flash fire .
stringlengths 1
1.97k
⌀ | فلاش آتش .
stringlengths 1
2.42k
⌀ |
---|---|
who you imagines that would it attack children like you . | کسی که تصور می کنید به کودکانی مثل شما حمله می کند . |
i do not know . perhaps lord voldemort . | نمی دانم . شاید لرد ولدمورت |
now , we will let that . | در حال حاضر ، ما اجازه می دهیم که . |
very clear . | بسیار شفاف . |
they talked for you who a certain sorcerer of the darkness . | برای تو که جادوگر تاریکی هستی صحبت کردند . |
it is at large again . | دوباره آزاد است . |
that is a lie . | آن یک دروغ است . |
it is not a lie , i saw , i fought with him . | دروغ نیست دیدم باهاش دعوا کردم . |
mr . detention potter . | آقای . سفال بازداشت . |
then second you , cedrico diggory fell dead why he wanted . | سپس شما ، سدریکو دیگوری مرده بود که چرا او می خواست . |
the death of cedrico diggory it was a tragic accident . | مرگ سدریکو دیگوری یک حادثه غم انگیز بود . |
he was murdered voldemort killed him you know . | او کشته شد ولدمورت او را کشت . |
enough . | کافی . |
come see me after , mr . potter , in my room . | بعد از آن به دیدن من بیایید آقای . سفالگر ، در اتاق من . |
come in . | بفرمایید تو ، بیا تو . |
good night , mr . potter . | شب بخیر آقای سفالگر . |
it feels . | احساس می کند . |
you are going to write some lines for me today , mr . potter . | امروز قرار است چند خط برای من بنویسید آقای . سفالگر . |
no , not with your punishment . | نه با تنبیه تو . |
it is going to use one of the my , a special . | قرار است از یکی از my ، a special استفاده کند . |
i want writes : . | می خواهم می نویسد : . |
i should not count lies . | من نباید دروغ بشمارم |
how many times . | چند بار . |
the enough for the message penetrate . | به اندازه کافی برای نفوذ پیام . |
you did not give me ink . | تو به من جوهر ندادی . |
it will not need an ink . | نیازی به جوهر نخواهد داشت . |
because you know , at the back . | چون میدونی پشت . |
which deserves to be punished . | که مستحق مجازات است . |
it is not , mr . potter . | این نیست آقای . سفالگر . |
woodsclass kit . sweet that let you sick . | کیت کلاس چوبی . شیرینی که مریضت می کنه . |
it liberates you of the class in the hour that you want . | شما را در ساعتی که می خواهید از کلاس آزاد می کند . |
pleasure hours when he need . | ساعات لذت وقتی که او نیاز دارد . |
it wants more one . | یکی بیشتر می خواهد . |
i do not want does everything for me . please . | من نمی خواهم همه چیز را برای من انجام دهد . لطفا . |
i am busy studying for these nomss exams . | من مشغول مطالعه برای این امتحانات نامزدی هستم . |
i do the introduction , anything else . | من مقدمه را انجام می دهم ، هر چیز دیگری . |
hermione , you are the person more wonderful that already i knew . | هرمیون تو فوق العاده تر از اونی هستی که من میشناختم . |
if i am rude with you again . | اگر باز هم با تو بی ادب باشم . |
i am going to know that you it came back to the normal . | من می خواهم بدانم که شما به حالت عادی برگشته اید . |
what it has to wrong with your hand . | چه ایرادی داره دست تو . |
to other hand . | به دست دیگر . |
you should tell to the dumbledore . no . | باید به دامبلدور بگی نه . |
dumbledore already has much thing in the head now . | دامبلدور در حال حاضر چیزهای زیادی در سر دارد . |
anyway , i do not want give this satisfaction to umbridge . | به هر حال من نمی خواهم این رضایت را به آمبریج بدهم . |
devils harry , the woman it is torturing you . | شیاطین هری زنی که داره عذابت میده . |
if your parents knew about this only that i do not have parents , do it have rony . | اگر پدر و مادرت فقط در این مورد می دانستند که من پدر و مادر ندارم ، آن را به رونی بگو . |
harry , you have to report that . | هری باید گزارشش کنی |
it is very simple no , is not . | خیلی ساده است نه ، نیست . |
hermione , be what it is is not thus simple . | هرمیون باش که هست به این سادگی نیست . |
you does not understand . | تو نمیفهمی . |
but i want to understand . | اما من می خواهم بفهمم |
dear cushions , . | کوسن های عزیز . |
i hope that i feel well . | امیدوارم حالم خوب باشه |
it is starting to stay cold here . | اینجا شروع به سرد ماندن کرده است . |
definitively the winter it is arriving . | قطعا زمستان در حال فرا رسیدن است . |
in spite of being back to the hogwarts , i feel more only than never . | علیرغم اینکه به هاگوارتز برگشته ام ، بیشتر از هرگز احساس می کنم . |
i know that you , above of all , it is going to understand . | من می دانم که شما ، بالاتر از همه ، آن را درک خواهید کرد . |
hey , harry potter . | هی هری پاتر |
their feet . | پاهای آن ها . |
are they cold a little . | آیا آن ها کمی سرد هستند . |
unfortunately all my shoes they disappeared mysteriously . | متاسفانه تمام کفش های من به طرز مرموزی ناپدید شدند . |
they are very kind , but . | آن ها بسیار مهربان هستند اما . |
people avoid them because , they are a little . | مردم از آن ها دوری می کنند زیرا آن ها کمی هستند . |
different . | ناهمسان . |
but because the others does not it manage to see . | اما چون دیگران نمی توانند آن را ببینند . |
they only can be visas for people who already turn the death . | آن ها فقط می توانند ویزا برای افرادی باشند که در حال حاضر به مرگ تبدیل شده اند . |
so , you know anybody who died . | بنابراین ، شما کسی را می شناسید که مرده است . |
my mother . | مادرم . |
she was a witch extraordinary , but , . | او یک جادوگر فوق العاده بود ، اما ، . |
she like doing experiences . | او انجام تجربیات را دوست دارد . |
a day a sorcery gave wrong . | روزی که یک سحر اشتباه داد . |
i was 9 . | من 9 ساله بودم |
im sorry it is , it was doing well horrible . | متاسفم که اینطور است ، کار بسیار وحشتناکی بود . |
i get very sad because of this sometimes . | من به خاطر این گاهی خیلی ناراحت می شوم . |
but i have my father . | اما من پدرم را دارم |
both of us believe in you , by the way . | اتفاقا هر دوی ما به شما اعتقاد داریم . |
which thatwhodoes not ought to benominated it came back , . | که کسی که نباید آن را منصوب کند ، بازگشت . |
which you fought with him , . | که با او جنگیدی . |
and that the minister and the prophet they conspire against you and dumbledore . | و اینکه وزیر و پیغمبر علیه شما توطئه می کنند و دمبلدور می کنند . |
it seems that you are the only that believe . | به نظر می رسد تنها شما هستید که باور دارید . |
i do not think that be true . | من فکر نمی کنم که درست باشد . |
but i suppose that it is this way which he wants you if you feel . | اما من فکر می کنم که اگر شما احساس می کنید ، او شما را این گونه می خواهد . |
what it means . | معنیش چیه . |
well , if i was youknowswho . | خوب اگه من بودم میدونی کیه |
he would go want you if it felt isolated of all . | او می خواهد شما را بخواهد اگر احساس می کرد از همه جدا شده است . |
because , if you are you alone . | چون اگر تنها هستی . |
it would not be a menace very large . | این یک تهدید بسیار بزرگ نخواهد بود . |
do you never stop of eating . | آیا هرگز از خوردن دست نمی کشی . |
the what i am hungry . | چیزی که من گرسنه ام |
can i join you . | میتونم به شما بپیوندم |
me sorry teacher , but what is insinuating . | معذرت میخوام استاد ولی چه تلقینیه . |
i only asked that in the that tells respect to my students , . | من فقط این را در مورد احترام به دانش آموزانم پرسیدم . |
you follow the rules prescribed discipline . | شما از قوانین تعیین شده پیروی می کنید . |
it can seem foolery , but it sounded , as if . | می تواند احمقانه به نظر برسد ، اما به نظر می رسد که انگار . |
it was questioning my authority in my own class room . | اقتدار من را در کلاس خودم زیر سوال برد . |
minerva . | مینروا . |
in any way , dolores . | به هر حال دولورس . |
just their medieval methods . | فقط روشهای قرون وسطایی آن ها |
me sorry dear . | متاسفم عزیزم |
but to question my practices , it is to question the ministry . | اما برای زیر سوال بردن عمل کرد من ، زیر سوال بردن وزارتخانه است . |
Subsets and Splits