context
stringclasses 2
values | question
stringlengths 20
40
| answer
stringlengths 1
163
⌀ | answer_start
int64 -1
7
|
---|---|---|---|
Persian Poetry
|
یک نمونه از شعر آذر بیگدلی
|
در دلم، نبود غمی غیر از فراق گویمت هان، تا عیان آید همی
| -1 |
Persian Poetry
|
یک نمونه از شعر آذر بیگدلی
|
بحر خونخواری است هجران، ناخدا می نخواهم در میان آید همی!
| -1 |
Persian Poetry
|
یک نمونه از شعر آذر بیگدلی
|
شاید از لطف خدا، نه ناخدا کشتی من، بر کران آید همی
| -1 |
Persian Poetry
|
یک نمونه از شعر آذر بیگدلی
|
گر چه مهجور از توام کرد آسمان ز آسمانم، جان بجان آید همی
| -1 |
Persian Poetry
|
یک نمونه از شعر آذر بیگدلی
|
باز امید وصل دارم ز آسمان هر چه گویی ز آسمان آید همی
| -1 |
Persian Poetry
|
یک نمونه از شعر آذر بیگدلی
|
چو بخاطر مهربانیهای تو آید، اینم بر زبان آید همی:
| -1 |
Persian Poetry
|
یک نمونه از شعر آذر بیگدلی
|
رودکی گو نشنود کز اصفهان «بوی یار مهربان آید همی
| -1 |
Persian Poetry
|
یک نمونه از شعر آذر بیگدلی
|
نه گلستان، خار زارست اصفهان گر نه بویت ز اصفهان آید همی
| -1 |
Persian Poetry
|
یک نمونه از شعر آذر بیگدلی
|
پیر کنعان، بوی یوسف چون شنید نور در چشمش عیان آید همی
| -1 |
Persian Poetry
|
یک نمونه از شعر آذر بیگدلی
|
ورنه بیحاصل بود، گیرم ز مصر کاروان در کاروان آید همی
| -1 |
Persian Poetry
|
یک نمونه از شعر آذر بیگدلی
|
آل سامان، لاف سامان کی زنند؟! جود تو گر در میان آید همی
| -1 |
Persian Poetry
|
یک نمونه از شعر آذر بیگدلی
|
رودکی را، رود دانش بگسلد؛ خامه ام چون در بیان آید همی
| -1 |
Persian Poetry
|
یک نمونه از شعر آذر بیگدلی
|
آسمان و بوستان است اصفهان مادح و ممدوح از آن آید همی
| -1 |
Persian Poetry
|
یک نمونه از شعر آذر بیگدلی
|
نور مهر، از آسمان تابد مدام؛ بوی گل، از گلستان آید همی!
| -1 |
Persian Poetry
|
یک نمونه از شعر آذر بیگدلی
|
تا بباغ روزگار از دور چرخ گه بهار و گه خزان آید همی
| -1 |
Persian Poetry
|
یک نمونه از شعر آذر بیگدلی
|
دوستت را، بر دو دست جام گیر؛ هم گل و هم ارغوان آید همی
| -1 |
Persian Poetry
|
یک نمونه از شعر آذر بیگدلی
|
دشمنت را، بر دو چشم عیب بین؛ هم خدنگ و، هم سنان آید همی
| -1 |
Persian Poetry
|
یک نمونه از شعر آذر بیگدلی
|
اصفهان، آباد باد از بوی تو بوی تو از اصفهان آید همی
| -1 |
Persian Poetry
|
یک نمونه از شعر آذر بیگدلی
|
زنده باشی صبا تا زنده رود سوی اصفاهان روان آید همی
| -1 |
Persian Poetry
|
یک نمونه از شعر آذر بیگدلی
|
چو مهر باختری، همچو ماه کنعانی شد از فسون زلیخای چرخ زندانی
| -1 |
Persian Poetry
|
یک نمونه از شعر آذر بیگدلی
|
برادران حسود ستارگان دادند ز دست، یوسف خورشید را بارزانی
| -1 |
Persian Poetry
|
یک نمونه از شعر آذر بیگدلی
|
برآمد از افق شرق مه، چو بن یامین؛ جهان چو دیده ی یعقوب گشت ظلمانی
| -1 |
Persian Poetry
|
یک نمونه از شعر آذر بیگدلی
|
شدم بگوشه ی بیت الحزن، درش بستم؛ غمین نشسته، بزانو نهاده پیشانی
| -1 |
Persian Poetry
|
یک نمونه از شعر آذر بیگدلی
|
نه روغنی، که دهد روشنی چراغ مرا نه روزنی، که کند ماه پرتو افشانی
| -1 |
Persian Poetry
|
یک نمونه از شعر آذر بیگدلی
|
گهی بفکر، کز آغاز شد چها دیدی گهی بذکر، که انجام چون شود دانی؟!
| -1 |
Persian Poetry
|
یک نمونه از شعر آذر بیگدلی
|
بخواب رفته همه مرغ و ماهی و، رفته سه پاس از شب و، من در سپاس یزدانی
| -1 |
Persian Poetry
|
یک نمونه از شعر آذر بیگدلی
|
صدای حلقه ی در، ناگهم بگوش آمد؛ شگفت ماندم در کار خود ز حیرانی
| -1 |
Persian Poetry
|
یک نمونه از شعر آذر بیگدلی
|
که هیچکس نشناسم که نیم شب پرسد ز حال زار مسلمانی، از مسلمانی!
| -1 |
Persian Poetry
|
یک نمونه از شعر آذر بیگدلی
|
وگرنه، وام بگردن ز خواجه یی دارم که تا سحر کندم شب بحجره دربانی!
| -1 |
Persian Poetry
|
یک نمونه از شعر آذر بیگدلی
|
وگرنه خون کسی ریخته گریخته ام که جویدم بشب تیره عدل سلطانی!
| -1 |
Persian Poetry
|
یک نمونه از شعر آذر بیگدلی
|
وگرنه بزم شراب است کلبه ی تنگم که پا نهد عسس آنجا چو دزد پنهانی!
| -1 |
Persian Poetry
|
یک نمونه از شعر آذر بیگدلی
|
که میزند بدر این حلقه نیم شب یا رب؟! که نام او نه فلانی بود نه بهمانی!
| -1 |
Persian Poetry
|
یک نمونه از شعر آذر بیگدلی
|
عصا گرفته بکف، دل طپان و پا لرزان؛ سبک شدم سوی دهلیز با گران جانی
| -1 |
Persian Poetry
|
یک نمونه از شعر آذر بیگدلی
|
عیان ز رخنه ی در دیدم آن فروغ که دید بطور از قبس آن شب، شب عمرانی
| -1 |
Persian Poetry
|
یک نمونه از شعر آذر بیگدلی
|
چو پیش رفته گشودم در، آفتابی بود؛ کشیده سر ز گریبان سرو بستانی
| -1 |
Persian Poetry
|
یک نمونه از شعر آذر بیگدلی
|
مهی، خطش حبشی، غبغبش سمرقندی؛ بتی، تنش ختنی و لبش بدخشانی
| -1 |
Persian Poetry
|
یک نمونه از شعر آذر بیگدلی
|
گرفته مست بیکدست شمع کافوری بدست دیگر، مینای راح ریحانی
| -1 |
Persian Poetry
|
یک نمونه از شعر آذر بیگدلی
|
درآمد از در و گفتا: ببند، چون بستم؛ کله فگند و قبا کند ماه کنعانی
| -1 |
Persian Poetry
|
یک نمونه از شعر آذر بیگدلی
|
بسجده شکرکنان، من برابرش گویی نشسته ثانی یعقوب و یوسف ثانی
| -1 |
Persian Poetry
|
یک نمونه از شعر آذر بیگدلی
|
چو گرم شد سرش، از یک دو جام باده تلخ؛ درآمدش لب شیرین بشکر افشانی
| -1 |
Persian Poetry
|
یک نمونه از شعر آذر بیگدلی
|
چه گفت؟ - گفت که: ای همدم ابیوردی؛ چه گفت؟- گفت که: ای همزمن به شروانی
| -1 |
Persian Poetry
|
یک نمونه از شعر آذر بیگدلی
|
نه دلنوازی حسن است، اینکه آرایم رخ از شراب، که آرایشی است جسمانی
| -1 |
Persian Poetry
|
یک نمونه از شعر آذر بیگدلی
|
تو را گذارم، چون خال در سیه روزی؛ تو را پسندم، چون زلف در پریشانی!
| -1 |
Persian Poetry
|
یک نمونه از شعر آذر بیگدلی
|
نه پاکبازی عشق است، اینکه آلایم بلای باده، که آلایشی است روحانی!
| -1 |
Persian Poetry
|
یک نمونه از شعر آذر بیگدلی
|
تو را که زاهد عهدی، بطاعت اندوزی؛ تو را که شهره ی شهری، بپاکدامانی
| -1 |
Persian Poetry
|
یک نمونه از شعر آذر بیگدلی
|
سرم خوش است، باین سرخوشت کنم کاینک قمیص یوسفی آورد ریح رحمانی
| -1 |
Persian Poetry
|
یک نمونه از شعر آذر بیگدلی
|
رسانده نکهت گل، هم صبا و هم ز سبا رسیده نامه رسان هدهد سلیمانی
| -1 |
Persian Poetry
|
یک نمونه از شعر آذر بیگدلی
|
بگفت این و، بمن داد نامه ی رنگین؛ که رنگ یافته از وی ترنج گیلانی
| -1 |
Persian Poetry
|
یک نمونه از شعر آذر بیگدلی
|
بمهر، مهر چو برداشتم ز عنوانش؛ شناختم خط دیرینه یار روحانی!
| -1 |
Persian Poetry
|
یک نمونه از شعر آذر بیگدلی
|
کدام یار؟! سمیع السرایری که زهوش بگوش دل شنود رازهای پنهانی!
| -1 |
Persian Poetry
|
یک نمونه از شعر آذر بیگدلی
|
ادیب محکمه ی عقل و حکمت، آنکه رود بهر کجا، زند آن ملک لاف یونانی
| -1 |
Persian Poetry
|
یک نمونه از شعر آذر بیگدلی
|
حلیف زهد و، نه هر حد معروفی الیف عشق و، نه هر عشق، عشق صنعانی
| -1 |
Persian Poetry
|
یک نمونه از شعر آذر بیگدلی
|
نوشته بود پس از شوق وصل و شکوه ی هجر که ای دعاویت از هر مقوله برهانی
| -1 |
Persian Poetry
|
یک نمونه از شعر آذر بیگدلی
|
گذشت عمرم، اگر چه بناخوشی، یک چند؛ کنون همی گذرد خوش، بدولت خانی
| -1 |
Persian Poetry
|
یک نمونه از شعر آذر بیگدلی
|
تو را که مانده کنون تنگتر ز هم دل و دست به تنگنای عراق، اینقدر چه میمانی؟!
| -1 |
Persian Poetry
|
یک نمونه از شعر آذر بیگدلی
|
اگر چه خاطرش از هیچ راه نگشاید همه بخلد برین گرد رود صفاهانی
| -1 |
Persian Poetry
|
یک نمونه از شعر آذر بیگدلی
|
ولی چو رفتن احمد شنیدی از بطحا چرا جنیبت هجرت به خوی نمیرانی؟!
| -1 |
Persian Poetry
|
یک نمونه از شعر آذر بیگدلی
|
چه خوی، بنزهت مصر و، نه مصر فرعونی؛ چه خوی، بخضرت شام و، نه شام ظلمانی!
| -1 |
Persian Poetry
|
یک نمونه از شعر آذر بیگدلی
|
چه خوی؟ بیمن عدالت، مداین اول؛ چه خوی؟ بمیمنت و امن کعبه ی ثانی!
| -1 |
Persian Poetry
|
یک نمونه از شعر آذر بیگدلی
|
چه خوی، که دید در آن لاله ریخت چون ژاله؟! گل بهشت، خوی از خجلتش ز پیشانی!!
| -1 |
Persian Poetry
|
یک نمونه از شعر آذر بیگدلی
|
خصوص حال، که از بهر عیش اهل کمال مهین مهندس اقبال خان خانانی
| -1 |
Persian Poetry
|
یک نمونه از شعر آذر بیگدلی
|
بساعتی که بر آراست دولتش ز سعود فگند طرح سرا بوستان روحانی
| -1 |
Persian Poetry
|
یک نمونه از شعر آذر بیگدلی
|
چه بوستان، چه سرا دیدمش، ندیدم لیک در آن قصور، قصور آشکار و پنهانی!
| -1 |
Persian Poetry
|
یک نمونه از شعر آذر بیگدلی
|
جز این که، چون تو کهن بلبلیش میباید؛ بیا به بستان، ای عندلیب بستانی!
| -1 |
Persian Poetry
|
یک نمونه از شعر آذر بیگدلی
|
چو شرح نامه بپایان رسید، صبح دمید؛ فشاند مرغ سحر بال، در سحر خوانی
| -1 |
Persian Poetry
|
یک نمونه از شعر آذر بیگدلی
|
ز پیش طاق رواق کبود، دست سحر گسست رشته ی قندیلهای نورانی
| -1 |
Persian Poetry
|
یک نمونه از شعر آذر بیگدلی
|
نسیم صبح، سر آستین بماه افشاند بزیر پرده شد این شاهد شبستانی
| -1 |
Persian Poetry
|
یک نمونه از شعر آذر بیگدلی
|
خروس عرش، به الله اکبر سحری؛ بچشم مردم نگذاشت خواب شیطانی
| -1 |
Persian Poetry
|
یک نمونه از شعر آذر بیگدلی
|
برج خویش، روان گشت چون مه آن بیمهر چو چرخ من ز پیش در ستاره افشانی
| -1 |
Persian Poetry
|
یک نمونه از شعر آذر بیگدلی
|
پی دو گانه ی رب یگانه، ز اشک وداع وضو گرفتم و سودم بخاک پیشانی
| -1 |
Persian Poetry
|
یک نمونه از شعر آذر بیگدلی
|
هوای دیدن آن قصر و بوستان کردم غم چنانم در سینه کرد نیرانی
| -1 |
Persian Poetry
|
یک نمونه از شعر آذر بیگدلی
|
زدم بدامن باد سحر، همان دستی که زد بتخته ی کشتی غریق طوفانی
| -1 |
Persian Poetry
|
یک نمونه از شعر آذر بیگدلی
|
که ای تو پیک غریبان، بگو بمولینا کز وست پیرخرد کودک دبستانی
| -1 |
Persian Poetry
|
یک نمونه از شعر آذر بیگدلی
|
که آنچه شرح کمال و جلال خان کردی ز نردبان بثریا مرو، که نتوانی!
| -1 |
Persian Poetry
|
یک نمونه از شعر آذر بیگدلی
|
تو را بس آنچه نوشتی، ز وصف خانه و باغ؛ در آن حدیقه الهی بکام دل مانی
| -1 |
Persian Poetry
|
یک نمونه از شعر آذر بیگدلی
|
جواب نامه غرض خواستم نویسم، لیک گرفت دست مرا خامه از زبان دانی
| -1 |
Persian Poetry
|
یک نمونه از شعر آذر بیگدلی
|
که دوست لؤلؤ منثور چون فرستادت به آنکه گوهر منظوم بروی افشانی
| -1 |
Persian Poetry
|
یک نمونه از شعر آذر بیگدلی
|
کتاب چندم، در حجره بود، بگشودم؛ مگر باذن حریفان کنم سخن رانی
| -1 |
Persian Poetry
|
یک نمونه از شعر آذر بیگدلی
|
ز نظم عرفی، و شعر کمالم آمد خوش بهم کرشمه ی شیرازی و صفاهانی
| -1 |
Persian Poetry
|
یک نمونه از شعر آذر بیگدلی
|
ولی چو داشت سر اندر کنار من انصاف بهیچ یک نزدم طعنه در نواخوانی
| -1 |
Persian Poetry
|
یک نمونه از شعر آذر بیگدلی
|
گهر، میان گهر ریختم؛ کند شاید دقیق طبع رفیقان عصر، میزانی!
| -1 |
Persian Poetry
|
یک نمونه از شعر آذر بیگدلی
|
برسم هدیه، چو دیدم بپای آن حاجب که روزکی دو در آن قصر کرده در بانی
| -1 |
Persian Poetry
|
یک نمونه از شعر آذر بیگدلی
|
نه تحفه زیبد، اثواب هندی و رومی؛ نه ارمغان سزد، اجناس بحری و کانی!
| -1 |
Persian Poetry
|
یک نمونه از شعر آذر بیگدلی
|
ز گنج خاطر، در جی لبالب از گوهر؛ که ننگ آیدش، از لؤلؤئی و مرجانی
| -1 |
Persian Poetry
|
یک نمونه از شعر آذر بیگدلی
|
گزیدم اینک و، بر درگهش فرستادم که شد چو لعل دلش خون زرشک، خاقانی
| -1 |
Persian Poetry
|
یک نمونه از شعر آذر بیگدلی
|
اگر چه ساحت آن بوستان سرا دیدن مبارک است بر اشراف نوع انسانی
| -1 |
Persian Poetry
|
یک نمونه از شعر آذر بیگدلی
|
و یا به تهنیتش ارمغان فرستادن مقرر است بر اصناف انسی و جانی
| -1 |
Persian Poetry
|
یک نمونه از شعر آذر بیگدلی
|
ولی کنون، چو ز رفتار چرخ دولابی ولی کنون، چو ز کردار بخت ظلمانی،
| -1 |
Persian Poetry
|
یک نمونه از شعر آذر بیگدلی
|
نه قدرتی، که فرستم بضاعت مزجات نه قوتی که کنم رخش سیر جولانی
| -1 |
Persian Poetry
|
یک نمونه از شعر آذر بیگدلی
|
خوشم، که راوی اشعار خویش را شنوم باین قصیده در آن بزم کرده ترخانی
| -1 |
Persian Poetry
|
یک نمونه از شعر آذر بیگدلی
|
همیشه تا زر و تا سیم را، ز صیرفیان جهانیان بگرانی خرند و ارزانی
| -1 |
Persian Poetry
|
یک نمونه از شعر آذر بیگدلی
|
بدوستان و حسودان خان درین بازار گرانی و سبکی باد یا رب ارزانی
| -1 |
Persian Poetry
|
یک نمونه از شعر آذر بیگدلی
|
تبارک الله ازین قصر و حبذا ازین باغ که کرده حاجب او قیصری و رضوانی
| -1 |
Persian Poetry
|
یک نمونه از شعر آذر بیگدلی
|
دهم سپهر بود، نه دوم زمین این قصر؛ که خود مقابل روحانی است جسمانی
| -1 |
Persian Poetry
|
یک نمونه از شعر آذر بیگدلی
|
اگر سپهر نگویی، که روشنان سپهر گشاده دیده در آنجا پی نگهبانی
| -1 |
Persian Poetry
|
یک نمونه از شعر آذر بیگدلی
|
نهم بهشت بود، نه دوم جهان این باغ؛ باین نشانه، که این باقی است و آن فانی
| -1 |
Persian Poetry
|
یک نمونه از شعر آذر بیگدلی
|
اگر بهشت نگویی، که حوریان بهشت بسر دویده بآن بوستان بمهمانی
| -1 |
Persian Poetry
|
یک نمونه از شعر آذر بیگدلی
|
چرا چو دست ستم، پای دیو از آنجا بست؛ اگر نکرده بر آن در فرشته دربانی؟!
| -1 |
Persian Poetry
|
یک نمونه از شعر آذر بیگدلی
|
همی چراست درختش چو بخت بانی سبز اگر نکرده در آن باغ خضر دهقانی؟!
| -1 |
Persian Poetry
|
یک نمونه از شعر آذر بیگدلی
|
بتان خلخی و دلبران نوشادی در آن بهشت زده دم ز حور و غلمانی
| -1 |
Subsets and Splits
No community queries yet
The top public SQL queries from the community will appear here once available.