩﺍﺩ ﺍﻳﻦ ﺑﺎﺯﻳﻜﻦ ﭘﺴــﺖ ﺩﺭﺑﺎﺭﻩ ﻣﻬﺎﺟﻢ ﺗﻴﻢ ﻣﻠﻰ ﺭﺳﻤﻰ ﺷﺪﻩ ﺍﺳــﺖﺍﻳﺮﺍﻥ ﮔﺬﺍﺷــﺘﻪ ﺍﺳﺖ. ﭘﺴــﺖ ﻫﺎﻳﻰ ﻛﻪ ﺭﻛﻮﺭﺩﻫﺎﻯ ﻻﻳﻚ ﺍﻳﻨﺴﺘﺎﮔﺮﺍﻡ ﺍﻳﻦ ﺻﻔﺤﻪ ﺭﺍ ﻧﻴﺰ ﺷﻜﺴﺘﻨﺪ.ﻭﻳﺪﺋﻮﻯ ﻣﻌﺮﻓﻰ ﻃﺎﺭﻣﻰ ﻛﻪ ﺩﺭ ﻭﺭﺯﺷــﮕﺎﻩ ﺍﺳــﺘﺎﺩﻳﻮ ﺩﻭ ﺩﺭﺍﮔﻮ ﺑﻪ ﺯﺑﺎﻥ ﻓﺎﺭﺳﻰ ﺻﺤﺒﺖ ﻣﻰ ﻛﻨﺪ ﺭﻛﻮﺭﺩ ﺑﻴﻨﻨﺪﻩ ﻫﺰﺍﺭ ﺑﻴﻨﻨﺪﻩ ﺭﺍ ﺩﺭ ﺍﻳﻨﺴــﺘﺎﮔﺮﺍﻡ ﭘﻮﺭﺗــﻮ ﺑﺎ ﺑﻴــﺶ ﺍﺯﺷﻜﺴﺖ. ﻣﻘﺎﻳﺴﻪ ﺗﻌﺪﺍﺩ ﺑﺎﺯﺩﻳﺪﻫﺎ ﻭ ﻻﻳﻚ ﻫﺎﻯ ﭘﺴﺖ ﺭﺳﻤﻰ ﺷــﺪﻥ ﻗﺮﺍﺭﺩﺍﺩ ﻃﺎﺭﻣﻰ ﻭ ﻋﻜﺲ ﺩﺭ ﻛﻨﺎﺭ ﺧﻮﺭﺧﻪ ﺩﺍﻛﺎﺳﺘﺎ ﺭﺋﻴﺲ ﺑﺎﺷــﮕﺎﻩ ﺑﺎ ﺯﺍﻳﺪﻭ ﺩﻳﮕﺮ ﺑﺎﺯﻳﻜــﻦ ﺟﺪﻳﺪ ﺍﻳﻦ ﺗﻴﻢ ﻭ ﻋﻜﺲ ﻗﺮﺍﺭﺩﺍﺩ ﺭﺳﻤﻰ ﺍﺵ ﺑﺎ ﺭﺋﻴﺲ ﺑﺎﺷﮕﺎﻩ ﭘﻮﺭﺗﻮ ﺣﻜﺎﻳﺖ ﻫﺰﺍﺭ ﻻﻳﻚ ﺭﺍ ﻧﺸﺎﻥ ﻣﻰ ﺩﻫﺪ. ﺗﻔﺎﻭﺗﻰ ﻧﺰﺩﻳﻚ ﺑﻪ*ﺗﺎﺛﻴﺮ ﻃﺎﺭﻣﻰ ﺭﻭﻯ ﻧﻤﻮﺩﺍﺭ ﺟﺬﺏ ﻓﺎﻟﻮﻭﺭﭼﻨــﺪﻯ ﻗﺒﻞ ﻧﺸــﺮﻳﻪ »ﺭﻛﻮﺭﺩ« ﻳﻜﻰ ﺍﺯ ﻧﺸــﺮﻳﺎﺕ ﻗﺪﻳﻤــﻰ ﻭ ﻣﻌﺘﺒــﺮ ﭘﺮﺗﻐــﺎﻝ ﺩﺭ ﺭﺍﺑﻄــﻪ ﺑﺎ ﺗﺎﺛﻴــﺮ ﺣﻀﻮﺭ ﻣﻬــﺪﻯ ﻃﺎﺭﻣــﻰ ﺭﻭﻯ ﻣﻴــﺰﺍﻥ ﻣﺨﺎﻃﺒﺎﻥ ﺷــﺒﻜﻪ ﻫﺎﻯ ﺍﺟﺘﻤﺎﻋﻰ ﺑﺎﺷــﮕﺎﻩ ﭘﻮﺭﺗﻮ ﻧﻮﺷﺖ: ﻫﻮﺍﺩﺍﺭﺍﻥ ﻣﻬﺪﻯ ﻃﺎﺭﻣﻰ ﻣﻴﻠﻴــﻮﻥ ﻓﺎﻟﻮﻭﺭ / ﻣﻬﺎﺟــﻢ ﺍﻳﺮﺍﻧﻰ ﻣﺪﻧﻈﺮ ﭘﻮﺭﺗــﻮ ﻛﻪﺩﺭ ﺍﻳﻨﺴــﺘﺎﮔﺮﺍﻡ ﺩﺍﺭﺩ ﺑــﻪ ﺻﻔﺤــﻪ ﺑﺎﺷــﮕﺎﻩ ﭘﻮﺭﺗﻮ ﺁﻣﺪﻩ ﻭ ﻫــﺮ ﺭﻭﺯ ﺑــﺮ ﺗﻌﺪﺍﺩ ﺩﻧﺒــﺎﻝ ﻛﻨﻨﺪﻩ ﻫﺎﻯ ﭘﻮﺭﺗــﻮ ﺍﻓﺰﻭﺩﻩ ﻣﻰ ﺷﻮﺩ.ﺑﺮﺍﺳــﺎﺱ ﻧﻤــﻮﺩﺍﺭ ﺁﻧﺎﻟﻴﺰ ﺗﻌﺪﺍﺩ ﺩﻧﺒــﺎﻝ ﻛﻨﻨﺪﮔﺎﻥ ﻭ ﻋﻼﻗﻤﻨﺪﺍﻥ ﺍﻳﻨﺴــﺘﺎﮔﺮﺍﻡ ﺑﺎﺷــﮕﺎﻩ ﭘﻮﺭﺗﻮ ﻣــﻰ ﺗﻮﺍﻥ ﮔﻔﺖ ﺗﻘﺮﻳﺒــﺎ ﺍﺯ ﺯﻣﺎﻧﻰ ﻛﻪ ﺗﻘﺮﻳﺒﺎ ﻣﺴــﺌﻠﻪ ﺣﻀــﻮﺭ ﻃﺎﺭﻣﻰ ﺩﺭ ﭘﻮﺭﺗﻮ ﺑﻪ ﺷــﻜﻞ ﺟﺪﻯ ﻣﻄﺮﺡ ﺷﺪ ﺗﺎ ﺍﻻﻥ ﻃﺎﺭﻣﻰ ﭼﻴﺰﻯ ﺩﺭ ﺣﺪﻭﺩ ﻫﻔﺘﺎﺩ ﻫﺰﺍﺭ ﻓﺎﻟﻮﻭﺭ ﺑﻪ ﺗﻌﺪﺍﺩ ﻓﺎﻟﻮﻭﺭﻫﺎﻯ ﺑﺎﺷــﮕﺎﻩ ﭘﻮﺭﺗﻮ ﺍﺿﺎﻓﻪ ﻛﺮﺩﻩ ﺍﺳﺖ. ﺻﻔﺤﻪ ﺍﻳﻨﺴﺘﺎﮔﺮﺍﻡ ﺑﺎﺷﮕﺎﻩ ﭘﻮﺭﺗﻮ ﻛــﻪ ﻧﻤﻮﺩﺍﺭﺵ ﺩﺭ ﻣﺎﻩ ﻭ ﻫﻔﺘﻪ ﻫﺎ ﻭ ﺭﻭﺯﻫﺎﻯ ﺍﺧﻴﺮ ﺷــﻜﻞ ﺻﻌﻮﺩﻯ ﭘﻴﺪﺍ ﻛﺮﺩﻩ ﺩﺭ ﻣﺮﺩﺍﺩ ﻣﺎﻩ ﻛﻪ ﺍﺧﺒﺎﺭ ﺣﻀﻮﺭ ﻃﺎﺭﻣﻰ ﺩﺭ ﺍﻳﻦ ﺑﺎﺷــﮕﺎﻩ ﺑﻪ ﺷــﻜﻞ ﺟﺪﻯ ﻣﻄﺮﺡ ﺷﺪ ﺷﻬﺮﻳﻮﺭ12 ﺩﻧﺒﺎﻝ ﻛﻨﻨﺪﻩ ﺩﺍﺷــﺖ ﻭ ﺭﻭﺯ ﭼﻬﺎﺭﺷﻨﺒﻪ ﺩﻧﺒﺎﻝ ﺻﻔﺤﻪ ﺍﻳﻦ ﺑﺎﺷــﮕﺎﻩ ﺩﺭ ﺍﻳﻨﺴــﺘﺎﮔﺮﺍﻡﻫﺰﺍﺭ ﺩﻧﺒﺎﻝ ﻛﻨﻨﺪﻩ ﺩﺭ ﻛﻨﻨﺪﻩ ﺩﺍﺭﺩ. ﭼﻴﺰﻯ ﺑﻴﺸــﺘﺮ ﺍﺯ ﺭﻭﺯ ﻣﻰ ﺗﻮﺍﻧﺪ ﺍﺗﻔﺎﻕ ﺧﻴﻠﻰ ﺑﺮﺍﻯ ﻣﺪﺕ ﺯﻣﺎﻥ ﺣــﺪﻭﺩﺑﺎﺷﮕﺎﻩ ﭘﻮﺭﺗﻮ ﺑﺎﺷﺪ.ﺩﺭ ﺍﻳﻦ ﻧﻤﻮﺩﺍﺭﻫﺎ، ﺗﻌﺪﺍﺩ ﻓﺎﻟﻮﻭﺭﻫﺎﻯ ﺑﺎﺷﮕﺎﻩ ﺍﻑ ﺳﻰ ﭘﻮﺭﺗــﻮ ﺭﺍ ﺩﺭ ﺩﻭ ﻣﺎﻩ ﺍﺧﻴﺮ ﻣﻰ ﺑﻴﻨﻴﻢ. ﺧﺒﺮ ﺣﻀﻮﺭ ﻃﺎﺭﻣﻰ ﺍﺯ ﻣﺮﺩﺍﺩ ﻣﺎﻩ، ﺍﻣﺎ ﺑﺎﻋﺚ ﺭﺷﺪ ﻓﺎﻟﻮﻭﺭﻫﺎﻯ ﭘﻮﺭﺗﻮ ﺷﺪ ﻃﻮﺭﻯ ﻫﺰﺍﺭ ﺩﻧﺒﺎﻝ ﻛﻨﻨﺪﻩ ﻛﻪ ﺩﺭ ﻛﻤﺘﺮ ﺍﺯ ﻳﻚ ﻣﺎﻩ ﻧﺰﺩﻳﻚ ﺑﻪﺟﺪﻳﺪ ﺩﺍﺭﺩ. * ﺍﻓﺰﺍﻳﺶ ﺗﻌﺪﺍﺩ ﺑﺎﺯﺩﻳﺪﻛﻨﻨﺪﮔﺎﻥﺍﻣﺎ ﻧﻜﺘﻪ ﺟﺎﻟﺐ ﺗﺮ ﺍﻓﺰﺍﻳﺶ ﺗﻌﺪﺍﺩ ﺑﺎﺯﺩﻳﺪﻛﻨﻨﺪﮔﺎﻥ ﻭ ﻻﻳﻚ ﻫﺎ ﺍﺯ ﺯﻣﺎﻥ ﺣﻀﻮﺭ ﻣﻬﺪﻯ ﻃﺎﺭﻣﻰ ﺍﺳﺖ. ﺑﺮﺍﻯ ﺍﻳﻨﻜﻪ ﺑﻔﻬﻤﻴﻢ ﺣﻀﻮﺭ ﻃﺎﺭﻣﻰ ﻭ ﻫﻮﺍﺩﺍﺭﺍﻧﺶ ﭼﻪ ﺗﺎﺛﻴﺮﻯ ﺩﺍﺷــﺘﻪ ﺑﺪ ﻧﻴﺴﺖ ﺁﻣﺎﺭ ﻻﻳﻚ ﻫﺎﻯ ﭘﻴﺞ ﺍﻳﻨﺴﺘﺎﮔﺮﺍﻡ ﺍﻑ ﺳﻰ ﭘﻮﺭﺗﻮ ﺭﺍ ﻣﺮﻭﺭ ﻛﻨﻴﻢ. ﺍﺯ ﭘﺮ ﺑﻴﻨﻨﺪﻩ ﺭﻭﺯﻫﺎﻯ ﺻﻔﺤﻪ ﺍﻳﻨﺴــﺘﺎﮔﺮﺍﻡ ﺑﺎﺷــﮕﺎﻩ ﭘﻮﺭﺗﻮ ﺩﺭ ﻣﺎﻩ ﻫﺎﻯ ﺍﺧﻴﺮ ﺭﻭﺯﻫﺎﻯ ﻗﻬﺮﻣﺎﻧﻰ ﭘﻮﺭﺗﻮ ﺩﺭ ﻟﻴﮓ ﭘﺮﺗﻐﺎﻝ ﻭ ﭘﺴــﺖ ﻫﺎﻳﻰ ﺍﺳﺖ ﻛﻪ ﺑﻌﺪ ﺍﺯ ﻗﻬﺮﻣﺎﻧﻰ ﻣﻨﺘﺸﺮ ﺷﺪ.ﻣﻮﺿﻮﻉ ﻗﺎﺑﻞ ﺗﻮﺟﻪ ﺍﻳﻨﺠﺎ ﺍﺳــﺖ ﻛﻪ ﻓﻴﻠﻢ ﻣﺮﺍﺳــﻢ ﺷــﺎﺩﻯ ﻭ ﻗﻬﺮﻣﺎﻧــﻰ ﺗﻴﻢ ﻛــﻪ ﺭﻭﻯ ﺻﻔﺤﻪ ﺍﻳﻨﺴــﺘﺎﮔﺮﺍﻡ ﺑﺎﺷﮕﺎﻩ ﮔﺬﺍﺷﺘﻪ ﺷﺪ ﻳﻜﻰ ﺍﺯ ﭘﺮﻣﺨﺎﻃﺐ ﺗﺮﻳﻦ ﭘﺴﺖ ﻫﺎﻯ ﻫﺰﺍﺭ ﺑﻴﻨﻨﺪﻩ ﺍﻳﻨﺴــﺘﺎﮔﺮﺍﻣﻰ ﭘﻮﺭﺗﻮ ﺑﻮﺩ ﻛﻪ ﻧﺰﺩﻳﻚ ﺑﻪﺩﺍﺷــﺖ. ﺍﻣﺎ ﺩﺭ ﻫﻤﻴــﻦ ﺻﺤﻔﻪ ﺍﻳﻨﺴــﺘﺎﮔﺮﺍﻣﻰ ﻭﻳﺪﺋﻮﻯ ﻣﻌﺮﻓﻰ ﻣﻬﺪﻯ ﻃﺎﺭﻣﻰ ﻛﻪ ﺍﻭ ﺑﻪ ﺯﺑﺎﻥ ﻓﺎﺭﺳــﻰ ﺑﺎ ﻫﻮﺍﺩﺍﺭﺍﻥ ﻫﺰﺍﺭ ﺑﻴﻨﻨﺪﻩ ﺩﺍﺷــﺖ. ﺻﺤﺒــﺖ ﻣﻰ ﻛﻨﺪ ﻧﺰﺩﻳﻚ ﺑﻪ ﻫﺰﺍﺭ ﺑﻴﻨﻨﺪﻩ ﻛﻪ ﻣﻰ ﺗﻮﺍﻧﺪ ﺗﻮﺟﻪ ﺗﻔﺎﻭﺗــﻰ ﺩﺭ ﺣﺪﻭﺩﺑﺎﺷﮕﺎﻩ ﭘﻮﺭﺗﻮ ﺭﺍ ﺑﻴﺶ ﺍﺯ ﭘﻴﺶ ﺑﻪ ﺍﻳﻦ ﻣﻮﺿﻮﻉ ﺟﻠﺐ ﻛﻨﺪ.ﺍﺯ ﺩﻳﮕﺮ ﻣﻘﺎﻳﺴﻪ ﻫﺎﻳﻰ ﻛﻪ ﻣﻰ ﺗﻮﻥ ﺍﻧﺠﺎﻡ ﺩﺍﺩ ﺍﻳﻨﻜﻪ ﭘﻮﺭﺗــﻮ ﺩﺭ ﺭﻭﺯﻫــﺎﻯ ﺟﺬﺏ ﻣﻬﺪﻯ ﻃﺎﺭﻣــﻰ ﻳﻚ ﺑﺎﺯﻳﻜﻦ ﺩﻳﮕﺮ ﺑﻪ ﻧﺎﻡ ﺯﺍﻳﺪﻭ ﺯﺍﻧﻮﺳــﻰ ﺭﺍ ﺍﺯ ﺳــﺎﻧﺘﺎﻛﻼﺭﺍ ﺑﻪ ﺧﺪﻣﺖ ﮔﺮﻓﺖ. ﭘﺴﺖ ﻋﻘﺪ ﻗﺮﺍﺭﺩﺍﺩ ﺭﺳﻤﻰ ﺍﻳﻦ ﺑﺎﺯﻳﻜﻦ ﻭ ﻋﻜﺴﺶ ﺩﺭ ﻛﻨﺎﺭ ﺭﺋﻴﺲ ﺑﺎﺷﮕﺎﻩ ﭘﻮﺭﺗﻮ ﻛﻪ ﺩﻭ ﺭﻭﺯ ﭘﻴﺶ ﻣﻨﺘﺸﺮ ﺷﺪ ﻫﺰﺍﺭ ﻻﻳﻚ ﺩﺍﺷــﺘﻪ ﺍﺳــﺖ ﻭ ﺧﺒﺮ ﺭﺳﻤﻰ ﻧﺰﺩﻳﻚ ﺑﻪﺷــﺪﻥ ﻗﺮﺍﺩﺍﺩ ﻃﺎﺭﻣﻰ ﻭ ﭘﻮﺭﺗﻮ ﻭ ﻋﻜﺲ ﺍﻭ ﻛﻨﺎﺭ ﺧﻮﺭﺧﻪ ﺩﺍ ﻫﺰﺍﺭ ﺑﺎﺭ ﺗﻮﺳﻂ ﻛﺎﺳﺘﺎ ﺭﺋﻴﺲ ﺑﺎﺷــﮕﺎﻩ ﭘﻮﺭﺗﻮ ﺑﻴﺶ ﺍﺯﻣﺨﺎﻃﺒﺎﻥ ﻻﻳﻚ ﺧﻮﺭﺩﻩ ﺍﺳﺖ.*ﭘﻴﺶ ﺑﻴﻨﻰ ﻫﺎ ﺳﻮﺭﭘﺮﺍﻳﺰ ﺷﺪﻧﺪﺍﺗﻔﺎﻕ ﻭﻳﮋﻩ ﺍﻳﻦ ﺍﺳــﺖ ﻛﻪ ﺣﻀﻮﺭ ﻃﺎﺭﻣﻰ ﻭ ﺍﻓﺰﺍﻳﺶ ﻓﺎﻟﻮﻭﺭﻫــﺎ ﺑﻪ ﻧﻮﻋﻰ ﭘﻴﺶ ﺑﻴﻨﻰ ﻫــﺎ ﻭ ﺗﺤﻠﻴﻞ ﻫﺎ ﺩﺭ ﻣﻮﺭﺩ ﻭﺿﻊ ﺻﻔﺤﺎﺕ ﭘﻮﺭﺗﻮ ﺩﺭ ﺷــﺒﻜﻪ ﻫﺎﻯ ﺍﺟﺘﻤﺎﻋﻰ ﺭﺍ ﻛﺎﻣﻼ ﺗﻐﻴﻴﺮ ﺩﺍﺩﻩ ﺍﺳﺖ. ﭘﻴﺶ ﺍﺯ ﺍﻳﻦ ﺑﺮﺍﺳﺎﺱ ﻧﻤﻮﺩﺍﺭ ﻭ ﻣﻴﺎﻧﮕﻴﻦ ﻓﺎﻟﻮﻭﺭﻫــﺎ ﻭ ﻻﻳﻚ ﻫﺎ ﭘﻴﺶ ﺑﻴﻨﻰ ﺷــﺪﻩ ﺑﻮﺩ ﻛﻪ ﺩﺭ ﭼﻨﻴﻦ ﻓﺎﻟﻮﻭﺭ ﺩﺍﺷﺘﻪ ﺑﺎﺷﺪ ﺯﻣﺎﻧﻰ ﺍﻳﻨﺴﺘﺎﮔﺮﺍﻡ ﭘﻮﺭﺗﻮ ﻫﺰﺍﺭ ﻧﻔﺮ ﻧﺰﺩﻳﻚ ﺑﻪ1524233 ﻛﻪ ﺍﻛﻨــﻮﻥ ﺑﺎ ﺗﻌﺪﺍﺩﻧﻔﺮ ﺑﻴﺸــﺘﺮ ﺍﺯ ﭘﻴﺶ ﺑﻴﻨﻰ ﻫﺎ ﺑﻪ ﺍﻳﻦ ﺻﻔﺤﻪ ﺍﺿﺎﻓﻪ ﺷــﺪﻩ ﺍﻧﺪ. ﺍﺗﻔﺎﻗﻰ ﻛﻪ ﭘﻴﺶ ﺑﻴﻨﻰ ﻣﻰ ﺷﺪ ﺗﺎ ﺩﻭ ﻣﺎﻩ ﺁﻳﻨﺪﻩ ﺑﺮﺍﻯ ﺍﻓﺰﺍﻳﺶ ﺗﻌﺪﺍﺩ ﻓﺎﻟﻮﻭﺭﻫــﺎﻯ ﭘﻮﺭﺗﻮ ﺭﺥ ﺑﺪﻫﺪ ﺍﻛﻨﻮﻥ ﺍﺗﻔﺎﻕ ﺍﻓﺘﺎﺩﻩ ﺍﺳﺖ. ﺗﺎﺭﻳﺦ ﺟﺪﻳﺪ ﺑﺎﺯﻯ ﺍﻳﺮﺍﻥ ﻭ ﺍﺯﺑﻜﺴﺘﺎﻥ ﺍﻋﻼﻡ ﺷﺪ ﺗﺎﺟﻴﻜﺴﺘﺎﻥ ﺑﻪ ﺗﻬﺮﺍﻥ ﻣﻰ ﺁﻳﺪﺯﻣﺎﻥ ﺟﺪﻳﺪ ﺩﻳﺪﺍﺭ ﺩﻭﺳــﺘﺎﻧﻪ ﺗﻴــﻢ ﻣﻠﻰ ﺍﻳﺮﺍﻥ ﻭ ﺍﺯﺑﻜﺴﺘﺎﻥ ﻣﺸﺨﺺ ﺷــﺪ. ﺷﺎﮔﺮﺩﺍﻥ ﺩﺭﺍﮔﺎﻥ ﺍﺳﻜﻮﭼﻴﭻ ﻣﻬــﺮ ﺩﺭ ﻳﻚ ﺩﻳﺪﺍﺭ ﺩﻭﺳــﺘﺎﻧﻪ ﺩﺭ ﺭﻭﺯ ﭘﻨﺠﺸــﻨﺒﻪﺗﺎﺷــﻜﻨﺪ ﺑﻪ ﻣﺼﺎﻑ ﺗﻴﻢ ﻣﻠﻰ ﺍﺯﺑﻜﺴﺘﺎﻥ ﺧﻮﺍﻫﻨﺪ ﺭﻓﺖ. ﺍﻳﻦ ﺩﻳﺪﺍﺭ ﺩﺭ ﻭﺭﺯﺷﮕﺎﻩ ﺑﻨﻴﺎﺩﻛﺎﺭ ﺑﺮﮔﺰﺍﺭ ﺧﻮﺍﻫﺪ ﺷﺪ. ﭘﻴــﺶ ﺍﺯ ﺍﻳﻦ ﻗــﺮﺍﺭ ﺑﻮﺩ ﺑــﺎﺯﻯ ﺩﻭ ﺗﻴــﻢ ﺩﺭﺷﻬﺮﻳﻮﺭ ﺑﺮﮔﺰﺍﺭ ﺷﻮﺩ ﻛﻪ ﺑﻨﺎ ﺑﺮ ﺗﻮﺻﻴﻪ ﻓﻴﻔﺎ ﻭ ﻫﻤﻴﻨﻄﻮﺭ ، ﻟﻐــﻮ ﺑﺎﺯﻯ ﻫﺎﻯ ﺍﻧﺘﺨﺎﺑﻰ ﺟﺎﻡ ﺟﻬﺎﻧﻰ ﺩﺭ ﺳــﺎﻝﺍﻳﻦ ﺩﻳﺪﺍﺭ ﻫﻢ ﺑﻪ ﻣﺎﻩ ﺁﻳﻨﺪﻩ ﻣﻮﻛﻮﻝ ﺷﺪ.ﻫﻤﭽﻨﻴﻦ ﺑﺮ ﺍﻳﻦ ﺍﺳــﺎﺱ ﻣﺬﺍﻛــﺮﺍﺕ ﺍﻭﻟﻴﻪ ﻣﻴﺎﻥ ﻓﺪﺭﺍﺳــﻴﻮﻥ ﻓﻮﺗﺒﺎﻝ ﻛﺸــﻮﺭﻣﺎﻥ ﺑﺎ ﻓﺪﺭﺍﺳــﻴﻮﻥ ﻓﻮﺗﺒﺎﻝ ﺗﺎﺟﻴﻜﺴــﺘﺎﻥ ﺟﻬﺖ ﺍﻧﺠﺎﻡ ﻳﻚ ﺩﻳﺪﺍﺭ ﺩﻭﺳــﺘﺎﻧﻪ ﻣﻴﺎﻥ ﻣﻬﺮ ﺩﺭ ﺗﻴﻢ ﻫﺎﻯ ﻣﻠﻰ ﺩﻭ ﻛﺸــﻮﺭ ﺩﺭ ﺭﻭﺯ ﺩﻭﺷــﻨﺒﻪﻭﺭﺯﺷﮕﺎﻩ ﺁﺯﺍﺩﻯ ﺍﻧﺠﺎﻡ ﮔﺮﻓﺘﻪ ﺍﺳﺖ.ﺁﺭﺳﻦ ﻭﻧﮕﺮ، ﻣﻬﻤﺎﻥ ﺍﻳﻨﺘﺮﻧﺘﻰ ﻣﺮﺑﻴﺎﻥ ﺍﻳﺮﺍﻧﻰﺭﺋﻴﺲ ﻛﻤﻴﺘﻪ ﺁﻣﻮﺯﺵ ﻓﺪﺭﺍﺳﻴﻮﻥ ﻓﻮﺗﺒﺎﻝ ﺍﺯ ﺟﻠﺴﻪ ﺍﻳﻨﺘﺮﻧﺘﻰ ﺑﻴﻦ »ﺁﺭﺳﻦ ﻭﻧﮕﺮ« ﻭ ﻣﺮﺑﻴــﺎﻥ ﺍﻳﺮﺍﻧــﻰ ﺧﺒﺮ ﺩﺍﺩ. ﻭﺑﻴﻨــﺎﺭ ﻣﺸــﺘﺮﻙ ﻛﻤﻴﺘــﻪ ﺁﻣــﻮﺯﺵ، »ﺁﺭﺳــﻦ ﻭﻧﮕﺮ« ﺭﺋﻴﺲ ﺗﻮﺳﻌﻪ ﺟﻬﺎﻧﻰ ﻓﻮﺗﺒﺎﻝ ﺩﺭ ﻓﻴﻔــﺎ ﻭ ﻣﺮﺑﻴــﺎﻥ ﻓﻮﺗﺒﺎﻝ ﻛﺸــﻮﺭﻣﺎﻥ ﺑﺮﮔﺰﺍﺭ ﺧﻮﺍﻫﺪ ﺷــﺪ. »ﻣﻴﺮﺷــﺎﺩ ﻣﺎﺟﺪﻯ« ﺭﺋﻴﺲ ﻛﻤﻴﺘﻪ ﺁﻣﻮﺯﺵ ﻓﺪﺭﺍﺳــﻴﻮﻥ ﻓﻮﺗﺒﺎﻝ ﺩﺭ ﺍﻳﻦ ﺑﺎﺭﻩ ﺑﻪ ﺳــﺎﻳﺖ ﺭﺳﻤﻰ ﻓﺪﺭﺍﺳــﻴﻮﻥ ﻓﻮﺗﺒﺎﻝ ﮔﻔﺖ: ﺑﺮﺍﺳﺎﺱ ﺑﺮﻧﺎﻣﻪ ﺭﻳﺰﻯ ﻫــﺎﻯ ﺻﻮﺭﺕ ﮔﺮﻓﺘــﻪ ﻭ ﻫﻤﺎﻫﻨﮕﻰ ﺍﻧﺠﺎﻡ ﺷــﺪﻩ ﺑﺎ ﺩﺑﻴﺮﻛﻞ ﻓﺪﺭﺍﺳــﻴﻮﻥ ﻓﻮﺗﺒﺎﻝ، ﻭﺑﻴﻨﺎﺭ ﻣﺸﺘﺮﻙ ﻛﻤﻴﺘﻪ ﺁﻣﻮﺯﺵ ﻓﺪﺭﺍﺳﻴﻮﻥ ﻓﻮﺗﺒﺎﻝ ﺍﻳﺮﺍﻥ، ﺭﺋﻴﺲ ﺗﻮﺳﻌﻪ ﺟﻬﺎﻧﻰ ﻓﻮﺗﺒﺎﻝ ﻭ ﺟﻤﻌﻰ ﺍﺯ ﻣﺮﺑﻴﺎﻥ ﻛﺸﻮﺭﻣﺎﻥ ﺑﻪ ﺯﻭﺩﻯ ﺑــﻪ ﺻﻮﺭﺕ ﺑﺮﺧﻂ ﺑﺮﭘﺎ ﺧﻮﺍﻫﺪ ﺷﺪ.ﺁﺭﺳــﻦ ﻭﻧﮕﺮ ﭼﻬﺮﻩ ﺷــﻬﻴﺮ ﻣﺮﺑﻴﮕــﺮﻯ ﻓﻮﺗﺒﺎﻝ ﺟﻬــﺎﻥ ﭘــﺲ ﺍﺯ ﺟﺪﺍﻳﻰ ﺍﺯ ﺑﺎﺷــﮕﺎﻩ ﺁﺭﺳﻨﺎﻝ ﺭﻳﺎﺳﺖ ﻛﻤﻴﺘﻪ ﺗﻮﺳﻌﻪ ﺟﻬﺎﻧﻰ ﻓﻮﺗﺒﺎﻝ ﺩﺭ ﻓﻴﻔﺎ ﺭﺍ ﺑﻪ ﻋﻬــﺪﻩ ﮔﺮﻓﺖ. ﺍﻃﻼﻋﺎﺕ ﺗﻜﻤﻴﻠﻰ ﺩﺭ ﺍﻳﻦ ﺑﺎﺭﻩ ﻃﻰ ﺭﻭﺯﻫﺎﻯ ﺁﺗﻰ ﻣﺘﻌﺎﻗﺒﺎ ﺍﺯ ﻃﺮﻳﻖ ﺳــﺎﻳﺖ ﺭﺳﻤﻰ ﻓﺪﺭﺍﺳﻴﻮﻥ ﻓﻮﺗﺒﺎﻝ ﻣﻨﺘﺸﺮ ﺧﻮﺍﻫﺪ ﺷﺪ.ﺧﺒﺮﺷﻛﺸﻗﺗ12ﺎﺍﺎﻝﻓﺎﺭﺱﺁﺧﺮﻳﻦ ﺍﺧﺒﺎﺭ ﻧﻘﻞ ﻭ ﺍﻧﺘﻘﺎﻻﺕ ﺍﺳﺘﻘﻼﻝ ﺁﺑﻰ ﻫﺎ ﭼﺮﺍﻍ ﺧﺎﻣﻮﺵ ﻣﺬﺍﻛﺮﻩ ﻣﻰ ﻛﻨﻨﺪﺑﺎﺷﮕﺎﻩ ﺍﺳــﺘﻘﻼﻝ ﺑﺪﻭﻥ ﺍﻳﻨﻜﻪ ﺍﺯ ﻓﺮﻫﺎﺩ ﻣﺠﻴﺪﻯ ﻓﻬﺮﺳﺘﻰ ﺭﺍ ﺩﺭ ﺍﺧﺘﻴﺎﺭ ﺩﺍﺷﺘﻪ ﺑﺎﺷــﺪ ﺑﺎ ﭼﻬﺎﺭ ﺑﺎﺯﻳﻜﻦ ﺗﻴﻢ ﻫﺎﻯ ﻟﻴﮓ ﺑﺮﺗﺮﻯ ﻣﺬﺍﻛﺮﺍﺗﻰ ﺭﺍ ﺩﺍﺷﺘﻪ ﻭ ﺩﺭ ﺗﻼﺵ ﺍﺳﺖ ﺁﻧﺎﻥ ﺭﺍ ﺟﺬﺏ ﻛﻨﺪ.»ﻣﺤﻤﺪ ﺣﺴــﻴﻦ ﻣﺮﺍﺩﻣﻨﺪ« ﻓﺼﻞ ﮔﺬﺷــﺘﻪ ﺭﻭﺯﻫﺎﻯ ﺧﻮﺑﻰ ﺭﺍ ﺑﺎ ﺷــﻬﺮ ﺧﻮﺩﺭﻭ ﭘﺸــﺖ ﺳﺮ ﮔﺬﺍﺷــﺖ ﻭ ﻳﻜﻰ ﺍﺯ ﺍﺭﻛﺎﻥ ﺗﺎﺛﻴﺮﮔﺬﺍﺭ ﺧﻂ ﺩﻓﺎﻋﻰ ﺍﻳﻦ ﺗﻴﻢ ﻣﺸﻬﺪﻯ ﺑﻮﺩ.ﺍﻳﻦ ﺑﺎﺯﻳﻜﻦ ﻣﺸﻬﺪﻯ ﻣﻮﺭﺩ ﺗﻮﺟﻪ ﻣﺴﺌﻮﻻﻥ ﺑﺎﺷﮕﺎﻩ ﺍﺳﺘﻘﻼﻝ ﻗﺮﺍﺭ ﮔﺮﻓﺘﻪ ﺍﺳــﺖ ﻭ ﺁﻧﻬﺎ ﺑﺎ ﺍﺭﺳــﺎﻝ ﻧﺎﻣﻪ ﺍﻯ ﺑﻪ ﺑﺎﺷــﮕﺎﻩ ﺷــﻬﺮ ﺧﻮﺩﺭﻭ ﺑﻪ ﺻﻮﺭﺕ ﻣﻜﺘﻮﺏ ﺩﺭﺧﻮﺍﺳــﺖ ﺻﺪﻭﺭ ﺭﺿﺎﻳﺖ ﻧﺎﻣﻪ ﺍﻳــﻦ ﺑﺎﺯﻳﻜﻦ ﺭﺍ ﻛﺮﺩﻩ ﺍﻧﺪ. ﻣﺬﺍﻛــﺮﺍﺕ ﺍﻭﻟﻴﻪ ﺑﺎ ﻣﺮﺍﺩﻣﻨﺪ ﻣﻮﻓﻘﻴﺖ ﺁﻣﻴﺰ ﺑﻮﺩﻩ ﻭ ﺗﻮﺍﻓﻘﺎﺕ ﻛﺎﻣﻞ ﺣﺎﺻﻞ ﺷــﺪﻩ ﺍﺳﺖ ﻭ ﺍﮔﺮ ﺍﺗﻔﺎﻕ ﺧﺎﺻﻰ ﺭﺥ ﻧﺪﻫﺪ ﭘﺲ ﺍﺯ ﻓﻴﻨﺎﻝ ﺟﺎﻡ ﺣﺬﻓﻰ ﺍﻭ ﺑﺎ ﺁﺑﻰ ﭘﻮﺷــﺎﻥ ﺗﻬﺮﺍﻧﻰ ﻗﺮﺍﺭﺩﺍﺩ ﺍﻣﻀﺎ ﺧﻮﺍﻫﺪ ﻛﺮﺩ.ﺍﻳﻦ ﺍﺣﺘﻤﺎﻝ ﻭﺟﻮﺩ ﺩﺍﺭﺩ ﺑﺎﺷﮕﺎﻩ ﺷــﻬﺮ ﺧﻮﺩﺭﻭ ﺑﺮﺍﻯ ﺻﺪﻭﺭ ﺭﺿﺎﻳﺖ ﻧﺎﻣﻪ ﺍﻳﻦ ﺑﺎﺯﻳﻜﻦ ﺧﻮﺍﻫﺎﻥ ﺟﺬﺏ ﻳﻚ ﻫﺎﻓﺒﻚ ﺍﺳﺘﻘﻼﻝ ﺷﻮﺩ.*ﺳﻨﮓ ﺑﺰﺭگ ﭘﻴﻜﺎﻥ ﺳﺮ ﺭﺍﻩ ﺍﺳﺘﻘﻼﻟﻰ ﻫﺎﺍﮔﺮﭼــﻪ ﭘﻴﻜﺎﻥ ﺩﺭ ﻟﻴﮓ ﻧﻮﺯﺩﻫﻢ ﻧﺘﺎﻳﺞ ﺧﻮﺑﻰ ﻛﺴــﺐ ﻧﻜﺮﺩ ﺍﻣﺎ ﺳــﻌﻴﺪ ﻭﺍﺳــﻌﻰ ﻳﻜﻰ ﺍﺯ ﺑﻬﺘﺮﻳﻦ ﺑﺎﺯﻳﻜﻨﺎﻥ ﺗﻴﻤــﻰ ﺑﻮﺩ ﻛﻪ ﺗﺎ ﺭﻭﺯ ﺁﺧﺮ ﺑﺮﺍﻯ ﻣﺎﻧﺪﻥ ﺩﺭ ﻟﻴﮓ ﺑﺮﺗﺮ ﺗﻼﺵ ﻛﺮﺩ. ﺳــﺎﻟﻪ ﭘﻴــﻜﺎﻥ ﻧﻤﺎﻳﺶ ﻫﺎﻯ ﺧﻮﺑــﻰ ﺭﺍ ﺑﺎ ﭘﻴﺮﺍﻫﻦ ﻫﺎﻓﺒﻚ ﺗﻬﺎﺟﻤﻰﺗﻴﻤــﺶ ﺑﻪ ﻧﻤﺎﻳﺶ ﮔﺬﺍﺷــﺖ ﻭ ﮔﻞ ﺯﻳﺒــﺎﻯ ﺍﻭ ﺍﺯ ﺭﻭﻯ ﺿﺮﺑﻪ ﺍﻳﺴــﺘﮕﺎﻫﻰ ﺑﻪ ﻋﻠﻴﺮﺿﺎ ﺑﻴﺮﺍﻧﻮﻧﺪ ﺍﻭﺝ ﻛﺎﺭ ﺍﻳﻦ ﺑﺎﺯﻳﻜﻦ ﺩﺭ ﻟﻴﮓ ﮔﺬﺷﺘﻪ ﺑﻮﺩ.ﺍﻭ ﻣﺬﺍﻛﺮﺍﺗﻰ ﺭﺍ ﺑﺎ ﻧﻤﺎﻳﻨﺪﮔﺎﻥ ﺑﺎﺷــﮕﺎﻩ ﺍﺳﺘﻘﻼﻝ ﺩﺍﺷﺘﻪ ﻭ ﺑﻰ ﻣﻴﻞ ﻧﻴﺴﺖ ﻓﺼﻞ ﺁﻳﻨﺪﻩ ﺭﺍ ﺑﺎ ﭘﻴﺮﺍﻫﻦ ﺁﺑﻰ ﺁﻏﺎﺯ ﻛﻨﺪ. ﺳــﺘﺎﺭﻩ ﻛﻪ ﻧﻤﺎﺩ ﻗﻬﺮﻣﺎﻧﻰ ﻭﺍﺳــﻌﻰ ﭼﻨﺪ ﺭﻭﺯ ﭘﻴﺶ ﺑﺎ ﺍﻧﺘﺸــﺎﺭ ﺗﺼﻮﻳﺮﺍﺳــﺘﻘﻼﻝ ﺩﺭ ﺁﺳﻴﺎ ﻣﺤﺴﻮﺏ ﻣﻰ ﺷــﻮﺩ ﺍﺯ ﻋﻼﻗﻪ ﻣﻨﺪﻯ ﺍﺵ ﺑﻪ ﺣﻀﻮﺭ ﺩﺭ ﺟﻤﻊ ﺁﺑﻰ ﭘﻮﺷﺎﻥ ﺗﻬﺮﺍﻧﻰ ﭘﺮﺩﻩ ﺑﺮﺩﺍﺷﺖ.ﺍﻟﺒﺘــﻪ ﻭﺍﺳــﻌﻰ ﺑﺮﺍﻯ ﺣﻀﻮﺭ ﺩﺭ ﺍﺳــﺘﻘﻼﻝ ﻣﺎﻧﻊ ﺑﺰﺭﮔــﻰ ﺭﺍ ﭘﻴﺶ ﺭﻭﻯ ﺧــﻮﺩ ﻣﻰ ﺑﻴﻨﺪ. ﻣﺪﻳﺮﺍﻥ ﭘﻴﻜﺎﻥ ﺑﺮﺍﻯ ﺻــﺪﻭﺭ ﺭﺿﺎﻳﺖ ﻧﺎﻣﻪ ﺍﻳﻦ ﺑﺎﺯﻳﻜﻦ ﺧﻮﺍﻫﺎﻥ ﺩﺭﻳﺎﻓــﺖ ﻣﺒﻠﻎ ﺳــﻨﮕﻴﻨﻰ ﺷــﺪﻩ ﺍﻧﺪ ﻛــﻪ ﺍﺯ ﺗــﻮﺍﻥ ﺍﺣﻤﺪ ﺳــﻌﺎﺩﺗﻤﻨﺪ ﺧﺎﺭﺝ ﺍﺳﺖ.ﻣﺪﻳﺮﺍﻥ ﺍﺳﺘﻘﻼﻝ ﺩﺭ ﺻﺪﺩ ﻫﺴﺘﻨﺪ ﺗﺎ ﺑﺎ ﻣﺬﺍﻛﺮﺍﺗﻰ ﻛﻪ ﺩﺭ ﺭﻭﺯﻫﺎﻯ ﺁﻳﻨﺪﻩ ﺑﺎ ﻫﻤﺘﺎﻳﺎﻥ ﺧﻮﺩ ﺩﺭ ﭘﻴﻜﺎﻥ ﺍﻧﺠﺎﻡ ﻣﻰ ﺩﻫﻨﺪ ﻣﺒﻠﻎ ﻗﺎﺑﻞ ﺗﻮﺟﻬﻰ ﺗﺨﻔﻴﻒ ﺑﮕﻴﺮﻧﺪ.*ﻫﺎﻓﺒﻚ ﺗﻬﺎﺟﻤﻰ ﻧﺴﺎﺟﻰ ﺩﺭ ﺗﻮﺭ ﺍﺳﺘﻘﻼﻝﻋﻠﻰ ﺷــﺠﺎﻋﻰ ﻫﺎﻓﺒﻚ ﭼﭗ ﭘﺎﻯ ﻧﺴﺎﺟﻰ ﻣﺎﺯﻧﺪﺭﺍﻥ ﺍﺯ ﮔﺰﻳﻨﻪ ﻫﺎﻯ ﺑﺎﺷﮕﺎﻩ ﺍﺳــﺘﻘﻼﻝ ﺩﺭ ﻓﺼﻞ ﻧﻘﻞ ﻭ ﺍﻧﺘﻘﺎﻻﺕ ﺍﺳﺖ ﻭ ﺁﻧﻬﺎ ﺩﺭ ﺻﺪﺩ ﻫﺴﺘﻨﺪ ﺍﻳﻦ ﺑﺎﺯﻳﻜﻦ ﺭﺍ ﺑﻪ ﻋﻀﻮﻳﺖ ﺗﻴﻢ ﺧﻮﺩ ﺩﺭ ﺁﻭﺭﻧﺪ.ﺷﺠﺎﻋﻰ ﺭﻭﺯ ﺳﻪ ﺷﻨﺒﻪ ﺑﺎ ﺍﻧﺘﺸﺎﺭ ﭘﺴﺘﻰ ﺩﺭ ﺻﻔﺤﻪ ﺷﺨﺼﻰ ﺍﺵ ﺍﺯ ﻣﺮﺑﻴﺎﻥ ﻭ ﺑﺎﺯﻳﻜﻨﺎﻥ ﻧﺴﺎﺟﻰ ﺧﺪﺍﺣﺎﻓﻈﻰ ﻛﺮﺩ ﺗﺎ ﻳﻚ ﻗﺪﻡ ﺩﻳﮕﺮ ﺑﻪ ﺣﻀﻮﺭ ﺩﺭ ﺍﺳﺘﻘﻼﻝ ﺳﺎﻟﻪ ﺍﻯ ﻧﺰﺩﻳﻚ ﺷــﻮﺩ.ﮔﻔﺘﻪ ﻣﻰ ﺷﻮﺩ ﺑﺎﺷﮕﺎﻩ ﺍﺳﺘﻘﻼﻝ ﺑﻪ ﺷﺠﺎﻋﻰ ﭘﻴﺸﻨﻬﺎﺩﺍﺭﺍﺋﻪ ﺩﺍﺩﻩ ﺍﺳﺖ ﺍﻣﺎ ﻃﺮﻓﻴﻦ ﺑﺮ ﺳﺮ ﻣﺒﻠﻎ ﻗﺮﺍﺭﺩﺍﺩ ﺩﺭ ﺣﺎﻝ ﭼﺎﻧﻪ ﺯﻧﻰ ﻫﺴﺘﻨﺪ.ﺷــﺠﺎﻋﻰ ﺍﺯ ﭼﻨﺪ ﺗﻴﻢ ﺩﻳﮕﺮ ﻧﻴﺰ ﭘﻴﺸﻨﻬﺎﺩ ﺩﺍﺭﺩ ﻛﻪ ﺑﺎ ﺁﻧﻬﺎ ﻧﻴﺰ ﺑﻪ ﺻﻮﺭﺕ ﻣﻮﺍﺯﻯ ﻣﺬﺍﻛﺮﻩ ﻛﻨﺪ.*ﺭﻗﻴﺐ ﺣﺴﻴﻨﻰ ﺍﺯ ﻣﺴﺠﺪ ﺳﻠﻴﻤﺎﻥ ﻣﻰ ﺁﻳﺪﺳﻴﺪ ﺣﺴﻴﻦ ﺣﺴﻴﻨﻰ ﺩﺭ ﻟﻴﮓ ﻧﻮﺯﺩﻫﻢ ﻓﺼﻞ ﭘﺮ ﻓﺮﺍﺯ ﻭ ﻧﺸﻴﺒﻰ ﺭﺍ ﭘﺸﺖ ﺳﺮ ﮔﺬﺍﺷﺖ ﻭ ﻋﻤﻠﻜﺮﺩ ﺍﻭ ﺍﻧﺘﻘﺎﺩﺍﺕ ﺯﻳﺎﺩﻯ ﺭﺍ ﺑﻪ ﻫﻤﺮﺍﻩ ﺩﺍﺷﺖ.ﺍﺳــﺘﻘﻼﻝ ﻛﻪ ﺍﺯ ﺍﻳﻦ ﻧﺎﺣﻴﻪ ﻟﻄﻤﻪ ﻫﺎﻯ ﺯﻳﺎﺩﻯ ﺭﺍ ﻣﺘﺤﻤﻞ ﺷــﺪ ﺑﻪ ﺩﻧﺒﺎﻝ ﮔﻠﺮﻯ ﺍﺳــﺖ ﺗﺎ ﺩﺭ ﻟﻴﮓ ﺑﻴﺴــﺘﻢ ﺑﺮﺍﻯ ﺣﺴــﻴﻨﻰ ﺭﻗﻴﺐ ﺟﺪﻯ ﺑﺎﺷﺪ. ﺑﺎﺷﮕﺎﻩ ﺍﺳــﺘﻘﻼﻝ ﺑﺎ ﺍﺭﺳﺎﻝ ﻧﺎﻣﻪ ﺍﻯ ﺑﻪ ﺑﺎﺷﮕﺎﻩ ﻧﻔﺖ ﻣﺴــﺠﺪ ﺳﻠﻴﻤﺎﻥ ﺧﻮﺍﻫﺎﻥ ﺟﺬﺏ ﺣﺒﻴﺐ ﻓﺮﻋﺒﺎﺳــﻰ ﺷــﺪ ﻛﻪ ﺩﻳﺮﻭﺯ ﺭﺋﻴﺲ ﻫﻴﺌﺖ ﻣﺪﻳﺮﻩ ﺑﺎﺷــﮕﺎﻩ ﺩﺭ ﻭﺍﻛﻨﺶ ﺑﻪ ﺍﻳﻦ ﺍﺗﻔﺎﻕ ﺍﻇﻬﺎﺭ ﺩﺍﺷــﺖ: ﺗﺎ ﺳــﺮﻣﺮﺑﻰ ﺗﻴﻢ ﻣﺸﺨﺺ ﻧﺸﻮﺩ ﻭ ﺑﺎﺯﻳﻜﻨﺎﻥ ﻣﺪ ﻧﻈــﺮﺵ ﺭﺍ ﺍﻋﻼﻡ ﻧﻜﻨﺪ، ﻧﻤﻰ ﺗﻮﺍﻧﻴﻢ ﺗﺼﻤﻴﻤــﻰ ﺑﮕﻴﺮﻳﻢ. ﺿﻤﻦ ﺍﻳﻨﻜﻪ ﺍﻭﻝ ﺑﺎﻳﺪ ﻭﺿﻊ ﺧﻮﺩﻣﺎﻥ ﻣﺸﺨﺺ ﺷــﻮﺩ. ﺍﮔﺮ ﻣﺎ ﻣﺎﻧﺪﻳﻢ ﺳﺮﻣﺮﺑﻰ ﺭﺍ ﻣﺸﺨﺺ ﻣﻰ ﻛﻨﻴﻢ ﻭ ﺍﻭ ﺑﺎﻳﺪ ﺑﮕﻮﻳﺪ ﻛﻪ ﭼﻪ ﺑﺎﺯﻳﻜﻨﻰ ﺭﺍ ﻣﻰ ﺧﻮﺍﻫﺪ ﻭ ﭼﻪ ﺑﺎﺯﻳﻜﻨﻰ ﺭﺍ ﻧﻤﻰ ﺧﻮﺍﻫﺪ.ﺭﻦﻰﭙﻮﺲﻢﺰﻯﺯﺭﺯﺵﻯﭘﺮ.ﺁﻭﺭﺩﻳﻢ ﺟﺎﻡ ﺑﻪ ﺩﺳﺖ8 ﺳﺎﻝ | ﻳﻚ ﻗﺪﻡ ﺗﺎ ﺟﺎﻡ_6b812dae |
ﻴﺳ ﻦﻴﻴﺗﺒﺎﺳﺖ ﻫﺴﺘﻪ اي دوﻟﺖﻫﺎي ﻧﻬﻢ و دﻫﻢ ﺑﺮاﺳﺎس ﻣﺪل ﭘﻴﻮﺳﺘﮕﻲ ﺟﻴﻤﺰروزﻧﺎ ﺜﻢﻴﻣﺑﺎﻗﺮ * ي دﻳﺒﺎﭼﻪ ﺪفﻫ ﭘﮋوﻫﺶ ﺣﺎﺿﺮ ﺑﺮرﺳﻲ ﺳﻴﺎﺳﺖ ﻫﺴﺘﻪ اي ﺟﻤﻬﻮري اﺳﻼﻣﻲ اﻳﺮان در زﻣﺎن دوﻟﺖﻫﺎي ﻧﻬﻢ و دﻫﻢ اﺳ در و ﺖاﻳﻦ راﺳﺘﺎﻋﻠﻞ ﺑﺮوز ﺑﺤﺮان ﺑﻴﻦ اﻳﺮان وﻏﺮب را ارزﻳـﺎﺑﻲ ﻣـﻲ ﻧﻤﺎﻳـﺪ دو .ﻧﮕﺎه ﻣﺘﻔﺎوت دراﻳﻦ ﺑﻴﻦ وﺟﻮد داردﻳﻚ ﻧﮕﺎه ﻣﻌﺘﻘﺪ اﺳﺖ وﻳﮋﮔﻴﻬﺎي ﺷﺨﺼﻴﺘﻲ رﻳﻴﺲ ﺟﻤﻬﻮر ﺑﺎﻋﺚ ﺑﺮوز ﺑﺤﺮان در روﻧﺪ ﻣﺬاﻛﺮات ﻫﺴﺘﻪاي ﮔﺮدﻳﺪ و ﻧﮕﺎهدوم ﻋـﺪم ﺣﺴـﻦ ﻧﻴـﺖ ﻏـﺮب در ﻣﺴﺄﻟﻪ ي ﻫﺴﺘﻪاي اﻳﺮانﺑﺎﻋﺚ را ﺑﺮوزاﻳﻦ ﺑﺤﺮان در . داﻧﺪ ﻣﻲ ﺧﺼﻮص اﻫﻤﻴﺖ ﭘﺮداﺧﺘﻦ ﺑﻪ ﻣﻮﺿﻮع ﻫﺴﺘﻪ اي اﻳﺮان ، از اﻳﻦﺑﺎﺑﺖ اﺳﺖ ﻳﻜﻲ ﻛﻪ از ﭼﺎﻟﺶﻫﺎي ﭘﻴﺶ روي اﻳﺮان وﺟﺎﻣﻌﻪ ﺑﻴﻦ اﻟﻤﻠـﻞ )ﺣﺪاﻗﻞ در اﻳﻦ دو دﻫﻪ اﺧﻴﺮ(در ﺣﻮزه رواﺑﻂ ﺑﻴﻦاﻟﻤﻠﻞ ﺑﻮده اﺳﺖ .اﻳﺰدي ) ( درﭘﮋوﻫﺸﻲ ﺑﺎ ﻋﻨﻮان درآﻣﺪي ﺑﺮ ﺳﻴﺎﺳﺖ ﺧـﺎرﺟﻲ ﺟﻤﻬـﻮري اﺳـﻼﻣﻲ اﻳﺮان ﺑﻪ ، ﺗﺤﻠﻴﻞ ﺳﺎﺧﺘﺎر و روﻧﺪ ﺗﺼﻤﻴﻢ ﮔﻴﺮي درﺳﻲاﺳﺖ ﺧﺎرﺟﻲ ﺟﻤﻬﻮري اﺳﻼﻣﻲ اﻳـﺮان * داﻧﺶ آﻣﻮﺧﺘﻪ ﻛﺎرﺷﻨﺎﺳﻲ ارﺷﺪ رواﺑﻂ ﺑﻴﻦ اﻟﻤﻠﻞ واﺣﺪ ﻋﻠﻮم وﺗﺤﻘﻘﺎتﻴ داﻧﺸﮕﺎه آزاد اﺳﻼﻣ ﻲ [email protected] ﻓﺼﻠﻨﺎﻣﻪ ﻣﻄﺎﻟﻌﺎت ﺑﻴﻦ اﻟﻤﻠﻠﻲ (ISJ) ﺳﺎلﺳﻴﺰدﻫﻢ، ﺷﻤﺎره ،زﻣﺴﺘﺎن ، ص ص - ﻓﺼﻠﻨﺎﻣﻪ ﻣﻄﺎﻟﻌﺎت ﺑﻴﻦ اﻟﻤﻠﻠﻲ (ISJ) / ﺷﻤﺎره51 / ﻣﻲﭘﺮدازدﻧﻘﻴﺐ . زاده ) ( درﭘﮋوﻫﺸﻲ ﺑﺎﻋﻨﻮان ﺗـﺄﺛﻴﺮ ﻓﺮﻫﻨـﮓ ﻣﻠـﻲ ﺑﺮﺳﻴﺎﺳـﺖ ﺧـﺎرﺟﻲ ﺟﻤﻬﻮري اﺳﻼﻣﻲ اﻳﺮانﻧﻘﺶ ، ﺑﺮ ﻧﻬﺎد روﺣﺎﻧﻴﺖ ﺗﺄﻛﻴﺪ دارد از .ﻏﻨـﺪي ) ( درﭘﮋوﻫﺸـﻲ ﺗﺤﺖ ﻋﻨﻮان ﺳﻴﺎﺳﺖ ﺧﺎرﺟﻲ ﺟﻤﻬﻮري اﺳﻼﻣﻲ اﻳﺮان، ﺑﻪ ﺗﺤﻠﻴﻞ ﺳﺎﺧﺘﺎر ﺗﺼـﻤﻴﻢ ﮔﻴـﺮي در ﺳﻴﺎﺳﺖ ﺧﺎرﺟﻲ ﺟﻤﻬﻮري اﺳﻼﻣﻲ، ﺑﻪ ﺗﺸﻜﻴﻼت دﻳﭙﻠﻤﺎﺳﻲ، ﺗﻮﺟﻪ دارد. رﻣﻀﺎﻧﻲ) ( درﭘﮋوﻫﺶ ﺧﻮد ﺑﺎ ﻋﻨﻮان" درك ﺳﻴﺎﺳﺖ ﺧﺎرﺟﻲ اﻳﺮان" ﺳﻴﺎﺳﺖ ﺧﺎرﺟﻲ اﻳﺮان را ﻏﻴﺮﻋﻘﻼﻧـﻲ ﻧﻤﻲداﻧﺪ ﺑﻠﻜﻪ آن را ﻣﺤﺘﺎﻃﺎﻧﻪ . داﻧﺪ ﻣﻲﻋﻴﻮﺿﻲ ) ( درﭘﮋوﻫﺶ ﺧﻮد ﺑﺎ ﻋﻨﻮان "ﺗﺤﻠﻴﻠـﻲ ﺳﻴﺎ ﺑﺮﺳﺖ ﺧﺎرﺟﻲ آﻗﺎي دﻛﺘﺮ ﻣﺤﻤﻮد اﺣﻤﺪي "ﮋادﻧ ﻋﻨﻮان ﻣﻲﻧﻤﺎﻳـﺪ در اﻳـﻦ دوره رﻳﺎﺳـﺖ ﺟﻤﻬﻮري اﺣﻤﺪي ﻧﮋاد دوﻟﺖﻣﻠﻲ ﺑﻴﺸﺘﺮ در ﭼـﺎرﭼﻮب اﻳـﺪﺋﻮﻟﻮژي و ﺟﻬـﺎﻧﺒﻴﻨﻲ اﺳـﻼﻣﻲ - ﺷﻴﻌﻲ ﺗﻌﺮﻳﻒ ﻣﻲ ﮔﺮدد. ﻋﺎﻣﺮي) ( درﭘﮋوﻫﺶ ﺧﻮد ﺑـﺎ ﻋﻨـﻮان " ﮔﻔﺘﻤـﺎن ﻫـﺎي آرﻣـﺎن ﮔﺮاﻳﺎﻧﻪ درﺳﻴﺎﺳﺖ ﺧﺎرﺟﻲ ﺟﻤﻬﻮري اﺳﻼﻣﻲ اﻳﺮان، "دوﻟﺖ ﻫﺎي ﻧﻬﻢ و دﻫﻢ، را ﺗﻨﻬﺎ دوﻟﺘﻬﺎﻳﻲ ﻣﻲداﻧﺪ ﻛﻪ در ﺳﻴﺎﺳﺖ ﺧﺎرﺟﻲ ﺑﻪ آرﻣﺎن ﻫﺎي اﻧﻘﻼب وﻓﺎدار ﺑﻮده اﺳﺖ وﺗﻮاﻧﺴﺘﻪ اﺳـﺖ اﻳـﻦ آرﻣﺎن ﻫﺎ درﻋﺮﺻﻪ ﺳﻴﺎﺳﺖ ﺧﺎرﺟﻲ ﺑـﻪ ﻣﻨﺼـﻪ ﻇﻬﻮرﺑﺮﺳـﺎﻧﺪ . ﻣﺤﻤـﺪي و ﻣﻮﻻﻧـﺎ ) ( درﭘﮋوﻫﺸﻲ ﺑﺎ ﻧﺎم ﺳﻴﺎﺳﺖ ﺧﺎرﺟﻲ در دوﻟﺖ اﺣﻤﺪي ﻧﮋاد، ﻣﺤﻤﺪي ﻋﻨﻮان ﻣـﻲ ﻧﻤﺎﻳـﺪ ﺳﻴﺎﺳـﺖ ﺧﺎرﺟﻲ اﺣﻤﺪي ﻧﮋادﺑﺎ اﺻﻮل و ﻣﻌﻴﺎرﻫﺎي اﻧﻘـﻼب ، ﻗـﺎﻧﻮن اﺳﺎﺳـﻲ و دﻳـﺪﮔﺎه ﻫـﺎي اﻣـﺎم و رﻫﺒﺮي ﻣﻨﻄﺒﻖ ﺑﻮده اﺳﺖ. ﻣﻮﻻﻧﺎ ﻧﻴﺰ ﺑﻴﺎن ﻣﻲدارد اﺣﻤﺪي ﻧﮋاد ﻧﺨﺴﺘﻴﻦ ﻛﺴﻲ ﺑﻮد ﻛﻪ در ﺗﺎرﻳﺦ ﺳﺎزﻣﺎن ﻣﻠﻞ و ﻧﻴﺰ ﺗﺎرﻳﺦ ﻣﻌﺎﺻﺮ رواﺑﻂ ﺑﻴﻦ اﻟﻤﻠﻞ ﻣﻔﻬﻮم ﻋﺪاﻟﺖ ﺧـﻮاﻫﻲ را درﻋﺮﺻـﻪ رواﺑـﻂ ﺑﻴﻦاﻟﻤﻠﻠﻲ ﻣﻄﺮح ﻛﺮد. دﻫﻘﺎﻧﻲ ) ( درﭘﮋوﻫﺸﻲ ﺑﺎ ﻋﻨﻮان" ﺳﻴﺎﺳﺖ ﺧـﺎرﺟﻲ ﺟﻤﻬـﻮري اﺳﻼﻣﻲ اﻳﺮان" ﺑـﻪ ﺗﺸـﺮﻳﺢ ﺳﻴ ﺎﺳـﺖ ﺧـﺎرﺟﻲ اﻳـﺮان از ﺟﻨﺒـﻪ ﻫـﺎي ﻣﺨﺘﻠـﻒ ﻧﻈـﺮي ﻣﺎﻧﻨـﺪ آرﻣﺎن ﮔﺮاﻳﻲ، ﺻﻠﺢ دﻣﻮﻛﺮاﺗﻴﻚ ،ﻟﻴﺒﺮاﻟﻴﺰم اﻗﺘﺼﺎدي، واﻗﻊ ﮔﺮاﻳﻲ، ژﺋﻮﭘﻮﻟﻴﺘﻴﻚ ، ﻧﻮواﻗﻊ ﮔﺮاﻳﻲ ، ﻧﻮ ﻟﻴﺒﺮال ، ﺳﺎزه اﻧﮕﺎري ، ﮔﻔﺘﻤﺎﻧﻲ و ﻣﻦ ﺟﻤﻠﻪ ﺑﻬﺮه ﮔﻴﺮي از اﻟﮕﻮي ﻧﻈﺮﻳﻪ ﻣﻴﺎن ﺑﺮد ﺟﻴﻤﺰ روزﻧﺎ درﺧﺼﻮص ﺗﺼﻤﻴﻢ ﮔﻴـﺮي ﭘﺮداﺧﺘـﻪ اﺳـﺖ . ﻏﺮﻳـ ﺐ آﺑـﺎدي )( درﭘـﮋوﻫﺶ ﺧـﻮد ﺑـﺎ ﻋﻨﻮان"دﺳﺘﺎوردﻫﺎي ﻫﺴﺘﻪ اي دوﻟﺖ ﻧﻬﻢ " اﻇﻬﺎر ﻣﻲدارد ج.ا. اﻳﺮان، ﺧﻮاﻫﺎن ﺣﻘﻮﻗﻲ ﻓﺮاﺗﺮ از ﺣﻘﻮق ﺗﺤﺖ ﺧﻮد ﻣﻌﺎﻫﺪه ﻋﺪم اﺷﺎﻋﻪ ﻧﻤﻲﺑﺎﺷﺪ .ﭘﺮﺳﺶ ﻧﻮﻳﺴﻨﺪه اﻳﻦ اﺳﺖ ﻛﻪ ﻛﺪام ﻧﻈﺮﻳﻪ ازﺑﻴﻦ ﻧﻈﺮﻳﺎت ﺳﻴﺎﺳﺖ ﺧﺎرﺟﻲ،ﺗﺤﻠﻴﻞ ﺑﻬﺘـﺮي ازﺑﺤﺮان ﺑﻮﺟﻮد آﻣﺪه در ﺳﻴﺎﺳﺖ ﻫﺴﺘﻪ اي اﻳﺮان در دوﻟﺖﻫﺎي ﻧﻬﻢ و دﻫﻢ اراﺋـﻪ ﻣـﻲ دﻫـﺪ؟ ﻓﺼﻠﻨﺎﻣﻪ ﻣﻄﺎﻟﻌﺎت ﺑﻴﻦ اﻟﻤﻠﻠﻲ (ISJ) / ﺷﻤﺎره51 / ﻓﺮض وي ﺑﺮاﻳﻦ اﺳﺖ ﻛﻪ ﭼﻮن ﻫﺮدو ﺳـﻄﺢ ﺗﺤﻠﻴـﻞ ﻣﺤـﻴﻂﺑـﻴﻦ اﻟﻤﻠـﻞ و ﻣﺤـﻴﻂ داﺧﻠـﻲ ﺑﺮﺳﻴﺎﺳﺖ ﻫﺴﺘﻪ اي اﻳـﺮان در دوﻟﺘﻬـﺎي ﻣـﺬﻛﻮر ﻣـﺪﺧﻠﻴﺖ دارﻧـﺪ، ازﻳـﻚ ﻧﻈﺮﻳـﻪ ي ﻣﺨـﺘﻠﻂ ﻣﻲﺑﺎﻳﺴﺖ ﺑﻬﺮه ﺑﺮد ﻟﺬا وي دراﻳﻦ ﭘﮋوﻫﺶ از ﻣﺪل ﭘﻴﻮﺳﺘﮕﻲ ﺟﻴﻤﺰ روزﻧﺎ، ﺑﻬﺮه ﮔﺮﻓﺘﻪ .ﺳﺖ ا زﻳﺮا اﻳﻦ ﻧﻈﺮﻳﻪ ﺑﻪ ﺗﻤﺎﻣﻲ ﻋﻮاﻣﻞ ﻣﺆﺛﺮ ﺑﺮﺳﻴﺎﺳﺖ ﺧﺎرﺟﻲ اﺷﺎره دارد.روزﻧﺎ ﺷﻤﺎر ﻧﺴﺒﺘﺎً ﺑﺰرﮔﻲ ازﻣﻨﺎﺑﻊ ﺗﺼﻤﻴﻢ ﮔﻴﺮي درﺳﻴﺎﺳـﺖ ﺧـﺎرﺟﻲ را ﮔـﺮد آوردوآﻧﻬـﺎ را درﭘـﻨﺞ ﮔـﺮوه ﻣﺘﻐﻴﺮﻫـﺎي ﺷﺨﺼﻴﺘﻲ ، ﻧﻘﺸﻲ، ﺣﻜﻮﻣﺘﻲ، اﺟﺘﻤﺎﻋﻲ و ﺳﻴﺴﺘﻤﺎﺗﻴﻚ ﺳﺎزﻣﺎﻧﺪﻫﻲ ﻛﺮد )ذاﻛﺮﻳﺎن،:.( ﻧﻮﻳﺴﻨﺪه ﺑﻄﻮرﻋﻤﺪه از ﻣﻨﺎﺑﻊ ﺛﺎﻧﻮﻳﻪ و ﻛﺘﺎﺑﺨﺎﻧﻪ اي اﺳﺘﻔﺎده ﻧﻤﻮده اﺳـﺖ . ﭘـﮋوﻫﺶ ﺣﺎﺿـﺮ ﺷﺎﻣﻞ ﭘﻨﺞ ﺑﺨﺶ اﺳﺖ.ﺑﺨﺶ اول ﺑﻪ ﺗﻌﺮﻳﻒ ﻧﻈﺮﻳﻪ ﺗﺼـﻤﻴﻢ ﮔﻴـﺮي ، ﺑﺨـﺶ دوم ﺑـﻪ ﺗﺸـﺮﻳﺢ ﺳﻴﺎﺳﺖ ﺧﺎرﺟﻲ، ﺑﺨﺶ ﺳـﻮم ﺑـﻪ ﺳـﺎﺧﺘﺎرﻫﺎي ﺳﻴﺎﺳﻲ،اﻗﺘﺼـﺎدي، اﺟﺘﻤـﺎﻋﻲ ،ﻓﺮﻫﻨﮕـﻲ و ﺳﻴﺎﺳﺖ ﺧﺎرﺟﻲ اﻳﺮان، ﺑﺨﺶ ﭼﻬﺎرم ﺳﻴﺎﺳﺖ ﻫﺴﺘﻪ اي اﻳﺮان و ﺑﺨﺶ ﭘﻨﺠﻢ ﺑﻬﺎﻧﻄﺒـﺎق ﻣـﺪل ﭘﻴﻮﺳﺘﮕﻲ ﺟﻴﻤﺰروزﻧﺎ ﺑﺎ ﺳﻴﺎﺳﺖ ﻫﺴﺘﻪ اي دوﻟﺖﻫﺎي ﻧﻬﻢ ودﻫﻢ ﻣﻲﭘﺮدازد. ﻧﻮﻳﺴـﻨﺪه درﭘﺎﻳـﺎن ﻧﺘﻴﺠﻪ ﻣﻲﮔﻴﺮددرﭼﺎرﭼﻮب اﻳﻦ ﻧﻈﺮﻳﻪ، ﻋﺎﻣﻞ ﻣﺤﻴﻂ ﺑـﻴﻦ اﻟﻤﻠـﻞ و ﻋﺎﻣـﻞ ﻓـﺮد )اﻧﺪﻳﺸـﻪ و ﻫـﺎ ﺷﺨﺼﻴﺖ رﻳﻴﺲ ﺟﻤﻬﻮر( ﺑﻴﺸﺘﺮ از ﺳﺎﻳﺮ ﻋﻮاﻣﻞ )ﻧﻘﺶ، ﺣﻜﻮﻣﺖ و ﺟﺎﻣﻌﻪ در (ﺗﺒﻴﻴﻦ ﺳﻴﺎﺳﺖ ﻫﺴﺘﻪ اي اﻳﺮان دردوﻟﺖﻫﺎي ﻧﻬﻢ ودﻫﻢ ﻧﻘﺶ اﻳﻔﺎﻣﻲ ﻛﻨﻨﺪ . . ﻧﻈﺮﻳﻪ ﺗﺼﻤﻴﻢ ﮔﻴﺮي ﺗﺼﻤﻴﻤﺎت، ﺑﺮوﻧﺪادﻫﺎي ﻧﻈﺎم ﺳﻴﺎﺳﻲ ﻫﺴﺘﻨﺪ ﻛﻪ از ﻃﺮﻳﻖ آﻧﻬـﺎ ارزش ﻫـﺎ در داﺧـﻞ ﻳـﻚ ﺟﺎﻣﻌﻪ ﺑﻪ ﻧﺤﻮ اﻗﺘﺪارآﻣﻴﺰ ﺗﻮزﻳﻊ ﻣﻲﺷﻮد. ﺗﺼﻤﻴﻢﮔﻴﺮي ﺻﺮﻓﺎ ﻋﻤﻞ ﮔﺰﻳﻨﺶ ﻣﻴﺎن راه ﺣﻞﻫـﺎي ﺟﺎﻳﮕﺰﻳﻦ ﻳﺎ ﺑﺪﻳﻞﻫﺎي ﻣﻮﺟﻮدي اﺳﺖ ﻛـﻪ در ﻣﻮردﺷـﺎن ﻳﻘـﻴﻦ و ﻗﻄﻌﻴـﺖ ﻧـﺪارﻳﻢ . ﻣﻔﻬـﻮم ﺗﺼﻤﻴﻢﮔﻴﺮي از ﻣﺪتﻫﺎ ﭘﻴﺶ ﺑﻪ ﻃﻮر ﺗﻠﻮﻳﺤﻲ در ﺑﺮﺧﻲ روﻳﻜﺮدﻫـﺎي ﻗـﺪﻳﻤﻲ ﺗـﺮ در ﻣـﻮرد ﺗﺎرﻳﺦ دﻳﭙﻠﻤﺎﺳﻲ و ﻣﻄﺎﻟﻌﻪي ﻧﻬﺎدﻫﺎي ﺳﻴﺎﺳﻲ ﻣﻄﺮح ﺑﻮده اﺳﺖو در ﻋﻠﻢ ﺳﻴﺎﺳﺖ ﻧﻴﺰ ﻣـﻮرد ﺗﻮﺟﻪ داﻧﺸﻤﻨﺪان ﻋﻼﻗﻪ ﻣﻨﺪ ﺑﻪ ﺗﺤﻠﻴﻞ رﻓﺘﺎر ﺗﺼﻤﻴﻢﮔﻴﺮي رأيدﻫﻨﺪﮔﺎن، ﻗﺎﻧﻮن ﮔﺬاران، ﻣﻘﺎﻣﺎت اﺟﺮاﻳﻲ، ﺳﻴﺎﺳﺖ ﻣﺪاران، رﻫﺒﺮان ﮔﺮوهﻫﺎي ذيﻧﻔﻮذ، و ﺳﺎﻳﺮ ﺑﺎزﻳﮕﺮان ﺻﺤﻨﻪ ي ﺳﻴﺎﺳﺖ ﺑـﻮده اﺳﺖ )دوﺋﺮﺗﻲ وﻓﺎﻟﺘﺰﮔﺮاف:.( درﻧﻈﺮﻳﻪﻫﺎي ﺗﺼﻤﻴﻢﮔﻴﺮي ﺑﺎ ﻋﻨﻮان ﭼﺎرﭼﻮبﻫﺎي ﻣﻔﻬﻮﻣﻲ ﺗﺤﻠﻴﻠﻲ، ﺑﺎ ﻛﺸﻒ و ﺗﻮﺿﻴﺢ ﻓﺼﻠﻨﺎﻣﻪ ﻣﻄﺎﻟﻌﺎت ﺑﻴﻦ اﻟﻤﻠﻠﻲ (ISJ) / ﺷﻤﺎره51 / ﻣﺘﻐﻴﺮﻫﺎي ﻣﺘﻨﻮع و ﻣﺮﺗﺒﻂ ﺗﻌﻴﻴﻦﻛﻨﻨﺪه در ﺗﺼﻤﻴﻢﮔﻴﺮي، ﻋﻮاﻣﻞ ﻻزم و ﻛﺎﻓﻲ را ﺑﺮاي ﺗﺠﺰﻳـﻪ و ﺗﺤﻠﻴﻞ رﻓﺘﺎر ﺳﻴﺎﺳﺖ ﺧﺎرﺟﻲ در اﺧﺘﻴﺎر ﻗﺮار ﻣﻲدﻫﺪ. ﺗﺌﻮري ﺗﺼﻤﻴﻢﮔﻴﺮي ﻳﻚ ﺳـﻄﺢ ﺧـﺮد اﺳﺖ ﻛﻪ ﻣﺤﺪودهاي اﺧﺺ از ﻛﻞ ﺳﻴﺴﺘﻢ ﺳﻴﺎﺳﻲ را ﻣﻮرد ﺑﺮرﺳﻲ ﻗﺮار ﻣﻲدﻫﺪ، وﻟﻲ در ﻋﻴﻦ ﺣﺎل ﺑﺎ ﺳﻄﺢ ﺗﺤﻠﻴﻞ ﻛﻼن ﭘﻴﻮﻧﺪ ﺧﻮرده اﺳﺖ. زﻳﺮا ﺑﺮ اﻳـﻦ ﻓـﺮض ﻣﺒﺘ ﻨـﻲ اﺳـﺖ ﻛـﻪ واﺣـﺪ ﺗﺼﻤﻴﻢﮔﻴﺮﻧﺪه، در ﻳﻚ ﻣﺤﻴﻂ ﻛﻞ، ﺷﺎﻣﻞ ﺳﻴﺴﺘﻢ ﺳﻴﺎﺳﻲ داﺧﻠﻲ و ﻧﻈﺎم ﺑﻴﻦاﻟﻤﻠﻞ، ﺑﺎ آﮔﺎﻫﻲ از ﺟﺎﻳﮕﺎه ﺧﻮد در ﺳﻴﺴﺘﻢ ﻛﻞ و ﺗﺼﻮر ﺧﺎﺻﻲ از ﻣﻮﻗﻌﻴﺖ ﺗﺼﻤﻴﻢﮔﻴﺮي، ﮔﺰﻳﻨـﻪ اي را اﻧﺘﺨـﺎب ) ﻛﻨﺪ ﻣﻲﺧﻮﺷﻮﻗﺖ،.( .ﺳﻴﺎﺳﺖ ﺧﺎرﺟﻲ1 ﻣﻄﺎﻟﻌﻪ ﺳﺎﺳﺖﻴ ﺧﺎرﺟﻲ و ﺗﺤﻠﻴﻞ آن ﺑﻪ ﺟﻨﮓ دوم ﺑﺎزﻣﻴﮕﺮدد ﻫﺮﭼﻨﺪ ﻗﺪﻣﺖ ﺳﺎﺳﺖﻴ ﺑـﻪ ﻗﺒﻞ از آن ﻣﺮﺑﻮط ﻣﻲﺷﻮد وﻟﻲ ﭼﻴﺰي ﻧﺒﻮد ﻛﻪ ﺑﺘﻮان ﺑﺎ اﺳﺘﻨﺎد ﺑـﻪ آن ﺳ ﻴﺎﺳـﺖ ﺧـﺎرﺟ ﻲ را در ﺳﻄﺢ ﻓﺮاﻣﻠ ﻞﻴﺗﺤﻠ ﻲو ﺑﺮرﺳﻛﺮد ﻲ. )Hudson, Valerie., Christopher S. Vore, , p. (و ﺑﻨﺎﺑﺮاﻳﻦ اﻳﻦ ﺗﺤ هﺣﻮزﺖ ﺗﺎﺛﻧﻈﺮ ﺮﻴﻫﺎﻳﻲ ﻪﻳ ﻗﺮار ﮔﺮﻓﺖ ﻛﻪ ﻫﺮﺑﺨﺸ ﻚﻳﻴﺳ از ﻲﺎﺳـﺖ ﺧﺎرﺟﻪ را ﺑﺮرﺳ ﻣﻲ ﻲﻛﺮدﻧﺪ. ﻋﺒﺎرت اﺳﺖ از ﺳﻤﺖ ﮔﻴﺮي و ﺷﻴﻮه ﻧﮕﺮش ﻳﻚ دوﻟﺖ ﺑﻪ ﻧﻈﺎم ﺑﻴﻦاﻟﻤﻠﻞ ﻛﻪ ﺑﺮ ﻃﺒﻖ آن ﻛﻨﺶ و واﻛﻨﺶ از ﺧﻮد ﻧﺸﺎن دﻫﺪ ﻣﻲ. ﻫﺮ دوﻟﺖ ﺳﻴﺎﺳـﺖ ﺧـﺎرﺟﻲ ﺧﻮد را ﻃﻮري ﺗﻨﻈﻴﻢ ﻣﻲﻧﻤﺎﻳﺪ ﻛﻪ درﻧﻬﺎﻳﺖ ﻧﻴﺎزﻫﺎي ﺳﻴﺎﺳﻲ، اﻣﻨﻴﺘﻲ، اﺳـﺘﺮاﺗﮋﻳﻚ، اﻗﺘﺼـﺎدي، ﻓﺮﻫﻨﮕﻲ و ﻧﻈﺎﻣﻲ در ﻛﻮﺗﺎه ﻣﺪت ﻳﺎ ﺑﻠﻨﺪ ﻣـﺪت ﺗـﺎﻣﻴﻦ ﮔـﺮدد .آﻧﭽـﻪ ﻣﺴـﻠﻢ اﺳـﺖ داده ﻫـﺎي ﺳﻴﺎﺳﺖ ﺧﺎرﺟﻲ ﺛﺎﺑﺖ ﻧﻴﺴﺘﻨﺪ)ﻗﻮام، . ( ﺳﻴﺎﺳﺖ ﺧـﺎرﺟﻲ در ﺑﺮدارﻧـﺪه اﻫـﺪاف، اﺳـﺘﺮاﺗﮋي ،ﻫـﺎ ﺗـﺪاﺑﻴﺮ، روش ،ﻫـﺎ دﺳـﺘﻮاﻟﻌﻤﻞ، رﻫﻨﻤﻮدﻫﺎ، ﺑﺮداﺷﺖ و ،ﻫﺎ ﺗﻮاﻓﻖ ،ﻫﺎ اﺳﺖ ﻛﻪ ﺑﻪ واﺳﻄﻪ آن دوﻟﺖ ﻫﺎرواﺑﻂ ﺑﻴﻦاﻟﻤﻠﻠﻲ ﺑﺎ ﺳـﺎﻳﺮ دوﻟﺖﻫﺎ ، ﺳﺎزﻣﺎنﻫﺎي ﺑﻴﻦ اﻟﻤﻠﻠﻲ و ﺑﺎزﻳﮕﺮان ﻏﻴﺮدوﻟﺘﻲ ﺳﺎﻣﺎن ﻣﻲﺑﺨﺸﻨﺪ)ذاﻛﺮﻳﺎن،:.( ﺑﺎ ﻋﻨﺎﻳﺖﺑﻪ ﺗﻮﺿﻴﺤﺎﺗﻲﻛﻪ درﺗﻌﺮﻳﻒ ﻧﻈﺮﻳﻪ ي ﺗﺼﻤﻴﻢ ﮔﻴﺮي آﻣﺪ، ﺑﺮوﻧﺪادﻫﺎﻳﺎ ﻫﻤﺎن ﺗﺼﻤﻴﻢ اﺗﺨﺎذ ﺷﺪه ﻛﻪ رواﺑﻂﻣﻴﺎن ﻳﻚ دوﻟﺖ ﺑﺎ دﻳﮕﺮ ﺑﺎزﻳﮕﺮان ﻋﺮﺻﻪ ﺑﻴﻦ ي اﻟﻤﻠﻞ )دوﻟﺖ ،ﻫﺎ ﺳﺎزﻣﺎنﻫﺎي ﺑﻴﻦ اﻟﻤﻠﻠﻲ و...( را ﺷﻜﻞ ﻣﻲدﻫﺪ، ﺳﻴﺎﺳﺖ ﺧﺎرﺟﻲ ﻳﻚ ﻛﺸﻮرﺧﺎص ﻣﺤﺴﻮب ﻣﻲ .ﺷﻮد . Foreign Policy ﻓﺼﻠﻨﺎﻣﻪ ﻣﻄﺎﻟﻌﺎت ﺑﻴﻦ اﻟﻤﻠﻠﻲ (ISJ) / ﺷﻤﺎره51 / ﺳﻴﺮروش ﺷﻨﺎﺧﺘﻲ ﺳﻴﺎﺳﺖ ﺧﺎرﺟﻲ را ﻣﻲ ﺗﻮان در ﺳﻪ رﻫﺎﻓﺖﻴ دﺳﺘﻪ ﺑﻨﺪ :ﻛﺮد ياﻟﻒﺎﻓﺖﻴ رﻫ . ﻛﻼنﺎﻓﺖﻴ رﻫ .ب . ﺧﺮدﺎﻓﺖﻴ رﻫ .ج . ﭘﻴﻮﺳﺘﮕﻲ . اﻟﻒ ﺖﻓﺎﻴ رﻫ :ﻛﻼن ﻴ رﻫ ﻦﻳ در اﺎﻓﺖ، ﻛﺸﻮرﻫﺎ ﺑﻪ ﻋﻨﻮان ﻛﻨﺸﮕاﺻﻠ ﺮانﻲ ﻧﻈﺎم ﺑﻴﻦاﻟﻤﻠـﻞ ﻫﻤﭽـﻮن ﺗـﻮپ ﻫـﺎي ﻣﻲ ﻲﺗﻠﻘ ﺎردﻴﻠﻴﺑﺷﻮﻧﺪ ﻛﻪ ﻣﺎﻫﻴﺖ دروﻧﻲ آﻧﻬﺎ ﻳﻜﺴﺎن ﻣﺤﺴﻮب ﺷﺪه و ﺑﺮ ﭼﮕﻮﻧﮕﻲ ﭼـﺮﺧﺶ آﻧﻬﺎ ﺑﺮرو ﺑﻴﻦ ﺎردﻴﻠﻴﺑ ﺰﻴﻣ ياﻟﻤﻠﻞ يﺮﻴﺗﺎﺛ ﻧﺪارد ﻦﻳا . ﻣﻮرد را در واﻗﻊ ﮔﺮاﻳـﻲ ﺳـﺎﺧﺘﺎر ي واﻟﺘـﺰ . ﻢﻴﻨﻴﺑ ﻲﻣدر واﻗﻊ در اﻳﻦ ﻧﻮع واﻗﻊ ﮔﺮا ،ﻳﻲﺷﺎﻫﺪ ﻧﻮﻋﻲ ﺷﺒﺎﻫﺖ در رﻓﺘـﺎر ﺳ ﻴﺎﺳـﺖ ﺧـﺎرﺟ ﻲ دوﻟﺖ ﻫﺎ ﺑﻪ دﻟﻴﻞ ﺟﺒﺮ و ﻗﺪرﺗ ﺴﺖﻴﻛﻪ ﺳﺎﺧﺘﺎر دارد) . Griffin, , pp. - ( ﺎﻓﺖﻴ رﻫ :ب ﺧﺮد ﺗﻤﺮﻛﺰﺎﻓﺖﻴ رﻫ ﻦﻳا ﺑﺮ ﺗﺎﺛﺎﺳﺖﻴﺳ ﺮﻴ داﺧﻠﻲ ﻛﺸﻮرﻫﺎ ﺑﺮ رﻓﺘﺎر ﺧﺎرﺟﻲ آﻧﻬﺎﺳﺖ و در واﻗﻊ ﺗﻔﺎوت در ﻋﻤﻠﻜﺮدﺎﺳﺖﻴﺳ ﺧﺎرﺟﻲ را ﻧﺎﺷﻲ از ﺗﻔﺎوت ﺳﺎﺧﺘﺎر داﺧﻠﻲ آﻧﻬﺎ ﻣﻲداﻧﻨﺪ. در واﻗﻊ ﻋﻤﻠﻜﺮد و رﻓﺘﺎر ﺧﺎرﺟﻲ ﻛﺸﻮرﻫﺎﺗﺎﺑﻊ ﻣﻘﺘﻀ ﺎتﻴداﺧﻠ ﻂﻴﻣﺤ و ﻲاﺳﺘﻘﺮار ﻫﺮ واﺣـﺪ ﺧـﺎص ﺟﻐﺮاﻓﻳﻲﺎﻴ .ﺳﺖ ا ﻫﻤﭽﻨﺗﺤﺖ ﻦﻴ ﺮﻴﺗﺎﺛ ﺷﺨﺼﻴﺖ ﺗﺼﻤﻴﻢ ﮔﻴﺮﻧﺪﮔﺎن،ﺟا ﻂﻴﻣﺤ ﺘﻤﺎﻋﻲ وﭼﺎﻧﻪ زﻧﻫﺎي ﻲ ﺑﺮوﻛ ﻚﻴ اﺗﺮو ﺳﺎزﻣﺎﻧ ﻣﻲ ﺰﻴﻧ ﻲﺑﺎﺷﺪ)Graham , Alison . Halperin, Morton, (. ج:رﻫﻴﺎﻓﺖ ﭘﻴﻮﺳﺘﮕﻲ ﻞﻴﺗﺤﻠﮔﺮان در اﻴ رﻫ ﻦﻳﺎﻓﺖ،ﺗﺠﺰ يﺑﺮا ﻳﻪ و ﺗﺤﻠﻴﺳ ﻞﻴـ ﺎﺳـﺖ ﺧـﺎرﺟ ﻲ از ﻫـﺮدو ﺳـﻄﺢ ﻞﻴﺗﺤﻠﺧﺮد و ﻛﻼن اﺳﺘﻔﺎده ﻣﻴﻜﻨﻨﺪ.رﻫﻴﺎﻓﺖ ﺗﻄﺒﻴﻘﻲ ﺳﻴﺎﺳـﺖ ﺧـﺎرﺟﻲ را رﻓﺘﺎرﮔﺮاﻳـﺎن وارد ﻋﻠﻮم ﺳﻴﺎﺳﻲ ﻛﺮدﻧﺪ.ﺑﻄﻮر ﻛﻠﻲ ﻫﺪف ازاﻳﻦ ﻛﺎرﻓﺮاﻫﻢ ﻛﺮدن ﻧﻈﺮﻳـﻪ ﻫـﺎي ﻧﻈـﺎم ﻣﻨـﺪ وﺗﺒﻴـﻴﻦ ﺳﻴﺎﺳﺖ ﺧﺎرﺟﻲ ﺑﻮد)ذاﻛﺮﻳﺎن،:(. ﺷﻜﻞ1:ﺳﻴﺮ روش ﺷﻨﺎﺧﺘﻲ ﺳﻴﺎﺳﺖ ﺧﺎرﺟﻲ - رﻫﻴﺎﻓﺖ ﻛﻼن:ﺗﻤﺮﻛﺰ ﺑﺮ ﺳﺎﺧﺘﺎرﺑﻴﻦاﻟﻤﻠﻞ - رﻫﻴﺎﻓﺖ ﺧﺮد: ﺗﻤﺮﻛﺰ ﺑﺮ رﻓﺘﺎر ﺧﺎرﺟﻲ دوﻟﺖ ﻫﺎ - رﻫﻴﺎﻓﺖ ﭘﻴﻮﺳﺘﮕﻲ:ﺗﻤﺮﻛﺰ ﺑﺮ ﻫﺮدوﺣﻮزه ﺳﺎﺧﺘﺎر ﺑﻴﻦاﻟﻤﻠﻞ و رﻓﺘﺎرﺧﺎرﺟﻲ دوﻟﺖ ﻫﺎ ﻓﺼﻠﻨﺎﻣﻪ ﻣﻄﺎﻟﻌﺎت ﺑﻴﻦ اﻟﻤﻠﻠﻲ (ISJ) / ﺷﻤﺎره51 / اﻧﺪﻳﺸﻤﻨﺪ ﺷﺎﺧﺺ رﻫﻴﺎﻓﺖ ﭘﻴﻮﺳﺘﮕﻲ ؛ ﻤﺰﻴﺟروزﻧﺎ در ﻛﺘﺎب ﺧﻮد ﺗﺤﺖ ﻋﻨﻮان "ﻣﻄﺎﻟﻌﻪ ﺎﺳﺖﻴﺳ ﺟﻬﺎن: ﭼﺎﻟﺶ ﻫﺎي ﻧﻈﺮيو روﺷﻲ"، ﺗﺌﻮري ﺧﻮد را ﻣﺒﻨﻲ ﺑﺮ ﺗﺎﺛﻴﺮﮔﺬار ﭘﻨﺞ يﻋﺎﻣـﻞ در ﺷﻜﻞ ﮔﺎﺳﺖﻴﺳ يﺮﻴ ﺧﺎرﺟﻲ ﻋﻨﻮان ﻛﺮد. ﺑﻨﺎ ﺑﻪ ﮔﻔﺘﻪ او ﭘﻨﺞ ﺪﻳﺑﺎ ﺮﻴﻣﺘﻐﻣﻮرد ﺗﺤﻠﻴﻞ ﻗـﺮار ﮔﻴﺮﻧــﺪ: . ﻓــﺮد2 . ﻧﻘــﺶ3 .ﻴﻣﺘﻐﺮﻫــﺎي ﺣﻜــﻮﻣﺘﻲ . ﺮﻴــﻣﺘﻐﺟﺎﻣﻌــﻪ .ﻴﻣﺘﻐﺮﻫــﺎ ﻲﻄــﻴﻣﺤ ي)ﺳﻴﺴﺘﻤﺎﺗ(. ﻚﻴدر واﻗﻊ ﻫﺪف ارز ﻲﺎﺑﻳﻗﺪرت ﻧﺴﺒ ﺮﻫﺎﻴﻣﺘﻐ ﻦﻳ از ا ﻚﻳﻫﺮﻲ و ﺳﭙﺲ ﺗﺎﺛﻴﺮ آﻧﻬـﺎ ﺑﺮ ﺳﺎﺳﺖﻴ ﺧﺎرﺟاﺳﺖ ﻲ)Rosenau, , p. (. : : ﻓﺮد ﺮﻴﻣﺘﻐﺷﺎﻣﻞ و يﻬﺎﻴﮋﮔﻳﻣﻨﺤﺼﺮ ﺑﻪ ﻓﺮد ﺗﺼﻤﻴﻢ ﮔﻴﺮﻧﺪﮔﺎن اﺳﺖ ﻛﻪ ﺳﺎﺳﺖﻴ ﺧﺎرﺟﻲ ﻳﻚ ﻣﻠﺖ را ﻦﻴﻴﺗﻌو ﺳﭙﺲ ﭘ ﻣﻲ ﺎدهﻴﻛﻨﻨﺪ )Rosenau, (.در واﻗﻊ ا ﺮﻴﻣﺘﻐ ﻦﻳﺷﺎﻣﻞ ﺗﻤـﺎﻣ ﻲ ارزش، ﻫـﺎ اﺳﺘﻌﺪادﻫﺎ و ﺗﺠﺮﺑﻪ ﻗﺒﻠﻴﺘﺼﻤﻴﻢ ﮔﻴﺮﻧﺪﮔﺎﻧﻤﻲ ﺷﻮد ﻛﻪ ﺑﺎﻋﺚ ﺗﻤﺎﻳﺰاﻧﺘﺨﺎبﺎﺳﺖﻴﺳ ﺧـﺎرﺟ و ﻲرﻓﺘﺎر آﻧﻬﺎاز ﺳﺎ ﻣﻲ ﻦﻳﺮﻳ .ﺷﻮد2 : ﺮﻴﻣﺘﻐﻧﻘﺶ : ﺑﻪرﻓﺘﺎر ﺧﺎرﺟﻲ ﻣﺴﺌﻮﻟﻴﻦ اﺷﺎره دارد ﻛﻪ ﻧﺎﺷﻲ از ﺳﻤﺘﻲ اﺳﺖ ﻛﻪ آﻧﻬﺎ ﺑﺮ ﻋﻬﺪه دارﻧﺪ و ﻓﺎرغ يﻬﺎﻴﮋﮔﻳو ازﺷﺨﺼاﺳﺖ ﻲﻛﺴ ﻲآن ﻛﻪ ﻣﻘﺎم را ﺑﺮﻋﻬﺪه ﮔﺮﻓﺘﻪ اﺳﺖ )Rosenau, , p. (: يﺮﻫﺎﻴﻣﺘﻐﺣﻜﻮﻣﺘ :ﻲﻫﺎﻳﻲ ﺟﻨﺒﻪ از ﺳﺎﺧﺘﺎر ﺣﻜﻮﻣﺖ ﻛﻪ ﮔﺰﻫﺎي ﻨﻪﻳ ﺗﺼﻤﻴﻢ ﮔﻴﺮي ﺗﺼﻤﻴﻢ ﮔﻴﺮﻧﺪﮔﺎن در ﺳﺎﺳﺖﻴ ﺧﺎرﺟﻲ را ﻣﺤﺪود و دﻫﺪ ﻣﻲ ﺶﻳ اﻓﺰا ﺎﻳ)Rosenau, , p. (. : ﺮﻴﻣﺘﻐﺟﺎﻣﻌﻪ :آن دﺳﺘﻪ از ﺟﻨﺒﻪﻫﺎي ﻏﻴﺮ ﺣﻜﻮﻣﺘﻲ ﺟﺎﻣﻌﻪ اﺳﺖ ﻛﻪ ﺑﺮ رﻓﺘﺎر ﺧﺎرﺟ ﺮﻴﺗﺎﺛ ﻲدارد . : ﻴﺳ) ﻲﻄﻴﻣﺤ يﺮﻫﺎﻴﻣﺘﻐﺴﺘﻤﺎﺗ ﺑﻴﻦ ﺎﻴﻜﻴاﻟﻤﻠﻠﻲ : ( ﺑﻪ ﻣﻌﻨﻲ ﻫﺎي ﺟﻨﺒﻪ ﻏﻴﺮاﻧﺴﺎﻧ ﻂﻴﻣﺤ ﻲﺧﺎرﺟﻲ اﺟﺘﻤﺎع و ﻳﺎ ﻫﺮ ﻋﻤﻠﺴﺖﻴ ﻛـﻪ در ﺧـﺎرج از ﻂﻴﻣﺤرخ داده و اﻧﺘﺨﺎب ﺗﺼﻤﻴﻢ ﮔﻴﺮﻧﺪﮔﺎن را ﺗﺤﺖ ﺗﺎﺛﻴﺮ ﻗﺮار دﻫﺪ ﻣﻲ)Rosenau, , p. ( ﺑﺮ و ﺮﻴﻣﺘﻐ ﻦﻳا ﻟﺬا ﺑﻴﻦ ﺴﺘﻢﻴﺳ يﻬﺎﻴﮋﮔﻳاﻟﻤﻠﻞ و ﻧﻮع رﻓﺘـﺎر ﺑـﺎز ﻳﮕﺮان دوﻟﺘـ و ﻏ ﻲ ﺮﻴـ ﻲ دوﻟﺘﺗﻤﺮﻛﺰ دارد . ﺑﻨﺎﺑﻪ ﻋﻘ ﺪهﻴروزﻧﺎ، اﻳﻦ ﻋﻮاﻣﻞ ﺧﻮد ﻣﺘﻐاو يﺮﻫﺎﻴ اي ﺳﻄﻪﻫﺴﺘﻨﺪ و ﺗﺎﺑﻌﻲ از ﻋﻮاﻣﻞ ﺑﻨ يﺎدﻴـ ﻓﺼﻠﻨﺎﻣﻪ ﻣﻄﺎﻟﻌﺎت ﺑﻴﻦ اﻟﻤﻠﻠﻲ (ISJ) / ﺷﻤﺎره51 / ﺷﺎﻣﻞﺳﺎﺧﺘﺎر ،ﻲﺎﺳﻴﺳ اﻗﺘﺼﺎدي و اﺟﺘﻤﺎﻋﻲ ﻛﺸﻮرﻫﺎي و ﻧـﻮع ﺳ ﻴﺎﺳـﺖ آﻧﻬﺎﺳـﺖ ﻛـﻪ ﻦﻳـ اﻋﻮاﻣﻞ ﻋﺒﺎرﺗﻨﺪ از : (ﻗﺪرت ﺳ ﻲﺎﺳﻴﻛﻪ ﺷﺎﻣﻞ ﻛﺸﻮرﻫﺎي ﺑﺰرگ و ﻛﻮﭼﻚ ﻣﻲ .ﺷﻮد2 (ﻗﺪرت اﻗﺘﺼﺎدي ﻛﻪ ﻛﺸﻮرﻫﺎ را ﺑﻪ دو دﺳﺘﻪ ﭘﻴﺸﺮﻓﺘﻪ و ﻋﻘﺐ اﻓﺘﺎده ﺗﻘﺴ .ﻛﻨﺪ ﻣﻲ يﺑﻨﺪ ﻢﻴ3 (ﺑﺎز ﺖﻴﻣﺎﻫﻳﺎ ﺑﺴﺘﻪ ﺑﻮدن ﺳﺎﺧﺘﺎر اﺟﺘﻤﺎﻋﻲ ﻛﻪ ﻧﺸﺎن دﻫﻨﺪه وﺟﻮد و ﻳﺎ ﻋﺪم وﺟـﻮد ﺗﻐ ﺮﻴﻴـ ﺧﻮدﻛﺎر ﻧﺨﺒﮕﺎن اﺳﺖ . (رﺧﻨﻪ ﺎﻳ و يﺮﻳﭘﺬ رﺧﻨﻪ ﻧﺎﭘﺬﻳﺮي ﻓﺮﻫﻨﮕ. )ﻲﺟﻮاب ﺑﻪ ﺟﺮﺎﻓﺖﻳ در ﺎنﻳ اﻃﻼﻋﺎت : ﺟﺎﻣﻌﻪ اي ﺑﺎز و ﺑﺮﻋﻜﺲ ﺟﺎﻣﻌﻪ اي ﺑﺴﺘﻪ اﺳﺖ .(ﺑﻨﺎﺑﺮاﻳﻦ ﺣﺮﻛﺖ از ﺳﻤﺖ راﺳـﺖ ﺑـﻪ ﭼـﭗ آن، ﺑـﻪ ﻲﻣﻌﻨﺣﺮﻛﺖ از ﻗﺪرت ﺑﺰرگ )اﻗﺘﺼﺎد ﭘﻴﺸﺮﻓﺘﻪ،ﺟﺎﻣﻌﻪ ﺑﺎز و ﻓﺮﻫﻨﮓ رﺳﻮخ ﭘﺬ( ﺮﻳﺑﻪ ﺳﻮي ﻗﺪرت ﻛﻮﭼﻚ)ﻗﺪرت ﻛﻮﭼﻚ، اﻗﺘﺼﺎد ﻛﻮﭼﻚ، ﺟﺎﻣﻌﻪ ﺑﺴﺘﻪ و ﻓﺮﻫﻨـﮓ رﺳـﻮخ ﻧﺎﭘـﺬ ( ﺮﻳ ﻲﻌﻨﻴﻨﻳا.ﻢﻳ رو ﻣﻲﻛﺎﺳﺘﻪ ﺷﺪن ﻧﻘﺶ ﻋﺎم ﮔﺮاي ﻧﻬﺎدﻫﺎ و اﻓـﺰا ﺟﺒﺮ ﺶﻳﺖﻳـ ﻫـﺎي و ﻲﻄـ ﻴﻣﺤ ﺧﻮدﻛﺎﻣﮕﻲ ﻫـﺎي ﻓـﺮد . ) يRosenau,James N., Davis,Vincent., East,Maurice A, Sprout,Harold, Sprou, Margaret , , p. (. ﺷﻜﻞ2 :ﻣﺘﻐﻴﺮﻫﺎي ﺗﺤﻠﻴﻞ ﺳﻴﺎﺳﺖ ﺧﺎرﺟﻲ از ﻧﻈﺮ ﺟﻴﻤﺰ روزﻧﺎ ﻣﺘﻐﻴﺮﻫﺎي واﺳﻄﻪاي ﻣﺘﻐﻴﺮﻫﺎي ﺑﻨﻴﺎدي ﻓﺮد ﻧﻘﺶ ﺣﻜﻮﻣﺖ ﺟﺎﻣﻌﻪ ﻧﻈﺎم ﺑﻴﻦاﻟﻤﻠﻞ ﻗﺪرت ﺳﻴﺎﺳﻲ ﻗﺪرت اﻗﺘﺼﺎدي ﺳﺎﺧﺘﺎراﺟﺘﻤﺎﻋﻲ ﻣﻴﺰان رﺧﻨﻪ ﭘﺬﻳﺮي ﻓﺮﻫﻨﮕﻲ . ﺳﺎﺧﺘﺎرﻫﺎي ﺳﻴﺎﺳﻲ، اﻗﺘﺼﺎدي، اﺟﺘﻤﺎﻋﻲ و ﻓﺮﻫﻨﮕﻲ ﺟﻤﻬﻮري اﺳﻼﻣﻲاﻳﺮان اﻟﻒ: ﺳﺎﺧﺘﺎرﻫﺎي ﺳﻴﺎﺳﻲ واﻗﻊ ﺷﺪن در ﭼﻬﺎر راه ارﺗﺒﺎﻃﻲ ﺑﻴﻦ ﺷﺮق ﻣﺪﻳﺘﺮاﻧﻪ، آﺳﻴﺎي ﻣﺮﻛﺰي و ﻗﻔﻘﺎز، ﺟﻨﻮب ﺷﺮق آﺳﻴﺎ و ﺧﺎور دور از ﺑﺮﺗﺮي اﻳﺮان در اﻳﻦ زﻣﻴﻨﻪ ﺣﻜﺎﻳﺖ دارد و »در ﻣﻘـﺎم ﻣﻘﺎﻳﺴـﻪ ﺑـﺎ اﻳـﺮان، ﻓﺼﻠﻨﺎﻣﻪ ﻣﻄﺎﻟﻌﺎت ﺑﻴﻦ اﻟﻤﻠﻠﻲ (ISJ) / ﺷﻤﺎره51 / ﺑﺴــﻴﺎري از ﻫﻤﺴــﺎﻳﮕﺎن در ﺣﻘــﺎرت ژﺋــﻮﭘﻠﻴﺘﻴﻜﻲ ﺑــﻪ ﺳــﺮ ﻣــﻲﺑﺮﻧــﺪ.«)ﺳــﺮﻳﻊ اﻟﻘﻠــﻢ، :.(اﺷﺮاف ﺑﺮﺧﻠﻴﺞ ﻓﺎرس و ﺑﻪ وﻳﮋه ﺗﻨﮕﻪ ﻫﺮﻣﺰوﺗﺴﻠﻂ ﺑﺮ15 ﺟﺰﻳـﺮه درﺣﺎﺷـﻴﻪ آن وﺷـﺎﻫﺮاهارﺗﺒﺎﻃﻲ ﺑﻴﻦ ﻛﺸﻮرﻫﺎي ﻣﺤﺼﻮر در ﺧﺸﻜﻲ ﻣﻨﻄﻘﻪ آﺳﻴﺎي ﻣﺮﻛﺰي و ﻗﻔﻘﺎز، اﻳﺮان را ﺑﻪ ﻳﻜﻲ از ﻧﻘﺎط ﻣﻬﻢ راﻫﺒﺮدي ﻣﺒﺪل ﺳﺎﺧﺘﻪ اﺳﺖ. ﺗﻨﻮع آب و ﻫﻮاﻳﻲ، ﺟﻐﺮاﻓﻴﺎﻳﻲ وﺟﻤﻌﻴﺖ ﺑﺎﻟﻎ ﺑـﺮ ﻣﻴﻠﻴﻮن، ﻧﺸﺎن ازﺑﺮﺗﺮي اﻳﺮان ﻧﺴﺒﺖ ﺑـﻪ ﻛﺸـﻮرﻫﺎي ﻣﻨﻄﻘـﻪ اﺳـﺖ . ﺑﺮﺧـﻮرداري ازﺣﻤﺎﻳـﺖ ﻣﺮدﻣﻲ، ﺣﺎﻛﻤﻴﺖ ﻗﺎﻧﻮن واﻣﻨﻴﺖ وﺛﺒﺎت داﺧﻠﻲ ﻧﻴﺰﺑﺮاﻳﻦ اﻣﺮ ﺻﺤﻪ ﮔﺬاﺷﺘﻪ اﺳﺖ. ازﺳﻮﻳﻲ ﻧﻴـﺰ ﺑﺮﺗﺮي ﻧﻈﺎﻣﻲ، اﻳﺮان را در زﻣﺮه ﻛﺸﻮرﻫﺎي ﺑﺮﺗﺮ ﻣﻨﻄﻘﻪ ﻗﺮار داده اﺳﺖ.ﺑﺎ ﺗﻮﺟﻪ ﺑﻪ ﺗﻮﺿﻴﺢ ﻓﻮق ،اﻳﺮان درﺗﻘﺴﻴﻢ ﺑﻨﺪي روزﻧﺎ ،ﻛﺸﻮري ﺑﺰرگ ﺗﻠﻘﻲ ﻣﻲﮔﺮدد . : باﻗﺘﺼﺎد ﺗﻮﺟﻪ ﺑﻪ ﺷﺎﺧﺼﻪﻫﺎي اﻗﺘﺼﺎدي ﻫﻤﭽﻮن ﺗﻮﻟﻴﺪ ﻧﺎﺧﺎﻟﺺ ﻣﻠﻲ، درآﻣﺪﺳﺮاﻧﻪ، ﻛﻤﻴﺖ وﻛﻴﻔﻴﺖ ﺗﻮﻟﻴﺪات ﺻﻨﻌﺘﻲ و ﻛﺸﺎورزي ودﺳﺘﺮﺳﻲ ﺑﻪ ﻣﻨﺎﺑﻊ، درﺗﺸﺨﻴﺺ ﻧﻮع اﻗﺘﺼﺎدﻫﺮﻛﺸـﻮري ﺣـﺎﺋﺰ اﻫﻤﻴﺖ اﺳﺖ. ﻛﺎﻫﺶ درﺻﺪي درآﻣﺪﺳﺮاﻧﻪ ﺑﻴﻦ ﺳﺎﻟﻬﺎي1357 ﺗﺎ1379 وﻣﺸﻜﻼت درونﺳﺎﺧﺘﺎري زﻣﻴﻨﻪ راﺑﺮاي ﻛﺎﻫﺶ درآﻣﺪﻫﺎي اﻗﺘﺼﺎدي ﺑﻪ وﺟﻮد آورد وﺟﻨﮓ ﺳﺎﻟﻪ ﻧﻴﺰ ﺑﺮ اﻳـﻦروﻧﺪﺗﺄﺛﻴﺮﻣﻀﺎﻋﻒ ﮔﺬاﺷﺖ )ﻣﺼﻠﻲ ﻧﮋاد، :.( ﻃﺒﻖ ﻧﻈـﺮ روزﻧﺎﺑـﺎ ﺷـﺮاﻳﻄﻲ ﻛـﻪ ﻃﺒـﻖﻣﻨﺪرﺟﺎت ﻓﻮق ﻛﻪ ازاﻳﺮان ﺑﻴﺎن ﺷـﺪ ، ﻧﻤـﻲ ﺗـﻮان اﻳـﻦ ﻛﺸـﻮر را داراي اﻗﺘﺼـﺎدي ﻗﺪرﺗﻤﻨـﺪ ﺑﺤﺴﺎب آورد . : جﺟﺎﻣﻌﻪ ﻧﻮع ﺟﺎﻣﻌﻪ در ﻧﻈﺮﻳﻪ روزﻧﺎ ﺑﺪﻳﻦ ﻣﻌﻨﺎﺳﺖ ﻛﻪ آﻳﺎ در ﺳـﺎزﻣﺎﻧﻬﺎي اﺻـﻠﻲ ﻧﻈـﺎم ﺗﻐﻴﻴﺮاﺗـﻲ ﺻﻮرت ﻣﻲﮔﻴﺮد ﻳﺎ اﻳﻨﻜﻪ ﻧﻈﺎم ﺣﺎﻛﻢ ﺑﺮ ﺟﺎﻣﻌﻪ ﺑﻪ ﺻﻮرت دﻳﻜﺘﺎﺗﻮري و ﺣﺎﻛﻤﻴﺖ ﻳـﻚ ﻓـﺮد اﺳﺖ؟ در ﻧﻈﺎم ﺟﻤﻬﻮري اﺳﻼﻣﻲ اﻳﺮان، اﮔﺮ ﭼﻪ ﻓﻠﺴﻔﻪ ﺣﻜﻮﻣﺖ ﺑﺎ دﻳﮕﺮ ﻛﺸﻮرﻫﺎﻳﻲ ﻛﻪ ﻧﻈﺎم ﺟﻤﻬﻮري دارﻧﺪ ﺗﺎ ﺣﺪودي ﻣﺸﺘﺮك اﺳﺖ، وﻟﻲ داراي وﻳﮋﮔﻴﻬﺎ و ﻇﺮاﻓﺘﻬﺎي ﺧﺎﺻﻲ ﻣﻲﺑﺎﺷـﺪ، ﺑﻪ ﻃﻮري ﻛﻪ ﻗﺪرت در ﻧﻈﺎم ﺟﻤﻬﻮري ﺑﺮ اﺳﺎس اﺻﻞ ﻗﺎﻧﻮن اﺳﺎﺳﻲ از ﻃﺮﻳﻖ ﺗﻔﻜﻴﻚ ﻗﻮادر ﺳﻪ ﺑﺨﺶ ﻣﺠﺮﻳﻪ، ﻣﻘﻨﻨﻪ و ﻗﻀﺎﺋﻴﻪ ﻛﻪ زﻳﺮ ﻧﻈﺮ وﻻﻳﺖ ﻣﻄﻠﻘﻪ ﻓﻘﻴﻪ اﻧﺠﺎم وﻇﻴﻔﻪ ﻣﻲﻧﻤﺎﻳﻨـﺪ، ﻓﺼﻠﻨﺎﻣﻪ ﻣﻄﺎﻟﻌﺎت ﺑﻴﻦ اﻟﻤﻠﻠﻲ (ISJ) / ﺷﻤﺎره51 / ﺷﻜﻞ ﮔﺮﻓﺘﻪ اﺳﺖ.اﻳﻦ ﻣﻮرد ﺑﺎ ﻧﻈﺮﻳﻪ روزﻧﺎ ﺗﻄﺎﺑﻖ ﻛﺎﻣﻞ ﻧﺪاردزﻳﺮا ﻧﻪ ﻛﺎﻣﻼًاﺳﺘﻮارﺑﺮﻧﻈﺮات ﻓﺮد اﺳﺖ و ﻧﻪ داراي ﻗﻮاي ﻛﺎﻣﻼًﻣﺴﺘﻘﻞ . : دﻓﺮﻫﻨﮓ ﻛﺸﻮرﻫﺎ را از ﻟﺤﺎظ ﻓﺮﻫﻨﮕﻲ ﻣﻲﺗﻮان ﺑﻪ دو دﺳﺘﻪ رﺳﻮخ ﭘﺬﻳﺮورﺳﻮخ ﻧﺎﭘﺬﻳﺮ ﺗﻘﺴﻴﻢ ﻛﺮد. اﻳﻦ اﻣﺮ ﺑﺪﻳﻦ ﻣﻌﻨﺎﺳﺖ ﻛﻪ ﻛﺸﻮرﻧﺴﺒﺖ ﺑﻪ ورودﻳﻬﺎي ﻧﻈﺎم ﺑـﻴﻦ اﻟﻤﻠـﻞ ﻋﻜـﺲ اﻟﻌﻤـﻞ ﻧﺸـﺎن ﻣﻲدﻫﺪواﻳﻨﻜﻪ دراﺻﻞ درﭘﻲ اﻧﻄﺒﺎق ﺑﺎ آن اﺳﺖ ﻳﺎ ﺧﻴﺮ، اﻳﺮان ﻧﻴﺰ ﺑﻪ ﻋﻠﺖ واﻗﻊ ﺷﺪن در ﻳـﻚ ﻣﺤﻴﻂ ﻣﻬﻢ راﻫﺒﺮدي وژﺋﻮﭘﻠﻴﺘﻴﻜﻲ ﺟﺰو ﻛﺸﻮرﻫﺎي ﻧﻔﻮذﭘﺬﻳﺮ ﻗﺮار ﮔﺮﻓﺘﻪ اﺳﺖ، ﺑﻪ ﻃﻮري ﻛـﻪ ﺑﻪﻋﻠﺖ ورودﻳﻬﺎي ﻓﺮاوان در ﭘﻲ آن اﺳﺖ ﻛﻪ ﺗﺄﺛﻴﺮ ﮔﺬاري ﺧﻮد را ﺑﺮ ﻧﻈﺎم ﺑﻴﻦاﻟﻤﻠﻞ ﻧﺸﺎندﻫﺪ .ﺑﺎﺗﻮﺟﻪ ﺑﻪ ﻣﻄﺎﻟﺒﻲ ﻛﻪ ازوﺿﻌﻴﺖ اﻳﺮان ﻧﻘﻞ ﮔﺮدﻳﺪ و ﺑﺎ ﺗﻮﺟـﻪ ﺑـﻪ در ﭼﻬـ ﺎرﭼﻮب ﻧﻈـﺮي ﺟﻴﻤﺰ روزﻧﺎ،اﻳﺮان در ي زﻣﺮهﻛﺸﻮرﻫﺎي ﺑﺰرگ ﺗﻮﺳﻌﻪ ﻧﻴﺎﻓﺘﻪ ﻗﺮار ﻣﻲ ﮔﻴﺮد . .ﺳﻴﺎﺳﺖ ﻫﺴﺘﻪ اي اﻳﺮان ﺷﺮوع ﺑﺤﺚ وارد ﺷﺪن اﻳﺮان ﺑﻪ اﻳﻦ ﻣﻘﻮﻟﻪ ﭘﺲ از اﻧﻘـﻼب در اﻳـﺮان ، ﺑـﻪدوره رﻳﺎﺳﺖ ﺟﻤﻬﻮرﻳﻌﻠﻲ اﻛﺒﺮ ﻫﺎﺷﻤﻲ رﻓﺴﻨﺠﺎﻧﻲ ﺑﺎز ﻣﻲﮔﺮدد. ﺎ ﺑﺎﻋﻠﻨﻲ ﺷـﺪن ﻣﻮﺿـﻮع ، ورود اﻣﺑﻪ ﻣﻘﻮﻟﻪ ي ﻣﺬاﻛﺮات ﻫﺴﺘﻪ اي ﻣﺮﺑﻮط دردوره رﻳﺎﺳﺖ ﺟﻤﻬﻮري ﺳﻴﺪﻣﺤﻤﺪﺧﺎﺗﻤﻲ اﺳـﺖ ﻛـﻪ ﻣﺬاﻛﺮات ﺑﻴﻦ اﻳﺮان و ﻗﺪرتﻫﺎي اروﭘﺎﻳﻲ ﺻﻮرت ﮔﺮﻓﺖ. ﻣﻮﺿﻮع ﻫﺴﺘﻪ اي دردوره رﻳﺎﺳـﺖ ﺟﻤﻬﻮري ﻣﺤﻤﻮداﺣﻤﺪي ﻧﮋاد ﻧﻴﺰ ﭘﻴﮕﻴﺮي ﺷﺪ، ﺑﺎ اﻳﻦ ﺗﻔﺎوت ﻛﻪ دراﻳﻦ ﻣﻘﻄـﻊ ﺑـﺎ ﺗﻮﺟـﻪ ﺑـﻪ روﻳﻜﺮد ﺑﺎراك اوﺑﺎﻣﺎ ﺑﻪ ﻣﺴﺎﺋﻞ ﻫﺴﺘﻪ اي اﻳﺮان ، ورود اﻳﺎﻻت ﻣﺘﺤﺪه ﺑﻪ ﺟﻤﻊ ﻛﺸﻮرﻫﺎي ﻣﺬاﻛﺮه ﻛﻨﻨﺪه ، ﺣﻀﻮراﻳﻦ ﻛﺸﻮر ، ﺑﻌﻨﻮان ﺷﺎﺧﺺ ﺗﺮﻳﻦ ﻛﺸﻮر ، درﺑﻴﻦ ﻛﺸﻮرﻫﺎي ﻣـﺬاﻛﺮه ﻛﻨﻨـﺪه ﺑـﺎ اﻳﺮان را ﻧﻴﺰ ﺷﺎﻫﺪ ﻫﺴﺘﻴﻢ. آﻧﭽﻪ ﻛﻪ ﻣﻬﻢ اﺳﺖ ﻧﻮع ﻧﮕﺎه وﻧﻮع ﺳﻴﺎﺳﺖ ﭘﻴﮕﻴﺮي ﻣﺴﺎﺋﻞ ﻫﺴﺘﻪ اي اﺳﺖ ﻛﻪ از ﺣﺎﻟﺖ ﺗﻌﺎﻣﻞ ﺑﻴﻦ اﻳﺮان و ﻗﺪرتﻫﺎي اروﭘﺎﻳﻲ دردوره ﺧﺎﺗﻤﻲ ﺑﻪ ﺣﺎﻟـﺖ ﺗﺨﺎﺻـﻢ دردوره ﻣﺤﻤﻮد اﺣﻤﺪي ﻧﮋاد ﻛﺸﻴﺪه ﺷﺪ . از آﻧﺠﺎ ﻛﻪ ﻣﺴﺄﻟﻪي ﻫﺴﺘﻪ اي ﺟﺰﺋﻲ از ﺳﻴﺎﺳﺖ ﺧﺎرﺟﻲ ﺟﻤﻬﻮري اﺳﻼﻣﻲ اﻳﺮان ﻣﺤﺴﻮب ﻣﻲﺷﻮد ﺑﻪ ﺑﺮرﺳﻲ ﺳﻴﺎﺳﺖ ﻫﺴﺘﻪ اي دوﻟﺖﻫﺎي ﻧﻬﻢ و دﻫﻢ ﺑﺮاﺳﺎس ﭼﺎرﭼﻮب ﻧﻈﺮي ﺗﺌﻮري ﭘﻴﻮﺳﺘﮕﻲ ﺟﻴﻤﺰ روزﻧﺎﻣﻲ ﭘﺮدازﻳﻢ . ﻓﺼﻠﻨﺎﻣﻪ ﻣﻄﺎﻟﻌﺎت ﺑﻴﻦ اﻟﻤﻠﻠﻲ (ISJ) / ﺷﻤﺎره51 / .اﻧﻄﺒﺎق ﻣﺪل ﭘﻴﻮﺳﺘﮕﻲ ﺟﻴﻤﺰ روزﻧﺎ ﺑﺎ ﺳﻴﺎﺳﺖ ﻫﺴﺘﻪ اي دوﻟﺖﻫﺎي ﻧﻬﻢ و دﻫﻢ ﺑﺮاﺳﺎسﻣﺪل روزﻧﺎﻧﻈﺮ ﺑﻪ ، ﻣـﻲ رﺳﺪ ﭼـﻨﺪﻳﻦ ﻋﺎﻣﻞ در ﺟﻬﺖ ﮔﻴﺮي ﺳﻴﺎﺳﺖ ﺧﺎرﺟﻲ اﻳﺮان )ﺳﻴﺎﺳﺖ ﻫﺴﺘﻪ در ( اي ي دورهدوﻟﺖﻫﺎي ﻧﻬﻢ دﻫﻢ و ﻣﺆﺛﺮ ﺑﻮدهاﺳﺖ ﻛﻪ ﺷﺎﻣﻠﻔﺮد، ﻧﻘﺶ، ﺣﻜﻮﻣﺖ، ﺟﺎﻣﻌﻪ و ﻧﻈﺎم ﺑﻴﻦ اﻟﻤﻠﻞاﺳﺖ در ﻪﻛ ﻣﺒﺤﺚ ﺑﻪ زﻳﺮ ﺗﺮﺗﻴﺐ اوﻟﻮﻳﺖ آﻧﻬﺎ ﺑـﻪ اﺷﺎره ﻣﻲ ﮔﺮدد . اﻟﻒ: ﻓﺮد و ﺳﻴﺎﺳﺖ ﻫﺴﺘﻪ اي دوﻟﺖﻫﺎي ﻧﻬﻢ ودﻫﻢ اﺣﻤﺪي ﻧﮋاد درﻗﺎﻟﺐ اﺋﺘﻼف آﺑﺎدﮔﺮان دراﻧﺘﺨﺎﺑﺎت رﻳﺎﺳﺖ ﺟﻤﻬﻮري ﺳﺎل درﻣﻘﺎﺑﻞﺟﻨﺎح اﺻﻼح ﻃﻠﺐ ﺑﺎ ﺑﻪ دﺳﺖ آوردن اﻛﺜﺮﻳﺖ آرا، ﺑﻪ ﻋﻨﻮان رﺋﻴﺲ ﺟﻤﻬﻮري اﻳـﺮان ﺷـﻨﺎﺧﺘﻪ . ﺷﺪﭘﻴﺮوزي او در اﻧﺘﺨﺎﺑﺎت ﺑﺎ ﻃﺮح ﺷﻌﺎرﻫﺎ و ﺑﺮﻧﺎﻣﻪﻫﺎﻳﻲ ﻫﻤﭽﻮن ﻣﺒﺎرزه ﺑﺎ ﻓﺴﺎد، ﺑﺮﻗـﺮاري ﻋﺪاﻟﺖ وﻣﺪﻳﺮﻳﺖ ﻋﻠﻤﻲ ﻛﺎرﻫﺎدرداﺧﻞ و ﻗﺎﻃﻌﻴﺖ و ﺳﺎزش ﻧﺎﭘﺬﻳﺮي در ﻣﻮﺿﻮع ﻫﺴﺘﻪدر اي ﺧﺎرج، ﺗﺄﺛﻴﺮ زﻳﺎد در ﺗﻐﻴﻴﺮ ﺟﻬﺖ ﮔﻴﺮي ﺳﻴﺎﺳﺖ ﺧﺎرﺟﻲ اﻳﺮان داﺷﺖ. از دﻳﺪﮔﺎه وي، دوﻟﺖ ﻣﻠﻲ در ﭼﺎرﭼﻮب اﻳﺪﺋﻮﻟﻮژي و ﺟﻬﺎن ﺑﻴﻨﻲ اﺳﻼﻣﻲ - ﺷﻴﻌﻲ ﺗﻌﺮﻳﻒ ﻣﻲﺷﻮد و ﻧﻪ ﺗﻨﻬﺎ ﻣﺎﻫﻴﺖ ﺳﻜﻮﻻر و ﻋﺮﻓﻲ ﻧﺪارد، ﺑﻠﻜﻪ ازﺳﺮﺷﺘﻲ ﻛﺎﻣﻼً دﻳﻨﻲ و اﺳﻼﻣﻲ ﺑﺮﺧﻮردار اﺳﺖ .ﻫﻮﻳﺖ ﺟﻤﻬﻮري اﺳﻼﻣﻲ اﻳﺮان، ﺣﺎﺻﻞ ﺑﺮآﻳﻨﺪ ﺻﺮﺎﻋﻨ ﻫﻮﻳـﺖ اﺳـﻼم، اﻧﻘـﻼب اﺳـﻼﻣﻲ واﻳﺮان اﺳﺖ و ﻋﻨﺎﺻﺮاﺳﻼﻣﻲ و اﻧﻘﻼﺑﻲ اﻫﻤﻴﺖ و اوﻟﻮﻳﺖ ﺑﻴﺸﺘﺮ ﻧﺴﺒﺖ ﺑﻪ اﻳﺮاﻧﻴﺖ درﺗﻜـﻮﻳﻦ ﻫﻮﻳﺖ ﺟﻤﻬﻮري اﺳﻼﻣﻲ اﻳﺮان اﻳﻔﺎ ﻛﻨﺪ ﻣﻲدر . دوره ﻣﺤﻤﻮد اﺣﻤﺪي ﻧﮋاد، ﻣﺎﻫﻴـﺖ و ﻫﻮﻳـﺖ اﺳﻼﻣﻲ - اﻧﻘﻼﺑﻲ ﺟﻤﻬﻮري اﺳﻼﻣﻲ اﻳﺮان ﻣﻌﻨﺎ و ﻣﺪﻟﻮل ﻣﻨﺎﻓﻊ و اﻫﺪاف ﻣﻠﻲ راﻧﻴـﺰ ﺗﻌﻴـﻴﻦ وﺗﻌﺮﻳﻒ ﻛﻨﺪ ﻣﻲ. ﺑﻪ ﻋﺒﺎرت دﻳﮕﺮ ﻣﻨﺎﻓﻊ و اﻫﺪاف ﻣﻠﻲ ﺑﺮاﺳﺎس ارزشﻫـﺎ ، آرﻣـﺎن ﻫـﺎ واﺻـﻮل اﺳﻼﻣﻲ واﻧﻘﻼب اﺳﻼﻣﻲ ﺗﻌﺮﻳﻒ ﻣﻲﺷﻮد )ﻋﻴﻮﺿﻲ، : -.( ﻧﻘﺶ :ب و ﺳﻴﺎﺳﺖ ﻫﺴﺘﻪ اي دوﻟﺖﻫﺎي ﻧﻬﻢ ودﻫﻢ رﻳﻴﺲ ﺟﻤﻬﻮردراﻳﺮان ، ﺑﻌﺪ از رﻫﺒﺮي ﻋﺎﻟﻲ ﺗﺮﻳﻦ ﻣﻘﺎم رﺳﻤﻲ ﻛﺸﻮر اﺳﺖ. ﻟﺬا ﺑﺮﻧﺎﻣﻪ، ﻫـﺎ ﺳﻴﺎﺳﺖ ﻫﺎ و ﺗﺼﻤﻴﻤﺎت او در ﺟﻬﺖ دﻫﻲ ﺑﻪ ﺳﻴﺎﺳـﺖ ﺧـﺎرﺟﻲ اﻳـﺮان ﻧﻘـﺶ اﺳﺎﺳـﻲ دارد . ﻣﺤﻤﻮد اﺣﻤﺪي ﻧﮋاد در ﻧﺨﺴﺘﻴﻦ روزﻫﺎي ﻓﻌﺎﻟﻴﺖ در ﻛـﺎخ رﻳﺎﺳـﺖ ﺟﻤﻬـﻮري از ﻣﺨﺎﻟﻔـﺖ ﺗﻠﻮﻳﺤﻲ ﺗﻬﺮان ﺑﺎ ﺑﺴﺘﻪ ﻣﺸﻮقﻫﺎي اﻗﺘﺼﺎدي و ﺳﻴﺎﺳﻲ ﻏـﺮب در ﻗﺒـﺎل ﺗﻌﻠﻴـﻖ ﻓﻌﺎﻟﻴـﺖ ﻫـﺎي ﻏﻨﻲﺳﺎزي اوراﻧﻴﻮم ﺧﺒﺮ داد . ﻓﺼﻠﻨﺎﻣﻪ ﻣﻄﺎﻟﻌﺎت ﺑﻴﻦ اﻟﻤﻠﻠﻲ (ISJ) / ﺷﻤﺎره51 / اوﺳﭙﺲ ﺑﻪ ﻋﻨﻮان اوﻟﻴﻦ ﺳﻔﺮ ﺧﺎرﺟﻲ ﺧﻮد راﻫﻲ ﻧﻴﻮﻳـﻮرك ﻣﻘـﺮ ﺳـﺎزﻣﺎن ﻣﻠـﻞ ﺷـﺪ و ﭘﻴﺸﻨﻬﺎد ﻛﺮد ﺑﺮاي ﺗﻌﺪﻳﻞ ﻧﮕﺮاﻧﻲ ﻫﺎ ﻫﻤﻪ ﻛﺸﻮرﻫﺎدرﺑﺮﻧﺎﻣﻪﻫﺎي ﻫﺴﺘﻪ اي اﻳﺮان ﻣﺸﺎرﻛﺖ ﻛﻨﻨـﺪ . در ﻫﻤﻴﻦ ﺣﺎل ﺗﺮﻛﻴﺐ ﺗﻴﻢ ﻣﺬاﻛﺮه ﻛﻨﻨﺪه ﻫﺴﺘﻪ اي اﻳﺮان ﺑﺘﻐﻴﻴﺮﻧﻤﻮد وﭘﺲ از ﻳﻚ ﺳﺎل از ﺷﺮوع ﺑﻪ ﻛﺎر دوﻟﺖ ﻧﻬﻢ ﭘﺮوﻧﺪه ﻫﺴﺘﻪ اي اﻳﺮان ﺑﻪ ﺷﻮراي اﻣﻨﻴﺖ ﺳﺎزﻣﺎن ﻣﻠﻞ ارﺟﺎع ﺷﺪ . ﺗﻐﻴﻴﺮ ﻣﺴﻴﺮ ﭘﺮوﻧﺪه ﻫﺴﺘﻪ اي ﺑﻪ ﺳﻮي ﺷﻮراي اﻣﻨﻴﺖ ﺑﻪ ﻛﻤﺮﻧﮓ ﺗﺮ ﺷﺪن ﻧﻘﺶ اروﭘﺎ در ﻣﺬاﻛﺮات ﻫﺴـﺘﻪ اي و ﺗﻮﺟﻪ ﺑﻴﺸﺘﺮ ﺑﻪ ﻛﺸﻮرﻫﺎﻳﻲ ﻧﻈﻴﺮ ﭼﻴﻦ و روﺳﻴﻪ ﻣﻨﺠﺮ ﺷﺪ .اﺣﻤﺪي ﻧﮋاد در اﻛﺘﺒﺮ دﻓﺘﺮي را ﺑـﻪ رواﺑـﻂ ﻋﻤـﻮﻣﻲ ﺗﻬـﺮان ـ ﻣﺴـﻜﻮ اﺧﺘﺼـﺎصدادوﭼﻨﺪﻳﻦ ﺑﺎرﺑﺎ وﻻدﻳﻤﻴﺮﭘﻮﺗﻴﻦ رﺋﻴﺲ ﺟﻤﻬﻮر روﺳﻴﻪ ـ ﺷﺮﻳﻚ اﻳـﺮان در ﻧﻴﺮ وﮔـﺎه ﻫﺴـﺘﻪ اي ﺑﻮﺷﻬﺮ ـ در ﺧﺼﻮص ﻣﺴ ﻟﻪﺄﻫﺴﺘﻪ اي ﺑﻪ ﮔﻔﺘﮕﻮﭘﺮداﺧﺖاﻣ.ﺎ ﺑﺎ وﺟـﻮد ﻧﮕـﺎه وﻳـﮋه ﺗﻬـﺮان ﺑـﻪ ﺷﺮﻛﺎي ﺗﺠﺎري ﻃﺮاز اوﻟﻲ ﻫﻤﺎﻧﻨﺪ ﭼﻴﻦ و روﺳﻴﻪ ـ اﻋﻀﺎي داﺋﻢ ﺷﻮراي اﻣﻨﻴﺖ ـ دو ﻛﺸﻮر از ﻗﻄﻌﻨﺎﻣﻪﻫﺎي ﺷﻮراي اﻣﻨﻴﺖ ﻋﻠﻴﻪ ﻓﻌﺎﻟﻴﺖﻫﺎي ﻫﺴﺘﻪ اي اﻳﺮان ﻳﻜـﻲ ﭘـﺲ از دﻳﮕـﺮي ﺣﻤﺎﻳـﺖ ﻛﺮدﻧﺪ. ﻗﻄﻌﻨﺎﻣﻪﻫﺎي ، و1747 ﺷﻮراي اﻣﻨﻴﺖ در ﻓﺎﺻﻠﻪ ﻛﻤﺘﺮ از ده ﻣـﺎه ﭘـﺲ از اوﻟﻴﻦ ﺳﺎﻟﮕﺮد اﻧﺘﺨﺎﺑﺎت دوﻟﺖ ﻧﻬﻢ ﺑﻪ ﺗﺼﻮﻳﺐ رﺳﻴﺪ.اﻣﺎ اﺣﻤﺪي ﻧﮋاد ﺑﺎﺗﺄﻛﻴﺪ ﺑﺮ دﻧﺒـﺎل ﻛـﺮدن اﻫﺪاف ﻫﺴﺘﻪ اي اﻳﺮان ﻗﻄﻌﻨﺎﻣﻪ ﻫﺎ را ﻛﺎﻏﺬﭘﺎره ﺗﻮﺻﻴﻒ ﻛﺮد.ﺑﻨﺎﺑﺮاﻳﻦ ﺑﺎﻳﺪ ﮔﻔﺖ ﺳﻴﺎﺳﺖ ﺗـﻨﺶ زداﻳﻲ دوﻟﺖ ﺧﺎﺗﻤﻲ ﻛﻪ ﺳﺒﺐ زﻳﺎده ﺧﻮاﻫﻲ ﻏﺮب و ﮔﺮﻓﺘﻦ ﻳﻚ ﺳﻮﻳﻪ ي اﻣﺘﻴﺎزات از ﺳـﻮي آﻧﺎن و ﻋﻘﺐ ﻧﺸﻴﻨﻲ ﻛﺎﻣﻞ اﻳﺮان در ﺳﻴﺎﺳﺖ ﺧﺎرﺟﻲ و ﺑﺎﻻﺧﺺ ﭘﺮوﻧﺪه ي ﻫﺴـﺘﻪ اي ﺷـﺪ، ﺑـﻪ ﻛﺎرﮔﻴﺮي دﻳﭙﻠﻤﺎﺳﻲ ﻓﻌﺎل و ﺗﻬﺎﺟﻤﻲ را از ﺳﻮي دوﻟﺖﻫﺎي ﻧﻬﻢ و دﻫﻢ را رﻗﻢ زده اﺳﺖ . ج:ﺣﻜﻮﻣﺖ و ﺳﻴﺎﺳﺖ ﻫﺴﺘﻪ اي دوﻟﺖﻫﺎي ﻧﻬﻢ ودﻫﻢ ﻧﻈﺎم ﺳﻴﺎﺳﻲ اﻳﺮان ﻧﻈﺎﻣﻲ اﻳﺪﺋﻮﻟﻮژﻳﻚ اﺳﺖ ﻛﻪ از اﺑﺘﺪاي اﻧﻘﻼب اﺳـﻼﻣﻲ، ﺑـﺎ ﺷـﻌﺎر ﻧـﻪ ﺷﺮﻗﻲ ﻧﻪ ﻏﺮﺑﻲ ﻧﺪاي ﻣﺒﺎرزه ﺑﺎ اﺳﺘﻜﺒﺎر ﺟﻬﺎﻧﻲ و ﺣﻤﺎﻳﺖ از ﻣﻠﻞ ﻣﺴﺘﻀﻌﻒ را ﺳﺮ داده اﺳﺖ. ﻟﺬا ﻫﺮ ﻓﺮدي ﻛﻪ در رأس رﻳﺎﺳﺖ ﺟﻤﻬﻮري اﻳﻦ ﻛﺸﻮر ﻗﺮار ﻣﻲﮔﻴﺮد، ﺑﺎﻳـﺪ ﭘﺎﻳﺒﻨﺪاﻳـﺪﺋﻮﻟﻮژي ﻧﻈﺎم ﺑﻮده وﻣﻨﺎﻓﻊ ﻣﺮﺗﺒﻂ ﺑﺎ اﺳﻼﻣﻴﺖ ﻧﻈﺎم را ﻣﺤﺘﺮم ﺑﺪارد. در ﺷﺮاﻳﻂ اﻣﺮوز ﻧﻈﺎم ﺑﻴﻦاﻟﻤﻠﻞﻛﻪ ﺑﺎزﻳﮕﺮ اﺻﻠﻲ آن ﺳﺮ ﻧﺎﺳﺎزﮔﺎري ﺑﺎ ﺟﻤﻬﻮري اﺳﻼﻣﻲ اﻳﺮان داﺷﺘﻪ و ﺣﺎﺿﺮ ﺑﻪ ﭘﺬﻳﺮش ﻗﺪرت ﻣﻨﻄﻘﻪ اي اﻳﺮان ﻧﻴﺴﺖ، دﺳﺘﮕﺎه ﺣﻜﻮﻣﺘﻲ اﻳﺮان ﻫﻢ ﺟﻬﺖ ﺑﺎ رﻳﻴﺲ ﺟﻤﻬﻮر اﺣﻤـﺪي ﻧـﮋاد ﺑـﻪ ﻓﺼﻠﻨﺎﻣﻪ ﻣﻄﺎﻟﻌﺎت ﺑﻴﻦ اﻟﻤﻠﻠﻲ (ISJ) / ﺷﻤﺎره51 / اﺗﺨﺎذ ﺳﻴﺎﺳﺖﻫﺎي آرﻣﺎﻧﻲ و اﻓﺮاﻃﻲ در ﻋﺮﺻﻪ ﮔﻔﺘﻤﺎﻧﻲ و رﻓﺘﺎرﻫﺎي ﺳﺨﺖ در ﻋﺮﺻﻪ ﻋﻤﻠﻲ روي آورده اﺳﺖ )ﻣﻨﺼﻮري ﻣﻘﺪم و اﺳﻤﺎﻋﻴﻠﻲ، :.( اﺣﻤﺪي ﻧﮋاددﺳﺘﻮر ﻟﻐﻮ ﺗﻌﻠﻴـﻖ ﻏﻨﻲﺳﺎزي و ازﺳﺮﮔﻴﺮي ﻓﻌﺎﻟﻴﺖ ﻛﺎرﺧﺎﻧﻪ »ﺗﺒﺪﻳﻞ اوراﻧﻴﻮم اﺻﻔﻬﺎن« را ﺻﺎدر ﻛـﺮد و در دﻫـﻢ ژاﻧﻮﻳﻪ ) ﻣﺎه دي1384(، ﺑﻌﺪ از دو ﺳﺎل ﺗﻌﻠﻴﻖ داوﻃﻠﺒ ﺎﻧـﻪ ﻏﻨـﻲ ﺳـﺎزي اوراﻧﻴـﻮم ﺑـﺎ ﺣﻀﻮر ﺑﺎزرﺳﺎن آژاﻧﺲ ﺑﻴﻦ اﻟﻤﻠﻠﻲ اﻧـﺮژي ﻫﺴـﺘﻪ اي، ﭘﻠﻤـﭗ ﺗﺄﺳﻴﺴـﺎت ﻣﺠﺘﻤـﻊ ﺗﺤﻘﻴﻘـﺎت ﻫﺴﺘﻪ اي ﻧﻄﻨﺰرا ﺷﻜﺴﺖ و ﻏﻨﻲ »ﺳﺎزي آزﻣﺎﻳﺸﮕﺎﻫﻲ«ﺑﺮاﺳﺎس »اﺻﻞ ﺗﺤﻘﻴﻖ و ﺗﻮﺳﻌﻪ را «آﻏﺎز ﻧﻤﻮد زﻳﺮ اﺑﺮاﺳﺎس »ﻧﻈﺮﻳﻪ واﺑﺴﺘﮕﻲ« ﻗﺪرت ﻫـﺎي ﺳـﻠﻄﻪ ﮔـﺮ ﻫﻤـﻮاره ﺑـﺎ ﺣﻤﺎﻳـﺖ از ﺗـﺪاوم واﺑﺴﺘﮕﻲ ﻛﺸﻮرﻫﺎي در ﺣﺎل ﺗﻮﺳﻌﻪ ﺑﺮاي اﻓﺰاﻳﺶ ﻓﺸﺎر و دﺳﺘﻴﺎﺑﻲ ﺑﻪ اﻫﺪاف اﻣﻨﻴﺘﻲ، ﺳﻴﺎﺳﻲ و اﻗﺘﺼﺎدي ﺑﻬﺮه ﺑﺮده . اﻧﺪ دوﻟﺖ ﻧﻬﻢ اﻟﮕﻮي ﻣﺒﺎرزاﺗﻲ رادرﺑﺮاﺑﺮﺣﺎﻛﻤﻴﺖ »ﻧﻈﺎم ﻣﺒﺘﻨﻲ ﺑﺮ ﺳﻠﻄﻪ« ﺑﻪ اﺟﺮا درآورد ﻛﻪ ﺑﻪ »دﻳﭙﻠﻤﺎﺳﻲ ﻣﻘﺎوﻣﺖ ﻓﻌﺎل« ﻣﺸﻬﻮر اﺳﺖ، ﺑﻪ ﻋﺒﺎرﺗﻲ ﺟﻤﻬﻮري اﺳﻼﻣﻲ اﻳـﺮان ﻧـﻪ ﻣﺎﻧﻨـﺪ ﻛـﺮ ه ﺷﻤﺎﻟﻲ دﻳﭙﻠﻤﺎﺳﻲ ﺗﻘﺎﺑﻞ وﺧـﺮوج از NPT ﺑـﺎ اﺳـﺘﻨﺎد ﺑـﻪ ﻣـﺎده دﻫـﻢ اﺳﺎﺳـﻨﺎﻣﻪ را ﺑﺮﮔﺰﻳﺪوﻧـﻪﻣﺎﻧﻨﺪﻟﻴﺒﻲ ﺑﻪ ﺳﻤﺖ دﻳﭙﻠﻤﺎﺳﻲ ﺗﺴﻠﻴﻢ وﺳﺎزش ﺣﺮﻛﺖ ﻛﺮد ﺑﻠﻜﻪ ﻫﻤﻮاره ﺑﺎ دﻓﺎع ازﺑﻨﻴـﺎن ﻫـﺎي اﻳﺮان ﻫﺴﺘﻪ اي ﺻﻠﺢ آﻣﻴﺰ،ﺑﺮﺗﺪاوم ﻣﺬاﻛﺮات ﺳﺎزﻧﺪه ﺑﺎﮔﺮوه1+ وﻋﺪم ﺧﺮوج از ﻣﻌﺎﻫـﺪهNPT ﺗﺄﻛﻴﺪﻛﺮده اﺳﺖ)ﺟﺎﻣﻌﻪ ﺧﺒﺮي ﺗﺤﻠﻴﻠﻲ اﻟﻒ، .( : دﺟﺎﻣﻌﻪ و ﺳﻴﺎﺳﺖ ﻫﺴﺘﻪ اي دوﻟﺖﻫﺎي ﻧﻬﻢ ودﻫﻢ ﺟﻤﻬﻮري اﺳﻼﻣﻲ اﻳﺮان ﻓﺎﻗﺪ ﻋﺮﺻﻪ ﻋﻤﻮﻣﻲ ﻗﻮي اﺳﺖ ﻟﺬا ،ﻧﻬﺎدﻫﺎ و ﺳﺎزﻣﺎنﻫﺎي ﻣﺪﻧﻲ ﺗﺄﺛﻴﺮﮔﺬاري وﺟﻮد ﻧﺪارﻧﺪ ﻛﻪ ﺑﺘﻮاﻧﻨﺪ در ﺳﻴﺎﺳﺖ ﺧﺎرﺟﻲ ﻧﻘﺸﻲ ﻗﺎﺑﻞ ﺗﻮﺟﻪ اﻳﻔﺎ ﻛﻨﻨﺪ. ﻟـﺬا در ﻋﺮﺻﻪ ﺳﻴﺎﺳﺖ ﺧﺎرﺟﻲ ﺑﻴﺸﺘﺮ دﻧﺒﺎﻟﻪ رو ﺳﻴﺎﺳﺖﻫﺎي دوﻟﺖ ﻫﺴﺘﻨﺪ. ﺑﻮﻳﮋه دوﻟﺘﻲ ﻛﻪ ﺑﺎ ﺗﺤﺮك اﺟﺘﻤﺎﻋﻲ ﻓﻮق اﻟﻌﺎده و اﺗﺨﺎذ دﻳﭙﻠﻤﺎﺳﻲ ﻋﻤﻮﻣﻲ، ﻧﻮﻋﻲ ﺣﻤﺎﻳـﺖ ﻣﺮدﻣـﻲ ﺟﻬـﺖ ﭘـﻲ ﮔﻴـﺮي ﺳﻴﺎﺳﺖ ﺧﺎرﺟﻲ ﺧﻮدﻓﺮ اﻫﻢ ﻛﺮدهاﺳﺖ . ﺑﻨﺎﺑﺮاﻳﻦ، ﺑﺎ دﻗﺖ در دﮔﺮﮔﻮﻧﻲ ﻣﺤﻴﻂ داﺧﻠﻲ ﺗﺄﺛﻴﺮﮔﺬار در ﺳﻴﺎﺳﺖ ﺧﺎرﺟﻲ ﻣﻲﺗﻮان روي ﻛﺎر آﻣﺪن ﻣﺤﻤﻮد اﺣﻤﺪي ﻧﮋاد را ﺑﻪ ﻋﻨﻮان ﻣﻬﻢ ﺗﺮﻳﻦ ﻋﺎﻣﻞ داﺧﻠﻲ ﺗﺄﺛﻴﺮﮔﺬار در ﺟﻬﺖ ﮔﻴﺮي ﺟﺪﻳﺪ ﺳﻴﺎﺳﺖ ﺧﺎرﺟﻲ اﻳﺮان و ﻣﺴ ي ﻟﻪﺄﻫﺴﺘﻪ اي ﻧﺎم ﺑﺮد .دوﻟﺖﻫﺎي ﻧﻬﻢ و دﻫﻢ ﺑﺮ ﺿﺮورت ﺗﻌﺎﻣﻞ ﺑﺎﻣﻠﺖ ﻫـﺎي ﻋـﺪاﻟﺖ ﺧـﻮاه در ﺟﻬـﺎن ﺗﺄﻛﻴـﺪ ﻓﺼﻠﻨﺎﻣﻪ ﻣﻄﺎﻟﻌﺎت ﺑﻴﻦ اﻟﻤﻠﻠﻲ (ISJ) / ﺷﻤﺎره51 / ﻣﻲورزدﭼﺮا ﻛﻪ ﻋﻼوه ﺑﺮ ﺑﻬﺮه ﮔﻴﺮي از ﺑﺴﻴﺞ ﺗﻮده ﻫﺎ در داﺧﻞ، ﺑـﻪ ﻋﻨـﻮان ﭘﺸـﺘﻮاﻧﻪ ﺳﻴﺎﺳـﺖ ﺧﺎرﺟﻲ و ﻣﺴ ي ﻟﻪﺄﻫﺴﺘﻪ ، اي ﺑﺮاﻳﻦ ﺑﺎور اﺳﺖ ﻛﻪ ﺗﻌﺎﻣﻼت ﺑﻴﻦ دوﻟﺘﻲ ﻣـﻲ ﺗﻮاﻧـﺪ ﺟﻤﻬـﻮري اﺳﻼﻣﻲ را درﺗﺤﻘﻖ اﻫﺪاف اﺳﺘﻘﻼل ﻃﻠﺒﺎﻧﻪ وﺿﺪﺳﻠﻄﻪ ﮔـﺮي ﻳـﺎري رﺳـﺎﻧﺪ در . اﻳـﻦ راﺳـﺘﺎ دﻳﭙﻠﻤﺎﺳﻲ ﻣﺮدم ﻣﺤﻮر ﺑﻪ ﻋﻨﻮان ﻣﺒﻨﺎي اﻋﺘﻤﺎد ﺳﺎزي ﺟﻬﺎﻧﻲ ﺑـﺎ ﺣﻔـﻆ اﺻـﻮل و ارزش و ﻫـﺎ اﻗﺘﺪار در ﻋﺮﺻﻪﻫﺎي ﺑﻴﻦ اﻟﻤﻠﻠﻲ ﻣﻮرد ﺗﻮﺟﻪ ﻗﺮار ﮔﺮﻓﺘﻪ اﺳﺖ .ﺑﻪ ﻛﺎر ﮔﻴﺮي ﻇﺮﻓﻴﺖﻫﺎي ﻓﺮﻫﻨﮕﻲ، رﺳـﺎﻧﻬﺎي، داﻧﺸـﮕﺎﻫﻲ و ﺗﺸـﻜﻞ ﻫـﺎي ﻏﻴﺮدوﻟﺘـﻲ در ﺟﻬﺖ ﺗﻮﺳﻌﻪ و ﭘﻴﺸﺒﺮد اﻫﺪاف ﺳﻴﺎﺳﺖ ﺧﺎرﺟﻲ و ﻧﻴﺰ اﻫﺘﻤﺎم ﺑﻪ ﻧﻘﺶ اﻳﺮاﻧﻴﺎن ﻣﻘﻴﻢ ﺧـﺎرج و ﻧﻴﺰ ﻣﺴﻠﻤﺎﻧﺎن و ﻧﺨﺒﮕﺎن ﺷﻴﻔﺘﻪ اﻧﻘﻼب اﺳﻼﻣﻲ ﺑﻪ ﻋﻨﻮان ﺳﻔﺮاي ﻓﺮﻫﻨﮕﻲ ﻛﺸـﻮر و ﺑـﺎزﻳﮕﺮان ﻣﺆﺛﺮ در ﻫﻤﻜﺎري ﻋﻠﻤﻲ، ﻓﻨﻲ واﻗﺘﺼﺎدي ﺑﺎ ﺟﻬﺎن در اﻳﻦ راﺳﺘﺎ ﻗﺎﺑﻞ ارزﻳﺎﺑﻲ اﺳﺖ. دوﻟﺖ ﻧﻬﻢ ﻫﻢ د و ﺑﻪ دﻧﺒﺎلآن ﺑﻮد ﺗﺎ ﺑﺎ ﺳﺮﻣﺎﻳﻪ ﮔﺬاري ﺑﺮ اﻓﻜﺎر ﻋﻤﻮﻣﻲ ﻣﻨﻄﻘﻪ و ﺟﻬﺎن ﺑﺎ ﺳﻴﺎﺳﺖﻫﺎي ﺳﻠﻄﻪ ﺟﻮﻳﺎﻧﻪ آﻣﺮﻳﻜﺎروش و ﻫﺎي ﺗﻮﺳﻌﻪ ﻃﻠﺒﺎﻧﻪ رژﻳﻢ ﺻﻬﻴﻮﻧﻴﺴﺘﻲ ﺑﻪ ﻣﺒﺎرزه ﺑﭙﺮدازد)دﻫﺸﻴﺮي، .( : هﻧﻈﺎم ﺑﻴﻦاﻟﻤﻠﻞ و ﺳﻴﺎﺳﺖ ﻫﺴﺘﻪ اي دوﻟﺖﻫﺎي ﻧﻬﻢ ودﻫﻢ ﭘﺲ از ﻳﺎزدﻫﻢ ﺳﭙﺘﺎﻣﺒﺮ آﻣﺮﻳﻜﺎ ﺑﻪ ﺑﻬﺎﻧﻪ ﮔﺴـﺘﺮش دﻣﻮﻛﺮاﺳـﻲ و ﺟﻠـﻮﮔﻴﺮي از ﺗﺮورﻳﺴـﻢ ﻋﻤﺪﺗﺎً ﺑﺎ ﺳﻴﺎﺳﺖ ﻣﺸﺖ آﻫﻨﻴﻦ ﺟﻠﻮ آﻣﺪه اﺳﺖ ﻛﻪ ﺣﻤﻠـﻪ ﻧﻈـﺎﻣﻲ ﺑـﻪ ﻋـﺮاق و اﻓﻐﺎﻧﺴـﺘﺎن از ﻧﻤﻮﻧﻪ ﻣﻲ ﻫﺎ ﺑﺎﺷﺪ )ذاﻛﺮﻳﺎن، : - .(آﻣﺮﻳﻜﺎ دوﻟﺖﻫﺎ ي ﻋﺮاق و اﻓﻐﺎﻧﺴﺘﺎن را ﺑﻪ دﻟﻴـﻞ ﻧﻘﺾ ﺣﻘﻮق ﺑﺸﺮ و ﺗﻬﺪﻳﺪ ﺻﻠﺢ و اﻣﻨﻴﺖ ﻣﻨﻄﻘﻪ و ﻧﻈﺎم ﻠﻞ اﻟﻤ ﺑﻴﻦﺧﺎﻃﻲ و ﻳﺎﻏﻲ1دﻳﺪ ﻣﻲوﺑـﻪ ﻫﻤﻴﻦ ﺑﻬﺎﻧﻪ ﻫﺎ ﺑﻪ آن ﻫﺎ ﺣﻤﻠﻪ ﻧﻈﺎﻣﻲ ﺑﺮد ﺗﺎ ﺑﺘﻮاﻧﺪ ﺑﻪ ادﻋﺎي ﺧﻮد دﻣﻮﻛﺮاﺳﻲ را در اﻳﻦ ﻛﺸﻮرﻫﺎ ﻣﺘﺤﻘﻖ ﻛﻨﺪ، وﻟﻲ ﭘﺲ از اﺷﻐﺎل ﻧﻈﺎﻣﻲ ﻋﻤﺪﺗﺎً ﻧﺎاﻣﻨﻲ ﻫﺎي داﺧﻠﻲ در اﻳﻦ ﻛﺸﻮرﻫﺎ ﮔﺴـﺘﺮده ﺗـﺮ ﺷﺪه اﺳﺖ و آﻣﺮﻳﻜﺎ در ﺑﺮﻗﺮاري ﺛﺒﺎت و اﻣﻨﻴﺖ در آن ﻫﺎ ﻋﺎﺟﺰ و ﻧﺎﺗﻮان ﻧﺸﺎن ﻣﻲ دﻫـﺪ .اﻣـﺎدر ﻣﻘﺎﺑﻞ درﻛﺸﻮرﻫﺎي دوﺳﺖ و ﻣﺘﺤﺪ آﻣﺮﻳﻜﺎ ﻛﻪ رژﻳﻢ ﻫﺎي اﻗﺘﺪارﮔﺮا در آن ﻣﺴﺘﻘﺮ ﻫﺴﺘﻨﺪ ﻣﺎﻧﻨﺪ ﻣﺼﺮ، اردن، ﺑﺤﺮﻳﻦ، ﻗﻄﺮ، ﻋﺮﺑﺴﺘﺎن ﺳﻌﻮدي و ﻛﻮﻳﺖ رواﺑﻂ دوﺳﺘﺎﻧﻪ ﺣﻔﻆ ﻣﻲ ﺷﻮﻧﺪ. اﮔﺮ ﭼﻪ اﻳﻦ ﻛﺸﻮرﻫﺎ از اﺳﺘﺎﻧﺪاردﻫﺎي اوﻟﻴﻪ، دﻣﻮﻛﺮاﺳﻲ و ﺗﻮﺟﻪ ﺑﻪ ﻣﺸﺎرﻛﺖ ﻫﺎي ﻣﺮدﻣﻲ و ﻣﻌﻴﺎرﻫﺎي ﺣﻘﻮق ﺑﺸﺮ ﻣﻮرد ﭘﺴﻨﺪ آﻣﺮﻳﻜﺎ دور ﻫﺴﺘﻨﺪ، اﻣﺎ ﻋﻠﻲ اﻻﺻـﻮل ﭼـﻮن ﺣـﺎﻓﻆ ﻣﻨـﺎﻓﻊ ﻏـﺮب و . Rogu ﻓﺼﻠﻨﺎﻣﻪ ﻣﻄﺎﻟﻌﺎت ﺑﻴﻦ اﻟﻤﻠﻠﻲ (ISJ) / ﺷﻤﺎره51 / آﻣﺮﻳﻜﺎ ﻣﻲ ﺑﺎﺷﻨﺪ، ﻋﻤﻼً از ﺣﻤﺎﻳﺖ و دوﺳﺘﻲ آﻣﺮﻳﻜﺎ ﻧﻴﺰ ﺑﺮﺧﻮردار ﻣﻲ ﺷﻮﻧﺪ. در واﻗـﻊ دوﻟـﺖ آﻣﺮﻳﻜﺎ در ﻫﻤﻜﺎري ﺧﻮد ﺑﺎ اﻳﻦ ﻛﺸﻮرﻫﺎ ﻓﺸﺎر ﺑﺮاي ﭘﻴﺸﺒﺮد دﻣﻮﻛﺮاﺳﻲ و ﮔﺴﺘﺮش ﻟﻴﺒﺮاﻟﻴﺴـﻢ را ﻛﻨﺎر ﮔﺬاﺷﺘﻪ و در راﺳﺘﺎي ﮔﺴﺘﺮش ﻣﻨﺎﻓﻌﺮﺋﺎﻟﻴﺴﺘﻲ ﺧﻮد دﺳﺖ ﺑﻪ ﺣﻤﺎﻳﺖ ازاﻳـﻦ ﻛﺸـﻮرﻫﺎ ﻣﻲزﻧﺪوﺣﺘﻲ در ﻳﻚ ﺳﻴﺎﺳﺖ دوﮔﺎﻧﻪ درﻣﻮاﻗﻊ ﻣﺨﺘﻠﻒ اﻳﻦ ﻛﺸﻮرﻫﺎ را در ﻓﺮاﻳﻨﺪ اﺻﻼﺣﺎت و اﻋﻤﺎل ﺣﻘﻮق ﺑﺸﺮ ﻣﻮﻓﻖ ﻣﻌﺮﻓﻲ ﻣﻲ ﻛﻨﺪ و ﺑﻪ ﺗﻌﺮﻳﻒ و ﺗﻤﺠﻴـﺪ از اﺻـﻼﺣﺎت ﺳﻴﺎﺳـﻲ آﻧـﺎن ﺣﺘﻲ اﻧﺪك ﻣﻲ ﭘﺮدازد )ذاﻛﺮﻳﺎن : .( در ﻫﻤﻴﻦراﺳﺘﺎ، ﭘﺎرادوﻛﺲ ﺳﻴﺎﺳﺖ ﺣﻘﻮق ﺑﺸﺮي آﻣﺮﻳﻜﺎ در ارﺗﺒﺎط ﺑﺎ رﻓﺘﺎر ﺳﺨﺖ ﮔﻴﺮاﻧﻪ و اﻗﺪاﻣﺎت ﺗﺤﺮﻳﻢ و ﺗﻬﺪﻳﺪ آن ﻋﻠﻴﻪ اﻳـﺮان ﺑـﻪ ﺧـﻮﺑﻲ ﻇﺎﻫﺮ ﻣﻲ ﺷﻮد. اﻳﺮان ﭼﻮن ﺳﺎﺧﺘﺎر ﻧﻈﻢ ﻣﻨﻄﻘﻪ اي و ﺑﻴﻦاﻟﻤﻠﻠﻲ ﭘﺲ ازﺟﻨﮓ ﺳﺮد را ﻧﻤﻲ ﭘﺬﻳﺮد، ﻣﻮرد ﻓﺸﺎر ﺷﺪﻳﺪ آﻣﺮﻳﻜﺎ ﻗﺮار ﻣﻲ ﮔﻴﺮد. اﻋﻤـﺎل ﺗﺤـﺮﻳﻢ ﻫـﺎ و ﻓﺸـﺎرﻫﺎي ﻣﺨﺘﻠـﻒ ﺳﻴﺎﺳـﻲ و اﻗﺘﺼﺎدي ﺑﻪ وﻳﮋه در زﻣﻴﻨﻪ اﻧﺮژي ﻫﺴﺘﻪ اي در راﺳﺘﺎي ﺗﺤﻘـﻖ ﺳﻴﺎﺳـﺖ ﻳـﻚ ﺟﺎﻧﺒـﻪ ﮔﺮاﻳﺎﻧـﻪ و اﺑﺰاري ﺷﻌﺎر ﮔﺴﺘﺮﺷﺪﻣﻮﻛﺮاﺳﻲ و ﺣﻘﻮق ﺑﺸﺮ در ﺧﺎورﻣﻴﺎﻧﻪ و اﻳﺮان دﻧﺒﺎل ﻣﻲ ﺷـﻮد .ﺑﻨـﺎﺑﺮاﻳﻦ آﻣﺮﻳﻜﺎ، اﻳﺮان را ﺑﺰرگ ﺗﺮﻳﻦ ﺗﻬﺪﻳﺪ ﺑﺮاي ﺧﻮد ﭘﺴﺎزﺣﻤﻠﻪ ﻋﺮاق و ﻧﺎﺑﻮدي ﺗـﻮان ﻧﻈـ ﺎﻣﻲ اﻳـﻦ ﻛﺸﻮر داﻧﺪ ﻣﻲ. در اﻳﻦ راﺳﺘﺎ ﻣﺤﻴﻂ ﺑﻴﻦاﻟﻤﻠﻞ ﺑﻪ ﻣﺤﻴﻄﻲ ﺗﻨﺶ زا و ﺗﻬﺪﻳﺪآﻣﻴﺰ ﺑﺮاي اﻳﺮان ﺗﺒﺪﻳﻞ ﺷﺪ ﻛﻪ در روﻳﻜﺎر آﻣﺪن ﻣﺤﻤﻮد اﺣﻤﺪي ﻧﮋاد و ﺗﻐﻴﻴﺮ ﺟﻬﺖ ﮔﻴﺮي ﺳﻴﺎﺳﺖ ﺧﺎرﺟﻲ اﻳـﺮان و ﻣﺴﺄﻟﻪ ي ﻫﺴﺘﻪ ﺑﻲ اي ﺗﺄﺛﻴﺮ ﻧﺒﻮده اﺳﺖ. در اداﻣﻪ ﺑﻪ ﺑﺨﺸﻲ از ﺗﻬﺪﻳﺪاﺗﻲ ﻛﻪ اﻳﺮان ﺑـﺎ آن ﻣﻮاﺟـﻪ ﺑﻮد اﺷﺎره ﻣﻲ .ﺷﻮد ﺣﻮزهﻫﺎي ﺗﻬﺪﻳﺪﻋﻠﻴﻪ ﺟﻤﻬﻮري اﺳﻼﻣﻲ اﻳﺮان در ﺳﻄﺢ ﺟﻬﺎﻧﻲ در ﺳﻄﺢ ﻣﻨﻄﻘﻪاي ﻣﺘﻬﻢ ﻛﺮدن اﻳﺮان ﺑﻪ ﺗﻼش ﺟﻬﺖ دﺳﺘﻴﺎﺑﻲﺑﻬﺴﻼحﻫﺎي ﻛﺸﺘﺎر ﺟﻤﻌﻲ و آﻏﺎز ﺑﺤﺮان ﻫﺴﺘﻪ اي اﻳﺮان در ژوﺋﻦ ﺟﻨﮓ آﻣﺮﻳﻜﺎ ﺑﺎ اﻓﻐﺎﻧﺴﺘﺎن ﺗﻘﻮﻳﺖ اﺋﺘﻼف ﺿﺪ اﻳﺮاﻧﻲ در ﻗﻔﻘﺎز ﺟﻨﮓ آﻣﺮﻳﻜﺎ ﻋﻠﻴﻪ ﻋﺮاق ﺗﻘﻮﻳﺖ اﺋﺘﻼف ﺿﺪ اﻳﺮاﻧﻲ درﺧﺎورﻣﻴﺎﻧﻪ و ﺧﻠﻴﺞ ﻓﺎرس ﻓﺼﻠﻨﺎﻣﻪ ﻣﻄﺎﻟﻌﺎت ﺑﻴﻦ اﻟﻤﻠﻠﻲ (ISJ) / ﺷﻤﺎره51 / - ﻣﺘﻬﻢ ﻛﺮدن اﻳﺮان ﺑﻪ ﺗﻼش ﺟﻬﺖ دﺳﺘﻴﺎﺑﻲ ﺑﻪ ﺳﻼحﻫﺎي ﻛﺸﺘﺎر ﺟﻤﻌﻲ و آﻏﺎز ﺑﺤﺮان ﻫﺴﺘﻪ اي اﻳﺮان در ژوﺋﻦ ﭘﺮوﻧﺪه اﻳﺮان از اﺑﺘﺪاي ﺳﺎل2003 ﺗﺎ ﻛﻨﻮن ﺑﻪ اﺳﺘﺜﻨﺎي ﻓﻮرﻳﻪ ﺳﺎل2005 ، در دﺳﺘﻮر ﻛـﺎرﺷﻮراي ﺣﻜﺎم ﻗﺮار داﺷﺘﻪ اﺳﺖ. درﻃﻲ اﻳﻦ ﻣﺪت وﺿﻊ ﭘﺮوﻧﺪه اﻳـﺮان ﻓـﺮاز و ﻧﺸـﻴﺐ ﻫـﺎﻳﻲ ﻓﺮاواﻧﻲ داﺷﺘﻪ و در ﻣﻮاردي ﺣﺘﻲ ﺻﺤﺒﺖ ارﺟﺎع ﭘﺮوﻧﺪه ﺑﻪ ﺷﻮراي اﻣﻨﻴﺖ ﻣﻄﺮح ﺑﻮده اﺳﺖ. در اﻳﻦ ﺗﺎرﻳﺦ ﭘﺮوﻧﺪه اﻳﺮان ﺑﺮاي اوﻟﻴﻦ ﺑﺎر در ﺷﻮراي ﺣﻜﺎم اﻧﺮژي اﺗﻤﻲ ﻣﻄﺮح ﺷﺪ. دﺑﻴﺮ ﻛﻞ آژاﻧﺲ ﺑﻴﻦ اﻟﻤﻠﻠﻲ اﻧﺮژي اﺗﻤﻲ ﺑﺮاي اوﻟﻴﻦ ﺑﺎر ﮔﺰارش درﺑﺎره اﻳﺮان ﺑـﻪ ﺷـﻮراﻳ ﺤﻜﺎم داد، وي در اﺟﻼﺳﻲ در ﺗﺎرﻳﺦ ژوﺋﻦ2003 درﺳـﺨﻨﺮاﻧﻲ ﺧـﻮد ﮔﻔـﺖ " : اﻳـﺮان ﻧﺘﻮاﻧﺴـﺘﻪ اﺳـﺖ ﮔﺰارش دﻗﻴﻘﻲ از ﻣﻮاد ﻫﺴﺘﻪ اي وﻓﻌﺎﻟﻴﺘﻬﺎﻳﺶ را اراﺋﻪ دﻫﺪ ، وﻟﻲ ﻣﻘﺎﻣﺎت اﻳﺮان ﮔﺎﻣﻬﺎي اﺻﻼح ﻛﻨﻨﺪه اي ﺑﺮداﺷﺘﻪ و " اﻧﺪ ﻫﻤﻴﻦ زﻣﺎﻧﻬﺎ ﺑﻮد ﻛﻪ ﻓﺸﺎرﻫﺎ ﺑﺮ اﻳﺮان ﺑﺮاي اﻣﻀـﺎي ﭘﺮوﺗﻜـﻞ اﻟﺤـﺎﻗﻲ اﻓﺰاﻳﺶ ﻳﺎﻓﺖ. ﭼﻨﺎﻧﻜﻪ اﻟﺒﺮادﻋﻲ ﺑﻪ ﺻﻮرت ﺟﺪي ﺧﻮاﻫﺎن اﻳﻦ ﻣﺴﺄﻟﻪ ﺑﻮد وﺳﺮان ﻫﺸﺖ ﻛﺸﻮر ﺻﻨﻌﺘﻲ در اﺟﻼس اوﻳﺎن ﻓﺮاﻧﺴﻪ در ژوﺋﻦ ) ﺧﺮداد1382 ( اﻋﻼم ﻛﺮدﻧﺪ ﻛﻪ ﺑـﻪ ﻃـﻮرﺟﺪي ﻧﮕﺮان ﻓﻌﺎﻟﻴﺘﻬﺎي ﻫﺴﺘﻪ اي اﻳﺮان ﻫﺴﺘﻨﺪوروﺳﻴﻪ ﻧﻴﺰ ﺑﻪ آﻧﻬﺎ اﻃﻤﻴﻨﺎن داد ﺗـﺎ وﻗﺘـﻲ اﻳـﺮان ﭘﺮوﺗﻜﻞ را اﻣﻀﺎ ﻧﻜﻨﺪ از ﺗﺤﻮﻳﻞ ﺗﺠﻬﻴﺰات واﻣﻜﺎﻧﺎت ﻫﺴﺘﻪ اي ﺑـﻪ اﻳـﺮان ﺧـﻮدداري ﺧﻮاﻫـﺪ ).ﻛﺮدﻣﻨﺼﻮري ﻣﻘﺪم و اﺳﻤﺎﻋﻴﻠﻲ، :.( ﺑﺎ ﺻﺪور ﻗﻄﻌﻨﺎﻣﻪ ﭘﻴﺸﻨﻬﺎدي3 ﻛﺸﻮر ﻛﺎﻧﺎدا ، اﺳﺘﺮاﻟﻴﺎو ژاﭘﻦ، اﻳﺮان ﻣﻬﻠﺖ داﺷﺖ ﺗﺎ ﭘﺎﻳﺎن ﻣﺎه اﻛﺘﺒﺮ ﺳﺎل2003 ﺑﻪ ﺗﻌﻬﺪات ﺧﻮد در ﻣﻮرد ﻛﻨﺘﺮل ﺑﺮﻧﺎﻣﻪ اﺗﻤﻲ ﻋﻤﻞ ﻛﻨﺪ و ﺗﻤﺎم ﻧﺎرﺳﺎﻳﻴﻬﺎﻳﻲ راﻛﻪ آژاﻧﺲ ﺗﺸﺨﻴﺺ داده ﺑﻮد را ﺑﺮﻃﺮف ﺳﺎزد ﺑﺮ .اﺳﺎس اﻳﻦ ﻗﻄﻌﻨﺎﻣﻪ دوﻟﺖ اﻳﺮان ﺑﺎﻳﺪ ﺗﺎ اﻳـﻦ ﺗﺎرﻳﺦ ﻓﻬﺮﺳﺖ ﺗﻤﺎﻣﻲ ﻣﻨﺎﺑﻊ و اﺟﺰاء ﻏﻨﻲ ﺳﺎزي اوراﻧﻴﻮم را اﻋﻼم ﻛﻨﺪ و ﺑﻪ ﺑﺎزرﺳـﺎن آژاﻧـﺲ ﺑﻴﻦ اﻟﻤﻠﻠﻲ اﻧﺮژي اﺗﻤﻲ اﺟﺎزه ورود ﺑﻪ ﻣﺮاﻛﺰ ﻣﻮرد ﻧﻈﺮﺷﺎن را ﺑﺪﻫﺪ. ﺗﻬﺮان ﺑﺎﻳـﺪ ﻣﻨﺸـﺄ ﻣـﻮاد آﻟﻮده ﺑﻪ اوراﻧﻴﻮم را روﺷﻦ ﺳﺎزد و در ﻣﻮرد دﺳﺘﮕﺎﻫﻬﺎي ﮔﺮﻳـﺰ از ﻣﺮﻛـﺰ ﮔـﺎزي ﺑـﺮاي ﻏﻨـﻲ ﺳﺎزي اوراﻧﻴﻮم ﺑﻪ ﭘﺮﺳﺸﻬﺎ ﭘﺎﺳﺦ دﻫﻨﺪ در اﻳﻦ ﻗﻄﻌﻨﺎﻣﻪ از ﻛﺸﻮرﻫﺎﻳﻲ ﻛـﻪ ﺑـﺮاي اﻳـﺮان ﻣـﻮاد ﻫﺴﺘﻪ اي ﺗﻬﻴﻪ ﻛﺮده. اﻧﺪ ﻧﻴﺰ ﺧﻮاﺳﺘﻪ ﺷﺪه ﺑﻮد ﺗﺎ دراﻳﻦ زﻣﻴﻨﻪ ﻫﻤﻜﺎري ﻻزم را ﺑﻪ ﻋﻤﻞ آورﻧـﺪ . اﻳﻦ ﻗﻄﻌﻨﺎﻣﻪ ﻫﻤﭽﻨﻴﻦ از اﻳﺮان ﻣﻲﺧﻮاﺳﺖ ﻛﻪ ﺑﺮﺧﻲ از ﺑﺮﻧﺎﻣﻪﻫﺎي ﻫﺴﺘﻪ اي ﺧﻮد را ﻣﺘﻮﻗﻒ و ﭘﺮوﺗﻜﻞ اﻟﺤﺎﻗﻲ را اﻣﻀﺎء ﻧﻤﺎﻳﺪ. در ﭘﺎﻳﺎن ﻣﻘﺮر ﺷﺪ دﺑﻴﺮ ﻛﻞ آژاﻧﺲ ﮔﺰارﺷﻲ را در ﻣﺎه ﻧـﻮاﻣﺒﺮ و ﻳﺎ زودﺗﺮ از آن در ﻣﻮرد اﺟﺮاي اﻳﻦ ﻗﻄﻌﻨﺎﻣﻪ ﺑﻪ ﺷﻮراي ﺣﻜﺎم اراﺋﻪ دﻫﺪ)ﻋﺒﺪاﻟﻠﻬﻲ، .( ﻓﺼﻠﻨﺎﻣﻪ ﻣﻄﺎﻟﻌﺎت ﺑﻴﻦ اﻟﻤﻠﻠﻲ (ISJ) / ﺷﻤﺎره51 / ﺑﺎ ﺗﻮﺟﻪ ﺑﻪ اﻧﺠﺎم ﻛﻠﻴﻪ ﺗﻌﻬﺪات از ﺳﻮي اﻳﺮان، ﻃﺮف اروﭘﺎﻳﻲ ﻧﻪ ﺗﻨﻬﺎ ﺑـﻪ ﺗﻌﻬـﺪ ات ﺧـﻮد ﻫﻤﭽﻮن دﺳﺘﺮﺳﻲ اﻳﺮان ﺑﻪ ﻓﻨﺎوريﻫﺎي ﻧﻮﻳﻦ، ﻋﺎدي ﺳﺎزي ﭘﺮوﻧﺪه اﻳـﺮان در ﻧﺸﺴـﺖ ژوﺋـﻦ آژاﻧﺲ اﺗﻤﻲ و... ﻋﻤﻞ ﻧﻜﺮد، ﺑﻠﻜﻪ ﺑﺎ ﻃﻮﻻﻧﻲ ﻛﺮدن ﻣﺬاﻛﺮات، درﺻﺪد ﺑﺮآﻣﺪ اﻳﺮان را از داﺷﺘﻦ ﭼﺮﺧﻪ ﺳﻮﺧﺖ ﻛﻪ ﺑﺮاﺳﺎس ﭘﻴﻤﺎن ﻣﻨﻊ ﮔﺴﺘﺮش ﺗﺴﻠﻴﺤﺎت ﻫﺴﺘﻪ اي ﺣﻖ ﻣﺴﻠّﻢ اﻳـﺮان ﺑﻪ ﺷﻤﺎر ﻣﻲرﻓﺖ، ﻣﺤﺮوم ﻛﻨﺪ )دﻫﻘﺎﻧﻲ ﻓﻴﺮوزآﺑﺎدي، : -.( ﺳﻴﺎﺳﺖ ﻫﺎي اوﺑﺎﻣﺎ در ارﺗﺒﺎط ﺑﺎ ﻓﻌﺎﻟﻴـﺖ ﻫـﺎي ﻫﺴـﺘﻪ اي اﻳـﺮان ﻣـﻲ ﺗﻮاﻧـﺪ در ﭼـﺎرﭼﻮب راﻫﺒﺮدﻫﺎي ﻣﺨﺘﻠﻔﻲ ﻗﺮار ﮔﻴﺮد. ﻓﻀﺎي ﺗﺒﻠﻴﻐﺎﺗﻲ از ﻃﺮﻳﻖ رﺳﺎﻧﻪ ﻫﺎي آﻣﺮﻳﻜﺎ و ﺳﺎﻳﺮ ﻛﺸﻮرﻫﺎي ﻏﺮﺑﻲ ﺑﺮاي اﻧﺠﺎم ﻋﻤﻠﻴﺎت رواﻧﻲ ﻋﻠﻴﻪ اﻳﺮان در ارﺗﺒﺎط ﺑﺎ ﻓﻌﺎﻟ ﻴﺖﻫﺎي ﻫﺴﺘﻪ اي ﻏﻴﺮﺻـﻠﺢ آﻣﻴـﺰ اداﻣﻪ ﺧﻮاﻫﺪﻳﺎﻓﺖ . اﻣﺎ در ﻋﻴﻦ ﺣﺎل اوﺑﺎﻣﺎ و ﺗﻴﻢ اﻣﻨﻴﺖ ﻣﻠﻲ او ﻣﻲ ﻛﻮﺷﻨﺪ ﺗﺎ روﻧﺪ اﺟﻤﺎع ﺳﺎزي ﺑﻴﻦاﻟﻤﻠﻠﻲ در ارﺗﺒﺎط ﺑﺎ اﻳﺮان را ﭘﻴﮕﻴﺮي ﻧﻤﺎﻳﻨﺪ .آﻣﺮﻳﻜﺎ در دوران اوﺑﺎﻣﺎﻫﺮ ﺑﺎ ﮔﻮﻧﻪ اﺷﺎﻋﻪ ﻫﺴﺘﻪ اي ﻣﺨﺎﻟﻒ ﺑﻮده وآن را ﺑﻪ ﻋﻨـﻮان ﻳﻜـﻲ از ﻋﻮاﻣﻞ و زﻣﻴﻨﻪﻫﺎي اﻳﺠﺎد ﺗﻬﺪﻳﺪ ﻋﻠﻴﻪ ﻣﻨﺎﻓﻊ ﻣﻨﻄﻘﻪ اي و ﺑﻴﻦ اﻟﻤﻠﻠﻲ آﻣﺮﻳﻜﺎﺧﻮاﻫﺪ داﻧﺴﺖ.آﻣﺮﻳﻜﺎ ﺑﺮاي ﺗﺤﻘﻖ اﻫﺪاف ﺧﻮداز ﺗﺎﻛﺘﻴﻚ ﻫﺎﻳﻲ ﻣﺎﻧﻨﺪ ﻣﺬاﻛﺮات ﭼﻨﺪ ﺟﺎﻧﺒـﻪ، ﻣﺤﺪودﺳـﺎزي اﻳـﺮان و ﻫﻤﭽﻨﻴﻦ اﻳﺠﺎد اﺟﻤﺎ ﺑﻴﻦ ع اﻟﻤﻠﻠﻲ اﺳﺘﻔﺎده ﺧﻮاﻫـﺪ ﻛـﺮد . ﺑﺨﺸـﻲ از دﻳﭙﻠﻤﺎﺳـﻲ آﻣﺮﻳﻜـﺎ ﺑـﺮاي ﻣﺤﺪودﺳﺎزي اﻳﺮان از ﻃﺮﻳﻖ ﻫﻤﻜﺎري ﺑﺎ روﺳﻴﻪ دﻧﺒﺎل ﻣﻲ .ﺷﻮدآﻣﺮﻳﻜﺎﻳﻲ ﻫـﺎ ﻣـﻲ ﺧﻮاﻫﻨـﺪ ﺗـﺎ ﻣﺤﺪودﻳﺖ ﻫﺎي ﺑﻴﺸﺘﺮي را از ﻃﺮﻳﻖ ﻫﻤﻜﺎري و ﻣﺸﺎرﻛﺖ ﺑﺎ روﺳﻴﻪ ﻋﻠﻴﻪ اﻳﺮان اﻳﺠﺎد ﻛﻨﻨﺪ ﺑـﻪ اﻳﻦ ﺗﺮﺗﻴﺐ ﻣﺤﺪودﺳﺎزي ﻣﻲ ﺗﻮاﻧﺪ ﻣﺎﻫﻴﺖ ﺗﻬﺎﺟﻤﻲ ﻫﻢ داﺷﺘﻪ ﺑﺎﺷﺪ و از ﻃﺮﻳﻖ ﻗﻄﻌﻨﺎﻣـ ﻪ ﻫـﺎي ﺟﺪﻳﺪ ﺷﻮراي اﻣﻨﻴﺖ دﻧﺒﺎل ﺷ.ﻮدﺳﻴﺎﺳﺖ اﻣﻨﻴﺘﻲ اوﺑﺎﻣﺎ ﺣﻮل ﻣﺤﻮر ﻣﻨﻊ ﮔﺴﺘﺮش ﺳـﻼح ﻫـﺎي ﻫﺴﺘﻪ اي ﻗﺮار دارد در اﻳﻦ ﺳﻴﺎﺳﺖ ﻫﺮ ﮔﻮﻧﻪ آزﻣﺎﻳﺶ ﻫﺴﺘﻪ اي زﻣﻴﻨﻪ ﻫﺎي ﻻزم را ﺑـﺮاي اﻳﺠـﺎد دوﻣﻴﻨﻮي ﻫﺴﺘﻪ اي در ﺧﺎورﻣﻴﺎﻧﻪ ﺑﻪ وﺟﻮد ﻣﻲ آورد. در ﭼﻨﻴﻦ ﺷﺮاﻳﻄﻲ اوﺑﺎﻣـﺎ آﻣـﺎدﮔﻲ ﻻزم را ﺑﺮاي ﺑﻬﺮه ﮔﻴﺮي از اﺑﺰارﻫﺎي ﻧﻈﺎﻣﻲ ﺑﺮاي ﻣﻘﺎﺑﻠﻪ ﺑـﺎ ﮔﺴـﺘﺮش ﻫﺴـﺘﻪ اي در ﺧﺎورﻣﻴﺎﻧـﻪ را دارا ﻣﻲﺑﺎﺷﺪ )ﺳﻴﻤﺒﺮ، : -.( - اﻓﺰاﻳﺶ ﺗﻬﺪﻳﺪات ﻣﻨﻄﻘﻪ اي آﻣﺮﻳﻜﺎ ﻋﻠﻴﻪ اﻳﺮان آﻣﺮﻳﻜﺎ در ﺳﻄﺢ ﻣﻨﻄﻘﻪ ﻧﻴﺰ اي اﻗﺪاﻣﺎﺗﻲ ﺟﺪي ﻋﻠﻴﻪ اﻳﺮان ﺑﻪ اﻧﺠـﺎم رﺳـﺎﻧﺪ ﺗـﺎ اﻳـﺮان را از ﻓﺼﻠﻨﺎﻣﻪ ﻣﻄﺎﻟﻌﺎت ﺑﻴﻦ اﻟﻤﻠﻠﻲ (ISJ) / ﺷﻤﺎره51 / اﻳﻔﺎيﻧﻘﺶ ﻣﺘﻨﺎﺳﺐ ﺑﺎ ﺟﺎﻳﮕﺎﻫﺶ درﻣﻨﻄﻘﻪ ﺧﺎورﻣﻴﺎﻧﻪ ﺑﺎز داردﻛﻪ ﺑﻪ ﺑﺮﺧﻲ ازآﻧﻬﺎ اﺷﺎره ﻣﻲ :ﺷﻮد اﻟﻒ: ﺟﻨﮓ آﻣﺮﻳﻜﺎ ﺑﺎ اﻓﻐﺎﻧﺴﺘﺎن وﻗﻮع ﺣﻮادث ﺳـﭙﺘﺎﻣﺒﺮﺑﺎﻋﺚ ﺗﻐﻴﻴـﺮات ﺷـﮕﺮﻓﻲ درﺳـﻄﺢ ﻧﻈـﺎمﺑـﻴﻦ اﻟﻤﻠـﻞ ﮔﺮدﻳـﺪ . ﺷﻨﺎﺳﺎﻳﻲ ﻋﺎﻣﻼن ﺣﻮادث از ﺳﻮي ﻣﻘﺎﻣﺎت اﻳﺎﻻت ﻣﺘﺤﺪه و ﻋﺪم واﮔﺬاري آﻧﺎن ازﺳﻮي رژﻳﻢ ﻃﺎﻟﺒﺎن و ﻫﻤﭽﻨﻴﻦ اﺟﻤﺎع ﺟﻬﺎﻧﻲ در ﺧﺼﻮص ﺗﻨﺒﻴﻪ ﻣﺘﻬﻤﺎن، ﺑﺎﻋﺚ ﺷﺪ ﻛﻪ ﺷﻮراي اﻣﻨﻴﺖ ﻧﻴـﺰ ﻣﺠﻮز اﻗﺪاﻣﺎت ﻣﺘﻘﺎﺑﻞ ﻧﻈﺎﻣﻲ در ﺑﺮاﺑﺮ اﻗﺪاﻣﺎت ﮔﺮوه اﻟﻘﺎﻋﺪه ﻣﺴﺘﻘﺮ در اﻓﻐﺎﻧﺴﺘﺎن را ﺑﺮاﺳـﺎس دﻓﺎع ﻣﺸﺮوع ﺻﺎدر ﻧﻤﺎﻳﺪ. از ﺳﻮي دﻳﮕﺮ، ﺗﺤﻘﻖ ﻣﺎده ﺳﺎزﻣﺎن ﭘﻴﻤﺎن آﺗﻼﻧﺘﻴﻚ ﺷﻤﺎﻟﻲ ﺑﺎﻋﺚﺣﻀﻮر ﻧﻴﺮوﻫﺎي ﻧﺎﺗﻮ در ﻛﻨﺎر اﻳﺎﻻت ﻣﺘﺤﺪه ﺷﺪ. اﻳﺮان ﻧﺴﺒﺖ ﺑﻪ ﺣﻮادث 11ﺳﭙﺘﺎﻣﺒﺮ، ﻣﻮﺿﻊ دوﮔﺎﻧﻪ را اي اﺗﺨﺎذ ﻧﻤﻮد؛ﻳﻚ از اﻳﻦ ﺳﻮ ﺣﺎدﺛﻪ راﻓﺮﺻﺘﻲﺑﺮاي رﻓﺘﻦ ﺑﻴﻦ از ﻃﺎﻟﺒﺎن از و دﻳﺪ ﻣﻲ ﻃﺮﻓﻲ دﻳﮕﺮ، ﻧﮕـﺮان آن ﺑـﻮد ﻛـﻪ آﻣﺮﻳﻜـﺎ از ﺷﺮاﻳﻂ ﺟﺪﻳﺪ ﻧﻔﻊ ﺑﻪ ﺧﻮد ﺑﻬﺮهﺑﺮداري و ﻛﻨﺪ ﻓﺸﺎر ﺑﺮ اﻳﺮان را اﻓﺰاﻳﺶدﻫﺪ اﻳﻦ . دوﮔـﺎﻧﮕﻲ از اﺻﻠﻲﺗﺮﻳﻦ ﻣﻮاﺿﻊ اﺗﺨﺎذﻳﻚ روﻳﻜﺮد ﺻﺮﻳﺢﻧﺴ ﺒﺖ ﺑﻪ ﺣﻤﻠﻪ آﻣﺮﻳﻜﺎ ﺑﻪ اﻓﻐﺎﻧﺴﺘﺎن ﺑﻮد. ﻛﺎﻫﺶ ﺗﺄﺛﻴﺮ و ﻧﻔﻮذ ﻣﺘﻐﻴﺮ ﻓﺮد ﻧﻴﺰ ﺑﺎﻋﺚ ﺷﺪه ﺑﻮد ﺑﺮﺧﻲ ﻧﻬﺎدﻫﺎي رﺳﻤﻲ و ﻏﻴﺮرﺳﻤﻲ ﻛـﻪ در دوران ﮔﺬﺷﺘﻪ ﺑﻪ ﻋﻠﺖ ﻧﻔﻮذ ﻓﺮد ﺗﺤﺖ ﺗﺄﺛﻴﺮ ﻗﺮار ﻣﻲﮔﺮﻓﺘﻨﺪ، ﺑﺪون ﺗﻮﺟﻪ ﺑﻪ وﻳﮋﮔﻲ ﻫﺎ و دﻳﺪﮔﺎﻫﻬﺎي رﻫﺒﺮان ﻧﻈﺎم اﻗﺪام ﺑﻪ ﺗﺼﻤﻴﻢ ﮔﻴﺮي و اﺟﺮاي آن ﻛﻨﻨﺪ. در ﺳﻄﺢ ﺟﺎﻣﻌﻪ ﻧﻴﺰ وﺟﻮد ﺳﻪ ﻣﻴﻠﻴـﻮن اﻓﻐﺎﻧﻲ در داﺧﻞ ﻛﺸﻮرو وﺟﻮد ﻗﺮاﺑﺘﻬﺎي ﻗﻮي ﺑﺎ ﻣﻨﺎﻃﻖ ﻣﺮزي ﻛﺸﻮرو ﻧﻴﺰ ﺣﻤﺎﻳﺖ از ﻧﻴﺮوﻫﺎي اﺋﺘﻼف ﺷﻤﺎل، از ﻋﻮاﻣﻠﻲ ﺑﻮد ﻛﻪ ﺑﺎﻋﺚ ﺷﺪه ﺑﻮد اﻳﺮان ازاﺗﺨﺎد ﻳﻚ روﻳﻜـﺮد ﺳـﺘﻴﺰﺟﻮﻳﺎﻧﻪ در ﻣﻘﺎﺑﻞ ﻃﺎﻟﺒﺎن ﺑﻪ ﻳﻚ روﻳﻜﺮد ﻣﺼﻠﺤﺖ آﻣﻴﺰ روي آورد. ﺑﻪ ﻃﻮر ﻛﻠـﻲ ﺑﺎﻳـﺪ ﮔﻔـﺖ، در اﺗﺨـﺎذ ﺳﻴﺎﺳﺖ ﺑﻲﻃﺮﻓﻲ ﻓﻌﺎل در ﻗﺒﺎل ﺣﻤﻠﻪ ﻧﻴﺮوﻫﺎي اﺋﺘﻼف ﺑﺮ اﻓﻐﺎﻧﺴﺘﺎن، ﺑﻪ ﺗﺮﺗﻴﺐ ﻣﺘﻐﻴﺮﻫﺎي ﻧﻈﺎم ﻠﻞ اﻟﻤ ﺑﻴﻦ، ﻧﻘﺶ، ﻓﺮد، ﺟﺎﻣﻌﻪ و ﺣﻜﻮﻣﺖ ﺑﻴﺸﺘﺮﻳﻦ ﺗﺄﺛﻴﺮ را ﺑﺮ اﺗﺨﺎذ اﻳﻦ ﺗﺼﻤﻴﻢ داﺷـﺘﻨﺪ . اﻟﺒﺘـﻪ ﺑﺎﻳﺪ ﺧﺎﻃﺮﻧﺸﺎن ﻛﺮد ﻛﻪ اﻳﻦ ﺗﺼﻤﻴﻢ ﻧﻴﺰ ﺑﻪ ﺻﻮرت ﻳﻜﻲ از ﻣﺴﺎﻳﻞ ﻣﺎدي ﻛﺸﻮر ﺗﺒـﺪﻳﻞ ﺷـﺪه )ﺑﻮدﺑﺎرﻧﺠﻲ، :.( ﻓﺼﻠﻨﺎﻣﻪ ﻣﻄﺎﻟﻌﺎت ﺑﻴﻦ اﻟﻤﻠﻠﻲ (ISJ) / ﺷﻤﺎره51 / : بﺗﻘﻮﻳﺖ اﺋﺘﻼف ﺿﺪ اﻳﺮاﻧﻲ در ﻗﻔﻘﺎز اﻳﻦ اﺋﺘﻼف ﻛﻪ ﻣﺮﻛـﺐ ازﻛﺸـﻮرﻫﺎي آذرﺑﺎﻳﺠـﺎن، ﮔﺮ ﺟﺴـﺘﺎن، ﺗﺮﻛﻴـﻪ واﺳـﺮاﺋﻴﻞ ﺑـﻮد از ، دﻫﻪ1990ﺑﺎ ﻫﺪف ﻛﺎﻫﺶ ﻧﻘﺶ وﻧﻔﻮذ اﻳﺮان درﻣﻨﻄﻘـﻪ ﻗﻔﻘﺎزوﺧﺎورﻣﻴﺎﻧـﻪ ﺗﺸـﻜﻴﻞ ﺷـﺪ .آﻧﭽـﻪ درﻣﻮرد اﻳﻦ اﺋﺘﻼف ﮔﻔﺘﻨﻲ اﺳﺖ، ﻣﻲﺗﻮان ﺑﻪ ﻫﻤﻜﺎريﻫﺎي ﺗﻨﮕﺎﺗﻨﮓ ﻧﻈﺎﻣﻲ ﺗﺮﻛﻴﻪ، آذرﺑﺎﻳﺠﺎن و اﺳﺮاﺋﻴﻞ، ﭘﻴﻤﺎن ﻧﻈﺎﻣﻲ ﺗﺮﻛﻴﻪ واﺳﺮاﺋﻴﻞ، ﭘﺎﻳﮕﺎه ﻫﻮاﺋﻲ ﺑﺰرگ آﻣﺮﻳﻜﺎ درﺟﻨـﻮب ﺷـﺮق ﺗﺮﻛﻴـﻪ، ﻋﻀﻮﻳﺖ ﺗﺮﻛﻴﻪ در ﻧﺎﺗﻮ و ﺳﺮاﻧﺠﺎم ﻫﻤﺎﻫﻨﮕﻲ ﺳﻴﺎﺳﺖﻫﺎي ﻣﻨﻄﻘﻪ اي و ﺿـﺪ اﻳﺮاﻧـﻲ آﻧـﺎن ﺑـﺎ واﺷﻨﮕﺘﻦ در ﻣﺨﺎﻟﻔﺖ ﺑﺎ ﺑﺮﻧﺎﻣﻪ ﻫﺴﺘﻪ اي اﻳﺮان از ﺳﺎل ﺑﻪ ﺑﻌﺪ اﺷﺎره ﻛﺮد. آﻣﺮﻳﻜﺎ ﭘﺲ از ﻳﺎزده ﺳﭙﺘﺎﻣﺒﺮ ﺑﻪ ﺑﻬﺎﻧﻪ ﻣﺒﺎرزه ﺑﺎ ﺗﺮورﻳﺴﻢ و ﮔﺴﺘﺮش ﺳﻼحﻫﺎي ﻛﺸﺘﺎر ﺟﻤﻌﻲ، در ﭘﻲاﻓﺰاﻳﺶ ﻧﻔﻮذ و ﺣﺘﻲ ﺣﻀﻮر ﻣﺴﺘﻘﻴﻢ ﻧﻈﺎﻣﻲ در ﻣﻨﻄﻘﻪ ﻗﻔﻘﺎز و از ﺟﻤﻠﻪ آذرﺑﺎﻳﺠﺎن ﺑـﻪ ﻣﻨﻈـﻮر ﺗﺤـﺖ ﻓﺸﺎر ﻗﺮار دادن ﻫﺮ ﭼﻪ ﺑﻴﺸﺘﺮ اﻳﺮان ﺑﻮده اﺳﺖ )ﻣﻨﺼﻮري ﻣﻘﺪم و اﺳﻤﺎﻋﻴﻠﻲ، :.( : جﺟﻨﮓ آﻣﺮﻳﻜﺎ ﻋﻠﻴﻪ ﻋﺮاق ﺑﺎ ﭘﻴﺮوزي ﻧﻴﺮوﻫﺎي اﺋﺘﻼف ﻋﻠﻴﻪ ﺗﺮورﻳﺴﻢ در اﻓﻐﺎﻧﺴﺘﺎن، اﻳﺎﻻت ﻣﺘﺤﺪه آﻣﺮﻳﻜﺎ ﺑـﻪ ﻋﻠـ ﺖ وﺟﻮد ﺷﻮاﻫﺪي ﻣﺒﻨﻲ ﺑﺮاﻳﻨﻜﻪ ﻋـﺮاق ﻧﻴـﺰ در ﺣـﻮادث ﺳـﭙﺘﺎﻣﺒﺮ دﺧﺎﻟﺘﺪاﺷﺘﻪ،ﺧﻮاﺳـﺘﺎرﺧﻠﻊ ﺳﻼح اﻳﻦ ﻛﺸﻮرازوﺟﻮد ﺳﻼﺣﻬﺎي ﻛﺸﺘﺎر ﺟﻤﻌﻲ ﮔﺮدﻳﺪ و ﺑﻪ رﻏﻢ ﺗﺄﻛﻴﺪ ﺳﺎزﻣﺎن ﻣﻠﻞ ﺑـﺮاي ﺧﻠﻊ ﺳﻼح اﻳﻦ ﻛﺸﻮر و ﻓﺸﺎرﻫﺎي ﺑﻴﻦاﻟﻤﻠﻠﻲ ﺑﺮاي ﭘﺬﻳﺮش اﻗـﺪاﻣﺎت ﺑﺎزرﺳـﻲ، ﺑـﺎ ﻣﺨﺎﻟﻔـﺖ دوﻟﺖ ﻋﺮاق ﻣﻮاﺟﻪ ﺷﺪ. ، ﺑﺎ ﺗﻮﺟﻪ ﺑﻪ ﺳﺎﺑﻘﻪ ﺑﻲﻃﺮﻓﻲ در زﻣﺎن ﺟﻨـﮓ اﻓﻐﺎﻧﺴـﺘﺎن و ﻋﻤﻠﻜـﺮد اﻳﺎﻻت ﻣﺘﺤﺪه ﻧﺴﺒﺖ ﺑﻪ اﻳﺮان ﺑﻌﺪ از ﺷﻜﺴﺖ ﻃﺎﻟﺒﺎن، ﺑﻴﻢ آن وﺟﻮد داﺷـﺖ ﻛـﻪ اﻳـﺮان ﻣـﻮرد ﺣﻤﻠﻪ ﻧﻈﺎﻣﻲ اﻳﻦ ﻛﺸﻮر واﻗﻊ ﮔﺮدد. اﻳﺮان ﺑﺎ اﺗﺨﺎذ ﺳﻴﺎﺳﺖ ﺑﻲ ﻃﺮﻓﻲ، ﺗﻮاﻧﺴﺖ ﻣﺨﺎﻟﻔﺖ ﺧـﻮد ﺟﻨﮓ ﺑﺎ را اﻋﻼم دارد ﺣﺎل ﻋﻴﻦ در و ﺣﻤﺎﻳﺖ از را ﺧﻮدﻗﻮاﻧﻴﻦ ﺑﻴﻦ اﻟﻤﻠﻞ ﻧﺸﺎن دﻫﺪ ﻛـﻪ ﺗـﺎ ﭼﻪ اﻧﺪازه ﺗﺎﺑﻊ ﻗﻮاﻋﺪ و ﺣﻘﻮق ﺑﻴﻦاﻟﻤﻠﻠﻲاﺳﺖ . ﻫﻤﭽﻨـﻴﻦ ﺗﻮاﻧﺴـﺖ ﻧﻘـﺶ ﺧـﻮد را در ﺑـﻴﻦ ﻛﺸﻮرﻫﺎي ﺟﻬﺎن ﺳﻮم، در ﻣﺒﺎرزه ﺑﺎ ﻧﻈﺎم ﻳﻚ ﺟﺎﻧﺒﻪ ﮔﺮاﻳـﻲ ﺗﻘﻮﻳـﺖ ﻧﻤﺎﻳـ ﺪ)ﺑـﺎرﻧﺠﻲ، :.( اﻳﺮان ﺳﻴﺎﺳﺖ ﺑﻲﻃﺮﻓﻲ ﺧﻮﻳﺶ را ﺑﺮ ﺳﻪ ﻣﺤﻮر ﭘﺎﻳﻪ رﻳﺰي ﻧﻤـﻮد : . رﻓـﻊ ﺑﺤـﺮان از راه ﻣﺴﺎﻟﻤﺖ آﻣﻴﺰ .ﺗﺄﻛﻴﺪ ﺑﺮ ﺧﻠﻊ ﺳﻼﺣﻬﺎي ﻛﺸﺘﺎرﺟﻤﻌﻲ3 . ﺗﻌﻬﺪ ﻧﺴﺒﺖ ﺑﻪ روﻳﻜﺮد ﭼﻨﺪﺟﺎﻧﺒﻪﮔﺮاﻳﻲ در رواﺑﻂ ﺑﻴﻦاﻟﻤﻠﻞ. وﺟﻮد ﻗﺮاﺑﺘﻬﺎي ﻗﻮي ﺑﻴﻦ اﻳـﺮان و ﻋـﺮاق از ﻳـﻚ ﺳـﻮ و وﺟـﻮد اﻗﻠﻴﺘﻬﺎي ﻗﻮﻣﻲ در ﻣﻨﺎﻃﻖ ﻣﺮزي ﻛﺸﻮر و ﻫﻤﭽﻨﻴﻦ اﻗﺘﺼﺎد در ﺣﺎل رﺷـﺪ ﻛﺸـﻮر ﻛـﻪ ﻧﻴﺎزﻣﻨـﺪ ﻓﺼﻠﻨﺎﻣﻪ ﻣﻄﺎﻟﻌﺎت ﺑﻴﻦ اﻟﻤﻠﻠﻲ (ISJ) / ﺷﻤﺎره51 / ﻫﻤﻜﺎري در ﻧﻈﺎم ﺑﻴﻦاﻟﻤﻠﻞ اﺳﺖ از ﺳﻮي دﻳﮕﺮ، ﺑﺎﻋﺚ ﺷﺪ ﻛﻪ اﻳﺮان در ﺗﻮﺟـﻪ ﺑـﻪ روﻳﻜـﺮد ﺟﺪﻳﺪ در ﻋﺮاق ﻣﻼﺣﻈﺎت اﺟﺘﻤﺎﻋﻲ و اﻗﺘﺼﺎدي ﺧﻮد را ﻛﻪ ﺑـﻪ ﻣﺮاﺗـﺐ ﺑﻬﺘـﺮ از ﻫـﺮ ﻣﺴـﺄﻟﻪ دﻳﮕﺮي اﺳﺖ، در ﻧﻈﺮ ﺑﮕﻴﺮد . د: ﺗﻘﻮﻳﺖ اﺋﺘﻼف ﺿﺪ اﻳﺮاﻧﻲ در ﺧﺎورﻣﻴﺎﻧﻪ و ﺧﻠﻴﺞ ﻓﺎرس در اﻳﻦ اﺋﺘﻼف ﻛﺸﻮرﻫﺎي ﻣﺼﺮ، اردن، ﻋﺮﺑﺴﺘﺎن، ﺗﺮﻛﻴـﻪ و اﺳـﺮاﻳﻴﻞ ﺣﻀـﻮر دارﻧـﺪ و ﺑـﺎ اﻓﺰاﻳﺶ ﻗﺪرت و ﻧﻔﻮذ اﻳﺮان در ﻣﻨﻄﻘﻪ و ﺑﻪ وﻳﮋه ﺑﺎ ﺑﺮﻧﺎﻣﻪ ﻫﺴﺘﻪ اي اﻳﺮان ﺑﻪ ﺷـﺪت ﻣﺨﺎﻟﻔـﺖ ﻣﻲﻛﻨﻨﺪ )ﻣﺠﺘﻬﺪزاده، : -.( اﺋﺘﻼف ﺧﻠﻴﺞ ﻓﺎرس ﻣﺘﺸﻜﻞ از ﺷـﺶ ﻛﺸـﻮر ﺣﺎﺷـﻴﻪﺟﻨﻮﺑﻲ ﺧﻠﻴﺞ ﻓﺎرس اﺳﺖ و ﺑﺎ ﻫﻤﺎﻫﻨﮕﻲ آﻣﺮﻳﻜﺎ در دﻫﻪ ﺑﺮ ﺿﺪ اﻳﺮان ﺗﺸﻜﻴﻞ ﺷﺪه ، ﺗﺎ ﭘﻴﺶ از ﺣﻤﻠﻪ آﻣﺮﻳﻜﺎ ﺑﻪ ﻋﺮاق در ﺳﺎل ، ﺑﻪ ﻋﻠﺖ ﺑﻬﺒﻮد ﻧﺴﺒﻲ رواﺑـﻂ ﺳﻴﺎﺳـﻲ اﻳـﺮان وﻛﺸﻮرﻫﺎي ﺣﺎﺷﻴﻪ ﺧﻠﻴﺞ ﻓﺎرس، دﭼﺎر ﺿﻌﻒ و ﺳﺴﺘﻲ ﺷﺪه ﺑﻮد. وﻟﻲ ﺑﺎ ﺗﺤﻮﻻت ﺳـ ﺎلﻫـﺎي ﺑﻪ ﺑﻌﺪ در ﻋﺮاق ﻛﻪ ﻣﻮﺟﺐ رويﻛﺎر آﻣﺪن ﺣﻜﻮﻣﺘﻲ ﺑﺎ اﻛﺜﺮﻳﺖ ﺷﻴﻌﻪ ﺑـﺮاي ﻧﺨﺴـﺘﻴﻦ ﺑﺎر در ﺗﺎرﻳﺦ اﻳﻦ ﻛﺸﻮر ﺷﺪ، ﻣﻮﺟﺐ ﻧﺎﺧﺮﺳﻨﺪي ﺷﺪﻳﺪ ﻛﺸﻮرﻫﺎي ﺳﻨﻲ ﻋﺮب ﻣﻨﻄﻘﻪ ﮔﺮدﻳـﺪ و ﺑﺰرگ ﻧﻤﺎﻳﻲ و ﺧﻄﺮﻧﺎك ﺟﻠﻮه دادن ﺑﺮﻧﺎﻣﻪ ﺻﻠﺢ آﻣﻴﺰ ﻫﺴﺘﻬﺎ ي اﻳﺮان از ﺳﻮي آﻣﺮﻳﻜﺎﻳﻲ ﻫـﺎ ... و ﺳﺒﺐ ﺷﺪ ﺗﺎ ﻣﺠﺪداً روﺣﻲ ﺗﺎزه در ﻛﺎﻟﺒﺪ اﻳﻦ اﺋﺘﻼف ﻧﻴﻤـﻪ ﺟـﺎن دﻣﻴـﺪه ﺷـﻮد )اﻣـﺎﻣﻲ، :.( دﺳﺘﺎورد ﻧﺘﻴﺠﻪ اي ﻛﻪ از اﻳﻦ ﺑﺤﺚ ﺣﺎﺻﻞ ﻣﻲﺷﻮد، آن اﺳﺖ ﻛﻪ ﻋﻮاﻣﻠﻲ ﺑﻪ ﺗﻮﺿﻴﺢ آن ﻫﺎﭘﺮداﺧﺘـﻪ ﺷﺪﻣﻮﺟﺐ ﮔﺮدﻳﺪ ﺗﺎ ﺟﻤﻬﻮري اﺳﻼﻣﻲ اﻳﺮان، ﺑﺎر دﻳﮕﺮ در ﻣﺤﻴﻂ ﻧﺎاﻣﻦ ﺑﻴﻦاﻟﻤﻠﻠﻲ و ﻣﻨﻄﻘﻪ اي ﻗﺮار ﺑﮕﻴﺮد. ﺗﻬﺪﻳﺪزا و اﻓﺮاﻃﻲ ﺑﻮدناﻳﻦ ﻣﺤﻴﻂ، ﻧﺎﻛﺎﻣﻲ دوﻟﺖﻫﺎي ﻗﺒﻠﻲ ﺑﻪ ﻛﻪ اﺗﺨﺎذ ﺳﻴﺎﺳﺖﻫﺎي ﻧﺮم در ﺳﻴﺎﺳﺖ ﺧﺎرﺟﻲ ﺷﻬﺮت داﺷﺘﻨﺪ، در ﺣﻞ و ﻓﺼﻞ ﻣﺴﺎﻳﻞ و ﻣﺸﻜﻼت اﻣﻨﻴﺖ ﻣﻠﻲ اﻳﺮان و ﺗﻬﺪﻳﺪاﺗﻲ ﻛﻪ ﺑﻄﻮر ﻫﺮ روزه ﻋﻠﻴﻪ اﻳﺮان ﻣﻄﺮح ﻣﻲ ﺷﺪ،ﺳﺒﺐ ﺑﻪ ﻗﺪرت رﺳﻴﺪن ﻣﺠﺪد ﺟﻨﺎحﻫﺎي رادﻳﻜﺎل و اﻓﺮاﻃﻲ در ﺻﺤﻨﻪ ﺳﻴﺎﺳﻲ اﻳﺮان ﺷﺪ ﻛﻪ اﻳﻦ اﻣﺮ ﻣﻮﺟﺐ اﺗﺨﺎذ روﻳﻜﺮد ﺗﻬﺎﺟﻤﻲ در ﺳﻴﺎﺳﺖ ﺧﺎرﺟﻲ و ﭘﺮوﻧﺪه ﻫﺴﺘﻪ از ﺳﻮي اﺣﻤﺪي ﻧﮋاد و ﺗﻴﻢ او ﮔﺮدﻳـﺪﺣﻜﻮﻣﺖ ﺟﻤﻬـﻮري ﻓﺼﻠﻨﺎﻣﻪ ﻣﻄﺎﻟﻌﺎت ﺑﻴﻦ اﻟﻤﻠﻠﻲ (ISJ) / ﺷﻤﺎره51 / اﺳﻼﻣﻲ اﻳﺮان در دوره دوﻟﺖ ﻧﻬﻢ و دﻫﻢ، ﺑﺎ ﺗﻮﺟﻪ ﺑﻪ دﮔﺮﮔﻮﻧﻲﻫﺎي ﺑـﻴﻦ اﻟﻤﻠﻠـﻲ و ﻣﻨﻄﻘـﻪ اي ﺗﺤﺖ ﺗﺄﺛﻴﺮ ﺑﺎزﻳﮕﺮي اﻳﺎﻻت ﻣﺘﺤﺪه ﺑﻪ ﻋﻨﻮان ﺗﻨﻬﺎ اﺑﺮ ﻗﺪرت ﺟﻬﺎن ﺑـﻪ ﻣﻨﻈـﻮر ﺧﻨﺜـﻲ ﻛـﺮدن اﺳﺘﺮاﺗﮋي ﻓﺮوﭘﺎﺷﻲ رژﻳﻢ اﻳﺮان ﻛﻪ در دﺳﺘﻮر ﻛﺎر دوﻟﺖ آﻣﺮﻳﻜﺎ ﻗﺮار داﺷﺖ، ﺑﻪ ﺗﺠﺪﻳﺪ ﻧﻈﺮ در ﺳﻴﺎﺳﺖ ﺧﺎرﺟﻲ اﻳﺮان روي آوردﻧﺪ. ﺑﻪ ﻋﺒﺎرت دﻳﮕﺮ، ﺑﺎ ﻧﮕﺎﻫﻲ ﺑﻪ ﺗﻐﻴﻴـﺮ و ﺗﺤـﻮﻻت ﭘـﻴﺶ ﮔﻔﺘﻪ، ﻣﻲﺗﻮان ﭘﻲ ﺑﺮد ﻛﻪ ﺳﻴﺎﺳﺖ ﮔﺬاران اﻳﺮان در ﺳﺎل ) ( اﺣﺴﺎس ﻛﺮدﻧﺪ ﻛﺸﻮرازﻫﺮﺳﻮدرﻣﺤﺎﺻﺮه آﻣﺮﻳﻜﺎ، ﻣﺘﺤﺪان و دوﺳـﺘﺎﻧﺶ ﻗـﺮار ﮔﺮﻓﺘـﻪ واﺗﺤﺎدﻳـﻪ اروﭘﺎﻛـﻪ درآزﻣـﻮن ﻫﺴﺘﻪ اي وﻣﺬاﻛﺮات ﺗﺠﺎري، ﻏﻴﺮ ﻗﺎﺑﻞ اﻋﺘﻤﺎد ﺑﻮدﻧﺶ ﺑﻪ اﺛﺒﺎت رﺳﻴﺪه ﺑﻮد، ﺑﻪ ﻣﻨﻈـﻮر رﻫـﺎﻳﻲ ازاﻳﻦ اﻧﺰواي ﺳﻴﺎﺳﻲ، اﻗﺘﺼﺎدي و ﻧﻈﺎﻣﻲ ﺑﺎﻳﺪ دوﺳﺘﺎن و ﻣﺘﺤﺪاﻧﻲ در ﺷﺮق و ﺟﻨﻮب ﭘﻴﺪا ﻛﻨﺪ. زﻳﺮا اﻳﻦ ﻛﺸﻮرﻫﺎ در ﻫﻤﻜﺎريﻫﺎي اﻗﺘﺼﺎدي ﺧﻮد ﺑﺎ اﻳﺮان ﺷﺮوﻃﻲ ﻣﺜﻞ ﺣﻘـﻮق ﺑﺸـﺮ، ﺻـﻠﺢ اﻋﺮاب واﺳﺮاﺋﻴﻞ، ﮔﺴﺘﺮش ﺳﻼح ﺣﺎي ﻛﺸﺘﺎر ﺟﻤﻌﻲ و...را دﺧﺎﻟﺘﻨﻤﻲ دﻫﻨﺪوﺑﺮاﺳـﺎس اﺻـﻞ »ﺑﺪه و ﺑﺴﺘﺎن« اﻗﺘﺼﺎدي ﺣﺎﺿﺮﺑﻪ ﻫﻤﻜﺎري ﺑﺎ اﻳﺮان ﻫﺴﺘﻨﺪ. ﺑﻨﺎﺑﺮاﻳﻦ، ﺗﻐﻴﻴﺮﺟﻬﺖ ﮔﻴﺮي ﺳﻴﺎﺳﺖ ﺧﺎرﺟﻲ اﻳﺮان در ﭘﺮوﻧﺪه ﻫﺴﺘﻪ اي در دوﻟﺖ ﻧﻬﻢ و دﻫﻢ در اﻳﻦ ﭼﺎرﭼﻮب ﻗﺎﺑﻞ ﺗﻔﺴﻴﺮ اﺳﺖ . ﻓﺼﻠﻨﺎﻣﻪ ﻣﻄﺎﻟﻌﺎت ﺑﻴﻦ اﻟﻤﻠﻠﻲ (ISJ) / ﺷﻤﺎره51 / ﭘﻲﻧﻮﺷﺖ ﻫﺎ ﻣﺮاﺟﻊ ﻓﺎرﺳﻲ . ،ازﻏﻨﺪى ﻋﻠﻴﺮﺿﺎ)(،ﺳﻴﺎﺳﺖ ﺧﺎرﺟﻰ ﺟﻤﻬﻮرى اﺳﻼﻣﻰ اﻳﺮان،ﺗﻬﺮان: ﻗـﻮﻣﺲ .. ،اﻳﺰديﺑﻴﮋن )( ،درآﻣﺪي ﺑﺮﺳﻴﺎﺳﺖ ﺧﺎرﺟﻲ ﺟﻤﻬﻮري اﺳﻼﻣﻲ اﻳﺮان، ﻗـﻢ : ﻣﺮﻛﺰاﻧﺘﺸـﺎرات دﻓﺘﺮﺗﺒﻠﻴﻐﺎت اﺳﻼﻣﻲ.ﺣﻮزه ﻋﻠﻤﻴﻪ ﻗﻢ .. ،ﺧﻮﺷﻮﻗﺖ ﻣﺤﻤﺪ ﺣﺴـﻴﻦ )( ،ﺗﺠﺰﻳﻪ وﺗـﺤﻠﻴﻞ ﺗـﺼﻤﻴﻢ ﮔﻴﺮي درﺳﻴﺎﺳﺖ ﺧﺎرﺟﻲ، ﺗﻬـﺮ : انﻣـﺆﺳﺴﻪ ﭼﺎپ و اﻧﺘﺸﺎراﺗﻮزارت اﻣﻮر ﺧـﺎرﺟﻪ . . دوﺋﺮﺗﻰ، ﺟﻴﻤﺰ و راﺑﺮت ﻓﺎﻟﺘﺰﮔﺮاف )(، ﻧﻈﺮﻳﻪ ﻫﺎى ﻣﺘﻌﺎرض در رواﺑﻂ ﺑﻴﻦ اﻟﻤﻠـﻞ،ﺗﺮﺟﻤـﻪ ﻋﻠﻴﺮﺿﺎ ﻃﻴﺐ و وﺣﻴﺪ ﺑﺰرﮔﻰ، ﺗﻬ :ﺮانﻗﻮﻣﺲ .. ،دﻫﻘﺎﻧﻲ ﻓﻴﺮوزآﺑﺎدي ﺳﻴﺪﺟﻼل)( ، ﺳﻴﺎﺳﺖ ﺧـﺎرﺟﻲ ﺟﻤﻬـﻮري اﺳـﻼﻣﻲ اﻳـﺮان، ﺗﻬـﺮان : اﻧﺘﺸﺎرات ﺳﻤﺖ .. ذاﻛﺮﻳﺎن، ﻣﻬﺪي. )( ، درآﻣﺪي ﺑﺮ رواﺑﻂ ﺑﻴﻦاﻟﻤﻠﻞ ﻧﻈﺮﻳﻪ و ﻫﺎ رﻫﻴﺎﻓﺖ ، ﻫﺎ ﺗﻬـﺮان : اﻧﺘﺸـﺎرات ﻣﻴﺰان .. ﺳـﺮﻳﻊ اﻟﻘـﻠﻢ، ﻣﺤﻤﻮد )(، ﺳﻴﺎﺳﺖ ﺧﺎرﺟﻲ ﺟﻤﻬﻮري اﺳـﻼﻣﻲ اﻳـﺮان: ﺑـﺎزﺑﻴﻨﻲ ﻧﻈـﺮي و ﭘﺎراداﻳﻢ اﺋﺘـﻼف، ﺗﻬﺮان: ﻣﺮﻛﺰﺗﺤﻘﻴﻘﺎت اﺳـﺘﺮاﺗﮋﻳﻚ. . ،ﻗﻮام ﺳﻴﺪ ﻋﺒـﺪاﻟﻌﻠﻲ )( ،اﺻﻮل ﺳﻴﺎﺳﺖ ﺧﺎرﺟﻲ و ﺳﻴﺎﺳﺖ ﺑﻴﻦاﻟﻤﻠﻞ، ﺗﻬـﺮان : اﻧــﺘﺸﺎرات ﺳﻤﺖ .. ،ﻣﺤﻤﺪى ﻣﻨﻮﭼﻬﺮ )(،ﺳﻴﺎﺳﺖ ﺧﺎرﺟﻰ ﺟﻤﻬﻮرى اﺳﻼﻣﻰ اﻳﺮان: اﺻـﻮل وﻣﺴـﺎﺋﻞ ،ﺗﻬـﺮان : دادﮔﺴﺘ .ﺮ10. ﻣﺼﻠﻲ ﻧﮋاد، ﻏﻼم ﻋﺒﺎس)( ،دوﻟﺖ و ﺗﻮﺳﻌﻪ اﻗﺘﺼﺎدي در اﻳﺮان، ﺗﻬﺮان: ﻧﺸﺮ ﻗﻮﻣﺲ .. ﻧﻘﻴﺐ زاده،اﺣ )ﻤﺪ1381(، ﺗﺄﺛﻴﺮ ﻓﺮﻫﻨﮓ ﻣﻠﻰ ﺑﺮ ﺳﻴﺎﺳﺖ ﺧﺎرﺟﻰ ﺟﻤﻬـﻮرى اﺳـﻼﻣﻰ اﻳـﺮان ، ﺗﻬﺮان: ﻣـﺮﻛﺰﭼـﺎپ و اﻧـﺘﺸﺎرات وزارت اﻣﻮر ﺧﺎرﺟﻪ . ﻓﺼﻠﻨﺎﻣﻪ ﻣﻄﺎﻟﻌﺎت ﺑﻴﻦ اﻟﻤﻠﻠﻲ (ISJ) / ﺷﻤﺎره51 / ﻣﻘﺎﻻت :. ،اﻣﺎﻣﻲ ﻣﺤﻤﺪﻋﻠﻲ) ( ،»ﺗﺄﺛﻴﺮ ﺑﺮﻧﺎﻣﻪ ﻫﺴﺘﻪ اي اﻳﺮان ﺑﺮ ﻛﺸﻮرﻫﺎي ﻋﺮب ﺣﻮزه ﺧﻠﻴﺞ ﻓـﺎرس ، «ﻓﺼﻠﻨﺎﻣﻪ ﺳﻴﺎﺳﺖ ﺧﺎرﺟﻲ، ﺳﺎل ﻧﻮزدﻫﻢ .. ﺟﻼﻟﻲ ﺑﺎرﻧﺠ ﻲ،ﻣﺤﻤﺪرﺿﺎ)( ،»ﺗﺤﻠﻴﻞ ﺗﺼﻤﻴﻢ ﻫﺎي ﺳﻴﺎﺳﺖ ﺧﺎرﺟﻲ ﺟﻤﻬﻮري اﺳﻼﻣﻲ اﻳﺮان ﺑﺮ اﺳﺎس ﭘﻴﺶ ﺗﺌﻮري روزﻧﺎ، « ﻣﺠﻠﻪ ﻣﻄﺎﻟﻌﺎت ﺧﺎورﻣﻴﺎﻧﻪ ، ﺷﻤﺎره ، ﺗﺎﺑﺴﺘﺎن .. دﻫﺸﻴﺮي، ﻣﺤﻤﺪرﺿﺎ)(، » ﺑﺮرﺳﻲ روﻳﻜﺮد ﺳﻴﺎﺳﺖ ﺧـﺎرﺟﻲ دوﻟـﺖ ﻧﻬـﻢ؛ ﺗـﺪاوم در ﻋـﻴﻦﺗﻐﻴﻴﺮ«، ﻫﻤﺸﻬﺮي دﻳﭙﻠﻤﺎﺗﻴﻚ، ﺷﻤﺎره .ﻣﺮداد .. ،دﻫﻘﺎﻧﻰ ﻓﻴﺮوزآﺑﺎدى ﺳﻴﺪ ﺟـﻼل)( ،» ﺳـﻴﺎﺳﺖ ﺧـﺎرﺟﻰ ﺟﻤﻬﻮرى اﺳـﻼﻣﻰ اﻳـﺮان :روﻧـﺪﻫﺎ وﺑﺎزﺗﺎﺑﻬﺎ«، ﻓﺼﻠﻨﺎﻣﻪ ﻣﻄﺎﻟﻌﺎت ﺧﺎورﻣﻴﺎﻧﻪ، ﺳﺎل ﻧﻬﻢ، ﺷـﻤﺎره ، ﭘﺎﺋﻴﺰ .. ذاﻛﺮﻳﺎن، ﻣﻬﺪي.)( ، »اﻳﺮان، ﺧﺎورﻣﻴﺎﻧﻪ و ﺣﻘﻮق ﺑﺸﺮ اﻣﺮﻳﻜﺎﻳﻲ«، ﻓﺼﻠﻨﺎﻣﻪ ﻣﻄﺎﻟﻌﺎت ﻣﻨﻄﻘـﻪ اي )اﺳﺮاﺋﻴﻞ ﺷﻨﺎﺳﻲ - آﻣﺮﻳﻜﺎﺷﻨﺎﺳﻲ(، ﺗﺎﺑﺴﺘﺎن وﭘﺎﻳﻴﺰ .. ،رﻣﻀﺎﻧﻲ روح اﻟﻪ)(، »درك ﺳﻴﺎﺳﺖ ﺧﺎرﺟﻲ اﻳﺮان« ﻓﺼﻠﻨﺎﻣﻪ ﺑﻴﻦاﻟﻤﻠﻠﻲ رواﺑﻂ ﺧﺎرﺟﻲ، ﺑﻬﺎر .. ،ﺳﻴﻤﺒﺮ رﺿﺎ)( ،»ﺳﻴﺎﺳﺖ ﺧﺎرﺟﻲ آﻣﺮﻳﻜﺎ و ﺗﺤﺮﻳﻢ ﻫﺎي ﺟﺪﻳﺪ ﻋﻠﻴﻪ ﺟﻤﻬﻮري اﺳﻼﻣﻲ اﻳﺮان، «ﻣﺠﻠﻪ داﻧﺶ ﺳﻴﺎﺳﻲ، ﺷﻤﺎره ، زﻣﺴﺘﺎن .. ﺷﺎﺧﺺ ﻫـﺎي دﻳﭙﻠﻤﺎﺳـﻲ ﻫﺴـﺘﻪ اي دوﻟـﺖ ﻧﻬـﻢ، http://alef.ir/vdceex8e .jh8xzi9bbj .html ? . ﻋﺎﻣﺮي،ﺣﺎﻣﺪ)(،»ﮔﻔﺘﻤﺎنﻫﺎي آرﻣﺎن ﮔﺮاﻳﺎﻧﻪ درﺳﻴﺎﺳﺖ ﺧﺎرﺟﻲ ﺟﻤﻬﻮري اﺳـﻼﻣﻲ اﻳـﺮان ، « ﭘﺎﻳﮕﺎه ﺧﺒﺮي ﺳﻔﻴﺮ .. ﻋﺒﺪاﻟﻠﻬﻲ،اﻣﻴﺪ)( ،»ﺑﺮرﺳﻲ ﭘﺮوﻧﺪه ﻫﺴﺘﻪاي دردودوﻟﺖ ﺧﺎﺗﻤﻲ «http://omidjan.blogfa.com/post-.aspx . ﻏﺮﻳﺐ آﺑﺎدي،ﻛﺎﻇﻢ)( ،»دﺳﺘﺎوردﻫﺎي ﻫﺴﺘﻪ اي دوﻟﺖ ﻧﻬﻢ« ،ﻧﺸﺮﻳﻪ ﮔﺰارش ﺟﻤﻬﻮر، اﺳـﻔﻨﺪ ﻣﺎه،ﺷﻤﺎره 17و18. . ﻋﻴﻮﺿﻲ،ﻣﺤﻤﺪرﺣﻴﻢ)( ،» ﺗﺤﻠﻴﻠﻲ ﺑﺮ ﺳﻴﺎﺳﺖ ﺧﺎرﺟﻲ آﻗﺎي دﻛﺘـﺮ ﻣﺤﻤـﻮد اﺣﻤـﺪي ﻧـﮋاد، «راﻫﺒﺮد ﻳﺎس، ﺷﻤﺎره ، ﺗﺎﺑﺴﺘﺎن .. ،ﻣﺠﺘﻬﺪزاده ﭘﻴﺮوز)( ،»ﺟﻬﺎن ژﺋﻮﭘﻮﻟﻴﺘﻴﻚ در ﺳﻪ ﺳﺎل ﮔﺬﺷﺘﻪ« ، ﻧﺸﺮﻳﻪ اﻃﻼﻋـﺎت ﺳﻴﺎﺳـﻲ - اﻗﺘﺼﺎدي، ﺷﻤﺎره232 -. ﻓﺼﻠﻨﺎﻣﻪ ﻣﻄﺎﻟﻌﺎت ﺑﻴﻦ اﻟﻤﻠﻠﻲ (ISJ) / ﺷﻤﺎره51 / . ﻣﻨﺼﻮري ﻣﻘﺪم،ﺟﻬﺎﻧﺸﻴﺮ و ﻋﻠﻴﺎﺳﻤﻌﻴﻠﻲ)(،» ﺗﺤﻠﻴﻠﻲ ﺑﺮ ﺳﻴﺎﺳﺖ ﺧﺎرﺟﻲ ﺟﻤﻬﻮري اﺳـﻼﻣﻲاﻳﺮان در دوره رﻳﺎﺳﺖ ﺟﻤﻬﻮري ﻣﺤﻤﻮد اﺣﻤﺪي ﻧﮋاد از ﻣﻨﻈﺮ ﻣﺪل ﭘﻴﻮﺳﺘﮕﻲ ﺟﻴﻤﺰ روزﻧﺎ«،ﻣﺠﻠﻪ ﺳﻴﺎﺳﺖ، ﺷﻤﺎره . ﻣﻨﺎﺑﻊ اﻧﮕﻠﻴﺴ :ﻲ1. Brecher, Michael, Blema Steinberg, & Janice Stein, (), Framework for Research on Foreign Policy Behavior",Journal of Conflict Behavior, XIIII, I, March. . Graham .T. Allison, () "Conceptual Models and the Cuban Missile Crises"; The American Political Science Review, Vo. LXIII, No. (September). . Hudson,Valerie and Christopher S.Vore(),"Foreign Policy Analysis Yesterday, Today and Tomorrow",Mershon International Studies Review,. . Perkovich, George.” Dealing with Iran’s nuclear challenge”, Carnegi Endowment for international peace, April , . . Rosenau, James N. (), The Scientific Study of Foreign Policy, New York: The Free Press. . Simon, Herbert, (). "Theories ofDecision making in Economics and Behavioral Science", American Economic Review,. . Waltz, Kenneth N. (), Theory of Internationalpolitics, Massachusetts: Addison Wesley Publishing Co. ﺳﺎﻳﺖ :ﻫﺎ . www.alef.ir . www.Belfercentre.org . www.csr.ir . www.Fa.cmess.ir . www.iraniandiplomacy.ir . www.irannuc.ir . www.Iranreview.org . www.khabaronline.ir . www.president.ir . www.tabnak.ir . www.vista.ir | ﻴﻴﺗﺒ ﻦ ﻴﺳ ﺎﺳﺖ ﻫﺴﺘﻪ اي دوﻟﺖ ﻫﺎي ﻧﻬﻢ و دﻫﻢ ﺑﺮاﺳﺎس ﻣﺪل ﻴﭘ ﻮﺳﺘﮕ ﻲ ﻴﺟ ﻤﺰروزﻧﺎ |
ﻴﺳ ﻦﻴﻴﺗﺒﺎﺳﺖ ﻫﺴﺘﻪ اي دوﻟﺖﻫﺎي ﻧﻬﻢ و دﻫﻢ ﺑﺮاﺳﺎس ﻣﺪل ﭘﻴﻮﺳﺘﮕﻲ ﺟﻴﻤﺰروزﻧﺎ ﺜﻢﻴﻣﺑﺎﻗﺮ * ي دﻳﺒﺎﭼﻪ ﺪفﻫ ﭘﮋوﻫﺶ ﺣﺎﺿﺮ ﺑﺮرﺳﻲ ﺳﻴﺎﺳﺖ ﻫﺴﺘﻪ اي ﺟﻤﻬﻮري اﺳﻼﻣﻲ اﻳﺮان در زﻣﺎن دوﻟﺖﻫﺎي ﻧﻬﻢ و دﻫﻢ اﺳ در و ﺖاﻳﻦ راﺳﺘﺎﻋﻠﻞ ﺑﺮوز ﺑﺤﺮان ﺑﻴﻦ اﻳﺮان وﻏﺮب را ارزﻳـﺎﺑﻲ ﻣـﻲ ﻧﻤﺎﻳـﺪ دو .ﻧﮕﺎه ﻣﺘﻔﺎوت دراﻳﻦ ﺑﻴﻦ وﺟﻮد داردﻳﻚ ﻧﮕﺎه ﻣﻌﺘﻘﺪ اﺳﺖ وﻳﮋﮔﻴﻬﺎي ﺷﺨﺼﻴﺘﻲ رﻳﻴﺲ ﺟﻤﻬﻮر ﺑﺎﻋﺚ ﺑﺮوز ﺑﺤﺮان در روﻧﺪ ﻣﺬاﻛﺮات ﻫﺴﺘﻪاي ﮔﺮدﻳﺪ و ﻧﮕﺎهدوم ﻋـﺪم ﺣﺴـﻦ ﻧﻴـﺖ ﻏـﺮب در ﻣﺴﺄﻟﻪ ي ﻫﺴﺘﻪاي اﻳﺮانﺑﺎﻋﺚ را ﺑﺮوزاﻳﻦ ﺑﺤﺮان در . داﻧﺪ ﻣﻲ ﺧﺼﻮص اﻫﻤﻴﺖ ﭘﺮداﺧﺘﻦ ﺑﻪ ﻣﻮﺿﻮع ﻫﺴﺘﻪ اي اﻳﺮان ، از اﻳﻦﺑﺎﺑﺖ اﺳﺖ ﻳﻜﻲ ﻛﻪ از ﭼﺎﻟﺶﻫﺎي ﭘﻴﺶ روي اﻳﺮان وﺟﺎﻣﻌﻪ ﺑﻴﻦ اﻟﻤﻠـﻞ )ﺣﺪاﻗﻞ در اﻳﻦ دو دﻫﻪ اﺧﻴﺮ(در ﺣﻮزه رواﺑﻂ ﺑﻴﻦاﻟﻤﻠﻞ ﺑﻮده اﺳﺖ .اﻳﺰدي ) ( درﭘﮋوﻫﺸﻲ ﺑﺎ ﻋﻨﻮان درآﻣﺪي ﺑﺮ ﺳﻴﺎﺳﺖ ﺧـﺎرﺟﻲ ﺟﻤﻬـﻮري اﺳـﻼﻣﻲ اﻳﺮان ﺑﻪ ، ﺗﺤﻠﻴﻞ ﺳﺎﺧﺘﺎر و روﻧﺪ ﺗﺼﻤﻴﻢ ﮔﻴﺮي درﺳﻲاﺳﺖ ﺧﺎرﺟﻲ ﺟﻤﻬﻮري اﺳﻼﻣﻲ اﻳـﺮان * داﻧﺶ آﻣﻮﺧﺘﻪ ﻛﺎرﺷﻨﺎﺳﻲ ارﺷﺪ رواﺑﻂ ﺑﻴﻦ اﻟﻤﻠﻞ واﺣﺪ ﻋﻠﻮم وﺗﺤﻘﻘﺎتﻴ داﻧﺸﮕﺎه آزاد اﺳﻼﻣ ﻲ [email protected] ﻓﺼﻠﻨﺎﻣﻪ ﻣﻄﺎﻟﻌﺎت ﺑﻴﻦ اﻟﻤﻠﻠﻲ (ISJ) ﺳﺎلﺳﻴﺰدﻫﻢ، ﺷﻤﺎره ،زﻣﺴﺘﺎن ، ص ص - ﻓﺼﻠﻨﺎﻣﻪ ﻣﻄﺎﻟﻌﺎت ﺑﻴﻦ اﻟﻤﻠﻠﻲ (ISJ) / ﺷﻤﺎره51 / ﻣﻲﭘﺮدازدﻧﻘﻴﺐ . زاده ) ( درﭘﮋوﻫﺸﻲ ﺑﺎﻋﻨﻮان ﺗـﺄﺛﻴﺮ ﻓﺮﻫﻨـﮓ ﻣﻠـﻲ ﺑﺮﺳﻴﺎﺳـﺖ ﺧـﺎرﺟﻲ ﺟﻤﻬﻮري اﺳﻼﻣﻲ اﻳﺮانﻧﻘﺶ ، ﺑﺮ ﻧﻬﺎد روﺣﺎﻧﻴﺖ ﺗﺄﻛﻴﺪ دارد از .ﻏﻨـﺪي ) ( درﭘﮋوﻫﺸـﻲ ﺗﺤﺖ ﻋﻨﻮان ﺳﻴﺎﺳﺖ ﺧﺎرﺟﻲ ﺟﻤﻬﻮري اﺳﻼﻣﻲ اﻳﺮان، ﺑﻪ ﺗﺤﻠﻴﻞ ﺳﺎﺧﺘﺎر ﺗﺼـﻤﻴﻢ ﮔﻴـﺮي در ﺳﻴﺎﺳﺖ ﺧﺎرﺟﻲ ﺟﻤﻬﻮري اﺳﻼﻣﻲ، ﺑﻪ ﺗﺸﻜﻴﻼت دﻳﭙﻠﻤﺎﺳﻲ، ﺗﻮﺟﻪ دارد. رﻣﻀﺎﻧﻲ) ( درﭘﮋوﻫﺶ ﺧﻮد ﺑﺎ ﻋﻨﻮان" درك ﺳﻴﺎﺳﺖ ﺧﺎرﺟﻲ اﻳﺮان" ﺳﻴﺎﺳﺖ ﺧﺎرﺟﻲ اﻳﺮان را ﻏﻴﺮﻋﻘﻼﻧـﻲ ﻧﻤﻲداﻧﺪ ﺑﻠﻜﻪ آن را ﻣﺤﺘﺎﻃﺎﻧﻪ . داﻧﺪ ﻣﻲﻋﻴﻮﺿﻲ ) ( درﭘﮋوﻫﺶ ﺧﻮد ﺑﺎ ﻋﻨﻮان "ﺗﺤﻠﻴﻠـﻲ ﺳﻴﺎ ﺑﺮﺳﺖ ﺧﺎرﺟﻲ آﻗﺎي دﻛﺘﺮ ﻣﺤﻤﻮد اﺣﻤﺪي "ﮋادﻧ ﻋﻨﻮان ﻣﻲﻧﻤﺎﻳـﺪ در اﻳـﻦ دوره رﻳﺎﺳـﺖ ﺟﻤﻬﻮري اﺣﻤﺪي ﻧﮋاد دوﻟﺖﻣﻠﻲ ﺑﻴﺸﺘﺮ در ﭼـﺎرﭼﻮب اﻳـﺪﺋﻮﻟﻮژي و ﺟﻬـﺎﻧﺒﻴﻨﻲ اﺳـﻼﻣﻲ - ﺷﻴﻌﻲ ﺗﻌﺮﻳﻒ ﻣﻲ ﮔﺮدد. ﻋﺎﻣﺮي) ( درﭘﮋوﻫﺶ ﺧﻮد ﺑـﺎ ﻋﻨـﻮان " ﮔﻔﺘﻤـﺎن ﻫـﺎي آرﻣـﺎن ﮔﺮاﻳﺎﻧﻪ درﺳﻴﺎﺳﺖ ﺧﺎرﺟﻲ ﺟﻤﻬﻮري اﺳﻼﻣﻲ اﻳﺮان، "دوﻟﺖ ﻫﺎي ﻧﻬﻢ و دﻫﻢ، را ﺗﻨﻬﺎ دوﻟﺘﻬﺎﻳﻲ ﻣﻲداﻧﺪ ﻛﻪ در ﺳﻴﺎﺳﺖ ﺧﺎرﺟﻲ ﺑﻪ آرﻣﺎن ﻫﺎي اﻧﻘﻼب وﻓﺎدار ﺑﻮده اﺳﺖ وﺗﻮاﻧﺴﺘﻪ اﺳـﺖ اﻳـﻦ آرﻣﺎن ﻫﺎ درﻋﺮﺻﻪ ﺳﻴﺎﺳﺖ ﺧﺎرﺟﻲ ﺑـﻪ ﻣﻨﺼـﻪ ﻇﻬﻮرﺑﺮﺳـﺎﻧﺪ . ﻣﺤﻤـﺪي و ﻣﻮﻻﻧـﺎ ) ( درﭘﮋوﻫﺸﻲ ﺑﺎ ﻧﺎم ﺳﻴﺎﺳﺖ ﺧﺎرﺟﻲ در دوﻟﺖ اﺣﻤﺪي ﻧﮋاد، ﻣﺤﻤﺪي ﻋﻨﻮان ﻣـﻲ ﻧﻤﺎﻳـﺪ ﺳﻴﺎﺳـﺖ ﺧﺎرﺟﻲ اﺣﻤﺪي ﻧﮋادﺑﺎ اﺻﻮل و ﻣﻌﻴﺎرﻫﺎي اﻧﻘـﻼب ، ﻗـﺎﻧﻮن اﺳﺎﺳـﻲ و دﻳـﺪﮔﺎه ﻫـﺎي اﻣـﺎم و رﻫﺒﺮي ﻣﻨﻄﺒﻖ ﺑﻮده اﺳﺖ. ﻣﻮﻻﻧﺎ ﻧﻴﺰ ﺑﻴﺎن ﻣﻲدارد اﺣﻤﺪي ﻧﮋاد ﻧﺨﺴﺘﻴﻦ ﻛﺴﻲ ﺑﻮد ﻛﻪ در ﺗﺎرﻳﺦ ﺳﺎزﻣﺎن ﻣﻠﻞ و ﻧﻴﺰ ﺗﺎرﻳﺦ ﻣﻌﺎﺻﺮ رواﺑﻂ ﺑﻴﻦ اﻟﻤﻠﻞ ﻣﻔﻬﻮم ﻋﺪاﻟﺖ ﺧـﻮاﻫﻲ را درﻋﺮﺻـﻪ رواﺑـﻂ ﺑﻴﻦاﻟﻤﻠﻠﻲ ﻣﻄﺮح ﻛﺮد. دﻫﻘﺎﻧﻲ ) ( درﭘﮋوﻫﺸﻲ ﺑﺎ ﻋﻨﻮان" ﺳﻴﺎﺳﺖ ﺧـﺎرﺟﻲ ﺟﻤﻬـﻮري اﺳﻼﻣﻲ اﻳﺮان" ﺑـﻪ ﺗﺸـﺮﻳﺢ ﺳﻴ ﺎﺳـﺖ ﺧـﺎرﺟﻲ اﻳـﺮان از ﺟﻨﺒـﻪ ﻫـﺎي ﻣﺨﺘﻠـﻒ ﻧﻈـﺮي ﻣﺎﻧﻨـﺪ آرﻣﺎن ﮔﺮاﻳﻲ، ﺻﻠﺢ دﻣﻮﻛﺮاﺗﻴﻚ ،ﻟﻴﺒﺮاﻟﻴﺰم اﻗﺘﺼﺎدي، واﻗﻊ ﮔﺮاﻳﻲ، ژﺋﻮﭘﻮﻟﻴﺘﻴﻚ ، ﻧﻮواﻗﻊ ﮔﺮاﻳﻲ ، ﻧﻮ ﻟﻴﺒﺮال ، ﺳﺎزه اﻧﮕﺎري ، ﮔﻔﺘﻤﺎﻧﻲ و ﻣﻦ ﺟﻤﻠﻪ ﺑﻬﺮه ﮔﻴﺮي از اﻟﮕﻮي ﻧﻈﺮﻳﻪ ﻣﻴﺎن ﺑﺮد ﺟﻴﻤﺰ روزﻧﺎ درﺧﺼﻮص ﺗﺼﻤﻴﻢ ﮔﻴـﺮي ﭘﺮداﺧﺘـﻪ اﺳـﺖ . ﻏﺮﻳـ ﺐ آﺑـﺎدي )( درﭘـﮋوﻫﺶ ﺧـﻮد ﺑـﺎ ﻋﻨﻮان"دﺳﺘﺎوردﻫﺎي ﻫﺴﺘﻪ اي دوﻟﺖ ﻧﻬﻢ " اﻇﻬﺎر ﻣﻲدارد ج.ا. اﻳﺮان، ﺧﻮاﻫﺎن ﺣﻘﻮﻗﻲ ﻓﺮاﺗﺮ از ﺣﻘﻮق ﺗﺤﺖ ﺧﻮد ﻣﻌﺎﻫﺪه ﻋﺪم اﺷﺎﻋﻪ ﻧﻤﻲﺑﺎﺷﺪ .ﭘﺮﺳﺶ ﻧﻮﻳﺴﻨﺪه اﻳﻦ اﺳﺖ ﻛﻪ ﻛﺪام ﻧﻈﺮﻳﻪ ازﺑﻴﻦ ﻧﻈﺮﻳﺎت ﺳﻴﺎﺳﺖ ﺧﺎرﺟﻲ،ﺗﺤﻠﻴﻞ ﺑﻬﺘـﺮي ازﺑﺤﺮان ﺑﻮﺟﻮد آﻣﺪه در ﺳﻴﺎﺳﺖ ﻫﺴﺘﻪ اي اﻳﺮان در دوﻟﺖﻫﺎي ﻧﻬﻢ و دﻫﻢ اراﺋـﻪ ﻣـﻲ دﻫـﺪ؟ ﻓﺼﻠﻨﺎﻣﻪ ﻣﻄﺎﻟﻌﺎت ﺑﻴﻦ اﻟﻤﻠﻠﻲ (ISJ) / ﺷﻤﺎره51 / ﻓﺮض وي ﺑﺮاﻳﻦ اﺳﺖ ﻛﻪ ﭼﻮن ﻫﺮدو ﺳـﻄﺢ ﺗﺤﻠﻴـﻞ ﻣﺤـﻴﻂﺑـﻴﻦ اﻟﻤﻠـﻞ و ﻣﺤـﻴﻂ داﺧﻠـﻲ ﺑﺮﺳﻴﺎﺳﺖ ﻫﺴﺘﻪ اي اﻳـﺮان در دوﻟﺘﻬـﺎي ﻣـﺬﻛﻮر ﻣـﺪﺧﻠﻴﺖ دارﻧـﺪ، ازﻳـﻚ ﻧﻈﺮﻳـﻪ ي ﻣﺨـﺘﻠﻂ ﻣﻲﺑﺎﻳﺴﺖ ﺑﻬﺮه ﺑﺮد ﻟﺬا وي دراﻳﻦ ﭘﮋوﻫﺶ از ﻣﺪل ﭘﻴﻮﺳﺘﮕﻲ ﺟﻴﻤﺰ روزﻧﺎ، ﺑﻬﺮه ﮔﺮﻓﺘﻪ .ﺳﺖ ا زﻳﺮا اﻳﻦ ﻧﻈﺮﻳﻪ ﺑﻪ ﺗﻤﺎﻣﻲ ﻋﻮاﻣﻞ ﻣﺆﺛﺮ ﺑﺮﺳﻴﺎﺳﺖ ﺧﺎرﺟﻲ اﺷﺎره دارد.روزﻧﺎ ﺷﻤﺎر ﻧﺴﺒﺘﺎً ﺑﺰرﮔﻲ ازﻣﻨﺎﺑﻊ ﺗﺼﻤﻴﻢ ﮔﻴﺮي درﺳﻴﺎﺳـﺖ ﺧـﺎرﺟﻲ را ﮔـﺮد آوردوآﻧﻬـﺎ را درﭘـﻨﺞ ﮔـﺮوه ﻣﺘﻐﻴﺮﻫـﺎي ﺷﺨﺼﻴﺘﻲ ، ﻧﻘﺸﻲ، ﺣﻜﻮﻣﺘﻲ، اﺟﺘﻤﺎﻋﻲ و ﺳﻴﺴﺘﻤﺎﺗﻴﻚ ﺳﺎزﻣﺎﻧﺪﻫﻲ ﻛﺮد )ذاﻛﺮﻳﺎن،:.( ﻧﻮﻳﺴﻨﺪه ﺑﻄﻮرﻋﻤﺪه از ﻣﻨﺎﺑﻊ ﺛﺎﻧﻮﻳﻪ و ﻛﺘﺎﺑﺨﺎﻧﻪ اي اﺳﺘﻔﺎده ﻧﻤﻮده اﺳـﺖ . ﭘـﮋوﻫﺶ ﺣﺎﺿـﺮ ﺷﺎﻣﻞ ﭘﻨﺞ ﺑﺨﺶ اﺳﺖ.ﺑﺨﺶ اول ﺑﻪ ﺗﻌﺮﻳﻒ ﻧﻈﺮﻳﻪ ﺗﺼـﻤﻴﻢ ﮔﻴـﺮي ، ﺑﺨـﺶ دوم ﺑـﻪ ﺗﺸـﺮﻳﺢ ﺳﻴﺎﺳﺖ ﺧﺎرﺟﻲ، ﺑﺨﺶ ﺳـﻮم ﺑـﻪ ﺳـﺎﺧﺘﺎرﻫﺎي ﺳﻴﺎﺳﻲ،اﻗﺘﺼـﺎدي، اﺟﺘﻤـﺎﻋﻲ ،ﻓﺮﻫﻨﮕـﻲ و ﺳﻴﺎﺳﺖ ﺧﺎرﺟﻲ اﻳﺮان، ﺑﺨﺶ ﭼﻬﺎرم ﺳﻴﺎﺳﺖ ﻫﺴﺘﻪ اي اﻳﺮان و ﺑﺨﺶ ﭘﻨﺠﻢ ﺑﻬﺎﻧﻄﺒـﺎق ﻣـﺪل ﭘﻴﻮﺳﺘﮕﻲ ﺟﻴﻤﺰروزﻧﺎ ﺑﺎ ﺳﻴﺎﺳﺖ ﻫﺴﺘﻪ اي دوﻟﺖﻫﺎي ﻧﻬﻢ ودﻫﻢ ﻣﻲﭘﺮدازد. ﻧﻮﻳﺴـﻨﺪه درﭘﺎﻳـﺎن ﻧﺘﻴﺠﻪ ﻣﻲﮔﻴﺮددرﭼﺎرﭼﻮب اﻳﻦ ﻧﻈﺮﻳﻪ، ﻋﺎﻣﻞ ﻣﺤﻴﻂ ﺑـﻴﻦ اﻟﻤﻠـﻞ و ﻋﺎﻣـﻞ ﻓـﺮد )اﻧﺪﻳﺸـﻪ و ﻫـﺎ ﺷﺨﺼﻴﺖ رﻳﻴﺲ ﺟﻤﻬﻮر( ﺑﻴﺸﺘﺮ از ﺳﺎﻳﺮ ﻋﻮاﻣﻞ )ﻧﻘﺶ، ﺣﻜﻮﻣﺖ و ﺟﺎﻣﻌﻪ در (ﺗﺒﻴﻴﻦ ﺳﻴﺎﺳﺖ ﻫﺴﺘﻪ اي اﻳﺮان دردوﻟﺖﻫﺎي ﻧﻬﻢ ودﻫﻢ ﻧﻘﺶ اﻳﻔﺎﻣﻲ ﻛﻨﻨﺪ . . ﻧﻈﺮﻳﻪ ﺗﺼﻤﻴﻢ ﮔﻴﺮي ﺗﺼﻤﻴﻤﺎت، ﺑﺮوﻧﺪادﻫﺎي ﻧﻈﺎم ﺳﻴﺎﺳﻲ ﻫﺴﺘﻨﺪ ﻛﻪ از ﻃﺮﻳﻖ آﻧﻬـﺎ ارزش ﻫـﺎ در داﺧـﻞ ﻳـﻚ ﺟﺎﻣﻌﻪ ﺑﻪ ﻧﺤﻮ اﻗﺘﺪارآﻣﻴﺰ ﺗﻮزﻳﻊ ﻣﻲﺷﻮد. ﺗﺼﻤﻴﻢﮔﻴﺮي ﺻﺮﻓﺎ ﻋﻤﻞ ﮔﺰﻳﻨﺶ ﻣﻴﺎن راه ﺣﻞﻫـﺎي ﺟﺎﻳﮕﺰﻳﻦ ﻳﺎ ﺑﺪﻳﻞﻫﺎي ﻣﻮﺟﻮدي اﺳﺖ ﻛـﻪ در ﻣﻮردﺷـﺎن ﻳﻘـﻴﻦ و ﻗﻄﻌﻴـﺖ ﻧـﺪارﻳﻢ . ﻣﻔﻬـﻮم ﺗﺼﻤﻴﻢﮔﻴﺮي از ﻣﺪتﻫﺎ ﭘﻴﺶ ﺑﻪ ﻃﻮر ﺗﻠﻮﻳﺤﻲ در ﺑﺮﺧﻲ روﻳﻜﺮدﻫـﺎي ﻗـﺪﻳﻤﻲ ﺗـﺮ در ﻣـﻮرد ﺗﺎرﻳﺦ دﻳﭙﻠﻤﺎﺳﻲ و ﻣﻄﺎﻟﻌﻪي ﻧﻬﺎدﻫﺎي ﺳﻴﺎﺳﻲ ﻣﻄﺮح ﺑﻮده اﺳﺖو در ﻋﻠﻢ ﺳﻴﺎﺳﺖ ﻧﻴﺰ ﻣـﻮرد ﺗﻮﺟﻪ داﻧﺸﻤﻨﺪان ﻋﻼﻗﻪ ﻣﻨﺪ ﺑﻪ ﺗﺤﻠﻴﻞ رﻓﺘﺎر ﺗﺼﻤﻴﻢﮔﻴﺮي رأيدﻫﻨﺪﮔﺎن، ﻗﺎﻧﻮن ﮔﺬاران، ﻣﻘﺎﻣﺎت اﺟﺮاﻳﻲ، ﺳﻴﺎﺳﺖ ﻣﺪاران، رﻫﺒﺮان ﮔﺮوهﻫﺎي ذيﻧﻔﻮذ، و ﺳﺎﻳﺮ ﺑﺎزﻳﮕﺮان ﺻﺤﻨﻪ ي ﺳﻴﺎﺳﺖ ﺑـﻮده اﺳﺖ )دوﺋﺮﺗﻲ وﻓﺎﻟﺘﺰﮔﺮاف:.( درﻧﻈﺮﻳﻪﻫﺎي ﺗﺼﻤﻴﻢﮔﻴﺮي ﺑﺎ ﻋﻨﻮان ﭼﺎرﭼﻮبﻫﺎي ﻣﻔﻬﻮﻣﻲ ﺗﺤﻠﻴﻠﻲ، ﺑﺎ ﻛﺸﻒ و ﺗﻮﺿﻴﺢ ﻓﺼﻠﻨﺎﻣﻪ ﻣﻄﺎﻟﻌﺎت ﺑﻴﻦ اﻟﻤﻠﻠﻲ (ISJ) / ﺷﻤﺎره51 / ﻣﺘﻐﻴﺮﻫﺎي ﻣﺘﻨﻮع و ﻣﺮﺗﺒﻂ ﺗﻌﻴﻴﻦﻛﻨﻨﺪه در ﺗﺼﻤﻴﻢﮔﻴﺮي، ﻋﻮاﻣﻞ ﻻزم و ﻛﺎﻓﻲ را ﺑﺮاي ﺗﺠﺰﻳـﻪ و ﺗﺤﻠﻴﻞ رﻓﺘﺎر ﺳﻴﺎﺳﺖ ﺧﺎرﺟﻲ در اﺧﺘﻴﺎر ﻗﺮار ﻣﻲدﻫﺪ. ﺗﺌﻮري ﺗﺼﻤﻴﻢﮔﻴﺮي ﻳﻚ ﺳـﻄﺢ ﺧـﺮد اﺳﺖ ﻛﻪ ﻣﺤﺪودهاي اﺧﺺ از ﻛﻞ ﺳﻴﺴﺘﻢ ﺳﻴﺎﺳﻲ را ﻣﻮرد ﺑﺮرﺳﻲ ﻗﺮار ﻣﻲدﻫﺪ، وﻟﻲ در ﻋﻴﻦ ﺣﺎل ﺑﺎ ﺳﻄﺢ ﺗﺤﻠﻴﻞ ﻛﻼن ﭘﻴﻮﻧﺪ ﺧﻮرده اﺳﺖ. زﻳﺮا ﺑﺮ اﻳـﻦ ﻓـﺮض ﻣﺒﺘ ﻨـﻲ اﺳـﺖ ﻛـﻪ واﺣـﺪ ﺗﺼﻤﻴﻢﮔﻴﺮﻧﺪه، در ﻳﻚ ﻣﺤﻴﻂ ﻛﻞ، ﺷﺎﻣﻞ ﺳﻴﺴﺘﻢ ﺳﻴﺎﺳﻲ داﺧﻠﻲ و ﻧﻈﺎم ﺑﻴﻦاﻟﻤﻠﻞ، ﺑﺎ آﮔﺎﻫﻲ از ﺟﺎﻳﮕﺎه ﺧﻮد در ﺳﻴﺴﺘﻢ ﻛﻞ و ﺗﺼﻮر ﺧﺎﺻﻲ از ﻣﻮﻗﻌﻴﺖ ﺗﺼﻤﻴﻢﮔﻴﺮي، ﮔﺰﻳﻨـﻪ اي را اﻧﺘﺨـﺎب ) ﻛﻨﺪ ﻣﻲﺧﻮﺷﻮﻗﺖ،.( .ﺳﻴﺎﺳﺖ ﺧﺎرﺟﻲ1 ﻣﻄﺎﻟﻌﻪ ﺳﺎﺳﺖﻴ ﺧﺎرﺟﻲ و ﺗﺤﻠﻴﻞ آن ﺑﻪ ﺟﻨﮓ دوم ﺑﺎزﻣﻴﮕﺮدد ﻫﺮﭼﻨﺪ ﻗﺪﻣﺖ ﺳﺎﺳﺖﻴ ﺑـﻪ ﻗﺒﻞ از آن ﻣﺮﺑﻮط ﻣﻲﺷﻮد وﻟﻲ ﭼﻴﺰي ﻧﺒﻮد ﻛﻪ ﺑﺘﻮان ﺑﺎ اﺳﺘﻨﺎد ﺑـﻪ آن ﺳ ﻴﺎﺳـﺖ ﺧـﺎرﺟ ﻲ را در ﺳﻄﺢ ﻓﺮاﻣﻠ ﻞﻴﺗﺤﻠ ﻲو ﺑﺮرﺳﻛﺮد ﻲ. )Hudson, Valerie., Christopher S. Vore, , p. (و ﺑﻨﺎﺑﺮاﻳﻦ اﻳﻦ ﺗﺤ هﺣﻮزﺖ ﺗﺎﺛﻧﻈﺮ ﺮﻴﻫﺎﻳﻲ ﻪﻳ ﻗﺮار ﮔﺮﻓﺖ ﻛﻪ ﻫﺮﺑﺨﺸ ﻚﻳﻴﺳ از ﻲﺎﺳـﺖ ﺧﺎرﺟﻪ را ﺑﺮرﺳ ﻣﻲ ﻲﻛﺮدﻧﺪ. ﻋﺒﺎرت اﺳﺖ از ﺳﻤﺖ ﮔﻴﺮي و ﺷﻴﻮه ﻧﮕﺮش ﻳﻚ دوﻟﺖ ﺑﻪ ﻧﻈﺎم ﺑﻴﻦاﻟﻤﻠﻞ ﻛﻪ ﺑﺮ ﻃﺒﻖ آن ﻛﻨﺶ و واﻛﻨﺶ از ﺧﻮد ﻧﺸﺎن دﻫﺪ ﻣﻲ. ﻫﺮ دوﻟﺖ ﺳﻴﺎﺳـﺖ ﺧـﺎرﺟﻲ ﺧﻮد را ﻃﻮري ﺗﻨﻈﻴﻢ ﻣﻲﻧﻤﺎﻳﺪ ﻛﻪ درﻧﻬﺎﻳﺖ ﻧﻴﺎزﻫﺎي ﺳﻴﺎﺳﻲ، اﻣﻨﻴﺘﻲ، اﺳـﺘﺮاﺗﮋﻳﻚ، اﻗﺘﺼـﺎدي، ﻓﺮﻫﻨﮕﻲ و ﻧﻈﺎﻣﻲ در ﻛﻮﺗﺎه ﻣﺪت ﻳﺎ ﺑﻠﻨﺪ ﻣـﺪت ﺗـﺎﻣﻴﻦ ﮔـﺮدد .آﻧﭽـﻪ ﻣﺴـﻠﻢ اﺳـﺖ داده ﻫـﺎي ﺳﻴﺎﺳﺖ ﺧﺎرﺟﻲ ﺛﺎﺑﺖ ﻧﻴﺴﺘﻨﺪ)ﻗﻮام، . ( ﺳﻴﺎﺳﺖ ﺧـﺎرﺟﻲ در ﺑﺮدارﻧـﺪه اﻫـﺪاف، اﺳـﺘﺮاﺗﮋي ،ﻫـﺎ ﺗـﺪاﺑﻴﺮ، روش ،ﻫـﺎ دﺳـﺘﻮاﻟﻌﻤﻞ، رﻫﻨﻤﻮدﻫﺎ، ﺑﺮداﺷﺖ و ،ﻫﺎ ﺗﻮاﻓﻖ ،ﻫﺎ اﺳﺖ ﻛﻪ ﺑﻪ واﺳﻄﻪ آن دوﻟﺖ ﻫﺎرواﺑﻂ ﺑﻴﻦاﻟﻤﻠﻠﻲ ﺑﺎ ﺳـﺎﻳﺮ دوﻟﺖﻫﺎ ، ﺳﺎزﻣﺎنﻫﺎي ﺑﻴﻦ اﻟﻤﻠﻠﻲ و ﺑﺎزﻳﮕﺮان ﻏﻴﺮدوﻟﺘﻲ ﺳﺎﻣﺎن ﻣﻲﺑﺨﺸﻨﺪ)ذاﻛﺮﻳﺎن،:.( ﺑﺎ ﻋﻨﺎﻳﺖﺑﻪ ﺗﻮﺿﻴﺤﺎﺗﻲﻛﻪ درﺗﻌﺮﻳﻒ ﻧﻈﺮﻳﻪ ي ﺗﺼﻤﻴﻢ ﮔﻴﺮي آﻣﺪ، ﺑﺮوﻧﺪادﻫﺎﻳﺎ ﻫﻤﺎن ﺗﺼﻤﻴﻢ اﺗﺨﺎذ ﺷﺪه ﻛﻪ رواﺑﻂﻣﻴﺎن ﻳﻚ دوﻟﺖ ﺑﺎ دﻳﮕﺮ ﺑﺎزﻳﮕﺮان ﻋﺮﺻﻪ ﺑﻴﻦ ي اﻟﻤﻠﻞ )دوﻟﺖ ،ﻫﺎ ﺳﺎزﻣﺎنﻫﺎي ﺑﻴﻦ اﻟﻤﻠﻠﻲ و...( را ﺷﻜﻞ ﻣﻲدﻫﺪ، ﺳﻴﺎﺳﺖ ﺧﺎرﺟﻲ ﻳﻚ ﻛﺸﻮرﺧﺎص ﻣﺤﺴﻮب ﻣﻲ .ﺷﻮد . Foreign Policy ﻓﺼﻠﻨﺎﻣﻪ ﻣﻄﺎﻟﻌﺎت ﺑﻴﻦ اﻟﻤﻠﻠﻲ (ISJ) / ﺷﻤﺎره51 / ﺳﻴﺮروش ﺷﻨﺎﺧﺘﻲ ﺳﻴﺎﺳﺖ ﺧﺎرﺟﻲ را ﻣﻲ ﺗﻮان در ﺳﻪ رﻫﺎﻓﺖﻴ دﺳﺘﻪ ﺑﻨﺪ :ﻛﺮد ياﻟﻒﺎﻓﺖﻴ رﻫ . ﻛﻼنﺎﻓﺖﻴ رﻫ .ب . ﺧﺮدﺎﻓﺖﻴ رﻫ .ج . ﭘﻴﻮﺳﺘﮕﻲ . اﻟﻒ ﺖﻓﺎﻴ رﻫ :ﻛﻼن ﻴ رﻫ ﻦﻳ در اﺎﻓﺖ، ﻛﺸﻮرﻫﺎ ﺑﻪ ﻋﻨﻮان ﻛﻨﺸﮕاﺻﻠ ﺮانﻲ ﻧﻈﺎم ﺑﻴﻦاﻟﻤﻠـﻞ ﻫﻤﭽـﻮن ﺗـﻮپ ﻫـﺎي ﻣﻲ ﻲﺗﻠﻘ ﺎردﻴﻠﻴﺑﺷﻮﻧﺪ ﻛﻪ ﻣﺎﻫﻴﺖ دروﻧﻲ آﻧﻬﺎ ﻳﻜﺴﺎن ﻣﺤﺴﻮب ﺷﺪه و ﺑﺮ ﭼﮕﻮﻧﮕﻲ ﭼـﺮﺧﺶ آﻧﻬﺎ ﺑﺮرو ﺑﻴﻦ ﺎردﻴﻠﻴﺑ ﺰﻴﻣ ياﻟﻤﻠﻞ يﺮﻴﺗﺎﺛ ﻧﺪارد ﻦﻳا . ﻣﻮرد را در واﻗﻊ ﮔﺮاﻳـﻲ ﺳـﺎﺧﺘﺎر ي واﻟﺘـﺰ . ﻢﻴﻨﻴﺑ ﻲﻣدر واﻗﻊ در اﻳﻦ ﻧﻮع واﻗﻊ ﮔﺮا ،ﻳﻲﺷﺎﻫﺪ ﻧﻮﻋﻲ ﺷﺒﺎﻫﺖ در رﻓﺘـﺎر ﺳ ﻴﺎﺳـﺖ ﺧـﺎرﺟ ﻲ دوﻟﺖ ﻫﺎ ﺑﻪ دﻟﻴﻞ ﺟﺒﺮ و ﻗﺪرﺗ ﺴﺖﻴﻛﻪ ﺳﺎﺧﺘﺎر دارد) . Griffin, , pp. - ( ﺎﻓﺖﻴ رﻫ :ب ﺧﺮد ﺗﻤﺮﻛﺰﺎﻓﺖﻴ رﻫ ﻦﻳا ﺑﺮ ﺗﺎﺛﺎﺳﺖﻴﺳ ﺮﻴ داﺧﻠﻲ ﻛﺸﻮرﻫﺎ ﺑﺮ رﻓﺘﺎر ﺧﺎرﺟﻲ آﻧﻬﺎﺳﺖ و در واﻗﻊ ﺗﻔﺎوت در ﻋﻤﻠﻜﺮدﺎﺳﺖﻴﺳ ﺧﺎرﺟﻲ را ﻧﺎﺷﻲ از ﺗﻔﺎوت ﺳﺎﺧﺘﺎر داﺧﻠﻲ آﻧﻬﺎ ﻣﻲداﻧﻨﺪ. در واﻗﻊ ﻋﻤﻠﻜﺮد و رﻓﺘﺎر ﺧﺎرﺟﻲ ﻛﺸﻮرﻫﺎﺗﺎﺑﻊ ﻣﻘﺘﻀ ﺎتﻴداﺧﻠ ﻂﻴﻣﺤ و ﻲاﺳﺘﻘﺮار ﻫﺮ واﺣـﺪ ﺧـﺎص ﺟﻐﺮاﻓﻳﻲﺎﻴ .ﺳﺖ ا ﻫﻤﭽﻨﺗﺤﺖ ﻦﻴ ﺮﻴﺗﺎﺛ ﺷﺨﺼﻴﺖ ﺗﺼﻤﻴﻢ ﮔﻴﺮﻧﺪﮔﺎن،ﺟا ﻂﻴﻣﺤ ﺘﻤﺎﻋﻲ وﭼﺎﻧﻪ زﻧﻫﺎي ﻲ ﺑﺮوﻛ ﻚﻴ اﺗﺮو ﺳﺎزﻣﺎﻧ ﻣﻲ ﺰﻴﻧ ﻲﺑﺎﺷﺪ)Graham , Alison . Halperin, Morton, (. ج:رﻫﻴﺎﻓﺖ ﭘﻴﻮﺳﺘﮕﻲ ﻞﻴﺗﺤﻠﮔﺮان در اﻴ رﻫ ﻦﻳﺎﻓﺖ،ﺗﺠﺰ يﺑﺮا ﻳﻪ و ﺗﺤﻠﻴﺳ ﻞﻴـ ﺎﺳـﺖ ﺧـﺎرﺟ ﻲ از ﻫـﺮدو ﺳـﻄﺢ ﻞﻴﺗﺤﻠﺧﺮد و ﻛﻼن اﺳﺘﻔﺎده ﻣﻴﻜﻨﻨﺪ.رﻫﻴﺎﻓﺖ ﺗﻄﺒﻴﻘﻲ ﺳﻴﺎﺳـﺖ ﺧـﺎرﺟﻲ را رﻓﺘﺎرﮔﺮاﻳـﺎن وارد ﻋﻠﻮم ﺳﻴﺎﺳﻲ ﻛﺮدﻧﺪ.ﺑﻄﻮر ﻛﻠﻲ ﻫﺪف ازاﻳﻦ ﻛﺎرﻓﺮاﻫﻢ ﻛﺮدن ﻧﻈﺮﻳـﻪ ﻫـﺎي ﻧﻈـﺎم ﻣﻨـﺪ وﺗﺒﻴـﻴﻦ ﺳﻴﺎﺳﺖ ﺧﺎرﺟﻲ ﺑﻮد)ذاﻛﺮﻳﺎن،:(. ﺷﻜﻞ1:ﺳﻴﺮ روش ﺷﻨﺎﺧﺘﻲ ﺳﻴﺎﺳﺖ ﺧﺎرﺟﻲ - رﻫﻴﺎﻓﺖ ﻛﻼن:ﺗﻤﺮﻛﺰ ﺑﺮ ﺳﺎﺧﺘﺎرﺑﻴﻦاﻟﻤﻠﻞ - رﻫﻴﺎﻓﺖ ﺧﺮد: ﺗﻤﺮﻛﺰ ﺑﺮ رﻓﺘﺎر ﺧﺎرﺟﻲ دوﻟﺖ ﻫﺎ - رﻫﻴﺎﻓﺖ ﭘﻴﻮﺳﺘﮕﻲ:ﺗﻤﺮﻛﺰ ﺑﺮ ﻫﺮدوﺣﻮزه ﺳﺎﺧﺘﺎر ﺑﻴﻦاﻟﻤﻠﻞ و رﻓﺘﺎرﺧﺎرﺟﻲ دوﻟﺖ ﻫﺎ ﻓﺼﻠﻨﺎﻣﻪ ﻣﻄﺎﻟﻌﺎت ﺑﻴﻦ اﻟﻤﻠﻠﻲ (ISJ) / ﺷﻤﺎره51 / اﻧﺪﻳﺸﻤﻨﺪ ﺷﺎﺧﺺ رﻫﻴﺎﻓﺖ ﭘﻴﻮﺳﺘﮕﻲ ؛ ﻤﺰﻴﺟروزﻧﺎ در ﻛﺘﺎب ﺧﻮد ﺗﺤﺖ ﻋﻨﻮان "ﻣﻄﺎﻟﻌﻪ ﺎﺳﺖﻴﺳ ﺟﻬﺎن: ﭼﺎﻟﺶ ﻫﺎي ﻧﻈﺮيو روﺷﻲ"، ﺗﺌﻮري ﺧﻮد را ﻣﺒﻨﻲ ﺑﺮ ﺗﺎﺛﻴﺮﮔﺬار ﭘﻨﺞ يﻋﺎﻣـﻞ در ﺷﻜﻞ ﮔﺎﺳﺖﻴﺳ يﺮﻴ ﺧﺎرﺟﻲ ﻋﻨﻮان ﻛﺮد. ﺑﻨﺎ ﺑﻪ ﮔﻔﺘﻪ او ﭘﻨﺞ ﺪﻳﺑﺎ ﺮﻴﻣﺘﻐﻣﻮرد ﺗﺤﻠﻴﻞ ﻗـﺮار ﮔﻴﺮﻧــﺪ: . ﻓــﺮد2 . ﻧﻘــﺶ3 .ﻴﻣﺘﻐﺮﻫــﺎي ﺣﻜــﻮﻣﺘﻲ . ﺮﻴــﻣﺘﻐﺟﺎﻣﻌــﻪ .ﻴﻣﺘﻐﺮﻫــﺎ ﻲﻄــﻴﻣﺤ ي)ﺳﻴﺴﺘﻤﺎﺗ(. ﻚﻴدر واﻗﻊ ﻫﺪف ارز ﻲﺎﺑﻳﻗﺪرت ﻧﺴﺒ ﺮﻫﺎﻴﻣﺘﻐ ﻦﻳ از ا ﻚﻳﻫﺮﻲ و ﺳﭙﺲ ﺗﺎﺛﻴﺮ آﻧﻬـﺎ ﺑﺮ ﺳﺎﺳﺖﻴ ﺧﺎرﺟاﺳﺖ ﻲ)Rosenau, , p. (. : : ﻓﺮد ﺮﻴﻣﺘﻐﺷﺎﻣﻞ و يﻬﺎﻴﮋﮔﻳﻣﻨﺤﺼﺮ ﺑﻪ ﻓﺮد ﺗﺼﻤﻴﻢ ﮔﻴﺮﻧﺪﮔﺎن اﺳﺖ ﻛﻪ ﺳﺎﺳﺖﻴ ﺧﺎرﺟﻲ ﻳﻚ ﻣﻠﺖ را ﻦﻴﻴﺗﻌو ﺳﭙﺲ ﭘ ﻣﻲ ﺎدهﻴﻛﻨﻨﺪ )Rosenau, (.در واﻗﻊ ا ﺮﻴﻣﺘﻐ ﻦﻳﺷﺎﻣﻞ ﺗﻤـﺎﻣ ﻲ ارزش، ﻫـﺎ اﺳﺘﻌﺪادﻫﺎ و ﺗﺠﺮﺑﻪ ﻗﺒﻠﻴﺘﺼﻤﻴﻢ ﮔﻴﺮﻧﺪﮔﺎﻧﻤﻲ ﺷﻮد ﻛﻪ ﺑﺎﻋﺚ ﺗﻤﺎﻳﺰاﻧﺘﺨﺎبﺎﺳﺖﻴﺳ ﺧـﺎرﺟ و ﻲرﻓﺘﺎر آﻧﻬﺎاز ﺳﺎ ﻣﻲ ﻦﻳﺮﻳ .ﺷﻮد2 : ﺮﻴﻣﺘﻐﻧﻘﺶ : ﺑﻪرﻓﺘﺎر ﺧﺎرﺟﻲ ﻣﺴﺌﻮﻟﻴﻦ اﺷﺎره دارد ﻛﻪ ﻧﺎﺷﻲ از ﺳﻤﺘﻲ اﺳﺖ ﻛﻪ آﻧﻬﺎ ﺑﺮ ﻋﻬﺪه دارﻧﺪ و ﻓﺎرغ يﻬﺎﻴﮋﮔﻳو ازﺷﺨﺼاﺳﺖ ﻲﻛﺴ ﻲآن ﻛﻪ ﻣﻘﺎم را ﺑﺮﻋﻬﺪه ﮔﺮﻓﺘﻪ اﺳﺖ )Rosenau, , p. (: يﺮﻫﺎﻴﻣﺘﻐﺣﻜﻮﻣﺘ :ﻲﻫﺎﻳﻲ ﺟﻨﺒﻪ از ﺳﺎﺧﺘﺎر ﺣﻜﻮﻣﺖ ﻛﻪ ﮔﺰﻫﺎي ﻨﻪﻳ ﺗﺼﻤﻴﻢ ﮔﻴﺮي ﺗﺼﻤﻴﻢ ﮔﻴﺮﻧﺪﮔﺎن در ﺳﺎﺳﺖﻴ ﺧﺎرﺟﻲ را ﻣﺤﺪود و دﻫﺪ ﻣﻲ ﺶﻳ اﻓﺰا ﺎﻳ)Rosenau, , p. (. : ﺮﻴﻣﺘﻐﺟﺎﻣﻌﻪ :آن دﺳﺘﻪ از ﺟﻨﺒﻪﻫﺎي ﻏﻴﺮ ﺣﻜﻮﻣﺘﻲ ﺟﺎﻣﻌﻪ اﺳﺖ ﻛﻪ ﺑﺮ رﻓﺘﺎر ﺧﺎرﺟ ﺮﻴﺗﺎﺛ ﻲدارد . : ﻴﺳ) ﻲﻄﻴﻣﺤ يﺮﻫﺎﻴﻣﺘﻐﺴﺘﻤﺎﺗ ﺑﻴﻦ ﺎﻴﻜﻴاﻟﻤﻠﻠﻲ : ( ﺑﻪ ﻣﻌﻨﻲ ﻫﺎي ﺟﻨﺒﻪ ﻏﻴﺮاﻧﺴﺎﻧ ﻂﻴﻣﺤ ﻲﺧﺎرﺟﻲ اﺟﺘﻤﺎع و ﻳﺎ ﻫﺮ ﻋﻤﻠﺴﺖﻴ ﻛـﻪ در ﺧـﺎرج از ﻂﻴﻣﺤرخ داده و اﻧﺘﺨﺎب ﺗﺼﻤﻴﻢ ﮔﻴﺮﻧﺪﮔﺎن را ﺗﺤﺖ ﺗﺎﺛﻴﺮ ﻗﺮار دﻫﺪ ﻣﻲ)Rosenau, , p. ( ﺑﺮ و ﺮﻴﻣﺘﻐ ﻦﻳا ﻟﺬا ﺑﻴﻦ ﺴﺘﻢﻴﺳ يﻬﺎﻴﮋﮔﻳاﻟﻤﻠﻞ و ﻧﻮع رﻓﺘـﺎر ﺑـﺎز ﻳﮕﺮان دوﻟﺘـ و ﻏ ﻲ ﺮﻴـ ﻲ دوﻟﺘﺗﻤﺮﻛﺰ دارد . ﺑﻨﺎﺑﻪ ﻋﻘ ﺪهﻴروزﻧﺎ، اﻳﻦ ﻋﻮاﻣﻞ ﺧﻮد ﻣﺘﻐاو يﺮﻫﺎﻴ اي ﺳﻄﻪﻫﺴﺘﻨﺪ و ﺗﺎﺑﻌﻲ از ﻋﻮاﻣﻞ ﺑﻨ يﺎدﻴـ ﻓﺼﻠﻨﺎﻣﻪ ﻣﻄﺎﻟﻌﺎت ﺑﻴﻦ اﻟﻤﻠﻠﻲ (ISJ) / ﺷﻤﺎره51 / ﺷﺎﻣﻞﺳﺎﺧﺘﺎر ،ﻲﺎﺳﻴﺳ اﻗﺘﺼﺎدي و اﺟﺘﻤﺎﻋﻲ ﻛﺸﻮرﻫﺎي و ﻧـﻮع ﺳ ﻴﺎﺳـﺖ آﻧﻬﺎﺳـﺖ ﻛـﻪ ﻦﻳـ اﻋﻮاﻣﻞ ﻋﺒﺎرﺗﻨﺪ از : (ﻗﺪرت ﺳ ﻲﺎﺳﻴﻛﻪ ﺷﺎﻣﻞ ﻛﺸﻮرﻫﺎي ﺑﺰرگ و ﻛﻮﭼﻚ ﻣﻲ .ﺷﻮد2 (ﻗﺪرت اﻗﺘﺼﺎدي ﻛﻪ ﻛﺸﻮرﻫﺎ را ﺑﻪ دو دﺳﺘﻪ ﭘﻴﺸﺮﻓﺘﻪ و ﻋﻘﺐ اﻓﺘﺎده ﺗﻘﺴ .ﻛﻨﺪ ﻣﻲ يﺑﻨﺪ ﻢﻴ3 (ﺑﺎز ﺖﻴﻣﺎﻫﻳﺎ ﺑﺴﺘﻪ ﺑﻮدن ﺳﺎﺧﺘﺎر اﺟﺘﻤﺎﻋﻲ ﻛﻪ ﻧﺸﺎن دﻫﻨﺪه وﺟﻮد و ﻳﺎ ﻋﺪم وﺟـﻮد ﺗﻐ ﺮﻴﻴـ ﺧﻮدﻛﺎر ﻧﺨﺒﮕﺎن اﺳﺖ . (رﺧﻨﻪ ﺎﻳ و يﺮﻳﭘﺬ رﺧﻨﻪ ﻧﺎﭘﺬﻳﺮي ﻓﺮﻫﻨﮕ. )ﻲﺟﻮاب ﺑﻪ ﺟﺮﺎﻓﺖﻳ در ﺎنﻳ اﻃﻼﻋﺎت : ﺟﺎﻣﻌﻪ اي ﺑﺎز و ﺑﺮﻋﻜﺲ ﺟﺎﻣﻌﻪ اي ﺑﺴﺘﻪ اﺳﺖ .(ﺑﻨﺎﺑﺮاﻳﻦ ﺣﺮﻛﺖ از ﺳﻤﺖ راﺳـﺖ ﺑـﻪ ﭼـﭗ آن، ﺑـﻪ ﻲﻣﻌﻨﺣﺮﻛﺖ از ﻗﺪرت ﺑﺰرگ )اﻗﺘﺼﺎد ﭘﻴﺸﺮﻓﺘﻪ،ﺟﺎﻣﻌﻪ ﺑﺎز و ﻓﺮﻫﻨﮓ رﺳﻮخ ﭘﺬ( ﺮﻳﺑﻪ ﺳﻮي ﻗﺪرت ﻛﻮﭼﻚ)ﻗﺪرت ﻛﻮﭼﻚ، اﻗﺘﺼﺎد ﻛﻮﭼﻚ، ﺟﺎﻣﻌﻪ ﺑﺴﺘﻪ و ﻓﺮﻫﻨـﮓ رﺳـﻮخ ﻧﺎﭘـﺬ ( ﺮﻳ ﻲﻌﻨﻴﻨﻳا.ﻢﻳ رو ﻣﻲﻛﺎﺳﺘﻪ ﺷﺪن ﻧﻘﺶ ﻋﺎم ﮔﺮاي ﻧﻬﺎدﻫﺎ و اﻓـﺰا ﺟﺒﺮ ﺶﻳﺖﻳـ ﻫـﺎي و ﻲﻄـ ﻴﻣﺤ ﺧﻮدﻛﺎﻣﮕﻲ ﻫـﺎي ﻓـﺮد . ) يRosenau,James N., Davis,Vincent., East,Maurice A, Sprout,Harold, Sprou, Margaret , , p. (. ﺷﻜﻞ2 :ﻣﺘﻐﻴﺮﻫﺎي ﺗﺤﻠﻴﻞ ﺳﻴﺎﺳﺖ ﺧﺎرﺟﻲ از ﻧﻈﺮ ﺟﻴﻤﺰ روزﻧﺎ ﻣﺘﻐﻴﺮﻫﺎي واﺳﻄﻪاي ﻣﺘﻐﻴﺮﻫﺎي ﺑﻨﻴﺎدي ﻓﺮد ﻧﻘﺶ ﺣﻜﻮﻣﺖ ﺟﺎﻣﻌﻪ ﻧﻈﺎم ﺑﻴﻦاﻟﻤﻠﻞ ﻗﺪرت ﺳﻴﺎﺳﻲ ﻗﺪرت اﻗﺘﺼﺎدي ﺳﺎﺧﺘﺎراﺟﺘﻤﺎﻋﻲ ﻣﻴﺰان رﺧﻨﻪ ﭘﺬﻳﺮي ﻓﺮﻫﻨﮕﻲ . ﺳﺎﺧﺘﺎرﻫﺎي ﺳﻴﺎﺳﻲ، اﻗﺘﺼﺎدي، اﺟﺘﻤﺎﻋﻲ و ﻓﺮﻫﻨﮕﻲ ﺟﻤﻬﻮري اﺳﻼﻣﻲاﻳﺮان اﻟﻒ: ﺳﺎﺧﺘﺎرﻫﺎي ﺳﻴﺎﺳﻲ واﻗﻊ ﺷﺪن در ﭼﻬﺎر راه ارﺗﺒﺎﻃﻲ ﺑﻴﻦ ﺷﺮق ﻣﺪﻳﺘﺮاﻧﻪ، آﺳﻴﺎي ﻣﺮﻛﺰي و ﻗﻔﻘﺎز، ﺟﻨﻮب ﺷﺮق آﺳﻴﺎ و ﺧﺎور دور از ﺑﺮﺗﺮي اﻳﺮان در اﻳﻦ زﻣﻴﻨﻪ ﺣﻜﺎﻳﺖ دارد و »در ﻣﻘـﺎم ﻣﻘﺎﻳﺴـﻪ ﺑـﺎ اﻳـﺮان، ﻓﺼﻠﻨﺎﻣﻪ ﻣﻄﺎﻟﻌﺎت ﺑﻴﻦ اﻟﻤﻠﻠﻲ (ISJ) / ﺷﻤﺎره51 / ﺑﺴــﻴﺎري از ﻫﻤﺴــﺎﻳﮕﺎن در ﺣﻘــﺎرت ژﺋــﻮﭘﻠﻴﺘﻴﻜﻲ ﺑــﻪ ﺳــﺮ ﻣــﻲﺑﺮﻧــﺪ.«)ﺳــﺮﻳﻊ اﻟﻘﻠــﻢ، :.(اﺷﺮاف ﺑﺮﺧﻠﻴﺞ ﻓﺎرس و ﺑﻪ وﻳﮋه ﺗﻨﮕﻪ ﻫﺮﻣﺰوﺗﺴﻠﻂ ﺑﺮ15 ﺟﺰﻳـﺮه درﺣﺎﺷـﻴﻪ آن وﺷـﺎﻫﺮاهارﺗﺒﺎﻃﻲ ﺑﻴﻦ ﻛﺸﻮرﻫﺎي ﻣﺤﺼﻮر در ﺧﺸﻜﻲ ﻣﻨﻄﻘﻪ آﺳﻴﺎي ﻣﺮﻛﺰي و ﻗﻔﻘﺎز، اﻳﺮان را ﺑﻪ ﻳﻜﻲ از ﻧﻘﺎط ﻣﻬﻢ راﻫﺒﺮدي ﻣﺒﺪل ﺳﺎﺧﺘﻪ اﺳﺖ. ﺗﻨﻮع آب و ﻫﻮاﻳﻲ، ﺟﻐﺮاﻓﻴﺎﻳﻲ وﺟﻤﻌﻴﺖ ﺑﺎﻟﻎ ﺑـﺮ ﻣﻴﻠﻴﻮن، ﻧﺸﺎن ازﺑﺮﺗﺮي اﻳﺮان ﻧﺴﺒﺖ ﺑـﻪ ﻛﺸـﻮرﻫﺎي ﻣﻨﻄﻘـﻪ اﺳـﺖ . ﺑﺮﺧـﻮرداري ازﺣﻤﺎﻳـﺖ ﻣﺮدﻣﻲ، ﺣﺎﻛﻤﻴﺖ ﻗﺎﻧﻮن واﻣﻨﻴﺖ وﺛﺒﺎت داﺧﻠﻲ ﻧﻴﺰﺑﺮاﻳﻦ اﻣﺮ ﺻﺤﻪ ﮔﺬاﺷﺘﻪ اﺳﺖ. ازﺳﻮﻳﻲ ﻧﻴـﺰ ﺑﺮﺗﺮي ﻧﻈﺎﻣﻲ، اﻳﺮان را در زﻣﺮه ﻛﺸﻮرﻫﺎي ﺑﺮﺗﺮ ﻣﻨﻄﻘﻪ ﻗﺮار داده اﺳﺖ.ﺑﺎ ﺗﻮﺟﻪ ﺑﻪ ﺗﻮﺿﻴﺢ ﻓﻮق ،اﻳﺮان درﺗﻘﺴﻴﻢ ﺑﻨﺪي روزﻧﺎ ،ﻛﺸﻮري ﺑﺰرگ ﺗﻠﻘﻲ ﻣﻲﮔﺮدد . : باﻗﺘﺼﺎد ﺗﻮﺟﻪ ﺑﻪ ﺷﺎﺧﺼﻪﻫﺎي اﻗﺘﺼﺎدي ﻫﻤﭽﻮن ﺗﻮﻟﻴﺪ ﻧﺎﺧﺎﻟﺺ ﻣﻠﻲ، درآﻣﺪﺳﺮاﻧﻪ، ﻛﻤﻴﺖ وﻛﻴﻔﻴﺖ ﺗﻮﻟﻴﺪات ﺻﻨﻌﺘﻲ و ﻛﺸﺎورزي ودﺳﺘﺮﺳﻲ ﺑﻪ ﻣﻨﺎﺑﻊ، درﺗﺸﺨﻴﺺ ﻧﻮع اﻗﺘﺼﺎدﻫﺮﻛﺸـﻮري ﺣـﺎﺋﺰ اﻫﻤﻴﺖ اﺳﺖ. ﻛﺎﻫﺶ درﺻﺪي درآﻣﺪﺳﺮاﻧﻪ ﺑﻴﻦ ﺳﺎﻟﻬﺎي1357 ﺗﺎ1379 وﻣﺸﻜﻼت درونﺳﺎﺧﺘﺎري زﻣﻴﻨﻪ راﺑﺮاي ﻛﺎﻫﺶ درآﻣﺪﻫﺎي اﻗﺘﺼﺎدي ﺑﻪ وﺟﻮد آورد وﺟﻨﮓ ﺳﺎﻟﻪ ﻧﻴﺰ ﺑﺮ اﻳـﻦروﻧﺪﺗﺄﺛﻴﺮﻣﻀﺎﻋﻒ ﮔﺬاﺷﺖ )ﻣﺼﻠﻲ ﻧﮋاد، :.( ﻃﺒﻖ ﻧﻈـﺮ روزﻧﺎﺑـﺎ ﺷـﺮاﻳﻄﻲ ﻛـﻪ ﻃﺒـﻖﻣﻨﺪرﺟﺎت ﻓﻮق ﻛﻪ ازاﻳﺮان ﺑﻴﺎن ﺷـﺪ ، ﻧﻤـﻲ ﺗـﻮان اﻳـﻦ ﻛﺸـﻮر را داراي اﻗﺘﺼـﺎدي ﻗﺪرﺗﻤﻨـﺪ ﺑﺤﺴﺎب آورد . : جﺟﺎﻣﻌﻪ ﻧﻮع ﺟﺎﻣﻌﻪ در ﻧﻈﺮﻳﻪ روزﻧﺎ ﺑﺪﻳﻦ ﻣﻌﻨﺎﺳﺖ ﻛﻪ آﻳﺎ در ﺳـﺎزﻣﺎﻧﻬﺎي اﺻـﻠﻲ ﻧﻈـﺎم ﺗﻐﻴﻴﺮاﺗـﻲ ﺻﻮرت ﻣﻲﮔﻴﺮد ﻳﺎ اﻳﻨﻜﻪ ﻧﻈﺎم ﺣﺎﻛﻢ ﺑﺮ ﺟﺎﻣﻌﻪ ﺑﻪ ﺻﻮرت دﻳﻜﺘﺎﺗﻮري و ﺣﺎﻛﻤﻴﺖ ﻳـﻚ ﻓـﺮد اﺳﺖ؟ در ﻧﻈﺎم ﺟﻤﻬﻮري اﺳﻼﻣﻲ اﻳﺮان، اﮔﺮ ﭼﻪ ﻓﻠﺴﻔﻪ ﺣﻜﻮﻣﺖ ﺑﺎ دﻳﮕﺮ ﻛﺸﻮرﻫﺎﻳﻲ ﻛﻪ ﻧﻈﺎم ﺟﻤﻬﻮري دارﻧﺪ ﺗﺎ ﺣﺪودي ﻣﺸﺘﺮك اﺳﺖ، وﻟﻲ داراي وﻳﮋﮔﻴﻬﺎ و ﻇﺮاﻓﺘﻬﺎي ﺧﺎﺻﻲ ﻣﻲﺑﺎﺷـﺪ، ﺑﻪ ﻃﻮري ﻛﻪ ﻗﺪرت در ﻧﻈﺎم ﺟﻤﻬﻮري ﺑﺮ اﺳﺎس اﺻﻞ ﻗﺎﻧﻮن اﺳﺎﺳﻲ از ﻃﺮﻳﻖ ﺗﻔﻜﻴﻚ ﻗﻮادر ﺳﻪ ﺑﺨﺶ ﻣﺠﺮﻳﻪ، ﻣﻘﻨﻨﻪ و ﻗﻀﺎﺋﻴﻪ ﻛﻪ زﻳﺮ ﻧﻈﺮ وﻻﻳﺖ ﻣﻄﻠﻘﻪ ﻓﻘﻴﻪ اﻧﺠﺎم وﻇﻴﻔﻪ ﻣﻲﻧﻤﺎﻳﻨـﺪ، ﻓﺼﻠﻨﺎﻣﻪ ﻣﻄﺎﻟﻌﺎت ﺑﻴﻦ اﻟﻤﻠﻠﻲ (ISJ) / ﺷﻤﺎره51 / ﺷﻜﻞ ﮔﺮﻓﺘﻪ اﺳﺖ.اﻳﻦ ﻣﻮرد ﺑﺎ ﻧﻈﺮﻳﻪ روزﻧﺎ ﺗﻄﺎﺑﻖ ﻛﺎﻣﻞ ﻧﺪاردزﻳﺮا ﻧﻪ ﻛﺎﻣﻼًاﺳﺘﻮارﺑﺮﻧﻈﺮات ﻓﺮد اﺳﺖ و ﻧﻪ داراي ﻗﻮاي ﻛﺎﻣﻼًﻣﺴﺘﻘﻞ . : دﻓﺮﻫﻨﮓ ﻛﺸﻮرﻫﺎ را از ﻟﺤﺎظ ﻓﺮﻫﻨﮕﻲ ﻣﻲﺗﻮان ﺑﻪ دو دﺳﺘﻪ رﺳﻮخ ﭘﺬﻳﺮورﺳﻮخ ﻧﺎﭘﺬﻳﺮ ﺗﻘﺴﻴﻢ ﻛﺮد. اﻳﻦ اﻣﺮ ﺑﺪﻳﻦ ﻣﻌﻨﺎﺳﺖ ﻛﻪ ﻛﺸﻮرﻧﺴﺒﺖ ﺑﻪ ورودﻳﻬﺎي ﻧﻈﺎم ﺑـﻴﻦ اﻟﻤﻠـﻞ ﻋﻜـﺲ اﻟﻌﻤـﻞ ﻧﺸـﺎن ﻣﻲدﻫﺪواﻳﻨﻜﻪ دراﺻﻞ درﭘﻲ اﻧﻄﺒﺎق ﺑﺎ آن اﺳﺖ ﻳﺎ ﺧﻴﺮ، اﻳﺮان ﻧﻴﺰ ﺑﻪ ﻋﻠﺖ واﻗﻊ ﺷﺪن در ﻳـﻚ ﻣﺤﻴﻂ ﻣﻬﻢ راﻫﺒﺮدي وژﺋﻮﭘﻠﻴﺘﻴﻜﻲ ﺟﺰو ﻛﺸﻮرﻫﺎي ﻧﻔﻮذﭘﺬﻳﺮ ﻗﺮار ﮔﺮﻓﺘﻪ اﺳﺖ، ﺑﻪ ﻃﻮري ﻛـﻪ ﺑﻪﻋﻠﺖ ورودﻳﻬﺎي ﻓﺮاوان در ﭘﻲ آن اﺳﺖ ﻛﻪ ﺗﺄﺛﻴﺮ ﮔﺬاري ﺧﻮد را ﺑﺮ ﻧﻈﺎم ﺑﻴﻦاﻟﻤﻠﻞ ﻧﺸﺎندﻫﺪ .ﺑﺎﺗﻮﺟﻪ ﺑﻪ ﻣﻄﺎﻟﺒﻲ ﻛﻪ ازوﺿﻌﻴﺖ اﻳﺮان ﻧﻘﻞ ﮔﺮدﻳﺪ و ﺑﺎ ﺗﻮﺟـﻪ ﺑـﻪ در ﭼﻬـ ﺎرﭼﻮب ﻧﻈـﺮي ﺟﻴﻤﺰ روزﻧﺎ،اﻳﺮان در ي زﻣﺮهﻛﺸﻮرﻫﺎي ﺑﺰرگ ﺗﻮﺳﻌﻪ ﻧﻴﺎﻓﺘﻪ ﻗﺮار ﻣﻲ ﮔﻴﺮد . .ﺳﻴﺎﺳﺖ ﻫﺴﺘﻪ اي اﻳﺮان ﺷﺮوع ﺑﺤﺚ وارد ﺷﺪن اﻳﺮان ﺑﻪ اﻳﻦ ﻣﻘﻮﻟﻪ ﭘﺲ از اﻧﻘـﻼب در اﻳـﺮان ، ﺑـﻪدوره رﻳﺎﺳﺖ ﺟﻤﻬﻮرﻳﻌﻠﻲ اﻛﺒﺮ ﻫﺎﺷﻤﻲ رﻓﺴﻨﺠﺎﻧﻲ ﺑﺎز ﻣﻲﮔﺮدد. ﺎ ﺑﺎﻋﻠﻨﻲ ﺷـﺪن ﻣﻮﺿـﻮع ، ورود اﻣﺑﻪ ﻣﻘﻮﻟﻪ ي ﻣﺬاﻛﺮات ﻫﺴﺘﻪ اي ﻣﺮﺑﻮط دردوره رﻳﺎﺳﺖ ﺟﻤﻬﻮري ﺳﻴﺪﻣﺤﻤﺪﺧﺎﺗﻤﻲ اﺳـﺖ ﻛـﻪ ﻣﺬاﻛﺮات ﺑﻴﻦ اﻳﺮان و ﻗﺪرتﻫﺎي اروﭘﺎﻳﻲ ﺻﻮرت ﮔﺮﻓﺖ. ﻣﻮﺿﻮع ﻫﺴﺘﻪ اي دردوره رﻳﺎﺳـﺖ ﺟﻤﻬﻮري ﻣﺤﻤﻮداﺣﻤﺪي ﻧﮋاد ﻧﻴﺰ ﭘﻴﮕﻴﺮي ﺷﺪ، ﺑﺎ اﻳﻦ ﺗﻔﺎوت ﻛﻪ دراﻳﻦ ﻣﻘﻄـﻊ ﺑـﺎ ﺗﻮﺟـﻪ ﺑـﻪ روﻳﻜﺮد ﺑﺎراك اوﺑﺎﻣﺎ ﺑﻪ ﻣﺴﺎﺋﻞ ﻫﺴﺘﻪ اي اﻳﺮان ، ورود اﻳﺎﻻت ﻣﺘﺤﺪه ﺑﻪ ﺟﻤﻊ ﻛﺸﻮرﻫﺎي ﻣﺬاﻛﺮه ﻛﻨﻨﺪه ، ﺣﻀﻮراﻳﻦ ﻛﺸﻮر ، ﺑﻌﻨﻮان ﺷﺎﺧﺺ ﺗﺮﻳﻦ ﻛﺸﻮر ، درﺑﻴﻦ ﻛﺸﻮرﻫﺎي ﻣـﺬاﻛﺮه ﻛﻨﻨـﺪه ﺑـﺎ اﻳﺮان را ﻧﻴﺰ ﺷﺎﻫﺪ ﻫﺴﺘﻴﻢ. آﻧﭽﻪ ﻛﻪ ﻣﻬﻢ اﺳﺖ ﻧﻮع ﻧﮕﺎه وﻧﻮع ﺳﻴﺎﺳﺖ ﭘﻴﮕﻴﺮي ﻣﺴﺎﺋﻞ ﻫﺴﺘﻪ اي اﺳﺖ ﻛﻪ از ﺣﺎﻟﺖ ﺗﻌﺎﻣﻞ ﺑﻴﻦ اﻳﺮان و ﻗﺪرتﻫﺎي اروﭘﺎﻳﻲ دردوره ﺧﺎﺗﻤﻲ ﺑﻪ ﺣﺎﻟـﺖ ﺗﺨﺎﺻـﻢ دردوره ﻣﺤﻤﻮد اﺣﻤﺪي ﻧﮋاد ﻛﺸﻴﺪه ﺷﺪ . از آﻧﺠﺎ ﻛﻪ ﻣﺴﺄﻟﻪي ﻫﺴﺘﻪ اي ﺟﺰﺋﻲ از ﺳﻴﺎﺳﺖ ﺧﺎرﺟﻲ ﺟﻤﻬﻮري اﺳﻼﻣﻲ اﻳﺮان ﻣﺤﺴﻮب ﻣﻲﺷﻮد ﺑﻪ ﺑﺮرﺳﻲ ﺳﻴﺎﺳﺖ ﻫﺴﺘﻪ اي دوﻟﺖﻫﺎي ﻧﻬﻢ و دﻫﻢ ﺑﺮاﺳﺎس ﭼﺎرﭼﻮب ﻧﻈﺮي ﺗﺌﻮري ﭘﻴﻮﺳﺘﮕﻲ ﺟﻴﻤﺰ روزﻧﺎﻣﻲ ﭘﺮدازﻳﻢ . ﻓﺼﻠﻨﺎﻣﻪ ﻣﻄﺎﻟﻌﺎت ﺑﻴﻦ اﻟﻤﻠﻠﻲ (ISJ) / ﺷﻤﺎره51 / .اﻧﻄﺒﺎق ﻣﺪل ﭘﻴﻮﺳﺘﮕﻲ ﺟﻴﻤﺰ روزﻧﺎ ﺑﺎ ﺳﻴﺎﺳﺖ ﻫﺴﺘﻪ اي دوﻟﺖﻫﺎي ﻧﻬﻢ و دﻫﻢ ﺑﺮاﺳﺎسﻣﺪل روزﻧﺎﻧﻈﺮ ﺑﻪ ، ﻣـﻲ رﺳﺪ ﭼـﻨﺪﻳﻦ ﻋﺎﻣﻞ در ﺟﻬﺖ ﮔﻴﺮي ﺳﻴﺎﺳﺖ ﺧﺎرﺟﻲ اﻳﺮان )ﺳﻴﺎﺳﺖ ﻫﺴﺘﻪ در ( اي ي دورهدوﻟﺖﻫﺎي ﻧﻬﻢ دﻫﻢ و ﻣﺆﺛﺮ ﺑﻮدهاﺳﺖ ﻛﻪ ﺷﺎﻣﻠﻔﺮد، ﻧﻘﺶ، ﺣﻜﻮﻣﺖ، ﺟﺎﻣﻌﻪ و ﻧﻈﺎم ﺑﻴﻦ اﻟﻤﻠﻞاﺳﺖ در ﻪﻛ ﻣﺒﺤﺚ ﺑﻪ زﻳﺮ ﺗﺮﺗﻴﺐ اوﻟﻮﻳﺖ آﻧﻬﺎ ﺑـﻪ اﺷﺎره ﻣﻲ ﮔﺮدد . اﻟﻒ: ﻓﺮد و ﺳﻴﺎﺳﺖ ﻫﺴﺘﻪ اي دوﻟﺖﻫﺎي ﻧﻬﻢ ودﻫﻢ اﺣﻤﺪي ﻧﮋاد درﻗﺎﻟﺐ اﺋﺘﻼف آﺑﺎدﮔﺮان دراﻧﺘﺨﺎﺑﺎت رﻳﺎﺳﺖ ﺟﻤﻬﻮري ﺳﺎل درﻣﻘﺎﺑﻞﺟﻨﺎح اﺻﻼح ﻃﻠﺐ ﺑﺎ ﺑﻪ دﺳﺖ آوردن اﻛﺜﺮﻳﺖ آرا، ﺑﻪ ﻋﻨﻮان رﺋﻴﺲ ﺟﻤﻬﻮري اﻳـﺮان ﺷـﻨﺎﺧﺘﻪ . ﺷﺪﭘﻴﺮوزي او در اﻧﺘﺨﺎﺑﺎت ﺑﺎ ﻃﺮح ﺷﻌﺎرﻫﺎ و ﺑﺮﻧﺎﻣﻪﻫﺎﻳﻲ ﻫﻤﭽﻮن ﻣﺒﺎرزه ﺑﺎ ﻓﺴﺎد، ﺑﺮﻗـﺮاري ﻋﺪاﻟﺖ وﻣﺪﻳﺮﻳﺖ ﻋﻠﻤﻲ ﻛﺎرﻫﺎدرداﺧﻞ و ﻗﺎﻃﻌﻴﺖ و ﺳﺎزش ﻧﺎﭘﺬﻳﺮي در ﻣﻮﺿﻮع ﻫﺴﺘﻪدر اي ﺧﺎرج، ﺗﺄﺛﻴﺮ زﻳﺎد در ﺗﻐﻴﻴﺮ ﺟﻬﺖ ﮔﻴﺮي ﺳﻴﺎﺳﺖ ﺧﺎرﺟﻲ اﻳﺮان داﺷﺖ. از دﻳﺪﮔﺎه وي، دوﻟﺖ ﻣﻠﻲ در ﭼﺎرﭼﻮب اﻳﺪﺋﻮﻟﻮژي و ﺟﻬﺎن ﺑﻴﻨﻲ اﺳﻼﻣﻲ - ﺷﻴﻌﻲ ﺗﻌﺮﻳﻒ ﻣﻲﺷﻮد و ﻧﻪ ﺗﻨﻬﺎ ﻣﺎﻫﻴﺖ ﺳﻜﻮﻻر و ﻋﺮﻓﻲ ﻧﺪارد، ﺑﻠﻜﻪ ازﺳﺮﺷﺘﻲ ﻛﺎﻣﻼً دﻳﻨﻲ و اﺳﻼﻣﻲ ﺑﺮﺧﻮردار اﺳﺖ .ﻫﻮﻳﺖ ﺟﻤﻬﻮري اﺳﻼﻣﻲ اﻳﺮان، ﺣﺎﺻﻞ ﺑﺮآﻳﻨﺪ ﺻﺮﺎﻋﻨ ﻫﻮﻳـﺖ اﺳـﻼم، اﻧﻘـﻼب اﺳـﻼﻣﻲ واﻳﺮان اﺳﺖ و ﻋﻨﺎﺻﺮاﺳﻼﻣﻲ و اﻧﻘﻼﺑﻲ اﻫﻤﻴﺖ و اوﻟﻮﻳﺖ ﺑﻴﺸﺘﺮ ﻧﺴﺒﺖ ﺑﻪ اﻳﺮاﻧﻴﺖ درﺗﻜـﻮﻳﻦ ﻫﻮﻳﺖ ﺟﻤﻬﻮري اﺳﻼﻣﻲ اﻳﺮان اﻳﻔﺎ ﻛﻨﺪ ﻣﻲدر . دوره ﻣﺤﻤﻮد اﺣﻤﺪي ﻧﮋاد، ﻣﺎﻫﻴـﺖ و ﻫﻮﻳـﺖ اﺳﻼﻣﻲ - اﻧﻘﻼﺑﻲ ﺟﻤﻬﻮري اﺳﻼﻣﻲ اﻳﺮان ﻣﻌﻨﺎ و ﻣﺪﻟﻮل ﻣﻨﺎﻓﻊ و اﻫﺪاف ﻣﻠﻲ راﻧﻴـﺰ ﺗﻌﻴـﻴﻦ وﺗﻌﺮﻳﻒ ﻛﻨﺪ ﻣﻲ. ﺑﻪ ﻋﺒﺎرت دﻳﮕﺮ ﻣﻨﺎﻓﻊ و اﻫﺪاف ﻣﻠﻲ ﺑﺮاﺳﺎس ارزشﻫـﺎ ، آرﻣـﺎن ﻫـﺎ واﺻـﻮل اﺳﻼﻣﻲ واﻧﻘﻼب اﺳﻼﻣﻲ ﺗﻌﺮﻳﻒ ﻣﻲﺷﻮد )ﻋﻴﻮﺿﻲ، : -.( ﻧﻘﺶ :ب و ﺳﻴﺎﺳﺖ ﻫﺴﺘﻪ اي دوﻟﺖﻫﺎي ﻧﻬﻢ ودﻫﻢ رﻳﻴﺲ ﺟﻤﻬﻮردراﻳﺮان ، ﺑﻌﺪ از رﻫﺒﺮي ﻋﺎﻟﻲ ﺗﺮﻳﻦ ﻣﻘﺎم رﺳﻤﻲ ﻛﺸﻮر اﺳﺖ. ﻟﺬا ﺑﺮﻧﺎﻣﻪ، ﻫـﺎ ﺳﻴﺎﺳﺖ ﻫﺎ و ﺗﺼﻤﻴﻤﺎت او در ﺟﻬﺖ دﻫﻲ ﺑﻪ ﺳﻴﺎﺳـﺖ ﺧـﺎرﺟﻲ اﻳـﺮان ﻧﻘـﺶ اﺳﺎﺳـﻲ دارد . ﻣﺤﻤﻮد اﺣﻤﺪي ﻧﮋاد در ﻧﺨﺴﺘﻴﻦ روزﻫﺎي ﻓﻌﺎﻟﻴﺖ در ﻛـﺎخ رﻳﺎﺳـﺖ ﺟﻤﻬـﻮري از ﻣﺨﺎﻟﻔـﺖ ﺗﻠﻮﻳﺤﻲ ﺗﻬﺮان ﺑﺎ ﺑﺴﺘﻪ ﻣﺸﻮقﻫﺎي اﻗﺘﺼﺎدي و ﺳﻴﺎﺳﻲ ﻏـﺮب در ﻗﺒـﺎل ﺗﻌﻠﻴـﻖ ﻓﻌﺎﻟﻴـﺖ ﻫـﺎي ﻏﻨﻲﺳﺎزي اوراﻧﻴﻮم ﺧﺒﺮ داد . ﻓﺼﻠﻨﺎﻣﻪ ﻣﻄﺎﻟﻌﺎت ﺑﻴﻦ اﻟﻤﻠﻠﻲ (ISJ) / ﺷﻤﺎره51 / اوﺳﭙﺲ ﺑﻪ ﻋﻨﻮان اوﻟﻴﻦ ﺳﻔﺮ ﺧﺎرﺟﻲ ﺧﻮد راﻫﻲ ﻧﻴﻮﻳـﻮرك ﻣﻘـﺮ ﺳـﺎزﻣﺎن ﻣﻠـﻞ ﺷـﺪ و ﭘﻴﺸﻨﻬﺎد ﻛﺮد ﺑﺮاي ﺗﻌﺪﻳﻞ ﻧﮕﺮاﻧﻲ ﻫﺎ ﻫﻤﻪ ﻛﺸﻮرﻫﺎدرﺑﺮﻧﺎﻣﻪﻫﺎي ﻫﺴﺘﻪ اي اﻳﺮان ﻣﺸﺎرﻛﺖ ﻛﻨﻨـﺪ . در ﻫﻤﻴﻦ ﺣﺎل ﺗﺮﻛﻴﺐ ﺗﻴﻢ ﻣﺬاﻛﺮه ﻛﻨﻨﺪه ﻫﺴﺘﻪ اي اﻳﺮان ﺑﺘﻐﻴﻴﺮﻧﻤﻮد وﭘﺲ از ﻳﻚ ﺳﺎل از ﺷﺮوع ﺑﻪ ﻛﺎر دوﻟﺖ ﻧﻬﻢ ﭘﺮوﻧﺪه ﻫﺴﺘﻪ اي اﻳﺮان ﺑﻪ ﺷﻮراي اﻣﻨﻴﺖ ﺳﺎزﻣﺎن ﻣﻠﻞ ارﺟﺎع ﺷﺪ . ﺗﻐﻴﻴﺮ ﻣﺴﻴﺮ ﭘﺮوﻧﺪه ﻫﺴﺘﻪ اي ﺑﻪ ﺳﻮي ﺷﻮراي اﻣﻨﻴﺖ ﺑﻪ ﻛﻤﺮﻧﮓ ﺗﺮ ﺷﺪن ﻧﻘﺶ اروﭘﺎ در ﻣﺬاﻛﺮات ﻫﺴـﺘﻪ اي و ﺗﻮﺟﻪ ﺑﻴﺸﺘﺮ ﺑﻪ ﻛﺸﻮرﻫﺎﻳﻲ ﻧﻈﻴﺮ ﭼﻴﻦ و روﺳﻴﻪ ﻣﻨﺠﺮ ﺷﺪ .اﺣﻤﺪي ﻧﮋاد در اﻛﺘﺒﺮ دﻓﺘﺮي را ﺑـﻪ رواﺑـﻂ ﻋﻤـﻮﻣﻲ ﺗﻬـﺮان ـ ﻣﺴـﻜﻮ اﺧﺘﺼـﺎصدادوﭼﻨﺪﻳﻦ ﺑﺎرﺑﺎ وﻻدﻳﻤﻴﺮﭘﻮﺗﻴﻦ رﺋﻴﺲ ﺟﻤﻬﻮر روﺳﻴﻪ ـ ﺷﺮﻳﻚ اﻳـﺮان در ﻧﻴﺮ وﮔـﺎه ﻫﺴـﺘﻪ اي ﺑﻮﺷﻬﺮ ـ در ﺧﺼﻮص ﻣﺴ ﻟﻪﺄﻫﺴﺘﻪ اي ﺑﻪ ﮔﻔﺘﮕﻮﭘﺮداﺧﺖاﻣ.ﺎ ﺑﺎ وﺟـﻮد ﻧﮕـﺎه وﻳـﮋه ﺗﻬـﺮان ﺑـﻪ ﺷﺮﻛﺎي ﺗﺠﺎري ﻃﺮاز اوﻟﻲ ﻫﻤﺎﻧﻨﺪ ﭼﻴﻦ و روﺳﻴﻪ ـ اﻋﻀﺎي داﺋﻢ ﺷﻮراي اﻣﻨﻴﺖ ـ دو ﻛﺸﻮر از ﻗﻄﻌﻨﺎﻣﻪﻫﺎي ﺷﻮراي اﻣﻨﻴﺖ ﻋﻠﻴﻪ ﻓﻌﺎﻟﻴﺖﻫﺎي ﻫﺴﺘﻪ اي اﻳﺮان ﻳﻜـﻲ ﭘـﺲ از دﻳﮕـﺮي ﺣﻤﺎﻳـﺖ ﻛﺮدﻧﺪ. ﻗﻄﻌﻨﺎﻣﻪﻫﺎي ، و1747 ﺷﻮراي اﻣﻨﻴﺖ در ﻓﺎﺻﻠﻪ ﻛﻤﺘﺮ از ده ﻣـﺎه ﭘـﺲ از اوﻟﻴﻦ ﺳﺎﻟﮕﺮد اﻧﺘﺨﺎﺑﺎت دوﻟﺖ ﻧﻬﻢ ﺑﻪ ﺗﺼﻮﻳﺐ رﺳﻴﺪ.اﻣﺎ اﺣﻤﺪي ﻧﮋاد ﺑﺎﺗﺄﻛﻴﺪ ﺑﺮ دﻧﺒـﺎل ﻛـﺮدن اﻫﺪاف ﻫﺴﺘﻪ اي اﻳﺮان ﻗﻄﻌﻨﺎﻣﻪ ﻫﺎ را ﻛﺎﻏﺬﭘﺎره ﺗﻮﺻﻴﻒ ﻛﺮد.ﺑﻨﺎﺑﺮاﻳﻦ ﺑﺎﻳﺪ ﮔﻔﺖ ﺳﻴﺎﺳﺖ ﺗـﻨﺶ زداﻳﻲ دوﻟﺖ ﺧﺎﺗﻤﻲ ﻛﻪ ﺳﺒﺐ زﻳﺎده ﺧﻮاﻫﻲ ﻏﺮب و ﮔﺮﻓﺘﻦ ﻳﻚ ﺳﻮﻳﻪ ي اﻣﺘﻴﺎزات از ﺳـﻮي آﻧﺎن و ﻋﻘﺐ ﻧﺸﻴﻨﻲ ﻛﺎﻣﻞ اﻳﺮان در ﺳﻴﺎﺳﺖ ﺧﺎرﺟﻲ و ﺑﺎﻻﺧﺺ ﭘﺮوﻧﺪه ي ﻫﺴـﺘﻪ اي ﺷـﺪ، ﺑـﻪ ﻛﺎرﮔﻴﺮي دﻳﭙﻠﻤﺎﺳﻲ ﻓﻌﺎل و ﺗﻬﺎﺟﻤﻲ را از ﺳﻮي دوﻟﺖﻫﺎي ﻧﻬﻢ و دﻫﻢ را رﻗﻢ زده اﺳﺖ . ج:ﺣﻜﻮﻣﺖ و ﺳﻴﺎﺳﺖ ﻫﺴﺘﻪ اي دوﻟﺖﻫﺎي ﻧﻬﻢ ودﻫﻢ ﻧﻈﺎم ﺳﻴﺎﺳﻲ اﻳﺮان ﻧﻈﺎﻣﻲ اﻳﺪﺋﻮﻟﻮژﻳﻚ اﺳﺖ ﻛﻪ از اﺑﺘﺪاي اﻧﻘﻼب اﺳـﻼﻣﻲ، ﺑـﺎ ﺷـﻌﺎر ﻧـﻪ ﺷﺮﻗﻲ ﻧﻪ ﻏﺮﺑﻲ ﻧﺪاي ﻣﺒﺎرزه ﺑﺎ اﺳﺘﻜﺒﺎر ﺟﻬﺎﻧﻲ و ﺣﻤﺎﻳﺖ از ﻣﻠﻞ ﻣﺴﺘﻀﻌﻒ را ﺳﺮ داده اﺳﺖ. ﻟﺬا ﻫﺮ ﻓﺮدي ﻛﻪ در رأس رﻳﺎﺳﺖ ﺟﻤﻬﻮري اﻳﻦ ﻛﺸﻮر ﻗﺮار ﻣﻲﮔﻴﺮد، ﺑﺎﻳـﺪ ﭘﺎﻳﺒﻨﺪاﻳـﺪﺋﻮﻟﻮژي ﻧﻈﺎم ﺑﻮده وﻣﻨﺎﻓﻊ ﻣﺮﺗﺒﻂ ﺑﺎ اﺳﻼﻣﻴﺖ ﻧﻈﺎم را ﻣﺤﺘﺮم ﺑﺪارد. در ﺷﺮاﻳﻂ اﻣﺮوز ﻧﻈﺎم ﺑﻴﻦاﻟﻤﻠﻞﻛﻪ ﺑﺎزﻳﮕﺮ اﺻﻠﻲ آن ﺳﺮ ﻧﺎﺳﺎزﮔﺎري ﺑﺎ ﺟﻤﻬﻮري اﺳﻼﻣﻲ اﻳﺮان داﺷﺘﻪ و ﺣﺎﺿﺮ ﺑﻪ ﭘﺬﻳﺮش ﻗﺪرت ﻣﻨﻄﻘﻪ اي اﻳﺮان ﻧﻴﺴﺖ، دﺳﺘﮕﺎه ﺣﻜﻮﻣﺘﻲ اﻳﺮان ﻫﻢ ﺟﻬﺖ ﺑﺎ رﻳﻴﺲ ﺟﻤﻬﻮر اﺣﻤـﺪي ﻧـﮋاد ﺑـﻪ ﻓﺼﻠﻨﺎﻣﻪ ﻣﻄﺎﻟﻌﺎت ﺑﻴﻦ اﻟﻤﻠﻠﻲ (ISJ) / ﺷﻤﺎره51 / اﺗﺨﺎذ ﺳﻴﺎﺳﺖﻫﺎي آرﻣﺎﻧﻲ و اﻓﺮاﻃﻲ در ﻋﺮﺻﻪ ﮔﻔﺘﻤﺎﻧﻲ و رﻓﺘﺎرﻫﺎي ﺳﺨﺖ در ﻋﺮﺻﻪ ﻋﻤﻠﻲ روي آورده اﺳﺖ )ﻣﻨﺼﻮري ﻣﻘﺪم و اﺳﻤﺎﻋﻴﻠﻲ، :.( اﺣﻤﺪي ﻧﮋاددﺳﺘﻮر ﻟﻐﻮ ﺗﻌﻠﻴـﻖ ﻏﻨﻲﺳﺎزي و ازﺳﺮﮔﻴﺮي ﻓﻌﺎﻟﻴﺖ ﻛﺎرﺧﺎﻧﻪ »ﺗﺒﺪﻳﻞ اوراﻧﻴﻮم اﺻﻔﻬﺎن« را ﺻﺎدر ﻛـﺮد و در دﻫـﻢ ژاﻧﻮﻳﻪ ) ﻣﺎه دي1384(، ﺑﻌﺪ از دو ﺳﺎل ﺗﻌﻠﻴﻖ داوﻃﻠﺒ ﺎﻧـﻪ ﻏﻨـﻲ ﺳـﺎزي اوراﻧﻴـﻮم ﺑـﺎ ﺣﻀﻮر ﺑﺎزرﺳﺎن آژاﻧﺲ ﺑﻴﻦ اﻟﻤﻠﻠﻲ اﻧـﺮژي ﻫﺴـﺘﻪ اي، ﭘﻠﻤـﭗ ﺗﺄﺳﻴﺴـﺎت ﻣﺠﺘﻤـﻊ ﺗﺤﻘﻴﻘـﺎت ﻫﺴﺘﻪ اي ﻧﻄﻨﺰرا ﺷﻜﺴﺖ و ﻏﻨﻲ »ﺳﺎزي آزﻣﺎﻳﺸﮕﺎﻫﻲ«ﺑﺮاﺳﺎس »اﺻﻞ ﺗﺤﻘﻴﻖ و ﺗﻮﺳﻌﻪ را «آﻏﺎز ﻧﻤﻮد زﻳﺮ اﺑﺮاﺳﺎس »ﻧﻈﺮﻳﻪ واﺑﺴﺘﮕﻲ« ﻗﺪرت ﻫـﺎي ﺳـﻠﻄﻪ ﮔـﺮ ﻫﻤـﻮاره ﺑـﺎ ﺣﻤﺎﻳـﺖ از ﺗـﺪاوم واﺑﺴﺘﮕﻲ ﻛﺸﻮرﻫﺎي در ﺣﺎل ﺗﻮﺳﻌﻪ ﺑﺮاي اﻓﺰاﻳﺶ ﻓﺸﺎر و دﺳﺘﻴﺎﺑﻲ ﺑﻪ اﻫﺪاف اﻣﻨﻴﺘﻲ، ﺳﻴﺎﺳﻲ و اﻗﺘﺼﺎدي ﺑﻬﺮه ﺑﺮده . اﻧﺪ دوﻟﺖ ﻧﻬﻢ اﻟﮕﻮي ﻣﺒﺎرزاﺗﻲ رادرﺑﺮاﺑﺮﺣﺎﻛﻤﻴﺖ »ﻧﻈﺎم ﻣﺒﺘﻨﻲ ﺑﺮ ﺳﻠﻄﻪ« ﺑﻪ اﺟﺮا درآورد ﻛﻪ ﺑﻪ »دﻳﭙﻠﻤﺎﺳﻲ ﻣﻘﺎوﻣﺖ ﻓﻌﺎل« ﻣﺸﻬﻮر اﺳﺖ، ﺑﻪ ﻋﺒﺎرﺗﻲ ﺟﻤﻬﻮري اﺳﻼﻣﻲ اﻳـﺮان ﻧـﻪ ﻣﺎﻧﻨـﺪ ﻛـﺮ ه ﺷﻤﺎﻟﻲ دﻳﭙﻠﻤﺎﺳﻲ ﺗﻘﺎﺑﻞ وﺧـﺮوج از NPT ﺑـﺎ اﺳـﺘﻨﺎد ﺑـﻪ ﻣـﺎده دﻫـﻢ اﺳﺎﺳـﻨﺎﻣﻪ را ﺑﺮﮔﺰﻳﺪوﻧـﻪﻣﺎﻧﻨﺪﻟﻴﺒﻲ ﺑﻪ ﺳﻤﺖ دﻳﭙﻠﻤﺎﺳﻲ ﺗﺴﻠﻴﻢ وﺳﺎزش ﺣﺮﻛﺖ ﻛﺮد ﺑﻠﻜﻪ ﻫﻤﻮاره ﺑﺎ دﻓﺎع ازﺑﻨﻴـﺎن ﻫـﺎي اﻳﺮان ﻫﺴﺘﻪ اي ﺻﻠﺢ آﻣﻴﺰ،ﺑﺮﺗﺪاوم ﻣﺬاﻛﺮات ﺳﺎزﻧﺪه ﺑﺎﮔﺮوه1+ وﻋﺪم ﺧﺮوج از ﻣﻌﺎﻫـﺪهNPT ﺗﺄﻛﻴﺪﻛﺮده اﺳﺖ)ﺟﺎﻣﻌﻪ ﺧﺒﺮي ﺗﺤﻠﻴﻠﻲ اﻟﻒ، .( : دﺟﺎﻣﻌﻪ و ﺳﻴﺎﺳﺖ ﻫﺴﺘﻪ اي دوﻟﺖﻫﺎي ﻧﻬﻢ ودﻫﻢ ﺟﻤﻬﻮري اﺳﻼﻣﻲ اﻳﺮان ﻓﺎﻗﺪ ﻋﺮﺻﻪ ﻋﻤﻮﻣﻲ ﻗﻮي اﺳﺖ ﻟﺬا ،ﻧﻬﺎدﻫﺎ و ﺳﺎزﻣﺎنﻫﺎي ﻣﺪﻧﻲ ﺗﺄﺛﻴﺮﮔﺬاري وﺟﻮد ﻧﺪارﻧﺪ ﻛﻪ ﺑﺘﻮاﻧﻨﺪ در ﺳﻴﺎﺳﺖ ﺧﺎرﺟﻲ ﻧﻘﺸﻲ ﻗﺎﺑﻞ ﺗﻮﺟﻪ اﻳﻔﺎ ﻛﻨﻨﺪ. ﻟـﺬا در ﻋﺮﺻﻪ ﺳﻴﺎﺳﺖ ﺧﺎرﺟﻲ ﺑﻴﺸﺘﺮ دﻧﺒﺎﻟﻪ رو ﺳﻴﺎﺳﺖﻫﺎي دوﻟﺖ ﻫﺴﺘﻨﺪ. ﺑﻮﻳﮋه دوﻟﺘﻲ ﻛﻪ ﺑﺎ ﺗﺤﺮك اﺟﺘﻤﺎﻋﻲ ﻓﻮق اﻟﻌﺎده و اﺗﺨﺎذ دﻳﭙﻠﻤﺎﺳﻲ ﻋﻤﻮﻣﻲ، ﻧﻮﻋﻲ ﺣﻤﺎﻳـﺖ ﻣﺮدﻣـﻲ ﺟﻬـﺖ ﭘـﻲ ﮔﻴـﺮي ﺳﻴﺎﺳﺖ ﺧﺎرﺟﻲ ﺧﻮدﻓﺮ اﻫﻢ ﻛﺮدهاﺳﺖ . ﺑﻨﺎﺑﺮاﻳﻦ، ﺑﺎ دﻗﺖ در دﮔﺮﮔﻮﻧﻲ ﻣﺤﻴﻂ داﺧﻠﻲ ﺗﺄﺛﻴﺮﮔﺬار در ﺳﻴﺎﺳﺖ ﺧﺎرﺟﻲ ﻣﻲﺗﻮان روي ﻛﺎر آﻣﺪن ﻣﺤﻤﻮد اﺣﻤﺪي ﻧﮋاد را ﺑﻪ ﻋﻨﻮان ﻣﻬﻢ ﺗﺮﻳﻦ ﻋﺎﻣﻞ داﺧﻠﻲ ﺗﺄﺛﻴﺮﮔﺬار در ﺟﻬﺖ ﮔﻴﺮي ﺟﺪﻳﺪ ﺳﻴﺎﺳﺖ ﺧﺎرﺟﻲ اﻳﺮان و ﻣﺴ ي ﻟﻪﺄﻫﺴﺘﻪ اي ﻧﺎم ﺑﺮد .دوﻟﺖﻫﺎي ﻧﻬﻢ و دﻫﻢ ﺑﺮ ﺿﺮورت ﺗﻌﺎﻣﻞ ﺑﺎﻣﻠﺖ ﻫـﺎي ﻋـﺪاﻟﺖ ﺧـﻮاه در ﺟﻬـﺎن ﺗﺄﻛﻴـﺪ ﻓﺼﻠﻨﺎﻣﻪ ﻣﻄﺎﻟﻌﺎت ﺑﻴﻦ اﻟﻤﻠﻠﻲ (ISJ) / ﺷﻤﺎره51 / ﻣﻲورزدﭼﺮا ﻛﻪ ﻋﻼوه ﺑﺮ ﺑﻬﺮه ﮔﻴﺮي از ﺑﺴﻴﺞ ﺗﻮده ﻫﺎ در داﺧﻞ، ﺑـﻪ ﻋﻨـﻮان ﭘﺸـﺘﻮاﻧﻪ ﺳﻴﺎﺳـﺖ ﺧﺎرﺟﻲ و ﻣﺴ ي ﻟﻪﺄﻫﺴﺘﻪ ، اي ﺑﺮاﻳﻦ ﺑﺎور اﺳﺖ ﻛﻪ ﺗﻌﺎﻣﻼت ﺑﻴﻦ دوﻟﺘﻲ ﻣـﻲ ﺗﻮاﻧـﺪ ﺟﻤﻬـﻮري اﺳﻼﻣﻲ را درﺗﺤﻘﻖ اﻫﺪاف اﺳﺘﻘﻼل ﻃﻠﺒﺎﻧﻪ وﺿﺪﺳﻠﻄﻪ ﮔـﺮي ﻳـﺎري رﺳـﺎﻧﺪ در . اﻳـﻦ راﺳـﺘﺎ دﻳﭙﻠﻤﺎﺳﻲ ﻣﺮدم ﻣﺤﻮر ﺑﻪ ﻋﻨﻮان ﻣﺒﻨﺎي اﻋﺘﻤﺎد ﺳﺎزي ﺟﻬﺎﻧﻲ ﺑـﺎ ﺣﻔـﻆ اﺻـﻮل و ارزش و ﻫـﺎ اﻗﺘﺪار در ﻋﺮﺻﻪﻫﺎي ﺑﻴﻦ اﻟﻤﻠﻠﻲ ﻣﻮرد ﺗﻮﺟﻪ ﻗﺮار ﮔﺮﻓﺘﻪ اﺳﺖ .ﺑﻪ ﻛﺎر ﮔﻴﺮي ﻇﺮﻓﻴﺖﻫﺎي ﻓﺮﻫﻨﮕﻲ، رﺳـﺎﻧﻬﺎي، داﻧﺸـﮕﺎﻫﻲ و ﺗﺸـﻜﻞ ﻫـﺎي ﻏﻴﺮدوﻟﺘـﻲ در ﺟﻬﺖ ﺗﻮﺳﻌﻪ و ﭘﻴﺸﺒﺮد اﻫﺪاف ﺳﻴﺎﺳﺖ ﺧﺎرﺟﻲ و ﻧﻴﺰ اﻫﺘﻤﺎم ﺑﻪ ﻧﻘﺶ اﻳﺮاﻧﻴﺎن ﻣﻘﻴﻢ ﺧـﺎرج و ﻧﻴﺰ ﻣﺴﻠﻤﺎﻧﺎن و ﻧﺨﺒﮕﺎن ﺷﻴﻔﺘﻪ اﻧﻘﻼب اﺳﻼﻣﻲ ﺑﻪ ﻋﻨﻮان ﺳﻔﺮاي ﻓﺮﻫﻨﮕﻲ ﻛﺸـﻮر و ﺑـﺎزﻳﮕﺮان ﻣﺆﺛﺮ در ﻫﻤﻜﺎري ﻋﻠﻤﻲ، ﻓﻨﻲ واﻗﺘﺼﺎدي ﺑﺎ ﺟﻬﺎن در اﻳﻦ راﺳﺘﺎ ﻗﺎﺑﻞ ارزﻳﺎﺑﻲ اﺳﺖ. دوﻟﺖ ﻧﻬﻢ ﻫﻢ د و ﺑﻪ دﻧﺒﺎلآن ﺑﻮد ﺗﺎ ﺑﺎ ﺳﺮﻣﺎﻳﻪ ﮔﺬاري ﺑﺮ اﻓﻜﺎر ﻋﻤﻮﻣﻲ ﻣﻨﻄﻘﻪ و ﺟﻬﺎن ﺑﺎ ﺳﻴﺎﺳﺖﻫﺎي ﺳﻠﻄﻪ ﺟﻮﻳﺎﻧﻪ آﻣﺮﻳﻜﺎروش و ﻫﺎي ﺗﻮﺳﻌﻪ ﻃﻠﺒﺎﻧﻪ رژﻳﻢ ﺻﻬﻴﻮﻧﻴﺴﺘﻲ ﺑﻪ ﻣﺒﺎرزه ﺑﭙﺮدازد)دﻫﺸﻴﺮي، .( : هﻧﻈﺎم ﺑﻴﻦاﻟﻤﻠﻞ و ﺳﻴﺎﺳﺖ ﻫﺴﺘﻪ اي دوﻟﺖﻫﺎي ﻧﻬﻢ ودﻫﻢ ﭘﺲ از ﻳﺎزدﻫﻢ ﺳﭙﺘﺎﻣﺒﺮ آﻣﺮﻳﻜﺎ ﺑﻪ ﺑﻬﺎﻧﻪ ﮔﺴـﺘﺮش دﻣﻮﻛﺮاﺳـﻲ و ﺟﻠـﻮﮔﻴﺮي از ﺗﺮورﻳﺴـﻢ ﻋﻤﺪﺗﺎً ﺑﺎ ﺳﻴﺎﺳﺖ ﻣﺸﺖ آﻫﻨﻴﻦ ﺟﻠﻮ آﻣﺪه اﺳﺖ ﻛﻪ ﺣﻤﻠـﻪ ﻧﻈـﺎﻣﻲ ﺑـﻪ ﻋـﺮاق و اﻓﻐﺎﻧﺴـﺘﺎن از ﻧﻤﻮﻧﻪ ﻣﻲ ﻫﺎ ﺑﺎﺷﺪ )ذاﻛﺮﻳﺎن، : - .(آﻣﺮﻳﻜﺎ دوﻟﺖﻫﺎ ي ﻋﺮاق و اﻓﻐﺎﻧﺴﺘﺎن را ﺑﻪ دﻟﻴـﻞ ﻧﻘﺾ ﺣﻘﻮق ﺑﺸﺮ و ﺗﻬﺪﻳﺪ ﺻﻠﺢ و اﻣﻨﻴﺖ ﻣﻨﻄﻘﻪ و ﻧﻈﺎم ﻠﻞ اﻟﻤ ﺑﻴﻦﺧﺎﻃﻲ و ﻳﺎﻏﻲ1دﻳﺪ ﻣﻲوﺑـﻪ ﻫﻤﻴﻦ ﺑﻬﺎﻧﻪ ﻫﺎ ﺑﻪ آن ﻫﺎ ﺣﻤﻠﻪ ﻧﻈﺎﻣﻲ ﺑﺮد ﺗﺎ ﺑﺘﻮاﻧﺪ ﺑﻪ ادﻋﺎي ﺧﻮد دﻣﻮﻛﺮاﺳﻲ را در اﻳﻦ ﻛﺸﻮرﻫﺎ ﻣﺘﺤﻘﻖ ﻛﻨﺪ، وﻟﻲ ﭘﺲ از اﺷﻐﺎل ﻧﻈﺎﻣﻲ ﻋﻤﺪﺗﺎً ﻧﺎاﻣﻨﻲ ﻫﺎي داﺧﻠﻲ در اﻳﻦ ﻛﺸﻮرﻫﺎ ﮔﺴـﺘﺮده ﺗـﺮ ﺷﺪه اﺳﺖ و آﻣﺮﻳﻜﺎ در ﺑﺮﻗﺮاري ﺛﺒﺎت و اﻣﻨﻴﺖ در آن ﻫﺎ ﻋﺎﺟﺰ و ﻧﺎﺗﻮان ﻧﺸﺎن ﻣﻲ دﻫـﺪ .اﻣـﺎدر ﻣﻘﺎﺑﻞ درﻛﺸﻮرﻫﺎي دوﺳﺖ و ﻣﺘﺤﺪ آﻣﺮﻳﻜﺎ ﻛﻪ رژﻳﻢ ﻫﺎي اﻗﺘﺪارﮔﺮا در آن ﻣﺴﺘﻘﺮ ﻫﺴﺘﻨﺪ ﻣﺎﻧﻨﺪ ﻣﺼﺮ، اردن، ﺑﺤﺮﻳﻦ، ﻗﻄﺮ، ﻋﺮﺑﺴﺘﺎن ﺳﻌﻮدي و ﻛﻮﻳﺖ رواﺑﻂ دوﺳﺘﺎﻧﻪ ﺣﻔﻆ ﻣﻲ ﺷﻮﻧﺪ. اﮔﺮ ﭼﻪ اﻳﻦ ﻛﺸﻮرﻫﺎ از اﺳﺘﺎﻧﺪاردﻫﺎي اوﻟﻴﻪ، دﻣﻮﻛﺮاﺳﻲ و ﺗﻮﺟﻪ ﺑﻪ ﻣﺸﺎرﻛﺖ ﻫﺎي ﻣﺮدﻣﻲ و ﻣﻌﻴﺎرﻫﺎي ﺣﻘﻮق ﺑﺸﺮ ﻣﻮرد ﭘﺴﻨﺪ آﻣﺮﻳﻜﺎ دور ﻫﺴﺘﻨﺪ، اﻣﺎ ﻋﻠﻲ اﻻﺻـﻮل ﭼـﻮن ﺣـﺎﻓﻆ ﻣﻨـﺎﻓﻊ ﻏـﺮب و . Rogu ﻓﺼﻠﻨﺎﻣﻪ ﻣﻄﺎﻟﻌﺎت ﺑﻴﻦ اﻟﻤﻠﻠﻲ (ISJ) / ﺷﻤﺎره51 / آﻣﺮﻳﻜﺎ ﻣﻲ ﺑﺎﺷﻨﺪ، ﻋﻤﻼً از ﺣﻤﺎﻳﺖ و دوﺳﺘﻲ آﻣﺮﻳﻜﺎ ﻧﻴﺰ ﺑﺮﺧﻮردار ﻣﻲ ﺷﻮﻧﺪ. در واﻗـﻊ دوﻟـﺖ آﻣﺮﻳﻜﺎ در ﻫﻤﻜﺎري ﺧﻮد ﺑﺎ اﻳﻦ ﻛﺸﻮرﻫﺎ ﻓﺸﺎر ﺑﺮاي ﭘﻴﺸﺒﺮد دﻣﻮﻛﺮاﺳﻲ و ﮔﺴﺘﺮش ﻟﻴﺒﺮاﻟﻴﺴـﻢ را ﻛﻨﺎر ﮔﺬاﺷﺘﻪ و در راﺳﺘﺎي ﮔﺴﺘﺮش ﻣﻨﺎﻓﻌﺮﺋﺎﻟﻴﺴﺘﻲ ﺧﻮد دﺳﺖ ﺑﻪ ﺣﻤﺎﻳﺖ ازاﻳـﻦ ﻛﺸـﻮرﻫﺎ ﻣﻲزﻧﺪوﺣﺘﻲ در ﻳﻚ ﺳﻴﺎﺳﺖ دوﮔﺎﻧﻪ درﻣﻮاﻗﻊ ﻣﺨﺘﻠﻒ اﻳﻦ ﻛﺸﻮرﻫﺎ را در ﻓﺮاﻳﻨﺪ اﺻﻼﺣﺎت و اﻋﻤﺎل ﺣﻘﻮق ﺑﺸﺮ ﻣﻮﻓﻖ ﻣﻌﺮﻓﻲ ﻣﻲ ﻛﻨﺪ و ﺑﻪ ﺗﻌﺮﻳﻒ و ﺗﻤﺠﻴـﺪ از اﺻـﻼﺣﺎت ﺳﻴﺎﺳـﻲ آﻧـﺎن ﺣﺘﻲ اﻧﺪك ﻣﻲ ﭘﺮدازد )ذاﻛﺮﻳﺎن : .( در ﻫﻤﻴﻦراﺳﺘﺎ، ﭘﺎرادوﻛﺲ ﺳﻴﺎﺳﺖ ﺣﻘﻮق ﺑﺸﺮي آﻣﺮﻳﻜﺎ در ارﺗﺒﺎط ﺑﺎ رﻓﺘﺎر ﺳﺨﺖ ﮔﻴﺮاﻧﻪ و اﻗﺪاﻣﺎت ﺗﺤﺮﻳﻢ و ﺗﻬﺪﻳﺪ آن ﻋﻠﻴﻪ اﻳـﺮان ﺑـﻪ ﺧـﻮﺑﻲ ﻇﺎﻫﺮ ﻣﻲ ﺷﻮد. اﻳﺮان ﭼﻮن ﺳﺎﺧﺘﺎر ﻧﻈﻢ ﻣﻨﻄﻘﻪ اي و ﺑﻴﻦاﻟﻤﻠﻠﻲ ﭘﺲ ازﺟﻨﮓ ﺳﺮد را ﻧﻤﻲ ﭘﺬﻳﺮد، ﻣﻮرد ﻓﺸﺎر ﺷﺪﻳﺪ آﻣﺮﻳﻜﺎ ﻗﺮار ﻣﻲ ﮔﻴﺮد. اﻋﻤـﺎل ﺗﺤـﺮﻳﻢ ﻫـﺎ و ﻓﺸـﺎرﻫﺎي ﻣﺨﺘﻠـﻒ ﺳﻴﺎﺳـﻲ و اﻗﺘﺼﺎدي ﺑﻪ وﻳﮋه در زﻣﻴﻨﻪ اﻧﺮژي ﻫﺴﺘﻪ اي در راﺳﺘﺎي ﺗﺤﻘـﻖ ﺳﻴﺎﺳـﺖ ﻳـﻚ ﺟﺎﻧﺒـﻪ ﮔﺮاﻳﺎﻧـﻪ و اﺑﺰاري ﺷﻌﺎر ﮔﺴﺘﺮﺷﺪﻣﻮﻛﺮاﺳﻲ و ﺣﻘﻮق ﺑﺸﺮ در ﺧﺎورﻣﻴﺎﻧﻪ و اﻳﺮان دﻧﺒﺎل ﻣﻲ ﺷـﻮد .ﺑﻨـﺎﺑﺮاﻳﻦ آﻣﺮﻳﻜﺎ، اﻳﺮان را ﺑﺰرگ ﺗﺮﻳﻦ ﺗﻬﺪﻳﺪ ﺑﺮاي ﺧﻮد ﭘﺴﺎزﺣﻤﻠﻪ ﻋﺮاق و ﻧﺎﺑﻮدي ﺗـﻮان ﻧﻈـ ﺎﻣﻲ اﻳـﻦ ﻛﺸﻮر داﻧﺪ ﻣﻲ. در اﻳﻦ راﺳﺘﺎ ﻣﺤﻴﻂ ﺑﻴﻦاﻟﻤﻠﻞ ﺑﻪ ﻣﺤﻴﻄﻲ ﺗﻨﺶ زا و ﺗﻬﺪﻳﺪآﻣﻴﺰ ﺑﺮاي اﻳﺮان ﺗﺒﺪﻳﻞ ﺷﺪ ﻛﻪ در روﻳﻜﺎر آﻣﺪن ﻣﺤﻤﻮد اﺣﻤﺪي ﻧﮋاد و ﺗﻐﻴﻴﺮ ﺟﻬﺖ ﮔﻴﺮي ﺳﻴﺎﺳﺖ ﺧﺎرﺟﻲ اﻳـﺮان و ﻣﺴﺄﻟﻪ ي ﻫﺴﺘﻪ ﺑﻲ اي ﺗﺄﺛﻴﺮ ﻧﺒﻮده اﺳﺖ. در اداﻣﻪ ﺑﻪ ﺑﺨﺸﻲ از ﺗﻬﺪﻳﺪاﺗﻲ ﻛﻪ اﻳﺮان ﺑـﺎ آن ﻣﻮاﺟـﻪ ﺑﻮد اﺷﺎره ﻣﻲ .ﺷﻮد ﺣﻮزهﻫﺎي ﺗﻬﺪﻳﺪﻋﻠﻴﻪ ﺟﻤﻬﻮري اﺳﻼﻣﻲ اﻳﺮان در ﺳﻄﺢ ﺟﻬﺎﻧﻲ در ﺳﻄﺢ ﻣﻨﻄﻘﻪاي ﻣﺘﻬﻢ ﻛﺮدن اﻳﺮان ﺑﻪ ﺗﻼش ﺟﻬﺖ دﺳﺘﻴﺎﺑﻲﺑﻬﺴﻼحﻫﺎي ﻛﺸﺘﺎر ﺟﻤﻌﻲ و آﻏﺎز ﺑﺤﺮان ﻫﺴﺘﻪ اي اﻳﺮان در ژوﺋﻦ ﺟﻨﮓ آﻣﺮﻳﻜﺎ ﺑﺎ اﻓﻐﺎﻧﺴﺘﺎن ﺗﻘﻮﻳﺖ اﺋﺘﻼف ﺿﺪ اﻳﺮاﻧﻲ در ﻗﻔﻘﺎز ﺟﻨﮓ آﻣﺮﻳﻜﺎ ﻋﻠﻴﻪ ﻋﺮاق ﺗﻘﻮﻳﺖ اﺋﺘﻼف ﺿﺪ اﻳﺮاﻧﻲ درﺧﺎورﻣﻴﺎﻧﻪ و ﺧﻠﻴﺞ ﻓﺎرس ﻓﺼﻠﻨﺎﻣﻪ ﻣﻄﺎﻟﻌﺎت ﺑﻴﻦ اﻟﻤﻠﻠﻲ (ISJ) / ﺷﻤﺎره51 / - ﻣﺘﻬﻢ ﻛﺮدن اﻳﺮان ﺑﻪ ﺗﻼش ﺟﻬﺖ دﺳﺘﻴﺎﺑﻲ ﺑﻪ ﺳﻼحﻫﺎي ﻛﺸﺘﺎر ﺟﻤﻌﻲ و آﻏﺎز ﺑﺤﺮان ﻫﺴﺘﻪ اي اﻳﺮان در ژوﺋﻦ ﭘﺮوﻧﺪه اﻳﺮان از اﺑﺘﺪاي ﺳﺎل2003 ﺗﺎ ﻛﻨﻮن ﺑﻪ اﺳﺘﺜﻨﺎي ﻓﻮرﻳﻪ ﺳﺎل2005 ، در دﺳﺘﻮر ﻛـﺎرﺷﻮراي ﺣﻜﺎم ﻗﺮار داﺷﺘﻪ اﺳﺖ. درﻃﻲ اﻳﻦ ﻣﺪت وﺿﻊ ﭘﺮوﻧﺪه اﻳـﺮان ﻓـﺮاز و ﻧﺸـﻴﺐ ﻫـﺎﻳﻲ ﻓﺮاواﻧﻲ داﺷﺘﻪ و در ﻣﻮاردي ﺣﺘﻲ ﺻﺤﺒﺖ ارﺟﺎع ﭘﺮوﻧﺪه ﺑﻪ ﺷﻮراي اﻣﻨﻴﺖ ﻣﻄﺮح ﺑﻮده اﺳﺖ. در اﻳﻦ ﺗﺎرﻳﺦ ﭘﺮوﻧﺪه اﻳﺮان ﺑﺮاي اوﻟﻴﻦ ﺑﺎر در ﺷﻮراي ﺣﻜﺎم اﻧﺮژي اﺗﻤﻲ ﻣﻄﺮح ﺷﺪ. دﺑﻴﺮ ﻛﻞ آژاﻧﺲ ﺑﻴﻦ اﻟﻤﻠﻠﻲ اﻧﺮژي اﺗﻤﻲ ﺑﺮاي اوﻟﻴﻦ ﺑﺎر ﮔﺰارش درﺑﺎره اﻳﺮان ﺑـﻪ ﺷـﻮراﻳ ﺤﻜﺎم داد، وي در اﺟﻼﺳﻲ در ﺗﺎرﻳﺦ ژوﺋﻦ2003 درﺳـﺨﻨﺮاﻧﻲ ﺧـﻮد ﮔﻔـﺖ " : اﻳـﺮان ﻧﺘﻮاﻧﺴـﺘﻪ اﺳـﺖ ﮔﺰارش دﻗﻴﻘﻲ از ﻣﻮاد ﻫﺴﺘﻪ اي وﻓﻌﺎﻟﻴﺘﻬﺎﻳﺶ را اراﺋﻪ دﻫﺪ ، وﻟﻲ ﻣﻘﺎﻣﺎت اﻳﺮان ﮔﺎﻣﻬﺎي اﺻﻼح ﻛﻨﻨﺪه اي ﺑﺮداﺷﺘﻪ و " اﻧﺪ ﻫﻤﻴﻦ زﻣﺎﻧﻬﺎ ﺑﻮد ﻛﻪ ﻓﺸﺎرﻫﺎ ﺑﺮ اﻳﺮان ﺑﺮاي اﻣﻀـﺎي ﭘﺮوﺗﻜـﻞ اﻟﺤـﺎﻗﻲ اﻓﺰاﻳﺶ ﻳﺎﻓﺖ. ﭼﻨﺎﻧﻜﻪ اﻟﺒﺮادﻋﻲ ﺑﻪ ﺻﻮرت ﺟﺪي ﺧﻮاﻫﺎن اﻳﻦ ﻣﺴﺄﻟﻪ ﺑﻮد وﺳﺮان ﻫﺸﺖ ﻛﺸﻮر ﺻﻨﻌﺘﻲ در اﺟﻼس اوﻳﺎن ﻓﺮاﻧﺴﻪ در ژوﺋﻦ ) ﺧﺮداد1382 ( اﻋﻼم ﻛﺮدﻧﺪ ﻛﻪ ﺑـﻪ ﻃـﻮرﺟﺪي ﻧﮕﺮان ﻓﻌﺎﻟﻴﺘﻬﺎي ﻫﺴﺘﻪ اي اﻳﺮان ﻫﺴﺘﻨﺪوروﺳﻴﻪ ﻧﻴﺰ ﺑﻪ آﻧﻬﺎ اﻃﻤﻴﻨﺎن داد ﺗـﺎ وﻗﺘـﻲ اﻳـﺮان ﭘﺮوﺗﻜﻞ را اﻣﻀﺎ ﻧﻜﻨﺪ از ﺗﺤﻮﻳﻞ ﺗﺠﻬﻴﺰات واﻣﻜﺎﻧﺎت ﻫﺴﺘﻪ اي ﺑـﻪ اﻳـﺮان ﺧـﻮدداري ﺧﻮاﻫـﺪ ).ﻛﺮدﻣﻨﺼﻮري ﻣﻘﺪم و اﺳﻤﺎﻋﻴﻠﻲ، :.( ﺑﺎ ﺻﺪور ﻗﻄﻌﻨﺎﻣﻪ ﭘﻴﺸﻨﻬﺎدي3 ﻛﺸﻮر ﻛﺎﻧﺎدا ، اﺳﺘﺮاﻟﻴﺎو ژاﭘﻦ، اﻳﺮان ﻣﻬﻠﺖ داﺷﺖ ﺗﺎ ﭘﺎﻳﺎن ﻣﺎه اﻛﺘﺒﺮ ﺳﺎل2003 ﺑﻪ ﺗﻌﻬﺪات ﺧﻮد در ﻣﻮرد ﻛﻨﺘﺮل ﺑﺮﻧﺎﻣﻪ اﺗﻤﻲ ﻋﻤﻞ ﻛﻨﺪ و ﺗﻤﺎم ﻧﺎرﺳﺎﻳﻴﻬﺎﻳﻲ راﻛﻪ آژاﻧﺲ ﺗﺸﺨﻴﺺ داده ﺑﻮد را ﺑﺮﻃﺮف ﺳﺎزد ﺑﺮ .اﺳﺎس اﻳﻦ ﻗﻄﻌﻨﺎﻣﻪ دوﻟﺖ اﻳﺮان ﺑﺎﻳﺪ ﺗﺎ اﻳـﻦ ﺗﺎرﻳﺦ ﻓﻬﺮﺳﺖ ﺗﻤﺎﻣﻲ ﻣﻨﺎﺑﻊ و اﺟﺰاء ﻏﻨﻲ ﺳﺎزي اوراﻧﻴﻮم را اﻋﻼم ﻛﻨﺪ و ﺑﻪ ﺑﺎزرﺳـﺎن آژاﻧـﺲ ﺑﻴﻦ اﻟﻤﻠﻠﻲ اﻧﺮژي اﺗﻤﻲ اﺟﺎزه ورود ﺑﻪ ﻣﺮاﻛﺰ ﻣﻮرد ﻧﻈﺮﺷﺎن را ﺑﺪﻫﺪ. ﺗﻬﺮان ﺑﺎﻳـﺪ ﻣﻨﺸـﺄ ﻣـﻮاد آﻟﻮده ﺑﻪ اوراﻧﻴﻮم را روﺷﻦ ﺳﺎزد و در ﻣﻮرد دﺳﺘﮕﺎﻫﻬﺎي ﮔﺮﻳـﺰ از ﻣﺮﻛـﺰ ﮔـﺎزي ﺑـﺮاي ﻏﻨـﻲ ﺳﺎزي اوراﻧﻴﻮم ﺑﻪ ﭘﺮﺳﺸﻬﺎ ﭘﺎﺳﺦ دﻫﻨﺪ در اﻳﻦ ﻗﻄﻌﻨﺎﻣﻪ از ﻛﺸﻮرﻫﺎﻳﻲ ﻛـﻪ ﺑـﺮاي اﻳـﺮان ﻣـﻮاد ﻫﺴﺘﻪ اي ﺗﻬﻴﻪ ﻛﺮده. اﻧﺪ ﻧﻴﺰ ﺧﻮاﺳﺘﻪ ﺷﺪه ﺑﻮد ﺗﺎ دراﻳﻦ زﻣﻴﻨﻪ ﻫﻤﻜﺎري ﻻزم را ﺑﻪ ﻋﻤﻞ آورﻧـﺪ . اﻳﻦ ﻗﻄﻌﻨﺎﻣﻪ ﻫﻤﭽﻨﻴﻦ از اﻳﺮان ﻣﻲﺧﻮاﺳﺖ ﻛﻪ ﺑﺮﺧﻲ از ﺑﺮﻧﺎﻣﻪﻫﺎي ﻫﺴﺘﻪ اي ﺧﻮد را ﻣﺘﻮﻗﻒ و ﭘﺮوﺗﻜﻞ اﻟﺤﺎﻗﻲ را اﻣﻀﺎء ﻧﻤﺎﻳﺪ. در ﭘﺎﻳﺎن ﻣﻘﺮر ﺷﺪ دﺑﻴﺮ ﻛﻞ آژاﻧﺲ ﮔﺰارﺷﻲ را در ﻣﺎه ﻧـﻮاﻣﺒﺮ و ﻳﺎ زودﺗﺮ از آن در ﻣﻮرد اﺟﺮاي اﻳﻦ ﻗﻄﻌﻨﺎﻣﻪ ﺑﻪ ﺷﻮراي ﺣﻜﺎم اراﺋﻪ دﻫﺪ)ﻋﺒﺪاﻟﻠﻬﻲ، .( ﻓﺼﻠﻨﺎﻣﻪ ﻣﻄﺎﻟﻌﺎت ﺑﻴﻦ اﻟﻤﻠﻠﻲ (ISJ) / ﺷﻤﺎره51 / ﺑﺎ ﺗﻮﺟﻪ ﺑﻪ اﻧﺠﺎم ﻛﻠﻴﻪ ﺗﻌﻬﺪات از ﺳﻮي اﻳﺮان، ﻃﺮف اروﭘﺎﻳﻲ ﻧﻪ ﺗﻨﻬﺎ ﺑـﻪ ﺗﻌﻬـﺪ ات ﺧـﻮد ﻫﻤﭽﻮن دﺳﺘﺮﺳﻲ اﻳﺮان ﺑﻪ ﻓﻨﺎوريﻫﺎي ﻧﻮﻳﻦ، ﻋﺎدي ﺳﺎزي ﭘﺮوﻧﺪه اﻳـﺮان در ﻧﺸﺴـﺖ ژوﺋـﻦ آژاﻧﺲ اﺗﻤﻲ و... ﻋﻤﻞ ﻧﻜﺮد، ﺑﻠﻜﻪ ﺑﺎ ﻃﻮﻻﻧﻲ ﻛﺮدن ﻣﺬاﻛﺮات، درﺻﺪد ﺑﺮآﻣﺪ اﻳﺮان را از داﺷﺘﻦ ﭼﺮﺧﻪ ﺳﻮﺧﺖ ﻛﻪ ﺑﺮاﺳﺎس ﭘﻴﻤﺎن ﻣﻨﻊ ﮔﺴﺘﺮش ﺗﺴﻠﻴﺤﺎت ﻫﺴﺘﻪ اي ﺣﻖ ﻣﺴﻠّﻢ اﻳـﺮان ﺑﻪ ﺷﻤﺎر ﻣﻲرﻓﺖ، ﻣﺤﺮوم ﻛﻨﺪ )دﻫﻘﺎﻧﻲ ﻓﻴﺮوزآﺑﺎدي، : -.( ﺳﻴﺎﺳﺖ ﻫﺎي اوﺑﺎﻣﺎ در ارﺗﺒﺎط ﺑﺎ ﻓﻌﺎﻟﻴـﺖ ﻫـﺎي ﻫﺴـﺘﻪ اي اﻳـﺮان ﻣـﻲ ﺗﻮاﻧـﺪ در ﭼـﺎرﭼﻮب راﻫﺒﺮدﻫﺎي ﻣﺨﺘﻠﻔﻲ ﻗﺮار ﮔﻴﺮد. ﻓﻀﺎي ﺗﺒﻠﻴﻐﺎﺗﻲ از ﻃﺮﻳﻖ رﺳﺎﻧﻪ ﻫﺎي آﻣﺮﻳﻜﺎ و ﺳﺎﻳﺮ ﻛﺸﻮرﻫﺎي ﻏﺮﺑﻲ ﺑﺮاي اﻧﺠﺎم ﻋﻤﻠﻴﺎت رواﻧﻲ ﻋﻠﻴﻪ اﻳﺮان در ارﺗﺒﺎط ﺑﺎ ﻓﻌﺎﻟ ﻴﺖﻫﺎي ﻫﺴﺘﻪ اي ﻏﻴﺮﺻـﻠﺢ آﻣﻴـﺰ اداﻣﻪ ﺧﻮاﻫﺪﻳﺎﻓﺖ . اﻣﺎ در ﻋﻴﻦ ﺣﺎل اوﺑﺎﻣﺎ و ﺗﻴﻢ اﻣﻨﻴﺖ ﻣﻠﻲ او ﻣﻲ ﻛﻮﺷﻨﺪ ﺗﺎ روﻧﺪ اﺟﻤﺎع ﺳﺎزي ﺑﻴﻦاﻟﻤﻠﻠﻲ در ارﺗﺒﺎط ﺑﺎ اﻳﺮان را ﭘﻴﮕﻴﺮي ﻧﻤﺎﻳﻨﺪ .آﻣﺮﻳﻜﺎ در دوران اوﺑﺎﻣﺎﻫﺮ ﺑﺎ ﮔﻮﻧﻪ اﺷﺎﻋﻪ ﻫﺴﺘﻪ اي ﻣﺨﺎﻟﻒ ﺑﻮده وآن را ﺑﻪ ﻋﻨـﻮان ﻳﻜـﻲ از ﻋﻮاﻣﻞ و زﻣﻴﻨﻪﻫﺎي اﻳﺠﺎد ﺗﻬﺪﻳﺪ ﻋﻠﻴﻪ ﻣﻨﺎﻓﻊ ﻣﻨﻄﻘﻪ اي و ﺑﻴﻦ اﻟﻤﻠﻠﻲ آﻣﺮﻳﻜﺎﺧﻮاﻫﺪ داﻧﺴﺖ.آﻣﺮﻳﻜﺎ ﺑﺮاي ﺗﺤﻘﻖ اﻫﺪاف ﺧﻮداز ﺗﺎﻛﺘﻴﻚ ﻫﺎﻳﻲ ﻣﺎﻧﻨﺪ ﻣﺬاﻛﺮات ﭼﻨﺪ ﺟﺎﻧﺒـﻪ، ﻣﺤﺪودﺳـﺎزي اﻳـﺮان و ﻫﻤﭽﻨﻴﻦ اﻳﺠﺎد اﺟﻤﺎ ﺑﻴﻦ ع اﻟﻤﻠﻠﻲ اﺳﺘﻔﺎده ﺧﻮاﻫـﺪ ﻛـﺮد . ﺑﺨﺸـﻲ از دﻳﭙﻠﻤﺎﺳـﻲ آﻣﺮﻳﻜـﺎ ﺑـﺮاي ﻣﺤﺪودﺳﺎزي اﻳﺮان از ﻃﺮﻳﻖ ﻫﻤﻜﺎري ﺑﺎ روﺳﻴﻪ دﻧﺒﺎل ﻣﻲ .ﺷﻮدآﻣﺮﻳﻜﺎﻳﻲ ﻫـﺎ ﻣـﻲ ﺧﻮاﻫﻨـﺪ ﺗـﺎ ﻣﺤﺪودﻳﺖ ﻫﺎي ﺑﻴﺸﺘﺮي را از ﻃﺮﻳﻖ ﻫﻤﻜﺎري و ﻣﺸﺎرﻛﺖ ﺑﺎ روﺳﻴﻪ ﻋﻠﻴﻪ اﻳﺮان اﻳﺠﺎد ﻛﻨﻨﺪ ﺑـﻪ اﻳﻦ ﺗﺮﺗﻴﺐ ﻣﺤﺪودﺳﺎزي ﻣﻲ ﺗﻮاﻧﺪ ﻣﺎﻫﻴﺖ ﺗﻬﺎﺟﻤﻲ ﻫﻢ داﺷﺘﻪ ﺑﺎﺷﺪ و از ﻃﺮﻳﻖ ﻗﻄﻌﻨﺎﻣـ ﻪ ﻫـﺎي ﺟﺪﻳﺪ ﺷﻮراي اﻣﻨﻴﺖ دﻧﺒﺎل ﺷ.ﻮدﺳﻴﺎﺳﺖ اﻣﻨﻴﺘﻲ اوﺑﺎﻣﺎ ﺣﻮل ﻣﺤﻮر ﻣﻨﻊ ﮔﺴﺘﺮش ﺳـﻼح ﻫـﺎي ﻫﺴﺘﻪ اي ﻗﺮار دارد در اﻳﻦ ﺳﻴﺎﺳﺖ ﻫﺮ ﮔﻮﻧﻪ آزﻣﺎﻳﺶ ﻫﺴﺘﻪ اي زﻣﻴﻨﻪ ﻫﺎي ﻻزم را ﺑـﺮاي اﻳﺠـﺎد دوﻣﻴﻨﻮي ﻫﺴﺘﻪ اي در ﺧﺎورﻣﻴﺎﻧﻪ ﺑﻪ وﺟﻮد ﻣﻲ آورد. در ﭼﻨﻴﻦ ﺷﺮاﻳﻄﻲ اوﺑﺎﻣـﺎ آﻣـﺎدﮔﻲ ﻻزم را ﺑﺮاي ﺑﻬﺮه ﮔﻴﺮي از اﺑﺰارﻫﺎي ﻧﻈﺎﻣﻲ ﺑﺮاي ﻣﻘﺎﺑﻠﻪ ﺑـﺎ ﮔﺴـﺘﺮش ﻫﺴـﺘﻪ اي در ﺧﺎورﻣﻴﺎﻧـﻪ را دارا ﻣﻲﺑﺎﺷﺪ )ﺳﻴﻤﺒﺮ، : -.( - اﻓﺰاﻳﺶ ﺗﻬﺪﻳﺪات ﻣﻨﻄﻘﻪ اي آﻣﺮﻳﻜﺎ ﻋﻠﻴﻪ اﻳﺮان آﻣﺮﻳﻜﺎ در ﺳﻄﺢ ﻣﻨﻄﻘﻪ ﻧﻴﺰ اي اﻗﺪاﻣﺎﺗﻲ ﺟﺪي ﻋﻠﻴﻪ اﻳﺮان ﺑﻪ اﻧﺠـﺎم رﺳـﺎﻧﺪ ﺗـﺎ اﻳـﺮان را از ﻓﺼﻠﻨﺎﻣﻪ ﻣﻄﺎﻟﻌﺎت ﺑﻴﻦ اﻟﻤﻠﻠﻲ (ISJ) / ﺷﻤﺎره51 / اﻳﻔﺎيﻧﻘﺶ ﻣﺘﻨﺎﺳﺐ ﺑﺎ ﺟﺎﻳﮕﺎﻫﺶ درﻣﻨﻄﻘﻪ ﺧﺎورﻣﻴﺎﻧﻪ ﺑﺎز داردﻛﻪ ﺑﻪ ﺑﺮﺧﻲ ازآﻧﻬﺎ اﺷﺎره ﻣﻲ :ﺷﻮد اﻟﻒ: ﺟﻨﮓ آﻣﺮﻳﻜﺎ ﺑﺎ اﻓﻐﺎﻧﺴﺘﺎن وﻗﻮع ﺣﻮادث ﺳـﭙﺘﺎﻣﺒﺮﺑﺎﻋﺚ ﺗﻐﻴﻴـﺮات ﺷـﮕﺮﻓﻲ درﺳـﻄﺢ ﻧﻈـﺎمﺑـﻴﻦ اﻟﻤﻠـﻞ ﮔﺮدﻳـﺪ . ﺷﻨﺎﺳﺎﻳﻲ ﻋﺎﻣﻼن ﺣﻮادث از ﺳﻮي ﻣﻘﺎﻣﺎت اﻳﺎﻻت ﻣﺘﺤﺪه و ﻋﺪم واﮔﺬاري آﻧﺎن ازﺳﻮي رژﻳﻢ ﻃﺎﻟﺒﺎن و ﻫﻤﭽﻨﻴﻦ اﺟﻤﺎع ﺟﻬﺎﻧﻲ در ﺧﺼﻮص ﺗﻨﺒﻴﻪ ﻣﺘﻬﻤﺎن، ﺑﺎﻋﺚ ﺷﺪ ﻛﻪ ﺷﻮراي اﻣﻨﻴﺖ ﻧﻴـﺰ ﻣﺠﻮز اﻗﺪاﻣﺎت ﻣﺘﻘﺎﺑﻞ ﻧﻈﺎﻣﻲ در ﺑﺮاﺑﺮ اﻗﺪاﻣﺎت ﮔﺮوه اﻟﻘﺎﻋﺪه ﻣﺴﺘﻘﺮ در اﻓﻐﺎﻧﺴﺘﺎن را ﺑﺮاﺳـﺎس دﻓﺎع ﻣﺸﺮوع ﺻﺎدر ﻧﻤﺎﻳﺪ. از ﺳﻮي دﻳﮕﺮ، ﺗﺤﻘﻖ ﻣﺎده ﺳﺎزﻣﺎن ﭘﻴﻤﺎن آﺗﻼﻧﺘﻴﻚ ﺷﻤﺎﻟﻲ ﺑﺎﻋﺚﺣﻀﻮر ﻧﻴﺮوﻫﺎي ﻧﺎﺗﻮ در ﻛﻨﺎر اﻳﺎﻻت ﻣﺘﺤﺪه ﺷﺪ. اﻳﺮان ﻧﺴﺒﺖ ﺑﻪ ﺣﻮادث 11ﺳﭙﺘﺎﻣﺒﺮ، ﻣﻮﺿﻊ دوﮔﺎﻧﻪ را اي اﺗﺨﺎذ ﻧﻤﻮد؛ﻳﻚ از اﻳﻦ ﺳﻮ ﺣﺎدﺛﻪ راﻓﺮﺻﺘﻲﺑﺮاي رﻓﺘﻦ ﺑﻴﻦ از ﻃﺎﻟﺒﺎن از و دﻳﺪ ﻣﻲ ﻃﺮﻓﻲ دﻳﮕﺮ، ﻧﮕـﺮان آن ﺑـﻮد ﻛـﻪ آﻣﺮﻳﻜـﺎ از ﺷﺮاﻳﻂ ﺟﺪﻳﺪ ﻧﻔﻊ ﺑﻪ ﺧﻮد ﺑﻬﺮهﺑﺮداري و ﻛﻨﺪ ﻓﺸﺎر ﺑﺮ اﻳﺮان را اﻓﺰاﻳﺶدﻫﺪ اﻳﻦ . دوﮔـﺎﻧﮕﻲ از اﺻﻠﻲﺗﺮﻳﻦ ﻣﻮاﺿﻊ اﺗﺨﺎذﻳﻚ روﻳﻜﺮد ﺻﺮﻳﺢﻧﺴ ﺒﺖ ﺑﻪ ﺣﻤﻠﻪ آﻣﺮﻳﻜﺎ ﺑﻪ اﻓﻐﺎﻧﺴﺘﺎن ﺑﻮد. ﻛﺎﻫﺶ ﺗﺄﺛﻴﺮ و ﻧﻔﻮذ ﻣﺘﻐﻴﺮ ﻓﺮد ﻧﻴﺰ ﺑﺎﻋﺚ ﺷﺪه ﺑﻮد ﺑﺮﺧﻲ ﻧﻬﺎدﻫﺎي رﺳﻤﻲ و ﻏﻴﺮرﺳﻤﻲ ﻛـﻪ در دوران ﮔﺬﺷﺘﻪ ﺑﻪ ﻋﻠﺖ ﻧﻔﻮذ ﻓﺮد ﺗﺤﺖ ﺗﺄﺛﻴﺮ ﻗﺮار ﻣﻲﮔﺮﻓﺘﻨﺪ، ﺑﺪون ﺗﻮﺟﻪ ﺑﻪ وﻳﮋﮔﻲ ﻫﺎ و دﻳﺪﮔﺎﻫﻬﺎي رﻫﺒﺮان ﻧﻈﺎم اﻗﺪام ﺑﻪ ﺗﺼﻤﻴﻢ ﮔﻴﺮي و اﺟﺮاي آن ﻛﻨﻨﺪ. در ﺳﻄﺢ ﺟﺎﻣﻌﻪ ﻧﻴﺰ وﺟﻮد ﺳﻪ ﻣﻴﻠﻴـﻮن اﻓﻐﺎﻧﻲ در داﺧﻞ ﻛﺸﻮرو وﺟﻮد ﻗﺮاﺑﺘﻬﺎي ﻗﻮي ﺑﺎ ﻣﻨﺎﻃﻖ ﻣﺮزي ﻛﺸﻮرو ﻧﻴﺰ ﺣﻤﺎﻳﺖ از ﻧﻴﺮوﻫﺎي اﺋﺘﻼف ﺷﻤﺎل، از ﻋﻮاﻣﻠﻲ ﺑﻮد ﻛﻪ ﺑﺎﻋﺚ ﺷﺪه ﺑﻮد اﻳﺮان ازاﺗﺨﺎد ﻳﻚ روﻳﻜـﺮد ﺳـﺘﻴﺰﺟﻮﻳﺎﻧﻪ در ﻣﻘﺎﺑﻞ ﻃﺎﻟﺒﺎن ﺑﻪ ﻳﻚ روﻳﻜﺮد ﻣﺼﻠﺤﺖ آﻣﻴﺰ روي آورد. ﺑﻪ ﻃﻮر ﻛﻠـﻲ ﺑﺎﻳـﺪ ﮔﻔـﺖ، در اﺗﺨـﺎذ ﺳﻴﺎﺳﺖ ﺑﻲﻃﺮﻓﻲ ﻓﻌﺎل در ﻗﺒﺎل ﺣﻤﻠﻪ ﻧﻴﺮوﻫﺎي اﺋﺘﻼف ﺑﺮ اﻓﻐﺎﻧﺴﺘﺎن، ﺑﻪ ﺗﺮﺗﻴﺐ ﻣﺘﻐﻴﺮﻫﺎي ﻧﻈﺎم ﻠﻞ اﻟﻤ ﺑﻴﻦ، ﻧﻘﺶ، ﻓﺮد، ﺟﺎﻣﻌﻪ و ﺣﻜﻮﻣﺖ ﺑﻴﺸﺘﺮﻳﻦ ﺗﺄﺛﻴﺮ را ﺑﺮ اﺗﺨﺎذ اﻳﻦ ﺗﺼﻤﻴﻢ داﺷـﺘﻨﺪ . اﻟﺒﺘـﻪ ﺑﺎﻳﺪ ﺧﺎﻃﺮﻧﺸﺎن ﻛﺮد ﻛﻪ اﻳﻦ ﺗﺼﻤﻴﻢ ﻧﻴﺰ ﺑﻪ ﺻﻮرت ﻳﻜﻲ از ﻣﺴﺎﻳﻞ ﻣﺎدي ﻛﺸﻮر ﺗﺒـﺪﻳﻞ ﺷـﺪه )ﺑﻮدﺑﺎرﻧﺠﻲ، :.( ﻓﺼﻠﻨﺎﻣﻪ ﻣﻄﺎﻟﻌﺎت ﺑﻴﻦ اﻟﻤﻠﻠﻲ (ISJ) / ﺷﻤﺎره51 / : بﺗﻘﻮﻳﺖ اﺋﺘﻼف ﺿﺪ اﻳﺮاﻧﻲ در ﻗﻔﻘﺎز اﻳﻦ اﺋﺘﻼف ﻛﻪ ﻣﺮﻛـﺐ ازﻛﺸـﻮرﻫﺎي آذرﺑﺎﻳﺠـﺎن، ﮔﺮ ﺟﺴـﺘﺎن، ﺗﺮﻛﻴـﻪ واﺳـﺮاﺋﻴﻞ ﺑـﻮد از ، دﻫﻪ1990ﺑﺎ ﻫﺪف ﻛﺎﻫﺶ ﻧﻘﺶ وﻧﻔﻮذ اﻳﺮان درﻣﻨﻄﻘـﻪ ﻗﻔﻘﺎزوﺧﺎورﻣﻴﺎﻧـﻪ ﺗﺸـﻜﻴﻞ ﺷـﺪ .آﻧﭽـﻪ درﻣﻮرد اﻳﻦ اﺋﺘﻼف ﮔﻔﺘﻨﻲ اﺳﺖ، ﻣﻲﺗﻮان ﺑﻪ ﻫﻤﻜﺎريﻫﺎي ﺗﻨﮕﺎﺗﻨﮓ ﻧﻈﺎﻣﻲ ﺗﺮﻛﻴﻪ، آذرﺑﺎﻳﺠﺎن و اﺳﺮاﺋﻴﻞ، ﭘﻴﻤﺎن ﻧﻈﺎﻣﻲ ﺗﺮﻛﻴﻪ واﺳﺮاﺋﻴﻞ، ﭘﺎﻳﮕﺎه ﻫﻮاﺋﻲ ﺑﺰرگ آﻣﺮﻳﻜﺎ درﺟﻨـﻮب ﺷـﺮق ﺗﺮﻛﻴـﻪ، ﻋﻀﻮﻳﺖ ﺗﺮﻛﻴﻪ در ﻧﺎﺗﻮ و ﺳﺮاﻧﺠﺎم ﻫﻤﺎﻫﻨﮕﻲ ﺳﻴﺎﺳﺖﻫﺎي ﻣﻨﻄﻘﻪ اي و ﺿـﺪ اﻳﺮاﻧـﻲ آﻧـﺎن ﺑـﺎ واﺷﻨﮕﺘﻦ در ﻣﺨﺎﻟﻔﺖ ﺑﺎ ﺑﺮﻧﺎﻣﻪ ﻫﺴﺘﻪ اي اﻳﺮان از ﺳﺎل ﺑﻪ ﺑﻌﺪ اﺷﺎره ﻛﺮد. آﻣﺮﻳﻜﺎ ﭘﺲ از ﻳﺎزده ﺳﭙﺘﺎﻣﺒﺮ ﺑﻪ ﺑﻬﺎﻧﻪ ﻣﺒﺎرزه ﺑﺎ ﺗﺮورﻳﺴﻢ و ﮔﺴﺘﺮش ﺳﻼحﻫﺎي ﻛﺸﺘﺎر ﺟﻤﻌﻲ، در ﭘﻲاﻓﺰاﻳﺶ ﻧﻔﻮذ و ﺣﺘﻲ ﺣﻀﻮر ﻣﺴﺘﻘﻴﻢ ﻧﻈﺎﻣﻲ در ﻣﻨﻄﻘﻪ ﻗﻔﻘﺎز و از ﺟﻤﻠﻪ آذرﺑﺎﻳﺠﺎن ﺑـﻪ ﻣﻨﻈـﻮر ﺗﺤـﺖ ﻓﺸﺎر ﻗﺮار دادن ﻫﺮ ﭼﻪ ﺑﻴﺸﺘﺮ اﻳﺮان ﺑﻮده اﺳﺖ )ﻣﻨﺼﻮري ﻣﻘﺪم و اﺳﻤﺎﻋﻴﻠﻲ، :.( : جﺟﻨﮓ آﻣﺮﻳﻜﺎ ﻋﻠﻴﻪ ﻋﺮاق ﺑﺎ ﭘﻴﺮوزي ﻧﻴﺮوﻫﺎي اﺋﺘﻼف ﻋﻠﻴﻪ ﺗﺮورﻳﺴﻢ در اﻓﻐﺎﻧﺴﺘﺎن، اﻳﺎﻻت ﻣﺘﺤﺪه آﻣﺮﻳﻜﺎ ﺑـﻪ ﻋﻠـ ﺖ وﺟﻮد ﺷﻮاﻫﺪي ﻣﺒﻨﻲ ﺑﺮاﻳﻨﻜﻪ ﻋـﺮاق ﻧﻴـﺰ در ﺣـﻮادث ﺳـﭙﺘﺎﻣﺒﺮ دﺧﺎﻟﺘﺪاﺷﺘﻪ،ﺧﻮاﺳـﺘﺎرﺧﻠﻊ ﺳﻼح اﻳﻦ ﻛﺸﻮرازوﺟﻮد ﺳﻼﺣﻬﺎي ﻛﺸﺘﺎر ﺟﻤﻌﻲ ﮔﺮدﻳﺪ و ﺑﻪ رﻏﻢ ﺗﺄﻛﻴﺪ ﺳﺎزﻣﺎن ﻣﻠﻞ ﺑـﺮاي ﺧﻠﻊ ﺳﻼح اﻳﻦ ﻛﺸﻮر و ﻓﺸﺎرﻫﺎي ﺑﻴﻦاﻟﻤﻠﻠﻲ ﺑﺮاي ﭘﺬﻳﺮش اﻗـﺪاﻣﺎت ﺑﺎزرﺳـﻲ، ﺑـﺎ ﻣﺨﺎﻟﻔـﺖ دوﻟﺖ ﻋﺮاق ﻣﻮاﺟﻪ ﺷﺪ. ، ﺑﺎ ﺗﻮﺟﻪ ﺑﻪ ﺳﺎﺑﻘﻪ ﺑﻲﻃﺮﻓﻲ در زﻣﺎن ﺟﻨـﮓ اﻓﻐﺎﻧﺴـﺘﺎن و ﻋﻤﻠﻜـﺮد اﻳﺎﻻت ﻣﺘﺤﺪه ﻧﺴﺒﺖ ﺑﻪ اﻳﺮان ﺑﻌﺪ از ﺷﻜﺴﺖ ﻃﺎﻟﺒﺎن، ﺑﻴﻢ آن وﺟﻮد داﺷـﺖ ﻛـﻪ اﻳـﺮان ﻣـﻮرد ﺣﻤﻠﻪ ﻧﻈﺎﻣﻲ اﻳﻦ ﻛﺸﻮر واﻗﻊ ﮔﺮدد. اﻳﺮان ﺑﺎ اﺗﺨﺎذ ﺳﻴﺎﺳﺖ ﺑﻲ ﻃﺮﻓﻲ، ﺗﻮاﻧﺴﺖ ﻣﺨﺎﻟﻔﺖ ﺧـﻮد ﺟﻨﮓ ﺑﺎ را اﻋﻼم دارد ﺣﺎل ﻋﻴﻦ در و ﺣﻤﺎﻳﺖ از را ﺧﻮدﻗﻮاﻧﻴﻦ ﺑﻴﻦ اﻟﻤﻠﻞ ﻧﺸﺎن دﻫﺪ ﻛـﻪ ﺗـﺎ ﭼﻪ اﻧﺪازه ﺗﺎﺑﻊ ﻗﻮاﻋﺪ و ﺣﻘﻮق ﺑﻴﻦاﻟﻤﻠﻠﻲاﺳﺖ . ﻫﻤﭽﻨـﻴﻦ ﺗﻮاﻧﺴـﺖ ﻧﻘـﺶ ﺧـﻮد را در ﺑـﻴﻦ ﻛﺸﻮرﻫﺎي ﺟﻬﺎن ﺳﻮم، در ﻣﺒﺎرزه ﺑﺎ ﻧﻈﺎم ﻳﻚ ﺟﺎﻧﺒﻪ ﮔﺮاﻳـﻲ ﺗﻘﻮﻳـﺖ ﻧﻤﺎﻳـ ﺪ)ﺑـﺎرﻧﺠﻲ، :.( اﻳﺮان ﺳﻴﺎﺳﺖ ﺑﻲﻃﺮﻓﻲ ﺧﻮﻳﺶ را ﺑﺮ ﺳﻪ ﻣﺤﻮر ﭘﺎﻳﻪ رﻳﺰي ﻧﻤـﻮد : . رﻓـﻊ ﺑﺤـﺮان از راه ﻣﺴﺎﻟﻤﺖ آﻣﻴﺰ .ﺗﺄﻛﻴﺪ ﺑﺮ ﺧﻠﻊ ﺳﻼﺣﻬﺎي ﻛﺸﺘﺎرﺟﻤﻌﻲ3 . ﺗﻌﻬﺪ ﻧﺴﺒﺖ ﺑﻪ روﻳﻜﺮد ﭼﻨﺪﺟﺎﻧﺒﻪﮔﺮاﻳﻲ در رواﺑﻂ ﺑﻴﻦاﻟﻤﻠﻞ. وﺟﻮد ﻗﺮاﺑﺘﻬﺎي ﻗﻮي ﺑﻴﻦ اﻳـﺮان و ﻋـﺮاق از ﻳـﻚ ﺳـﻮ و وﺟـﻮد اﻗﻠﻴﺘﻬﺎي ﻗﻮﻣﻲ در ﻣﻨﺎﻃﻖ ﻣﺮزي ﻛﺸﻮر و ﻫﻤﭽﻨﻴﻦ اﻗﺘﺼﺎد در ﺣﺎل رﺷـﺪ ﻛﺸـﻮر ﻛـﻪ ﻧﻴﺎزﻣﻨـﺪ ﻓﺼﻠﻨﺎﻣﻪ ﻣﻄﺎﻟﻌﺎت ﺑﻴﻦ اﻟﻤﻠﻠﻲ (ISJ) / ﺷﻤﺎره51 / ﻫﻤﻜﺎري در ﻧﻈﺎم ﺑﻴﻦاﻟﻤﻠﻞ اﺳﺖ از ﺳﻮي دﻳﮕﺮ، ﺑﺎﻋﺚ ﺷﺪ ﻛﻪ اﻳﺮان در ﺗﻮﺟـﻪ ﺑـﻪ روﻳﻜـﺮد ﺟﺪﻳﺪ در ﻋﺮاق ﻣﻼﺣﻈﺎت اﺟﺘﻤﺎﻋﻲ و اﻗﺘﺼﺎدي ﺧﻮد را ﻛﻪ ﺑـﻪ ﻣﺮاﺗـﺐ ﺑﻬﺘـﺮ از ﻫـﺮ ﻣﺴـﺄﻟﻪ دﻳﮕﺮي اﺳﺖ، در ﻧﻈﺮ ﺑﮕﻴﺮد . د: ﺗﻘﻮﻳﺖ اﺋﺘﻼف ﺿﺪ اﻳﺮاﻧﻲ در ﺧﺎورﻣﻴﺎﻧﻪ و ﺧﻠﻴﺞ ﻓﺎرس در اﻳﻦ اﺋﺘﻼف ﻛﺸﻮرﻫﺎي ﻣﺼﺮ، اردن، ﻋﺮﺑﺴﺘﺎن، ﺗﺮﻛﻴـﻪ و اﺳـﺮاﻳﻴﻞ ﺣﻀـﻮر دارﻧـﺪ و ﺑـﺎ اﻓﺰاﻳﺶ ﻗﺪرت و ﻧﻔﻮذ اﻳﺮان در ﻣﻨﻄﻘﻪ و ﺑﻪ وﻳﮋه ﺑﺎ ﺑﺮﻧﺎﻣﻪ ﻫﺴﺘﻪ اي اﻳﺮان ﺑﻪ ﺷـﺪت ﻣﺨﺎﻟﻔـﺖ ﻣﻲﻛﻨﻨﺪ )ﻣﺠﺘﻬﺪزاده، : -.( اﺋﺘﻼف ﺧﻠﻴﺞ ﻓﺎرس ﻣﺘﺸﻜﻞ از ﺷـﺶ ﻛﺸـﻮر ﺣﺎﺷـﻴﻪﺟﻨﻮﺑﻲ ﺧﻠﻴﺞ ﻓﺎرس اﺳﺖ و ﺑﺎ ﻫﻤﺎﻫﻨﮕﻲ آﻣﺮﻳﻜﺎ در دﻫﻪ ﺑﺮ ﺿﺪ اﻳﺮان ﺗﺸﻜﻴﻞ ﺷﺪه ، ﺗﺎ ﭘﻴﺶ از ﺣﻤﻠﻪ آﻣﺮﻳﻜﺎ ﺑﻪ ﻋﺮاق در ﺳﺎل ، ﺑﻪ ﻋﻠﺖ ﺑﻬﺒﻮد ﻧﺴﺒﻲ رواﺑـﻂ ﺳﻴﺎﺳـﻲ اﻳـﺮان وﻛﺸﻮرﻫﺎي ﺣﺎﺷﻴﻪ ﺧﻠﻴﺞ ﻓﺎرس، دﭼﺎر ﺿﻌﻒ و ﺳﺴﺘﻲ ﺷﺪه ﺑﻮد. وﻟﻲ ﺑﺎ ﺗﺤﻮﻻت ﺳـ ﺎلﻫـﺎي ﺑﻪ ﺑﻌﺪ در ﻋﺮاق ﻛﻪ ﻣﻮﺟﺐ رويﻛﺎر آﻣﺪن ﺣﻜﻮﻣﺘﻲ ﺑﺎ اﻛﺜﺮﻳﺖ ﺷﻴﻌﻪ ﺑـﺮاي ﻧﺨﺴـﺘﻴﻦ ﺑﺎر در ﺗﺎرﻳﺦ اﻳﻦ ﻛﺸﻮر ﺷﺪ، ﻣﻮﺟﺐ ﻧﺎﺧﺮﺳﻨﺪي ﺷﺪﻳﺪ ﻛﺸﻮرﻫﺎي ﺳﻨﻲ ﻋﺮب ﻣﻨﻄﻘﻪ ﮔﺮدﻳـﺪ و ﺑﺰرگ ﻧﻤﺎﻳﻲ و ﺧﻄﺮﻧﺎك ﺟﻠﻮه دادن ﺑﺮﻧﺎﻣﻪ ﺻﻠﺢ آﻣﻴﺰ ﻫﺴﺘﻬﺎ ي اﻳﺮان از ﺳﻮي آﻣﺮﻳﻜﺎﻳﻲ ﻫـﺎ ... و ﺳﺒﺐ ﺷﺪ ﺗﺎ ﻣﺠﺪداً روﺣﻲ ﺗﺎزه در ﻛﺎﻟﺒﺪ اﻳﻦ اﺋﺘﻼف ﻧﻴﻤـﻪ ﺟـﺎن دﻣﻴـﺪه ﺷـﻮد )اﻣـﺎﻣﻲ، :.( دﺳﺘﺎورد ﻧﺘﻴﺠﻪ اي ﻛﻪ از اﻳﻦ ﺑﺤﺚ ﺣﺎﺻﻞ ﻣﻲﺷﻮد، آن اﺳﺖ ﻛﻪ ﻋﻮاﻣﻠﻲ ﺑﻪ ﺗﻮﺿﻴﺢ آن ﻫﺎﭘﺮداﺧﺘـﻪ ﺷﺪﻣﻮﺟﺐ ﮔﺮدﻳﺪ ﺗﺎ ﺟﻤﻬﻮري اﺳﻼﻣﻲ اﻳﺮان، ﺑﺎر دﻳﮕﺮ در ﻣﺤﻴﻂ ﻧﺎاﻣﻦ ﺑﻴﻦاﻟﻤﻠﻠﻲ و ﻣﻨﻄﻘﻪ اي ﻗﺮار ﺑﮕﻴﺮد. ﺗﻬﺪﻳﺪزا و اﻓﺮاﻃﻲ ﺑﻮدناﻳﻦ ﻣﺤﻴﻂ، ﻧﺎﻛﺎﻣﻲ دوﻟﺖﻫﺎي ﻗﺒﻠﻲ ﺑﻪ ﻛﻪ اﺗﺨﺎذ ﺳﻴﺎﺳﺖﻫﺎي ﻧﺮم در ﺳﻴﺎﺳﺖ ﺧﺎرﺟﻲ ﺷﻬﺮت داﺷﺘﻨﺪ، در ﺣﻞ و ﻓﺼﻞ ﻣﺴﺎﻳﻞ و ﻣﺸﻜﻼت اﻣﻨﻴﺖ ﻣﻠﻲ اﻳﺮان و ﺗﻬﺪﻳﺪاﺗﻲ ﻛﻪ ﺑﻄﻮر ﻫﺮ روزه ﻋﻠﻴﻪ اﻳﺮان ﻣﻄﺮح ﻣﻲ ﺷﺪ،ﺳﺒﺐ ﺑﻪ ﻗﺪرت رﺳﻴﺪن ﻣﺠﺪد ﺟﻨﺎحﻫﺎي رادﻳﻜﺎل و اﻓﺮاﻃﻲ در ﺻﺤﻨﻪ ﺳﻴﺎﺳﻲ اﻳﺮان ﺷﺪ ﻛﻪ اﻳﻦ اﻣﺮ ﻣﻮﺟﺐ اﺗﺨﺎذ روﻳﻜﺮد ﺗﻬﺎﺟﻤﻲ در ﺳﻴﺎﺳﺖ ﺧﺎرﺟﻲ و ﭘﺮوﻧﺪه ﻫﺴﺘﻪ از ﺳﻮي اﺣﻤﺪي ﻧﮋاد و ﺗﻴﻢ او ﮔﺮدﻳـﺪﺣﻜﻮﻣﺖ ﺟﻤﻬـﻮري ﻓﺼﻠﻨﺎﻣﻪ ﻣﻄﺎﻟﻌﺎت ﺑﻴﻦ اﻟﻤﻠﻠﻲ (ISJ) / ﺷﻤﺎره51 / اﺳﻼﻣﻲ اﻳﺮان در دوره دوﻟﺖ ﻧﻬﻢ و دﻫﻢ، ﺑﺎ ﺗﻮﺟﻪ ﺑﻪ دﮔﺮﮔﻮﻧﻲﻫﺎي ﺑـﻴﻦ اﻟﻤﻠﻠـﻲ و ﻣﻨﻄﻘـﻪ اي ﺗﺤﺖ ﺗﺄﺛﻴﺮ ﺑﺎزﻳﮕﺮي اﻳﺎﻻت ﻣﺘﺤﺪه ﺑﻪ ﻋﻨﻮان ﺗﻨﻬﺎ اﺑﺮ ﻗﺪرت ﺟﻬﺎن ﺑـﻪ ﻣﻨﻈـﻮر ﺧﻨﺜـﻲ ﻛـﺮدن اﺳﺘﺮاﺗﮋي ﻓﺮوﭘﺎﺷﻲ رژﻳﻢ اﻳﺮان ﻛﻪ در دﺳﺘﻮر ﻛﺎر دوﻟﺖ آﻣﺮﻳﻜﺎ ﻗﺮار داﺷﺖ، ﺑﻪ ﺗﺠﺪﻳﺪ ﻧﻈﺮ در ﺳﻴﺎﺳﺖ ﺧﺎرﺟﻲ اﻳﺮان روي آوردﻧﺪ. ﺑﻪ ﻋﺒﺎرت دﻳﮕﺮ، ﺑﺎ ﻧﮕﺎﻫﻲ ﺑﻪ ﺗﻐﻴﻴـﺮ و ﺗﺤـﻮﻻت ﭘـﻴﺶ ﮔﻔﺘﻪ، ﻣﻲﺗﻮان ﭘﻲ ﺑﺮد ﻛﻪ ﺳﻴﺎﺳﺖ ﮔﺬاران اﻳﺮان در ﺳﺎل ) ( اﺣﺴﺎس ﻛﺮدﻧﺪ ﻛﺸﻮرازﻫﺮﺳﻮدرﻣﺤﺎﺻﺮه آﻣﺮﻳﻜﺎ، ﻣﺘﺤﺪان و دوﺳـﺘﺎﻧﺶ ﻗـﺮار ﮔﺮﻓﺘـﻪ واﺗﺤﺎدﻳـﻪ اروﭘﺎﻛـﻪ درآزﻣـﻮن ﻫﺴﺘﻪ اي وﻣﺬاﻛﺮات ﺗﺠﺎري، ﻏﻴﺮ ﻗﺎﺑﻞ اﻋﺘﻤﺎد ﺑﻮدﻧﺶ ﺑﻪ اﺛﺒﺎت رﺳﻴﺪه ﺑﻮد، ﺑﻪ ﻣﻨﻈـﻮر رﻫـﺎﻳﻲ ازاﻳﻦ اﻧﺰواي ﺳﻴﺎﺳﻲ، اﻗﺘﺼﺎدي و ﻧﻈﺎﻣﻲ ﺑﺎﻳﺪ دوﺳﺘﺎن و ﻣﺘﺤﺪاﻧﻲ در ﺷﺮق و ﺟﻨﻮب ﭘﻴﺪا ﻛﻨﺪ. زﻳﺮا اﻳﻦ ﻛﺸﻮرﻫﺎ در ﻫﻤﻜﺎريﻫﺎي اﻗﺘﺼﺎدي ﺧﻮد ﺑﺎ اﻳﺮان ﺷﺮوﻃﻲ ﻣﺜﻞ ﺣﻘـﻮق ﺑﺸـﺮ، ﺻـﻠﺢ اﻋﺮاب واﺳﺮاﺋﻴﻞ، ﮔﺴﺘﺮش ﺳﻼح ﺣﺎي ﻛﺸﺘﺎر ﺟﻤﻌﻲ و...را دﺧﺎﻟﺘﻨﻤﻲ دﻫﻨﺪوﺑﺮاﺳـﺎس اﺻـﻞ »ﺑﺪه و ﺑﺴﺘﺎن« اﻗﺘﺼﺎدي ﺣﺎﺿﺮﺑﻪ ﻫﻤﻜﺎري ﺑﺎ اﻳﺮان ﻫﺴﺘﻨﺪ. ﺑﻨﺎﺑﺮاﻳﻦ، ﺗﻐﻴﻴﺮﺟﻬﺖ ﮔﻴﺮي ﺳﻴﺎﺳﺖ ﺧﺎرﺟﻲ اﻳﺮان در ﭘﺮوﻧﺪه ﻫﺴﺘﻪ اي در دوﻟﺖ ﻧﻬﻢ و دﻫﻢ در اﻳﻦ ﭼﺎرﭼﻮب ﻗﺎﺑﻞ ﺗﻔﺴﻴﺮ اﺳﺖ . ﻓﺼﻠﻨﺎﻣﻪ ﻣﻄﺎﻟﻌﺎت ﺑﻴﻦ اﻟﻤﻠﻠﻲ (ISJ) / ﺷﻤﺎره51 / ﭘﻲﻧﻮﺷﺖ ﻫﺎ ﻣﺮاﺟﻊ ﻓﺎرﺳﻲ . ،ازﻏﻨﺪى ﻋﻠﻴﺮﺿﺎ)(،ﺳﻴﺎﺳﺖ ﺧﺎرﺟﻰ ﺟﻤﻬﻮرى اﺳﻼﻣﻰ اﻳﺮان،ﺗﻬﺮان: ﻗـﻮﻣﺲ .. ،اﻳﺰديﺑﻴﮋن )( ،درآﻣﺪي ﺑﺮﺳﻴﺎﺳﺖ ﺧﺎرﺟﻲ ﺟﻤﻬﻮري اﺳﻼﻣﻲ اﻳﺮان، ﻗـﻢ : ﻣﺮﻛﺰاﻧﺘﺸـﺎرات دﻓﺘﺮﺗﺒﻠﻴﻐﺎت اﺳﻼﻣﻲ.ﺣﻮزه ﻋﻠﻤﻴﻪ ﻗﻢ .. ،ﺧﻮﺷﻮﻗﺖ ﻣﺤﻤﺪ ﺣﺴـﻴﻦ )( ،ﺗﺠﺰﻳﻪ وﺗـﺤﻠﻴﻞ ﺗـﺼﻤﻴﻢ ﮔﻴﺮي درﺳﻴﺎﺳﺖ ﺧﺎرﺟﻲ، ﺗﻬـﺮ : انﻣـﺆﺳﺴﻪ ﭼﺎپ و اﻧﺘﺸﺎراﺗﻮزارت اﻣﻮر ﺧـﺎرﺟﻪ . . دوﺋﺮﺗﻰ، ﺟﻴﻤﺰ و راﺑﺮت ﻓﺎﻟﺘﺰﮔﺮاف )(، ﻧﻈﺮﻳﻪ ﻫﺎى ﻣﺘﻌﺎرض در رواﺑﻂ ﺑﻴﻦ اﻟﻤﻠـﻞ،ﺗﺮﺟﻤـﻪ ﻋﻠﻴﺮﺿﺎ ﻃﻴﺐ و وﺣﻴﺪ ﺑﺰرﮔﻰ، ﺗﻬ :ﺮانﻗﻮﻣﺲ .. ،دﻫﻘﺎﻧﻲ ﻓﻴﺮوزآﺑﺎدي ﺳﻴﺪﺟﻼل)( ، ﺳﻴﺎﺳﺖ ﺧـﺎرﺟﻲ ﺟﻤﻬـﻮري اﺳـﻼﻣﻲ اﻳـﺮان، ﺗﻬـﺮان : اﻧﺘﺸﺎرات ﺳﻤﺖ .. ذاﻛﺮﻳﺎن، ﻣﻬﺪي. )( ، درآﻣﺪي ﺑﺮ رواﺑﻂ ﺑﻴﻦاﻟﻤﻠﻞ ﻧﻈﺮﻳﻪ و ﻫﺎ رﻫﻴﺎﻓﺖ ، ﻫﺎ ﺗﻬـﺮان : اﻧﺘﺸـﺎرات ﻣﻴﺰان .. ﺳـﺮﻳﻊ اﻟﻘـﻠﻢ، ﻣﺤﻤﻮد )(، ﺳﻴﺎﺳﺖ ﺧﺎرﺟﻲ ﺟﻤﻬﻮري اﺳـﻼﻣﻲ اﻳـﺮان: ﺑـﺎزﺑﻴﻨﻲ ﻧﻈـﺮي و ﭘﺎراداﻳﻢ اﺋﺘـﻼف، ﺗﻬﺮان: ﻣﺮﻛﺰﺗﺤﻘﻴﻘﺎت اﺳـﺘﺮاﺗﮋﻳﻚ. . ،ﻗﻮام ﺳﻴﺪ ﻋﺒـﺪاﻟﻌﻠﻲ )( ،اﺻﻮل ﺳﻴﺎﺳﺖ ﺧﺎرﺟﻲ و ﺳﻴﺎﺳﺖ ﺑﻴﻦاﻟﻤﻠﻞ، ﺗﻬـﺮان : اﻧــﺘﺸﺎرات ﺳﻤﺖ .. ،ﻣﺤﻤﺪى ﻣﻨﻮﭼﻬﺮ )(،ﺳﻴﺎﺳﺖ ﺧﺎرﺟﻰ ﺟﻤﻬﻮرى اﺳﻼﻣﻰ اﻳﺮان: اﺻـﻮل وﻣﺴـﺎﺋﻞ ،ﺗﻬـﺮان : دادﮔﺴﺘ .ﺮ10. ﻣﺼﻠﻲ ﻧﮋاد، ﻏﻼم ﻋﺒﺎس)( ،دوﻟﺖ و ﺗﻮﺳﻌﻪ اﻗﺘﺼﺎدي در اﻳﺮان، ﺗﻬﺮان: ﻧﺸﺮ ﻗﻮﻣﺲ .. ﻧﻘﻴﺐ زاده،اﺣ )ﻤﺪ1381(، ﺗﺄﺛﻴﺮ ﻓﺮﻫﻨﮓ ﻣﻠﻰ ﺑﺮ ﺳﻴﺎﺳﺖ ﺧﺎرﺟﻰ ﺟﻤﻬـﻮرى اﺳـﻼﻣﻰ اﻳـﺮان ، ﺗﻬﺮان: ﻣـﺮﻛﺰﭼـﺎپ و اﻧـﺘﺸﺎرات وزارت اﻣﻮر ﺧﺎرﺟﻪ . ﻓﺼﻠﻨﺎﻣﻪ ﻣﻄﺎﻟﻌﺎت ﺑﻴﻦ اﻟﻤﻠﻠﻲ (ISJ) / ﺷﻤﺎره51 / ﻣﻘﺎﻻت :. ،اﻣﺎﻣﻲ ﻣﺤﻤﺪﻋﻠﻲ) ( ،»ﺗﺄﺛﻴﺮ ﺑﺮﻧﺎﻣﻪ ﻫﺴﺘﻪ اي اﻳﺮان ﺑﺮ ﻛﺸﻮرﻫﺎي ﻋﺮب ﺣﻮزه ﺧﻠﻴﺞ ﻓـﺎرس ، «ﻓﺼﻠﻨﺎﻣﻪ ﺳﻴﺎﺳﺖ ﺧﺎرﺟﻲ، ﺳﺎل ﻧﻮزدﻫﻢ .. ﺟﻼﻟﻲ ﺑﺎرﻧﺠ ﻲ،ﻣﺤﻤﺪرﺿﺎ)( ،»ﺗﺤﻠﻴﻞ ﺗﺼﻤﻴﻢ ﻫﺎي ﺳﻴﺎﺳﺖ ﺧﺎرﺟﻲ ﺟﻤﻬﻮري اﺳﻼﻣﻲ اﻳﺮان ﺑﺮ اﺳﺎس ﭘﻴﺶ ﺗﺌﻮري روزﻧﺎ، « ﻣﺠﻠﻪ ﻣﻄﺎﻟﻌﺎت ﺧﺎورﻣﻴﺎﻧﻪ ، ﺷﻤﺎره ، ﺗﺎﺑﺴﺘﺎن .. دﻫﺸﻴﺮي، ﻣﺤﻤﺪرﺿﺎ)(، » ﺑﺮرﺳﻲ روﻳﻜﺮد ﺳﻴﺎﺳﺖ ﺧـﺎرﺟﻲ دوﻟـﺖ ﻧﻬـﻢ؛ ﺗـﺪاوم در ﻋـﻴﻦﺗﻐﻴﻴﺮ«، ﻫﻤﺸﻬﺮي دﻳﭙﻠﻤﺎﺗﻴﻚ، ﺷﻤﺎره .ﻣﺮداد .. ،دﻫﻘﺎﻧﻰ ﻓﻴﺮوزآﺑﺎدى ﺳﻴﺪ ﺟـﻼل)( ،» ﺳـﻴﺎﺳﺖ ﺧـﺎرﺟﻰ ﺟﻤﻬﻮرى اﺳـﻼﻣﻰ اﻳـﺮان :روﻧـﺪﻫﺎ وﺑﺎزﺗﺎﺑﻬﺎ«، ﻓﺼﻠﻨﺎﻣﻪ ﻣﻄﺎﻟﻌﺎت ﺧﺎورﻣﻴﺎﻧﻪ، ﺳﺎل ﻧﻬﻢ، ﺷـﻤﺎره ، ﭘﺎﺋﻴﺰ .. ذاﻛﺮﻳﺎن، ﻣﻬﺪي.)( ، »اﻳﺮان، ﺧﺎورﻣﻴﺎﻧﻪ و ﺣﻘﻮق ﺑﺸﺮ اﻣﺮﻳﻜﺎﻳﻲ«، ﻓﺼﻠﻨﺎﻣﻪ ﻣﻄﺎﻟﻌﺎت ﻣﻨﻄﻘـﻪ اي )اﺳﺮاﺋﻴﻞ ﺷﻨﺎﺳﻲ - آﻣﺮﻳﻜﺎﺷﻨﺎﺳﻲ(، ﺗﺎﺑﺴﺘﺎن وﭘﺎﻳﻴﺰ .. ،رﻣﻀﺎﻧﻲ روح اﻟﻪ)(، »درك ﺳﻴﺎﺳﺖ ﺧﺎرﺟﻲ اﻳﺮان« ﻓﺼﻠﻨﺎﻣﻪ ﺑﻴﻦاﻟﻤﻠﻠﻲ رواﺑﻂ ﺧﺎرﺟﻲ، ﺑﻬﺎر .. ،ﺳﻴﻤﺒﺮ رﺿﺎ)( ،»ﺳﻴﺎﺳﺖ ﺧﺎرﺟﻲ آﻣﺮﻳﻜﺎ و ﺗﺤﺮﻳﻢ ﻫﺎي ﺟﺪﻳﺪ ﻋﻠﻴﻪ ﺟﻤﻬﻮري اﺳﻼﻣﻲ اﻳﺮان، «ﻣﺠﻠﻪ داﻧﺶ ﺳﻴﺎﺳﻲ، ﺷﻤﺎره ، زﻣﺴﺘﺎن .. ﺷﺎﺧﺺ ﻫـﺎي دﻳﭙﻠﻤﺎﺳـﻲ ﻫﺴـﺘﻪ اي دوﻟـﺖ ﻧﻬـﻢ، http://alef.ir/vdceex8e .jh8xzi9bbj .html ? . ﻋﺎﻣﺮي،ﺣﺎﻣﺪ)(،»ﮔﻔﺘﻤﺎنﻫﺎي آرﻣﺎن ﮔﺮاﻳﺎﻧﻪ درﺳﻴﺎﺳﺖ ﺧﺎرﺟﻲ ﺟﻤﻬﻮري اﺳـﻼﻣﻲ اﻳـﺮان ، « ﭘﺎﻳﮕﺎه ﺧﺒﺮي ﺳﻔﻴﺮ .. ﻋﺒﺪاﻟﻠﻬﻲ،اﻣﻴﺪ)( ،»ﺑﺮرﺳﻲ ﭘﺮوﻧﺪه ﻫﺴﺘﻪاي دردودوﻟﺖ ﺧﺎﺗﻤﻲ «http://omidjan.blogfa.com/post-.aspx . ﻏﺮﻳﺐ آﺑﺎدي،ﻛﺎﻇﻢ)( ،»دﺳﺘﺎوردﻫﺎي ﻫﺴﺘﻪ اي دوﻟﺖ ﻧﻬﻢ« ،ﻧﺸﺮﻳﻪ ﮔﺰارش ﺟﻤﻬﻮر، اﺳـﻔﻨﺪ ﻣﺎه،ﺷﻤﺎره 17و18. . ﻋﻴﻮﺿﻲ،ﻣﺤﻤﺪرﺣﻴﻢ)( ،» ﺗﺤﻠﻴﻠﻲ ﺑﺮ ﺳﻴﺎﺳﺖ ﺧﺎرﺟﻲ آﻗﺎي دﻛﺘـﺮ ﻣﺤﻤـﻮد اﺣﻤـﺪي ﻧـﮋاد، «راﻫﺒﺮد ﻳﺎس، ﺷﻤﺎره ، ﺗﺎﺑﺴﺘﺎن .. ،ﻣﺠﺘﻬﺪزاده ﭘﻴﺮوز)( ،»ﺟﻬﺎن ژﺋﻮﭘﻮﻟﻴﺘﻴﻚ در ﺳﻪ ﺳﺎل ﮔﺬﺷﺘﻪ« ، ﻧﺸﺮﻳﻪ اﻃﻼﻋـﺎت ﺳﻴﺎﺳـﻲ - اﻗﺘﺼﺎدي، ﺷﻤﺎره232 -. ﻓﺼﻠﻨﺎﻣﻪ ﻣﻄﺎﻟﻌﺎت ﺑﻴﻦ اﻟﻤﻠﻠﻲ (ISJ) / ﺷﻤﺎره51 / . ﻣﻨﺼﻮري ﻣﻘﺪم،ﺟﻬﺎﻧﺸﻴﺮ و ﻋﻠﻴﺎﺳﻤﻌﻴﻠﻲ)(،» ﺗﺤﻠﻴﻠﻲ ﺑﺮ ﺳﻴﺎﺳﺖ ﺧﺎرﺟﻲ ﺟﻤﻬﻮري اﺳـﻼﻣﻲاﻳﺮان در دوره رﻳﺎﺳﺖ ﺟﻤﻬﻮري ﻣﺤﻤﻮد اﺣﻤﺪي ﻧﮋاد از ﻣﻨﻈﺮ ﻣﺪل ﭘﻴﻮﺳﺘﮕﻲ ﺟﻴﻤﺰ روزﻧﺎ«،ﻣﺠﻠﻪ ﺳﻴﺎﺳﺖ، ﺷﻤﺎره . ﻣﻨﺎﺑﻊ اﻧﮕﻠﻴﺴ :ﻲ1. Brecher, Michael, Blema Steinberg, & Janice Stein, (), Framework for Research on Foreign Policy Behavior",Journal of Conflict Behavior, XIIII, I, March. . Graham .T. Allison, () "Conceptual Models and the Cuban Missile Crises"; The American Political Science Review, Vo. LXIII, No. (September). . Hudson,Valerie and Christopher S.Vore(),"Foreign Policy Analysis Yesterday, Today and Tomorrow",Mershon International Studies Review,. . Perkovich, George.” Dealing with Iran’s nuclear challenge”, Carnegi Endowment for international peace, April , . . Rosenau, James N. (), The Scientific Study of Foreign Policy, New York: The Free Press. . Simon, Herbert, (). "Theories ofDecision making in Economics and Behavioral Science", American Economic Review,. . Waltz, Kenneth N. (), Theory of Internationalpolitics, Massachusetts: Addison Wesley Publishing Co. ﺳﺎﻳﺖ :ﻫﺎ . www.alef.ir . www.Belfercentre.org . www.csr.ir . www.Fa.cmess.ir . www.iraniandiplomacy.ir . www.irannuc.ir . www.Iranreview.org . www.khabaronline.ir . www.president.ir . www.tabnak.ir . www.vista.ir | ﻴﻴﺗﺒ ﻦ ﻴﺳ ﺎﺳﺖ ﻫﺴﺘﻪ اي دوﻟﺖ ﻫﺎي ﻧﻬﻢ و دﻫﻢ ﺑﺮاﺳﺎس ﻣﺪل ﻴﭘ ﻮﺳﺘﮕ ﻲ ﻴﺟ ﻤﺰروزﻧﺎ_5a5b0b13 |
١ﻻﯾﻮ ﻋﺰت ﻧﻔﺲ و ﻣﺪﯾﺘﯿﺸﻦﻧﺎدﯾﺎ اﻧﺘﺨﺎﺑﯽ، رواﻧﺸﻨﺎس ﭘﮋوﻫﺸﮕﺮ آراﻣﯿﺎ، در ﭼﻬﺎرﻣﯿﻦ ﻻﯾﻮ اﯾﻨﺴﺘﺎﮔﺮام ﺑﺎ ﻣﻮﺿﻮع ﻣﺪﯾﺘﺸﻦ و ﻋﺰت ﻧﻔﺲ، اﯾﻨﻄﻮر ﮔﻔﺖ: ﻃﯽ اﯾﻦ ﭼﻨﺪ ﺳﺎل ﻓﻌﺎﻟﯿﺖ ﻣﺘﻮﺟﻪ ﺷﺪه ام ﮐﻪ ﺑﺴﯿﺎری از ﻣﺸﮑﻼت رواﻧﺸﻨﺎﺧﺘﯽ ﻣﺎ آدم ﻫﺎ در ﻧﻬﺎﯾﺖ ﺑﻪ ﻋﺰت ﻧﻔﺲ ﭘﺎﯾﯿﻦ ارﺗﺒﺎط دارد! ﻣﺸﮑﻼﺗﯽ ﻣﺜﻞ ﺧﺠﺎﻟﺘﯽ ﺑﻮدن، ﻣﻮرد ﺳﻮء اﺳﺘﻔﺎده دﯾﮕﺮان ﻗﺮار ﮔﺮﻓﺘﻦ، واﺑﺴﺘﮕﯽ ﻧﺎﺳﺎﻟﻢ و… ﯾﺎ ﻋﺰت ﻧﻔﺲ، ﯾﻌﻨﯽ ﻣﻦ ﺧﻮدم را ﺑﺎ ﻫﻤﯿﻦ ﺗﻮاﻧﺎﯾﯽ و ﻧﻘﺺ ﻫﺎ و ﻫﺮ Self Esteem ﭼﯿﺰی ﮐﻪ ﻫﺴﺘﻢ، دوﺳﺖ داﺷﺘﻪ ﺑﺎﺷﻢ! اﯾﻨﮑﻪ ﺧﻮدم را ﺑﺎ ﻫﻤﻪ ﻧﻘﺎط ﺿﻌﻒ و ﻣﺜﺒﺘﻢﺑﺎ ارزش ﺑﺪاﻧﻢ.در اﯾﻦ ﺑﯿﻦ ﺑﺎﯾﺪ ﺑﺪاﻧﯿﻢ: ﺧﻮﯾﺸﺘﻦ دوﺳﺘﯽ ﺑﻪ ﻣﻌﻨﯽ ﻣﻬﺮﺑﺎن ﺑﻮدن ﺑﺎ ﺧﻮد اﺳﺖ و ﺑﺎ ﻋﺰت ﻧﻔﺲ ﺗﻔﺎوت دارد. ﻫﻤﯿﻨﻄﻮر اﻋﺘﻤﺎد ﺑﻪ ﻧﻔﺲ ﻫﻢ ﺑﺎ ﻋﺰت ﻧﻔﺲ ﻓﺮق داﺷﺘﻪ و ﺑﻪ ﻣﻌﻨﯽ ﺑﺎور داﺷﺘﻦ ﺑﻪ ﺧﻮدﻣﺎن و ﺗﻮاﻧﺎﯾﯽ ﻫﺎی ﻣﺎن در ﯾﮏ زﻣﯿﻨﻪ اﺳﺖ.ﺑﺮای درک ﺑﻬﺘﺮ، ﺑﺎ ﻫﻢ ﭼﻨﺪ ﻧﻤﻮﻧﻪ از رﻓﺘﺎرﻫﺎی اﻓﺮادی ﮐﻪ ﻋﺰت ﻧﻔﺲ ﻧﺪارﻧﺪ را ﺑﺮﺳﯽ ﮐﻨﯿﻢ:در ﻫﺮ ﺟﻤﻌﯽ داﺋﻢ ﺧﻮدﺷﺎن را ﭼﮏ ﻣﯽ ﮐﻨﻨﺪ ﺗﺎ ﻣﻄﻤﺌﻦ ﺷﻮﻧﺪ رﻓﺘﺎرﺷﺎن ﺑﺎﻋﺚ ﻧﺎراﺣﺘﯽ ﮐﺴﯽ ﻧﺸﺪه.ﺑﻪ ﻫﯿﭻ درﺧﻮاﺳﺘﯽ ﻧﻪ ﻧﻤﯽ ﮔﻮﯾﻨﺪ ﭼﺮاﮐﻪ ﻣﯽ ﺗﺮﺳﻨﺪ ارﺗﺒﺎﻃﺎت ﺷﺎن را از دﺳﺖ ﺑﺪﻫﻨﺪ.ﻫﺮ ﮐﺎری را ﺑﺎ ﻣﻌﯿﺎر دﯾﮕﺮان اﻧﺠﺎم ﻣﯽ دﻫﻨﺪ. ﯾﻌﻨﯽ ﺣﺘﯽ دوﺳﺖ دارﻧﺪ ﻣﻮﻓﻖ ﺷﻮﻧﺪ ﺑﺮای اﯾﻨﮑﻪ دﯾﮕﺮان آﻧﻬﺎ را ﺑﺒﯿﻨﻨﺪ.ﺧﻮدﺷﺎن را در ﻧﻘﺶ ﻣﻈﻠﻮم ﺑﻮدن ﻗﺮار ﻣﯽ دﻫﻨﺪ و از زﯾﺮ ﺗﻘﺼﯿﺮات ﺷﺎﻧﻪ ﺧﺎﻟﯽ ﻣﯽ ﮐﻨﻨﺪ ﭼﻮن در ﻫﻤﯿﻦ ﺣﺎﻟﺖ ﻋﺎدی ﻫﻢ ﺑﻪ ﺷﺪت ﺧﻮد را ﺣﻘﯿﺮ ﻣﯽ داﻧﻨﺪ.اﺻﻼ اﯾﻦ ﻋﺰت ﻧﻔﺲ ﭼﯿﺴﺖ؟٢اﮔﺮ ﮐﺴﯽ از آﻧﻬﺎ ﺗﻌﺮﯾﻒ ﮐﻨﺪ، ﺗﻌﺮﯾﻒ ﺷﺎن را ﻗﺒﻮل ﻧﻤﯽ ﮐﻨﻨﺪ.ﭼﻨﺪ آﻣﺎر و ﻧﮑﺘﻪ ﺟﺎﻟﺐ ﻫﻢ در ﻣﻮرد اﯾﻦ اﻓﺮاد وﺟﻮد دارد. ﻣﺜﻼ:ﯾﮑﯽ از دﻻﯾﻞ ﺗﺮک ﻧﮑﺮدن اﻋﺘﯿﺎد، ﻋﺰت ﻧﻔﺲ ﭘﺎﯾﯿﻦ اﺳﺖ ﭼﻮن اﻓﺮاد ﻓﮑﺮ ﻣﯽ ﮐﻨﻨﺪ ﻟﯿﺎﻓﺖ ﯾﺎ ﺗﻮاﻧﺎﯾﯽ ﺗﺮک ﮐﺮدن ﻧﺪارﻧﺪ.ﻃﺒﻖ آﻣﺎر در اروﭘﺎ، ﯾﮏ ﭼﻬﺎرم دﺧﺘﺮاﻧﯽ ﮐﻢ ﺳﻨﯽ ﮐﻪ راﺿﯽ ﺑﻪ داﺷﺘﻦ راﺑﻄﻪ ﺟﻨﺴﯽ ﺷﺪه اﻧﺪ، ﻓﻘﻂ ﺑﻪ ﺧﺎﻃﺮ ﻋﺰت ﻧﻔﺲ ﭘﺎﯾﯿﻦ و درﯾﺎﻓﺖ ﻋﺸﻖ اﯾﻦ ﮐﺎر را ﮐﺮده اﻧﺪ. راﺳﺘﺶ ﻣﻬﻢ ﺗﺮﯾﻦ ﻣﻨﺸﺄ ﻋﺰت ﻧﻔﺲ، ارﺗﺒﺎط ﻣﺎ ﺑﺎ ﺑﺰرﮔﺴﺎﻻن درﮐﻮدﮐﯽ ﻣﺎن اﺳﺖ. در واﻗﻊ رﻓﺘﺎرﻫﺎﯾﯽ ﻣﺜﻞ ﺣﻤﺎﯾﺖ ﺷﺪن، ﺷﻨﯿﺪه ﺷﺪن، ﻣﻮرد ﺗﻌﺮﯾﻒ و ﺗﺎﯾﯿﺪ ﻗﺮار ﮔﺮﻓﺘﻦ در ﮐﻮدﮐﯽ و… ﻫﻤﮕﯽ ﺑﺎﻋﺚ اﻓﺰاﯾﺶ ﻋﺰت ﻧﻔﺲ ﯾﮏ اﻧﺴﺎن ﻣﯽ ﺷﻮد.در ﻣﻘﺎﺑﻞ ﺑﯽ ﺗﻮﺟﻬﯽ، ﺷﻨﯿﺪه ﻧﺸﺪن، ﺗﻮﺻﯿﻪ اﻓﺮاﻃﯽ ﺑﻪ ﻋﺎﻟﯽ ﺑﻮدن و در ﻧﻈﺮ ﻧﮕﺮﻓﺘﻦ ﺗﻼش ﮐﻮدک ﯾﺎ ﻧﻮﺟﻮان ﺑﺮای ﻫﺮ ﻧﺘﯿﺠﻪ ﺑﻪ دﺳﺖ آﻣﺪه، داﺋﻤﺎ ﻣﻮرد اﻧﺘﻘﺎد ﺑﻮدن و… اﯾﻨﻬﺎ ﻫﻤﻪ ﻣﻬﻢ ﺗﺮﯾﻦ دﻻﯾﻞ ﻋﺰت ﻧﻔﺲ ﭘﺎﯾﯿﻦ ﻫﺴﺘﻨﺪ.ﻋﺰت ﻧﻔﺲ ﭼﻄﻮر ﺑﻪ وﺟﻮد ﻣﯽ آﯾﺪ؟ ﺧﺐ اﻻن در ﻧﻘﺶ ﯾﮏ ﺑﺰرﮔﺴﺎل ﺑﻪ ﺧﻮﺑﯽ ﻣﺘﻮﺟﻪ دﻟﯿﻞ ﮐﻤﺒﻮدﻋﺰت ﻧﻔﺲ و ﺗﺎﺛﯿﺮ ﺑﺴﯿﺎر ﺑﺪ آن روی زﻧﺪﮔﯽ ﻣﺎن ﺷﺪه اﯾﻢ. اﻣﺎ ﭼﻄﻮر ﺑﺎﯾﺪ آن را اﻓﺰاﯾﺶ ﺑﺪﻫﯿﻢ؟ ﻫﻤﺮاه ﻣﺎ ﺑﺎﺷﯿﺪ:١_ از ﻧﻘﺶ ﻗﺮﺑﺎﻧﯽ ﺧﺎرج ﺷﻮﯾﺪ!ﻫﻤﺎﻧﻄﻮر ﮐﻪ ﺑﺎﻻﺗﺮ ﻫﻢ ﮔﻔﺘﻪ ﺷﺪ، اﻓﺮاد ﺑﺎ ﻋﺰت ﻧﻔﺲ ﭘﺎﯾﯿﻦ دوﺳﺖ دارﻧﺪ ﻫﻤﯿﺸﻪ در ﻧﻘﺶ ﻗﺮﺑﺎﻧﯽ ﺑﺎﺷﻨﺪ ﺗﺎ از زﯾﺮ ﺑﺎر ﻣﺴﺌﻮﻟﯿﺖ ﺧﺎرج ﺷﻮﻧﺪ. ﺑﻨﺎﺑﺮاﯾﻦ در ﻣﺮﺣﻠﻪ اول اﮔﺮ ﻗﺮار اﺳﺖ ﺑﻪ ﭼﺸﻢ ﯾﮏ ﻗﺮﺑﺎﻧﯽ ﺑﻪ ﺧﻮدﺗﺎن ﻧﮕﺎه ﮐﺮده و واﻟﺪﯾﻦ را ﻣﻘﺼﺮ ﺑﺪاﻧﯿﺪ، اﺷﺘﺒﺎه ﻣﯽ ﮐﻨﯿﺪ. در ﺿﻤﻦ ﯾﺎدﺗﺎن ﺑﺎﺷﺪ واﻟﺪﯾﻦ رﻓﺘﺎری را ﺑﺎ ﺷﻤﺎ داﺷﺘﻪ اﻧﺪ ﮐﻪ ﻓﮑﺮ ﻣﯽ ﮐﺮده اﻧﺪ ﺑﻬﺘﺮﯾﻦ رﻓﺘﺎر اﺳﺖ.ﭼﻄﻮر ﻋﺰت ﻧﻔﺲ را اﻓﺰاﯾﺶ ﺑﺪﻫﯿﻢ؟٣٢_ وﯾﮋﮔﯽ ﻫﺎی ﻣﺜﺒﺖ ﺧﻮدﺗﺎن را ﺑﻨﻮﯾﺴﯿﺪدر ﻣﺮﺣﻠﻪ ﺑﻌﺪ، ﯾﮏ ﮐﺎﻏﺬ ﺑﺮداﺷﺘﻪ و ﺑﯿﻦ اﻟﯽ وﯾﮋﮔﯽ ﻣﺜﺒﺖ ﺗﺎن را ﺑﻨﻮﯾﺴﯿﺪ. اﺻﻮﻻ اﻓﺮادی ﮐﻪ ﻋﺰت ﻧﻔﺲ ﭘﺎﯾﯿﻨﯽ دارﻧﺪ، در اﯾﻦ ﻣﺮﺣﻠﻪ ﺑﻪ ﻣﺸﮑﻞ ﻣﯽ ﺧﻮرﻧﺪ. در ﺿﻤﻦ، از اﯾﻦ ﺑﻪ ﺑﻌﺪ در ﻫﺮ ﺟﺎﯾﯽ ﮐﻪ اﺣﺴﺎس ﺿﻌﻒ ﮐﺮدﯾﺪ، اﻟﯽ وﯾﮋﮔﯽ ﻣﺜﺒﺖ ﺗﺎن در آن زﻣﯿﻨﻪ را ﺑﻨﻮﯾﺴﯿﺪ. ﻣﺜﻼ وﯾﮋﮔﯽ ﻣﺜﺒﺖ ﺗﺎن در ﻣﺤﻞ ﮐﺎر ﯾﺎ در ﺗﺨﺼﺺ ﺧﻮدﺗﺎن. اﯾﻦ ﺗﻤﺮﯾﻦ ﺑﺎﻋﺚ ﻣﯽ ﺷﻮد ذﻫﻦ ﺗﺎن ﻧﺴﺒﺖ ﺑﻪ ﮐﺴﯽ ﮐﻪ واﻗﻌﺎ ﻫﺴﺘﯿﺪ، آﮔﺎه ﺗﺮ ﺷﻮد.٣_ اﻗﺪام ﻫﺎی ﻋﻤﻠﯽ در ﻧﻈﺮ ﺑﮕﯿﺮﯾﺪﯾﮑﯽ از ﻣﻬﻢ ﺗﺮﯾﻦ ﮐﺎرﻫﺎ اﯾﻦ اﺳﺖ ﮐﻪ ﺑﺮای اﻓﺰاﯾﺶ ﻋﺰت ﻧﻔﺲ اﻗﺪام ﻫﺎی ﻋﻤﻠﯽ در ﻧﻈﺮ ﺑﮕﯿﺮﯾﺪ. ﯾﻌﻨﯽ ﺳﻌﯽ ﮐﻨﯿﺪ ﻣﻬﺎرت ﻫﺎی ﻣﻮرد ﻧﯿﺎزی ﮐﻪ روی ﻋﺰت ﻧﻔﺲ ﺗﺎﺛﯿﺮ دارد را ﯾﺎد ﺑﮕﯿﺮﯾﺪ.ﻣﺜﻼ ﻣﻬﺎرت ﻫﺎی ارﺗﺒﺎﻃﯽ، ﻓﻦ ﺑﯿﺎن، ﺳﺨﻨﺮاﻧﯽ، ارﺗﺒﺎط ﻣﻮﺛﺮ ﺣﺘﯽ ﺗﺨﺼﺺ ﻫﺎی ﻻزم در ﺣﻮزه ﺧﻮدﺗﺎن. ﺑﻪ ﻃﻮر ﮐﻠﯽ ﻫﻢ ﺑﺪاﻧﯿﺪ ﮐﻪ ﺣﺘﯽ ﯾﺎد ﮔﺮﻓﺘﻦ ﯾﮏ ﻫﻨﺮ ﻣﯽ ﺗﻮاﻧﺪ ﺑﺎﻋﺚ اﻓﺰاﯾﺶ ﻋﺮت ﻧﻔﺲ.ﺷﻤﺎ ﺷﻮد٤_ ﺑﻪ دﯾﮕﺮان ﮐﻤﮏ ﮐﻨﯿﺪﻧﻪ اﯾﻨﮑﻪ از ﻓﺮدا ﺑﻪ دﻧﺒﺎل اﻓﺮاد ﮐﻢ ﻋﺰت ﻧﻔﺲ ﺑﺎﺷﯿﺪ و ﺑﺨﻮاﻫﯿﺪ ﻫﻤﻪ ﭼﯿﺰ را ﺑﻪ آﻧﻬﺎ آﻣﻮزش ﺑﺪﻫﯿﺪ. اﻣﺎ ﺧﺐ ﺑﻪ ﻃﻮر ﮐﻠﯽ ﺑﺪاﻧﯿﺪ ﮐﻪ آﻣﻮزش دادن ﻋﺰت ﻧﻔﺲ ﺑﻪ دﯾﮕﺮان، ﻣﻨﻈﻮر ﻫﻤﯿﻦ ﺗﮑﻨﯿﮏ ﻫﺎی اﯾﻦ ﺻﻔﺤﻪ اﺳﺖ، ﺑﺎﻋﺚ اﻓﺰاﯾﺶ ﻋﺰت ﻧﻔﺲ ﺧﻮدﺗﺎن ﻫﻢ ﻣﯽ ﺷﻮد.٥_ ذﻫﻦ آﮔﺎﻫﯽ!ﻗﺒﻞ از ﺗﻮﺿﯿﺢ اﯾﻦ ﻣﻮﺿﻮع اﺟﺎزه ﺑﺪﻫﯿﺪ ﺑﺎ ﺳﺘﻮن ﻋﺰت ﻧﻔﺲ آﺷﻨﺎی ﺗﺎن ﮐﻨﻢ:ﻣﺴﺌﻮﻟﯿﺖ ﭘﺬﯾﺮی: ﺑﺮ ﻋﻬﺪه ﮔﺮﻓﺘﻦ ﻣﺴﺌﻮﻟﯿﺖ ﺗﻤﺎﻣﯽ اﺗﻔﺎﻗﺎت و روﯾﺪادﻫﺎ.ﺷﻬﺎﻣﺖ: داﺷﺘﻦ ﺷﻬﺎﻣﺖ در زﻧﺪﮔﯽ ﺑﺮای ﻣﻘﺎﺑﻠﻪ ﺑﺎ ﺳﺨﺘﯽ ﻫﺎ و ﻫﻤﯿﻨﻄﻮر رﻓﺘﺎر ﺑﺎ دﯾﮕﺮان.ﻫﺪﻓﻤﻨﺪی: داﺷﺘﻦ ﻫﺪف ﻣﺸﺨﺼﯽ ﮐﻪ ﺷﻤﺎ را ﺑﻪ ﺗﻼش وادار ﮐﻨﺪ.ﯾﮑﭙﺎرﭼﮕﯽ: ﯾﮑﯽ ﺑﻮدن ﺣﺮف و ﻋﻤﻞ.ﭘﺬﯾﺮﻓﺘﻦ ﺧﻮد: ﻗﺒﻮل ﮐﺮدن ﺧﻮدﺗﺎن ﺑﺎ ﻫﻤﻪ ﭼﯿﺰی ﮐﻪ ﻫﺴﺘﯿﺪ.و در ﻧﻬﺎﯾﺖ ذﻫﻦ آﮔﺎﻫﯽ!٤ﺑﺒﯿﻨﯿﺪ، ذﻫﻦ ﻣﺎ آدم ﻫﺎ ﺑﻪ ﻃﻮر ﭘﯿﺶ ﻓﺮض داﺋﻢ از ﻟﺤﻈﻪ ﺧﺎرج اﺳﺖ! ﯾﻌﻨﯽ ﯾﺎ در ﺣﺎل ﻓﮑﺮ ﮐﺮدن ﺑﻪ اﻣﺘﺤﺎن و ﺟﻠﺴﻪ اﺳﺘﺨﺪاﻣﯽ ﻫﻔﺘﻪ ﺑﻌﺪ اﺳﺖ ﯾﺎ ﻣﺸﮑﻞ دﯾﺮوز. ﺑﻪ زﺑﺎن دﯾﮕﺮ ﯾﺎ ﯾﺎ ﺗﺮس از آﯾﻨﺪه دارد ﯾﺎ ﺣﺴﺮت ﮔﺬﺷﺘﻪ. ﺑﺮای ﻫﻤﯿﻦ ﻫﻢ ﮐﻠﯽ رﻓﺘﺎر ﻏﯿﺮ آﮔﺎﻫﺎﻧﻪ دارﯾﻢ.از اﯾﻨﮑﻪ اﺣﺘﻤﺎﻻ ﻫﻤﯿﻦ ﺣﺎﻻ ﺑﻌﻀﯽ ﻋﻀﻼت ﺑﺪن ﺗﺎن را ﺑﯽ دﻟﯿﻞ ﻣﻨﻘﺒﺾ ﮐﺮده ﺗﺎ اﯾﻨﮑﻪ ﺑﯽ دﻟﯿﻞ ﭘﺎ ﯾﺎ دﺳﺖ ﺗﺎن را ﺗﮑﺎن ﻣﯽ دﻫﯿﺪ. ﯾﺎ ﻣﺜﻼ ﺑﺎرﻫﺎ ﺷﺪه ﺳﺎﻋﺖ ﺗﻠﻔﻦ ﻫﻤﺮاه را ﻧﮕﺎه ﮐﻨﯿﺪ اﻣﺎ ﺑﻌﺪ از آن ﺑﺎ ﺧﻮدﺗﺎن ﺑﮕﻮﯾﯿﺪ ﺳﺎﻋﺖ ﭼﻨﺪ ﺑﻮد؟ اﯾﻨﻬﺎ ﻫﻤﻪ ﻧﺸﺎﻧﻪ ﻫﺎی رﻓﺘﺎر ﻏﯿﺮ آﮔﺎﻫﺎﻧﻪ ﻫﺴﺘﻨﺪ.ﺣﺎﻻ ﺗﮑﻨﯿﮏ ﻫﺎی ذﻫﻦ آﮔﺎﻫﯽ، ﮐﻪ ﯾﮑﯽ از ﻣﻬﻢ ﺗﺮﯾﻦ آﻧﻬﺎ ﻣﺪﯾﺘﯿﺸﻦ ﮐﺮدن اﺳﺖ، ﺑﻪ ﺷﻤﺎ آﻣﻮزش ﻣﯽ دﻫﺪ ﭼﻄﻮر در ﻟﺤﻈﻪ ﺣﺎل ﺑﺎﺷﯿﺪ. ﻧﮑﺘﻪ ﻣﻬﻢ اﯾﻨﺠﺎﺳﺖ ﮐﻪ ﺑﺎ ﺗﻤﺮﯾﻦ در ﻟﺤﻈﻪ ﺣﺎل ﺑﻮدن ﺣﯿﻦ ﻣﺪﯾﺘﯿﺸﻦ، ﺑﻪ ﻃﻮر ﮐﻠﯽ ﺑﻪ ذﻫﻦ آﮔﺎه ﺑﻮدن ﻋﺎدت ﻣﯽ ﮐﻨﯿﻢ و دﯾﮕﺮ ﮐﻢ ﺗﺮ رﻓﺘﺎرﻫﺎی ﻧﺎﺧﻮداﮔﺎه ﺑﺮوز ﻣﯽ دﻫﯿﻢ.اﻣﺎ اﮔﺮ ذﻫﻦ آﮔﺎه ﺷﻮﯾﻢ ﭼﻪ اﺗﻔﺎﻗﯽ ﻣﯽ اﻓﺘﺪ؟ اول از ﻫﻤﻪ ذﻫﻦ آﮔﺎه ﺑﻮدن ﺑﻪ اﻧﺴﺎن ﮐﻤﮏ ﻣﯽ ﮐﻨﺪ ﮐﻪ ﺑﻪ دﻟﯿﻞ دوری از اﻓﮑﺎر ﮔﺬﺷﺘﻪ و آﯾﻨﺪه، اﺳﺘﺮس و اﺿﻄﺮاب ﮐﻢ ﺗﺮی داﺷﺘﻪ ﺑﺎﺷﺪ.ﻫﻤﯿﻨﻄﻮر ﺑﺎﻋﺚ ﻣﯽ ﺷﻮد در ﺷﺮاﯾﻂ اﺳﺘﺮس زا ﮐﻨﺘﺮل ﺑﯿﺸﺘﺮی روی ﺧﻮدش داﺷﺘﻪ و ﺣﺘﯽ ﺗﺼﻤﯿﻤﺎت اﺣﺴﺎﺳﯽ ﮐﻪ ﻣﻤﮑﻦ اﺳﺖ ﺑﻪ ﻣﻮﻗﻌﯿﺖ ﮔﻨﺪ ﺑﺰﻧﺪ، ﻧﮕﯿﺮد. ﺑﻪ ﺟﺰ اﯾﻨﻬﺎ، ﻃﯽ ﯾﮏ ﺗﺤﻘﯿﻖ، ﻣﺤﻘﻘﺎن ﺗﺎﯾﯿﺪ ﮐﺮدﻧﺪ ﮐﻪ اﻧﺠﺎم ﻣﺪاوم ﻣﺪﯾﺘﯿﺸﻦ، ﭘﯿﺶ ﺑﯿﻨﯽ ﮐﻨﻨﺪه ﻋﺰت ﻧﻔﺲ ﺑﺎﻻ در آﯾﻨﺪه اﺳﺖ! دﻗﯿﻘﺎ ﻣﺜﻞ اﯾﻨﮑﻪ ﺑﮕﻮﯾﯿﻢ ﻓﻼن داﻧﺶ آﻣﻮزش ﭼﻮن اﻣﺮوز زﯾﺎد درس ﻣﯽ ﺧﻮاﻧﺪ، ﻗﻄﻌﺎ ﻧﻤﺮات ﺧﻮﺑﯽ ﻣﯽ ﮔﯿﺮد. ﯾﺎ ﻋﺰت ﻧﻔﺲ، ﯾﻌﻨﯽ ﻣﻦ ﺧﻮدم را ﺑﺎ ﻫﻤﯿﻦ ﺗﻮاﻧﺎﯾﯽ و ﻧﻘﺺ ﻫﺎ و ﻫﺮ Self Esteem ﭼﯿﺰی ﮐﻪ ﻫﺴﺘﻢ، دوﺳﺖ داﺷﺘﻪ ﺑﺎﺷﻢ! اﯾﻨﮑﻪ ﺧﻮدم را ﺑﺎ ﻫﻤﻪ ﻧﻘﺎط ﺿﻌﻒ و ﻣﺜﺒﺘﻢ٥.ﺑﺎ ارزش ﺑﺪاﻧﻢدر اﯾﻦ ﺑﯿﻦ ﺑﺎﯾﺪ ﺑﺪاﻧﯿﻢ: ﺧﻮﯾﺸﺘﻦ دوﺳﺘﯽ ﺑﻪ ﻣﻌﻨﯽ ﻣﻬﺮﺑﺎن ﺑﻮدن ﺑﺎ ﺧﻮد اﺳﺖ و ﺑﺎ ﻋﺰت ﻧﻔﺲ ﺗﻔﺎوت دارد. ﻫﻤﯿﻨﻄﻮر اﻋﺘﻤﺎد ﺑﻪ ﻧﻔﺲ ﻫﻢ ﺑﺎ ﻋﺰت ﻧﻔﺲ ﻓﺮق داﺷﺘﻪ و ﺑﻪ ﻣﻌﻨﯽ ﺑﺎور داﺷﺘﻦ ﺑﻪ ﺧﻮدﻣﺎن و ﺗﻮاﻧﺎﯾﯽ ﻫﺎی ﻣﺎن در ﯾﮏ زﻣﯿﻨﻪ اﺳﺖ.ﺑﺮای درک ﺑﻬﺘﺮ، ﺑﺎ ﻫﻢ ﭼﻨﺪ ﻧﻤﻮﻧﻪ از رﻓﺘﺎرﻫﺎی اﻓﺮادی ﮐﻪ ﻋﺰت ﻧﻔﺲ ﻧﺪارﻧﺪ را ﺑﺮﺳﯽ ﮐﻨﯿﻢ:در ﻫﺮ ﺟﻤﻌﯽ داﺋﻢ ﺧﻮدﺷﺎن را ﭼﮏ ﻣﯽ ﮐﻨﻨﺪ ﺗﺎ ﻣﻄﻤﺌﻦ ﺷﻮﻧﺪ رﻓﺘﺎرﺷﺎن ﺑﺎﻋﺚ ﻧﺎراﺣﺘﯽ ﮐﺴﯽ ﻧﺸﺪه.ﺑﻪ ﻫﯿﭻ درﺧﻮاﺳﺘﯽ ﻧﻪ ﻧﻤﯽ ﮔﻮﯾﻨﺪ ﭼﺮاﮐﻪ ﻣﯽ ﺗﺮﺳﻨﺪ ارﺗﺒﺎﻃﺎت ﺷﺎن را از دﺳﺖ ﺑﺪﻫﻨﺪ.ﻫﺮ ﮐﺎری را ﺑﺎ ﻣﻌﯿﺎر دﯾﮕﺮان اﻧﺠﺎم ﻣﯽ دﻫﻨﺪ. ﯾﻌﻨﯽ ﺣﺘﯽ دوﺳﺖ دارﻧﺪ ﻣﻮﻓﻖ ﺷﻮﻧﺪ ﺑﺮای اﯾﻨﮑﻪ دﯾﮕﺮان آﻧﻬﺎ را ﺑﺒﯿﻨﻨﺪ.ﺧﻮدﺷﺎن را در ﻧﻘﺶ ﻣﻈﻠﻮم ﺑﻮدن ﻗﺮار ﻣﯽ دﻫﻨﺪ و از زﯾﺮ ﺗﻘﺼﯿﺮات ﺷﺎﻧﻪ ﺧﺎﻟﯽ ﻣﯽ ﮐﻨﻨﺪ ﭼﻮن در ﻫﻤﯿﻦ ﺣﺎﻟﺖ ﻋﺎدی ﻫﻢ ﺑﻪ ﺷﺪت ﺧﻮد را ﺣﻘﯿﺮ ﻣﯽ داﻧﻨﺪ.اﮔﺮ ﮐﺴﯽ از آﻧﻬﺎ ﺗﻌﺮﯾﻒ ﮐﻨﺪ، ﺗﻌﺮﯾﻒ ﺷﺎن را ﻗﺒﻮل ﻧﻤﯽ ﮐﻨﻨﺪ.ﭼﻨﺪ آﻣﺎر و ﻧﮑﺘﻪ ﺟﺎﻟﺐ ﻫﻢ در ﻣﻮرد اﯾﻦ اﻓﺮاد وﺟﻮد دارد. ﻣﺜﻼ:ﯾﮑﯽ از دﻻﯾﻞ ﺗﺮک ﻧﮑﺮدن اﻋﺘﯿﺎد، ﻋﺰت ﻧﻔﺲ ﭘﺎﯾﯿﻦ اﺳﺖ ﭼﻮن اﻓﺮاد ﻓﮑﺮ ﻣﯽ ﮐﻨﻨﺪ ﻟﯿﺎﻓﺖ ﯾﺎ ﺗﻮاﻧﺎﯾﯽ ﺗﺮک ﮐﺮدن ﻧﺪارﻧﺪ.ﻃﺒﻖ آﻣﺎر در اروﭘﺎ، ﯾﮏ ﭼﻬﺎرم دﺧﺘﺮاﻧﯽ ﮐﻢ ﺳﻨﯽ ﮐﻪ راﺿﯽ ﺑﻪ داﺷﺘﻦ راﺑﻄﻪ ﺟﻨﺴﯽ ﺷﺪه اﻧﺪ، ﻓﻘﻂ ﺑﻪ ﺧﺎﻃﺮ ﻋﺰت ﻧﻔﺲ ﭘﺎﯾﯿﻦ و درﯾﺎﻓﺖ ﻋﺸﻖ اﯾﻦ ﮐﺎر را ﮐﺮده اﻧﺪ.٦ﺑﻌﺪ از ﻫﻤﻪ اﯾﻨﻬﺎ اﮔﺮ ﻋﻼﻗﻪ ﻣﻨﺪ ﺑﻪ اﯾﻦ ﻫﺴﺘﯿﺪ ﮐﻪ از ﻃﺮﯾﻖ ﻣﺪﯾﺘﯿﺸﻦ روی ﻋﺰت ﻧﻔﺲ ﺗﺎن ﮐﺎر ﮐﻨﯿﺪ، دوره ﻣﺪﯾﺘﯿﺸﻦ ﻋﺰت ﻧﻔﺲِ اﭘﻠﯿﮑﯿﺸﻦ آراﻣﯿﺎ ﯾﮏ ﺗﯿﺮ و ﭼﻨﺪ ﻧﺸﺎن اﺳﺖ!ﭼﺮاﮐﻪ ﺣﯿﻦ اﻧﺠﺎم آن اول از ﻫﻤﻪ در ﺣﺎل ﺗﻤﺮﯾﻦ ذﻫﻦ آﮔﺎﻫﯽ ﻫﺴﺘﯿﺪ اﻣﺎ ﻋﻼوه ﺑﺮ آن ﻣﺰاﯾﺎی دﯾﮕﺮی ﻫﻢ ﺷﺎﻣﻞ ﺣﺎل ﺗﺎن ﻣﯽ ﺷﻮد. در اداﻣﻪ و ﺑﺎ ﺗﻮﺿﯿﺢ ﺳﺮﻓﺼﻞ ﻫﺮ درس ﻣﺘﻮﺟﻪ ﻣﻨﻈﻮر ﻣﯽ ﺷﻮﯾﺪ:ﺟﻠﺴﻪ اول دوره ﻣﺪﯾﺘﯿﺸﻦ ﻋﺰت ﻧﻔﺲ آراﻣﯿﺎ: ﻋﺰت ﻧﻔﺲ ﭼﯿﺴﺖ و ﭼﻪ ﮐﻤﮑﯽ ﺑﻪ ﻣﺎ ﻣﯽ ﮐﻨﺪ؟ﺟﻠﺴﻪ دوم: اﻓﮑﺎر ﻣﻨﻔﯽ ﻣﺎ از ﮐﺠﺎ ﻣﯽ آﯾﻨﺪ و ﭼﻪ ﺧﺎﻃﺮاﺗﯽ ﭘﺸﺖ آﻧﻬﺎﺳﺖ؟ﺟﻠﺴﻪ ﺳﻮم: ﺑﻪ ﭼﺎﻟﺶ ﮐﺸﯿﺪن ﺑﺎورﻫﺎی ﻣﻨﻔﯽ ﻣﺜﻞ زﯾﺒﺎ ﻧﺒﻮدن و… در ﻣﻮرد ﺧﻮدﻣﺎن.ﺟﻠﺴﻪ ﭼﻬﺎرم: ﺗﻤﺮﯾﻦ ﮐﺮدن و ﺑﻪ ﭼﺎﻟﺶ ﮐﺸﯿﺪن دوﺑﺎره اﻓﮑﺎر ﻣﻨﻔﯽ.ﺟﻠﺴﻪ ﭘﻨﺠﻢ: اﺻﻮل ﺧﻮﯾﺸﺘﻦ دوﺳﺘﯽ و ﯾﺎدﮔﯿﺮی آن.ﺟﻠﺴﻪ ﺷﺸﻢ: از ﺑﯿﻦ ﺑﺮدن ﻣﻘﺎﯾﺴﻪ ﻣﻨﻔﯽ ﺑﯿﻦ ﺧﻮدﻣﺎن و دﯾﮕﺮان.ﺟﻠﺴﻪ ﻫﻔﺘﻢ: ﺑﺰرگ ﺗﺮﯾﻦ ﻣﺎﻧﻊ ﻋﺰت ﻧﻔﺲ، ﮐﻤﺎﻟﯽ ﮔﺮاﯾﯽ!اﻻن ﻣﻮﻗﻊ ﺗﺼﻤﯿﻢ ﮔﯿﺮی اﺳﺖ! اﯾﻨﮑﻪ ﺑﺎ ﺑﻬﺎﻧﻪ ﻫﺎی ﻣﺨﺘﻠﻒ ﺧﻮدﺗﺎن را در ﻧﻘﺶ ﻗﺮﺑﺎﻧﯽ ﻗﺮار ﺑﺪﻫﯿﺪ ﯾﺎ ﺑﺎ ﯾﮏ ﺗﺼﻤﯿﻢ ﻋﻘﻼﻧﯽ در ﻧﻘﺶ اﻧﺴﺎن ﺑﺎﻟﻎ ﻗﺮار ﮔﺮﻓﺘﻪ و ﭘﺎ در ﻣﺴﯿﺮ اﻓﺰاﯾﺶ ﻋﺰت ﻧﻔﺲ ﺑﮕﺬارﯾﺪ. اﮔﺮ آﻣﺎده ﺎﯾﺪ، اﭘﻠﯿﮑﯿﺸﻦ آراﻣﯿﺎ را ﻧﺼﺐ و روز ﺑﻪ راﯾﮕﺎن آن را ﺗﺴﺖ ﮐﻨﯿﺪ!راﺳﺘﯽ اﮔﺮ ﻓﮑﺮ ﻣﯽ ﮐﻨﯿﺪ ﻣﺤﺘﻮای اﯾﻦ ﻓﺎﯾﻞ ﻣﯽ ﺗﻮاﻧﺪ روی زﻧﺪﮔﯽ دﯾﮕﺮ اﻓﺮاد ﺗﺎﺛﯿﺮ ﺑﮕﺬارد، ﺣﺘﻤﺎ آن را ﺑﺮای ﺷﺎن ارﺳﺎل ﮐﻨﯿﺪ. | ﻻﯾﻮ ﻋﺰت ﻧﻔﺲ و ﻣﺪﯾﺘﯿﺸﻦ |
١ﻻﺳﺘﯿﮏ ﻻﺳﺘﯿﮏ ﻫﺎ ﭘﻠﯿﻤﺮﻫﺎﯾﯽ ﺑﺎ وزن ﻣﻮﻟﮑﻮﻟﯽ ﺑﺎﻻ ﻫﺴﺘﻨﺪ . وزن ﻣﻮﻟﮑﻮﻟﯽ ﻣﺘﻮﺳﻂ آن ﻫﺎ ﺛﺎﺑﺖ ﻧﯿﺴﺖ و ﺑﺴﺘﻪ ﺑﻪ ﻧﻮع ﻓﺮاﯾﻨﺪی ﮐﻪ ﺑﺮ روی آﻧﻬﺎ اﻧﺠﺎم ﻣﯽ ﺷﻮد ﺗﻐﯿﯿﺮ ﻣﯽ ﮐﻨﺪ . از ﻟﺤﺎظ ﻣﻔﻬﻮﻣﯽ، ﻻﺳﺘﯿﮏ ﻣـﺎده ای اﺳـﺖ ﮐـﻪ ﻗﺎﺑﻠﯿـﺖ اﻻﺳـﺘﯿﮏ، ﮐﺸـﯿﺪه ﺷﺪن و اﻧﻌﻄﺎف ﭘﺬﯾﺮی در دﻣﺎی ﻣﺤﯿﻂ را داﺷﺘﻪ ﺑﺎﺷ]ﺪ .[ ﺑﺮاﺳـﺎس ﺗﻌـﺮﯾﻒ دوم، ﯾـﮏ ﻻﺳـﺘﯿﮏ ﺑﺎﯾﺴـﺘﯽ ﺳـﻪ وﯾﮋﮔـﯽ ذﯾﻞ را داﺷﺘﻪ ﺑﺎﺷﺪاﻟﻒ : : ﻗﺎﺑﻠﯿﺖ ﺷـﺒﮑﻪ ای ﺷﺪن ﺑﻮﺳﯿﻠﻪ ﻋﻮاﻣﻞ ﺷﺒﮑﻪ ای ﮐﻨﻨﺪه را داﺷﺘﻪ ﺑﺎﺷﺪ : ب . دارای ﻣﻮﻟﮑﻮل ﻫﺎی زﻧﺠﯿﺮی ﺑﻠـﻨﺪ ﺑﺎﺷـﺪ ﺑﮕﻮﻧـﻪ ای ﮐـﻪ ﺗﻮاﻧﺎﯾـﯽ ﺗﺸـﮑﯿﻞ ﮐﻼف وﻟﺬا ﺗﺤﺖ ﺗﻨﺶ ﻗﺎﺑﻠﯿﺖ ﮐﺸﯿﺪه ﺷﺪن )ﻫﺮﭼﻨﺪ ﮐﻮﭼـﮏ ( را داﺷـﺘﻪ ﺑﺎﺷﺪ : ج . ﺑﺨﺸﻬﺎی (segment) ﻣﺨﺘﻠﻒ ﻫﺮ زﻧﺠﯿﺮ ﻣﻨﻔﺮد اﻧﻌﻄﺎف ﭘﺬﯾﺮ ﺑﺎﺷﺪ ﺑﮕﻮﻧﻪ ای ﮐﻪ ﺑﺘﻮاﻧﻨﺪ ﺣﺮﮐﺎت ﺑﺮاوﻧﯽ (Brownian motion) را در دﻣﺎی ﻣﺤﯿﻂ اﻧﺠﺎم دﻫﺪ][. ﺑﻄـﻮر ﮐﻠـﯽ ﻻﺳـﺘﯿﮏ ﺧـﺎم ﯾـﺎ ﮐـﺎﺋﻮﭼﻮ ﻣﺎده ای اﺳﺖ دارای ﻣﻮﻟﮑﻮل ﻫﺎی ﺑﺎ وزن ﻣﻮﻟﮑﻮﻟﯽ ﺑﺎﻻ )ﻣﺎﮐـﺮوﻣﻮﻟﮑﻮل ( ﮐـﻪ در دﻣﺎی ﻣﺤﯿﻂ آﻣﻮرف اﺳﺖ و Tg) دﻣﺎی ﺷﯿﺸﻪ ای ﺷﺪن ( آن ﺑﻪ ﻣﻘﺪار ﻗﺎﺑﻞ ﺗﻮﺟﻬﯽ ﭘﺎﯾﯿﻦ ﺗﺮ از دﻣﺎی ﻣﺤﯿﻂ اﺳﺖ . ﻻﺳﺘﯿﮏ ﺧﺎم ﻣﯽ ﺗﻮاﻧﺪ ﭘﺨﺖ و ﺷﺒﮑﻪ ای ﺷﻮد ﮐﻪ ﺑﻪ ﻻﺳﺘﯿﮏ ﭘﺨﺖ ﺷﺪه اﻻﺳﺘﻮﻣﺮ ﮔﻮﯾﻨﺪ ][. ﻣﻨﺸـﺄ ﺷـﺒﮑﻪ ای ﺷـﺪن ﻣـﯽ ﺗﻮاﻧـﺪ ﻋﻮاﻣﻞ ﭘﺨﺖ ﻣﺜﻞ ﮔﻮﮔﺮد، ﻣﻮاد دﯾﮕﺮ ﯾﺎ اﺗﺼﺎﻻت ﻓﯿﺰﯾﮑﯽ ﺑﯿﻦ زﻧﺠـﯿﺮ ﺑﺎﺷـﺪ ﺑ . ﺪﻟـﯿﻞ اﯾﻨﮑﻪ ﮐﻼف ﻫﺎی زﻧﺠﯿﺮی آن ﻗﺎﺑﻠﯿﺖ ﮐﺸﯿﺪه ﺷﺪن ﺑﻪ ﻣﻘﺪار زﯾﺎد را دارﻧﺪ، ﻟﺬا در دﻣﺎی ﻣﺤﯿﻂ اﻻﺳﺘﯿﺴﯿﺘﻪ ﺑﺎﻻﯾﯽ از ﺧﻮد ﻧﺸﺎن ﻣﯽ دﻫﺪ، در ﺣﺎﻟﯿﮑﻪ در دﻣﺎی ﺑﺎﻻﺗﺮ ﺑﺪﻟﯿﻞ ﻟﻐﺰش زﻧﺠﯿﺮﻫﺎ ﺑﺮ روی ﯾﮑﺪﯾﮕﺮ ﮐﺮﯾﭗ ﮐﺮده و ﺧﻮاص ﭘﻼﺳﺘﯿﮑﯽ از ﺧﻮد ﻧﺸﺎن ﻣﯽ دﻫﺪ ][. ٢ﻻﺳﺘﯿﮏ ﻣﻤﮑﻦ اﺳﺖ ﻣﻨﺸﺄ ﻃ ﺒﯿﻌﯽ ﯾﺎ ﻣﺼﻨﻮﻋﯽ داﺷﺘﻪ ﺑﺎﺷﺪ ﮐﻪ ﻧﻮع ﻃﺒﯿﻌﯽ آن از رﯾﺸﻪ درﺧﺖ Hevea brasiliensis ﺑﺪﺳـﺖ ﻣـﯽ آﯾـﺪ . ﻻﺳﺘﯿﮏ ﻣﺼﻨﻮﻋﯽ از ﭘﻠﯿﻤﺮﯾﺰاﺳﯿﻮن ﯾﺎ ﮐﻮﭘﻠﯿﻤﺮﯾﺰاﺳﯿﻮن ﻣـﻮاد اوﻟـﯿﻪ ﺑـﻨﺎم ﻣﻮﻧﻮﻣـﺮ ﺗﻬـﯿﻪ ﻣﯽ ﺷﻮد. ﺑﺴﺘﻪ ﺑﻪ اﯾﻨﮑﻪ ﻣﻮﻧﻮﻣﺮﻫﺎی اوﻟﯿﻪ ﻗﻄﺒﯽ ﯾﺎ ﻏﯿﺮﻗﻄﺒﯽ ﺑﺎﺷـﻨﺪ ﻻﺳﺘﯿﮑﻬﺎ در ﺣﻼﻟﻬﺎی ﻣﺨﺘﻠﻒ ﻣﻤﮑﻦ اﺳ ﺖ ﻣﺤﻠﻮل ﯾﺎ ﻧﺎﻣﺤﻠﻮل ﺑﺎﺷﻨﺪ . ﺑﻄﻮرﮐﻠﯽ ﺧﻮاص ﯾﮏ ﻻﺳﺘﯿﮏ ﺑﻪ ﻣﻮﻧﻮﻣﺮﻫﺎی اوﻟﯿﻪ ای ﮐﻪ از آن ﺗﻬﯿﻪ ﺷﺪه اﺳﺖ ﺑﺴﺘﮕﯽ دارد ][. ٣ﻻﺳﺘﯿﮏ ﻣﺼﻨﻮﻋﯽ واژه ﻻﺳﺘﯿﮏ ﻣﺼﻨﻮﻋﯽ ﻋﻼوه ﺑﺮ اﯾﻨﮑﻪ ﺑﺮ ﻣﺸﺎﺑﻪ ﺳﻨﺘﺰی ﻻﺳﺘﯿﮏ ﻃﺒﯿﻌﯽ دﻻﻟﺖ ﻣﯽ ﮐﻨﺪ ﺗﻌﺪاد زﯾﺎدی از ﻻﺳﺘﯿﮏ ﻫﺎی دﯾﮕﺮ ﮐﻪ از ﻃﺮﯾﻖ ﺳﻨﺘﺰ ﺷﯿﻤﯿﺎﯾﯽ ﺗﻮﻟﯿﺪ ﺷﺪه اﻧﺪ را ﻧﯿﺰ در ﺑﺮ ﻣﯽ ﮔﯿﺮد. ﺷﺮوع ﺗﻮﻟﯿﺪ ﻻﺳﺘﯿﮏ ﻫﺎی ﻣﺼﻨﻮﻋﯽ ﺑﻪ ﻧﯿﻤﻪ اول ﻗﺮن ﻧﻮزدﻫﻢ ﺑﺮﻣﯽ ﮔﺮدد . ﺗﻮﻟـﯿﺪ ﻻﺳـﺘﯿﮏ ﻣﺼـﻨﻮﻋﯽ در ﻃـﯽ ﺟـﻨﮓ ﺟﻬﺎﻧﯽ دوم ﺑﺼﻮرت ﻗﺎﺑﻞ ﺗﻮﺟﻬﯽ ﺗﻮﺳﻌﻪ ﭘﯿﺪا ﮐﺮد . ﻻﺳـﺘﯿﮏ ﻫـﺎی ﻣﺼـﻨﻮﻋﯽ از ﻫﻤـﻮ ﯾـﺎ ﮐﻮﭘﻠﯿﻤﺮﯾﺰاﺳـﯿﻮن دی ان ﻫـﺎی ﮐﻮﻧﮋوﮔﻪ ﺑﺪﺳﺖ ﻣﯽ آﯾﻨﺪ. ﻫﻤﭽﻨﯿـﻦ ﻣ ﻮﻧﻮاوﻟﻔﯿـﻦ ﻫـﺎ و ﻣﻮﻧﻮﻣـﺮﻫﺎی دﯾﮕـﺮ ﺑﻄـﻮر ﮔﺴـﺘﺮده ای ﺑﺮای ﺗﻮﻟﯿﺪ ﻻﺳﺘﯿﮏ اﺷﺒﺎع اﺳـﺘﻔﺎده ﻣـﯽ ﮔـﺮدد ﮐـﻪ ﺑـﺮوش ﻏـﯿﺮﮔﻮﮔﺮدی وﻟﮑﺎﻧـﯿﺰه ﻣـﯽ ﺷـﻮﻧﺪ . ﻻﺳـﺘﯿﮏ ﻫﺎی اﺷﺒﺎع ﺷﺪه ﻣﯽﺗﻮاﻧﻨﺪ ﺑﺮوش ﭘﻠﯽ ﮐﻨﺪاﻧﺴﺎﺳﯿﻮن، ﭘﻠﯿﻤﺮﯾﺰاﺳﯿﻮن وﯾﻨﯿﻠﯽ و واﮐﻨﺶ ﻫﺎی اﻓﺰاﯾﺸﯽ ﺗﻮﻟﯿﺪ ﺷﻮﻧﺪ . ﺑﺪﻟـﯿﻞ ﺗﻌـﺪد ﻻﺳـﺘﯿﮏ ﻫـﺎی ﻣﺼـﻨﻮﻋﯽ ﺗﻮﻟـﯿﺪ ﺷـﺪه، ﺑﻪ اﯾﻦ ﻻﺳﺘﯿﮏ ﻫﺎ اﻧﻮاع ﻣﺨﺘﻠﻔﯽ ﻃﺒﻘﻪ ﺑﻨﺪی ﻣﯽﺷﻮﻧﺪ ][. ٤ﻻﺳﺘﯿﮏ ﻫﺎی ﻣﺼﻨﻮﻋﯽ ﺳﺮی M ﺑﺮاﺳـﺎس ﺗﻌـﺮﯾﻒ][ اﯾـﻦ دﺳﺘﻪ از ﻻﺳﺘﯿﮑﻬﺎ دارای ﯾﮏ زﻧﺠﯿﺮه اﺷﺒﺎع از ﻧﻮع ﭘﻠﯽ ﻣﺘﯿﻠﻦ و ﯾﮏ ﮐﻮﻣﻮﻧﻮﻣـﺮ از اﻧـﻮاع دﯾﮕـﺮ ﻫﺴـﺘﻨﺪ . از ﻣﺸﺨﺼـﻪ ﮐﻠـﯽ اﯾﻦ ﮔﺮوه ﻣﯽ ﺗﻮان ﺑﻪ ﻣﻘﺎوﻣﺖ ﺣﺮارﺗﯽ ﻣﺘﻮﺳﻂ و ﻣﺘﻮﺳﻂ ﺑﻪ ﺑﺎﻻ اﺷﺎره ﮐﺮد. ﺑﻄﻮر ﮐﻠﯽ اﯾﻦ ﺳﺮی ﺷﺎﻣﻞ ﻻﺳﺘﯿﮏ ﻫﺎی زﯾﺮ ﻣﯽ ﺑﺎﺷﺪ. ACM: ﻻﺳﺘﯿﮏ اﮐﺮﯾﻼﺗﯽANM: ﻻﺳــﺘﯿﮏ اﮐــﺮﯾﻼت- اﮐﺮﯾﻠﻮﻧﯿــﺘﺮﯾﻞCFM: ﮐﻮﭘﻠﯿﻤﺮ ﺗﺮی ﻓﻠﻮﺋﻮراﺗﯿﻠﻦ و وﯾﻨﯿﻠﯿﺪن ﻓﻠﻮﺋﻮراﯾﺪﭘﻠﯽ اﺗﯿﻠﻦ ﮐﻠﺮﯾﻨﻪ ﺷﺪه : CM CSM: ﭘﻠـﯽ اﺗﯿﻠﻦ ﮐﻠﺮوﺳﻮﻟﻔﻮﻧﻪ ﺷﺪه EPDM: اﺗﯿﻠﻦ-ﭘﺮوﭘﯿﻠﻦ- دیان ﻣﻮﻧﻮﻣﺮ EPM: اﺗﯿﻠﻦ- ﭘﺮوﭘﯿﻠﻦ FKM: ﮐﻮﭘﻠﯿﻤﺮ ﭘﺮﻓﻠﻮﺋﻮرﭘﺮوﭘﯿﻠﻦ و وﯾﻨﯿﻠﯿﺪن ﻓﻠﻮراﯾﺪ ٥ﻻﺳﺘﯿﮏ ﻫﺎی ﻣﺼﻨﻮﻋﯽ ﺳﺮی O اﯾﻦ دﺳﺘﻪ از ﻻﺳﺘﯿﮏ ﻫﺎ ﺑﺮاﺳﺎس ﺗﻌﺮﯾﻒ ][، در ﺳﺎﺧﺘﺎر ﺧﻮد دارای اﺗﻢ اﮐﺴﯿﮋن ﻣﯽ ﺑﺎﺷﻨﺪ. از اﯾﻦ دﺳﺘﻪ ﻣﯽ ﺗﻮان ﺑﻪ ﻻﺳﺘﯿﮏ ﻫﺎی زﯾﺮاﺷﺎره ﮐﺮد: ﻻﺳﺘﯿﮏ ﺑﺮ ﭘﺎﯾﻪ اﭘﯽ ﮐﻠﺮوﻫﯿﺪرﯾﻦ : CO ﮐﻮﭘﻠﯿﻤﺮ اﺗﯿﻠﻦ اﮐﺴﺎﯾﺪ و اﭘﯽ ﮐﻠﺮوﻫﯿﺪرﯾﻦ :ECO ﻻﺳـﺘﯿﮏ ﻫـﺎی اﯾـﻦ ﮔﺮوه ﺑﺎ ﺗﻮﺟﻪ ﺑﻪ ﺣﻀﻮراﺗﻢ اﮐﺴﯿﮋن در زﻧﺠﯿﺮه ﻣﻘﺎوﻣﺖ ﺧﻮﺑﯽ در ﺑﺮاﺑﺮ ﺣﻼﻟﻬﺎی ﻏﯿﺮ ﻗﻄﺒﯽ و ﻫﯿﺪروﮐﺮﺑﻨﯽ دارﻧﺪ. ٦ﻻﺳﺘﯿﮏ ﻫﺎی ﺳﺮی R ﺑﺮاﺳﺎس ﺗﻌﺮﯾﻒ][ اﯾﻦ دﺳﺘﻪ از ﻻﺳﺘﯿﮏ ﻫﺎ دارای زﻧﺠﯿﺮه ﻏﯿﺮ اﺷﺒﺎع ﻣﯽ ﺑﺎﺷﻨﺪ. از اﯾﻦ دﺳﺘﻪ ﻣـﯽ ﺗـﻮان ﺑـﻪ ﻻﺳـﺘﯿﮏ ﻫـﺎی ذﯾـﻞ اﺷـﺎره ﮐـﺮد، ﻣﺸﺨﺼـﻪ ﺑﺎرز اﯾﻦ دﺳﺘﻪ از ﻻﺳﺘﯿﮏ ﻣﻘﺎوﻣﺖ ﺣﺮارﺗﯽ ﻣﺘﻮﺳﻂ و ﻣﺘﻮﺳﻂ ﺑﻪ ﭘﺎﯾﯿﻦ آﻧﻬﺎ ﻣﯽ ﺑﺎﺷﺪ. ﻻﺳﺘﯿﮏ اﯾﺰوﺑﻮﺗﯿﻠﻦ- اﯾﺰوﭘﺮن ﺑﺮﻣﯿﻨﻪ ﺷﺪه BIIR: ﻻﺳﺘﯿﮏ ﺑﻮﺗﺎدﯾﻦ BR: ﻻﺳﺘﯿﮏ اﯾﺰوﺑﻮﺗﯿﻠﻦ- اﯾﺰوﭘﺮن ﮐﻠﺮﯾﻨﻪ ﺷﺪه CIIR: ﻻﺳﺘﯿﮏ ﮐﻠﺮوﭘﺮن CR: ﻻﺳﺘﯿﮏ اﯾﺰوﺑﻮﺗﯿﻠﻦ- اﯾﺰوﭘﺮن)ﻻﺳﺘﯿﮏ ﺑﯿﻮﺗﯿﻞ( IIR: ﻻﺳﺘﯿﮏ اﮐﺮﯾﻠﻮﻧﯿﺘﺮﯾﻞ–ﺑﻮﺗﺎدﯾﻦ )ﻻﺳﺘﯿﮏ ﻧﯿﺘﺮﯾﻞ( NBR: ﻻﺳﺘﯿﮏ اﮐﺮﯾﻠﻮﻧﯿﺘﺮﯾﻞ- اﯾﺰوﭘﺮن NIR: ﻻﺳﺘﯿﮏ اﺳﺘﺎﯾﺮن- ﺑﻮﺗﺎدﯾﻦ SBR: ﻻﺳﺘﯿﮏ اﺳﺘﺎﯾﺮن- ﺑﻮﺗﺎدﯾﻦ- ﮐﺮﺑﻮﮐﺴﯿﻠﯿﮏ XSBR: ﻻﺳﺘﯿﮏ اﮐﺮﯾﻠﻮﻧﯿﺘﺮﯾﻞ- ﺑﻮﺗﺎدﯾﻦ- ﮐﺮﺑﻮﮐﺴﯿﻠﯿﮏ XNBR: ٧ﻻﺳﺘﯿﮏ ﻫﺎی ﺳﺮی Q ﺑﺮاﺳـﺎس ﺗﻌـﺮﯾﻒ][ ، اﯾﻦ دﺳﺘﻪ از ﻻﺳﺘﯿﮏ ﻫﺎ در زﻧﺠﯿﺮه ﺧﻮد دارای ﮔﺮوهSi-O--ﻣﯽ ﺑﺎﺷﻨﺪ. ﻣﺸﺨﺼـﻪ ﺑﺎرز اﯾﻦ دﺳﺘﻪ از ﻻﺳﺘﯿﮑﻬﺎ ﻣﻘﺎوﻣﺖ ﺣﺮارﺗﯽ ﺑﺎﻻ و Tg ﭘﺎﯾﯿﻦ ﻣﯽ ﺑﺎﺷﻨﺪ. از اﯾﻦ دﺳﺘﻪ ﻣﯽ ﺗﻮان ﺑﻪ ﻻﺳﺘﯿﮏ ﻫﺎی زﯾﺮ اﺷﺎره ﮐﺮد: ﻻﺳﺘﯿﮏ ﻣﺘﯿﻞ ﻓﻠﻮﺋﻮروﺳﯿﻠﯿﮑﻮن MFQ: ﻻﺳﺘﯿﮏ ﻣﺘﯿﻞ ﻓﻨﯿﻞ ﺳﯿﻠﯿﮑﻮن MPQ: ﻻﺳﺘﯿﮏ ﻣﺘﯿﻞ وﯾﻨﯿﻞ ﻓﻨﯿﻞ ﺳﯿﻠﯿﮑﻮن MPVQ: ﻻﺳﺘﯿﮏ دی ﻣﺘﯿﻞ ﺳﯿﻠﯿﮑﻮن MQ: ﻻﺳﺘﯿﮏ ﻣﺘﯿﻞ وﯾﻨﯿﻞ ﺳﯿﻠﯿﮑﻮن :MVQ ٨ﻻﺳﺘﯿﮏ ﻫﺎی ﺳﺮی U ﺑﺮاﺳـﺎس ﺗﻌـﺮﯾﻒ][ ، اﯾـﻦ دﺳـﺘﻪ از ﻻﺳﺘﯿﮑﻬﺎ در زﻧﺠﯿﺮهﺧﻮد دارای اﺗﻤﻬﺎی ﮐﺮﺑﻦ، اﮐﺴﯿﮋن وﻧﯿﺘﺮوژن ﻣﯽ ﺑﺎﺷﻨﺪ. از اﯾﻦ ﺳﺮی ﻣﯽ ﺗﻮان ﺑﻪ ﻻﺳﺘﯿﮑﻬﺎی زﯾﺮ اﺷﺎره ﮐﺮد: ﻻﺳﺘﯿﮏ ﺑﺮﭘﺎﯾﻪ ﭘﻠﯿﻤﺮ ﺗﺘﺮاﻓﻠﻮﺋﻮرواﺗﯿﻠﻦ، ﺗﺮی ﻓﻠﻮﺋﻮروﻧﯿﺘﺮوزوﻣﺘﺎن، و ﻧﯿﺘﺮوزو ﭘﺮﻓﻠﻮﺋﻮرو ﺑﻮﺗﯿﺮﯾﮏ اﺳﯿﺪ AFMU ﻻﺳﺘﯿﮏ ﭘﻠﯽ ﯾﻮرﺗﺎن از ﻧﻮع ﭘﻠﯽ اﺳﺘﺮ AU ﻻﺳﺘﯿﮏ ﭘﻠﯽ ﯾﻮرﺗﺎن از ﻧﻮع ﭘﻠﯽ اﻧﺰ EU ٩ﺗﻘﺴﯿﻢ ﺑﻨﺪی ﻻﺳﺘﯿﮏ ﻫﺎ ﺑﺮاﺳﺎس ﻣﻘﺎوﻣﺖ آﻧﻬﺎ ﻋـﻼوه ﺑﺮ دﺳﺘﻪ ﺑﻨﺪی ذﮐﺮ ﺷﺪه ﮐﻪ ﻻﺳﺘﯿﮑﻬﺎ را ﺑﺮاﺳﺎس ﺳﺎﺧﺘﺎر آﻧﻬﺎ دﺳﺘﻪ ﺑﻨﺪی ﻧﻤﻮده اﺳﺖ، ﻃﺒﻘﻪ ﺑﻨﺪی دﯾﮕﺮی ﻧﯿﺰ ﻣﯽ ﺗﻮان اراﺋﻪ داد ﮐﻪ در آن ﻻﺳﺘﯿﮑﻬﺎ ﺑﺮاﺳﺎس ﻣﻘﺎوﻣﺖ آﻧﻬﺎ ﺑﻪ ﺣﺮارت، ﺗﻮرم در ﺣﻼﻟﻬﺎی ﻣﺨﺘﻠﻒ، اوزون، ﻣﻮاد ﺷﯿﻤﯿﺎﯾﯽ ودﻣﺎی ﭘﺎﯾﯿﻦ دﺳﺘﻪ ﺑﻨﺪی ﺷﺪه اﻧﺪ ][. ﻻﺳﺘﯿﮏ ﻫﺎی ﻣﻘﺎوم ﺑﻪ ﺣﺮارت: ﺗﺎ دﻣﺎی Cْ ﻻﺳﺘﯿﮏ اﮐﺮﯾﻠﻮﻧﯿﺘﺮﯾﻞ– ﺑﻮﺗﺎدﯾﻦ )ﻧﯿﺘﺮﯾﻞ( NBR: ﻻﺳﺘﯿﮏ ﭘﻠﯽ اﺗﯿﻠﻦ ﮐﻠﺮوﺳﻮﻟﻔﻮﻧﻪ ﺷﺪه CSM: ﺗﺎ دﻣﺎیCْ- ﻻﺳﺘﯿﮏ اﯾﺰوﺑﻮﺗﯿﻠﻦ- اﯾﺰوﭘﺮن)ﺑﯿﻮﺗ (ﯿﻞ IIR: ﻻﺳﺘﯿﮏ اﺗﯿﻠﻦ–ﭘﺮوﭘﯿﻠﻦ دی ان ﻣﻮﻧﻮﻣﺮ EPD: ﻻﺳﺘﯿﮏ اﺗﯿﻠﻦ-ﭘﺮوﭘﯿﻠﻦ EPDM: ﺗﺎ دﻣﺎیCْ- ﻻﺳﺘﯿﮏ اﮐﺮﯾﻼﺗﯽ ACM: ﺗﺎ دﻣﺎی ﺑﺎﻻﺗﺮCْ ﻻﺳﺘﯿﮏ دی ﻣﺘﯿﻞ ﺳﯿﻠﯿﮑﻮن MQ: ﮐﻮﭘﻠﯿﻤﺮ ﭘﺮﻓﻠﻮﺋﻮروﭘﺮوﭘﯿﻠﻦ و وﯾﻨﯿﻠﯿﺪﯾﻦ ﻓﻠﻮﺋﻮراﯾﺪ FKM: ﮐﻮﭘﻠﯿﻤﺮ ﺗﺮی ﻓﻠﻮﺋﻮرواﺗﯿﻠﻦ و وﯾﻨﯿﻠﯿﺪﯾﻦ ﻓﻠﻮﺋﻮراﯾﺪ CFM: ٠١ﻻﺳﺘﯿﮏ ﻫﺎی ﻣﻘﺎوم ﺑﻪ ازون ﻻﺳﺘﯿﮏ ﮐﻠﺮوﭘﺮن : CR آﻟﯿﺎژ ﻻﺳﺘﯿﮏ ﻧﯿﺘﺮﯾﻞ و ﭘﻼﺳﺘﯿﮏ ﭘﻠﯽ وﯾﻨﯿﻞ ﮐﻠﺮاﯾﺪ NBR/PVC: ﻻﺳﺘﯿﮏ اﯾﺰوﺑﻮﺗﯿﻠﻦ- اﯾﺰوﭘﺮن)ﻻﺳﺘﯿﮏ ﺑﯿﻮﺗﯿﻞ( IIR: ﻻﺳﺘﯿﮏ اﺗﯿﻠﻦ- ﭘﺮوﭘﯿﻠﻦ دی ان ﻣﻮﻧﻮﻣﺮ EPDM: ﻻﺳﺘﯿﮏ اﺗﯿﻠﻦ- ﭘﺮوﭘﯿﻠﻦ EPM: ﻻﺳﺘﯿﮏ ﭘﻠﯽ ﺎﺗﯿﻠﻦ ﮐﻠﺮوﺳﻮﻟﻔﻮﻧﻪ ﺷﺪه CSM: ﻻﺳﺘﯿﮏ ﺑﺮﭘﺎﯾﻪ اﭘﯽ ﮐﻠﺮوﻫﯿﺪرﯾﻦ CO: ﮐﻮﭘﻠﯿﻤﺮ اﺗﯿﻠﻦ اﮐﺴﺎﯾﺪ و اﭘﯽ ﮐﻠﺮوﻫﯿﺪرﯾﻦ ECO: ﻻﺳﺘﯿﮏ اﮐﺮﯾﻼﺗﯽ ACM: ﻻﺳﺘﯿﮏ دی ﻣﺘﯿﻞ ﺳﯿﻠﯿﮑﻮن MQ: ﮐﻮﭘﻠﯿﻤﺮ ﭘﺮﻓﻠﻮﺋﻮروﭘﺮوﭘﯿﻠﻦ و وﯾﻨﯿﻠﯿﺪن ﻓﻠﻮراﯾﺪ FKM: ﮐﻮﭘﻠﯿﻤﺮ ﺗﺮی ﻓﻠﻮﺋﻮرواﺗﯿﻠﻦ ووﯾﻨﯿﻠﯿﺪن ﻓﻠﻮﺋﻮراﯾﺪ CFM: ١١ﻻﺳﺘﯿﮏ ﻫﺎی ﻣﻘﺎوم ﺑﻪ ﺗﻮرم در ﺣﻼﻟﻬﺎی ﻫﯿﺪروﮐﺮﺑﻨﯽ و روﻏﻨﻬﺎ ﻻﺳﺘﯿﮏ ﮐﻠﺮوﭘﺮن :CR ﻻﺳﺘﯿﮏ ﭘﻠﯽ اﺗﯿﻠﻦ ﮐﻠﺮوﺳﻮﻟﻔﻮﻧﻪ ﺷﺪه CSM: ﻻﺳﺘﯿﮏ اﮐﺮﯾﻠﻮﻧﯿﺘﺮﯾﻞ- ﺑﻮﺗﺎدﯾﻦ)ﻧﯿﺘﺮﯾﻞ( NBR: ﻻﺳﺘﯿﮏ ﺑﺮ ﭘﺎﯾﻪ اﭘﯽ ﮐﻠﺮوﻫﯿﺪرﯾﻦ CO: ﮐﻮﭘﻠﯿﻤﺮ اﺗﯿﻠﻦ اﮐﺴﺎﯾﺪ و اﭘﻠﯽ ﮐﻠﺮوﻫﯿﺪرﯾﻦ ECO: ﻻﺳﺘﯿﮏ اﮐﺮﯾﻼﺗﯽ ACM: ﻻﺳﺘﯿﮏ ﭘﻠﯽ ﺳﻮﻟﻔﺎﯾﺪی T: ﮐﻮﭘﻠﯿﻤﺮ ﭘﺮﻓﻠﻮﺋﻮرو ﭘﺮوﭘﯿﻠﻦ و وﯾﻨﯿﻠﯿﺪن ﻓﻠﻮﺋﻮراﯾﺪ FKM: ﮐﻮﭘﻠﯿﻤﺮ ﺗﺮی ﻓﻠﻮﺋﻮرو اﺗﯿﻠﻦ و وﯾﻨﯿﻠﯿﺪن ﻓﻠﻮﺋﻮراﯾﺪ CFM: ٢١ﻻﺳﺘﯿﮏ ﻫﺎی ﻣﻘﺎوم ﺑﻪ ﻣﻮاد ﺷﯿﻤﯿﺎﯾﯽ ﻻﺳﺘﯿﮏ ﻃﺒﯿﻌﯽ، ﮐﻮﭘﻠﯿﻤﺮ اﺳﺘﺎﯾﺮن- ﺑﻮﺗﺎدﯾﻦ NR, SBR: ﻻﺳﺘﯿﮏ ﮐﻠﺮوﭘﺮن : CR ﻻﺳﺘﯿﮏ اﯾﺰوﺑﻮﺗﯿﻠﻦ- اﯾﺰوﭘﺮن)ﻻﺳﺘﯿﮏ ﺑﯿﻮﺗﯿﻞ( IIR: ﻻﺳﺘﯿﮏ اﺗﯿﻠﻦ- ﭘﺮوﭘﯿﻠﻦ دی ان ﻣﻮﻧﻮﻣﺮ EPDM: ﻻﺳﺘﯿﮏ اﺗﯿﻠﻦ-ﭘﺮوﭘﯿﻠﻦ :EPM ﻻﺳﺘﯿﮏ ﭘﻠﯽ اﺗﯿﻠﻦ ﮐﻠﺮوﺳﻮﻟﻔﻮﻧﻪ ﺷﺪه CSM: ﮐﻮﭘﻠﯿﻤﺮ ﭘﺮﻓﻠﻮﺋﻮروﭘﺮوﭘﯿﻠﻦ و وﯾﻨﯿﻠﯿﺪن ﻓﻠﻮﺋﻮراﯾﺪ FKM: ﮐﻮﭘﻠﯿﻤﺮﺗﺮی ﻓﻠﻮﺋﻮرواﺗﯿﻠﻦ و وﯾﻨﯿﻠﯿﺪﯾﻦ ﻓﻠﻮﺋﻮراﯾﺪ :CFM ٣١ﻻﺳﺘﯿﮏ ﻫﺎی ﻣﻘﺎوم ﺑﻪ دﻣﺎی ﭘﺎﯾﯿﻦ ﻻﺳﺘﯿﮏ ﻃﺒﯿﻌﯽ ﻣﻘﺎوم در ﺑﺮاﺑﺮ ﮐﺮﯾﺴﺘﺎﻟﯿﺰاﺳﯿﻮن )ﻧﻮع AC( NR: ﻻﺳﺘﯿﮏ اﺗﯿﻠﻦ- ﭘﺮوﭘﯿﻠﻦ دی ان ﻣﻮﻧﻮﻣﺮ EPDM: ﻻﺳﺘﯿﮏ ﺑﻮﺗﺎدﯾﻦ BR: ﻻﺳﺘﯿﮏ ﻣﺘﯿﻞ ﻓﻨﯿﻞ ﺳﯿﻠﯿﮑﻮن :MPQ ٤١ﻻﺳﺘﯿﮏ ﻃﺒﯿﻌﯽ (NR) ﺑﺴـﯿﺎری از ﮔـﯿﺎﻫﺎن ﯾـﮏ ﻣﺎﯾﻊ)ﺷﯿﺮاﺑﻪ( ﺷﯿﺮی رﻧﮓ ﺗﻮﻟﯿﺪ ﻣﯽ ﮐﻨﻨﺪ ﮐﻪ ﻻﺗﮑﺲ ﻧﺎﻣﯿﺪه ﻣﯽ ﺷﻮد . اﯾـﻦ ﻣـﺎﯾﻊ ﺷـﯿﺮی رﻧﮓ ﺣﺎوی ذرات ﻻﺳﺘﯿﮏ اﺳﺖ ﮐﻪ در ﯾﮏ ﻣﺤﯿﻂ آﺑﯽ ﺑﻪ ﺻﻮرت ﮐﻠﻮﺋﯿﺪی (Colloidal dispersion) ﭘﺮاﮐﻨﺪه ﺷﺪه اﺳﺖ. ﺻـﺪﻫﺎ ﮔﻮﻧـﻪ از اﯾﻦ درﺧﺘﺎن ﺷﻨﺎﺧﺘﻪ ﺷﺪه اﻧﺪ ﮐﻪ اﮐﺜﺮاً در ﻣﺤﺪوده آب و ﻫﻮای اﺳﺘﻮاﯾﯽ ﻗﺮار دارﻧﺪ. اﻟﺒـﺘﻪ ﺷـﯿﺮه ﻫﻤـﻪ ﮔـﯿﺎﻫﺎن ﺗﻮﻟـﯿﺪ ﮐﻨـﻨﺪه ﮐﺎﺋﻮﭼﻮ ﺑﻪ دﻻﯾﻞ ﻣﺨﺘﻠﻒ ارزش ﺻﻨﻌﺘﯽ ﻧﺪارد و ﺗﻨﻬﺎ ﺷـﯿﺮه درﺧـﺖ Hevea brasiliensis ﺑـﻪ دﻟـﯿﻞ دارا ﺑـﻮدن ﻣﯿﺰان ﮐﺎﺋﻮﭼﻮی ﺑﺎﻻﺗﺮ وﺑﻬﺘﺮ ﻗﺎﺑﻠﯿﺖﻣﺼـﺮف ﺻـﻨﻌﺘﯽ دارد . ﺳـﺎﺧﺘﺎر ﺷـﯿﻤﯿﺎﯾﯽ ﺟﺰء ﻫ ﯿﺪروﮐﺮﺑﻨﯽ اﯾﻦ ﮐﺎﺋﻮﭼﻮ ﺳﯿﺲ ﭘﻠﯽ اﯾﺰوﭘﺮن ﻣﯽ ﺑﺎﺷﺪ ﮐﻪ دارای ﺳﺎﺧﺘﺎر زﯾﺮ ﻣﯽ ﺑﺎﺷﺪ: ذرات ﻻﺗﮑـﺲ درﺧﺖ Hevea brasiliensis ، دارای ﺣﺮﮐﺖ ﺑﺮاوﻧﯽ(Brownian motion) اﺳﺖ ﮐﻪذرات ﮐﻮﭼﮑـﺘﺮ دارای ﻓﻌﺎﻟﯿـﺖ ﺑﯿﺸـﺘﺮی ﻫﺴـﺘﻨﺪ . ﻣﺤﻠـﻮل ﻫﺎی ﻧﻤﮑﯽ ﻣﻮﺟﺐ ﮐﺎﻫﺶ ﺣﺮﮐﺖ اﯾﻦ ذرات ﯾـﺎ ﺗﻮﻗـﻒ ﮐـﺎﻣﻞ آﻧﻬﺎ ﻣﯽ ﺷﻮﻧﺪ ﺑﺪون اﯾﻨﮑﻪ ﻫﯿﭽﮕﻮﻧﻪ دﻟﻤﻪ ﺷﺪن (Coagulation) ﺻﻮرت ٥١ﺑﮕـﯿﺮد . ﮔﻠﯿﺴـﺮول، ژﻻﺗﯿـﻦ و … ﻧـﯿﺰ اﺛﺮاﺗـﯽ ﻣﺸـﺎﺑﻪ ﻣﺤﻠﻮل ﻫﺎی ﻧﻤﮑﯽ ﺑﺮ روی ذرات ﻻﺗﮑﺲ دارﻧــﺪ. دﻟﻤــﻪ ﺳــﺎزی (coagulation) ، ﻓﺮآﯾــﻨﺪ ﮐــﺮدن دﻟﻤــﻪ ﻫــﺎ(Processing of coagulate) ، ﻧﻮارﻫـﺎ(Sheets) و ﮐـﺮپ(Crepe): در ﻣﺤـﻞ ﮐﺎﺷـﺖ اﯾـﻦ درﺧـﺘﺎن، روش ارﺟـﺢ ﺑﺮای ﺑﺪﺳﺖ آوردن ﻻﺳﺘﯿﮏ، دﻟﻤﻪ ﺳﺎزی ﺑﻮﺳﯿﻠﻪ اﺳﯿﺪ اﺳﺖ. ﺑــﺮای اﯾــﻦ ﻣــﻨﻈﻮر،ﻻﺗﮑﺲ ﺑﻮﺳــﯿﻠﻪ آب ﺗــﺎ %- رﻗــﯿﻖ ﺷــﺪه و ﺳــﭙﺲ ﺑﻮﺳــﯿﻠﻪ اﺳــﯿﺪ ﺗﺎ PH8/- رﺳﺎﻧﺪه ﻣﯽ ﺷﻮد. ﺗﺤﺖ اﯾﻦ ﺷﺮاﯾﻂ ﻻﺗﮑﺲ دﻟﻤﻪ ﻣﯽ ﺷﻮد. ٦١اﻧﻮاع ﮔﺮﯾﺪﻫﺎی ﻻﺳﺘﯿﮏ ﻃﺒﯿﻌﯽ ﮔﺮﯾﺪﻫﺎی ﻋﺎم: ﮔـﺮﯾﺪﻫﺎی ﻋـﺎم NR ، ﻋﺒﺎرﺗـﻨﺪازSMR, Pale crepe, RSS ﮐﻪ ﺗﻔﺎوت آﻧﻬﺎ ﺑﻪ ﻧﺤﻮه ﻓﺮآﯾﻨﺪ و ﻧﻮعرﺳﻮب دﻫﯽ ﻣﺮﺗﺒﻂ اﺳﺖ. (Ribbed smoked sheet) RSS : Sheet ﻫــﺎی دوده ای از ﻻﺳــﺘﯿﮏ ﺟــﺎﻣﺪ ﻫﺴــﺘﻨﺪ ﮐــﻪ در آنﻧﺎﺧﺎﻟﺼـﯿﻬﺎ ﻻﺗﮑـﺲ ﭘﺎﯾـﻪ ﺑﻪ ﻣﻘﺪار زﯾﺎدی وﺟﻮد دارد و ﺧﻠﻮص آﻧﻬﺎ ﺑﺴﺘﻪ ﺑﻪ درﺟﻪ )از ﯾﮏ ﺗﺎ ﭘﻨﺞ درﺟﻪ ﺑﻨﺪی ﺷﺪه اﺳﺖ(، ﻣﺘﻔﺎوت اﺳﺖ. Pale crepe : در اﯾـﻦ ﮔـﺮﯾﺪ ﻧﺎﺧﺎﻟﺼـﯿﻬﺎی ﻻﺗﮑـﺲ ﭘﺎﯾـﻪ ﺑـﻪ ﻣﻘـﺪار زﯾﺎدی ﺑﺎ ﺷﺴﺘﺸﻮی زﯾﺎد وﮔﺬراﻧـﺪن از ﻏﻠـﺘﮑﻬﺎی ﻣـﺘﻔﺎوت ﮐﻤﺘﺮ ﺷﺪه اﺳﺖ . اﻧﻮاع ﮔﺮﯾﺪﻫﺎی Pale crepe ﺑﺮاﺳﺎس رﻧﮕﻬﺎ واﺳﺘﺤﮑﺎم Sheet آﻧﻬﺎ ﻣﺘﻔﺎوت اﺳﺖ[H] اﻧﻮاع ﮔﺮﯾﺪﻫﺎی ﺧﺎص ﻻﺳﺘﯿﮏ ﻃﺒﯿﻌﯽ ﺑﻪ ﺻﻮرتزﯾﺮ ﻣﯽ ﺑﺎﺷﺪ: CVNR ﯾﺎLVNR :ﻻﺳﺘﯿﮏ ﻃﺒﯿﻌﯽ ﺑﺎ وﯾﺴﮑﻮزﯾﺘﮥ ﺛﺎﺑﺖ OENR :ﻻﺗﮑﺲ ﻃﺒﯿﻌﯽ دارای روﻏﻦ Skim Rubber :ﻻﺳﺘﯿﮏ ﺟﺎﻣﺪی ﮐﻪ ﺑﻮﺳﯿﻠﻪ ﺳﺎﻧﺘﺮﯾﻔﯿﻮژ ﮐﺮدن ﺗﻬﯿﻪ ﻣﯽ ﺷﻮد. Peptised Rubber : ﻻﺳﺘﯿﮑﯽ ﮐﻪ ﺑﻪ آنPeptiser اﺿﺎﻓﻪ ﺷﺪه اﺳﺖ. Carbon black masterbatch :ﻻﺳﺘﯿﮑﯽ ﮐﻪ دارای دوده ﻣﯽ ﺑﺎﺷﺪ. Modified NR :NR ﮐﻪ ﺑﺮ روی ﺑﺎﻧﺪ دوﮔﺎﻧﻪ آن واﮐﻨﺶ ﺧﺎﺻﯽ اﻧﺠﺎم ﺷﺪه اﺳﺖ. ٧١Hevea MG Rubber : ﻻﺳـﺘﯿﮏ ﺟـﺎﻣﺪNR ﮐﻪ در ﺣﺎﻟﺖ ﻻﺗﮑﺲ ﻣﻮﻧﻮﻣﺮ ﻣﺘﯿﻞ ﻣﺘﺎﮐﺮﯾﻼت ﺑﻪ آناﺿﺎﻓﻪ و ﭘﻠﯿﻤﺮﯾﺰه ﺷﺪه اﺳﺖ. SP : ﺑﻪ ﻻﺳﺘﯿﮑﯽ ﮐﻪ دارای ﻣﺨﻠﻮﻃﯽ از ﻻﺗﮑﺲ وﻟﮑﺎﻧﯿﺰه و ﻏﯿﺮه وﻟﮑﺎﻧﯿﺰه ﻣﯽ ﺑﺎﺷﺪ. SMR (Standard Malaysion Rubber) : ﻧﻮﻋﯽ از ﻃﺒﻘﻪ ﺑﻨﺪی ﺑﺮایNR ﮐﻪ ﺑﻮﺳﯿﻠﻪ ﮐﺸﻮر ﻣﺎﻟﺰیاﯾﺠﺎد ﺷﺪه اﺳﺖ و ﺑﺼﻮرت ﺑﻠﻮک ﻫﺎی ﻗﻬﻮه ای ﻣﯽ ﺑﺎﺷﺪ. ٨١ﻣﺮاﺟﻊ - Rubber Technology and Manufacture, C.M.Blow, C.Hepburn, Butterworth, . - Rubber Technology Handbook, W.Hofmann, Hancer Publisher, . - Elastomers and Rubber Compounding Materials, I. Franta, Elsevier, . | ﻻﺳﺘﯿﮏ ﻫﺎ ﺛﺎﺑﺖ ﻧﯿﺴﺖ و وزن ﻣﻮﻟﮑﻮﻟﯽ ﻣﺘﻮﺳﻂ آن . ﻫﺎ ﭘﻠﯿﻤﺮ |
١ﻻﺳﺘﯿﮏ ﻻﺳﺘﯿﮏ ﻫﺎ ﭘﻠﯿﻤﺮﻫﺎﯾﯽ ﺑﺎ وزن ﻣﻮﻟﮑﻮﻟﯽ ﺑﺎﻻ ﻫﺴﺘﻨﺪ . وزن ﻣﻮﻟﮑﻮﻟﯽ ﻣﺘﻮﺳﻂ آن ﻫﺎ ﺛﺎﺑﺖ ﻧﯿﺴﺖ و ﺑﺴﺘﻪ ﺑﻪ ﻧﻮع ﻓﺮاﯾﻨﺪی ﮐﻪ ﺑﺮ روی آﻧﻬﺎ اﻧﺠﺎم ﻣﯽ ﺷﻮد ﺗﻐﯿﯿﺮ ﻣﯽ ﮐﻨﺪ . از ﻟﺤﺎظ ﻣﻔﻬﻮﻣﯽ، ﻻﺳﺘﯿﮏ ﻣـﺎده ای اﺳـﺖ ﮐـﻪ ﻗﺎﺑﻠﯿـﺖ اﻻﺳـﺘﯿﮏ، ﮐﺸـﯿﺪه ﺷﺪن و اﻧﻌﻄﺎف ﭘﺬﯾﺮی در دﻣﺎی ﻣﺤﯿﻂ را داﺷﺘﻪ ﺑﺎﺷ]ﺪ .[ ﺑﺮاﺳـﺎس ﺗﻌـﺮﯾﻒ دوم، ﯾـﮏ ﻻﺳـﺘﯿﮏ ﺑﺎﯾﺴـﺘﯽ ﺳـﻪ وﯾﮋﮔـﯽ ذﯾﻞ را داﺷﺘﻪ ﺑﺎﺷﺪاﻟﻒ : : ﻗﺎﺑﻠﯿﺖ ﺷـﺒﮑﻪ ای ﺷﺪن ﺑﻮﺳﯿﻠﻪ ﻋﻮاﻣﻞ ﺷﺒﮑﻪ ای ﮐﻨﻨﺪه را داﺷﺘﻪ ﺑﺎﺷﺪ : ب . دارای ﻣﻮﻟﮑﻮل ﻫﺎی زﻧﺠﯿﺮی ﺑﻠـﻨﺪ ﺑﺎﺷـﺪ ﺑﮕﻮﻧـﻪ ای ﮐـﻪ ﺗﻮاﻧﺎﯾـﯽ ﺗﺸـﮑﯿﻞ ﮐﻼف وﻟﺬا ﺗﺤﺖ ﺗﻨﺶ ﻗﺎﺑﻠﯿﺖ ﮐﺸﯿﺪه ﺷﺪن )ﻫﺮﭼﻨﺪ ﮐﻮﭼـﮏ ( را داﺷـﺘﻪ ﺑﺎﺷﺪ : ج . ﺑﺨﺸﻬﺎی (segment) ﻣﺨﺘﻠﻒ ﻫﺮ زﻧﺠﯿﺮ ﻣﻨﻔﺮد اﻧﻌﻄﺎف ﭘﺬﯾﺮ ﺑﺎﺷﺪ ﺑﮕﻮﻧﻪ ای ﮐﻪ ﺑﺘﻮاﻧﻨﺪ ﺣﺮﮐﺎت ﺑﺮاوﻧﯽ (Brownian motion) را در دﻣﺎی ﻣﺤﯿﻂ اﻧﺠﺎم دﻫﺪ][. ﺑﻄـﻮر ﮐﻠـﯽ ﻻﺳـﺘﯿﮏ ﺧـﺎم ﯾـﺎ ﮐـﺎﺋﻮﭼﻮ ﻣﺎده ای اﺳﺖ دارای ﻣﻮﻟﮑﻮل ﻫﺎی ﺑﺎ وزن ﻣﻮﻟﮑﻮﻟﯽ ﺑﺎﻻ )ﻣﺎﮐـﺮوﻣﻮﻟﮑﻮل ( ﮐـﻪ در دﻣﺎی ﻣﺤﯿﻂ آﻣﻮرف اﺳﺖ و Tg) دﻣﺎی ﺷﯿﺸﻪ ای ﺷﺪن ( آن ﺑﻪ ﻣﻘﺪار ﻗﺎﺑﻞ ﺗﻮﺟﻬﯽ ﭘﺎﯾﯿﻦ ﺗﺮ از دﻣﺎی ﻣﺤﯿﻂ اﺳﺖ . ﻻﺳﺘﯿﮏ ﺧﺎم ﻣﯽ ﺗﻮاﻧﺪ ﭘﺨﺖ و ﺷﺒﮑﻪ ای ﺷﻮد ﮐﻪ ﺑﻪ ﻻﺳﺘﯿﮏ ﭘﺨﺖ ﺷﺪه اﻻﺳﺘﻮﻣﺮ ﮔﻮﯾﻨﺪ ][. ﻣﻨﺸـﺄ ﺷـﺒﮑﻪ ای ﺷـﺪن ﻣـﯽ ﺗﻮاﻧـﺪ ﻋﻮاﻣﻞ ﭘﺨﺖ ﻣﺜﻞ ﮔﻮﮔﺮد، ﻣﻮاد دﯾﮕﺮ ﯾﺎ اﺗﺼﺎﻻت ﻓﯿﺰﯾﮑﯽ ﺑﯿﻦ زﻧﺠـﯿﺮ ﺑﺎﺷـﺪ ﺑ . ﺪﻟـﯿﻞ اﯾﻨﮑﻪ ﮐﻼف ﻫﺎی زﻧﺠﯿﺮی آن ﻗﺎﺑﻠﯿﺖ ﮐﺸﯿﺪه ﺷﺪن ﺑﻪ ﻣﻘﺪار زﯾﺎد را دارﻧﺪ، ﻟﺬا در دﻣﺎی ﻣﺤﯿﻂ اﻻﺳﺘﯿﺴﯿﺘﻪ ﺑﺎﻻﯾﯽ از ﺧﻮد ﻧﺸﺎن ﻣﯽ دﻫﺪ، در ﺣﺎﻟﯿﮑﻪ در دﻣﺎی ﺑﺎﻻﺗﺮ ﺑﺪﻟﯿﻞ ﻟﻐﺰش زﻧﺠﯿﺮﻫﺎ ﺑﺮ روی ﯾﮑﺪﯾﮕﺮ ﮐﺮﯾﭗ ﮐﺮده و ﺧﻮاص ﭘﻼﺳﺘﯿﮑﯽ از ﺧﻮد ﻧﺸﺎن ﻣﯽ دﻫﺪ ][. ٢ﻻﺳﺘﯿﮏ ﻣﻤﮑﻦ اﺳﺖ ﻣﻨﺸﺄ ﻃ ﺒﯿﻌﯽ ﯾﺎ ﻣﺼﻨﻮﻋﯽ داﺷﺘﻪ ﺑﺎﺷﺪ ﮐﻪ ﻧﻮع ﻃﺒﯿﻌﯽ آن از رﯾﺸﻪ درﺧﺖ Hevea brasiliensis ﺑﺪﺳـﺖ ﻣـﯽ آﯾـﺪ . ﻻﺳﺘﯿﮏ ﻣﺼﻨﻮﻋﯽ از ﭘﻠﯿﻤﺮﯾﺰاﺳﯿﻮن ﯾﺎ ﮐﻮﭘﻠﯿﻤﺮﯾﺰاﺳﯿﻮن ﻣـﻮاد اوﻟـﯿﻪ ﺑـﻨﺎم ﻣﻮﻧﻮﻣـﺮ ﺗﻬـﯿﻪ ﻣﯽ ﺷﻮد. ﺑﺴﺘﻪ ﺑﻪ اﯾﻨﮑﻪ ﻣﻮﻧﻮﻣﺮﻫﺎی اوﻟﯿﻪ ﻗﻄﺒﯽ ﯾﺎ ﻏﯿﺮﻗﻄﺒﯽ ﺑﺎﺷـﻨﺪ ﻻﺳﺘﯿﮑﻬﺎ در ﺣﻼﻟﻬﺎی ﻣﺨﺘﻠﻒ ﻣﻤﮑﻦ اﺳ ﺖ ﻣﺤﻠﻮل ﯾﺎ ﻧﺎﻣﺤﻠﻮل ﺑﺎﺷﻨﺪ . ﺑﻄﻮرﮐﻠﯽ ﺧﻮاص ﯾﮏ ﻻﺳﺘﯿﮏ ﺑﻪ ﻣﻮﻧﻮﻣﺮﻫﺎی اوﻟﯿﻪ ای ﮐﻪ از آن ﺗﻬﯿﻪ ﺷﺪه اﺳﺖ ﺑﺴﺘﮕﯽ دارد ][. ٣ﻻﺳﺘﯿﮏ ﻣﺼﻨﻮﻋﯽ واژه ﻻﺳﺘﯿﮏ ﻣﺼﻨﻮﻋﯽ ﻋﻼوه ﺑﺮ اﯾﻨﮑﻪ ﺑﺮ ﻣﺸﺎﺑﻪ ﺳﻨﺘﺰی ﻻﺳﺘﯿﮏ ﻃﺒﯿﻌﯽ دﻻﻟﺖ ﻣﯽ ﮐﻨﺪ ﺗﻌﺪاد زﯾﺎدی از ﻻﺳﺘﯿﮏ ﻫﺎی دﯾﮕﺮ ﮐﻪ از ﻃﺮﯾﻖ ﺳﻨﺘﺰ ﺷﯿﻤﯿﺎﯾﯽ ﺗﻮﻟﯿﺪ ﺷﺪه اﻧﺪ را ﻧﯿﺰ در ﺑﺮ ﻣﯽ ﮔﯿﺮد. ﺷﺮوع ﺗﻮﻟﯿﺪ ﻻﺳﺘﯿﮏ ﻫﺎی ﻣﺼﻨﻮﻋﯽ ﺑﻪ ﻧﯿﻤﻪ اول ﻗﺮن ﻧﻮزدﻫﻢ ﺑﺮﻣﯽ ﮔﺮدد . ﺗﻮﻟـﯿﺪ ﻻﺳـﺘﯿﮏ ﻣﺼـﻨﻮﻋﯽ در ﻃـﯽ ﺟـﻨﮓ ﺟﻬﺎﻧﯽ دوم ﺑﺼﻮرت ﻗﺎﺑﻞ ﺗﻮﺟﻬﯽ ﺗﻮﺳﻌﻪ ﭘﯿﺪا ﮐﺮد . ﻻﺳـﺘﯿﮏ ﻫـﺎی ﻣﺼـﻨﻮﻋﯽ از ﻫﻤـﻮ ﯾـﺎ ﮐﻮﭘﻠﯿﻤﺮﯾﺰاﺳـﯿﻮن دی ان ﻫـﺎی ﮐﻮﻧﮋوﮔﻪ ﺑﺪﺳﺖ ﻣﯽ آﯾﻨﺪ. ﻫﻤﭽﻨﯿـﻦ ﻣ ﻮﻧﻮاوﻟﻔﯿـﻦ ﻫـﺎ و ﻣﻮﻧﻮﻣـﺮﻫﺎی دﯾﮕـﺮ ﺑﻄـﻮر ﮔﺴـﺘﺮده ای ﺑﺮای ﺗﻮﻟﯿﺪ ﻻﺳﺘﯿﮏ اﺷﺒﺎع اﺳـﺘﻔﺎده ﻣـﯽ ﮔـﺮدد ﮐـﻪ ﺑـﺮوش ﻏـﯿﺮﮔﻮﮔﺮدی وﻟﮑﺎﻧـﯿﺰه ﻣـﯽ ﺷـﻮﻧﺪ . ﻻﺳـﺘﯿﮏ ﻫﺎی اﺷﺒﺎع ﺷﺪه ﻣﯽﺗﻮاﻧﻨﺪ ﺑﺮوش ﭘﻠﯽ ﮐﻨﺪاﻧﺴﺎﺳﯿﻮن، ﭘﻠﯿﻤﺮﯾﺰاﺳﯿﻮن وﯾﻨﯿﻠﯽ و واﮐﻨﺶ ﻫﺎی اﻓﺰاﯾﺸﯽ ﺗﻮﻟﯿﺪ ﺷﻮﻧﺪ . ﺑﺪﻟـﯿﻞ ﺗﻌـﺪد ﻻﺳـﺘﯿﮏ ﻫـﺎی ﻣﺼـﻨﻮﻋﯽ ﺗﻮﻟـﯿﺪ ﺷـﺪه، ﺑﻪ اﯾﻦ ﻻﺳﺘﯿﮏ ﻫﺎ اﻧﻮاع ﻣﺨﺘﻠﻔﯽ ﻃﺒﻘﻪ ﺑﻨﺪی ﻣﯽﺷﻮﻧﺪ ][. ٤ﻻﺳﺘﯿﮏ ﻫﺎی ﻣﺼﻨﻮﻋﯽ ﺳﺮی M ﺑﺮاﺳـﺎس ﺗﻌـﺮﯾﻒ][ اﯾـﻦ دﺳﺘﻪ از ﻻﺳﺘﯿﮑﻬﺎ دارای ﯾﮏ زﻧﺠﯿﺮه اﺷﺒﺎع از ﻧﻮع ﭘﻠﯽ ﻣﺘﯿﻠﻦ و ﯾﮏ ﮐﻮﻣﻮﻧﻮﻣـﺮ از اﻧـﻮاع دﯾﮕـﺮ ﻫﺴـﺘﻨﺪ . از ﻣﺸﺨﺼـﻪ ﮐﻠـﯽ اﯾﻦ ﮔﺮوه ﻣﯽ ﺗﻮان ﺑﻪ ﻣﻘﺎوﻣﺖ ﺣﺮارﺗﯽ ﻣﺘﻮﺳﻂ و ﻣﺘﻮﺳﻂ ﺑﻪ ﺑﺎﻻ اﺷﺎره ﮐﺮد. ﺑﻄﻮر ﮐﻠﯽ اﯾﻦ ﺳﺮی ﺷﺎﻣﻞ ﻻﺳﺘﯿﮏ ﻫﺎی زﯾﺮ ﻣﯽ ﺑﺎﺷﺪ. ACM: ﻻﺳﺘﯿﮏ اﮐﺮﯾﻼﺗﯽANM: ﻻﺳــﺘﯿﮏ اﮐــﺮﯾﻼت- اﮐﺮﯾﻠﻮﻧﯿــﺘﺮﯾﻞCFM: ﮐﻮﭘﻠﯿﻤﺮ ﺗﺮی ﻓﻠﻮﺋﻮراﺗﯿﻠﻦ و وﯾﻨﯿﻠﯿﺪن ﻓﻠﻮﺋﻮراﯾﺪﭘﻠﯽ اﺗﯿﻠﻦ ﮐﻠﺮﯾﻨﻪ ﺷﺪه : CM CSM: ﭘﻠـﯽ اﺗﯿﻠﻦ ﮐﻠﺮوﺳﻮﻟﻔﻮﻧﻪ ﺷﺪه EPDM: اﺗﯿﻠﻦ-ﭘﺮوﭘﯿﻠﻦ- دیان ﻣﻮﻧﻮﻣﺮ EPM: اﺗﯿﻠﻦ- ﭘﺮوﭘﯿﻠﻦ FKM: ﮐﻮﭘﻠﯿﻤﺮ ﭘﺮﻓﻠﻮﺋﻮرﭘﺮوﭘﯿﻠﻦ و وﯾﻨﯿﻠﯿﺪن ﻓﻠﻮراﯾﺪ ٥ﻻﺳﺘﯿﮏ ﻫﺎی ﻣﺼﻨﻮﻋﯽ ﺳﺮی O اﯾﻦ دﺳﺘﻪ از ﻻﺳﺘﯿﮏ ﻫﺎ ﺑﺮاﺳﺎس ﺗﻌﺮﯾﻒ ][، در ﺳﺎﺧﺘﺎر ﺧﻮد دارای اﺗﻢ اﮐﺴﯿﮋن ﻣﯽ ﺑﺎﺷﻨﺪ. از اﯾﻦ دﺳﺘﻪ ﻣﯽ ﺗﻮان ﺑﻪ ﻻﺳﺘﯿﮏ ﻫﺎی زﯾﺮاﺷﺎره ﮐﺮد: ﻻﺳﺘﯿﮏ ﺑﺮ ﭘﺎﯾﻪ اﭘﯽ ﮐﻠﺮوﻫﯿﺪرﯾﻦ : CO ﮐﻮﭘﻠﯿﻤﺮ اﺗﯿﻠﻦ اﮐﺴﺎﯾﺪ و اﭘﯽ ﮐﻠﺮوﻫﯿﺪرﯾﻦ :ECO ﻻﺳـﺘﯿﮏ ﻫـﺎی اﯾـﻦ ﮔﺮوه ﺑﺎ ﺗﻮﺟﻪ ﺑﻪ ﺣﻀﻮراﺗﻢ اﮐﺴﯿﮋن در زﻧﺠﯿﺮه ﻣﻘﺎوﻣﺖ ﺧﻮﺑﯽ در ﺑﺮاﺑﺮ ﺣﻼﻟﻬﺎی ﻏﯿﺮ ﻗﻄﺒﯽ و ﻫﯿﺪروﮐﺮﺑﻨﯽ دارﻧﺪ. ٦ﻻﺳﺘﯿﮏ ﻫﺎی ﺳﺮی R ﺑﺮاﺳﺎس ﺗﻌﺮﯾﻒ][ اﯾﻦ دﺳﺘﻪ از ﻻﺳﺘﯿﮏ ﻫﺎ دارای زﻧﺠﯿﺮه ﻏﯿﺮ اﺷﺒﺎع ﻣﯽ ﺑﺎﺷﻨﺪ. از اﯾﻦ دﺳﺘﻪ ﻣـﯽ ﺗـﻮان ﺑـﻪ ﻻﺳـﺘﯿﮏ ﻫـﺎی ذﯾـﻞ اﺷـﺎره ﮐـﺮد، ﻣﺸﺨﺼـﻪ ﺑﺎرز اﯾﻦ دﺳﺘﻪ از ﻻﺳﺘﯿﮏ ﻣﻘﺎوﻣﺖ ﺣﺮارﺗﯽ ﻣﺘﻮﺳﻂ و ﻣﺘﻮﺳﻂ ﺑﻪ ﭘﺎﯾﯿﻦ آﻧﻬﺎ ﻣﯽ ﺑﺎﺷﺪ. ﻻﺳﺘﯿﮏ اﯾﺰوﺑﻮﺗﯿﻠﻦ- اﯾﺰوﭘﺮن ﺑﺮﻣﯿﻨﻪ ﺷﺪه BIIR: ﻻﺳﺘﯿﮏ ﺑﻮﺗﺎدﯾﻦ BR: ﻻﺳﺘﯿﮏ اﯾﺰوﺑﻮﺗﯿﻠﻦ- اﯾﺰوﭘﺮن ﮐﻠﺮﯾﻨﻪ ﺷﺪه CIIR: ﻻﺳﺘﯿﮏ ﮐﻠﺮوﭘﺮن CR: ﻻﺳﺘﯿﮏ اﯾﺰوﺑﻮﺗﯿﻠﻦ- اﯾﺰوﭘﺮن)ﻻﺳﺘﯿﮏ ﺑﯿﻮﺗﯿﻞ( IIR: ﻻﺳﺘﯿﮏ اﮐﺮﯾﻠﻮﻧﯿﺘﺮﯾﻞ–ﺑﻮﺗﺎدﯾﻦ )ﻻﺳﺘﯿﮏ ﻧﯿﺘﺮﯾﻞ( NBR: ﻻﺳﺘﯿﮏ اﮐﺮﯾﻠﻮﻧﯿﺘﺮﯾﻞ- اﯾﺰوﭘﺮن NIR: ﻻﺳﺘﯿﮏ اﺳﺘﺎﯾﺮن- ﺑﻮﺗﺎدﯾﻦ SBR: ﻻﺳﺘﯿﮏ اﺳﺘﺎﯾﺮن- ﺑﻮﺗﺎدﯾﻦ- ﮐﺮﺑﻮﮐﺴﯿﻠﯿﮏ XSBR: ﻻﺳﺘﯿﮏ اﮐﺮﯾﻠﻮﻧﯿﺘﺮﯾﻞ- ﺑﻮﺗﺎدﯾﻦ- ﮐﺮﺑﻮﮐﺴﯿﻠﯿﮏ XNBR: ٧ﻻﺳﺘﯿﮏ ﻫﺎی ﺳﺮی Q ﺑﺮاﺳـﺎس ﺗﻌـﺮﯾﻒ][ ، اﯾﻦ دﺳﺘﻪ از ﻻﺳﺘﯿﮏ ﻫﺎ در زﻧﺠﯿﺮه ﺧﻮد دارای ﮔﺮوهSi-O--ﻣﯽ ﺑﺎﺷﻨﺪ. ﻣﺸﺨﺼـﻪ ﺑﺎرز اﯾﻦ دﺳﺘﻪ از ﻻﺳﺘﯿﮑﻬﺎ ﻣﻘﺎوﻣﺖ ﺣﺮارﺗﯽ ﺑﺎﻻ و Tg ﭘﺎﯾﯿﻦ ﻣﯽ ﺑﺎﺷﻨﺪ. از اﯾﻦ دﺳﺘﻪ ﻣﯽ ﺗﻮان ﺑﻪ ﻻﺳﺘﯿﮏ ﻫﺎی زﯾﺮ اﺷﺎره ﮐﺮد: ﻻﺳﺘﯿﮏ ﻣﺘﯿﻞ ﻓﻠﻮﺋﻮروﺳﯿﻠﯿﮑﻮن MFQ: ﻻﺳﺘﯿﮏ ﻣﺘﯿﻞ ﻓﻨﯿﻞ ﺳﯿﻠﯿﮑﻮن MPQ: ﻻﺳﺘﯿﮏ ﻣﺘﯿﻞ وﯾﻨﯿﻞ ﻓﻨﯿﻞ ﺳﯿﻠﯿﮑﻮن MPVQ: ﻻﺳﺘﯿﮏ دی ﻣﺘﯿﻞ ﺳﯿﻠﯿﮑﻮن MQ: ﻻﺳﺘﯿﮏ ﻣﺘﯿﻞ وﯾﻨﯿﻞ ﺳﯿﻠﯿﮑﻮن :MVQ ٨ﻻﺳﺘﯿﮏ ﻫﺎی ﺳﺮی U ﺑﺮاﺳـﺎس ﺗﻌـﺮﯾﻒ][ ، اﯾـﻦ دﺳـﺘﻪ از ﻻﺳﺘﯿﮑﻬﺎ در زﻧﺠﯿﺮهﺧﻮد دارای اﺗﻤﻬﺎی ﮐﺮﺑﻦ، اﮐﺴﯿﮋن وﻧﯿﺘﺮوژن ﻣﯽ ﺑﺎﺷﻨﺪ. از اﯾﻦ ﺳﺮی ﻣﯽ ﺗﻮان ﺑﻪ ﻻﺳﺘﯿﮑﻬﺎی زﯾﺮ اﺷﺎره ﮐﺮد: ﻻﺳﺘﯿﮏ ﺑﺮﭘﺎﯾﻪ ﭘﻠﯿﻤﺮ ﺗﺘﺮاﻓﻠﻮﺋﻮرواﺗﯿﻠﻦ، ﺗﺮی ﻓﻠﻮﺋﻮروﻧﯿﺘﺮوزوﻣﺘﺎن، و ﻧﯿﺘﺮوزو ﭘﺮﻓﻠﻮﺋﻮرو ﺑﻮﺗﯿﺮﯾﮏ اﺳﯿﺪ AFMU ﻻﺳﺘﯿﮏ ﭘﻠﯽ ﯾﻮرﺗﺎن از ﻧﻮع ﭘﻠﯽ اﺳﺘﺮ AU ﻻﺳﺘﯿﮏ ﭘﻠﯽ ﯾﻮرﺗﺎن از ﻧﻮع ﭘﻠﯽ اﻧﺰ EU ٩ﺗﻘﺴﯿﻢ ﺑﻨﺪی ﻻﺳﺘﯿﮏ ﻫﺎ ﺑﺮاﺳﺎس ﻣﻘﺎوﻣﺖ آﻧﻬﺎ ﻋـﻼوه ﺑﺮ دﺳﺘﻪ ﺑﻨﺪی ذﮐﺮ ﺷﺪه ﮐﻪ ﻻﺳﺘﯿﮑﻬﺎ را ﺑﺮاﺳﺎس ﺳﺎﺧﺘﺎر آﻧﻬﺎ دﺳﺘﻪ ﺑﻨﺪی ﻧﻤﻮده اﺳﺖ، ﻃﺒﻘﻪ ﺑﻨﺪی دﯾﮕﺮی ﻧﯿﺰ ﻣﯽ ﺗﻮان اراﺋﻪ داد ﮐﻪ در آن ﻻﺳﺘﯿﮑﻬﺎ ﺑﺮاﺳﺎس ﻣﻘﺎوﻣﺖ آﻧﻬﺎ ﺑﻪ ﺣﺮارت، ﺗﻮرم در ﺣﻼﻟﻬﺎی ﻣﺨﺘﻠﻒ، اوزون، ﻣﻮاد ﺷﯿﻤﯿﺎﯾﯽ ودﻣﺎی ﭘﺎﯾﯿﻦ دﺳﺘﻪ ﺑﻨﺪی ﺷﺪه اﻧﺪ ][. ﻻﺳﺘﯿﮏ ﻫﺎی ﻣﻘﺎوم ﺑﻪ ﺣﺮارت: ﺗﺎ دﻣﺎی Cْ ﻻﺳﺘﯿﮏ اﮐﺮﯾﻠﻮﻧﯿﺘﺮﯾﻞ– ﺑﻮﺗﺎدﯾﻦ )ﻧﯿﺘﺮﯾﻞ( NBR: ﻻﺳﺘﯿﮏ ﭘﻠﯽ اﺗﯿﻠﻦ ﮐﻠﺮوﺳﻮﻟﻔﻮﻧﻪ ﺷﺪه CSM: ﺗﺎ دﻣﺎیCْ- ﻻﺳﺘﯿﮏ اﯾﺰوﺑﻮﺗﯿﻠﻦ- اﯾﺰوﭘﺮن)ﺑﯿﻮﺗ (ﯿﻞ IIR: ﻻﺳﺘﯿﮏ اﺗﯿﻠﻦ–ﭘﺮوﭘﯿﻠﻦ دی ان ﻣﻮﻧﻮﻣﺮ EPD: ﻻﺳﺘﯿﮏ اﺗﯿﻠﻦ-ﭘﺮوﭘﯿﻠﻦ EPDM: ﺗﺎ دﻣﺎیCْ- ﻻﺳﺘﯿﮏ اﮐﺮﯾﻼﺗﯽ ACM: ﺗﺎ دﻣﺎی ﺑﺎﻻﺗﺮCْ ﻻﺳﺘﯿﮏ دی ﻣﺘﯿﻞ ﺳﯿﻠﯿﮑﻮن MQ: ﮐﻮﭘﻠﯿﻤﺮ ﭘﺮﻓﻠﻮﺋﻮروﭘﺮوﭘﯿﻠﻦ و وﯾﻨﯿﻠﯿﺪﯾﻦ ﻓﻠﻮﺋﻮراﯾﺪ FKM: ﮐﻮﭘﻠﯿﻤﺮ ﺗﺮی ﻓﻠﻮﺋﻮرواﺗﯿﻠﻦ و وﯾﻨﯿﻠﯿﺪﯾﻦ ﻓﻠﻮﺋﻮراﯾﺪ CFM: ٠١ﻻﺳﺘﯿﮏ ﻫﺎی ﻣﻘﺎوم ﺑﻪ ازون ﻻﺳﺘﯿﮏ ﮐﻠﺮوﭘﺮن : CR آﻟﯿﺎژ ﻻﺳﺘﯿﮏ ﻧﯿﺘﺮﯾﻞ و ﭘﻼﺳﺘﯿﮏ ﭘﻠﯽ وﯾﻨﯿﻞ ﮐﻠﺮاﯾﺪ NBR/PVC: ﻻﺳﺘﯿﮏ اﯾﺰوﺑﻮﺗﯿﻠﻦ- اﯾﺰوﭘﺮن)ﻻﺳﺘﯿﮏ ﺑﯿﻮﺗﯿﻞ( IIR: ﻻﺳﺘﯿﮏ اﺗﯿﻠﻦ- ﭘﺮوﭘﯿﻠﻦ دی ان ﻣﻮﻧﻮﻣﺮ EPDM: ﻻﺳﺘﯿﮏ اﺗﯿﻠﻦ- ﭘﺮوﭘﯿﻠﻦ EPM: ﻻﺳﺘﯿﮏ ﭘﻠﯽ ﺎﺗﯿﻠﻦ ﮐﻠﺮوﺳﻮﻟﻔﻮﻧﻪ ﺷﺪه CSM: ﻻﺳﺘﯿﮏ ﺑﺮﭘﺎﯾﻪ اﭘﯽ ﮐﻠﺮوﻫﯿﺪرﯾﻦ CO: ﮐﻮﭘﻠﯿﻤﺮ اﺗﯿﻠﻦ اﮐﺴﺎﯾﺪ و اﭘﯽ ﮐﻠﺮوﻫﯿﺪرﯾﻦ ECO: ﻻﺳﺘﯿﮏ اﮐﺮﯾﻼﺗﯽ ACM: ﻻﺳﺘﯿﮏ دی ﻣﺘﯿﻞ ﺳﯿﻠﯿﮑﻮن MQ: ﮐﻮﭘﻠﯿﻤﺮ ﭘﺮﻓﻠﻮﺋﻮروﭘﺮوﭘﯿﻠﻦ و وﯾﻨﯿﻠﯿﺪن ﻓﻠﻮراﯾﺪ FKM: ﮐﻮﭘﻠﯿﻤﺮ ﺗﺮی ﻓﻠﻮﺋﻮرواﺗﯿﻠﻦ ووﯾﻨﯿﻠﯿﺪن ﻓﻠﻮﺋﻮراﯾﺪ CFM: ١١ﻻﺳﺘﯿﮏ ﻫﺎی ﻣﻘﺎوم ﺑﻪ ﺗﻮرم در ﺣﻼﻟﻬﺎی ﻫﯿﺪروﮐﺮﺑﻨﯽ و روﻏﻨﻬﺎ ﻻﺳﺘﯿﮏ ﮐﻠﺮوﭘﺮن :CR ﻻﺳﺘﯿﮏ ﭘﻠﯽ اﺗﯿﻠﻦ ﮐﻠﺮوﺳﻮﻟﻔﻮﻧﻪ ﺷﺪه CSM: ﻻﺳﺘﯿﮏ اﮐﺮﯾﻠﻮﻧﯿﺘﺮﯾﻞ- ﺑﻮﺗﺎدﯾﻦ)ﻧﯿﺘﺮﯾﻞ( NBR: ﻻﺳﺘﯿﮏ ﺑﺮ ﭘﺎﯾﻪ اﭘﯽ ﮐﻠﺮوﻫﯿﺪرﯾﻦ CO: ﮐﻮﭘﻠﯿﻤﺮ اﺗﯿﻠﻦ اﮐﺴﺎﯾﺪ و اﭘﻠﯽ ﮐﻠﺮوﻫﯿﺪرﯾﻦ ECO: ﻻﺳﺘﯿﮏ اﮐﺮﯾﻼﺗﯽ ACM: ﻻﺳﺘﯿﮏ ﭘﻠﯽ ﺳﻮﻟﻔﺎﯾﺪی T: ﮐﻮﭘﻠﯿﻤﺮ ﭘﺮﻓﻠﻮﺋﻮرو ﭘﺮوﭘﯿﻠﻦ و وﯾﻨﯿﻠﯿﺪن ﻓﻠﻮﺋﻮراﯾﺪ FKM: ﮐﻮﭘﻠﯿﻤﺮ ﺗﺮی ﻓﻠﻮﺋﻮرو اﺗﯿﻠﻦ و وﯾﻨﯿﻠﯿﺪن ﻓﻠﻮﺋﻮراﯾﺪ CFM: ٢١ﻻﺳﺘﯿﮏ ﻫﺎی ﻣﻘﺎوم ﺑﻪ ﻣﻮاد ﺷﯿﻤﯿﺎﯾﯽ ﻻﺳﺘﯿﮏ ﻃﺒﯿﻌﯽ، ﮐﻮﭘﻠﯿﻤﺮ اﺳﺘﺎﯾﺮن- ﺑﻮﺗﺎدﯾﻦ NR, SBR: ﻻﺳﺘﯿﮏ ﮐﻠﺮوﭘﺮن : CR ﻻﺳﺘﯿﮏ اﯾﺰوﺑﻮﺗﯿﻠﻦ- اﯾﺰوﭘﺮن)ﻻﺳﺘﯿﮏ ﺑﯿﻮﺗﯿﻞ( IIR: ﻻﺳﺘﯿﮏ اﺗﯿﻠﻦ- ﭘﺮوﭘﯿﻠﻦ دی ان ﻣﻮﻧﻮﻣﺮ EPDM: ﻻﺳﺘﯿﮏ اﺗﯿﻠﻦ-ﭘﺮوﭘﯿﻠﻦ :EPM ﻻﺳﺘﯿﮏ ﭘﻠﯽ اﺗﯿﻠﻦ ﮐﻠﺮوﺳﻮﻟﻔﻮﻧﻪ ﺷﺪه CSM: ﮐﻮﭘﻠﯿﻤﺮ ﭘﺮﻓﻠﻮﺋﻮروﭘﺮوﭘﯿﻠﻦ و وﯾﻨﯿﻠﯿﺪن ﻓﻠﻮﺋﻮراﯾﺪ FKM: ﮐﻮﭘﻠﯿﻤﺮﺗﺮی ﻓﻠﻮﺋﻮرواﺗﯿﻠﻦ و وﯾﻨﯿﻠﯿﺪﯾﻦ ﻓﻠﻮﺋﻮراﯾﺪ :CFM ٣١ﻻﺳﺘﯿﮏ ﻫﺎی ﻣﻘﺎوم ﺑﻪ دﻣﺎی ﭘﺎﯾﯿﻦ ﻻﺳﺘﯿﮏ ﻃﺒﯿﻌﯽ ﻣﻘﺎوم در ﺑﺮاﺑﺮ ﮐﺮﯾﺴﺘﺎﻟﯿﺰاﺳﯿﻮن )ﻧﻮع AC( NR: ﻻﺳﺘﯿﮏ اﺗﯿﻠﻦ- ﭘﺮوﭘﯿﻠﻦ دی ان ﻣﻮﻧﻮﻣﺮ EPDM: ﻻﺳﺘﯿﮏ ﺑﻮﺗﺎدﯾﻦ BR: ﻻﺳﺘﯿﮏ ﻣﺘﯿﻞ ﻓﻨﯿﻞ ﺳﯿﻠﯿﮑﻮن :MPQ ٤١ﻻﺳﺘﯿﮏ ﻃﺒﯿﻌﯽ (NR) ﺑﺴـﯿﺎری از ﮔـﯿﺎﻫﺎن ﯾـﮏ ﻣﺎﯾﻊ)ﺷﯿﺮاﺑﻪ( ﺷﯿﺮی رﻧﮓ ﺗﻮﻟﯿﺪ ﻣﯽ ﮐﻨﻨﺪ ﮐﻪ ﻻﺗﮑﺲ ﻧﺎﻣﯿﺪه ﻣﯽ ﺷﻮد . اﯾـﻦ ﻣـﺎﯾﻊ ﺷـﯿﺮی رﻧﮓ ﺣﺎوی ذرات ﻻﺳﺘﯿﮏ اﺳﺖ ﮐﻪ در ﯾﮏ ﻣﺤﯿﻂ آﺑﯽ ﺑﻪ ﺻﻮرت ﮐﻠﻮﺋﯿﺪی (Colloidal dispersion) ﭘﺮاﮐﻨﺪه ﺷﺪه اﺳﺖ. ﺻـﺪﻫﺎ ﮔﻮﻧـﻪ از اﯾﻦ درﺧﺘﺎن ﺷﻨﺎﺧﺘﻪ ﺷﺪه اﻧﺪ ﮐﻪ اﮐﺜﺮاً در ﻣﺤﺪوده آب و ﻫﻮای اﺳﺘﻮاﯾﯽ ﻗﺮار دارﻧﺪ. اﻟﺒـﺘﻪ ﺷـﯿﺮه ﻫﻤـﻪ ﮔـﯿﺎﻫﺎن ﺗﻮﻟـﯿﺪ ﮐﻨـﻨﺪه ﮐﺎﺋﻮﭼﻮ ﺑﻪ دﻻﯾﻞ ﻣﺨﺘﻠﻒ ارزش ﺻﻨﻌﺘﯽ ﻧﺪارد و ﺗﻨﻬﺎ ﺷـﯿﺮه درﺧـﺖ Hevea brasiliensis ﺑـﻪ دﻟـﯿﻞ دارا ﺑـﻮدن ﻣﯿﺰان ﮐﺎﺋﻮﭼﻮی ﺑﺎﻻﺗﺮ وﺑﻬﺘﺮ ﻗﺎﺑﻠﯿﺖﻣﺼـﺮف ﺻـﻨﻌﺘﯽ دارد . ﺳـﺎﺧﺘﺎر ﺷـﯿﻤﯿﺎﯾﯽ ﺟﺰء ﻫ ﯿﺪروﮐﺮﺑﻨﯽ اﯾﻦ ﮐﺎﺋﻮﭼﻮ ﺳﯿﺲ ﭘﻠﯽ اﯾﺰوﭘﺮن ﻣﯽ ﺑﺎﺷﺪ ﮐﻪ دارای ﺳﺎﺧﺘﺎر زﯾﺮ ﻣﯽ ﺑﺎﺷﺪ: ذرات ﻻﺗﮑـﺲ درﺧﺖ Hevea brasiliensis ، دارای ﺣﺮﮐﺖ ﺑﺮاوﻧﯽ(Brownian motion) اﺳﺖ ﮐﻪذرات ﮐﻮﭼﮑـﺘﺮ دارای ﻓﻌﺎﻟﯿـﺖ ﺑﯿﺸـﺘﺮی ﻫﺴـﺘﻨﺪ . ﻣﺤﻠـﻮل ﻫﺎی ﻧﻤﮑﯽ ﻣﻮﺟﺐ ﮐﺎﻫﺶ ﺣﺮﮐﺖ اﯾﻦ ذرات ﯾـﺎ ﺗﻮﻗـﻒ ﮐـﺎﻣﻞ آﻧﻬﺎ ﻣﯽ ﺷﻮﻧﺪ ﺑﺪون اﯾﻨﮑﻪ ﻫﯿﭽﮕﻮﻧﻪ دﻟﻤﻪ ﺷﺪن (Coagulation) ﺻﻮرت ٥١ﺑﮕـﯿﺮد . ﮔﻠﯿﺴـﺮول، ژﻻﺗﯿـﻦ و … ﻧـﯿﺰ اﺛﺮاﺗـﯽ ﻣﺸـﺎﺑﻪ ﻣﺤﻠﻮل ﻫﺎی ﻧﻤﮑﯽ ﺑﺮ روی ذرات ﻻﺗﮑﺲ دارﻧــﺪ. دﻟﻤــﻪ ﺳــﺎزی (coagulation) ، ﻓﺮآﯾــﻨﺪ ﮐــﺮدن دﻟﻤــﻪ ﻫــﺎ(Processing of coagulate) ، ﻧﻮارﻫـﺎ(Sheets) و ﮐـﺮپ(Crepe): در ﻣﺤـﻞ ﮐﺎﺷـﺖ اﯾـﻦ درﺧـﺘﺎن، روش ارﺟـﺢ ﺑﺮای ﺑﺪﺳﺖ آوردن ﻻﺳﺘﯿﮏ، دﻟﻤﻪ ﺳﺎزی ﺑﻮﺳﯿﻠﻪ اﺳﯿﺪ اﺳﺖ. ﺑــﺮای اﯾــﻦ ﻣــﻨﻈﻮر،ﻻﺗﮑﺲ ﺑﻮﺳــﯿﻠﻪ آب ﺗــﺎ %- رﻗــﯿﻖ ﺷــﺪه و ﺳــﭙﺲ ﺑﻮﺳــﯿﻠﻪ اﺳــﯿﺪ ﺗﺎ PH8/- رﺳﺎﻧﺪه ﻣﯽ ﺷﻮد. ﺗﺤﺖ اﯾﻦ ﺷﺮاﯾﻂ ﻻﺗﮑﺲ دﻟﻤﻪ ﻣﯽ ﺷﻮد. ٦١اﻧﻮاع ﮔﺮﯾﺪﻫﺎی ﻻﺳﺘﯿﮏ ﻃﺒﯿﻌﯽ ﮔﺮﯾﺪﻫﺎی ﻋﺎم: ﮔـﺮﯾﺪﻫﺎی ﻋـﺎم NR ، ﻋﺒﺎرﺗـﻨﺪازSMR, Pale crepe, RSS ﮐﻪ ﺗﻔﺎوت آﻧﻬﺎ ﺑﻪ ﻧﺤﻮه ﻓﺮآﯾﻨﺪ و ﻧﻮعرﺳﻮب دﻫﯽ ﻣﺮﺗﺒﻂ اﺳﺖ. (Ribbed smoked sheet) RSS : Sheet ﻫــﺎی دوده ای از ﻻﺳــﺘﯿﮏ ﺟــﺎﻣﺪ ﻫﺴــﺘﻨﺪ ﮐــﻪ در آنﻧﺎﺧﺎﻟﺼـﯿﻬﺎ ﻻﺗﮑـﺲ ﭘﺎﯾـﻪ ﺑﻪ ﻣﻘﺪار زﯾﺎدی وﺟﻮد دارد و ﺧﻠﻮص آﻧﻬﺎ ﺑﺴﺘﻪ ﺑﻪ درﺟﻪ )از ﯾﮏ ﺗﺎ ﭘﻨﺞ درﺟﻪ ﺑﻨﺪی ﺷﺪه اﺳﺖ(، ﻣﺘﻔﺎوت اﺳﺖ. Pale crepe : در اﯾـﻦ ﮔـﺮﯾﺪ ﻧﺎﺧﺎﻟﺼـﯿﻬﺎی ﻻﺗﮑـﺲ ﭘﺎﯾـﻪ ﺑـﻪ ﻣﻘـﺪار زﯾﺎدی ﺑﺎ ﺷﺴﺘﺸﻮی زﯾﺎد وﮔﺬراﻧـﺪن از ﻏﻠـﺘﮑﻬﺎی ﻣـﺘﻔﺎوت ﮐﻤﺘﺮ ﺷﺪه اﺳﺖ . اﻧﻮاع ﮔﺮﯾﺪﻫﺎی Pale crepe ﺑﺮاﺳﺎس رﻧﮕﻬﺎ واﺳﺘﺤﮑﺎم Sheet آﻧﻬﺎ ﻣﺘﻔﺎوت اﺳﺖ[H] اﻧﻮاع ﮔﺮﯾﺪﻫﺎی ﺧﺎص ﻻﺳﺘﯿﮏ ﻃﺒﯿﻌﯽ ﺑﻪ ﺻﻮرتزﯾﺮ ﻣﯽ ﺑﺎﺷﺪ: CVNR ﯾﺎLVNR :ﻻﺳﺘﯿﮏ ﻃﺒﯿﻌﯽ ﺑﺎ وﯾﺴﮑﻮزﯾﺘﮥ ﺛﺎﺑﺖ OENR :ﻻﺗﮑﺲ ﻃﺒﯿﻌﯽ دارای روﻏﻦ Skim Rubber :ﻻﺳﺘﯿﮏ ﺟﺎﻣﺪی ﮐﻪ ﺑﻮﺳﯿﻠﻪ ﺳﺎﻧﺘﺮﯾﻔﯿﻮژ ﮐﺮدن ﺗﻬﯿﻪ ﻣﯽ ﺷﻮد. Peptised Rubber : ﻻﺳﺘﯿﮑﯽ ﮐﻪ ﺑﻪ آنPeptiser اﺿﺎﻓﻪ ﺷﺪه اﺳﺖ. Carbon black masterbatch :ﻻﺳﺘﯿﮑﯽ ﮐﻪ دارای دوده ﻣﯽ ﺑﺎﺷﺪ. Modified NR :NR ﮐﻪ ﺑﺮ روی ﺑﺎﻧﺪ دوﮔﺎﻧﻪ آن واﮐﻨﺶ ﺧﺎﺻﯽ اﻧﺠﺎم ﺷﺪه اﺳﺖ. ٧١Hevea MG Rubber : ﻻﺳـﺘﯿﮏ ﺟـﺎﻣﺪNR ﮐﻪ در ﺣﺎﻟﺖ ﻻﺗﮑﺲ ﻣﻮﻧﻮﻣﺮ ﻣﺘﯿﻞ ﻣﺘﺎﮐﺮﯾﻼت ﺑﻪ آناﺿﺎﻓﻪ و ﭘﻠﯿﻤﺮﯾﺰه ﺷﺪه اﺳﺖ. SP : ﺑﻪ ﻻﺳﺘﯿﮑﯽ ﮐﻪ دارای ﻣﺨﻠﻮﻃﯽ از ﻻﺗﮑﺲ وﻟﮑﺎﻧﯿﺰه و ﻏﯿﺮه وﻟﮑﺎﻧﯿﺰه ﻣﯽ ﺑﺎﺷﺪ. SMR (Standard Malaysion Rubber) : ﻧﻮﻋﯽ از ﻃﺒﻘﻪ ﺑﻨﺪی ﺑﺮایNR ﮐﻪ ﺑﻮﺳﯿﻠﻪ ﮐﺸﻮر ﻣﺎﻟﺰیاﯾﺠﺎد ﺷﺪه اﺳﺖ و ﺑﺼﻮرت ﺑﻠﻮک ﻫﺎی ﻗﻬﻮه ای ﻣﯽ ﺑﺎﺷﺪ. ٨١ﻣﺮاﺟﻊ - Rubber Technology and Manufacture, C.M.Blow, C.Hepburn, Butterworth, . - Rubber Technology Handbook, W.Hofmann, Hancer Publisher, . - Elastomers and Rubber Compounding Materials, I. Franta, Elsevier, . | ﻻﺳﺘﯿﮏ ﻫﺎ ﺛﺎﺑﺖ ﻧﯿﺴﺖ و وزن ﻣﻮﻟﮑﻮﻟﯽ ﻣﺘﻮﺳﻂ آن . ﻫﺎ ﭘﻠﯿﻤﺮ_98ec4d2b |
ﻻﻳﻪ ﺷﺒﻜﻪ(Network layer) ﻫﻤﺎﻧﻄﻮﺭ ﻛﻪ ﺩﺭ ﻓﺼﻞ ﺍﻭﻝ ﺫﻛﺮ ﺷﺪ ﻭﻇﺎﻳﻒ ﻻﻳﻪ ﺷﺒﻜﻪ ﻋﺒﺎﺭﺗﻨﺪ ﺍﺯ :• ﺩﺭ ﺍﻳﻨﺠﺎ ﺑﺤﺚ Addressing ﻫﻢ ﻣﻄﺮﺡ ﻣﻲ ﺷﻮﺩ ﻳﻌﻨﻲ ﺁﺩﺭﺳﻬﺎ ﺑﺎﻳﺪ ﻭﺍﺣﺪ، ﻳﻜﺘﺎ ﻭ ﺟﺎﻣﻊ ﺑﺎﺷﻨﺪ .• ﻭﻇﻴﻔﻪ ﺩﻳﮕﺮ ﺍﻳﻦ ﻻﻳﻪ Forwarding ﺍﺳﺖ ﻳﻌﻨﻲ ﻭﻗﺘﻲ ﺑﺴﺘﻪ ﺍﻱ ﻭﺍﺭﺩ ﻣﺴﻴﺮﻳﺎﺏ )Router ( ﻣﻲﺷﻮﺩ ﺑﺎﻳﺪ ﻳﻚ ﮔﺎﻡ )Hop ( ﺑﻪ ﺳﻤﺖ ﻣﻘﺼـﺪﺑﻪ ﭘﻴﺶ ﺭﺍﻧﺪﻩ ﺷﻮﺩ . ﺍﺯ ﺭﻭﻱ ﺟﺪﺍﻭﻝ ﺩﺭﻭﻥ ﻣﺴﻴﺮﻳﺎﺏ ﺗﺸﺨﻴﺺ ﺩﺍﺩﻩ ﻣﻲ ﺷﻮﺩ ﻛﻪ ﻫﺮ ﺑﺴﺘﻪ ﻭﺭﻭﺩﻱ ﺍﺯ ﻛﺪﺍﻡ ﺩﺭﮔﺎﻩ ﺧﺮﻭﺟﻲ ﺧﺎﺭﺝ ﺷﻮﺩ . ﺍﻳـﻦ ﺗﺼﻤﻴﻢ ﮔﻴﺮﻱ ﻳﺎ ﺑﺮﺍﺳﺎﺱ ﺁﺩﺭﺱ ﻣﻘﺼﺪ ﻭ ﻳﺎ ﺷﻤﺎﺭﻩ ﺍﺭﺗﺒﺎﻁ ﺍﻧﺠﺎﻡ ﻣﻲ .ﺷﻮﺩ• Routing ﻛﻪ ﭘﻴﺪﺍ ﻛﺮﺩﻥ ﺑﻬﺘﺮﻳﻦ ﻳﺎ ﻣﻨﺎﺳﺒﺘﺮﻳﻦ ﻣﺴﻴﺮ ﺑﻴﻦ ﻣﺒﺪﺍ ﻭ ﻣﻘﺼﺪ ﺍﺳﺖ ﺍﺯ ﺩﻳﮕﺮ ﻭﻇﺎﺋﻒ ﺍﻳﻦ ﻻﻳﻪ ﺍﺳﺖ. ﺍﻳﻦ ﻛﺎﺭ ﻳﺎ ﺑﻪ ﺍﺯﺍﻱ ﻫﺮ ﺑﺴـﺘﻪ ﺗﻜﺮﺍﺭ ﻣﻲ ﺷﻮﺩ ﻭ ﻳﺎ ﻳﻚ ﺑﺎﺭ ﺩﺭ ﺍﺑﺘﺪﺍﻱ ﻣﻜﺎﻟﻤﻪ ﺩﺭ ﻓﺎﺯ ﺑﺮﻗﺮﺍﺭﻱ ﺍﺗﺼﺎﻝ (Connection Setup) ﺍﻧﺠﺎﻡ ﻣﻲ ﺷﻮﺩ. ﻧﺘﻴﺠﻪ ﻋﻤﻠﻴﺎﺕ ﻣﺴـﻴﺮﻳﺎﺑﻲ، ﺑـﻪ ﺭﻭﺯ ﺭﺳﺎﻧﻲ ﺟﺪﺍﻭﻝ ﺩﺭﻭﻥ ﻣﺴﻴﺮﻳﺎﺑﻬﺎ ﺍﺳﺖ .ﻧﻜﺘﻪ : ﻣﺴﻴﺮﻳﺎﺑﻬﺎ ﻫﻢ ﻭﻇﻴﻔﻪ Routing ﻭ ﻫﻢForwarding ﺭﺍ ﺑﺮ ﻋﻬﺪﻩ ﺩﺍﺭﻧﺪ .• ﻭﻇﻴﻔــﻪ ﺩﻳﮕــﺮ ﺍﻳــﻦ ﻻﻳــﻪ ﻛﻨﺘــﺮﻝ ﺍﺯﺩﺣــﺎﻡ )(Congestion Control ﺍﺳــﺖ. ﺑﺎﻳــﺪ ﺍﺯ ﺍﻋﻤــﺎﻝ ﺑــﺎﺭ ﺑــﻴﺶ ﺍﺯ ﺣــﺪ ﺑــﺮ ﺯﻳــﺮ ﺷــﺒﻜﻪ ﺍﺭﺗﺒــﺎﻃﻲ (Communication Subnet) ﺟﻠﻮﮔﻴﺮﻱ ﺷﻮﺩ. ﺯﻳﺮﺍ ﭼﻨﺎﻧﭽﻪ ﺑﺎﺭ ﺷﺒﻜﻪ ﺍﺯ ﻳﻚ ﺣﺪ ﻣﺸﺨﺺ ﺑﻴﺸﺘﺮ ﺷﻮﺩ ﻛﺎﺭﺍﻳﻲ ﺷـﺒﻜﻪ ﺭﻭﻧـﺪ ﻧﺰﻭﻟـﻲ ﺭﺍ ﻃـﻲ ﺧﻮﺍﻫﺪ ﻛﺮﺩ .• ﺍﺯ ﺩﻳﮕﺮ ﻭﻇﺎﻳﻒ ﻣﻬﻢ ﺍﻳﻦ ﻻﻳﻪ، ﺗﻄﺒﻴﻖ ﭘﺮﻭﺗﻜﻞ ﻫﺎ ﺍﺳﺖ (Protocol Matching) . ﻟﻴﻨﻜﻬﺎﻱ ﻭﺭﻭﺩﻱ ﻭ ﺧﺮﻭﺟﻲ ﻣﺴﻴﺮﻳﺎﺑﻬﺎ ﻣﻤﻜﻦ ﺍﺳﺖ ﺩﺍﺭﺍﻱﭘﺮﻭﺗﻜﻞ ﻫﺎ ﻭ ﺍﺳﺘﺎﻧﺪﺍﺭﺩﻫﺎﻱ ﻣﺘﻔﺎﻭﺕ ﻭ ﻣﺘﻌﻠﻖ ﺑﻪ ﺷﺒﻜﻪ ﻫﺎﻱ ﻣﺨﺘﻠﻒ ﺑﺎﺷﻨﺪ . ﻭﻇﻴﻔﻪ ﺩﻳﮕﺮ ﻣﺴﻴﺮﻳﺎﺑﻬﺎ ﺗﻄﺒﻴﻖ ﭘﺮﻭﺗﻜﻞ ﻭ ﻳﺎ ﻧﮕﺎﺷـﺖ )ﺗﺒـﺪﻳﻞ ( ﺑﺴﺘﻪ ﻫﺎﻱ ﺍﻃﻼﻋﺎﺗﻲ ﺍﺯ ﻳﻚ ﭘﺮﻭﺗﻜﻞ ﺑﻪ ﭘﺮﻭﺗﻜﻞ ﺩﻳﮕﺮ ﻣﻲ ﺑﺎﺷﺪ )ﺣﺬﻑ Header ﻣﺮﺑﻮﻁ ﺑـﻪ ﭘﺮﻭﺗﻜـﻞ ﻗﺒﻠـﻲ ﻭ ﺍﻓـﺰﻭﺩﻥHeader ﻣﺮﺑـﻮﻁ ﺑـﻪﭘﺮﻭﺗﻜﻞ ﺟﺪﻳﺪ ﻭ ﺑﻪ ﻃﻮﺭ ﻛﻠﻲ ﺍﻳﺠﺎﺩ ﻓﺮﻣﺖ ﺟﺪﻳﺪ (ﺳﺮﻭﻳﺴﻬﺎﻳﻲ ﻛﻪ ﻻﻳﻪ ﺷﺒﻜﻪ ﺑﻪ ﻻﻳﻪ ﺍﻧﺘﻘﺎﻝ ﻣﻲ ﺩﻫﺪ ﺑﺮ ﺩﻭ ﻧﻮﻉ ﺍﺳﺖ .ﻻﻳﻪ ﺷﺒﻜﻪ ـConnection less ﻳﺎ ﺑﺪﻭﻥ ﺍﺗﺼﺎﻝ :ﻭﻇﻴﻔﻪ ﻳﻚ ﻣﺴﻴﺮﻳﺎﺏ ﺩﺭ ﺍﻳﻦ ﺷﺒﻜﻪ ﻫﺪﺍﻳﺖ (Forward) ﺑﺴﺘﻪ ﻫﺎ ﺍﺳﺖ ﻭ ﻧﻪ ﭼﻴﺰ ﺩﻳﮕﺮ . ﺍﻳﻦ ﺷﺒﻜﻪ ﻫﺎ ﺫﺍﺗﺎﹰ ﻏﻴﺮﻗﺎﺑﻞ ﺍﻋﺘﻤﺎﺩﻧﺪ ﻭ ﻛﻨﺘﺮﻝ ﺧﻄـﺎ ﻭ ﻛﻨﺘﺮﻝ ﺟﺮﻳﺎﻥ ﺭﺍ ﺑﻪ ﻻﻳﻪ ﺍﻧﺘﻘﺎﻝ ﻣﻲ ﺳﭙﺎﺭﻧﺪ. ﺩﺭ ﺍﻳﻦ ﺷﺒﻜﻪ ﻫﺎ ﻣﻤﻜﻦ ﺍﺳﺖ ﺑﺎ ﺗﻐﻴﻴﺮ ﭘﻮﻳﺎﻱ ﺟﺪﺍﻭﻝ ﻣﺴـﻴﺮﻳﺎﺑﻲ ﺩﺭﻭﻥ ﻣﺴـﻴﺮﻳﺎﺏ ﻫـﺎ )ﺑـﺎ ﺗﻮﺟـﻪ ﺑـﻪ ﺷﺮﺍﻳﻂ ﺟﺪﻳﺪ ﺷﺒﻜﻪ ( ﺑﺴﺘﻪ ﻫﺎﻱ ﻣﺮﺑﻮﻁ ﺑﻪ ﻳﻚ ﻣﻜﺎﻟﻤﻪ ﺍﺯ ﻣﺴﻴﺮﻫﺎﻱ ﻣﺘﻔﺎﻭﺗﻲ ﻭ ﺑﺎ ﺗﺮﺗﻴﺐ ﻣﺘﻔﺎﻭﺕ ﺑﻪ ﻣﻘﺼـﺪ ﺑﺮﺳـﻨﺪ ﻭ ﻳـﺎ ﺣﺘـﻲ ﻏﻠـﻂ ﺑﺮﺳـﻨﺪ . ﺍﻳﻨﺘﺮﻧﺖ ﺑﺎ ﻳﻚ ﺗﺠﺮﺑﻪ ﺳﺎﻟﻪ ﺍﺯ ﺍﻳﻦ ﺭﻭﺵ ﺍﺳﺘﻔﺎﺩﻩ ﻣﻲ ﻛﻨﺪ ﻭ ﺣﺘﻲ ﺍﮔﺮ ﻻﻳﻪ ﻫـﺎﻱ ﺯﻳـﺮﻳﻦ IP، ﻛﻨﺘـﺮﻝ ﺧﻄـﺎ ﻭ ﺟﺮﻳـﺎﻥ ﺭﺍ ﺍﻧﺠـﺎﻡ ﺩﻫﻨـﺪ ﻓﻘـﻂﺩﻭﺑﺎﺭﻩ ﻛﺎﺭﻱ ﻛﺮﺩﻩ ﺍﻧﺪ ﺯﻳﺮﺍ TCP ﺩﺭ ﻻﻳﻪ ﭼﻬﺎﺭﻡ ﺍﻳﻦ ﺍﻣﺮ ﺭﺍ ﺑﺮﻋﻬﺪﻩ ﺩﺍﺭﺩ. ﻧﺎﻡ ﺩﻳﮕﺮ ﺍﻳﻦ ﺭﻭﺵ ﺍﺭﺳﺎﻝ ﺩﻳﺘﺎﮔﺮﺍﻡ (Datagram) ﺍﺳـﺖ. ﻫﺮﮔـﺎﻩ ﺣﺠـﻢ ﺍﻃﻼﻋﺎﺕ ﺭﺩ ﻭ ﺑﺪﻝ ﺷﺪﻩ ﺩﺭ ﻳﻚ ﻣﻜﺎﻟﻤﻪ ﻛﻢ ﺑﺎﺷﺪ ﺍﻳﻦ ﺭﻭﺵ ﻣﻘﺮﻭﻥ ﺑﻪ ﺻﺮﻓﻪ ﺍﺳﺖ ﺯﻳﺮﺍ ﺳﺮﺑﺎﺭ ﻓﺎﺯ ﺑﺮﻗﺮﺍﺭﻱ ﺍﺗﺼﺎﻝ ﺍﻭﻟﻴﻪ ﺭﺍ ﻧﺪﺍﺭﺩ . ـConnection Oriented ﻳﺎ ﺍﺗﺼﺎﻝ ﮔﺮﺍ :ﺷﺒﻜﻪ ﻫﺎﻱ ﺳﻮﺋﻴﭻ ﺗﻠﻔﻨﻲ ﺑﺎ ﺗﺠﺮﺑﻪ ﺑﻴﺶ ﺍﺯ ﻳﻚ ﻗﺮﻥ ﺍﺯ ﺍﻳﻦ ﻣﻜﺎﻧﻴﺰﻡ ﺍﺳﺘﻔﺎﺩﻩ ﻣﻲ ﻛﻨﻨـﺪ . ﺩﺭ ﺍﻳـﻦ ﺭﻭﺵ ﺩﺭ ﻓـﺎﺯ ﺑﺮﻗـﺮﺍﺭﻱ ﺍﺗﺼـﺎﻝ ﻳـﻚ ﻣﺴـﻴﺮ ﻣﺸﺨﺺ ﺑﻴﻦ ﻣﺒﺪﺍ ﻭ ﻣﻘﺼﺪ ﺍﻳﺠﺎﺩ ﻣﻲ ﺷﻮﺩ ﻭ ﺟﺪﺍﻭﻝ ﻣﺴﻴﺮﻳﺎﺑﻲ ﺑﻪ ﺭﻭﺯ ﺩﺭ ﻣﻲﺁﻳﻨﺪ . ﺍﻳﻦ ﻣﺴﻴﺮ ﺭﺍ ﺩﺭ ﺷﺒﻜﻪ ﻫـﺎﻱ ﺳـﻮﺋﻴﭻ ﺗﻠﻔﻨـﻲ Circuit) ﻣـﺪﺍﺭ( ﻣﻲﮔﻮﻳﻨﺪ ﻭ ﺑﻪ ﺭﻭﺵ ﺳﻮﺋﻴﭽﻴﻨﮓ ﺁﻥ ﻫﻢ Circuit Switching ﻣﻲﮔﻮﻳﻨﺪ ﺍﻣﺎ ﺩﺭ ﺷﺒﻜﻪ ﻫـﺎﻱ ﻣـﺪﺭﻥ ﺑـﻪ ﺁﻥ Virtual Circuit ﻳـﺎ ﻣـﺪﺍﺭ ﻣﺠـﺎﺯﻱ ﻣﻲﮔﻮﻳﻨﺪ. ﺩﺭ ﻓﺎﺯ ﺑﺮﻗﺮﺍﺭﻱ ﺍﺗﺼﺎﻝ، ﻣﻨﺎﺑﻊ ﺷﺒﻜﻪ (Resources) ﻣﺎﻧﻨﺪ ﭘﻬﻨﺎﻱ ﺑﺎﻧﺪlink ﻫﺎ ، ﻓﻀﺎﻱ ﺑﺎﻓﺮ ﺩﺭ ﺣﺎﻓﻈﻪ ﻣﺴﻴﺮﻳﺎﺏ ﻫﺎ ، ﺯﻣﺎﻥ CPU ﺑـﺮﺍﻱﭘﺮﺩﺍﺯﺵ ﺩﺭ ﮔﺮﻩ ﻫﺎﻱ ﻣﻴﺎﻧﻲ ﻭ ﻏﻴﺮﻩ ﺑﺎﻳﺪ ﺭﺯﺭﻭ ﺷﻮﻧﺪ ﺗﺎ ﻣﻄﻤﺌﻦ ﺷﻮﻳﻢ ﺑﺎﺭ ﺍﺿﺎﻓﻪ ﺑﺮ ﺯﻳﺮ ﺷﺒﻜﻪ ﺍﺭﺗﺒـﺎﻃﻲ ﺗﺤﻤﻴـﻞ ﻧﺨﻮﺍﻫـﺪ ﺷـﺪ . ﺍﻳـﻦ ﻛـﺎﺭ ﺑـﺮﺍﻱ ﺟﻠﻮﮔﻴﺮﻱ ﺍﺯ ﺍﺯﺩﺣﺎﻡ ﻭ ﻧﻴﺰ ﺗﻀﻤﻴﻦ ﺗﺤﻘﻖ ﻣﻌﻴﺎﺭﻫﺎﻱ ﻛﻴﻔﻴﺖ ﺳﺮﻭﻳﺲ (QOS) ﺷﺎﻣﻞ ﺣﺪﺍﻛﺜﺮ ﺗـﺎﺧﻴﺮ، ﺣـﺪﺍﻗﻞ ﭘﻬﻨـﺎﻱ ﺑﺎﻧـﺪ، ﺣـﺪﺍﻗﻞ ﮔـﺬﺭﺩﻫﻲ (Throughput) ، ﺣﺪﺍﻛﺜﺮ ﻧﺴﺒﺖ ﺍﺯ ﺩﺳﺖ ﺭﻓﺘﻦ ﺑﺴﺘﻪﻫﺎ PLR (Packet Loss Ratio) ، ﺣﺪﺍﻛﺜﺮ ﻟﺮﺯﺵ ﺗﺎﺧﻴﺮ)Delay Jitter ( ، ﻗﺎﺑﻠﻴﺖ ﺍﻃﻤﻴﻨﺎﻥ(Reliability) ﻭ ﺍﻣﻨﻴﺖSecurity) (ﺍﻧﺠﺎﻡ ﻣﻲ ﮔﻴﺮﺩ .ﺩﺭ ﺷﺒﻜﻪ ﻫﺎﻱ ﻣﺪﺭﻥ ﭘﺮﻭﺗﻜﻞ (RSVP) Resource ReserVation Protocol ﺑﺮﺍﻱ ﺭﺯﺭﻭ ﻣﻨﺎﺑﻊ ﺑﻜﺎﺭ ﻣﻲﺭﻭﺩ . ﺍﺭﺗﺒﺎﻃـﺎﺕ ﺍﺗﺼـﺎﻝ ﮔـﺮﺍ ﻣﻄﻤـﺌﻦ ﺑﻮﺩﻩ ﻭ ﺍﺯ ﻛﻨﺘﺮﻝ ﺟﺮﻳﺎﻥ ﻭ ﺧﻄﺎ ﺑﻬﺮﻩ ﻣﻨﺪﻧﺪ ﻭ ﺑﺎ ﺗﻮﺟﻪ ﺑﻪ ﺗﻀﻤﻴﻦ ﻛﻴﻔﻴﺖ ﺳﺮﻭﻳﺲ ﺑﺮﺍﻱ ﺍﺭﺗﺒﺎﻃﺎﺕ ﭼﻨﺪﺭﺳﺎﻧﻪ ﺍﻱ ﻧﻈﻴﺮ ﻛﻨﻔﺮﺍﻧﺲ ﺗﺼﻮﻳﺮﻱ ﺭﺍﻩ ﺩﻭﺭ ﻭ ﭘﺨﺶ ﻓﻴﻠﻢ ﺑﻜﺎﺭ ﻣﻲ ﺭﻭﻧﺪ. ATM ﻳﻜﻲ ﺍﺯ ﻣﻬﻤﺘﺮﻳﻦ ﺷﺒﻜﻪ ﻫﺎﻳﻲ ﺍﺳﺖ ﻛﻪ ﺍﺯ ﺧﺪﻣﺎﺕ ﺍﺗﺼﺎﻝ ﮔﺮﺍ ﺍﺳﺘﻔﺎﺩﻩ ﻣﻲ ﻛﻨﺪ ﺍ . ﻳﻨﺘﺮﻧﺖ ﻧﻴﺰ ﺑﺮﺍﻱ ﺍﻳﻨﻜﻪ ﺍﺯ ﺍﻳﻦ ﻏﺎﻓﻠﻪ ﻋﻘﺐ ﻧﻤﺎﻧﺪ ﺩﺭ IPv6 ﮔﺎﻣﻬﺎﻱ ﺑﺰﺭﮔﻲ ﺩﺭ ﺟﻬﺖ ﺗﺤﻘﻖ ﻣﻠﺰﻭﻣﺎﺕQOS ﺑﺮﺩﺍﺷﺘﻪ ﺍﺳﺖ .ﻣﻘﺎﻳﺴﻪ ﺯﻳﺮ ﺷﺒﻜﻪ ﻫﺎﻱ ﻣﺪﺍﺭ ﻣﺠﺎﺯﻱ ﻭ ﺩﻳﺘﺎﮔﺮﺍﻡ ﻣﻮﺭﺩ ﻣﻘﺎﻳﺴﻪ ﺩﻳﺘﺎﮔﺮﺍﻡ ﻣﺪﺍﺭﻣﺠﺎﺯﻱ ﺗﻨﻈﻴﻢ ﻣﺪﺍﺭ(Circuit Setup) ﻣﺴﻴﺮﻳﺎﺏ ﻧﻴﺎﺯ ﺑﻪ ﻧﮕﻬﺪﺍﺭﻱ ﺍﻃﻼﻋﺎﺕ ﺩﺭ ﺧﺼﻮﺹ ﻭﺿﻌﻴﺖ ﻫﺮﺍﺗﺼﺎﻝ ﻧﺪﺍﺭﺩ .ﺑﻪ ﺍﺯﺍﻱ ﻫﺮ ﻣـﺪﺍﺭ ﻣﺠـﺎﺯﻱ ﺗﻤـﺎﻣﻲ ﻣﺴـﻴﺮﻳﺎﺑﻬﺎ ﺑﺎﻳـﺪ ﺍﻃﻼﻋـﺎﺗﻲ ﺩﺭ ﺧﺼـﻮﺹ ﻭﺿﻌﻴﺖ ﺁﻥ ﺭﺍ ﻧﮕﻪ ﺩﺍﺭﻧﺪ )ﺑﺮﺍﻱ ﺗﻀﻤﻴﻦ QOS( ﺁﺩﺭﺱﺩﻫﻲ ﺑﺮﺍﺳﺎﺱ ﺁﺩﺭﺳﻬﺎﻱ ﻣﺒﺪﺍ ﻭ ﻣﻘﺼﺪ ﺍﺳﺖ .ﺑﺴﺘﻪ ﻫﺎ ﺑﺮﺍﺳﺎﺱ ﻳﻚ ﺷﻤﺎﺭﻩ ID ﻣﺨﺼﻮﺹ ﺑﻪVC ﺁﺩﺭﺱ ﺩﻫﻲ ﻣﻲ ﺷﻮﻧﺪ . ﻣﺴﻴﺮﻳﺎﺑﻲ(Routing) ﺑﺼﻮﺭﺕ ﭘﻮﻳﺎ ﺑﺮﺍﻱ ﻫﺮ ﺑﺴﺘﻪ ﻣﺴﺘﻘﻼﹰ ﺍﻧﺠﺎﻡ ﻣﻲ .ﺷﻮﺩﻓﻘﻂ ﻳﻜﺒﺎﺭ ﻭ ﺁﻥ ﻫﻢ ﺩﺭ ﻓﺎﺯ ﺑﺮﻗﺮﺍﺭ ﺍﺗﺼﺎﻝ ﻭ ﺑﺮﭘﺎﺳﺎﺯﻱ ﻣﺪﺍﺭ ﻣﺠﺎﺯﻱ ﺍﻧﺠﺎﻡ ﺷﺪﻩ ﻭ ﻫﻤﻪ ﺑﺴﺘﻪ ﻫﺎﻱ ﺁﻥ ﺍﺗﺼﺎﻝ ﺍﺯ ﺁﻥ ﻣﺴﻴﺮ ﻫﺪﺍﻳﺖ ﻣﻲ ﺷﻮﻧﺪ .ﺗﺎﺛﻴﺮ ﺧﺮﺍﺑﻲ ﻣﺴﻴﺮﻳﺎﺏ ﻓﻘﻂ ﺑﺴﺘﻪ ﻫﺎﻳﻲ ﺧﺮﺍﺏ ﻣﻲ ﺷـﻮﻧﺪ ﻛـﻪ ﺩﺭ ﺣﺎﻓﻈـﻪ ﻣﺴـﻴﺮﻳﺎﺏ ﺧﺮﺍﺏ ﺩﺭ ﺁﻥ ﺩﺭ ﻟﺤﻈﻪ ﺑﺎﺭ ﺷﺪﻩ ﺑﻮﺩﻧﺪ .ﻫﻤﻪ ﻣﺪﺍﺭﻫﺎﻱ ﻣﺠﺎ ﺯﻱ ﻛـﻪ ﺍﺯ ﻣﺴـﻴﺮﻳﺎﺏ ﺧـﺮﺍﺏ ﻋﺒـﻮﺭ ﻣـﻲ ﻛـﺮﺩﻩ ﺍﻧـﺪ ﻗﻄـﻊ ﻣﻲﺷﻮﻧﺪ . ﺗﻀﻤﻴﻦQOS) ﻛﻴﻔﻴﺖ ﺳﺮﻭﻳﺲ (ﺑﺴﻴﺎﺭ ﺩﺷﻮﺍﺭ ﺍﺳﺖ. )ﻣﻄﺎﻟﺐ ﺍﺿﺎﻓﻪ ﺗﺮ ﺩﺭ ﺳﺎﻳﺖ IETF ﻣﻮﺟﻮﺩ ﻣﻲ ﺑﺎﺷﺪ (ﺩﺭ ﻓﺎﺯ ﺑﺮﻗﺮﺍﺭﻱ ﻣﺪﺍﺭ ﻣﺠﺎﺯﻱ ﻳﻚ ﻣﺬﺍﻛﺮﻩ ﺑﻴﻦ ﻛﺎﺭﺑﺮ ﻭ ﺷﺒﻜﻪ ﺍﻧﺠﺎﻡ ﻣﻲ ﺷـﻮﺩ ﻭ ﻛﺎﺭﺑﺮ ﻣﻠﺰﻭﻣﺎﺕ QOS ﺧﻮﺩ ﺭﺍ ﺍﻋﻼﻡ ﻣﻲ ﻛﻨـﺪ ﻭ ﭼﻨﺎﻧﭽـﻪ ﺷـﺒﻜ ﻪ ﻗـﺎﺩﺭ ﺑﺎﺷـﺪ ﺑﺪﻭﻥ ﺍﻳﺠﺎﺩ ﻣﺸﻜﻼﺗﻲ ﻣﺜﻞ ﺍﺯﺩﺣﺎﻡ ﺁﻥ ﻣﻌﻴﺎﺭﻫﺎ ﺭﺍ ﺗﺤﻘﻖ ﺑﺨﺸﺪ ﻭ ﺗﺤﻘﻖ ﺁﻧﻬـﺎ ﺭﺍ ﺗﻀﻤﻴﻦ ﻧﻤﺎﻳﺪ ﭘﺲ ﺍﺯ ﺭﺯﺭﻭ ﻣﻨﺎﺑﻊ ﻣﻮﺭﺩ ﻧﻴﺎﺯ، ﻣﺪﺍﺭ ﻣﺠﺎﺯﻱ ﺭﺍ ﺑﺮﻗﺮﺍﺭ ﻣﻲ ﻛﻨـﺪ ﻭ ﺩﺭ ﻏﻴﺮﺍﻳﻦ ﺻﻮﺭﺕ ﻣﻜﺎﻟﻤﻪ ﺭﺍ ﻧﻤﻲ ﭘﺬﻳﺮﺩ ﻣﮕـﺮ ﺍﻳﻨﻜـﻪ ﻛـﺎﺭﺑﺮ ﺗﻮﻗـﻊ ﺧـﻮﺩ ﺭﺍ ﻛــــــــﺎﻫﺶ ﺩﻫــــــــﺪ. ﺑــــــــﻪ ﺍﻳــــــــﻦ ﻓــــــــﺎﺯ ﻣــــــــﺬﺍﻛﺮﻩ CAC (Call Admission Control) ﻣﻲﮔﻮﻳﻨﺪ .ﻛﻨﺘﺮﻝ ﺍﺯﺩﺣﺎﻡ ﺑﺴﻴﺎﺭ ﺩﺷﻮﺍﺭ ﺍﺳﺖ ﺍﻣﺎ ﺑﺎ ﻣﺴﻴﺮﻳﺎﺑﻲ ﭘﻮﻳﺎ ﺍﻣﻜﺎﻧﭙﺬﻳﺮ ﺍﺳﺖ .ﺑﺎ ﺗﺨﺼﻴﺺ ﻣﻨﺎﺑﻊ ﺷﺒﻜﻪ ﺩﺭ ﻓﺎﺯ CAC ﺍﺯ ﺍﺯﺩﺣﺎﻡ ﺟﻠﻮﮔﻴﺮﻱ ﻣﻲ .ﺷﻮﺩﺷﺒﻜﻪ ﻫﺎﻱ ﻛﺎﻣﭙﻴﻮﺗﺮﻱ ۵۴ﺍﻟﮕﻮﺭﻳﺘﻢ ﻫﺎﻱ ﻣﺴﻴﺮﻳﺎﺑﻲ ﻫﺮ ﻳﻚ ﺍﺯ ﺍﻟﮕﻮﺭﻳﺘﻢ ﻫﺎﻱ ﻣﺴﻴﺮﻳﺎﺑﻲ ﺑﻪ ﻃﻮﺭ ﻛﻠﻲ ﻭﻳﮋﮔﻲ ﺩﺍﺷﺘﻪ ﺑﺎﺷﻨﺪ . ( ﺻﺤﺖ ﻋﻤﻠﻜﺮﺩ(Correctness) : ﺍﻟﮕﻮﺭﻳﺘﻢ ﺑﺎﻳﺪ ﺻﺤﻴﺢ ﻋﻤﻞ ﻛﻨﺪ ( ﺳﺎﺩﮔﻲ(Simplicity): ( ﻗﺎﺑﻠﻴﺖ ﺗﺤﻤﻞ(Robustness) : ﺧﺮﺍﺑﻲ ﺳﺨﺖ ﺍﻓﺰﺍﺭ ﻭ ﻧﺮﻡ ﺍﻓﺰﺍﺭ ﺗﺎﺛﻴﺮﻱ ﺑﺮ ﻋﻤﻠﻜﺮﺩ ﺷﺒﻜﻪ ﻧﮕﺬﺍﺭﺩ. )ﺷﺒﻜﻪ ﺭﺍ ﺍﺯ ﻛﺎﺭ ﻧﻴﺎﻧﺪﺍﺯﺩ ( (ﭘﺎﻳﺪﺍﺭﻱ)Stability : ( ﺍﻟﮕﻮﺭﻳﺘﻢ ﻫﻤﮕﺮﺍ ﺑﺎﺷﺪ ﺯﻳﺮﺍ ﺍﮔﺮ ﭼﻨﻴﻦ ﺷﺮﻃﻲ ﻭﺟﻮﺩ ﻧﺪﺍﺷﺘﻪ ﺑﺎﺷﺪ ﺩﺭ ﺣﻠﻘﻪ ﺍﺑﺪﻱ ﮔﺮﻓﺘﺎﺭ ﺧﻮﺍﻫﺪ ﺷﺪ . ( ﻋﺪﺍﻟﺖ ﻭ ﻣﺴﺎﻭﺍﺕ)Fairness : (ﻣﻨﺎﺑﻊ ﺑﻪ ﺻﻮﺭﺕ ﻋﺎﺩﻻﻧﻪ ﺗﻘﺴﻴﻢ ﺷﻮﻧﺪ . ( ﺑﻬﻴﻨﻪ ﺑﻮﺩﻥ)Optimality( ﺑﺮﺧﻲ ﺍﺯ ﺍﻳﻦ ﻣﻌﻴﺎﺭﻫﺎ ﻣﺘﺎﺳﻔﺎﻧﻪ ﺑﺎ ﻫﻢ ﺩﺭ ﺗﻀﺎﺩ ﻫﺴﺘﻨﺪ ﻣﺜﻼ" ﻣﺴﺎﻭﺍﺕ ﺑﺎ ﺑﻬﻴﻨﮕﻲ ﺗﻀﺎﺩ ﺩﺍﺭﺩ ﻭ ﺑﺎﻳﺪ ﻣﻮﺍﺯﻧﻪ ﺑﺮﻗﺮﺍﺭ ﺷـﻮﺩ . ﺩﺭ ﺷـﻜﻞ ﺯﻳـﺮ ﺑـﺮﺍﻱ ﺑﻬﻴﻨﮕﻲ ﺑﺎﻳﺪ ﺍﺭﺗﺒﺎﻁ ﺑﻴﻦ x ﺑﺎx′ ﻗﻄﻊ ﺑﺎﺷﺪ ﺗﺎ3 ﺍﺭﺗﺒﺎﻁ ﺩﻳﮕﺮ ﺑﺮﻗﺮﺍﺭ ﺷﻮﺩ ﻭﻟﻲ ﺍﻳﻦ ﺑﺎ ﻣﺴﺎﻭﺍﺕ ﺩﺭ ﺗﻀﺎﺩ ﺍﺳﺖ . ﺍﻟﮕﻮﺭﻳﺘﻢ ﻫﺎﻱ ﻣﺴﻴﺮﻳﺎﺑﻲ ﺑﻪ ﺩﻭ ﺩﺳﺘﻪ ﺗﻘﺴﻴﻢ ﻣﻲ ﺷﻮﻧﺪ : ( ﻭﻓﻘﻲ) Adaptive (ﻳﺎ ﭘﻮﻳﺎ (ﻏﻴﺮﻭﻓﻘﻲ) non Adaptive (ﻳﺎ ﺍﻳ ﺴﺘﺎﺍﻧﺘﺨﺎﺏ ﻣﺴﻴﺮ ﺩﺭ ﺍﻟﮕﻮﺭﻳﺘﻢ ﻫﺎﻱ ﻭﻓﻘﻲ ﺑﺮ ﺍﺳﺎﺱ ﺷﺮﺍﻳﻂ ﻓﻌﻠﻲ ﺷﺒﻜﻪ ﻋﻮﺽ ﻣﻲ .ﺷﻮﺩﺍﺯ ﻃﺮﻑ ﺩﻳﮕﺮ ﺍ ﻟﮕﻮﺭﻳﺘﻢ ﻫﺎﻱ ﻣﺴﻴﺮﻳﺎﺑﻲ ﺭﺍ ﻣﻲ ﺗﻮﺍﻥ ﺑﻪ ﺳﻪ ﺩﺳﺘﻪ ﺗﻘﺴﻴﻢ ﻛﺮﺩ : (Centeralized) ﻣﺘﻤﺮﻛﺰ ( (Distributed) ﺗﻮﺯﻳﻊ ﺷﺪﻩ ( (Hierarchical) ﺳﻠﺴﻠﻪ ﻣﺮﺍﺗﺒﻲ (ﺩﺭ ﺍﻟﮕﻮﺭﻳﺘﻢ ﻫﺎﻱ ﻣﺘﻤﺮﻛﺰ ﺍﻃﻼﻋﺎﺕ ﻭﺿﻌﻴﺖ ﺷﺒﻜﻪ ﻣﺎﻧﻨﺪ ﺗﻮﭘﻮﻟﻮﮊﻱ ﻭ ﻣﻴﺰﺍﻥ ﺗﺮﺍﻓﻴﻚ ﺟﺎﺭﻱ ﺩﺭ ﻧﻘﺎﻁ ﻣﺨﺘﻠﻒ ﺷﺒﻜﻪ ﻫﻤﮕـﻲ ﺩﺭ ﻳـﻚ ﺟـﺎ ﺩﺭ ﺩﺭﻭﻥ ﻫﺮ ﻣﺴﻴﺮﻳﺎﺏ ﻣﺘﻤﺮﻛﺰ ﻣﻲ ﺷﻮﻧﺪ ﻭ ﻫﺮ ﻣﺴﻴﺮﻳﺎﺏ ﻛﻞ ﺍﻃﻼﻋﺎﺕ ﺷﺒﻜﻪ ﺭﺍ ﺩﺭ ﺍﺧﺘﻴﺎﺭ ﺩﺍﺭﺩ ﻭ ﺗﺼـﻤﻴﻢ ﮔﻴـﺮﻱ ﺑـﻪ ﺻـﻮﺭﺕ ﻣﺘﻤﺮﻛـﺰ ﻭ ﺑﺮﺍﺳـﺎﺱ ﺍﻃﻼﻋﺎﺕ ﻛﺎﻣﻞ ﻭ ﺳﺮﺍﺳﺮﻱ ﺍﻧﺠﺎﻡ ﻣﻲ .ﺷﻮﺩ ﻣﺴﻴﺮﻳﺎﺑﻲ ﻣﺒﺪﺃ ﻳﻜﻲ ﺍﺯ ﺍﻧﻮﺍﻉ ﻣﺴﻴﺮﻳﺎﺑﻲ ﻣﺘﻤﺮﻛﺰ ﺍﺳﺖ .ﺍﻣﺎ ﺩﺭ ﺍﻟﮕﻮﺭﻳﺘﻢ ﻫﺎﻱ ﻣﺴﻴﺮﻳﺎﺑﻲ ﺗﻮﺯﻳﻊ ﺷﺪﻩ ﺗﺼﻤﻴﻢ ﮔﻴﺮﻱ ﺑﻪ ﺻﻮﺭﺕ ﺗﻮﺯﻳﻊ ﺷﺪﻩ ﺍﺳﺖ ﻭ ﺍﻃﻼﻋﺎﺕ ﻭﺿـﻌﻴﺖ ﺷـﺒﻜﻪ ﺑـﺮ ﺭﻭﻱ ﻣﺴـﻴﺮﻳﺎﺏ ﻫـﺎﻱ ﻣﺨﺘﻠﻒ ﺗﻮﺯﻳﻊ ﺷﺪﻩ ﺍﺳﺖ ﻭ ﺗﺼﻤﻴﻢ ﮔﻴﺮﻱ )ﺍﺟﺮﺍﻱ ﺍﻟﮕﻮﺭﻳﺘﻢ( ﻧﻴﺰ ﺑﻪ ﺻﻮﺭﺕ ﻏﻴﺮ ﻣﺘﻤﺮﻛﺰ ﻭ ﺑﺮﺍﺳﺎﺱ ﺍﻃﻼﻋﺎﺕ ﻧﺎﻗﺺ ﻣﺤﻠﻲ ﺍﻧﺠﺎﻡ ﻣﻲ .ﺷﻮﺩﺩﺭ ﺭﻭ ﺵ ﺳﻠﺴﻠﻪ ﻣﺮﺍﺗﺒﻲ ﺑﺮﺍﻱ ﺟﻠﻮﮔﻴﺮﻱ ﺍﺯ ﺑﺰﺭﮒ ﺷﺪﻥ ﺑﻴﺶ ﺍﺯ ﺣﺪ ﺟـﺪﺍﻭﻝ ﻣﺴـﻴﺮﻳﺎﺑﻲ ﻛـﻞ ﻳـﻚ ﺷـﺒﻜﻪ ﺑﺴـﻴﺎﺭ ﺑـﺰﺭﮒ ﺭﺍ ﺑـﻪ ﺗﻌـﺪﺍﺩﻱ ﻧﺎﺣﻴﻪ(Region) ﺗﻘﺴﻴﻢ ﻣﻲ ﻛﻨﻴﻢ. ﻫﺮ ﻣﺴﻴﺮﻳﺎﺏ ﻓﻘﻂ ﺍﻃﻼﻋﺎﺕ ﻣﺴﻴﺮﻳﺎﺑﻲ ﻣﺮﺑﻮﻁ ﺑﻪ ﻧﺎﺣﻴﻪ ﺧـﻮﺩ ﺭﺍ ﺩﺍﺭﺩ ﻭﻟـﻲ ﭼﻴـﺰﻱ ﺩﺭ ﺧﺼـﻮﺹ ﺟﺰﺋﻴـﺎﺕ ﻭ ﺳﺎﺧﺘﺎﺭ ﺩﺍﺧﻠﻲ ﺩﻳﮕﺮ ﻧﻮﺍﺣﻲ ﻧﺪﺍﺭﺩ . ﺍﻟﺒﺘﻪ ﺩﺭ ﺷ ﺒﻜﻪﻫﺎﻱ ﻋﻈﻴﻢ ﺳﻠﺴﻠﻪ ﻣﺮﺍﺗﺐ ﺍﺯ ﺩﻭ ﺳﻄﺢ ﻫﻢ ﺑﻴﺸﺘﺮ ﺍﺳﺖ . ﺩﺭ ﺍﻳﻦ ﺷﺒﻜﻪ ﻫﺎ ﻫﺮ ﻧﺎﺣﻴﻪ ﺑﻪ ﺗﻌﺪﺍﺩﻱ ﺧﻮﺷﻪ )Cluster ( ﻭ ﻫﺮCluster ﺑﻪ ﺗﻌﺪﺍﺩﻱZone ﻭ ﻫﺮZone ﺑﻪ ﺗﻌﺪﺍﺩﻱ ﮔﺮﻭﻩ)Group ( ﺗﻘﺴﻴﻢ ﻣﻲ ﺷﻮﻧﺪ .ﻻﻳﻪ ﺷﺒﻜﻪ ﺍﻟﮕﻮﺭﻳﺘﻢ ﻣﺴﻴﺮﻳﺎﺑﻲ ﺍﺑﺘﺪﺍ ﻛﻮﺗﺎﻩ ﺗﺮﻳﻦ ﻣﺴﻴﺮ Shortest Path ﺩﺭ ﺍﻳﻦ ﺍﻟﮕﻮﺭﻳﺘﻢ ﻫﺮ ﮔﺮﻩ ﺩﺍﺭﺍﻱ ﻳﻚ ﺑﺮﭼﺴﺐ ﺩﻭ ﻗﺴﻤﺘﻲ ﺍﺳﺖ ﻛﻪ ﺣﺎﻭﻱ ﻓﺎﺻﻠﻪ ﺁﻥ ﺑﺎ ﮔﺮﻩ ﻣﺒﺪﺍ ﻭ ﻧﺎﻡ ﮔﺮﻩ ﺍﻳﺴﺖ ﻛﻪ ﺁﻥ ﮔﺮﻩ ﺭﺍ ﺑﻪ ﮔـﺮﻩ ﻣﺒـﺪﺍ ﻣﺘﺼﻞ ﻣﻲﻛﻨﺪ . )ﺑﺎ ﻓﺎﺻﻠﻪ ﻣﺬﻛﻮﺭ (ﻫﻤﭽﻨﻴﻦ ﻫﺮ ﮔﺮﻩ ﺩﺭ ﻃﻲ ﭘﻴﺸﺮﻓﺖ ﺍﻟﮕﻮﺭﻳﺘﻢ ﻳﻜﻲ ﺍﺯ ﺩﻭ ﻭﺿﻌﻴﺖ ﺯﻳﺮ ﺭﺍ ﺩﺍﺭﺩ :• T ﻳﺎTentative ﻳﺎ ﻣﻮﻗﺘﻲ • P ﻳﺎPermanent ﻳﺎ ﺩﺍﺋﻤﻲ ﮔﺮﻩ ﺩﺍﺋﻤﻲ ﮔﺮﻩ ﺍﻳﺴﺖ ﻛﻪ ﺑﺮﭼﺴﺐ ﺁﻥ ﻣﻄﻤﺌﻨﺎ" ﻛﻮﺗﺎﻩ ﺗﺮﻳﻦ ﻣﺴﻴﺮ ﺗﺎ ﻣﺒﺪﺃ ﺭﺍ ﻧﺸﺎﻥ ﻣﻲﺩﻫﺪ .ﺍﻟﮕﻮﺭﻳﺘﻢ : (ﺑﺮﭼﺴﺐ ﻫﻤﻪ ﮔﺮﻩ ﻫﺎ ﺗﺎ ﻣﺒﺪﺍ ﺭﺍ (),∞− ﻗﺮﺍﺭ ﺩﻫﻴﺪ)ﻳﻌﻨﻲ ﻓﺎﺻﻠﻪ ﺁﻥ ﺗﺎ ﻣﺒﺪﺍ ∞ ﻭ ﺍﺯ ﻃﺮﻳﻖ ﮔﺮﻩ ﻧﺎﻣﺸﺨﺺ ( ( ﺍﺯ ﮔﺮﻩ ﻣﺒﺪﺍ ﺷﺮﻭﻉ ﻣﻲﻛﻨ )ﻴﻢ ﻓﺮﻗﻲ ﻛﻨﺪ؛ ﺍﺯ ﻣﻘﺼﺪ ﻫﻢ ﻣﻲ ﺗﻮﺍﻧﺴﺘﻴﻢ ﺷﺮﻭﻉ ﻛﺮﺩﻩ ﻭ ﺗﺎ ﻣﺒﺪﺍ ﺍﺩﺍﻣﻪ ﺩﻫﻴﻢ ( ﺁﻥ ﺭﺍ ﺩﺍﺋﻤﻲ ﻋﻼﻣﺖ ﺑﺰﻧﻴـﺪ . ﺍﻳـﻦ ﮔﺮﻩ ﺭﺍ ﮔﺮﻩ ﻛﺎﺭ ﺩﺭ ﻧﻈﺮ ﻣﻲ ﮔﻴﺮﻳﻢ . ( ﺑﺮﺍﻱ ﻛﻠﻴﺪ ﻫﻤﺴﺎﻳﮕﺎﻥ ﮔﺮﻩ ﻛﺎﺭ ﺩﺭ ﺻﻮﺭﺗﻲ ﻛﻪ ﻣﺠﻤﻮﻉ ﺑﺮﭼﺴﺐ ﮔﺮﻩ ﻛﺎﺭ ﻭ ﻓﺎﺻﻠﻪ ﮔﺮﻩ ﻛﺎﺭ ﺗﺎ ﺁﻥ ﮔﺮﻩ ﺍﺯ ﺑﺮﭼﺴﺐ ﺁﻥ ﮔﺮﻩ ﻛـﻮﭼﻜﺘﺮ ﺑﺎﺷـﺪﻓﺎﺻﻠﻪ ﻫﺮ ﻛ ﺪﺍﻡ ﺑﺎ ﮔﺮﻩ ﻛﺎﺭ ﺭﺍ )ﻭﺯﻥ link ﻣﺘﺼﻞ ﺭﺍ( ﺑﺎ ﻓﺎﺻﻠﻪ ﮔﺮﻩ ﻛﺎﺭ ﺗﺎ ﮔﺮﻩ ﻣﺒﺪﺍ ﺟﻤﻊ ﻛﻨﻴﺪ ﻭ ﺑﻪ ﻫﻤﺮﺍﻩ ﻧﺎﻡ ﮔﺮﻩ ﻛﺎﺭ ﺑﻪ ﻋﻨﻮﺍﻥ ﺑﺮﭼﺴﺐ ﮔﺮﻩ ﻫﻤﺴﺎﻳﻪ ﻗﺮﺍﺭ ﺩﻫﻴﺪ . ( ﺑﻪ ﻛﻠﻴﻪ ﮔﺮﻩ ﻫﺎﻱ ﻣﻮﻗﺘﻲ ﻧﮕﺎﻩ ﻛﻨﻴﺪ . ﻛﻮﭼﻜﺘﺮﻳﻦ ﺁﻥ ﻫﺎ ﺭﺍ ﭘﻴﺪﺍ ﻛﻨﻴﺪ ﻭ ﺑﻪ ﻋﻨﻮﺍﻥ ﮔﺮﻩ ﻛﺎﺭ ﺩﺭ ﻧﻈﺮ ﺑﮕﻴﺮﻳﺪ ﻭ ﺁﻥ ﺭﺍ ﺑﻪ ﺻﻮﺭﺕ ﺩﺍﺋﻤﻲ ﻋﻼ ﻣﺖ ﺑﺰﻧﻴﺪ (ﺍﮔﺮ ﻫﻤﻪ ﮔﺮﻩ ﻫﺎ ﺩﺍﺋﻤﻲ ﻧﺸﺪﻩ ﺍﻧﺪ ﺑﻪ ﻗﺴﻤﺖ ﻣﺮﺍﺟﻌﻪ ﻛﻨﻴﺪ . ﺷﺒﻜﻪ ﻫﺎﻱ ﻛﺎﻣﭙﻴﻮﺗﺮﻱ ﺍﻟﮕﻮﺭﻳﺘﻢ ﻣﺴﻴﺮﻳﺎﺑﻲ ﺑﺮﺩﺍﺭ ﻓﺎﺻﻠﻪ ﻳﺎ(Distance Vector Routing) DVR ﺍﻟﮕﻮﺭﻳﺘﻢDVR ﻛﻪ ﻧﺎﻡ ﻫﺎﻱ ﺩﻳﮕﺮ ﺁﻥ Bellman-Ford ﻳﺎFord-Fulkerson ﻣﻲﺑﺎﺷﺪ ﻭ ﺑﺮﺍﻱ ﺍﻭﻟﻴﻦ ﺑﺎﺭ ﺩﺭ ﺷﺒﻜﻪ ARPANET ﻣﻮﺭﺩ ﺍﺳﺘﻔﺎﺩﻩﻗﺮﺍﺭ ﮔﺮﻓﺖ ﻭ ﺳﭙﺲ ﺩﺭ ﺍﻳﻨﺘﺮﻧﺖ ﺑﺎ ﻧﺎﻡ (Routing Information Protocol) RIP ﺑﻪ ﻛﺎﺭ ﮔﺮﻓﺘﻪ ﺷﺪ .ﺍﻳﻦ ﺍﻟﮕﻮﺭﻳﺘﻢ ﺑﻪ ﺻﻮﺭﺕ ﺯﻳﺮ ﻋﻤﻞ ﻣﻲ :ﻛﻨﺪ ﻫﺮ ﻣﺴﻴﺮﻳﺎﺏ ﻳﻚ ﺟﺪﻭﻝ ﻣﺴﻴﺮﻳﺎﺑﻲ ﺩﺍﺭﺩ ﻛﻪ ﺑﻪ ﺍﺯﺍﻱ ﻫﺮ ﻣﺴﻴﺮﻳﺎﺏ ﻣﻮﺟﻮﺩ ﺩﺭ ﺯﻳﺮ ﺷﺒﻜﻪ ﻳﻚ ﺳﻄﺮ ﺩﺭ ﺁﻥ ﻭﺟﻮﺩ ﺩﺍﺭﺩ )ﻣﺮﺍﺟﻌﻪ ﺑﻪ ﺟﺪﻭﻝ ﺑﻪ ﻛﻤﻚ ﺍﻧﺪﻳﺲ ﺻﻮﺭﺕ ﻣﻲ ﮔﻴﺮﺩﺩ ( ﺭ ﻫﺮ ﺳﻄﺮ ﺩﻭ ﻓﻴﻠﺪ ﺯﻳﺮ ﻭﺟﻮﺩ ﺩﺍﺭﺩ : (link ﺧﺮﻭﺟﻲ ﻣﻨﺎﺳﺐ ﺑﺮﺍﻱ ﺭﺳﻴﺪﻥ ﺑﻪ ﻣﻘﺼﺪ ﻣﻮﺭﺩﻧﻈﺮ ( ﺗﺨﻤﻴﻨﻲ ﺍﺯ ﺯﻣﺎﻥ ﻳﺎ ﻓﺎﺻﻠﻪ ﺭﺳﻴﺪﻥ ﺑﻪ ﺁﻥ ﻣﻘﺼﺪ)ﺍﻳﻦ ﻫﺰﻳﻨﻪ ﻣﻲ ﺗﻮﺍﻧﺪ ﺗﻌﺪﺍﺩ ﮔﺎﻡ، ﺗﺎﺧﻴﺮ ﻭ ﻳﺎ ﻫﺮ ﭘﺎﺭﺍﻣﺘﺮ ﺩﻳﮕﺮ ﺷﺒﻜﻪ ﺑﺎﺷﺪ .(ﺍﮔﺮ ﻫﺰﻳﻨﻪ ﻧﺸﺎﻥ ﺩﻫﻨﺪﻩ ﺗﻌﺪﺍﺩ ﮔﺎﻡ ﺍﺳﺖ ﻓﺎﺻﻠﻪ ﻫﺮ ﮔﺮﻩ ﺑﺎ ﻫﻤﺴﺎﻳﮕﺎﻧﺶ ﺑﺮ ﺍﺑﺮ ﻳﻚ ﺩﺭ ﻧﻈﺮ ﮔﺮﻓﺘﻪ ﻣﻲ ﺷﻮﺩ. ﺍﮔﺮ ﻣﻌﻴﺎﺭ، ﻃﻮﻝ ﺻـﻒ ﻳـﺎ ﺗـﺎﺧﻴﺮ ﺻـﻒ ﺑﺎﺷﺪ ﻣﺴﻴﺮﻳﺎﺏ ﺍﺯ ﺻﻒ ﻫﺎﻱ ﺩﺭﻭﻥ ﺧﻮﺩ ﺑﻪ ﺳﺎﺩﮔﻲ ﻣﻄﻠﻊ ﺍﺳﺖ ﻭ ﺍﮔﺮ ﻣﻌﻴﺎﺭ، ﺗﺎﺧﻴﺮ ﻛﻞ، ﺗﺎﺧﻴﺮ ﺍﻧﺘﺸﺎﺭ ﻳﺎ ﺻﻒ ﺑﺎﺷﺪ ﻳﻚ ﺑﺴﺘﻪ ﺧﺎﺹ ﺑﻪ ﻧﺎﻡ Echo ﺑﻪ ﺳﻤﺖ ﻫﺮ ﮔﺮﻩ ﻫﻤﺴﺎﻳﻪ ﺍﺭﺳﺎﻝ ﻣﻲ ﺷﻮﺩ ﻫﻤﺴﺎﻳﻪ ﻣﻮﻇﻒ ﺍﺳﺖ ﻓﻮﺭﺍ " ﺁﻥ ﺭﺍ ﺑﺎﺯ ﮔﺮﺩﺍﻧﺪ ﻣﻲ . ﺗﻮﺍﻥ ﺗﺎﺧﻴﺮ ﻛﻞ ﺭﺍ ﻓﺎﺻﻠﻪ ﺯﻣﺎﻧﻲ ﺑﻴﻦ ﺍﺭﺳﺎﻝ ﻭ ﺩﺭﻳﺎﻓﺖ ﺗﻘﺴﻴﻢ ﺑﺮ ﺩﺭ ﻧﻈﺮ ﮔﺮﻓﺖ. )ﺑﺎ ﻓﺮﺽ ﺍﻳﻦ ﻛﻪ ﺷﺒﻜﻪ ﻣﺘﻘﺎﺭﻥ ﺍﺳﺖ ﻭ ﺯﻣﺎﻥ ﺭﻓﺖ ﻭ ﺑﺮﮔﺸﺖ ﻳﻜﺴﺎﻥ ﺍﺳﺖ (ﺷﻜﻞ ﺯﻳﺮ ﻧﺤﻮﻩ ﻋﻤﻠﻜﺮﺩ ﺍﻳﻦ ﺍﻟﮕﻮﺭﻳﺘﻢ ﺭﺍ ﻧﺸﺎﻥ ﻣﻲﺩﻫﺪ . ﺩﺭ ﺍﻳﻦ ﺷﻜﻞ ﻣﻲ ﺑﻴﻨﻴﻢ ﻛﻪ ﮔﺮﻩ J ﺍﺑﺘﺪﺍ ﺑﺮﺩﺍﺭ ﻓﺎﺻﻠﻪ ﭼﻬﺎﺭ ﻫﻤﺴﺎﻳﻪ ﺧﻮﺩ ﺭﺍ(A, I, H, K) ﺭﺍ ﺩﺭﻳﺎﻓﺖ ﻣﻲ ﻛﻨﺪ ﻭ ﺑﺮ ﺍﺳﺎﺱ ﺍﻳـﻦ ﭼﻬـﺎﺭ ﺑـﺮﺩﺍﺭ ﻭ ﻓﺎﺻﻠﻪ ﺧﻮﺩ ﺍﺯ ﺍﻳﻦ ﭼﻬﺎﺭ ﮔﺮﻩ ﺑﺮﺩﺍﺭ ﻓﺎﺻﻠﻪ ﺧﻮﺩ ﺭﺍ ﺑﻪ ﺭﻭﺯ ﺩﺭ ﻣﻲ ﺁﻭﺭﺩ .ﻧﻜﺘﻪ : ﺍﻳﻦ ﺍﻟﮕﻮﺭﻳﺘﻢ ﻣﺸﻜﻼﺕ ﺍﺳﺎﺳﻲ ﺩﺍﺭﺩ ﻛﻪ ﺑﺎﻋﺚ ﻣﻨﺴﻮﺥ ﺷﺪﻥ ﺁﻥ ﺷﺪﻩ ﺍﺳﺖ. ﺍﮔﺮﭼﻪ ﺍﺯ ﻧﻈﺮ ﺗﺌﻮﺭﻱ ﺍﻟﮕﻮﺭﻳﺘﻢ ﺩﺭﺳﺖ ﻋﻤﻞ ﻣﻲ ﻛﻨﺪ ﺍﻣﺎ ﺩﻭ ﻣﺸﻜﻞ ﺍﺳﺎﺳﻲ ﺯﻳﺮ ﺩﺍﺭﺩ : (ﻛﻨﺪﻱ ﻫﻤﮕﺮﺍ ﺷﺪﻥ ( ﺍﻳﻦ ﺍﻟﮕﻮﺭﻳﺘﻢ ﺧﺒﺮﻫﺎﻱ ﺧﻮﺏ ﺭﺍ ﺑﻪ ﺳﺮﻋﺖ ﻣﻨﺘﻘﻞ ﻣﻲ ﻛﻨﺪ ﺍﻣﺎ ﺩﺭ ﺍﻧﺘﻘﺎﻝ ﺧﺒﺮﻫﺎﻱ ﺑﺪ ﻭﺍﮔﺮﺍ ﻣﻲ ﺷﻮﺩ ﻭ ﮔﺎﻫﻲ ﻫﺮﮔﺰ ﻫﻤﮕﺮﺍ ﻧﻤﻲ ﺷـﻮﺩ . ﺧﺒـﺮ ﺧﻮﺏ ﻳﻌﻨﻲ ﻳﻚ ﻧﻮﺩ ﻳﺎ link ﺍﺿﺎﻓﻪ ﺷﺪ، ﺗﺮﺍﻓﻴﻚ ﻓﻼﻥ ﺟﺎ ﻛﻤﺘﺮ ﺷﺪ، ﻃﻮﻝ ﻓﻼﻥ ﺻﻒ ﻛﻮﺗﺎﻩ ﺗـﺮ ﺷـﺪ )ﺑـﺮﻋﻜﺲ ﺍﻳـﻦ ﻫـﺎ ﺧﺒﺮﻫـﺎﻱ ﺑـﺪﻱ ﻫﺴﺘﻨﺪ( ﺑﻪ ﻃﻮﺭ ﻛﻠﻲ ﺍﻳﻦ ﺍﻟﮕﻮﺭﻳﺘﻢ Stable ﻧﻴﺴﺖ ﻭ ﺩﺭ ﺑﺮﺧﻲ ﺷﺮﺍﻳﻂ ﻣﻲ ﺗﻮﺍﻧﺪ ﻭﺍﮔﺮﺍ ﺑﺎﺷﺪ .ﻻﻳﻪ ﺷﺒﻜﻪ ﻣﺜﺎﻝ : ﺩﺭ ﺍﻳﻦ ﺷﻜﻞ ﻫﺰﻳﻨﻪ ﺭﺍ ﺗﻌﺪﺍﺩ ﮔﺎﻡ ﻣﻲ ﮔﺬﺍﺭﻳﻢ . ﺷﻜﻞ ﺍﻟﻒ ﺍﻧﺘﺸﺎﺭ ﺧﺒﺮ ﺧﻮﺏ ﭘﻴﻮﺳﺘﻦA ﻭ ﺷﻜﻞ ﺏ ﺍﻧﺘﺸﺎﺭ ﺧﺒﺮ ﺑﺪﺣﺬﻑ A ﺭﺍ ﻧﺸﺎﻥ ﻣﻲﺩﻫﺪ . ﺑﺮﺍﻱ ﺣﻞ ﺍﻳﻦ ﻣﺸﻜﻞ ﭘﻴﺸﻨﻬﺎﺩ ﺷﺪﻩ ﺍﺳﺖ ﻛﻪ ﺣﺪﺍﻛﺜﺮ ﻓﺎﺻﻠﻪ ﺭﺍ ﻣﻌﻴﻦ ﻛﻨﻴﻢ .ﻣﺴﻴﺮﻳﺎﺑﻲ ﺣﺎﻟﺖ ﭘﻴﻮﻧﺪ ﻳﺎ (Link State ) LS ﻣﺸﻜﻞ ﺷﻤﺎﺭﺵ ﺗﺎ ﺑﻲ ﻧﻬﺎﻳﺖ ) ∞ Count to Infinity Problem ( ﻛﻪ ﺩﺭ ﺑﺎﻻ ﺷﺮﺡ ﺩﺍﺩﻩ ﺷـﺪ ﻭ ﺍﻟﮕـﻮﺭﻳﺘﻢRIP ﻳـﺎ ﻫﻤـﺎﻥDVR ﺭﺍ ﻭﺍﮔـﺮﺍ ﻣﻲﻛﺮﺩ ﻭ ﻣﻮﺟﺐ ﻧﺎﭘﺎﻳﺪﺍﺭﻱ ﺁﻥ ﻣﻲ ﺷﺪ ﺑﺎﻋﺚ ﺷﺪ ﻛﻪ ﺩﺭ ﺳﺎﻝ ﺍﻟﮕﻮﺭﻳﺘﻢ ﺩﻳﮕﺮﻱ ﺑﻨﺎﻡLS ﺟﺎﻳﮕﺰﻳﻦﺁﻥ ﺷﻮﺩ. ﺍﻟﮕﻮﺭﻳﺘﻢ LS ﻣﺰﻳﺖ ﺩﻳﮕـﺮﻱﻧﻴﺰ ﻧﺴﺒﺖ ﺑﻪ DVR ﺩﺍﺭﺩ ﻭ ﺁﻥ ﺍﻳﻦ ﺍﺳﺖ ﻛﻪ ﻋﻼﻭﻩ ﺑﺮ ﻃﻮﻝ ﺻﻒ ﭘﻬﻨﺎﻱ ﺑﺎﻧﺪ ﺭﺍ ﻧﻴﺰ ﺩﺭ ﻣﺤﺎﺳﺒﻪ ﺗﺎﺧﻴﺮ ﺩﺭ ﻧﻈـﺮ ﻣـﻲ ﮔﻴـﺮﺩ . ﺍﻳـﻦ ﺍﻟﮕـﻮﺭﻳﺘﻢ ﺩﺭ ﻣﺮﺣﻠﻪ ﺯﻳﺮ ﻋﻤﻞ ﻣﻲ .ﻛﻨﺪ (ﻫﻤﻪ ﻫﻤﺴﺎﻳﮕﺎﻥ ﺧﻮﺩ ﺭﺍ ﺷﻨﺎﺳﺎﻳﻲ ﻛﻦ ﻭ ﺁﺩﺭﺱ ﻳﻜﺘﺎﻱ ﻫﺮ ﻳﻚ ﺭﺍ ﺑﺪﺳﺖ ﺑﻴﺎﻭﺭ (ﺗﺎﺧﻴﺮ ﻳﺎ ﻫﺰﻳﻨﻪ )ﻓﺎﺻﻠﻪ( ﻫﺮ ﻳﻚ ﺍﺯ ﻫﻤﺴﺎﻳﮕﺎﻥ ﺧﻮﺩ ﺭﺍ ﺑﺎ ﺧﻮﺩ ﺍﻧﺪﺍﺯﻩ ﮔﻴﺮﻱ ﻛﻦ )ﺗﺨﻤﻴﻦ ﺑﺰﻥ ( (ﺑﺴﺘﻪﺍﻱ (Packet) ﺑﺴﺎﺯ ﻭ ﺍﻃﻼﻋﺎﺗﻲ ﻛﻪ ﺍﺯ ﻫﻤﺴﺎﻳﮕﺎﻥ ﺧﻮﺩ ﻛﺴﺐ ﻛﺮﺩﻩ ﺍﻱ ﺩﺭ ﺁﻥ ﺟﺎﺳﺎﺯﻱ ﻛﻦ (ﺍﻳﻦ ﺑﺴﺘﻪ ﺭﺍ ﺑﺮﺍﻱ ﺗﻤﺎﻣﻲ ﻣﺴﻴﺮﻳﺎﺏ ﻫﺎ ﺑﻔﺮﺳﺖ (ﺑﺎ ﺍﺳﺘﻔﺎﺩﻩ ﺍﺯ ﺍﻟﮕﻮﺭﻳﺘﻢ ﻛﻮﺗﺎﻩ ﺗﺮﻳﻦ ﻣﺴﻴﺮ Dijkstra ﻛﻮﺗﺎﻩﺗﺮ ﻳﻦ ﻣﺴﻴﺮ ﺭﺳﻴﺪﻥ ﺑﻪ ﻫﺮ ﻳﻚ ﺍﺯ ﻣﺴﻴﺮﻳﺎﺏ ﻫﺎﻱ ﺷﺒﻜﻪ ﺭﺍ ﻣﺤﺎﺳﺒﻪ ﻛﻦ ﻣﺮﺣﻠﻪ (ﺷﻨﺎﺳﺎﻳﻲ ﻫﻤﺴﺎﻳﻪ ﻫﺎ ﻫﺮ ﮔﺎﻩ ﻳﻚ ﻣﺴﻴﺮﻳﺎﺏ، boot ﺷﺪﻩ ﻭ ﺁﻏﺎﺯ ﺑﻪ ﻛﺎﺭ ﻣﻲ ﻛﻨﺪ ﺑﺮ ﺭﻭﻱ ﻫﺮ ﻳﻚ ﺍﺯ ﭘﻮﺭﺕ ﻫﺎﻱ ﺧﻮﺩ ﺑﺴﺘﻪ ﺍﻱ ﺧﺎﺹ ﺑﻨﺎﻡ Hello packet ﺭﺍ ﺍﺭﺳﺎﻝ ﻣﻲ ﻛﻨﺪ ﻭ ﻣﻨﺘﻈﺮ ﻣﻲ ﻧﺸﻴﻨﺪ ﺗﺎ ﭘﺎﺳﺦ ﻫﺎﻱ ﺳﻼﻡ ﺧﻮﺩ ﺭﺍ ﺑﺸﻨﻮﺩﺍ . ﻧﺘﻈﺎﺭ ﻣﻲ ﺭﻭﺩ ﻣﺴﻴﺮﻳﺎﺏ ﻫﺎﻱ ﻫﻤﺴﺎﻳﻪ ﺩﺭ ﭘﺎﺳﺦ ﺳﻼﻡ ﺁﺩﺭﺱ ﺧﻮﺩ ﺭﺍ ﺍﺭﺳﺎﻝ ﻧﻤﺎﻳﻨﺪ .ﻣﺮﺣﻠﻪ (ﺍﻧﺪﺍﺯﻩ ﮔﻴﺮﻱ ﻳﺎ ﺗﺨﻤﻴﻦ ﻫﺰﻳﻨﻪ )ﺗﺎﺧﻴﺮ ( ﻣﻲﺧﻮﺍﻫﻴﻢ ﺑﺒﻴﻨﻴﻢ ﻭﺿﻌﻴﺖ link ﺑﻴﻦ ﻣﺎ ﺑﺎ ﻫﺮ ﻳﻚ ﺍﺯ ﻫﻤﺴﺎﻳﮕﺎﻧﻤﺎﻥ ﭼﮕﻮﻧﻪ ﺍﺳﺖ ﻭ ﻳﻚ ﺗﺨﻤﻴﻦ ﻗﺎﺑﻞ ﻗﺒﻮﻝ ﺍﺯ ﺗﺎﺧﻴﺮlink ﻫﺎ ﺑﺪﺳﺖ ﻣﻲ ﺁﻭﺭﻳـﻢ . ﺑﺮﺍﻱ ﺍﻳﻦ ﻛﺎﺭ ﻳﻚ ﺑﺴﺘﻪ ﺑﻪ ﻧﺎﻡ Echo ﺍﺭﺳﺎﻝ ﻣﻲ ﻛﻨﻴﻢ ﻭ ﭘﺲ ﺍﺯ ﺑﺎﺯﮔﺸﺖ ﺑﺴﺘﻪ (RTT) Round Trip Time ﺭﺍ ﺑﺮ2 ﺗﻘﺴﻴﻢ ﻣﻲ ﻛﻨﻴﻢ. ﺑـﺎ ﻓـﺮﺽ ﺗﻘﺎﺭﻥ ﺷﺒﻜﻪ ﻭ ﺗﻜﺮﺍﺭ ﺍﻳﻦ ﻋﻤﻞ ﻭ ﻣﻴﺎﻧﮕﻴﻦ ﮔﻴﺮﻱ ﺗﻘﺮﻳﺐ ﺧﻮﺑﻲ ﺍﺯ ﺗﺎﺧﻴﺮ ﺑﺪﺳﺖ ﻣﻲ .ﺁﻳﺪ ﺷﺒﻜﻪ ﻫﺎﻱ ﻛﺎﻣﭙﻴﻮﺗﺮﻱ ﻣﺮﺣﻠﻪ۳ (ﺳﺎﺧﺖ ﺑﺴﺘﻪ ﻫﺎﻱ ﻭﺿﻌﻴﺖ (Link State Packet) LINK ﺑﺴﺘﻪ ﻭﺿﻌﻴﺖlink ﺣﺎﻭﻱ ﻓﻴﻠﺪﻫﺎﻱ ﺯﻳﺮ ﺍﺳﺖ : (ﺁﺩﺭﺱ ﻓﺮﺳﺘﻨﺪﻩ ( ﺷﻤﺎﺭﻩ ﺗﺮﺗﻴﺐ)ﺍﻭﻟﻴﻦ ﺑﺴﺘﻪ ﺍﺯ ﺻﻔﺮ ﺷﻤﺎﺭﻩ ﮔﺬﺍﺭﻱ ﻣﻲ (ﺷﻮﺩ۳( Age ﻳﺎTTL (Time To Live) ﻛﺪ ﻳﻚ ﺷﻤﺎﺭﻧﺪﻩ ﺍﺳﺖ ﻭ ﺍﺯ ﻣﻘﺪﺍﺭ ﻣﻌﻴﻨﻲ ﺷﺮﻭﻉ ﻣﻲ ﺷﻮﺩ ﻭ ﻫﺮ ﺩﻓﻌﻪ )ﺑﺎ ﻋﺒﻮﺭ ﺍﺯ ﻫﺮ ﻣﺴﻴﺮﻳﺎﺏ ﻳﺎ ﮔﺬﺷﺖ ﻳﻚ ﺛﺎﻧﻴﻪ( ﻳﻚ ﻭﺍﺣﺪ ﺍﺯ ﺁﻥ ﻛﻢ ﻣﻲ ﺷﻮﺩ ﻭ ﻫﺮ ﻭﻗﺖ ﺑﻪ ﺻﻔﺮ ﺭﺳﻴﺪ ﺍﻳﻦ ﺑﺴﺘﻪ ﺍﺯ ﺑﻴﻦ ﻣﻲ .ﺭﻭﺩ (ﻓﻬﺮﺳﺖ ﻫﻤﺴﺎﻳﻪ ﻫﺎ ﻭ ﻭﺿﻌﻴﺖ )ﺗﺎﺧﻴﺮ link ﺑﻴﻦ ﻣﺎ ﻭ ﻫﺮ ﻫﻤﺴﺎﻳﻪ (ﻧﻜﺘﻪ : ﺍﻳﻦ ﺑﺴﺘﻪ ﻫﺎ ﭼﻪ ﺯﻣﺎﻧﻲ ﺍﺭﺳﺎﻝ ﻣﻲ ﺷﻮﺩ؟ ﺩﻭ ﺭﺍﻩ ﺩﺍﺭﻳﻢ ﺍﻟﻒ ( ﭘﺮﻳﻮﺩﻳﻚ )ﺩﺭ ﺯﻣﺎﻥ ﻫﺎﻱ ﺧﺎﺹ (( ﺏﻫﺮ ﻭﻗﺖ ﺗﻐﻴﻴﺮ ﺫﺍﺗﻲ ﺩﺭ ﺗﻮﭘﻮﻟﻮﮊﻱ ﺷﺒﻜﻪ ﻳﺎ ﻭﺿﻌﻴﺖ Link ﻫﺎ)ﻣﻴﺰﺍﻥ ﺗﺎﺧﻴﺮ ﻭ ﻏﻴﺮﻩ( ﻣﺸﺎﻫﺪﻩ .ﺷﻮﺩ ﻣﺮﺣﻠﻪ (ﺗﻮﺯﻳﻊ ﺑﺴﺘﻪ ﻫﺎﻱ Link state ﻣﻬﻤﺘﺮﻳﻦ ﻧﻜﺘﻪ ﺩﺭ ﺗﻮﺯﻳﻊ ﺍﻳﻦ ﺑﺴﺘﻪ ﻫﺎﻱ LS ﻫﻤﮕﺎﻡ ﺳﺎﺯﻱ ﻣﺴﻴﺮﻳﺎﺏ ﻫﺎﻱ ﺩﺭﻳﺎﻓﺖ ﻛﻨﻨﺪﻩ ﺍﻳﻦ ﺑﺴﺘﻪ ﻫﺎ ﺍﺳﺖ ﺯﻳﺮﺍ ﺍﮔﺮ ﺑﻌﻀﻲ ﺍﺯ router ﻫﺎ ﺯﻭﺩﺗـﺮﺍﻳﻦ ﺑﺴﺘﻪ ﻫﺎ ﺭﺍ ﺩﺭﻳﺎﻓﺖ ﻛﻨﻨﺪ ﻭ ﺟﺪﺍﻭﻝ ﻣﺴﻴﺮﻳﺎﺑﻲ ﺧﻮﺩ ﺭﺍ ﺑﻪ ﺭﻭﺯ ﺩﺭﺁﻭﺭﻧﺪ ﻭﻟﻲ ﻫﻨﻮﺯ ﺍﻳﻦ ﺑﺴﺘﻪ ﻫﺎ ﺗﻮﺳﻂ ﻣﺴﻴﺮﻳﺎ ﺏ ﻫﺎﻱ ﺩﻳﮕﺮ ﺩﺭﻳﺎﻓﺖ ﻧﺸﺪﻩ ﺑﺎﺷﺪ ﺍﺧﺘﻼﻑ ﺑﻴﻦ ﺍﻳﻦ ﺟﺪﺍﻭﻝ ﻣﺸﻜﻼﺗﻲ ﺍﺯ ﻗﺒﻴﻞ ﭘﻴﺪﺍﻳﺶ ﺣﻠﻘﻪ ﺑﻲ ﻧﻬﺎﻳﺖ ﻭ ﺟﺪﺍ ﺷﺪﻥ ﺑﻌﻀﻲ ﺍﺯ ﻣﺴﻴﺮﻳﺎﺏ ﻫﺎ ﺭﺍ ﺩﺭ ﺗﻮﭘﻮﻟﻮﮊﻱ ﺷﺒﻜﻪ ﺍﻳﺠﺎﺩ ﻣﻲ .ﻛﻨﺪ ﻳﻚ ﺭﺍ ﻩ ﺣﻞ ﺑﺮﺍﻱ ﺍﻳﻦ ﻣﺸﻜﻞ ﺍﻟﮕﻮﺭﻳﺘﻢ ﻣﺴﻴﺮﻳﺎﺑﻲ ﺳﻴﻞ ﺁﺳﺎ (Flooding) ﺍﺳﺖ. ﻛﻪ ﻣﻮﺭﺩﺑﺤﺚ ﻗﺮﺍﺭ ﺧﻮﺍﻫﺪ ﮔﺮﻓﺖ .ﻧﻜﺘﻪ : ﺩﻗﺖ ﺷﻮﺩ ﻛﻪ ﺑﺮﺍﻱ ﺍﻳﻦ ﻛﻪ ﺟﺪﺍﻭﻝ ﻧﮕﻬﺪﺍﺭﻧﺪﻩ ﺍﻳﻦ ﺑﺴﺘﻪ ﻫﺎ ﺑﻴﺶ ﺍﺯ ﺣﺪ ﺑﺰﺭﮒ ﻭ ﭘﺮﺩﺍﺯﺵ ﺁﻥ ﻫﺎ ﭘﻴﭽﻴﺪﻩ ﻧﺸﻮﺩ ﻭ ﺍﻃﻼﻋﺎﺕ ﺯﺍﺋﺪ ﺩﺭ ﺁﻥ ﻧﺒﺎﺷﺪ ﺑﺎﻳﺪ ﺁﺧﺮﻳﻦ ﺑﺴﺘﻪ ﺍﺭﺳﺎﻟﻲ ﺍﺯ ﻫﺮ ﻣﺴﻴﺮﻳﺎﺏ ﺭﺍ ﺟﺎﻳﮕﺰﻳﻦ ﻗﺒﻠﻲ ﻧﻤﺎﻳﻴﻢ ﺍﻣﺎ ﻃﺒﻖ ﺍﻟﮕﻮﺭﻳﺘﻢ ﺳﻴﻞ ﺁﺳﺎ ﻣﻤﻜﻦ ﺍﺳﺖ ﺑﺴﺘﻪ ﻗﺪﻳﻤﻲ ﺑﻌﺪ ﺍﺯ ﺑﺴﺘﻪ ﺟﺪﻳﺪ ﺍﺯ ﺭﺍﻩ ﺑﺮﺳﺪ ﻭ ﺩﺭ ﻧﺘﻴﺠﻪ ﺍﻋﺘﺒﺎﺭ ﺍﻃﻼﻋﺎﺕ ﺍﺯ ﺑﻴﻦ ﻣﻲ ﺭﻭﺩ )ﭼﻮﻥ ﺟﺎﻳﮕﺰﻳﻦ ﺍﻃﻼﻋﺎﺕ ﺟﺪﻳﺪ ﻣﻲ ﺷﻮﺩ( ﺭﺍﻩﺣﻞ ﺍﻳﻦ ﻣﺸﻜﻞ ﺍﺳﺘﻔﺎﺩﻩ ﺍﺯ ﺷﻤﺎﺭﻩ ﺗﺮﺗﻴﺐ ﺍﺳﺖ. ﺑﻨﺎﺑﺮﺍﻳﻦ ﺩﺭ ﺻﻮﺭﺗﻲ ﺑﺴﺘﻪ ﺩﺭﻳﺎﻓﺘﻲ ﺟﺎﻳﮕﺰﻳﻦ ﻣﻲ ﺷﻮﺩ ﻛﻪ ﺷﻤﺎﺭﻩ ﺗﺮﺗﻴﺐ ﺁﻥ ﺑﺰﺭﮔﺘﺮ ﺍﺯ ﻗﺒﻠﻲ ﺑﺎﺷﺪ .ﻧﻜﺘﻪ : ﺍﮔﺮ ﻣﺤﺪﻭﺩﺓ ﺷﻤﺎﺭﻩ ﻛﻮﭼﻚ ﺑﺎﺷﺪ ﻣﺜﻼ " ﺑﻴﺘﻲ ﺑﻌﺪ ﺍﺯ16 ﺑﺴﺘﻪ ﺩﻭﺑﺎﺭﻩreset ﺷﺪﻩ ﻭ ﻃﺒﻖ ﺍﻟﮕﻮﺭﻳﺘﻢ ﻓﻮﻕ ﺑﺴﺘﻪ ﻫﺎﻱ ﺩﻳﮕﺮ ﺩﺭ ﻧﻈﺮ ﮔﺮﻓﺘﻪ ﻧﻤﻲ ﺷﻮﻧﺪ ﺭﺍﻩ . ﺣﻞ ﺍﻳﻦ ﺍﺳﺖ ﻛﻪ ﻣﺤﺪﻭﺩﻩ ﺷﻤﺎﺭﻩ ﺭﺍ ﺑﻴﺘﻲ ﻭ ﺑﺰﺭﮒ ﺩﺭ ﻧﻈﺮ ﺑﮕﻴﺮﻳﻢ. ﻧﻜﺘﻪ : ﻫﻤﭽﻨﻴﻦ ﺑﺎ ﮔﺬﺷﺖ ﺯﻣﺎﻥ ﻃﺒﻖ ﻓﻴﻠﺪ Age ﺑﺴﺘﻪExpired ﻳﺎ ﻣﻨﻘﻀﻲ ﻣﻲ .ﺷﻮﺩﻻﻳﻪ ﺷﺒﻜﻪ ﻣﺮﺣﻠﻪ۵ ( ﻣﺤﺎﺳﺒﻪ ﻣﺴﻴﺮﻫﺎﻱ ﺟﺪﻳﺪ ﺍﻳﻦ ﻛﺎﺭ ﺗﻮﺳﻂ ﺍﻟﮕﻮﺭﻳﺘﻢ ﻛﻮﺗﺎﻩ ﺗﺮﻳﻦ ﻣﺴﻴﺮ Dijkstra ﺑﻪ ﺭﺍﺣﺘﻲ ﺍﻧﺠﺎﻡ ﻣﻲ .ﺷﻮﺩﭘﺮﻭﺗﻜﻞ (Open Shortest Path First) OSPF ﺍﻟﮕﻮﺭﻳﺘﻢ ﺑﺎﺯ ﺍﺑﺘﺪﺍ ﻛﻮﺗﺎﻩ ﺗﺮﻳﻦ ﻣﺴﻴﺮ )OSPF ( ﻳﻜﻲ ﺍﺯ ﺭﺍﻳﺞ ﺗﺮﻳﻦ ﺍﻟﮕﻮﺭﻳﺘﻢ ﻫﺎﻱ ﻣﺴﻴﺮﻳﺎﺑﻲ ﺷﺒﻜﻪ ﺍﻳﻨﺘﺮﻧﺖ ﺍﺳﺖ . ﺍﻳـﻦ ﭘﺮﻭﺗﻜـﻞ ﺗﻮﺳـﻌﻪ ﻳﺎﻓﺘـﻪ ﺍﻟﮕﻮﺭﻳﺘﻢ LS ﻣﺤﺴﻮﺏ ﻣﻲ .ﺷﻮﺩﭘﺮﻭﺗﻜﻞ (Intermediate System Intermrdiate System) IS – IS ﺍﻳﻦ ﭘﺮﻭﺗﻜﻞ ﻧﻴﺰ ﻣﺒﺘﻨﻲ ﺑﺮ ﺍﻃﻼﻋﺎﺕ ﻭﺿﻌﻴﺖlink ﺑﻮﺩﻩ ﻭ ﺗﻮﺳﻂ ﺷﺮﻛﺖDec Net ﺑﺎ ﺗﻮﺳﻌﻪLS ﺑﻮﺟﻮﺩ ﺁﻣـﺪﻩ ﺍﺳـﺖ. ﺍﻳـﻦ ﭘﺮﻭﺗﻜـﻞ ﺑـﺮﺍﻱ ﻻﻳـﻪ ﺷﺒﻜﻪ CLNP ﻛﻪ ﺩﺭ ﻣﺤﺼﻮﻻﺕ ﺍﻳﻦ ﺷﺮﻛﺖ ﺑﻪ ﻛﺎﺭ ﻣﻲ ﺭﻓﺖ ﻃﺮﺍﺣﻲ ﺷﺪ . ﺍﻣﺎ ﺍﻳﻦ ﭘﺮﻭﺗﻜﻞ ﻭﻳﮋﮔﻲ ﺑﺴﻴﺎﺭ ﺟﺎﻟﺒﻲ ﺩﺍﺭﺩ ﻭ ﻗـﺎﺩﺭ ﺍﺳـﺖ ﻫﻤﺰﻣـﺎﻥ ﺑـﺎ ﭼﻨﺪﻳﻦ ﭘﺮﻭﺗﻜﻞ ﺷﺒﻜﻪ ﻛﺎﺭ ﻛﻨﺪ. Novel Netware ﻧﻴﺰ ﺍﺯ ﺍﻳﻦ ﭘﺮﻭﺗﻜﻞ ﺑﺮﺍﻱ ﻫﺪﺍﻳﺖ ﺑﺴﺘﻪ ﻫﺎﻱ IPX ﺩﺭ ﻻﻳﻪ ﺷﺒﻜﻪ ﺧـﻮﺩ ﺍﺳـﺘﻔﺎﺩﻩ ﻣـﻲ ﻛـﺮﺩ . ﺑـﻪ ﻋﺒﺎﺭﺕ ﺩﻳﮕﺮ ﻫﻤﺰﻣﺎﻥ ﻣﻲ ﺗﻮﺍﻥ ﭼﻨﺪﻳﻦ ﺍﺳﺘﺎﻧﺪﺍﺭﺩ ﺁﺩﺭﺱ ﺩﻫﻲ ﺷﺒﻜﻪ ﻣﺎﻧﻨﺪ Apple talk ، CLNP ، IP ﻭIPX ﺭﺍ ﺑﺎ ﺍﻳﻦ ﭘﺮﻭﺗﻜﻞ ﭘﺸﺘﻴﺒﺎﻧﻲ ﻛﺮﺩ .ﺍﻳﻦ ﻭﻳﮋﮔﻲ ﻣﻬﻢ ﺩﺭ OSPF ﺩﻳﺪﻩ ﻧﻤﻲ ﺷﻮﺩ. IS – IS ﺩﺭ ﺳﺘﻮﻥ ﻓﻘﺮﺍﺕ ﺑﺨﺶ ﻫﺎﻱ ﻣﻬﻤﻲ ﺍﺯ ﺷﺒﻜﻪ ﺍﻳﻨﺘﺮﻧﺖ ﺑﻪ ﻛﺎﺭ ﺭﻓﺘﻪ ﺍﺳﺖ .ﺍﻟﮕﻮﺭﻳﺘﻢ ﺳﻴﻞ ﺁﺳﺎ )Flooding ( ﺩﺭ ﺍﻳﻦ ﺍﻟﮕﻮﺭﻳﺘﻢ ﺳﻴﻠﻲ ﺍﺯ ﺑﺴﺘﻪ ﻫﺎ ﺍﺯ ﻣﺴﻴﺮﻫﺎﻱ ﻣﺨﺘﻠﻒ ﺩﺭ ﺁﻥ ﻭﺍﺣﺪ ﺑﻪ ﺳـﻤﺖ ﻣﻘﺼـﺪ )ﺩﺭ ﻭﺍﻗـﻊ ﺩﺭ ﻫﻤـﻪ ﺟﻬـﺎﺕ ( ﺍﺭﺳـﺎﻝ ﻣـﻲ ﺷـﻮﺩ . ﻫـﺮ ﻣﺴﻴﺮﻳﺎﺏ ﻣﻮﻇﻒ ﺍﺳﺖ ﺑﺎ ﺩﺭ ﻳﺎﻓﺖ ﺁﻥ ﺑﺴﺘﻪ ﻳﻚ ﻧﺴﺨﻪ ﺍﺯ ﺁﻥ ﺭﺍ ﺑﻪ ﺗﻤﺎﻡ ﭘﻮﺭﺕ ﻫﺎﻱ ﺧﺮﻭﺟﻲ ﺍﺭﺳـﺎﻝ ﻛﻨـﺪ . ﻭﺍﺿـﺢ ﺍﺳـﺖ ﻛـﻪ ﺩﺭ ﺍﻳـﻦ ﺍﻟﮕـﻮﺭﻳﺘﻢ ﺑﺴﺘﻪ ﻫﺎﻱ ﺗﻜﺮﺍﺭﻱ ﺍﺯ ﻣﺴﻴﺮﻫﺎﻱ ﻣﺨﺘﻠﻒ ﺑﻪ ﻛﻠﻴﻪ ﮔﺮﻩ ﻫﺎ ﺧﻮﺍﻫﺪ ﺭﺳﻴﺪ ﻭ ﺗﻮﻟﻴﺪ ﺑﺴﺘﻪ ﻫﺎﻱ ﺗﻜﺮﺍﺭﻱ ﻣﻮﺟﺐ ﺍﺯﺩﺣﺎﻡ ﻭ ﺍﺷﺒﺎﻉ ﺷﺒﻜﻪ ﺧﻮﺍﻫﺪ ﺷﺪ . ﺑﺮﺍﻱ ﺣﻞ ﺍﻳﻦ ﻣﺸﻜﻞ ﭘﻴﺸﻨﻬﺎﺩﺍﺗﻲ ﺍﺭﺍﺋﻪ ﺷﺪﻩ ﺍﺳﺖ : ( ﻳﻚ ﺷﻤﺎﺭﻧﺪﻩ ﮔﺎﻡ(Hop counter) ﺩﺍﺷﺘﻪ ﺑﺎﺷﻴﻢ ﻭ ﺩﺭHeader ﺑﺴﺘﻪ ﻗﺮﺍﺭ ﺩﻫﻴﻢ ﻭ ﺩﺭ ﻫﺮ ﮔﺎﻡ ﻳﻚ ﻭﺍﺣﺪ ﺍﺯ ﺁﻥ ﻛﻢ ﻛﻨﻴﻢ ﻭ ﭘﺲ ﺍﺯ ﺻـﻔﺮﺷﺪﻥ ﺁﻥ، ﺑﺴﺘﻪ ﺭﺍ ﺩﻭﺭ ﺑﺮﻳﺰﻳﻢ . ( ﻓﻬﺮﺳﺖ ﺑﺴﺘﻪ ﻫﺎﻱ ﺳﻴﻞ ﺁﺳﺎﻱ ﺍﺭﺳﺎﻟﻲ ﺍﺯ ﻫﺮ ﮔﺮﻩ ﻣﺒﺪﺍ ﺭﺍ ﺍﺯ ﻃﺮﻳﻖ ﺷﻤﺎﺭﻩ ﺗﺮﺗﻴـﺐ ﺁﻥ ﻧﮕﻬـﺪﺍﺭﻱ ﻧﻤﺎﺋﻴـﺪ ﻭ ﺍﺯ ﺍﺭﺳـﺎﻝ ﻣﺠـﺪﺩ ﺑﺴـﺘﻪ ﻫـﺎﻱ ﺗﻜﺮﺍﺭﻱ ﺟﻠﻮﮔﻴﺮﻱ ﻛﻨﻴﻢ . ( ﺑﺮﺍﻱ ﺍﺟﺘﻨﺎﺏ ﺍﺯ ﻃﻮﻻﻧﻲ ﺷﺪﻥ ﺍﻳﻦ ﻟﻴﺴﺖ ﻓﻘﻂ ﻛﺎﻓﻲ ﺍﺳﺖ ﺁﺧﺮﻳﻦ ﺑﺴﺘﻪ)ﺑﺰﺭﮔﺘﺮﻳﻦ ﺷﻤﺎﺭﻩ ﺗﺮﺗﻴﺐ ( ﻣﺮﺑﻮﻁ ﺑﻪ ﻫﺮ ﮔـﺮﻩ ﻣﺒـﺪﺍ ﺭﺍ ﻟﻴﺴـﺖ ﻛﻨﻴﻢ .ﻣﺴﻴﺮﻳﺎﺑﻲ ﺍﻧﺘﺸﺎﺭﻱ ﻳﺎ (Broadcast Routing) ﺑﺮﺍﻱ ﺍﻧﺘﺸﺎﺭ ﺑﺴﺘﻪ ﻫﺎ ﺩﺭ ﻻﻳﻪ ﺷﺒﻜﻪ ﺩﺭ ﺷﺒﻜﻪ ﺍﻱ ﻣﺎﻧﻨﺪ ﺍﻳﻨﺘﺮﻧﺖ ﭼﻪ ﺑﺎﻳﺪ ﻛﺮﺩ؟ ﻫﺮ ﻳﻚ ﺍﺯ ﺍﻟﮕﻮﺭﻳﺘﻢ ﻫﺎﻱ ﺯﻳﺮ ﺭﺍ ﻣﻲ ﺗﻮﺍﻥ ﺑﺮﺍﻱ ﺍﻧﺘﺸﺎﺭ ﺑﺴﺘﻪ ﻫﺎ ﺍﺯ ﻳﻚ ﻣﺒﺪﺍ ﺑﻪ ﻫﻤﻪ ﻣﻴﺰﺑﺎﻥ ﻫﺎﻱ ﺩﺭﻭﻥ ﺷﺒﻜﻪ ﭘﻴﺸﻨﻬﺎﺩ ﻛﺮﺩ. ﺍﻟﺒﺘﻪ ﻫﺮ ﺭﻭﺵ ﻣﺰﺍﻳﺎ ﻭ ﻣﻌﺎﻳﺐ ﺧﻮﺩ ﺭﺍ ﺩﺍﺭﺩ .ﺭﻭﺵ ( ﻳﻚ ﻟﻴﺴﺖ ﺍﺯ ﺁﺩﺭﺱ ﻫﻤﻪ ﻣﻘﺎﺻﺪ ﺩﺍﺷﺘﻪ ﺑﺎﺷﻴﻢ ﻭ ﺩﺭ ﻳﻚ ﺣﻠﻘﻪ ﺑﻪ ﺻﻮﺭﺕ ﻧﻘﻄﻪ ﺑﻪ ﻧﻘﻄﻪ ﺑﺴـﺘﻪ ﺭﺍ ﺑـﻪ ﻳﻜﺎﻳـﻚ ﻣﺎﺷـﻴﻦ ﻫـﺎ ﺍﺭﺳـﺎ ﻝ ﻛﻨﻴﻢ. ﻣﺸﻜﻼﺕ ﺍﻳﻦ ﺭﻭﺵ ﻋﺒﺎﺭﺗﻨﺪ ﺍﺯ ﺍﺗﻼﻑ ﭘﻬﻨﺎﻱ ﺑﺎﻧﺪ، ﻛﻨﺪﺑﻮﺩﻥ ﺍﻟﮕﻮﺭﻳﺘﻢ ﻭ ﻧﻴﺎﺯ ﺑﻪ ﻧﮕﻬﺪﺍﺭﻱ ﻓﻬﺮﺳﺖ ﻃﻮﻻﻧﻲ ﺍﺯ ﺁﺩﺭﺱ ﻫﺎ ﺭﻭﺵ (ﺍﺳﺘﻔﺎﺩﻩ ﺍﺯ ﺍﻟﮕﻮﺭﻳﺘﻢ ﻣﺴﻴﺮﻳﺎﺑﻲ ﺳﻴﻞﺁﺳﺎ ﺷﺒﻜﻪ ﻫﺎﻱ ﻛﺎﻣﭙﻴﻮﺗﺮﻱ ﺭﻭﺵ۳ ( ﻣﺴﻴﺮﻳﺎﺑﻲ ﭼﻨﺪﻣﻘﺼﺪﻱMulti-Destination Routing) : (ﺩﺭ ﺍﻳﻦ ﺭﻭﺵ ﺩﺭ ﺁﺩﺭﺱ ﺑﺴﺘﻪ ﻳﻚ ﻧﮕﺎﺷﺖ ﺑﻴﺘﻲ ﻭﺟﻮﺩ ﺩﺍﺭﺩ (Bitmap) ﻛﻪ ﻫﺮ ﺑﻴﺖ ﺁﻥ ﻳﻜﻲ ﺍﺯ ﮔﺮﻩ ﻫﺎﻱ ﺷﺒﻜﻪ ﺭﺍ ﻧﺸﺎﻥ ﻣﻲ ﺩﻫﺪ . ﺣﺎﻝ ﻓﺮﺽ ﻛﻨﻴﺪ ﻳﻚ ﺑﺴﺘﻪ ﺍﻧﺘﺸﺎﺭﻱ ﺑﻪ ﻳﻚ ﮔﺮﻩ ﻣﻲ ﺭﺳﺪ ﺑﻴﺖ ﻣﺮﺑﻮﻁ ﺑﻪ ﺧﻮﺩ ﺭﺍ reset ﻣﻲﻛﻨﺪ ﻭ ﺑﺴﺘﻪ ﺭﺍ ﺩﺭ ﺻﻮﺭﺗﻲ ﺑﻪ ﺳﻤﺖ link ﻫﺎﻱ ﺧﺮﻭﺟﻲ ﻣﻲ ﻓﺮﺳﺘﺪ ﻛﻪ ﺑﻴﺖ ﻣﺮﺑﻮﻁ ﺑﻪ ﮔﺮﻩ ﻣﺘﺼﻞ ﺑﻪ ﺁﻥ link ﻳﻚ ﺑﺎﺷﺪ)reset ﻧﺸﺪﻩ ﺑﺎﺷﺪ .(ﺭﻭﺵ ( ﺍﺳﺘﻔﺎﺩﻩ ﺍﺯ ﺩﺭﺧﺖ ﭘﻮﺷﺎ(Spaning Tree) : ﺩﺭﺧﺖ ﭘﻮﺷﺎ ﺩﺭﺧﺘﻲ ﺍﺳﺖ)ﺑﺪﻭﻥ ﺣﻠﻘﻪ( ﻛﻪ ﺷﺎﻣﻞ ﻫﻤﻪ ﮔﺮﻩ ﻫﺎﻱ ﺷﺒﻜﻪ ﻣﻲ ﺷـﻮﺩ . ﺍﮔـﺮ ﺑﻬﻴﻨﻪ ﺑﺎﺷﺪ ﺑﻪ ﺁﻥ Sink Tree ﻣﻲﮔﻮﻳﻨﺪ .ﻧﻜﺘﻪ : Spaning Tree ﻭﺍﺣﺪ ﻧﻴﺴﺖ. ﻛﺎﻓﻲ ﺍﺳﺖ ﻣﺴﻴﺮﻳﺎﺏ ﻫﺎ، ﺍﻃﻼﻋﺎﺕ ﻳﻜﻲ ﺍﺯ ﺩﺭﺧﺖ ﻫﺎﻱ ﭘﻮﺷﺎ ﺭﺍ ﺩﺍﺷﺘﻪ ﺑﺎﺷﻨﺪ ﻭ ﺑﺴﺘﻪ ﺭﺍ ﺍﺯ ﻃﺮﻳﻖ ﺍﻳﻦ ﺩﺭﺧﺖ ﻳﺎ ﺷﺎﺧﻪ ﻫﺎﻱ ﺍﻳﻦ ﺩﺭﺧﺖ ﺑﻪ ﻫﻤﻪ ﮔﺮﻩ ﻫﺎ ﺑﺮﺳﻨﺪ. ﻣﺴﻴﺮﻳﺎﺏ ﺑﺎ ﺍﺳﺘﻔﺎﺩﻩ ﺍﺯ ﺍﻃﻼﻋﺎﺕ ﻭﺿﻌﻴﺖ link ﻫﺎ ﻣﻲ ﺗﻮﺍﻧﺪ ﺍﻳﻦ ﺩﺭﺧﺖ ﺭﺍ ﭘﻴﺪﺍ ﻛﻨﺪ .ﺭﻭﺵ (Reverse Path Forwarding) ﻫﺪﺍﻳﺖ ﺑﺮ ﺭﻭﻱ ﻣﺴﻴﺮ ﻣﻌﻜﻮﺱ (ﻫﺮ ﮔﺮﻩ ﻓﻘﻂ ﺑﺴﺘﻪ ﻫﺎﻱ ﭘﺨﺸﻲ ﺭﺍ ﺩﺭ ﺻﻮﺭﺗﻲ ﻣﻲ ﭘﺬﻳﺮﺩ ﻛﻪ ﺍﺯ ﻣﺴﻴﺮﻱ ﺩﺭﻳﺎﻓﺖ ﺷﺪﻩ ﺑﺎﺷﺪ ﻛﻪ ﺑﺮﺍﻱ ﺍﺭﺳﺎﻝ ﻳﻚ ﺑﺴـﺘﻪ ﻣﻌﻤـﻮﻟﻲ، ﺁﻥ ﺑﺴـﺘﻪ ﺍﺯ ﻃﺮﻳﻖ ﺁﻥ ﻣﺴﻴﺮ ﺑﻪ ﺳﻤﺖ ﮔﺮﻩ ﻣﺒﺪﺍ ﺑﺴﺘﻪ ﻫﺎﻱ ﭘﺨﺸﻲ ﺍﺭﺳﺎﻝ ﻣﻲ ﺷﻮﺩ. ﺑﻪ ﻋﺒﺎﺭﺕ ﺩﻳﮕﺮ ﺑﺴﺘﻪ ﻫﺎﻳﻲ ﻛﻪ ﺍﺯ ﺳـﺎﻳﺮ link ﻫـﺎ ﺩﺭﻳﺎﻓـﺖ ﻣـﻲ ﺷـﻮﺩ ﺩﻭﺭ ﺭﻳﺨﺘﻪ ﻣﻲ ﺷﻮﺩ ﺗﺎ ﺍﺯ ﺗﻜﺮﺍﺭ ﺑﺴﺘﻪ ﻫﺎﻱ ﺍﺿﺎﻓﻲ ﺟﻠﻮﮔﻴﺮﻱ ﺷﻮﺩ . ﺑﺴﺘﻪ ﺍﻱ ﻛﻪ ﺍﺯ ﻣﺴﻴﺮ ﻣﻌﻜﻮﺱ ﺩﺭﻳﺎﻓﺖ ﻣﻲ ﺷﻮﺩ ﺑﻪ ﺳﻤﺖ ﻫﺮ ﻳﻚ ﺍﺯ ﮔﺮﻩ ﻫﺎﻱ ﻣﺠﺎﻭﺭ ﺍﺭﺳﺎﻝ ﻣﻲ .ﺷﻮﺩﻣﺴﻴﺮﻳﺎﺑﻲ ﺩﺭ ﺷﺒﻜﻪ ﻫﺎﻱ ﺑﻲ ﺳﻴﻢ ﻣﺘﺤﺮﻙ ﭘﻴﭽﻴﺪﮔﻲ ﺍﻳﻦ ﺷﺒﻜﻪ ﻫﺎ ﺑﺴﻴﺎﺭ ﺯﻳﺎﺩ ﺍﺳﺖ ﺯﻳﺮﺍ ﻣﺎﺷﻴﻦ ﻫﺎ ﺣﺮﻛﺖ ﻣﻲ ﻛﻨﻨﺪ ﻭ ﺍﺯ ﻳﻚ ﺣﻮﺯﻩ ﻭﺍﺭﺩ ﺣﻮﺯﻩ ﻫﺎﻱ ﺩﻳﮕـﺮ ﻣـﻲ ﺷـﻮﻧﺪ . ﻣـﺜﻼ ﺩﺭ ﺷـﺒﻜﻪ ﺗﻠﻔﻨﻲ ﺳﻠﻮﻟﻲ ﺍﺯ ﻳﻚ ﺳﻠﻮﻝ ﻭﺍﺭﺩ ﺳﻠﻮﻝ ﻫﺎﻱ ﺩﻳﮕﺮ ﻣﻲ ﺷﻮﻧﺪ .ﺩﺭ ﺍﻳﻦ ﺷﺒﻜﻪﻫﺎ ﭼﻨﺪ ﻣﻔﻬﻮﻡ ﺟﺪﻳﺪ ﺗﻌﺮﻳﻒ ﻣﻲ .ﺷﻮﺩ۱ ( ﻣﺎﺷﻴﻦ ﻣﺘﺤﺮﻙ ﻳﻚ ﻣﺤﻞ ﺍﺳﺘﻘﺮﺍﺭ ﺩﺍﺋﻤﻲ ﺩﺍﺭﺩ! ﺍﮔﺮﭼﻪ ﻣﻤﻜﻦ ﺍﺳﺖ ﺩﺭ ﺁﻥ ﺟﺎ ﻧﺒﺎﺷﺪ )ﻣﺜﻞ ﻳﻚ ﺗﻠﻔﻦ ﻫﻤﺮﺍﻩ ﻛـﻪ ﺍﮔﺮﭼـﻪ ﺷـﻤﺎﺭﻩ ﺗﻬـﺮﺍﻥ )ﻣﺤﻞ ﺍﺳﺘﻘﺮﺍﺭ ﺩﺍﺋﻤﻲ( ﺍﺳﺖ ﺍﻣﺎ ﻣﻤﻜﻦ ﺍﺳﺖ ﺍﻛﻨﻮﻥ ﺩﺭ ﺗﺒﺮﻳﺰ ﺑﺎﺷﺪ ( ( ﻳﻚ ﻋﺎﻣﻞ ﺧﺎﻧﮕﻲ(Home Agent) ﻛﻪ ﻳﻚ ﺑﺮﻧﺎﻣﻪ ﺍﺳﺖ ﺩﺭ ﻣﺤﻞ ﺍﺳﺘﻘﺮﺍﺭ ﺩﺍﺋﻤﻲ ﻭﺟﻮﺩ ﺩﺍﺭﺩ )ﺑﺮﺍﻱ ﻣﺜﺎﻝ ﻣﺎ ﺩﺭ ﺗﻬﺮﺍﻥ ( ( ﺩﺭ ﻫﺮ ﻧﺎﺣﻴﻪ ﺧﺎﺭﺟﻲ)ﺷﺒﻜﻪ ﺍﺯ ﻧﻈﺮ ﺟﻐﺮﺍﻓﻴﺎﻳﻲ ﺑﻪ ﭼﻨﺪ ﻧﺎﺣﻴﻪ ﺗﻘﺴﻴﻢ ﻣﻲ ﺷﻮﺩ( ﻳﻚ ﻋﺎﻣﻞ ﺧﺎﺭﺟﻲ (Foreign Agent) ﻭﺟﻮﺩ ﺩﺍﺭﺩ ﻭﻗﺘﻲﻣﺎﺷﻴﻦ ﻣﺘﺤﺮﻙ ﻭﺍﺣﺪ ﻧﺎﺣﻴﻪ ﺧﺎﺭﺟﻲ ﻣﻲ ﺷﻮﺩ ﺻﺒﺮ ﻣﻲ ﻛﻨﺪ ﺗﺎ ﻳﻚ ﭘﻴﻐﺎﻡ ﺍﺯ ﻋﺎﻣﻞ ﺧﺎﺭﺟﻲ ﺩﺭﻳﺎﻓﺖ ﻛﻨﺪ . ﺍﻳﻦ ﭘﻴﻐﺎﻡ ﻣﺒﻨﻲ ﺑﺮ ﺍﻳـﻦ ﺍﺳـﺖ ﻛـﻪ ﺁﻳـﺎ ﻣﺎﺷﻴﻦ ﻣﺘﺤﺮﻙ ﺧﺎﺭﺟﻲ ﺩﺭ ﺍﻳﻦ ﻧﺎﺣﻴﻪ ﻭﺟﻮﺩ ﺩﺍﺭﺩ؟ ﺍﮔﺮ ﻣﺎﺷﻴﻦ ﻣﺘﺤﺮﻙ ﻣﻨﺘﻈﺮ ﺷﻮﺩ ﻭ ﺍﻳﻦ ﭘﻴﻐﺎﻡ ﺭﺍ ﺩﺭﻳﺎﻓﺖ ﻧﻜﻨﺪ ﺧﻮﺩﺵ ﻳـﻚ ﭘﻴﻐـﺎﻡ ﻣﻨﺘﺸـﺮ ﻣﻲﻛﻨﺪ ﻛﻪ ﺁﻳﺎ ﻳﻚ ﻋﺎﻣﻞ ﺧﺎﺭﺟﻲ ﺩﺭ ﺍﻳﻦ ﺟﺎ ﻭﺟﻮﺩ ﺩﺍﺭﺩ؟ ﺧﻼﺻﻪ ﺩﺭ ﺻﻮﺭﺗﻲ ﻛﻪ ﻋﺎﻣﻞ ﺧﺎﺭﺟﻲ ﻣﺎﺷﻴﻦ ﺧﺎﺭﺟﻲ ﺭﺍ ﭘﻴﺪﺍ ﻛﻨﺪ ﻣﺎﺷﻴﻦ ﻣﺘﺤﺮﻙ ﺩﺭ ﺁﻥ ﻋﺎﻣﻞ ﺧﺎﺭﺟﻲ ﺛﺒﺖ ﻧﺎﻡ ﻣﻲﻛﻨﺪ . ﻋﺎﻣﻞ ﺧﺎﺭﺟﻲ ﻳـﻚ ﭘﻴﻐﺎﻡ ﺑﻪ ﻋﺎﻣﻞ ﺧﺎﻧﮕﻲ ﻣﻲ ﻓﺮﺳﺘﺪ )ﺩﺭ ﻣﺜﺎﻝ ﻣﺎ ﺍﺯ ﺗﺒﺮﻳﺰ ﺑﻪ ﺗﻬﺮﺍﻥ ( ﺗﺎ ﺍﺯ ﺍﻳﻦ ﭘﺲ ﺑﺴﺘﻪ ﻫﺎﻱ ﺑﻪ ﻣﻘﺼﺪ ﻣﺎﺷﻴﻦ ﻣﺘﺤﺮﻙ ﺑﻪ ﺣـﻮﺯﻩ ﺧـﺎﺭﺟﻲ ﻣﺮﺑـﻮﻁ ﻣﺴﻴﺮﻳﺎﺑﻲ ﺷﻮﺩ .ﻛﻴﻔﻴﺖ ﺧﺪﻣﺎﺕ (Quality of Services ) ﺩﺭ ﺗﻤﺎﻣﻲ ﺷﺒﻜﻪ ﻫﺎﻱ ﻛﺎﻣﭙﻴﻮﺗﺮﻱ ﭘﻴﺸﺮﻓﺘﻪ ﺗﻜﻨﻴﻚ ﻫﺎﻳﻲ ﻣﺘﻌﺪﺩ ﻭﺟﻮﺩ ﺩﺍﺭﺩ ﻛﻪ ﺗﻤﺮﻛﺰ ﻭﻳﮋﻩ ﺍﻱ ﺑـﺮ ﺭﻭﻱ ﺗﻀـﻤﻴﻦ ﻛﻴﻔﻴـﺖ ﺧـﺪﻣﺎﺕ (QoS ) ﻣﺘﻨﺎﺳﺐ ﺑﺎ ﻧﻴﺎﺯﻫﺎﻱ ﺑﺮﻧﺎﻣﻪ ﻫﺎﻱ ﻛﺎﺭﺑﺮﺩﻱ ﺩﺍﺭﻧﺪ . ﺍﻳﻦ ﻧﻴﺎﺯﻫﺎ ﺑﺎ ﭼﻬﺎﺭ ﭘﺎﺭﺍﻣﺘﺮ " ﻗﺎﺑﻠﻴﺖ ﺍﻃﻤﻴﻨﺎﻥ " ، "ﺗﺎﺧﻴﺮ" ، " ﻟﺮﺯﺵ، ﻭ "" ﭘﻬﻨـﺎﻱ ﺑﺎﻧـﺪ " ﻣﺸـﺨﺺ ﻣﻲﺷﻮﻧﺪ. ﺭﺍﻫﻜﺎﺭﻫﺎﻱ ﻣﺨﺘﻠﻒ ﺩﺳﺘﻴﺎﺑﻲ ﺑﻪ ﻛﻴﻔﻴﺖ ﺧﻮﺏ ﺧﺪﻣﺎﺕ ﺑﻪ ﺷﺮﺡ ﺯﻳﺮ ﻣﻲ ﺑﺎﺷﺪ :ﻻﻳﻪ ﺷﺒﻜﻪ ﻛﻨﺘﺮﻝ ﺍﺯﺩﺣﺎﻡ(Conjestion Control) ﻭ ﺷﻜﻞ ﺩﻫﻲ ﺗﺮﺍﻓﻴﻚ ﺳﻴﺎﺳﺖ ﻫﺎﻱ ﻣﺨﺘﻠﻔﻲ ﺩﺭ ﻻﻳﻪ ﻫﺎﻱ ﻣﺨﺘﻠﻒ ﺷﺒﻜﻪ ﺑﺮﺍﻱ ﻛﻨﺘﺮﻝ ﻭ ﭘﻴﺶ ﮔﻴﺮﻱ ﺍﺯ ﺍﺯﺩﺣـﺎﻡ ﭘﻴﺸـﻨﻬﺎﺩ ﺷـﺪﻩ ﺍﺳـﺖ . ﺩﺭ ﻫـﺮ ﺣـﺎﻝ ﺩﻗـﺖ ﻛﻨﻴـﺪ ﻛـﻪ ﺳﻴﺎﺳﺖ ﻫﺎﻱ ﮔﻮﻧﺎﮔﻮﻧﻲ ﺑﺮ ﭘﺪﻳﺪﻩ ﺍﺯﺩﺣﺎﻡ ﺗﺎﺛﻴﺮ ﻣﺜﺒﺖ ﻳﺎ ﻣﻨﻔﻲ ﻣﻲ ﮔﺬﺍﺭﻧﺪ. ﺑﺮﺍﻱ ﻣﺜﺎﻝ ﺩﺭ ﻻﻳﻪ ﭘﻴﻮﻧﺪﻩ ﺩﺍﺩﻩ ﺳﻴﺎﺳﺖ ﺍﺭﺳﺎﻝ ﻣﺠﺪﺩ، ﺳﻴﺎﺳﺖ ﻛﻨﺘﺮﻝ ﺟﺮﻳﺎﻥ، ﺳﻴﺎﺳﺖ ﺍﺭﺳﺎﻝ ACK ﻭ ﺳﻴﺎﺳﺖ ﺫﺧﻴﺮﻩ ﺑﺴﺘﻪ ﻫﺎﻱ ﺧﺎﺭﺝ ﺍﺯ ﺗﺮﺗﻴﺐ ﺑﺮ ﺍﺯﺩﺣﺎﻡ ﺗﺎﺛﻴﺮ ﻣﻲ ﮔﺬﺍﺭﻧﺪ .ﻫﻤﭽﻨﻴﻦ ﺩﺭ ﻻﻳﻪ ﺷﺒﻜﻪ ﺳﻴﺎﺳﺖ ﻫﺎﻳﻲ ﺍﺯ ﺟﻤﻠﻪ ﻣﺴﻴﺮﻳﺎﺑﻲ، ﻃﻮﻝ ﻋﻤﺮ ﺑﺴﺘﻪ ﻫﺎ، ﺭﻭﺵ ﻫﺎﻱ ﻣﺪﺍﺭ ﻣﺠﺎﺯﻱ ﻭ ﺭﺯﺭﻭ ﻣﻨﺎﺑﻊ، ﻣﻜﺎﻧﻴﺰﻡ ﻫﺎﻱ ﺻﻒﺑﻨ ﺪﻱ ﻭ ﺣﺬﻑ ﺑﺴﺘﻪ ﻫﺎﻱ ﺍﺿﺎﻓﻲ ﺑﺮ ﻛﺎﻫﺶ ﺍﺯﺩﺣﺎﻡ ﻣﻮﺛﺮ ﺧﻮﺍﻫﻨﺪ ﺑﻮﺩ .ﻫﻤﭽﻨﻴﻦ ﺩﺭ ﻻﻳﻪ ﺍﻧﺘﻘﺎﻝ ﺳﻴﺎﺳﺖ ﻫﺎﻳﻲ ﻧﻈﻴﺮ ﺍﺭﺳﺎﻝ ﻣﺠﺪﺩ، ACK ﺫﺧﻴﺮﻩ ﺑﺴﺘﻪ ﻫﺎﻱ ﺧﺎﺭﺝ ﺍﺯ ﺗﺮﺗﻴﺐ، ﻛﻨﺘﺮﻝ ﺟﺮﻳﺎﻥ ﻭ ﺯﻣﺎﻥ ﺍﻧﻘﻀﺎﻱ ﺗﺎﻳﻤﺮﻫﺎ ﺑﺮ ﺍﺯﺩﺣﺎﻡ ﻣﻮﺛﺮﻧﺪ .ﻧﻜﺘﻪ : ﻳﻜﻲ ﺍﺯ ﺑﻬﺘﺮﻳﻦ ﻣﻜﺎﻧﻴﺰﻡ ﻫﺎ ﺑﺮﺍﻱ ﺟﻠﻮﮔﻴﺮﻱ ﺍﺯ ﺍﺯﺩﺣﺎﻡ ﺍﻳﺠﺎﺩ ﻣﺪﺍﺭ ﻣﺠﺎﺯﻱ ﻭ ﺭﺯﺭﻭ ﻣﻨﺎﺑﻊ ﺗﻮﺳﻂ ﭘﺮﻭﺗﻜﻞ ﻫﺎﻳﻲ ﻧﻈﻴﺮ RSVP ﺍﺳﺖ ﻧﻜﺘﻪ : ﭼﮕﻮﻧﻪ ﻣﻲ ﺗﻮﺍﻥ ﺩﺭ ﺭﻭﺵ ﻫﺎﻳﻲ ﻣﺎﻧﻨﺪ ﺩﻳﺘﺎﮔﺮﺍﻡ ﺍﺯ ﺍﺯﺩﺣﺎﻡ ﺍﺟﺘﻨﺎﺏ ﻛﺮﺩ؟ ﺑﺮﺍﻱ ﻛﻨﺘﺮﻝ ﺍﺯﺩﺣﺎﻡ ﺩﺭ ﺍﻳﻦ ﺷﺒﻜﻪ ﻫﺎ ﻣﻜﺎﻧﻴﺰﻡ ﻫﺎﻱ ﻣﺨﺘﻠﻔﻲ ﭘﻴﺸﻨﻬﺎﺩ ﺷﺪﻩ ﺍﺳﺖ ﻛﻪ ﭼﻨﺪ ﻣﻮﺭﺩ ﺍﺯ ﺁﻥ ﻫﺎ ﻋﺒﺎﺭﺗﻨﺪ ﺍﺯ : (Set ﻛﺮﺩﻥ ﺑﻴﺖ ﻫﺸﺪﺍﺭ ﺩﺭ ﺑﺴﺘﻪ ﻫﺎ ﺩﺭ ﻣﻮﺍﻗﻌﻲ ﻛﻪ ﺣﺠﻢ ﺗﺮﺍﻓﻴﻚ ﺍﺯ ﻳﻚ ﺣﺪ ﺁﺳﺘﺎﻧﻪ ﺑﺎﻻﺗﺮ ﻣﻲ .ﺭﻭﺩ (ﺍﺭﺳﺎﻝ ﺑﺴﺘﻪ ﻫﺎﻱ ﺧﺎﺹ ﺩﻋﻮﺕ ﺑﻪ ﺁﺭﺍﻣﺶ (Chock) ﺩﺭ ﺷﺮﺍﻳﻄﻲ ﻛﻪ ﺣﺠﻢ ﺗﺮﺍﻓﻴﻚ ﺳﻨﮕﻴﻦ ﺷﺪﻩ ﺍﺳﺖ . (ﺩﻭﺭ ﺭﻳﺨﺘﻦ ﺑﺎﺭ ﺍﺿﺎﻓﻲ ﻣﺸﺘﺮﻳﺎﻥ ﺩﺭ ﺻﻮﺭﺗﻲ ﻛﻪ ﻣﺸﺘﺮﻱ ﻫﺎ ﺍﺯ ﺗﻌﻬﺪﺍﺕ ﻣﻨﺪﺭﺝ ﺩﺭ ﻣﺬﺍﻛﺮﻩ ﺍﻭﻟﻴﻪ ﺗﺨﻄﻲ ﻛﺮﺩﻩ .ﺍﻧﺪ ﻧﻜﺘﻪ : ﺑﺮﺍﻱﻛﻨﺘﺮﻝ Jitter ﭼﻪ ﺑﺎﻳﺪ ﻛﺮﺩ؟ ﺍﻳﻦ ﻛﺎﺭ ﺑﻪ ﺭﺍﺣﺘﻲ ﺍﻧﺠﺎﻡ ﻣﻲ ﺷﻮﺩ. ﺑﺴﺘﻪ ﻫﺎﻳﻲ ﻛﻪ ﺑﺎ ﻧﺮﺥ ﻣﺘﻐﻴﺮ ﻭ ﻓﻮﺍﺻﻞ ﺯﻣﺎﻧﻲ ﻣﺘﻔﺎﻭﺕ ﺩﺭﻳﺎﻓﺖ ﻣﻲ ﺷﻮﻧﺪ ﺩﺭ ﻳﻚ ﺑﺎﻓﺮ ﺫﺧﻴﺮﻩ ﻛﺮﺩﻩ ﻭ ﺍﺯ ﻳـﻚ ﻃﺮﻑ ﺑﺴﺘﻪ ﻫﺎ ﺭﺍ ﺑﺎ ﻧﺮﺥ ﺛﺎﺑﺖ ﺍﺯ ﺑﺎﻓﺮ ﺧﺎﺭﺝ ﻣﻲ ﻛﻨﻴﻢ .ﻧﻜﺘﻪ : ﺍﻟﮕﻮﺭﻳﺘﻢ ﺳﻄﻞ ﺳﻮﺭﺍﺥ )ﺩﺍﺭ Leaky Bucket (ﻳﻜﻲ ﺍﺯ ﺍﻟﮕﻮﺭﻳﺘﻢ ﻫﺎﻳﻲ ﺍﺳﺖ ﻛﻪ ﺩﺭ ﺟﻬﺖ ﺍﻓﺰﺍﻳﺶ QOS ﻭ ﻛﺎﻫﺶ ﺍﺯﺩﺣﺎﻡ ﻭ ﺟﻠـﻮﮔﻴﺮﻱ ﺍﺯﺗﺤﻤﻴﻞ ﺑﺎﺭ ﺍﺿﺎﻓﻲ ﺗﻮﺳﻂ ﻣﺸﺘﺮﻱ ﻫﺎ ﻳﺎ ﻣﻴﺰﺑﺎﻥ ﻫﺎ ﺑﺮ ﺷﺒﻜﻪ ﻃﺮﺍﺣﻲ ﺷﺪﻩ ﺍﺳﺖ. ﻓﺮﺽ ﻛﻨﻴﺪ ﺗﺮﺍﻓﻴﻚ ﻧﺎﻣﻨﻈﻤﻲ ﺭﺍ ﻛـﻪ ﻳـﻚ ﻛـﺎﺭﺑﺮ ﺍﺭﺳـﺎﻝ ﻣﻲﻛﻨﺪ ﺑﺎ ﻗﻄﺮﻩ ﻫﺎﻱ ﻧﺎﻣﻨﻈﻢ ﻭ ﺗﺼﺎﺩﻓﻲ ﻛﻪ ﺑﻪ ﻳﻚ ﺳﻄﻞ ﺳﻮﺭﺍﺥ ﻭﺍﺭﺩ ﻣﻲ ﺷـﻮﻧﺪ ﻣـﺪﻝ ﻛﻨـﻴﻢ . ﻫﻤﭽﻨـ ﻴﻦ ﻓـﺮﺽ ﻛﻨﻴـﺪ ﻛـﻪ ﺑـﺎﻓﺮ ﺍﻭﻟـﻴﻦ ﻣﺴﻴﺮﻳﺎﺏ ﺳﺮ ﺭﺍﻩ ﺍﻳﻦ ﺑﺴﺘﻪ ﻫﺎ ﺭﺍ ﺗﻘﺴﻴﻢ ﻛﻨﻴﻢ ﻭ ﻳﻚ ﻓﻀﺎﻱ ﺧﺎﺹ ﺑﺎ ﺣﺠﻢ ﻣﻌﻴﻦ ﺑﻪ ﺁﻥ ﻣﺸﺘﺮﻱ ﺍﺧﺘﺼﺎﺹ ﺩﻫـﻴﻢ )ﻣـﺪﻝ ﺍﻳـﻦ ﺑﺨـﺶ ﺍﺯ ﺑﺎﻓﺮ، ﺳﻄﻠﻲ ﺍﺳﺖ ﻛﻪ ﻇﺮﻓﻴﺖ ﻣﺸﺨﺼﻲ ﺩﺍﺭﺩ ﻭ ﺩﺭ ﺻﻮﺭﺕ ﭘﺮ ﺷﺪﻥ ﺳﺮﺭﻳﺰ ﺷﺪﻩ ﻭ ﺑﺎﺭ ﺍﺿﺎﻓﻲ ﻭﺭﻭﺩﻱ ﺩﻭﺭ ﺭﻳﺨﺘﻪ ﻣﻲ ﺷـﻮﺩ .( ﺍﺯ ﺁﻥ ﺟـﺎ ﻛـﻪ ﺍﻧﺪﺍﺯﻩ ﺳﻮﺭﺍﺥ ﺯﻳﺮ ﺳﻄﻞ ﺛﺎﺑﺖ ﺍﺳﺖ ﻗﻄﺮﺍﺕ ﺍﺯ ﺧﺮﻭﺟﻲ ﺳﻴﺴﺘﻢ ﺑﻪ ﻃﻮﺭ ﻣﻨﻈﻢ ﻭ ﺑﺎ ﻧﺮﺥ ﺛﺎﺑﺖ ﺍﺯ ﺑﺎﻓﺮ ﺳﻄﻞ ﺧﺎﺭﺝ ﻣﻲ ﺷﻮﻧﺪ . ﺷﺒﻜﻪ ﻫﺎﻱ ﻛﺎﻣﭙﻴﻮﺗﺮﻱ ﺭﺯﺭﻭ ﻣﻨﺎﺑﻊ (Resource Reservation ) ﺗﻮﺍﻧﺎﻳﻲ ﺷﻜﻞ ﺩﻫﻲ ﻭ ﺗﻨﻈﻴﻢ ﺗﺮﺍﻓﻴﻚ ﺍﺭﺳﺎﻟﻲ، ﺗﻤﻬﻴﺪ ﺧﻮﺑﻲ ﺑﺮﺍﻱ ﺗﻀﻤﻴﻦ » ﻛﻴﻔﻴﺖ ﺧﺪﻣﺎﺕ « (QoS ) ﻣﺤﺴﻮﺏ ﻣﻲ ﺷﻮﺩ ﻭﻟﻴﻜﻦ ﺍﺳﺘﻔﺎﺩﻩ ﺍﺯ ﺍﻳﻦ ﺭﻭﺵ ﻫﺎ ﺯﻣﺎﻧﻲ ﻛﺎﺭﺁﻣﺪ ﺧﻮﺍﻫﺪ ﺑﻮﺩ ﻛﻪ ﺗﻤﺎﻣﻲ ﺑﺴﺘﻪ ﻫﺎ ﺍﺯ ﻣﺴﻴﺮ ﻳﻜﺴﺎﻧﻲ ﻋﺒﻮﺭ ﻛﻨﻨﺪ . ﭘﺮﺍﻛﻨﺪﮔﻲ ﺗﺼﺎﺩﻓﻲ ﺑﺴﺘﻪ ﻫﺎ ﺑﺮ ﺭﻭﻱ ﻣﺴﻴﺮﻫﺎﻱ ﻣﺘﻔـﺎﻭﺕ، ﺗﻀﻤﻴﻦ ﻫﺮ ﭼﻴﺰﻱ ﺭﺍ ﺑﺴﻴﺎﺭ ﺩﺷﻮﺍﺭ ﻣﻲ ﻛﻨﺪ . ﺑﻨﺎﺑﺮﺍﻳﻦ ﺑﺮﺍﻱ ﺗﺎﻣﻴﻦ ﻛﻴﻔﻴﺖ ﺧﺪﻣﺎﺕ ﺑﺎﻳﺪ ﺑﻴﻦ ﻣﺒﺪﺍ ﻭ ﻣﻘﺼﺪ ﭼﻴﺰﻱ ﺷـﺒﻴﻪ ﺑـﻪ ﻳـﻚ ﻣـﺪﺍﺭ ﻣﺠـﺎﺯﻱ ﺍﻳﺠﺎﺩ ﻭ ﺗﻨﻈﻴﻢ ﺷﻮﺩ ﻭ ﺗﻤﺎﻡ ﺑ ﺴﺘﻪﻫﺎﻱ ﻳﻚ » ﺟﺮﻳﺎﻥ « ﺍﺯ ﺍﻳﻦ ﻣﺴﻴﺮ ﺣﺮﻛﺖ ﻛﻨﻨﺪ .ﻫﺮ ﮔﺎﻩ ﺑﺮﺍﻱ ﺟﺮﻳﺎﻥ ﺩﺍﺩﻩ ﻫﺎ، ﻣﺴﻴﺮ ﻭﻳﮋﻩ ﺩﺍﺷﺘﻪ ﺑﺎﺷﻴﻢ ﻣﻲ ﺗﻮﺍﻥ ﻣﻨـﺎﺑﻊ ﻻﺯﻡ ﺭﺍ ﺩﺭ ﻃـﻮﻝ ﺍﻳـﻦ ﻣﻴﺴـﺮ، ﺭﺯﺭﻭ ﻛـﺮﺩﻩ ﻭ ﻣﻮﺟـﻮﺩ ﺑـﻮﺩﻥ ﻇﺮﻓﻴـﺖ ﻣﻮﺭﺩﻧﻴﺎﺯ ﺭﺍ ﺗﻀﻤﻴﻦ ﻛﺮﺩ. ﺳﻪ ﻧﻮﻉ ﻣﺘﻔﺎﻭﺕ ﺍﺯ ﻣﻨﺎﺑﻊ ﺭﺍ ﻣﻲ ﺗﻮﺍﻥ ﺍﺯ ﻗﺒﻞ ﺭﺯﺭﻭ ﻛﺮﺩ :۱ـ ﭘﻬﻨﺎﻱ ﺑﺎﻧﺪ ۲ـ ﻓﻀﺎﻱ ﺑﺎﻓﺮ ـ ﺳﻴﻜﻠﻬﺎﻱCPU ] ﻇﺮﻓﻴﺖ ﭘﺮﺩﺍﺯﺵ ﻣﻮﺭﺩﻧﻴﺎﺯ [ﻛﻨﺘﺮﻝ ﭘﺬﻳﺮﺵ (Admission Control ) ﺣﺎﻝ ﺩﺭ ﻣﺮﺣﻠﻪ ﺍﻱ ﻫﺴﺘﻴﻢ ﻛﻪ ﺗﺮﺍﻓﻴﻚ ﻭﺭﻭﺩﻱ ﺍﺯ ﻳﻚ » ﺟﺮﻳﺎﻥ « (Flow ) ﺧﺎﺹ ﺑﻪ ﺧﻮﺑﻲ ﺷﻜﻞ ﻭ ﻧﻈﻢ ﺩﺍﺩﻩ ﺷﺪﻩ ﻭ ﺑﺴﺘﻪ ﻫﺎ ﺍﺯ ﻳﻚ ﻣﺴـﻴﺮ ﻭﺍﺣﺪ ﺣﺮﻛﺖ ﻣﻲ ﻛﻨﻨﺪ ﻭ ﭘﻴﺸﺎﭘﻴﺶ ﻇﺮﻓﻴﺖ ﻣﻮﺭﺩﻧﻴﺎﺯ ﺩﺭ ﻃﻮﻝ ﻣﺴﻴﺮ، ﭘﻴﺶ ﺑﻴﻨﻲ ﻭ ﺭﺯﺭﻭ ﺷﺪﻩ ﺍﺳﺖ. ﺑﺎ ﭼﻨﻴﻦ ﻓﺮﺿﻲ، ﻫﺮ ﮔﺎﻩ ﺟﺮﻳﺎﻧﻲ ﺍﺯ ﺑﺴـﺘﻪ ﻫـﺎ ﺑﻪ ﻳﻚ ﻣﺴﻴﺮﻳﺎﺏ ﺗﺴﻠﻴﻢ ﺷﻮﺩ ﺑﺮ ﺍﺳﺎﺱ ﻇﺮﻓﻴﺖ ﻣﻮﺟﻮﺩ ﺧﻮﺩ ﻭ ﺳﻄﺢ ﺗﻌﻬﺪﺍﺗﻲ ﻛﻪ ﺩﺭ ﺧﺼﻮﺹ ﺩﻳﮕﺮ ﺟﺮﻳﺎﻥ ﻫﺎ ﭘﺬﻳﺮﻓﺘﻪ، ﺑﺎﻳﺪ ﺩﺭ ﺧﺼﻮﺹ ﻗﺒـﻮﻝ ﻳﺎ ﺭﺩ ﺁﻥ ﺗﺼﻤﻴﻢ ﺑﮕﻴﺮﺩ .ﭼﻮﻧﻜﻪ ﺑﺮﺍﻱ ﺭﺳﻴﺪﻥ ﺑﻪ ﺗﻮﺍﻓﻖ ﻧﻬﺎﻳﻲ ﺩﺭ ﺧﺼﻮﺹ ﺗﺎﻣﻴﻦ ﻧﻴﺎﺯﻫﺎﻱ ﻳﻚ ﺟ » ﺮﻳﺎﻥ « ﺑﺎﻳﺪ ﻣﻮﻟﻔﻪ ﻫـﺎﻱ ﻣﺘﻌـﺪﺩﻱ ﺩﺭ ﻣـﺬﺍﻛﺮﺍﺕ ﺷـﺮﻛﺖ ﺩﺍﺷـﺘﻪ ﺑﺎﺷﻨﺪ ) ﺍﻋﻢ ﺍﺯ ﻓﺮﺳﺘﻨﺪﻩ، ﮔﻴﺮﻧﺪﻩ ﻭ ﺗﻤﺎﻡ ﻣﺴﻴﺮﻳﺎﺏ ﻫﺎﻱ ﻭﺍﻗﻊ ﺑﺮ ﺭﻭﻱ ﻣﺴﻴﺮ(، ﻟﺬﺍ ﻫﺮ » ﺟﺮﻳﺎﻥ « ﺑﺎﻳﺪ ﺑﺮ ﺣﺴﺐ ﭘﺎﺭﺍﻣﺘﺮﻫـﺎﻱ ﻣﺸﺨﺼـﻲ ﺑـﻪ ﺩﻗـﺖ ﺗﻮﺻﻴﻒ ﺷﻮﺩ ﺗﺎ ﺑﺘﻮﺍﻥ ﺑﺮ ﺭﻭﻱ ﺍﻳﻦ ﭘﺎﺭﺍﻣﺘﺮﻫﺎ ﻣﺬﺍﻛﺮﻩ ﻭ ﺗﻮﺍﻓﻖ ﻛﺮﺩ. ﻣﺠﻤﻮﻋﺔ ﭼﻨﻴﻦ ﭘﺎﺭﺍﻣﺘﺮﻫﺎﻳﻲ ﺍﺻـﻄﻼﺣﺎﹰ » ﻣﺸﺨﺼـﺎﺕ ﺗﻮﺻـﻴﻔﻲ ﺟﺮﻳـﺎﻥ « (Flow Specification ) ﻧﺎﻣﻴﺪﻩ ﻣﻲ ﺷﻮﺩ. ﺑﺪﻳﻦ ﺗﺮﺗﻴﺐ ﻳﻚ ﻓﺮﺳﺘﻨﺪﻩ ) ﻣﺜﻞ ﺳﺮﻭﻳﺲ ﺩﻫﻨﺪﻩ ﻭﻳـﺪﻳﻮ ( ﻣﺸﺨﺼـﺎﺕ ﺗﻮﺻـﻴﻔﻲ ﺟﺮﻳـﺎﻥ ﺭﺍ ﺑـﻪ ﺻـﻮﺭﺕ ﭘﺎﺭﺍﻣﺘﺮﻫﺎﻱ ﭘﻴﺸﻨﻬﺎﺩﻱ ﻭ ﻣﻮﺭﺩﻧﻈﺮ ﺧﻮﺩ ﺗﻌﺮﻳﻒ ﻣﻲ ﻧﻤﺎﻳﺪ. ﺍﻳﻦ ﭘﺎﺭﺍﻣﺘﺮﻫﺎﻱ ﭘﻴﺸﻨﻬﺎﺩﻱ ﺩﺭ ﻃﻮﻝ ﻣﺴﻴﺮ ﻣﻨﺘﺸﺮ ﻣﻲ ﺷﻮﺩ ﻭ ﻫﺮ ﻣﺴـ ﻴﺮﻳﺎﺏ ﻭﺍﻗـﻊ ﺑـﺮ ﻣﺴﻴﺮ ﺁﻥ ﻫﺎ ﺭﺍ ﺑﺮﺭﺳﻲ ﻛﺮﺩﻩ ﻭ ﺩﺭﺻﻮﺭﺕ ﻧﻴﺎﺯ ﺩﺭ ﺁﻥ ﻫﺎ ﺗﻐﻴﻴﺮﺍﺗﻲ ﺍﻳﺠﺎﺩ ﻣﻲ ﻛﻨﺪ . ﺍﻳﻦ ﺗﻐﻴﻴﺮﺍﺕ ﻓﻘﻂ ﻛﺎﻫﺸﻲ ﺍﺳﺖ ﻧﻪ ﺍﻓﺰﺍﻳﺸﻲ ) ﻳﻌﻨـﻲ ﻣـﺜﻼﹰ ﻧـﺮﺥ ﻣﻮﺭﺩﻧﻈﺮ ﺍﺭﺳﺎﻝ ﺩﺍﺩﻩ ﻫﺎ ﺭﺍ ﻛﺎﻫﺶ ﻣﻲ ﺩﻫﺪ ﻧﻪ ﺍﻓﺰﺍﻳﺶ(. ﻭﻗﺘﻲ ﺍﻳﻦ ﭘﺎﺭﺍﻣﺘﺮﻫﺎ ﺑﻪ ﻃﺮﻑ ﻣﻘﺎﺑﻞ ﺑﺮﺳﺪ، ﺑﻪ ﺍﺟﺮﺍ ﮔﺬﺍﺷﺘﻪ ﻣﻲ ﺷﻮﻧﺪ .ﺯﻣﺎﻥ ﺑﻨﺪﻱ ﺑﺴﺘﻪ ﻫﺎ ﻫﺮﮔﺎﻩ ﻳﻚ ﻣﺴﻴﺮﻳﺎﺏ ﻫﺪﺍﻳﺖ ﭼﻨﺪﻳﻦ » ﺟﺮﻳﺎﻥ « ﺭﺍ ﺑﺮ ﻋﻬﺪﻩ ﺩﺍﺷﺘﻪ ﺑﺎﺷﺪ ﺍﻳﻦ ﺧﻄﺮ ﻭﺟﻮﺩ ﺩﺍﺭﺩﻛﻪ ﻳﻚ »ﺟﺮﻳﺎﻥ« ﺍﺯ ﺣﺪﻭﺩ ﻭ ﻇﺮﻓﻴﺖ ﻣﺠﺎﺯ ﺧـﻮﺩ ﺗﺠﺎﻭﺯ ﻧﻤﺎﻳﺪ ﻭ ﺩﺭ ﻧﺘﻴﺠﻪ ﺟﺮﻳﺎﻥ ﻫﺎﻱ ﺩﻳﮕﺮ ﺭﺍ ﺑﺎ ﻛﻤﺒﻮﺩ ﻣﻨﺎﺑﻊ (Starvation ) ﻣﻮﺍﺟﻪ ﺳﺎﺯﺩ. ﺍﮔﺮ ﭘﺮﺩﺍﺯﺵ ﺑﺴﺘﻪ ﻫﺎ ﺑﻪ ﺗﺮﺗﻴﺐ ﻭﺭﻭﺩﺷﺎﻥ ﺍﻧﺠﺎﻡ ﮔﻴـ ﺮﺩ ﺑﺎﻋﺚ ﻣﻲ ﺷﻮﺩ ﻛﻪ ﻳﻚ ﻓﺮﺳﺘﻨﺪﻩ ﻣﺘﺠﺎﻭﺯ ﺑﺘﻮﺍﻧﺪ ﺑﻴﺸﺘﺮ ﻇﺮﻓﻴﺖ ﻣﺴﻴﺮﻳﺎﺏ ﻫﺎﻳﻲ ﺭﺍ ﻛﻪ ﺑﺮ ﺭﻭﻱ ﺧﻂ ﺳـﻴﺮ ﺑﺴـﺘﻪ ﻫـﺎﻱ ﺍﻭ ﻫﺴـﺘﻨﺪ ﺍﺷـﻐﺎﻝ ﻛـﺮﺩﻩ ﻭ ﻛﻴﻔﻴﺖ ﺧﺪﻣﺎﺕ ﺩﻳﮕﺮﺍﻥ ﻛﺎﻫﺶ ﻳﺎﺑﺪ. ﺑﺮﺍﻱ ﺧﻨﺜﻲ ﻛﺮﺩﻥ ﭼﻨﻴﻦ ﺗﻼﺷﻲ، ﺍﻟﮕﻮﺭﻳﺘﻢﻳﻫﺎ ﻲ ﺟﻬﺖ ﺯﻣﺎﻥ ﺑﻨﺪﻱ ﺑﺴﺘﻪ ﻫﺎ ﭘﻴﺸﻨﻬﺎﺩ ﺷﺪﻩ ﺍﺳﺖ .ﻳﻜﻲ ﺍﺯ ﺍﻭﻟﻴﻦ ﺭﻭﺵ ﻫﺎ، ﺍﻟﮕﻮﺭﻳﺘﻢ » ﺻﻒﺑﻨﺪﻱ ﺑﻲ ﻃﺮﻓﺎﻧﻪ« (Fair Queuing ) ﺍﺳﺖ. ﺟﻮﻫﺮﺓ ﺍﻳﻦ ﺍﻟﮕﻮﺭﻳﺘﻢ ﺁﻥ ﺍﺳﺖ ﻛﻪ ﻣﺴﻴﺮﻳﺎﺏ ﻫﺎ ﺑﺎﻳﺪ ﺑﺮﺍﻱ ﻫﺮ ﺧﻂ ﺧﺮﻭﺟﻲ ﻭ ﺑﻪ ﺍﺯﺍﻱ ﻫﺮ » ﺟﺮﻳﺎﻥ « ﻛﻪ ﺍﺯ ﺁﻥ ﺧﻂ ﺧﺮﻭﺟﻲ ﻣﻲ ﮔﺬﺭﺩ، ﺻﻒ ﻫﺎﻱ ﺟﺪﺍﮔﺎﻧﻪ ﺍﻱ ﺗﺸـﻜﻴﻞ ﺑﺪﻫﻨـﺪ . ﻫـﺮ ﮔـﺎﻩ ﺧﻄـﻲ ﺑﻴﻜـﺎﺭ ﺷـﻮﺩ، ﻣﺴﻴﺮﻳﺎﺏ ﻫﺎ ﺻﻒ ﻫﺎ ﺭﺍ ﺑﻪ ﺗﺮﺗﻴﺐ ﭘﻮﻳﺶ ﻛﺮﺩﻩ ﻭ ﺍﺯ ﺳﺮ ﻫﺮ ﺻﻒ ﻳﻜﻲ ﺭﺍ ﺑﺮ ﻣﻲ ﺩﺍﺭﺩ. ﺑﺪﻳﻦ ﺗﺮﺗﻴﺐ، ﺩﺭ ﺷﺮﺍﻳﻄﻲ ﻛﻪ n ﻣﺎﺷﻴﻦ ﻣﻴﺰﺑﺎﻥ ﺑﺮﺍﻱ ﻳﻚ ﺧﻂﺧﺮﻭﺟﻲ ﺭﻗﺎﺑﺖ ﻣﻲ ﻛﻨﻨﺪ، ﺍﺯ ﻫﺮ n ﺑﺴﺘﻪ ﺍﺭﺳﺎﻟﻲ ﺑﺮ ﺭﻭﻱﺧﻂ ﻳﻚ ﺑﺴﺘﻪ ﺑﻪ ﻫﺮ ﻣﺎﺷﻴﻦ ﻣﻴﺰﺑﺎﻥ ﺗﻌﻠﻖ ﻣﻲ ﮔﻴﺮﺩ. ﺍﻓﺰﺍﻳﺶ ﻧـﺮﺥ ﺍﺭﺳـﺎﻝ ﺑﺴـﺘﻪ ﻫـﺎ، ﺩﺭ ﻧﺴﺒﺖ ﺳﻬﻢ ﻫﺮ ﻣﺎﺷﻴﻦ ﺗﻐﻴﻴﺮﻱ ﺍﻳﺠﺎﺩ ﻧﺨﻮﺍﻫﺪ ﻛﺮﺩ .ﻻﻳﻪ ﺷﺒﻜﻪ ﻳﻚ ﺍﺷﻜﺎﻝ ﺍﻳﻦ ﺍﻟﮕﻮﺭﻳﺘﻢ ﺁﻥ ﺍﺳﺖ ﻛﻪ ﺑﻪ ﺗﻤﺎﻡ ﻣﺎﺷﻴﻦ ﻫﺎ ﻱ ﻣﻴﺰﺑﺎﻥ، ﺍﻭﻟﻮﻳﺖ ﻳﻜﺴﺎﻧﻲ ﻣﻲ ﺩﻫﺪ . ﺩﺭ ﺑﺴﻴﺎﺭﻱ ﺍﺯ ﻣﺤﻴﻂ ﻫﺎ ﻣﻄﻠﻮﺏ ﺗﺮ ﺁﻥ ﺍﺳﺖ ﻛﻪ ﺑـﻪ ﺳﺮﻭﻳﺲ ﺩﻫﻨﺪﻩ ﻫﺎﻱ ﻭﻳﺪﻳﻮ (Video Server ) ﺍﻭﻟﻮﻳﺖ ﺑﻴﺸﺘﺮﻱ ﻧﺴﺒﺖ ﺑﻪ ﻳﻚ ﺳﺮﻭﻳﺲﻨﺩﻫ ﺪﻩ ﻣﻌﻤﻮﻟﻲ ﻓﺎﻳﻞ ﺩﺍﺩﻩ ﺷﻮﺩ ﻭ ﺩﺭ ﻫـﺮ ﺗﻴـﻚ ﺳـﺎﻋﺖ، ﺳﻬﻢ ﺁﻥ ﺩﻭ ﻳﺎ ﭼﻨﺪ ﺑﺎﻳﺖ ﺑﺎﺷﺪ. ﺍﻳﻦ ﺍﻟﮕﻮﺭﻳﺘﻢ ﺍﺻﻼﺡ ﺷﺪﻩ ﺑﻪ ﻧﺎﻡ ﺍﻟﮕﻮﺭﻳﺘﻢ ﺻﻒ ﺑﻨﺪﻱ ﺑﻲ ﻃﺮﻓﺎﻧﺔ ﻭﺯﻥﺩﺍﺭ « (Weighted Fair Queuing ) ﻣﺸﻬﻮﺭﺍﺳﺖ ﻭ ﻛﺎﺭﺑﺮﺩ ﮔﺴﺘﺮﺩﻩ ﺍﻱ ﺩﺍﺭﺩ .ﺧﺪﻣﺎﺕ ﻣﺠﺘﻤﻊ (Integrated Services ) ﺩﺭ ﺧﻼﻝ ﺳﺎﻝ ﻫﺎﻱ ﺗﺎ1997 ، ﺗﻼﺵIETF ﺑﺮ ﺁﻥ ﺑﻮﺩ ﻛﻪ ﺑﺮﺍﻱ ﺍﻧﺘﻘﺎﻝ ﺩﺍﺩﻩ ﻫﺎﻱ ﻣـﺎﻟﺘﻲ ﻣـﺪﻳﺎ (Multimedia Streaming ) ﻣﻌﻤـﺎﺭﻱﻣﻨﺎﺳﺒﻲ ﺍﺑﺪﺍﻉ ﻛﻨﺪ. ﺍﻳﻦ ﭘﺮﻭﮊﻩ ﺑﺎ ﻧﺎﻡ ﻛﻠﻲ » ﺍﻟﮕـﻮﺭﻳﺘﻢ ﻫـﺎﻱ ﻣﺒﺘﻨـﻲ ﺑـﺮ ﺟﺮﻳـﺎﻥ « (Flow – based algorithms ) ﻳـﺎ» ﺧـﺪﻣﺎﺕ ﻣﺠﺘﻤـﻊ ( « Integrated Services ) ﺷﻨﺎﺧﺘﻪ ﻣﻲ ﺷﻮﺩ ﻭ ﻛﺎﺭﺑﺮﺩﻫﺎﻱ ﭼﻨﺪ ﭘﺨﺸﻲ (Multicast ) ﻭ ﺗﻚ ﭘﺨﺸﻲ (Unicast ) ﺭﺍ ﺩﺭ ﺑﺮ ﻣﻲ ﮔﻴﺮﺩ .ﺑﻪ ﻋﻨﻮﺍﻥ ﻣﺜﺎﻟﻲ ﺍﺯ ﻛﺎﺭﺑﺮﺩﻫﺎﻱ ﭼﻨﺪ ﭘﺨﺸﻲ، ﺍﻳﺴﺘﮕﺎﻩ ﻫﺎﻱ ﭘﺨﺶ ﺗﻠﻮﻳﺰﻳﻮﻥ ﺩﻳﺠﻴﺘﺎﻝ ﺭﺍ ﺩﺭ ﻧﻈﺮ ﺑﮕﻴﺮﻳﺪ ﻛﻪ ﺑﺮﻧﺎﻣﻪ ﻫﺎﻱ ﺧﻮﺩ ﺭﺍ ﺩﺭ ﻗﺎﻟﺐ ﺟﺮﻳﺎﻧﻲ ﺍﺯ ﺑﺴﺘﻪ ﻫﺎﻱ IP ﺑﻪ ﮔﻴﺮﻧﺪﮔﺎﻥ ﺑﻲ ﺷﻤﺎﺭ ﻭ ﭘﺮﺍﻛﻨﺪﺓ ﺧﻮﺩ ﺍﺭﺳﺎﻝ ﻣﻲ ﺩﺍﺭﻧﺪ .ﺍﺻﻠﻲ ﺗﺮﻳﻦ ﭘﺮﻭﺗﻜﻞ ﭘﻴﺸﻨﻬﺎﺩ ﺷﺪﻩ ﺗﻮﺳﻂ IETF ، ﺑﺮﺍﻱ ﺍﺭﺍﺋﻪ ﺧﺪﻣﺎﺕ ﻣﺠﺘﻤﻊRSVP ﻧﺎﻣﻴﺪﻩ ﻣﻲ ﺷﻮﺩ ﻭ ﺑﺮﺍﻱ ﺭﺯﺭﻭ ﻛﺮﺩﻥ ﭘﻬﻨﺎﻱ ﺑﺎﻧـﺪ ﺑـﻪ ﻛـﺎﺭ .ﺁﻳﺪ ﻣﻲRSVP ﺍﺟﺎﺯﻩ ﻣﻲ ﺩﻫﺪ ﻛﻪ ﭼﻨﺪﻳﻦ ﻓﺮﺳﺘﻨﺪﻩ ﺑﺘﻮﺍ ﻧﻨﺪ ﺑﺮﺍﻱ ﭼﻨﺪﻳﻦ ﮔﺮﻭﻩ ﺍﺯ ﮔﻴﺮﻧﺪﮔﺎﻥ ﺧﻮﺩ ﺩﺍﺩﻩ ﺑﻔﺮﺳﺘﻨﺪ ﻭ ﻫﻤﭽﻨﻴﻦ ﺍﻣﻜﺎﻥ ﺁﻥ ﺭﺍ ﻓﺮﺍﻫﻢ ﻛﺮﺩﻩ ﻛﻪ ﮔﻴﺮﻧﺪﮔﺎﻥ ﺑﺘﻮﺍﻧﻨﺪ ﻛﺎﻧﺎﻝ ﻣﻮﺭﺩﻧﻈﺮ ﺧﻮﺩ ﺭﺍ ﺁﺯﺍﺩﺍﻧﻪ ﻋﻮﺽ ﻛﻨﻨﺪ . ﺩﺭ ﻋﻴﻦ ﺣﺎﻝ ﭘﺮﻭﺗﻜﻞ RSVP ، ﺍﺳﺘﻔﺎﺩﻩ ﺍﺯ ﭘﻬﻨـﺎﻱ ﺑﺎﻧـﺪ ﺭﺍ ﺑﻬﻴﻨـﻪ ﺳـﺎﺯﻱ ﻛﺮﺩﻩ ﻭ ﺍﺯ ﺑﺮﻭﺯ ﺍﺯﺩﺣﺎﻡ ﺟﻠﻮﮔﻴﺮﻱ ﻣﻲ .ﻛﻨﺪ ﺧﺪﻣﺎﺕ ﻣﺘﻤﺎﻳﺰ (Differentiated Services ) »ﺍﻟﮕﻮﺭﻳﺘﻢ ﻫﺎﻱ ﻣﺒﺘﻨﻲ ﺑﺮ ﺟﺮﻳﺎﻥ « ﻗﺎﺑﻠﻴﺖ ﻋﺮﺿﻪ ﻛﻴﻔﻴﺖ ﺧﻮﺏ ﺧﺪﻣﺎﺕ ﺑﻪ ﻳﻚ ﻳﺎ ﭼﻨﺪ ﺟﺮﻳﺎﻥ ﺭﺍ ﺩﺍﺭﻧﺪ ﺯﻳﺮﺍ ﺩﺭ ﻃﻮﻝ ﻣﺴﻴﺮ ﻫﺮ ﻣﻨﺒﻌﻲ ﺭﺍ ﻛﻪ ﻧﻴﺎﺯ ﺍﺳﺖ ﺍﺯ ﻗﺒﻞ ﺭﺯﺭﻭ ﻣﻲ ﻛﻨﻨﺪ. ﻭﻟﻲ ﺍﻳﻦ ﺭﻭﺵ ﻫﺎ ﻳﻚ ﺍﺷﻜﺎﻝ ﺩﺍﺭﻧﺪ: ﺩﺭ ﺍﻳﻦ ﺍﻟﮕﻮﺭﻳﺘﻢ ﻫﺎ ﻧﻴﺎﺯ ﺍﺳﺖ ﻛـﻪ ﺑـﺮﺍﻱ ﻫـﺮ ﺟﺮﻳـﺎﻥ (Flow ) ﭘﻴﺸـﺎﭘﻴﺶﺗﻨﻈﻴﻤﺎﺕ ﻻﺯﻡ ﺍﻧﺠﺎﻡ ﺷﻮﺩ ﺩﺭ ﺣﺎﻟﻲ ﻛﻪ ﺩﺭ ﻣﻘﻴﺎﺱ ﻛﻼﻥ ﻳﻌﻨﻲ ﻭﻗﺘﻲ ﻛﻪ ﻫﺰﺍﺭﺍﻥ ﻳﺎ ﻣﻴﻠﻴﻮﻥ ﻫﺎ » ﺟﺮﻳﺎﻥ « ﻭﺟﻮﺩ ﺩﺍﺭﺩ ﻗﺎﺑﻠﻴﺖ ﺍﺟﺮﺍﻳـﻲ ﺧـﻮﺩ ﺭﺍ ﺍﺯ ﺩﺳﺖ ﻣﻲ ﺩﻫﻨﺪ. ﺍﺯ ﻃﺮﻓﻲ ﺩﺭ ﻫﺮ ﻣﺴﻴﺮﻳﺎﺏ » ﻭﺿﻌﻴﺖ « ﻫﺮ ﺟﺮﻳﺎﻥ ﺑﻪ ﻃﻮﺭ ﺟﺪﺍﮔﺎﻧﻪ ﻧﮕﻬﺪﺍﺭﻱ ﻣﻲ ﺷـﻮﺩ ﻭ ﻋﻤﻠﻜـﺮﺩ ﺍﻳـﻦ ﺍﻟﮕـﻮﺭﻳﺘﻢ ﻫـﺎ ﺩﺭ ﻣﻘﺎﺑـﻞ ﺧﺮﺍﺑﻲ ﻳﻚ ﻣﺴﻴﺮﻳﺎﺏ ﺁﺳﻴﺐ ﭘﺬﻳﺮ ﺧﻮﺍﻫﺪ ﺑﻮﺩ . ﻧﻬﺎﻳﺘﺎﹰ ﺁﻥ ﻛﻪ ﺑﺮﺍﻱ ﺗﻨﻈﻴﻢ ﻭ ﺍﻳﺠﺎﺩ » ﺟﺮﻳﺎﻥ « ﺑﺎﻳﺪ ﺗﺒﺎﺩﻝ ﺍﻃﻼﻋﺎﺕ ﭘﻴﭽﻴـﺪﻩ ﺍﻱ ﺑـﻴﻦ ﻣﺴـﻴﺮﻳﺎﺏ ﻫـﺎ ﺍﻧﺠﺎﻡ ﮔﻴﺮﺩ. ﺩﺭ ﻧﺘﻴﺠﻪ RSVP ﻳﺎ ﺍﻟﮕﻮﺭﻳﺘﻢ ﻫﺎﻱ ﻣﺸﺎﺑﻪ ﺁﻥ ﺑﺴﻴﺎﺭ ﻛﻢ ﭘﻴﺎﺩﻩ ﺳﺎﺯﻱ ﻋﻤﻠﻲ ﺷﺪﻩ .ﺍﻧﺪ ﺑﻪ ﻫﻤﻴﻦ ﺩﻻﻳﻞ، IETF ﺭﺍﻫﻜﺎﺭﻫﺎﻱ ﺳﺎﺩﻩ ﺗﺮ ﺑﺮﺍﻱ ﺗﺎﻣﻴﻦ ﻛﻴﻔﻴﺖ ﺧﺪﻣﺎﺕ (QoS ) ﺍﺑﺪﺍﻉ ﻛﺮﺩ؛ ﺭﻭﺷﻲ ﻛﻪ ﺑﺪﻭﻥ ﻧﻴﺎﺯ ﺑﻪ ﻫﻴﭻ ﺗﻨﻈﻴﻤﺎﺕ ﻗﺒﻠـﻲﻳﺎ ﺗﻌﻴﻴﻦ ﻛﻞ ﻣﺴﻴﺮ ﻣﻲ ﺗﻮﺍﻧﺪ ﺑﻪ ﺻﻮﺭﺕ ﻣﺤ ﻠﻲ ﻭ ﻣﺠﺰﺍ ﺩﺭ ﻫﺮ ﻣﺴﻴﺮﻳﺎﺏ ﭘﻴﺎﺩﻩ ﺳﺎﺯﻱ ﺷﻮﺩ . ﺍﻳـﻦ ﺭﺍﻫﻜـﺎﺭ ﺍﺻـﻄﻼ ﺣﺎﹰ » ﺭﻭﺵ ﻣﺒﺘﻨـﻲ ﺑـﺮ ﻛـﻼﺱ « (Class – Based) ﺑﺮﺍﻱ ﺗﻀﻤﻴﻦ ﻛﻴﻔﻴﺖ ﺧﺪﻣﺎﺕ ﻧﺎﻣﻴﺪﻩ ﻣﻲ ﺷﻮﺩ ) ﺩﺭ ﻣﻘﺎﺑﻞ ﺭﻭﺵ ﻫﺎﻱ ﻣﺒﺘﻨﻲ ﺑﺮ ﺟﺮﻳﺎﻥ (. IETF ﻳﻚ ﻣﻌﻤـﺎﺭﻱ ﻣﻨﺎﺳـﺐ ﺑـﻪﻧﺎﻡ »ﺧﺪﻣﺎﺕ ﻣﺘﻤﺎﻳﺰ « ﺑﺮﺍﻱ ﺁﻥ ﻃﺮﺍﺣﻲ ﻭ ﺍﺳﺘﺎﻧﺪﺍﺭﺩﺳﺎﺯﻱ ﻛﺮﺩﻩ ﺍﺳﺖ .» ﺧﺪﻣﺎﺕ ﻣﺘﻤﺎﻳﺰ ) « ﻛﻪ ﺑﻪ ﺍﺧﺘﺼﺎﺭ DS ﮔﻔﺘﻪ ﻣﻲ ﺷﻮﺩﺗﻮ ﻣﻲ ( ﺍﻧﺪ ﺗﻮﺳﻂ ﻣﺠﻤﻮﻋﻪ ﺍﻱ ﺍﺯ ﻣﺴﻴﺮﻳﺎﺏ ﻫﺎ ﻛﻪ ﺩﺭ ﻳـﻚ »ﺣـﻮﺯﺓ ﻣـﺪﻳﺮﻳﺘﻲ ﻭﺍﺣـﺪ « (Administrative Domain ) ﻗﺮﺍﺭ ﻣﻲ ﮔﻴﺮﻧﺪ ) ﻣﺜﻼﹰ ﻳﻚ ISP ﻳﺎ ﺷﺮﻛﺖ ﻣﺨﺎﺑﺮﺍﺕ(، ﻋﺮﺿـﻪ ﺷـﻮﺩ . ﻣـﺪﻳﺮﻳﺖ ﻣﺴـﺌﻮﻝ ﺷـﺒﻜﻪ، ﻣﺠﻤﻮﻋـﻪ ﺍﻱ ﺍﺯ ﻛﻼﺱ ﻫﺎﻱ ﻣﺘﻔﺎﻭﺕ ﺧﺪﻣﺎﺕ ﻭ ﻣﺘﻨﺎﻇﺮ ﺑﺎ ﺁﻥ، ﻗﻮﺍﻋﺪ ﻫﺪﺍﻳﺖ ﺑﺴﺘﻪﻫﺎ (Forwarding Rules ) ﺭﺍ ﺗﻌﺮﻳﻒ ﻣﻲ .ﻛﻨﺪ ﭘﻴﺎﺩﻩ ﺳﺎﺯﻱ ﺧﺪﻣﺎﺕ DS ﺑﺴـﻴﺎﺭﺁﺳﺎﻥ ﺍﺳﺖ .ﺷﺒﻜﻪ ﻫﺎﻱ ﻛﺎﻣﭙﻴﻮﺗﺮﻱ ﺳﻮﺋﻴﭻ ﺑﺮﭼﺴﺐ ﻭMPLS ﺩﺭ ﺍﺑﺘﺪﺍﻱ ﻫﺮ ﺑﺴﺘﻪ ﻳﻚ »ﺑﺮﭼﺴﺐ« (Label ) ﺍﺿﺎﻓﻪ ﺷﻮﺩ ﻭ ﺑﻪ ﺟﺎﻱ ﺁﻥ ﻛﻪ ﻣﺴﻴﺮﻳﺎﺑﻲ ﻭ ﻫﺪﺍﻳﺖ ﺑﺴـﺘﻪ ﻫـﺎ ﻣﺒﺘﻨـﻲ ﺑـﺮ ﺁﺩﺭﺱ ﻣﻘﺼـﺪ ﺑﺎﺷـﺪ ﺑﺮﺍﺳﺎﺱ ﺍﻳﻦ »ﺑﺮﭼﺴﺐ« ﺍﻧﺠﺎﻡ ﺷﻮﺩ . ﺑﺎ ﺍﺳﺘﻔﺎﺩﻩ ﺍﺯ ﺍﻳﻦ »ﺑﺮﭼﺴﺐ« ﺑﻪ ﻋﻨﻮﺍﻥ ﻳﻚ ﺍﻧﺪﻳﺲ ﺩﺭ ﺟﺪﻭﻝ ﺩﺍﺧﻠﻲ ﻫﺮ ﻣﺴﻴﺮﻳﺎﺏ، ﺧﻂ ﺧﺮﻭﺟﻲ ﺻﺤﻴﺢ ﻭ ﻣﻨﺎﺳﺐ ﺑﺮﺍﻱ ﻫﺮ ﺑﺴﺘﻪ ﭘﻴﺪﺍ ﻣﻲ ﺷﻮﺩ. ﺑﻪ ﻛﻤﻚ ﺍﻳﻦ ﺭﻭﺵ، ﻣﺴﻴﺮﻳﺎﺑﻲ ﺑﺴﺘﻪ ﻫﺎ ﺑﻪ ﺳﺮﻋﺖ ﺍﻧﺠﺎﻡ ﺷﺪﻩ ﻭ ﻣﻨﺎﺑﻊ ﻣﻮﺭﺩﻧﻴﺎﺯ ﺩﺭ ﻃﻮﻝ ﻣﺴﻴﺮ ﺭﺯﺭﻭ ﺧﻮﺍﻫﺪ .ﺷﺪﺍﻟﺒﺘﻪ ﺑﺮﭼﺴﺐ ﮔﺬﺍﺭﻱ ﺑﺮ ﺭﻭﻱ ﻫﺮ »ﺟﺮﻳﺎﻥ« ﺷﺒﺎﻫﺖ ﻋﺠﻴﺒﻲ ﺑﻪ ﻣﺪﺍﺭﻫﺎﻱ ﻣﺠﺎﺯﻱ ﭘﻴﺪﺍ ﻣﻲﻛﻨﺪ ﺩ . ﺭ ﺷﺒﻜﻪ ﻫﺎﻱ ATM ،X. ﻭFram Relay ﻳﺎ ﻫﺮ ﺯﻳﺮ ﺷﺒﻜﻪ ﻣﺪﺍﺭ ﻣﺠﺎﺯﻱ ﺩﻳﮕﺮ ﻧﻴﺰ ﻳﻚ » ﺑﺮﭼﺴﺐ) « ﻳﺎ ﺑﻪ ﻋﺒﺎﺭﺗﻲ ﻳﻚ ﺷﻨﺎﺳﺔ ﻣﺪﺍﺭ ﻣﺠﺎﺯﻱ ( ﺩﺭ ﻫﺮ ﺑﺴﺘﻪ ﻗﺮﺍﺭ ﺩﺍﺩﻩ ﻣﻲ ﺷﻮﺩ ﻭ ﺑـﺎ ﺍﺳـﺘﻔﺎﺩﻩ ﺍﺯ ﺁﻥ ﺑﻪ ﻋﻨﻮﺍﻥ ﻳﻚ ﺍﻧﺪﻳﺲ ﺑﺮﺍﻱ ﺩﺭﺍﻳﻪ ﻫﺎﻱ ﺟﺪﻭﻝ، ﻣﺴﻴﺮ ﻣﻨﺎﺳﺐ ﺑﻪ ﺩﺳﺖ ﻣﻲ .ﺁﻳﺪ ﺍﻳﺪﺓ ﺟﺪﻳﺪ ﺳﻮﺋﻴﭽﻴﻨﮓ ﺑﺎ ﻧﺎﻡ ﻫﺎﻱ ﻣﺘﻨﻮﻋﻲ ﻣﺜﻞ »ﺳﻮﺋﻴﭽﻴﻨﮓ ﺑﺮﭼﺴﺐ ﻳﺎ «» ﺳﻮﺋﻴﭽﻴﻨﮓ ﻋﻼﻣﺖ « ﺷﻨﺎﺧﺘﻪ ﻣﻲ ﺷﻮﺩ. ﺩﺭ ﻧﻬﺎﻳﺖ IETF ﺁﻥﺭﺍ ﺗﺤﺖ ﻧﺎﻡ MPLS ﺍﺳﺘﺎﻧﺪﺍﺭﺩ ﻛﺮﺩ .ﻣﻀﺎﻑ ﺑﺮ ﺍﻳﻦ، ﺑﺮﺧﻲ ﺍﻓﺮﺍﺩ ﺑﻴﻦ »ﻣﺴﻴﺮﻳﺎﺑﻲ » ﻭ « ﺳﻮﺋﻴﭽﻴﻨﮓ « ﻓﺮﻕ ﻣﻲ ﮔﺬﺍﺭﻧﺪ. ﻣﺴﻴﺮﻳﺎﺑﻲ ﻓﺮﺁﻳﻨﺪ ﺟﺴﺘﺠﻮ ﺩﺭ ﺟﺪﻭﻝ ﻣﺴﻴﺮﻳﺎﺑﻲ ﺑﻪ ﺩﻧﺒـﺎﻝ ﺁﺩﺭﺱ ﻣﻘﺼﺪ ﻫﺮ ﺑﺴﺘﻪ ﻭ ﭘﻴﺪﺍ ﻛﺮﺩﻥ ﺧﻂ ﻣﻨﺎﺳﺐ ﺑﺮﺍﻱ ﺁﻥ ﺍﺳﺖ . ﺑﺮﻋﻜﺲ ﺩﺭ ﻓﺮﺁﻳﻨﺪ ﺳﻮﺋﻴﭽﻴﻨﮓ ﺍﺯ ﺑﺮﭼﺴﺐ ﻫﺮ ﺑﺴﺘﻪ ﺑﻪ ﻋﻨﻮﺍﻥ ﻳﻚ ﺍﻧﺪﻳﺲ ﺩﺭ ﺟﺪﻭﻝ ﻣﺴﻴﺮﻳﺎﺑﻲ ﺍﺳﺘﻔﺎﺩﻩ ﻣﻲ ﺷﻮﺩ ﻭ ﺑﺎ ﺍﺳﺘﻔﺎﺩﻩ ﺍﺯ ﺍﻳﻦ ﺍﻧﺪﻳﺲ ﺑﻼﻓﺎﺻﻠﻪ ﺧﻂ ﺧﺮﻭﺟﻲ ﭘﻴﺪﺍ ﻣﻲ ﺷﻮﺩ، ﺑﺪﻭﻥ ﺁﻥ ﻛﻪ ﻧﻴﺎﺯﻱ ﺑﻪ ﺟﺴﺘﺠﻮ ﺑﺎﺷﺪ . ﺍﻟﺒﺘـﻪ ﺍﻳﻦ ﺗﻌﺎﺭﻳﻒ ﻭ ﺗﻌﺎﺑﻴﺮ ﺟﻬﺎﻥ ﺷﻤﻮﻝ ﻭ ﻫﻤﮕﺎﻧﻲ ﻧﻴﺴﺘﻨﺪ .ﺍﻭﻟﻴﻦ ﻣﺴﺌﻠﻪ ﺁﻥ ﺍﺳﺖ ﻛﻪ ﺍﻳﻦ ﺑﺮﭼﺴﺐ ﺩﺭ ﻛﺠﺎ ﻗﺮﺍﺭ ﺩﺍﺩﻩ ﺷﻮﺩ . ﺍﺯ ﺁﻧﺠﺎﻳﻲ ﻛﻪ ﺑﺴﺘﻪ ﻫﺎﻱ IP ﺑﺮﺍﻱ ﺷﺒﻜﻪ ﻫﺎﻱ ﻣـﺪﺍﺭ ﻣﺠـﺎﺯ ﻱ ﻃﺮﺍﺣـﻲ ﻧﺸـﺪﻩ ﺑﻮﺩﻧﺪ، ﻃﺒﻌﺎﹰ ﻫﻴﭻ ﻓﻴﻠﺪﻱ ﺩﺭ ﺳﺮﺁﻳﻨﺪ ﺑﺴﺘﺔ IP ﺑﺮﺍﻱ ﺩﺭﺝ ﺷﻤﺎﺭﻩ ﻫﺎﻱ ﻣﺪﺍﺭ ﻣﺠﺎﺯﻱ ﻭﺟﻮﺩ ﻧﺪﺍﺭﺩ ﺑﻪ ﻫﻤﻴﻦ ﺩﻟﻴﻞ ﺳﺮﺁﻳﻨﺪ ﺟﺪﻳـﺪ MPLS ، ﺑﺎﻳـﺪ ﺩﺭﺟﻠﻮﻱ ﺳﺮﺁﻳﻨ ﺪ ﻫﺮ ﺑﺴﺘﻪ IP ﻗﺮﺍﺭ ﺑﮕﻴﺮﺩ. ﺩﺭ ﺧﻄﻮﻁ ﻣﺴﺘﻘﻴﻢ ﺑﻴﻦ ﻫﺮ ﺩﻭ ﻣﺴﻴﺮﻳﺎﺏ ﻛﻪ ﻣﺒﺘﻨـﻲ ﺑـﺮ » ﻓﺮﻳﻤﻴﻨـﮓ PPP « ﻛـﺎﺭ ﻣـﻲ ﻛﻨﻨـﺪ ﺗﺮﺗﻴـﺐ ﺳﺮﺁﻳﻨﺪﻫﺎ ﻃﺒﻖ ﺷﻜﻞ ﺯﻳﺮ ﻋﺒﺎﺭﺗﻨﺪ ﺍﺯ: ﺳﺮﺁﻳﻨﺪ PPP ، ﺳﺮﺁﻳﻨﺪMPLS ، ﺳﺮﺁﻳﻨﺪIP ﻭ ﻧﻬﺎﻳﺘﺎﹰ ﺳﺮﺁﻳﻨﺪTCP . ﺩﺭ ﻭﺍﻗـﻊ ﺑﺎﻳـﺪMPLS ﺭﺍ ﺩﺭ ﻻﻳـﻪ2. ﻓﺮﺽ ﻛﺮﺩ !!! ﺍﺭﺳﺎﻝ ﻳﻚ ﻗﻄﻌﻪ (TCP Segment ) TCP ﺑﺎ ﺍﺳﺘﻔﺎﺩﻩ ﺍﺯMPLS , IP ، ﻭPPP. ﺳﺮﺁﻳﻨﺪ ﻋﻤﻮﻣﻲ (MPLS Header ) MPLS ﭼﻬﺎﺭ ﻓﻴﻠﺪ ﺩﺍﺭﺩ ﻛﻪ ﻣﻬﻤﺘﺮﻳﻦ ﺁﻥ ﻫﺎ ﻓﻴﻠﺪ Lable ) ﻓﻴﻠﺪ ﺑﺮﭼﺴﺐ( ﺍﺳﺖ ﻛﻪ ﺩﺭ ﺁﻥ ﻳﻚ ﺍﻧﺪﻳﺲ ﺩﺭﺝ ﻣﻲ ﺷﻮﺩ. ﻓﻴﻠﺪ QoS، ﻛﻼﺱ ﺧﺪﻣﺎﺕ ﺭﺍ ﻣﺸﺨﺺ ﻣﻲﻛﻨﺪ . ﻓﻴﻠﺪ S ﺑﺪﺍﻥ ﻣﻨﻈﻮﺭ ﺗﻌﺮﻳﻒ ﺷـﺪﻩ ﻛـﻪ ﺩﺭ ﺷـﺒﻜﻪ ﻫـﺎﻱ ﺳﻠﺴـﻠﻪ ﻣﺮﺍﺗﺒـﻲ ﭼﻨـﺪﻳﻦ ﺳﺮﺁﻳﻨﺪ MPLS ﻣﺘﻮﺍﻟﻴﺎﹰ ﺑﻪ ﺑﺴﺘﻪ ﺍﺿﺎﻓﻪ ﮔﺮﺩﺩ. ﻓﻴﻠﺪ TTL ﺯﻣﺎﻥ ﺣﻴﺎﺕ ﺑﺴﺘﻪ ﺭﺍ ﻣﺸﺨﺺ ﻣﻲ ﻛﻨﺪ ﻭ ﺑﻪ ﺍﺯﺍﻱ ﻫﺮ ﮔﺎﻡ ﻳﻚ ﻭﺍﺣﺪ ﺍﺯ ﺁﻥ ﻛﻢ ﻣﻲ ﮔﺮﺩﺩ؛ ﻫﺮ ﮔﺎﻩ ﻣﻘﺪﺍﺭ ﺍﻳﻦ ﻓﻴﻠﺪ ﺑﻪ ﺻﻔﺮ ﺑﺮﺳﺪ، ﺑﺴﺘﻪ ﺣﺬﻑ ﻣﻲ ﺷﻮﺩ. ﺍﻳﻦ ﻭﻳﮋﮔﻲ ﺑﺪﺍﻥ ﻣﻨﻈﻮﺭ ﻣﻔﻴﺪ ﺍﺳﺖ ﻛﻪ ﺍﺯ ﺣﻠﻘﺔ ﺑﻲ ﻧﻬﺎﻳـﺖ ﻛـﻪ ﺩﺭ ﺍﺛـﺮ ﻧﺎ ﭘﺎﻳـﺪﺍﺭﻱ ) Multi Protocol Label Switching Label Switching Tag Switching ﻻﻳﻪ ﺷﺒﻜﻪ ﻋﺪﻡ ﻫﻤﮕﺮﺍﻳﻲ( ﺟﺪﻭﻝ ﻣﺴﻴﺮﻳﺎﺑﻲ ﺑﺮﻭﺯ ﻣﻲ ﻛﻨﺪ، ﺍﺟﺘﻨﺎﺏ ﺷﻮﺩ .ﺍﺯ ﺁﻧﺠﺎﻳﻲ ﻛﻪ ﺳﺮﺁﻳﻨﺪ MPLS ﺑﺨﺸﻲ ﺍﺯ ﺑﺴﺘﻪ ﻻﻳﻪ ﺷﺒﻜﻪ ﻳﺎ ﻓﺮﻳﻢ ﻻﻳﻪ ﭘﻴﻮﻧﺪ ﺩﺍﺩﻩ ﻫﺎ ﻣﺤﺴﻮﺏ ﻧﻤﻲ ﺷﻮﺩ ﻟﺬﺍ MPLS ﺗﺎ ﺣﺪ ﺯﻳﺎﺩﻱ ﻣﺴﺘﻘﻞ ﺍﺯﻫﺮ ﺩﻭ ﻻﻳﻪ ﺍﺳﺖ . ﺍﺯ ﺑﻴﻦ ﺗﻤﺎﻡ ﻣﺤﺎﺳﻦ ﺩﻳﮕﺮ، ﺩﺳﺘﺎﻭﺭﺩ ﻭﻳﮋﮔﻲ » ﺍﺳﺘﻘﻼﻝ ﺍﺯ ﺩﻳﮕﺮ ﻻﻳ ﻫﺎ ﻪ« ﺁﻥ ﺍﺳﺖ ﻛﻪ ﻣـﻲ ﺗـﻮﺍﻥ ﺳـﻮﺋﻴﭻ ﻫـﺎﻱ MPLS ﺭﺍ ﺑـﻪ ﮔﻮﻧﻪﺍﻱ ﺳﺎﺧﺖ ﻛﻪ ﺑﺘﻮﺍﻧﺪ ﻫﻢ ﺑﺴﺘﻪ ﻫﺎﻱ IP ﻭ ﻫﻢ ﺳﻠﻮﻝ ﻫﺎﻱ ATM ﺭﺍ ﺑﺮﺣﺴﺐ ﻣﻮﺭﺩ، ﻫﺪﺍﻳﺖ ﻛﻨﺪ. ﺍﻳﻦ ﻭﻳﮋﮔﻲ ﻫﻤـﺎﻧﻲ ﺍﺳـﺖ ﻛـﻪ ﺑﺮﺍﺳـﺎﺱ ﺁﻥ ﻛﻠﻤﻪ Multiprotocol ﺩﺭ ﺍﺑﺘﺪﺍﻱ ﻧﺎﻡMPLS ﻇﺎﻫﺮ ﺷﺪﻩ ﺍﺳﺖ .ﻭﻗﺘﻲ ﻳﻚ ﺑﺴﺘﻪ ﻳﺎ ﺳﻮﻝ ﻏﻨﻲ ﺷﺪﻩ ﺑﺎ ﺳﺮﺁﻳﻨﺪ MPLS ﺩﺭ ﻳﻚ ﻣﺴﻴﺮﻳﺎﺏMPLS ﺩﺭﻳﺎﻓﺖ ﻣـﻲ ﺷـﻮﺩ ﺍﺯ ﺑﺮﭼﺴـﺐ ﺁﻥ ﺑـﻪ ﻋﻨـﻮﺍﻥ ﺍﻧﺪﻳﺴـﻲ ﺩﺭ ﺟﺪﻭﻝ ﺩﺍﺧﻠﻲ ﻣﺴﻴﺮﻳﺎﺏ ﺍﺳﺘﻔﺎﺩﻩ ﺷﺪﻩ ﻭ ﺧﻂ ﺧﺮﻭﺟﻲ ﻣﺘﻨﺎﺳﺐ ﺑﺎ ﺁﻥ ﺗﻌﻴﻴﻦ ﻣﻲ ﺷﻮﺩ ﻭ ﻗﺒﻞ ﺍﺯ ﺧﺮﻭﺝ ﺑﺴﺘﻪ ﺍﺯ ﺁﻥ ﺧـﻂ، ﺑﺮﭼﺴـﺐ ﺟﺪﻳـﺪﻱ ﺩﺭ ﻓﻴﻠﺪ ﻣﺮﺑﻮﻃﻪ ﺩﺭﺝ ﻣﻲ ﮔﺮﺩﺩ. ﺗﻐﻴﻴﺮ ﺩﺭ ﺑﺮﭼﺴﺐ ﻫﺎ ﺩﺭ ﺗﻤﺎﻡ ﺯﻳﺮ ﺷﺒﻜﻪ ﻫﺎﻱ ﻣﺪﺍﺭ ﻣﺠﺎﺯﻱ ﻣﻌﻤﻮ ﻝ ﻭ ﻣﺘﻌـﺎﺭﻑ ﺍﺳـﺖ ﭼـﺮﺍ ﻛـﻪ ﺑﺮﭼﺴـﺐ ﻫـﺎ ﺩﺭ ﻫـﺮ ﻣﺴﻴﺮﻳﺎﺏ ﻣﻌﻨﺎﻱ ﻣﺤﻠﻲ ﺩﺍﺭﻧﺪ ﻭ ﺩﻭ ﻣﺴﻴﺮﻳﺎﺏ ﻣﺘﻔﺎﻭﺕ ﻣﻤﻜﻦ ﺍﺳﺖ ﺑﺴﺘﻪ ﻫﺎﻱ ﻧﺎﻣﺮﺑﻮﻁ ﺭﺍ ﺑﺎ ﺑﺮﭼﺴﺒﻲ ﻳﻜﺴﺎﻥ ﺑﺮﺍﻱ ﻣﺴﻴﺮﻳﺎﺏ ﺩﻳﮕﺮ ﺑﻔﺮﺳﺘﻨﺪ ﭼﺮﺍ ﻛﻪ ﺍﻳﻦ ﺑﺴﺘﻪ ﻫﺎ ﻫﻤﮕﻲ ﺩﺭ ﺑﺨﺸﻲ ﺍﺯ ﻣﺴﻴﺮ ﻣﺸﺘﺮﻙ ﺍﻧﺪ . ﺑﻪ ﻫﻤﻴﻦ ﺩﻟﻴﻞ ﺩﺭ ﻫﺮ ﮔﺎﻡ ﺑﺮﭼﺴﺐ ﻫﺎﻱ ﺑﺴﺘﻪ ﻗﺒﻞ ﺍﺯ ﺍﻧﺘﻘﺎﻝ ﺑﺮ ﺭﻭﻱ ﺧـﻂ ﺧﺮﻭﺟـﻲ ﺑـﻪ ﺑﺮﭼﺴﺐ ﺟﺪﻳﺪ ﻭ ﻣﻌﺘﺒﺮ ﺩﺭ ﻣﺴﻴﺮﻳﺎﺏ ﺑﻌﺪﻱ ﻧﮕﺎﺷﺘﻪ ﻣﻲ .ﺷﻮﺩ ﭘﺮﻭﺗﻜﻞ ﺍﻳﻨﺘﺮﻧﺖ)IP( ﺟﻮﻫﺮﺓ ﺍﻳﻨﺘﺮﻧﺖ ﺑﻪ ﮔﻮﻧﻪ ﺍﻱ ﺷﻜﻞ ﮔﺮﻓﺘﻪ ﺍﺳﺖ ﻛﻪ ﻣﺠﻤﻮﻋﻪ ﺍﻱ ﺍﺯ ﺷﺒﻜﻪ ﻫﺎﻱ ﺧﻮﺩﻣﺨﺘﺎﺭ ﺭﺍ ﺑﻪ ﻫﻤﺪﻳﮕﺮ ﻭﺻﻞ ﻣﻲ ﻧﻤﺎﻳﺪ. ﻗﺮﺍﺭﺩﺍﺩﻱ ﻛﻪ ﺣﻤﻞ ﺩ ﺑﺴﺘﻪﻭ ﺗﺮﺩ ﻫﺎﻱ ﺍﻃﻼﻋﺎﺗﻲ ﻭ ﻫﻤﭽﻨﻴﻦ ﻣﺴﻴﺮﻳﺎﺖ ﻭ ﺳﺎﺯﻣﺎﻧﺪﻫﻲ ﻣﻲﺑﻲ ﺻﺤﻴﺢ ﺁﻧﻬﺎ ﺭﺍ ﺍﺯ ﻣﺒﺪﺃ ﺑﻪ ﻣﻘﺼﺪ ، ﻣﺪﻳﺮﻳ ﻧﻤﺎﻳﺪ ﭘﺮﻭﺗﻜﻞIP ﻧﺎﻡ ﺩﺍﺭﺩ. ﺩﺭﺣﻘﻴﻘﺖ ﭘﺮﻭﺗﻜﻞ IP ﻛﻪ ﺭﻭﻱ ﺗﻤﺎﻣﻲ ﻣﺎﺷﻴﻨﻬﺎﻱ ﺷﺒﻜﻪ ﺍﻳﻨﺘﺮﻧﺖ ﻭﺟﻮﺩ ﺩﺍﺭﺩ ﺑﺴﺘﻪ ﻫﺎﻱ ﺍﻃﻼﻋﺎﺗﻲ ﺭﺍ )ﺑﺴﺘﻪ ﻫﺎﻱ IP ( ﺍﺯ ﻣﺒﺪﺍﺀ ﺗﺎ ﻣﻘﺼﺪ ﻫﺪﺍﻳﺖ ﻣﻲﻧﻤﺎﻳﺪ، ﻓﺎﺭﻍ ﺍﺯ ﺁﻧﻜﻪ ﺁﻳﺎ ﻣﺎﺷﻴﻨﻬﺎﻱ ﻣﺒﺪﺃ ﻭ ﻣﻘﺼﺪ ﺭﻭﻱ ﻳﻚ ﺷﺒﻜﻪ ﻫﺴﺘﻨﺪ ﻳﺎ ﭼﻨﺪﻳﻦ ﺷﺒﻜﺔ ﺩﻳﮕﺮ ﺑﻴﻦ ﺁﻧﻬﺎ ﻭﺍﻗﻊ ﺷﺪﻩ ﺍﺳﺖ . ﺳﺎﺩﻩ ﺗﺮﻳﻦ ﺗﻌﺮﻳﻒ ﺑﺮﺍﻱ ﭘﺮﻭﺗﻜﻞ IP ﺭﻭﻱ ﺷﺒﻜﺔ ﺍﻳﻨﺘﺮﻧﺖ ﺑﺼﻮﺭﺕ ﺯﻳﺮ ﺧﻼﺻﻪ ﻣﻲ ﺷﻮﺩ: ﻻﻳﺔ IP ﻳﻚ ﻭﺍﺣﺪ ﺍﺯ ﺩﺍﺩﻩ ﻫﺎ ﺭﺍ ﺍﺯ ﻻﻳﺔ ﺑﺎﻻﺗﺮ ﺗﺤﻮﻳﻞ ﻣﻲﮔﻴﺮﺩ؛ ﺑﻪ ﺍﻳﻦ ﻭﺍﺣﺪ ﺍﻃﻼﻋﺎﺕ ﻣﻌﻤﻮﻻﹰ ﻳﻚ “ﺩﻳﺘﺎﮔﺮﺍﻡ” ﮔﻔﺘﻪ ﻣﻲ ﺷﻮﺩ. ﺍﻣﻜﺎﻥ ﺩﺍﺭﺩ ﻃﻮﻝ ﺍﻳﻦ ﺩﻳﺘﺎﮔﺮﺍﻡ ﺑﺰﺭﮒ ﺑﺎﺷﺪ ، ﺩﺭ ﭼﻨﻴﻦ ﻣﻮﺭﺩﻱ ﻻﻳﺔ IP ﺁﻧﺮﺍ ﺑﻪ ﻭﺍﺣﺪﻫﺎﻱ ﻛﻮﭼﻜﺘﺮﻱ ﻛﻪ ﻫﺮ ﻛﺪﺍﻡ“ﻗﻄﻌﻪ) ” Fragment ( ﻧﺎﻡ ﺩﺍﺭﺩ ﺷﻜﺴﺘﻪ ﻭ ﺑﺎ ﺗﺸﻜﻴﻞ ﻳﻚ ﺑﺴﺘﺔIP ﺑﻪ ﺍﺯﺍﻱ ﻫﺮ ﻗﻄﻌﻪ ، ﺍﻃﻼﻋﺎﺕ ﻻﺯﻡﺑﺮﺍﻱ ﻃﻲ ﻣﺴﻴﺮ ﺩﺭ ﺷﺒﻜﻪ ﺭﺍ ﺑﻪ ﺁﻧﻬﺎ ﺍﺿﺎﻓﻪ ﻣﻴﻜﻨﺪ ﻭ ﺳﭙﺲ ﺁﻧﻬﺎ ﺭﺍ ﺭﻭﻱ ﺷﺒﻜﻪ ﺑﻪ ﺟﺮﻳﺎﻥ ﻣﻲ ﺍﻧﺪﺍﺯﺩ؛ ﻫﺮ ﻣﺴﻴﺮﻳﺎﺏ ﺑﺎ ﺑﺮﺭﺳﻲ ﻭ ﭘﺮﺩﺍﺯﺵ ﺑﺴﺘﻪ ﻫﺎ ، ﺁﻧﻬﺎ ﺭﺍ ﺗﺎ ﻣﻘﺼﺪ ﻫﺪﺍﻳﺖ ﻣﻲ ﻛﻨﺪ . ﻫﺮ ﭼﻨﺪ ﻃﻮﻝ ﻳﻚ ﺑﺴﺘﻪ IP ﻣﻲﺍﻛﺜﺮ ﺗﻮﺍﻧﺪ ﺣﺪ64Kbyte ﺑﺎﺷﺪ ﻭ ﻟﻴﻜﻦ ﺩﺭ ﻋﻤﻞ ﻋﻤﻮﻣﺎﹰ ﻃﻮﻝ ﺑﺴﺘﻪ ﻫﺎ ﺣﺪﻭﺩ ﺑﺎﻳﺖ ﺍﺳﺖ .ﺩﺭ ﻛﻨﺎﺭ ﭘﺮﻭﺗﻜﻞ IP ﭼﻨﺪﻳﻦ ﭘﺮﻭﺗﻜﻞ ﺩﻳﮕﺮ ﻣﺜﻞ ICMP، ARP، RARP ،RIP ﻭ ﻏﻴﺮﻩ ﺗﻌﺮﻳﻒ ﺷﺪﻩ ﻛﻪ ﭘﺮﻭﺗﻜﻞ IP ، ﺭﺍ ﺩﺭ ﻋﻤﻠﻜﺮﺩ ﺑﻬﺘﺮﻣﺴﻴﺮﻳﺎﺑﻲ ﺻﺤﻴﺢ، ﻣﺪﻳﺮﻳﺖ ﺧﻄﺎﻫﺎﻱ ﺍﺣﺘﻤﺎﻟﻲ ﻳﺎ ﻛﺸﻒ ﺁﺩﺭﺳﻬﺎﻱ ﻧﺎﺷﻨﺎﺧﺘﻪ ﻛﻤﻚ ﻣﻲ ﻛﻨﻨﺪ .ﻗﺎﻟﺐ ﻳﻚ ﺑﺴﺘﺔ IP ﺷﻜﻞﺯﻳﺮ ﻗﺎﻟﺐ ﻳﻚ ﺑﺴﺘﻪ IP ﺭﺍ ﺑﻪ ﺗﺼﻮﻳﺮ ﻛﺸﻴﺪﻩ ﺍﺳﺖ. ﻳﻚ ﺑﺴﺘﺔ IP ﺍﺯ ﺩﻭ ﻗﺴﻤﺖ ﺳﺮﺁﻳﻨﺪ ﻭ ﻗﺴﻤﺖ ﺣﻤﻞ ﺩﺍﺩﻩ ﺗﺸﻜﻴﻞ ﺷﺪﻩ ﺍﺳﺖ. ﻣﺠﻤﻮﻋﺔ ﺍﻃﻼﻋﺎﺗﻲ ﻛﻪ ﺩﺭ ﺳﺮﺁﻳﻨﺪ ﺑﺴﺘﺔ IP ﺩﺭﺝ ﻣﻲ ﺷﻮﺩ ﺗﻮﺳﻂ ﻣﺴﻴﺮﻳﺎﺑﻬﺎ ﻣﻮﺭﺩ ﺍﺳﺘﻔﺎﺩﻩ ﻭ ﭘﺮﺩﺍﺯﺵ ﻗﺮﺍﺭ ﻣﻲ ﮔﻴﺮﺩ . ﭘﺮﻭﺗﻜﻞ ﺍﻳﻨﺘﺮﻧﺖ Bits ﻓﻴﻠﺪ Version: ﺍﻭﻟﻴﻦ ﻓﻴﻠﺪ ﺩﺭ ﺳﺮﺁﻳﻨﺪ ﻳﻚ ﺑﺴﺘﺔIP ِ ﻛﻪ ﭼﻬﺎﺭ ﺑﻴﺖ ﺍﺳﺖ ﻧﺴﺨﺔ ﭘﺮﻭﺗﻜﻞIP ﻛﻪ ﺍﻳﻦ ﺑﺴﺘﻪ ﺑﺮ ﺍﺳﺎﺱ ﺁﻥ ﺳﺎﺯﻣﺎﻧﺪﻫﻲ ﻭ ﺍﺭﺳﺎﻝﺷﺪﻩ ﺍﺳﺖ ﺭﺍ ﺗﻌﻴﻴﻦ ﻣﻲﻛﻨﺪ . ﺩﺭ ﺣﺎﻝ ﺣﺎﺿﺮ ﺗﻤﺎﻣﻲ ﺷﺒﻜﻪ ﻫﺎ ﻭ ﻣﺴﻴﺮﻳﺎﺑﻬﺎ ﺍﺯ ﻧﺴﺨﺔ ﺷﻤﺎﺭﻩ ﭘﺮﻭﺗﻜﻞIP ﭘﺸﺘﻴﺒﺎﻧﻲ ﻣﻲ ﻛﻨﻨﺪ. ﺍﻣﺮﻭﺯﻩ ﻧﺴﺨﺔ ﺷﻤﺎﺭﺓ ﭘﺮﻭﺗﻜﻞIP ﺑﻪ ﻧﺎﻣﻬﺎﻱIPng ﻳﺎIPv6 ﻣﻌﺮﻓﻲ ﻭ ﺩﺭ ﺣﺎﻝ ﺑﺮﺭﺳﻲ ﻭ ﻧﺼﺐ ﺍﺳﺖ. ﻋﺪﺩﻱ ﻛﻪ ﺩﺭ ﺣﺎﻝ ﺣﺎﺿﺮ ﺩﺭ ﺍﻳﻦ ﻓﻴﻠﺪ ﻗﺮﺍﺭ ﻣﻲ ﮔﻴﺮﺩ ﻳﺎ0100)B ( ﺍﺳﺖ . ﻓﻴﻠﺪ 1IHL :ﺍﻳﻦ ﻓﻴﻠﺪ ﻫﻢ ﭼﻬﺎﺭﺑﻴﺘﻲ ﺍﺳﺖ ﻭ ﻃﻮﻝ ﻛﻞ ﺳﺮﺁﻳﻨﺪ ﺑﺴﺘﻪ ﺭﺍ ﺑﺮ ﻣﺒﻨﺎﻱ ﻛﻠﻤﺎﺕ ﺑﻴﺘﻲ ﻣﺸﺨﺺ ﻣﻲ ﻧﻤﺎﻳﺪ. ﻏﻴﺮ ﺍﺯ ﻓﻴﻠﺪ Options ﻛﻪ ﺍﺧﺘﻴﺎﺭﻱ ﺍﺳﺖ، ﻭﺟﻮﺩ ﺗﻤﺎﻣﻲ ﻓﻴﻠﺪﻫﺎﻱ ﺳﺮﺁﻳﻨﺪ ﺍﻟﺰﺍﻣﻲ ﻣﻲ ﺑﺎﺷﺪ . ﻃﻮﻝ ﻗﺴﻤﺖ ﺍﺟﺒﺎﺭﻱِ ﺳﺮﺁﻳﻨﺪ ﺑﺎﻳﺖ ﺍﺳﺖ ﻭ ﺑﻬﻤﻴﻦ ﺩﻟﻴﻞ ﺣﺪﺍﻗﻞ ﻋﺪﺩﻱﻛﻪ ﺩﺭ ﻓﻴﻠﺪ IHL ﻗﺮﺍﺭ ﻣﻲ ﮔﻴﺮﺩ ﻳﺎ( ) ﺧﻮﺍﻫﺪ ﺑﻮﺩ ﻭ ﻫﺮ ﻣﻘﺪﺍﺭﻛﻤﺘﺮ ﺍﺯ ﺑﻪ ﻋﻨﻮﺍﻥ ﺧﻄﺎ ﺗﻠﻘﹼﻲ ﺷﺪﻩ ﻭ ﻣﻨﺠﺮ ﺑﻪ ﺣﺬﻑ ﺑﺴﺘﻪ ﺧﻮﺍﻫﺪ ﺷﺪ. ﺑﺎ ﺗﻮﺟﻪ ﺑﻪ ﻃﻮﻝ ﺑﻴﺘﻲ ﺍﻳﻦ ﻓﻴﻠﺪ ، ﺑﺪﻳﻬﻲ ﺍﺳﺖ ﻛﻪ ﺣﺪﺍﻛﺜﺮ ﻣﻘﺪﺍﺭ ﺁﻥ۱۵ ﻳﺎ() ﺧﻮﺍﻫﺪ ﺑﻮﺩ ﻛﻪ ﺩﺭ ﺍﻳﻦ ﺻﻮﺭﺕ ﻃﻮﻝ ﻗﺴﻤﺖ ﺳﺮﺁﻳﻨﺪ۶۰ ﺑﺎﻳﺖ)× ( ﻭ ﻃﻮﻝ ﻗﺴﻤﺖ ﺍﺧﺘﻴﺎﺭﻱ۴۰ ﺑﺎﻳﺖ ﻣﻲ ﺑﺎﺷﺪ. ﻗﺴﻤﺖ ﺍﺧﺘﻴﺎﺭﻱ ﺩﺭ ﺳﺮﺁﻳﻨﺪ ﺑﺮﺍﻱ ﺍﺿﺎﻓﻪ ﻛﺮﺩﻥ ﺍﻃﻼﻋﺎﺗﻲ ﻣﺜﻞ ﺁﺩﺭﺱ ﻣﺴﻴﺮﻫﺎﻱ ﭘﻴﻤﻮﺩﻩ ﺷﺪﻩ، “ﻣﻬﺮ ﺯﻣﺎﻥ” ﻭ ﺑﺮﺧﻲ ﺩﻳﮕﺮ ﺍﺯ ﮔﺰﻳﻨﻪ ﻫﺎﺳﺖ ﻛﻪ ﺩﺭ ﺍﺩﺍﻣﻪ ﺗﻮﺿﻴﺢ ﺩﺍﺩﻩ ﺧﻮﺍﻫﺪ ﺷﺪ . ﻓﻴﻠﺪ Type of service: ﺍﻳﻦ ﻓﻴﻠﺪ ﻫﺸﺖ ﺑﻴﺘﻲ ﺍﺳﺖ ﻭ ﺗﻮﺳﻂ ﺁﻥ ﻣﺎﺷﻴﻦ ﻣﻴﺰﺑﺎﻥ) ﻳﻌﻨﻲ ﻣﺎﺷﻴﻦ ﺗﻮﻟﻴﺪ ﻛﻨﻨﺪﺓ ﺑﺴﺘﺔ IP ( ﺍﺯ ﻣﺠﻤﻮﻋﺔﺯﻳﺮﺷﺒﻜﻪ )ﻳﻌﻨﻲ ﻣﺠﻤﻮﻋﺔ ﻣﺴﻴﺮﻳﺎﺑﻬﺎﻱ ﺑﻴﻦ ﺭﺍﻩ( ﺗﻘﺎﺿﺎﻱ ﺳﺮﻭﻳﺲ ﻭﻳﮋﻩ ﺍﻱ ﺑﺮﺍﻱ ﺍﺭﺳﺎﻝ ﻳﻚ ﺩﻳﺘﺎﮔﺮﺍﻡ ﻣﻲ ﻧﻤﺎﻳﺪ. ﺍﺯ ﻃﺮﻳﻖ ﺍﻳﻦ ﻓﻴﻠﺪ ﻧﻮﻉ ﺳﺮﻭﻳﺲ ﺩﺭﺧﻮﺍﺳﺘﻲ ﻣﺸﺨﺺ ﻣﻲ ﺷﻮﺩ، ﺍﻳﻦ ﻓﻴﻠﺪ ﺧﻮﺩﺵ ﺑﻪ ﭼﻨﺪ ﺑﺨﺶ ﺗﻘﺴﻴﻢ ﺷﺪﻩ ﺍﺳﺖ : P2 P1 P0 D T R - - ﻡ ﺑﺴﺘﻪﺗﻘﺪ ﺗﺄﺧﻴﺮ ﺗﻮﺍﻥ ﺧﺮﻭﺟﻲﺖﻗﺎﺑﻠﻴﺍﻃﻤﻴﻨﺎﻥﺑﻼ ﺍﺳﺘﻔﺎﺩﻩ ﺍﻟﻒ( ﺳﻪ ﺑﻴﺖ ﺳﻤﺖ ﭼﭗ : ﺍﻭﻟﻮﻳﺖ ﺑﺴﺘﺔ IP ﺭﺍ ﺗﻌﻴﻴﻦ ﻣﻲ ﻛﻨﺪ . ﺍﮔﺮ ﺩﺭ ﺍﻳﻦ ﺳﻪ ﺑﻴﺖ ﺻﻔﺮ ﻗﺮﺍﺭ ﮔﺮﻓﺘﻪ ﺑﺎﺷﺪ ﺑﺴﺘﻪ ﺍﻃﻼﻋﺎﺗﻲ ﺍﺯ ﻧﻮﻉ ﻣﻌﻤﻮﻟﻲ ﺗﻠﻘﻲ ﻣﻲ ﺷﻮﺩ، ﻳﻌﻨﻲ ﺩﺍﺭﺍﻱ ﭘﺎﻳﻴﻦ ﺗﺮﻳﻦ ﻣﻘﺪﺍﺭ ﺍﻭﻟﻮﻳﺖ ﺍﺳﺖ ﻭ ﺍﮔﺮ ﻣﻘﺪﺍﺭ ﻳﻌﻨﻲ2) ( ﺩﺭ ﺍﻳﻦ ﺳﻪ ﺑﻴﺖ ﻗﺮﺍﺭ ﮔﺮﻓﺘﻪ ﺑﺎﺷﺪ ﺑﺎﻻﺗﺮﻳﻦ ﺍﻭﻟﻮﻳﺖﺑﺮﺍﻱ ﺑﺴﺘﻪ ﺩﺭﻧﻈﺮ ﮔﺮﻓﺘﻪ ﻣﻲ .ﺷﻮﺩ( ﺏ ﺑﻴﺘﻬﺎﻱ R , T , D: ﺑﻴﺖD ﺑﻪ ﻣﻌﻨﺎﻱ ﺗﺄﺧﻴﺮ٢ ، ﺑﻴﺖ R ﺑﻪ ﻣﻌﻨﺎﻱ ﻗﺎﺑﻠﻴﺖ ﺍﻃﻤﻴﻨﺎﻥ ﻭ ﺑﻴﺖT ﺑﻪ ﻣﻌﻨﺎﻱ ﺗﻮﺍﻥ ﺧﺮﻭﺟﻲ ﺧﻂ٣ ﺍﺳﺖ .ﺍﻛﺜﺮ ﻣﺴﻴﺮﻳﺎﺑﻬﺎﻱ ﺗﺠﺎﺭﻱ ﻓﻴﻠﺪType of Service ﺭﺍ ﻧﺎﺩﻳﺪﻩ ﻣﻲ ﮔﻴﺮﻧﺪ ﻭ ﺍﻫﻤﻴﺘﻲ ﺑﻪ ﻣﺤﺘﻮﺍﻱ ﺁﻥ ﻧﻤﻲ ﺩﻫﻨﺪ . IP Header Length ١Delay ٢Throughput ٣01234567012345670123456701234567Total lengthType of serviceIHLVersionFragment offsetMFDF IdentificationHeader checksumProtocolTime to liveSource addressDestination AddressOptions ( or more words)Payload ﺷﺒﻜﻪ ﻫﺎﻱ ﻛﺎﻣﭙﻴﻮﺗﺮﻱ ﻓﻴﻠﺪ Total Length: ِ ﺩﺭ ﺍﻳﻦ ﻓﻴﻠﺪ۱۶ ﺑﻴﺘﻲ ﻋﺪﺩﻱ ﻗﺮﺍﺭ ﻣﻲ ﮔﻴﺮﺩ ﻛﻪ ﻃﻮﻝ ﻛﻞ ﺑﺴﺘﺔ IP ﺭﺍ ﻛﻪ ﺷﺎﻣﻞ ﻣﺠﻤﻮﻉ ﺍﻧﺪﺍﺯﺓ ﺳﺮﺁﻳﻨﺪ ﻭ ﻧﺎﺣﻴﻪ ﺩﺍﺩﻩﺍﺳﺖ، ﺗﻌﻴﻴﻦ ﻣﻲﻛﻨﺪ . ﻣﺒﻨﺎﻱ ﻃﻮﻝ ﺑﺮﺣﺴﺐ ﺑﺎﻳﺖ ﺍﺳﺖ ﻭ ﺑﻨﺎﺑﺮﺍﻳﻦ ﺣﺪﺍﻛﺜﺮ ﻃﻮﻝ ﻛﻞ ﺑﺴﺘﺔ IP ﻣﻲﺗﻮﺍﻧﺪ ﺑﺎﻳﺖ ﺑﺎﺷﺪ .ﻓﻴﻠﺪ Identification: ﻫﻤﺎﻧﮕﻮﻧﻪ ﻛﻪ ﻗﺒﻼﹰ ﺍﺷﺎﺭﻩ ﺷﺪ ﺑﺮﺧﻲ ﺍﺯ ﻣﻮﺍﻗﻊ ﻣﺴﻴﺮﻳﺎﺑﻬﺎ ﻳﺎ ﻣﺎﺷﻴﻨﻬﺎﻱ ﻣﻴﺰﺑﺎﻥ ﻣﺠﺒﻮﺭﻧﺪ ﻳﻚ ﺩﻳﺘﺎﮔﺮﺍﻡ ﺭﺍ ﺑﻪ ﻗﻄﻌﺎﺕ ﻛﻮﭼﻜﺘﺮ ﺑﺸﻜﻨﻨﺪ ﻭ ﻣﺎﺷﻴﻦ ﻣﻘﺼﺪ ﻣﺠﺒﻮﺭ ﺍﺳﺖ ﺁﻧﻬﺎ ﺭﺍ ﺑﺎﺯﺳﺎﺯﻱ ﻛﻨﺪ ، ﺑﻨﺎﺑﺮﺍﻳﻦ ﻭﻗﺘﻲ ﻳﻚ ﺩﻳﺘﺎﮔﺮﺍﻡِ ﻭﺍﺣﺪ ﺷﻜﺴﺘﻪ ﻣﻲ ﺷﻮﺩ ﺑﺎﻳﺪ ﻣﺸﺨﺼﻪﺍﻱ ﺩﺍﺷﺘﻪ ﺑﺎﺷﺪ ﺗﺎ ﺩﺭ ﻫﻨﮕﺎﻡ ﺑﺎﺯﺳﺎﺯﻱِ ﺁﻥ ﺩﺭ ﻣﻘﺼﺪ ﺑﺘﻮﺍﻥ ﻗﻄﻌﻪﻫﺎﻱ ﺁﻥ ﺩﻳﺘﺎﮔﺮﺍﻡ ﺭﺍ ﺍﺯ ﺑﻘﻴﻪ ﺟﺪﺍ ﻛﺮﺩ. ﺩﺭ ﺍﻳﻦ ﻓﻴﻠﺪِ ﺑﻴﺘﻲ ﻋﺪﺩﻱ ﻗﺮﺍﺭ ﻣﻲ ﮔﻴﺮﺩ ﻛﻪ ﺷﻤﺎﺭﺓ ﻳﻚ ﺩﻳﺘﺎﮔﺮﺍﻡ ﻭﺍﺣﺪ ﺭﺍ ﻣﺸﺨﺺ ﻣﻲﻛﻨﺪ . ﻓﻴﻠﺪ Fragment offset: ﺍﻳﻦ ﻓﻴﻠﺪ ﺩﺭ ﺳﻪ ﺑﺨﺶ ﺳﺎﺯﻣﺎﻧﺪﻫﻲ ﺷﺪﻩ ﺍﺳﺖ : ﺍﻟﻒ( ﺑﻴﺖ DF: ١ﺑﺎ ﻳﻚ ﺷﺪﻥ ﺍﻳﻦ ﺑﻴﺖ ﺩﺭ ﻳﻚ ﺑﺴﺘﺔ IP ﻧﺪﺍﺭﺩ ﺁﻥ ﺭﺍ ﻗﻄﻌﻪ ﻗﻄﻌﻪ ﻛﻨﺪ، ﭼﺮﺍ ﻛﻪ ﻣﻘﺼﺪ ﻗﺎ ﻫﻴﭻ ﻣﺴﻴﺮﻳﺎﺑﻲ ﺣﻖﺩﺭ ﺑﻪ ﺑﺎﺯﺳﺎﺯﻱ ﺩﻳﺘﺎﮔﺮﺍﻡ ﻫﺎﻱ ﺗﻜﻪ ﺗﻜﻪ ﺷﺪﻩ ﻧﻴﺴﺖ .ﺑﻴﺖ ( ﺏ 2MF: ﺍﻳﻦ ﺑﻴﺖ ﻣﺸﺨﺺ ﻣﻲ ﻛﻨﺪ ﻛﻪ ﺁﻳﺎ ﺑﺴﺘﺔ IP ﺁﺧﺮﻳﻦ ﻗﻄﻌﻪ ﺍﺯ ﻳﻚ ﺩﻳﺘﺎﮔﺮﺍﻡ ﻣﺤﺴﻮﺏ ﻣﻲ ﺷﻮﺩ ﻳﺎ ﺑﺎﺯ ﻫﻢ ﻗﻄﻌﻪ ﻫﺎﻱ ﺑﻌﺪﻱ ﻭﺟﻮﺩ ﺩﺍﺭﺩ. ﺩﺭ ﺁﺧﺮﻳﻦ ﻗﻄﻌﻪ ﺍﺯ ﻳﻚ ﺩﻳﺘﺎﮔﺮﺍﻡ ﺑﻴﺖ MF ﺻﻔﺮ ﺧﻮﺍﻫﺪ ﺑﻮﺩ ﻭ ﺩﺭ ﺑﻘﻴﻪ ﺍﻟﺰﺍﻣﺎﹰ۱ ﺍﺳﺖ . ( ﺝFragment offset: ﺍﻳﻦ ﻗﺴﻤﺖ ﻛﻪ ﺳﻴﺰﺩﻩ ﺑﻴﺘﻲ ﺍﺳﺖ ﺩﺭ ﺣﻘﻴﻘﺖ ﺷﻤﺎﺭﻩ ﺗﺮﺗﻴﺐ ﻫﺮ ﻗﻄﻌﻪ ﺩﺭ ﻳﻚ ﺩﻳﺘﺎﮔﺮﺍﻡ ﺷﻜﺴﺘﻪ ﺷﺪﻩ ﻣﺤﺴﻮﺏ ﻣﻲﺷﻮﺩ. ﺑﺎ ﺗﻮﺟﻪ ﺑﻪ ﺳﻴﺰﺩﻩ ﺑﻴﺘﻲ ﺑﻮﺩﻥ ﺍﻳﻦ ﻓﻴﻠﺪ، ﻳﻚ ﺩﻳﺘﺎﮔﺮﺍﻡ ﺣﺪﺍﻛﺜﺮ ﻣﻲ ﺗﻮﺍﻧﺪ ﺑﻪ ﺗﻜﻪ ﺗﻘﺴﻴﻢ ﺷﻮﺩ .ﻓﻴﻠﺪ Time To Live: ﺍﻳﻦ ﻓﻴﻠﺪ ﻫﺸﺖ ﺑﻴﺘﻲ ﺩﺭ ﻧﻘﺶ ﻳﻚ ﺷﻤﺎﺭﻧﺪﻩ ، ﻃﻮﻝ ﻋﻤﺮ ﺑﺴﺘﻪ ﺭﺍ ﻣﺸﺨﺺ ﻣﻲﻛﻨﺪ . ﻃﻮﻝ ﻋﻤﺮ ﻳﻚ ﺑﺴﺘﻪ ﺑﻄﻮﺭ ﺿﻤﻨﻲ ﺑﻪ ﺯﻣﺎﻧﻲ ﺍﺷﺎﺭﻩ ﻣﻲ ﻛﻨﺪ ﻛﻪ ﻳﻚ ﺑﺴﺘﻪ IP ﻣﻲﺗﻮﺍﻧﺪ ﺑﺮ ﺭﻭﻱ ﺷﺒﻜﻪ ﺳﺮﮔﺮﺩﺍﻥ ﺑﺎﺷﺪ . ﺣﺪﺍﻛﺜﺮ ﻃﻮﻝ ﻋﻤﺮ ﻳﻚ ﺑﺴﺘﻪ ، ﺧﻮﺍﻫﺪ ﺑﻮﺩ ﻛﻪ ﺑﻪﺍﺯﺍﻱ ﻋﺒﻮﺭ ﺍﺯ ﻫﺮ ﻣﺴﻴﺮﻳﺎﺏ ﺍﺯ ﻣﻘﺪﺍﺭ ﺍﻳﻦ ﻓﻴﻠﺪ ﻳﻚ ﻭﺍﺣﺪ ﻛﻢ ﻣﻲ ﺷﻮﺩ. ﻫﺮ ﮔﺎﻩ ﻳﻚ ﺑﺴﺘﺔ IP ﺑﻪ ﺩﻟﻴﻞ ﺑﺎﻓﺮ ﺷﺪﻥ ﺩﺭ ﺣﺎﻓﻈﺔ ﻳﻚ ﻣﺴﻴﺮﻳﺎﺏ ﺯﻣﺎﻧﻲ ﺭﺍ ﻣﻌﻄﹼﻞ ﺑﻤﺎﻧﺪ ، ﺑﻪ ﺍﺯﺍﻱ ﻫﺮ ﺛﺎﻧﻴﻪ ﻳﻚ ﻭﺍﺣﺪ ﺍﺯ ﺍﻳﻦ ﻓﻴﻠﺪ ﻛﻢ ﺧﻮﺍﻫﺪ ﺷﺪ. ﺑﻪ ﻣﺤﺾ ﺁﻧﻜﻪ ﻣﻘﺪﺍﺭ ﺍﻳﻦ ﻓﻴﻠﺪ ﺑﻪ ﺻﻔﺮ ﺑﺮﺳﺪ ﺑﺴﺘﺔ IP ﺩﺭ ﻫﺮ ﻧﻘﻄﻪ ﺍﺯﻣﺴﻴﺮ ﺑﺎﺷﺪ ﺣﺬﻑ ﺷﺪﻩ ﻭ ﺍﺯ ﺍﺩﺍﻣﺔ ﺳﻴﺮِ ﺁﻥ ﺑﻪ ﺳﻤﺖ ﻣﻘﺼﺪ ﺟﻠﻮﮔﻴﺮﻱ ﺧﻮﺍﻫﺪ ﺷﺪ. ) ﺍﻟﺒﺘﻪ ﻣﻌﻤﻮﻻﹰ ﻳﻚ ﭘﻴﺎﻡ ﻫﺸﺪﺍﺭ ﺑﻪ ﻣﺎﺷﻴﻨﻲ ﻛﻪ ﺁﻥ ﺑﺴﺘﻪ ﺭﺍ ﺗﻮﻟﻴﺪ ﻛﺮﺩﻩ ﺑﺎﺯ ﭘﺲ ﻓﺮﺳﺘﺎﺩﻩ ﺧﻮﺍﻫﺪ ﺷﺪ.( ﺍﮔﺮﭼﻪ ﺑﺰﺭﮔﺘﺮﻳﻦ ﻋﺪﺩﻱ ﻛﻪ ﺩﺭ ﻓﻴﻠﺪ ﻃﻮﻝ ﻋﻤﺮ ﺑﺴﺘﻪ ﻗﺮﺍﺭ ﻣﻲ ﮔﻴﺮﺩ ﺍﺳﺖ ﻭﻟﻲ ﺩﺭ ﻋﻤﻞ ﻣﻘﺪﺍﺭﻱﻛﻪ ﺳﻴﺴﺘﻤﻬﺎﻱ ﻋﺎﻣﻞ ﺩﺭ ﺍﻳﻦ ﻓﻴﻠﺪ ﻗﺮﺍﺭ ﻣﻲ ﺩﻫﻨﺪ ﭼﻴﺰﻱ ﺣﺪﻭﺩ ﺍﺳﺖ. ) ﺍﻟﺒﺘﻪ ﻣﻲ ﺗﻮﺍﻥ ﻣﻘﺪﺍﺭ ﭘﻴﺶ ﻓﺮﺽ ﺁﻥ ﺭﺍ ﻋﻮﺽ ﻛﺮﺩ (ﺪ ﻠﻓﻴProtocol : ﺩﻳﺘﺎﮔﺮﺍﻣﻲ ﻛﻪ ﺩﺭ ﻓﻴﻠﺪ ﺩﺍﺩﻩ ﺍﺯ ﻳﻚ ﺑﺴﺘﺔIP ﺣﻤﻞ ﻣﻲ ﺷﻮﺩ ﺑﺎ ﺳﺎﺧﺘﻤﺎﻥ ﺩﺍﺩﺓ ﺧﺎﺹﹼ ﺍﺯ ﻻﻳﺔ ﺑﺎﻻﺗﺮ ﺗﺤﻮﻳﻞِ ﭘﺮﻭﺗﻜﻞ IP ﺷﺪﻩ ﺗﺎﺭﻭﻱ ﺷﺒﻜﻪ ﺍﺭﺳﺎﻝ ﺷﻮﺩ. ﺑﻌﻨﻮﺍﻥ ﻣﺜﺎﻝ ﻣﻤﻜﻦ ﺍﺳﺖ ﺍﻳﻦ ﺩﺍﺩﻩ ﻫﺎ ﺭﺍ ﭘﺮﻭﺗﻜﻞ TCP ﺩﺭ ﻻﻳﻪ ﺑﺎﻻﺗﺮ ﺍﺭﺳﺎﻝ ﻛﺮﺩﻩ ﺑﺎﺷﺪ ﻭ ﻳﺎ ﻣﻤﻜﻦ ﺍﺳﺖ ﺍﻳﻦ ﻛﺎﺭ ﺗﻮﺳﻂﭘﺮﻭﺗﻜﻞ UDP ﺍﻧﺠﺎﻡ ﺷﺪﻩ ﺑﺎﺷﺪ. ﺑﻨﺎﺑﺮﺍﻳﻦ ﻣﻘﺪﺍﺭ ﺍﻳﻦ ﻓﻴﻠﺪ ﺷﻤﺎﺭﺓ ﭘﺮﻭﺗﻜﻠﻲ ﺍﺳﺖ ﻛﻪ ﺩﺭ ﻻﻳﻪ ﺑﺎﻻﺗﺮ ﺗﻘﺎﺿﺎﻱ ﺍﺭﺳﺎﻝ ﻳﻚ ﺩﻳﺘﺎﮔﺮﺍﻡ ﻛﺮﺩﻩ ﺍﺳﺖ؛ ﺑﺴﺘﻪ ﻫﺎ ﭘﺲ ﺍﺯ ﺩﺭﻳﺎﻓﺖ ﺩﺭ ﻣﻘﺼﺪ ﺑﺎﻳﺪ ﺑﻪ ﭘﺮﻭﺗﻜﻞ ﺗﻌﻴﻴﻦ ﺷﺪﻩ ﺗﺤﻮﻳﻞ ﺩﺍﺩﻩ ﺷﻮﺩ .ﻓﻴﻠﺪ Header Checksum: ﺍﻳﻦ ﻓﻴﻠﺪ ﻛﻪ ﺷﺎﻧﺰﺩﻩ ﺑﻴﺘﻲ ﺍﺳﺖ ﺑﻪ ﻣﻨﻈﻮﺭ ﻛﺸﻒ ﺧﻄﺎﻫﺎﻱ ﺍﺣﺘﻤﺎﻟﻲ ﺩﺭ ﺳﺮﺁﻳﻨﺪ ﻫﺮ ﺑﺴﺘﺔ IP ﺍﺳﺘﻔﺎﺩﻩ ﻣﻲﺷﻮﺩ . ﺑﺮﺍﻱ ﻣﺤﺎﺳﺒﺔ ﻛﺪ ﻛﺸﻒ ﺧﻄﺎ ، ﻛﻞﹼ ﺳﺮﺁﻳﻨﺪ ﺑﺼﻮﺭﺕ ﺩﻭ ﺑﺎﻳﺖ، ﺩﻭﺑﺎﻳﺖ ﺑﺎ ﻳﻜﺪﻳﮕﺮ ﺟﻤﻊ ﻣﻲ ﺷﻮﺩ. ﻧﻬﺎﻳﺘﺎﹰ ﺣﺎﺻﻞ ﺟﻤﻊ ﺑﻪ ﺭﻭﺵ “ﻣﻜﻤﻞ ﻳﻚ” ﻣﻨﻔﻲ ﻣﻲ ﺷﻮﺩ ﻭ ﺍﻳﻦ ﻋﺪﺩ ﻣﻨﻔﻲ ﺩﺭ ﺍﻳﻦ ﻓﻴﻠﺪ ﺍﺯ ﺳﺮﺁﻳﻨﺪ ﻗﺮﺍﺭ ﻣﻲ ﮔﻴﺮﺩ . Don’t Fragment ١More fragment ٢ﭘﺮﻭﺗﻜﻞ ﺍﻳﻨﺘﺮﻧﺖ ﺩﺭ ﻫﺮ ﻣﺴﻴﺮﻳﺎﺏ ﻗﺒﻞ ﺍﺯ ﭘﺮﺩﺍﺯﺵﺖِ ﺍﻃﻼﻋﺎﺕ ﺩﺭﻭﻥ ﺳﺮﺁﻳﻨﺪ ﺑﺮﺭﺳﻲ ﻣﻲﻭ ﻣﺴﻴﺮﻳﺎﺑﻲ ﺍﺑﺘﺪﺍ ﺻﺤ ﺷﻮﺩ ﻭ ﺑﺴﺘﺔ IP ﻓﺎﻗﺪ ﺍﻋﺘﺒﺎﺭ ﺣﺬﻑ ﺧﻮﺍﻫﺪ .ﺷﺪﺩﻗﺖ ﻛﻨﻴﺪ ﻛﻪ ﻓﻴﻠﺪ Checksum ﺩﺭ ﻫﺮ ﻣﺴﻴﺮﻳﺎﺏ ﺑﺎﻳﺪ ﺍﺯ ﻧﻮ ﻣﺤﺎﺳﺒﻪ ﻭ ﻣﻘﺪﺍﺭﺩﻫﻲ ﺷﻮﺩ ﺯﻳﺮﺍ ﻭﻗﺘﻲ ﻳﻚ ﺑﺴﺘﺔIP ﻭﺍﺭﺩ ﻳﻚ ﻣﺴﻴﺮﻳﺎﺏ ﻣﻲﺷﻮﺩ ﺣﺪﺍﻗﹼﻞ ﻓﻴﻠﺪ TTL ﺍﺯ ﺁﻥ ﺑﺴﺘﻪ ﻋﻮﺽ ﺧﻮﺍﻫﺪ ﺷﺪ .ﻓﻴﻠﺪ Source Address : ﻫﺮ ﻣﺎﺷﻴﻦ ﻣﻴﺰﺑﺎﻥ ﺩﺭ ﺷﺒﻜﺔ ﺍﻳﻨﺘﺮﻧﺖ ﻳﻚ ﺁﺩﺭﺱ ﺟﻬﺎﻧﻲ ﻭ ﻳﻜﺘﺎﻱ۳۲ ﺑﻴﺘﻲ ﺩﺍﺭﺩ. ﺑﻨﺎﺑﺮﺍﻳﻦ ﻫﺮ ﻣﺎﺷﻴﻦ ﻣﻴﺰﺑﺎﻥ ﺩﺭ ﻫﻨﮕﺎﻡ ﺗﻮﻟﻴﺪ ﻳﻚ ﺑﺴﺘﺔ IP ﺑﺎﻳﺪ ﺁﺩﺭﺱ ﺧﻮﺩﺵ ﺭﺍ ﺩﺭ ﺍﻳﻦ ﻓﻴﻠﺪ ﻗﺮﺍﺭ ﺑﺪﻫﺪ . ﻓﻴﻠﺪ Destination Address: ﺩﺭ ﺍﻳﻦ ﻓﻴﻠﺪ ﺁﺩﺭﺱ۳۲ ﺑﻴﺘﻲِ ﻣﺮﺑﻮﻁ ﺑﻪ ﻣﺎﺷﻴﻦ ﻣﻘﺼﺪ ﻛﻪ ﺑﺎﻳﺪ ﺑﺴﺘﻪ IP ﺗﺤﻮﻳﻞ ﺁﻥ ﺑﺸﻮﺩ ، ﻗﺮﺍﺭ ﻣﻲ ﮔﻴﺮﺩ . ﻓﻴﻠﺪ Payload : ﺩﺭ ﺍﻳﻦ ﻓﻴﻠﺪ ﺩﺍﺩﻩ ﻫﺎﻱ ﺩﺭﻳﺎﻓﺘﻲ ﺍﺯ ﻻﻳﺔ ﺑﺎﻻﺗﺮ ﻗﺮﺍﺭ ﻣﻲ ﮔﻴﺮﺩ .ﻣﺒﺤﺚ ﺁﺩﺭﺳﻬﺎ ﺩﺭ ﺍﻳﻨﺘﺮﻧﺖ ﻭ ﺍﻳﻨﺘﺮﺍﻧﺖ ﺁﺩﺭﺳﻬﺎﻱ IP ﺩﺭﻭﻥ ﻳﻚ ﻋﺪﺩ ﺩﻭﺩﻭﻳﻲ۳۲ ﺑﻴﺘﻲ ﺩﺭﺝ ﻣﻲ ﺷﻮﻧﺪ ﻭﻟﻴﻜﻦ ﺑﺮﺍﻱ ﺳﺎﺩﮔﻲ ﻧﻤﺎﻳﺶ ﺑﻪ ﭼﻬﺎﺭ ﻗﺴﻤﺖ ﻫﺸﺖ ﺑﻴﺘﻲ٢ ﺗﻘﺴﻴﻢ ﻭ ﺑﺼﻮﺭﺕ ﭼﻬﺎﺭ ﻋﺪﺩ ﺩﻫﺪﻫﻲ ﻛﻪ ﺑﺎ ﻧﻘﻄﻪ ﺍﺯ ﻫﻢ ﺟﺪﺍ ﺷﺪﻩ ﺍﻧﺪ ، ﻧﻮﺷﺘﻪ ﻣﻲ ﺷﻮﺩ؛ ﺑﻌﻨﻮﺍﻥ ﻣﺜﺎﻝ ﺁﺩﺭﺱ ﺯﻳﺮ ﻳﻚ ﺁﺩﺭﺱ IP ﻣﻌﺘﺒﺮ ﻣﻲ ﺑﺎﺷﺪ ﻛﻪ ﺩﺭ ﻗﺎﻟﺐ ﭼﻬﺎﺭ ﻗﺴﻤﺖ ﺩﻫﺪﻫﻲ ﻧﻮﺷﺘﻪ ﺷﺪﻩ ﺍﺳﺖ :... ﺍﻳﻦ ﺁﺩﺭﺱ ﺑﺼﻮﺭﺕ ﺯﻳﺮ ﺩﺭ ﻓﻴﻠﺪ ﺁﺩﺭﺱ ﺍﺯ ﻳﻚ ﺑﺴﺘﺔIP ﺗﻨﻈﻴﻢ ﻣﻲ :ﺷﻮﺩ ِﻛﻼﺳﻬﺎﻱ ﺁﺩﺭﺱIP ﺑﺎ ﺗﻮﺟﻪ ﺑﻪ ﺁﻧﻜﻪ ﺍﻳﻨﺘﺮﻧﺖ ﻣﺠﻤﻮﻋﻪ ﺍﻱ ﺍﺯ ﺷﺒﻜﻪ ﻫﺎﻱ ﻣﺘﺼﻞ ﺷﺪﻩ ﺑﻪ ﻫﻢ ﻣﻲ ﺑﺎﺷﺪ، ﺑﺮﺍﻱ ﺁﺩﺭﺱ ﺩﺍﺩﻥ ﺑﻪ ﻣﺎﺷﻴﻨﻬﺎﻱ ﻣﻴﺰﺑﺎﻥ ﺑﻬﺘﺮ ﺍﺳﺖ ﺑﻴﺖﺁﺩﺭﺱِ IP ﺑﻪ ﻗﺴﻤﺘﻬﺎﻱ ﺯﻳﺮ ﺗﻘﺴﻴﻢ ﺷﻮﺩ :ﺁﺩﺭﺱ ﻣﺎﺷﻴﻦ/ﺁﺩﺭﺱ ﺯﻳﺮﺷﺒﻜﻪ/ﺁﺩﺭﺱ ﺷﺒﻜﻪ ﺍﻟﻒ( ﺁﺩﺭﺱ ﺷﺒﻜﻪ ( ﺏﺁﺩﺭﺱ ﺯﻳﺮ ﺷﺒﻜﻪ )ﺩﺭﺻﻮﺭﺕ ﻟﺰﻭﻡ (( ﺝﺁﺩﺭﺱ ﻣﺎﺷﻴﻦ ﻣﻴﺰﺑﺎﻥ ﺁﺩﺭﺳﻬﺎﻱ IP ﺩﺭﭘﻨﺞ ﻛﻼﺱE,D,C,B,A ﻣﻌﺮﻓﻲ ﺷﺪﻩ ﺍﻧﺪ ﻛﻪ ﺷﻤﺎ ﺑﺎﻳﺴﺘﻲ ﺁﻧﻬﺎ ﺭﺍ ﺑﺪﻗﺖ ﺑﺸﻨﺎﺳﻴﺪ ﻭ ﺗﺤﻠﻴﻞ ﻛﻨﻴﺪ. ﺩﺭ ﺯﻳﺮ ﻗﺎﻟﺐ ﻛﻼﺳﻬﺎﻱ ﭘﻨﺞ ﮔﺎﻧﺔ ﺁﺩﺭﺱ IP ﻣﺸﺨﺺ ﺷﺪﻩ ﺍﺳﺖ : One’s Compelement ١Octet ٢ﺷﺒﻜﻪ ﻫﺎﻱ ﻛﺎﻣﭙﻴﻮﺗﺮﻱ ﺁﺩﺭﺳﻬﺎﻱ ﻛﻼﺱA: ﻗﺎﻟﺐ۳۲ ﺑﻴﺘﻲِ ﺁﺩﺭﺱ ﺩﺭ ﻛﻼﺱA ﺑﻪ ﺻﻮﺭﺕ ﺯﻳﺮ ﺍﺳﺖ : ۷۸۹۱۰۱۱۱۲۱۳۱۴۱۵۱۶۱۷۱۸۱۹۲۰۲۱۲۲۲۳۲۴۲۵۲۶۲۷۲۸۲۹۳۰۳۱Host ID Network ID ﺩﺭ ﻛﻼﺱA ، ﭘﺮﺍﺭﺯﺷﺘﺮﻳﻦ ﺑﻴﺖ ﺍﺯ ﺁﺩﺭﺱ ، ﻣﻘﺪﺍﺭ ﺻﻔﺮ ﺩﺍﺭﺩ ﻭ ﺍﻳﻦ ﺑﻴﺖ ، ﻛﻼﺱA ﺭﺍ ﺍﺯ ﺩﻳﮕﺮ ﻛﻼﺳﻬﺎ ﻣﺘﻤﺎﻳﺰ ﻣﻲ ﻛﻨﺪ؛ ﺑﻴﺖ ﺑﻌﺪﻱ“ﻣﺸﺨﺼﺔ ﺁﺩﺭﺱ ﺷﺒﻜﻪ” ﻭ ﺳﻪ ﺑﺎﻳﺖ ﺑﺎﻗﻴﻤﺎﻧﺪﻩ ، ﺁﺩﺭﺱ ﻣﺎﺷﻴﻦ ﻣﻴﺰﺑﺎﻥ ﺭﺍ ﺗﻌﻴﻴﻦ ﻣﻲﻛﻨﺪ . ﺑﻨﺎﺑﺮﺍﻳﻦ ﺩﺭ ﻛﻼﺱ A ﺑﺎﻳﺖ ﭘﺮﺍﺭﺯﺵ ﺩﺭ ﻣﺤﺪﻭﺩﻩ ﺻﻔﺮﺗﺎ ﺗﻐﻴﻴﺮ ﻣﻲﻛﻨﺪ . ﭼﻮﻥ ﺑﺎ ﺑﻴﺖ ﻣﻲ ﺗﻮﺍﻥ ﺣﺪﻭﺩ ﻫﻔﺪﻩ ﻣﻴﻠﻴﻮﻥ ﻣﺎﺷﻴﻦ ﻣﻴﺰﺑﺎﻥ ﺭﺍ ﺁﺩﺭﺱ ﺩﻫﻲ ﻛﺮﺩ ، ﻣﻲ ﺗﻮﺍﻥ ﺑﻪ ﺍﻳﻦ ﻧﺘﻴﺠﻪ ﺭﺳﻴﺪ ﻛﻪ ﺁﺩﺭﺳﻬﺎﻱ ﻛﻼﺱ A ﺑﺎﻳﺴﺘﻲ ﺑﺮﺍﻱ ﺁﮊﺍﻧﺴﻬﺎﻱ ﺳﺘﻮﻥ ﻓﻘﺮﺍﺕ ﺍﻳﻨﺘﺮﻧﺖ ﻳﺎ ﺷﺒﻜﻪ ﻫﺎ ﺑﺴﻴﺎﺭ ﻋﻈﻴﻢ ﻣﺜﻞ NSFNet ﻳﺎARPANet ﺍﺧﺘﺼﺎﺹ ﺩﺍﺩﻩ ﺷﺪﻩﺑﺎﺷﺪ . ﻣﺸﺨﺼﺔ ﺷﺒﻜﻪ ﺩﺭ ﺍﻳﻦ ﻛﻼﺱ ﺑﻬﻴﭽﻮﺟﻪ ﻧﻤﻲ ﺗﻮﺍﻧﺪ ﺍﻋﺪﺍﺩ ﺻﻔﺮ ﻳﺎ ﺍﻧﺘﺨﺎﺏ ﺷﻮﺩ ﭼﺮﺍ ﻛﻪ ﺍﻳﻦ ﺩﻭ ﻋﺪﺩ ﺩﺭ ﺷﺒﻜﻪ ﻣﻌﻨﺎﻱ ﺩﻳﮕﺮﻱﺧﻮﺍﻫﻨﺪ ﺩﺍﺷﺖ ﻭ ﺑﻌﺪﺍﹰ ﺑﻪ ﺁﻥ ﺍﺷﺎﺭﻩ ﺧﻮﺍﻫﻴﻢ ﻛﺮﺩ. ﺑﻨﺎﺑﺮﺍﻳﻦ ﺗﻌﺪﺍﺩ ﺷﺒﻜﻪ ﻫﺎﺋﻲ ﻛﻪ ﺩﺭ ﺟﻬﺎﻥ ﻣﻲ ﺗﻮﺍﻧﻨﺪ ﺍﺯ ﻛﻼﺱ A ﺍﺳﺘﻔﺎﺩﻩ ﻛﻨﻨﺪ۱۲۶ ﺗﺎ ﺧﻮﺍﻫﺪﺷﺪ ﻛﻪ ﺑﺴﻴﺎﺭ ﻛﻢ ﺍﺳﺖ . ﺍﻣﺮﻭﺯﻩ ﺍﺧﺘﺼﺎﺹ ﺁﺩﺭﺳﻬﺎﻱ ﻛﻼﺱ A ﻏﻴﺮ ﻣﻤﻜﻦ ﺍﺳﺖ ﭼﺮﺍ ﻛﻪ ﻫﻤﺔ ﺁﻧﻬﺎ ﺗﻮﺳﻂ ﭘﻴﺸﮕﺎﻣﺎﻥ ﺷﺒﻜﻪ ﺳﺎﻟﻬﺎ ﻗﺒﻞ ﺗﻤﻠﻴﻚ .ﺍﻧﺪ ﺷﺪﻩﻭﻗﺘﻲ ﺑﻪ ﻳﻚ ﺁﺩﺭﺱ IP ﻛﻪ ﺩﺭ ﻗﺎﻟﺐ ﺩﻫﺪﻫﻲ ﻧﻮﺷﺘﻪ ﺷﺪﻩ ﺍﺳﺖ ﻧﮕﺎﻩ ﻣﻲ ﻛﻨﻴﺪ ﺑﺮﺍﺣﺘﻲ ﻣﻲﺗﻮﺍﻧﻴﺪ ﻛﻼﺱ ﺁﻧﺮﺍ ﺗﺸﺨﻴﺺ ﺑﺪﻫﻴﺪ . ﺍﮔﺮ ﻋﺪﺩ ﺳﻤﺖ ﭼﭗ ﺁﺩﺭﺱ ، ﺑﻴﻦ ﺻﻔﺮ ﺗﺎ ﺑﺎﺷﺪ ، ﺁﻥ ﺁﺩﺭﺱ ﺍﺯ ﻛﻼﺱA ﺧﻮﺍﻫﺪ ﺑﻮﺩ : . . . Net ID Host ID ﺁﺩﺭﺱIP ﻣﻌﺎﺩﻝ ﺑﺎ)... ( ﺩﺭ ﭘﺮﻭﺗﻜﻞIP ، ﻳﻚ ﺷﺒﻜﻪ ﺭﺍ ﺗﻌﻴﻴﻦ ﻧﻤﻲ ﻛﻨﺪ ﺑﻠﻜﻪ ﺑﺼﻮﺭﺕ ﻗﺮﺍﺭﺩﺍﺩﻱ ﺑﻌﻨﻮﺍﻥ ﺁﺩﺭﺱ “ﺣﻠﻘﻪ ﺑﺎﺯﮔﺸﺖ” ﺟﻬﺖ ﺍﻫﺪﺍﻑ ﺍﺷﻜﺎﻝ ﺯﺩﺍﻳﻲ ﺍﺳﺘﻔﺎﺩﻩ ﺷﺪﻩ ﺍﺳﺖ ﭼﺮﺍ ﻛﻪ ﺍﻳﻦ ﺁﺩﺭﺱ ﻋﻤﻼﹰ ﻣﻌﺎﺩﻝ ﺁﺩﺭﺱ ﺧﻮﺩ ﻣﺎﺷﻴﻦ ﻣﺤﻠﻲ ﺍﺳﺖ . ﺁﺩﺭﺳﻬﺎﻱ ﻛﻼﺱ B : ﻗﺎﻟﺐ۳۲ ﺑﻴﺘﻲِ ﺁﺩﺭﺱ ﺩﺭ ﻛﻼﺱB ﺑﻪ ﺻﻮﺭﺕ ﺯﻳﺮ ﺍﺳﺖ : ۱۰۱۱۱۲۱۳۱۴۱۵۱۶۱۷۱۸۱۹۲۰۲۱۲۲۲۳۲۴۲۵۲۶۲۷۲۸۲۹۳۰۳۱Host ID Network ID ﻫﺮ ﮔﺎﻩ ﺩﻭ ﺑﻴﺖ ﭘﺮﺍﺭﺯﺵ ﺍﺯ ﺁﺩﺭﺱIP ﻣﻘﺪﺍﺭ10 ﺩﺍﺷﺘﻪ ﺑﺎﺷﺪ ﺁﻥ ﺁﺩﺭﺱ ﺍﺯ ﻛﻼﺱB ﺧﻮﺍﻫﺪ ﺑﻮﺩ. ﺑﻴﺖ ﺑﺎﻗﻴﻤﺎﻧﺪﻩ ﺍﺯ۲ ، ﺑﺎﻳﺖ ﺳﻤﺖ ﭼﭗﺁﺩﺭﺱ ﺷﺒﻜﻪ ﺭﺍ ﺗﻌﻴﻴﻦ ﻣﻲ ﻛﻨﺪ ﻭ ﺩﻭ ﺑﺎﻳﺖ ﺍﻭﻝ ﺍﺯ ﺳﻤﺖ ﺭﺍﺳﺖ ) ﺑﻴﺖ( ﺁﺩﺭﺱ ﻣﺎﺷﻴﻦ ﻣﻴﺰﺑﺎﻥ ﺧﻮﺍﻫﺪ ﺑﻮﺩ . ﺩﺭ ﺁﺩﺭﺳﻬﺎﻱ ﻛﻼﺱ B ، ﺗﻌﺪﺍﺩ۱۶۳۸۲) - (ﺷﺒﻜﺔ ﮔﻮﻧﺎﮔﻮﻥ ﻗﺎﺑﻞ ﺗﻌﺮﻳﻒ ﺧﻮﺍﻫﺪ ﺑﻮﺩ ﻭ ﻫﺮ ﺷﺒﻜﻪ ﻣﻲ ﺗﻮﺍﻧﺪ ) - ( ﻣﺎﺷﻴﻦﻣﻴﺰﺑﺎﻥ ﺗﻌﺮﻳﻒ ﻧﻤﺎﻳﺪ. ﺍﺧﺘﺼﺎﺹ ﺁﺩﺭﺳﻬﺎﻱ ﻛﻼﺱ B ﺑﺮﺍﻱ ﺷﺒﻜﻪ ﻫﺎﻱ ﺑﺴﻴﺎﺭ ﻋﻈﻴﻢ ﻣﻨﺎﺳﺐ ﺍﺳﺖ . ﻫﺮ ﭼﻨﺪ ﺗﻌﺪﺍﺩ ﺍﻳﻦ ﺷﺒﻜﻪ ﺩﺭ ﺟﻬﺎﻥ ﻣﻲ ﺗﻮﺍﻧﺪ ﺗﺎ ﺣﺪﻭﺩ ﺷﺎﻧﺰﺩﻩ ﻫﺰﺍﺭ ﻋﺪﺩ ﺑﺎﺷﺪ ﻭﻟﻴﻜﻦ ﺍﻣﺮﻭﺯﻩ ﻋﻤﻼﹰ ﻧﻤﻲ ﺗﻮﺍﻥ ﺁﺩﺭﺱ ﻛﻼﺱ B ﮔﺮﻓﺖ ﭼﺮﺍ ﻛﻪ ﺗﻘﺮﻳﺒﺂً ﻫﻤﺔ ﺁﻧﻬﺎ ﺁﻥ ﺗﺨﺼﻴﺺ ﺩﺍﺩﻩ ﺷﺪﻩﺍﻧﺪ . ﺍﮔﺮ ﺁﺩﺭﺱ IP ﺑﻪ ﺻﻮﺭﺕ ﺩﻫﺪﻫﻲ ﻧﻮﺷﺘﻪ ﺷﻮﺩ ﻭ ﻋﺪﺩ ﺳﻤﺖ ﭼﭗِ ﺁﻥ ﺑﻴﻦ۱۲۸ ﺗﺎ۱۹۱ ﺑﺎﺷﺪ ، ﺁﻥ ﺁﺩﺭﺱ ، ﻛﻼﺱ B ﺧﻮﺍﻫﺪ ﺑﻮﺩ : . . . Net ID Host ID Loopback ١ﭘﺮﻭﺗﻜﻞ ﺍﻳﻨﺘﺮﻧﺖ ﺁﺩﺭﺱ ﻛﻼﺱC : ﻗﺎﻟﺐ۳۲ ﺑﻴﺘﻲِ ﺁﺩﺭﺱ ﺩﺭ ﻛﻼﺱC ﺑﻪ ﺻﻮﺭﺕ ﺯﻳﺮ ﺍﺳﺖ : ۷۸۹۱۰۱۱۱۲۱۳۱۴۱۵۱۶۱۷۱۸۱۹۲۰۲۱۲۲۲۳۲۴۲۵۲۶۲۷۲۸۲۹۳۰۳۱Host ID Network ID ﻛﻼﺱC ﻣﻨﺎﺳﺐ ﺗﺮﻳﻦ ﻭ ﭘﺮﻛﺎﺭﺑﺮﺩﺗﺮﻳﻦ ﻛﻼﺱ ﺍﺯ ﺁﺩﺭﺱ ﻫﺎﻱ IP ﺍﺳﺖ. ﻫﻤﺎﻧﮕﻮﻧﻪ ﻛﻪ ﺍﺯ ﺷﻜﻞ ﻣﺸﺨﺺ ﺍﺳﺖ ﺩﺭ ﺍﻳﻦ ﻛﻼﺱ ، ﺳﻪ ﺑﻴﺖ ﭘﺮﺍﺭﺯﺵ ﺩﺍﺭﺍﻱ ﻣﻘﺪﺍﺭ ﺍﺳﺖ ﻭ۲۱ ﺑﻴﺖ ﺑﻌﺪﻱ ﺍﺯ ﺳﻪ ﺑﺎﻳﺖ ﺳﻤﺖ ﭼﭗ ﺑﺮﺍﻱ ﺗﻌﻴﻴﻦ ﺁﺩﺭﺱ ﺷﺒﻜﺔ ﻣﻮﺭﺩ ﻧﻈﺮ ﺑﻜﺎﺭ ﺭﻓﺘﻪ ﺍﺳﺖ . ﺑﻨﺎﺑﺮﺍﻳﻦ ﺩﺭ ﺍﻳﻦ ﻛﻼﺱ ﻣﻲ ﺗﻮﺍﻥ ﺣﺪﻭﺩ ﺩﻭ ﻣﻴﻠﻴﻮﻥ ﺷﺒﻜﻪ ﺭﺍ ﺩﺭ ﺟﻬﺎﻥ ﺁﺩﺭﺱ ﺩﻫﻲ ﻛﺮﺩ ﻭ ﻫﺮ ﺷﺒﻜﻪ ﻣﻲ ﺗﻮﺍﻧﺪ ﺗﺎ ﻋﺪﺩ ﻣﺎﺷﻴﻦ ﻣﻴﺰﺑﺎﻥ ﺗﻌﺮﻳﻒ ﻧﻤﺎﻳﺪ. ﺑﺮﺍﻱ ﺗﺸﺨﻴﺺ ﺁﺩﺭﺱ ﻫﺎﻱ ﻛﻼﺱ C ﺑﻪ ﻋﺪﺩ ﺳﻤﺖ ﭼﭗ ﺍﺯ ﺁﺩﺭﺱIP ﻛﻪ ﺑﻪ ﺻﻮﺭﺕ ﺩﻫﺪﻫﻲ ﻧﻮﺷﺘﻪ ﺷﺪﻩ ﺍﺳﺖ ﻧﮕﺎﻩ ﻛﻨﻴﺪ. ﺍﮔﺮ ﻋﺪﺩ ﺑﻴﻦ ﺗﺎ۲۲۳ ﺑﻮﺩ ﺁﻥ ﺁﺩﺭﺱ ﺍﺯ ﻛﻼﺱC ﺧﻮﺍﻫﺪ ﺑﻮﺩ : . . . Net ID Host ID ﺁﺩﺭﺱ ﻛﻼﺱD: ﻗﺎﻟﺐ۳۲ ﺑﻴﺘﻲِ ﺁﺩﺭﺱ ﺩﺭ ﻛﻼﺱD ﺑﻪ ﺻﻮﺭﺕ ﺯﻳﺮ ﺍﺳﺖ :۰۱۲۳۴۵۶۷۸۹۱۰۱۱۱۲۱۳۱۴۱۵۱۶۱۷۱۸۱۹۲۰۲۱۲۲۲۳۲۴۲۵۲۶۲۷۲۸۲۹۳۰۳۱Multicast Address ﺩﺭ ﺍﻳﻦ ﻛﻼﺱ ، ﭼﻬﺎﺭ ﺑﻴﺖ ﭘﺮﺍﺭﺯﺵ ﺩﺍﺭﺍﻱ ﻣﻘﺪﺍﺭ1110 ﺍﺳﺖ ﻭ۲۸ ﺑﻴﺖ ﺑﺎﻗﻴﻤﺎﻧﺪﻩ ﺍﺯ ﻛﻞﹼ ﺁﺩﺭﺱ ﺑﺮﺍﻱ ﺗﻌﻴﻴﻦ ﺁﺩﺭﺳﻬﺎﻱ“ﭼﻨﺪ ﻣﻘﺼﺪﻩ” )ﺁﺩﺭﺳﻬﺎﻱ ﮔﺮﻭﻫﻲ( ﺍﺳﺖ .ﺍﺯ ﺍﻳﻦ ﺁﺩﺭﺳﻬﺎ ﺑﺮﺍﻱ ﺍﺭﺳﺎﻝ ﻳﻚ ﺩﻳﺘﺎﮔﺮﺍﻡ ﺑﻪ ﻃﻮﺭ ﻫﻤﺰﻣﺎﻥ ﺑﺮﺍﻱ ﭼﻨﺪﻳﻦ ﻣﺎﺷﻴﻦ ﻣﻴﺰﺑﺎﻥ ﻛﺎﺭﺑﺮﺩ ﺩﺍﺭﺩ ﻭ ﺑﻤﻨﻈﻮﺭ ﻋﻤﻠﻴﺎﺕ ﺭﺳﺎﻧﻪ ﺍﻱ ﻭ ﭼﻨﺪ ﭘﺨﺸﻲ ﺑﻜﺎﺭ ﻣﻲﺭﻭﺩ . ﺗﻮﺿﻴﺢ ﺑﻴﺸﺘﺮ ﺩﺭ ﻣﻮﺭﺩ ﺍﻳﻦ ﻛﻼﺱ ﺩﺭ ﺑﺨﺸﻲ ﻣﺠﺰﺍ ﺍﺭﺍﺋﻪ ﺧﻮﺍﻫﺪ ﺷﺪ .ﺁﺩﺭﺱ ﻛﻼﺱ E: ﻗﺎﻟﺐ۳۲ ﺑﻴﺘﻲِ ﺁﺩﺭﺱ ﺩﺭ ﻛﻼﺱE ﺑﻪ ﺻﻮﺭﺕ ﺯﻳﺮ ﺍﺳﺖ : Unused Address Space ﻓﻌﻼﹰ ﺍﻳﻦ ﺩﺳﺘﻪ ﺍﺯ ﺁﺩﺭﺳﻬﺎ ﻛﻪ ﭘﻨﺞ ﺑﻴﺖ ﭘﺮﺍﺭﺯﺵ ﺁﻧﻬﺎ ﺩﺭ ﺳﻤﺖ ﭼﭗ11110 ﺍﺳﺖ ﻛﺎﺭﺑﺮﺩ ﺧﺎﺻﹼﻲ ﻧﺪﺍﺭﻧﺪ ﻭ ﺑﺮﺍﻱ ﺍﺳﺘﻔﺎﺩﻩ ﺩﺭ ﺁﻳﻨﺪﻩ ﺑﺪﻭﻥﺍﺳﺘﻔﺎﺩﻩ ﺭﻫﺎ ﺷﺪﻩﺍﻧﺪ . ﺍﻟﺒﺘﻪ ﮔﺎﻫﻲ ﺑﺼﻮﺭﺕ ﺁﺯﻣﺎﻳﺸﻲ ﺍﺯ ﺍﻳﻦ ﺁﺩﺭﺳﻬﺎ ﺍﺳﺘﻔﺎﺩﻩ ﺷﺪ ﻭﻟﻲ ﺗﺎﻛﻨﻮﻥ ﺟﻬﺎﻧﻲ ﻧﺸﺪﻩﺍﻧﺪ . Multicast ١ﺷﺒﻜﻪ ﻫﺎﻱ ﻛﺎﻣﭙﻴﻮﺗﺮﻱ ۷۲ﺁﺩﺭﺳﻬﺎﻱ ﺧﺎﺹﹼ ﺩﺭ ﺑﻴﻦ ﺗﻤﺎﻣﻲ ﻛﻼﺳﻬﺎﻱ ﺁﺩﺭﺱIP ﭘﻨﺞ ﮔﺮﻭﻩ ﺍﺯ ﺁﺩﺭﺳﻬﺎ ، ﻣﻌﻨﺎﻱ ﻭﻳﮋﻩ ﺍﻱ ﺩﺍﺭﻧﺪ ﻭ ﺑﺎ ﺁﻧﻬﺎ ﻧﻤﻲ ﺗﻮﺍﻥ ﻳﻚ ﺷﺒﻜﺔ ﺧﺎﺹ ﺭﺍ ﺗﻌﺮﻳﻒ ﻭ ﺁﺩﺭﺱ ﺩﻫﻲ ﻛﺮﺩ. ﺍﻳﻦ ﭘﻨﺞ ﮔﺮﻭﻩ ﺁﺩﺭﺱ ﻋﺒﺎﺭﺗﻨﺪ ﺍﺯ : ﺍﻟﻒ( ﺁﺩﺭﺱ ...: ﻫﺮ ﻣﺎﺷﻴﻦ ﻣﻴﺰﺑﺎﻥ ﻛﻪ ﺍﺯ ﺁﺩﺭﺱIP ﺧﻮﺩﺵ ﻣﻄﻠﻊ ﻧﻴﺴﺖ ﺍﻳﻦ ﺁﺩﺭﺱ ﺭﺍ ﺑﻌﻨﻮﺍﻥ ﺁﺩﺭﺱ ﺧﻮﺩﺵ ﻓﺮﺽ ﻣﻲﻛﻨﺪ . ﺍﻟﺒﺘﻪ ﺍﺯ ﺍﻳﻦ ﺁﺩﺭﺱ ﻓﻘﻂ ﺑﻪ ﻋﻨﻮﺍﻥ ﺁﺩﺭﺱ ﻣﺒﺪﺍﺀ ﻭ ﺑﺮﺍﻱ ﺍﺭﺳﺎﻝ ﻳﻚ ﺑﺴﺘﻪ ﻣﻲ ﺗﻮﺍﻥ ﺍﺳﺘﻔﺎﺩﻩ ﻛﺮﺩ ﻭ ﮔﻴﺮﻧﺪﺓ ﺑﺴﺘﻪ ﻧﻤﻲ ﺗﻮﺍﻧﺪ ﭘﺎﺳﺨﻲ ﺑﻪ ﻣﺒﺪﺍﺀ ﺑﺴﺘﻪ ﺑﺮﮔﺮﺩﺍﻧﺪ .( ﺏﺁﺩﺭﺱ .HostID: ﺍﻳﻦ ﺁﺩﺭﺱ ﺯﻣﺎﻧﻲ ﺑﻪ ﻛﺎﺭ ﻣﻲ ﺭﻭﺩ ﻛﻪ ﻣﺎﺷﻴﻦ ﻣﻴﺰﺑﺎﻥ ، ﺁﺩﺭﺱ ﻣﺸﺨﺼﺔ ﺷﺒﻜﻪ ﺍﻱ ﻛﻪ ﺑﺪﺍﻥ ﻣﺘﻌﻠﻖ ﺍﺳﺖ ﺭﺍ ﻧﺪﺍﻧﺪ. ﺩﺭ ﺍﻳﻦ ﺣﺎﻟﺖ ﺩﺭ ﻗﺴﻤﺖ NetID ﻣﻘﺪﺍﺭ ﺻﻔﺮ ﻭ ﺩﺭ ﻗﺴﻤﺖHostID ﺷﻤﺎﺭﺓ ﻣﺸﺨﺼﺔ ﻣﺎﺷﻴﻦ ﺧﻮﺩ ﺭﺍ ﻗﺮﺍﺭ ﻣﻲﺩﻫﺪ .( ﺝﺁﺩﺭﺱ ... : ﺑﺮﺍﻱ ﺍﺭﺳﺎﻝ ﭘﻴﺎﻣﻬﺎﻱ ﻓﺮﺍﮔﻴﺮ ﺑﺮﺍﻱ ﺗﻤﺎﻣﻲ ﻣﺎﺷﻴﻨﻬﺎﻱ ﻣﻴﺰﺑﺎﻥ ﺑﺮ ﺭﻭﻱ ﺷﺒﻜﺔ ﻣﺤﻠﻲ ﻛﻪ ﻣﺎﺷﻴﻦ ﺍﺭﺳﺎﻝ ﻛﻨﻨﺪﻩﺑﻪ ﺁﻥ ﻣﺘﻌﻠﻖ ﺍﺳﺖ . ( ﺩﺁﺩﺭﺱ NetID.: ﺑﺮﺍﻱ ﺍﺭﺳﺎﻝ ﭘﻴﺎﻣﻬﺎﻱ ﻓﺮﺍﮔﻴﺮ ﺑﺮﺍﻱ ﺗﻤﺎﻣﻲ ﻣﺎﺷﻴﻨﻬﺎﻱ ﻳﻚ ﺷﺒﻜﺔ ﺭﺍﻩ ﺩﻭﺭ ﻛﻪ ﻣﺎﺷﻴﻦ ﻣﻴﺰﺑﺎﻥ ﻓﻌﻠﻲ ﻣﺘﻌﻠﻖ ﺑﻪ ﺁﻥﻧﻴﺴﺖ. ﺁﺩﺭﺱ ﺷﺒﻜﺔ ﻣﻮﺭﺩ ﻧﻈﺮ ﺩﺭ ﻗﺴﻤﺖ NetID ﺗﻌﻴﻴﻦ ﺷﺪﻩ ﻭ ﺗﻤﺎﻣﻲ ﺑﻴﺘﻬﺎﻱ ﻗﺴﻤﺖ ﻣﺸﺨﺼﺔ ﻣﺎﺷﻴﻦ ﻣﻴﺰﺑﺎﻥ۱ ﻗﺮﺍﺭ ﺩﺍﺩﻩ ﻣﻲ ﺷﻮﺩ. ﺍﻟﺒﺘﻪ ﺑﺴﻴﺎﺭﻱ ﺍﺯ ﻣﺴﻴﺮﻳﺎﺑﻬﺎ ﺑﺮﺍﻱ ﻣﺼﻮﻥ ﻣﺎﻧﺪﻥ ﺷﺒﻜﻪ ﺍﺯ ﻣﺰﺍﺣﻤﺘﻬﺎﻱ ﺑﻴﺮﻭﻧﻲ ، ﭼﻨﻴﻦ ﺑﺴﺘﻪ ﻫﺎﻳﻲ ﺭﺍ ﺣﺬﻑ ﻣﻲ ﻛﻨﻨﺪ .( ﻩﺁﺩﺭﺱ .xx.yy.zz: ﺍﻳﻦ ﺁﺩﺭﺱ ﺑﻌﻨﻮﺍﻥ“ﺁﺩﺭﺱ ﺑﺎﺯﮔﺸﺖ” ﺷﻨﺎﺧﺘﻪ ﻣﻲ ﺷﻮﺩ ﻭ ﺁﺩﺭﺱ ﺑﺴﻴﺎﺭ ﻣﻔﻴﺪﻱ ﺑﺮﺍﻱ ﺍﺷﻜﺎﻟﺰﺩﺍﻳﻲ ﺍﺯ ﻧﺮﻡ ﺍﻓﺰﺍﺭ ﻣﻲﺑﺎﺷﺪ. ﺑﻪ ﻋﻨﻮﺍﻥ ﻣﺜﺎﻝ ﺍﮔﺮ ﺑﺴﺘﻪ ﺍﻱ ﺑﻪ ﺁﺩﺭﺱ ... ﺍﺭﺳﺎﻝ ﺷﻮﺩ ، ﺑﺴﺘﻪ ﺑﺮﺍﻱ ﻣﺎﺷﻴﻦ ﺗﻮﻟﻴﺪﻛﻨﻨﺪﺓ ﺁﻥ ﺑﺮ ﺧﻮﺍﻫﺪ ﮔﺸﺖ١؛ ﺩﺭ ﺍﻳﻦ ﺣﺎﻟﺖ ﺍﮔﺮ ﻧﺮﻡ ﺍﻓﺰﺍﺭﻫﺎﻱ TCP/IP ﺩﺭﺳﺖ ﻭ ﺑﺪﻭﻥ ﺍﺷﻜﺎﻝ ﻧﺼﺐ ﺷﺪﻩ ﺑﺎﺷﺪ ﻓﺮﺳﺘﻨﺪﺓ ﺑﺴﺘﻪ ﺑﺎﻳﺪ ﺁﻧﺮﺍ ﻣﺠﺪﺩﺍﹰ ﺩﺭﻳﺎﻓﺖ ﻛﻨﺪ. ﻫﻤﭽﻨﻴﻦ ﺍﺯ ﺍﻳﻦ ﺁﺩﺭﺱ ﻣﻲﺗﻮﺍﻥ ﺑﺮﺍﻱ ﺁﺯﻣﺎﻳﺶ ﺑﺮﻧﺎﻣﻪ ﻫﺎﻱ ﺗﺤﺖ ﺷﺒﻜﻪ ، ﻗﺒﻞ ﺍﺯ ﻧﺼﺐ ﺁﻧﻬﺎ ﺑﺮ ﺭﻭﻱ ﻣﺎﺷﻴﻨﻬﺎﻱ ﻣﻴﺰﺑﺎﻥ ﺍﺳﺘﻔﺎﺩﻩ ﻛﺮﺩ .ﺁﺩﺭﺳﻬﺎﻱ ﺯﻳﺮﺷﺒﻜﻪ ﺩﺭ ﺍﺩﺍﻣﺔ ﺑﺤﺚ ﺑﺎﻳﺴﺘﻲ ﻣﺴﺌﻠﻪ ﺯﻳﺮ ﺷﺒﻜﻪ ﺭﺍ ﺩﺭ ﺧﺼﻮﺹ ﺁﺩﺭﺱ ﺩﻫﻲ ﻫﺎ ﻣﻄﺮﺡ ﻧﻤﺎﺋﻴﻢ . ﻣﺒﺤﺚ ﺭﺍ ﺑﺎ ﻳﻚ ﻣﺜﺎﻝ ﺁﻏﺎﺯ ﻣﻲ ﻧﻤﺎﺋﻴﻢ :ﻓﺮﺽ ﻛﻨﻴﺪ ﺩﺍﻧﺸﮕﺎﻩ ﺷﻤﺎ ﻳﻚ ﻛﻼﺱ C ﺑﺎ ﻗﺎﺑﻠﻴﺖ ﺗﻌﺮﻳﻒ۲۵۴ ﻣﺎﺷﻴﻦ ﻣﻴﺰﺑﺎﻥ ﺛﺒﺖ ﻣﻲ ﻧﻤﺎﻳﺪ )ﻣﺜﻼﹰ (... ؛ ﻳﻌﻨﻲ ﺷﺒﻜﺔ ﺩﺍﻧﺸﮕﺎﻩﺗﻮﺍﻧﺎﻳﻲ ﺁﺩﺭﺱ ﺩﻫﻲ ﺍﻳﺴﺘﮕﺎﻩ ﺭﺍﺩﺭ ﺷﺒﻜﻪ ﺩﺍﺭﺩ . ﺩﺭ ﻧﻈﺮ ﺑﮕﻴﺮﻳﺪ ﻛﻪ ﺩﺍﻧﺸﮕﺎﻩ ﺩﺍﺭﺍﻱ ﻳﻚ ﺷﺒﻜﺔ ﻣﺤﻠﻲ ﻭﺍﺣﺪ ﻭ ﻳﻜﭙﺎﺭﭼﻪ ﺑﺮﺍﻱ ﻛﻞ ﺩﺍﻧﺸﮕﺎﻩ ﻧﻴﺴﺖ ﺑﻠﻜﻪ ﺩﺍﺭﺍﻱ ﻫﺸﺖ ﺷﺒﻜﺔ ﻣﺤﻠﻲ ﻣﺠﺰﺍ ﺍﺳﺖ ﻛﻪ ﺑﺮﺍﻱ ﻫﺮ ﺩﺍﻧﺸﻜﺪﻩ ﺗﻬﻴﻪ ﺩﻳﺪﻩ ﺷﺪﻩ ﺍﺳﺖ؛ ﺑﺮﺍﻱ ﺁﻧﻜﻪ ﺑﺘﻮﺍﻥ ﺯﻳﺮﺷﺒﻜﻪ٢ﻫﺎ ﺭﺍ ﺗﻔﻜﻴﻚ ﻛﺮﺩ ﺟﺪﺍﻱ ﺍﺯ ﻗﺴﻤﺖ ﺁﺩﺭﺱ ﺷﺒﻜﻪ ﻛﻪ ﻛﻞ ﺷﺒﻜﺔ ﺩﺍﻧﺸﮕﺎﻩ ﺷﻤﺎ ﺭﺍ ﻣﺸﺨﺺ ﻣﻲ ﻛﻨﺪ ﺑﺎﻳﺴﺘﻲ ﺩﺭ ﻗﺴﻤﺖ ﻣﺸﺨﺼﺔ ﻣﺎﺷﻴﻦ ﻣﻴﺰﺑﺎﻥ ﻧﻴﺰ ﺑﻪ ﮔﻮﻧﻪ ﺍﻱ ﺯﻳﺮ ﺷﺒﻜﻪ ﻫﺎ ﻣﺸﺨﺺ ﺷﻮﻧﺪ . ﺍﻳﻦ ﻛﺎﺭ ﺍﺯ ﻃﺮﻳﻖ ﻣﻔﻬﻮﻣﻲ ﺑﻪ ﻧﺎﻡ “ﺍﻟﮕﻮﻱ ﺯﻳﺮﺷﺒﻜﻪ” ﺍﻧﺠﺎﻡ ﻣﻲ .ﺷﻮﺩ ﺍﻳﻦ ﺁﺩﺭﺱ ﻫﻤﺎﻧﻨﺪ ﺁﻧﺴﺖ ﻛﻪ ﻓﺮﺳﺘﻨﺪﺓ ﻳﻚ ﺑﺴﺘﺔ ﭘﺴﺘﻲ ﺁﺩﺭﺱ ﺩﻗﻴﻖ ﺧﻮﺩﺵ ﺭﺍ ﺑﻪ ﻋﻨﻮﺍﻥ ﮔﻴﺮﻧﺪﺓ ﺁﻥ ﺩﺭﺝ ﻧﻤﺎﻳﺪ. ﺑﻨﺎﺑﺮﺍﻳﻦ ﺑﺎ ﺁﺩﺭﺱ ... ﺗﻔﺎﻭﺕ ﺫﺍﺗﻲ ﺩﺍﺭﺩ .Subnetworks Subnet Mask ٣ﭘﺮﻭﺗﻜﻞ ﺍﻳﻨﺘﺮﻧﺖ ﺷﻤﺎ ﺑﺎ ﻧﮕﺎﻩ ﺍﻭﻝ ﺑﻪ ﺍﻭﻟﻴﻦ ﻋﺪﺩ ﺳﻤﺖ ﭼﭗ ﻣﺘﻮﺟﻪ ﺧﻮﺍﻫﻴﺪ ﺷﺪ ﻛﻪ ﺍﻳﻦ ﺁﺩﺭﺱ ﺍﺯ ﭼﻪ ﻛﻼﺳﻲ ﺍﺳﺖ ﻭﻟﻲ ﻫﻨﻮﺯ ﻣﻮﺍﺭﺩ ﻣﺒﻬﻤﻲ ﻭﺟﻮﺩ ﺩﺍﺭﺩ : ﺁﻳﺎ ﺷﺒﻜﻪ ﺍﻱ ﻛﻪ ﺁﺩﺭﺱ ﺁﻧﺮﺍ ﭘﻴﺶ ﺭﻭ ﺩﺍﺭﻳﺪ ﻓﻘﻂ ﻳﻚ ﺷﺒﻜﻪ ﺍﺳﺖ ﻳﺎ ﺧﻮﺩﺵ ﺯﻳﺮ ﺷﺒﻜﻪ ﺑﻨﺪﻱ ﺷﺪﻩ ﺍﺳﺖ؛ ﻳﻌﻨﻲ ﺍﺯ ﭼﻨﺪ ﺷﺒﻜﺔ ﻣﺤﻠﻲ ﻣﺘﺼﻞ ﺑﻬﻢ ﺗﺸﻜﻴﻞ ﺷﺪﻩ ﺍﺳﺖ؟ ﺗﻤﺎﻣﻲ ﻣﺎﺷﻴﻨﻬﺎﻱ ﻣﻴﺰﺑﺎﻥ ﺑﺮﺍﻱ ﺗﺸﺨﻴﺺ ﻣﺤﻞ ﻣﻘﺼﺪ ﻳﻚ ﺑﺴﺘﺔ IP ﺩﺭ ﺷﺒﻜﻪ ﺍﺣﺘﻴﺎﺝ ﺑﻪ ﻳﻚ ﻣﺸﺨﺼﺔ ﺩﻳﮕﺮ ﺩﺍﺭﻧﺪ ﻭ ﺁﻥ“ﺍﻟﮕﻮﻱ ﺯﻳﺮﺷﺒﻜﻪ” ﻧﺎﻣﻴﺪﻩ ﻣﻲﺷﻮﺩ . ﺍﻟﮕﻮﻱ ﺯﻳﺮﺷﺒﻜﻪ ﻳﻚ ﻋﺪﺩ ﺑﻴﺘﻲ ﺩﻭﺩﻭﻳﻲ ﺍﺳﺖ ﻛﻪ ﺑﺮﺍﻱ ﻣﺎﺷﻴﻦ ﻣﻴﺰﺑﺎﻥ ﻧﻘﺶ ﻳﻚ ﻣﻘﺎﻳﺴﻪ ﮔﺮ ﺭﺍ ﺑﺎﺯﻱ ﻣﻲ ﻛﻨﺪ ﺗﺎ ﺑﺎ ﺍﺳﺘﻔﺎﺩﻩ ﺍﺯ ﺁﻥ ﺑﺘﻮﺍﻧﺪ ﺗﺸﺨﻴﺺ ﺩﻫﺪ ﻛﻪ ﺁﻳﺎ ﻣﻘﺼﺪ ﺭﻭﻱ ﻫﻤﻴﻦ ﺷﺒﻜﻪ ﻣﺤﻠﻲ ﺍﺳﺖ ﻛﻪ ﺧﻮﺩﺵ ﺑﻪ ﺁﻥ ﺗﻌﻠﻖ ﺩﺍﺭﺩ ﻳﺎ ﺭﻭﻱ ﺷﺒﻜﻪ ﺩﻳﮕﺮﻱ ﺍﺳﺖ . ﻓﺮﺁﻳﻨﺪ ﺍﺳﺘﻔﺎﺩﻩ ﺍﺯ “ﺍﻟﮕﻮﻱ ﺯﻳﺮﺷﺒﻜﻪ” ﺭﺍ ﺑﺎ ﺍﺳﺘﻔﺎﺩﻩ ﺍﺯ ﻣﺜﺎﻝ ﻗﺒﻞ ﻭﻟﻲ ﺑﺎ ﺁﺩﺭﺱ ﻛﻼﺱ B ﺁﻣﻮﺯﺵ ﻣﻲ ﺩﻫﻴﻢ :ﻓﺮﺽ ﻛﻨﻴﺪ ﺷﻤﺎ ﻛﺎﺭﺑﺮﻱ ﺭﻭﻱ ﻳﻚ ﺍﻳﺴﺘﮕﺎﻩ ﺩﺭ ﺷﺒﻜﻪ ﺩﺍﻧﺸﮕﺎﻩ ﺧﻮﺩﺗﺎﻥ ﻫﺴﺘﻴﺪ, ﺁﺩﺭﺱ IP ﻣﺘﻌﻠﻖ ﺑﻪ ﺩﺳﺘﮕﺎﻩ ﺷﻤﺎ ﺑﺼﻮﺭﺕ ﺯﻳﺮ ﺍﺧﺘﺼﺎﺹﺩﺍﺩﻩ ﺷﺪﻩ ﺍﺳﺖ : ... ﺑﺎ ﻳﻚ ﻧﮕﺎﻩ ﻣﺘﻮﺟﻪ ﻣﻲ ﺷﻮﻳﺪ ﻛﻪ ﺁﺩﺭﺱ ﺍﺯ ﻛﻼﺱB ﺍﺳﺖ ﻛﻪ ﻣﺸﺨﺼﺔ ﺷﺒﻜﺔ ﺁﻥ ﻣﻌﺎﺩﻝ ... ﻭ ﻣﺸﺨﺼﺔ ﻣﺎﺷﻴﻦ ﺷﻤﺎ0... ﺍﺳﺖ؛ ﻭﻟﻲ ﻫﻨﻮﺯ ﻧﻤﻲ ﺩﺍﻧﻴﺪ ﺷﺒﻜﻪ ﺍﻱ ﻛﻪ ﻣﺸﺨﺼﺔ ﺁﻥ ﻣﻌﺎﺩﻝ . ﺍﺳﺖ ﺁﻳﺎ ﺯﻳﺮ ﺷﺒﻜﻪ ﺩﺍﺭﺩ ﻳﺎ ﺧﻴﺮ؟ ﻓﺮﺽ ﻛﻨﻴﺪ ﻛﻪ ﺩﺍﻧﺸﮕﺎﻩ ﺷﻤﺎ ﺑﺎ ﺁﺩﺭﺱ ﺷﺒﻜﻪ ... ، ﻣﻲ ﺧﻮﺍﻫﺪ ﺣﺪﺍﻛﺜﺮ ﺩﺍﺭﺍﻱ ﺯﻳﺮ ﺷﺒﻜﻪ ﺑﺎﺷﺪ ، ﺑﻬﻤﻴﻦ ﺩﻟﻴﻞ ﻓﺮﺽ ﻛﺮﺩﻩﺍﺳﺖ ﻛﻪ ﺩﺭ ﻓﻴﻠﺪ ﻣﺸﺨﺼﺔ ﻣﺎﺷﻴﻦ ﻣﻴﺰﺑﺎﻥ )Host ID ( ﻛﻪ ﺩﺭ ﻛﻼﺱB ﺩﻭ ﺑﺎﻳﺖ ﺳﻤﺖ ﺭﺍﺳﺖ ﺭﺍ ﺷﺎﻣﻞ ﻣﻴﺸﻮﺩ ، ﺑﺎﻳﺖ ﺩﻭﻡِ ﺁﻥ ﺑﻪ ﻋﻨﻮﺍﻥﻣﺸﺨﺼﺔ ﻣﺮﺑﻮﻁ ﺑﻪ ﺯﻳﺮ ﺷﺒﻜﻪ ﺗﻌﺮﻳﻒ ﺷﻮﺩ. ﻳﻌﻨﻲ ﻓﻴﻠﺪ ﺩﻭﺑﺎﻳﺘﻲ ﻣﺮﺑﻮﻁ ﺑﻪ ﻣﺸﺨﺼﺔ ﻣﺎﺷﻴﻦ ﻣﻴﺰﺑﺎﻥ ﺑﻪ ﺩﻭ ﺑﺨﺶ ﺗﻘﺴﻴﻢ ﺷﺪﻩ ﺍﺳﺖ :ﺍﻟﻒ( ﻣﺸﺨﺼﺔ ﺯﻳﺮﺷﺒﻜﻪ ( ﺏﻣﺸﺨﺼﺔ ﻣﺎﺷﻴﻦ ﻣﻴﺰﺑﺎﻥ Host ID Subnet ID Network ID ﻣﺎﺷﻴﻦ ﺷﻤﺎ ﺗﺼﻤﻴﻢ ﺩﺍﺭﺩ ﺑﺴﺘﻪ ﺍﻱ ﺭﺍ ﺑﺮﺍﻱ ﻳﻚ ﻣﺎﺷﻴﻦ ﻣﻴﺰﺑﺎﻥ ﺑﺎ ﺁﺩﺭﺱIP ﻣﻌﺎﺩﻝ131... ﺑﻔﺮﺳﺘﺪ؛ ﻣﺎﺷﻴﻦ ﺍﺯ ﻛﺠﺎ ﻣﻲ ﺗﻮﺍﻧﺪ ﺑﻔﻬﻤﺪ ﻛﻪ ﻣﻘﺼﺪ ﺭﻭﻱ ﻫﻤﻴﻦ ﺷﺒﻜﻪ ﻣﺤﻠﻲ ﻛﻪ ﺷﻤﺎ ﺑﺪﺍﻥ ﻣﺘﻌﻠﻖ ﻫﺴﺘﻴﺪ ﻭﺍﻗﻊ ﺍﺳﺖ ﻳﺎ ﺁﻧﻜﻪ ﺑﻪ ﺷﺒﻜﺔ ﻣﺤﻠﻲ ﺩﺭ ﻳﻚ ﺩﺍﻧﺸﻜﺪﺓ ﺩﻳﮕﺮ ﻣﺘﻌﻠﻖ ﺍﺳﺖ. ﺩﺍﻧﺴﺘﻦ ﺍﻳﻦ ﻣﻮﺿﻮﻉ ﺑﺴﻴﺎﺭ ﺑﺎ ﺍﻫﻤﻴﺖ ﺧﻮﺍﻫﺪ ﺑﻮﺩ ﭼﺮﺍ ﻛﻪ ﺍﮔﺮ ﻣﺎﺷﻴﻦ ﻣﻴﺰﺑﺎﻥ ﻣﻮﺭﺩ ﻧﻈﺮ ﺭﻭﻱ ﺷﺒﻜﺔ ﺩﻳﮕﺮﻱ ﺑﺎﺷﺪ ﺑﺴﺘﻪ ﺑﺎﻳﺪ ﺑﺎ ﺁﺩﺭﺱ ﻓﻴﺰﻳﻜﻲ “ﻣﺴﻴﺮﻳﺎﺏ ﭘﻴﺶ ﻓﺮﺽ” ﺭﻭﻱ ﻛﺎﻧﺎﻝ ﺍﺭﺳﺎﻝ ﺷﻮﺩ. ﺑﻨﺎﺑﺮﺍﻳﻦ ﺗﻤﺎﻡ ﻣﺎﺷﻴﻨﻬﺎﻱ ﺭﻭﻱ ﺷﺒﻜﻪ ﺑﺎﻳﺴﺘﻲ ﺍﺯ ﻭﺿﻌﻴﺖ ﺯﻳﺮ ﺷﺒﻜﻪ ﻫﺎ ﻣﻄﻠﻊ ﺑﺎﺷﻨﺪ . ﺑﺎ ﺗﻮﺟﻪ ﺑﻪ ﺁﻧﭽﻪ ﻛﻪ ﺩﺭ ﺑﺎﻻ ﺍﺷﺎﺭﻩ ﺷﺪ ﺩﻭﻣﻴﻦ ﺑﺎﻳﺖ ﺍﺯ ﺳﻤﺖ ﺭﺍﺳﺖ ﺑﻌﻨﻮﺍﻥ ﻣﺸﺨﺼﺔ ﺯﻳﺮ ﺷﺒﻜﻪ ﺍﺧﺘﺼﺎﺹ ﺩﺍﺩﻩ ﺷﺪﻩ ﺍﺳﺖ ﻭ ﺑﻬﻤﻴﻦ ﺩﻟﻴﻞ ﻫﺮ ﻣﺎﺷﻴﻦ ﺑﺮﺍﻱ ﺩﺍﻧﺴﺘﻦ ﺁﻧﻜﻪ ﺁﻳﺎ ﻣﺎﺷﻴﻦ ﻣﻘﺼﺪ ﺩﺭ ﺷﺒﻜﻪ ﻣﺤﻠﻲ ﺧﻮﺩﺵ ﻭﺍﻗﻊ ﺍﺳﺖ ﻳﺎ ﺩﺭ ﺧﺎﺭﺝ ﺍﺯ ﺷﺒﻜﻪ ﻗﺮﺍﺭ ﺩﺍﺭﺩ ﺑﺎﻳﺪ ﻗﺴﻤﺖ “ﻣﺸﺨﺼﺔ ﺷﺒﻜﻪ” “ﻭ ﻣﺸﺨﺼﺔ ﺯﻳﺮﺷﺒﻜﻪ” ﺍﺯ ﺁﺩﺭﺱ IP ﺧﻮﺩﺵ ﺭﺍ ﺑﺎ ﻫﻤﻴﻦ ﻣﺸﺨﺼﻪ ﻫﺎ ﺍﺯ ﺁﺩﺭﺱ ﻣﻘﺼﺪ ﻣﻘﺎﻳﺴﻪ ﻧﻤﺎﻳﺪ . Default Gateway ١ﺷﺒﻜﻪ ﻫﺎﻱ ﻛﺎﻣﭙﻴﻮﺗﺮﻱ ﺍﻳﻨﺠﺎﺳﺖ ﻛﻪ ﻳﻚ ﺍﻟﮕﻮﻱ۳۲ ﺑﻴﺘﻲ ﺗﻌﺮﻳﻒ ﻣﻲ ﺷﻮﺩ ﻛﻪ ﻳﻚ ﻋﺪﺩ ﺑﻴﺘﻲ ﻭ ﺩﺭ ﺍﻳﻦ ﻣﺜﺎﻝ ﺑﺼﻮﺭﺕ255... ﺍﺳﺖ : ﻫﺮ ﮔﺎﻩ ﻣﺎﺷﻴﻦ ﺑﺨﻮﺍﻫﺪﻳﻚ ﺁﺩﺭﺱIP ﺭﺍ ﺗﺤﻠﻴﻞ ﻛﻨﺪ. ﺍﻟﮕﻮﻱ ﻓﻮﻕ ﺭﺍ ﺑﺎ ﺁﺩﺭﺱ IP ﺧﻮﺩﺵANDﻛﻨﺪ ﻣﻲ. ) ﺑﺎ ﺍﻳﻨﻜﺎﺭ ﺩﺭ ﺣﻘﻴﻘﺖ Host ID ﺧﻮﺩﺵ ﺭﺍ ﺻﻔﺮ ﻣﻲ ﻧﻤﺎﻳﺪ ( ﺳﭙﺲ ﻣﺠﺪﺩﺍﹰ ﺍﻟﮕﻮ ﺭﺍ ﺑﺎ ﺁﺩﺭﺱ IP ﻣﻘﺼﺪAND ﻣﻲﻛﻨﺪ )ﻣﺸﺨﺼﺔ ﻣﺎﺷﻴﻦ ﻣﻘﺼﺪ ﻫﻢ ﺻﻔﺮ ﻣﻲ ﺷﻮﺩ( ﺣﺎﻝ ﻧﺘﻴﺠﻪ ﺩﻭ ﻣﺮﺣﻠﻪ ﺭﺍ ﺑﺎ ﻫﻢ ﻣﻘﺎﻳﺴﻪ ﻣﻲ ﻧﻤﺎﻳﺪ . ﺍﮔﺮ ﻧﺘﻴﺠﻪ ﺩﻭ ﻣﺮﺣﻠﻪ ﻳﻜﺴﺎﻥ ﺑﻮﺩ ، ﻫﻢ ﻣﺸﺨﺼﺔ ﺷﺒﻜﻪ ﻭ ﻫﻢ ﻣﺸﺨﺼﺔ ﺯﻳﺮﺷﺒﻜﻪ ﺍﺯ ﺁﺩﺭﺳﻬﺎﻱ ﻣﺒﺪﺃ ﻭ ﻣﻘﺼﺪ ﻳﻜﻲ ﺍﺳﺖ ﻭ ﻫﺮ ﺩﻭ ﺭﻭﻱ ﻳﻚ ﺷﺒﻜﺔ ﻣﺤﻠﻲ ﻗﺮﺍﺭ ﺩﺍﺭﻧﺪ. ﺩﺭ ﺻﻮﺭﺕ ﻋﺪﻡ ﺗﺴﺎﻭﻱ ، ﻣﺎﺷﻴﻦ ﻣﺒﺪﺃ ﺑﻪ ﺍﻳﻦ ﻧﺘﻴﺠﻪ ﻣﻲ ﺭﺳﺪ ﻛﻪ ﻣﻘﺼﺪ ﻣﻮﺭﺩ ﻧﻈﺮ ﺭﻭﻱ ﺷﺒﻜﻪ ﻣﺤﻠﻲ ﺧﻮﺩﺵ ﻧﻴﺴﺖ ﻭ ﺁﻥ ﺑﺴﺘﻪ ﺑﺎﻳﺴﺘﻲ ﺑﻪ ﺁﺩﺭﺱ ﻓﻴﺰﻳﻜﻲ ﻣﺴﻴﺮﻳﺎﺏِ ﭘﻴﺶ ﻓﺮﺽ ﺍﺭﺳﺎﻝ ﺷﻮﺩ .ﻓﺮﺽ ﻛﻨﻴﺪ ﺑﺴﺘﻪ ﺍﻱ ﺑﺎ ﺁﺩﺭﺳﻬﺎﻱ ﻣﺸﺨﺺ ﺯﻳﺮ ﺑﺨﻮﺍﻫﺪ ﺍﺭﺳﺎﻝ ﺷﻮﺩ :ﺁﺩﺭﺱ ﻣﺎﺷﻴﻦ ﻣﺒﺪﺃ: ... ﺁﺩﺭﺱ ﻣﺎﺷﻴﻦ ﻣﻘﺼﺪ: ... ﺍﻟﮕﻮﻱ ﺯﻳﺮﺷﺒﻜﻪ: ... ﺣﺎﺻﻞAND ﺍﻳﻦ ﺩﻭ ﺁﺩﺭﺱ ﺑﺎ ﺍﻟﮕﻮﻱ ﺯﻳﺮﺷﺒﻜﻪﻣﺴﺎﻭﻱ ﻧﻴﺴﺘﻨﺪ ﻭ ﺑﻨﺎﺑﺮﺍﻳﻦ ﻣﺎﺷﻴﻦ ﻣﺒﺪﺃ ﻣﺘﻮﺟﻪ ﺧﻮﺍﻫﺪ ﺷﺪ ﻛﻪ ﻣﺎﺷﻴﻦ ﻣﻘﺼﺪ ﺭﻭﻱ ﺷﺒﻜﻪ ﻣﺤﻠﻲ ﺧﻮﺩﺵ ﻧﻴﺴﺖ ﻭ ﺑﺴﺘﻪ ﺍﻃﻼﻋﺎﺗﻲ ﺭﺍ ﺑﺎﻳﺴﺘﻲ ﺑﻪ ﺁﺩﺭﺱ ﻓﻴﺰﻳﻜﻲ ﻣﺴﻴﺮﻳﺎﺏ ﭘﻴﺶ ﻓﺮﺽ ﺍﺭﺳﺎﻝ ﻧﻤﺎﻳﺪ .ﺑﻪ ﻋﻨﻮﺍﻥ ﻣﺜﺎﻟﻲ ﺩﻳﮕﺮ ﻓﺮﺽ ﻛﻨﻴﺪ ﻣﺎﺷﻴﻦ ﻣﺒﺪﺃ ﻣﻲﺧﻮﺍﻫﺪ ﺑﺮﺍﻱ ﻣﺎﺷﻴﻨﻲ ﺑﺎ ﺁﺩﺭﺱ IP ﺯﻳﺮ ﺑﺴﺘﻪ ﺍﻱ ﺭﺍ ﺍﺭﺳﺎﻝ ﻧﻤﺎﻳﺪ :... ﺣﺎﺻﻞAND ﺁﺩﺭﺱ ﻣﺎﺷﻴﻦ ﻣﺒﺪﺃ ﻭ ﻣﻘﺼﺪ ﻓﻮﻕ ﺑﺎ ﺍﻟﮕﻮﻱ ﺯﻳﺮﺷﺒﻜﻪﻣﺴﺎﻭﻱ ﻫﺴﺘﻨﺪ ﻭ ﺑﺎﻟﻄﺒﻊ ﻣﺒﺪﺃ ﻭ ﻣﻘﺼﺪ ﺭﻭﻱ ﻳﻚ ﺷﺒﻜﻪ ﻣﺤﻠﻲ ﻭﺍﻗﻌﻨﺪ ﻭ ﻫﻴﭻ ﻟﺰﻭﻣﻲ ﻧﺪﺍﺭﺩ ﻛﻪ ﺍﺭﺳﺎﻝ ﺑﺴﺘﻪ ﺑﻪ ﺁﺩﺭﺱ ﻓﻴﺰﻳﻜﻲ ﻣﺴﻴﺮﻳﺎﺏ ﭘﻴﺶ ﻓﺮﺽ ﺍﻧﺠﺎﻡ ﺷﻮﺩ ، ﺑﻠﻜﻪ ﺑﺎﻳﺪ ﻣﺴﺘﻘﻴﻤﺎﹰ ﺍﺯ ﺁﺩﺭﺱ ﻓﻴﺰﻳﻜﻲ ﺍﻳﺴﺘﮕﺎﻩ ﻣﻘﺼﺪ ﺍﺳﺘﻔﺎﺩﻩ ﺷﻮﺩ .ﺍﻟﮕﻮﻱ ﺯﻳﺮﺷﺒﻜﻪ ﺩﺭ ﻣﺜﺎﻟﻬﺎﻱ ﺑﺎﻻ ﺳﺎﺩﻩ ﺗﺮﻳﻦ ﺣﺎﻟﺖ ﺑﻮﺩ ﻛﻪ ﺑﻪ ﺁﻧﻬﺎ “ﺍﻟﮕﻮﻱ ﺯﻳﺮﺷﺒﻜﺔ ﺍﺳﺘﺎﻧﺪﺍﺭﺩ” ﮔﻔﺘﻪ ﻣﻲ ﺷﻮﺩ ﭼﺮﺍ ﻛﻪ ﺍﻟﮕﻮﻫﺎ ﺩﻗﻴﻘﺎﹰ ﻣﺒﺘﻨﻲ ﺑﺮ ﺗﻘﺴﻴﻤﺎﺕ ﻫﺸﺖ ﺑﻴﺘﻲ ﻫﺴﺘﻨﺪ . ﺯﻳﺮ ﺷﺒﻜﻪ ﻫﺎﻱ ﻏﻴﺮ ﺍﺳﺘﺎﻧﺪﺍﺭﺩ ﺍﻟﮕﻮﻫﺎﻱ ﺯﻳﺮ ﺷﺒﻜﻪ ﺑﺮﺍﻱ ﺗﻘﺴﻴﻢ ﻓﻀﺎﻱ ﺁﺩﺭﺱ ﺩﻫﻲ ﺩﺭ ﺷﺒﻜﻪ ﻫﺎﻱ ﻛﻼﺱ A ، B ﻭC ﺑﻪ ﺗﻌﺪﺍﺩﻱ ﺯﻳﺮﺷﺒﻜﻪ ، ﺗﻌﺮﻳﻒ ﻣﻲ ﺷﻮﻧﺪ. ﺩﺭ ﻣﺜﺎﻟﻬﺎﺋﻲ ﻛﻪ ﺑﺮﺭﺳﻲ ﻛﺮﺩﻳﻢ ﺍﻟﮕﻮﻱ ﺷﺒﻜﻪ ﺑﺼﻮﺭﺕ ﺯﻳﺮ ﺗﻌﺮﻳﻒ ﺷﺪﻩ ﺑﻮﺩ :... ﺣﺎﻝ ﺍﻟﮕﻮﻱ ﺯﻳﺮ ﺭﺍ ﺩﺭ ﻧﻈﺮ ﺑﮕﻴﺮﻳﺪ :... Standard Subnet Mask ١ﭘﺮﻭﺗﻜﻞ ﺍﻳﻨﺘﺮﻧﺖ ﻋﺪﺩ۲۴۰ ﺩﺭ ﺍﻟﮕﻮﻱ ﺯﻳﺮﺷﺒﻜﻪ ﭼﻪ ﭼﻴﺰﻱ ﺭﺍ ﺗﻌﺮﻳﻒ ﻣﻲ ﻛﻨﺪ؟ ﺑﻪ ﻓﺮﻡ ﺩﻭﺩﻭﻳﻲ ﺍﻟﮕﻮﻱ ﺑﺎﻻ ﺩﻗﺖ ﻛﻨﻴﺪ : ﺑﻔﺮﺽ ﺍﮔﺮ ﺍﻟﮕﻮﻱ ﺑﺎﻻ ﺑﺮﺍﻱ ﺯﻳﺮ ﺷﺒﻜﻪ ﺑﻨﺪﻱ ﺁﺩﺭﺱ ﻛﻼﺱB ﺑﻪ ﻛﺎﺭ ﺭﻓﺘﻪ ﺑﺎﺷﺪ ، ﻧﺸﺎﻥ ﺩﻫﻨﺪﻩ ﺁﻥ ﺍﺳﺖ ﻛﻪ ﭼﻬﺎﺭ ﺑﻴﺖ ﭘﺮﺍﺭﺯﺵ ﺍﺯ ﺑﺎﻳﺖ ﺩﻭﻡﺑﺮﺍﻱ ﺗﻌﻴﻴﻦ ﺷﻤﺎﺭﻩ ﺯﻳﺮ ﺷﺒﻜﻪ ﺑﻪ ﻛﺎﺭ ﺭﻓﺘﻪ ﺍﺳﺖ ﻭ ﺑﻴﺖ ﺑﺎﻗﻴﻤﺎﻧﺪﻩ ﺑﻌﻨﻮﺍﻥ“ﻣﺸﺨﺼﺔ ﻣﺎﺷﻴﻦ ﻣﻴﺰﺑﺎﻥ” ﺍﺳﺘﻔﺎﺩﻩ ﺷﺪﻩ ﺍﺳﺖ؛ ﺑﺪﻳﻦ ﻣﻌﻨﺎ ﻛﻪ ﺑﺎ ﺍﻳﻦ ﺍﻟﮕﻮ ﻣﻲ ﺗﻮﺍﻥ ﺯﻳﺮ ﺷﺒﻜﻪ)- ( ﺗﻌﺮﻳﻒ ﻛﺮﺩ ﺑﮕﻮﻧﻪ ﺍﻱ ﻛﻪ ﺩﺭ ﻫﺮ ﺯﻳﺮﺷﺒﻜﻪ۴۰۹۴ ، )- ( ﻣﺎﺷﻴﻦِ ﻣﻴﺰﺑﺎﻥ ﻗﺎﺑﻞ ﺁﺩﺭﺱ ﺩﻫﻲ ﺧﻮﺍﻫﺪ .ﺑﻮﺩCIDR: ١ﻣﺴﻴﺮﻳﺎﺑﻲ ﺑﺮ ﺍﺳﺎﺱ ﺁﺩﺭﺱ ﻫﺎﻱ ﺑﺪﻭﻥ ﻛﻼﺱ ﺑﺮﺍﻱ ﺑﺴﻴﺎﺭﻱ ﺍﺯ ﻣﻮﺳﺴﺎﺕ ﻳﻚ ﺷﺒﻜﻪ ﻛﻼﺱ A ﺑﺎ ﺷﺎﻧﺰﺩﻩ ﻣﻴﻠﻴﻮﻥ ﺁﺩﺭﺱ، ﺑﺴﻴﺎﺭ ﺑﺰﺭﮒ ﻭ ﺑﻲ ﻣﺼﺮﻑ ﻭ ﻛﻼﺱ C ﺑﺎ256 ﺁﺩﺭﺱ ﺑﺴﻴﺎﺭﻛﻮﭼﻚ ﻭ ﻧﺎﻛﺎﻓﻲ ﺍﺳﺖ؛ ﻓﻘﻂ ﺷﺒﻜﻪ ﻛﻼﺱ B ﺑﺎ65536 ﺁﺩﺭﺱ ﻣﻨﺎﺳﺐ ﺍﺳﺖ. ﺍﻳﻦ ﻣﺸﻜﻞ ﺩﺭ ﻓﺮﻫﻨﮓ ﺭﺍﻳﺞ ﺍﻳﻨﺘﺮﻧﺖ ﺑﻪ ﻧﺎﻡ ﻣﺸﻜﻞ » ﺳﻪ ﺧﺮﺱ « ﻣﺸﻬﻮﺭ ﺷﺪﻩ ﺍﺳﺖ. ) ﺑﺮﮔﺮﻓﺘﻪ ﺍﺯ ﺩﺍﺳﺘﺎﻥ ﻣﻮﻃﻼﻳﻲ ﻭ ﺳﻪ ﺧﺮﺱ (ﺣﻘﻴﻘﺖ ﺁﻥ ﺍﺳﺖ ﻛﻪ ﺣﺘﻲ ﻛﻼﺱ B ﻫﻢ ﺑﺮﺍﻱ ﺑﺴﻴﺎﺭﻱ ﺍﺯ ﺳﺎﺯﻣﺎﻥ ﻫﺎ ﻭ ﻣﻮﺳﺴﺎﺕ، ﺑﺴﻴﺎﺭ ﺑﺰﺭﮒ ﺍﺳﺖ. ﺑﺮﺭﺳﻲ ﻫﺎ ﻧﺸﺎﻥ ﺩﺍﺩﻩ ﻛﻪ ﺑﻴﺶ ﺍﺯ ﻧﻴﻤﻲ ﺍﺯ ﺷﺒﻜﻪ ﻫﺎﻱ ﻛﻼﺱ B ، ﻛﻤﺘﺮ ﺍﺯ50 ﻣﺎﺷﻴﻦ ﺩﺍﺭﻧﺪ! ﺑﺮﺍﻱ ﭼﻨﻴﻦ ﺷﺒﻜﻪ ﻫﺎﻳﻲ ﺍﺳﺘﻔﺎﺩﻩ ﺍﺯ ﻛﻼﺱ C ﻛﻔﺎﻳﺖ ﻣﻲ ﻛﻨﺪ ﻭﻟﻲ ﺑﻲ ﺗﺮﺩﻳﺪ ﺗﻤﺎﻡ ﻣﻮﺳﺴﺎﺗﻲ ﻛﻪ ﻣﺘﻘﺎﺿﻲ ﻛﻼﺱ B ﺑﻮﺩﻩ ﺍﻧﺪ ﺑﺪﺍﻥ ﻣﻲ ﺍﻧﺪﻳﺸﻴ ﺪﻩﺍﻧﺪ ﻛﻪ ﺭﻭﺯﻱ ﻓﻴﻠﺪ ﻫﺸﺖ ﺑﻴﺘﻲ ﻛﻼﺱ C ﺑﺮﺍﻱ ﺷﺒﻜﻪ ﺁﻥ ﻫﺎ ﻛﺎﻓﻲ ﻧﺨﻮﺍﻫﺪ ﺑﻮﺩ. ﺭﺍﻩﺣﻞ ﻧﻬﺎﻳﻲ ﻭ ﭘﻴﺎﺩﻩ ﺷﺪﻩ ﺩﺭ ﺍﻳﻨﺘﺮﻧﺖ ﻛﻪ ﺗﻮﺍﻧﺴﺖ ﺑﻪ ﺍﻳﻨﺘﺮﻧﺖ ﺍﺟﺎﺯﻩ ﻧﻔﺲ ﻛﺸﻴﺪﻥ ﺑﺪﻫﺪ، ﺭﻭﺵ CIDR ) ﻣﺴﻴﺮﻳﺎﺑﻲ ﺑﺮ ﺍﺳﺎﺱ ﺁﺩﺭﺱ ﻫﺎﻱ ﺑﺪﻭﻥ ﻛﻼﺱ( ﺑﻮﺩ. ﺍﻳﺪﺓ ﺍﺻﻠﻲ ﺩﺭ CIDR ﻛﻪ ﺩﺭ ﺳﻨﺪ1519 RFC ﺗﺸﺮﻳﺢ ﺷﺪﻩ ﺁﻥ ﺍﺳﺖ ﻛﻪ ﺁﺩﺭﺱ ﻫﺎﻱ IP ﺑﺪﻭﻥ ﺩﺭ ﻧﻈﺮ ﮔﺮﻓﺘﻦ ﻛﻼﺱ ﻭ ﺑﻪﺻﻮﺭﺕ ﺑﻠﻮﻙ ﻫﺎﻳﻲ ﺑﺎ ﻃﻮﻝ ﻣﺘﻐﻴﺮ ﺗﺨﺼﻴﺺ ﻳﺎﺑﺪ. ﻣﺜﻼﹰ ﺍﮔﺮ ﻳﻚ ﺳﺎﻳﺖ ﻧﻴﺎﺯ ﺑﻪ ﺁﺩﺭﺱ ﺩﺍﺷﺘﻪ ﺑﺎﺷﺪ ﻳﻚ ﺑﻠﻮﻙ ﺁﺩﺭﺱ2048 ﺗﺎﻳﻲ ﺑﻪ ﺍﻭ ﺩﺍﺩﻩ ﻣﻲ .ﺷﻮﺩﺣﺬﻑ ﻛﻼﺱ ﻫﺎﻱ ﺁﺩﺭﺱ، ﻓﺮﺁﻳﻨﺪ ﻫﺪﺍﻳﺖ ﺑﺴﺘﻪ ﻫﺎ ﺭﺍ ﭘﻴﭽﻴﺪﻩ ﺗﺮ ﻣﻲﻛﻨﺪ . ﺩﺭ ﺳﻴﺴﺘﻢ ﻣﺒﺘﻨﻲ ﺑﺮ ﻛﻼﺱ، ﻓﺮﺁﻳﻨﺪ ﻫﺪﺍﻳﺖ ﺑﺪﻳﻦ ﻧﺤﻮ ﺑﻮﺩ ﻛﻪ ﻭﻗﺘﻲ ﺑﺴﺘﻪ ﺍﻱ ﺑﻪ ﻳﻚ ﻣﺴﻴﺮﻳﺎﺏ ﻣﻲ ﺭﺳﻴﺪ، ﻳﻚ ﻛﭙﻲ ﺍﺯ ﺁﺩﺭﺱ IP ﺑﻪ ﺍﻧﺪﺍﺯﻩ28 ﺑﻴﺖ ﺑﻪ ﺭﺍﺳﺖ ﺷﻴﻔﺖ ﺩﺍﺩﻩ ﻣﻲ ﺷﺪ ﺗﺎ ﻓﻘﻂ ﭼﻬﺎﺭ ﺑﻴﺖ ﺳﻤﺖ ﭼﭗ ﺁﺩﺭﺱ ) ﻛﻪ ﻛﻼﺱ ﺁﺩﺭﺱ ﺭﺍ ﻣﺸﺨﺺ ﻣﻲﻛﻨﺪ ( ﺑﺎﻗﻲ ﺑﻤﺎﻧﺪ. ﺑﺮ ﺍﺳﺎﺱ ﺍﻳﻦ ﭼﻬﺎﺭ ﺑﻴﺖ ) ﺣﺎﻟﺖ ﻣﺨﺘﻠﻒ( ﺑﺴﺘﻪ ﻫﺎ ﺩﺭ ﻳﻜﻲ ﺍﺯ ﻛ ﻼﺱﻫﺎﻱ A ﻭB ﻭC ) ﻭD ﺩﺭ ﺻﻮﺭﺕ ﭘﺸﺘﻴﺒﺎﻧﻲ ﺍﺯ ﺁﻥ( ﻣﺮﺗﺐ ﻣﻲ ﺷﺪﻧﺪ. ) ﺍﺯ ﺍﻳﻦ ﺣﺎﻟﺖ ﻣﺨﺘﻠﻒ، ﻫﺸﺖ ﺣﺎﻟﺖ ﺑﺮﺍﻱ ﻛﻼﺱA ﺍﺳﺖ ـ0xxx ـ ﭼﻬﺎﺭ ﺣﺎﻟﺖﺑﺮﺍﻱ ﻛﻼﺱ B ـ 10xx ـ ، ﺩﻭ ﺣﺎﻟﺖ ﺑﺮﺍﻱ ﻛﻼﺱC ـ110x ـ ﻭ ﺩﻭ ﺣﺎﻟﺖ ﺑﺮﺍﻱ ﻛﻼﺱ ﻫﺎﻱ D ﻭE ﺍﺳﺖ.( ﭘﺲ ﺍﺯ ﺗﺸﺨﻴﺺ ﻛﻼﺱ ﺁﺩﺭﺱ، ﺑﺮﺍﻱ ﺑﻪ ﺩﺳﺖ ﺁﻭﺭﺩﻥ ﺷﻤﺎﺭﻩ ﺷﺒﻜﻪ، ﺁﺩﺭﺱ IP ﺑﺎ ﻳﻜﻲ ﺍﺯ ﺍﻟﮕﻮﻫﺎﻱ8- ،- ،- ﺑﻪ ﺻﻮﺭﺕ ﺑﻮﻟﻲAND ﻭ ﺑﺨﺶ ﺷﻤﺎﺭﻩ ﻣﺎﺷﻴﻦ ﺣﺬﻑ ﻣﻲ. ﺷﺪ ﺳﭙﺲ ﺷﻤﺎﺭﻩ ﺷﺒﻜﻪ ﺩﺭ ﻫﺮ ﻳﻚ ﺍﺯ ﺟﺪﻭﻝ ﻣﺮﺑﻮﻁ ﺑﻪ ﺁﺩﺭﺱ ﻫﺎﻱ ﻛﻼﺱ B , A ﻭC ﺟﺴﺘﺠﻮ ﻣﻲ. ﺷﺪ ﺟﺪﺍﻭﻝ ﻣﺴﻴﺮﻳﺎﺑﻲ ﺑﺮﺍﻱ ﻛﻼﺱﻫﺎﻱ A ﻭB ﺑﺮ ﺣﺴﺐ ﺷﻤﺎﺭﻩ ﺷﺒﻜﻪ ﺍﻳﻨﺪﻛﺲ ﺷﺪﻩ ﺑﻮﺩﻧﺪ. ﺩﺭﻋﻮﺽ ﺟﺪﺍﻭﻝ ﻣﺴﻴﺮﻳﺎﺑﻲ ﺑﺮﺍﻱ ﻛﻼﺱ C ﻣﺒﺘﻨﻲ ﺑﺮ ﺭﻭﺵ ﺟﺪﺍﻭﻝ (Hash Table ) Hash ﭘﻴﺎﺩﻩ ۱CIDR: Classless InterDomain Routing ﺑﻪ ﻋﺒﺎﺭﺕ ﺳﺎﺩﻩ ﺑﻪ ﺩﻟﻴﻞ ﻛﻢ ﺑﻮﺩﻥ ﺗﻌﺪﺍﺩ ﺷﺒﻜﻪ ﻫﺎ ﺟﺪﺍﻭﻝ ﻣﺴﻴﺮﻳﺎﺑﻲ ﺑﺮﺍﻱ ﻛﻼﺱ ﻫﺎﻱ A ﻭB ﺩﺭ ﺳﺎﺧﺘﻤﺎﻥ ﺩﺍﺩﻩ ﺍﻱ ﺷﺒﻴﻪ ﺑﻪ ﺁﺭﺍﻳﻪ ﺫﺧﻴﺮﻩ ﻣﻲ. ﺷﺪ - ﻡﺷﺒﻜﻪ ﻫﺎﻱ ﻛﺎﻣﭙﻴﻮﺗﺮﻱ ۷۶ﺷﺪﻩ ﺑﻮﺩ. ﭘﺲ ﺍﺯ ﺁﻥ ﻛﻪ ﺩﺭﺍﻳﻪ ﻣﺘﻨﺎﻇﺮ ﺑﺎ ﺁﺩﺭﺱ ﺷﺒﻜﻪ ﺩﺭ ﻳﻜﻲ ﺍﺯ ﺍﻳﻦ ﺟﺪﺍﻭﻝ ﭘﻴﺪﺍ ﻣﻲ ﺷﺪ ﺧﻂ ﺧﺮﻭﺟﻲ ﻣﺘﻨﺎﺳﺐ ﺑﺎ ﺁﻥ ﺷﺒﻜﻪ ﻣﺸﺨﺺ ﺷﺪﻩ ﻭ ﺑﺴﺘﻪ ﺑﺮ ﺭﻭﻱ ﺁﻥ ﺧﻂ ﻫﺪﺍﻳﺖ ﻣﻲ ﮔﺮﺩﻳﺪ .ﺩﺭ CIDR ﺍﻳﻦ ﺍﻟﮕﻮﺭﻳﺘﻢ ﺳﺎﺩﻩ، ﻛﺎﺭ ﻧﺨﻮﺍﻫﺪ ﻛﺮﺩ. ﺩﺭﻋﻮﺽ ﺑﻪ ﻫﺮ ﻳﻚ ﺍﺯ ﺩﺭﺍﻳﻪ ﻫﺎﻱ ﺟﺪﻭﻝ ﻣﺴﻴﺮﻳﺎﺑﻲ ﻳﻚ ﻓﻴﻠﺪ ﺑﻴﺘﻲ ﺟﺪﻳﺪ ﺍﻓﺰﻭﺩﻩ ﺷﺪﻩﻛﻪ ﺍﻟﮕﻮﻱ ﺁﻥ ﺭﺍ ] ﺍﺯ ﻃﺮﻳﻖ ﻳﻚ MASK ﺳﻲ ﻭ ﺩﻭ ﺑﻴﺘﻲ[ ﻣﺸﺨﺺ ﻣﻲﻛﻨﺪ . ﺑﺪﻳﻦ ﺗﺮﺗﻴﺐ ﺑﺮﺍﻱ ﺗﻤﺎﻡ ﺷﺒﻜﻪ ﻫﺎ ﻓﻘﻂ ﻳﻚ ﺟﺪﻭﻝ ﻣﺴﻴﺮﻳﺎﺑﻲ ﻳﻜﺘﺎ ﻭﺟﻮﺩ ﺩﺍﺭﺩ ﻛﻪ ﺩﺭ ﺣﻘﻴﻘﺖ ﻳﻚ ﺁﺭﺍﻳﻪ ﺳﺘﻮﻧﻲ ﻣﺘﺸﻜﻞ ﺍﺯ ﺁﺩﺭﺱ IP ، ﺍﻟﮕﻮﻱ ﺯﻳﺮﺷﺒﻜﻪ (Subnet Mask ) ﻭ ﺧﻂ ﺧﺮﻭﺟﻲ ﺍﺳﺖ. ﻭﻗﺘﻲ ﺑﺴﺘﻪﺍﻱ ﻭﺍﺭﺩ ﻣﻲ ﺷﻮﺩ ﺍﺑﺘﺪﺍ ﺁﺩﺭﺱ IP ﺁﻥ ﺍﺳﺘﺨﺮﺍﺝ ﻣﻲ ﺷﻮﺩ. ﺳﭙﺲ ﺟﺪﻭﻝ ﻣﺴﻴﺮﻳﺎﺑﻲ ﺩﺭﺍﻳﻪ ﺑﻪ ﺩﺭﺍﻳﻪ (Entry by Entry ) ﺟﺴﺘﺠﻮ ﻭ ﺁﺩﺭﺱ ﻣﻘﺼﺪ ﺑﺴﺘﻪﭘﺲ ﺍﺯ AND ﺷﺪﻥ ﺑﺎ ﺍﻟﮕﻮﻱ ﺯﻳﺮ ﺷﺒﻜﻪ ﺍﺯ ﻫﺮ ﺩﺭﺍﻳﻪ ﺑﺎ ﺁﺩﺭﺱ IP ﺍﺯ ﺁﻥ ﺩﺭﺍﻳﻪ ﻣﻘﺎﻳﺴﻪ ﻣﻲ ﺷﻮﺩ. ﺍﻳﻦ ﻓﺮﺁﻳﻨﺪ ﺁﻥ ﻗﺪﺭ ﺗﻜﺮﺍﺭ ﻣﻲ ﮔﺮﺩﺩ ﺗﺎ ﺑﻪ ﻣﻮﺍﺭﺩ ﻣﻄﺎﺑﻘﺖ ﺑﺮﺳﺪ. ﺍﻳﻦ ﺍﻣﻜﺎﻥ ﻭﺟﻮﺩ ﺩﺍﺭﺩ ﻛﻪ ﭼﻨﺪﻳﻦ ﺩﺭﺍﻳﻪ ﺑﺎ ﻳﻚ ﺁﺩﺭﺱ IP ﻣﻄﺎﺑﻘﺖ ﺩﺍﺷﺘﻪ ﺑﺎﺷﺪ) ﺑﻪ ﺩﻟﻴﻞ ﻃﻮﻝ ﻣﺘﻔﺎﻭﺕ ﺍ ﻟﮕﻮﻫﺎﻱ ﺯﻳﺮ ﺷﺒﻜﻪ(. ﺩﺭ ﺍﻳﻦ ﺣﺎﻟﺖ ﺩﺭﺍﻳﻪ ﺍﻱ ﻛﻪ ﻃﻮﻝ ﺍﻟﮕﻮﻱ ﺯﻳﺮ ﺷﺒﻜﻪ ﺁﻥ ﺍﺯ ﻫﻤﻪ ﺑﺰﺭﮔﺘﺮ ﺍﺳﺖ ﺍﺯ ﺑﻴﻦ ﺁﻥ ﻫﺎ ﺍﻧﺘﺨﺎﺏ ﻣﻲ ﺷﻮﺩ. ﺑﻪ ﻋﺒﺎﺭﺗﻲ ﺍﮔﺮ ﺩﻭ ﻣﻮﺭﺩ ﻣﻄﺎﺑﻖ ﺑﺎ ﻃﻮﻝ ﺍﻟﮕﻮﻱ (...)/ ﻭ ﺍﻟﮕﻮﻱ (...) / ﭘﻴﺪﺍ ﺷﻮﺩ، ﺩﺭﺍﻳﻪ ﺩﻭﻡ ﺍﻧﺘﺨﺎﺏ ﻣﻲ .ﺷﻮﺩﺑﺮﺍﻱ ﺳﺮﻋﺖ ﺑﺨﺸﻴﺪﻥ ﺑﻪ ﻓﺮﺁﻳﻨﺪ ﺟﺴﺘﺠﻮ ﻭ ﻣﻄﺎﺑﻘﺖ، ﺍﻟﮕﻮﺭﻳﺘﻢ ﻫﺎﻱ ﭘﻴﭽﻴﺪﻩ ﺍﻱ ﺍﺑﺪﺍﻉ ﺷﺪﻩ ﺍﺳﺖ. (Ruiz – Sanches et al .) ﻣﺴﻴﺮﻳﺎﺏ ﻫﺎﻱ ﺗﺠﺎﺭﻱ ﺩﺭ ﺑﺎﺯﺍﺭ ﺍﻣﺮﻭﺯ ﺍﺯ ﺗﺮﺍﺷﻪ ﻫﺎﻱ VLSI ﺧﺎﺻﻲ ﺑﻬﺮﻩ ﮔﺮﻓﺘﻪ ﺍﻧﺪ ﻛﻪ ﺍﻟﮕﻮﺭﻳﺘﻢ ﻣﺬﻛﻮﺭ ﺭﺍ ﺑﻪ ﺻﻮﺭﺕ ﻳﻚ» ﺳﺨﺖ ﺍﻓﺰﺍﺭ ﺩﺭﻭﻥﻛﺎﺭ « (Embedded Hardware ) ﭘﻴﺎﺩﻩ ﺳﺎﺯﻱ ﻛﺮﺩﻩ .ﺍﻧﺪ ﺑﺮﺍﻱ ﺁﻥ ﻛﻪ ﻓﻬﻢ ﻓﺮﺁﻳﻨﺪ ﻫﺪﺍﻳﺖ ﺑﺴﺘﻪ ﻫﺎ ﺩﺭ CIDR ﺭﺍ ﺳﺎﺩﻩ ﺗﺮﻛﻨﻴﻢ ﻣﺜﺎﻟﻲ ﺭﺍ ﻣﺪﻧﻈﺮ ﻗﺮﺍﺭ ﺑﺪﻫﻴﺪ ﻛﻪ ﺩﺭ ﺁﻥ ﻣﻴﻠﻴﻮﻥ ﻫﺎ ﺁﺩﺭﺱ ﺗﻌﺮﻳﻒ ﺷﺪﻩ ﺍﺳﺖ ﻭ ﺁﺩﺭﺱ ﺷﺮﻭﻉ ... ﺍﺳﺖ. ﻓﺮﺽ ﻛﻨﻴﺪ ﻛﻪ ﺩﺍﻧﺸﮕﺎﻩ ﻛﻤﺒﺮﻳﺞ ﺑﻪ ﺁﺩﺭﺱ ﻧﻴﺎﺯ ﺩﺍﺭﺩ ﻭ ﺁﺩﺭﺱ ﻫﺎﻱ ... ﺗﺎ194... ﺑﻪ ﺁﻥ ﺍﺧﺘﺼﺎﺹ ﺩﺍﺩﻩ ﺷﺪﻩ ﺍﺳﺖ. ) ﺍﻟﮕﻮﻱ ﺯﻳﺮ ﺷﺒﻜﻪ ﻧﻴﺰ ... ﺍﺳﺖ(. ﺑﻌﺪﺍﹰ ﺩﺍﻧﺸﮕﺎﻩ ﺁﻛﺴﻔﻮﺭﺩ ﺗﻘﺎﺿﺎﻱ ﺁﺩﺭﺱIPﺩﻫﺪ ﻣﻲ. ﺍﺯ ﺁﻧﺠﺎﻳﻲ ﻛﻪ ﺑﻠﻮﻙ ﻫﺎﻱ ﺁﺩﺭﺱ ﺗﺎﻳﻲ ﺑﺎﻳﺪ ﺩﺭ ﻣﺮﺯ4096 ﺑﺎﻳﺘﻲ ﻗﺮﺍﺭ ﺑﮕﻴﺮﺩ ﻧﻤﻲ ﺗﻮﺍﻥ ﺁﺩﺭﺱ ﻫﺎﻳﻲ ﻛﻪ ﺍﺯ ... ﺷﺮﻭﻉ ﻣﻲﺷﻮﺩ ﺭﺍ ﺑﻪ ﺁﻥ ﺍﺧﺘﺼﺎﺹ ﺩﺍﺩ. ﺩﺭﻋﻮﺽ ﺁﺩﺭﺱ ﺍﺧﺘﺼﺎﺹ ﺩﺍﺩﻩ ﺷﺪﻩ ﺑﻪ ﺍﻭ ﺩﺭ ﻣﺤﺪﻭﺩﺓ ... ﺗﺎ194... ﻭ ﺑﺎ ﺍﻟﮕﻮﻱ255... ﺧﻮﺍﻫﺪ ﺑﻮﺩ. ﺩﺭ ﺍﻳﻦ ﺟﺎ ﺩﺍﻧﺸﮕﺎﻩ ﺍﺩﻳﻨﺒﻮﺭﻭ ﺗﻘﺎﺿﺎﻱ ﺁﺩﺭﺱ ﺩﺍﺩﻩ ﻭ ﻓﻀﺎﻱ194... ﺗﺎ194... ﺑﺎ ﺍﻟﮕﻮﻱ255... ﺑﻪ ﺍﻭ ﺗﻌﻠﻖ ﻣﻲ ﮔﻴﺮﺩ. ﺍﻳﻦ ﺍﻧﺘﺴﺎﺏ ﻫﺎ ﺩﺭ ﺟﺪﻭﻝ ﺯﻳﺮ ﺧﻼﺻﻪ ﺷﺪﻩ .ﺍﻧﺪ ﺍﻟﮕﻮﻱ ﻧﻤﺎﻳﺶ ﺗﻌﺪﺍﺩ ﺁﺩﺭﺱ ﺁﺧﺮﻳﻦ ﺁﺩﺭﺱ ﺍﻭﻟﻴﻦ ﺁﺩﺭﺱ ﺩﺍﻧﺸﮕﺎﻩ .../ ... ... Cambridge .../ ... ... Edinburgh ../ ... ... ﺩﺭ ﺩﺳﺘﺮﺱ ﻭ ﺁﺯﺍﺩ194.../ ... ... Oxford ﺍﻧﺘﺴﺎﺏ ﺁﺩﺭﺱ ﻫﺎﻱ IP ﺣﺎﻝ ﺟﺪﺍﻭﻝ ﻣﺴﻴﺮﻳﺎﺑﻲ ﺩﺭ ﺗﻤﺎﻡ ﻣﺴﻴﺮﻳﺎﺏ ﻫﺎﻱ ﻭﺍﻗﻊ ﺑﺮ ﺳﺘﻮﻥ ﻓﻘﺮﺍﺕ ﺍﻳﻨﺘﺮﻧﺖ ﺩﺭ ﺟﻬﺎﻥ ﺑﺎﻳﺪ ﺑﺎ ﺍﻳﻦ ﺳﻪ ﺩﺭﺍﻳﻪ ﺟﺪﻳﺪ ﺑﻪ ﻫﻨﮕﺎﻡ ﺷﻮﺩ. ﻫﺮ ﺩﺭﺍﻳﻪ ﻳﻚ ﺁﺩﺭﺱ ﻣﺒﻨﺎ ﻭ ﻳﻚ ﺍﻟﮕﻮﻱ ﺯﻳﺮ ﺷﺒﻜﻪ ﺍﺳﺖ. ﺍﻳﻦ ﺩﺭﺍﻳﻪ ﻫﺎ ﺩﺭ ﻣﺒﻨﺎﻱ ﺩﻭ ﻋﺒﺎﺭﺗﻨﺪ ﺍﺯ : ﺍﻟﮕﻮﻱ ﺯﻳﺮ ﺷﺒﻜﻪ (Subnet Mask ) ﺁﺩﺭﺱ C: E: O: ﭘﺮﻭﺗﻜﻞ ﺍﻳﻨﺘﺮﻧﺖ ﺣﺎﻝ ﺑﺒﻴﻨﻴﻢ ﻭﻗﺘﻲ ﻛﻪ ﺑﺴﺘﻪ ﺍﻱ ﺑﺎ ﺁﺩﺭﺱ .... ﻭﺍﺭﺩ ﻳﻚ ﻣﺴﻴﺮﻳﺎﺏ ﻣﻲ ﺷﻮﺩ ﭼﻪ ﺍﺗﻔﺎﻗﻲ ﻣﻲﺍﻓﺘﺪ . ﺍﻳﻦ ﺁﺩﺭﺱ ﺑﻪ ﺻﻮﺭﺕ ﺩﻭﺩﻭﻳﻲ ﻋﺒﺎﺭﺕ ﺍﺳﺖ ﺍﺯ : ،ﺍﺑﺘﺪﺍ ﺍﻳﻦ ﺁﺩﺭﺱ ﺑﺎ ﺍﻟﮕﻮﻱ ﺯﻳﺮ ﺷﺒﻜﻪ ﻛﻤﺒﺮﻳﺞAND ﻣﻲﺷﻮﺩ ﻭ ﻧﺘﻴﺠﻪ ﺯﻳﺮ ﺑﻪ ﺩﺳﺖ ﻣﻲ :ﺁﻳﺪ ﺍﻳﻦ ﻣﻘﺪﺍﺭ ﺑﺎ ﺁﺩﺭﺱ ﻣﺒﻨﺎﻱ ﺩﺍﻧﺸﮕﺎﻩ ﻛﻤﺒﺮﻳﺞ ﻣﻄﺎﺑﻘﺖ ﻧﺪﺍﺭﺩ. ﺣﺎﻝ ﻣﺠﺪﺩﺍﹰ ﺁﺩﺭﺱ ﺍﺻﻠﻲ ﺑﺎ ﺍﻟﮕﻮﻱ ﺯﻳﺮ ﺷﺒﻜﻪ ﺩﺍﻧﺸﮕﺎﻩ ﺍﺩﻳﻨﺒﻮﺭﻭ AND ﺷﺪﻩ ﻭﻧﺘﻴﺠﻪ ﺯﻳﺮ ﺑﻪ ﺩﺳﺖ ﻣﻲ :ﺁﻳﺪ ﺍﻳﻦ ﻣﻘﺪﺍﺭ ﻧﻴﺰ ﺑﺎ ﺁﺩﺭﺱ ﻣﺒﻨﺎﻱ ﺩﺍﻧﺸﮕﺎﻩ ﺍﺩﻳﻨﺒﻮﺭﻭ ﺗﻄﺎﺑﻖ ﻧﺪﺍﺭﺩ ﻭ ﻫﻤﻴﻦ ﻛﺎﺭ ﺑﺮﺍﻱ ﺩﺍﻧﺸﮕﺎﻩ ﺁﻛﺴﻔﻮﺭ ﺗﻜﺮﺍﺭ ﺷﺪﻩ ﻣﻘﺪﺍﺭ ﺯﻳﺮ ﺑﻪ ﺩﺳﺖ ﻣﻲ :ﺁﻳﺪ ﺍﻳﻦ ﻣﻘﺪﺍﺭ ﺑﺎ ﺁﺩﺭﺱ ﻣﺒﻨﺎﻱ ﺩﺍﻧﺸﮕﺎﻩ ﺁﻛﺴﻔﻮﺭﺩ ﻣﻄﺎﺑﻘﺖ ﺩﺍﺭﺩ. ﺍﮔﺮ ﻫﻴﭻ ﻣﻮﺭﺩ ﺗﻄﺒﻴﻖ ﺩﻳﮕﺮﻱ ﺩﺭ ﺟﺪﻭﻝ ﻳﺎﻓﺖ ﻧﺸﺪ ﺑﺴﺘﻪ ﺑﺮ ﺭﻭﻱ ﺧﻄﻲ ﺍﺭﺳﺎﻝ ﻣﻲﺷﻮﺩ ﻛﻪ ﺩﺭ ﺩﺭﺍﻳﻪ ﻣﺘﻨﺎﻇﺮ ﺑﺎ ﺷﺒﻜﻪ ﺩﺍﻧﺸﮕﺎﻩ ﺁﻛﺴﻔﻮﺭﺩ ﺩﺭﺝ ﺷﺪﻩ ﺍﺳﺖ .ﺣﺎﻝ ﺍﺟﺎﺯﻩ ﺑﺪﻫﻴﺪ، ﺁﺩﺭﺱ ﺍﻳﻦ ﺳﻪ ﺩﺍﻧﺸﮕﺎﻩ ﺭﺍ ﺍﺯ ﺩﻳﺪ ﻳﻚ ﻣﺴﻴﺮﻳﺎﺏ ﺩﺭ ﻧﺒﺮﺍﺳﻜﺎﻱ ﺍﻭﻫﺎﻣﺎ ﺑﺮﺭﺳﻲ ﻛﻨﻴﻢ. ﺍﻳﻦ ﻣﺴﻴﺮﻳﺎﺏ ﭼﻬﺎﺭ ﺧﻂ ﺑﻪ ﻣﻴﻨﻴﺎﭘﻮﻟﻴﺲ، ﻧﻴﻮﻳﻮﺭﻙ، ﺩﺍﻻﺱ ﻭ ﺩﻧﻮﺭ ﺩﺍﺭﺩ. ﻭﻗﺘﻲ ﻧﺮﻡ ﺍﻓﺰﺍﺭ ﻣﺴﻴﺮﻳﺎﺏ ﺍﻭﻫﺎﻣﺎ، ﺍﻳﻦ ﺳﻪ ﺩﺭﺍﻳﻪ ﺟﺪﻳﺪ ﺭﺍ ﺟﻬﺖ ﺩﺭﺝ ﺩﺭ ﺟﺪﻭﻝ ﻣﺴﻴﺮﻳﺎﺑﻲ ﺧﻮﺩ ﺩﺭﻳﺎﻓﺖ ﻣﻲ ﺩﺍﺭﺩ، ﻣﺘﻮﺟﻪ ﻣﻲ ﺷﻮﺩ ﻛﻪ ﻗﺎﺩﺭ ﺍﺳﺖ ﻫﺮ ﺳﻪ ﺗﺎﻱ ﺁﻥ ﻫﺎ ﺭﺍ ﺩﺭ ﻳﻚ » ﺩﺭﺍﻳﻪ ﻭﺍﺣﺪ ﻭ ﺗﺠﻤﻴﻊ ﺷﺪﻩ« (Aggregate Entry ) ﺑﻪﺻﻮﺭﺕ .../ ﺍﺩﻏﺎﻡ ﻧﻤﺎﻳﺪ . ﺁﺩﺭﺱ ﻭ ﺍﻟﮕﻮﻱ ﺯﻳﺮ ﺷﺒﻜﻪ ﺩﺭ ﻣﺒﻨﺎﻱ ﺩﻭ ﺑﻪ ﺻﻮﺭﺕ ﺯﻳﺮ ﺍﺳﺖ : ﻃﺒﻖ ﺍﻳﻦ ﺩﺭﺍﻳﻪ ﺗﻤﺎﻡ ﺑﺴﺘﻪ ﻫﺎﻳﻲ ﻛﻪ ﺑﻪ ﻣﻘﺼﺪ ﻳﻜﻲ ﺍﺯ ﺍﻳﻦ ﺳﻪ ﺩﺍﻧﺸﮕﺎﻩ ﺭﻭﺍﻧﻪ ﺷﺪﻩ ﺍﻧﺪ ﺑﻪ ﺳﻮﻱ ﻧﻴﻮﻳﻮﺭﻙ ﻫﺪﺍﻳﺖ ﻣﻲ ﺷﻮﻧﺪ. ﺑﺎ ﺗﺠﻤﻴﻊ ﺍﻳﻦ ﺳﻪ ﺩﺭﺍﻳﻪ، ﻣﺴﻴﺮﻳﺎﺏ ﺍﻭﻫﺎﻣﺎ ﺗﻮﺍﻧﺴﺘﻪ ﺑﻪ ﻣﻴﺰﺍﻥ ﺩﻭ ﺩﺭﺍﻳﻪ ﺣﺠﻢ ﺟﺪﻭﻝ ﺧﻮﺩ ﺭﺍ ﻛﺎﻫﺶ ﺑﺪﻫﺪ .ﺑﻪ ﻫﻤﻴﻦ ﺗﺮﺗﻴﺐ ﺍﮔﺮ ﻣﺴﻴﺮﻳﺎﺏ ﻧﻴﻮﻳﻮﺭﻙ ﺑﺮﺍﻱ ﺗﻤﺎﻡ ﺗﺮﺍﻓﻴﻚ ﻣﻨﺘﻬﻲ ﺑﻪ ﺍﻧﮕﻠﺴﺘﺎﻥ ﻓﻘﻂ ﻳﻚ ﺧﻂ ﺑﻪ ﻟﻨﺪﻥ ﺩﺍﺷﺘﻪ ﺑﺎﺷﺪ ﺍﻭ ﻧﻴﺰ ﺳﻪ ﺩﺭﺍﻳﻪ ﻓﻮﻕ ﺭﺍ ﺩﺭ ﻳﻚ ﺩﺭﺍﻳﻪ ﺍﺩﻏﺎﻡ ﻣﻲ ﻛﻨﺪ ﻭﻟﻴﻜﻦ ﺍﮔﺮ ﺑﺮﺍﻱ ﻟﻨﺪﻥ ﻭ ﺍﺩﻳﻨﺒﻮﺭﻭ ﺩﻭ ﺧﻂ ﻣﺠﺰﺍ ﺩﺍﺷﺘﻪ ﺑﺎﺷﺪ ﺑﺎﻳﺪ ﻫﺮ ﺳﻪ ﺗﺎﻱ ﺁﻥ ﻫﺎ ﺭﺍ ﺑﻪ ﻃﻮﺭ ﻣﺠﺰﺍ ﺩﺭ ﺟﺪﻭﻝ ﺫﺧﻴﺮﻩ ﻛﻨﺪ. ﻋﻤﻞ ﺗﺠﻤﻴﻊ (Aggregation ) ﺩﺭ ﺍﻳﻨﺘﺮﻧﺖ ﺑﻪ ﻃﻮﺭ ﮔﺴﺘﺮﺩﻩ ﺍﻱ ﻣﻮﺭﺩ ﺍﺳﺘﻔﺎﺩﻩ ﻗﺮﺍﺭ ﮔﺮﻓﺘﻪ ﺗﺎ ﺣﺠﻢ ﺟﺪﺍﻭﻝ ﻣﺴﻴﺮﻳﺎﺑﻲ ﻛﺎﻫﺶ ﻳﺎﺑﺪ .ﺁﺧﺮﻳﻦ ﻧﻜﺘﻪ ﺩﺭ ﺍﻳﻦ ﻣﺜﺎﻝ ﺁﻥ ﺍﺳﺖ ﻛﻪ ﺑﺮ ﻃﺒﻖ ﺩﺭﺍﻳﻪ ﺍﺩﻏﺎﻡ ﺷﺪﻩ ﺩﺭ ﺟﺪﻭﻝ ﻣﺴﻴﺮﻳﺎﺑﻲ ﻣﺴﻴﺮﻳﺎﺏ ﻭﺍﻗﻊ ﺩﺭ ﺍﻭﻫﺎﻣﺎ ﺣﺘﻲ ﺑﺴﺘﻪ ﻫﺎﻳﻲ ﻛﻪ ﺑﻪ ﺁﺩﺭﺱ ﺍﺧﺘﺼﺎﺹ ﺩﺍﺩﻩ ﻧﺸﺪﻩ ﺭﻭﺍﻧﻪ ﻫﺴﺘﻨﺪ ] ﻳﻌﻨﻲ ﺁﺩﺭﺱ ﻫﺎﻱ ﺑﻴﻦ ... ﺗﺎ [... ﻧﻴﺰ ﺑﻪ ﺳﻮﻱ ﻧﻴﻮﻳﻮﺭﻙ ﻫﺪﺍﻳﺖ ﻣﻲ ﺷﻮﻧﺪ. ﻣﺎﺩﺍﻣﻲ ﻛﻪ ﺍﻳﻦ ﺁﺩﺭﺱ ﻫﺎ ﺑﻪ ﻛﺴﻲ ﺍﺧﺘﺼﺎﺹ ﺩﺍﺩﻩ ﻧﺸﺪﻩ ﻫﻴﭻ ﻣﺸﻜﻠﻲ ﺑﻪ ﻭﺟﻮﺩ ﻧﻤﻲ ﺁﻳﺪ ﭼﺮﺍ ﻛﻪ ﺑﻨﺎ ﻧﻴﺴﺖ ﺑﺴﺘﻪ ﻫﺎﻳﻲ ﺑﺎ ﺍﻳﻦ ﺁﺩﺭﺱ ﻫﺎ ﺗﻮﻟﻴﺪ ﺷﻮﻧﺪ. ﻭﻟﻲ ﺍﮔﺮ ﺍﻳﻦ ﺑﻠﻮﻙ ﺁﺩﺭﺱ، ﺑﻪ ﺷﺮﻛﺘﻲ ﺩﺭ ﻛﺎﻟﻴﻔﺮﻧﻴﺎ ﺩﺍﺩﻩ ﺷﻮﺩ ﺑﺎﻳﺪ ﺩﺭﺍﻳﻪ ﺍﻱ ﺟﺪﻳﺪ ﺑﻪ ﺷﻜﻞ .../ ﺩﺭ ﺟﺪﻭﻝ ﻣﺴﻴﺮﻳﺎﺑﻲ ﺗﻤﺎﻡﻣﺴﻴﺮﻳﺎﺏ ﻫﺎ ﺩﺭﺝ ﺷﻮﺩ ﺗﺎ ﺑﺴﺘﻪ ﻫﺎﻳﻲ ﺑﻪ ﻣﻘﺼﺪ ﺍﻳﻦ ﺷﺒﻜﻪ ﻧﻴﺰ ﺑﻪ ﺩﺭﺳﺘﻲ ﻣﺴﻴﺮﻳﺎﺑﻲ ﺷﻮﻧﺪ . ﺍﺯ ﺁﻥ ﺟﻬﺖ ﺍﻣﻜﺎﻥ ﺗﺠﻤﻴﻊ ﺍﻳﻦ ﺳﻪ ﺁﺩﺭﺱ ﻭﺟﻮﺩ ﺩﺍﺷﺘﻪ ﻛﻪ ﺑﺴﺘﻪ ﻫﺎﻳﻲ ﻛﻪ ﻣﻘﺼﺪﺷﺎﻥ ﻫﺮ ﻳﻚ ﺍﺯ ﺍﻳﻦ ﺳﻪ ﺩﺍﻧﺸﮕﺎﻩ ﺍﺳﺖ ﺑﺎﻳﺪ ﺑﺮ ﺭﻭﻱ ﺧﻂ ﺧﺮﻭﺟﻲ ﻳﻜﺴﺎﻥ ﺑﺮﻭﻧﺪ. - ﻡﺷﺒﻜﻪ ﻫﺎﻱ ﻛﺎﻣﭙﻴﻮﺗﺮﻱ ۷۸ﭘﺮﻭﺗﻜﻞ ICMP ١ﭘﺮﻭﺗﻜﻞIP ، ﭘﺮﻭﺗﻜﻠﻲ“ﺑﺪﻭﻥ ﺍﺗﺼﹼﺎﻝ“ ﻭ ”ﻏﻴﺮ ﻗﺎﺑﻞ ﺍﻋﺘﻤﺎﺩ٣ ” ﺍﺳﺖ! ﺑﺪﻭﻥ ﺍﺗﺼﹼﺎﻝ ﺑﺪﻳﻦ ﻣﻌﻨﺎ ﻛﻪ ﻣﺴﻴﺮﻳﺎﺏ ﻫﺮ ﺑﺴﺘﻪ ﺭﺍ ﺑﺪﻭﻥ ﻫﻴﭽﮕﻮﻧﻪ ﻫﻤﺎﻫﻨﮕﻲ ﺑﺎ ﻣﻘﺼﺪ ﺑﺴﺘﻪ ﻳﺎ ﻣﺴﻴﺮﻳﺎﺏ ﺑﻌﺪﻱ ﺍﺭﺳﺎﻝ ﻣﻲ ﻧﻤﺎﻳﺪ ، ﺑﺪﻭﻥ ﺁﻧﻜﻪ ﺑﺘﻮﺍﻧﺪ ﺍﻃﻼﻋﻲ ﺍﺯ ﻭﺟﻮﺩ ﻳﺎ ﻋﺪﻡ ﻭﺟﻮﺩ ﻣﻘﺼﺪ ﺩﺍﺷﺘﻪ ﺑﺎﺷﺪ. ﺩﺭ ﺿﻤﻦ ﻫﺮ ﻣﺴﻴﺮﻳﺎﺏ ﭘﺲ ﺍﺯ ﺍﺭﺳﺎﻝ ﻳﻚ ﺑﺴﺘﻪ ﺁﻧﺮﺍ ﻓﺮﺍﻣﻮﺵ ﻣﻲ ﻛﻨﺪ ﻭ ﻣﻨﺘﻈﺮ “ﭘﻴﺎﻡ ﺩﺭﻳﺎﻓﺖ ﺑﺴﺘﻪ” ﺍﺯ ﮔﻴﺮﻧﺪﺓ ﺁﻥ ﻧﺨﻮﺍﻫﺪ ﻣﺎﻧﺪ. ﺍﮔﺮ ﻳﻚ ﺑﺴﺘﺔ IP ﺑﺎ ﺧﻄﺎﺑﻪ ﻣﻘﺼﺪ ﺑﺮﺳﺪ ﻭ ﻳﺎ ﺍﺻﻼ ﺑﻪ ﻣﻘﺼﺪ ﻧﺮﺳﺪ ﺍﻳﻦ ﭘﺮﻭﺗﻜﻞ ﻫﻴﭻ ﺍﻃﻼﻋﻲ ﺩﺭ ﻣﻮﺭﺩ ﺳﺮﻧﻮﺷﺖ ﺁﻥ ﺑﻪ ﻓﺮﺳﺘﻨﺪﺓ ﺑﺴﺘﻪ ﻧﻤﻲﺩﻫﺪ . ﺩﻻﻳﻞ ﻣﺨﺘﻠﻔﻲ ﺑﺮﺍﻱ ﻧﺮﺳﻴﺪﻥ ﻳﻚ ﺑﺴﺘﻪ ﺑﻪ ﻣﻘﺼﺪ ﻭﺟﻮﺩ ﺩﺍﺭﺩ: ﻣﻤﻜﻦ ﺍﺳﺖ “ﺯﻣﺎﻥ ﺣﻴﺎﺕ” ٥ﺑﺴﺘﻪ ﻗﺒﻞ ﺍﺯ ﺭﺳﻴﺪﻥ ﺑﻪ ﻣﻘﺼﺪ ﻣﻨﻘﻀﻲ ﺷﻮﺩ؛ ﻣﻤﻜﻦ ﺍﺳﺖ ﻣﺴﻴﺮ ﻳﺎﺏ ﺑﺴﺘﻪ ﺭﺍ ﺑﻪ ﻣﺴﻴﺮﻱ ﺍﺷﺘﺒﺎﻩ ﻫﺪﺍﻳﺖ ﻛﻨﺪ؛ ﻣﻤﻜﻦ ﺍﺳﺖ ﺩﺭ ﻫﻨﮕﺎﻡ ﻗﻄﻌﻪ ﻗﻄﻌﻪ ﻛﺮﺩﻥ ﺑﺴﺘﻪ ﻭ ﺍﺭﺳﺎﻝ ﺁﻧﻬﺎ ، ﻳﻜﻲ ﺍﺯ ﻗﻄﻌﺎﺕ ﺩﭼﺎﺭ ﺧﻄﺎ ﺷﻮﺩ ﻳﺎ ﺑﻪ ﻫﺮ ﺩﻟﻴﻠﻲ ﺑﻪ ﻣﻘﺼﺪ ﻧﺮﺳﺪ ﺑﻨﺎﺑﺮﺍﻳﻦ ﻛﻞ ﺩﻳﺘﺎﮔﺮﺍﻡ ﻗﺎﺑﻞ ﺑﺎﺯﺳﺎﺯﻱ ﻧﺨﻮﺍﻫﺪ ﺑﻮﺩ؛ ﻣﻤﻜﻦ ﺍﺳﺖ ﻣﻘﺼﺪِ ﺑﺴﺘﻪ ﺁﻣﺎﺩﮔﻲ ﺩﺭﻳﺎﻓﺖ ﺑﺴﺘﻪ ﺭﺍ ﻧﺪﺍﺷﺘﻪ ﺑﺎﺷﺪ ﻳﺎ ﺍﺻﻼﹰ ﻭﺟﻮﺩ ﺧﺎﺭﺟﻲ ﻧﺪﺍﺷﺘﻪ ﺑﺎﺷﺪ. ﺩﺭ ﻫﻨﮕﺎﻡ ﺑﺮﻭﺯ ﻫﺮﮔﻮﻧﻪ ﺧﻄﺎ ، ﭘﺮﻭﺗﻜﻞIP ﺑﻪ ﻓﺮﺳﺘﻨﺪﺓ ﺑﺴﺘﻪ ﻫﻴﭻ ﺍﻃﻼﻋﻲﺩﺭ ﻣﻮﺭﺩ ﺳﺮﻧﻮﺷﺖ ﺁﻥ ﻧﺨﻮﺍﻫﺪ ﺩﺍﺩ . ﻋﺪﻡ ﮔﺰﺍﺭﺵِ ﺧﻄﺎ ﺑﻪ ﺗﻮﻟﻴﺪ ﻛﻨﻨﺪﺓ ﻳﻚ ﺑﺴﺘﻪ ﻣﻨﺠﺮ ﺑﻪ ﺗﻜﺮﺍﺭ ﺧﻄﺎ ﻭ ﺣﻤﻞ ﺑﻴﻬﻮﺩﻩ ﻭ ﺯﺍﺋﺪ ﺑﺴﺘﻪ ﻫﺎﻳﻲ ﻣﻴﺸﻮﺩ ﻛﻪ ﻣﺤﻜﻮﻡ ﺑﻪ ﻓﻨﺎ ﻭ ﺣﺬﻑ ﺩﺭ ﺷﺒﻜﻪ ﻫﺴﺘﻨﺪ. ﺑﻪ ﻋﻨﻮﺍﻥ ﻣﺜﺎﻝ ﻋﺪﻡ ﮔﺰﺍﺭﺵ ﺩﺭ ﻣﻮﺭﺩ ﺁﻣﺎﺩﻩ ﻧﺒﻮﺩﻥ ﻣﻘﺼﺪ ﺑﺮﺍﻱ ﺩﺭﻳﺎﻓﺖ ﺑﺴﺘﻪ ﺑﺎﻋﺚ ﺧﻮﺍﻫﺪ ﺷﺪ ﻛﻪ ﻓﺮﺳﺘﻨﺪﺓ ﺁﻥ ﺍﻗﺪﺍﻡ ﺑﻪ ﺍﺭﺳﺎﻝ ﺑﺴﺘﻪ ﻫﺎﻱ ﺩﻳﮕﺮ ﻛﻨﺪ ﺩﺭ ﺣﺎﻟﻲ ﻛﻪ ﺍﻳﻦ ﻛﺎﺭ ﺑﻲ ﺛﻤﺮ ﺧﻮﺍﻫﺪ ﺑﻮﺩ ﻭ ﻓﻘﻂ ﺑﺎﺭ ﺗﺮﺍﻓﻴﻚ ﺷﺒﻜﻪ ﺭﺍ ﺍﻓﺰﺍﻳﺶ ﻣﻲ ﺩﻫﺪ ﻭ ﺣﺘﻲ ﻣﻲ ﺗﻮﺍﻧﺪ ﻣﻨﺠﺮ ﺑﻪ ﺑﺮﻭﺯ “ﺍﺯﺩﺣﺎﻡ” ﺷﻮﺩ .ﭘﺮﻭﺗﻜﻞICMP ﺩﺭ ﻛﻨﺎﺭ ﭘﺮﻭﺗﻜﻞIP ، ﺑﺮﺍﻱ ﺑﺮﺭﺳﻲ ﺍﻧﻮﺍﻉ ﺧﻄﺎ ﻭ ﺍﺭﺳﺎﻝ ﭘﻴﺎﻡ ﺑﺮﺍﻱ ﻣﺒﺪﺃ ﺑﺴﺘﻪ ﺩﺭ ﻫﻨﮕﺎﻡ ﺑﺮﻭﺯ ﺍﺷﻜﺎﻻﺕ ﻧﺎﺧﻮﺍﺳﺘﻪ ﺍﺳﺘﻔﺎﺩﻩ ﻣﻲﺷﻮﺩ. ﺩﺭ ﺣﻘﻴﻘﺖ ICMP ﻳﻚ ﺳﻴﺴﺘﻢ ﮔﺰﺍﺭﺵ ﺧﻄﺎ ﺍﺳﺖ ﻛﻪ ﺑﺮ ﺭﻭﻱ ﭘﺮﻭﺗﻜﻞIP ﻧﺼﺐ ﻣﻲ ﺷﻮﺩ ﺗﺎ ﺩﺭ ﺻﻮﺭﺕ ﺑﺮﻭﺯ ﻫﺮﮔﻮﻧﻪ ﺧﻄﺎ ﺑﻪ ﻓﺮﺳﺘﻨﺪﺓ ﺑﺴﺘﻪ ﭘﻴﺎﻡ ﻣﻨﺎﺳﺐ ﺭﺍ ﺑﺪﻫﺪ ﺗﺎ ﺁﻥ ﺧﻄﺎ ﺗﻜﺮﺍﺭ ﻧﺸﻮﺩ. ﺩﺭ ﻭﺍﻗﻊ ICMP ﻭﻇﻴﻔﻪ ﺍﻱ ﺩﺭ ﻗﺒﺎﻝ ﻭﻗﻮﻉ ﺧﻄﺎ ﻧﺪﺍﺭﺩ ﺑﻠﻜﻪ ﻓﻘﻂ ﭘﻴﺎﻣﻲ ﻛﻪ ﺑﻴﺎﻧﮕﺮ ﺑﺮﻭﺯ ﺧﻄﺎﻭ ﻧﻮﻉ ﺁﻥ ﺍﺳﺖ ﺑﻪ ﻓﺮﺳﺘﻨﺪﻩ ﺑﺮﻣﻴﮕﺮﺩﺍﻧﺪ . ﺍﻳﻦ ﭘﺮﻭﺗﻜﻞ ﺍﺷﻜﺎﻻﺕ ﻣﻮﺟﻮﺩ ﺭﺍ ﺩﺭ ﻗﺎﻟﺐ ﻳﻜﺴﺮﻱ ﭘﻴﺎﻡ ﮔﺰﺍﺭﺵ ﻣﻲ ﻛﻨﺪ ﻛﻪ ﺍﻳﻦ ﭘﻴﺎﻡ ﺧﻮﺩ ﺩﺭ ﻳﻚ ﺑﺴﺘﻪ IP ﻗﺮﺍﺭ ﻣﻲ ﮔﻴﺮﺩ ﻛﻪ ﺍﺯ ﺟﺎﻧﺐ ﻳﻚ ﻣﺴﻴﺮﻳﺎﺏ ﻳﺎ ﻣﺎﺷﻴﻦ ﻣﻘﺼﺪ ﺑﻪ ﺁﺩﺭﺱ ﻓﺮﺳﺘﻨﺪﻩ ﺑﺎﺯ ﻣﻲ ﮔﺮﺩﺩ .ﭘﺮﻭﺗﻜﻞ 7ARP ﻧﻜﺘﻪ ﻇﺮﻳﻔﻲ ﻛﻪ ﺩﺭ ﻣﻮﺭﺩ ﺷﺒﻜﻪ ﺍﻳﻨﺘﺮﻧﺖ ﻭﺟﻮﺩ ﺩﺍﺭﺩ ﺁﻥ ﺍﺳﺖ ﻛﻪ ﺍﮔﺮ ﭼﻪ ﺗﻤﺎﻣﻲ ﻣﺎﺷﻴﻨﻬﺎﻱ ﻣﻴﺰﺑﺎﻥ ﻭ ﺍﺑﺰﺍﺭﻫﺎﻱ ﺷﺒﻜﻪ ﺍﻱ ﺍﺯ ﺁﺩﺭﺱ IP ﻛﻪﺁﺩﺭﺱ ﻣﻨﺤﺼﺮ ﺑﻪ ﻓﺮﺩ ﻭ ﻳﻜﺘﺎ ﺍﺳﺖ ﺍﺳﺘﻔﺎﺩﻩ ﻣﻲ ﻛﻨﻨﺪ ﻭﻟﻴﻜﻦ ﻳﻚ ﺑﺴﺘﻪ IP ﻓﻘﻂ ﺩﺭ ﻻﻳﻪ ﺷﺒﻜﻪ ﻗﺎﺑﻞ ﺷﻨﺎﺳﺎﺋﻲ ﻭ ﺗﺤﻠﻴﻞ ﺍﺳﺖ. ﻳﻚ ﺑﺴﺘﻪ IP ﻗﺒﻞﺍﺯ ﺍﺭﺳﺎﻝ ﺭﻭﻱ ﻛﺎﻧﺎﻝ ﺍﺯ ﻻﻳﻪ ﺍﻭﻝ ﻳﻌﻨﻲ ﻻﻳﺔ ﻓﻴﺰﻳﻜﻲ ﻋﺒﻮﺭ ﻣﻲ ﻛﻨﺪ ﻭ ﺿﻤﻦ ﺍﺿﺎﻓﻪ ﺷﺪﻥ ﺍﻃﻼﻋﺎﺕ ﻻﺯﻡ ﻭ ﺗﺸﻜﻴﻞ ﻳﻚ ﻓﺮﻳﻢ ، ﺭﻭﻱ ﻛﺎﻧﺎﻝ ﻓﻴﺰﻳﻜﻲ ﺍﺭﺳﺎﻝ ﻣﻲ ﺷﻮﺩ . ﺑﻌﺒﺎﺭﺕ ﺭﻭﺷﻨﺘﺮ ﺑﺴﺘﻪ IP ﻗﺒﻞ ﺍﺯ ﺍﺭﺳﺎﻝ ﺩﺭﻭﻥ ﻓﻴﻠﺪ ﺩﺍﺩﻩ ﺍﺯ ﻓﺮﻳﻤﻲ ﻗﺮﺍﺭ ﻣﻲ ﮔﻴﺮﺩ ﻛﻪ ﺑﻌﺪﺍﹰ ﺩﺭ ﻻﻳﻪ ﺍﻭﻝ ﺗﺸﻜﻴﻞ ﻣﻲ ﺷﻮﺩ؛ ﻻﻳﻪ ﺍﻭﻝ ﻭﻇﻴﻔﻪ ﺍﻱ ﺩﺭ ﻗﺒﺎﻝ ﻣﺴﻴﺮﻳﺎﺑﻲ ﻭ ﻛﺎﺭﻫﺎﺋﻲ ﺍﺯ ﺍﻳﻦ ﻗﺒﻴﻞ ﻧﺪﺍﺭﺩ ﻭ ﻓﻘﻂ ﺑﺎ ﺁﺩﺭﺳﻬﺎﻱ ﻓﻴﺰﻳﻜﻲ ﻛﺎﺭ ﻣﻲ ﻛﻨﺪ . ﺑﻌﻨﻮﺍﻥ ﻣﺜﺎﻝ ﺍﮔﺮ ﻣﺎﺷﻴﻦ ﺷﻤﺎ ﺑﺨﻮﺍﻫﺪ ﺑﺴﺘﻪ ﺍﻱ ﺭﺍ ﺑﺮﺍﻱ ﻣﺎﺷﻴﻨﻲ ﻛﻪ ﺭﻭﻱ ﺷﺒﻜﻪ ﻣﺤﻠﻲ ﺧﻮﺩﺗﺎﻥ ﻭﺍﻗﻊ ﺍﺳﺖ ﺑﻔﺮﺳﺘﺪ، ﺩﺭ ﻻﻳﻪ ﺍﻭﻝ ﺍﻟﺰﺍﻣﺎﹰ ﺑﺎﻳﺴﺘﻲ ﺁﺩﺭﺱ ﻓﻴﺰﻳﻜﻲ ﻣﺎﺷﻴﻦ ﺷﻤﺎ )ﻣﺒﺪﺍﺀﻭ ( Internet Control Message Protocol Connectionless Unreliable Acknowledgement Message Time To Live Congestion ٦Address Resolution Protocol ٧ﭘﺮﻭﺗﻜﻞ ﺍﻳﻨﺘﺮﻧﺖ ﺁﺩﺭﺱ ﻓﻴﺰﻳﻜﻲ ﻣﺎﺷﻴﻦ ﻃﺮﻑ ﻣﻘﺎﺑﻞ)ﻣﻘﺼﺪ( ﻣﻌﻴﻦ ﺑﺎﺷﺪ . ) ﺍﻳﻦ ﺁﺩﺭﺳﻬﺎ ﺑﺼﻮﺭﺕ ﺳﺨﺖ ﺍﻓﺰﺍﺭﻱ ﺩﺭ ﻛﺎﺭﺕ ﺷﺒﻜﻪ ﺩﺭﺝ ﺷﺪﻩ ﺍﺳﺖ( ﻋﺪﻡ ﺩﺍﻧﺴﺘﻦ ﺁﺩﺭﺳﻬﺎﻱ ﻓﻴﺰﻳﻜﻲ ﻋﻤﻼﹰ ﻣﺴﺎﻭﻱ ﻋﺪﻡ ﺗﻮﺍﻧﺎﻳﻲ ﺑﺮﺍﻱ ﺍﺭﺗﺒﺎﻁ ﺧﻮﺍﻫﺪ ﺑﻮﺩ ﭼﺮﺍ ﻛﻪ ﺭﻭﻱ ﻛﺎﻧﺎﻝ ﺍﻧﺘﻘﺎﻝ ﺁﺩﺭﺳﻬﺎﻱ IP ﺑﻲ ﻣﻌﻨﺎ ﻫﺴﺘﻨﺪ . ﻭﻇﻴﻔﻪ ﭘﺮﻭﺗﻜﻞ ARP ﺩﺭ ﺍﻳﻨﺠﺎ ﺁﻥ ﺍﺳﺖ ﻛﻪ ﻳﻚ“ﺑﺴﺘﻪ ﻓﺮﺍﮔﻴﺮ” ﺭﻭﻱ ﻛﻞ ﺷﺒﻜﻪ ﻣﺤﻠﻲ ﻣﻨﺘﺸﺮ ﻛﻨﺪ ﻛﻪ ﺍﻳﻦ ﺑﺴﺘﻪ ﺩﺭ ﺣﻘﻴﻘﺖ ﺳﻮﺍﻝ :ﻛﻨﺪ ﻣﻲ" ﻛﺴﻲ ﻛﻪ ﺁﺩﺭﺱ IP ﺍﻭﻓﻼﻥ ﺍﺳﺖ ، ﺁﺩﺭﺱ ﻓﻴﺰﻳﻜﻲ ﺍﻭ ﭼﻴﺴﺖ؟ "ﺑﺎ ﺗﻮﺟﻪ ﺑﻪ ﺁﻧﻜﻪ ﺑﺴﺘﻪ ﻫﺎﻱ ﻓﺮﺍﮔﻴﺮ ﺗﻮﺳﻂ ﺗﻤﺎﻣﻲ ﻣﺎﺷﻴﻨﻬﺎﻱ ﺭﻭﻱ ﺷﺒﻜﺔ ﻣﺤﻠﻲ ﺩﺭﻳﺎﻓﺖ ﻣﻲ ﺷﻮﺩ ، ﻣﺎﺷﻴﻨﻲ ﻛﻪ ﺁﺩﺭﺱ IP ﺧﻮﺩﺵ ﺭﺍ ﺩﺭﻭﻥﺍﻳﻦ ﺑﺴﺘﻪ ﻣﻲ ﺑﻴﻨﺪ ، ﺑﺪﺍﻥ ﭘﺎﺳﺦ ﻣﻲ ﺩﻫﺪ ﻭ ﺁﺩﺭﺱ ﻓﻴﺰﻳﻜﻲ ﺧﻮﺩ ﺭﺍ ﺑﺮﺍﻱ ﺍﺭﺳﺎﻝ ﻛﻨﻨﺪﺓ ﺁﻥ ﺑﺴﺘﻪ ﻣﻲ ﻓﺮﺳﺘﺪ. ﭘﺲ ﺍﺯ ﺁﻧﻜﻪ ﺁﺩﺭﺱ ﻓﻴﺰﻳﻜﻲِ ﻣﻘﺼﺪ ﺑﺪﺳﺖ ﺁﻣﺪ ، ﻳﻚ ﻓﺮﻳﻢ ﺍﺗﺮﻧﺖ ﺳﺎﺧﺘﻪ ﺷﺪﻩ ﺑﺮ ﺭﻭﻱ ﻛﺎﻧﺎﻝ ﻣﻨﺘﻘﻞ ﻣﻲ .ﺷﻮﺩﭘﺮﻭﺗﻜﻞ RARP ٢ﭘﺮﻭﺗﻜﻞ ARP ﺑﺮﺍﻱ ﻳﺎﻓﺘﻦ ﺁﺩﺭﺱ ﻫﺎﻱ ﻓﻴﺰﻳﻜﻲ ﺍﻳﺴﺘﮕﺎﻫﻬﺎﺋﻲ ﺍﺳﺖ ﻛﻪ ﺁﺩﺭﺱ IP ﺧﻮﺩ ﺭﺍ ﻣﻲ ﺩﺍﻧﻨﺪ. ﭘﺮﻭﺗﻜﻞ RARP ﺩﻗﻴﻘﺎﹰ ﻋﻜﺲ ﭘﺮﻭﺗﻜﻞARP ﻋﻤﻞ ﻣﻲ ﻛﻨﺪ . ﮔﺎﻫﺎﹰ ﺍﺗﻔﺎﻕ ﻣﻲ ﺍﻓﺘﺪ ﻛﻪ ﺍﻳﺴﺘﮕﺎﻩ ﺁﺩﺭﺱ ﻓﻴﺰﻳﻜﻲ ﻣﻮﺭﺩ ﻧﻈﺮﺵ ﺭﺍ ﻣﻴﺪﺍﻧﺪ ﻭﻟﻴﻜﻦ ﺁﺩﺭﺱ IP ﺁﻧﺮﺍ ﻧﻤﻲ ﺩﺍﻧﺪ؛ ﺍﻳﻦ ﻗﻀﻴﻪ ﺑﺮﺍﻱ ﺍﻳﺴﺘﮕﺎﻫﻬﺎﺋﻲ ﻛﻪ ﺑﺪﻭﻥ ﺩﻳﺴﻜﻨﺪ ﻭ ﺍﺯ ﻃﺮﻳﻖ ﺳﺮﻭﻳﺲ ﺩﻫﻨﺪﻩ ﺑﻮﺕ ﻣﻲ ﺷﻮﻧﺪ ﺻﺎﺩﻕ ﺍﺳﺖ . ﺩﺭ ﺍﻳﻦ ﭘﺮﻭﺗﻜﻞ ﺑﺮﺍﻱ ﺷﻨﺎﺳﺎﻳﻲ ﺁﺩﺭﺱ IP ﻣﺘﻨﺎﻇﺮ ﺑﺎ ﻳﻚ ﺁﺩﺭﺱ ﻓﻴﺰﻳﻜﻲ ﻳﻚ ﺑﺴﺘﻪ ﻓﺮﺍﮔﻴﺮ ﺭﻭﻱ ﺧﻂ ﺍﺭﺳﺎﻝ ﻣﻲ ﺷﻮﺩ ﻛﻪ ﺩﺭ ﺁﻥ ﺁﺩﺭﺱ ﻓﻴﺰﻳﻜﻲ ﻳﻚ ﺍﻳﺴﺘﮕﺎﻩ ﻗﺮﺍﺭ ﺩﺍﺭﺩ . ﺗﻤﺎﻣﻲ ﺍﻳﺴﺘﮕﺎﻫﻬﺎﻳﻲ ﻛﻪ ﺍﺯ ﭘﺮﻭﺗﻜﻞ RARP ﺣﻤﺎﻳﺖ ﻣﻲ ﻛﻨﻨﺪ ﻭ ﺑﺴﺘﻪ ﻫﺎﻱ ﻣﺮﺑﻮﻃﻪ ﺭﺍ ﺗﺸﺨﻴﺺ ﻣﻲ ﺩﻫﻨﺪ ، ﺩﺭ ﺻﻮﺭﺗﻲ ﻛﻪ ﺁﺩﺭﺱ ﻓﻴﺰﻳﻜﻲ ﺧﻮﺩﺷﺎﻥ ﺭﺍ ﺩﺭﻭﻥ ﺑﺴﺘﻪ ﺑﺒﻴﻨﻨﺪ ﺩﺭ ﭘﺎﺳﺦ ﺑﻪ ﺁﻥ ، ﺁﺩﺭﺱ IP ﺧﻮﺩ ﺭﺍ ﺩﺭ ﻗﺎﻟﺐ ﻳﻚ ﺑﺴﺘﺔRARP Reply ﺑﺮﻣﻲ ﮔﺮﺩﺍﻧﻨﺪ. ﺑﻌﻨﻮﺍﻥ ﻣﺜﺎﻝ ﻓﺮﺽ ﻛﻨﻴﺪ ﺍﻳﺴﺘﮕﺎﻫﻲ ﺑﺎ ﻗﺮﺍﺭ ﺩﺍﺩﻥ ﺑﺴﺘﺔ RARP ﻭ ﺁﺩﺭﺱ۶ ﺑﺎﻳﺘﻲ ﺍﺗﺮﻧﺖ14--D5-C8-- ، ﺭﻭﻱ ﺧﻂﺁﺩﺭﺱ IP ﺁﻧﺮﺍ ﻃﻠﺐ ﻣﻲ ﻛﻨﺪ . ﻫﺮ ﻣﺎﺷﻴﻦ ﻛﻪ ﺁﺩﺭﺱ IP ﻣﺘﻨﺎﻇﺮ ﺑﺎ ﺁﻥ ﺭﺍ ﻣﻲ ﺩﺍﻧﺪ ﺑﻪ ﺍﻳﻦ ﺑﺴﺘﻪ RARP ﭘﺎﺳﺦ ﻣﻲﺩﻫﺪ .ﺩﻗﺖ ﻛﻨﻴﺪ ﻛﻪ ﺑﺴﺘﻪ ﻫﺎﻱ RARP, ARP ﺍﺯ ﻧﻮﻉ“ﻓﺮﺍﮔﻴﺮ ﻣﺤﻠﻲ“ ﻫﺴﺘﻨﺪ ﻭ ﺑﺎﻟﻄﺒﻊ ﺗﻮﺳﻂ ﻣﺴﻴﺮﻳﺎﺑﻬﺎ ﻣﻨﺘﻘﻞ ﻧﻤﻴﺸﻮﻧﺪ ﻭ ﻓﻘﻂ ﺩﺭ ﻣﺤﺪﻭﺩﻩ ﺷﺒﻜﻪ ﻣﺤﻠﻲ ﻋﻤﻞ ﻣﻲ ﻛﻨﻨﺪ. ) ﻛﻼﹰ ﺑﺴﺘﻪ ﻫﺎﻳﻲ ﻛﻪ ﺩﺭﻭﻥ ﻓﺮﻳﻢ ﻻﻳﺔ ﻓﻴﺰﻳﻜﻲ ﻗﺮﺍﺭ ﻣﻲ ﮔﻴﺮﻧﺪ -ﻛﭙﺴﻮﻟﻪ ﻣﻲ ﺷﻮﻧﺪ- ، ﻓﻘﻂ ﻗﺎﺩﺭﻧﺪ ﺩﺭ ﻣﺤﺪﻭﺩﺓ ﺷﺒﻜﺔﻣﺤﻠﻲ ﺑﺼﻮﺭﺕ ﻓﺮﺍﮔﻴﺮ ﻭ ﻫﻤﮕﺎﻧﻲ ﺍﺭﺳﺎﻝ ﺷﻮﻧﺪ ﻭ ﺍﻳﻦ ﺑﺴﺘﻪ ﻫﺎ ﺗﻮﺳﻂ ﻣﺴﻴﺮﻳﺎﺏ ﻫﺪﺍﻳﺖ ﻧﺨﻮﺗﻬﺪ ﺷﺪ .(ﭘﺮﻭﺗﻜﻞ BootP ﺑﺎ ﺗﻮﺟﻪ ﺑﻪ ﺁﻧﭽﻪ ﻛﻪ ﺩﺭ ﻣﻮﺭﺩRARP ﮔﻔﺘﻪ ﺷﺪ ﺑﺴﺘﻪ ﻫﺎﻱ ﺳﻮﺍﻝ ﻛﻨﻨﺪﻩ ﺁﺩﺭﺱ IP ﺍﺯ ﻧﻮﻉ ﻣﺤﻠﻲ ﻫﺴﺘﻨﺪ ﻭ ﺑﺎﻟﻄﺒﻊ ﺍﻳﻦ ﮔﻮﻧﻪ ﺑﺴﺘﻪ ﻫﺎ ﺍﺯ ﻣﺴﻴﺮﻳﺎﺑﻬﺎ ﺑﻪ ﺧﺎﺭﺝ ﺍﺯ ﺷﺒﻜﻪ ﻣﻨﺘﻘﻞ ﻧﺨﻮﺍﻫﺪ ﺷﺪ .ﮔﺎﻫﻲ ﻧﻴﺎﺯ ﺍﺳﺖ ﻛﻪ ﻳﻚ ﺁﺩﺭﺱ IP ﺭﻭﻱ ﭼﻨﺪ ﺷﺒﻜﻪ ﻣﺤﻠﻲ ﺟﺴﺘﺠﻮ ﺷﻮﺩ ﻛﻪ ﺩﺭ ﺍﻳﻦ ﺣﺎﻟﺖ RARP ﺟﻮﺍﺑﮕﻮ ﻧﻴﺴﺖ. ) ﺍﻳﻦ ﻧﻴﺎﺯ ﺑﺮﺍﻱ ﺍﻳﺴﺘﮕﺎﻫﻬﺎﻱ ﺑﺪﻭﻥ ﺩﻳﺴﻚ ﺑﻮﺟﻮﺩ ﻣﻲ ﺁﻳﺪ ﭼﺮﺍ ﻛﻪ ﭘﺲ ﺍﺯ ﺭﻭﺷﻦ ﺷﺪﻥ ﺑﺎﻳﺴﺘﻲ ﺍﺯ ﻃﺮﻳﻖ ﺳﺮﻭﻳﺲ ﺩﻫﻨﺪﺓ ﺷﺒﻜﻪ٤ ﺑﻮﺕ ﺷﻮﻧﺪ (ﭘﺮﻭﺗﻜﻞ BOOTP ﺩﺭ ﭼﻨﻴﻦ ﻣﺤﻴﻄﻬﺎﻳﻲ ﻛﺎﺭﺑﺮﺩ ﺩﺍﺭﺩ ﻭ ﺍﺯ ﺩﻳﺘﺎﮔﺮﺍﻡ ﻫﺎﻱ ﻧﻮﻉ UDP ﻛﻪ ﺩﺭ ﺁﻳﻨﺪﻩ ﺑﻪ ﺁﻧﻬﺎ ﺧﻮﺍﻫﻴﻢ ﭘﺮﺩﺍﺧﺖ ﺍﺳﺘﻔﺎﺩﻩ ﻣﻲ ﻛﻨﺪ ﻭ ﻣﺴﻴﺮﻳﺎﺑﻬﺎ ﻣﻮﻇﻒ ﺑﻪ ﺍﻧﺘﻘﺎﻝ ﺁﻧﻬﺎ ﻫﺴﺘﻨﺪ . ﺩﺭ ﺍﻳﻦ ﭘﺮﻭﺗﻜﻞ ﻧﻜﺘﻪ ﺟﺎﻟﺒﻲ ﻭﺟﻮﺩ ﺩﺍﺭﺩ ﻭ ﺁﻥ ﻫﻢ ﺁﻧﺴﺖ ﻛﻪ ﺩﺭ ﭘﺎﺳﺦ ﺑﻪ ﭼﻨﻴﻦ ﺑﺴﺘﻪ ﻫﺎﺋﻲ ﺑﻪ ﻏﻴﺮ ﺍﺯ ﺁﺩﺭﺱ IP ﺍﻳﺴﺘﮕﺎﻩ ﻣﻮﺭﺩ ﻧﻈﺮ، ﺍﻃﻼﻋﺎﺕ ﻻﺯﻡ ﺟﻬﺖ ﺑﻮﺕ ﺷﺪﻥ ﺳﻴﺴﺘﻢ ﻭ ﻫﻤﭽﻨﻴﻦ“ﺍﻟﮕﻮﻱ ﺯﻳﺮﺷﺒﻜﻪ” ﺑﺮﺍﻱ ﺍﻳﺴﺘﮕﺎﻩ ﺗﻘﺎﺿﺎ ﻛﻨﻨﺪﻩ ﻛﻪ ﺍﺣﺘﻤﺎﻻﹰ ﻳﻚ ﺍﻳﺴﺘﮕﺎﻩ ﺑﺪﻭﻥ ﺩﻳﺴﻚ ﺍﺳﺖ ﺩﺭ ﻗﺎﻟﺐ ﻳﻚ ﺑﺴﺘﺔ UDP ﺍﺭﺳﺎﻝ ﺧﻮﺍﻫﺪ ﺷﺪ . Broadcast ١Reverse Address Resolution Protocol ٢Local Broadcast ٣Network Server | ﻻﻳﻪ ﺷﺒﻜﻪ Network layer |
Subsets and Splits