key
float64
0
92.3k
_id
stringlengths
3
24
article
stringlengths
2
223k
summary
stringlengths
3
999
64,245
607364d82c38301a358f1cd3
به گزارش تبیان به نقل از روزنامه ایران، در اغلب جوامع از جمله کشور ایران مرز قراردادی 60 سال سن، یعنی زمانی که فرد از خدمت بازنشسته می‌شود، آغاز سالمندی را نشان می‌دهد و به همین دلیل افراد 60 ساله و بالاتر به‌عنوان سالمندان یک کشور شناخته می‌شوند، اگر چه در برخی منابع، ٦٥ سالگی به‌عنوان مرز مشخص‌کننده سالمندی در نظر گرفته شده است. آمارهای احصا شده در سازمان تأمین اجتماعی نشان می‌دهد که در صورتی که مرز سالمندی را ٦٠ سال در نظر بگیریم، ٣٠ درصد از کل بازنشستگان (٢٨ درصد از بازنشستگان عادی و ٣٨ درصد از بازنشستگان پیش از موعد) در سنین سالمندی قرار ندارند. در صورتی که مرز سالمندی را ٦٥ سال در نظر بگیریم 50 درصد از بازنشستگان عادی و 62 درصد از بازنشستگان پیش از موعد در سنین سالمندی قرار ندارند. آمارهای تفکیکی مربوط به استان‌های مختلف نیز نشان می‌دهد که در استان های تهران و اصفهان فاصله بین بازنشستگی تا سالمندی بیشتر است. قوانین مختلف مربوط به بازنشستگی پیش از موعد و بازنشستگی در مشاغل سخت و زیان آور باعث شده است که تعداد زیادی از بازنشستگان تأمین اجتماعی قبل از رسیدن به سالمندی بازنشسته شوند. بررسی‌ها نشان می‌دهد که بسیاری از این بازنشستگان در مشاغل مختلف مشغول به کار می‌شوند و با توجه به عدم نیاز به پرداخت حق بیمه، فرصت‌های شغلی زیادی را به خود اختصاص می‌دهند.منبع: روزنامه ایران
بازنشستگی پیش از موعد باعث کاهش میانگین سن بازنشستگان سازمان تأمین اجتماعی شده است و در حال حاضر ٣٠ درصد از بازنشستگان کمتر از ٦٠ سال سن دارند.
34,661
6073580d2c38301a358ea943
گوهرخیراندیش بازیگر سینما، تئاتر و تلویزیون است که طی سال‌های طولانی فعالیتش، همچنان پرکار بوده و کارنامه وزینی دارد. این بازیگر با وجود پرکار بودنش در سینما و تلویزیون، همچنان تلاش می‌کند در نقش‌‌های متفاوتی ظاهر شود و همچنان حرفی برای گفتن داشته باشد. سریال «دیوار به دیوار۲» ساخته سامان مقدم به تهیه‌کنندگی حمید رحیمی‌نادی، آخرین اثر تلویزیونی خیراندیش است که این روزها به روی آنتن شبکه سوم سیماست و توجه مخاطبان را به خود جلب کرده است. گوهر خیراندیش که در سری اول این سریال نیز حضور داشت در همکاری مجددش با سامان مقدم با بازیگرانی چون فرهاد آئیش، ویشکا آسایش، رویا تیموریان و پژمان جمشیدی همبازی است. این هنرمند درباره چگونگی حضور دوباره‌‌اش در تلویزیون و همکاری مجددش با سامان مقدم و نقشش در سریال «دیوار به دیوار» به گفت‌وگو نشست. در انتخاب یک نقش، کدام عنصر برای شما از همه مهم‌تر است؟ فیلمنامه؟ کارگردان یا عوامل اثر؟ به این سوال‌ها بارها پاسخ داده‌ام اما درباره «دیوار به دیوار» موضوع کمی متفاوت است. قبلا به فیلمنامه اهمیت زیادی می‌دادم و برایم در اولویت بود؛ این‌که نقش پیشنهادی چقدر به نقش‌‌های دیگر من نزدیک یا دور است و چه جذابیتی دارد؛ و ای‌که، هیچ‌گاه حجم نقش برایم ملاک نبوده و آن را وجب نمی‌کنم، به این دلیل که فکر می‌کنم هر نقش کوچک نیز برشی کوتاه از یک زندگی بلند است بنابراین کوتاه یا بلندی نقش برایم فرقی نمی‌کند. و اولویت‌‌های دیگرتان؟ پس از نقش، کارگردان و توانایی‌‌هایش برایم مهم است. البته سن و سوال کارگردان برایم ملاک نیست زیرا دیده‌‌ایم که جوانان این روزها واقعا خلاقیت و توانمندی‌هایشان را با آثاری که ساخته‌اند نشان داده‌اند. به‌جز مواردی که گفتید، ملاک انتخاب کارگردان برای شما چیست؟ با کارگردان وارد مذاکره می‌شوم و با او درباره فیلمنامه و شیوه ساختش صحبت می‌کنم تا به آگاهی و توانمندی‌‌هایش پی ببرم. عوامل یک اثر چقدر برایتان اهمیت دارد؟ با این‌که انتخاب عوامل با من نیست اما مسلما خوشحال‌تر می‌شوم که با درجه‌یک‌‌ها و کاربلدها همکاری کنم. برویم سراغ «دیوار به دیوار» و چگونگی پذیرش پیشنهاد دوباره بازی در این سریال. راستش اصلا نمی‌خواستم دوباره در این سریال بازی کنم زیرا شیوه نویسندگی آقای الوند روزبه‌روز است. حال نمی‌دانم مشکل چیست؟ یا این‌که ایشان وقت ندارند یا این‌که روش نوشتاری ایشان به این شکل است؛ یا شاید از قبل قراردادی برای نگارش با ایشان بسته نمی‌شود. به هرحال این روش کار کردن برای من بازیگر عذاب‌آور بود که جلوی دوربین بنشینم و منتظر باشم تا فیلمنامه برسد. یعنی شما از قبل فیلمنامه را نخواندید و از کلیت آن چیزی نمی‌دانستید؟ نمی‌دانستم که قصه به کجا ختم می‌شود و سرنوشت خانواده من در سریال چه می‌شود. در ضمن سرنوشت همه شخصیت‌‌ها به این شکل بود. این‌گونه بود که همه بازیگران منتظر می‌شدند تا متن حاضر شود. وقتی به دستمان می‌رسید تازه با مخالفت یا موافقت کارگردان و بازیگران روبه‌رو می‌شد. این بدترین شرایط سریال‌سازی در شبکه است. شما به این شیوه اعتراض نکردید؟ چرا قبلا به مدیران محترم صداوسیما این مورد را گوشزد کرده بودم. به آن‌ها گفته بودم که چرا در زمان ساخت آثار مناسبتی متن‌ها زودتر به دست ما نمی‌رسد! مثلا در زمان ساخت سریال «میوه ممنوعه» جلوی دوربین بودم و همان موقع حذفیات و رتوش‌‌ها انجام می‌شد. حتی یادم هست که بارها جلوی دوربین بودیم که تلفن زده می‌شد و از کارگردان می‌خواستند که بخش‌‌هایی سانسور شود. این روال به بازی بازیگر آسیب نمی‌زند؟ به‌شدت به بازی بازیگر آسیب می‌زند زیرا این بی‌نظمی روی اجرا و احساس و نوع طراحی نقش توسط بازیگر تأثیر می‌گذارد. برگردیم به «دیوار به دیوار». از دیگر دلایلی که نمی‌خواستم در «دیوار به دیوار» حضور داشته باشم، زمان طولانی، رساندن متن‌‌ها درست در زمان ضبط و عمل نکردن به تعهدات مالی بود؛ اما با این‌که با آقای اوجی برای سریالشان قرارداد بسته بودم با شروع «دیوار به دیوار۲» مجبور شدم قرارداد ایشان را پس بدهم. با این حال وجود آقای سامان مقدم به‌عنوان کارگردان باعث شد باز هم در کار حضور پیدا کنم و به ایشان نه نگویم. از این موضوع نگران نبودید که سری دوم «دیوار به دیوار» به‌خوبی سری اول نباشد و نتواند نظر مخاطب را جلب کند؟ و درنهایت کار خوبی در رزومه شما به حساب نیاید؟ نه. زیرا به توانمندی، هوشمندی و خلاقیت سامان مقدم ایمان داشتم و باید با تأکید بگویم که نقشم را در «دیوار به دیوار» هم سری اول و هم سری دوم بسیار دوست دارم. کمی درباره نقشتان و جذابیت‌‌هایش توضیح دهید. در سری دوم سریال «دیوار به دیوار» که خانواده ما در آن نقش پررنگ‌تری دارد، نقش زنی را بازی می‌کنم که هم در خانه کار می‌کند و هم خانواده را با درآمد کترینگ اداره می‌کند. این زن که مهری نام دارد شخصتیی است مهربان، دلسوز، خانواده‌دوست و ساده‌دل. بسیار فعال است و در زندگی‌‌اش با آسیب‌‌های اجتماعی و مشکلات اقتصادی مواجه است. همسر مهری از کار اخراج شده و کلا خانواده‌‌اش درگیر معضلاتی هستند که زندگی آن‌ها را سخت‌تر کرده است. پسر مهری سرباز است و آینده مشخصی ندارد و در فیلمنامه نیز آینده مشخصی برایش نمی‌بینیم. دخترش نابغه ریاضی است و با ماشینی در شهر می‌چرخد و کافی و مسقطی می‌فروشد. از طرفی این خانواده همه دارایی خود را به یک بسازبفروش داده‌اند و حال آواره‌اند. در سریال «دیوار به دیوار» علاوه بر آن‌که سعی کرده‌‌ایم خنده بر لب مخاطب بنشانیم به مشکلات جامعه نیز می‌پردازیم؛ معضلاتی که مابه‌ازای آن‌ها را در جامعه می‌بینیم. به همین دلیل است که سریال «دیوار به دیوار» را خیلی دوست دارم. نقش شما در ابتدا شخصیت بود یا تیپی بود که شما آن را کامل کردید؟ از همان ابتدا خودم پذیرفتم که مهری شخصیت باشد تا بتوانم ابعاد مختلف شخصیتی او را نشان دهم. شما استاد تبدیل کردن تیپ به شخصیت هستید و این اغراق نیست. این نظر لطف شماست. واقعیت این است که خیلی نخواستم به فانتزی نزدیک شوم در عین این که لحظاتی کمدی و طنز براساس زودباوری و خوش‌قلبی این شخصیت را طراحی کردم؛ به این شکل که او براساس سادگی خود حرف‌‌هایی می‌زند که خنده بر لب مخاطب می‌نشاند. چگونه است که حتی تیپ‌‌های تکراری را به شخصیت تبدیل می‌کنید؟ این ایجاد تفاوت‌‌ها از کجا می‌آید؟ و این جزئی‌نگری شما در ایجاد شخصیتی جدید از کجا نشأت می‌گیرد؟ من به جامعه و آدم‌های آن خوب و دقیق نگاه می‌کنم. به تعداد آدم‌های کره زمین معلم، مادر، دکتر و پرستار وجود دارد. شاید وقتی می‌گویم پرستار یک الگوی مشخص به ذهن ما می‌رسد در حالی که به تعداد همه انسان‌ها خصوصیت‌‌های متفاوت وجود دارد. به همین دلیل به آدم‌های جامعه دقیق نگاه می‌کنم. مادری که در سریال «میوه ممنوعه» معلم است پس از آن ارتقا پیدا می‌کند و مدیر می‌شود و خانواده را می‌چرخاند با مهری سریال «دیوار به دیوار» زمین تا آسمان متفاوت است و این تفاوت را من ایجاد می‌کنم. این تفاوت‌‌ها را چگونه ایجاد می‌کنید؟ لطفا جزئی‌تر توضیح دهید. من نقش را طراحی می‌کنم. بیان، فیزیک، حرکات بدنی و تنالیته صدا عناصری هستند که به‌وسیله آن‌ها نقش را باورپذیر می‌کنم. برای کامل کردن شخصیت مهری لهجه شیرازی را در نظر گرفتم. مهری زن زحمت‌کشی است که در عین خانواده‌دوست بودنش ادای آدم‌های روشنفکر را درنمی‌آورد. براساس موقعیت‌‌های به وجود آمده عصبانی می‌شود، دعوا می‌کند و زمانی که خوشحال می‌شود بدون ملاحظه می‌خندد. در حالی که مثلأ قدسی سریال «میوه ممنوعه» با سیاست‌‌هایی که دارد جلوی بچه‌‌هایش قهقهه نمی‌زند و سادگی نمی‌کند، اما با هوشمندی هرچه تمام‌تر هم زندگی‌‌اش را حفظ می‌کند و هم خانواده‌‌اش را مدیریت می‌کند. این‌گونه بگویم که در سریال «دیوار به دیوار» تلاش کرده‌ام تمام مدت به رئالیته زندگی نزدیک شوم و حرف دل بسیاری از مادران جامعه را در قالبی طنزگونه و گاه اشک‌‌انگیز ارائه کنم. باتوجه به این‌که این چندمین همکاری شما با سامان مقدم است از شیوه کارگردانی و ویژگی‌‌های او در تعاملش با بازیگر بگویید. پیش از آن‌که شیوه کارگردانی سامان مقدم و ویژگی‌‌های او را در نوع ارتباطش با بازیگر توضیح دهم باید از شخصیت خوب ایشان بگویم که چقدر نگاهشان به کار انسانی است و این‌که چقدر به گروهشان احترام می‌گذارند. برای ایشان سلامتی و آرامش و حال خوب گروه خیلی مهم است. سامان مقدم بین اعضای گروهش تفاوت و تبعیض قائل نمی‌شود و همه اعضای گروه را در نظر می‌گیرد. ایشان حاضرند از جیبشان هزینه کنند تا گروه راضی و در آرامش باشند. به همین دلیل زمانی که کار به درازا می‌کشید صرفا به خاطر کار نمی‌ماندیم بلکه به خاطر کارگردان و دستیاران دلسوزش به کار ادامه می‌دادیم؛ زیرا ایشان و اعضای گروهشان را دوست داشتیم. گروه و عوامل آقای مقدم بی‌حاشیه و نادرترین گروهی هستند که تاکنون با آن‌ها همکاری کرده‌ام. در کل خوشحالم که بعد از همکاری با ایشان در فیلم سینمایی «مکس» باز هم با ایشان همکاری کردم. پس از آن بارها قرار شد با ایشان همکاری کنم که یا قسمت نشد یا ایران نبودم، اما هرگاه ایشان پروژه‌ای داشته باشند با کمال میل در کنارشان خواهم بود زیرا صبور، باشعور، مهربان و فرهیخته است و از همه مهم‌تر این‌که در طی کار خلاقیت دارد و ریتم را می‌شناسد و طنز را بلد است. با این‌که از نوع سیاست‌‌های تلویزیون و شیوه تولید آثار راضی نیستید چگونه است که به‌صورت مداوم با تلویزیون همکاری می‌کنید؟ دلیل این تمایل چیست؟ برای من مخاطب مهم است و مخاطبان من بیش از آن‌که در سینما باشند در تلویزیون هستند و هیچ‌گاه دلم نمی‌خواهد آن‌ها را از دست بدهم. گاه دل‌زده و دلگیر و عصبانی می‌شوم یا قهر می‌کنم و نمی‌خواهم با تلویزیون کار کنم، همان‌طور که پیش از «دیوار به دیوار» دوست نداشتم با تلویزیون همکاری کنم؛ اما زمانی که مدیران شبکه و تهیه‌کننده محترم تماس گرفتند دوباره بازگشتم؛ هرچند از ضرب‌العجل‌‌ها و بدحسابی‌‌ها راضی نیستم و تغییر مداوم خط قرمزها و سانسورها آزارم می‌داد زیرا مشخص نبود که حد و حدودها کجاست و متر و معیارها چیست؟! با شرایط موجود در تلویزیون واقعأ نمی‌دانستم چطور با مردم روبه‌رو بشوم؛ زیرا اگر با آن‌ها روراست نباشیم و از معضلات جامعه دور شویم، مخاطب باورمان نمی‌کند و ما را پس می‌زند، آن هم در حالی که نمی‌توانستم انتقاد سازنده و بجا کنم. با خودم می‌گفتم وقتی نمی‌توانم از مشکلات حرف بزنم و انتقاد سازنده کنم برای چه باید به تلویزیون بروم تا این‌که سیاست‌‌های تلویزیون تغییر کرد و از کارگردان‌‌های سینما دعوت به عمل آمد و اعتماد کردم و به تلویزیون بازگشتم اما بازهم می‌بینم آن عدم مدیریت در پخش وجود دارد و تلویزیون خودزنی می‌کند و با سیاست‌‌هایش گل به خودی می‌زند.. منظورتان از خودزنی چیست؟ مثلا امسال تمام شبکه‌‌ها تلاش کردند با آثار خوش‌ساخت به خانه مردم بروند و آثار خوبی تولید شد و به همه همکارانم در شبکه‌‌های مختلف سیما سریال‌های ویژه نوروز بابت این موفقیت تبریک می‌گویم؛ اما هم‌زمانی پخش باعث می‌شود که مخاطبان نتوانند آثار را دنبال کنند و درنهایت به‌علت تداخل پخش برخی از کارها را از دست می‌دهند و زحمات این عزیزان دیده نمی‌شود. به‌طور مثال من که عاشق «کلاه قرمزی» هستم نمی‌توانستم آن را ببینم زیرا هم‌زمان با «دیوار به دیوار» پخش می‌شد. زمانی که می‌خواستم سریال «تعطیلات رویایی» را به‌دلیل این‌که نقد آن را خوانده بودم و قرار بود در این سریال بازی کنم متأسفانه به‌علت تلاقی‌‌اش با «پایتخت۵» نمی‌توانستم ببینم، در حالی سریال «پایتخت» را هر سال دنبال می‌کنم. و زحمات عوامل را ببینم و «پایتخت» را تماشا کنم نمی‌توانم. این چه سیاستی است؟ دلیل این همه تداخل چیست؟ این ظلم شبکه را نسبت به عواملش نمی‌بخشم و با عمل نکردن به تعهدات مالی‌شان خستگی را به تن همه گروه گذاشتند. جوابگو کیست؟ اگر قرار است مخاطب جذب کنید با این بی‌نظمی‌‌ها راه به جایی نمی‌برید. بنابراین مدیریت پخش به زحمات همه عوامل سازنده لطمه زد و هیچ کس جوابگو نیست. از فعالیت‌‌های دیگرتان چه خبر؟ با خانم تینا پاکروان که قبلا «کلاه پهلوی» و «نیمه شب اتفاق افتاد» را کار کرده‌ام، فیلمی دارم به نام «لس‌آنجلس-تهران» به نویسنده و کارگردانی ایشان. در این اثر، در کنار آقای پرویز پرستویی که سال‌ها در نقش کمدی ظاهر نشده بودند حضور دارم و با خانم مهناز افشار و ماهایا پطروسیان هم‌بازی هستم. این فیلم در دو کشور ایران و آمریکا فیلمبرداری شد و من در آن دو نقش را بازی کردم که یکی از آن‌ها در آمریکا بود و دیگری در ایران. امیدوار بودم در ایام عید اکران شود که نشد و منتظرم تا به روی پرده سینماها برود. فیلمی هم دارم که کارگردان آن کریم امینی است و تهیه‌کنندگی آن را محمدحسین فرحبخش به عهده دارد و نامش «دشمن زن» است. به‌جز این‌ها، پیشنهادهایی دارم که هنوز درباره‌شان تصمیمی نگرفته‌ام.منبع: خبرگزاری صبا /وحید خانه‌ساز
«اعتماد کردم و به تلویزیون بازگشتم اما بازهم می‌بینم آن عدم مدیریت در پخش وجود دارد و تلویزیون خودزنی می‌کند و با سیاست‌‌هایش گل به خودی می‌زند.»
72,169
607368602c38301a358f3bc7
   بهار ایلچی (سرپرست گروه ستاره قطبی Polaris) در مورد کنسرت چهارم و پنجم مرداد این گروه در تالار وحدت توضیح داد: ما مانند اجراهای قبلی‌مان با چند خواننده کار می‌کنیم که به زبان‌های فارسی، هندی، انگلیسی، فرانسوی و عربی آواز می‌خوانند و همین‌طور آوازهای فولکلور به زبان‌های کردی، لری، آذری، جنوبی و... این خوانندگان شامل خودم، بهنوش بختیاری، مهشید مولایی، مینا دریس، نگین رشیدی، رایسا آوانسیان، کیانا کرمانیان و احتمالا تعدادی دیگر خواهند بود. ارکستر ما 12 نفره است با حضور نوازندگانی که همگی تحصیلات آکادمیک موسیقی دارند. او در مورد همکاری با بهنوش بختیاری توضیح داد: همکاری ما با بهنوش بختیاری تقریبا از دو سال پیش در قالب تمرین شروع شده و او قرار است در کنسرت چهارم و پنجم مرداد برای اولین بار روی صحنه بیاید. ایلچی در مورد مشکلات بانوان برای اجرای کنسرت گفت: سالن‌هایی که بانوان می‌توانند در آن‌ها روی صحنه بروند بسیار محدود است؛ یکی فرهنگسرای نیاوران و دیگری تالار وحدت. جز این‌ها اجازه اجرا در سالن دیگری به بانوان داده نمی‌شود و مسئله اصلی اینجاست که با توجه به عدم اجازه به آقایان برای ورود به محل برگزاری کنسرت بانوان حتی پیش از اجرا و کمبود و گاهی نبود مسئولان فنی زن، در قسمت‌های مختلف اعم از نورپردازی، صدابرداری و  استفاده از امکانات ماشینری سالن عملا نمی‌توان از هیچکدام از این‌ها مخصوصا در تالار وحدت که واجد این امکانات است، استفاده کرد. چون عملا هیچ مسئول فنی زنی حضور ندارد تا به عنوان مثال اگر خواستید خواننده‌تان روی سن راه برود و جابجا بشود نور را همراه با او حرکت دهد. از آن بدتر، ساعت وحشتناکی است که برای کنسرت بانوان درنظر گرفته می‌شود، قبل‌تر 15 تا 17 بود و ما با هر زحمتی که بود خودمان را وفق داده بودیم اما حالا شده است 14 تا 16. اینکه زنان لطف می‌کنند و در این ساعت به تماشای کنسرت بانوان می‌آیند واقعا قابل تقدیر است. او در مورد عدم حضور متصدیان فنی زن تصریح کرد: در قسمت نور و صدا دو نفر هستند که به ما کمک می‌کنند ولی برای حرکت دادن سِن و استفاده از امکانات ماشینری هیچ کسی نیست و صرفا سِنی را که از قبل نهایتا یک بخشش را کمی بالاتر برده‌اند و سطحی متقاطع درست کرده‌اند در اختیارمان می‌گذارند و خودمان امکان هیچگونه جابه‌جایی سطوح را در اختیار نداریم. یعنی اگر طرحی هم داشته باشید امکان اجرایی کردنش نیست.   کنسرت گروه ستاره قطبی با حضور بهنوش بختیاری به عنوان خواننده روزهای پنجشنبه چهارم و جمعه پنجم مرداد ساعت 14 در تالار وحدت روی صحنه می‌رود. منبع : خبرگزاری ایلنا
بهار ایلچی می‌گوید: هنگام برگزاری کنسرت بانوان در تالار وحدت با توجه به کمبود و گاهی نبود مسئولین فنی زن، در قسمت‌های مختلف اعم از نورپردازی، صدابرداری و استفاده از ماشینری سالن عملا نمی‌توان از هیچ کدام این‌ امکانات استفاده کرد.
29,386
607355dc2c38301a358e94a8
به گزارش تبیان به نقل از خبرگزاری تسنیم، سرهنگ امیدوار اظهار کرد: بار ترافیک ورودی و خروجی استان خراسان رضوی پرحجم است و در محورهای بزرگراهی و اصلی به خصوص به سمت مشهد مقدس نیمه سنگین است. وی گفت: مهمترین عامل تصادفات نوروز در جاده‌های استان عدم به توجه به جلو ناشی از خستگی و‌خواب آلودگی و مهمترین علت شدت تصادفات در این مدت انحراف به چپ با سهم 50 درصدی است. رییس پلیس راه خراسان رضوی تصریح کرد: توصیه می‌کنیم رانندگان ضمن استراحت در طول مسیر از شتاب و عجله و انحراف به چپ به طور جدی خودداری کنند.منبع: تسنیم
رییس پلیس راه خراسان رضوی گفت: انحراف به چپ عامل ۵۰ درصد تصادفات شدید در نوروز بوده است.
69,819
607367422c38301a358f3299
به گزارش تبیان به نقل از «تابناک»؛ با وجود اجرای طرح تحول نظام سلامت در چند سال اخیر و هزینه‌های فراوانی که دولت در این بخش صرف و همواره در بیان عملکردش به آن‌ها استناد کرده، از استان لرستان خبر می‌رسد که یک شهرستان فاقد بیمارستان است و مردم آن از دریافت خدمات بیمارستانی، حتی ساده‌ترین نوع آن محروم هستند. شرایطی اسفناک که حتی اجرای طرح تحول نظام سلامت و توجه بسیار دولت به این بخش هم نتوانسته تغییرش دهد تا این پرسش پدید آید که به راستی سهم اهالی این خطه از آن طرح بزرگ چیست و چرا هیچ کس برای استیفای حقوق ایشان کاری نکرده است؟! صحبت درباره رومشکان است که سه، چهار سال پیش با تصمیم و تصویب دولتمردان از بخش به شهرستان ارتقا یافت، اما این تغییر شگرف هیچ تأثیری در وضعیت درمان و امکانات مربوط به آن در این خطه نگذاشت تا همچنان جمعیت حدود ۵۰ هزاری رومشکان ـ که در سرشماری سال ۹۰ جمعیتش بیش از ۴۵ هزار تن بود ـ برای درمان ناگزیر از مراجعه به شهر‌ها و استان‌های دیگر باشند. وضعیتی غیرقابل قبول که سخنان برخی از اهالی این خطه، حکایت از بحرانی بودن آن دارد، چون به گفته ایشان، رومشکان نه تنها از بیمارستان، که از داشتن درمانگاه مناسب و حداقل‌های امکانات درمانی نیز محروم است، به گونه‌ای انجام زایمان نیز نیازمند مراجعه به شهر‌های مجاور است. همه این‌ها در حالی است که به مدد یکی از خیرین این دیار، مدتهاست زمینی به وسعت دو هکتار برای ساخت بیمارستان اهدا شده، اما این اقدام نیز نتوانسته گره از مشکل بزرگ پیش روی اهالی این دیار باز کند؛ وضعیتی که فرماندار رومشکان در توضیح آن می‌گوید: «در این راستا مکاتبات و مذاکرات زیادی داشتیم و در نهایت قرار است یک بیمارستان و یک مرکز درمان بستر در شهرستان احداث شود.» نورالدین درمنان می‌افزاید: «در حال حاضر دانشگاه علوم پزشکی پیگیر اخذ مجوز ماده ۲۱۵ برای احداث بیمارستان شهرستان است. برای احداث مرکز درمان بستر شهرستان نیز دانشگاه علوم پزشکی با بنیاد علوی به‌عنوان متولی ساخت مراکز درمان بستر توافقاتی داشته و امیدواریم با توجه به مشخص شدن زمین و اقدامات اولیه قبل از سال شاهد عملیاتی شدن این پروژه و مطالبه مردم باشیم.» شرایطی اسفناک که حتی اجرای طرح تحول نظام سلامت و توجه بسیار دولت به این بخش هم نتوانسته تغییرش دهد تا این پرسش پدید آید که به راستی سهم اهالی این خطه از آن طرح بزرگ چیست و چرا هیچ کس برای استیفای حقوق ایشان کاری نکرده است؟ اشکالی که جز رومشکان، در بسیاری دیگر از نقاط کشورمان نیز به چشم می‌خورد، اما نه تنها دیده نشده، که ظاهرا برنامه‌ای برای رفع آن تدارک دیده نشده است!منبع: تابناک
اگر در سرپل ذهاب بیمارستانی وجود داشت که ایمن نبود و در زلزله بخش‌هایی از آن تخریب و از خدمت خارج شد، برخی شهر‌های کشورمان هیچ بیمارستانی ندارند؛ شهر‌هایی که زلزله بی مسئولیتی به آن‌ها زده!
52,862
60735fe72c38301a358ef05c
  مواد لازمتخم مرغ (بزرگ) ۴ عدد وانیل‏ ۱ قاشق چای خوری شکر ۳۴۰ گرم شکلات (خرد شده) ۱۷۰ گرم کره (قطعه قطعه شده) ۱۱۵ گرم نمک ۱/۴ قاشق چای خوری پودر کاکائو (تلخ) ۴۰ گرم آرد ۸۵ گرم طرز تهیه۱ فر رو روشن کرده و حرارت رو روی ۱۸۰ درجه سانتیگراد (۳۵۰ درجه فارنهایت) قرار میدیم تا گرم بشه. ۲ ظرفی مربعی شکل و ۲۰ سانتیمتری رو چرب میکنیم و با دو برش کاغذ روغنی میپوشونیم (بطوریکه به حالت متقاطع روی هم قرار بگیرند و از اطراف ظرف کاغذ پوستی اضافه بیرون بماند). مجددا کاغذ روغنی رو هم چرب میکنیم و ظرف رو کنار میذاریم. ۳ آرد، پودر کاکائو و نمک رو تو یه کاسه متوسط مخلوط میکنیم. ۴ تو یه ماهی تابه متوسط، کره و شکلات رو روی حرارت شعله متوسط ذوب میکنیم سپس از روی حرارت برداشته و شکر و وانیل رو اضافه و مخلوط میکنیم. بعد تخم مرغها رو هم اضافه و مخلوط میکنیم و ترکیبمون رو به آرد اضافه میکنیم و هم میزنیم تا کاملا مخلوط بشن (دقت کنید نباید بیش از حد هم زد). ۵ مواد رو به ظرفی که از قبل آماده کرده بودیم منتقل کرده و بمدت ۲۸ تا ۳۲ دقیقه تو فر قرار میدیم (یا بقدری که وقتی خلال دندون توی برونی فرو کنیم، تمیز خارج بشه). بعد از فر بیرون میاریم و اجازه میدیم توی ظرف بمونه تا کاملا خنک بشه. ۶ بوسیله کاغذ پوستی اطراف ظرف، برونی رو بیرون میاریم و به سطح مورد نظرمون برای برش منتقل میکنیم. برونی رو به ۱۶ مربع کوچیکتر برش میزنیم. سایر نکاتاین برونی ها تو ظرف دربسته و تو دمای اتاق تا 5 روز قابلیت نگهداری دارن. از این مقدار مواد اولیه 16 برش برونی بدست میاد. منبع:پاپیون
ین برونی ها تو ظرف دربسته و تو دمای اتاق تا 5 روز قابلیت نگهداری دارن.از این مقدار مواد اولیه 16 برش برونی بدست میاد.
79,570
60736b842c38301a358f58b0
  خیلی از دختران ایرانی وقتی درباره دوران بلوغ شان حرف می‌زنند، ممكن است چنین احساسی داشته باشند. تغییرات دوران بلوغ هم برای دختران و هم برای پسران اهمیت دارد، اما مسائل دختران به خاطر شرایط خاص فرهنگی اهمیت ویژه‌ای پیدا می‌كند. مادر، به عنوان نزدیك‌ترین فرد از نظر عاطفی به فرزندش، می‌تواند گذر از این دوران را برای او آسان‌تر كند. نشانه‌های بلوغ كه در دختران ایجاد می‌شود، احساس اضطراب هم همراه آن به وجود می‌آید. در جوامع و خانواده‌هایی كه آموزش جنسی كافی به نوجوانان ارائه نمی‌شود ، پیدا شدن اولین علائم ممكن است با تعبیراتی نادرست از جنسیت یا احساس بیماری، طرد شدگی و سردرگمی‌در دختران همراه شود. چرا دختران؟ زندگی دخترانه، از هر نظر زندگی حساسی است و وقتی این حساسیت‌های طبیعی با ویژگی‌های فرهنگی جامعه‌ای مثل جامعه ما آمیخته می‌شود، دوچندان خواهد شد. مسائل زنانه همواره در پرده‌ای از شرم و حیا پیچیده شده‌اند و اطلاع‌رسانی درخصوص آنها به شكل رسمی‌ وجود ندارد. با این‌كه دختران از سال‌های انتهای دبستان با تغییرات دوران بلوغ روبه رو می‌شوند ، مدرسه‌ها در این زمینه به آنها آموزش نمی‌دهند و این وظیفه تنها بر دوش خانواده‌ها باقی می‌ماند. در خانواده هم این نقش از مادر طلب می‌شود ؛ این‌كه یك تنه فرزندش را از تغییراتی كه پیش رو دارد آگاه كند و بكوشد اتفاق بزرگ بلوغ، با كمترین هزینه و در نهایت آرامش پیش برود. پسران نوجوان این امكان را دارند كه به خاطر ارتباط‌های گسترده‌تر اجتماعی و قرار داشتن در معرض دریافت اطلاعات راحت‌تر با مساله بلوغ روبه‌رو شوند، ضمن این‌كه مربیان و پدران هم برای انتقال اطلاعات به آنها راحت‌تر عمل می‌كنند. همه این عوامل باعث می‌شود نقش مادران برای همراهی در این مرحله مهم در زندگی دختران پررنگ‌تر شود. دوره نوجوانی از 11 تا 13 سالگی شروع می‌شود و تا 18 سالگی ادامه دارد. این دوره، دوران تعارض بین رفتار كودكانه و بزرگسالی است. اما چندسال قبل از ورود كودك به سن نوجوانی، تغییرات اندكی درجسم و رفتارش آشكار می‌شود. این تغییرات در دخترها شایع‌تر است. در آستانه تغییر با بروز نامحسوس نشانه‌های بلوغ، كودكان كم‌كم دست از بازی می‌كشند و بیشتر تمایل دارند اوقاتشان را با همسالان همجنس خود بگذرانند. آنها ساعت‌ها با دوستانشان حرف می‌زنند. در ابتدای این صحبت‌ها یعنی همان سال‌های پیش از بلوغ، كودكان درباره خانواده، افتخاراتی كه خانواده‌شان داشته، مسافرتی كه پدر و مادرشان داشتند، دارایی‌های خانوادگی، دوستان و آشنایانشان و بحث‌های داغی كه این روزها در زندگی آنها جاری است صحبت می كنند. آنها سعی می‌كنند خود و خانواده‌شان را برتر از دیگری بدانند یا حتی با خیالپردازی‌هایی، ذهن دوستانشان را به سمت خود سوق دهند. حساسیت این دوران كمتر از دوران بلوغ نیست، چون زمینه‌های برقراری ارتباط نزدیك بین مادران و دخترها، از همین زمان شروع می‌شود. ممكن است خیلی از پدر و مادرها گمان كنند بچه‌ها در دوران پیش از بلوغ زیاد حرف می‌زنند یا به دوستانشان دروغ می‌گویند. این طور نیست. آنها واقعیت‌های زندگی‌اشان را با خیالات می‌آمیزند و به دوستانشان می‌گویند، اگر رفتارهای اینچنینی بچه‌ها مورد انتقاد قرار بگیرد و بخصوص مادرها دخترانشان را به دروغگویی متهم كنند یا رفتارهای افراطی‌شان را در وقت گذرانی با همسالان درك نكنند، وقتی بچه‌ها وارد مرحله بعدی یعنی دوران بلوغ شوند، ارتباط درستی بین آنها و مادرانشان برقرار نمی‌شود. این دوره بهترین دوره‌ای است كه می‌توان به رفتارهای كودك در آستانه بلوغ جهت مناسب داد؛ مثلاً می توان دوستان آنها را كه اكثرا هم محله‌ای‌ها و همكلاسی‌هایشان هستند، شناسایی كرد و البته این كار باید غیرمستقیم انجام شود. با ورود كودك به این مرحله و بروز این نوع رفتارها، رفتار مادرها هم باید تغییر كند و پخته‌تر و منطقی‌تر شود. این مساله را می‌توان این طور تعبیر كرد كه با شروع مراحل بلوغ در دختران، مادران نیز وارد مرحله تازه‌ای می‌شوند كه باید در آن بخش‌های تازه‌ای از وجود خود را كشف كنند. نباید دختران را با همان شیوه‌های قبلی به سمت خود گرایش داد. مادران باید باور كنند كه او در تلاش برای رسیدن به استقلال فكری و منطقی است و حتی در این مرحله ممكن است شاهد نافرمانی‌ های او باشند. سردرگمی ‌و ترس با شروع دوران بلوغ، دختران همزمان دچار تغییراتی در جسم و روحشان می‌شوند. درك همزمان این تغییرات برای آنها می‌تواند دشوار باشد و مادران را هم سردرگم كند. بسیاری از مادران از مواجهه با این دوران وحشت دارند. سن بلوغ دختران پایین است و مادر هنوز برای آن آمادگی ندارد. در حالی كه مادر هنوز درگیر كودكی‌های دخترش است و او را دختربچه‌ای به حساب می‌آورد، دخترش با نشانه‌های رفتاری و جسمی ‌به او اعلام می‌كند كه كودكی به پایان رسیده و خیلی زود وارد دنیای زنانه خواهد شد. بین مادرها خیلی شایع است كه به دلیل‌های روان‌شناختی نسبت به این مساله موضع می‌گیرند. برای آنها درك این واقعیت سخت است كه دخترشان كم‌كم به یك آدم بالغ و مستقل تبدیل می‌شود. به همین دلیل شیوه انكار را در پیش می‌گیرند و سعی می‌كنند موضوع را نادیده بگیرند.با این حال، نشانه‌های بلوغ منتظر مادران نمی‌مانند و پیش می‌روند. در آستانه بلوغ، مادر، به عنوان فردی كه هنوز كودك بشدت به او وابسته است، می‌تواند نقش مهمی را مثل یك دوست ایفا كند. كارشناسان توصیه می‌‌كنند بهتر است مادر یا زنی كه مورد اعتماد دختر نوجوان است، با او درباره دوران بلوغ صحبت كند، چون ناآگاهی از پدیده‌های بلوغ، ممكن است او را در مواجهه با این موقعیت‌ها دچار اضطراب و نگرانی كند و عواقب روانی بدی به جا بگذارد. خیلی از دختران نوجوان احساس‌هایی شبیه نفرت از خود، ترس، اضطراب و افسردگی را تجربه می‌كنند. آنها ممكن است احساس كنند كه اتفاق ناخوشایندی برایشان افتاده و دچار نوعی بیماری شده‌اند. از نظر فرهنگی هم ممكن است دچار اختلال شوند ، مثلا این كه نسبت به جنسیت شان دچار نارضایتی شده و از دختر بودن ناراحت شوند. این مسائل اگر نادیده گرفته شود ، ممكن است آنها را در پذیرش نقش‌های آینده‌شان به عنوان مادر و همسر دچار مشكل كند. وظیفه مادران این است كه در زمان مناسب، شرایط دوران بلوغ و چگونگی این تغییرات را برایشان توضیح دهند تا دچار حیرت، احساس منفی در مورد خود، دوگانگی شخصیتی و ناسازگاری با شرایط نشوند. بسیاری از مادران به خاطر شرم و حیا و گاهی بی‌اطلاعی، مساله بلوغ را در دخترانشان مسكوت می‌گذارند و آن را مشمول مرور زمان می‌كنند. به این ترتیب دختران نوجوان یا باید خودشان به تنهایی با این مساله مواجه شوند یا اطلاعات مورد نیازشان را از گروه‌های همسال بگیرند .  در دوران نوجوانی ذهن انسان همانند سیستم بدن دستخوش تغییرات سریع می‌شود و بنابراین تصورات و باورهای غلط درباره دوران بلوغ می‌تواند مشكل‌آفرین باشد؛ مثلا اگر دختر نوجوان را در این دوران از برخی فعالیت‌های اجتماعی یا ورزشی دور نگه داریم، این مساله می‌تواند تاثیرات منفی در ساختار شخصیت او بگذارد. تغییرات بلوغ در دختران، سرآغاز توجه جدی تر به جنسیت آنها هم هست. مرا نمی‌فهمید! «شما درك نمی‌كنید»! حق با اوست. دختر نوجوان همه چیز را از نگاه خود می‌بیند و مادر با پافشاری و سماجت می‌خواهد بفهمد افكار دخترش از كجا سرچشمه گرفته است. نوجوانان تصور می‌كنند در مركز هستی قرار گرفته‌اند و دنیا به تماشای آنها ایستاده است. به نظر نوجوان‌ها، نمی‌شود به بزرگ‌ترها اعتماد كرد چون آنها اصلا از دنیای نوجوان‌ها سر در نمی‌آورند. اگر مادری به فرزندش اعتماد دارد و این اعتماد و باور خود را با عشق و محبت به گوش نوجوان خود برساند و به او بگوید كه توافق نداشتن شان به دشمنی و دوری از همدیگر منجر نمی‌شود؛ در این صورت مادران و فرزندان به فكر حل اختلافشان می‌افتند، گفتگو قطع نمی‌شود و صدای هیچ كدام بالا نمی‌رود. آنها با آرامش به حرف‌های همدیگر گوش می‌دهند و مادر هم از دیدگاه‌های متضاد نوجوانش دچار ترس نخواهد شد. منبع : بیتوته
«دوران بلوغ سخت‌ترین سال‌های زندگی‌ام بود. از خودم بدم می‌آمد. نمی‌توانستم با كسی درباره خودم حرف بزنم. از تغییراتی كه هر روز در من ایجاد می‌شد، خجالت می‌كشیدم. دیگر دوست نداشتم با مادرم بیرون بروم و با او حرف بزنم.»
51,499
60735f4c2c38301a358eeb09
وقتی صحبت از جست‌و‌جوی حیات در دیگر سیاره‌ها می‌شود، دانشمندان اول از همه به دنبال کلیدی‌ترین ماده‌ی حیات یعنی آب می‌گردند. اگر‌چه امروزه سطح مریخ بایر، یخ‌زده و غیر‌قابل سکونت است، اما شواهد نشان می‌دهد که این سیاره زمانی گرم‌تر و مرطوب‌تر بوده و آب به‌راحتی در آن جریان داشته است. مبهم بودن مسئله ناپدید شدن آب در مریخ، مدت‌ها است که برای دانشمندان حل‌نشده باقی مانده است. با این حال تحقیقات جدیدی که در مجله Nature منتشر شد، به‌دام ‌افتادن آب در میان سنگ‌های مریخ را مطرح کرده است. دانشمندان دانشکده علوم زمین دانشگاه آکسفورد، این فرضیه را پیشنهاد می‌کنند که سطح مریخ ابتدا آب را جذب کرده وبا آن واکنش داده است؛ سپس منجر به افزایش اکسیداسیون سنگ‌های مریخ شده است. در نتیجه گیاهان امکان رشد‌و‌نمو نداشته‌اند. پژوهش‌های قبلی بر این فرضیه استوار بود که به‌دلیل ضعیف شدن میدان مغناطیسی سیاره‌ی مریخ، عمده‌ی آب به فضا منتشر شده است. بخشی زیادی از آب به دلیل بادهای شدید خورشیدی از سیاره دورشده و بخشی هم در قطب‌ها به صورت یخ باقی مانده است. با این حال، این نظریه نمی‌تواند به‌طور کامل توضیح دهد که چگونه ممکن است تمامی آب از سطح مریخ ناپدید شود. برای متقاعد کردن دانشمندان در جهت حل این مسئله پیچیده، تیم دکتر جان واد از دانشگاه آکسفورد مدل آزمایشی را به کار گرفتند که با محاسبات روی سنگ‌های سیاره زمین، بتوان تخمین زد که چه میزان آب ممکن است در مریخ ناپدید شود. این تیم تحقیقاتی، درجه حرارات سنگ‌ها، فشار زیر‌سطحی، آرایش کلی مریخ و هر آنچه ممکن است روی سیاره مریخ باشد را برآورد و ارزیابی کردند. نتایج نشان داد که سنگ‌های بازالتی در مریخ می‌توانند حدود ۲۵ درصد بیش‌تر از همان سنگ‌ها در سیاره زمین، آب را در خود نگه دارند. در نتیجه آب روی سطح مریخ، به داخل زمین کشیده شده است. سنگ‌های بازالتی در مریخ می‌توانند حدود ۲۵ درصد بیش‌تر از همان سنگ‌ها در سیاره زمین، آب را در خود نگه دارند. به گفته‌ی رهبر تیم تحقیقاتی، دکتر واد: مدت‌ها است که بسیاری از مردم در مورد این مسئله فکر می‌کنند، اما تا به حال کسی تئوری مربوط به جذب آب در سنگ‌ها را مورد آزمایش قرار نداده بود. شواهد گوناگونی وجود داشت که باعث شد ما را به این باور برساند که واکنش‌های مختلف اکسیداسیون در پوسته‌ی مریخ اتفاق افتاده است. به‌عنوان مثال، شهاب سنگ‌های روی مریخ در مقایسه با سنگ‌های سطح خود مریخ از نظر شیمیایی احیا شده‌اند و ترکیب شیمیایی بسیار متفاوتی دارند. یکی از دلایل این اتفاق و همچنین ناپدید شدن آب‌های سطح مریخ را باید در کانی‌ها جست‌و‌جو کرد. سیستم تکتونیک صفحه‌ای سیاره‌ی زمین مانع از تغییرات عمده در میزان آب‌های سطحی می‌شود و سنگ‌های مرطوب، آب را قبل از آنکه به گوشته زمین وارد شود جذب می‌کنند. تا حدودی نه در زمین و نه در مریخ، گردش آب به گوشته سیاره وجود ندارد. اما در مریخ، گدازه‌های آتشفشانی و پوسته‌ی بازالتی مانند اسفنج، آب را جذب می‌کنند. آب جذب شده با سنگ‌ها واکنش داده و فرم‌های مختلف کانی را شکل می‌دهد. این واکنش آب و سنگ در مریخ باعث شد که ساختار سنگ تغییر کند و بخش زیادی از آب سطح مریخ ناپدید شود. در جواب این سوال که چرا سیاره‌ی زمین با چنین پدیده‌ای روبه‌رو نشد، می‌توان به موارد مختلفی اشاره کرد از جمله: مریخ بسیار کوچکتر از سیاره زمین است ، مشخصات دمایی متفاوتی دارد و از سوی دیگر، میزان آهن در گوشته سلیکاتی سیاره زمین زیاد‌تر است. اگرچه این موارد، تفاوت‌های بسیار ناچیزی هستند، اما با گذشت زمان تاثیرات خود را می‌گذارند. سطح مریخ بیشتر از زمین مستعد واکنش با آب‌های سطحی و تشکیل مواد معدنی حاوی آب بوده است. این فاکتورهای زمین‌شناسی درسیاره مریخ باعث می‌شود که آب از سطح به درون کشیده شود، درحالی که سنگ‌های هیدراته شده درسیاره زمین منجربه شناور ماندن آب در سطح می‌شود. پیغامی که مقاله منتشر شده دکتر واد در مجله Nature  به همراه دارد، این است که تشخیص دقیق ترکیبات سیاره مریخ، امکان سکونت در آینده را مشخص خواهد کرد. تحقیقات  پروفسر کریس بالنتیس، همکار دکتر واد از دانشگاه آکسفورد، نشان می‌دهد که برای شکل‌گیری حیات و پایداری آن، نیاز است که وجود عناصر هالوژنی مثل کلر، برم و ید مانند سیاره زمین به میزان استاندارد باشد. مقادیر بیش از حد و یا خیلی کم از این عناصر می‌تواند باعث ناپایداری حیات شود. مطالعات قبلی، میزان هالوژن‌ها را در شهاب‌سنگ‌ها در سطح بالایی نشان داده است. از سوی دیگر شهاب‌سنگ‌هایی که منجر‌به ایجاد سیاره زمین شده‌اند، میزان نمک (که حاوی مقادیر زیادی عناصر هالوژنی است) در سیاره زمین را افزایش داده‌اند. نظریه‌های بسیاری جهت توضیح رموز تغییرات مربوط به ناپدید شدن آب مطرح شده است. با این حال این پژوهش‌ها، در مجموع، شواهد را افزایش داده و مسیر بهتری را برای تحقیقات بعدی هموار می‌کند. به گفته دکتر وارد: به طور کلی، سیاره‌های درون منظومه شمسی از ترکیبات شیمیایی یکسان تشکیل شده‌اند اما تفاوت‌های بسیار ناچیز هم تاثیرات قابل توجهی ایجاد می‌کند. ما این را می‌دانیم که مریخ زمانی آب داشته است و می‌توانست برای تشکیل حیات مناسب باشد، در مقایسه با اطلاعات بسیار ناچیزی که نسبت به دیگر سیاره‌ها داریم، دانشمندان مشتاق هستند که مریخ را تغییر دهند. برای سکونت در سیاره‌ها، نیاز است که آزمایش‌های کارآمد در مورد عوامل تاثیر‌گذار بر روی سیارک‌ها انجام گیرد. به عنوان مثال اطلاعات بسیار کمی در مورد سیاره زهره وجود دارد؛ سوالاتی مانند:  آیا در مقایسه با سیاره زمین، میزان آهن موجود در گوشته زیادتر و یا کمتر است و چه تاثیری بر محیط دارد؟ بزرگتر و یا کوچکتر بودن نسبت به سیاره زمین چه تاثیراتی بر حیات می‌گذارد؟ سوالاتی از این دست، می‌تواند کمک کند که نقش سنگ‌ها و ترکیبات شیمیایی سیاره‌ها در امکان تشکیل حیات به چه صورت است. وقتی به دنبال حیات در سیاره‌های دیگر می‌گردیم، دانستن ترکیبات شیمیایی سیاره به تنهایی کافی نیست، بلکه نکات بسیار ظریف مانند نحوه قرار‌گیری سیاره‌ها و حرکت‌های آنها در مدار، تاثیرات چشمگیری در پایداری آب در سطح خواهد داشت. این عوامل باعث می‌شوند که سیاره‌های مناسب زیستن به راحتی کشف نشوند.منبع:زومیت
دانشمندان برآورد می‌کنند که علت ناپدید شدن آب درمریخ، به‌خاطر خاصیت جذب آب توسط سنگ‌های مریخ است.
29,432
607355e12c38301a358e94d6
موتور پرنده کلاشنیکف جدیدترین محصول کمپانی دفاعی روسی کلاشنیکف است؛ کمپانی‌ای که همگی آن را به واسطه معروف‌ترین تفنگ دنیا،‌ یعنی AK-47 می‌شناسیم. روزگاری این کمپانی روسی تنها در زمینه ساخت تفنگ‌های انفرادی فعالیت داشت،‌ اما امروزه ساخت تجهیزات ضد شورش، تیربارهای نگهبان دارای هوش مصنوعی با توان یادگیری، موتورهای پرنده، گلوله‌های توپخانه دارای هدایت، ربات‌های جنگی نیمه خودکار و… در لیست تولیدات آن دیده‌ می‌شوند. موتور پرنده کلاشنیکف که یکی از جدیدترین محصولات این کمپانی به شمار می‌رود، دارای 16 پروانه 3 تیغه است که هر یک از آن‌ها موتوری جداگانه داشته و در قالب 8 جفت پروانه، دو به دو در مقابل یکدیگر قرار دارند و نیروی برا (لیفت) لازم برای برخاستن از زمین و پرواز را فراهم می‌کنند. این 18 موتور همگی الکتریکی هستند و نیروی لازم برای چرخش را از 2 باتری که پشت صندلی خلبان قرار دارند،‌ دریافت می‌کنند.  استفاده از موتورهای الکتریکی سبب کاهش وزن وسیله می‌شود، اما از سوی دیگر باعث می‌شود این موتور پرنده پیوستگی پروازی بسیار کمی، احتمالا در حد 30 دقیقه، داشته باشد و توان حمل بار آن نیز پایین باشد. اسکلت موتور پرنده کلاشنیکف از جنس فلز است. یک پوشش سبک وزن برای این وسیله نیز ساخته شده که با آن می‌توان اسکلت، موتورها، و باتری را از دید پنهان‌ کرد؛ این پوشش قابل جداسازی است. این وسیله تنها قادر به حمل یک سرنشین است و هدایت آن توسط دو دسته کنترلی انجام می‌شود. از این موتور می‌توان برای مقاصدی همچون دیده‌بانی، گشت و… استفاده کرد. گرچه همچنان مشخص نیست این موتور پرنده برای مقاصد نظامی ساخته شده و یا سازندگان قصد عرضه آن به بازار غیر نظامی را نیز دارند. البته این موتور پرنده اولین در نوع خود نیست. پیش‌تر نیز علاقه‌مندان غیرنظامی دست به ساخت موتورهای پرنده مجهز به موتورهای الکتریکی زده بودند. ارتش آمریکا در دهه 1950 میلادی چندین وسیله پرنده مشابه مجهز به موتورهای سوختی و حتی موتور جت ساخته بود که البته هیچ‌کدام وارد خدمت نشدند. ناگفته نماند امروزه نیز ارتش آمریکا در پی به‌خدمت‌گیری چنین موتورهای پرنده‌ای با قابلیت پرواز خودکار همچون یک پهپاد است و کمپانی انگلیسی مالوی آئروناتیکس (Malloy Aeronautics) و کمپانی مهندسی آمریکایی سوروایس (Survice)‌ عهده‌دار طراحی و توسعه آن هستند. نمونه ساخته شده فعلی این پهپاد می‌تواند بیش از 360 کیلوگرم بار جابه‌جا کرده و با این مقدار بار نیز 100 کیلومتر بر ساعت سرعت داشته باشد.گجت‌نیوز
موتور پرنده کلاشنیکف جدیدترین محصول کمپانی دفاعی روسی کلاشنیکف است؛ کمپانی‌ای که همگی آن را به واسطه معروف‌ترین تفنگ دنیا،‌ یعنی AK-47 می‌شناسیم.
83,471
60736d2e2c38301a358f67ed
بارش برف برای خیلی ها؛ ازجمله کشاورزان سبب خوشحالی است ولی این برف سفید دردسرهایی هم پدارد. اگر به‌درستی با آن تعامل برقرار نکنید، برخلاف رنگ سفیدش می‌تواند رنگ سیاهی و سرخی را به همراه داشته باشد بنابراین با رعایت چند اصول ایمنی می‌توان به‌خوبی و با لذت از این نعمت خدادادی بهره‌مند شد. در روزهای برفی و پس از بارش برف، معابر بسیار لیز و لغزنده می‌شوند و بعضاً شنیده‌اید که در اثر زمین خوردن، اتفاقات ناگواری مانند شکستن لگن، دست، پا و سر اتفاق می‌افتد. این زمین خوردن‌ها در سنین جوانی یا به شکستگی منجر نمی‌شود و یا در صورت شکستگی باعث نمی‌شود که شخص برای همیشه زمین‌گیر شده و به دردسر بیافتد. اما افراد پیر و سالخورده در اثر زمین خوردن فاجعه‌ای ناگوار برایشان به وجود می‌آورد و ممکن است آن‌ها را برای همیشه زمین‌گیر نماید. کاهش خطر افتادن در روزهای برفی - تقویت حفظ تعادلبیشترین علت افتادن افراد این است  که تعادل خود را از دست می‌دهند. فردی که دارای توانایی خوب حفظ تعادل است، می‌تواند خودش را جمع‌وجور کند ولی کسی که عضلات ضعیفی داشته باشد،مطمئناً سقوط خواهد کرد. عضلات قدرتمند کلید حفظ تعادل است. عضلات باسن، شکم، لگن و پاها را باید تقویت کرد. انجام تمرین‌های تعادلی مانند ایستادن روی یک‌پا یا ایستادن روی پنجه‌های پا نیز مفید است. هنگامی فردی می‌لغزد، عضلات ضد سقوط منقبض می‌شوند، و تعادل فرد را حفظ می‌کنند؛ با تقویت کردن این عضلات احتمال بیشتری وجود دارد که فرد بتواند در چنین مواردی خود را راست نگه دارد و از افتادن خود جلوگیری کند. - کاهش لیز خوردن در روزهای بر فیگرچه تقویت توانایی تعادل مهم است، نباید از اهمیت کفش مناسب غافل شد. پوشیدن کفش یا چکمه با اصطکاک خوب هم مهم است. برای اینکه احتمال تنه خوردن و از دست دادن تعادلتان را به حداقل برسانید، باید در انتخاب لباستان هم باید دقت کنید. لباس‌های بارنگ روش بپوشید تا دیگران بتواند به‌راحتی شما را ببینند و به شما تنه نزنند. - پای خود را روی زمین بکشیداگر گزینه دیگری به‌جز پیاده روی روی برف ندارید، به‌جای اینکه گام‌های بلند بردارید، هنگام راه رفتن گام‌های کوچک بردارید و پاهایتان را روی زمین بکشید. پاهایتان را خیلی از هم دور نکنید، در حد 10 تا 15 سانتی‌متر، و هنگام راه رفتن زانوهایتان را اندکی خم کنید. در این وضعیت بدنتان پایداری بیشتری خواهد داشت. - برای حفظ تعادل در روزهای برفی درشیب‌ها روی یک خط راه برویدهنگامی‌که از شیب بالا یا پایین می‌روید که با یخ یا برف پوشیده شده است، در یک خط راه بروید، یک گام به جلو بردارید، و پای دیگر را به موازات آن حرکت دهید. این شیوه حرکت را ادامه دهید تا هنگامی‌که به بالا یا پایین شیب برسید. مسئله مهم این است پاهایتان باهم تقاطع نداشته باشد، زیرا در این حالت بدنتان بسیار ناپایدار می‌شود. - در روزهای برفی باید کاملاً به اطراف توجه داشته باشیدبه محیط اطرافتان توجه داشته باشید و مراقب یخ و برگ‌های مرطوب باشید. همچنین هنگام بیرون آمدن از ماشین، اتوبوس یا قطار یا هنگام بالا رفتن از پله‌های خیابانی احتیاط به خرج دهید. اغلب افراد هنگام برف یا باد شدید سرهایشان را پایین می‌آورند، و این کار می‌تواند زمینه برای افتادن فراهم کند، زیرا شما را خطر ندیدن یخ را افزایش می‌دهد. ایمن‌ترین گزینه این است:به آهستگی راه بروید و به‌طور مکرر بایستید و زمین اطرافتان را وارسی کنید. - حفظ مرکز ثقل در هنگام راه رفتن روی زمین‌های یخ‌زدههنگام راه رفتن در زمین‌های یخ‌زده مرکز ثقل خود را روی پای جلو نگه‌دارید و این کار را به‌درستی انجام دهد. در روزهای برفی هنگام تردد از معابر مراقب باشید بر روی سطوحی مانند، فلزی، سنگ‌های گرانیتی، زمین‌هایی که پوشیده از رنگ‌روغن است، سنگ‌های با سطوح تقریباً صیقلی راه نروید. - از سفرهای غیرضروری خودداری کنیددر روزهای برفی و در مواقع یخبندان از سفرهای غیرضروری بپرهیزید، از رفت‌وآمد با وسیله نقلیه بدون لاستیک یخ‌شکن یا زنجیر چرخ خودداری کنید و پیش از خروج از منزل از سالم بودن وسیله نقلیه، وجود بنزین کافی در باک و مجهز بودن آن به امکانات ایمنی مطمئن شوید. هنگام رانندگی روی سطوح لغزنده، از ترمز گرفتن‌های ناگهانی بپرهیزید؛ در صورت بروز نقص فنی در اتومبیل، آن را به منتهی‌الیه سمت راست هدایت کرده و در مکانی مناسب توقف کنید. برای پیشگیری از برخورد با سایر وسایل نقلیه علایم هشداردهنده را در فاصله مناسب قرار دهید. - در روزهای برفی هرگز از موتورسیکلت و دوچرخه استفاده نکنید. - در روزهای برفی، به دلیل لغزنده بودن معابر کودکان و سالخوردگان تا حد امکان از منزل خارج نشوند. - برای جلوگیری از آسیب‌های ناشی از زمین خوردن و تصادف با وسایل نقلیه عبوری، کودکان را از سرسره بازی در سطح کوچه و خیابان بر حذر دارید. - در روزهای برفی؛ برای پیشگیری از برخورد با وسایل نقلیه، حتماً از پیاده‌رو تردد کنید. - در روزهای برفی؛ هنگام عبور از خیابان، ضمن رعایت فاصله مناسب از وسایل نقلیه، با احتیاط کامل عبور کنید. - در روزهای برفی، هنگام پارو کردن برف پشت‌بام‌ها، از ریختن  روی سطح کوچه و خیابان خودداری کنید. همچنین مراقب باشید تا برف روی سیم‌های انتقال برق نریزد. - روزهای برفی از کوهنوردی خودداری کنید. - در روزهای برفی؛ هنگام خروج از منزل از لباس مناسب و کفش عاج دار استفاده کنید. - در روزهای برفی؛ هنگام عبور از پله‌های برف‌گرفته‌ی ساختمان‌ها، پل‌های عابر پیاده و پل‌های فلزی روی جوی‌ها، با دقت عبور کرده و حتماً از دستگیره‌های کناری استفاده کنید. - در روزهای برف؛ هنگام گذر از معابر، نسبت به یخ‌زدگی سطوح و نیز سقوط قندیل‌های یخی آویزان از ناودان و لبه ساختمان مراقب باشید.
در روزهای برفی هنگام عبور از پیاده‌رو و خیابان به دلیل لیز بودن مسیر عبوری ممکن است فرد تعادل خود را از دست داده و زمین بخورد. برای کاهش خطر افتادن در روزهای برفی و یخبندان باید بدانیم که چگونه راه برویم تا سر نخوریم!
60,337
607363352c38301a358f0d8f
کتاب «نقاشی قهوه خانه» واقعه ای را روایت می‌کند که کشته شدن برخی از سران اپوزیسیون خارج از کشور، قطع ارتباط ایران و کشورهای اروپایی و دادگاهی جنجالی و بسیار طولانی را در پی داشت. واقعه میکونوس آلمان روایت‌ های متعدد به خود دیده است اما هنوز معماها و پیچیدگی‌ های آن به جای خود باقی است. این کتاب، خاطرات کاظم دارابی یکی از متهمان دادگاه میکونوس است که با استقبال خوب مخاطبان رو به رو شده و در کمتر از دو هفته از انتشار به چاپ دوم رسیده است. ترور چهار تن از فعالان سیاسی اپوزیسیون و از آن جمله صادق شرفکندی، دبیرکل حزب دموکرات کردستان، پنج‌شنبه ۱۷ سپتامبر ۱۹۹۲ در رستوران میکونوس در برلین به یکی از جنجالی‌ترین پرونده‌های تاریخ آلمان تبدیل شد و روابط میان آلمان و اروپا با ایران را تا حد اخراج سفرا تیره کرد. کاظم دارابی، دانشجو و تاجر ایرانی مقیم آلمان در جریان دادرسی‌ها و در دادگاهی با حضور ۱۷۰ شاهد و از آن جمله بنی‌صدر، نخست‌وزیر مخلوع ایران، محکوم به حبس ابد شد.  کتاب «نقاشی قهوه‌خانه» به قلم محسن کاظمی، خاطرات دارابی را از کودکی تا درگیری در ماجرای میکونوس و دادگاه و درنهایت زندان براساس مصاحبه‌های شفاهی دربردارد. دارابی که پس از گذراندن ۱۵ سال از دوران حبس خود و اخراج از آلمان به ایران بازگشته است، روایت خود را از ماجرای میکونوس به دست می‌دهد و تلاش می‌کند با واکاوی اسناد، بی‌گناهی خود را نشان دهد. لازم به ذکر است چاپ اول کتاب «نقاشی قهوه خانه» با تیراژ ۱۲۵۰ نسخه در ۶۶۶ صفحه خاطرات و سیصد صفحه شامل اسناد و مدارک دادگاه میکونوس، عکسهای ضمیمه  و حکم دادگاه در ۱۵ بهمن ماه ۹۷ منتشر شد. منبع: مهر
خاطرات کاظم دارابی از واقعه میکونوس آلمان نوشته محسن کاظمی با استقبال کم نظیر مخاطبان رو به رو شد و در کمتر از دو هفته به چاپ دوم رسید.
13,551
60734def2c38301a358e56cd
  مواد لازمتخم مرغ ۶ عدد روغن ماهی ۱ قاشق غذا خوری گوشت چرخ کرده ۲۲۵ گرم روغن ۳ قاشق غذا خوری سیر ۲ حبه پیاز کوچک خرد شده ۱ عدد نمک و فلفل به مقدار لازم گوجه فرنگی ۱ عدد گشنیز خرد شده ۱ قاشق غذا خوری طرز تهیه۱ ابتدا تخم مرغ ها را در روغن ماهی به صورت خاگینه در آوردید. ۲ سپس گوشت چرخ کرده را به آن بیافزایید سیر و پیاز را نیز به مواد افزوده و تفت دهید و نمک و فلفل را به آن بیافزایید ۳ گوجه فرنگی ها را خرد کنید و به گوشت چرخ کرده اضافه کنید. ۴ برای تزئین می توانید از گشنیز یا حلقه های خیار و گوجه فرنگی استفاده کنید. منبع:پاپیون
ابتدا تخم مرغ ها را در روغن ماهی به صورت خاگینه در آوردید.
90,509
607370892c38301a358f836b
برای درمان فقر آهن، توجه به رژیم غذایی از اهمیتی به‌سزایی برخوردار است و با رعایت تدابیر غذایی می‌توان بر این عارضه غلبه کرد. جایگزین مناسب قرص و مکمل‌ آهن خوراک پخته‌شده گردن گوسفند در شیر گاو هفته‌ای یک وعده عدس‌پلو با کشمش فراوان هفته‌ای یک وعده روزانه 7عدد تمرهندی + 21 عدد مویز + 9 عدد آلوی خورشی رب انار (ملس) یک قاشق غذاخوری + سرکه سیب یک قاشق غذاخوری + شیره انگور 3 قاشق غذاخوری + یک استکان آب شاه‌توت کاملاً طبیعی مخلوط و میل شود. گوشت بلدرچین آب پز شده یا سوپ جو با گوشت گنجشک هفته‌ای یک وعده خوراک زبان گوسفند ، 7 عدد زیتون سیاه آلبالو یا زغال‌اخته با گلپر فراوان در فصلش بورانی اسفناج ، برگ چغندر خوراک آلواسفناج هفته‌ای یک وعده سبزی خوردنی مرکب از کاسنی تر و تازه ، تره، بولاغ‌اوتی تر و تازه ، جعفری ،برگ چغندر ، نعناع تازه میل شود. فسنجان گردو ، بادام درختی ، پسته هفته‌ای یک وعده دمنوش میوه گل نسترن روزانه یک تا دو لیوان  منبع: روزنامه خراسان
 فقر آهن» عارضه‌ای است که بسیاری از افراد به‌ویژه جامعه دختران و زنان با آن دست به گریبان هستند و کم‌خونی ناشی از آن می‌تواند زمینه‌ساز ابتلا به بیماری‌های مختلف شود.
67,704
6073664a2c38301a358f2a56
شرکت هوآوی توانسته در چهارماهه نخست سال ۲۰۱۹، جایگاه اپل را در بازار داغ گوشی‌های هوشمند از آن خود کند و گامی دیگر در صعود به بزرگترین تولیدکننده گوشی های هوشمند براساس پیش بینی های خود بردارد. در سه‌ماهه نخست سال ۲۰۱۹، در مجموع ۳۱۰.۸ میلیون گوشی هوشمند در جهان فروخته شده که در مقایسه با مدت مشابه ۲۰۱۸، ۶.۶ درصد کاهش داشته است. این ششمین سه‌ماهه متوالی است که روند کاهشی فروش جهانی گوشی‌های هوشمند ادامه دارد. در این بازه زمانی، سهم هوآوی از این بازار به ۱۷ درصد رسیده است که بیشترین سهم بازار هوآوی تا کنون بوده است. این در حالی است که هوآوی در بازار مهمی همچون بازار آمریکا، حضور فعالی ندارد. یکی از دلایل شتاب‌گیری فروش گوشی‌های هوآوی را باید در نوآوری‌های این شرکت جست‌وجو کرد. هوآوی نخستین شرکتی بوده که قابلیت‌هایی از قبیل گوشی 5G، شارژ بی‌سیم معکوس، پردازش هوش مصنوعی در گوشی، دوربین پیشرفته و غیره را معرفی کرده است. «شرکت بین‌المللی داده» (International Data Corporation یا IDC) معتقد است که این گزارش‌ها  نشان می‌دهد که با وجود عملکرد قدرتمند هوآوی و رشد فروش این شرکت، فروش گوشی‌های هوشمند در سال ۲۰۱۹ همچنان رو به افول خواهد بود. ریان ریث، مدیر بخش موبایل IDC، می‌گوید: «روزبه‌روز روشن‌تر می‌شود که هوآوی به‌شدت تلاش می‌کند تا جایگاهش در حوزه موبایل را ارتقا بدهد و گوشی‌های هوشمند موتور محرک این شرکت است. چالش‌های بازار گوشی‌های هوشمند همچنان در همه حوزه‌ها ادامه دارد و با این حال، هوآوی توانسته است فروش خود را ۵۰ درصد افزایش بدهد». در همین مقطع، فروش گوشی‌های سامسونگ ۸.۱ میلیون دستگاه کاهش داشته و به ۷۱.۹ میلیون دستگاه رسیده است. این در حالی است که فروش گوشی‌های هوآوی با ۵۰.۳ درصد افزایش به ۵۹.۱ میلیون دستگاه رسیده و فاصله کمی با سامسونگ دارد. اپل در سه‌ماهه نخست امسال با مشکلاتی دست به گریبان بود و طبق گزارش IDC، فروش آیفون‌های آن با کاهش سرسام‌آورِ ۳۰.۲ درصدی نسبت به مدت مشابه سال قبل، به ۳۶.۴ میلیون دستگاه رسیده است. بسیاری از کارشناسان می‌گویند از یک طرف کاربران بیشتر از گذشته برای خرید گوشی جدید صبر می‌کنند و از طرف دیگر امکانات و قابلیت‌های مدل‌های جدید جذابیت کافی را برای کاربران ندارد. در نتیجه فروش جهانی گوشی روندی نزولی گرفته است. اکنون مدت میانگین برای تعویض گوشی‌های آیفون به ۳۶ ماه رسیده و این نرخ برای پرچم‌داران اندرویدی نزدیک به ۳۰ ماه است. آنتونی اسکارسلا، مدیر تحقیق IDC، می‌گوید: «مصرف‌کنندگان در مقایسه با قبل، مدت طولانی‌تری از گوشی‌هایشان استفاده می‌کنند و مدل‌های تازه و گرانقیمتی که معرفی می‌شوند، انگیزه زیادی برای خرید ایجاد نمی‌کنند». افزون بر این، بسیاری از مصرف‌کنندگان تمایل دارند تا سال ۲۰۲۰ و آماده‌سازی شبکه‌ها و سخت‌افزارهای 5G، منتظر گوشی‌های هوشمند 5G بمانند.
رشد چشمگیر فروش گوشی‌های شرکت هوآوی در چهارماهه نخست سال ۲۰۱۹
64,626
607365042c38301a358f1e50
   این مسابقه به دلیل احترام به مخاطب و تشکر از استقبال مردم از طرح تماشای فوتبال در سینما، اجرا می‌شود و به برگزیدگان جوایزی چون آیفون ایکس، پلی استیشن ۴، دو پک ۵۰ عددی بلیت سینما و پنج پک ۲۰ عددی بلیت سینما اهدا خواهد شد.مخاطبان این پردیس می‌توانند در سالن هفت از نظرات کارشناسان دعوت شده بهره ببرند که در بازی ایران_مراکش «مهدی توتونچی» به‌عنوان مجری، «نیما نکیسا» و «امیرحسین صادقی» به‌عنوان کارشناس حضور داشتند. از دیگر برنامه‌های ویژه پردیس کورش ارتباط تصویری زنده با حمید فراهانی در روسیه و گزارش از حال و هوای جام جهانی است. منبع : خبرگزاری ایلنا
مخاطبان پردیس سینمایی کورش می‌توانند با مراجعه به سایت کورش و پیش‌بینی درست مسابقات، جوایز مختلفی را به قید قرعه از آن خود کنند.
66,908
607365f32c38301a358f273a
کیلیان امباپه، مهاجم تیم ملی فرانسه به عنوان بهترین بازیکن دیدار تیمش برابر پرو انتخاب شد. امباپه در این دیدار تنها گل خروس‌ها را دردقیقه ۳۴ وارد دروازه نماینده آمریکای جنوبی کرد و عامل حذف این تیم از جام جهانی ۲۰۱۸ روسیه شد.منبع: خبرانلاین
مهاجم تیم ملی فرانسه به عنوان بهترین بازیکن دیدار تیمش برابر پرو لقب گرفت.
54,228
607360862c38301a358ef5b2
سلام علیکم چنانکه مستحضرید، پس از ممنوعیت فعالیت شرکت‌های هرمی، و برای کسب منافع بازاریابی شبکه‌ای، شورای عالی امنیت ملی، وزارت بازرگانی را موظف کرد تا در خصوص ساماندهی و نظارت بر فعالان در حوزه بازاریابی شبکه‌ای از طریق نظام صنفی اقدام لازم را انجام دهد؛ که این مهم در تاریخ 1388/9/18 با تصویب قانون «تأسیس و فعالیت بازاریابی شبکه‌ای» (پیوست شماره 1) توسط معاون توسعه بازرگانی داخلی وزارت بازرگانی، تحقق یافت و پس از تصویب این قانون، فعالیت شرکت‌های بازاریابی شبکه‌ای با مجوز رسمی از نهادهای مربوطه شروع شد،امّا با توجّه به عدم فتوای صریح اکثر مراجع عظام تقلید در مورد بازاریابی شبکه‌ای، مکلّفین با سردرگمی مواجه شده‌اند. از آنجا که فعالیت بازاریابی شبکه‌ای در کشورهای بزرگ و صنعتی با مجوز رسمی در حال انجام است، حقوق‌دانان و اقتصاددانان برای تفاوت گذاشتن میان بازاریابی شبکه‌ای و هرمی بیش از 20 تفاوت مهم (پیوست شماره 2) و همچنین برای تشخیص این دو نوع بازاریابی 12 آزمون، ارائه کرده‌اند. (پیوست شماره 3) که بخشی از این تفاوت‌ها در تعریف ذیل آمده است: بازاریابی شبکه‌ای، روشی برای عرضه کالا به مشتری بازاریاب است که ضمنِ تأمینِ مایحتاج مردم، محلِ درآمد جانبی ایشان نیز می‌تواند باشد. بازاریابی هرمی، هنری برای تحریک افراد به خرید محصول می‌باشد؛ حتی اگر آن محصول موردِ نیازِ خریدار نباشد. حال با توجّه به نکات مطرح شده، در متن و پیوست‌های ارسالی، مستدعی است بفرمایید: از نظر شما، آیا فعالیت در شرکت‌های بازاریابی شبکه‌ای چند سطحی مذکور ، صحیح است؟ نام مرجع تقلید: همه مراجع پاسخ: با عرض سلام و ادب؛ مقام معظم رهبری : صورت شرعى ندارد و این قبیل موارد باید بر اساس قوانین مصوّب مجلس شوراى اسلامى و مورد  تأیید شوراى محترم نگهبان باشد و در صورت نبود چنین قانونى، لازم است از طریق مجارى آن اقدام شود. [1] جواب از آیت الله سیستانی   (دفتر قم) بسمه تعالى حضرت آیت الله اجازه ورود در چنین معاملاتی را نمی دهند . و جهت توضیح بیشتر می توانید به دفتر ایشان در قم تماس بگیرید.  02537741415  موفق باشید جواب از آیت الله سیستانی  ( ممهور به مهر  دفتر مشهد): بسمه تعالی فعالیّت مذکور اجازه داده نمی شود  ولی در این مسأله می توانید به مجتهد  جامع  الشرایط  دیگر  با رعایت الأعلم فالأعلم  مراجعه نمایید. و الله العالم. [2] جواب از آیت الله صافی گلپایگانی: بسم الله الرحمن الرحیم    علیکم السلام ورحمه الله به طور کلی گرفتن مبلغ مشخصی در قبال فروش کالا و معرفی مشتری تحت عنوان جعاله مانعی ندارد ولی مطالبه وجه در قبال عملکرد افراد بعدی (که توسط بازاریاب اول معرفی شده اند) از جانب بازاریاب اول، وجه شرعی ندارد مگر آنکه خود شرکت با میل خود چیزی پرداخت کند. والله العالم [3] جواب از آیت الله شبیری زنجانی:    بازاریابی شبکه ای تنها در صورت وجود همه شرائط ذیل جائز است: 1. معامله در آن واقعی و واجد شرائط صحت باشد. 2. سود در مقابل کار حلال مثل معرفی مشتری - هر چند با واسطه - پرداخت شود. 3. تمام مراجع قانونی آن را مجاز بدانند و در عمل هم شرکت، قوانین را رعایت کند. 4. فاقد هرگونه مفسده اقتصادی باشد لذا بازاریابی شبکه ای اگر شبیه معاملات شرکت های هرمی مانند گلدکوئیست باشد اشکال دارد. با توجه به توضیحات فوق، شاید مورد کمی از شرکت های این چنینی پیدا شود که ضوابط فوق در مورد آنها موجود باشد لذا توصیه اکید می شود، حتی در فرض جواز هم از چنین معاملاتی اجتناب شود بنا بر این، احتیاط در ترک است. [4] جواب از آیت الله مدرسی بسم الله الرحمن الرحیم     سلام علیكم اخذ اجرت در برابر تبلیغ و بازاریابى براى كالاهایى كه اشكال شرعی ندارد، بلا مانع است به شرط آن كه محور كار عقد بیع و شراء باشد.  موفق باشید [5] جواب از آیت الله علوی گرگانی بسمه تعالی شرایط و قوانینی که در مملکت برای فعالیتهای بازاریابی شبکه ای قرار داده شده است بسیار خوب است و موارد مختلفی ازنگرانیهای علما را برطرف کرده است اما باید به یک نکته توحه کامل داشت و آن این است که : از نظر شرع مقدس هر پولی که رد و بدل می شود یا باید در مقابل کارو عملی باشد که دارای ارزش مادی و قابل احترام باشد و یا در مقابل تحویل کالا و یا خدمات باشد که در قالب عقد شرعی و بر اساس دستورات دینی باشد و بر همین اساس در فعالیتهای بازاریابی چنانچه در مقابل فروش کالا و یا آموزش و یا کلا هر عملی که در نزد عرف دارای ارزش مادی است و برای ان پول داده می شود، پولی دریافت شود و همچنین در راستای قوانین شرعی و مملکتی باشد این رد وبدل شدن پول مانعی ندارد اما اگر این عمل بدون انجام یکی از کارهای ذکر شده باشد این عمل حرام است و لذا در فعالیتهای شبکه ای هرمی در مرحله اول فرد به واسطه معرفی نفر دیگر پورسانتی را دریافت میکند که این موضوع مانعی ندارد اما فرد دوم هم چنانچه فرد سومی را معرفی کند باز به شخص اول پورسانتی داده می شود که این پورسانت بدون انجام فعالیت خاصی توسط فرد اول است و حرام می باشد حال با این مقدمه در مورد شبکه های بازریابی هم اگر به ازای فروش هر کالا و یا آموزش و یا فعالیت دارای ارزش مادی پولی به این بازاریاب داده شود مانعی ندارد اما اگر در مراحل بعدی افراد زیر شاخه بازریابی کنند اما به این فرد اول هم پولی داده شود حرام است با این مقدمه به جواب سئوالات شما می پردازیم 1_چنانچه فرد بازاریاب سود خود را بواسطه هر عمل بازاریابی دریافت کند حلال است اما اگر نحوه ان مثل بازاریابی هرمی باشد که توضیح داده شد حرام است. [6] جواب از آیت الله مکارم شیرازی: با اهداء سلام و تحیت؛ تنها در صورتی که بازاریابی به صورت شبکه ای و زیر مجموعه ای نباشد و سود حاصله فقط به بازاریاب اول تعلق گیرد اشکالی ندارد و غیر آن، اشکال دارد. البته ممکن است در طرح های جدید، بعضی از اشکالات این کار برطرف شده باشد ولی هنوز اشکال اصلی که استفاده بازاریاب های بالواسطه می باشد و نوعی اکل مال به باطل است وجود دارد. دراین زمینه می توانید به کتاب ( بازاریابی شبکه ای یا کلاهبرداری مرموز) که در بخش تالیفات سایت ما زیر شاخه فلسفه احکام مراجعه فرمایید. جواب دیگری از آیت الله مکارم شیرازی: بسمه تعالی از نظر ما هرگونه بازاریابی شبکه ای خلاف شرع است و دراین زمینه می توانید به کتاب (بازاریابی شبکه ای یا کلاهبرداری مرموز) که در بخش تألیفات سایت ما زیر شاخه فلسفه احکام مراجعه فرمایید [7]. [8] آیت الله نوری همدانی: بسمه تعالی معاملات شبکه ای صورت شرعی ندارند. [9] آیت الله وحید خراسانی: بسمه تعالی به نظر معظم له بنابر احتیاط واجب حرام است واین حکم قابل رجوع به مجتهد دیگری نیست. [10] پی نوشت ها: [1] پایگاه اطلاع رسانی دفتر مقام معظم رهبری بخش استفتائات جدید ــ  سایت استانها، بخش نمایندگی ها ــ  استفتاء خصوصی کتبی از مراجع معظم تقلید [2] استفتاء خصوصی کتبی از مراجع معظم تقلید [3] استفتاء خصوصی کتبی از مراجع معظم تقلید [4] استفتاء خصوصی کتبی از مراجع معظم تقلید [5] استفتاء خصوصی کتبی از مراجع معظم تقلید [6] استفتاء خصوصی کتبی از مراجع معظم تقلید [7] استفتاء از سایت معظم له، کد رهگیری: 9301250204 [8] سؤال مجدّد از آیت الله مکارم: سلام علیکم:  درمورد پرسشی که با کد رهگیری 9306010053 ثبت شده است، به اطلاع می رساند که مبالغی که به واسطه خریدهای سطوح دیگری به حساب شخص واریز می شود، به عنوان حقّ مدیریت و پی گیری برنامه ها، حضور در جلسات آموزش و خرید و عضوگیری و همچنین پیگیری خرید و ... است که شخص برای شرکت انجام می دهد در واقع این شخص وکیل شرکت در جهت عضوگیری جدید و پیگیری مشکلات آنها و واسطه میان شرکت و خریداران است. دریافت چنین مبلغی که با عنوان حق مدیریت آن را می شناسیم، باز هم اشکال دارد؟ پاسخ از آیت الله مکارم : با اهداء سلام و تحیت؛ فریب این گونه توجیهات را نباید خورد اینها صوری است و در واقع عرفا کاری صورت نمی گیرد تا در مقابل عضو گیری سطوح دیگر مستحق دریافت اجرت باشد اگر واقعا کار مثبتی انجام می شود می تواند در مقابل آن کارها حق الزحمه بگیرد. استفتاء از سایت معظم له، کد رهگیری: 9306030033 [9] استفتاء خصوصی از مراجع معظم تقلید، کد: 13891 [10] احکام مهاجران، ص 305، س 43 - استفتاء خصوصی از مراجع معظم تقلید، کد: 68772 منبع: سایت سراج  
بازاریابی شبکه‌ای، روشی برای عرضه کالا به مشتری بازاریاب است که ضمنِ تأمینِ مایحتاج مردم، محلِ درآمد جانبی ایشان نیز می‌تواند باشد. بازاریابی هرمی، هنری برای تحریک افراد به خرید محصول می‌باشد؛ حتی اگر آن محصول موردِ نیازِ خریدار نباشد.
55,519
607361152c38301a358efabd
نشر روزنه دو دفتر شعر تازه را از مرتضی بخشایش و علی نجفی با عناوین «زیبایی‌ات به وقت محلی» و «هفتاد کشیش یخی» منتشر کرد. این دو دفتر شعر با دبیری فاضل ترکمن از سوی این انتشارات منتشر شده است. دفتر شعر«کشیش هفتاد یخی» مجموعه‌ای از اشعار نجفی است که به همراه شعر بلند عمویم به عشق‌آباد رفته بود در یک مجلد توسط احسان گرایلی کردآوری شده است. گرایلی در مقدمه خود بر این دفتر شعر عنوان داشته که این اشعار بازمانده آثار نجفی پس از مرگ وی هستند که پیدا شده است و بخش قابل توجهی از اشعار این شاعر پس از مرگ وی هیچگاه پیدا و منتشر نشده است. گرایلی در بخشی از مقدمه خود بر این دفتر شعر می‌نویسد: ما همچنان معتقدیم که چاپ شعرهای او نه تنها ادای دین به شاعر است، بلکه بیشتر انجام وظیفه‌ای است در قبال شعر امروز که فکر می‌کنیم علی نجفی و شعرش همچنان خواندنی و شکرف است و حرف‌های زیادی برای شعر امروز می‌تواند داشته باشد. این دو  کتاب که در یک مجلد منتشر می‌شود تنها شعرهای علی نجفی نیست، پس از مرگش بسیاری از شعرهایش گم شده‌اند که امیدواریم به مرور آن شعرها نیز پیدا شوند تا به دست خواندگانش که وارث اصلی  او هستند سپرده شود. در بخشی از اشعار این دفتر می‌خوانیم: در آخرین ایستگاه جهان بر نیمکتی سبز بنشین آن‌جا دوباره عاشقت خواهم شد **** گفت بعد از مرگ کجا می‌روی؟ گفت من از گم‌شدن می‌ترسم. این دفتر شعر در 151 صفحه با قیمت16 هزار تومان منتشر شده است دفتر شعر « زیبایی‌ات به وقت محلی» نیز شامل مجموعه‌ای از اشعار بلند و سپید مرتضی بخشایش است. در یک از اشعار این دفتر شعر می‌خوانیم: ببخش اگر خیابان‌ها شلوغ است اگر هوا گرفته و غمگین است ببخش اگر درخت‌ها شکوفه نمی‌دهند اگر کل‌ها خشک شده‌اند ببخش اگر زمین سیاره کوچکی استاگر دنیا دایره زنگی است ببخش اگر مهر بعد از مرداد می‌آید اردیبهشت بعد از اسفند ببخش و بگذار در این جهان پر از نقص لااقل تو را به تمام داشته باشم این دفتر شعر در 144 صفحه با قمیت 13500 تومان منتشر شده است منبع:مهر
دو دفتر شعر تازه در نشر روزنه با دبیری فاضل ترکمن منتشر شد.
10,240
60734bd12c38301a358e49de
نمایشگاه مجسمه‌های ابراهیم اسکندری با نام "شهرآرا" در گالری پروژه‌های آران برپاست. در این نمایشگاه 3 اثر به نمایش درآمده است که از فایبرگلاس ساخته شده‌اند و یکی از آنها در ابعاد طبیعی است. اسکندری درباره این مجموعه گفت: ایده اولیه نمایشگاه از پایان‌نامه من در دانشگاه هنر شکل گرفت و پس از آن در نمایشگاه "گزارش هواشناسی" به شکل چیدمانی از فیگور انسان به اندازه طبیعی در میان اشیاء پلاستیکی نمایش داده شد. اسکندری افزود: آن تفکرات ادامه پیدا کرد و در 4 دوره از  بی‌ینال مجسمه‌های شهری آثاری به نام‌های صندوق، باجه، جوانان و پرتره جلال آل احمد ساختم که در سطح شهر نصب شدند. نمایشگاه شهرآرا نیز با همان تم شکل گرفت و هر اثر، فضاسازیِ یک رویداد است و اشیا و عناصر مرتبط با آن رویداد را به یک مجموعه تبدیل کردم. در واقع یک بازی ذهنی شخصی است و تفکرات آن دوره را در این نمایشگاه به پایان رساندم. او درباره نام این نمایشگاه گفت: استاد محمدابراهیم جعفری از کودکی استاد من و حتی پدر و مادرم بود. با توجه به اینکه منزل ایشان در شهرآرا بود تصمیم گرفتم این نام را بر نمایشگاه بگذارم چون ایشان زحمت زیادی برای هنر ایران کشیدند. اسکندری درباره رویکرد خود در مجسمه‌سازی گفت: من در خانواده‌ای بزرگ شدم که همیشه در راه هنر زندگی کردند و تمامی رویکردهای هنری را از کودکی در خانه و آثار پدر و مادرم دیدم. زمانی که کوچک بودم در موزه هنرهای معاصر تهران با اثر یکی از مفاخر مجسمه‌سازی مواجه شدم که تاثیر زیادی بر من داشت. مجسمه "مشت‌زن‌ها" اثر دوآن هانسن، لحظه‌ای از یک مسابقه را ثابت کرده و بیننده خودش را در محل مسابقه حس می‌کند. هنرمند با یک چیدمان ساده و حرکت بدن‌ها، وضعیتی را نمایش می‌دهد که بیننده می‌تواند آن ضربه بوکس را حس کند. این مجسمه‌ساز ادامه داد: از همان‌جا فهمیدم چه طور یک هنرمند دنیای ذهنی را به دنیای عینی متصل می‌کند تا بیننده بتواند آن را درک کند. من تحت‌تاثیر نوعی از مجسمه‌سازی قرار گرفتم که سوژه آن از میان مردم و مخاطب آن هم خود مردم هستند. محیط گالری و خیابان هر کدام خاصیت‌های خود را دارند، اما ذهنیت کلی من مجسمه‌سازی است و کل هنر برای همه مردم است. دوست دارم هنرم در خیابان برای همه مردم عرضه شود، نه اینکه فقط در گالری برای قشر خاصی نمایش داده شود. با وجود اینکه تفکر من فردی است ولی دوست دارم تاثیر آن عمومی باشد. عکس‌های زیادی دیدم که افراد مختلف در کنار مجسمه "پیکان جوانان" ایستاده و با آن عکس یادگاری گرفته‌اند. فکر می‌کنم این اثر رسالت خود را به جا آورده است، چون اگر این مجسمه را در یک گالری نمایش داده بودم یا در خانه نگه می‌داشتم، ساخت آن فایده‌ای نداشت. نمایشگاه آثار ابراهیم اسکندری تا 19 شهریور در گالری پروژه‌های آران برپاست. علاقه‌مندان می‌توانند به نشانی خیابان نوفل‌لوشاتو، کوچه لولاگر، پلاک 5، ورودی حیاط مراجعه کنند. منبع: هنر آنلاین
ابراهیم اسکندری گفت: دوست دارم هنرم در خیابان برای همه مردم عرضه شود، نه اینکه فقط در گالری برای قشر خاصی نمایش داده شود.
5,469
607349972c38301a358e373b
فرهاد افشار در نشست خبری امروز (یکشنبه) در تشریح عملکرد شرکت ساماندهی صنایع و مشاغل شهر تهران به ویژه‌ در حوزه انتقال صنایع مزاحم، گفت‌: فلسفه ساماندهی صنایع و مشاغل شهر تهران بر اساس بند " 20" ماده "55" قانون  شهرداری ها که وظایف و تکالیف این سازمان را تعیین می‌کند، شکل گرفته است. بر این اساس برخی از وظایف شهرداری تهران نیابتا به این شرکت سپرده شده است تا از احداث و دایر شدن مشاغل مزاحم که بهداشت عامه را به خطر می اندازند جلوگیری کنند. وی افزود: سال 1369، 31 بسته شغلی به عنوان مشاغلی که آلایندگی بالایی دارند پس از بررسی به شهرداری تهران ابلاغ شد. تا شهرداری‌ها نسبت به انتقال آنها به بیرون از شهرها اقدام کنند. مدیرعامل شرکت ساماندهی صنایع و مشاغل شهر تهران، ادامه‌ داد: شرکت ساماندهی صنایع و مشاغل شهر تهران مکلف شد مشاغلی همچون کوره‌های آجرپزی، گچ پزی و آهک پزی را از داخل شهرها منتقل کنند. همچنین هفت اتحادیه که فعالیت آنها برای شهر ایجاد مشکل می‌کرد همانند آهنگری‌ها، نجاری‌ها، آلومینیوم کارها و ... مقرر شد در گام دوم نسبت به انتقال این صنایع از شهر تهران اقدام شود. وی با اشاره به این که امروزه در شهرها دنیای مطالعات گسترده‌ای در خصوص مدیریت صنایع و مشاغل به ویژه‌ در کشورهای پیش رو صورت گرفته است، خاطر نشان کرد: ما نیز با بررسی شرایط موجود و استفاده از این تجارب بهترین رویکرد را مدنظر قرار دهیم. امروز برای ساماندهی صنایع و مشاغل در دنیا رویکرد توسعه پایدار مدنظر قرار گرفته است. رویکرد توسعه پایدار که سه رکن مسائل اقتصادی، اجتماعی و زیست محیطی را مدنظر قرار می‌دهد. افشار در ادامه‌ صحبت‌های خود، تاکید کرد: باید الزاماتی را برای صنایع و مشاغل در نظر بگیریم تا هر یک از صنایع و مشاغل با رعایت این الزامات بتوانند در هر نقطه از شهر ادامه‌ فعالیت داشته باشند. در کشور ما با توجه به عدم بهره گیری از تکنولوژی‌های نوین در حوزه صنایع نیاز است که صنایع فاصله ای با محدوده‌های مسکونی داشته باشند؛ لذا یکی از محدودیت‌هایی که برای صنایع در نظر گرفته می‌شود همین فاصله آنها از محدوده‌های مسکونی است. مدیرعامل شرکت ساماندهی صنایع و مشاغل شهر تهران ابراز امیدواری کرد که تا پایان سال جاری دستورالعمل های لازم جهت الزاماتی که رسته های شغلی باید آن را رعایت کنند برای 80 رسته تدوین و عملیاتی شود.  فضای جغرافیایی و تطبیق مشاغل با رسته‌های اطراف آنها نیز مورد توجه قرار می‌گیرد. وی تاکید کرد: به ‌این‌ ترتیب فضای زیست محیطی شهر ارتقاء پیدا می‌کند و به ‌این‌ ترتیب شهر زیست پذیرتر برای شهروندان تهرانی محقق می‌شود. در حال‌ حاضر 400 هزار واحد شغلی در تهران فعالیت می‌کنند که در ارتباط با هر فعالیت شغلی دو شاخص و الزام را باید تعریف کنیم. در حقیقت باید این مشاغل در بحث آلودگی‌ها در سه شاخه آلودگی هوا، آب و خاک الزامات برای آنها تعریف شود و از سویی دیگر بحث مزاحمت‌هایی که موجب نارضایتی شهروندان نیز می‌شود با توجه به موقعیت جغرافیایی و تطبیق فعالیت‌های شغلی در محدوده جغرافیایی مورد توجه قرار گیرد. افشار در بخش دیگری از صحبت‌های خود به موضوع آلودگی‌های ناشی از فعالیت کارواش‌ها در شهر تهران اشاره کرد و افزود: برای این رسته شغلی نیز باید الزامات در حوزه آلودگی آب مدنظر قرار بگیرد به شکلی که قبل از ورود آب این واحدهای صنفی به فاضلاب شهری به استانداردهای لازم برسد. وی در ادامه‌ تاکید کرد : قطعا تدوین و رعایت الزامات زیست محیطی و رفع مزاحمت‌های مشاغل مختلف در سطح شهر پویا است به شکلی که ممکن است دو سال پیش تصمیمی در این حوزه گرفته شده باشد، ولی امروز دیگر این تصمیم برای شهر قابل اجرا نباشد. در حقیقت بحث مسائل مدیریت شهری و رفتار شهروندان به گونه‌ای در فضایی ایستا نیست که بتوان برای آنها تصمیمات ایستا اتخاذ شود. روزی فعالیت شغلی در شهر آغاز می‌شود و دو سال بعد جایگاهی برای این فعالیت وجود ندارد این که بخواهیم بگویم که در تاریخی تصمیمی گرفته شده است و امروز در تضاد با گذشته است، قابل قبول نیست چرا که باید بر اساس تغییرات شهر تصمیم گیری صورت گیرد. افشار ادامه‌ داد: امروز نظارت الکترونیک ما را به مسیری خواهد برد که بسیاری از فضاهای فیزیکی مانند گذشته را نخواهد داشت. به گونه‌ای که شاید در آینده تنها اغذیه فروشی‌ها به صورت فیزیکی در شهر باقی بمانند. وی در بخش دیگری از صحبت‌های خود در پاسخ به سوالی در خصوص جمع‌آوری سگ‌های ولگرد در شهر تهران، گفت‌: یکی از ماموریت‌های جانبی که به این شرکت تکلیف شده است، همین موضوع است که برای انجام صحیح آن واحدهایی در مناطق مختلف تعریف  کردیم و این واحدها زیر نظر مناطق این فعالیت را انجام می‌دهند و شرکت ساماندهی صنایع و مشاغل شهر تهران نظارت عالیه را بر عهده دارند. ما این موضوع را به صورت پکیجی تعریف کرده‌ایم تا با کمترین هزینه ممکن قابل انجام باشد. به طور متوسط روزانه 30 تا 50 قلاده سگ در سطح مناطق 22 گانه تهران زنده گیری می‌شوند که هر قلاده حدود 400 هزار تومان هزینه در بر دارد. مدیرعامل شرکت ساماندهی صنایع و مشاغل شهر تهران، بیان‌ کرد: با توجه به ورود سگ‌های ولگرد در شهر از شهرهای اقماری تهران برای کاهش هزینه‌ها مقرر شده است دعوتی از مدیران شهری و دهیاری‌های اطراف تهران صورت گیرد تا همزمان با زنده گیری سگ‌ها در مناطق 22 گانه تهران شهرها و روستاهای اطراف نیز این کار را انجام دهند و نسبت به عقیم سازی این سگ‌ها اقدام کنند تا به ‌این‌ ترتیب جمعیت این حیوانات کنترل شوند. وی در ادامه‌ درباره مبارزه این شرکت با جانواران موذی همچون موش در سطح تهران نیز، گفت‌: این موضوع نیز یکی دیگر از مأموریت‌های ناخواسته این شرکت است که بر اساس تکلیفی که بر عهده ما گذاشته شده است از سنوات گذشته فعالیت‌های زیادی توسط این شرکت انجام شده است. متاسفانه ذهنیت منفی در این حوزه در خصوص جمعیت بالای این حیوانات که باید اعلام کنیم مطرح شده بود که هیچ آمار ‌دقیقی نسبت به حضور این حیوانات در تهران وجود ندارد. به تازگی مرکز مطالعات شهرداری تهران با یکی از شرکت ها در این حوزه قراردادی منعقد کرده است که بتواند ظرف یک سال و نیم آینده با مبنای علمی برآوردی از جمعیت موش‌ها در سطح شهر تهران به دست بیاورند. لذا اعلام آمارها در گذشته هیچ یک مبنای علمی نداشته است. شرکت ما نیز برای شناخت تنوع زیستی این حیوان در سطح شهر قراردادی با انستیتو پاستور ایران منعقد کرده است که تنوع زیستی جمعیت موش ها شناسایی شود. افشار در بخش دیگری از صحبت‌های خود، اظهار کرد: برای مبارزه با این حیوانات در سطح شهر تهران از اساتید جانورشناس نیز دعوت به عمل آوردیم و با تشکیل تیمی در این خصوص به دنبال نیازهای اکولوژیک این حیوان هستیم. قطعا با وجود دو موضوع پناهگاه، آب و غذا به واسطه حضور شهروندان برای این جانوران باید به دنبال کنترل و کاهش جمعیت این حیوانات باشیم. بی تردید حذف کامل این موجودات پیش فرضی منسوخ است و به فرض تحقق آن نیز تبعات محیط زیستی آن مورد مطالعه قرار نگرفته است. وی ادامه‌ داد: موش‌ها از هوش بسیاری برخوردار هستند و در کمترین زمان ممکن خود را با محیط شهری تطبیق می‌دهند. به شکلی که اگر ماده سمی باعث مرگ یکی از اعضای این جمعیت شود، بقیه موش ها از آن مواد استفاده نخواهند کرد. لذا کنترل جمعیت آنها و کاهش خطراتشان برای شهروندان بهترین رویکرد موجود در مقابله با این حیوانات است. مدیرعامل شرکت ساماندهی صنایع و مشاغل شهر تهران درباره شیوه کار پیمانکاران در حوزه مقابله با حیوانات موذی نیز، خاطر نشان کرد: به هیچ عنوان پیمانکاران ما در مقابل لاشه جمع‌آوری شده موش‌ها از ما پولی دریافت نمی‌کنند ،‌ بلکه بر اساس فعالیت، تجهیزات به کار گرفته شده و نهایتا تعداد منافذی که از بین می برند از شرکت ساماندهی  صنایع و مشاغل شهر تهران پول دریافت می‌کنند. لذا شایعاتی از قبیل وارد کردن موش‌های زنده از نقاطی خارج از تهران به شهر تهران برای درآمدزایی شرکت های پیمانکاری شایعه ای بیش نیست.منبع : خبرگزاری ایسنا
مدیر عامل شرکت ساماندهی صنایع و مشاغل شهر تهران با بیان این که شرکت‌های پیمانکاری در حوزه مقابله با حیوانات موذی تنها برای "فعالیت، میزان تجهیزات و منافذی که در حوزه مقابله با موش‌ها مسدود می‌کنند" از این شرکت پول دریافت می‌کنند، گفت: ورود موش های زنده از سایر نقاط دیگر به شهر تهران برای دریافت پول از اساس شایعه‌ای بیش نیست.
55,427
6073610a2c38301a358efa61
آنها 15 سال در«فکه» بودند روایت زیر خاطره حاج رحیم صارمی از گروه تفحص لشکر 31 عاشورا تفحص پیکر دو شهید در فکه است: یکی دو روزی بود که شهیدی پیدا نکرده بودیم. یعنی راستش شهدا ما را پیدا نکرده بودند. گرفته و خسته بودیم و گرما هم بدجوری اذیتمان می‌کرد. همراه یکی دو تا از بچه‌ها داشتیم از کنار گودال شهدای فکه که زمانی در سال 1361 عملیات والفجر مقدماتی آنجا رخ داده بود، رد می‌شدیم ناگهان نیرویی ناخواسته مرا به خودش جذب کرد. متوجه نشدم چیست اما احساس کردم چیزی مرا بسوی خود می‌خواند. ایستادم، نظرم به پشت بوته‌ای بزرگ جلب شد؛ کسی که همراهم بود تعجب کرد که کجا می‌روم؛ فقط گفتم بیا تا بگویم؛ دست خودم نبود؛ انگار مرا می‌بردند؛ پاهایم جلوتر می‌رفتند؛. به پشت بوته که رسیدم، جا خوردم. صحنه خیلی تکان دهنده و عجیبی بود. همین بود که مرا به سوی خود خوانده بود. آرام روی زمین نشستم و ناخودآگاه زبانم به سبحان الله چرخید؛ همراهم متوجه حالم شد؛ به سرعت جلو آمد؛ او هم در جا میخکوب شد صحنه خیلی تکان دهنده و عجیبی بود. همین بود که مرا به سوی خود خوانده بود. آرام روی زمین نشستم و ناخودآگاه زبانم به سبحان الله چرخید؛ همراهم متوجه حالم شد؛ به سرعت جلو آمد؛ او هم در جا میخکوب شد؛ شهیدی که لباس بسیجی به تن داشت به کپه‌ای خاک کنار بته تکیه داده و پاهایش را دراز کرده بود؛ یکی دیگر هم سرش را روی ران پای او گذاشته بود، دراز کشیده و خوابیده بود. 15 سال بود که خوابیده بودند. آدم یاد اصحاب کهف می‌افتاد اما اینها اصحاب رمل بودند. اصحاب فکه، اصحاب قتلگاه والفجر و اصحاب روح الله. بدن دومی که سرش را بر روی پای دوستش گذاشته بود تا کمر زیر خاک بود. باد و طوفان ماسه و رمل را بر روی بدنش آورده بود؛ آرام در کنار یکدیگر خفته بودند؛ ظواهر امر نشان می‌داد مجروح بوده و در کنار تپه خاکی پناه گرفته بودند و همانطور به شهادت رسیده بودند. با احترام و صلوات پیکرهای مطهرشان را جمع کردیم و پلاک‌هایشان را کنار هم قرار دادیم.منبع:فاتحان
کنار گودال شهدای فکه، شهیدی دیدیم که لباس بسیجی به تن داشت، پاهایش را دراز کرده بود و یکی دیگر هم سرش را روی پای او گذاشته بود؛ آنها 15 سال بود در آنجا خوابیده بودند؛ آدم یاد اصحاب کهف می‌افتاد اما اینها اصحاب رمل بودند، اصحاب فکه، اصحاب قتلگاه والفجر و اصحاب روح‌الله.
218
607347b72c38301a358e22b8
ورزش ایران خود را برای حضوری قدرتمند در المپیک توکیو آماده می‌کند. وزیر ورزش نیز ابراز امیدواری کرد در المپیک آینده کاروان ورزش ایران نتیجه‌ای تاریخی بگیرد. مسعود سلطانی‌فر که در مراسم آغاز سال تحصیلی جدید در هنرستان ورزش آینده‌سازان حضور پیدا کرده بود، ابتدا در مورد ورزش دانش‌آموزی گفت: «امیدواریم نسل جدید ما مانند نسل انقلاب بتوانند حافظ دستاوردها و ارزش‌های به‌جا مانده از دفاع مقدس باشند. از این حماسه بزرگ در تاریخ جمهوری اسلامی نسل‌های آینده به‌عنوان یک دوره طلایی و پرافتخار یاد خواهند کرد. قهرمانی در میادین جهانی از مدارس آغاز می‌شود؛ نگاه ما موفقیت در المپیک توکیوست و با حمایت کامل از قهرمانان و مجموعه ورزش سعی می‌کنیم، نتیجه‌ای تاریخی در المپیک آینده رقم بخورد.»  وزیر ورزش با تاکید براینکه دلیل موفقیت همه این کشورها کار عمیق، گسترده و همه‌جانبه روی آموزش و پرورش است، خاطرنشان کرد: «نتیجه این اقدام در اقتصاد، ورزش و سایر حوزه‌ها کاملا نمود خواهد داشت. راه‌اندازی مدارس ورزش قطعا در ورزش قهرمانی و همگانی باعث دستاوردهای بیشتر و بهتر خواهد شد و کم‌کم وقت آن رسیده با تمرکز و تعامل با آموزش‌و‌ پرورش مدال‌آوری‌های خود را تنها محدود به چند رشته خاص نکنیم.» سلطانی‌فر در بخشی از صحبت‌های خود با بیان اینکه متاسفانه در ۱۶ دوره المپیک‌های مختلف در قبل و بعد از انقلاب هنوز به غیر از تک مدال دوومیدانی المپیک لندن در رشته‌های پایه موفقیت قابل‌توجهی نداشتیم، یادآور شد: «ستاد بازی‌های المپیک و آسیایی را از چند ماه قبل تشکیل دادیم و با برنامه‌ریزی دقیق و گسترده از امروز به ۲۰۲۰ نگاه می‌کنیم تا با تدارک و آمادگی کامل یک نتیجه تاریخی و قابل قبول بگیریم.»
ورزش ایران خود را برای حضوری قدرتمند در المپیک توکیو آماده می‌کند.
62,820
6073643c2c38301a358f1742
دانشجوی محترم متن کامل همراه با ترجمه خطبه را در پایین برای شما ارسال می داریم. برای بهتر متوجه شدن شما آن را به بخش هایی تقسیم نموده ایم. موفق باشید: بخش اول: حمد و ثنای الهی اَلْحَمْدُ لِلَّهِ الَّذی عَلا فی تَوَحُّدِهِ وَ دَنا فی تَفَرُّدِهِ وَجَلَّ فی سُلْطانِهِ وَعَظُمَ فی اَرْکانِهِ، وَاَحاطَ بِکُلِّ شَیءٍ عِلْماً وَ هُوَ فی مَکانِهِ وَ قَهَرَ جَمیعَ الْخَلْقِ بِقُدْرَتِهِ وَ بُرْهانِهِ، حَمیداً لَمْ یَزَلْ، مَحْموداً لایَزالُ (وَ مَجیداً لایَزولُ، وَمُبْدِئاً وَمُعیداً وَ کُلُّ أَمْرٍ إِلَیْهِ یَعُودُ). بارِئُ الْمَسْمُوکاتِ وَداحِی الْمَدْحُوّاتِ وَجَبّارُ الْأَرَضینَ وَ السّماواتِ، قُدُّوسٌ سُبُّوحٌ، رَبُّ الْمَلائکَةِ وَالرُّوحِ، مُتَفَضِّلٌ عَلی جَمیعِ مَنْ بَرَأَهُ، مُتَطَوِّلٌ عَلی جَمیعِ مَنْ أَنْشَأَهُ. یَلْحَظُ کُلَّ عَیْنٍ وَالْعُیُونُ لاتَراهُ. ستایش خدای را سزاست که در یگانگی اش بلند مرتبه و در تنهایی اش به آفریدگان نزدیک است؛ سلطنتش پرجلال و در ارکان آفرینش اش بزرگ است. بی آنکه مکان گیرد و جابه جا شود، بر همه چیز احاطه دارد و بر تمامی آفریدگان به قدرت و برهان خود چیره است. همواره ستوده بوده و خواهد بود و مجد و بزرگی او را پایانی نیست. آغاز و انجام از او و برگشت تمامی امور به سوی اوست. اوست آفریننده آسمان ها و گستراننده زمین ها و حکمران آن ها. دور و منزه از خصایص آفریده هاست و در منزه بودن خود نیز از تقدیس همگان برتر است. هموست پروردگار فرشتگان و روح؛ افزونی بخش آفریده ها و نعمت ده ایجاد شده هاست. به یک نیم نگاه دیده ها را ببیند و دیده ها هرگز او را نبینند. کَریمٌ حَلیمٌ ذُوأَناتٍ، قَدْ وَسِعَ کُلَّ شَیءٍ رَحْمَتُهُ وَ مَنَّ عَلَیْهِمْ بِنِعْمَتِهِ. لا یَعْجَلُ بِانْتِقامِهِ، وَلایُبادِرُ إِلَیْهِمْ بِمَا اسْتَحَقُّوا مِنْ عَذابِهِ. قَدْفَهِمَ السَّرائِرَ وَ عَلِمَ الضَّمائِرَ، وَلَمْ تَخْفَ عَلَیْهِ اَلْمَکْنوناتُ ولا اشْتَبَهَتْ عَلَیْهِ الْخَفِیّاتُ. لَهُ الْإِحاطَةُ بِکُلِّ شَیءٍ، والغَلَبَةُ علی کُلِّ شَیءٍ والقُوَّةُ فی کُلِّ شَئٍ والقُدْرَةُ عَلی کُلِّ شَئٍ وَلَیْسَ مِثْلَهُ شَیءٌ. وَ هُوَ مُنْشِئُ الشَّیءِ حینَ لاشَیءَ دائمٌ حَی وَقائمٌ بِالْقِسْطِ، لاإِلاهَ إِلاَّ هُوَ الْعَزیزُالْحَکیمُ. جَلَّ عَنْ أَنْ تُدْرِکَهُ الْأَبْصارُ وَ هُوَ یُدْرِکُ الْأَبْصارَ وَ هُوَاللَّطیفُ الْخَبیرُ. لایَلْحَقُ أَحَدٌ وَصْفَهُ مِنْ مُعایَنَةٍ، وَلایَجِدُ أَحَدٌ کَیْفَ هُوَمِنْ سِرٍ وَ عَلانِیَةٍ إِلاّ بِمادَلَّ عَزَّوَجَلَّ عَلی نَفْسِهِ. کریم و بردبار و شکیباست. رحمت اش جهان شمول و عطایش منّت گذار. در انتقام بی شتاب و در کیفر سزاواران عذاب، صبور و شکیباست. بر نهان ها آگاه و بر درون ها دانا. پوشیده ها بر او آشکار و پنهان ها بر او روشن است. او راست فراگیری و چیرگی بر هر هستی. نیروی آفریدگان از او و توانایی بر هر پدیده ویژه اوست. او را همانندی نیست و هموست ایجادگر هر موجود در تاریکستان لاشیء. جاودانه و زنده و عدل گستر. جز او خداوندی نباشد و اوست ارجمند و حکیم. دیده ها را بر او راهی نیست و اوست دریابنده دیده ها. بر پنهانی ها آگاه و بر کارها داناست. کسی از دیدن به وصف او نرسد و بر چگونگی او از نهان و آشکار دست نیابد مگر، او - عزّوجلّ - خود، راه نماید و بشناساند. وَأَشْهَدُ أَنَّهُ الله ألَّذی مَلَأَ الدَّهْرَ قُدْسُهُ، وَالَّذی یَغْشَی الْأَبَدَ نُورُهُ، وَالَّذی یُنْفِذُ أَمْرَهُ بِلامُشاوَرَةِ مُشیرٍ وَلامَعَهُ شَریکٌ فی تَقْدیرِهِ وَلایُعاوَنُ فی تَدْبیرِهِ. صَوَّرَ مَا ابْتَدَعَ عَلی غَیْرِ مِثالٍ، وَ خَلَقَ ما خَلَقَ بِلامَعُونَةٍ مِنْ أَحَدٍ وَلا تَکَلُّفٍ وَلاَ احْتِیالٍ. أَنْشَأَها فَکانَتْ وَ بَرَأَها فَبانَتْ. فَهُوَالله الَّذی لا إِلاهَ إِلاَّ هُوالمُتْقِنُ الصَّنْعَةَ، اَلْحَسَنُ الصَّنیعَةِ، الْعَدْلُ الَّذی لایَجُوُر، وَالْأَکْرَمُ الَّذی تَرْجِعُ إِلَیْهِ الْأُمُورُ. وَأَشْهَدُ أَنَّهُ الله الَّذی تَواضَعَ کُلُّ شَیءٍ لِعَظَمَتِهِ، وَذَلَّ کُلُّ شَیءٍ لِعِزَّتِهِ، وَاسْتَسْلَمَ کُلُّ شَیءٍ لِقُدْرَتِهِ، وَخَضَعَ کُلُّ شَیءٍ لِهَیْبَتِهِ. مَلِکُ الْاَمْلاکِ وَ مُفَلِّکُ الْأَفْلاکِ وَمُسَخِّرُالشَّمْسِ وَالْقَمَرِ، کُلٌّ یَجْری لاَِجَلٍ مُسَمّی. یُکَوِّرُالَّلیْلَ عَلَی النَّهارِ وَیُکَوِّرُالنَّهارَ عَلَی الَّلیْلِ یَطْلُبُهُ حَثیثاً. قاصِمُ کُلِّ جَبّارٍ عَنیدٍ وَ مُهْلِکُ کُلِّ شَیْطانٍ مَریدٍ. و گواهی می دهم که او «الله» است. همو که تنزّهش سراسر روزگاران را فراگیر و نورش ابدیت را شامل است. بی مشاور، فرمانش را اجرا، بی شریک تقدیرش را امضا و بی یاور سامان دهی فرماید. صورت آفرینش او را الگویی نبوده و آفریدگان را بدون یاور و رنج و چاره جویی، هستی بخشیده است. جهان با ایجاد او موجود و با آفرینش او پدیدار شده است. پس اوست «الله» که معبودی به جز او نیست. همو که صُنعش استوار است و ساختمان آفرینشش زیبا. دادگری است که ستم روا نمی دارد و کریمی که کارهابه او بازمی گردد. و گواهی می دهم که او «الله» است که آفریدگان در برابر بزرگی اش فروتن و در مقابل عزّتش رام و به توانایی اش تسلیم و به هیبت و بزرگی اش فروتن اند. پادشاه هستی ها و چرخاننده سپهرها و رام کننده آفتاب و ماه که هریک تا اَجَل معین جریان یابند. او پردی شب را به روز و پردی روز را - که شتابان در پی شب است - به شب پیچد. اوست شکنندی هر ستمگر سرکش و نابودکنندی هر شیطان رانده شده. لَمْ یَکُنْ لَهُ ضِدٌّ وَلا مَعَهُ نِدٌّ أَحَدٌ صَمَدٌ لَمْ یَلِدْ وَلَمْ یُولَدْ وَلَمْ یَکُنْ لَهُ کُفْواً أَحَدٌ. إلاهٌ واحِدٌ وَرَبٌّ ماجِدٌ یَشاءُ فَیُمْضی، وَیُریدُ فَیَقْضی، وَیَعْلَمُ فَیُحْصی، وَیُمیتُ وَیُحْیی، وَیُفْقِرُ وَیُغْنی، وَیُضْحِکُ وَیُبْکی، (وَیُدْنی وَ یُقْصی) وَیَمْنَعُ وَ یُعْطی، لَهُ الْمُلْکُ وَلَهُ الْحَمْدُ، بِیَدِهِ الْخَیْرُ وَ هُوَ عَلی کُلِّ شَیءٍ قَدیرٌ. یُولِجُ الَّلیْلَ فِی النَّهارِ وَیُولِجُ النَّهارَ فی الَّلیْلِ، لاإِلاهَ إِلاّهُوَالْعَزیزُ الْغَفّارُ. مُسْتَجیبُ الدُّعاءِ وَمُجْزِلُ الْعَطاءِ، مُحْصِی الْأَنْفاسِ وَ رَبُّ الْجِنَّةِ وَالنّاسِ، الَّذی لایُشْکِلُ عَلَیْهِ شَیءٌ، وَ لایُضجِرُهُ صُراخُ الْمُسْتَصْرِخینَ وَلایُبْرِمُهُ إِلْحاحُ الْمُلِحّینَ. اَلْعاصِمُ لِلصّالِحینَ، وَالْمُوَفِّقُ لِلْمُفْلِحینَ، وَ مَوْلَی الْمُؤْمِنینَ وَرَبُّ الْعالَمینَ. الَّذِی اسْتَحَقَّ مِنْ کُلِّ مَنْ خَلَقَ أَنْ یَشْکُرَهُ وَیَحْمَدَهُ (عَلی کُلِّ حالٍ) نه او را ناسازی باشد و نه برایش انباز و مانندی. یکتا و بی نیاز، نه زاده و نه زاییده شده، او را همتایی نبوده، خداوند یگانه و پروردگار بزرگوار است. بخواهد و به انجام رساند. اراده کند و حکم نماید. بداند و بشمارد. بمیراند و زنده کند. نیازمند و بی نیاز گرداند. بخنداند و بگریاند. نزدیک آورد و دور برد. بازدارد و عطا کند. او راست پادشاهی و ستایش. به دست توانی اوست تمام نیکی. و هموست بر هر چیز توانا. شب را در روز و روز را در شب فرو برد. معبودی جز او نیست؛ گران مایه و آمرزنده؛ اجابت کنندی دعا و افزایندی عطا، بر شمارندی نفَس ها؛ پروردگار پری و انسان. چیزی بر او مشکل ننماید، فریاد فریادکنندگان او را آزرده نکند و اصرارِ اصرارکنندگان او را به ستوه نیاورد. نیکوکاران را نگاهدار، رستگاران را یار، مؤمنان را صاحب اختیار و جهانیان را پروردگار است؛ آن که در همه احوال سزاوار سپاس و ستایش آفریدگان است. أَحْمَدُهُ کَثیراً وَأَشْکُرُهُ دائماً عَلَی السَّرّاءِ والضَّرّاءِ وَالشِّدَّةِ وَالرَّخاءِ، وَأُومِنُ بِهِ و بِمَلائکَتِهِ وکُتُبِهِ وَرُسُلِهِ. أَسْمَعُ لاَِمْرِهِ وَاُطیعُ وَأُبادِرُ إِلی کُلِّ مایَرْضاهُ وَأَسْتَسْلِمُ لِماقَضاهُ، رَغْبَةً فی طاعَتِهِ وَ خَوْفاً مِنْ عُقُوبَتِهِ، لاَِنَّهُ الله الَّذی لایُؤْمَنُ مَکْرُهُ وَلایُخافُ جَورُهُ. او را ستایش فراوان و سپاس جاودانه می گویم بر شادی و رنج و بر آسایش و سختی و به او و فرشتگان و نبشته ها و فرستاده هایش ایمان داشته، فرمان او را گردن می گذارم و اطاعت می کنم؛ و به سوی خشنودی او می شتابم و به حکم او تسلیمم؛ چرا که به فرمانبری او شائق و از کیفر او ترسانم. زیرا او خدایی است که کسی از مکرش در امان نبوده و از بی عدالتیش ترسان نباشد (زیرا او را ستمی نیست). بخش دوم: فرمان الهی برای مطلبی مهم وَأُقِرُّلَهُ عَلی نَفْسی بِالْعُبُودِیَّةِ وَ أَشْهَدُ لَهُ بِالرُّبُوبِیَّةِ، وَأُؤَدّی ما أَوْحی بِهِ إِلَی حَذَراً مِنْ أَنْ لا أَفْعَلَ فَتَحِلَّ بی مِنْهُ قارِعَةٌ لایَدْفَعُها عَنّی أَحَدٌ وَإِنْ عَظُمَتْ حیلَتُهُ وَصَفَتْ خُلَّتُهُ - لاإِلاهَ إِلاَّهُوَ - لاَِنَّهُ قَدْأَعْلَمَنی أَنِّی إِنْ لَمْ أُبَلِّغْ ما أَنْزَلَ إِلَی (فی حَقِّ عَلِی) فَما بَلَّغْتُ رِسالَتَهُ، وَقَدْ ضَمِنَ لی تَبارَکَ وَتَعالَی الْعِصْمَةَ (مِنَ النّاسِ) وَ هُوَالله الْکافِی الْکَریمُ. و اکنون به عبودیت خویش و پروردگاری او گواهی می دهم. و وظیفه خود را در آن چه وحی شده انجام می دهم مباد که از سوی او عذابی فرود آید که کسی یاری دورساختن آن از من نباشد. هر چند توانش بسیار و دوستی اش (با من) خالص باشد. - معبودی جز او نیست - چرا که اعلام فرموده که اگر آن چه (درباره ی علی) نازل کرده به مردم نرسانم، وظیفه رسالتش را انجام نداده ام؛ و خداوند تبارک و تعالی امنیت از [آزار] مردم را برایم تضمین کرده و البته که او بسنده و بخشنده است. فَأَوْحی إِلَی: (بِسْمِ الله الرَّحْمانِ الرَّحیمِ، یا أَیُهَاالرَّسُولُ بَلِّغْ ما أُنْزِلَ إِلَیْکَ مِنْ رَبِّکَ - فی عَلِی یَعْنی فِی الْخِلاَفَةِ لِعَلِی بْنِ أَبی طالِبٍ - وَإِنْ لَمْ تَفْعَلْ فَما بَلَّغْتَ رِسالَتَهُ وَالله یَعْصِمُکَ مِنَ النّاسِ). مَعاشِرَالنّاسِ، ما قَصَّرْتُ فی تَبْلیغِ ما أَنْزَلَ الله تَعالی إِلَی، وَ أَنَا أُبَیِّنُ لَکُمْ سَبَبَ هذِهِ الْآیَةِ: إِنَّ جَبْرئیلَ هَبَطَ إِلَی مِراراً ثَلاثاً یَأْمُرُنی عَنِ السَّلامِ رَبّی - وَ هُوالسَّلامُ - أَنْ أَقُومَ فی هذَا الْمَشْهَدِ فَأُعْلِمَ کُلَّ أَبْیَضَ وَأَسْوَدَ: أَنَّ عَلِی بْنَ أَبی طالِبٍ أَخی وَ وَصِیّی وَ خَلیفَتی (عَلی أُمَّتی) وَالْإِمامُ مِنْ بَعْدی، الَّذی مَحَلُّهُ مِنّی مَحَلُّ هارُونَ مِنْ مُوسی إِلاَّ أَنَّهُ لانَبِی بَعْدی وَهُوَ وَلِیُّکُمْ بَعْدَالله وَ رَسُولِهِ. وَقَدْ أَنْزَلَ الله تَبارَکَ وَ تَعالی عَلَی بِذالِکَ آیَةً مِنْ کِتابِهِ (هِی): (إِنَّما وَلِیُّکُمُ الله وَ رَسُولُهُ وَالَّذینَ آمَنُواالَّذینَ یُقیمُونَ الصَّلاةَ وَیُؤْتونَ الزَّکاةَ وَ هُمْ راکِعُونَ)، وَ عَلِی بْنُ أَبی طالِبٍ الَّذی أَقامَ الصَّلاةَ وَ آتَی الزَّکاةَ وَهُوَ راکِعٌ یُریدُالله عَزَّوَجَلَّ فی کُلِّ حالٍ. پس آنگاه خداوند چنین وحی ام فرستاد: «به نام خداوند همه مهرِ مهرورز. ای فرستادی ما! آن چه از سوی پروردگارت درباری علی و خلافت او بر تو فرود آمده بر مردم ابلاغ کن، وگرنه رسالت خداوندی را به انجام نرسانده ای؛ و او تو را از آسیب مردمان نگاه می دارد.» هان مردمان! آنچه بر من فرود آمده، در تبلیغ آن کوتاهی نکرده ام و حال برایتان سبب نزول آیه را بیان می کنم: همانا جبرئیل سه مرتبه بر من فرود آمد از سوی سلام، پروردگارم - که تنها او سلام است - فرمانی آورد که در این مکان به پا خیزم و به هر سفید و سیاهی اعلام کنم که علی بن ابی طالب برادر، وصی و جانشین من در میان امّت و امام پس از من بوده. جایگاه او نسبت به من به سان هارون نسبت به موسی است، لیکن پیامبری پس از من نخواهد بود او (علی)، صاحب اختیارتان پس از خدا و رسول است؛ و پروردگارم آیه ای بر من نازل فرموده که: «همانا ولی، صاحب اختیار و سرپرست شما، خدا و پیامبر او و ایمانیانی هستند که نماز به پا می دارند و در حال رکوع زکات می پردازند.» و هر آینه علی بن ابی طالب نماز به پا داشته و در رکوع زکات پرداخته و پیوسته خداخواه است. وَسَأَلْتُ جَبْرَئیلَ أَنْ یَسْتَعْفِی لِی (السَّلامَ) عَنْ تَبْلیغِ ذالِکَ إِلیْکُمْ - أَیُّهَاالنّاسُ - لِعِلْمی بِقِلَّةِ الْمُتَّقینَ وَکَثْرَةِ الْمُنافِقینَ وَإِدغالِ اللّائمینَ وَ حِیَلِ الْمُسْتَهْزِئینَ بِالْإِسْلامِ، الَّذینَ وَصَفَهُمُ الله فی کِتابِهِ بِأَنَّهُمْ یَقُولُونَ بِأَلْسِنَتِهِمْ مالَیْسَ فی قُلوبِهِمْ، وَیَحْسَبُونَهُ هَیِّناً وَ هُوَ عِنْدَالله عَظیمٌ. وَکَثْرَةِ أَذاهُمْ لی غَیْرَ مَرَّةٍ حَتّی سَمَّونی أُذُناً وَ زَعَمُوا أَنِّی کَذالِکَ لِکَثْرَةِ مُلازَمَتِهِ إِیّی وَ إِقْبالی عَلَیْهِ (وَ هَواهُ وَ قَبُولِهِ مِنِّی) حَتّی أَنْزَلَ الله عَزَّوَجَلَّ فی ذالِکَ (وَ مِنْهُمُ الَّذینَ یُؤْذونَ النَّبِی وَ یَقولونَ هُوَ أُذُنٌ، قُلْ أُذُنُ - (عَلَی الَّذینَ یَزْعُمونَ أَنَّهُ أُذُنٌ) - خَیْرٍ لَکُمْ، یُؤْمِنُ بِالله وَ یُؤْمِنُ لِلْمُؤْمِنینَ) الآیَةُ. و من از جبرئیل درخواستم که از خداوند سلام اجازه کند و مرا از این مأموریت معاف فرماید. زیرا کمی پرهیزگاران و فزونی منافقان و دسیسی ملامت گران و مکر مسخره کنندگان اسلام را می دانم؛ همانان که خداوند در کتاب خود در وصفشان فرموده: «به زبان آن را می گویند که در دل هایشان نیست و آن را اندک و آسان می شمارند حال آن که نزد خداوند بس بزرگ است.» و نیز از آن روی که منافقان بارها مرا آزار رسانیده تا بدانجا که مرا اُذُن [سخن شنو و زودباور ]نامیده اند، به خاطر همراهی افزون علی با من و رویکرد من به او و تمایل و پذیرش او از من، تا بدانجا که خداوند در این موضوع آیه ای فرو فرستاده: « و از آنانند کسانی که پیامبر خدا را می آزارند و می گویند: او سخن شنو و زودباور است. بگو: آری سخن شنو است. - بر علیه آنان که گمان می کنند او تنها سخن می شنود - لیکن به خیر شماست، او (پیامبر صلی الله علیه و آله) به خدا ایمان دارد و مؤمنان را تصدیق می کند و راستگو می انگارد.» وَلَوْشِئْتُ أَنْ أُسَمِّی الْقائلینَ بِذالِکَ بِأَسْمائهِمْ لَسَمَّیْتُ وَأَنْ أُوْمِئَ إِلَیْهِمْ بِأَعْیانِهِمْ لَأَوْمَأْتُ وَأَنْ أَدُلَّ عَلَیْهِمُ لَدَلَلْتُ، وَلکِنِّی وَالله فی أُمورِهمْ قَدْ تَکَرَّمْتُ. وَکُلُّ ذالِکَ لایَرْضَی الله مِنّی إِلاّ أَنْ أُبَلِّغَ ما أَنْزَلَ الله إِلَی (فی حَقِّ عَلِی)، ثُمَّ تلا: (یا أَیُّهَاالرَّسُولُ بَلِّغْ ما أُنْزِلَ إِلَیْکَ مِنْ رَبِّکَ - فی حَقِّ عَلِی - وَ انْ لَمْ تَفْعَلْ فَما بَلَّغْتَ رِسالَتَهُ وَالله یَعْصِمُکَ مِنَ النّاسِ). و اگر می خواستم نام گویندگان چنین سخنی را بر زبان آورم و یا به آنان اشارت کنم و یا مردمان را به سویشان هدایت کنم [که آنان را شناسایی کنند] می توانستم. لیکن سوگند به خدا در کارشان کرامت نموده لب فروبستم. با این حال خداوند از من خشنود نخواهد گشت مگر این که آن چه در حق علی عیه السّلام فرو فرستاده به گوش شما برسانم. سپس پیامبر صلّی الله علیه و آله چنین خواند: «ی پیامبر ما! آن چه از سوی پروردگارت بر تو نازل شده - در حقّ علی - ابلاغ کن؛ وگرنه کار رسالتش را انجام نداده ای. و البته خداوند تو را از آسیب مردمان نگاه می دارد.» بخش سوم: اعلان رسمی ولایت و امامت دوازده امام علیهم السلام فَاعْلَمُوا مَعاشِرَ النّاسِ (ذالِکَ فیهِ وَافْهَموهُ وَاعْلَمُوا) أَنَّ الله قَدْ نَصَبَهُ لَکُمْ وَلِیّاً وَإِماماً فَرَضَ طاعَتَهُ عَلَی الْمُهاجِرینَ وَالْأَنْصارِ وَ عَلَی التّابِعینَ لَهُمْ بِإِحْسانٍ، وَ عَلَی الْبادی وَالْحاضِرِ، وَ عَلَی الْعَجَمِی وَالْعَرَبی، وَالْحُرِّ وَالْمَمْلوکِ وَالصَّغیرِ وَالْکَبیرِ، وَ عَلَی الْأَبْیَضِ وَالأَسْوَدِ، وَ عَلی کُلِّ مُوَحِّدٍ. ماضٍ حُکْمُهُ، جازٍ قَوْلُهُ، نافِذٌ أَمْرُهُ، مَلْعونٌ مَنْ خالَفَهُ، مَرْحومٌ مَنْ تَبِعَهُ وَ صَدَّقَهُ، فَقَدْ غَفَرَالله لَهُ وَلِمَنْ سَمِعَ مِنْهُ وَ أَطاعَ لَهُ. مَعاشِرَالنّاسِ، إِنَّهُ آخِرُ مَقامٍ أَقُومُهُ فی هذا الْمَشْهَدِ، فَاسْمَعوا وَ أَطیعوا وَانْقادوا لاَِمْرِ(الله) رَبِّکُمْ، فَإِنَّ الله عَزَّوَجَلَّ هُوَ مَوْلاکُمْ وَإِلاهُکُمْ، ثُمَّ مِنْ دونِهِ رَسولُهُ وَنَبِیُهُ الُْمخاطِبُ لَکُمْ، ثُمَّ مِنْ بَعْدی عَلی وَلِیُّکُمْ وَ إِمامُکُمْ بِأَمْرِالله رَبِّکُمْ، ثُمَّ الْإِمامَةُ فی ذُرِّیَّتی مِنْ وُلْدِهِ إِلی یَوْمٍ تَلْقَوْنَ الله وَرَسولَهُ. هان مردمان! بدانید این آیه درباری اوست. ژرفی آن را فهم کنید و بدانید که خداوند او را برایتان صاحب اختیار و امام قرار داده، پیروی او را بر مهاجران و انصار و آنان که به نیکی از ایشان پیروی می کنند و بر صحرانشینان و شهروندان و بر عجم و عرب و آزاد و برده و بر کوچک و بزرگ و سفید و سیاه و بر هر یکتاپرست لازم شمرده است. [هشدار که] اجرای فرمان و گفتار او لازم و امرش نافذ است. ناسازگارش رانده، پیرو و باورکننده اش در مهر و شفقت است. هر آینه خداوند، او و شنوایان سخن او و پیروان راهش را آمرزیده است. هان مردمان! آخرین بار است که در این اجتماع به پا ایستاده ام. پس بشنوید و فرمان حق را گردن گذارید؛ چرا که خداوند عزّوجلّ صاحب اختیار و ولی و معبود شماست؛ و پس از خداوند ولی شما، فرستاده و پیامبر اوست که اکنون در برابر شماست و با شما سخن می گوید. و پس از من به فرمان پروردگار، علی ولی و صاحب اختیار و امام شماست. آن گاه امامت در فرزندان من از نسل علی خواهد بود. این قانون تا برپایی رستاخیز که خدا و رسول او را دیدار کنید دوام دارد. لاحَلالَ إِلاّ ما أَحَلَّهُ الله وَ رَسُولُهُ وَهُمْ، وَلاحَرامَ إِلاّ ما حَرَّمَهُ الله (عَلَیْکُمْ) وَ رَسُولُهُ وَ هُمْ، وَالله عَزَّوَجَلَّ عَرَّفَنِی الْحَلالَ وَالْحَرامَ وَأَنَا أَفْضَیْتُ بِما عَلَّمَنی رَبِّی مِنْ کِتابِهِ وَحَلالِهِ وَ حَرامِهِ إِلَیْهِ. مَعاشِرَالنّاسِ، علی (فَضِّلُوهُ). مامِنْ عِلْمٍ إِلاَّ وَقَدْ أَحْصاهُ الله فِی، وَ کُلُّ عِلْمٍ عُلِّمْتُ فَقَدْ أَحْصَیْتُهُ فی إِمامِ الْمُتَّقینَ، وَما مِنْ عِلْمٍ إِلاّ وَقَدْ عَلَّمْتُهُ عَلِیّاً، وَ هُوَ الْإِمامُ الْمُبینُ (الَّذی ذَکَرَهُ الله فی سُورَةِ یس: (وَ کُلَّ شَیءٍ أَحْصَیْناهُ فی إِمامٍ مُبینٍ). مَعاشِرَالنَّاسِ، لاتَضِلُّوا عَنْهُ وَلاتَنْفِرُوا مِنْهُ، وَلاتَسْتَنْکِفُوا عَنْ وِلایَتِهِ، فَهُوَالَّذی یَهدی إِلَی الْحَقِّ وَیَعْمَلُ بِهِ، وَیُزْهِقُ الْباطِلَ وَیَنْهی عَنْهُ، وَلاتَأْخُذُهُ فِی الله لَوْمَةُ لائِمٍ. أَوَّلُ مَنْ آمَنَ بِالله وَ رَسُولِهِ (لَمْ یَسْبِقْهُ إِلَی الْایمانِ بی أَحَدٌ)، وَالَّذی فَدی رَسُولَ الله بِنَفْسِهِ، وَالَّذی کانَ مَعَ رَسُولِ الله وَلا أَحَدَ یَعْبُدُالله مَعَ رَسُولِهِ مِنَ الرِّجالِ غَیْرُهُ. (أَوَّلُ النّاسِ صَلاةً وَ أَوَّلُ مَنْ عَبَدَالله مَعی. أَمَرْتُهُ عَنِ الله أَنْ یَنامَ فی مَضْجَعی، فَفَعَلَ فادِیاً لی بِنَفْسِهِ). روا نیست، مگر آن چه خدا و رسول او و امامان روا دانند؛ و ناروا نیست مگر آن چه آنان ناروا دانند. خداوند عزوجل، هم روا و هم ناروا را برای من بیان فرموده و آن چه پروردگارم از کتاب خویش و حلال و حرامش به من آموخته در اختیار علی نهاده ام. هان مردمان! او را برتر بدانید. چرا که هیچ دانشی نیست مگر اینکه خداوند آن را در جان من نبشته و من نیز آن را در جان پیشوای پرهیزکاران، علی، ضبط کرده ام. او (علی) پیشوای روشنگر است که خداوند او را در سوری یاسین یاد کرده که: «و دانش هر چیز را در امام روشنگر برشمرده ایم...» هان مردمان! از علی رو برنتابید. و از امامتش نگریزید. و از سرپرستی اش رو برنگردانید. او [شما را] به درستی و راستی خوانده و [خود نیز] بدان عمل نماید. او نادرستی را نابود کند و از آن بازدارد. در راه خدا نکوهش نکوهش گران او را از کار باز ندارد. او نخستین مؤمن به خدا و رسول اوست و کسی در ایمان، به او سبقت نجسته. و همو جان خود را فدای رسول الله نموده و با او همراه بوده است تنها اوست که همراه رسول خدا عبادت خداوند می کرد و جز او کسی چنین نبود. اولین نمازگزار و پرستشگر خدا به همراه من است. از سوی خداوند به او فرمان دادم تا [در شب هجرت] در بستر من بیارامد و او نیز فرمان برده، پذیرفت که جان خود را فدای من کند. مَعاشِرَالنّاسِ، فَضِّلُوهُ فَقَدْ فَضَّلَهُ الله، وَاقْبَلُوهُ فَقَدْ نَصَبَهُ الله. مَعاشِرَالنّاسِ، إِنَّهُ إِمامٌ مِنَ الله، وَلَنْ یَتُوبَ الله عَلی أَحَدٍ أَنْکَرَ وِلایَتَهُ وَلَنْ یَغْفِرَ لَهُ، حَتْماً عَلَی الله أَنْ یَفْعَلَ ذالِکَ بِمَنْ خالَفَ أَمْرَهُ وَأَنْ یُعَذِّبَهُ عَذاباً نُکْراً أَبَدَا الْآبادِ وَ دَهْرَ الدُّهورِ. فَاحْذَرُوا أَنْ تُخالِفوهُ. فَتَصْلُوا ناراً وَقودُهَا النَّاسُ وَالْحِجارَةُ أُعِدَّتْ لِلْکافِرینَ. هان مردمان! او رابرتر دانید، که خداوند او را برگزیده؛ و پیشوایی او را بپذیرید، که خداوند او را برپا کرده است. هان مردمان! او از سوی خدا امام است و هرگز خداوند توبه منکر او را نپذیرد و او را نیامرزد. این است روش قطعی خداوند درباره ناسازگار علی و هرآینه او را به عذاب دردناک پایدار کیفر کند. از مخالفت او بهراسید و گرنه در آتشی درخواهید شد که آتش گیری آن مردمانند؛ و سنگ، که برای حق ستیزان آماده شده است. مَعاشِرَالنّاسِ، بی - وَالله - بَشَّرَالْأَوَّلُونَ مِنَ النَّبِیِّینَ وَالْمُرْسَلینَ، وَأَنَا - (وَالله) - خاتَمُ الْأَنْبِیاءِ وَالْمُرْسَلینَ والْحُجَّةُ عَلی جَمیعِ الَْمخْلوقینَ مِنْ أَهْلِ السَّماواتِ وَالْأَرَضینَ. فَمَنْ شَکَّ فی ذالِکَ فَقَدْ کَفَرَ کُفْرَ الْجاهِلِیَّةِ الْأُولی وَ مَنْ شَکَّ فی شَیءٍ مِنْ قَوْلی هذا فَقَدْ شَکَّ فی کُلِّ ما أُنْزِلَ إِلَی، وَمَنْ شَکَّ فی واحِدٍ مِنَ الْأَئمَّةِ فَقَدْ شَکَّ فِی الْکُلِّ مِنْهُمْ، وَالشَاکُّ فینا فِی النّارِ. مَعاشِرَالنّاسِ، حَبانِی الله عَزَّوَجَلَّ بِهذِهِ الْفَضیلَةِ مَنّاً مِنْهُ عَلَی وَ إِحْساناً مِنْهُ إِلَی وَلا إِلاهَ إِلاّهُوَ، أَلا لَهُ الْحَمْدُ مِنِّی أَبَدَ الْآبِدینَ وَدَهْرَالدّاهِرینَ وَ عَلی کُلِّ حالٍ. هان مردمان! به خدا سوگند که پیامبران پیشین به ظهورم مژده داده اند و اکنون من فرجام پیامبران و برهان بر آفریدگان آسمانیان و زمینیانم. آن کس که راستی و درستی مرا باور نکند به کفر جاهلی درآمده و تردید در سخنان امروزم همسنگ تردید در تمامی محتوای رسالت من است، و شک و ناباوری در امامت یکی از امامان، به سان شک و ناباوری در تمامی آنان است. و هرآینه جایگاه ناباوران ما آتش دوزخ خواهد بود. هان مردمان! خداوند عزّوجلّ از روی منّت و احسان خویش این برتری را به من پیشکش کرد و البته که خدایی جز او نیست. آگاه باشید: تمامی ستایش ها در همه روزگاران و در هر حال و مقام ویژی اوست. مَعاشِرَالنّاسِ، فَضِّلُوا عَلِیّاً فَإِنَّهُ أَفْضَلُ النَّاسِ بَعْدی مِنْ ذَکَرٍ و أُنْثی ما أَنْزَلَ الله الرِّزْقَ وَبَقِی الْخَلْقُ. مَلْعُونٌ مَلْعُونٌ، مَغْضُوبٌ مَغْضُوبٌ مَنْ رَدَّ عَلَی قَوْلی هذا وَلَمْ یُوافِقْهُ. أَلا إِنَّ جَبْرئیلَ خَبَّرنی عَنِ الله تَعالی بِذالِکَ وَیَقُولُ: «مَنْ عادی عَلِیّاً وَلَمْ یَتَوَلَّهُ فَعَلَیْهِ لَعْنَتی وَ غَضَبی»، (وَ لْتَنْظُرْ نَفْسٌ ما قَدَّمَتْ لِغَدٍ وَاتَّقُوالله - أَنْ تُخالِفُوهُ فَتَزِلَّ قَدَمٌ بَعْدَ ثُبُوتِها - إِنَّ الله خَبیرٌ بِما تَعْمَلُونَ). مَعاشِرَ النَّاسِ، إِنَّهُ جَنْبُ الله الَّذی ذَکَرَ فی کِتابِهِ العَزیزِ، فَقالَ تعالی (مُخْبِراً عَمَّنْ یُخالِفُهُ): (أَنْ تَقُولَ نَفْسٌ یا حَسْرَتا عَلی ما فَرَّطْتُ فی جَنْبِ الله). هان مردمان! عل را برتر دانید؛ که او برترین مردمان از مرد و زن پس از من است؛ تا آن هنگام که آفریدگان پایدارند و روزی شان فرود آید. دور دورباد از درگاه مهر خداوند و خشم خشم باد بر آن که این گفته را نپذیرد و با من سازگار نباشد! هان! بدانید جبرئیل از سوی خداوند خبرم داد: «هر آن که با علی بستیزد و بر ولایت او گردن نگذارد، نفرین و خشم من بر او باد!» البته بایست که هر کس بنگرد که برای فردای رستاخیز خود چه پیش فرستاده. [هان!] تقوا پیشه کنید و از ناسازگاری با علی بپرهیزید. مباد که گام هایتان پس از استواری درلغزد. که خداوند بر کردارتان آگاه است. هان مردمان! همانا او هم جوار و همسایه خداوند است که در نبشته ی عزیز خود او را یاد کرده و درباری ستیزندگان با او فرموده: «تا آنکه مبادا کسی در روز رستخیز بگوید: افسوس که درباری همجوار و همسایه ی خدا کوتاهی کردم...» مَعاشِرَالنّاسِ، تَدَبَّرُوا الْقُرْآنَ وَ افْهَمُوا آیاتِهِ وَانْظُرُوا إِلی مُحْکَماتِهِ وَلاتَتَّبِعوا مُتَشابِهَهُ، فَوَالله لَنْ یُبَیِّنَ لَکُمْ زواجِرَهُ وَلَنْ یُوضِحَ لَکُمْ تَفْسیرَهُ إِلاَّ الَّذی أَنَا آخِذٌ بِیَدِهِ وَمُصْعِدُهُ إِلی وَشائلٌ بِعَضُدِهِ (وَ رافِعُهُ بِیَدَی) وَ مُعْلِمُکُمْ: أَنَّ مَنْ کُنْتُ مَوْلاهُ فَهذا عَلِی مَوْلاهُ، وَ هُوَ عَلِی بْنُ أَبی طالِبٍ أَخی وَ وَصِیّی، وَ مُوالاتُهُ مِنَ الله عَزَّوَجَلَّ أَنْزَلَها عَلَی. هان مردمان! در قرآن اندیشه کنید و ژرفی آیات آن را دریابید و بر محکماتش نظر کنید و از متشابهاتش پیروی ننمایید. پس به خدا سوگند که باطن ها و تفسیر آن را آشکار نمی کند مگر همین که دست و بازوی او را گرفته و بالا آورده ام و اعلام می دارم که: هر آن که من سرپرست اویم، این علی سرپرست اوست. و او علی بن ابی طالب است؛ برادر و وصی من که سرپرستی و ولایت او حکمی است از سوی خدا که بر من فرستاده شده است. مَعاشِرَالنّاسِ، إِنَّ عَلِیّاً وَالطَّیِّبینَ مِنْ وُلْدی (مِنْ صُلْبِهِ) هُمُ الثِّقْلُ الْأَصْغَرُ، وَالْقُرْآنُ الثِّقْلُ الْأَکْبَرُ، فَکُلُّ واحِدٍ مِنْهُما مُنْبِئٌ عَنْ صاحِبِهِ وَ مُوافِقٌ لَهُ، لَنْ یَفْتَرِقا حَتّی یَرِدا عَلَی الْحَوْضَ. أَلا إِنَّهُمْ أُمَناءُ الله فی خَلْقِهِ وَ حُکّامُهُ فی أَرْضِهِ. أَلاوَقَدْ أَدَّیْتُ. أَلا وَقَدْ بَلَّغْتُ، أَلاوَقَدْ أَسْمَعْتُ، أَلاوَقَدْ أَوْضَحْتُ، أَلا وَ إِنَّ الله عَزَّوَجَلَّ قالَ وَ أَنَا قُلْتُ عَنِ الله عَزَّوَجَلَّ، أَلاإِنَّهُ لا «أَمیرَالْمُؤْمِنینَ» غَیْرَ أَخی هذا، أَلا لاتَحِلُّ إِمْرَةُ الْمُؤْمِنینَ بَعْدی لاَِحَدٍ غَیْرِهِ. هان مردمان! همانا علی و پاکان از فرزندانم از نسل او، یادگار گران سنگ کوچک ترند و قرآن یادگار گران سنگ بزرگ تر. هر یک از این دو از دیگر همراه خود خبر می دهد و با آن سازگار است. آن دو هرگز از هم جدا نخواهند شد تا در حوض کوثر بر من وارد شوند. هان! بدانید که آنان امانتداران خداوند در میان آفریدگان و حاکمان او در زمین اویند. هشدار که من وظیفه ی خود را ادا کردم. هشدار که من آن چه بر عهده ام بود ابلاغ کردم و به گوشتان رساندم و روشن نمودم. بدانید که این سخن خدا بود و من از سوی او سخن گفتم. هشدار که هرگز به جز این برادرم کسی نباید امیرالمؤمنین خوانده شود. هشدار که پس از من امارت مؤمنان بری کسی جز او روا نباشد. ثم قال: «ایهاالنَّاسُ، مَنْ اَوْلی بِکُمْ مِنْ اَنْفُسِکُمْ؟ قالوا: الله و رَسُولُهُ. فَقالَ: اَلا من کُنْتُ مَوْلاهُ فَهذا عَلی مَوْلاهُ، اللهمَّ والِ مَنْ والاهُ و عادِ مَنْ عاداهُ وَانْصُرْمَنْ نَصَرَهُ واخْذُلْ مَنْ خَذَلَهُ. سپس فرمود: مردمان! کیست سزاوارتر از شما به شما؟ گفتند خداوند و پیامبر او! سپس فرمود آگاه باشید! آن که من سرپرست اویم، پس این علی سرپرست اوست! خداوندا دوست بدار آن را که سرپرستی او را بپذیرد و دشمن بدار هر آن که او را دشمن دارد و یاری کن یار او را؛ و تنها گذار آن را که او را تنها بگذارد. بخش چهارم: بلند کردن امیرالمومنین علیه السلام بدست رسول خداصلی الله علیه و آله مَعاشِرَالنّاسِ، هذا عَلِی أخی وَ وَصیی وَ واعی عِلْمی، وَ خَلیفَتی فی اُمَّتی عَلی مَنْ آمَنَ بی وَعَلی تَفْسیرِ کِتابِ الله عَزَّوَجَلَّ وَالدّاعی إِلَیْهِ وَالْعامِلُ بِمایَرْضاهُ وَالُْمحارِبُ لاَِعْدائهِ وَالْمُوالی عَلی طاعَتِهِ وَالنّاهی عَنْ مَعْصِیَتِهِ. إِنَّهُ خَلیفَةُ رَسُولِ الله وَ أَمیرُالْمُؤْمِنینَ وَالْإمامُ الْهادی مِنَ الله، وَ قاتِلُ النّاکِثینَ وَالْقاسِطینَ وَالْمارِقینَ بِأَمْرِالله. یَقُولُ الله: (مایُبَدَّلُ الْقَوْلُ لَدَی). بِأَمْرِکَ یارَبِّ أَقولُ: اَلَّلهُمَّ والِ مَنْ والاهُ وَعادِ مَنْ عاداهُ (وَانْصُرْ مَنْ نَصَرَهُ وَاخْذُلْ مَنْ خَذَلَهُ) وَالْعَنْ مَنْ أَنْکَرَهُ وَاغْضِبْ عَلی مَنْ جَحَدَ حَقَّهُ. هان مردمان! این علی است برادر و وصی و نگاهبان دانش من. و هموست جانشین من در میان امّت و بر گروندگان به من و بر تفسیر کتاب خدا که مردمان را به سوی او بخواند و به آن چه موجب خشنودی اوست عمل کند و با دشمنانش ستیز نماید. او پشتیبان فرمانبرداری خداوند و بازدارنده از نافرمانی او باشد. همانا اوست جانشین رسول الله و فرمانروای ایمانیان و پیشوای هدایتگر از سوی خدا و کسی که به فرمان خدا با پیمان شکنان، رویگردانان از راستی و درستی و به دررفتگان از دین پیکار کند. خداوند فرماید: «فرمان من دگرگون نخواهدشد.» پروردگارا! اکنون به فرمان تو چنین می گویم: خداوندا! دوستداران او را دوست دار. و دشمنان او را دشمن دار. پشتیبانان او را پشتیبانی کن. یارانش را یاری نما. خودداری کنندگان از یاری اش را به خود رها کن. ناباورانش را از مهرت بران و بر آنان خشم خود را فرود آور. اللهمَّ إِنَّکَ أَنْزَلْتَ الْآیَةَ فی عَلِی وَلِیِّکَ عِنْدَتَبْیینِ ذالِکَ وَنَصْبِکَ إِیّاهُ لِهذَا الْیَوْمِ: (الْیَوْمَ أَکْمَلْتُ لَکُمْ دینَکُمْ وَأَتْمَمْتُ عَلَیْکُمْ نِعْمَتی وَ رَضیتُ لَکُمُ الْإِسْلامَ دیناً)، (وَ مَنْ یَبْتَغِ غَیْرَالْإِسْلامِ دیناً فَلَنْ یُقْبَلَ مِنْهُ وَهُوَ فِی الْآخِرَةِ مِنَ الْخاسِرینَ). اللهمَّ إِنِّی أُشْهِدُکَ أَنِّی قَدْ بَلَّغْتُ. معبودا! تو خود در هنگام برپاداشتن او و بیان ولایتش نازل فرمودی که: «امروز آیین شما را به کمال، و نعمت خود را بر شما به اتمام رساندم، و اسلام را به عنوان دین شما پسندیدم.» «و آن که به جز اسلام دینی را بجوید، از او پذیرفته نبوده، در جهان دیگر در شمار زیانکاران خواهد بود.» خداوندا، تو را گواه می گیرم که پیام تو را به مردمان رساندم. بخش پنجم: تاکید بر توجه امت به مسئله امامت مَعاشِرَالنّاسِ، إِنَّما أَکْمَلَ الله عَزَّوَجَلَّ دینَکُمْ بِإِمامَتِهِ. فَمَنْ لَمْ یَأْتَمَّ بِهِ وَبِمَنْ یَقُومُ مَقامَهُ مِنْ وُلْدی مِنْ صُلْبِهِ إِلی یَوْمِ الْقِیامَةِ وَالْعَرْضِ عَلَی الله عَزَّوَجَلَّ فَأُولئِکَ الَّذینَ حَبِطَتْ أَعْمالُهُمْ (فِی الدُّنْیا وَالْآخِرَةِ) وَ فِی النّارِهُمْ خالِدُونَ، (لایُخَفَّفُ عَنْهُمُ الْعَذابُ وَلاهُمْ یُنْظَرونَ). هان مردمان! خداوند عزّوجلّ دین را با امامت علی تکمیل فرمود. اینک آنان که از او و جانشینانش از فرزندان من و از نسل او - تا برپایی رستاخیز و عرضه ی بر خدا - پیروی نکنند، در دو جهان کرده هایشان بیهوده بوده در آتش دوزخ ابدی خواهند بود، به گونه ی که نه از عذابشان کاسته و نه برایشان فرصتی خواهد بود. مَعاشِرَالنّاسِ، هذا عَلِی، أَنْصَرُکُمْ لی وَأَحَقُّکُمْ بی وَأَقْرَبُکُمْ إِلَی وَأَعَزُّکُمْ عَلَی، وَالله عَزَّوَجَلَّ وَأَنَاعَنْهُ راضِیانِ. وَ مانَزَلَتْ آیَةُ رِضاً (فی الْقُرْآنِ) إِلاّ فیهِ، وَلا خاطَبَ الله الَّذینَ آمَنُوا إِلاّبَدَأ بِهِ، وَلانَزَلَتْ آیَةُ مَدْحٍ فِی الْقُرْآنِ إِلاّ فیهِ، وَلاشَهِدَ الله بِالْجَنَّةِ فی (هَلْ أَتی عَلَی الْاِنْسانِ) إِلاّلَهُ، وَلا أَنْزَلَها فی سِواهُ وَلامَدَحَ بِها غَیْرَهُ. هان مردمان! این علی یاورترین، سزاوارترین و نزدیک ترین و عزیزترین شما نسبت به من است. خداوند عزّوجلّ و من از او خشنودیم. آیه رضایتی در قرآن نیست مگر این که درباره ی اوست. و خدا هرگاه ایمان آوردگان را خطابی نموده به او آغاز کرده [و او اولین شخص مورد نظر خدی متعال بوده است ] . و آیه ی ستایشی نازل نگشته مگر درباره ی او. و خداوند در سوره ی «هل أتی علی الإنسان» گواهی بر بهشت [رفتن ] نداده مگر بری او، و آن را در حق غیر او نازل نکرده و به آن جز او را نستوده است. مَعاشِرَالنّاسِ، هُوَ ناصِرُ دینِ الله وَالُْمجادِلُ عَنْ رَسُولِ الله، وَ هُوَالتَّقِی النَّقِی الْهادِی الْمَهْدِی. نَبِیُّکُمْ خَیْرُ نَبی وَ وَصِیُّکُمْ خَیْرُ وَصِی (وَبَنُوهُ خَیْرُالْأَوْصِیاءِ). مَعاشِرَالنّاسِ، ذُرِّیَّةُ کُلِّ نَبِی مِنْ صُلْبِهِ، وَ ذُرِّیَّتی مِنْ صُلْبِ (أَمیرِالْمُؤْمِنینَ) عَلِی. مَعاشِرَ النّاسِ، إِنَّ إِبْلیسَ أَخْرَجَ آدَمَ مِنَ الْجَنَّةِ بِالْحَسَدِ، فَلاتَحْسُدُوهُ فَتَحْبِطَ أَعْمالُکُمْ وَتَزِلَّ أَقْدامُکُمْ، فَإِنَّ آدَمَ أُهْبِطَ إِلَی الْأَرضِ بِخَطیئَةٍ واحِدَةٍ، وَهُوَ صَفْوَةُالله عَزَّوَجَلَّ، وَکَیْفَ بِکُمْ وَأَنْتُمْ أَنْتُمْ وَ مِنْکُمْ أَعْداءُالله، أَلا وَ إِنَّهُ لایُبْغِضُ عَلِیّاً إِلاّشَقِی، وَ لایُوالی عَلِیّاً إِلاَّ تَقِی، وَ لایُؤْمِنُ بِهِ إِلاّ مُؤْمِنٌ مُخْلِصٌ. هان مردمان! او یاور دین خدا و دفاع کننده ی از رسول اوست. او پرهیزکار پاکیزه و رهنمی ارشاد شده [به دست خود خدا] است. پیامبرتان برترین پیامبر، وصی او برترین وصی و فرزندان او برترین اوصیایند. هان مردمان! فرزندان هرپیامبر از نسل اویند و فرزندان من از صلب و نسل امیرالمؤمنین علی است. هان مردمان! به راستی که شیطانِ اغواگر، آدم را با رشک از بهشت رانده مبادا شما به علی رشک ورزید که کرده هایتان نابود و گام هایتان لغزان خواهدشد. آدم به خاطر یک اشتباه به زمین هبوط کرد و حال آن که برگزیده ی خدی عزّوجلّ بود. پس چگونه خواهید بود شما و حال آن که شما شمایید و دشمنان خدا نیز از میان شمایند. آگاه باشید! که با علی نمی ستیزد مگر بی سعادت. و سرپرستی او را نمی پذیرد مگر رستگار پرهیزگار. و به او نمی گرود مگر ایمان دار بی آلایش. وَ فی عَلِی - وَالله - نَزَلَتْ سُورَةُ الْعَصْر: (بِسْمِ الله الرَّحْمانِ الرَّحیمِ، وَالْعَصْرِ، إِنَّ الْإِنْسانَ لَفی خُسْرٍ) (إِلاّ عَلیّاً الّذی آمَنَ وَ رَضِی بِالْحَقِّ وَالصَّبْرِ). مَعاشِرَالنّاسِ، قَدِ اسْتَشْهَدْتُ الله وَبَلَّغْتُکُمْ رِسالَتی وَ ما عَلَی الرَّسُولِ إِلاَّالْبَلاغُ الْمُبینُ. مَعاشِرَالنّاسِ، (إتَّقُوالله حَقَّ تُقاتِهِ وَلاتَموتُنَّ إِلاّ وَأَنْتُمْ مُسْلِمُونَ). و سوگند به خدا که سوره ی والعصر درباره ی اوست: «به نام خداوند همه مهر مهر ورز. قسم به زمان که انسان در زیان است.» مگر علی که ایمان آورده و به درستی و شکیبایی آراسته است. هان مردمان! خدا را گواه گرفتم و پیام او را به شما رسانیدم. و بر فرستاده وظیفه ی جز بیان و ابلاغ روشن نباشد! هان مردمان! تقوا پیشه کنید همان گونه که بایسته است. و نمیرید جز با شرفِ اسلام. بخش ششم: اشاره به کارشکنی های منافقین مَعاشِرَالنّاسِ، (آمِنُوا بِالله وَ رَسُولِهِ وَالنَّورِ الَّذی أُنْزِلَ مَعَهُ مِنْ قَبْلِ أَنْ نَطْمِسَ وُجُوهاً فَنَرُدَّها عَلی أَدْبارِها أَوْ نَلْعَنَهُمْ کَما لَعَنَّا أَصْحابَ السَّبْتِ). (بالله ما عَنی بِهذِهِ الْآیَةِ إِلاَّ قَوْماً مِنْ أَصْحابی أَعْرِفُهُمْ بِأَسْمائِهِمْ وَأَنْسابِهِمْ، وَقَدْ أُمِرْتُ بِالصَّفْحِ عَنْهُمْ فَلْیَعْمَلْ کُلُّ امْرِئٍ عَلی مایَجِدُ لِعَلِی فی قَلْبِهِ مِنَ الْحُبِّ وَالْبُغْضِ). مَعاشِرَالنّاسِ، النُّورُ مِنَ الله عَزَّوَجَلَّ مَسْلوکٌ فِی ثُمَّ فی عَلِی بْنِ أَبی طالِبٍ، ثُمَّ فِی النَّسْلِ مِنْهُ إِلَی الْقائِمِ الْمَهْدِی الَّذی یَأْخُذُ بِحَقِّ الله وَ بِکُلِّ حَقّ هُوَ لَنا، لاَِنَّ الله عَزَّوَجَلَّ قَدْ جَعَلَنا حُجَّةً عَلَی الْمُقَصِّرینَ وَالْمعُانِدینَ وَالُْمخالِفینَ وَالْخائِنینَ وَالْآثِمینَ وَالّظَالِمینَ وَالْغاصِبینَ مِنْ جَمیعِ الْعالَمینَ. هان مردمان! «به خدا و رسول و نور همراهش ایمان آورید پیش از آن که چهره ها را تباه و باژگونه کنیم یا چونان اصحاب روز شنبه [یهودیانی که بر خدا نیرنگ آوردند] رانده شوید.«به خدا سوگند که مقصود خداوند از این آیه گروهی از صحابه اند که آنان را با نام و نَسَب می شناسم لیکن به پرده پوشی کارشان مأمورم. آنک هر کس پایه کار خویش را مهر و یا خشم علی در دل قرار دهد [و بداند که ارزش عمل او وابسته به آن است.] . مردمان! نور از سوی خداوند عزّوجل در جان من، سپس در جان علی بن ابی طالب، آن گاه در نسل او تا قائم مهدی - که حق خدا و ما را می ستاند - جی گرفته. چرا که خداوند عزّوجل ما را بر کوتاهی کنندگان، ستیزه گران، ناسازگاران، خائنان و گنهکاران و ستمکاران و غاصبان از تمامی جهانیان دلیل و راهنما و حجت آورده است. مَعاشِرَالنّاسِ، أُنْذِرُکُمْ أَنّی رَسُولُ الله قَدْخَلَتْ مِنْ قَبْلِی الرُّسُلُ، أَفَإِنْ مِتُّ أَوْقُتِلْتُ انْقَلَبْتُمْ عَلی أَعْقابِکُمْ؟ وَمَنْ یَنْقَلِبْ عَلی عَقِبَیْهِ فَلَنْهان یَضُرَّالله شَیْئاً وَسَیَجْزِی الله الشّاکِرینَ (الصّابِرینَ). أَلاوَإِنَّ عَلِیّاً هُوَالْمَوْصُوفُ بِالصَّبْرِ وَالشُّکْرِ، ثُمَّ مِنْ بَعْدِهِ وُلْدی مِنْ صُلْبِهِ. مَعاشِرَالنّاسِ، لاتَمُنُّوا عَلَی بِإِسْلامِکُمْ، بَلْ لاتَمُنُّوا عَلَی الله فَیُحْبِطَ عَمَلَکُمْ وَیَسْخَطَ عَلَیْکُمْ وَ یَبْتَلِیَکُمْ بِشُواظٍ مِنْ نارٍ وَنُحاسٍ، إِنَّ رَبَّکُمْ لَبِا الْمِرْصادِ. هان مردمان! هشدارتان می دهم: همانا من رسول خدایم. پیش از من نیز رسولانی آمده و سپری گشته اند. آیا اگر من بمیرم یا کشته شوم، به جاهلیت عقب گرد می کنید؟ آن که به قهقرا برگردد، هرگز خدا را زیانی نخواهد رسانید و خداوند سپاسگزاران شکیباگر را پاداش خواهد داد. بدانید که علی و پس از او فرزندان من از نسل او، داری کمال شکیبایی و سپاسگزاری اند. هان مردمان! اسلامتان را بر من منت نگذارید؛ که اعمال شما را بیهوده و تباه خواهد کرد و خداوند بر شما خشم خواهد گرفت و سپس شما را به شعله ی از آتش و مس گداخته گرفتار خواهد نمود. همانا پروردگار شما در کمین گاه است. مَعاشِرَالنّاسِ، إِنَّهُ سَیَکُونُ مِنْ بَعْدی أَئمَّةٌ یَدْعُونَ إِلَی النّارِ وَیَوْمَ الْقِیامَةِ لایُنْصَرونَ. مَعاشِرَالنّاسِ، إِنَّ الله وَأَنَا بَریئانِ مِنْهُمْ. مَعاشِرَالنّاسِ، إِنَّهُمْ وَأَنْصارَهُمْ وَأَتْباعَهُمْ وَأَشْیاعَهُمْ فِی الدَّرْکِ الْأَسْفَلِ مِنَ النّارِ وَلَبِئْسَ مَثْوَی الْمُتَکَبِّرِینَ. أَلا إِنَّهُمْ أَصْحابُ الصَّحیفَةِ، فَلْیَنْظُرْ أَحَدُکُمْ فی صَحیفَتِهِ!! مَعاشِرَالنّاسِ، إِنِّی أَدَعُها إِمامَةً وَ وِراثَةً (فی عَقِبی إِلی یَوْمِ الْقِیامَةِ)، وَقَدْ بَلَّغْتُ ما أُمِرتُ بِتَبْلیغِهِهان حُجَّةً عَلی کُلِّ حاضِرٍ وَغائبٍ وَ عَلی کُلِّ أَحَدٍ مِمَّنْ شَهِدَ أَوْلَمْ یَشْهَدْ، وُلِدَ أَوْلَمْ یُولَدْ، فَلْیُبَلِّغِ الْحاضِرُ الْغائِبَ وَالْوالِدُ الْوَلَدَ إِلی یَوْمِ الْقِیامَةِ. وَسَیَجْعَلُونَ الْإِمامَةَ بَعْدی مُلْکاً وَ اغْتِصاباً، (أَلا لَعَنَ الله الْغاصِبینَ الْمُغْتَصبینَ)، وَعِنْدَها سَیَفْرُغُ لَکُمْ أَیُّهَا الثَّقَلانِ (مَنْ یَفْرَغُ) وَیُرْسِلُ عَلَیْکُما شُواظٌ مِنْ نارٍ وَنُحاسٌ فَلاتَنْتَصِرانِ. مردمان! به زودی پس از من پیشوایانی خواهند بود که شما را به سوی آتش می خوانند و در روز رستاخیز تنها وبدون یاور خواهند ماند. هان مردمان! خداوند و من از آنان بیزاریم. هان مردمان! آنان و یاران و پیروانشان در بدترین جی جهنم، جایگاه متکبّران خواهند بود. بدانید آنان اصحاب صحیفه اند. اکنون هر کس در صحیفه ی خود نظر کند. هان مردمان! اینک جانشینی خود را به عنوان امامت و وراثت به امانت به جی می گذارم در نسل خود تا برپایی روز رستاخیز. و حال، مأموریت تبلیغی خود را انجام می دهم تا برهان بر هر شاهد و غایب و بر آنان که زاده شده یا نشده اند و بر تمامی مردمان باشد. پس بایسته است این سخن را حاضران به غایبان و پدران به فرزندان تا برپایی رستاخیز برسانند. آگاه باشید! به زودی پس از من امامت را با پادشاهی جابه جا نموده. آن را غصب کرده و به تصرف خویش درآورند. هان! نفرین و خشم خدا بر غاصبان و چپاول گران! و البته در آن هنگام خداوند آتش عذاب - شعله هی آتش و مس گداخته - بر سر شما جن و انس خواهد ریخت. آن جاست که دیگر یاری نخواهید شد. مَعاشِرَالنّاسِ، إِنَّ الله عَزَّوَجَلَّ لَمْ یَکُنْ لِیَذَرَکُمْ عَلی ما أَنْتُمْ عَلَیْهِ حَتّی یَمیزَالْخَبیثَ مِنَ الطَّیِّبِ، وَ ما کانَ الله لِیُطْلِعَکُمْ عَلَی الْغَیْبِ. مَعاشِرَالنّاسِ، إِنَّهُ ما مِنْ قَرْیَةٍ إِلاّ وَالله مُهْلِکُها بِتَکْذیبِها قَبْلَ یَوْمِ الْقِیامَةِ وَ مُمَلِّکُهَا الْإِمامَ الْمَهْدِی وَالله مُصَدِّقٌ وَعْدَهُ. مَعاشِرَالنّاسِ، قَدْ ضَلَّ قَبْلَکُمْ أَکْثَرُالْأَوَّلینَ، وَالله لَقَدْ أَهْلَکَ الْأَوَّلینَ، وَهُوَ مُهْلِکُ الْآخِرینَ. هان مردمان! هر آینه خداوند عزوجل شما را به حالتان رها نخواهد کرد تا ناپاک را ازپاک جدا کند. و خداوند نمی خواهد شما را بر غیب آگاه گرداند. (اشاره به آیه ی 179 / آل عمران است.) هان مردمان! هیچ سرزمینی نیست مگر این که خداوند به خاطر تکذیب اهل آن [حق را] ، آنان را پیش از روز رستاخیز نابود خواهد فرمود و به امام مهدی خواهد سپرد. و هر آینه خداوند وعده ی خود را انجام خواهد داد. هان مردمان! پیش از شما، شمار فزونی از گذشتگان گمراه شدند و خداوند آنان را نابود کرد. و همو نابودکننده ی آیندگان است. قالَ الله تَعالی: (أَلَمْ نُهْلِکِ الْأَوَّلینَ، ثُمَّ نُتْبِعُهُمُ الْآخِرینَ، کذالِکَ نَفْعَلُ بِالُْمجْرِمینَ، وَیْلٌ یَوْمَئِذٍ لِلْمُکَذِّبینَ). مَعاشِرَالنّاسِ، إِنَّ الله قَدْ أَمَرَنی وَنَهانی، وَقَدْ أَمَرْتُ عَلِیّاً وَنَهَیْتُهُ (بِأَمْرِهِ). فَعِلْمُ الْأَمْرِ وَالنَّهُی لَدَیْهِ، فَاسْمَعُوا لاَِمْرِهِ تَسْلَمُوا وَأَطیعُوهُ تَهْتَدُوا وَانْتَهُوا لِنَهْیِهِ تَرشُدُوا، (وَصیرُوا إِلی مُرادِهِ) وَلا تَتَفَرَّقْ بِکُمُ السُّبُلُ عَنْ سَبیلِهِ. او خود در کتابش آورده: «آیا پیشینیان را تباه نکردیم و به دنبال آنان آیندگان را گرفتار نساختیم؟ با مجرمان این چنین کنیم. وی بر ناباوران!» هان مردمان! همانا خداوند امر و نهی خود را به من فرموده و من نیز به دستور او دانش آن را نزد علی نهادم. پس فرمان او را بشنوید و گردن نهید و پیرویش نمایید و از آنچه بازتان دارد خودداری کنید تا راه یابید. به سوی هدف او حرکت کنید. راه هی گونه گون شما را از راه او بازندارد! بخش هفتم: پیروان اهل بیت علیهم السلام و دشمنان ایشان مَعاشِرَالنّاسِ، أَنَا صِراطُ الله الْمُسْتَقیمُ الَّذی أَمَرَکُمْ بِاتِّباعِهِ، ثُمَّ عَلِی مِنْ بَعْدی. ثُمَّ وُلْدی مِنْ صُلْبِهِ أَئِمَّةُ (الْهُدی)، یَهْدونَ إِلَی الْحَقِّ وَ بِهِ یَعْدِلونَ. ثُمَّ قَرَأَ: «بِسْمِ الله الرَّحْمانِ الرَّحیمِ الْحَمْدُلِلَّهِ رَبِ الْعالَمینَ...» إِلی آخِرِها، هان مردمان! صراط مستقیم خداوند منم که شما را به پیروی آن امر فرموده. و پس از من علی است و آن گاه فرزندانم از نسل او، پیشوایان راه راستند که به درستی و راستی راهنمایند و به آن حکم و دعوت کنند. سپس پیامبر صلّی الله علیه و آله قرائت فرمود: «بسم الله الرّحمن الرّحیم الحمدللّه ربّ العالمین الرّحمن الرّحیم» - تا آخر سوره. وَقالَ: فِی نَزَلَتْ وَفیهِمْ (وَالله) نَزَلَتْ، وَلَهُمْ عَمَّتْ وَإِیَّاهُمْ خَصَّتْ، أُولئکَ أَوْلِیاءُالله الَّذینَ لاخَوْفٌ عَلَیْهِمْ وَلاهُمْ یَحْزَنونَ، أَلا إِنَّ حِزْبَ الله هُمُ الْغالِبُونَ. أَلا إِنَّ أَعْدائَهُمْ هُمُ السُّفَهاءُالْغاوُونَ إِخْوانُ الشَّیاطینِ یوحی بَعْضُهُمْ إِلی بَعْضٍ زُخْرُفَ الْقَوْلِ غُروراً. أَلا إِنَّ أَوْلِیائَهُمُ الَّذینَ ذَکَرَهُمُ الله فی کِتابِهِ، فَقالَ عَزَّوَجَلَّ: (لاتَجِدُ قَوْماً یُؤمِنُونَ بِالله وَالْیَوْمِ الْآخِرِ یُوادُّونَ مَنْ حادَّالله وَ رَسُولَهُ وَلَوْکانُوا آبائَهُمْ أَوْأَبْنائَهُمْ أَوْإِخْوانَهُمْ أَوْعَشیرَتَهُمْ، أُولئِکَ کَتَبَ فی قُلوبِهِمُ الْإیمانَ) إِلی آخِرالآیَةِ. هان! به خدا سوگند این سوره درباره ی من نازل شده و شامل امامان می باشد و به آنان اختصاص دارد. آنان اولیی خدایند که ترس و اندوهی برایشان نیست، آگاه باشید: البته حزب خدا چیره و غالب خواهد بود. هشدار که: ستیزندگان با امامان، گمراه و همکاران شیاطین اند. بری گمراهی مردمان، سخنان بیهوده و پوچ را به یکدیگر می رسانند. بدانید که خداوند از دوستان امامان در کتاب خود چنین یاد کرده: «[ی پیامبر ما] نمی یابی ایمانیان به خدا و روز بازپسین، که ستیزه گران خدا و رسول را دوست ندارند، گرچه آنان پدران، برادران و خویشانشان باشند. آنان [که چنین اند] خداوند ایمان را در دل هایشان نبشته است.» - تا آخر آیه. أَلا إِنَّ أَوْلِیائَهُمُ الْمُؤْمِنونَ الَّذینَ وَصَفَهُمُ الله عَزَّوَجَلَّ فَقالَ: (الَّذینَ آمَنُوا وَلَمْ یَلْبِسُوا إیمانَهُمْ بِظُلْمٍ أُولئِکَ لَهُمُ الْأَمْنُ وَ هُمْ مُهْتَدونَ). (أَلا إِنَّ أَوْلِیائَهُمُ الَّذینَ آمَنُوا وَلَمْ یَرْتابوا). أَلا إِنَّ أَوْلِیائَهُمُ الَّذینَ یدْخُلونَ الْجَنَّةَ بِسَلامٍ آمِنینَ، تَتَلَقّاهُمُ الْمَلائِکَةُ بِالتَّسْلیمِ یَقُولونَ: سَلامٌ عَلَیْکُمْ طِبْتُمْ فَادْخُلوها خالِدینَ. أَلا إِنَّ أَوْلِیائَهُمْ، لَهُمُ الْجَنَّةُ یُرْزَقونَ فیها بِغَیْرِ حِسابٍ. أَلا إِنَّ أَعْدائَهُمُ الَّذینَ یَصْلَونَ سَعیراً. أَلا إِنَّ أَعْدائَهُمُ الَّذینَ یَسْمَعونَ لِجَهَنَّمَ شَهیقاً وَ هِی تَفورُ وَ یَرَوْنَ لَهازَفیراً. أَلا إِنَّ أَعْدائَهُمُ الَّذینَ قالَ الله فیهِمْ: (کُلَّما دَخَلَتْ أُمَّةٌ لَعَنَتْ أُخْتَها) الآیة. أَلا إِنَّ أَعْدائَهُمُ الَّذینَ قالَ الله عَزَّوَجَلَّ: (کُلَّما أُلْقِی فیها فَوْجٌ سَأَلَهُمْ خَزَنَتُها أَلَمْ یَأتِکُمْ نَذیرٌ، قالوا بَلی قَدْ جاءَنا نَذیرٌ فَکَذَّبْنا وَ قُلنا مانَزَّلَ الله مِنْ شَیءٍ إِنْ أَنْتُمْ إِلاّ فی ضَلالٍ کَبیرٍ) إِلی قَوله: (أَلافَسُحْقاً لاَِصْحابِ السَّعیرِ). أَلا إِنَّ أَوْلِیائَهُمُ الَّذینَ یَخْشَوْنَ رَبَّهُمْ بِالْغَیْبِ، لَهُمْ مَغْفِرَةٌ وَأَجْرٌ کَبیرٌ. هان! دوستداران امامان ایمانیان اند که قرآن چنان توصیف فرموده: «آنان که ایمان آورده و باور خود را به شرک نیالوده اند، در امان و در راه راست هستند.» هشدار! یاران پیشوایان کسانی هستند که به باور رسیده و از تردید و انکار دور خواهند بود. هشدار! اولیی امامان آنانند که با آرامش و سلام به بهشت درخواهند شد و فرشتگان با سلام آنان را پذیرفته، خواهند گفت: «درود بر شما که پاک شده اید. اینک داخل شوید که در بهشت، جاودانه خواهید بود.» هان! بهشت پاداش اولیی آنان است و در آن بی حساب روزی داده خواهند شد. هان! دشمنان آنان آن کسانی اند که در آتش درآیند. و همانا ناله ی افروزش جهنم را می شنوند در حالی که شعله هی آتش زبانه می کشد و زفیر (صدی بازدم) جهنم را نیز درمی یابند. هان! خداوند درباره ی ستیزگران با آنان فرموده: «هرگاه امتی داخل جهنم شود همتی خود را نفرین کند.» هشدار! که دشمنان امامان همانانند که خداوند درباره ی آنان فرموده: «هر گروهی از آنان داخل جهنم شود نگاهبانان می پرسند: مگر برایتان ترساننده ی نیامد؟! می گویند: چرا ترساننده آمد لیکن تکذیب کردیم و گفتیم: خداوند وحی نفرستاده و شما نیستید مگر در گمراهی بزرگ!» تا آن جا که فرماید: «هان! نابود باد دوزخیان!» هان! یاران امامان در نهان، از پروردگار خویش ترسانند، آمرزش و پاداش بزرگ بری آنان خواهد بود. هان مردمان! چه بسیارراه است میان آتش و پاداش بزرگ! مَعاشِرَالنَاسِ، شَتّانَ مابَیْنَ السَّعیرِ وَالْأَجْرِ الْکَبیرِ. (مَعاشِرَالنّاسِ)، عَدُوُّنا مَنْ ذَمَّهُ الله وَلَعَنَهُ، وَ وَلِیُّنا (کُلُّ) مَنْ مَدَحَهُ الله وَ أَحَبَّهُ. مَعاشِرَ النّاسِ، أَلاوَإِنّی (أَنَا) النَّذیرُ و عَلِی الْبَشیرُ. (مَعاشِرَالنّاسِ)، أَلا وَ إِنِّی مُنْذِرٌ وَ عَلِی هادٍ. مَعاشِرَ النّاس (أَلا) وَ إِنّی نَبی وَ عَلِی وَصِیّی. (مَعاشِرَالنّاسِ، أَلاوَإِنِّی رَسولٌ وَ عَلِی الْإِمامُ وَالْوَصِی مِنْ بَعْدی، وَالْأَئِمَّةُ مِنْ بَعْدِهِ وُلْدُهُ. أَلاوَإِنّی والِدُهُمْ وَهُمْ یَخْرُجونَ مِنْ صُلْبِهِ). هان مردمان! خداوند ستیزه جویان ما را ناستوده و نفرین فرموده و دوستان ما را ستوده و دوست دارد. هان مردمان! بدانید که همانا من انذارگرم و علی مژده دهنده. هان! که من بیم دهنده ام و علی راهنما. هان مردمان! بدانید که من پیامبرم و علی وصی من است. هان مردمان! بدانید که همانا من فرستاده و علی امام و وصی پس از من است. و امامان پس از او فرزندان اویند. آگاه باشید! من والد آنانم ولی ایشان از نسل علی خواهند بود. بخش هشتم: حضرت مهدی عجل الله فرجه الشریف أَلا إِنَّ خاتَمَ الْأَئِمَةِ مِنَّا الْقائِمَ الْمَهْدِی. أَلا إِنَّهُ الظّاهِرُ عَلَی الدِّینِ. أَلا إِنَّهُ الْمُنْتَقِمُ مِنَ الظّالِمینَ. أَلا إِنَّهُ فاتِحُ الْحُصُونِ وَهادِمُها. أَلا إِنَّهُ غالِبُ کُلِّ قَبیلَةٍ مِنْ أَهْلِ الشِّرْکِ وَهادیها. أَلاإِنَّهُ الْمُدْرِکُ بِکُلِّ ثارٍ لاَِوْلِیاءِالله. أَلا إِنَّهُ النّاصِرُ لِدینِ الله. أَلا إِنَّهُ الْغَرّافُ مِنْ بَحْرٍ عَمیقٍ. أَلا إِنَّهُ یَسِمُ کُلَّ ذی فَضْلٍ بِفَضْلِهِ وَ کُلَّ ذی جَهْلٍ بِجَهْلِهِ. أَلا إِنَّهُ خِیَرَةُالله وَ مُخْتارُهُ. أَلا إِنَّهُ وارِثُ کُلِّ عِلْمٍ وَالُْمحیطُ بِکُلِّ فَهْمٍ. أَلا إِنَّهُ الُْمخْبِرُ عَنْ رَبِّهِ عَزَّوَجَلَّ وَ الْمُشَیِّدُ لاَِمْرِ آیاتِهِ. أَلا إِنَّهُ الرَّشیدُ السَّدیدُ. أَلا إِنَّهُ الْمُفَوَّضُ إِلَیْهِ. أَلا إِنَّهُ قَدْ بَشَّرَ بِهِ مَنْ سَلَفَ مِنَ الْقُرونِ بَیْنَ یَدَیْهِ. أَلا إِنَّهُ الْباقی حُجَّةً وَلاحُجَّةَ بَعْدَهُ وَلا حَقَّ إِلاّ مَعَهُ وَلانُورَ إِلاّعِنْدَهُ. أَلا إِنَّهُ لاغالِبَ لَهُ وَلامَنْصورَ عَلَیْهِ. أَلاوَإِنَّهُ وَلِی الله فی أَرْضِهِ، وَحَکَمُهُ فی خَلْقِهِ، وَأَمینُهُ فی سِرِّهِ وَ علانِیَتِهِ. آگاه باشید! همانا آخرین امام، قائم مهدی از ماست. هان! او بر تمامی ادیان چیره خواهد بود. هشدار! که اوست انتقام گیرنده از ستمکاران. هشدار! که اوست فاتح دژها و منهدم کننده ی آنها. هشدار! که اوست چیره بر تمامی قبایل مشرکان و راهنمی آنان. هشدار! که او خونخواه تمام اولیی خداست. آگاه باشید! اوست یاور دین خدا. هشدار! که از دریایی ژرف پیمانه هایی افزون گیرد. هشدار! که او به هر ارزشمندی به اندازه ی ارزش او، و به هر نادان و بی ارزشی به اندازه ی نادانی اش نیکی کند. هشدار! که او نیکو و برگزیده ی خداوند است. هشدار! که او وارث دانش ها و حاکم بر ادراک هاست. هان! بدانید که او از سوی پروردگارش سخن می گوید و آیات و نشانه هی او را برپا کند. بدانید همانا اوست بالیده و استوار. بیدار باشید! هموست که [اختیار امور جهانیان و آیین آنان ] به او واگذار شده است. آگاه باشید! که تمامی گذشتگان ظهور او را پیشگویی کرده اند. آگاه باشید! که اوست حجّت پایدار و پس از او حجّتی نخواهد بود.(2) درستی و راستی و نور و روشنایی تنها نزد اوست. هان! کسی بر او پیروز نخواهد شد و ستیزنده ی او یاری نخواهد گشت. آگاه باشید که او ولی خدا در زمین، داور او در میان مردم و امانتدار امور آشکار و نهان است. 2) این تعبیر به عنوان حجّت و امامت است و نظری به رجعت دیگر امامان ندارد زیرا آنان حجّت های پیشین اند که دوباره رجعت خواهند نمود. بخش نهم: مطرح کردن بیعت مَعاشِرَالنّاسِ، إِنّی قَدْبَیَّنْتُ لَکُمْ وَأَفْهَمْتُکُمْ، وَ هذا عَلِی یُفْهِمُکُمْ بَعْدی. أَلاوَإِنِّی عِنْدَ انْقِضاءِ خُطْبَتی أَدْعُوکُمْ إِلی مُصافَقَتی عَلی بَیْعَتِهِ وَ الإِقْرارِبِهِ، ثُمَّ مُصافَقَتِهِ بَعْدی. أَلاوَإِنَّی قَدْ بایَعْتُ الله وَ عَلِی قَدْ بایَعَنی. وَأَنَا آخِذُکُمْ بِالْبَیْعَةِ لَهُ عَنِ الله عَزَّوَجَلَّ. (إِنَّ الَّذینَ یُبایِعُونَکَ إِنَّما یُبایِعُونَ الله، یَدُالله فَوْقَ أَیْدیهِمْ. فَمَنْ نَکَثَ فَإِنَّما یَنْکُثُ عَلی نَفْسِهِ، وَ مَنْ أَوْفی بِما عاهَدَ عَلَیْهُ الله فَسَیُؤْتیهِ أَجْراً عَظیماً). هان مردمان! من پیام خدا را برایتان آشکار کرده تفهیم نمودم. و این علی است که پس از من شما را آگاه می کند. اینک شما را می خوانم که پس از پایان خطبه با من و سپس با علی دست دهید تا با او بیعت کرده به امامت او اقرار نمایید. آگاه باشید من با خداوند و علی با من پیمان بسته و من اکنون از سوی خدی عزّوجل بری امامت او پیمان می گیرم. «[ی پیامبر ]آنان که با تو بیعت کنند هر آینه با خدا بیعت کرده اند. دست خدا بالی دستان آنان است. و هر کس بیعت شکند، بر زیان خود شکسته، و آن کس که بر پیمان خداوند استوار و باوفا باشد، خداوند به او پاداش بزرگی خواهد داد. بخش دهم: حلال و حرام، واجبات و محرمات مَعاشِرَالنّاسِ، إِنَّ الْحَجَّ وَالْعُمْرَةَ مِنْ شَعائرِالله، (فَمَنْ حَجَّ الْبَیْتَ أَوِاعْتَمَرَ فَلاجُناحَ عَلَیْهِ أَنْ یَطَّوَّفَ بِهِما) الآیَة. مَعاشِرَالنّاسِ، حُجُّواالْبَیْتَ، فَماوَرَدَهُ أَهْلُ بَیْتٍ إِلاَّ اسْتَغْنَوْا وَ أُبْشِروا، وَلاتَخَلَّفوا عَنْهُ إِلاّبَتَرُوا وَ افْتَقَرُوا. مَعاشِرَالنّاسِ، ماوَقَفَ بِالْمَوْقِفِ مُؤْمِنٌ إِلاَّغَفَرَالله لَهُ ماسَلَفَ مِنْ ذَنْبِهِ إِلی وَقْتِهِ ذالِکَ، فَإِذا انْقَضَتْ حَجَّتُهُ اسْتَأْنَفَ عَمَلَهُ. مَعاشِرَالنَّاسِ، الْحُجّاجُ مُعانُونَ وَ نَفَقاتُهُمْ مُخَلَّفَةٌ عَلَیْهِمْ وَالله لایُضیعُ أَجْرَالُْمحْسِنینَ. مَعاشِرَالنّاسِ، حُجُّوا الْبَیْتَ بِکَمالِ الدّینِ وَالتَّفَقُّهِ، وَلاتَنْصَرِفُوا عَنِ الْمشَاهِدِإِلاّ بِتَوْبَةٍ وَ إِقْلاعٍ. مَعاشِرَالنّاسِ، أَقیمُوا الصَّلاةَ وَ آتُوا الزَّکاةَ کَما أَمَرَکُمُ الله عَزَّوَجَلَّ، فَإِنْ طالَ عَلَیْکُمُ الْأَمَدُ فَقَصَّرْتُمْ أَوْنَسِیتُمْ فَعَلِی وَلِیُّکُمْ وَمُبَیِّنٌ لَکُمْ، الَّذی نَصَبَهُ الله عَزَّوَجَلَّ لَکُمْ بَعْدی أَمینَ خَلْقِهِ. إِنَّهُ مِنِّی وَ أَنَا مِنْهُ، وَ هُوَ وَ مَنْ تَخْلُفُ مِنْ ذُرِّیَّتی یُخْبِرونَکُمْ بِماتَسْأَلوُنَ عَنْهُ وَیُبَیِّنُونَ لَکُمْ ما لاتَعْلَمُونَ. هان مردمان! همانا حج و عمره از شعائر و آداب و رسوم خدایی است. پس زائران خانه ی خدا و عمره کنندگان بر صفا و مروه بسیار طواف کنند. هان مردمان! در خانه ی خدا حج گزارید؛ که هیچ خاندانی داخل آن نشد مگر بی نیاز شد و مژده گرفت، و کسی از آن روی برنگردانید مگر بی بهره و نیازمند گردید. هان مردمان! مؤمنی در موقف (عرفات، مشعر، منا) نمانَد مگر این که خدا گناهان گذشته ی او را بیامرزد و بایسته است که پس از پایان اعمال حج [با پرونده ی پاک ] کار خود را از سر گیرد. هان مردمان! حاجیان دستگیری شده اند و هزینه هی سفرشان جبران می شود و جایگزین آن به آنان خواهد رسید. و البته خداوند پاداش نیکوکاران را تباه نخواهد کرد. هان مردمان! خانه ی خدا را با دین کامل و دانش ژرفی آن دیدار کنید و از زیارتگاهها جز با توبه و بازایستادن [از گناهان ] برنگردید. هان مردمان! نماز را به پا دارید و زکات بپردازید همان سان که خداوند عزّوجل امر فرموده. پس اگر زمان بر شما دراز شد و کوتاهی کردید یا از یاد بردید، علی صاحب اختیار و تبیین کننده ی بر شماست. خداوند عزّوجل او راپس از من امانتدار خویش در میان آفریدگانش نهاده. همانا او از من و من از اویم. و او و فرزندان من از جانشینان او، پرسش هی شما راپاسخ دهند و آن چه را نمی دانید به شما می آموزند. أَلا إِنَّ الْحَلالَ وَالْحَرامَ أَکْثَرُمِنْ أَنْ أُحصِیَهُما وَأُعَرِّفَهُما فَآمُرَ بِالْحَلالِ وَ اَنهَی عَنِ الْحَرامِ فی مَقامٍ واحِدٍ، فَأُمِرْتُ أَنْ آخُذَ الْبَیْعَةَ مِنْکُمْ وَالصَّفْقَةَ لَکُمْ بِقَبُولِ ماجِئْتُ بِهِ عَنِ الله عَزَّوَجَلَّ فی عَلِی أمیرِالْمُؤْمِنینَ وَالأَوْصِیاءِ مِنْ بَعْدِهِ الَّذینَ هُمْ مِنِّی وَمِنْهُ إمامَةٌ فیهِمْ قائِمَةٌ، خاتِمُها الْمَهْدی إِلی یَوْمٍ یَلْقَی الله الَّذی یُقَدِّرُ وَ یَقْضی. مَعاشِرَالنّاسِ، وَ کُلُّ حَلالٍ دَلَلْتُکُمْ عَلَیْهِ وَکُلُّ حَرامٍ نَهَیْتُکُمْ عَنْهُ فَإِنِّی لَمْ أَرْجِعْ عَنْ ذالِکَ وَ لَمْ أُبَدِّلْ. أَلا فَاذْکُرُوا ذالِکَ وَاحْفَظُوهُ وَ تَواصَوْابِهِ، وَلا تُبَدِّلُوهُ وَلاتُغَیِّرُوهُ. أَلا وَ إِنِّی اُجَدِّدُالْقَوْلَ: أَلا فَأَقیمُوا الصَّلاةَ وَآتُوا الزَّکاةَ وَأْمُرُوا بِالْمَعْروفِ وَانْهَوْا عَنِ الْمُنْکَرِ. هان! روا و ناروا بیش از آن است که من شمارش کنم و بشناسانم و در این جا یکباره به روا فرمان دهم و از ناروا بازدارم. از این روی مأمورم از شما بیعت بگیرم که دست در دست من نهید در مورد پذیرش آن چه از سوی خداوند آورده ام درباری علی امیرالمؤمنین و اوصیای پس از او که آنان از من و اویند. و این امامت به وراثت پایدار است و فرجام امامان، مهدی است و استواری امامت تا روزی است که او با خداوند قدر و قضا دیدار کند. هان مردمان! شما را به هرگونه روا و ناروا راهنمایی کردم و از آن هرگز برنمی گردم. بدانید و آگاه باشید! آن ها را یاد کنید و نگه دارید و یکدیگر را به آن توصیه نمایید و در آن [احکام خدا] دگرگونی راه ندهید. هشدار که دوباره می گویم: بیدار باشید! نماز را به پا دارید. و زکات بپردازید. و امر به معروف کنید و از منکر بازدارید. أَلاوَإِنَّ رَأْسَ الْأَمْرِ بِالْمَعْرُوفِ أَنْ تَنْتَهُوا إِلی قَوْلی وَتُبَلِّغُوهُ مَنْ لَمْ یَحْضُرْ وَ تَأْمُروُهُ بِقَبُولِهِ عَنِّی وَتَنْهَوْهُ عَنْ مُخالَفَتِهِ، فَإِنَّهُ أَمْرٌ مِنَ الله عَزَّوَجَلَّ وَمِنِّی. وَلا أَمْرَ بِمَعْروفٍ وَلا نَهْی عَنْ مُنْکَرٍ إِلاَّمَعَ إِمامٍ مَعْصومٍ. مَعاشِرَالنّاسِ، الْقُرْآنُ یُعَرِّفُکُمْ أَنَّ الْأَئِمَّةَ مِنْ بَعْدِهِ وُلْدُهُ، وَعَرَّفْتُکُمْ إِنَّهُمْ مِنِّی وَمِنْهُ، حَیْثُ یَقُولُ الله فی کِتابِهِ: (وَ جَعَلَها کَلِمَةً باقِیَةً فی عَقِبِهِ). وَقُلْتُ: «لَنْ تَضِلُّوا ما إِنْ تَمَسَّکْتُمْ بِهِما&raquo. مَعاشِرَالنّاسِ، التَّقْوی، التَّقْوی، وَاحْذَرُوا السّاعَةَ کَما قالَ الله عَزَّوَجَلَّ: (إِنَّ زَلْزَلَةَ السّاعَةِ شَیءٌ عَظیمٌ). اُذْکُرُوا الْمَماتَ (وَالْمَعادَ) وَالْحِسابَ وَالْمَوازینَ وَالُْمحاسَبَةَ بَیْنَ یَدَی رَبِّ الْعالَمینَ وَالثَّوابَ وَالْعِقابَ. فَمَنْ جاءَ بِالْحَسَنَةِ أُثیبَ عَلَیْها وَ مَنْ جاءَ بِالسَّیِّئَةِ فَلَیْسَ لَهُ فِی الجِنانِ نَصیبٌ. و بدانید که ریشه ی امر به معروف این است که به گفته ی من [درباره ی امامت ] برسید و سخن مرا به دیگران برسانید و غایبان را به پذیرش فرمان من توصیه کنید و آنان را از ناسازگاری سخنان من بازدارید؛ همانا سخن من فرمان خدا و من است و هیچ امر به معروف و نهی از منکری جز با امام معصوم تحقق و کمال نمی یابد. هان مردمان! قرآن بر شما روشن می کند که امامان پس از علی فرزندان اویند و من به شما شناساندم که آنان از او و از من اند. چرا که خداوند در کتاب خود می گوید: «امامت را فرمانی پایدار در نسل او قرار داد...» و من نیز گفته ام که: «مادام که به قرآن و امامان تمسک کنید، گمراه نخواهید شد.» هان مردمان! تقوا را، تقوا را رعایت کرده از سختی رستخیز بهراسید همان گونه که خداوند عزّوجل فرمود: «البته زمین لرزه ی روز رستاخیز حادثه ی بزرگ است...» مرگ، قیامت، و حساب و میزان و محاسبه ی در برابر پروردگار جهانیان و پاداش کیفر را یاد کنید. آن که نیکی آورد، پاداش گیرد. و آن که بدی کرد، بهره ی از بهشت نخواهد برد. بخش یازدهم: بیعت گرفتن رسمی مَعاشِرَالنّاسِ، إِنَّکُمْ أَکْثَرُ مِنْ أَنْ تُصافِقُونی بِکَفٍّ واحِدٍ فی وَقْتٍ واحِدٍ، وَقَدْ أَمَرَنِی الله عَزَّوَجَلَّ أَنْ آخُذَ مِنْ أَلْسِنَتِکُمُ الْإِقْرارَ بِما عَقَّدْتُ لِعَلِی أَمیرِالْمُؤْمنینَ، وَلِمَنْ جاءَ بَعْدَهُ مِنَ الْأَئِمَّةِ مِنّی وَ مِنْهُ، عَلی ما أَعْلَمْتُکُمْ أَنَّ ذُرِّیَّتی مِنْ صُلْبِهِ. فَقُولُوا بِأَجْمَعِکُمْ: «إِنّا سامِعُونَ مُطیعُونَ راضُونَ مُنْقادُونَ لِما بَلَّغْتَ عَنْ رَبِّنا وَرَبِّکَ فی أَمْرِ إِمامِنا عَلِی أَمیرِالْمُؤْمِنینَ وَ مَنْ وُلِدَ مِنْ صُلْبِهِ مِنَ الْأَئِمَّةِ. نُبایِعُکَ عَلی ذالِکَ بِقُلوُبِنا وَأَنْفُسِنا وَأَلْسِنَتِنا وَأَیْدینا. علی ذالِکَ نَحْیی وَ عَلَیْهِ نَموتُ وَ عَلَیْهِ نُبْعَثُ. وَلانُغَیِّرُ وَلانُبَدِّلُ، وَلا نَشُکُّ (وَلانَجْحَدُ) وَلانَرْتابُ، وَلا نَرْجِعُ عَنِ الْعَهْدِ وَلا نَنْقُضُ الْمیثاقَ. هان مردمان! شما بیش از آنید که در یک زمان با یک دست من بیعت نمایید. از این روی خداوند عزّوجل به من دستور داده که از زبان شما اقرار بگیرم و پیمان ولایت علی امیرالمؤمنین را محکم کنم و نیز بر امامان پس از او که از نسل من و اویند؛ همان گونه که اعلام کردم که ذرّیّه من از نسل اوست. پس همگان بگویید: «البتّه که سخنان تو را شنیده پیروی می کنیم و از آن ها خشنودیم و بر آن گردن گذار و بر آن چه از سوی پروردگارمان در امامت اماممان علی امیرالمؤمنین و امامان دیگر - از صلب او - به ما ابلاغ کردی، با تو پیمان می بندیم با دل و جان و زبان و دست هایمان. با این پیمان زنده ایم و با آن خواهیم مرد و با آن اعتقاد برانگیخته می شویم. و هرگز آن را دگرگون نکرده شکّ و انکار نخواهیم داشت و از عهد و پیمان خود برنمی گردیم. وَعَظْتَنا بِوَعْظِ الله فی عَلِی أَمیرِالْمؤْمِنینَ وَالْأَئِمَّةِ الَّذینَ ذَکَرْتَ مِنْ ذُرِّیتِکَ مِنْ وُلْدِهِ بَعْدَهُ، الْحَسَنِ وَالْحُسَیْنِ وَ مَنْ نَصَبَهُ الله بَعْدَهُما. فَالْعَهْدُ وَالْمیثاقُ لَهُمْ مَأْخُوذٌ مِنَّا، مِنْ قُلُوبِنا وَأَنْفُسِنا وَأَلْسِنَتِنا وَضَمائِرِنا وَأَیْدینا. مَنْ أَدْرَکَها بِیَدِهِ وَ إِلاَّ فَقَدْ أَقَرَّ بِلِسانِهِ، وَلا نَبْتَغی بِذالِکَ بَدَلاً وَلایَرَی الله مِنْ أَنْفُسِنا حِوَلاً. نَحْنُ نُؤَدّی ذالِکَ عَنْکَ الّدانی والقاصی مِنْ اَوْلادِنا واَهالینا، وَ نُشْهِدُالله بِذالِکَ وَ کَفی بِالله شَهیداً وَأَنْتَ عَلَیْنا بِهِ شَهیدٌ. مَعاشِرَالنّاسِ، ماتَقُولونَ؟ فَإِنَّ الله یَعْلَمُ کُلَّ صَوْتٍ وَ خافِیَةَ کُلِّ نَفْسٍ، (فَمَنِ اهْتَدی فَلِنَفْسِهِ وَ مَنْ ضَلَّ فَإِنَّما یَضِلُّ عَلَیْها)، وَمَنْ بایَعَ فَإِنَّما یُبایِعُ الله، (یَدُالله فَوْقَ أَیْدیهِمْ). مَعاشِرَالنّاسِ، فَبایِعُوا الله وَ بایِعُونی وَبایِعُوا عَلِیّاً أَمیرَالْمُؤْمِنینَ وَالْحَسَنَ وَالْحُسَیْنَ وَالْأَئِمَّةَ (مِنْهُمْ فِی الدُّنْیا وَالْآخِرَةِ) کَلِمَةً باقِیَةً. [ی رسول خدا] ما را به فرمان خدا پند دادی درباره ی علی امیرالمؤمنین و امامان از نسل خود و او، که حسن و حسین و آنان که خداوند پس از آنان برپا کرده است. پس عهد و پیمان از ما گرفته شد از دل و جان و زبان و روح و دستانمان. هر کس توانست با دست وگرنه با زبان پیمان بست. و هرگز پیمانمان را دگرگون نخواهیم کرد و خداوند از ما شکست عهد نبیند. و نیز فرمان تو را به نزدیک و دور از فرزندان و خویشان خود خواهیم رسانید و خداوند را بر آن گواه خواهیم گرفت. و هر آینه خداوند بر گواهی کافی است و تو نیز بر ما گواه باش.» هان مردمان! چه می گویید؟ همانا خداوند هر صدایی را می شنود و آن را که از دل ها می گذرد می داند. «هر آن کس هدایت پذیرفت، به خیر خویش پذیرفته. و آن که گمراه شد، به زیان خود رفته.» و هر کس بیعت کند، هر آینه با خداوند پیمان بسته؛ که «دست خدا بالی دستان آن هاست.» هان مردمان! اینک با خداوند بیعت کنید و با من پیمان بندید و با علی امیرالمؤمنین و حسن و حسین و امامان پس از آنان از نسل آنان که نشانه ی پایدارند در دنیا و آخرت. یُهْلِکُ الله مَنْ غَدَرَ وَ یَرْحَمُ مَنْ وَ فی، (وَ مَنْ نَکَثَ فَإِنَّما یَنْکُثُ عَلی نَفْسِهِ وَ مَنْ أَوْفی بِما عاهَدَ عَلَیْهُ الله فَسَیُؤْتیهِ أَجْراً عَظیماً). مَعاشِرَالنّاسِ، قُولُوا الَّذی قُلْتُ لَکُمْ وَسَلِّمُوا عَلی عَلی بِإِمْرَةِ الْمُؤْمِنینَ، وَقُولُوا: (سَمِعْنا وَ أَطَعْنا غُفْرانَکَ رَبَّنا وَ إِلَیْکَ الْمَصیرُ)، وَ قُولوا: (اَلْحَمْدُ لِلَّهِ الَّذی هَدانا لِهذا وَ ما کُنّا لِنَهْتَدِی لَوْلا أَنْ هَدانَا الله) الآیة. مَعاشِرَالنّاسِ، إِنَّ فَضائِلَ عَلی بْنِ أَبی طالِبٍ عِنْدَالله عَزَّوَجَلَّ - وَ قَدْ أَنْزَلَهافِی الْقُرْآنِ - أَکْثَرُ مِنْ أَنْ أُحْصِیَها فی مَقامٍ واحِدٍ، فَمَنْ أَنْبَاَکُمْ بِها وَ عَرَفَها فَصَدِّقُوهُ. مَعاشِرَالنّاسِ، مَنْ یُطِعِ الله وَ رَسُولَهُ وَ عَلِیّاً وَ الْأَئِمَةَ الَّذینَ ذَکرْتُهُمْ فَقَدْ فازَفَوْزاً عَظیماً. خداوند مکّاران را تباه می کند و به باوفایان مهر می ورزد. «هر که پیمان شکند» جز این نیست که به زیان خود گام برداشته، و هر که بر عهدی که با خدا بسته پابرجا ماند، به زودی خدا او را پاداش بزرگی خواهد داد.» هان مردمان! آن چه بر شما برگفتم بگویید و به علی با لقب امیرالمؤمنین سلام کنید و بگویید: «شنیدیم و فرمان می بریم پروردگارا، آمرزشت خواهیم و بازگشت به سوی تو است.» و نیز بگویید: «تمام سپاس و ستایش خدایی راست که ما را به این راهنمایی فرمود وگرنه راه نمی یافتیم» - تا آخر آیه. هان مردمان! هر آینه برتری هی علی بن ابی طالب نزد خداوند عزّوجل - که در قرآن نازل فرموده - بیش از آن است که من یکباره برشمارم. پس هر کس از مقامات او خبر داد و آن ها را شناخت او را تصدیق و تأیید کنید. هان مردمان! آن کس که از خدا و رسولش و علی و امامانی که نام بردم پیروی کند، به رستگاری بزرگی دست یافته است. مَعاشِرَالنَّاسِ، السّابِقُونَ إِلی مُبایَعَتِهِ وَ مُوالاتِهِ وَ التَّسْلیمِ عَلَیْهِ بِإِمْرَةِ الْمُؤْمِنینَ أُولئکَ هُمُ الْفائزُونَ فی جَنّاتِ النَّعیمِ. مَعاشِرَالنّاسِ، قُولُوا ما یَرْضَی الله بِهِ عَنْکُمْ مِنَ الْقَوْلِ، فَإِنْ تَکْفُرُوا أَنْتُمْ وَ مَنْ فِی الْأَرْضِ جَمیعاً فَلَنْ یَضُرَّالله شَیْئاً. اللهمَّ اغْفِرْ لِلْمُؤْمِنینَ (بِما أَدَّیْتُ وَأَمَرْتُ) وَاغْضِبْ عَلَی (الْجاحِدینَ) الْکافِرینَ، وَالْحَمْدُ لِلَّهِ رَبِّ الْعالَمینَ. هان مردمان! سبقت جویان به بیعت و پیمان و سرپرستی او و سلام بر او با لقب امیرالمؤمنین، رستگارانند و در بهشت هی پربهره خواهند بود. هان مردمان! آن چه خدا را خشنود کند بگویید. پس اگر شما و تمامی زمینیان کفران ورزند، خدا را زیانی نخواهد رسانید. پروردگارا، آنان را که به آن چه ادا کردم و فرمان دادم ایمان آوردند، بیامرز. و بر منکران کافر خشم گیر! و الحمدللّه ربّ العالمین. منبع : پرسمان
باسلام متن خطبه غدیر را با ترجمه می خواستم اگر امکان دارد برایم بفرستید.
44,884
60735c852c38301a358ed132
کتاب «دانشنامه قرآنی حج و سرزمین وحی» به کوشش علی خراسانی، محمد اکبری کارمزدی و علی مدبر و جمعی از محققان پژوهشکده فرهنگ و معارف قرآن پژوهشگاه علوم و فرهنگ اسلامی منتشر شد. در معرفی این کتاب عنوان شده است: سالانه مشتاقان فراوانی، حج تمتع و عمره مفرده به جای می‌آورند و سرزمین وحی را زیارت می‌کنند. بسیاری از این عزیزان علاقمندند که پیش از سفر، افزون بر فراگیری مناسک، در این زمینه مطالعاتی داشته باشند و با معرفت و شناخت بیشتری به سرزمین وحی مشرف شوند؛ فراوانی عناوین کتاب‌های مرتبط با حج و گستردگی شمارگان آنها بیانگر این مهم است. در این میان مقالات دائره المعارف قرآن کریم که به گونه‌‎ای مرتبط با حج و حرمین است، به علت انعکاس دیدگاه قرآنی در این موضوعات و در راستای رفع نیازهای معرفتی، کلامی و تاریخی زائران بیت الله از اهمیت ویژه‌ای برخوردار است. جلد اول این دانشنامه از مدخل آدم ربایی تا حرم و موضوعاتی چون ابابیل، ابراهیم(ع)، اُحد، احرام، اسماعیل(ع)، اکمل دین، بدعت، برائت، تابعین، حج، حجر الاسود و ... را شامل می شود. کتاب «دانشنامه قرآنی حج و سرزمین وحی» در 779 صفحه و با قیمت 80 هزار تومان از سوی انتشارات پژوهشگاه علوم و فرهنگ اسلامی وارد بازار نشر شده است. منبع: خبرگزاری شبستان
کتاب «دانشنامه قرآنی حج و سرزمین وحی» به جمعی از محققان پژوهشکده فرهنگ و معارف قرآن پژوهشگاه علوم و فرهنگ اسلامی منتشر شد.
19,410
607351462c38301a358e6db0
  شعری که پدر برای سنگ مزار پسرش سرود/ نقاش مظلوم جبهه‌هااشاره: شهید ابتهاج صمیمی خلخالی 11 آذر 1343 در خلخال به دنیا آمد. وی در دوران جنگ تحمیلی به عنوان بسیجی به جبهه‌های نبرد حق علیه باطل اعزام شد و در 19/11/61 به درجه رفیع شهادت نائل شد و حدود 12 تا 13 سال جاویدالاثر بود. پیکر پاک وی در قطعه 50 گلزار شهداء بهشت زهرا (س) آرام گرفته است. پاشا صمیمی خلخالی، پدر شهید ابتهاج صمیمی خلخالی در خصوص ویژگی‌های اخلاقی فرزندش اظهارداشت: دوستانش او را میثم صدایش می‌کردند؛ از روزی که اسم ابتهاج را برایش گذاشتیم یک بهجت و شادابی در زندگی ما فراهم شد. پدربزرگ ایشان قاری و حافظ قرآن بود و از همان کودکی او را به مسجد می‌برد و با احکام الهی آشنا می‌کرد. وی ادامه داد: روح ایمان و تقوای ابتهاج از همان کودکی برای ما مسجل بود و او حلال مشکلات در خانواده بود و هیچ چیزی نبود که از نظر او غافل بماند. همیشه در تلاش بود که حامی و پشتیبان دیگران باشد و هر موقعی که کمک پولی از ما می‌گرفت آن را پس انداز و پس از مدتی قلکش را می‌شکست و به نیازمندان هدیه می‌کرد. نقاش جبهه‌هاپدر شهید خلخالی در خصوص فعالیت‌های انقلابی فرزندش افزود: ابتهاج از روزی که جنگ نامتقارب علیه ما شکل گرفت در مدرسه خوارزمی سابق و مفتح فعلی در مقطع سوم دبیرستان درس می‌خواند که درس را رها کرد و از همان موقع در جریان انقلاب به همراه چند تن دیگر کفن می‌پوشیدند و در خیابان‌ها راه می‌رفتند در نتیجه وقتی جنگ تحمیلی شروع شد، ایشان عازم جبهه‌ها شدند. وی با بیان اینکه ابتهاج مدتی در جبهه بعنوان نقاش بودند که روی درو دیوارمی‌نوشتند، تصریح کرد: پس از مدتی آرپیچی زن و پس از آن نیز فرمانده ی یک اکیپ شد؛ ابتهاج هر زمان که از جبهه به ما زنگ می‌زد و صحبت می‌کردیم به او می‌گفتم که پسرم بهتر است برگردی به منزل، مدت طولانی را در جبهه بودی ولی جواب می‌داد که بهترین جا برای ما جبهه است، شما هنوز در این جا آن عزیز‌انی را که حضور پیدا می‌کنند و مثل گل زیر سیطره ابرقدرت پرپرمی‌شوند، را ندیده‌اید. آرامش روی خاکوی افزود: مادر ابتهاج قاری و مفسر قرآن هستند و زمانیکه که ابتهاج به تهران آمده بود برایش اتاقی را آماده کردند که کمی استراحت کند چرا که مدت طولانی را در جبهه بود که در نهایت ناباوری دیدیم که فرش‌ها را کنار زده و روی خاک خوابیده است به او گفتم ابتهاج جان چرا این کارو کردی؟ گفت شما فکر می‌کنید من می‌توانم استراحت کنم؟ من لحظه‌ای آرامش ندارم وقتی می‌دانم عزیزان من آنجا قطعه قطعه می‌شوند. پدر شهید خلخالی درباره 4 جلد کتابی که در خصوص شهدا و عزیزانی که در راه انقلاب و دین جان خود را فدا کرده‌اند نوشته است، گفت: در دبیرستانی درانزلی درس خواندم خاطرم هست که قرار بود کتابی نوشته شود ودر آن کتاب هر کدام از ما مقاله‌ای را بنویسد من آن زمان اصلا نمی‌دانستم که چه زمانی قرار است متاهل شوم یا چند فرزند خواهم داشت؟ مقاله‌ای را تحت عنوان "مادر من می‌روم مرگ در انتظار من است" را نوشتم که قسمتی از مقاله به شرح زیر است: مادرم، سلام گرم و درود آتشین خود را به وسیله ی نسیم سحر گاهان برای تو می‌فرستم، مادر، غروب شام گاهان هنگامی که چوپانان با نواختن نی گوسفندان را به ده می‌ آوردند به یاد من اشک نریز، زیرا من به سفری مقدس می‌روم و به موفقیت‌های بزرگی نایل شده‌ام، هروقت پیراهن خونین من به تو رسید نباید بر روی آن گریه و موی کنی، بلکه باید آن را سند بزرگ افتخار خود در جامعه بشناسی وبه یاد پسر سلحشورت همیشه نگاه داری. بنده با نوشتن این مقاله می‌خواستم عنوان کنم که خداوند اگر بخواهد یک جریان را در جامعه متجلی کند آغاز را با خوبی و سعادت در جامعه ایجاد خواهد کرد. وی با بیان اینکه ابتهاج مکبر مسجد بود، خاطرنشان کرد: فرزندم می‌گفت که یک روز زمانی که مردم سر سجده بودند، فراموش می‌کند که چه بگوید و کلا از مسجد فرار می‌کند؛ معتقد بود که هر وقت که می‌خواهید سلام کنید ولی گفتن جواب سلام واجب است؛ ایشان از جبهه آمده بودند و نارنجکی را به همراه داشتند که ما از این موضوع بی خبر بودیم، دوستانش را جمع کرده بود که می‌خواهم این نارنجک را روشن کنم و از آنجاییکه خداوند دوست داشت ابتهاج به درجه شهادت نایل شود او را از این حادثه خطرناک حفظ کرد. لحظه‌ای نبود که ما به یاد ایشان نباشیمخلخالی درباره مفقودالاثربودن فرزندش افزود: ابتهاج در حدود 14 سال مفقودالاثر بود یعنی «الانتظار اشهد الموت»، لحظه‌ای نبود که ما به یاد ایشان نباشیم هر نامه رسانی یا هر کسی درب منزل ما را می‌زد، می‌گفتیم آیا شما از گمشده ی ما خبری دارید؟ تا اینکه من می‌خواستم به جلسه‌ای بروم که دیدم ماشین‌ها شهدا را با خود می‌آورند و بلافاصله به من الهام شد که گمشده ما هم در میان این شهدا خواهد بود. ناخودآگاه ماشین را نگه داشتم کمی گریه کردم تا اینکه دیدم پسر بزرگم که مهندس و استاد دانشگاه است و خود نیز سال‌ها در جبهه بوده به من گفت که چیزی را به شما می‌گویم ناراحت نشوید، گفتم نه بگو گفت که ابتهاج را از جبهه آورده‌اند خیلی خوشحال شدم و به اتفاق همسرم به گلزار شهدا رفتیم که ما را در آنجا راه ندادند و گفتند که شما توان و قدرت اینکه فرزندانتان را ببینید ندارید. من پاسخ دادم ما14 سال به خاطر این روز لحظه شماری کردیم چه طور نمی‌توانیم؟ چند استخوان را برای ما آورده بودند خدا را سپاس گفتیم و خانمم خداوند را به خون حضرت امام حسین (ع) قسم دادند که شهید ما را قبول کند. آخرین نامه ابتهاجوی با بیان اینکه ابتهاج در آخرین نامه و وصیت نامه‌ای که برای ما فرستاده بود، خوهرانش را به تقوای الهی دعوت کرده بود، خاطرنشان کرد: ابتهاج می‌گفت که حجابتان را همیشه حفظ کنید و به ولایت توجه بیشتری داشته باشید؛ چرا که ولایت فقیه قلب تپنده‌ای است که انقلاب ما راحفظ می‌کند و به ما سفارش می‌کرد که هیچ کدام گریه نکنید اگر زمانی خواستید اشک بریزید برای خون شهدا باشد. امروز به بهانه خون شهدا انقلاب ما روز به روز پیشرفت پیدا کرده است. ابتهاج بچه‌ای بود که هیچ وقت دوست نداشت در یک جا ساکن بماند دارای جنب و جوش بود و دوست داشت که اطرافیانش را نیز به این موضوع دعوت کند. خاطرم هست روزی به همراه ابتهاج از دبیرستان برمی‌گشتم که یکی از شاگردانم به من سلام کرد و من درگیر مسیله‌ای بودم و اصلا متوجه نشدم وجوابش را ندادم، بعد ابتهاج گله کرد و گفت که من دیگر با شما بیرون نمی‌آیم گفتم چرا؟ گفت که چرا جواب سلامش را ندادید؟ ناچار شدم پس از این موضوع به درب منزل شاگردم بروم و از او عذرخواهی کنم. روزی که ابتهاج پر کشیدپدر شهید ابتهاج در ادامه به بیان خاطره‌ای پرداخت و گفت: خلخال یک جای بسیار کوه پایه و خطرناک است روزی که با ماشین به آنجا رفتیم گرفتار شدیم، باران شدیدی می‌بارید همه جا را مه فرا گرفته بود که در آن شرایط ابتهاج آمد پایین و لباس سفیدی که بر تن داشت را در آورد و با درست کردن علم پیش قدم شده بود تا ما نجات پیدا کنیم. درزمان انقلاب در بسیج و مساجد بسیار فعالیت داشت؛ بنده معتقد بودم که جبهه را جوانان باید حفظ کنند من و همسرم خیلی مشکل نداشتیم که ابتهاج به جبهه برود ولی به خاطر عاطفه‌ای که میان ما بود بارها به او گفته بودم که می‌توانیم کمک مالی بکنم ولی ابتهاج می‌گفت که تا خودم نروم راضی نمی‌شوم. اولین بار که به جبهه می‌خواست برود 16 سال سن داشت که به خاطر سن کم او را برای اعزام جبهه ثبت نام نمی‌کردند که با دستکاری در شناسنامه بالاخره موفق شد برود به من زنگ زد که ما رفتیم تا او را ببینیم، بسیار هم از این موضوع خوشحال بود. ابتهاج در گردان شهادت لشکر حضرت محمد رسول الله بود که فرماندهان می‌گویند ما در عملیات والفجر شرکت کرده بودیم که گرفتار مهلکه‌ای شدیم، ابتهاج به ما گفت اگر اجازه دهید من تانک‌ها را خاموش کنم و شما سعی کنید سربازان را به عقب بکشانید این کار را انجام داد و ما توانستیم صدها نفر را نجات دهیم در حالیکه خودش پرگرفت و رفت. خانواده خطاطوی ادامه داد: ابتهاج خط خوبی داشت و دخترم که جراح است نیز نسخه‌هایی را می‌نویسد که داروخانه‌ها قبل از اینکه دارو را تحویل دهند به خطش نگاه می‌کنند. این یک هنری بود که در خانواده ما همه به ارث برده بودند، بنده خودم نیز 40 سال در آموزش و پرورش بودم و اکنون در انجمن قلم ایران هستم و کتاب می‌نویسم. خوشحال هستم که در آخرت کسی هست که دست ما را بگیرد. بنده حس ششم بسیار قوی دارم و روزی‌ که می‌خواست به جبهه برود به من الهام شده بود و کاملا احساس کرده بودم و حتی به همسرم گفتم که می‌دانم ابتهاج به جبهه برود، شهید می‌شود. خلخالی با تاکید براینکه من دوست ندارم با خون شهدا بازی شود، ارزش خون شهدا را همه باید حفظ کنند، گفت: خاطرم هست در دبیرستان که درس می‌دادم زمانیکه در رادیو اعلام کرده بودند توجه توجه «حمله‌ مقدمات والفجر» به من الهام شد که پسر من شهید خواهد شد. پدر ومادران روشنفکران نه به خاطر خودشان بلکه به خاطر جامعه شان فرزندانشان را فرستادند به جبهه، این عزیزان امانت‌هایی بودند که خداوند به ما داد و از ما گرفت من در خیلی از مکان ها اصلا نگفته‌ام که پدر شهید هستم چرا که ما با خدا معامله کردیم. وضعیت کنونی عراق و سوریه را ببینیم که به چه بلایی مبتلا شده‌اند؟ باید به شهدایمان افتخار کنیم چرا که رهبری می‌فرمایند زنده نگه داشتن یاد و خاطره شهدا کمتر از شهادت نیست؛ شعر پدر برای پسر شهیدشمتن شعر زیر را برای روی قبر ابتهاج سرودم و زمانیکه ایشان را آوردند بر روی سنگ قبرش حک کردند؛چه سال‌ها که دوچشمم همیشه بر در بود هزارنقش رخت بر دلم مصور بود برای دیدن ما آمدی ولی افسوس شکسته پیکر تو دیده مشک بی سر بود نبود در دل توجز وصال حضرت دوست برجان دوست دلت زین جهان مکدر بود برای شادی روحت فتاده‌ام به سجود زما بر تربت پاکت درود باد درود متن زیر قسمتی از وصیت نامه ابتهاج است که به دست ما رسیده است«امروز که این نامه را می‌خوانید روز بسیار مبارکی است؛ زیرا رزمندگان اسلام به مهمانی خداوند دعوت شده‌اند ولی بنده حقیر نیز جزو دعوت شدگان هستم. این مهمانی همانا حضور در سفره شهادت است شهادت فی سبیل الله. بودند کسانیکه قبل از ما، در این مهمانی دعوت شده و به فیض رفیع شهادت نایل شدند و مادر جان همان طوری که آرزویت بود و قبل از آمدن به جبهه‌ها گفتید که فقط برای خدا بجنگم ولاغیر من آن را آویزه گوش خود قرار دادم و سایر رزمندگان را نیز به این مهم دعوت کردم. پدرومادر عزیز، همان طورکه می‌دانید من وخواهر برادرانم همه امانتی هستیم که از جانب خدای بزرگ به دست شما سپرده شده‌ایم که باید روزی این امانت‌ها به صاحب اصلی شان بازگردانده شوند هرچند پس دادن امانت کار چندان آسانی نیست. مادرجان ممکن تو جزو مادرانی باشی که حتی پسرانشان قبری هم ندارند ولی شما عجرتان را ازخداوند متعال خواهید گرفت. ناراحت نباشید که چرا پسرتان قبری ندارد و به آنجا رفته و دعا کنید و بسیارند کسانیکه ماه‌ها و سال‌ها از پسرانشان خبر ندارند ولی شما می‌دانید که پسر شما در راه خدا جهاد کرده است و در را خدا هم شهید شده است. دعا کنید که من جزو این شهدا باشم و شما هر چه می‌توانید به جبهه‌ها کمک کنید و همیشه با اراده آهنین از دولت اسلامی و ولایت فقیه حمایت کنید. اگر می‌خواهید روزهای 5شنبه به یاد من باشید به بهشت زهرا بروید و برای عزیزانی گریه کنید که مظلومانه در راه تداوم انقلاب اسلام شهید شدند همانند بهشتی‌ها، رجایی‌ها، مدنی ها و دستغیب‌ها و دیگر رزمندگان عزیزکه پیکر مقدسشان در سرزمین وحی به جای مانده است که پدر و مادرشان چشم انتظار بر گشت فرزندان خود هستند. همیشه نماز به پا دارید و این فریضه مقدس را کوچک نشمارید و حجاب اسلامی خود را حفظ کنید چرا که حفظ حجاب تیری بر قلب دشمنان است.» ما در ابتدا خبر نداشتیم که ابتهاج شهید شده است، به ما گفتند که آزادگان را می‌خواهند بیاورند ایران که من هم شعر زیر را سرودم و رفتیم و برای ماشین‌هایی که می‌آمدند می‌خواندم و گفتم شاید دری که باز می‌شود یکی از آن بچه‌ها، فرزند من باشد. «متن زیر شعر سروده شده ی پدر شهید ابتهاج صمیمی خلخالی در خصوص فرزندش است» گل همیشه بهارم تو با بهار بیا ببر ز دیده ی ما رنج انتظار بیا کنون که مژده دیدار یار می‌آید تو هم به پیش من زار دل فغان بیا زپا فکنده مرا انتظار دیدارت برای دیدن دل های بی قرار بیا حدیث عشق مرا بی‌گمان تو می‌دانی تو ای ستاره درخشان روزگار بیا تو را چو مردمک چشم عزیزمی‌دارم تو را قسم به دیار این شهیدان بیا کبوتران وطن جملگی رها شده تو ای کبوتر در بند انتظاربیا بیا که جان و تنم در غم تو می‌سوزد برای مرهم دل‌های داغدار بیا تو نور چشمان بی فروغ منی تو ای چراغ فروزان شام تار بیا گرفته دشت و دمن بوی نرگس و ریحان ای بنفشه شاداب جویبارها دعای خیر من و هم مادر را به گوش جان بشنو و شاد شام کار بیا وی در پایان تاکید کرد: بسیاری از شهدا گمنام هستند که خود رنج آور است؛ اگر مقام معظم رهبری نباشند خانواده شهدایی نیز وجود ندارد. ایشان بیشتر حمایت را از خانواده شهدا دارند.منبع:فاتحان
همرزمانش گرفتار مهلکه‌ای شده‌ بودند. ابتهاج به آنها گفت اگر اجازه دهید من تانک‌ها را خاموش کنم و شما سعی کنید سربازان را به عقب بکشانید. این کار را انجام داد و آنها توانستند صدها نفر را نجات دهند، در حالیکه خودش پرگرفت و رفت.
49,065
60735e4a2c38301a358ee187
به خانه تان نگاه کن. هر چیزی جایی دارد. وقتی تشنه می شوی، لازم نیست دنبال لیوان بگردی چون می دانی کجاست و آن را بر می داری. یا سرِ کلاس، می دانی جایت کجاست و هر روز سر جایت می نشینی. لازم نیست دنبال جا بگردی. نظم دارد امیر از مدرسه به خانه می آید. کفش هایش را در جاکفشی می گذارد. روپوششی را به جالباسی آویزان می کند. لباس راحتی می پوشد. دست هایش را صابون می زند و غذا می خورد. کمی استراحت می کند. مشق هایش را می نویسد. وسایل و کیفش را برای فردا آماده می کند و سراغ بازی می رود. نظم ندارد امید از مدرسه به خانه می آید. یک لنگه کفشش را این طرف و لنگه ی دیگرش را آن طرف می اندازد. روپوش مدرسه اش را درنیاورده، ناهار می خورد. بعد از ناهار می خواهد بازی کند، اما مامانش می گوید: تا مشق هایت را ننویسی، از بازی خبری نیست. کی نظم دارد؟ وقتی مجبور نیستی دنبال چیزی بگردی، کم تر اشتباه می کنی. حواست جمع تر است. کم تر عصبانی می شوی و بیش تر از وقتت استفاده می کنی. پس تو یک دانش آموز منظم هستی. کی منظم نیست؟ مطالب مرتبط: وقتی حسودی می کنم... وقتی عصبانی می شوم...... وقتی می ترسم.... کودک و نوجوان تبیان تنظیم: فهیمه امرالله- منبع: ماهنامه رشد کودک
همه ما باید یاد بگیریم که وقتی از مدرسه به خانه می رویم وسایلمان را در جای خودش قرار دهیم تا روز بعد دنبالش نگردیم و همیشه مرتب و منظم باشیم...
26,983
607354d92c38301a358e8b45
فیلم‌نامه «...وزمین آرام شد» تازه‌ترین اثر مکتوب منتشر شده از محمدرضا بایرامی، در چند روز گذشته از سوی انتشارات کتاب نیستان روانه بازار کتاب شده است. بایرامی که سال گذشته جایزه ادبی جلال‌آل احمد را برای رمان «لم یزرع» به دست آورد و پس از آن اعلام کرد تصمیم به نگارش اثر داستانی تازه‌ای دارد اما خبری از او و اثر تازه‌اش به میان نیامد تا اینکه این فیلم‌نامه در روزهای اخیر منتشر شد. او در این فیلم‌نامه بار دیگر به تصویرسازی‌های منحصر به فرد خود از طبیعت کوهستانی ایران در منطقه سبلان رجعت کرده و داستانی را بازگو می‌کند که به دلیل گره‌خوردن آن با زلزله، این روزها محل توجه بسیاری نیز شده است. به بهانه انتشار این کتاب دقایقی با محمدرضا بایرامی به گفتگو نشستیم؛ نویسنده‌ای که ترجیح می‌دهد کمتر صحبت کند و بیشتر به نوشتن بیاندیشد:  آقای بایرامی قبل از هر چیز می‌خواهم بدانم فیلم‌نامه‌ نویسی در کنار کار داستان چقدر برای شما جدی است؟ دواقع می‌خواهم بدانم به امید ساخته شدن فیلم، فیلم‌نامه می‌نویسید و یا نفس نوشتنش برای شما جذاب است؟ هرکس سلیقه‌ای دارد. در همین راستا و صرف نظر از استثناها، من هم از ادبیات و سینمای آپارتمانی خوشم نمی‌آید، حتی اگر کل جهان آن را در بوق کرده و اسکار هم به آن بدهند. درست یا نادرست، این نوع از سینما را نوعی راحت طلبی به‌شدت عوام پسندانه می‌دانم که البته بهشت مورد علاقه‌ تهیه‌کننده‌ها و کارگردان‌هاست به خاطر مخاطب زیاد و کم خرجی مفرطش و به خصوص از آن جهت که گویی می‌تواند به انسان نگاهی داشته باشد به‌عنوان یکی از هزاران، یعنی انگار به عنوان محصولی از تولیدات انبوه کارخانه‌ای معظم. در حالی که به نظرم کار اصلی هنرمند باید ـ و یا می‌تواند ـ رفتن دنبال راه‌های کمتر رفته شده، باشد. این رویکرد مریض، به لحاظ اقتصادی البته قابل فهم است، منتها جای تعجب دارد که نویسندگان محفلی هم معمولاً گام در این راه می‌گذارند و گویی یادشان می‌روند که کار آن‌ها ساختن کلمه است و نه خرج نگاتیو. بنابراین نباید نگرانی داشته باشند. به زعم خودم، در نوشتن داستان و فیلم‌نامه، تلاش من گریز از این مطلوب نامطلوب بوده است. اما در راستای همین سلیقه‌ای که عرض کردم، نوشتن فیلمنامه برای امثال من نمی‌تواند چندان جدی باشد، چون همه در سینما دنبال راحت الحلقوم هستند. انگار تمام فکر و ذکر تهیه‌کننده‌ها هم این است که چگونه کم خرج کنند و بیشتر بهره ببرند. ولی به هرحال نمی‌توان قطع امید کرد از همت‌های والای احتمالی. زمانی گمانم در اواسط دهه‌ی ۶۰ بود که کارگردان‌هایی مثل جعفری جوزانی، «جاده‌های سرد» می‌ساختند و از گرگ ـ و یا سگ گریم شده ـ بازی می‌گرفتند، اما امروز همه می‌خواهند زود برسند و البته بدون دویدن و بی دردسر با راه‌های زود بازده و این البته در جامعه‌ ما، کلاً جا افتاده است. به واسطه‌ افراد هیچ کاره‌ای که ناگهان همه کاره شده‌اند. داستان‌ها و فیلم‌نامه‌های من پر از حرکت و طبیعت و این جور چیزهاست. به طور طبیعی، هرکسی سراغش نمی‌آید. مهم هم نیست. من سهم خودم را ادا می‌کنم، حتم دارم که به وقتش، جواب هم خواهم گرفت. نشد هم نشد. مقصد بعضی کارها هم فقط شبکه‌های تلویزیونی می‌تواند باشد که برخی از آن‌ها هم با وجود اسامی گنده‌شان، متاسفانه به شدت انحصاری و گاهی حتی می‌شود گفت خانواداگی است و برای همین به درد خودشان و اطرافیان‌شان می‌خورد. چند وقت پیش دیدم کتاب معاون یکی از این شبکه‌ها را ـ در همان شبکه ـ داده‌اند دست دو مجری تا در طول دو سه ساعت، مرتب با تکیه بر لفظ دکتر بودن نویسنده، آن را تبلیغ کنند! پای ساخت آثار هم به میان بیاید، به طور طبیعی، این دکترها مقدمند! «و زمین آرام شد» چندمین تجربه شما در فیلم‌نامه نویسی است و این کار را هم مثل نویسندگی به صورت غریزی جلو برده‌اید؟ «و زمین آرام شد» دومین فیلم‌نامه چاپ شده‌ من است. قبلی را انتشارات قدیانی با عنوان «گرگ صفر، گرگ سفر» چاپ کرده که به قصد سریالی دیگر، نوشته شده بود. ناشر وقتی آن را زیر چاپ می‌برد، گفت یک چاپ بیشتر نمی‌زنم! گمانم آن یک چاپ را هم در رودربایستی من می‌خواست انجام بدهد. اما همان کار تا حالا سه چاپ خورده و نشان می‌دهد کمابیش مخاطب دارد. گرگ صفر... را در اصل طبق قراردادی برای سیما فیلم نوشته بودم. همه چیز هم در حال خوب پیش رفتن بود و حتی کار برای برآورد بودجه هم رفته بود که ناگهان متوقف شد و خبر دادند که این کار قابل ساخت نیست و مگر هالیوودست اینجا؟ پرسیدم چرا؟ گفتند زنبور عسل، گرگ، سگ، خرس...کی می‌تواند از این‌ها بازی بگیرد؟ یعنی همان راحت‌طلبی مرسوم و بزن دررویی که به خصوص انگار عادت تلویزیونی است، مانع ساخت شد. من هم کمی بازنویسی کرده و به چاپ سپردمش. برای داستان‌نویس حرفه‌ای، فیلم‌نامه نویسی مثل زنگ تفریح است و البته بسیار سرگرم‌کننده چون به هیچ وجه به اندازه‌ی رمان نویسی، انرژی نمی‌برد. چند مساله در این اثر برای من جذاب بود که شاید مهمترینش تصویرسازی شما از طبیعت سبلان است که نمادی از داستان‌های شماست. ساحت و فضای فیلم‌نامه نویسی را چقدر مانند فضای رمان می‌بینید؟ چقدر حس می‌کنید مانند رمان، اسب خیال شما در فضای فیلم‌نامه هم می‌تواند به هر سوی که راندیدش، بتازد؟ اگر کسی فیلمنامه‌ی «و زمین آرام شد» را بخواند، تصدیق خواهد کرد که این اثر باید نوشته می‌شد. چون پر است از تصاویر و شخصیت‌های شگفت‌انگیز بصری که شاید محدود کردن آن‌ها در قالب کلمات، نمی‌توانست از جهتی، حق مطلب را ادا کند چرا که نه تنها با تصویر که حتی با ترانه و صدا، تکمیل می‌شدند. غار یخی با معماری و کارکرد اساطیری‌اش، شخصیت مثبتی که گذشته‌ منفی دور از انتظار داشته، نوجوانی که برخلاف تصاویر سانتی‌مانتال مرسوم، از محدودیت و روستا متنفر است و همیشه در آرزوی رفتن بی‌بازگشت، و مفاهیم ابدی ازلی عدالت و عقوبت و  عدل الهی و...از جمله دل مشغولی‌های این متن هستند، آن هم در قالب حوادثی به شدت تفسیرپذیر و چند سویه و چند رویه. هیچ حادثه‌ای نیست که فقط صرف حادثه بودن، در متن آورده شده باشد. کار تمام که می‌شود، تازه ذهن مخاطب، قطعات را بار دیگر سرجای خود قرار می‌دهد تا مفهوم دوم و سوم آن را دریابد، بی آنکه چنین کاری تصنعی، انجام شده باشد در لایه‌ی اول و دم‌دستی اثر. تابوشکنی و حرکت در مرز واقعیت و خیال، از چیزهای مورد علاقه‌ من است که در این فیلمنامه هم به اندازه‌ کافی بهشان پرداخته‌ام، آن هم در قالب کاری که کلیاتش بر اساس اتفاق روی داده در ۱۰ اسفند ۱۳۷۵ تنظیم شده ات؛ هجوم گرگ‌ها، بارش سنگین برف و حتی احشامی که ایستاده یخ زده بودندـ تصاویر افتتاحیه تمامش برداشتی است از واقعیت. در راه بودن ماجرا هم، آن را به تصویر نزدیک‌تر می‌کرد. در داستان، فاتح نامی را داریم که همواره دوست دارم به ۱۸ سالگی برسد و از روستا در برود. ساختار ماجراها هم براساس خواست او در ۱۸ فصل تنظیم شده تا آن خوانش و بینش چند لایه تقویت شود.  به فکر این هستید که دیگر آثارتان را هم مبدل به فیلم‌نامه کنید؟ به ویژه اینکه این فیلم‌نامه هم گویا بر مبنای یکی از رمان‌های شما شکل گرفته است. داستان گاهی به واسطه‌های نثر و ساختارهای فنی، به سختی می‌تواند حتی با مخاطب جدی، ارتباط مطلوب برقرار کند، اما فیلم‌نامه چنین نیست. برای همین هم من گاهی از امکانات آن استفاده می‌کنم، بی آنکه دست کم بگیرمش یا نگاه سطحی به آن داشته باشم. «لم یزرع» هم اول فیلمنامه بود، اما بعد آن را تبدیل به رمان کرده و انتشار فیلمنامه‌اش را عقب انداختم. شاید کار بعدی‌ام، همین باشد. یعنی به نوعی، اتفاقی که برای «گرگ‌ها از برف نمی‌ترسند» هم روی داد. فیلم‌نامه‌ «...و زمین آرام شد» براساس آن نوشته شده است. منتها نه آن نسخه‌ای که برنده‌ کتاب سال و کتاب فصل و جایزه‌ غنی‌پور شد. چاپ جدید آن را بازنویسی کرده بودم که فیلمنامه هم بر اساس این چاپ جدید و با افزودن بخش‌هایی به آن، نوشته شد. عادت بازنویسی هم، عادت همیشگی من است. بگذارید این را هم سوال کنم؛ چیزی که همیشه برایم سوال بوده رابطه عمیق میان سینما و ادبیات در خارج از ایران است. بسیاری از شاهکارهای سینمای دنیا به افتخار اعلام می‌کنند بر مبنای یک رمان نوشته و ساخته شده‌اند. چرا در ایران و سینمای ایران این مسیر را کماکان بسته می‌بینیم؟ رابطه‌ مطلوب بین ادبیات و سینما در ایران نمی‌تواند شکل بگیرد، نه به این دلیل که سینماگران ما بعضاً متوهم و خود مهم بین هستند و تصور درستی از نویسندگی ندارند و فکر می‌کنند این بخش نه چندان مهم را هم خودشان می‌توانند به عهده بگیرند، بلکه به دلایل دیگر و ناگفتنی. بنابراین در بر همین پاشنه‌ معیوب خواهد چرخید متاسفانه. اخیراً فیلمی تاریخی را می دیدم که سال گذشته و یا دو سال گذشته تلاش زیادی شد که آن را به هر شکل ممکن طرح کنند. یکی دو بار هم به خود من زنگ زدند که این کار دیده‌ای یا نه؟ فکر می‌کردم لابد کار درست و مهمی است که چنین پیگیرند، اما با دیدنش، جا خوردم. به نظرم آمد سازنده‌ این کار چیزی از داستان و شخصیت‌پردازی و تعلیق و روایت نمی‌داند. به خودش زحمت نداده بود متن الکنش را بدهد تا نویسنده‌ای اشکال‌های فاحش آن را بگیرد. اما سینما و تلویزیون ما دست همین افراد است و کاریش هم نمی‌شود کرد. منبع: مهر
محمدرضا بایرامی با بیان اینکه سینماگران ما بعضاً تصور درستی از نویسندگی ندارند گفت: نوشتن فیلمنامه برایم چندان جدی نیست، چون همه در سینما دنبال راحت الحلقوم‌اند!
22,515
607352d02c38301a358e79d1
به گزارش تبیان به نقل از الف، واتس اپ به تازگی ویژگی جدید «حذف برای همه» را ارتقا داده است. نسخه واتس اپ بتا ۲.۱۸.۶۹ برای موبایل های اندروید اکنون به کاربران اجازه می دهد تا ۶۸ دقیقه و ۱۶ ثانیه پس از ارسال پیام آن را حذف کنند. این درحالی است که قبلا کاربران فقط می توانستند پیام ها را تا ۷ دقیقه پس از ارسال پاک کنند. WABetaInfo این ویژگی را رصد کرده است. همچنین این منبع اعلام کرده واتس اپ مشغول ساخت استیکرهایی برای کاربران اندروید است که احتمالا در آپدیت بعدی فعال می شود. البته ویژگی حذف پیام نیز اشکالاتی نیز دارد. در این اواخر گزارشی ادعا می کرد دریافت کننده پیام می تواند به راحتی به پیام حذف شده دسترسی یابد زیرا آنها در دستگاه ذخیره می شوند.منبع:الف
پیام رسان واتس اپ با ارتقای یک ویژگی به کاربران خود اجازه می دهد تا ۶۸ دقیقه پس از ارسال پیام آن را پاک کنند.
21,558
607352622c38301a358e7614
شرکت واسپاری مهر کشاورزی در اردیبهشت سال 1397 با اتکا به تلاش مضاعف و پیگیری اعضای محترم هیات مدیره، مدیر عامل و مدیران شرکت تاسیس و با اخذ مجوز فعالیت از بانک مرکزی جمهوری اسلامی ایران با اعتبار 2 ساله در سوم خرداد ماه 1397 آغاز به کار کرد. سپس مجوز شماره گذاری انواع خودروهای سواری، باری، مسافربری و موتور سیکلت از معاونت راهنمایی و رانندگی نیروی انتظامی در سراسر کشور در تاریخ 16/05/ 97 پس از طی یک پروسه حدودا یک ماهه دریافت گردید که از تاریخ صدور این مجوز، شرکت واسپاری قادر به خرید انواع خودور و شماره گذاری آنها می باشد. در این مصاحبه خدارحم‌اله دینی مدیرعامل گفت: شرکت واسپاری مهر کشاورزی برای نخستین بار در سطح کشور ایجاد درگاه پرتال مجازی لیزینگ Core Lease) و اجرای مدل جامع عملکرد سازمانی دوسویه (Ambidextrous را در دستور کار خود قرار داده و دو نوع سیاست لیزینگی را در پیش گرفته است. وی افزود این مدل ها شامل مدل لیزینگ خرد و مدل لیزینگ شرکتی است که جهت تحقق هریک از این مدل ها قراردادها، تفاهم نامه ها و مذاکرات متعددی با سایر سازمان ها و بنگاه های تجاری صورت گرفته است. وی همچنین گفت لیزینگ خرد در راستای تحقق رسالت توسعه ای و اجتماعی بانک کشاورزی مبتنی بر حمایت از ذینفعان و کسب و کارهای خرد بخش کشاورزی از قبیل  مصرف کنندگان نهایی در این بخش و کارکنان و بازنشستگان بانک کشاورزی برنامه ریزی شده است و لیزینگ شرکتی با هدف تعامل با مشتریان بزرگ در راستای تحقق رسالت بنگاهی و سود آوری حداکثری در چارچوب سیاست­­­­­­­­­­­­­­­­­­­­­­­­­­­­­­­­­­­­­­­­­­­­­­­­­­­­­­­­­­­­­­­­­­­­­­­­­­­­­­­­­­­­­­­­­­­­­­­های حمایتی زیست محیطی و کشاورزی مدرن با هم­افزایی ظرفیت های مشترک شرکت واسپاری و دیگر مجموعه های بانک برنامه ریزی شده است. مدیرعامل شرکت واسپاری مهر کشاورزی مهم ترین موارد همکاری در خصوص این دو مدل لیزینگ را شامل موارد زیر اعلام کرد: 1ـ شناسایی مشتریان شرکتی بانک در بخش های ماشین آلات کشاورزی و اعتبارات غیر بخشی جهت همکاری با شرکت لیزینگ جهت حفظ منافع مشترک بانک و شرکت واسپاری 2ـ اتخاذ شیوه های نوین تقویت و توسعه تامین مالی بخش کشاورزی توسط لیزینگ، بانک و کسب و کارهای نوین مالی نظیر فین تک­­­­­­­­­­­­­­­­­­­­­­­­­­­­­­­­­­­­­­­­­­­­­­­­­­­­­­­­ ها و سایر استارت آپ ها 3ـ  تامین مالی برای سبد کالایی از قبیل خودرو و کالاهای مصرفی با دوام به جهت ارتقای رفاه کارکنان و بازنشستگان بانک کشاورزی 4ـ همکاری با بانک و زیر مجموعه ها جهت تحقق مأموریت ارزش آفرین شرکت واسپاری مهرکشاورزی در زمینۀ خرید انواع تجهیزات نوین بخش های کشاورزی، محیط زیست، فرآوری محصولات کشاورزی، توسعه زنجیره ارزش کالاهای استراتژیک بخش کشاورزی، افزایش راندمان و کاهش ضایعات انبار و نگهداری محصولات کشاورزی، سیستم های نوین و سازگار با حفظ منابع آبی کشور در حوزه آبرسانی، تولید انرژی تجدیدپذیر، تهیه خودروهای سبک و سنگین مورد نیاز بخش های گوناگون بخش کشاورزی، ماشین آلات و تجهیزات تسطیح خاک و بهینه سازی زمین‌های کشاورزی و راههای روستایی، تجهیزات و  ماشین آلات موردنیاز کارخانجات صنایع تبدیلی و تکمیلی با محوریت بخش کشاورزی. هم چنین در ادامه این گفتگو حسام الدین پورعباسی رئیس هیات مدیره به شرایط ملتهب اقتصادی از ابتدای سال 1397 اشاره کرد و گفت ارزیابی ریسکهای موجود در بازار و همچنین جهت تامین چشم‌انداز مدیریت محترم بانک کشاورزی مبنی بر ارائه خدمات رفاهی در قالب اعطای تسهیلات به پرسنل بانک کشاورزی، محور اصلی فعالیت شرکت در ماه های نخست  مذاکره با تولیدکنندگان کالا بوده است. وی افزود بهمین دلیل و با در نظر گرفتن ارزش آفرینی برای سهامداران و نیز افزایش اعطای تسهیلات و اطمینان از بازگشت اقساط وام ها سعی بر این شده است که در وهله نخست کارکنان بانک کشاورزی و سپس کارکنان سایر ادارات دولتی جهت تامین انواع خودرو (صفر وکارکرده) و لوازم خانگی (الکتریکی، مبلمان و فرش) در اولویت ارائه خدمات لیزینگی قرارگیرند. پورعباسی به تامین کالای سرمایه ای و مصرفی با دوام اشاره کرد و گفت در این راستا مذاکراتی با تولیدکنندگان مطرح کشور صورت گرفته است که عبارتند از: 1ـ  شرکت های خودرو ساز: ایران خودرو، سایپا، کرمان خودرو، مدیران خودرو، بهمن خودرو تولیدکنندگان خودروهای کار( سنگین): کاریزان خودرو، آمیکو، بهمن دیزل و نیز سایروارد کنندگان عمده خودروهای خارجی (نیسان،تویوتا ،کیا موتور و هیوندا) 2ـ  شرکت های تولید کننده  لوازم خانگی و فروشندگان بزرگ نظیر: MG و گروه صنعتی انتخاب 3ـ  تولید کنندگان فرش دستباف از جمله: شرکت سهامی فرش ایران و انجمن تولید کنندگان فرش دستباف 4 ـ شرکت های  تولیدکننده انواع مبلمان اداری و منزل  5 ـ  پیشنهاد اجرای طرح فروش املاک مازاد به فروش نرفته بانک ها از جمله بانک کشاورزی و همچنین فروش املاک  مجتمع های اداری و تجاری به روش لیزینگ و ایجاد سودآوری و توسعه فضای کسب و کار لیزینگ در سایر حوزه های اقتصادی رئیس هیات مدیره شرکت واسپاری افزود جهت افزایش ضریب اطمینان بازپرداخت بدهی ها تمهیدات نرم افزاری لازم برای تعیین رتبه اعتباری مشتریان را لحاظ کرده است و به همین جهت اقدام به انعقاد قرارداد با شرکت اعتبارسنجی حافظ سامان ایرانیان کرده است و نیز ایجاد امکان دسترسی به پورتال استعلام بانک مرکزی از طریق اداره کل فناوری اطلاعات بانک کشاورزی را فراهم آورده است. وی به دیگر اقدامات مربوط به حوزه زیر ساخت های نرم افزاری اشاره کرد و گفت: اجرای مراحل تحلیل نرم افزار Core Leasing می باشد که هسته اولیه آن به شرکت تحویل گردیده است و ماژول‌های تکمیلی توسط طرف مقابل در حال طراحی بوده و ظرف یک سال آتی به نرم افزار اضافه خواهد گردید که از جمله این اقدامات است. پورعباسی در پایان اضافه کرد. طراحی و راه اندازی سایت شرکت نیز از سوی واحد فناوری اطلاعات به آدرس WWW.mkleasing.ir که امکان اجرای مدل لیزینگ مجازی در این بستر و ثبت نام از مشتریان و هم‌چنین انجام سایر برنامه های بازاریابی و تبلیغات فراهم خواهد شد، انجام شده است. وی تعریف فرایندهای عملیات لیزینگ و مراحل آن و تهیه  فرمت های مربوطه و فرمت قراردادهای فروش اقساطی و اجاره به شرط تملیک را  نیز ازجمله اقدامات انجام شده در این شرکت اعلام کرد.
شرکت واسپاری مهر کشاورزی برای نخستین بار در سطح کشور ایجاد درگاه پرتال مجازی لیزینگ Core Lease و اجرای مدل جامع عملکرد سازمانی دوسویه Ambidextrous را در دستور کار خود قرار داده و دو نوع سیاست لیزینگی را در پیش گرفته است.
2,831
607348a52c38301a358e2ced
به گزارش تبیان و به نقل از زومیت، اگر از کسانی باشید که صدا را به صورت جدی دنبال می‌کنید و به اصطلاح «خوره صدا» هستید (ترجمه کلمه Audiophile) به احتمال بسیار زیاد، تا بحال نام برند 1More را نشنیده‌اید. این شرکت چینی، پیش از اینکه با برند 1More شروع به تولید هدفون کند، هدفون‌هایی را برای کمپانی شیائومی می‌ساخت. هدفون‌هایی که بنا به نظر بسیاری از افراد، در زمره بهترین هدفون‌های درون‌گوشی اقتصادی بودند و با توجه به قیمتشان، عملکرد فوق‌العاده‌ای داشتند. حال این شرکت چینی، مدتی است که روی به ساخت هدفون‌های مخصوص علاقمندان به صدا آورده است. سال گذشته، آنها هدفون خوش قیمت و فوق‌العاده Triple Driver خود را به بازار عرضه کردند که با قیمت ۱۰۰ دلاری خود، به راحتی توانایی رقابت با هدفو‌ن‌های بسیار گران‌قیمت‌تر از خود را داشت و توانست به سرعت به یکی از بهترین انتخاب‌ها برای علاقمندان به صدا تبدیل شود. امسال وان مور با اضافه کردن یک درایور بیشتر، هدفون درون گوشی 1More Quad Driver E1010 را به بازار عرضه کرده است و قیمت آن را نیز به دو برابر افزایش داده است. آیا آنها توانسته‌اند محصولی تولید کنند که بتواند قیمت نسبتا بالای آن را توجیه کند؟ هدفون داخل گوشی 1More Quad Driver E1010 توسط شرکت راندمان برای بررسی در اختیار زومیت قرار گرفته است. شما می‌توانید این هدفون را با قیمت ۷۹۹ هزار تومان از یکی از فروشگاه‌های دیجیکالا یا ایران‌هدفون خریداری کنید. در سال‌های اخیر، بسیاری از تولید کنندگان هدفون، با قرار دادن وسایل جانبی مختلفی از جمله کیف قابل حمل و چند سایز Ear Bud مختلف، بسته کاملی را برای خریداران تهیه می‌کنند؛ اما 1More محتویات درون جعبه را به سطح دیگری برده است و انواع و اقسام وسایل جانبی را درون جعبه هدفون Quad Driver قرار داده است تا به تمام نیازهای خریدار، پاسخ داده شود. از همان ابتدا که جعبه هدفون را باز می‌کنید، پی‌ می‌برید که با یک کالای لوکس و با کیفیت ساخت بالا مواجه هستید. 1More در جعبه Quad Driver علاوه بر خود هدفون‌، یک کیف چرمی با در مغناطیسی برای حمل هدفون، هشت Ear Bud اضافه در سایزهای مختلف، یک تبدیل برای استفاده در هواپیما، یک گیره برای نگه داشتن به لباس و یک تبدیل یک چهارم اینچی (برای متصل کردن به دستگاه‌های حرفه‌ای‌تری که از این پورت استفاده می‌کنند مانند آمپلی‌فایرهای گیتار الکتریک) قرار داده است که در یک بسته بندی فوق‌العاده زیبا قرار گرفته شده است. طراحیکیفیت ساخت خود هدفون، فوق‌العاده بالا است. به دلیل وجود چهار درایور مجزا در هر یک از گوشی‌های 1More Quad Driver E1010، برای یک هدفون درون گوشی،‌ Quad Driver هدفون بسیار سنگینی محسوب می‌شود و شاید به کمی آزمون و خطا با Ear Bud ها نیاز داشته باشید تا بتوانید بهترین سایز را برای اندازه گوشتان پیدا کنید؛ اما هنگامی که سایز مناسب را پیدا کردید، هدفون به راحتی درون گوشتان قرار می‌گیرد. هر چند که به دلیل وزن نسبتا زیاد، ممکن است در هنگام استفاده طولانی مدت، گوش شما کمی احساس خستگی کند که البته اصلا مساله مهمی نیست.  یکی از مهم‌ترین تفاوت‌های بین Quad Driver و هدفون قبلی این شرکت (Triple Driver که با سه درایور عرضه شده بود)، بحث کیفیت ساخت است. گوشی‌های این هدفون، فلزی هستند و طراحی فوق‌العاده زیبایی دارند که ناخودآگاه شمایل موتور جت را در ذهن تداعی می‌کنند. زاویه‌ای ۴۵ درجه‌ای بین بدنه هدفون و سَری آن وجود دارد که صدا به صورت کامل به درون گوش شما هدایت شود که اگر بتوانید Ear Bud مناسب را پیدا کنید، همین زاویه ۴۵ درجه‌ای می‌تواند شما را شگفت‌زده کند. سیم این هدفون، دارای روکشی از کولار است (که نسبت به برادر کوچک‌تر خودش که از پارچه بود، مقاوت بسیار بسیار بیشتری دارد) و جک هدفون، با زاویه ۹۰ درجه‌ای قرار گرفته است که باعث می‌شود سیم آن مقاومت بیشتری پیدا کند. همچنین در سمت جک Quad Driver، یک روکش پلاستیکی قرار گرفته است که در استفاده‌های طولانی، باعث خراب شدن و ساییده شدن سیم هدفون نشود. مانند بسیاری از هدفون‌های جدید، Quad Driver دارای ریموتی روی سیمش است و برخلاف بسیاری از هدفون‌ها که یا با دستگاه‌های اندرویدی کار می‌کنند یا با دستگاه‌های مبتنی بر iOS، ریموت این هدفون با هر دو سیستم عامل، به خوبی کار می‌کند و از هر دوی این سیستم عامل‌ها، به طور کامل پشتیبانی می‌کند. این ریموت، دارای سه دکمه دایره‌ای شکل است که برای کنترل موسیقی و پاسخ دادن به مکالمات استفاده می‌شوند و همچنین از طریق آنها می‌توانید دستیار صوتی گوگل یا سیری را نیز فعال کنید. به طور کلی، نسبت به هدفون Triple Driver،‌ هدفون جدید شرکت 1More از لحاظ کیفیت ساخت، بسیار بهتر شده است. عملکردیکی از نکاتی که خوره‌های صدا توجه ویژه‌ای به آن دارند و اصلا به همین دلیل حاضر هستند تا مبالغ بسیار زیادی را برای هدفون‌های حرفه‌ای پرداخت کنند، عدم دستکاری صدا توسط هدفون‌ها است. بسیاری از هدفون‌های میان‌رده و بالارده‌ای که برای عموم مردم ساخته شده‌اند، با دستکاری صدا، سعی در تولید بیس‌ بیشتر یا صدای مصنوعی‌ای می‌شوند که به هیچ‌وجه برای کسانی که می‌خواهند صدای واقعی را بشنوند، باب میل نیست. به نظر این دسته از افراد خوره صدا، صدا باید به نحوی پخش شود که آرتیست در استودیو آن را ضبط کرده است؛ زیرا آن صدا، صدای واقعی آن موسیقی محسوب می‌شود (یکی از دلایل محبوبیت اخیر صفحه‌های موسیقی نیز نزدیک بودن جنس صدا به آن چیزی است که در استودیو ضبط شده است) و به همین دلیل بسیاری از شرکت‌هایی که به ساخت هدفون‌های حرفه‌ای مشغول هستند، قصد دارند صدایی بدون دستکاری را تولید کنند.  1More برای اینکه بتواند به چنین صدایی دست پیدا کند، در هر کدام از گوشی‌های این هدفون، چهار درایور را قرار داده است که باعث شده سری هر یک از گوشی‌ها، نسبت به سری هدفون‌های در این اندازه، بسیار بزرگ‌تر به نظر برسند. اما چرا در هر یک از این گوشی‌ها، چهار درایور مجزا قرار گرفته است؟ این درایورها به شرکت سازنده اجازه می‌دهد که هر کدام از درایورها را به یک بازه فرکانسی خاص اختصاص دهد تا به این ترتیب صدای شفاف‌تر و نزدیک‌تری به منبع اصلی تولید کند. به این ترتیب فرکانس‌های پایین، بالا و میانی، هر کدام به یک درایور اختصاص یافته‌اند. یکی دیگر از نکات خوب Quad Driver، این است که دارای گواهی Hi Res است و می‌تواند تا فرکانس‌های ۴۰ کیلوهرتز را پشتیبانی کند و بنابراین اگر فایل‌های موسیقی FLAC داشته باشید و پخش‌کننده‌ای داشته باشید که بتواند آنها را پخش کند، می‌توانید نهایت لذت را از موسیقی‌های خود ببرید. وان مور، در این هدفون‌ها، یک درایور را به فرکانس‌های بالا، دو درایور را به فرکانس‌های میانی (تا ۲۰ کیلو هرتز)‌ و یک درایور را به فرکانس‌های بالاتر از ۲۰ کیلوهرتز اختصاص داده است. فرکانس‌های Low در این هدفون، در ابتدا ممکن است به مذاق کسانی که به دنبال تجربه یک صدای دستکاری نشده‌اند، خوش نیاید؛ اما پس از کمی گوش دادن به موسیقی‌هایی که دارای بیس‌ بودند، این دستکاری فوق‌العاده جزیی، باعث تولید صدای دلنشینی می‌شد که نه تنها تجربه صدا را برای شنونده خراب نمی‌کرد، بلکه صدای بیس‌ را دلنشین‌تر می‌کرد. برای آزمایش فرکانس Low، آهنگ Deadmaus - Strobe را امتحان کردیم که دارای بیس‌ قوی در اکثر قسمت‌های آهنگ بود که Quad Driver موفق شد صدای بسیار دلنشین و خوشایندی تولید کند. فرکانس‌های Mid، جایی است که هدفون Quad Driver می‌درخشد. این هدفون موفق شد با جزئیات فوق‌العاده خوب، صدای خواننده را منتقل کند و شما در هنگام گوش دادن به موسیقی، با وضوح کامل صدای خواننده را می‌توانید بشنوید. برای آزمایش این فرکانس، ما آهنگ Jason Mraz - Lucky را آزمایش کردیم که در تمام طول آهنگ، Quad Driver به خوبی توانست صدای هر دو خواننده را تولید کند و در تمام طول آهنگ، صدا به وضوح شنیده می‌شد. در بخش فرکانس‌های Hi نیز هدفون Quad Driver توانست به خوبی از پس آزمایش‌های ما بربیاید. در آهنگ Pharoah Sanders - You've Got to Have Freedom که دارای آلات موسیقی بسیاری بود، این هدفون توانست علاوه بر تفکیک عالی تمامی آلات موسیقی به کار رفته، صداهای فرکانس بالای بسیار خوبی نیز تولید کند. با این حال کمی در صداهای بسیار بلند، به طور بسیار کمی، کیفیت این فرکانس افت می‌کرد که البته اصلا مشکل حادی به حساب نمی‌آید. جمع‌بندیشرکت 1More با ساخت هدفون‌های Triple Driver، نشان داد که در ساخت یک هدفون فوق‌العاده با قیمت بسیار مناسب که توانایی رقابت با هدفون‌های به مراتب گران‌تر از خود را دارد، مهارت دارد. آنها امسال با ساخت هدفون جدید خود با نام Quad Driver که نسبت به برادر کوچک‌تر خود دارای یک درایور بیشتر و بهبودهایی در طراحی بود، سعی کردند که باز هم به عنوان یک برند ساخت هدفون‌های حرفه‌ای، نام خود را تثبیت کنند. هدفون Quad Driver ساخته شرکت 1More با برچسب قیمت ۲۰۰ دلاری خود، برای کسانی که صدا را جدی می‌گیرند، انتخاب فوق‌العاده‌ای به حساب می‌آید و مطمئنا صدایی که توسط این هدفون‌ها برای شما تولید می‌شود، تا سال‌ها از خاطرتان پاک نخواهد شد. 1More اما فقط به ساخت یک هدفون حرفه‌ای بسنده نکرده است و با قرار دادن وسایل جانبی زیادی و کیفیت ساخت فوق‌العاده، نشان داده که به مشتری اهمیت زیادی می‌دهد. هر چند که از لحاظ به صرفه بودن، کماکان Triple Driver با قیمت ۱۰۰ دلار، یک انتخاب اقتصادی‌تر محسوب می‌شود که عملکرد بسیار خوبی دارد، اما Quad Driver، یک هدفون فوق‌العاده با عملکردی بسیار عالی است که مطمئنا خوره‌های صدا را ناامید نمی‌کند. منبع:زومیت
هدفون درون گوشی جدید کمپانی 1More با نام Quad Driver، یکی از بهترین هدفون‌های تو گوشی حال حاضر بازار محسوب می‌شود.
21,648
6073526d2c38301a358e766e
از نظر این گروه هر فعلى در ذات خود نه عدل است و نه ظلم و هر فعلى از آن جهت عدل است که فعل خدا است، و بعلاوه، هیچ فاعلى غیر از خدا، به هیچ نحو، نه بالاستقلال و نه بغیر استقلال، وجود ندارد، پس به حکم این دو مقدمه، ظلم مفهوم ندارد. اینها براى عدل، تعریفى جز این سراغ ندارند که فعل خدا است، پس هر فعلى چون فعل خدا است عدل است نه اینکه چون عدل است فعل خدا است. از نظر این گروه هیچ ضابطى طبعاً در کار نیست، مثلاً نمى توانیم با اتکاء به اصل عدل، جزماً ادعا کنیم که خداوندنیکوکار را پاداش مى دهد و بدکار را کیفر، و هم نمى توانیم جزماً ادعا کنیم که خداوند که چنین وعده اى در قرآن کریم داده است قطعاً وفا خواهد کرد، بلکه اگر خداوند نیکوکاران را پاداش دهد و بدکاران را کیفر، عدل خواهد بود، و اگر هم به عکس رفتار کند باز عدل خواهد بود، اگر خداوند به وعده خود وفا کند عدل است و اگر هم نکند باز عدل است، اگر خداوند به چیزى که امکان وجود یافته است افاضه وجود نماید عدل است، و اگر نکند هم عدل است، زیرا عدل آن چیزى است که او بکند. ” آنچه آن خسرو کند شیرین بود. “ این گروه هر چند خودشان مدعى انکار عدل نیستند ولى با توجیهى که از عدل کرده اند عملاً منکر عدل اند و لهذا مخالفان اشاعره – یعنى شیعه و معتزله – به ” عدلیه “ معروف شدند، اشاره به اینکه آنچه اشاعره مى گویند توجیه عدل نیست، انکار عدل است. از نظر این گروه نیز قهراً مسأله اى درباره عدل الهى نمى تواند مطرح باشد، بلکه این گروه از اهل حدیث، از نظر تعهد به پاسخگوئى به اشکالات مربوط به عدل، آزادترند. این گروه به خیال خود خواسته اند راه « تنزیه » بپویند و خداوند را از شرک در خالقیت، و هم از ظلم و ستم، منزه و مبرا بدانند، از اینرو از طرفى از غیر خدا نفى فاعلیت کرده اند و از طرف دیگر صفت عدل را در مرتبه متأخر از فعل خدا قرار داده اند بطورى که حسن و قبح عقلى افعال را از ریشه انکار کرده و گفته اند مفهوم عادلانه بودن یک فعل، جز این نیست که مستند به خداوند باشد، و با این مقدمات نتیجه گیرى کرده اند که خداوند نه در فاعلیت شریک دارد و نه ظلم مى کند. منبع :پایگاه علمی فرهنگی اعتقادی الشیعه / عدل الهى ص ۶۰
اشاعره در تفکرات خود به این نتیجه رسیده اند که صفت عدل،منتزع است از فعل خداوند از آن جهت که فعل خداوند است.
88,103
60736f5e2c38301a358f7a05
مجموعه داستان «او» نوشته محمد کلباسی به تازگی توسط نشر چشمه منتشر و راهی بازار نشر شده است. این کتاب صد و پنجاه و دومین عنوان مجموعه «جهان تازه داستان» است که این ناشر چاپ می‌کند. محمد کلباسی متولد سال ۱۳۲۲ در اصفهان و کارشناس ارشد ادبیات تطبیقی از دانشگاه تهران است. کلباسی در دهه‌های ۴۰ و ۵۰ عضو جُنگ ادبی اصفهان بوده و با مجلات ادبی مختلفی همکاری داشته است. کلباسی به همراه هوشنگ گلشیری و ابوالحسن نجفی از موسسان جریان داستان نویسیِ جنگ اصفهان است. مجموعه داستان‌های «صورت ببر» و «نوروز آقای اسدی» و رمان «سرباز کوچک» از جمله آثار این نویسنده هستند. کلباسی همچنین ترجمه مشترک کتاب «ادبیات و سنت‌های کلاسیک» را در کارنامه دارد. «او» ۱۰ داستان کوتاه را از این نویسنده در بر می‌گیرد که در فاصله‌های زمانی زیادی نوشته شده اند. تنهایی و حیرت از جمله مفاهیمی‌است که این نویسنده در داستان‌هایش در جستجوی آن‌هاست. از دیگر تصاویر آشنای داستان‌های کلباسی می‌توان به مردانی اشاره کرد که ناگهان با چهره ای از مرگ روبرو می‌شوند و همچنین قهرمان‌هایی که نمی‌فهمند چرا حوادث چنین سخت و بی خبری بر سرشان نازل می‌شوند! عناوین داستان‌های این مجموعه به ترتیب عبارت اند از: شولای خاک، ماهنامه دقایق، ایستگاه پایانی، او، نوروز آقای اسدی، خون طاووس، بعدازظهر آقای کمالی، در سایه سار غروب، رجل مشروطه، دالان هزارپا. پس از داستان‌ها هم بخشی با عنوان «ذیل: یادداشتی درباره برخی داستان‌های این مجموعه» درج شده است. در قسمتی از داستان «او» می‌خوانیم: با نوک انگشت عمدا پتو را کنار زدم. غریب، آن دو نی نی سیاه، حی و حاضر بود، در دو حفره خون و دلمه. آیا شاهد کاری بود که من داشتم می‌کردم؟ می‌دانست؟ پتو را انداختم روش و وانمود کردم دارم جعبه آینه مغازه‌ها را دید می‌زنم. دلم پیچ برمی‌داشت؛ زیرورو می‌شد... و باز دهنم پر آب... می‌دانستم تو خیابان نباید حالم بد بشود. جوری باید کار را تمام می‌کردم که احدی شک نکند. روی پله‌های بانک، سربازی ایستاده بود با سر تراشیده و براق و سیگاری دود می‌کرد. به طرف من آمد و به من و ساکی که در دست داشتم نگاهی انداخت و رد شد. به ساک نگاهی کردم. پتوی او پس رفته و گوش‌های دراز و پرموی او بیرون زده بود. آیا سرباز یک لحظه او را دیده بود؟ پتو را بالا آوردم و از پلکان بانک بالا رفتم. بعدازظهرها بانک‌ها معمولا بسته اند و همین کار مرا راحت تر می‌کرد. بر یکی از پله‌های بانک نشستم. خیابان در آن عصر بلند نسبتا خلوت بود. مسلما این بهترین جایی بود که می‌توانستم پیدا کنم. اما اگر ساک مدتی آنجا می‌ماند و کسی به طرف آن نمی‌آمد، چه می‌شد؟ آیا باید کاری می‌کردم که رهگذران متوجه موجودی زنده در ساک می‌شدند؟ حرف این بود که او، برخلاف بچه‌های معمولی، ابدا گریه نمی‌کرد و همین ممکن بود کار را سخت تر کند. این کتاب با ۱۴۴ صفحه، شمارگان ۷۰۰ نسخه و قیمت ۱۳ هزار تومان منتشر شده است. منبع: مهر
مجموعه داستان «او» نوشته محمد کلباسی توسط نشر چشمه منتشر و راهی بازار نشر شد.
62,431
607364122c38301a358f15bd
تعداد کسانی که توانسته‌اند در شغل‌های دولتی و آسان استخدام شوند بسیار کم است و باقی افرادی که نیاز به شغلی دارند باید خودشان دست به کار شوند. البته راه‌اندازی شغل نیز  نیاز به سرمایه  دارد، سرمایه‌هایی که معمولاً کم هم نیستند و تهیه آن‌ها و همچنین ریسک کردن روی آن بسیار مشکل است. اما بالاخره از جایی باید شروع کرد. پیشنهاد همه متخصصان این است که در ابتدا روی کارهای کوچک و سرمایه‌های اندک تمرکز کنید تا در اولین قدم بتوانید با ریسک بسیار پایین مشکل درآمد و بیکاری خود را حل کنید و سپس با کسب درآمد در ماه‌های آینده می‌توانید کار را توسعه دهید و یا حتی شغلتان را عوض کنید. ما در ادامه مطلب قصد داریم چند شغل ساده را به شما معرفی کنیم با سرمایه اندک زیر 40 میلیون تومان و بدون تخصص خاصی می‌توانید راه‌اندازی کنید و احتمال موفقیت آن‌ها بیش از 70% خواهند بود. البته لازم به ذکر است که این عدد ممکن است برای شهرهای بزرگی مانند تهران کمی بیشتر شود، اما ما متوسط هزینه در کل کشور را در نظر گرفته‌ایم. البته هزینه کرایه یا رهن محل در این شغل‌ها در نظر گرفته نشده و فقط هزینه راه‌اندازی خود شغل مد نظر بوده. تمامی اطلاعات شغل‌های زیر با تحقیق میدانی کارشناسان سایت از صاحبان همین شغل‌ها به دست آمده است. کارواش یکی از شغل‌های بسیار پر درآمدی که کمتر به آن توجه می‌شود، کارواش و شستن ماشین است. طبق آمار متوسط درآمد یک کارواش قابل قبول در طول روز به 500 هزار تومان در شهرستان‌ها و در تهران به بیش از 2 میلیون تومان می‌رسد. شما نیاز به خرید تجهیزات خاصی ندارید. اکثر کارواشی‌ها به صورتی غیر اتوماتیک هستند و با استخدام چند کارگر کار آنها راه می‌افتد. این شغل تخصصی نیاز ندارد و فقط باید آن را مدیریت کنید. شما می‌توانید از یک مکان کوچک که مثلاً فقط 3 ماشین در آنجا می‌شود کار را شروع کنید. کارواش جز شغل‌هایی است که قابل ارتقا نیز هست و می‌توانید بعد از چند سال با گسترش کار از این شغل تا 100 میلیون تومان درآمد ماهیانه داشته باشید. تعویض روغن زمانی که در حال جست و جو شغل‌ها بودیم به یک کسب و کار جالب برخوردیم. پسری جوان را دیدم که تا 1 سال قبل بیکار بود و با سرمایه‌ای 30 میلیون تومانی یک تعویض روغن و فیلتر را راه انداخته بود. او درآمد خالص خود را ماهیانه 2.5 میلیون تومان (در شهرستان) اعلام کرد. این شغل اصلاً نیاز به تخصص خاصی ندارد و شما در عرض 3 ماه می‌توانید تمام آن کار را فرا بگیرید. تمام ماشین‌ها مجبور به تعویض روغن و فیلتر هستند. همچنین همه اطرافیان شما حتماً اتومبیل دارند و به راحتی می‌تواند تعداد مشتری فراوانی در همان شروع کار برای خود پیدا کنید. ماشین تغذیه خرید یک ماشین ون مجهز به وسایل پخت و پز و تغذیه حدود 40 میلیون تومان برای شما آب می‌خورد اما به راحتی می‌توانید بیش از ماهیانه 3-4 میلیون تومان از آن کسب درآمد کنید. شما اول باید فوت فن درست کردن انواع ساندویچ را یاد بگیرید. سپس بهترین ترفند این است که هنگام ظهر و عصر که مدارس و دانشگاه‌ها تعطیل می‌شوند در نزدیکی آنها پارک کنید و به بچه‌ها و محصل‌ها ساندویچ ارزان و فوری مانند فلافل، تک لقمه و … بفروشید. چون شما یک ماشین دارید پس می‌توانید به راحتی هر ساعت در محلی که میدانید شلوغ است بروید. مثلاً شب‌ها بخصوص در آخر هفته شما می‌توانید به پارک‌ها و شهربازی‌ها رفته و از تجمع خانواده‌ها برای فروش محصول خود استفاده کنید. چاپ بنر چاپ بنر در ایران یکی از کارهایی است که روزانه به آن نیاز است، با دستگاه بنر می‌توانید به چاپ تابلو مغازه‌ها، بنرهای تبلیغاتی، مناسبتی، بنرها مکه و فوت، بنرهای انتخاباتی و …. را انجام دهید. بازار این کار بسیار پر سود است و با یک دستگاه حدود 40 میلیون تومانی می‌توانید کار خود را آغاز کنید. این کار مهارت چندانی نمی‌خواهد فقط باید چند ماه روش کار با دستگاه را یاد بگیرید. شما شریکی پیدا کنید که مغازه‌ای مرتبط با کار چاپ دارد و دستگاهتان را آنجا بگذارید و هم باعث توسعه کار او شوید و هم خودتان بتوانید تمام سرمایه را برای خرید دستگاه هزینه کنید. تاکسی رانندگی تاکسی شاید شغل سختی باشد اما این حسن را دارد که نه نیاز به مهارت آن‌چنانی دارد، نه کسی بالای سر شماست و نه بازار آن وابسته به مشکلات اقتصادی کشور است. در شهرستان شما می‌توانید با این مبلغ یک تاکسی پژو یا پراید بخرید، حتی می‌توانید روی وام حساب کنید چون بازار این کار تا حدودی مطمئن است. و امکان بازگشت پول شما فراهم است. تاکسی کاری است که ورشکستگی ندارد و اگر همت کنید می‌توانید حداقل ماهیانه 2 میلیون تومان سود داشته باشید. البته بهتر است ماشین شما گازسوز باشد تا هزینه کمتری برای بنزین پرداخت کنید. حتی با خودروی شخصی نیز می‌توانید این کار را انجام دهید. فروشگاه کوچک وجود یک مغازه سوپرمارکت در هر محلی لازم است، همچنین لوازمی که در هر فروشگاه عرضه می‌شود جز ضروریات زندگی است و مردم همیشه به آنها محتاج هستند. پس می‌توان گفت اگر محل خود را خوب انتخاب کنید، حدوداً فروش شما تضمین خواهد بود. این کار نیاز به تخصصی ندارد فقط باید سوپرمارکت شما بیشتر مواد غذایی و لوازم مورد نیاز خانواده‌های یک محل را داشته باشد تا آنها از شما خرید کنند. در شروع باید از یک فروشگاه بسیار کوچک کار خود را آغاز کنید، این کار تخصص خاصی نمی‌خواهد  و می‌توانید بعد از مدتی آن را گسترش دهید.منبع: اقتصاد نیوز
یکی از چالش‌برانگیزترین بحث‌ها در کشور ماست البته این یک موضوع عجیب نیست… زیرا بیش از ۷۰% جمعیت ۸۰ میلیونی ایران را افراد زیر ۳۳ سال تشکیل می‌دهد.
1,451
607348262c38301a358e2789
موی سر نوزادان را با تیغ نتراشید یکی از باورهای غلطی که بین بعضی عوام شایع است تراشیدن موی سر نوزادان به بهانه پرپشت شدن آن است. حال اینکه این کار ارزش علمی ندارد و در واقع این باور، حاصل یک اشتباه دیداری است ... زیرا وقتی از سمت ریشه به سمت نوک مو می رویم، مو نازک تر می شود. درنتیجه وقتی شما مو را تیغ می زنید قسمت نازک مو می‌افتد ولی سطح مقطع مو که ضخیم تر است باقی می ماند. در نتیجه فکر می کنید با تیغ زدن، مو ضخیم تر شده است. در حالی که وقتی مو رشد کند و به سمت بالا بیاید مجددا نازک می شود.عامل دیگری که باعث ایجاد این باور غلط شده مراحل مختلف رشد مو است. موی انسان سه مرحله رشد دارد. مرحله آناژن یا رشد، مرحله کاتاژن یا استراحت و مرحله تلوژن یا مرگ. وقتی شما مو را با موچین، تیغ یا هر وسیله دیگری از پوست جدا می کنید، در واقع موی در حال استراحت یا مرگ را وارد مرحله رشد می کنید. در نتیجه سرعت رشد مو افزایش یافته و پس از آن مجددا وارد مرحله استراحت می شود. این امر باعث می شود که شما فکر کنید با تیغ زدن، بند انداختن یا کندن مو رشد مو بهتر و ضخیم تر می شود. بهترین زمان برای اولین کوتاهی موی کودکان  هیچ فرقی نمی کند که شما موی کودک تان را برای اولین بار در چه سنی کوتاه کنید. نکته ای که دانستن آن مفید است این است که نوزادان پس از تولد، دارای مویی هستند که داخل رحم رشده کرده است و به آن موی داخل رحمی یا لانوگو می گویند. بعد از تولد و بعد از گذشت ۳ تا ۴ ماه موی لانوگو که مویی نازک و ظریف است می ریزد و به جای آن مویی کرک مانند به نام ولوس رشد می کند. به تدریج و با گذشت زمان موی ولوس در قسمت سر جای خود را به موهایی ضخیم تر به نام ترمینال می دهد اما در قسمت های دیگر بدن ولوس باقی می ماند. بنابراین چه والدین سر کودک را بتراشند چه نتراشند لانوگوها یا موهای داخل رحمی طی ۲ تا ۳ ماه می ریزند. شاید ظاهر موها از نظر مادر خیلی متفاوت نباشد ولی ماهیت این موها با هم فرق دارند. بنابراین همان طور که اشاره کردم اصلاح و تراشیدن مو تاثیری در روند افزایش مو، ضخیم شدن مو، پرپشتی و جلوگیری از ریزش مو ندارد. سن تراشیدن مو هم با توجه به آداب و رسوم هر خانواده ای متفاوت است. به عنوان نمونه بعضی هندی ها اصلا موی کودکشان را نمی ترشاند یا اصلاح نمی کنند تا کودک بزرگ شود و خودش تصمیم بگیرد. با موی کودکان با خشونت رفتار نکنید: همان طور که بزرگسالان نباید با موهایشان با خشونت رفتار کنند در مورد کودکان نیز نباید به هیچ وجه با خشونت موی آنها را شانه یا سشوار بکشید. از آنجا که کودکان فاقد هورمون جنسی هستند میزان چربی موی آنها بسیار کم است. به همین دلیل به آسانی صدمه دیده و شکننده می شود. بنابراین توصیه می کنم موی کودکان را سشوار نکشید یا برای زیبایی آنها به خصوص در مورد موی دختران، موهایشان را بیش از حد نکشید. سعی کنید در حد متعادل و بدون اعمال خشونت موها را شانه کنید و برای خشک کردن موهایشان کمتر از سشوار استفاده کنید. منبع:روزنامه سلامت
یکی از باورهای غلطی که بین بعضی عوام شایع است تراشیدن موی سر نوزادان به بهانه پرپشت شدن آن است. حال اینکه این کار ارزش علمی ندارد و در واقع این باور، حاصل یک اشتباه دیداری است ...
84,688
60736dbb2c38301a358f6cae
به گزارش تبیان به نقل از خبرگزاری فارس،‌ محمدجواد آذری جهرمی در حاشیه مراسم گرامیداشت روز فضایی در جمع خبرنگاران در پاسخ به سؤال فارس در مورد موازی‌کاری سازمان صدا و سیما با بخشی از فعالیت‌های سازمان فضایی که اعلام می‌شود به استناد قانون عمل می‌کند، چه راهکار قانونی برای حل این مشکل را پیگیری می‌کنید، گفت: شاید موازی‌کاری‌های براساس قانون است و دوستان صدا و سیما نیز در حوزه خود تلاش زیادی می‌کنند و البته که منظورمان انجام کار غیرقانونی توسط صدا و سیما نبود.  وی گفت: اما درباره این موازی‌کاری به هماهنگی و هم‌افزایی نیاز داریم تا به لایحه‌ای برسیم که ممکن است از شورای عالی فضای مجازی کمک بگیریم، واقعیت را مطرح کرده‌ام که مبنی بر اینکه در عرصه‌های مختلف فضایی نیاز به یکپارچگی داریم و باید مجموعه اعتبارات، خدمات، مسئولیت، اجرا و تعهد مشخص باشد.  وی ادامه داد: در قانون اشاره نشده که صدا و سیما ماهواره بخرد، اما در زمان بودجه‌ریزی، اعتبار به آن اختصاص می‌دهند و این اجازه قانونی تفسیر می‌شود که شاید بتوان در اساسنامه سازمان فضایی متن را به نحوی تفسیر کرد که تأکید شود تنها سازمان فضایی مجاز به اقدام در زمینه خرید ماهواره است.  وزیر ارتباطات درباره ماهواره‌های در دست اقدام سازمان فضایی توضیح داد: ماهواره دوستی تست‌های موفقی را پشت سر گذاشته و در زمانی که بسیاری از حوزه ها در تحریم قرار داشتند، ساخته شده است.  وی درباره برنامه وزارت ارتباطات برای ایجاد بالن های ارتباطی توضیح داد: پروژه بالن‌های ارتباطی برای ایجاد چتر وای‌فای ایجاد شد که یک نمونه از آن در مراسم اربعین از نظر تعداد کاربران و پهنای باند آزمایش شد و این پروژه به کمیته بحران سپرده شد تا در هر ۳۱ استان اجرا شود.  وی درباره پیگیری پروژه اعزام موجود زنده به فضا گفت: این موضوع در مرحله آزمایشگاهی در دستورکار است، اما در مرحله کاربرد، اولویت‌های جدی‌تری داریم که نتیجه آن در مدیریت امور جاری دیده خواهد شد.  ممکن است مدل جدید گوشی مشمول رجیستری امروز اعلام شدوی درباره اعلام مدل جدید گوشی مشمول ریجستری گفت: ساعت ۲:۳۰ امروز جلسه‌ای در این باره داریم که دوستان ستاد مبارزه با قاچاق کالا و ارز، درخواست یک هفته مهلت کرده‌اند و در نتیجه ممکن است امروز مدل اعلام شود، اما یک هفته برای اجرا فرصت دهیم.  جهرمی درباره اینکه گفته شده بود ایران با تلگرام مذاکره می‌کند و تلگرام باید شرایط ایران را برای باز شدن دوباره در ایران بپذیرد، گفت: درخوست ایران این است که خشونت، ضربه زدن به اموال عمومی متوقف شود و اجازه ندهند که از پلت‌فرم‌شان برای این اهداف استفاده کنند، پیگیری‌هایی انجام شده و در حال ادامه است، اگر پلت‌فرمی دائمی مورد استفاده مردم باشد، به این معنا که زیرساخت‌ها را به آنها متصل کنیم، باید به مقررات ما احترام بگذارد، که از دیدشان این کار را کرده‌اند اما از دید ما کافی نبوده است.  وی در پاسخ به سؤال دیگری درباره اسنادی که در فضای مجازی مبنی بر غیرواقعی خواندن سرمایه‌گذاری‌های مرتبط با سرآوا در ایران اعلام می‌شود، گفت: راه‌حل شفاف شدن آمار این بخش‌های خصوصی، حضور آنها در بورس است که چند شرکت حوزه آی‌سی‌تی فعالیت خود را در بورس آغاز کرده‌اند،‌درباره این آمار نمی‌توان گفت صددرصد دروغ یا صددرصد راست است و وزارت ارتباط ارتباطات هم برای صحت‌بندی، کار دقیق دارد که ما هم مرجع انتشار ارزش آمار شرکت‌ها نیستیم. منبع: خبرگزاری فارس
وزیر ارتباطات گفت: در قانون اشاره نشده که صدا و سیما مسئول خرید ماهواره است، اما در بودجه‌ریزی اعتبار خرید می‌گیرد و این اجازه قانونی تفسیر می‌شود اما در اساسنامه سازمان فضایی کلیت خرید ماهواره صرفاً به عهده این سازمان گذاشته می‌شود.
50,963
60735f132c38301a358ee8f1
   کلیسای نیکوغایوس مقدس واقع در محلهٔ قاراگل در1630م بنا شده است. کلیسا با پلانی مستطیل شکل در جهت شرقی ـ غربی قرار گرفته و سقف و گنبد آن بر ستون های پهن متصل به دیوارهای جانبی تکیه کرده است. این ستون ها فضای داخلی کلیسا را به سه بخش مرتبط با یکدیگر تقسیم کرده اند. گنبد اصلی کلیسا با هشت نورگیر در بالای بخش میانی قرار گرفته. ناقوس خانه نیز در بخش غربی و بر روی سقف بنا واقع شده. در بخش شرقی نیز محراب با دو اتاقک چهارگوش در دو سوی آن قرار گرفته است. مصالح به کار رفته در ساختمان عبارت اند از خشت و آجر. دیوارهای داخلی بنا با گچ پوشانده و در برخی قسمت ها با خطوط هندسی تزیین شده اند. در سمت شمال شرقی کلیسا، نمازخانهٔ استپانوس مقدس واقع شده که در1774م ساخته شده است. در حیاط کلیسا نیز قبر خواجه میناس قرار دارد که به دستور نادرشاه کشته شد. منبع: سیری در ایران
کلیسای نیکاغایوس مربوط به دوره صفوی است و در اصفهان، جلفا، محله قاراکل، کوچه خواجه عابد واقع شده و این اثر در تاریخ ۱۰ خرداد ۱۳۸۲ با شمارهٔ ثبت ۹۰۷۱ به‌عنوان یکی از آثار ملی ایران به ثبت رسیده است.
43,998
60735c242c38301a358ecdbc
به گزارش تبیان به نقل از همشهری آنلاین، رئیس فراکسیون اهل سنت مجلس از درخواست برای دیدار با رئیس جمهور خبر داد. جلیل رحیمی جهان آبادی، رئیس فراکسیون اهل سنت، درباره تذکر کتبی برخی از نمایندگان به رئیس جمهور و وزرای علوم و کشور مبنی بر استفاده از ظرفیت نخبگان اهل سنت در فرصت‌های مدیریتی گفت: من این نامه را ندیدم، اما باید بگویم اعضای فراکسیون اهل سنت نامه‌ای را قبلا به رئیس‌جمهور نوشته‌اند مبنی برا این که از ظرفیت اهل سنت در اداره کشور استفاده شود. وی ادامه داد: واقعیت امر این است که اقوام، فرق و مذاهب یک خانواده در ایران هستند،‌ به هر میزان که این عزیزان فرصت دست‌یابی به موقعیت‌های اجتماعی، اقتصادی و سیاسی را در مقایسه با دیگران یکسان باشد، عدالت رعایت شود و شایسته‌سالاری در کشور اجرا شود به انسجام کمک می‌شود. رئیس فراکسیون اهل سنت مجلس شورای اسلامی با اشاره به وعده‌های رئیس‌جمهور در زمان انتخابات، عنوان کرد: هنگام انتخابات جمعیت کثیری از اهل سنت واقعا از آقای روحانی حمایت کردند، شما اگر نگاهی به آمارهای منتشر شده در ارتباط با استان‌های سنی‌نشین بیاندازید متوجه رأی بالای ایشان در این استان‌ها خواهید شد. به طور مثال از جمعیت هفتصد هزار نفری اهل سنت در استان خراسان آقای روحانی سبد رأی بالایی داشتند. وی خاطرنشان کرد: رئیس‌جمهور در دولت یازدهم و زمان انتخابات سال گذشته وعده‌هایی را دادند مبنی بر این از وجود اهل سنت استفاده می‌کنیم اما بعداز انتخابات مشاهده کردیم که در اجرای این وعده‌ها ایشان تعلل کردند و به کارگیری نیروهای اهل سنت خیلی کم اتفاق افتاد که همین امر دلخوری‌هایی را به وجود آورد. رحیمی جهان‌آبادی خاطرنشان کرد: ما حرفمان این است که این دلخوری‌ها، یأس و سرخوردگی اهل سنت که عمدتا اقوام مرزشین و دور کشور هستند کمکی به اتحاد و انسجام کشور نمی‌کند و دشمنان ممکن است از این خلاء استفاده و افکار مخالف نظام را ترویج کنند. وی تاکید کرد: در گفت‌و‌گو هایی که با آقایان جهانگیری، نوبخت و سایر وزرای کابینه داشتیم بارها این را گوشزد کردیم دلسردی و یأس ممکن است این افراد را مجاب کند به فعالیت‌های افراطی‌گرایانه روی بیاورند. ما افرادی را که نخبه و حامی نظام بودند به وزرا معرفی کردیم ولی متاسفانه تا این لحظه پاسخی از سوی دولت آقای روحانی دریافت نکردیم. رئیس فراکسیون اهل سنت دهمین مجلس شورای اسلامی تاکید کرد: این امر به نفع کشور نیست،‌ زیرا ممکن است ضریب امنیتی کشور کاهش پیدا کند و اتحاد و انسجام مردم از بین برود، معتقدم دولت نگاهش به این معقوله باید ملی باشد. وی در خصوص مشکلات اهل سنت بیان کرد: ما چند مشکل اساسی در ارتباط را اهل سنت داریم. اصلی‌ترین بحث ما حق عبادت است و ساخت مسجد در شهر و مناطقی که اهل سنت در آن حضور دارند به ویژه در شهر تهران که خواستار ساختن یک مسجد جامعه و محلی برای برگزاری نماز هستند. وی با اشاره به این که در تهران ما نمازخانه‌های متعددی داریم،‌عنوان کرد: اهل سنت خواهان این هستند که یک مسجد جامع برای برگزاری نماز جمعه در تهران داشته باشند. رحیمی جهان آبادی ادامه داد: بحث دیگر فعالیت حوزه‌های علیمه اهل سنت است،‌ مردم این مناطق از این امر گلایه دارند. مثلا در استان خراسان ما حوزه علمیه‌ای داشتیم که چندین سال مجوز نداشت که با پیگیری مشکلات حال شد . وی افزود: بحث مهم بعدی به کارگیری اهل سنت است که شایسته‌سالاری رعایت نمی‌شود،‌ باید بگویم اهل سنت صرفا به دلیل مسائل مذهبی موقعیت‌ها را از دست می‌دهد . جهان‌آبادی تصریح کرد: به استثنای جایگاه رهبری و رئیس‌جمهوری که برای شیعیان در نظر گرفته شده برای سایر پست‌ها مانند سفارت، استان‌داری‌ها،‌ معاونین محدودیتی برای اهل سنت وجود ندارد اما استفاده نمی‌شود. در دولت آقای روحانی ما فقط یک معاون اهل سنت در وزارت کار و یک سفیر مشاهده می‌کنیم. وی ادامه داد: در بسیاری از مناطق مانند خراسان حتی یک فرماندار اهل سنت وجود ندارد و استاندار خراسان رضوی برای خود یک مشاور اهل سنت انتخاب نکرده است که مشورتی به ایشان بدهد. نکاتی از این دست باعث دلخوری می‌شود و ما باید این خلاء‌ها را جبران کنیم. رئیس فراکسیون اهل سنت تاکید کرد: ما به اتحاد و انسجام علاقه‌مند هستیم،‌ نظام را دوست داریم و می‌خواهیم هرچه از دستمان برمی‌آید برای تقویتش انجام دهیم. ما نباید به افرادی که افراطی هستند اجازه نفوذ و جولان دهیم تا جوانان ما را جذب کنند. باید طیف‌های سیاسی و جریان‌های مختلف کمک کنند تا این همگرایی و همدلی بین جامعه اهل سنت و سایر اقوام ایجاد شود. وی در پاسخ به این سوال که آیا فراکسیون اهل سنت درخواستی برای دیدار با رئیس‌جمهور داشته است یا خیر گفت: ما درخواستی را به آقای جهانگیری ارسال کرده‌ایم که فراکسیون اهل سنت دیداری با رئیس‌جمهور داشته باشند. درصدد هستیم تا بزرگان ما ملاقاتی با مقامات ارشد کشور مانند رئیس مجلس و غیره داشته باشند زیرا معتقد هستیم که ملاقات و دیدارها می‌تواند سوءتفاهم را از میان بردارد و از طرفی هم کمک می‌کند مطالبات مردم شنیده شود. جهان آبادی خاطرنشان کرد: هنگامی که مسئولان مطالبات را بدون واسطه بشنوند و واقعیت‌ها را ببینند می‌توانند درست تصمیم‌گیری کنند.منبع: همشهری آنلاین
واقعیت امر این است که اقوام، فرق و مذاهب یک خانواده در ایران هستند،‌ به هر میزان که این عزیزان فرصت دست‌یابی به موقعیت‌های اجتماعی، اقتصادی و سیاسی را در مقایسه با دیگران یکسان باشد، عدالت رعایت شود و شایسته‌سالاری در کشور اجرا شود به انسجام کمک می‌شود.
53,938
607360682c38301a358ef490
1 خرداد 1370  در پی هتک حرمت به عتبات عالیات در عراق و تخریب این مراکز مقدس، توسط رژیم بعثی، ˈآیت‌الله سید علی خامنه‌ایˈ رهبر معظم انقلاب یک روز عزای عمومی اعلام کردند.  1 خرداد 1359  محاصره اقتصادی ایران توسط آمریکا و کشورهای هم پیمان آن از جمله بازار مشترک اروپا آغاز شد. بدنبال تسخیر لانه جاسوسی توسط دانشجویان پیرو خط امام، دولت آمریکا با بلوکه کردن داراییهای ایران، قطع روابط سیاسی و نظامی ، به حربه تحریم اقتصادی روی آورد.  1 خرداد 1358  سخنگوی وزارت خارجه آمریکا گفت روابط سرد تهران واشنگتن معلول حمایت طولانی آمریکا از رژیم گذشته ایران است.  1 خرداد 1325  با شروع عملیات خروج نظامیان روسی از ایران‌، شورای امنیت ادامه رسیدگی به شکایت ایران را به حالت تعلیق درآورد. در 26 اسفند 1324 دولت ایران برای دومین بار نسبت به ادامه حضور غیرقانونی روسها در خاک ایران به دبیرکل سازمان ملل شکایت کرده بودند.  1 خرداد 1306  ˈآرتورچسترمیلسپوˈ رئیس کل مالیه ایران بدلیل اختلاف با رضا خان برسر شیوه نظارت بر بودجه نظامی کشور ناگزیر به کناره‌گیری شد.
امروز سه شنبه برابر با یکم خرداد 1397 هجری خورشیدی، ششم رمضان 1439 هجری قمری و بیست و دوم می 2018 میلادی است. مهم ترین رویدادهای تاریخ معاصر در این روز، به شرح زیر است:
72,857
607368b22c38301a358f3e77
جان رابینسون، روانشناس صاحب‌نام آمریکایی و نویسنده کتاب معروف «عشق بیشتر، جدال کمتر» در آخرین تحقیقات خود متوجه شد که می‌توان با پرسیدن چند سوال کلیدی، در هر دوره از زندگی، شناخت بیشتری از شریک زندگی کسب کرد. وی معتقد است که این سوالات کاملا حرفه‌ای و زیرکانه هستند، چرا که ممکن است حتی همسر شما در مورد این مسائل دانش اندکی داشته باشد یا اینکه شما نیز پس از مواجه شدن با این سوالات، توضیحات کافی در اختیار نداشته باشید. بهتر است از قضاوت و انتقاد همسرتان پرهیز کنید و در فضای مناسب سوالات ذیل را از او بپرسید: 1. برای مجذوب کردن دیگران و ایجاد حس علاقه‌مندی در آنها چه کارهایی انجام می‌دهی؟ 2.اگر کودک درون شما قادر به صحبت بود از چه سخن می‌گفت؟ 3.تاکنون چه چیزهایی در مورد خود یاد گرفته‌ای؟ 4. اساسی‌ترین قدرت تو چیست؟ 5.نقطه ضعف تو در چیست؟ 6. یک روز مطلوب و خاطره‌ساز از نظر تو چگونه است؟ 7.بیشترین احساساتت در چه چیزی متمرکز شده است؟ 8. از چه چیزی به شدت شرمگین می‌شوی؟ 9.مهمترین مسئله‌ای که به صراحت در مورد من درک می‌کنی چیست؟ 10. از چه ویژگی خودت بیشتر رضایت داری؟ 11.چالش برانگیزترین لحظه در زندگی تو کی بوده است؟ 12. به نظر تو چه چیزی در زندگی خودت گم شده است؟ 13. چه رویدادهایی بیشتر از همه زندگی تو را شکل می‌دهند؟ 14. چه چیزی واقعا تو را می‌ترساند؟ 15. چه چیزی تو را به خوشحال‌ترین انسان تبدیل می‌کند؟ دکتر رابینسون معتقد است که قبل از پرسیدن این سوالات حتما یک مکان مناسب و آرام برای مکالمه پیدا و سپس، تلفن‌همراه خود و همسرتان را خاموش کنید. سپس در فضایی گرم و به دور از استرس، سوالات را بپرسید و حداقل یک ساعت برای مکالمه در مورد آنها زمان صرف کنید. در نهایت هرگونه قضاوت و انتقاد را کنار بگذارید و اجازه دهید همسرتان به صورت کامل خودش را معرفی کند.منبع: ایسنا
حتی گذشت چند دهه از زندگی مشترک نیز دلیل کافی برای شناخت مناسب بین زوج‌ها نیست. ممکن است هنوز هم افکار و باورهای جالبی در ذهن همسرتان نهفته باشد که شما از آن بی‌خبر باشید. برای یافتن ابعاد ناشناخته همسرتان بهتر است از چند روش برگرفته از روانشناسی نوین استفاده کنید.
41,164
60735ae92c38301a358ec2aa
 شبکه 9 تلویزیون استرالیا در این زمینه افزود: دو مؤسسه بین‌المللی «کنترل ریسکس» و «اینترنشنال SOS» در ارزیابی خود برای سال 2019، ایران را جزو امن‌ترین کشورهای جهان برای گردشگران معرفی کردند. این رسانه استرالیایی در گزارش خود تأکید کرده است: امنیت ایران طبق گزارش این نهادهای بین المللی همسطح استرالیا، آمریکا، کانادا، چین و کشورهای اروپایی ارزیابی شده است. نگارنده این گزارش آورده است: شاخص های امنیت در مورد گردشگران مانند میزان پایین خشونت های نژادی، فرقه ای یا سیاسی یا ناآرامی های مدنی غیر معمول در این بررسی مورد توجه قرار گرفته است. وی افزود: گردشگران هنگام سفر، امنیت دیگر کشورها را از نظر اجتماعی و سیاسی و یا احتمال بروز آشوب ها در نظر می گیرند و امنیت ایران از این نظر مانند استرالیا و آمریکا برآورد شده است. این رسانه گزارش داد: تهدیدات تروریستی نیز از دیگر معیارهای گردشگران برای سفر به یک کشور است که ایران در این شاخص نیز مورد بررسی قرار گرفته است. بنا به این گزارش، ایران در منطقه خاورمیانه واقع است اما تنها تعداد کمی از دیگر کشورهای خاورمیانه مانند کویت و قطر در سطح خطرهای امنیتی «پایین» ارزیابی شده اند و این درحالی است که کشورهای دیگر مانند عربستان با امنیت متوسط و برخی دیگر مانند پاکستان، عراق، افغانستان و بسیاری از کشورهای آفریقایی در رده کشورهای کاملاً «خطرناک» برای گردشگران معرفی شده اند. این رسانه استرالیایی افزود: علاوه بر امنیت، ارائه خدمات امنیتی و اورژانسی مؤثر و بهره گیری از زیرساخت ها مانند حمل ونقل سریع و آسان و امن برای گردشگران نیز از عوامل دیگر انتخاب یک کشور برای سفر محسوب می شود. شبکه تلویزیونی 9 استرالیا گزارش داد: این در حالی است که ایران در طول سالهای 1980 تا 1988 درگیر جنگ عراق علیه این کشور بود. ایران به عنوان کشوری چهار فصل با انبوه جاذبه های طبیعی و تاریخی، همواره مورد توجه گردشگران خارجی بوده است. «محمد خیاطیان» معاون توسعه مدیریت سازمان میراث فرهنگی، صنایع دستی و گردشگری کشورمان نیز پیش تر گزارش داده بود که در نیمه نخست سال جاری، بیش از شش میلیون گردشگر خارجی به ایران سفر کردند که این رقم رشد 51 درصدی نسبت به مدت مشابه سال قبل داشته است. منبع: خبرگزاری ایرنا
یک رسانه استرالیایی با انتشار گزارشی در مورد وضع گردشگری ایران، نوشت: هنگامی که صحبت از امنیت سفر به میان می آید، ایران به اندازه استرالیا امن است.
75,604
607369de2c38301a358f4932
  نمایش «بی‌تابستان» (Summerless) به نویسندگی و کارگردانی امیررضا کوهستانی است که به عنوان یکی از آثار شرکت‌کننده در بخش اصلی هفتاد و دومین فستیوال بین‌المللی آوینیون اجراهای خود را آغاز کرده است. این نمایش در این فستیوال هفت اجرا خواهد داشت. داستان جدیدترین نمایش کوهستانی در یک مدرسه ابتدایی اتفاق می‌افتد وسعید چنگیزیان، لیلی رشیدی و مونا احمدی بازیگران این نمایش‌ هستند. پیش‌تر کوهستانی با چنگیزیان در نمایش‌های «اتوپیاها»، «۱۷ دی کجا بودی؟» و «ایوانف» همکاری کرده بود، مونا احمدی را هم پیش از این در نمایش «شنیدن» به عنوان بازیگر کنار خود داشت اما برای لیلی رشیدی، «بی‌تابستان» اولین تجربه همکاری با کوهستانی است. از عوامل این نمایش می‌توان به محمدرضا حسین‌زاده دستیار کارگردان، برنامه‌ریز و مدیرتولید، شهریار حاتمی طراحی صحنه، شیما میرحمیدی طراحی لباس، علی شیرخدایی و داود صدری طراحی و اجرای ویدئو، آنکیدو دارش ساخت موسیقی، رضا خاکساری و رضا مصطفی‌پور و بهارک خاوری گروه کارگردانی و روح‌الله زندی فرد مشاور رسانه‌ای اشاره کرد. منبع : باشگاه خبرنگاران جوان
نمایش «بی تابستان» به نویسندگی و کارگردانی امیررضا کوهستانی اجراهای خود را در بخش اصلی فستیوال آوینیون آغاز کرد.
8,286
60734a992c38301a358e423c
با اتمام جنگ از مفقودین جنگ هیچ خبری نبود، بسیاری از رزمنده ها به شهادت رسیده بودند اما خانواده های تمامی مفقودین امید اسارت آنان را داشتند که لااقل در قید حیاتند و زنده و روزی به آغوش وطن باز می گردند. در ایران از جنگ هشت ساله ی ایران و عراق به نام جنگ تحمیلی و دفاع مقدس یاد می کنند و عراقی ها این جنگ هشت ساله را به اسم قادسیهٔ صدام می شناسند. جنگ هشت ساله ی ایران و عراق دومین جنگ طولانی قرن بیستم می باشد که بعد از جنگ ویتنام بیشترین خسارت را برای طرفین به بار آورد.  این جنگ به طور رسمی در ۳۱ شهریور ۱۳۵۹ برابر ۲۲ سپتامبر ۱۹۸۰ آغاز شد و در نهایت پس از حدود ۸ سال در مرداد ۱۳۶۷ با قبول آتش‌ بس از سوی دو طرف و پس از به جا گذاشتن یک میلیون نفر تلفات و ۱۱۹۰ میلیارد دلار خسارات به دو کشور خاتمه یافت. مبادلهٔ اسیران جنگی بین دو کشور از سال ۱۳۶۹ آغاز شد. ایران آخرین گروه از اسرای جنگی عراقی را ابتدای دهه ی هشتاد به عراق تحویل داد. اسرای عراقی به عراق بازمی گشتند، با کت و شلوار و پیراهن هایی نو و هماهنگ و بسیار آراسته و منظم با ساک های سنتی اصفهانی که داخلش سوغاتی های ایران بود، به کشور خودشان که عراق بود بازگشتند اما اسرای ایرانی با وضعی نامناسب که در شانشان نبود به آغوش وطن بازگشتند. در این آمار به اسارت گرفتن ایرانیان غیر نظامی محسوب نشده است زیرا که هر فرد غیرنظامی که به صورت غیرمجاز وارد خاک عراق می‌شد حداقل محکوم به شش ماه حبس بود. افرادی که برای ماهی‌گیری یا تجارت وارد خاک عراق شدند، جزو آمار اسرا نبودند. در 28 مرداد 1369 ایران و عراق از طریق مذاكرات ژنو توافق كردند با همكاری سازمان صلیب سرخ جهانی اسرای یكدیگر را از طریق هوایی و زمینی مبادله كنند. در جنگ ایران و عراق از لحاظ استراتژیک یکی از مهم‌ترین برخوردهای نظامی دوران معاصر بود، که منافع تقریباً همه کشورهای جهان را بدون استثنا تهدید می کرد و ابر قدرت ها در ابتدا تماما از رژیم بعث عراق حمایت کردند و عراق بدون آنها این جنگ را باخته بود اما در نهایت برای این جنگ پیروز نمی خواستند زیرا که جنگ در ناحیه ای رخ داده بود که بیشترین ذخیره ی نفتی جهان را داشت به همین دلیل پیروز این جنگ توازن قدرت در منطقه را بهم می ریخت. شرایط اسرای ایرانی هنگام تبادل به نقل از شاه حسینی!" چند نماینده از عراق و نماینده کمیته بین‌المللی صلیب سرخ برای تبادل در پل خیرناصرخان حضور داشتند اما ما تبادل را از آنجا قبول نکردیم. آقای آقامیری، مسئول تبادل اسرا، اعلام کرد که ما تبادل اسرا را در مرز خسروی ـ منذریه انجام خواهیم داد. آن‌ها مجبور به قبول این کار شدند و قرار شد نیروهای عراقی تا مرز میان عراق و ایران عقب نشینی کنند. گرمای طاقت‌فرسایی بود. عراقی ها اسرای ایرانی را در داخل چادرها و شرایط نامناسبی نگه داشته بودند. در زمان بازگشت اسرا، نماینده صلیب سرخ در این چادرها با اسرا ملاقات بدون شاهد انجام می داد و سوال می‌کرد که آیا تمایل داری به کشور خود بازگردی یا خیر؟ در این تبادل انبوه، هیچ یک از اسرای ایرانی حاضر نشدند که به کشور عراق پناهنده شوند. در صئرتی که در دوران جنگ تحمیلی تعداد زیادی از اسرای عراقی به جمهوری اسلامی ایران پناهنده شدند و برخی در قالب لشکر بدر به جبهه برگشتند."(1) در سال ۱۹۹۱ خاویر پرز دکوئیار (دبیرکل وقت سازمان ملل متحد) رسماً بر اساس نظر گروه ناظر نظامی سازمان ملل متحد، عراق را آغازگر جنگ معرفی کرده و از خواسته ایران برای دریافت غرامت جنگی پشتیبانی کرد. اما هیچ‌کدام از دولت‌های کشور ایران در دوران پس از جنگ پیگیر دریافت غرامت‌های ایران از عراق نشده‌اند اما با سخنان جدید العبادی در رسانه های جهان ، دولت مردان ایرانی صحبت هایی از پرداخت عراق بابت غرامت جنگی را مطرح کرده اند که این پول حق ایران است و باید روزی آن را پس بگیرند. پی نوشت: 1- تبادل اسرای ایران و عراق بر اساس وزن!، مشرق نیوز
توافق نامه ای در ژنو صورت گرفت که به دنبال آن قرار بر این شد که ایران و عراق اسرای جنگ را با یکدیگر از طریق هوایی و زمینی مبادله کنند .
14,720
60734ec82c38301a358e5b5e
به گزارش دنیای اقتصاد،مجموع ثروت میلیاردرهای جهان با رشدی ۱۷ درصدی از ۱/ ۵ هزار میلیارد دلار به ۶ هزار میلیارد دلار در سال ۲۰۱۶ رسید. به گزارش این نهاد، برای اولین بار میلیاردرهای آسیایی از لحاظ تعداد از همتایان آمریکایی خود پیشی گرفتند، با این حال هنوز میلیاردرهای آمریکایی بالاترین تمرکز ثروت را دارند.البته اگر همین روند ادامه یابد، در کمتر از ۴ سال آینده مجموع ثروت میلیاردرهای آسیایی از آمریکایی‌ها پیشی می‌گیرد. شرکت انگلیسی «پی‌دبلیو‌سی» با همکاری شرکت سوئیسی «یو‌بی‌اس» گزارش سالانه مشترک میلیاردرهای خود را به منظور درک بهتر از جمعیت ثروتمند جهان منتشر کرد.جوزف استادلر، رئیس بخش سرمایه‌های باارزش جهانی شرکت «یو‌بی‌اس» درباره این گزارش گفته است: «امسال ما تنها شاهد رشد سرمایه میلیاردرها نبودیم، بلکه ابعاد جغرافیایی این سرمایه‌ها دستخوش تغییرات اساسی شده است. رشد دراماتیک ثروت آسیایی‌ها بیانگر آن است که ثروت آنها می‌تواند در چند سال آینده از آمریکایی‌ها پیشی گیرد.فارغ از آمار و ارقام ارائه شده در این گزارش، به‌واسطه رشد و اشتغال نیروی کار، میلیاردرهای جهان اثرات گسترده‌تری بر اقتصاد جهانی دارند. همچنین اثرات اجتماعی ثروت بسیار زیاد است. توجه ویژه میلیاردرها به موضوع هنر و ورزش موجب تقویت زندگی فرهنگی جوامع شده است.»در گزارش «میلیاردرهای ۲۰۱۷»، ۱۵۴۲شخص و شرکت میلیاردر جهان مورد ارزیابی قرار گرفتند. در این رابطه کسب‌وکار میلیاردرها در مجموع مسوول اشتغال بیش از ۷/ ۲۷ میلیون نفر در جهان است (تقریبا معادل جمعیت شاغل بریتانیا). در سال ۲۰۱۶، میلیاردرهای جدید فهرست امسال اشتغال حداقل ۸/ ۲ میلیون نفر را بر عهده داشتند.بر اساس این گزارش، میلیاردرهای جهان به‌واسطه پیگیری‌های فرهنگی‌شان در حال ایجاد میراثی دیگر هستند: مشارکت و سرمایه‌گذاری میلیاردرها در فعالیت‌های هنری و باشگاه‌های ورزشی رو به افزایش است. تعداد موزه‌های خصوصی و همچنین کمک‌های مالی دریافتی موزه‌های عمومی رشد چشمگیری داشته است. همچنین کمک میلیاردرها به باشگاه‌های ورزشی موجب ثبات بیشتر این باشگاه‌ها و ایجاد شور و نشاط در جوامع شده است.دکتر مارسل ویدریگ، یکی از مدیران شرکت «پی‌دبلیوسی» نیز درباره این گزارش می‌گوید: «ما سال گذشته نگران موضوعاتی همچون رشد مقررات و نوسانات نرخ‌های ارز بودیم، اما امسال این نگرانی‌ها به موضوعاتی همچون بازگشت رشد و تغییرات جغرافیایی تبدیل شده است. بیش از این نیاز نیست به‌دنبال حفظ و رشد ثروت باشیم.امروزه میلیاردرها در قبال مسائل اقتصادی و اجتماعی احساس مسوولیت می‌کنند. این امر ممکن است به‌واسطه ایجاد یک موزه خصوصی برای تقویت هنر یا خرید یک باشگاه ورزشی برای ایجاد شور و نشاط در جامعه باشد. همچنین دانستن این موضوع که انتظار می‌رود ۴/ ۲ هزار میلیارد دلار از ثروت میلیاردرها به دو دهه آینده انتقال یابد، اهمیت این اثرگذاری را افزایش می‌دهد.» پیش از این موسسه خیریه «آکسفام»‌در گزارش سال ۲۰۱۶ خود مدعی شده بود که ۸ نفر از ثروتمندان جهان، ثروتی معادل با دارایی‌های نیمی از جمعیت جهان را دارند.بر اساس گزارش «میلیاردرهای ۲۰۱۷» مجموع ثروت میلیاردرهای جهان پس از یک سال کاهش، با رشدی ۱۷ درصدی در سال ۲۰۱۶ به ۶ هزار میلیارد دلار رسید. بخش عمده این افزایش تحت تاثیر رشد ثروت و تعداد میلیاردرهای آسیایی و رونق بخش‌های مواد اولیه، صنعتی، مالی و تکنولوژی بوده است.در سال ۲۰۱۶ به‌طور میانگین هر دو روز یک میلیاردر آسیایی به جمع میلیاردرهای جهان افزوده شد. در این سال تعداد میلیاردرهای آسیایی با افزایشی ۲۵ درصدی به ۶۳۷ نفر رسید (در مقایسه با ۵۶۳ میلیاردر آمریکایی). به‌علاوه گرچه مجموع ثروت میلیاردرهای آسیایی با افزایشی سی‌درصدی به ۲هزار میلیارد دلار رسید، اما هنوز بخش عمده ثروت در دست میلیاردرهای آمریکایی است (۸/ ۲ هزار میلیارد دلار). در اروپا اما تعداد میلیاردرها چندان تغییر نکرد: در انتهای سال ۲۰۱۶ تعداد ۳۴۲ میلیاردر اروپایی شناسایی شد که در مجموع ثروت آنها به ۳/ ۱ هزار میلیارد دلار می‌رسید.منبع: دنیای اقتصاد 
دومین شرکت بزرگ خدمات حرفه‌ای دنیا، «پی‌دبلیو‌سی»، گزارش «میلیاردرهای ۲۰۱۷» خود را منتشر کرد.
26,420
607354922c38301a358e8912
به گزارش تبیان به نقل از خبرگزاری مهر، رسول خادم ظهر امروز دوشنبه با حضور در محل برگزاری مجمع فوق العاده فدراسیون کشتی متن استعفا خود را به اعضای مجمع ارائه داد. رسول خادم در این خصوص گفت: استعفای من به دلیل عدم حمایت وزارت ورزش از کشتی است و فکر می کنم با وجود من کشتی نیز از حمایت وزارت ورزش محروم می شود و این رشته ضربه خواهد خورد. پس بهتر است بروم تا کشتی ضربه نخورد. وی تاکید کرد: استعفای من هیچ ارتباطی به مسایل عدم رویارویی کشتی گیران ایرانی با رقبای رژیم اشغالگر قدس ندارد. در متن بیانیه رسول خادم برای اعضای مجمع آمده است: «با سلام  و درود به اعضا محترم مجمع فدراسیون کشتی بویژه روسای محترم هیات کشتی استان ها که یار و یاور کشتی کشور در اجرای برنامه های سنگین و فشرده آن بوده و هستند. در این چندسال شاهد مظلومیت مدیریت کشتی کشور در برابر مواضع ناخوشایند آشکار و پنهان وزارت ورزش و جوانان  نسبت به ورزش ملی کشور  بوده اید. از نظر من مشی و  مرامنامه عملی مدیریت ورزش در کشور به گونه ای است که با روحیات و زوایایی رفتاری دیگر متقاضیان محترم کاندیداتوری فدراسیون کشتی، هماهنگی و همخوانی بیشتری دارد. حضور من اسباب تحمیل بی مهری های  مضاعفی  بر کشتی خواهد بود. در این چند سال تلاش کردم که از کنار تمامی تنگناهای حاصل از بی توجهی های مدیریت کلان ورزش به کشتی کشور ، با اتکاءبه بزرگی خانواده کشتی  بگذرم. حتی این تلاش را با شرکت مجدد در انتخابات فدراسیون کشتی نیز ادامه دادم. اما خواهران و برادران عزیزم بهتر است دیگر کتمان نکنیم. کشتی به اندازه کافی تنها هست و منصفانه نیست به واسطه تلاش ناموفق آقایان برای همراه کردن فردی چون من که تمامی سلول های وجودش از کشتی است، بیش از این ، آب را به روی کشتی ببندند. نکته آخر اینکه حضور من در کشتی برای خودم نبوده و نیست. من مدیون کشتی بوده و هستم. هیچ گاه هم از خانواده کشتی جدا نخواهم شد. اجازه بدهیم فردی مسوولیت فدراسیون کشتی را بپذیرد که بتواند با ادبیات و افکار مورد نظر آقایان وزارتی ، فدراسیون را اداره کند. شاید این اتفاق کمی از تنهایی ورزش ملی کشور بکاهد.منبع: مهر
رئیس فدراسیون کشتی که پیش از این استعفای خود از این مسئولیت را اعلام کرده بود با حضور در مجمع این فدراسیون بیانیه ای را در تکمیل استعفایش به اعضای مجمع ارائه کرد.
34,481
607357f72c38301a358ea88f
 بنیاد شهریار همزمان با سالروز تولد شهریار، شاعر نام‌آشنای معاصر، مجموعه‌ای از سروده‌های او را در قالب اثری با عنوان «شهریار و انقلاب ملت» منتشر کرد. این اثر، چنانکه از عنوان آن پیداست، دربردارنده سروده‌های شهریار با موضوع انقلاب اسلامی است. این اثر با همکاری انتشارات ایز به چاپ رسیده است. «شهریار و انقلاب ملت» در 800 صفحه به چاپ رسیده و علاوه بر اشعار، دربردارنده دستخط‌های شاعر و همچنین تصویری از شهریار در لباس روحانی است. از دیگر ویژگی‌های این اثر، نقل رؤیای معروف آیت‌الله مرعشی نجفی طی نامه ممهور به سجع و مهر آن مرجع فقید و اختصاص فصلی مجزا به طرح بیانات مقام معظم رهبری درباره این شاعر است. شهریار در مقایسه با دیگر شاعران هم‌دوره خود بیشترین توجه را به حوادث مرتبط با انقلاب اسلامی داشت. تجلیل مقام‌ بنیانگذار انقلاب، ایام‌الله، دقاع مقدس و نقش آفرینان آن حماست بزرگ، شهدا، ترورهای صورت گرفته در ابتدای انقلاب، فاجعه کشتار حجاج و تأسیس نهادهای انقلابی از زمره موضوعات مورد توجه او بود که در مدتی کمتر از یک‌دهه تقارن حیات جسمانی‌اش با انقلاب و نخستین دهة عمر جمهوری اسلامی آفرید. شهریار به گفته کارشناسان، شعور انقلابی را در شعر درآمیخته است. این موضوع هم از حیث واژگان و هم از حیث موضوع و محتوا قابل بررسی است. «شهریار و انقلاب ملت» با مقدمه 200 صفحه‌ای اصغر فردی، از شاگردان شهریار، منتشر شده است. منبع: تسنیم
کلیات اشعار انقلابی شهریار در ۸۰۰ صفحه برای نخستین بار پس از گذشت ۳۰ سال از درگذشت شاعر منتشر شد.
16,595
60734fe32c38301a358e62b1
به گزارش تبیان و به نقل از خبرآنلاین؛  فدراسیون جهانی فوتبال، فیفا قصد دارد از سال 2019 به بعد، بازی‌های دوستانه را لغو کرده و در قالب لیگ جهانی فوتبال همه کشورهای عضو خود را درگیر بازی‌های تدارکاتی و دوستانه کند. در این لایحه که هنوز در مجمع عمومی فیفا به تصویب نرسیده، قرار بر این شده که از سال 2019 به بعد دیگر چیزی به نام بازی دوستانه وجود نداشته باشد و فیفا البته با شعار دوستی و صلح جهانی یک لیگ جهانی فوتبال ترتیب بدهد. با چنین وضعیتی دیگر لازم نیست یک کشور برای بازی دوستانه مذاکره کند و یا پول پرداخت نماید، در واقع همه تیم‌ها موظف هستند آماده پذیرایی از کشورهای مختلف جهان باشند و امکانات استاندارد را در سطح جهانی رعایت کنند، چرا که عضو فیفا هستند. فیفا نیز به کشورهایی که بضاعت محدودی برای این میزبانی‌ها دارند، کمک خواهد کرد. از طرفی این لیگ جهانی جذابیت بیشتری نسبت به بازی‌های دوستانه خواهد داشت ومردم در سراسر جهان به صورت تصادفی و پس از قرعه کشی کلی، می‌توانند منتظر تماشای بازی تیم‌های بزرگ و کوچک جهان در استادیوم ملی خود باشند. لیگ جهانی برای باشگاه‌های جهان نیز اجرا خواهد شد.
فیفا در نظر دارد از سال 2019 به بعد به جای برگزاری بازی‌های دوستانه، لیگ جهانی فوتبال برگزار کند.
40,867
60735ac62c38301a358ec181
استاد سلیم موذن‌زاده اردبیلی در 15 مهرماه 1315 خورشیدی در محله تازه شهر اردبیل از خانواده‌ای معنوی و مذهبی زاده شد. پدرش شیخ عبدالکریم مؤذن اردبیلی نخستین موذن رادیوی ایران است و برادرش رحیم موذن‌زاده اردبیلی نیز از موذنان اسلامی و به عبارتی تمام اولاد ذکور خاندان موذن ارادت و اعتقاد قلبی خود را به خاندان اهل بیت(ع) به ویژه اباعبدالله‌ الحسین با وقف حنجره‌هایی طلایی‌شان به این دستگاه شور و شعور به اثبات رسانده‌اند. سلیم آواز اردبیل بطور متوسط روزانه پنج ساعت از عمر خود را صرف مداحی کرده بود و بیش از 2 هزار عنوان نوار کاست مربوط به برنامه‌های او از زمان پیدایش ضبط صوت تاکنون به زبان‌های ترکی، فارسی و عربی موجود است. سلیم، صدای خوب در مداحی را از رشته‌های هنری ظریف توصیف می‌دانست که ملاحت، زیر و بم آهنگ، ادای کلام و تحریرهای مناسب لازمه این هنراست. موذن‌زاده به زبان‌های ترکی، فارسی و نیز عربی تسلط داشت و به زبان انگلیسی نیز نوحه خوانده است. در ۱۳۹۲ اذان سلیم موذن‌زاده اردبیلی، برای نخستین بار در تاریخ رادیو و تلویزیون‌های جمهوری آذربایجان، از شبکه ANS باکو پخش شد. و  قبل از آن نیز در ۷۸ سالگی در دستگاه بیات ترک اذان گفت که ویژگی این اذان استفاده از سه بیت اشعار فارسی شهریار در فلسفه اذان در مقدمه و اجرای ترجمه فارسی عبارات در قالب یک بیت شعر فارسی است. مرحوم سلیم موذن‌زاده با معرفی خود به عنوان نوکر پیر آستان اهل بیت (ع) معتقد بود: حنجره من یک موهبت الهی و وقف سیدالشهداء است و استفاده از آن در زمینه‌های غیر از این صحیح نیست و گواه این مدعا بهترین و ماندگارترین آثار او مداحی نوجه معروف «زینب زینب» است. سلیم‌ موذن‌زاده اردبیلی با دعوت ایرانیان مقیم خارج از کشور برای نوحه‌سرایی و مداحی دعوت‌نامه‌های متعددی دریافت کرده که در این میان در مراسم ختم حیدر علی‌اف رئیس‌جمهور پیشین جمهوری آذربایجان برای اجرای نوحه دعوت شده بود. از این مداح شهیر اردبیلی در دوره‌های متوالی اجلاس بین‌المللی پیرغلامان حسینی در سطح کشور و همچنین همایش‌های نکوداشت خادمان صدیق دربار حسینی با اهدای لوح سپاس و یادبود تجلیل و تکریم شده بود و بزرگ مرثیه‌سرای عالم اسلام مورد پاسداشت قرار گرفت. در سال 91 که کنگره ملی تجلیل از پیرغلامان حسینی در اردبیل برگزار شد هنگام تلاوت قرآن کریم و مداحی سلیم موذن‌زاده بارها مردم با احسنت و تشویق‌های خاص آنها را همراهی می‌کردند که این نشان از اوج علاقه مردم اردبیل به این پیرغلام حسینی بود که 8 دهه عمر پربرکت خود را صرف ترویج و تبلیغ اندیشه و آرمان بلند حسینی کرد. سلیم موذن‌زاده اردبیلی شور و علاقه فراوانی به بانوی غم دیده کربلا داشت و از این رو در دهه 60 با اجرای نوحه «زینب زینب» ارادات قلبی خود را به این بانوی عالمه نشان داده که این قطعه مرثیه از آثار ماندگاری است که ضمن اجرای صوتی و لحنی بسیار فاخر، دارای شعری روان است که هم گویای مصیبت وارده بر حضرت زینب است و هم حقیقت وجودی زینب(س) در کربلا را به خوبی بیان می‌کند. موذن‌زاده اردبیلی بارها در مصاحبه‌ها و گفتارهایش خود را نوکر بارگاه حسینی معرفی کرده و آرزوی دیرینش جان سپردن در این دستگاه شور و شعور بود به طوری که بعد از اربعین حسینی و در آخرین روزهای ماه صفر سال 1395 دار فانی را وداع گفت و روح بلندش در کنار خدای حسین آرام گرفت. علاوه بر نوای حزین «زینب زینب» سلیم موذن‌زاده مرثیه معرفی امام سجاد(ع) در مجلس یزید را نیز در کارنامه خود دارد، به طوری که هر ردیف از این مرثیه که از زبان بلبل خوش الحان حسینی ترواش می‌شد هنوز هم تازگی و طراوت اولین روزهای اجرا را داشت. گوئی مخاطبان این مرثیه همراه با کاروان اسرای کربلا و شجاعت بی‌نظیر حضرت زینب(س) که در مجلس یزید به افشاگری طاغوت پرداخت و آن زمان که شاعر از زبان بیمار مصلحتی کربلا می‌سراید: ایها الناس اولون  مطلبه آگاه  بیلون/بیزه بذل ایلیوب آلتی صفت الله بیلون/یدی نعمتله ویروب مرتبه و جاه بیلون/ارث دور جود و فصاحتله شهادت بیزده/واردی اخلاق و عبادتله شجاعت بیزده شنوندگان حاضر در مجلس جلوه‌ای از عبادت خالصانه امیرالمومنین در مقابل پرودگار را مجسم می‌کردند. شاعر این مرثیه از زبان امام سجاد(ع) همچنین می‌سراید: قلب مومن ده اولان مهر سزاوار بیزیم/انبیا زمزه سینه سید و سالار بیزیم/خلقتون مفخری پیغمبر مختار بیزیم/حافظ  قلعه  دین  حیدر  کرار  بیزیم/حضرت حمزه بیزیم جعفر طیار بیزیم و آنگاه که این مراثی از زبان موذن اردبیلی می‌تراود کمتر کسی می‌تواند در مقابل این همه اولوهیت و عظمت سر تعظیم در مقابل خاندان حسینی فرود نیاورد. استاد انور اردبیلی در خلق این مرثیه حماسی آنگاه که می‌سراید: لیل اسرا ملکوته گیده نون اوغلی منم/ساحت اقدسه معراج ایده نون اوغلی منم/قاب قوسین فتدلا  گوره نون اوغلی منم/اوکه گویلرده ایدوب راز و نیاز اوغلی منم/قبله تینه او که ایلوبدی نماز اوغلی منم/ به شاهکار بزرگی دست زده است که تاریخ بشریت همتای آن را نخواهد دید و نوحه‌سرایی این شعر تنها از بزرگی چون سلیم موذن‌زاده اردبیلی برمی‌آید و بس. این مرثیه به اینجا ختم نمی‌شود و استاد موذن‌زاده اردبیلی با اجرای این نوحه مجلس یزید فاسد را به خوبی تصویر کرده و آن هنگام که از زبان سیدالساجدین با زبانی سوزناک می خواند: زمزمون اوغلی منم مکه منا اوغلی منم/مشعرون اوغلی منم مروه صفا اوغلی منم/عرفات اوغلی منم غار حرا اوغلی منم/مسند عدلیده  داد ایلینون اوغلی منم مظلومیت خاندان علی را در قابی بی‌نظیر به تصویر کشیده تا همواره با زمزمه این مرثیه اشک ماتم در دیدگان عاشقان حسین جاری شود. مردم اردبیل شهر حسینی و دیار ابوالفضلی آنگاه که نام از حسین می‌آید سرازپا نمی‌شناسند و گویی با بیمار مصلحتی کربلا و همنوا با سلیم موذن‌زاده مداح سلیم‌النفس اردبیلی زمزمه می‌کنند: ایکی نیزیله جهاد ایلینون اوغلی منم/گلشنی کرب و بلاده سولانون اوغلی منم/لخته لخته گوزونه قان دولانون اوغلی منم/قانلو باشی دالیدان ذبح اولانون اوغلی منم/سویولوب پیکری عریان قالانون اوغلی منم/پیکری  خاکیله  یکسان قالانون اوغلی منم که خود حکایت جانسوز بازماندگان دشت غریب نینواست که این مداح شهیر اردبیلی به زیبایی به قامت رثای گلگون کفنان دشت کربلا آن را روایت کرده است. اما صبحگاه دوم آذرماه سال 95 برای مردم اردبیل که مقارن با آخرین روزهای ماه صفر بود دفتری دیگر از حزن و اندوه گشوده شد تا این بار مردم حسینی و ابوالفضلی اردبیل با پیرغلام ناآشنای خود وداع ابدی داشته باشند تا سلیم موذن‌زاده برای همیشه به میهمانی مولای خود حسین(ع) رفته و این بار اردبیلی‌ها در سوگ این اسطوره بی‌نظیر مداحی شوری دیگر برپا کنند. موذن‌زاده که وصیت کرده بود وی را با نوای «زینب زینب» به خاک بسپارند به این آرزوی خود رسید و بعد از درک آخرین اربعین عمرش از این دنیای فانی رخت بربست و در حالی که مردم اردبیل موج موج برای وداع با وی به خیابان‌ها آمده بودند همنوا با زینب غمدیده دشت کربلا وی را تا خانه ابدی همراهی کرده و در قطعه نام‌آوران بهشت زهرای اردبیل به خاک سپردند. منبع : ایسنا
سلیم موذن‌زاده اردبیلی با صوت ملکوتی و روحانی خود حنجره خاکی‌اش را فدای اهل بیت کرد و امروز بعد از گذشت دو سال از درگذشتش که همزمان با آخرین روزهای ماه صفر بود هنوز هم صدای «زینب زینبش» افلاک را به لرزه می‌آورد.
53,548
6073603d2c38301a358ef30a
 یکی از مسئولین آستان مقدس حسینی درباره احداث تونل رابط حرم امام حسین (ع) به حرم حضرت عباس(ع) گفت: این پروژه یکی از مهمترین پروژه هایی است که در سال های آینده اجرایی می شود و از طریق این راه ، ارتباط از زیر زمین بین دو حرم مطهر برقرار می شود. وی افزود: ورودی این تونل از خیابان روضتین واقع در غرب صحن حرم امام حسین(ع) و خروجی آن در قسمت جنوبی صحن باب القبه است و ورودی دیگر آن در باب القبله حرم حضرت عباس(ع) و خروجی دیگر آن در خیابان میثم تمار است. همچنین یک ورودی در منطقه باب طویریج و یک خروجی در باب بغداد قرار داده شده است. بنابر به گزارش پایگاه اطلاع رسانی حج، این مسئول اشاره کرد: این پروژه مساحت بزرگ و راه هایی را برای سهولت حرکت بین حرم امام حسین(ع) و حرم حضرت عباس(ع) به ویژه در زیارت های میلیونی فراهم می کند. منطقه اطراف حرم امام حسین (ع) شاهد پروژه های توسعه ای است که مساحت آن به ۵۲ هزار متر می رسد و این بخش اول از پروژه راهبردی است که مساحت آن بیش از نیم میلیون متر مربع می باشد. منبع: خبرگزاری شبستان
آستان مقدس حسینی از پروژه احداث بزرگ‌ترین تونل خدماتی که حرم امام حسین (ع) را به حرم حضرت ابا الفضل العباس (ع) وصل می کند، خبر داد.
90,970
607370c22c38301a358f8538
عدم تعامل سازنده میان زوجین، باعث بروز اختلافات زناشویی می شود. برخی از زوجین با کنترل همسر و به دست گرفتن اختیارات وی، گمان می کنند به هدف خود رسیده و بنیان خانواده را محکم کرده اند. غافل از اینکه در این راه نیاز است که با کمک دانش همسرداری به بهترین نحو مراحل زندگی مشترک را طی کرده و در امتحان همسرداری رفوزه نشوند. آقایون و خانوم‌ها! لطفاً از روی دست پدر و مادرتان ننویسید!با کمال احترام، پدر و مادرها و پدربزرگ و مادربزرگ‌ها اگر تحصیل‌کرده نبوده‌اند، که هیچ. اگر هم بوده‌اند، غالباً علوم تجربی و نظری را یاد گرفتن و معمولاً از مهارت‌های زندگی چیزی نمیدونن که بخوان به شما یاد داده باشن.برخی آقایون پیش خودشون میگن: "من که مثل پدر و مادرم زندگی نمیکنم؛ یه عمر جنگ و دعوا!". میره خودش ازدواج میکنه؛ بعد از چند ماه هم همه فامیل میفهمند با زنش دعوا کرده و زن رفته خونه باباش. خب چی شد؟! برخی آقایون، اوایل زندگی مشترک، هرچی را که فکر میکنند درسته، انجام میدند؛ اما زندگیشون هی بدتر میشه. تا جایی که پیش خودشون میگن: "پس بابام درست عمل میکرده!". یا اینکه پدر و مادرش عاشقانه زندگی میکنند؛ پسر هم فکر میکنه که حتماً زندگی اون هم همین‌طوری میشه. خانوم‌ها نگاه میکنند ببینند خواهر، برادر، دختر خاله، دختر عمو، دختر عمه چطور عقد کردند؟ چطور عروسی گرفتند؟ چطور جهیزیه دادند؟ چطور مهریه بستند؟ چطور خونه خریدند؟ تا کجا النگو انداختن؟ مثلاً دختر خالم شوهرش را میزنه، یا دختر عَموم تا اولین‌دعوا شد، رفت مهریه‌ش را گذاشت اجرا، یا فلانی...؛ یه "احسنت" و "خوب کاری کرد" هم به اونها میگه!! آقایون، خانوم‌ها، لطفاً به خانواده‌های اطراف‌تون دقت کنید. چرا؟ متأسفانه به‌خاطر سیستم غلط آموزشی کشور، شاید اغلب خونواده‌های فامیل، مشکل خانواده‌گی دارند. همه مینالند!بنابراین، لطفاً از روی دست رفوزه‌ها تقلب نکنید. پس هر دوی شما آقا و خانوم، اگر توی فامیل یا بین دوست و آشنا نمونه‌ای برای الگوگیری نیست، مجبورید مهارت‌های همسرداری را مطالعه کنید. اگر زندگی‌تون براتون مهمه واقعاً.
زن و شوهر، نسبت به یکدیگر وظایفی دارند و اگر هر دو به وظایف خود عمل کنند، زندگی آن‌ها بر اساس عدالت استوار می شود. پس علّت رفوزه شدن در امتحان همسرداری، عدم قبول وظایف و نداشتن مهارت زندگی است.
53,264
607360152c38301a358ef1ee
به گزارش گروه سلامت خبرگزاری فارس ، مهرداد علی بخشی در مورد آمار فوت به دنبال مصرف قارچ‌های سمی اظهارداشت: از 11 فوتی با علائم مصرف قارچ‌های سمی 7 نفر مرد و 4 نفر زن بودند که در استان های کرمانشاه، لرستان، کردستان، آذربایجان غربی، مرکزی و همدان جان باخته اند.وی خاطرنشان کرد: بر اساس گزارش های بیمارستان نمازی شیراز محل تهیه و مصرف قارچ‌ها در بیشتر موارد دامنه ارتفاعات و طبیعت پس از بارندگی های اخیر و در مواردی نیز خریداری قارچ به صورت فله‌ای از فروشندگان ناشناس و بازارچه های روستایی بوده است.علی بخشی با هشدار در خصوص مصرف قارچ‌های خودرو و وحشی که در طبیعت رشد می کنند و خطر سمی بودن آن‌ها اظهار داشت: علائم مسمومیت در قارچ های سمی 6 تا 8 ساعت پس از مصرف بروز می کند که متأسفانه شاهد بودیم در مواردی مرگ افراد را نیز به دنبال داشته است.وی از هموطنان خواست حتما قارچ‌های مصرفی خود را از مراکز شناخته شده و ترجیحا به شکل بسته بندی تهیه و از خرید قارچ از افراد ناشناس و یا چیدن و مصرف قارچ‌های خودرو در طبیعت اجتناب کنند.گفتنی است؛علاوه بر متوفیان ناشی از مصرف قارچ‌های سمی در برخی استان ها از جمله زنجان تعدای از هموطنان با علائم مسمومیت به مراکز درمانی ارجاع شده اند.انتهای پیام/
مدیر ستاد بحران سازمان پزشکی قانونی کشور گفت: طی روزهای اخیر 11 نفر در کشور با علائم مصرف قارچ‌های سمی جان خود را از دست داده و به پزشکی قانونی معرفی شدند که آزمایش های لازم برای بررسی‌های تکمیلی از آنان به عمل آمد.
57,239
607361d82c38301a358f0175
مهدی صادقی نیارکی در حاشیه همایش تجلیل­ ­از فعالان صنایع غذایی در جمع خبرنگاران گفت: با تصمیم جدید دولت، ثبت سفارش واردات گوشت منجمد با دلار ۴۲۰۰ تومانی، برای تولیدکنندگان فرآورده‌های گوشتی آزاد شد. وی افزود: وزارت جهاد کشاورزی با تصمیم دولت و ­هماهنگی با انجمن فرآورده‌های گوشتی، تصمیم بر این گرفته که اجازه ثبت سفارش واردات گوشت منجمد برای صنعت را صادر کند­ که هم اکنون چند محموله نیز وارد کشور شده است. مدیرکل دفتر صنایع غذایی، دارویی و بهداشتی وزارت صنعت، معدن و تجارت گفت: البته شرکت‌ها باید بر روی تامین ریالی مبالغ مورد نیاز برای ثبت سفارش نیز چاره اندیشی کنند؛ اما به هر حال وزارت جهاد کشاورزی تصمیم گرفته تا علاوه بر صدور اجازه ثبت سفارش واردات، بخشی از گوشت در اختیار شرکت پشتیبانی امور دام را به صنایع اختصاص دهد. وی افزود: در کنار این، صنایع فرآورده‌های گوشتی می‌توانند نسبت به ثبت سفارش گوشت مورد نیاز خود راسا اقدام کرده ­­و از دولت دلار ۴۲۰۰ تومانی دریافت کنند. صادقی نیارکی گفت: وزارت جهاد کشاورزی در مرحله تخصیص ارز و تنظیم بازار محصولات دامی، اقدامات مناسبی انجام داده است تا قیمت تعدیل شود که به نظر می‌رسد در­ روز‌های آینده، اثر خود را در بازار به جای خواهد گذاشت. وی افزود: از جمله این تمهیدات، ​واردات لاشه گوسفند است تا بتوان با افزایش ­عرضه، ­ تقاضا را هم کنترل کرد. صادقی نیارکی در پاسخ به پرسشی مبنی بر اینکه معادل ۱۳۰ میلیون نفر ارز دولتی به منظور واردات کالا‌های اساسی تخصیص داده شده؛ اما کالا به بازار کشور وارد نشده است، گفت: در این رابطه اطلاعی ندارم و باید وزارت جهاد کشاورزی و گمرکات در این حوزه توضیحات لازم را ارائه دهند؛ اما بر اساس گروه‌های کالایی، هر بخش مسئول کار خود است ­­­که بر این اساس، کالای اساسی مربوط به وزارت جهاد، دارو و تجهیزات پزشکی مربوط به وزارت بهداشت و کالا‌های صنعتی نیز از سوی وزارت صنعت ثبت سفارش می‌شود. منبع: باشگاه خبرنگاران جوان
یک مقام مسئول در وزارت صنعت گفت:با تصمیم جدید دولت، ثبت سفارش واردات گوشت منجمد با دلار ۴۲۰۰ تومانی، برای تولیدکنندگان فرآورده‌های گوشتی آزاد شد.
16,927
6073500e2c38301a358e63fd
دبیران اتحادیه انجمن‌های علمی دانشجویی وزارت علوم پس از برگزاری مجمع سالانه‌ اتحادیه‌ها به تماشای نمایش‌های از خط زرد فاصله بگیرید و راندوو در مرکز تئاتر مولوی نشستند. مجمع اتحادیه انجمن‌های علمی دانشجویی طی سه روز از تاریخ ۱۳ تا ۱۵ شهریور ماه با حضور دبیران اتحادیه دانشگاه‌های سراسر کشور در دانشگاه صنعتی امیرکبیر برگزار شد. در روز دوم و سوم مجمع، با همکاری و مساعدت رئیس اداره انجمن‌های علمی دانشجویی دانشگاه امیرکبیر و مدیران و کارشناسان انجمن‌های علمی دانشجویی وزارت علوم و با دعوت دبیر اتحادیه انجمن‌های علمی دانشجویی هنر که در سال جاری دبیری بیست و یکمین جشنواره بین‌المللی تئاتر دانشگاهی را عهده‌دار بوده‌اند دبیران اتحادیه‌های فیزیک، شیمی، مهندسی مواد، مهندسی هوا فضا، مهندسی معدن، شیمی، مهندسی برق، مهندسی کامپیوتر، دامپزشکی، آب، خاک، باغبانی، محیط زیست، جامعه شناسی، روانشناسی و امور تربیتی، کارآفرینی، ادبیات، الهیات، علوم سیاسی، معماری و ... به تماشای نمایش‌های از خط زرد فاصله بگیرید و راندوو نشستند. همچنین شهرام کرمی مدیر مرکز هنرهای نمایشی کشور نیز به تماشای نمایش از خط زرد فاصله بگیرید نشست. وی پیش از این نیز، نمایش‌های آنشرلی با موهای خیلی قرمز و راندوو را دیده‌ بود. ۱۷ مجلس تعزیه در هشتمین دوره تئاتر صاحبدلاناداره کل هنرهای نمایشی در ماه های محرم و صفر هشتمین دوره ویژه برنامه های تئاتر صاحبدلان و اجراهای مجالس تعزیه به مناسبت سوگواری سالار شهیدان امام حسین (ع) را برگزار می کند. هشتمین دوره تئاتر صاحبدلان در شهر تهران با دو بخش میدانی و صحنه ای و شامل 17 مجلس تعزیه و 2 اجرای صحنه ای در ایام محرم و صفر برگزار می شود. از سه شنبه 20 شهریور همزمان با اول محرم و تا 29 شهریور مطابق با دهم محرم، یازده مجلس تعزیه به سرپرستی احمد عزیزی از پیشکسوتان تعزیه کشور در محوطه مجموعه تئاتر شهر برپا خواهد شد که به ترتیب شامل : 1- شب اول تعزیه  شاهچراغ 2- شب دوم تعزیه  مسلم بن عقیل 3- شب سوم تعزیه  دو طفلان حضرت زینب (س) و وهب نصرانی 4- شب چهارم تعزیه  دو طفلان مسلم 5- شب پنجم تعزیه  حضرت علی اکبر(ع) 6- شب ششم تعزیه  حر بن ریاحی 7- شب هفتم تعزیه  حضرت قاسم (ع) 8- شب هشتم تعزیه  حضرت عباس (ع) 9- شب نهم تعزیه  شهادت امام حسین (ع) 10- شب دهم تعزیه  بازار شام و شهادت حضرت رقیه (س) اجرای این مجالس پس از اذان مغرب و عشا در فضای باز مجموعه تئاتر شهر خواهد بود. در همین ایام نیز دو نمایش صحنه ای در قالب تئاتر صاحبدلان در پلاتو اجرا مجموعه تئاتر شهر به صحنه می رود.  نمایش به آسمان نگاه کن به کارگردانی شهاب راحله و نمایش یک شاخه گل سرخ به کارگردانی حسین عالم بخش دو نمایشی هستند که اجرای خود را همزمان با ماه های محرم و صفر آغاز می کنند. از 12 آبان (24 صفر) نیز 6 مجلس تعزیه دیگر نیز با سرپرستی علاءالدین قاسمی از پیشکسوتان تعزیه کشور در فضای باز مجموعه تئاتر شهر برپا می شود: 1- مجلس فضل و فتاح (24صفر12آبان ماه).2- مجلس متوکل عباسی(13 آبان) 3- مجلس قانیای فرنگ(14 آبان) 4- مجلس حضرت علی اکبر (ع)  (15آبان).5- مجلس حضرت قاسم (ع) (16 آبان).6- مجلس امام حسن (ع)  (17 آبان) در استانهای کشور 20 نمایش صحنه ای در قالب تئاتر صاحبدلان به اجرا خواهد رسید که اسامی آنها متعاقبا اعلام خواهد شد. منبع : خبرگزاری فارس  
هشتمین دوره ویژه برنامه‌های تئاتر «صاحبدلان» و اجراهای مجالس تعزیه به مناسبت فرا رسیدن ایام سوگواری امام حسین(ع) برگزار می‌شود.
22,029
607352972c38301a358e77eb
به گزارش تبیان به نقل از ایتنا، فیلترینگ سیاستی است که بسیاری از کشورها برای کاهش آسیبهای فضای مجازی آن را اعمال می‌کنند. نکته آزار دهنده اما هنگامی است که برخی سایتهای علمی و مفید نیز به خاطر وجود جزئیاتی مشابه با موارد فیلتری، بالکل فیلتر می‌شوند؛ مشکلی که با فیلترینگ هوشمند برطرف می‌شود. از زمان ورود اینترنت به ایران، در کشور ما نیز ضرورت وجود فیلترینگ سازماندهی‌شده و قانونمند، وجود داشت چرا که دسترسی کنترل‌ نشده، نقطه‌ شروع آسیب‌ها و آفت‌هایی است که در قرن بیست و یکم و عصر رسانه‌های نوین، کودکان، نوجوانان و جوانان ما را بیش از دیگران تهدید می‌کند و آرامش روحی و سلامت فکری آنان را هدف قرار می‌دهد و به اذعان کارشناسان و تحلیلگران، فیلترینگ سامان‌دهی‌شده و قانونمند برای سالم‌سازی فضای اینترنت و حفاظت از آرامش روحی افراد جامعه، نه تنها یک امکان بلکه یک ضرورت است. امروزه فیلترینگ به اشکال و انواع گوناگون در کشورهای مختلف دنیا وجود دارد و چیزی نیست که ابداع و ابتکار آن متعلق به کشورمان باشد. گسترده‌ترین فیلترینگ تارنماهای اینترنتی دنیا مربوط به کشورهای کره‌ شمالی، چین و عربستان است که تنها بخش کوچکی از تارنماهای ملی خود را برای دسترسی عموم فعال کرده‌اند. در کشور ما فیلترینگ جواب نمی‌دهد برات قنبری - رئیس هیات مدیره مخابرات ایران - با بیان این که ما هیچ وقت به دنبال بستن فضا نبوده‌ایم، اظهار کرد: در کشور ما فیلترینگ جواب نمی‌دهد. رویکرد ما نه انسدادی بلکه گسترش خدمات است. تجربه نشان داده است که در کشور ما اگر یک سرویسی مسدود شود، جایگزین‌های آن پیدا می‌شوند و فقط زحمت مردم زیاد می‌شود. اما وزیر ارتباطات و فناوری اطلاعات درباره نوع نگاه به فیلترینگ گفت: هر فضا و شرایطی که برای ما به وجود می‌آید، فرصت‌ها و تهدیداتی دارد. می‌توان به یک پدیده به عنوان تهدید نگاه کرده و آن را ببندیم یا از فرصت‌هایش بهره‌مند شویم. نگاهی در سابق وجود داشت که هر سرویسی در عرصه کشور فعال می‌شد به دلیل تهدیداتی که وجود داشت، آن را می‌بستند. جهرمی اظهار کرد: در مقابل این پدیده، در دولت یازدهم بحث پالایش هوشمند مطرح شد. اینکه ما از فرصت‌ها استفاده کنیم و موارد منفی را حذف کنیم و با سرویس‌های اینترنت فله‌ای برخورد نکنیم زیرا توانمندسازهایی در عرصه‌ی کشور هستند و فرصت‌هایی را ایجاد می‌کنند. اینجا نیز یک مفهوم و یک پروژه به اسم پالایش هوشمند وجود دارد. مفهوم پالایش هوشمند در شورای عالی فضای مجازی مطرح شده و تاییدیه گرفت که در سرویس اینستاگرام اجرا شد. به گفته وی در مقطعی که این پالایش فعال بود، موفق عمل کرد. از زمان آغاز پالایش هوشمند روی اینستاگرام، پنج درصد محتوایی را که ارزیابی کردیم، موارد نامناسب با فرهنگ ما بود. پس از پالایش هوشمند و در این فرآیند، ۷۰۰ میلیون مصداق غیرمجاز شناسایی و بسته شده بود و خللی هم در زندگی مردم ایجاد نمی‌شد. اما چالش بزرگ پروژه پالایش هوشمند، رمزنگاری است؛ پالایش هوشمند در موارد رمزگذاری‌شده نمی‌تواند مساله را حل کند. در دنیا هم مرسوم است که در موارد رمزگذاری با سرویس‌دهنده تعامل می‌کنند و به یک مفهوم و چارچوب مشترک می‌رسند. اما از آنجایی که برخی سرویس‌های مورد اقبال مردم بیشتر در آمریکا مشغول فعالیت هستند، طبق قوانین امکان تعامل با آنها وجود نداشته و به گفته جهرمی البته از طرف ما نیز عزمی وجود نداشته که تعامل صورت بگیرد. در هر حال طی سالهای اخیر، گسترش اینترنت زمینه‌ای به وجود آورده که طیف وسیعی از اطلاعات بدون هیچگونه محدودیتی و فراتر از مرزهای جغرافیایی در سراسر جهان منتشر شود و به نحو چشمگیری به یک رسانه ارتباطی و اطلاعاتی تبدیل گردد. سیاه و سفید به اینترنت نگاه نکنیم در این زمینه محمود واعظی - وزیر سابق ارتباطات و فناروری اطلاعات - درباره اظهارنظری در حوزه فضای مجازی که این فضا را صحنه جنگ عنوان کرده بودند، اظهار کرده بود: ما با فضای مجازی نمی توانیم با نگاه سیاه و سفید برخورد کنیم، در حالی که این فضا فرصتهای بی نظیری در زمینه اشتغال، اطلاع‌رسانی، شفاف‌سازی و دسترسی آزاد به اطلاعات توسط مردم، ایجاد کرده است. او تصریح کرد: البته صفحاتی هم وجود دارد که ضد اخلاقی است و ما همواره از ابتدای این دولت صفحاتی که غیراخلاقی، مستهجن و یا ضد اسلام و امنیت کشور است را صفحات خط قرمز خود می دانستیم و به همین دلیل در فیلترینگ هوشمند سرمایه گذاری خوبی کردیم و در حال حاضر ۲ فاز آن انجام شده است و وارد فاز سوم آن می شویم. حدود پنج درصد سایت‌ها و محتواهایی که مردم به آن مراجعه می‌کنند چه به صورت مستقیم و چه با فیلترشکن، نامناسب است. در برخی جاها این عدد به کمتر از سه و برخی دیگر به یک درصد رسیده که البته هنوز هم زیاد است. در گذشته محمد جواد آذری جهرمی - مدیرعامل وقت شرکت ارتباطات زیرساخت - در دولت یازدهم آنچه در ارتباط با فیتلرینگ هوشمند انجام شده را مثبت ارزیابی کرده و گفته بود: گاهی پیش می‌آید که عده‌ای تصویری را پیدا کرده و با استناد به آن می‌گویند که پالایش هوشمند موفق نبوده است اما باید توجه داشت که قرار بر آن است که با اجرای این طرح فضای مجازی برای استفاده کاربران ایرانی سالم‌سازی شود به همین دلیل اگر محتوایی در این فضا دیده شود که در جامعه انتشار نداشته ممکن است با آن برخورد نشده باشد. وی خاطرنشان کرده بود: به عنوان مثال محتوای نامناسبی که در یک صفحه خارجی منتشر شده تاثیری بر روی فضای مجازی کشور ندارد و طبیعی است که انتخاب چنین مواردی برای اجرای فیلترینگ هوشمند به نوعی دورریختن منابع کشور به‌شمار می‌رود. چاره‌ای جز فیلترینگ هوشمند نداریم! همچنین ابوالحسن فیروز آبادی _ دبیر شورای عالی فضای مجازی _ در رابطه با فیلترینگ هوشمند اظهار کرد: برای پاکسازی هوشمند فضای مجازی دستگاه‌های مختلفی مورد بحث قرار گرفتند و میزان‌ کارایی این دستگاه‌ها در دو سال اخیر بهبود پیدا کرده است، اما متناسب با آن تولید اطلاعات غیراخلاقی نیز گسترش داشته است. چاره‌ای جز فیلترینگ هوشمند نداریم و این برنامه باید موفق شود. وی خاطرنشان کرد: به‌ دلیل ماهیت فضای مجازی، اعتقاد دارم توسعه فضای مجازی به‌صورت بیگ بنگ است و حالت انفجاری و انبساط در همه جهات دارد و در مقابل فیلترینگ، ایجاد انقباض در یک مقطع و در یک جا است پس وقتی انبساط در همه جهات دارید نمی‌توانید با فیلتر که محدود کردن در بعضی از جهات است به نتیجه مطلوب برسید پس فیلتر به هیچ عنوان پاسخگو نیست. فیلتر فقط نوعی مسکن موقت برای رفع درد در برخی از مقاطع است که دارد از آن استفاده می‌شود و فیلترینگ هوشمند هم دقیقاً همین کارکرد را دارد. وی اضافه کرد: اینکه کسی فکر کند فیلترینگ هوشمند نخستین و آخرین راه حل است، تصور کاملاً اشتباهی دارد چرا که برای سالم‌سازی فضای مجازی باید از ابزارها و روش‌های متعددی استفاده کنیم و اقدامات متنوعی انجام دهیم که یکی از آنها بالا بردن سواد دیجیتالی، رسانه‌ای و الکترونیکی مردم است. راهکار دیگر توجیه و هدایت بخش اقتصادی و سایر بخش‌های اجتماعی است که به صورت فعال‌تر در این فضا خدمات ارائه دهند تا مردم از آن خدمات استفاده کنند و فضا برای عرضه محصولات ناسالم در فضای مجازی محدود شود. راهکار دیگر اما فیلتر است که فیلتر می‌تواند به صورت اتوماسیون و هوشمند باشد یا اینکه به صورت دستی باشد پس فیلترینگ هوشمند یکی از چندین راهکار و روش‌های متعدد مهار و سالم‌سازی فضای مجازی است. فیلترینگ هوشمند سامانه‌ای پیشنهادی در ایران است که برای حذف محتوای نامناسب در اینترنت پیشنهاد شده است و قرار است به صورت خودکار بخش‌های نامناسب از محتوای تبادل شده در اینترنت را تشخیص داده و آن‌ها را حذف کند.منبع: خبرگزاری ایتنا
رییس هیئت مدیره مخابرات: تجربه نشان داده است که در کشور ما اگر یک سرویسی مسدود شود، جایگزین‌های آن پیدا می‌شوند و فقط زحمت مردم زیاد می‌شود.
59,172
607362b72c38301a358f0902
طلائیه؛ چقدر غمگینی. آن روز سرافراز و امروز سر به زیرانداخته ای. با کسی سخن نمی گویی و سکوت پیشه کرده ای. اما سکوت تو بالاترین فریاد است و خفتگان را بیدار می کند و بیداری را در رگ های انسان های به ظاهر زنده می ریزد. اینجا همه از سکوت تو می گویند و من از سکونتی که در تو یافته ام...طلائیه گوشه ای از این سرزمین است که گواهی می دهد روزی روزگاری جوانانی شایسته برای دفاع از خاک مقدس کشور اسلامی ایران جان خود را بر کف نهادند و در برابر دشمن با دستانی خالی مردانه جنگیدند. یکی از افرادی که تجربه نبرد در طلائیه را دارد در خصوص آن روزهای جنگ در این منطقه حساس در خوزستان در خاطراتش می گوید: شرایط طلائیه برای جنگ آنقدر سخت است که من شک ندارم هر کس در طلائیه ایستاد و جنگ کرد، اگر در کربلا و در رکاب امام حسین(ع) هم بود بازهم می ایستاد و می جنگید. طلائیه به دست بریده شهید حاج حسین خرازی و به خون پاک شهید همت  و برادران باکری، طلایی شده است. آری طلائیه جایی است که خورشید به عظمت مقاومت «حسین وار» رزمندگان ایرانی سجده کرد. اینجا سجدگاه خورشید است و هر کسی در آن وارد می شود خاک رزمندگان و عظمت لبیک به فرمان جهاد رهبر او را طلایی می کند. هر کسی باشد باشد، کافی است از اهواز به سمت خرمشهر بروید تا در این مسیر به سه راهی طلائیه برخورد کنید و از آنجا راه غرب را تا نزدیکی مرز در پیش‌ بگیرید تا به پاسگاه طلائیه برسید. اکنون شما در منطقه ای هستی که به خاطر این پاسگاه به طلائیه معروف شده است. منطقه ای که در نزدیکی هور و خشکی که شب های سرد زمستانی و روزهای داغ 50 درجه تابستانی اش را می شود از رنگ های به سرخی گرائیده بچه های رزمنده دریافت. طلائیه عزیزان فراوانی را از ایران گرفت جوانانی که شاید دیگر نمونه ای برای آنها در تاریخ این کشور تکرار نشود. طلائیه محل شهادت سردار خیبر شهید همت، برادران باکری و قطع شدن دست شهید خرازی است و عملیات های مهم «بدر» و «خیبر» در آن واقع شد بهار طلائیه با ایثار جوانانش طلایی شد در آب کم عمق این منطقه نی هایی بلند می روئید. اینجا محلی است که عملیات های «خیبر» و «بدر» در آن صورت گرفت تا با تصرف جاده «بصره - العماره» عراق، موازنه قدرت به نفع ایران تغییر کند کمی آن‌ طرف تر «مجنون» ‌شرقی و غربی است. جزایری که با نام بلند مردان همت گره خورده است. غواصی های سخت، گشت های شبانه،‌ گذر از موانع متعدد و مختلفی چون مین های انفجاری، سیم های خاردار، موانع خورشیدی و... حاج حسین خرازی همین جا بود که گفت: امشب شب عاشوراست. نماینده امام از ما خواستند در طلائیه وارد عمل شویم. ما با تمام توان لشکر به دشمن خواهیم زد. هر کس می تواند بماند و هر کس نمی تواند آزاد است برود و در آن شب و روز عاشورایی، خود به عباس بن علی (ع) اقتدا کرد و دستش را در راه خدا فدا کرد. رییس اداره حفظ آثار و ارزش های دفاع مقدس خوزستان در خصوص جنگ در طلائیه، گفت: دشمن پلید بود و از شدت حقارت به شیمیایی روی آورد و خیلی ها به ملاقات حق شتافتند. عملیات های «بدر» و «خیبر» گام هایی بلند برای پیروزی ایران بودند و بر عراق فشاری عظیم وارد ساختند. تسلط بر منابع نفتی جزایر، کار را بر عراق سخت کرده بود و به تلافی آن، کار را بر سپاه اسلام سخت گرفت. شهدای بسیاری بر زمین مانده بودند، از جمله حمید باکری. جنازه هایی که طلایی ماندعبدالمجید عقیلی عنوان کرد: طلائیه تابع بخش «هویزه» و دهستان «بنی صالح» است و دارای قدمت چندانی نیست اما آنچه منطقه طلائیه و هورهای اطراف آن را معروف و زبانزد کرده است جنگ هایی است که در دهه 60 در آن اتفاق افتاد. شدت جنگ ها به گونه ای بود که جنازه های فراوانی در همان مناطق ماند و دیگر پیدا نشد. طلائیه آن روزها پر بود از میدان مین و موانع غیرطبیعی. عراقی ها از ترس حمله نیروهای ایرانی دور تا دور خود را پر کرده بودند از این موانع و آن را تا خط دوم و سوم خود ادامه داده بودند. آن روزها همه جای این سرزمین را آب گرفته بود.تا چشم کار می کرد آب بود و سکوت نیزار.آب آنجا از «هورالهویزه» می آمد و «هور» هم متصل بود به رودخانه کرخه و چند شاخه از دجله و پیش از آن، رودخانه کرخه که از کوه های سر به فلک کشیده لرستان سرچشمه می گرفت در دل دشت ها و تپه ها از کنار شهر شوش می گذشت و به آرامی وارد منطقه «هور» می شد. عقیلی در خصوص عملیات خیبر اظهار کرد: یکی از عملیات هایی که در منطقه طلائیه انجام شد عملیات خیبر بود. این عملیات در ساعت 20 و 30 دقیقه سوم اسفند 1362 با رمز «یا رسول الله» (ص) آغاز شد، در مرحله اول، پیشروی به جلو با سرعت عمل و غافلگیری دشمن به طور همزمان در تمامی محورها توام بود روزهای اول، دوم و سوم عملیات رزمندگان با در هم شکستن خطوط دشمن و گذر از موانع، موفق به تسخیر اهداف از پیش تعیین شده شدند و در روز چهارم عملیات، بخشی از نیروها در شهر «القرنه»، یکی از شهرهای مرزی عراق حضور یافتند و مردم شهر با مشاهده آنان به استقبال آمده، سر راه آنها گوسفند قربانی کردند. در این مرحله جزایر مجنون شمالی و جنوبی از پشت دور زده شد و به سهولت به تصرف درآمد. اولین خاکی که عراق گرفت و آخرین خاکی که رها کرد، «طلائیه» بود رییس حفظ آثار و ارزش های دفاع مقدس خوزستان گفت: طلائیه عزیزان فراوانی را از ایران گرفت جوانانی که شاید دیگر نمونه ای برای آنها در تاریخ این کشور تکرار نشود. طلائیه محل شهادت سردار خیبر شهید همت، برادران باکری و قطع شدن دست شهید خرازی است و عملیات های مهم «بدر» و «خیبر» در آن واقع شد. اولین خاکی که عراق گرفت و آخرین خاکی که رها کرد، «طلائیه» بود. قدم به قدم خاک طلائیه خون شهیدی ریخته شده و تو نمی توانی جایی قدم بگذاری و با اطمینان بگویی اینجا کسی شهید نشده! پس خلع نعلین می کنی و پابرهنه بر خاک مقدسی قدم می نهی که فقط ملائکه می دانند آنجا شهیدان با خدا چه سودایی کردند. این روزها اما طلائیه محل تردد راهیانی است که برای رسیدن به نور و معرفت روزهای ابتدایی سال را از خانه خود کنده اند و به امید یافتن شمه ای معرفت شهیدان که حسین وارد رزم کردند، پابرهنه در این خاک گرم قدم می گذارند. طلائیه اوج غیرت و تعصبطلائیه؛ چقدر غمگینی. آن روز سرافراز و امروز سر به زیرانداخته ای. با کسی سخن نمی گویی و سکوت پیشه کرده ای. اما سکوت تو بالاترین فریاد است و خفتگان را بیدار می کند و بیداری را در رگ های انسان های به ظاهر زنده می ریزد. اینجا همه از سکوت تو می گویند و من از سکونتی که در تو یافته ام و تا امروز چقدر از تو و نفس های طیبه ات، از تو و از رازهای سر به مهرت، از تو و مردان بی ادعایت که مس وجود را به طلای ناب شهادت معامله کردند، دور بوده ام. چه احساس حقیری است در من که توان شنیدن قصه های پرغصه ات را ندارم. طلائیه؛ می گویند اینجا جایی است که شهیدان، حسین وار جنگیده اند و من از بدو ورود به خاک پاکت، تشنگی را در تو دیده ام و انتظار اهالی خیام را به نظاره نشسته ام اینجا، چقدر بوی حنجره های سوخته می آید و چقدر دست ها تشنه وفایند. سعید بیات دانشجویی که لحظه تحویل سال را در طلائیه بوده است در خصوص این منطقه می گوید: نمی توانم حالم را تصور کنم. راویان قبل از حضور در این منطقه گفتند شهید همت که من بدون اینکه خیلی از او شناخت داشته باشم؛ عاشق مرامش بودم در اینجا شهید شده است. برادران باکری هم همینطور. به همین دلیل کل کاروان وقتی وارد این منطقه شدند کفش ها را از پا جدا کردند و به احترام شهیدانی که در اینجا جنگیدند و به خدای خود پیوستند، پابرهنه قدم گذاشتند. وی افزود: امروز من در جایی نشسته ام که روزی شهید همت و برادران باکری در آن فرمان حمله به خصم را صادر کردند. در جایی راه می روم که شهید خرازی دست خود را داد تا من و هم دانشگاهیانم در این لحظه تحویل سال در حالی در این بیابان قدم بزنیم که طلائیه قطعه ای از خاک کشورم است و ما آمده ایم که در آن طلایی شویم.منبع:فاتحان
رییس اداره حفظ آثار و ارزش های دفاع مقدس خوزستان در خصوص جنگ در طلائیه، گفت: دشمن پلید بود و از شدت حقارت به شیمیایی روی آورد و خیلی ها به ملاقات حق شتافتند. عملیات های «بدر» و «خیبر» گام هایی بلند برای پیروزی ایران بودند و بر عراق فشاری عظیم وارد ساختند. تسلط بر منابع نفتی جزایر، کار را بر عراق سخت کرده بود و به تلافی آن، کار را بر سپاه اسلام سخت گرفت. شهدای بسیاری بر زمین مانده بودند، از جمله حمید باکری.
26,735
607354b92c38301a358e8a4d
به گزارش روابط عمومی مرکز فناوری اطلاعات و رسانه های دیجیتال، در این نشست جواد موحد، دبیر اجرایی دوازدهمین نمایشگاه بین المللی رسانه های دیجیتال با اشاره به پر شدن بیش از نیمی از ظرفیت نمایشگاه گفت: تاکنون حدود چهار هزار متر یعنی نیمی از فضای موجود دوازدهمین نمایشگاه بین المللی رسانه های دیجیتال توسط علاقه مندان به حضور در نمایشگاه اشغال شده است. وی افزود: بیشترین فضا را تا این لحظه بخش پایگاه های اینترنتی اشغال کردند و بعد از آن استارت آنها، نرم افزارهای تلفن همراه و محتوای دیجیتال در رتبه های بعدی قرار گرفته اند. موحد خاطرنشان کرد: با توجه به برگزاری جام خلیج فارس در بخش بازیهای دیجیتال نمایشگاه، این بخش نیز فضای مناسبی را به خود اختصاص داده است. مهدی رمضانی معاون رئیس مرکز ارتباطات و اطلاع رسانی معاونت علمی و فناوری ریاست جمهوی نیز در این جلسه گفت: معاونت علمی و فناوری ریاست جمهوری برای استارت آپها و شتاب دهنده ها و شرکتهای دانش بنیال فراخوانی را برای حضور با تخفیفهای اعلامی از سوی مرکز رسانه های دیجیتال ارسال کرده است تا از تسهیلات ویژه شرکتهای دانش بنیان و استارتاپ‌ها بهره مند شوند. در ادامه مجتبی مشیری، نماینده موسسه فرهنگی اکو با اشاره به حضور غرفه های بخش بین الملل گفت: نه کشور عضو اکو و جمهوری اسلامی ایران به همراه سازمان بین المللی اکو در نمایشگاه دوازدهم غرفه خواهند داشت. گفتنی است نمایشگاه بین المللی رسانه های دیجیتال دهم تا 14 آبان ماه در مصلی تهران برکزار می شود.
جلسه کارگروه بین الملل و توسعه صادرات آئین نامه توسعه و ساماندهی رسانه های دیجیتال مصوب هیات وزیران با موضوع بخش بین الملل دوازدهمین نمایشگاه رسانه های دیجیتال با اعلام ثبت نام از 170 غرفه و 10 کشور و یک سازمان بین المللی برای حضور در دوازدهمین نمایشگاه بین المللی رسانه های دیجیتال برگزار شد.
52,169
60735f922c38301a358eeda7
به گزارش تبیان به نقل از خبرگزاری تسنیم و به نقل از مرکز آمار ایران، براساس سالنامه آماری سال ١٣٩٥، کارمندان دولت تابع قانون خدمات کشوری و قانون کار، در مجموع ٢,٣٤١,٧٢٦ نفر در سال ١٣٩٥ بوده‌اند، که نسبت به سال 1380،   ٦ در هزار رشد داشته که می‌‌توان گفت تغییر محسوسی نسبت به تعداد کارکنان سال 1380( ٢٣٢٨٦٣٥نفر ) نداشته است. در سال 1380، ٦٩ درصد کارمندان دولت مرد و ٣١ درصد زن بوده‌اند که این نسبت در سال ١٣٩٥ به ٥٩ درصد مرد و ٤١ درصد زن تغییر یافته است. در سال ١٣٩٥ ،٤٣ درصد از کارمندان دولت در آموزش و پرورش، ١٨ درصد در وزارت بهداشت، درمان و آموزش پزشکی ، فعالیت می‌کردند، یعنی ٦١ درصد کارمندان دولت دراین دو وزارتخانه و ٣٩ درصد در مابقی دستگاه‌های دولتی مشغول فعالیت بوده اند. در سال 1380، کارکنان تابع قانون خدمات کشوری و سایر مقررات استخدامی، از نظر تحصیلات : 20 درصد پایین‌تر از دیپلم،  ٢٩ درصد دیپلم، ٢١ درصد فوق دیپلم، ٢٧ درصد لیسانس، ٢ درصد فوق لیسانس و 1.6 درصد دکترا بوده‌اند که در سال ١٣٩٥، به ٥درصد زیر دیپلم، ١٧ درصد دیپلم، ١٥ درصد فوق دیپلم، 50درصد لیسانس، حدود 10 درصد فوق لیسانس و ٤درصد دکترا، تغییر یافته است. در سال ١٣٩٥، تحصیلات کارمندان وزارت علوم، تحقیقات و فناوری، ٢٦ درصد لیسانس، ١٩ درصد فوق لیسانس، ٢٦ درصد دکترا؛ و وزارت بهداشت : ٤٤ درصد لیسانس، ٣٨ درصد فوق لیسانس و ١٢ درصد دکترا؛ و تحصیلات کارمندان وزارت خارجه ٣٣ درصد لیسانس، ٣٦ درصد فوق لیسانس و 3.6 درصد دکترا ؛ و تحصیلات کارمندان وزارت صنعت، معدن و تجارت 30 درصد لیسانس، ٦درصد فوق لیسانس، ٧در هزار دکترا؛ و تحصیلات کارمندان وزارت دادگستری ٥٥ درصد لیسانس، 10 درصد فوق لیسانس، 1.6 درصد دکترا و تحصیلات کارمندان وزارت اقتصاد، ٤٨ درصد لیسانس، ٨درصد فوق لیسانس و ٣ درهزار دکترا بوده است.منبع: خبرگزاری تسنیم
بر اساس اعلام مرکز آمار، در سال ۱۳۸۰، ٦٩ درصد کارمندان دولت مرد و ٣١ درصد زن بوده‌اند که این نسبت در سال ١٣٩٥ به ٥٩ درصد مرد و ٤١ درصد زن تغییر یافته است.
61,588
607363ba2c38301a358f1272
یک پایگاه خبری آمریکایی در تحلیلی دیدار «بشار اسد»، رئیس‌جمهور سوریه و آیت‌الله العظمی «علی خامنه‌ای»، رهبر معظم انقلاب ایران را پیام تهران به ایالات متحده آمریکا و ترکیه درباره سوریه تعبیر کرده است. المانیتور با اشاره به سفر اعلام‌نشده بشار اسد به تهران نوشته است: «این سفر به تهران اجازه می‌دهد ائتلافش با دمشق را در زمانی که بشار اسد برای دور کردن سوریه از ایران تحت فشارهای فزاینده قرار دارد، مستحکم کند.» رسانه آمریکایی نوشت: «این نمایشِ اتحاد، در شرایطی اتفاق افتاده که ایران و دو شریک مذاکره‌کننده‌اش یعنی روسیه و ترکیه با تنش‌هایی بر سر آینده سوریه مواجه هستند. ایران با میزبانی رئیس‌جمهور سوریه، به آمریکا و ترکیه پیام داد که تهران در برابر تحولات و تهدیدهای جدید در سوریه عقب‌نشینی نخواهد کرد.» دولت دونالد ترامپ، رئیس‌جمهور آمریکا اخیراً از قصد خود برای حفظ 400 نفر از نظامیانش در سوریه از جمله در پایگاه «التنف» خبر داده است.  منبع: خبرگزاری تسنیم
ایران با میزبانی از رئیس‌جمهور سوریه به آمریکا و ترکیه درباره سوریه پیام فرستاده است.
11,993
60734cf32c38301a358e50b7
 «دن رَدر» خبرنگار و مفسر مشهور تلویزیونی آمریکا اخیرا در یک پست توئیتری پیشنهاد داده که «مارتین اسکورسیزی» مسئولیت ساخت فیلمی بر اساس زندگی «دونالد ترامپ» رئیس جمهور کنونی آمریکا را بر عهده گیرد. نشریه گاردین در مطلبی به فهرست کارگردانانی پرداخته که احتمال دارد این چالش را بپذیرند.  مارتین اسکورسیزی«دن رَدر» اولین کسی نیست که دوران ریاست جمهوری ترامپ را شبیه به یکی از فیلم‌های اسکورسیزی می‌داند. خود اسکورسیزی معتقد است ترامپ،  شخصیت "بیل قصاب" در فیلم «دارودسته‌های نیویورکی‌» را برای او یادآور می‌شود. در حالی که بعید است، اسکورسیزی منحصرا فیلمی درباره زندگی ترامپ بسازد اما اگر این کار را انجام بدهد محصول نهایی باید روند منطقی معروف‌ترین فیلم‌های جنایی و تبهکاری وی از «خیابان‌های پائین شهر» و «رفقای خوب» تا «کازینو» و «گرگ وال استریت» را داشته باشد. فیلم‌های اسکورسیزی از ابتدا به موضوع افزایش طمع و قدرت در میان قشرهای مختلف اقتصادی در آمریکا پرداخته است. الیور استون خیلی بعید است که «الیور استون» که سیاسی‌سازترین کارگردان آمریکایی است، نخواهد فیلم جدیدی به سه گانه‌اش درباره روسای جمهور آمریکا شامل «جی اف کندی»، «نیکسون» و «جرج دابلیو بوش» اضافه کند، بویژه این که هم «استون» و هم «ترامپ» دارای شباهت‌هایی نیز هستند و هر دو به تئوری توطئه علاقه‌مند هستند و البته هر دو رابطه ظاهرا گرمی با «ولادیمیر پوتین» رئیس جمهور روسیه دارند. گرچه «استون» به صورت علنی انتقاداتی را علیه ترامپ مطرح می‌کند اما این انتظار می‌رود ساخته احتمالی او یکی از دلسوزانه‌ترین فیلم‌ها درباره رئیس جمهور کنونی آمریکا باشد. جی روچ گرچه این کارگردان 61 ساله ساخت دو فیلم از برترین آثار کمدی 20 سال اخیر شامل «آستین پاورز: مرد بین‌المللی رمز و راز» و «ملاقات با والدین» را در کارنامه دارد اما با ساخت فیلم‌های سیاسی نیز بیگانه نیست و تاکنون سه سریال سیاسی «بازشماری»، «تغییر بازی» و «تمام راه» را برای شبکه «HBO» ساخته است و هم‌اکنون در مرحله پیش‌تولید ساخت اقتباس تلویزیونی بر اساس کتاب «آتش و خشم» نوشته «مایکل وولف» است که موضوع آن علیه «دونالد ترامپ» و افشاگری درباره سیاست‌های کاخ سفید است. آدام مک‌ کِی«مک کِی» نیز کارنامه‌ای مشابه «جی روچ» دارد و از ساخت فیلم‌های کمدی چون «گوینده» و «برادرخوانده‌ا» به سمت ساخت آثار صریح سیاسی چون فیلم نامزد اسکار «کَسری بزرگ» در سال 2015 روی آورد و فیلم آینده او نیز بر اساس زندگی «دیک چینی» سیاستمدار و معاون سابق رئیس جمهور آمریکا بین سال‌های 2001 تا 2009 میلادی خواهد بود. دیوید لینچ از آنجا که «دیوید لینچ» در فیلم‌هایش بیشتر به موضوعات انتزاعی و منطقی می‌پردازد احتمال کمی وجود دارد که فیلمی درباره ترامپ یا هر شخصیت سیاسی دیگر بسازد. اما چند ماه پیش بخش‌هایی از اظهار نظر «دیوید لینچ» به صورت منقطع منتشر و به عنوان حمایت وی از سیاست‌های ترامپ تلقی شد تا آن جا که «ترامپ» با تمجید از وی او را "بزرگترین فیلمساز " خواند. «لینچ» چندی بعد این سخنان خود را تکذیب کرد. دور از ذهن است که «لینچ» در فیلم بعدی‌اش به صورت صریح به «ترامپ» بپردازد اما این بدان معنا نخواهد بود که در سطوحی درباره ترامپ نخواهد بود. «دیوید لینچ» به عنوان یک هنرمند از غریزه احساسی خود پیروی می‌کند و خشم و ناامیدی که بسیاری در ابتدا از صحبت‌های او درباره ترامپ تجربه کردند مطمئنا روی او تاثیر گذاشته و بعید نیست که «لینچ» بخواهند نظر اصلی خود را در قاب سینما ابراز کند. برادران «کوئن»، «آرون سورکین»، «جودی هیل» و «مری هارون» از دیگر چهره‌هایی هستند که از سوی گاردین به عنوان گزینه‌های احتمالی ساخت فیلمی درباره زندگی «ترامپ» نام برده شده‌ است. منبع: ایسنا
پس از این که یک خبرنگار کهنه‌کار آمریکایی پیشنهاد داد «مارتین اسکورسیزی» فیلم زندگی «دونالد ترامپ» را بسازد؛ نام چند کارگردان دیگر نیز به عنوان سازنده احتمالی این فیلم مطرح شده است.
76,526
60736a472c38301a358f4ccc
  شستن میوه و سبزیجات با روش اصولی تابستان فصل سبزی و میوه‎های تازه است. میوه و سبزی فواید زیادی دارند و کارشناسان تغذیه توصیه می‎کنند افراد روزانه پنج سهم میوه و سبزی در برنامه غذایی‎شان داشته باشند اما گاهی عدم توجه به نکات بهداشتی هنگام خرید، شستشو و نگهداری این محصولات سبب ایجاد مسمومیت‌های غذایی و مشکلات از این دست می‎شود. متخصصان سازمان غذا و داروی آمریکا در این مورد هشدار می‌دهند که میوه و سبزی‎های تازه می‎توانند از راه‎های مختلف آلوده شوند. میوه و سبزی‎ها هنگام رشد در مزرعه ممکن است با حیوانات، مواد خطرناک موجود در آب و خاک آلوده شوند. به علاوه بهداشت نامناسب کارگران و کشاورزان نیز می‌تواند عاملی برای آلودگی میوه‌ها و سبزی‌ها باشد. دست به دست شدن این محصولات بعد از برداشت نیز احتمال خطر آلودگی را افزایش می‎دهد. همچنین آلودگی می‎تواند بعد از خرید محصول و هنگام تهیه غذا یا نگهداری نامناسب در منزل اتفاق بیفتد. به همین دلیل اطلاع از نکاتی درباره نحوه صحیح انتخاب، شستشو، نگهداری و مصرف میوه‌ها و سبزی‌ها می‌تواند کمک فراوانی به سلامت ما بکند: انتخاب، شستشو، نگهداری و مصرف میوه‌ها و سبزی‌ها  اطلاع از نکاتی درباره نحوه صحیح انتخاب، شستشو، نگهداری و مصرف میوه‌ها و سبزی‌ها می‌تواند کمک فراوانی به سلامت ما بکند. که در ادامه شما را با این مواد آشنا می کنیم: انتخاب میوه و سبزی مناسب میوه‎ها و سبزی‎هایی که له یا خراب شده‎اند (احتمال رشد باکتری در این قسمت‎ها بیشتر است) را انتخاب نکنید. نگهداری میوه ها و سبزی ها سبزی‎های بریده شده مانند برگ‎های خرد شده کاهو یا برش‎های هندوانه را در یخچال نگهداری کنید. شستشوی میوه ها و سبزی ها و بهداشت دست ها قبل و بعد از دست زدن و آماده کردن میوه و سبزی تازه، دست‎هایتان را به مدت 20 ثانیه با آب گرم و صابون بشویید. این توصیه قدیمی‎‎ هنوز بهترین راه برای پیشگیری از بیماری‎هاست. سطح میوه و سبزی را به آرامی‎ زیر شیر آب بشویید. لازم نیست برای این کار از صابون یا محصولات شوینده استفاده کنید اما می‎توانید از محلول رقیق سرکه یا آب لیمو در آب استفاده کنید. قبل از پوست کندن میوه و سبزی، آن ها را بشویید تا باکتری‎ها از چاقوی در تماس با پوست آلوده میوه، به داخل میوه یا سبزی منتقل نشود. سطح میوه و سبزی‎هایی مانند خیار و هندوانه را با فرچه مخصوص خوب تمیز کنید. نکاتی درباره میوه و سبزی پس از شستشو برای کاهش آلودگی و پیشگیری از رشد و تکثیر باکتری‎هایی که ممکن است هنوز روی سطح میوه و سبزی وجود داشته باشد، پس از شستن میوه آن را با دستمال یا حوله کاغذی تمیز خشک کنید. با توجه به اینکه ممکن است باکتری‎ها از زمان شکوفه زدن میوه روی درخت وجود داشته باشد توصیه می‎شود بعد از شستن دو سر میوه را ببرید. برگ‎های بیرونی کلم و کاهو را دور بریزید. ضدعفونی کردن ظروف ظرف‎ها را ضدعفونی کنید؛ تخته آشپزی و سطح کارتان را با آب گرم و صابون بشویید. باکتری‎ها ممکن است از یک غذا به غذای دیگر منتقل شود. برای ضدعفونی از یک قاشق چایخوری محلول سفیدکننده در یک لیتر آب استفاده کنید. در مورد وسایلی که با گوشت خام در تماسند این محلول باید حدود 10 دقیقه روی سطح مورد نظر باقی بماند. گوشت خام را جدا و در کیسه پلاستیکی نگه دارید و مراقب باشید خونابه آن روی میوه‎ها و سبزی‎هایی که به صورت خام مصرف می‎شوند نریزد. برای گوشت و میوه و سبزی از چاقوی جدا استفاده کنید. نگهداری میوه و سبزی دمای سرد از تکثیر بسیاری باکتری‎های بیماری‎زا جلوگیری می‎کند. میوه، سبزی و سایر غذاهای فاسدشدنی را در ظرف تمیز دردار در یخچال و در دمای کمتر از 5 درجه سانتی‌گراد نگهداری کنید. طبق آمار جهانی در اثر مصرف غذاهای آلوده به باکتری‎های بیماری‎زا، سالانه حدود 48میلیون نفر بیمار و 128هزار نفر در بیمارستان بستری می‎شوند و 3هزار نفر نیز جان خود را از دست می‎دهند. بیشتر افراد می‎دانند برای پیشگیری از بیماری‎ها، محصولات حیوانی باید با دقت مصرف شود اما بسیاری از این موضوع که محصولاتی مانند میوه و سبزی تازه هم می‎توانند علت شیوع مسمومیت‎های غذایی باشند بی‎اطلاع‎اند. در سال‎های اخیر میوه و سبزی‎های آلوده مانند اسفناج،‌ گوجه فرنگی و کاهو موارد متعددی از شیوع بیماری را در آمریکا ایجاد کرده است. بهترین روش شستشوی میوه و سبزی محققان سازمان غذا و داروی آمریکا در یک بررسی، روش‎های مختلف و متداول شستن میوه و سبزی را مورد بررسی قرار دادند و با هم مقایسه کردند. در این بررسی چهار روش شستشوبا صابون ضدباکتری (این روش توسط متخصصان ایمنی غذا توصیه نمی‎شود)، استفاده از محلول رقیق سرکه (یک قسمت سرکه و سه قسمت آب) و سپس شستن با آب، سابیدن با فرچه و شستن با آب ساده مورد آزمایش قرار گرفت. سپس از هر چهار گروه تعدادی میوه به صورت نمونه انتخاب شد و پس از چند روز تعداد کلونی‎های باکتری روی آنها مورد بررسی قرار گرفت. نتیجه نشان داد شستن میوه‎ها با فرچه 85درصد (کمی‎‎کمتر از شستن با آب) باکتری‎ها را از بین می‎برد اما بهترین روش استفاده از محلول رقیق شده سرکه است که می‎تواند بیشتر باکتری‎ها و عوامل بیماری‌زا را از بین ببرد. تحقیقات انجام شده در مرکز تحقیقات بهداشت محیط و کشاورزی آمریکا نشان داد که شستن میوه و سبزی در محلول رقیق سرکه و آب در مقایسه با شستن میوه با آب، بسیار بهتر عمل می‎کند. نتایج این تحقیق همچنین نشان دادخیساندن میوه‎ها در محلول سرکه و سپس تمیز کردن سطح آنها با فرچه می‎تواند 98درصد باکتری‎ها را از بین ببرد. پیشنهاد می‎شود سبزی‎هایی مانند بروکلی و کاهو 2 دقیقه در محلول آب و سرکه خیسانده شوند و پس از شستن سبزی ظرف آن نیز به دقت شسته شود. شستشوی میوه و سبزی با محلول سرکه برای شستن میوه و سبزی با محلول سرکه باید یک ظرف مخصوص اسپری را با سه فنجان آب و یک فنجان سرکه پر کنید، سطح میوه را با این محلول آغشته کنید و سپس با آب سرد بشویید. آب سرد باقیمانده طعم و بوی سرکه را از بین می‎برد و فرآیند شستن را به پایان می‎رساند. این کار حدود 30 ثانیه زمان می‎برد. این روش برای میوه‎هایی با سطح صاف خیلی مناسب است. در مورد سبزی‎هایی مانند بروکلی، برگ کاهو و اسفناج که شستن‎شان سخت است بهتر است سبزی را در محلول سرکه بخیسانید. مثلا برگ‎های کاهو را جدا کنید و در یک تشت بزرگ حاوی محلول سرکه قرار دهید. منبع : سیمرغ
میوه و سبزیجات اهمیت فراوانی در رژیم غذایی دارند. نکته ای که در این زمینه بسیار حائز اهمیت می باشد شستن صحیح میوه و سبزیجات است. رعایت نکردن اصول شستشو و ضدعفونی کردن میوه ها و سبزیجات به مسمومیت های غذایی شدیدی منجر می شود. به این بهانه و با توجه به فرا رسیدن فصل تابستان و مصرف بیشتر سبزیجات، در این مقاله توصیه های لازم استفاده برای از سبزیجات و میوه ها را گردآوری نموده ایم.
54,906
607360cf2c38301a358ef858
 یک نفر از دوستان KHAMENEI.IR زنگ زد و گفت: تهران هستی؟ هروقت این سؤال را می‌پرسد، می‌فهمم باید تهران باشم! کمی مکث کردم و خودم به تجربه فهمیدم قضیه چیست؛ پرسیدم: بازدید سرزده؟ جواب نداد. فقط گفت: پس اسمت را رد می‌کنم. گفتم: شاید نتوانم بیایم؛ گفت: اسمت قبلاً رد شده! و تماس قطع شد. اولین بار در بم با پدیده‌ی زلزله رخ‌به‌رخ شدم؛ فردای زلزله با رفقا نشستیم به زنگ زدن و جمع کردن امکانات و دارو و لباس و بعد با اولین پرواز رفتیم بم. بارها را همانجا دادیم به هلال احمر و خودمان رفتیم که مثلاً کمک بکنیم به زلزله‌زده‌ها. آن روز فهمیدم از «امداد» هیچ نمی‌دانم و فقط باری هستم روی تلّ مشکلات امدادرسانان حرفه‌ای. همان شب با یک هواپیمای باری برگشتیم تهران و این تجربه‌ی سراسر شکست، چقدر تجربه‌ی گران‌بهایی شد. * * * یکشنبه صبح با هواپیمای آسمان پریدیم به سمت کرمانشاه. از بچه‌ها پرسیدم قیمت بلیط را؛ از ۹۰ تا ۱۱۰ هزار تومان بود. معلوم بود هرکس مسئول این کار است، تعداد پروازهای کرمانشاه و قیمت بلیطش را کنترل کرده. فردای زلزله، قیمت میلیونی را برای بلیط کرمانشاه دیدیم و بیشتر از این را هم شنیدیم. در هواپیما جستجوهای قبلی‌ام را نگاهی انداختم؛ آقا در امدادرسانی مناطق سیل‌زده و زلزله‌زده سابقه‌ی طولانی داشته‌اند. حدود پنجاه سال پیش در زلزله‌ی شهر فردوس و دشت بیاض یک گروه ۷۰ نفره تشکیل می‌دهند و با برپایی چادر اصلی امداد در میدان اصلی شهر فردوس و بعد فرستادن کمک‌ها به روستاهای اطراف و کمی بعدتر جورکردن پشم و نخ و دار قالی برای سرگرمی و اشتغال نسبتاً پایدار مردم، تجربه‌ای حرفه‌ای را در حدود ۳۰ سالگی از سر می‌گذرانند. درست ۱۰ سال بعد و در اوج پختگی و البته در دوره‌ی مبارزات انقلاب و تبعید، امداد در سیل ایرانشهر و زلزله‌ی طبس را تجربه می‌کنند. بعد از انقلاب هم در زلزله‌های رودبار و بم و ورزقان حضور مستقیم داشتند و پیگیری‌های مجدّانه. همه‌ی این‌ها نشان می‌دهد ایشان نسبت به مسئله‌ی بلایای طبیعی و تحمیلی، شناخت خوبی دارند. بعدتر در سخنرانی ایشان با مسئولین امداد و بازسازی کرمانشاه متوجه این شناخت شدم. شاید به همین خاطر هم هست که در حدود یک هفته بعد از زلزله‌ها، خودشان شخصاً برای سرکشی می‌روند و از منطقه بازدید می‌کنند. کسی که در زمان حکومت پهلوی با تمام توان در سیل و زلزله به مردم کمک می‌کرده، الان که مقدرات کشور را به دست دارد قطعاً نمی‌تواند بی‌تفاوت از کنار این حوادث بگذرد. هواپیما نشست. بیرون سالن فرودگاه، جوانی آمد پیش ما دو سه نفر و پرسید: شما می‌دونید چطوری بروم سرپل ذهاب؟ شاید از حرف‌هایمان درباره‌ی زلزله، حس کرده بود راهمان به آن سمت است؛ گفتیم نمی‌دانیم و رفت. در انتظار آمدن ماشین، کنجکاوی‌ام گل کرد. رفتم سمت صف تاکسی‌های فرودگاه. زن جوانی داشت سؤالات کنجکاوی من را می‌پرسید. خلاصه اینکه تاکسی‌ها با ۱۰۰ هزار تومان می‌بردند تا سرپل ذهاب، و ترمینال شهر کرمانشاه حرکتی به سمت سرپل ندارد. زن جوان ترجیح داد برود تا دانشگاه علوم پزشکی. به نظرم پزشک آمد؛ از این پزشک‌هایی که داوطلبانه می‌خواهند بروند منطقه‌ی زلزله‌زده. هم پسر جوان و هم این زنی که به نظرم پزشک آمد، هر دو تنها بودند و معلوم نبود در یک سازماندهی قرار گرفته باشند. درست اشتباهی که ما در بم کردیم؛ وقتی رسیدیم آنجا هرکدام یک لباس فرم هلال‌احمر پوشیدیم و چون احساس گرسنگی می‌کردیم، اول نهار خوردیم و بعد با ماشینی رفتیم داخل شهر. اجساد هنوز کنار خیابان بودند؛ اجسادی که رویشان پتو کشیده شده بود. حال یکی دو تایمان به هم خورد. در یکی از جاهایی که خانه‌ها خراب شده بود، خیلی کور شروع کردیم به آواربرداری. بعد از یک ساعت فهمیدیم روی کوچه داریم آواربرداری می‌کنیم و اصلاً برای چه داشتیم آوار را حدود ۱۰ متر جابه‌جا می‌کردیم؟ دو ساعت که گذشت دست‌هایمان تاول زد و درد در پا و کمرمان پخش شد و خودمان تبدیل شدیم به کسانی که احتیاج به کمک و آب و... داشتند. آدمی که می‌رود برای امداد باید بداند دقیقاً برای چه کاری می‌رود و در چه سازماندهی‌ای قرار است فعالیت کند. تازه آنجا فهمیدیم در چنین شرایطی بهترین جاها برای کمک، ستادهای نظامی‌هاست؛ چون منظم هستند، فرماندهی دارند، بیسیم و ارتباط دارند، برنامه‌ی مشخص دارند و... آن موقع توی بم تلگرام وجود نداشت وَ اِلا ما هم بعد از آن دو سه ساعت اول تبدیل می‌شدیم به امدادگران بی‌تجربه‌ی این زلزله‌ی اخیر که وقتی مستأصل شدند، عکس و متن و صدای ناامیدکننده با لحن تضرّع گذاشتند و مردم را به هم ریختند. یکی از رفقای باتجربه‌ام بد و بیراه می‌گفت به این‌هایی که از این پیام‌ها فرستاده بودند؛ می‌گفت امدادگر حرفه‌ای مشکل را در صحنه حل می‌کند. زلزله‌زده روز اول زلزله سردش شده؛ خب یک پتو از زیر آوار دربیاور بینداز رویش، مسئله‌ی سرما را حل کن. چرا با اشک و آه، پیام در تلگرام می‌گذاری که مردم پتو بفرستید. گیریم مردم همان لحظه پتو بفرستند؛ یک روز طول می‌کشد لااقل تا پتو برسد. تکلیف چیست در این یک روز؟ زلزله‌زده‌ها تلف بشوند؟ از آن طرف هم مشکل جدید درست می‌شود که پتو زیاد می‌رسد و از اقلام دیگر غفلت می‌شود. این رفیق باتجربه‌ی ما می‌گفت در جاده‌ها باید ایست بازرسی بگذارند و بی‌تجربه‌ها را راه ندهند به منطقه. این‌ها مشکلات را بیشتر می‌کنند... دور افتادم از ماجرا؛ قصه‌ی رفتن ما بود و آمدن آقا. در کرمانشاه، جایی جمع شدیم و منتظر خبر. من به رفقایی که رفته بودند زنگ زدم و احوال منطقه را جویا شدم. عملیات «نجات» که تمام شده بود و «امداد» هم به حد خوبی رسیده بود. شرایط تقریباً تحت کنترل درآمده بود. اصل خرابی و تلفات، در سرپل ذهاب بود و روستاهای اطرافش؛ حدود ۸۰ درصد (یا بیشتر) تلفات مال آنجا بود. هواشناسی را چک کردیم، باران محتمل بود. عکاس‌ها نگران عکاسی در هوای بارانی بودند و من به فکر فرو رفتم باران با مردم بی‌خانمان چه می‌کند و شاید از معدود دفعاتی که دعا کردم باران نیاید. در هفته‌ی گذشته هم شرایط بدجور بهم ریخته بود. فرماندهان ارتش و سپاه و برخی وزرا و رئیس‌جمهور و رئیس مجلس رفته بودند و بازدیدهایی کرده بودند و برگشته بودند. و البته میدان را باید سپرد به کسی که تجربه‌ی چندتا زلزله و حادثه را از سرگذرانده و می‌داند که رسیدگی به زلزله‌زده یک تخصص است و ساعت به ساعت اولویتش عوض می‌شود. ساعت‌های اولیه، اولویت «نجات» است. چند ساعت بعد دیگر نجات بی‌معنی است و رسیدگی به بازماندگان اولویت دارد. مسئول میدان باید بداند که به بازمانده‌ی شوک‌زده باید آب و غذا و لباس زیر برساند و بعد از ۴۸ ساعت باید اولویت را عوض کند به اسکان موقت با چادر. بعد از هفته‌ی اول هم باید بچه‌ها را دریافت که از حادثه، چیزی نمی‌دانند و می‌خواهند بازی کنند. «امداد» تخصص است و باید توسط متخصص انجام شود. جمع کردن کمک‌های مردمی توسط افراد و گروه‌های خودجوش خوب است ولی دیگر بردن و دادن و حضور در صحنه، کاری غیرحرفه‌ای‌ست. امداد زلزله باید زمان‌بندی داشته باشد. هیجانِ بعد از روز اول، مثل سمّ است؛ مثلاً این‌هایی که سگ‌های تربیت‌شده و زنده‌یاب دارند، خودشان با هم گروه دارند و هروقت جایی حادثه‌ای پیش می‌آید داوطلبانه و با بیشترین سرعتی که ممکن باشد، به محل حادثه می‌روند برای عملیات نجات و زنده‌یابی. آن‌قدر حرفه‌ای هستند که روز دوم، خودشان برمی‌گردند چون می‌دانند که دیگر کارایی ندارند. در جمع‌آوری و توزیع کمک باید به یک صدا اقتدا کرد وَالا هرج و مرج در شرایط غیرعادی بعد از زلزله، خودش پس‌لرزه‌ای بدتر از زلزله می‌تواند باشد. شاید به همین دلیل مسئول ستاد بحران کشور و رئیس هلال‌احمر را باید افرادی کاملاً غیرسیاسی و باتجربه انتخاب کرد که با عوض شدن دولت‌ها عوض نشوند. این‌ها چیزهایی بود که از تجربه‌ی حضور در زلزله‌ی بم و گفتگو با آدم‌های باتجربه‌ی بعد از زلزله به دست آورده بودم؛ تجربه‌هایی که استفاده نشده بود، لااقل در حدی که باید استفاده نشده بود. * * * از کرمانشاه حدود ساعت ۳ عصر راه افتادیم به سمت سرپل ذهاب. سعی می‌کردیم بتوانیم برنامه را حدس بزنیم. روی نقشه، فاصله‌ها را چک کردیم؛ حدود ۱۶۰ کیلومتر تا سرپل راه داشتیم، تعجب کردیم. بعید بود درحالی‌که امکاناتی در سرپل ذهاب نبود، قرار باشد برویم آنجا. شهرها و مناطق اطراف را نگاه می‌کردیم ببینیم جایی هست که آقا بخواهد با هواپیما تا نزدیکی سرپل ذهاب بیاید یا نه؛ به نتیجه‌ای نرسیدیم. می‌دانستیم برنامه‌ی بازدید، فردا خواهد بود و می‌دانستیم آقا سر صبح نخواهد آمد که مردم هنوز خواب هستند و می‌دانستیم زیاد در منطقه نخواهند ماند که کارها مختل شود و می‌دانستیم با توجه به تجربه‌ی ورزقان، سر زدن به روستاها هم در برنامه خواهد بود. با این حدسیات نمی‌توانستیم سردربیاوریم برنامه چطور است. توی همین فکرها و حساب و کتاب‌ها، رسیدیم به شهری و در شهر به مدرسه‌ای؛ شهر سالم بود پس سرپل ذهاب نبود. پرسیدیم؛ گفتند کرند است، در حدود ۵۰ کیلومتری سرپل. آمده بودیم که راه صبح کوتاه شود. مدرسه کنار کوه‌های دیوارشکلی بود که بدون شیب سر بر آسمان گذاشته بودند. شهر، جان می‌داد برای لوکیشن فیلمی که در دهه‌ی شصت اتفاق می‌افتد؛ انگار در همان زمان مانده. خانه‌ها یک و دو طبقه، دیوارها آجری و بدون نما، انگار کوچه‌ی خودمان در زمان دبستان، سی سال پیش! شهر زنده بود ولی اینکه کرند غرب مثل سی سال پیشِ محله‌های پایین شهر تهران باشد، اصلاً چیز خوبی نبود، اصلاً. وارد حیاط مدرسه شدیم. سرایدار درست در وسط حیاط مدرسه چادر زده بود و خانواده‌اش داخل آن بودند. معلوم بود مردم هنوز نگران زلزله هستند. ما البته وارد ساختمان مدرسه شدیم و در نمازخانه و کلاس‌ها جاگیر. دیوارها سالم بود و هیچ ترکی ندیدیم. قبل از اینکه همه‌جا تاریک بشود، گشتی اطراف مدرسه زدم. همه‌چیز سالم بود. زلزله از خود شهر کرند گویا تلفاتی نگرفته بود ولی همه جا همه درباره‌ی زلزله حرف می‌زدند: نانوایی، سوپرمارکت، حتی زن‌ها جلوی خانه‌ها؛ زنی که خانه‌اش کنار مدرسه بود گفت: آمدید کمک؟ هلال احمر که نیستید... هر چه هستید خدا به همراهتان. هر چه خواستید به من بگویید، بدهم؛ فرش، پتو، بخاری. مثل همه‌ی مردم ایران بود؛ گرم و با احساسِ مسئولیت و بسیار معتمد به ما که معلوم نبود که بودیم ولی حس کرده بود برای کمک می‌رویم سرپل. اگر مردم و مسئولین فقط برای یک نعمت بخواهند شکرگزاری کنند باید برای نعمت همدلی مردم ایران و ملت بودنمان شکر کنند. بگذریم. صبح که داشتم از خانه می‌آمدم، فاطمه و نرگس -دخترهایم- پرسیدند کجا می‌روی؟ گفتم می‌روم کرمانشاه پیش زلزله‌زده‌ها. رفتند و در اتاقشان جلسه‌ای گذاشتند و با یک کیسه برگشتند. دو تا دفتر، یک بسته ماژیک رنگی، یک جامدادی پر از مداد رنگی، یک کیف کوچک دخترانه که داخلش یک ماشین کوچک بود و دو سه تا کتاب و یک دفترچه و یک سوت خروسی؛ آورده بودند که ببرم برای یکی از بچه‌های زلزله‌زده. خوب است مردم برای ارسال کمک از بچه‌هایشان در سنین مختلف سؤال کنند؛ گاهی بچه‌ها بهتر از ما مسائل را می‌فهمند. کیسه‌ی هدیه دخترها را کنار دستم گذاشتم و در مدرسه‌ی هاجر کرند غرب، در کلاس خانم سلطانی دراز کشیدم. دیدم روی تخته‌ی کلاس، موضوع انشاء نوشته‌اند: «در زمان زلزله کجا بودید و چه...!» و چه شد؟ یا چه کسی را از دست دادید؟ یا چه بر سرتان آمد؟... آن سه نقطه‌ی آخر موضوع، خوب بود. زلزله پایانش باز است؛ باز می‌ماند، بسته نمی‌شود. باید بلازده باشی تا معنی این سه نقطه را بفهمی. * * * ساعت سه و نیم صبح از خواب بلند شدیم. موبایل‌ها را که نگاه کردیم شوک‌زده شدیم. همه‌ی کانال‌های خبری پر بود از خبر بازدید سرزده و شبانه‌ی آقا از مناطق زلزله‌زده. خودمان هم نمی‌دانستیم خبر راست است یا دروغ. برای راستی‌آزمایی هم راهی نداشتیم. بعضی‌ها در تلگرام حتی قسم می‌خوردند که خودشان آقا را دیده‌اند و با ایشان گفتگو کردند! تا بخواهیم ته و توی ماجرا را دربیاوریم مجبور شدیم وسایل و موبایل‌ها را تحویل بدهیم و حرکت کنیم. نم‌نم باران می‌آمد، هوا سرد نبود آن‌چنان؛ مثل تهران، مثل پاییز تهران. جاده خلوت بود. ساعت حدود پنج و نیم بود که رسیدیم سرپل ذهاب. اطراف بلوار اصلی پر بود از چادر؛ حتی جاهایی وسط بلوار. بعضی چادرها روشن بودند و بیشترشان خاموش. عجیب بود؛ شهر خراب شده بود و لابه‌لای ساختمان‌های کاملاً تخریب‌شده و درست کنارشان، بعضی ساختمان‌ها کاملاً سالم بودند! ماشین‌ها و موتورها کنار خیابان اصلی شهر یا لابه‌لای چادرها پارک بودند. دیدن این‌همه چادر خاموش، حال آدم را بد می‌کرد. این مردم چند سال باید با مسئله‌ی زلزله دست و پنجه نرم کنند تا دوباره زندگی‌شان به حالت عادی برگردد؟ ماشین پلیس بی‌صدا در بلوار اصلی می‌رفت و می‌آمد؛ لابد برای اینکه مردم احساس امنیت کنند. در ورودی شهر هم پلیس مستقر بود. خوبی چادرها این بود که همه یک‌شکل بودند؛ لااقل بیشترشان. در بم یکی از مشکلات همین تفاوت چادرها بود و دعواهایی که سر نحوه‌ی توزیع پیش آمده بود. اینجا فقیر و غنی یک حال پیدا کرده بودند. خانه‌ها‌ یا کامل خراب شده بود یا ایمنی سکونت نداشت. به خاطر همین، مردم در نزدیک‌ترین جا به خانه‌هایشان چادر زده بودند. هوا ابری بود. نماز خواندیم و صبحانه خوردیم و مطمئن شدیم پیام‌های نصفه‌شب درباره‌ی بازدید آقا درست نبوده. ساعت حدود هشت صبح یک ماشین که رویش بلندگو نصب بود در شهر می‌چرخید و اعلام می‌کرد: مردم قهرمان سرپل ذهاب! مقام معظم رهبری تا دقایقی دیگر در کنار اداره‌ی برق سخنرانی می‌کند. معلوممان شد دیگر همه خبر دارند و به تجربه فهمیدیم آقا حدود ساعت ۹ تا ۱۰ خواهند آمد. ما آماده شدیم و مثل برنامه‌ی سفر سنندج و قم پشت وانت سوار شدیم. داخل وانت خبرنگارها و فیلم‌بردارها می‌نشستند و جلوی ماشین رهبر حرکت می‌کردند که بتوانند فیلم و عکس بگیرند. تجربه‌ی وانت‌سواری خبرنگارانه تجربه‌ی پردردی است. راننده باید خودش را با ازدحام و فرمان مسئول محافظین هماهنگ کند و ما هم پشت وانت باید خودمان را با قوانین استاتیکی و دینامیکی نیوتن هماهنگ کنیم! ما زودتر سر خیابانی ایستاده و شاهد بیدار شدن مردم بودیم. به نظر نمی‌آمد مردم نسبت به اطلاعیه‌ای که از بلندگوی سیار پخش می‌شد، عکس‌العملی نشان می‌دهند. بیشترشان داشتند با چادرهایشان ور می‌رفتند که معلوم می‌کرد هنوز کامل به آن خو نگرفته‌اند. و چطور می‌شود به جایی کوچک و سرد و ناپایدار به این زودی خو گرفت. این اولین برنامه و سفر غم بود که با آقا می‌آمدم. تمام برنامه‌های قبلی برنامه‌ی دیدار و شادی و شور بود: کردستان، چالوس، بندرعباس، خوزستان، قم، خراسان شمالی و... در آن برنامه‌ها می‌دانستیم مردم خواهند آمد، لااقل به کنجکاوی. اینجا ولی مردم همه لااقل درد داشتند، حتی اگر داغ نداشتند. جوان‌ها از کنار وانت ما رد می‌شدند و نگاهمان می‌کردند. یکی دو نفر جلو آمدند و سر گفتگو را باز کردند. زلزله هم مثل همه‌ی اتفاقات شبیه خودش، باب اغراق و افسانه‌سازی را باز می‌کرد. جوانی می‌گفت کنار سرپل ذهاب روستایی که ۱۷۰ سکنه داشته با خاک یکسان شده و همه‌ی ساکنینش مرده‌اند؛ درحالی‌که بیشترین آمار تلفات روستایی را که از قبل از یکی از دوستان امدادگرم گرفته بودم، مربوط به کوئیک‌های چهارگانه بود با حدود ۸۰ کشته؛ می‌گفتند چند لحظه قبل از زلزله‌ی اصلی، لرزشی پیش آمده و مردم هوشیار شدند. به همین دلیل با اینکه بعضی جاها تخریب زیاد بوده ولی آمار تلفات هماهنگ با تخریب نیست. تعداد کسانی که لباس سربازی و نظامی داشتند در شهر کم نبود. شنیده بودم امداد و بازسازی سرپل ذهاب به ارتش، و روستاها به سپاه محول شده. به همین خاطر نظامی‌ها زیاد بودند. روی در و دیوار شهر هم کم نبود بنر‌های «ارتش در خدمت مردم است» از طرف ارتشی‌ها و دیوارنوشته‌های «ارتش، سپاه، هلال‌احمر متشکریم»ِ مردم. شاید یکی از دلایل واگذاری امداد به نظامی‌ها شرایط منطقه بود؛ مرزی بودن و خطر ضدانقلاب و داعش. یک جوان تپل و رفیقش دست در گردن هم انداختند و جلوی بچه‌های عکاس ایستادند. تپل گفت: چندتا عکس از ما بگیرید دستتان گرم بشود. اهل خوزستان بودند، رامهرمز و دزفول؛ می‌گفتند از وقتی زلزله شده موکب‌هایشان را که برای اربعین زده بودند جمع کردند و آوردند اینجا. می‌گفتند ۱۲ روستا را تحت پوشش دارند. گفتم: الان در شهر چه کار می‌کنید؟ گفت: شما چه کار می‌کنید؟ و خندید. گفت بچه‌هایی که توی شهر بودند زنگ زدند و خبر دادند که آقا دارد می‌آید. گفتیم خب بروید سمت جایگاه. گفت: توی کتاب داستان سیستان خواندم هر کجا خبرنگارها باشند، آقا قرار است بیاید همانجا. همه‌ی بچه‌های عکاس و فیلم‌بردار برگشتند به من نگاه کردند که یعنی: هر چه می‌کشیم از دست شما می‌کشیم و دهان و قلم لقی‌تان. گفتم به من چه، رضا امیرخانی نوشته! از پسر تپل پرسیدم: در کمک کردن بین شیعه و سنی و اهل حق اولویت‌بندی وجود داشت؟ تپل که از اول لبخند روی لبش بود جدی شد و گفت: بیشتر روستاها یا اهل‌سنت هستند یا اهل‌حق، ولی ما از هیچ‌کس نپرسیدیم شیعه است یا غیرشیعه؛ نپرسیدیم وقتی برای استقلال اقلیم کردستان همه‌پرسی شد، شما شادی کردید یا نه؛ از جوانمردی دور است این کار. ما همان کارهایی که برای زائران امام حسین علیه‌السلام می‌کردیم برای این‌ها انجام می‌دهیم. خدا شاهده این‌قدر غذای گرم دادیم که دیگر ازمان می‌پرسند غذا چیه؟ گاهی انتخاب می‌کنند. دوست امدادگرم هم همین حرف را می‌زد؛ می‌گفت مردم جیره‌های خشک را کمتر استفاده کرده‌اند، چون غذا بهشان می‌رسد. توزیع امکانات را هم از روستاها شروع کرده‌اند. دوستم چیز دیگری هم می‌گفت؛ می‌گفت کمک‌های مردمی هم خیلی زیاد بوده، این‌قدر که بعضی از کمک‌های مردمی و دولتی دیگر احتیاج نشده و در جایی دپو کردیم برای روزهای آینده. پسر تپل گفت: آقا حالا که این‌قدر رفیق شدیم بگذارید ما هم بیاییم روی وانت، آقا رو سیر ببینیم خستگیمون در بره. خودش می‌دانست نخواهیم گذاشت بیاید روی وانت؛ مخصوصاً که داستان سیستان را خوانده بود. وانت راه افتاد سمت انتهای شهر. راننده را جو گرفت و دست‌انداز و هوا رفتن و پایین آمدن و فستیوال داد و بیداد ما. انتهای شهر کنار ساختمان‌های مسکن مهر ایستادیم؛ ساختمان‌هایی که بهانه‌ی تسویه حساب شده بود. ساختمان‌ها سرپا بودند، دیوارها نماریخته بود و شیشه‌ها شکسته. داشتیم همه‌ی دعواها و استدلال‌های قضیه‌ی مسکن مهر را مرور می‌کردیم که وانت باز با همان سرعت حرکت کرد و برگشتیم سر جای اولمان. شهر بزرگ نبود ولی خرابی زیاد بود. مردم داشتند آرام آرام می‌رفتند سمت جایی که اطلاع داده شده بود. بیشترشان دمپایی به پا داشتند. بیشتر مردم موبایل داشتند. وضعیت خنده‌داری بود: ما موبایل نداشتیم و همه‌ی مردم داشتند! این اولین سفری بود که برای موبایل‌های مردم هیچ برنامه‌ای وجود نداشت. ساعت هنوز ۱۰ نشده بود که ماشین آقا رسید. به نظرم مردم از روی رفتارشناسی عمومی ماها فهمیدند آقا آمده‌اند، چون نفهمیدیم چه شد که یک‌دفعه شلوغ شد؛ همه‌چیز به هم ریخت. وانت راه افتاد و ماشین آقا پشت سر وانت. جوانی پرید جلو و دو سه بار محکم کوبید به شیشه‌ی ماشین، همان سمتی که آقا نشسته بود و چیزهایی می‌گفت با صدای بلند که ما نفهمیدیم. محافظی که با ما روی وانت بود نگران شد. جوان بعد از آن دست کوبیدن‌ها سرش را جلو آورد و شیشه را بوسید. محافظ خیالش راحت شد. تیم همراه هنوز آرایش خودشان را پیدا نکرده بودند و دور ماشین مردم بودند فقط. وانت ما پیچید توی محله‌ی فولادی که بیشترین خسارت را دیده بود. کوچه‌های محله‌ی فولادی درست شبیه خرمشهری شده بود که در عکس‌ها و فیلم‌های مستند جنگ دیده بودیم. در پیاده‌رو‌ها آجر و نخاله ریخته بود. مردم اطراف ماشین آقا می‌آمدند و نمی‌آمدند. بعضی موبایل به دست روی تلّ آوار ایستاده بودند. گاهی محافظ‌ها برای کنترل آن‌هایی که روی بلندی ایستاده بودند و فیلم می‌گرفتند تلاش می‌کردند ولی مگر می‌شد از تلّ آوار بالا رفت؟ شیشه و کلوخ و میلگرد و... جایی ماشین آقا ایستاد، شاید پانزده ثانیه. امکان نداشت راننده و محافظ‌ها ۱۵ ثانیه ماشین حامل ایشان را جایی نگه دارند مگر اینکه خود آقا بخواهند. مردم فرصت کردند جمع شوند. شعارها قر و قاطی شده بود؛ یکی می‌گفت جانم فدای رهبر، یکی می‌گفت نوکرتم، یک عده هم هول شده بودند و می‌گفتند صل علی محمد یاور رهبر آمد! کمی طول کشید که هم‌صدا شوند: دسته‌گل محمدی به شهر ما خوش آمدی... و کدام شهر!؟... درِ ماشین باز شد؛ آقا که توی آن شرایط، کمربند ایمنی بسته بود، با آرامش کمربند را باز کرد و پیاده شد. از روی وانت پایین پریدم و رفتم سمت ماشین. مردم ریختند جلو. دست بلند می‌کردند که سلام و علیک کنند. آقا با لبخند قدم برمی‌داشتند. عبای عسلی و قبای کرم قهوه‌ای و کفش سیاهی که تا خاکی و گلی شدن فاصله‌ای نداشت. ازدحام اطراف ایشان زیاد شد. اولین باری بود که مدیریت میدان را از دست خارج شده می‌دیدم. تکان جمعیت، آقا را تکان می‌داد و نمی‌شد مستقیم رفت. محافظ‌ها کم‌کم به خودشان آمدند و آرایشی گرفتند. جوانی زور می‌زد خودش را به آقا برساند، یکی از محافظ‌ها کنارش زد. آقا توی آن شلوغی ایستاد و به او اشاره کرد؛ محافظ‌ها مجبور شدند بیاورندش. جوان جلو آمد و چند ثانیه‌ای صحبت شد و دوباره راه افتادند. خیلی‌ها با صدای بلند سلام می‌کردند. جوانی بلند گفت: دمت گرم. زنی صدایش از بقیه متمایز بود؛ می‌گفت: جانم فدای رهبر. خیلی دوست داشتم زن را در آرامش ببینم و بپرسم زلزله با زندگیش چه کرده و اوضاعش چطور است که یک هفته بعد از آن حادثه می‌گوید جانم فدای رهبر. آقا با یک دست عصا و عبا را نگه داشته بودند و دست دیگر را برای مردم تکان می‌دادند. خاک بلند شده بود از شلوغی مردم. چند دقیقه‌ای به همین شلوغی گذشت که محافظ‌ها ماشین را جلو آوردند و آقا را سوار کردند. ما هم پریدیم پشت وانت. ماشین دور دیگری در محله‌ی فولادی زد و وارد محوطه‌ای شد که جایگاه، جلوی در آن بود. پشت جایگاه همه پیاده شدیم. آقای خامنه‌ای از پله‌ها بالا رفت و صدای مردم بلند شد. خواستم از جایگاه بالا بروم که محافظی نگذاشت؛ گفت: تو کجا می‌روی؟ گفتم: پیک‌نیک... عکاس‌ها و فیلم‌بردارها کجا می‌روند؟ نگاهی به دست و بالم کرد و فقط خودکار و کاغذ دید. گفت: تو که دوربین نداری. یکی دیگر از محافظ‌ها گفت: بگذار بره، هماهنگه. بعد در گوشم گفت: باز هم کتاب‌های خوب بنویس! از میله‌های داربست گرفتم و گفتم: «سخنی نرانم تا خوانندگان این تصنیف گویند شرم باد این قلم را!» مردم پایین جایگاه موج می‌خوردند. من از نوشتن عقب افتاده بودم. یک عده ایستاده بودند روی تلّ آوار. بعضی‌ها هم روی مقواهای کارتن‌های کمک‌های مردمی و بسته‌های هلال‌احمر شعار نوشته بودند و روی دست بلند کرده بودند. بین جمعیت، سپاهی‌ها و ارتشی‌های امدادگر هم بودند، همین‌طور طلبه‌هایی که آمده بودند برای کمک به مردم سرپل. از دورتر هم مردم همچنان می‌آمدند. بعضی سلانه سلانه و بعضی به دو. آقا سلام کردند و مردم بلندبلند جواب سلامشان را دادند. آقا این‌طور شروع کردند که: خیلی مایل بودیم که در وقتی به شهر شما بیاییم که دل‌های شما شاد باشد، زندگی شما خرم باشد؛ دوست نداشتیم در شرایطی به این شهر عزیز و میان شما مردم مهربان و باوفا بیاییم که دچار غم و حادثه و بلا و مصیبت شده‌اید، برای ما خیلی تلخ است. ما با یکایک دل‌های داغدار -چه در این شهر، چه در شهرهای دیگر، چه در روستاهایی که در سرتاسر استان آسیب‌‌‌دیده‌اند- و با غم شما همدردیم؛ برای ما دل‌های پُر از غم و فکرهای گرفتار به وجود می‌آید. آقا از ایستادگی و پهلوانی مردم این دیار در زمان جنگ گفتند و توصیه‌شان کردند به استقامت در این اتفاق. از حرکت همدلانه‌ی مردم و مسئولین در مواجهه با زلزله‌ی کرمانشاه قدردانی کردند. وسط همین صحبت‌ها بود که به فیلم‌برداری که جلوی دیدشان را گرفته بود، گفتند: کنار بایستید من این جمعیت را ببینم. بعضی از شنیدن این حرف حال کردند و صلوات فرستادند. آن بخشی از جمعیت که با کنار رفتن فیلم‌بردار در دید آقا قرار گرفتند، برایشان دست تکان دادند. به گمانم خطاب این جمله‌ی رهبر می‌تواند فقط این فیلم‌بردار نباشد؛ هر کسی است که در جمهوری اسلامی ایران بین مردم و رهبری قرار می‌گیرد! صحبت‌ها طولانی نشد؛ اقتضای آن وضعیت هم بیشتر از این نبود. یک نفر نوزادی را در آغوش، بین جمعیت با زحمت جلو می‌برد سمت آقا که در ازدحام گیر کرد. روی جایگاه، پسرهای آقا را هم دیدم که گوشه و کنار ایستاده بودند. غیر از پسر ارشد، سه پسر دیگرشان بودند. آقا از پله‌ها که پایین می‌آمدند یک نفر در هیئت یکی از بزرگان اهل‌سنت جلو رفت؛ خیلی برایم آشنا بود. از یک نفر پرسیدم کیست؟ گفت: ملّاقادر قادری. یادم آمد؛ ملّاقادر اهل پاوه بود. هم او که در زمان محاصره‌ی پاوه با آقا دیدار کرده بود؛ در سفر آقا به کردستان هم دیده بودمش. بعداً متوجه شدم از ابتدای زلزله آمده بوده کمک؛ آقا تنگ و گرم در آغوشش گرفت. جلوتر، دخترکی با روسری سبزرنگ جلو رفت چیزی گفت و به گریه افتاد. آقا دست به سر دخترک گذاشتند و دخترک صورتش را در عبای آقا پنهان کرد. دخترک، پدر و مادرش مجروح شده بودند و بستگانش را در زلزله از دست داده بود. داغ دیده بود و وقتی دیدمش یاد بچه‌هایی افتادم که چندروزی است یتیم شده‌اند و انگار حالا به آغوش رهبر پناه آورده‌اند: الم یجدک یتیما فاوی؟ آقا ایستاد تا خود دخترک سرش را از عبا بردارد. یکی از عکاس‌ها به من تذکر داد که می‌خواهیم حرکت کنیم، جا نمانی! دویدیم سمت ماشین و راه افتادیم. * * * ماشین آقا از محوطه در آمد و از بلوار اصلی شهر رد شد. مردم دست تکان می‌دادند و آقا جواب می‌داد. از شهر درآمدیم و رفتیم توی دشت. می‌رفتیم سمت روستاها. چند کیلومتر جلوتر پیچیدیم داخل یکی از روستاهای چهارگانه‌ی کوئیک: کوئیک مجید. مردم روستا نمی‌دانستند چه خبر است که شلوغ شده. امداد روستاها دست سپاه بود. توی روستاها سپاهی‌ها و بسیجی‌ها هم بودند. آن‌ها که فهمیدند آقا آمده از مردم جلوتر افتادند. ماشین آقا جایی ایستاد. آقا از دیوارهای خراب‌شده‌ی خانه‌ای رد و وارد محوطه‌ی خانه شدند. به یکی دو چادری که در حیاط بود سر زدند و احوالپرسی کردند؛ داخل چادرها نرفتند چون مرد داخلشان نبود. مردم روستا جمع شدند و ناباورانه آقا را به هم نشان می‌دادند. جوانی روی دیوار نیمه‌مخروبه ایستاده بود و با موبایل فیلم می‌گرفت. بلندگوی دستی آوردند. چند نفر گفتند بنشینید بنشینید. نشسته و ننشسته، آقا چند کلامی صحبت کردند. همین موقع زنی از جلویم رد شد؛ غرغر می‌کرد. گفتم: چی شده خانم؛ گفت: این‌ها همه‌اش شلوغی بیخود است، هیچ‌کس به درد ما نمی‌رسد. گفتم: مشکلتان چیه؟ بغض کرد و گفت: شوهرم مریضه، داروش را پیدا نمی‌کنم. اسم دارو و شماره تلفنش را در دفترم نوشتم و گفتم: نگران دارو نباش، از زیر سنگ هم که شده پیدا می‌کنیم. زن خوشحال شد و کُردی دعایم کرد. آن موقع نمی‌دانستم چه خواهم کرد ولی مطمئن بودم کسی را پیدا می‌کنم که خواسته‌ی زن را انجام دهد. (*) بعد از صحبت آقا، حرکت کردیم. از آنجا رفتیم کوئیک حسن؛ در روستای دوم مردم هوشیارتر بودند. معلوم بود با موبایل خبردار شده‌اند. در این روستا ریش‌سفیدی جلوی ماشین دوید و گفت: رهبر عزیز وایس! البته نمی‌شد به‌راحتی ایستاد. ماشین در محوطه‌ی بازتری ایستاد. خانه‌های زیادی ویران شده بود. تیرک‌های چوبی از میان آوار بیرون زده بود. تک‌وتوک خانه‌ها و اتاق‌هایی که اسکلت داشتند سرپا بودند. مردم در محوطه‌ی خانه‌هایشان چادر زده بودند؛ چادرهای هلال‌احمر و البته چادرهایی که با نِی، خودشان سرپا کرده بودند. آقا در میان ازدحام مردمی که جمع شده بودند، رفتند سمت یکی از چادرها؛ جلوی چادر به زنی که آنجا بودند گفتند: مردت کجاست؟ زن جواب داد: بیمارستان. موج جمعیت من را عقب راند و نشد حرف‌ها را بشنوم. در چادر بعدی، آقا وارد شد و لابد بعد از احوالپرسی بیرون آمد. مردی جلو آمد و گفت: شما را به خدا مواظب باشید، وسایل ما توی چادر است، زندگی‌مان از بین نرود. بچه‌های امدادگر سپاه که در روستا کمک می‌کردند و جمع شده بودند آقا را ببینند، حلقه زدند دور چادر مرد و فشار جمعیت را نگه داشتند تا وسایل و چادر روستایی، زیر دست و پا نماند. یکی از این بسیجی‌ها گریه می‌کرد؛ پشتش را کرده بود به جمعیت و فریاد میزد: دمت گرم آقا، دمت گرم. * * * گمانم در کوئیک سوم بود که لابلای جمعیت جوانی را دیدم که کاپشن قرمز پوشیده بود و دست و پا زد و خودش را به آقا نزدیک کرد و دست آقا را گرفت. می‌خواست حرف بزند آقا اشاره کردند که صبر کند تا اول خانمی که سن و سال هم داشت حرف بزند. وسط آن جمعیت زیاد و ازدحام سرسام‌آور، پیرزن به آقا نزدیک شد و گفت: خیلی خوش آمدی، محل سکونت نیاز داریم آقاجان، دستمان به دامنت به خانه نیاز داریم، اینجا شهید زیاد دادیم، بچه هامان، برادرزاده‌ام، خواهرزاده‌ام، شوهرم... دستتان درد نکند، خیلی زحمت کشیدید آمدید... آقا پاسخ دادند که خدا دل‌های شما را آرام کند. جمعیت زن را جابجا کرد. آقا متوجه شد جوان کاپشن قرمز را محافظها دارند دور می‌کنند. اشاره کرد به جوان و گفت: آن لباس قرمز را بیاورید ببینم چه می‌خواست بگوید. جوان جلو آمد. تا رسید شروع کرد: چند سال جنگ زده بودیم، بعد از این زلزله به خداوندی خدا حالا وضعمان از آن موقع بدتره، اول امیدمان به خدا بعد به شماست. آقا گفت: شما زمان جنگ یادته؟ جوان گفت: یادم نیست ولی چیزهایی شنیدم. آقا گفت: من آن زمان جنگ هم اینجا بودم. جوان ادامه داد: افتخاره برای دهستان ما که تشریف آوردید، از خدا می‌خواستیم یک وقت دیگر می‌آمدید جلوی پایتان قربانی می‌کردیم... فقط به خدا مردم ما زیر خط فقر هستند، همه بیکار داریم، جوان تحصیل کرده بیکار. توی این مجتمع کوئیک کلی کشته از زیر آوار بیرون کشیدیم... حالا تنها خواسته‌مان از شما به عنوان رهبر معظم انقلاب اینه که هرجا رفتید خیر و برکت داشتید، امیدواریم برای مجتمع کوئیکها هم خیر و برکت داشته باشید. آقا گفتند: ان شاالله؛ و دست کشیدند بر سر و صورت جوان. جوان هم مثل بقیه هم روستایی‌هایش که نشسته بودند منتظر صحبتهای آقا، نشست. آقا صحبت کوتاهی کردند و کوئیک سوم هم مثل قبلی‌ها بازدید شد و بعد رفتیم روستای قلعه بهادری. توی راه صدای بیسیم مسئول وانت درآمد؛ محافظ آقا از پشت بیسیم می‌گفت روستای قبلی بعضی از عکاس‌ها با کفش رفتند داخل چادر مردم، تذکر بدهید که مراعات کنند. مسئول وانت بلند گفت ماجرا را. پشت بیسیم باز هم محافظ آقا گفت: این تأکید آقاست. وارد روستای قلعه بهادری شدیم. جلوی یکی از خانه‌ها ایستادیم. آقا وارد حیاط خانه شد. وقتی آقا وارد حیاط شد، هنوز مردم روستا جمع نشده بودند. زن مسنّی از سر و صدا بیرون آمد. تا آقا را دید دست‌هایش را باز کرد و آمد سمت آقا. جوری آمد که می‌خواست آقا را بغل کند! آقا کمی خودشان را جمع کردند. زن فهمید که هیجانش را باید کنترل کند؛ یک قدمی آقا که رسید کوتاه آمد و عبای آقا را بوسید. من رفتم جلوتر. توی یکی از چادرها مردی بود؛ اجازه گرفتم، کفشم را درآوردم و داخل شدم. حدس زدم چون مرد داخل چادر هست آقا وارد آنجا می‌شوند. اسم مرد را پرسیدم، کیومرث قوچانی بود. دو زن جوان هم داخل چادر بودند و زنی سن‌دار. چادر را خودشان علم کرده بودند، با نِی و نایلون. حدسم درست بود: آقا جلوی چادر ایستاد. به کیومرث گفتم: برو جلو تعارف کن. کیومرث دستپاچه بود، بچه را داد بغل یکی از زن‌های جوان و رفت جلوی ورودی چادر. کیومرث دست دراز کرد و دست داد. آقا دستش را نگه داشت و داخل شدند؛ سلام و علیک کردند. کیومرث گفت: نور آوردید. آقا با همه احوالپرسی کردند و بعد به نی‌ها اشاره کردند و چادر و پرسیدند: این‌ها را خودتان ساختید؟ زن‌ها جواب مثبت دادند. آقا دعایشان کردند؛ یک قدم جلوتر رفتند و با نوک انگشت‌ها لپ بچه‌ای که بغل یکی از زن‌ها بود را گرفتند و بعد همان نوک انگشتانشان را بوسیدند. خیلی زود هم از چادر خارج شدند. همراه آقا پسرشان هم داخل آمدند. وقت بیرون رفتن شنیدم که یکی از زن‌ها به دیگری گفت: چه شانسی داشتیم، بزرگترین افتخار نصیبمان شد. کفش‌هایم را پوشیدم و بیرون آمدم. همان موقع فهمیدم یکی از لنگه‌های کفشم عوض شده. با توجه به کسانی که داخل آن چادر بودند دیگر از مصادیق پا در کفش بزرگان محسوب می‌شدم، حالا اگر نه دو پا، حداقل یک پا! آقا با بلندگوی دستی برای مردم این روستا هم صحبت کردند: ...خدا لطف خودش را در عوض این مصیبتی که برایتان به وجود آمده شامل حالتان کند... خدا به ما هم توفیق بدهد وظیفه‌مان را به بهترین شکل انجام بدهیم... * * * روستای آخری که رفتیم اسمش سراب ذهاب بود. مردم روستا اهل‌حق بودند. مردها سبیل بلند داشتند. خانه‌ها با خاک یکسان شده بود. ماشین آقا درست وسط روستا ایستاد. آقا پیاده شد، درست وسط مردم. با آن‌هایی که دست به سمتش دراز می‌کردند، دست داد. بلندگوی دستی که رسید آقا صحبت کرد، چشم در چشمشان: خدمت برادران و خواهران عزیز سلام عرض می‌کنم. از خدای متعال متضرعانه درخواست می‌کنیم رحمت و فضل خودش را شامل حالتان کند... امیدوارم روزی در شادی‌هایتان شرکت کنم... جوانی وقتی دید دارم توی دفترچه یادداشت می‌نویسم با لهجه‌ی کُردی گفت: داری نامه می‌نویسی؟ مادر من دیالیزی است؛ اسم من را هم بنویس، محسن احمدی هستم. گفتم نامه نمی‌نویسم ولی اسمت را می‌نویسم. آقا مردم را دعا کرد و باز هم گروه راه افتاد. بازدیدها دیگر تمام شد. پرسیدم و فهمیدم داریم می‌رویم اردوگاه شهدای بازی‌دراز. در مسیرهایی که بین روستاها می‌رفتیم و حتی در خود روستاها می‌دیدیم که جاهایی لباس‌های ارسالی مردم روی زمین ریخته. هم معلوم می‌شد که لباس زیاد فرستاده شده، هم اینکه ارسال لباس بدون هماهنگی لازم باعث شده تا لباس‌های نامتناسب با نیاز زلزله‌زده‌ها بلااستفاده بماند؛ لباس‌هایی که می‌توانست برای کسانی در زمان و مکانی دیگر به کار بیاید. * * * در نمازخانه‌ی اردوگاه شهدای بازی‌دراز جمع شدیم. آقا روی صندلی گوشه‌ی سالن نشسته بودند و بقیه در صف نماز. منتظر اذان بودیم. ما حسابی خسته شده بودیم؛ حتما آقا هم این خستگی را درک کرده بودند. آقا ساعتی را که با زنجیر به قبایشان متصل بود از جیب درآوردند و نگاه کردند. همه ساکت بودند. آقا به ملّاقادر قادری که در صف اول نشسته بود گفتند: یاد آن نماز سال ۶۰ در مسجد شما به خیر. بعد، از ملّاقادر راجع به خسارت و تلفات محلشان پرس‌وجو کردند. دوباره سکوت شد، این بار طولانی‌تر. سکوت آقا عجیب بود، جنسش غم بود. آقا سر تکان دادند، نفس بلندی کشیدند و خیلی آرام گفتند: خیلی کار داره، روستاها خیلی کار داره... با خاک یکسان شده بودند. صدای اذان بلند شد. صف‌ها مرتب شد و ایستادیم به نماز. بعد از نماز، ترکیب نشستن کمی عوض شد؛ صندلی آقا را گذاشتند کنار پرچم ایران و عکس امام(ره). فرمانده‌ها جلو نشستند و بقیه به‌شکل نیم‌حلقه. بغل‌دستی‌ام بخشدار مرکزی سرپل ذهاب بود؛ قبل از اینکه آقا شروع به صحبت کند کمی سؤال‌پیچش کردم. می‌گفت امکان دارد آمار تلفات بیشتر شود، چون مردم -مخصوصاً در روستاها- کشته‌شده‌ها را بدون اطلاع پزشکی قانونی دفن کردند. فرمانده ارتش و سپاه هم بودند. همین‌طور رئیس بنیاد مسکن و استاندار. آقا شروع کردند به صحبت کردن: زلزله از آیات الهی است. زلزله‌های دنیایی که ما در برابرشان احساس عجز می‌کنیم، در برابر زلزله‌ی روز قیامت هیچ است. این زلزله باید ما را یاد آن بیندازد. اگر بخواهیم از حالت دهشتی که همه‌ی انسان‌ها در آن روز دارند نجات پیدا کنیم، امروز باید به بندگان خدا رحم کنیم. با نگاه عزت‌مندانه... ما چون مبتلا نیستیم ابتلا را نمی‌فهمیم... الان همه‌ی زندگی‌ها جمع شده توی یک چادر، این که زندگی نیست... من در گروه‌های امداد سیل و زلزله حضور داشتم؛ دو چیز لازم است: نجات و امداد... ستاد بحران همیشه باید آماده باشد. حوادث طبیعی که خبر نمی‌کند. ستاد بحران مثل مرزبانی همیشه باید آماده باشد... حالا کار نجات که تمام شده ولی امداد را بدانید یک کار تمام‌شدنی نیست... از همه‌چیز مهم‌تر، مسئله‌ی مسکن است، تخلیه‌ی نخاله‌ها و بازسازی. در این کار باید سرعت هم به خرج داده بشود. از خانمی در چادری پرسیدم پلاستیک داده‌اند؟ گفت بله. بعد خودم از سؤالی که کردم شرمنده شدم، مگر پلاستیک معجزه می‌کند؟ سرمای هوا در این فصل در شب! چطور باید گرمای لازم تأمین بشود؟ باید یک مرکزیتی وجود داشته باشد. در تقسیم امکانات بین زلزله‌زدگان هم یک مرکزیتی لازم است... از یک‌جا کارها باید مدیریت بشود... تأمین مسکن و بازسازی، یک مدیریت واحد لازم دارد؛ سرعت عمل لازم دارد. دولت باید همه‌ی پشتیبانی‌های لازم را در این زمینه بکند... دستگاه‌های نظامی و غیرنظامی هرکدام به‌قدر توان خودشان مسئولیت بپذیرند و انجام دهند... کار را جهادی باید دنبال کنید... یکی از خصوصیت‌های جمهوری اسلامی باید کار جهادی باشد... صحبت‌های آقا که تمام شد جمع صلوات فرستاد و آقا بلند شدند که از در بیرون بروند. جوانی از کنارم رد شد و به آقا گفت: آقا چفیه تان را بدهید به من. آقا به محافظ کنارشان اشاره کرد چفیه را بدهند به آن جوان. جوان دو سه ردیف عقب‌تر بود. آقا با انگشت نشانش داد. چفیه که از دور شانه آقا بیرون آمد، یک نفر دیگر گوشه‌اش را گرفت و کشید سمت خودش. آقا می خواستند راهشان را ادامه بدهند که متوجه شدند چفیه به آن جوان نرسیده و مانده بالای سر جمعیت بین یکی دو دست دیگر. ایستادند، برگشتند، نگاه کردند ببیند چفیه به دست جوان می‌رسد یا نه. آنهایی که چفیه را گرفته بودند، شرمنده رهایش کردند و محافظ آن را داد به همان جوانی که آقا گفته بود. آقا رفتند و ما هم کم‌کم از پی ایشان رفتیم. در اتاق بزرگی کنار نمازخانه سه ردیف سفره انداخته بودند. آقا سر یکی از این سفره‌ها نشسته بودند؛ بقیه هم جاگیر شدند. مثل همه‌ی برنامه‌های نهار و شام، دیگران می‌آمدند پیش آقا و با ایشان طرح مسئله می‌کردند. من قیمه‌پلو را نیم‌خورده رها کردم و آرام خزیدم کنار صندلی آقا که ببینم چه حرف‌هایی رد و بدل می‌شود. یک نفر داشت می‌گفت: آواربرداری و تخلیه‌ی نخاله‌ها مشکل است؛ به این زودی‌ها تمام نمی‌شود ولی به اندازه‌ای که در هر خانه یک کانکس بگذاریم انجام می‌دهیم. آقا قاشقشان را پایین گذاشتند و گفتند: به من بگویید همین مقدار آواربرداری به اندازه‌ی کانکس و استقرار کانکس تا کی انجام میشه؟ کسی جواب نداد. یک نفر گفت: قرارداد ساخت کانکس‌ها با کارخانه بسته شده. آقا پرسید: کدام کارخانه؟ جواب دادند: کارخانه‌های مختلف. سردار جعفری گفت: من دو هزار کانکس آماده دارم، می‌گویم بیاورند. یک نفر گفت: هرکدام از آن کانکس‌ها یک کفی تریلی می‌خواهد؛ آوردن دو هزار تا خیلی طول می‌کشد اما ۵ تا کانکس پیش‌ساخته با یک تریلی ۱۰ تن جابه‌جا می‌شود و با سرعت هم نصب می‌شود. فرمانده ارتش گفت: این کار برای خانه‌های ویلایی و روستایی قابل انجام است ولی برای آپارتمان‌ها نمی‌شود. ما برای آپارتمان‌ها زمین‌هایی را مسطح می‌کنیم و به هر کدام از اهالی هر محله یک کانکس در محوطه می‌دهیم. آقا که داشتند به حرفشان گوش می‌دادند باز گفتند: به من نگفتید تحویل این کانکس‌ها تا کی انجام میشود؟ یک نفرشان دل را به دریا زد و گفت: تا دو ماه. آقا آرام تکرار کردند: دو ماه! همین موقع ملّاقادر قادری جلو آمد. دو دستش را گذاشت روی درجه‌های دو نفر از نظامی‌هایی که دور آقا نشسته بودند و گفت: آقا قربانت بشم، من مثل این عزیزان درجه روی شانه ندارم ولی روی ما به‌عنوان سرباز همیشه حساب کنید. آقا لبخند زدند و از جا بلند شدند و با ملّاقادر باز هم روبوسی کردند. بعد هم یکی دیگر از علمای اهل‌سنت برای خداحافظی آمد. فرمانده‌های نظامی آرام با هم صحبت کردند و رفتند گوشه‌ی اتاق برای ادامه‌ی جلسه‌ی خودشان. جلسه مثل جلسات زمان جنگ بود، آن‌طور که در عکس‌ها و فیلم‌های مستند دیده‌ایم؛ گرد نشستند روی زمین و بحث درباره‌ی حل مسئله‌ی اسکان، دوباره داغ شد. آقا هم از اتاق بیرون رفتند و ماجرای ما با بازدید ایشان تمام شد. من ذهنم درگیر لحن سؤال آقا بود: به من بگویید تا کی؟ *) پی نوشت: الان که دارم این متن را تمام می‌کنم، یکی از رفقایم پیام داد که: دارویی که برای آن زن روستایی در کوئیک خواسته بودی به دستش رسید. داروی او زودتر از گزارش من به سرمنزل مقصود رسید.نام سایت:پرسمان/اندیشه سیاسی
روایتی از همراهی با رهبر انقلاب در بازدید از مناطق زلزله‌زده‌ی سرپل ذهاب و روستاهای اطرافش/ خبر کوتاه است:زلزله آمد.اتفاق هم کوتاه است؛فقط چند ثانیه ولی تبعات زلزله زیاد است؛بیش از یک کتاب،شاید یک کتابخانه؛طولانی است،شاید به اندازه‌ی یک عمر یا عوض شدن یک نسل.دیگر از این به بعد در خاطرات و قصه‌های سرپل ذهاب،زلزله‌ی ۲۱ آبان همیشه یک جای پا خواهد داشت؛مثل زلزله‌ی رودبار و بم و ورزقان و ...
55,417
607361092c38301a358efa57
  بلیت‌فروشی جشنواره فیلم فجر امروز در ساعت‌های آغازین روز یکشنبه سی‌ام دی‌ماه کار خود را آغاز کرد. در حالی که اعلام شده بود صدهزار بلیت در ساعت اول پیش‌فروش بلیت‌های جشنواره سی‌وهفتم به فروش رسیده، به نظر می‌رسد دلال‌ها در خرید این بلیت‌ها فعال‌ بوده‌اند. چرا که تعداد زیادی آگهی فروش بلیت‌های جشنواره فجر با قیمتی که گاهاً سه برابر قیمت اصلی است روی سایت "دیوار" قرار گرفته و بازار سیاه این بلیت‌ها زودتر از انتظار شکل گرفته است. البته امسال قرار بود مکانیزه و الکترونیکی شود که جلوی این سوء استفاده‌ها به صورت یک فرآیند تنظیم‌شده گرفته شود. در پیش‌فروش بلیت‌های ورزشگاه‌های ورزشی و فوتبال‌ها یک فرآیند منظم‌تری حاکم شده اما هنوز خبری از حاکم‌شدن این فرآیند و سیستماتیک شدن بلیت‌های جشنواره فیلم فجر، نیست. این شرایط به مراتب فضای سوء استفاده برخی را فراهم کرده که هر ساله در این ایام، با چندین نام اقدام به خرید چندین سری بلیت‌ در جشنواره فیلم فجر می‌کنند. با فضای فرهنگی و سینما بیگانه هستند و برایشان بهره مالی صرف اهمیت دارد. البته این اتفاق فقط به ایام جشنواره و فیلم‌های جشنواره برنمی‌گردد و در سال‌های قبل کارت‌های دعوت افتتاحیه و اختتامیه هم به رقم‌های گزافی به فروش رسیده است. انگار یک کمیته نظارت حرفه‌ای و تخصصی بالای سر کار نیست که روند اجرایی جشنواره فیلم فجر را به خوبی تحت نظر بگیرد تا این‌چنین بلبشوها و اتفاقات نامنسجم در روند برگزاری جشنواره فیلم فجر نیفتد. عزت‌الله علیزاده معاون اجرایی جشنواره سی و هفتم فیلم فجر درباره شروع این دلالی‌ها و بازار سیاه بلیت‌های جشنواره گفت: ما در قبال خرید چندین سری بلیت توسط مردم، هیچ مسئولیتی نداریم، چون وظیفه ما فروش بلیت‌هاست اما اینکه سایت‌هایی از این فرصت سوء استفاده کرده‌اند و در "دیوار" و دیگر سایت‌ها با قیمت‌های غیرمنطقی، بلیت جشنواره را عرضه کرده‌اند قاعدتاً فروش‌ها غیررسمی است. ما در این راستا مسئولیت داریم و وارد عمل شده‌ایم که تا روز تحویل بلیت‌ها، جلوی این سوء استفاده،‌گرفته شود. وی با اشاره به اینکه قیمت بلیت‌ها را امسال تغییر ندادیم و مطابق سال قبل عمل‌ کرده‌ایم، افزود: مردم باید بدانند که یکسری از این بلیت‌ها، آدرس‌ها و حتی هویت‌ها، قلابی است و فقط به سامانه خود جشنواره فجر مراجعه کنند. سایت "دیوار" یک چنین کاری انجام داده و به متصدیان این سایت تذکر جدی داده می‌شود. پیگیری می‌کنیم تا هویت گردانندگان بازار سیاه مشخص شود؛ چون بلیت‌ها را روزهای پنجم و ششم توزیع می‌کنیم جلوی این بازار سیاه هرچه زودتر گرفته شود. بارها در مصاحبه‌ها و گزارش‌هایمان به مردم توصیه کرده‌ایم از طریق سایت‌های رسمی و سامانه جشنواره فجر، خریدهای خودشان را انجام دهند. علیزاده در پاسخ به این سوال که دبیر جشنواره فیلم فجر گفته‌اند تنها جایی که از جشنواره پول می‌گیرد، پردیس ملت است و گویا "برج میلاد" و "ایران مال" حتی امتیاز هم می‌دادند ولی جشنواره میزبانی‌شان را نپذیرفته، تصریح کرد: یکی از دلایل مهم ما موقعیت جغرافیایی این سالن‌ها بوده که "ایران‌مال" و "برج‌میلاد" نسبت به مکان رسانه‌های ما دورتر بودند و حتماً زمان و تسهیل در تردد رسانه‌ها و هنرمندان برایمان اهمیت داشت. چون رسانه‌ها عمدتاً در مرکز شهر فعالیت دارند و به این دلیل، پردیس ملت برای رسانه‌ها انتخاب شد. برج میلاد هم به عنوان یک سالن برای کنسرت و کارهای دیگر، کاربردی است اما امکانات فنی یک سالن سینمایی را ندارد. "ایران‌مال" شرایط بهتر و استانداردی را در زمینه اکران فیلم‌هایی دارد و به عنوان مجموعه‌ای وارد چرخه اکران‌های مردمی جشنواره فیلم فجر هم شده است. سال قبل "باغ کتاب" را برای هنرمندان و صاحبان آثار درنظر گرفتیم و امسال به جهت تجربه مناسب میزبانی در ایام جشنواره جهانی فیلم فجر به جمع‌بندی رسیدیم این اتفاق در "چارسو" بیفتد.    او در پاسخ به این سوال که کارت رسانه‌ها از چه روزی توزیع می‌شود، خاطرنشان کرد: کارت رسانه‌ها همزمان با نشست مطبوعاتی دبیر جشنواره فیلم فجر توزیع خواهد شد و از طریق روابط عمومی زمان تحویل کارت‌ها، اعلام می‌شود. زمان تحویل هنوز قطعی نشده ولی احتمالاً در روزهای ششم و هفتم بهمن‌ماه این اتفاق می‌افتد. منبع: تسنیم
معاون اجرایی جشنواره فیلم فجر اعتقاد دارد در برخی سایت‌ها با قیمت‌های غیرمنطقی بلیت عرضه شده، این فروش‌ها غیررسمی است.
2,242
6073486d2c38301a358e2aa0
هر روزه پژوهش‌ها، مقالات و کتاب‌های مختلفی در حوزه تاریخ نگاشته می‌شود، آثاری که بیشتر دغدغه‌شان تاریخ سیاسی و کمی که امروزی‌تر باشد، تاریخ اجتماعی و فرهنگی است. آنچه در این میان همواره مورد بی‌مهری پژوهشگران این حوزه واقع شده، فریاد بی‌صدای نیمه پنهان کنشگرانی است که در همه دوره‌های تاریخی حضور داشتند اما نامشان هرگز در تاریخ نیامده است مگر به واسطه پدر، برادر و یا همسری که درباری است و یا با دربار ارتباطی تنگاتنگ دارد. قسمت تراژیک‌تر ماجرا اینجاست که آن‌ها حتی برای خودشان هم آن‌چنان مسئله نیستند، از همین رو هنگامی که قدم در ژرفنای تاریخ می‌گذارند بیشتر رو به سیاست و کنش‌های مردانه دارند تا کاویدن هزارتوی تاریخ جنس خود. به راستی ریشه این کم‌کاری در کجاست، چه مسئله‌ای زنان و در مرحله بعد مردان را از کاویدن مسئله زن در تاریخ باز می‌دارد، جنس زن از چه دوره‌ای به عنوان مسئله تاریخ مطرح شد، خاستگاه این مفهوم کجا بود و اساساً زن ایرانی به مثابه نگارنده تاریخ بیشتر علاقه‌مند به کاوش چه سوژه‌هایی است. خواسته زنان در ۹۰ سال قبل: خروج از خانه همراه همسر«در این هنگام که پرده‌های سیاه بدبختی و هزارگونه عوامل تیره‌روزی، سد بزرگی در مقابل ترقیات نسوان گردیده. در این زمان که اصول اجتماعی تمام ملل خاموش و عقب‌مانده، اصلاح و سر و صورت نوین به خود می‌گیرد.» این بخشی از نخستین سرمقاله نشریه‌ای است که اوراق زرد و نخودی‌رنگش با حروف سربی ۹۰ سال پیش مهرماه ۱۳۰۶ شمسی در دست روزنامه‌فروش‌های جوان بالا رفته بود و سرکلیشه مشکی‌رنگش زیر آسمان ابری رشت با این عنوان خوانده شد: «پیک سعادت نسوان». روزنامه‌ای که یکی از نشانه‌های روشن جنبش برابری‌خواهی زنان ایران در یکصد و پنجاه سال گذشته است. «پیک سعادت نسوان» یکی از نخستین روزنامه‌های زنان در ایران و در شهر رشت بود که به سردبیری روشنک نوع‌دوست منتشر شد؛ روزنامه‌ای که برخلاف بسیاری از نشریات زنان هم‌دوره‌اش در اعلام و احقاق حقوق زنان با صدای بلند و در تمام صفحاتش پرهیز نکرد. در حقیقت «پیک سعادت نسوان» بعد از «زبان زنان» که توسط صدیقه دولت‌آبادی منتشر شد و «جهان زنان» که سردبیرش فخرآفاق پارسا بود، سومین مجله جنبش زنان ایران برای به‌ دست آوردن حقوق برابرشان با مردان بود. روشنک نوع‌دوست مدیر این روزنامه متولد ۱۲۷۳ خورشیدی در شهر رشت بود. مادرش سلمه نام داشت و پدرش حاج سید حسین طبیب یا دکتر آقانور معروف رشت بود. آقانور که طبیب درس‌خوانده فرانسه بود با وجود همه محدودیت‌هایی که برای آموزش دختران وجود داشت، روشنک را نزد بهترین استادان زمانه خود فرستاد و او علاوه بر ادبیات فارسی و ریاضی به زبان فرانسه و ادبیات عرب نیز مسلط شد. درباره زندگی خصوصی روشنک نوع‌دوست اطلاع زیادی در دست نیست. می‌دانیم همسرش کتاب‌فروشی معروف تجدد را داشت. ازدواجی که به نظر می‌رسد دوام زیادی نداشت و روشنک که در رویای مشروطیت و آزادی‌خواهی بود فعالیت خود را بر آموزش و توانمندسازی زنان ایران معطوف کرد. او که به کتاب‌ها و مجلات فرنگی دسترسی داشت می‌دانست مشکل زنان ایران عقب نگه‌ داشتن و بی‌سوادی آن‌ها بود. نوع‌دوست به همراه دوستانش جمعیت فرهنگ در رشت را بنیانگذاری کرد؛ جمعیتی که بعدها با تلاش روشنک نوع‌دوست تبدیل به انجمن دیگری به اسم «پیک سعادت نسوان» شد. جمعیتی که کار مهمشان راه‌اندازی مدارسی برای دختران و آموزش و توانمندسازی آن‌ها بود. او جلساتی را برای زنان می‌گذاشت و به آن‌ها از ارزش داشتن سواد و شناخت حقوقشان می‌گفت. آن‌ها در کنار جلسات قرائت‌خانه‌هایی مخصوص زنان راه انداختند که در آن زنان با کتاب و سوادآموزی آشنا می‌شدند. یکی از اتفاقات مهم در انجمن انتشار مجله «پیک سعادت نسوان» بود؛ نشریه‌ای در ۸ صفحه که در حقیقت دومین نشریه زنان در رشت بود. روشنک نوع‌دوست همان‌طور که یکی از نویسندگان روزنامه در شماره اول آن نوشت مدت‌ها بود که در خیال راه‌اندازی نشریه‌ای برای زنان بود. در راه انداختن این نشریه محمدخان تربیت رئیس معارف وقت به او کمک زیادی کرد. اداره نشریه دفتر مدرسه سعادت نسوان در سبزه میدان رشت بود. این نشریه تا ۱۳۰۹ به طور پراکنده منتشر شد. عمده مطالبش در مورد حقوق و جایگاه اجتماعی زنان و اهمیت تربیت کودکان بود. این نشریه اما با مشکلات زیادی روبه‌رو بود؛ محدودیت‌هایی که از سوی حکومت بر این نشریه وارد می‌شد آن را به مرز تعطیلی برد. نخستین شماره این نشریه که درست ۹۰ سال پیش منتشر شد یک مانیفست زنانه در برابر جامعه مردسالار پایان دوران قاجاریه و ابتدای دوران پهلوی است؛ مانیفستی که بعدها بخشی از نقشه راه فعالان حقوق زن در ایران شد. بیدار شدن از خواب غفلتنخستین شماره مجله «پیک سعادت زنان» که در ۱۵ مهر ۱۳۰۶ شمسی زیر دستگاه چاپ مطبعه اتحاد رشت رفت را می‌توان در نوع خود یکی از پیشروترین نشریات زمانه خود دانست. نوع‌دوست با آنکه در شماره چهارم نشریه تاکید کرد «فمی نیست» نیست اما در این شماره دقیقاً نکاتی را گوشزد می‌کرد که در اندیشه فمینیست‌های نسل اول از آن صحبت می‌شود و آن هم آموختن سواد به زنان برای بالا رفتن سطح فرهنگ و دانش عمومی جامعه است. نوع‌دوست در مقاله اول این نشریه با اشاره به وضعیت اسفناک و رقت‌آور حیاتی و معارفی نسوان ایران، بالا بردن سطح دانش زنان را هدف اصلی انتشار روزنامه دانست و نوشت: «ما هم به نوبه خویش بیش از این سکوت را جایز ندانسته، خامه ناتوان را به دست گرفتیم که تا حد امکان عوامل و وسایل تبه‌روزی را نشان داده، اصلاحات اساسی آن‌ها را خواستار شویم. با مقدماتی که از نظر قارئین محترم گذشت، مجله ما نیز خود را برای مبارزه اجتماعی تجهیز کرده در سلک مطبوعات عالم نسوان ایران منسلک و یگانه شمع ضعیفی است که در راه ترقی و سعادت نسوان گذاشته می‌شود و به استظهاری که به مساعدت‌های مادی معنوی و حسن استقبال اشخاص جوانفکر و آزادمنش و نویسندگان معظم مملکت و خواتین محترمه دارد، خود را موفق دانسته، امیدوار است قدم‌های سریعی در راه تعالی و نجات و تثبیت حقوق مدنی نسوان از پیش بردارد.» نکته جالب در مقالات شماره اول پیک سعادت نسوان محدودیت‌هایی بود که زنان آن روزگار اشاره کرده‌اند. در مقاله سوم نشریه که دکتر آقاخان نوشته بود به محدودیت خروج از خانه و همقدم و شانه به شانه شدن با مردان اشاره می‌کند. دکتر آقاخان که این مقاله را تقدیم به مادران کرده بود، نوشت: «طرفدار نیستم! برعلیه هم نه. تمنا دارم ملامتم نکنید، بی‌فکر و شعورم نخوانید. تا دلیل اقامه کنم و وجدان مادری را حکم قرار دهم.» نویسنده از نرفتن زنان به بیرون از خانه به همراه شوهرشان و گشت‌وگذار در فضای عمومی انتقاد دارد و می‌گوید: «هیچ کس را سراغ نداشته باشید از هر صنف و هر طبقه که مایل نباشد در باغ و سبزه‌زاری با خانم خود گردش نکرده و از هوای آزاد استفاده ننماید! پس چه چیز جامعه را از کلمه آزادی نسوان عصبانی می‌سازد؟ همانا عدم اعتماد است. در فرنگ و ممالک آزاد در گردش و سیرگا(ه)ها، کمتر دیده می‌شود مردی به زنی نگاه یا به زنی توجه و التفاتی نمایند، مگر عفت و ناموس خود را حرفه خود قرار داده باشند. این قبیل زنان هم کمتر در گردشگاه‌های عمومی خود را می‌بازند. زنان ما باید بدانند که هر چیز گران و نفیس به واسطه کمیابی اوست و هر چیز را که عامه توانست به آسانی تدارک کند، هر قدر نفیس و قابل اعتنا باشد طولی نخواهد کشید که از قیمت افتاده، خوار و خفیف خواهد شد. پس قدسیت و احترام مادر آن است که سرمایه غرور خود را به رایگان نفروشد.» زنان در مشروطهزنان که به سبب فرهنگ و سنت ایرانی به اجبار در خلوت و نهانخانه به سر برده بودند و از محدوده اعتقادات و باورهای تحمیلی فارغ نبودند با دگرگونی اوضاع سیاسی در دوران مشروطه گویی از رؤیای بی‌خبری برخاستند و به واقعیت‌های پیرامون خویش نظر کردند و در تلاش تجربه تازگی‌هایی بودند که مشروطه با خود به همراه آورده بود. نتیجه رویارویی سنت و تجدد و چالش نوجویان ملی‌گرا و سیاست‌مداران کهنه‌اندیش، جامعه‌ای نو بود که آرمانی جز آزادی، استقلالِ وطن، حقوق زن و عدالت نداشت، اما طلسمی که روشنفکران از نخستین دهه قرن چهارده قمری به اندیشه گشودنش تلاش کردند مساله زن و حقوق او در جامعه سنتی ایران بود که خواسته‌ای جدید بود و غربی می‌نمود و طرح آن برخورد‌ها و چالش‌های گوناگونی به همراه داشت. تغییر دیدگاه‌های مرد نیز این حرکت را سرعت بخشید. به هر ترتیب دستاورد مشروطه برای زنان نزدیک‌تر کردن زن به هویت زنانه، خودباوری و دگرگونی نظام اندیشگی او بود. مقایسه نسوان ایران با زنان ممالک متمدنهیکی از مقاله‌های خواندنی نخستین شماره پیک سعادت نسوان نامه‌ای است که به نظر می‌آید توسط خود نوع‌دوست نوشته شده است. این مقاله که تیتر آن «مقایسه نسوان ایران با زنان ممالک متمدنه» است، این‌گونه آغاز می‌شود: «خواهر عزیزم اینک قلم به دست گرفته می‌خواهم دیده دل خود را باز کنم و بدبختی‌های زنان هموطن خود را که ضرر آن بالنتیجه متوجه مردان و هیئت اجتماعیه این مملکت فقیر وامانده از شاهراه تمدن ترقی می‌شود، شرح دهم. در ضمن از دور یک نظر به وضعیت ترقیات روزافزون ممالک اروپا و آمریکا و ملل مترقی مشرق، از قبیل مصر و ترکیه جوان و ژاپن نوشته، به شما تذکار دهم. هرچند دایره اطلاعاتم در این قسمت محدود است ولی جا دارد بالاخره به یک وضعیت رقت‌آور خود گریه کنیم.آقایان محترم گویا قسمتی از آن‌ها بی‌خبر و برخی هم برای اجرای لجاجت خود آن‌ها را عملی نمی‌کنند، جای افسوس و نگرانی و افسوس است برای ما زنان ایرانی!!» به نوشته نویسنده این مقاله: «در ممالک راقیه علوم و معارف برای مردان و زنان به طور تساوی اجرا و اعمال می‌شود و بنا به احصائیه‌ای که در جراید از نظر می‌گذرانیم، در سال هزاران زن علاوه بر آن تکالیف انفرادی را انجام می‌دهند، به خیال خدمات نوعی و اجتماعی افتاده، در فکرند که به وسیله اختراعی، یکی از ضروریات بشری را رفع نمایند و اغلب موفقیت حاصل نموده تاج افتخار به سر می‌نهند. ما در کجاییم، چه فکر می‌کنیم، که زنان غرب نزدیک است قدم به قدم با مردان شریک شوند. در انتخابات دخالت نمایند، بالاخره مقام ماموریت‌های سیاسی و غیره را اشغال نمایند!» نویسنده زنان ایران را با زنانی مقایسه می‌کند که به گفته او مدارس عالیه و وسایل تحصیل کافی دارند: «البته برای شما تولید سوءتفاهم نخواهد شد که من می‌خواهم این یادداشت‌ها را به عنوان یادگار به شما تقدیم نمایم و تا حدی ثابت کنم که علم در وضع زندگانی‌ها تغییرات کلی داشته. اگر ما زنان ایرانی هم به اندازه کفایت از آن برخوردار می‌شدیم، جنبشی نموده و تکانی خورده، موافق مقتضیات ملی و مذهبی خود تغییراتی در وضع معیشت خود داده و به اصلاحات حقه‌ای موفق می‌شدیم.» سوادآموزی راه نجات زنانیکی دیگر از مقالات شماره اول نشریه «پیک سعادت نسوان» مطلبی با عنوان «علت تیره‌روزی نسوان و علاج آن» به قلم اشرف قائم‌مقامی است. زنی که خود را خادم فرهنگ نامیده و مشخص است از معلمان مدرسه پیک سعادت نسوان رشت بوده است. او مقاله را با این جمله که به دنبال علت تیره‌روزی و بدبختی زنان ایران است، آغاز می‌کند: «به واسطه فاقد بودن تحصیلات کافی نمی‌توانستم درک نمایم، گرچه باز هم معرفت و تحصیلاتم تا آن درجه نیست که بتوانم راه حقیقی و علت واقعی این بدبختی را شرح دهم ولی فعلاً قلم شکسته خود را به دست گرفته و آنچه که به فکر ناقص و عقل قاصرم می‌رسد به رشته تحریر درمی‌آورم و از قارئین محترم استدعا می‌نمایم اگر دلیل واضح‌تر و راهی روشن‌تر به خاطرشان می‌رسد، بر این کمینه منتی گذارده و از قرائتش مستفیض فرمایید. حال می‌خواهیم بدانیم که چرا تا به حال نسوان ایرانی از قافله تمدن عقب‌ مانده و در وادی جهل سرگردان بودیم. علت این غفلت کدام وجه بوده؟» نویسنده این بیچارگی را به واسطه مادران سلف ایرانی می‌داند که در قرون متمادی در وادی ضلالت زندگی کردند و دلیل این عقب‌افتادگی را چنین می‌نویسد: «به واسطه افکار ناپسندیده رجال و عقاید مستبدانه ایشان بود که آنان را محاط نموده به حدی که می‌توان تصور نمود که در چندین قرن قبل، زن‌ها حقوق خود را نشناخته و کلی آزادی و اختیارات و بیشتر از همه علم و تربیت را از دست داده، به طوری جهالت و نادانی در مغزشان پرورش کرده بود که کسب علم را برای نسوان از قبایح شمرده، چنانکه تصور می‌کردند شاید زنی بیچاره به واسطه داشتن جزئی سواد مرتکب اخلاق فاسده و بی‌ناموسی گردد و غافل از این که از جهالت و نادانی، بیشتر این‌طور اعمال قبیحه به ظهور می‌رسد. حتی در معاشرت هم ایشان را منع می‌نمودند، در این صورت قسمت عمده آن‌ها نه معنای وطن را می‌دانستند و نه ذره‌ای لذت اجتماعی را درک می‌کردند. تصور می‌نمودند که دنیا همان خانه محقر ایشان است.» قائم‌مقامی این مشکلات را باعث عقب‌ماندگی زنان و افتادن در چاه زندگی می‌داند که هیچ ثمری نداشته است. اما او اقداماتی که در سال‌های قبل برای باسواد شدن زنان شده را مثبت شمرده و می‌گوید: «خوشبختانه از حسن‌نیت بعضی از رجال متمدن عصر حاضر زنجیر گرانبار استبداد که از زمان قدیم به طریق اکمال نسوان ایرانی را محاط کرده بود امروز گسیخته گشته و نعمت آزادی و کسب علم شامل حال ما گردید. چنانکه می‌توانیم بدون معارضه، قدم در جاده تحصیل و تهذیب اخلاق گذارده، لباس علم و دانش را پیرایه پیکرهای ظریف خویش قرار دهیم و خود را در جرگه متمدنین علم داخل سازیم و از مادران امروز خود متشکریم که ما را برای فردا، یعنی آتیه درخشان وطن عزیز ما ایران، تربیت می‌نمایند.» او نخستین وظیفه‌ای که برای طبقه زنان فرض و بر طبقه مردان واجب است را، همانا تحصیل علم و تکمیل اخلاق نسوان می‌داند: «به واسطه آن که زنان در عالم، نصف اجتماع بشر هستند و اگر در این قسمت عمده از نوع بشر دارای تحصیل و صاحب علم نباشد گذشته از آن که خود دارای شرافت و سعادت نمی‌شوند، محقق است که خانواده و فامیل بلکه یک ملتی به واسطه وجود آن‌ها به وادی عدم و نیستی رهسپار می‌گردد.» قائم‌مقامی آموزش تحصیل برای زنان را واجب می‌داند و معتقد است: «در اداره کردن امور داخلی خانواده و تربیت جگرگوشگان خویش بصیرت تام حاصل نموده و با دست‌های تربیت شده خود بنای سعادت خویش و فرزندان و شوهر خود را استوار نماید. پس اگر زن علم نیاموزد و تربیت نشود، به عقیده سخیفه خود باقی مانده و عمر گرانبهای خود را در عالم جهالت خواهد گذرانید و نیز اداره کردن امور خانه و تربیت کودکان معصومی که دست قدرت احدی بر دامنش نهاده و عطوفت و رافت مادرانه او را لازم دارند، بازمانده، باعث بدبختی کشور و وطن خویش می‌گردند. زن تربیت شده و خانه‌دار است که ملت باشرف و سرباز جانباز و صنعتگر ماهر و مادر عفیفه و خانه‌دار ایجاد می‌کند.» این نویسنده آرزو می‌کند که: «تحصیل نسوان ایران نیز اجباری می‌شد تا آنکه معرفت به مرتبه حقوق خود پیدا نموده و بتواند خود را از گرداب حقارت و بدبختی نجات دهند و بدانند تنها چیزی که می‌تواند ما را از این بدبختی و فلاکت کنونی نجات داده و از گرداب پستی و انحطاط خلاصی دهد، همانا تحصیل علم و تکمیل اخلاق است زیرا مسلم است که وقتی ما با یکدیگر متحد و یکی شدیم، دست‌های انتقام را از آستین بیرون آورده، کلنگ‌وار بر سر آن اشخاص که به علم و تربیت ما قائل نیستند فرود خواهیم آورد و به آن‌ها خواهیم فهماند که ما اگرچه زمانی در نظر شما خوار و بی‌مقدار بودیم اما حال بدانید ما دارای همان مقام و قدرتی هستیم که خدا و اسلام، مذهب ما به ما کرامت فرموده است و در موقعی که ما را زنده‌به‌گور می‌نمودید، نعمت زندگی را به ما اعطا و در تحصیل علم ما را با شما برابر نمود.» قائم‌مقامی در انتها از زنان می‌خواهد که ادامه این مسیر برای دستیابی به علم و دانش را طی کنند و بتوانند خودشان را به جامعه مردان برسانند. زنانی که ضعیفه خوانده می‌شدند نخستین شماره پیک سعادت نسوان اما با مقاله‌ای از مهکامه محصصی به پایان می‌رسد که مانند مقاله نخستین به انتشار نشریه‌ای با خط مشی انتقادی در حوزه زنان می‌پردازد. نویسنده در این مقاله با انتقاد از وضعیت نشریات زنان در ایران می‌نویسد: «قسمت مهمی از نسوان ما احتیاج شدیدی به فراگرفتن آداب زندگانی و شناختن تکلیف و وظایف اجتماعی و آشنا شدن به مراتب ترقی و تمدن دارند که همه این مهمات را باید یک مجله با وقار و آبرومند زنانه ایفا نماید و آن‌ها را به وسیله طرح مقالات مفیده و تعقیب مسائل نافعه به شاهراه تعالی دلالت کند.» در بخشی از این مقاله با بیان اینکه ما از کاروان تمدن خیلی عقبیم و زنان ما نسبتاً از ما عقب‌تر،‌ می‌نویسد: «فقر و نکبت، جهل و فساد اخلاق مانند مرض خوره سراپای ما را فراگرفته و ساکنین این کشور را به موت و فنای فجیعی تهدید می‌کند. نسوان کشور ما به واسطه تضییقات و فشار و عناد مردان همین مملکت متاسفانه به اسرار تعلیم و رموز تربیت آشنا نیستند و به این دلیل نمی‌توانند دختران هنرور و پسران لیاقتمند به جامعه تحویل بدهند.» نویسنده با انتقاد از الفاظی چون ضعیفه به زنان با نقل‌قول یکی از سفرای فرنگی می‌نویسد: «ملتی که با زنان خود مانند بهائم و جانوران وحشی معامله می‌کند، حق آزادی‌خواهی ندارد!»منابع:تاریخ ایرانی/مجله پیک سعادت نسوان
ای کاش تحصیل نسوان ایران اجباری می‌شد تا آنکه معرفت به مرتبه حقوق خود پیدا نموده و بتواند خود را از گرداب حقارت و بدبختی نجات دهند و بدانند تنها چیزی که می‌تواند ما را از این بدبختی و فلاکت کنونی نجات داده و از گرداب پستی و انحطاط خلاصی دهد، همانا تحصیل علم و تکمیل اخلاق است...
54,526
607360a62c38301a358ef6dc
آئین اختتامیه اولین پویش فرهنگی هنری شاهدان حقیقت با موضوع اربعین و مدافعان حرم امروز با حضور سعید اوحدی رئیس سازمان فرهنگی هنری شهرداری تهران، سردار حسین اشتری فرمانده نیروی انتظامی، حجت‌الاسلام محمدحسن ابوترابی‌فرد امام جمعه موقت تهران، سردار یعقوب سلیمانی دبیر قرارگاه مرکزی راهیان نور سپاه و بسیج، حجت‌الاسلام حمید احمدی رئیس کمیته فرهنگی و آموزشی ستاد مرکزی اربعین‌، حمید شاه‌آبادی معاون صدای رسانه ملی، حجت‌الاسلام حبیب‌رضا ارزانی دبیر ستاد عالی کانون‌های فرهنگی هنری مساجد کشور، علیرضا فاطمیان‌پور مدیر فرهنگی هنری منطقه 12 و رئیس فرهنگسرای عترت و سید مسعود شجاعی طباطبایی مدیر مرکز هنرهای تجسمی حوزه هنری در فرهنگسرای اندیشه برگزار شد. در این مراسم از برخی خادمان اربعین ناجا و برگزیدگان آثار هنری فاخر در حوزه ایثار و مقاومت و همچنین هیئت داوران تقدیر و تجلیل شد. علاوه بر این، از برخی خانواده‌های شهدای دوران دفاع مقدس و شهدای مدافع حرم از جمله شهید مهدی نوروزی شهید نیروی انتظامی، شهید نورخدا موسوی و ... قدردانی شد. منبع: تسنیم
پویش فرهنگی هنری شاهدان حقیقت با تجلیل از خانواده‌های شهدا و خادمان راهپیمایی اربعین به کار خود پایان داد.
81,741
60736c712c38301a358f612b
در ابتدای هر رابطه عاشقانه به خاطر عشق و علاقه‌ای که در بین دو طرف وجود دارد هیجان و نشاط زیادی موج می‌زند، اما باید بدانید برای ادامه داشتن این شورونشاط باید از برخی رفتارها بپرهیزید.  رابطه عاشقانه را جدی بگیریداز اشکالات مهمی که افراد در ابتدای رابطه مرتکب می‌شوند، جدی نگرفتن رابطه عاشقانه است. همین‌که فکر کنید رابطه‌ای که شروع کردید دوام ندارد، تأثیر منفی بر رفتارهایتان می‌گذارد. درواقع انتظارات ماست که بر رفتار و نوع رابطه‌مان تأثیر خواهد گذاشت. بنابراین به‌جای افکار منفی، ذهنتان را باز بگذارید و اجازه دهید که رابطه راه خودش را برود. شما از آینده هیچ خبری ندارید. در رابطه عاشقانه ادا درنیاوریددر شروع رابطه عاشقانه ممکن است هر فردی برای جلب‌توجه بیشتر طرف مقابل، تغییراتی در رفتار خود بدهد. اما بهتر است که در هر شرایطی خود واقعی‌تان را به نمایش بگذارید. اگر به دنبال رابطه‌ای بلندمدت هستید، باید با طرف مقابل صادق باشید در غیر این صورت رابطه شما دوام نمی‌یابد. زیرا درنهایت روزی می‌رسد که شما از خود واقعی‌تان بسیار دور شده‌اید. اما اگر سعی کنید که از ابتدای رابطه خود واقعی‌تان باشید، رابطه‌ای بادوام‌تر و حقیقی‌تر را تجربه خواهید کرد. در رابطه عاشقانه دروغ گفتن ممنوع است اگر به دنبال رابطه‌ای بلندمدت هستید، باید از همان ابتدا با طرف مقابل خود صادق باشید. درواقع صداقت پایه هر رابطه‌ای است و اگر شما اساس رابطه‌تان را بر دروغ بنا کنید، به‌زودی شکست خواهید خورد. به‌بیان‌دیگر، اگر می‌خواهید که رابطه‌ای سالم را آغاز کنید باید افکار واقعی خود را با شریک زندگی‌تان به اشتراک بگذارید. در رابطه عاشقانه مقایسه کردن ممنوعیکی دیگر از نبایدهای یک رابطه نوپا مقایسه کردن طرف مقابل با دیگران یا عشق قبلی زندگی‌تان است. با انجام این کار شما شرایط سخت‌تری را برای برقراری ارتباط خواهید ساخت. درواقع با مقایسه کردن او با افرادی که درگذشته در زندگی شما بوده‌اند، ثابت می‌کنید که هنوز هم درگیر گذشته‌تان هستید و همین امر کار شمارا برای برقراری یک رابطه جدید سخت‌تر می‌کند. بنابراین نه‌تنها برای خوشحالی خود، بلکه برای شادی طرف مقابل و رابطه‌ای که در آن به سر می‌برید هر فرد را تنها با خودش مقایسه کنید. در ایجاد رابطه عاشقانه عجله نکنیدشاید طبیعی باشد که هم شما و هم طرف مقابلتان برای شروع یک رابطه رمانتیک عجله داشته باشید اما یادتان نرود که برای طی کردن هر مسیری باید مراحلی را پشت سر گذاشت. شما نیز باید قدم‌به‌قدم جلو روید تا شخصیت فرد موردعلاقه‌تان را در موقعیت‌های مختلف بشناسید و سپس برای آغاز یک رابطه جدی تصمیم بگیرید. بنابراین اگر می‌خواهید که رابطه‌ای مستحکم و همیشگی داشته باشید، صبوری را بیاموزید. در ابتدای رابطه عاشقانه خود را وابسته نشان ندهیدهر رابطه عاشقانه‌ای به‌طور حتم وابستگی می‌آورد اما این احساس باگذشت زمان به وجود می‌آید، به همین دلیل عاقلانه نیست که شما از همان ابتدا خودتان را وابسته نشان دهید و لحظه‌ای از او دل نکنید. اگر مدام به او زنگ بزنید یا بی‌وقفه در حال چت کردن با او باشید، به‌جای نزدیکی او را از خود می‌رانید. به‌بیان‌دیگر، اگر فضایی که او می‌خواهد را فراهم نکنید، این فضا تبدیل به فاصله‌ای میان شما می‌شود. بنابراین بسیار اهمیت دارد که استقلال و اعتمادبه‌نفس خود را حفظ کنید. در رابطه عاشقانه تنها فردی نباشید که مدام کوتاه می‌آیداگر برای نگه‌داشتن فرد موردعلاقه خود مدام کوتاه بیایید، درواقع به خودتان بی‌احترامی می‌کنید. شما نباید چشم‌هایتان را به روی تمام بدی‌های او ببندید. بهترین راه برای شناخت کسی که می‌خواهید باقی عمر خود را با او بگذرانید، رفتارهای گذشته او می‌باشند. بنابراین فردی که با شما آن‌طور که لایقش هستید رفتار نمی‌کند را از همان ابتدا کنار بگذارید. در رابطه عاشقانه مدام احساس نگرانی نکنیدطبیعی است که ما در شروع یک رابطه عاطفی، نگران باشیم اما نگرانی و استرس عواقب زیادی نه‌تنها برای خود فرد بلکه برای رابطه نیز به همراه دارد. علائمی چون سردرد، فشارخون بالا، اختلال خواب و کاهش وزن از نشانه‌های استرس‌اند که به‌طور مستقیم بر خود فرد و غیرمستقیم بر رابطه عاطفی تأثیر می‌گذارند. اگر شما در سلامت روحی و جسمی کامل به سر نبرید، دچار عصبانیت، افسردگی و نگاه منفی به اطرافتان خواهید شد. به همین دلیل اگر می‌خواهید که رابطه‌ای آرام داشته باشید که هم خود و هم شریک زندگی‌تان از آن لذت ببرد، نگرانی را دور بریزید و بگذارید سرنوشت خود آنچه به صلاحتان است را برایتان رقم زند. برای دوام رابطه عاشقانه شجاع باشیدانسان‌ها معمولاً به هزار چیز که باعث ناراحتی‌شان می‌شود، فکر می‌کنند؛ اما هرگز درباره‌ی چیزهایی که خوشحال‌شان می‌کند، نمی‌اندیشند. بهتر است هدف‌تان بیشتر در خصوص احساسات کلی بین خودتان باشد، نه درباره‌ی سلسله رویدادهای خاصی که دوست دارید اتفاق بیفتند. فکر کردن به اینکه چه توقعاتی از شریک زندگی‌تان دارید کار آسانی است، اما درباره‌ی خودتان از اینکه قدم‌های بزرگ بردارید یا با صراحت صحبت کنید نترسید.  وقتی پای عشق در میان باشد، شجاعت به خرج دهید. توانایی شما برای انتخاب کارهایی که دوست دارید انجام دهید، منبع بزرگ‌ترین قدرت و آزادی شما در زندگی است. در رابطه عاشقانه سعی کنید، مقایسه‌کردن را کنار بگذاریدبسیاری از مشکلات وقتی شروع می‌شود که هریک از زوجین، کارها و رفتارهای خود را با دیگری مقایسه می‌کند. بااین‌حال، مقایسه‌کردن‌های بی‌مورد درباره‌ی فردی که شریک‌زندگی شماست "ندای منتقد درونی" را فعال می‌کند. این ندای درونی همان چیزی است که سبب می‌شود مسائل را در درون خودتان تفسیر کنید و این‌کار نه‌تنها شمارا تضعیف می‌کند، رابطه‌تان را هم خراب می‌کند. درنهایت این فقط شما هستید که ضرر می‌کنید و شاید دیگر نتوانید احساسات عاشقانه‌ای نسبت به شریک زندگی‌تان پیدا کنید. ندای منتقد درونی همیشه می‌تواند مواردی را پیدا کند که شریک زندگی‌تان باید بیشتر به انجام آن‌ها بپردازد و بنابراین شمارا وادار به انتقاد از او می‌کند. در رابطه عاشقانه لازم است گاهی‌ از هم فاصله بگیریدقرار نیست دو نفر که باهم زندگی مشترک دارند، در همه‌ی لحظات به هم سنجاق شوند! گاهی بد نیست کمی از هم فاصله بگیرید. البته این فاصله‌گرفتن به‌هیچ‌عنوان به معنای جداشدن یا دورشدن از یکدیگر نیست. هنگامی‌که دو نفر مدتی طولانی باهم زندگی می‌کنند، پس‌ از مدتی از اینکه همه‌جا کنار هم باشند و همه‌چیز بین‌شان مشترک باشد، احساس فشار می‌کنند. مواقعی هم پیش می‌آید که روابط‌شان کمی پیچیده، مبهم یا معمولی می‌شود. در این مواقع کمی فاصله‌گرفتن حتی برای چند ساعت، یک شب، چند روز یا یکی دو هفته می‌تواند کمک‌کننده باشد و علاقه و محبت کمرنگ‌شده را برگرداند.
به‌طورمعمول روابط عاطفی دارای فراز و نشیب‌های زیادی است، ولی همین فرازوفرود‌ها باعث ایجاد صمیمیت و هیجان در رابطه عاشقانه می‌شود.
51,193
60735f2e2c38301a358ee9d7
« آیا در زمان حیات شهید خود به این نکته توجه داشتید که آنها از اولیاء الهی به شمار می‌روند؟ شهیدی که در سوریه، عراق و در هر مکان و زمانی، شهید شده باشد همانند این است که جلوی در حرم امام حسین (علیه السلام) شهید شده است؛ چراکه اگر این شهیدان نبودند، اثری از حرم اهل بیت(ع) نبود.» این سخنان نقل قولی است از فرمایشات حضرت آیت الله خامنه‌ای است در جمع خانواده‌های شهدای مدافع حرم که به تنهایی گویای منزلتی است که می‌توان برای این شهدا تصور کرد. همسر شهید روایت می‌کند: من و علی قبل از ازدواج هیچ گونه آشنایی با هم نداشتیم و جالب است که واسطه وصلت بین ما هم شهدا شدند. همسرم قبل از ازدواج با بخش فرهنگی بنیاد شهید همکاری می‌کرد و از طریق کارمند بنیاد به خانواده ما معرفی شد. وقتی که به خواستگاری آمدند، همان ایام مادرم در خواب دیده بود سه کبوتر روی پشت بام خانه نشسته‌اند. مادر خواب را این طور تعبیر کرده بود که علی‌آقا به شهادت می‌رسد و به من هم گفت که احتمال دارد خواستگارت شهید بشود. همان روزها یکی از اقوام‌مان فوت کرد و خواب کبوترها را به فوت ایشان تعبیر کردیم. مراسم عقد و عروسی ما خیلی ساده برگذارشد. حتی ماشین عروس را خودشان تزییین کردند. اصلا جهیزیه زیادی دوست نداشتند و کاملا با تجملات مخالف بود. به هرحال ازدواج‌مان صورت گرفت و چندین سال بعد که همسرم به شهادت رسید، فهمیدم کبوتری که پر کشید علی بوده و آن که مانده است فرزندمان مهدی است که از نظر خصوصیات اخلاقی خیلی شبیه پدرش است. علی‌آقا مرد زحمتکشی بود و چون سختی‌هایی را در زندگی‌اش تحمل کرده بود، نسبت به رفع مشکلات دیگران خیلی حساس بود. من از اینکه می‌دیدم همسرم به فکر دیگران است و سعی می‌کند لقمه حلال به خانه بیاورد خوشحال بودم. مهدی خیلی شبیه همسرم است. علی به مسجد و شرکت در هیئت‌ها علاقه زیادی داشت و مهدی هم درست مثل اوست. پسرم متولد ۱۳۸۲ است و هنگام شهادت پدرش تنها ۱۰ سال داشت، اما خوب همه چیز را درک می‌کرد و متن زیبایی هم در تشییع پدرش قرائت کرد که مورد استقبال مردم قرار گرفت. ما سعی می‌کنیم تا آنجا که می‌توانیم پسرم مهدی و دخترم فاطمه را طبق وصیت پدرشان ولایتمدار بار بیاوریم. خوشبختانه مهدی خیلی شبیه پدرش است و حالا که دارم با شما حرف می‌زنم برای ادای نماز به مسجد رفته است ایشان به شهید علی عاصمی که از شهدای شهرمان کاشمر است علاقه زیادی داشت. شهید عاصمی در گردان تخریب بودند و اکنون مزارشان در گلزار شهدای کاشمر و همچنین آرامگاه شهید مدرس قرار دارد، یعنی درست در جایی که اکنون پیکر همسرم را در آنجا دفن کرده‌ایم. علی در هنگام حیات بارها به زیارت قبر شهید عاصمی رفته بود . علی آقا حافظ چند جز قران بود. مهمان نواز ساده زیست و با اخلاص پر تلاش بود. همچنین باهوش و زرنگ که من بعداز شهادتشان فهمیدم که یک تخریپچی نمونه در کشور بوده. اما همیشه خودش را یک درجه پایین تر حساب میکرد. علی آقا به امام رضا (ع) ارادت خاصی داشتند وتا جایی که امکان داشت سعی میکردند هفته ای یکبار به زیارت بروند. آخرین باری که رفتیم به همرزمانشان و دوستانشان گفتند من از امام رضا شهادت را خواستم. یک مرتبه من به داخل شهر رفتم.‌ یکی از دوستانم را دیدم. خیلی خوشحال شدم. شماره من را گرفتند وگفتند: به منزلتان زنگ میزنم وقتی تماس گرفت، همسرم هم منزل بود. گفت : همسرم منتقل شده است نیشابور و همسرم سرهنگ نیروی انتظامی هست. الان من هم خانم سرهنگ هستم و می خندید. دوستم پرسید شغل همسر تو چی هست؟ با افتخار گفتم : همسرم پاسدار است. گفت : درجه اش چیه. همان موقع علی آقا فهمید که دوستم چه میگوید گفت : بگو همسر من مثل همسر شما درجه ی بالایی ندارد. و چند وقت بعد به بالاترین درجه رسید. همسرم علی زاده‌اکبر ۲۸ مردادماه ۱۳۹۲ در دفاع از حرم حضرت زینب(س) به شهادت رسید. من از روز اول می‌دانستم با کسی ازدواج کرده‌ام که عشق به شهادت دارد و در این مسیر از چیزی نمی‌ترسد. بنابراین خودم را آماده چنین روزهایی می‌کردم. البته مهم‌ترین عامل در آرامش من حرف‌ها و رفتارهای خود علی بود که سعی می‌کرد ما را آماده شهادتش کند. بار اول که رفت ۴۵ روز آنجا بود. وقتی که آمد و خواست دوباره برود، ابراز نگرانی و دلتنگی کردم اما علی حرفی زد که آرام شدم. او گفت فکر می‌کنی اگر خانه بمانم امکان ندارد بمیرم؟ مثلاً سقف روی سرم بریزد و از دنیا بروم؟ آن زمان ما تازه خانه‌جدیدمان را ساخته بودیم. من نشستم با خودم فکر کردم به هرحال مرگ در همه حال به سراغ آدم می‌آید. حالا که او خودش مسیرش را انتخاب کرده و می‌خواهد از حرم حضرت زینب(س) دفاع کند، فردای قیامت چه جوابی دارم که به اهل بیت بدهم. اسم مستعار علی آقا در سوریه جلال بود که نام پدرشان را برای خودش انتخاب کرده بود. دفعه ی اولی که رفته و برگشته بود می گفت : یک خانم خبرنگاری بود از من عکس های زیادی گرفت و گفت: جلال بیا مصاحبه کن عکستان را بگیرم. تو بعدا عکس های من را ببینید. قبل از اینکه مرتبه ی دوم به ماموریت سوریه برود خیلی مایل بود که ما را هم با خودش برای زیارت حضرت زینب ببرد. گفت : حتی اگر نتوانم شما را ببرم. بعد از شهادتم حتما شما را میبرند و همین اتفاق هم افتاد. مرتبه ی اولی که به به سوریه رفته بود به علت اینکه کارش زیاد بود، به زیارت نتوانسته بود برود و خیلی ناراحت بود، اما مرتبه ی دوم اول می خواست به زیارت برود. دلم شکست، خیلی دوست داشتم همراهش بروم. گفتم : آقا حالا که پیش بی بی زینب رفتید برای اینکه صبرم شبیه خودشان شود زیاد دعا کنید. وقتی به زیارت می رود، دوستانش می گفتند گریه کرده و گفته این مرتبه شهادتم را از خانم خواستم. دفعه ی آخری که رفت همه چیز فرق میکرد بی تابی های فاطمه و مهدی لحظه خداحافظی با پدر قابل تحمل نبود. مادرشهید ساکن کاشمر هستند و ما نیشابور سکونت داریم. گفتند : چه خوبه امروز بریم کاشمر واز همه خداحافظی کنم. موقع رفتن به نیشابور دربین راه یک جا تفریحی برای استراحت نگه داشتند . یک هندوانه از ماشین برداشتند و رفتیم نشستیم شروع کردیم به خوردن آنجایی که نشسته بودیم جای سرسبز و جوی آب و درخت داشت. وقتیکه هندوانه را خوردیم همان کنار یک درخت بیابانی بود گفتند: این درخت میوه هایش خوشمزه است. رفتند بالای درخت که از میوه بکنند من نا خوداگاه به یاد بهشت افتادم. چون آنجا جوی آب و سر سبزی ودرخت بود . پیش خودم گفتم: چقدر علی آقا به فکرماست. هنوز این میوه تمام ‌نشده رفتند از بالای آن درخت هم میوه برای ما بیاورند. موقع برگشت به شهرمان دوباره من نا خوداگاه یاد بهشت افتادم. گویی بهشت را احساس میکردم. آخرین باری که زنگ زد اول بچه ها صحبت کردند . پسرم به پدرش گفت: بابا خواب دیدم شهید شدی وپدرش گفت: انشالله خیره. فاطمه در مورد چادرش با پدرش صحبت کرد و گفت: بابایی مامانی برام چادر و دمپایی خریده . منم گفتم: علی اقا نگرانم مواظب خودتون باشید خیلی با آرامش میخندید ومیگفت : خانم اینجا الان امنه نگران نباش. قبل از شهادت همسرم مدام در عالم خواب چیزهایی میدیدم که نمیدانستم که یک اتفاقی برای خودم در راه است. اول یک مزار خالی درعالم خواب به من نشان دادند. که آماده بود و من خم شده بودم و داخل آن قبر را نگاه می کردم. صبح با خودم مدام کلنجار می رفتم که خدایا این قبر چه عالمی هست که کنار امامزاده سید حمزه می خواهند به خاک بسپارند. بعد از یک مدت کوتاهی فهمیدم که این مزار همسرم است. وقتی خبر شهادت را به من دادند خیلی بی تابی می کردم اما وقتی به هیات رزمندگان شهرمان رفتیم همه ریختند روی پیکر و گریه می کردند اما من آرام و بی سر و صدا ایستاده بودم و گریه نمی کردم. پیش خودم می گفتم چرا من اینطور شدم. چرا گریه نمی کنم. که یادم آمد این همه آرامش را خود شهید به من داده است. فاطمه زمانی که یک سال از شهادت پدرش گذشته بود خواب زیاد میدید یک روز گفت : مامان دیشب خواب دیدم که از بازو بابا خون می آمد. چفیه دور گردن پدرم بود باز کردم و به دستشان بستم. با خودم گفتم : خدایا تعبیر خواب این بچه چی هست. پدر شوهرم زنگ زدند منزلمان و گفتند: امشب منزل ما بیاید. که برای مصاحبه می خواهند بیایند. بعد همان شب فاطمه این خواب را گفت . عمویش گفتند : خواب فاطمه راست است. دستان برادرم مثل حضرت ابولفضل قطع بود. و ما یکسال می شد که از این نحوه ی شهادت همسرم خبر نداشتیم. او رفت و من را با دو فرزند کوچک تنها گذاشت. مهدی هنگام شهادت پدر ۱۰ سال و فاطمه تنها چهار سال داشت، پسرم شرایط را درک می‌کرد و خیلی بی‌قراری و ناراحتی نشان نمی‌داد ولی فاطمه برای مدتی بی‌قرار بابا بود و روزهای سختی را پشت سرگذاشتم. به نظر من دنیا محل آسایش نیست و جایی است که دائماً در آن مورد امتحان قرار می‌گیریم. علی با گذشتن از تعلقاتش و رفتن به جهاد در امتحانش پیروز شد و من به عنوان یک همسر شهید باید صبر و استقامت داشته باشم تا از امتحان خودم سربلند بیرون بیایم. همیشه این حرف علی در گوشم می‌پیچد که گفته بود فرزندانم را ولایتمدار تربیت کنید و تا آنجا که بتوانم سعی می‌کنم همین کار را انجام دهم. اکنون پسرم مهدی پا جای پای پدرش گذاشته و همان طور که قبلاً هم گفتم با حضور در جلسات دعا و هیئت‌های مذهبی چیزی از پدر کم ندارد. کشور و نظام ما همیشه نیاز به فداکاری و ایثار داشته و این ایثار نسل به نسل از پدر به پسر منتقل می‌شود. روزی پدر شوهرم در جبهه‌های جنگ حاضر شده بود و امروز علی برای جنگ با سلفی‌ها به شهادت رسید و فردا هم مهدی باید راه پدرش را دنبال کند. منبع:مشرق
دفعه آخری که رفت همه چیز فرق میکرد بی‌تابی‌های فاطمه و مهدی لحظه خداحافظی با پدر قابل تحمل نبود. او رفت و من را با دو فرزند کوچک تنها گذاشت. دنیا محل سختی و امتحان دائم است.
12,122
60734d0a2c38301a358e5138
به گزارش تبیان به نقل از روزنامه ایران، رؤسای انگلیس و آلمان بار دیگر بر پایبندی همه طرف‌های توافق هسته‌ای به تعهداتشان در چارچوب برجام تأکید کردند. ترزا می‌ نخست‌وزیر انگلیس پس از سفر به آلمان و دیدار با آنگلا مرکل صدراعظم این کشور، در حالی که اعلام می‌کرد دو کشور بر اجرای برجام تأکید دارند، به مواضع ادعایی واشنگتن درباره نقش منطقه‌ای ایران نیز اشاره کرد و مدعی شد:«ما آماده‌ایم تا اقدامات مناسب بیشتری را برای مقابله با این مسائل و اقدام علیه تهران به کار گیریم». ترزا می‌ در ادامه افزود:«ما توافق کردیم که به تلاش برای حفظ توافق هسته‌ای با ایران ادامه دهیم اما ما نگرانی‌های مشترکی با امریکا درباره فعالیت‌های بی‌ثبات‌کننده ایران در خاورمیانه داریم. بنابراین آماده‌ایم تا اقدامات مناسب بیشتری را برای مقابله با این مسائل و اقدام علیه تهران به کار گیریم». مقام‌های بلندپایه اروپایی در شرایطی بر اجرای برجام تأکید کرده‌اند که زیگمار گابریل وزیر امور خارجه آلمان نیز در آغاز دومین روز از کنفرانس امنیتی مونیخ از برجام دفاع کرد و از دولت امریکا خواست که توافق هسته‌ای با ایران را حفظ کند. گابریل با اشاره به مواردی از موفقیت در همکاری‌های اروپا و امریکا از برجام به‌عنوان یک نمونه موفق این همکاری‌ها یاد کرد و گفت: «ما (اروپا و امریکا) در کنار هم با روسیه از دستیابی ایران به سلاح هسته‌ای جلوگیری کردیم و در کنار هم مذاکرات توافق هسته‌ای را انجام دادیم.» وزیر خارجه آلمان افزود: «بنابراین به شریکان امریکایی توصیه می‌کنم که توافق هسته‌ای را حفظ کنند و همراه با ما برای ایجاد راهبردهای جدیدی به‌منظور مقابله با تأثیر بی‌ثبات‌کننده سیاست‌های ایران در منطقه تلاش کنند». در همین حال ینس استولتنبرگ، دبیرکل ناتو در نشستی در حاشیه کنفرانس امنیتی مونیخ بر لزوم اجرای کامل توافق هسته‌ای ایران و گروه 1+5 که در ژوئیه 2015 حاصل شد، تأکید کرد. دبیرکل ناتو با بیان اینکه توافق هسته‌ای با ایران برای مؤثر بودن باید بدرستی اجرا شود، گفت که کشورهای عضو ناتو اهمیت زیادی برای این توافق قائلند. این مواضع در حالی مطرح شده است که دونالد ترامپ در خلال امضای فرمان تعلیق تحریم‌های هسته‌ای ایران، کشورهای اروپایی را تهدید کرد چنانچه توافق هسته‌ای اصلاح نشود، دولت امریکا دیگر پایبند برجام نخواهد ماند. همچنین ژنرال مک مستر مشاور امنیت ملی کاخ سفید نیز در کنفرانس امنیتی مونیخ در ادامه ادعاها علیه ایران گفت: «ایران در حال ساخت و مسلح کردن شبکه‌ای از شبه نظامیان وابسته به خود در کشورهایی مثل سوریه، یمن و عراق است که این شبه نظامی‌ها قابلیت آن را دارند تا علیه دولت شورش کنند». او ادامه داد: «مسأله‌ای که جای نگرانی دارد، آن است که این شبکه شبه نظامیان به دلیل اختصاص هر چه بیشتر سلاح از سوی ایران به آنها روز به روز در حال قدرتمندتر شدن هستند بنابراین اکنون زمان آن رسیده تا علیه ایران اقدام مناسبی انجام دهیم». حضور روسیه و ایران در سوریه به درخواست دولت دمشقادعای کشورهای غربی علیه نقش منطقه ای ایران در حالی است که وزیر امورخارجه روسیه تأکید کرد: حضور ما و ایران در سوریه بنا به درخواست دولت مشروع این کشور بوده است. سرگئی لاوروف در گفت‌وگو با شبکه یورونیوز در پاسخ به سؤالی درباره گام‌های بعدی روسیه، ایران و ترکیه در سوریه و اینکه آیا مسکو، تهران و آنکارا را در خاورمیانه متفق خود به حساب می‌آورد، گفت: «ما برای آینده دور برنامه نداریم و فعلاً می‌خواهیم آنچه را در سوریه شروع کرده‌ایم، به آخر برسانیم». لاوروف ادامه داد: «وقتی دولت اوباما در قبال توافق‌هایی که برای برقراری آتش بس در سوریه با ما کرده بود با ناتوانی و بی‌درایتی کامل عمل کرد، چاره‌ای جز این نداشتیم که با کسانی کار کنیم که سر حرفشان می‌ایستند و با وجود رویکرد متفاوتشان، هنوز می‌خواهند با ما به موضع مشترک و چنان توافقی برسند که تمامیت ارضی سوریه را حفظ کند.» وی تصریح کرد: «شرکای ایرانی ما، مثل روسیه از سوی دولت مشروع سوریه دعوت شده بودند تا در جنگ با تروریسم همکاری کنند و ترکیه همچنین تمایلی را نشان داده است. در پایان سال ۲۰۱۶ میلادی نخستین دور مذاکرات آستانه برای صلح در سوریه برگزار شد و فرآیندی را آغاز کرد که منجر به کاهش سریع میزان خشونت در سوریه شد.» رئیس دستگاه دیپلماسی روسیه افزود: «علاوه‌ بر این، مهم‌ترین رویداد اخیر برگزاری کنگره گفت‌وگوی ملی سوریه در سوچی بود که ۱۲ اصل را برای ساختار دولت آینده سوریه پذیرفت. درست است که همه گروه‌های مخالف سوری در سوچی نماینده نداشتند اما تنوع گروه‌های نماینده بخش‌های مختلف جامعه سوریه در این کنفرانس بی‌سابقه بوده است.»منبع: روزنامه ایران
ترزا می: به تلاش برای حفظ برجام ادامه می دهیم، اما نگرانی‌های مشترکی با امریکا درباره فعالیت‌های خاورمیانه ای ایران داریم.
87,185
60736eef2c38301a358f766f
متن این بیانیه که توسط محمدعلی وکیلی در صحن علنی مجلس قرائت شد، به شرح زیر است: این اقدام به عنوان نقطه آغاز اصلاحات خوب است ولی محدود کردن تغییرات به یک مورد پاک کردن صورت مساله است. بر این اساس همچنان که در گذشته نیز یادآور شدیم شرایط کنونی اقتضای تغییرات حداکثری را دارد و خیر و صلاح کشور در تغییرات حداکثری کابینه است.منبع: ایسنا
193 نفر از نمایندگان در بیانیه‌ای ضمن تشکر از تغییر رییس بانک مرکزی، خواهان تغییر حداکثری کابینه دولت شدند.
48,221
60735df02c38301a358ede3b
برنامه «گفت و گوی فرهنگی» رادیو گفت و گو ویژه ولادت امام حسن عسکری (ع) با موضوع جایگاه و ویژگی های اخلاقی- تربیتی شاگردان و با حضور حجت الاسلام «زین العابدین اعتمادی»، کارشناس مسائل فرهنگی و استاد دانشگاه به روی آنتن رفت. حجت الاسلام اعتمادی بیان کرد: امام حسن عسکری (ع) به دلیل محبوس شدن در زندان و قرار گرفتن در محاصره لشکریان بنی عباس به شدت در محدودیت قرار داشتند و به طور مستقیم تحت نظر بودند. کارشناس مسائل فرهنگی در ادامه افزود: ارتباط حضرت(ع) با شیعیان به دلیل به خطر نیفتادن جان آنها و زمینه سازی غیبت صغری و کبری امام زمان (عج) بسیار محدود بود، به گونه ای که با خواص و غیر خواص هم از پشت پرده مرتبط می شدند و در حقیقت با این کار مردم را برای غیبت امام زمان (عج) آماده می کردند. این استاد دانشگاه تصریح کرد: در چنین شرایطی، شیعیان به نشانه هایی از امام(ع) نیاز داشتند و حضرت(ع) هم برای ارائه آثار امامت خود، بدون اینکه مراجعان سوال کنند، پاسخ را به آنها داده و حتی از نیت افراد هم خبر می دادند. کارشناس مسائل فرهنگی تاکید کرد: امام حسن عسکری (ع) یک بار نامه ای توبیخی به یکی از یاران خود به اسم اسحاق بن اسماعیل نیشابوری می فرستند که این شخص با امام هادی (ع) هم در ارتباط بوده است. حضرت(ع) در این نامه می نویسند ما از کارهایی از شما خبر دار شدیم که به این کار راضی نیستیم و خوب است که بیشتر دقت کنید. این نشان دهنده معجزات علمی و آگاه بودن ایشان از احوال شیعیان و نمایندگان خود بود. حجت الاسلام اعتمادی با اشاره به ویژگی های اخلاقی امام حسن عسکری(ع) یادآور شد: روایات متعددی از اعمال و رفتار امام حسن عسکری (ع) وجود دارد؛ از جمله اینکه درخواست هر شخصی را که به ایشان مراجعه می کرد پاسخ می دادند و کمک می کردند. حضرت(ع) به شکل های عادی و معجزه وار نیازهای شیعیان و حتی غیرشیعیان و اهل سنت را برطرف می کردند. یک بار شخصی در مسیر حضرت(ع) قرار گرفت و اظهار نیازمندی کرد. امام(ع) به او فرمودند که تو دروغ می گویی و از این کارت دست بردار. حضرت(ع) با اینکه می دانستند این شخص فقیر نیست و دروغ می گوید اما 100 سکه به او دادند و این یکی از نمونه های بزرگواری حضرت(ع) و کمک ایشان به مردم است. منبع : خبرگزاری شبستان
حجت الاسلام اعتمادی با اشاره به روایتی از شیوه برخورد امام حسن عسکری (ع) با فردی که به دروغ اظهار نیاز و فقر کرد، گفت: ایشان معجزات علمی بسیار داشتند و بر احوال شیعیان و نمایندگان خود آگاه بودند.
49,541
60735e792c38301a358ee363
 بسم الله الرحمن الرحیم یکی از سؤالاتی که همواره در ذهن بسیاری از خانواده‌ها و دخترها جولان می‌دهد، مقوله سن تکلیف در دختران است. در این نوشتار در صددیم در بخش اول به برخی ادله دینی در مورد سن تکلیف دختران اشاره و در بخش دوم فارغ از ادله دینی، نکات پنچ گانه‌ای را در مورد چرایی این حکم الهی متذکر شویم. بخش اول: ادله دینی سن تکلیف در دختران بر اساس اجماعی که از سوی برخی فقهای امامیه نقل شده است، سن تکلیف دختران در 9 سالگی است. (ریاض المسائل (الطباطبائی) 8 : 556) علاوه بر این روایات متعددی در مورد سن 9 سالگی برای بلوغ دختران وجود دارد که به برخی از این روایات اشاره می‌کنیم: 1- صحیحة ابن أبی عمیر عن غیر واحد عن أبی عبد الله ( الإمام الصادق علیه السلام ) قال: حدّ بلوغ المرأة تسع سنین؛ (وسائل الشیعة 14 : باب 45 من مقدمات النکاح ، ح 10) ابن ابی عمیر از طرق مختلف از امام صادق علیه‌السلام نقل می‌کند که فرمودند: سن بلوغ دختر، از 9 سالگی است. 2 ـ موثّقة عبدالله بن سنان عن أبی عبد الله ( الإمام الصادق علیه السلام ) قال : ... إذا بلغت الجاریة تسع سنین فکذلک (أی کتبت لها الحسنة وکتبت علیها السیئة عوقبت)، وذلک أنّها تحیض لتسع سنین (وسائل الشیعة 13 : باب 44 من الوصایا ، ح 12)؛ امام صادق علیه‌السلام فرمودند: زمانی که دختر به 9 سالگی برسد نیکی‌ها و بدی‌هایش در دفتر اعمال او ثبت می‌شود و به واسطه بدی‌هایش مورد عقوبت قرار می‌گیرد و این به خاطر آن است که در سن 9 سالگی حیض می‌شود. مراد از رسیدن دختر به 9 سالگی، تمام شدن 9 سالگی است زیرا بلوغ در لغت به معنای منتهی شدن به نزدیک‌ترین مقصد زمانی یا مکانی یا غیر آن است. (المفردات (الأصفهانی) : 60) تعلیل موجود در روایت (چون دختر در سن 9 سالگی حیض می‌شود)، به این معنا نیست که حکم بلوغ در سن 9 سالگی، منوط به حیض شدن است؛ زیرا در صورت چنین برداشتی، روایت بر اکثر مصادیق، قابل صدق نخواهد بود. حیض شدن در 9 سالگی، امری نادر است. صحیح نیست که از طرفی ثبت رفتارهای بد در دفتر اعمال را به کامل شدن 9 سالگی منوط نماییم و از طرف دیگر فعلیت حیض شدن در 9 سالگی را (که امری نادر است) به عنوان علت مشخص کردن این سن برای ثبت رفتارهای بد بدانیم. بنابراین، ارائه تقریر منسجم از تعلیل «وذلک أنّها تحیض لتسع سنین»، به نحوی که اشکال مزبور بر آن وارد نباشد، به این صورت است که؛ «امکان» حیض شدن (یعنی رسیدن به سنی که بافت‌های جنسیتی دختر، امکان حیض شدن را ایجاد می‌نماید)، در سن 9 سالگی محقق می‌گردد. 3 ـ موثقّة یزید الکناسی عن أبی جعفر ( الإمام الباقر علیه السلام ) قال : الجاریة إذا بلغت تسع سنین ذهب عنها الیتم وزوّجت واُقیمت علیها الحدود التامة علیها ولها ... (الکافی 7 : 198 ، ح 2)؛ امام باقر علیه‌السلام می‌فرماید: زمانی که دختر، 9 ساله شد یتیمی از وی برداشته می‌شود و می‌تواند ازدواج کند و حدود و تکالیف الهی که به نفع یا بر عهده اوست، به طور کامل اقامه می‌شود. 4 ـ صحیحة الحلبی عن أبی عبد الله (الإمام الصادق علیه السلام) أنّه قال: إذا تزوج الرجل الجاریة وهی صغیرة فلا یدخل بها حتى یأتی لها تسع سنین (همان: 2:398:5ح)؛ امام صادق علیه‌السلام می‌فرماید: هنگامی که مردی با دختر کم سنی ازدواج می‌کند نبایستی تا رسیدن به 9 سالگی با او نزدیکی کند. بر اساس این روایت دختر صغیره (دختربچه) با کامل شدن 9 سالگی از حالت کودکی خارج شده و به اصطلاح کبیر و بالغ می‌شود. این مطلب از عبارت «و هی صغیره» قابل برداشت است. (وصف «وهی صغیره» مشعر به علیت است. با ارتفاع مسبب (عدم جواز دخول) سبب (صغیره بودن) نیز مرتفع می‌شود.) بخش دوم: چرایی سن تکلیف در دختران در جهت تبیین چرایی سن تکلیف در دختران، اشاره به مطالب پنج گانه ذیل ضرورت دارد. مطلب اول: ماهیت تکالیف الهی؛ حق یا تکلیف؟! در نگره اسلام، تکالیف الهی بایدها و نبایدهایی هستند که برای رسیدن به سعادت و کمال انسان ضرورت دارد. از این رو بیشتر از آن که تکلیف باشد، حق مسلمی است که برای رسیدن به هدف، الزام پیدا کرده است. نماز خواندن، روزه گرفتن و ... حق انسان برای رسیدن به کمال و سعادت الهی است. انسان برای زنده ماندن باید غذا بخورد، خوردن غذا ظلم در مورد انسان نیست بلکه حقی است که او را به کمال دنیوی (زنده ماندن) می‌رساند. اگر چه الزام و از جنس تکلیف است ولی در صورتی که نتایج آن مد نظر قرار گیرد شیرین و گوارا است. حال اگر کودک کم شعوری، توانایی درک و فهم مصلحت‌های غذا خوردن را نداند و به وسیله پدر و مادر الزام به غذا شود، نمی‌توان گفت که پدر و مادر در حق او ظلم کرده‌اند، بلکه تکلیف و الزام کردن کودک به وسیله پدر و مادر عین رحمت و مهربانی آنهاست. بسیاری از انسان‌ها، در فهم تاثیر واجبات و ترک محرمات، برای رسیدن به کمال دنیوی و اخروی، مانند این کودک فکر می‌کنند. چون که از ظاهر این تکالیف فقط الزام و اجبار را می‌فهمند و توهم ظالمانه بودن آن را می‌نمایند ولی اگر این کودک به فهم و درک لازم از مناسبات تکالیف شرعی و نتایج متعالی آن که سعادت انسان در دنیا و آخرت است، برسد به این قضاوت کودکانه خود خواهد خندید. مطلب دوم: حقوق و تکالیف تابع استعدادها کودک دو ساله را از انواع غذا ها بهره‌مند می‌کنند ولی کودک دو سه ماه را فقط شیر می‌دهند، این امر دلیل بر ظلم به کودک دو ساله نیست. بلکه قابلیت‌های جسمی این کودک بیشتر شده است و زمینه پذیرش غذاهای مادی بیشتری را برای رشد و کمال جسمی دارا می‌شود. در جنبه معنوی نیز، نماز و روزه و واجبات الهی، غذای روحی بشر است، اینکه دختر در سن 9 سالگی استعداد و قابلیت روحی و روانی برای دریافت غذای روح را پیدا می‌کند، نشان‌دهنده کمال و فضیلت بیشتر اوست نه ظلم به او. خداوند حکیم، دختر را شش سال زودتر از پسر مکلّف می‌کند و به حضور می‌پذیرد و این یک توفیق و لطف الهی برای زنان است. این امر نشانه آن است که زن در این سن برای دریافت فضایل و کمالات، شایستگی و استعداد بیشتری از مرد دارد. دختر در سنّ 9 سالگی آماده برقراری پیوند با خداوند است و خداوند او را به عنوان یک انسان شایسته به حضور می‌پذیرد. تقدّم زن در تشرّف به تکلیف، نشانه آمادگی بیشتر او برای دریافت سریع فضیلت‌های انسانی است و این معنی، مسئولیت والدین و مربیان را در تربیت دختران سنگین‌تر می‌کند. مطلب سوم: تلازم تکلیف و حق و تقدم حقوق قال امیرالمومنین علی علیه‌السلام: «فالحق اجمل الاشیاء فی التواصف و اضیقها فی التناصف، لا یجری لاحد الا جری علیه، و لا یجری علی احد الا جری له؛ امیرالمؤمنین علی(ع) می‌فرماید: حق در میدان سخن گفتن، زیباست اما پای عمل که می‌رسد و بایستی با انصاف برخورد کرد بسیار سخت است. هیچ کس را حقی نیست مگر اینکه تکلیفی دارد و هیچ کس را تکلیفی نیست مگر اینکه حقی برای او محقق است». (نهج البلاغه، خطبه 216) باید توجه داشته باشیم، حق و تکلیف دو روی سکه هستند. هر جا تکلیفی هست، حتما ملازم و مناسب با آن حقی نیز هست و هر جا حقی هست، حتما تکلیفی هم هست. سن تکلیف در حقیقت، سن رسیدن به حقوق انسانی است. یعنی همان گونه که انسان‌های بالغ دارای حقوقی هستند که جامعه باید آن را به رسمیت بشناسد، دختری هم که به بلوغ رسیده است، دارای همان حقوق خواهد بود. حق تملک بر اموال، حق ازدواج، حق داشتن بسیاری از مناصب و حقوق دیگر. روایاتی که در مورد سن تکلیف دختران اشاره کردیم، دقیقا به همین حقیقت اشاره کرده و در برخی تصریح شده است «کتبت لها الحسنة وکتبت علیها السیئة»؛ یعنی سن تکلیف سنی است که اولا نیکی‌ها و حسنات و ثانیا بدی‌ها و سیئات به پای شخص نوشته می‌شود. بنابراین سن تکلیف بیش از اینکه ناظر به تکالیف باشد ناظر به حقوق انسانی زن است که به ناچار ملازم تکالیفی نیز هست. مثلا دختری که 9 سال او تمام است از نظر احکام دینی شهادتش مسموع است پشت سر او می‌توان نماز خواند - براساس فتوا به جواز اقتدای زن به زن - استقلال اقتصادی و حق تصرف در مال خود را دارا است و ... در حالی که این امور در پسران چند سال متاخرتر است. بنابراین باید دختران بدانند که هر چند از نظر سنی کوچک‌تر از پسران می‌باشند ولی از نظر شخصیت بزرگترند. ظلم در صورتی محقق می‌شود که برای کسی تکلیفی در نظر گرفته شود ولی حق مناسب و معادل آن برای او در نظر گرفته نشود. خداوند متعال در قاعده‌ای کلی خطاب به بانوان می‌فرماید: «لهن مثل الذی علیهن بالمعروف؛ یعنی برای زنان همانند آن چه تکلیف دارند، حقوقی است». (بقره : 228) مطلب چهارم: سن تکلیف تابع حقایق تکوینی و فیزیولوژیک بلوغ و تکلیف دختران پیش از آن که مسائله‌ای تشریعی و اعتباری باشد حقیقتی تکوینی و فیزیولوژیک است. صاحب جواهر در این زمینه می‌فرماید: «بلوغ، مانند عبادات، امری شرعی نیست بلکه پدیده‌ای طبیعی است که باید از راه لغت و عرف آن را شناخت.». (جواهر الکلام/ج26 ص5) روانشناسان در این زمینه گفته‌اند: «نقطه زمانی پیدایش غریزه جنسی را در کودک، شروع بلوغ می‌گویند. این دوره منشاء تغییرات زیادی در وجود شخص است.» (ویلیام النسون وایت، روانشناسی بلوغ، ترجمه فضل الله و ...، تهران، انتشارات حسام) اینکه در برخی روایات، خشن شدن موهای اطراف آلت تناسلی یا ترشح غدد جنسی را از نشانه‌های بلوغ می‌داند، مویدی بر این مطلب است که بلوغ امری تکوینی، فیزیولوژیک و پسیکولوژیک است. به عبارت دیگر ساختار وجودی دختران بگونه‌ای است که پیش از پسران به مراحلی از رشد و کمال جسمی (فیزیولوژیک ) و روحی و روانی (پسیکولوژیک) می‌رسند. پزشکان اگر چه بر عوامل مختلف هورمونی، ترشح غدد جنسی، رشد موهای خشن... و دلالت آن بر بلوغ دختران صحه می‌گذارند ولی سن دقیقی را بر این امر مشخص نکرده‌اند. نظریات مشهور بین پزشکان در سن بین هشت تا سیزده سالگی مردد است. برخی دانشمندان علم پزشکی دوره بلوغ را به پنج مرحله تقسیم کرده‌اند که به‌ «مراحل پنج‌گانه تانر» معروف است. در این طبقه‌‌بندی، مرحله اول بلوغ دختران، تقریبا بین هشت تا یازده سالگی است. طبق گزارش برخی پزشکان، سن بلوغ بین دختران متفاوت است، متوسط این سن بین یازده تا سیزده سالگی است و وراثت در سن بلوغ دختران نقش دارد. در نظریه دیگری آمده است: معمولا سن بلوغ دختران در ده سالگی شروع می‌‌شود و تا سن سیزده‌ سالگی که همراه با تغییرات جسمی است، ادامه دارد. گاهی ممکن است‌ بلوغ قبل از هشت سالگی شروع شود که به بلوغ زودرس معروف است، یا ممکن است بلوغ تا بعد از سن چهارده سالگی به تأخیر بیفتد که بلوغ‌ دیرهنگام نامیده می‌‌شود. از مجموع آراء پزشکی درباره بلوغ این نکات به دست می‌‌آید: 1. پزشکان اتفاق نظر دارند که روییدن موهای اطراف شرمگاهی یا زیر بغل یا روییدن ریش در پسران و یا حاملگی و حیض شدن در دختران و زنان کاشف از بلوغ است و بلوغ قبل از این علائم آغاز شده است. 2. سن بلوغ در دختران و پسران، بسته به این که از چه زمانی هورمون‌‌های‌ زنانگی و مردانگی شروع به ترشح می‌‌کند متفاوت است. همین طور بلوغ در مناطق گرمسیری با مناطق سردسیری متفاوت است، رسیدن به بلوغ در مناطق‌ گرمسیر زودتر از مناطق سردسیر است. 3. بلوغ در زنان زودتر از مردان اتفاق می‌‌افتد. (مراجعه کنید به: مقاله: اهلیت حقوقی، شناسایی سن بلوغ و تأثیر آن در تکلیف ؛ حسن الجواهری، مترجم محمد رضا کدخدایی؛ مجله فقه اهل بیت علیهم السلام، شماره 60 صفحه 71) بر این اساس به نظر می‌رسد نظریه شرع مقدس در رابطه با سن بلوغ، از نظر یافته‌های علمی و تجربی نیز قابل تایید است. مطلب پنجم: تناسب حقوق و تکالیف باید توجه داشت که احکام شرعی همگی، متناسب با توانایی‌ها و قابلیت‌های انسان وضع گردیده است. بدون شک همه تکالیف شرعى منوط به قدرت مکلفند و قدرت اقسامى دارد؛ از جمله قدرت عقلى و جسمى. همان گونه که اشاره کردیم، نتیجه تحقیقات کارشناسان نشان مى‏‌دهد که بلوغ عقلى و حتى جسمى در دختران زودتر از پسران است (هر چند ضعف‌هایى هم ممکن است داشته باشد) و همین بلوغ عقلى قدرت تکلیف پذیرى را در او پیش از پسران تقویت مى‏کند و خداوند نیز با توجه به همین خصوصیت او را زودتر مکلف نموده است. ضمنا با توجه به نکته فوق روشن مى‏شود که اگر مثلا کسى بر اثر ناتوانى جسمى قادر به انجام تکلیفى؛ مانند روزه گرفتن نباشد آن تکلیف از او موقتا ساقط است و براى آن راه حل‏‌هایى در شریعت مقدس اسلامى پیش بینى شده است. حسن ختام این مقال، ذکر روایتی بسیار زیبا در نقش تکلیف برای رسیدن به سعادت و کمال است؛ خداوند متعال در حدیث قدسی می‌فرماید: مَا یَتَقَرَّبُ إِلَیَّ عَبْدٌ مِنْ عِبَادِی بِشَیْ ءٍ أَحَبَّ إِلَیَّ مِمَّا افْتَرَضْتُ عَلَیْهِ؛ بنده من با هیچ چیزی به من نزدیک نمی‌شود که در نزد من بهتر، دوست داشتنی‌تر و محبوب‌تر از تکالیف (انجام واجبات و ترک محرمات) باشد. هیچ چیز به اندازه واجبات نزد خداوند محبوب نیست. انسان در سیر به سوی خدای متعال، باید همان گونه که خدای متعال بیان فرموده حرکت کند. تقرب به خدا یعنی نزدیک شدن به مقام کمال و سعادت، چیزی که هدف خلقت همه انسان‌هاست و این مهم به وسیله انجام تکالیف الهی محقق می‌شود. وجود قابلیت‌های انسانی با رسیدن به مرز بلوغ، و به تبع آن تشریع سن تکلیف، در حقیقت زمینه ساز رسیدن به اهداف متعالی خلقت است نه ظلم و سختی انداختن بندگان. منبع : پرسمان/ حقوق زن
حجه الاسلام محمدرضا کدخدایی مدیرگروه فلسفه احکام ،مرکز مطالعات و پاسخ‌گویی به شبهات حوزه علمیه قم در پاسخ به سؤال «چرا دختران زودتر به سن تکلیف می‌رسند؟» یادداشتی در اختیار خبرنگار آیین و اندیشه خبرگزاری فارس قرار داده که متن آن را تقدیم مخاطبان گرامی می‌کنیم.
37,116
6073592a2c38301a358eb2da
سرم‌های نمکیبه درصدهای متفاوت دارای سدیم یا نمک هستند این سرم‌ها به حفظ فشارخون و بالا بردن آن در موارد افت فشار و جبران مایعات از دست رفته بدن کمک می‌کنند. یکی از رایج‌ترین و ساده‌ترین سرم‌های نمکی، سرم نرمال‌سالین است که اسمولاریته‌ای مشابه با اسمولاریته خون دارد و افت فشار را به راحتی برطرف می‌کند. سرم‌های نمکی با غلظت سدیم کمتر نیز بیشتر برای حفظ و تأمین میزان پایه آب بدن به کار می‌روند. سرم‌هایی با درصد نمک بالاتر نیز وجود دارد که در موارد محدود مانند افت سدیم خون و... استفاده می‌شوند. رینگرلاکتات، یکی دیگر از سرم‌های نمکی است که علاوه بر سدیم مقدار مختصری پتاسیم، کلسیم و بی‌کربنات دارد. سرم‌های قندیحاوی درصدهای متفاوت از قند دکستروز هستند و به منظورهای متفاوت به کار می‌روند؛ از جمله تأمین کالری و بالا بردن قند خون در موارد افت قند به خصوص در افراد دیابتی که انسولین خود را بیش از حد مصرف کرده یا بعد از مصرف داروی قند از مواد غذایی استفاده نکرده و دچار کاهش سطح هوشیاری شده‌اند. البته باید توجه داشت این سرم‌ها کالری را فقط برای مدت محدودی تأمین می‌کنند و نمی‌توانند جایگزین طولانی مدت برای مواد غذایی باشند. بدن علاوه بر قند و کربوهیدرات به پروتئین و چربی هم نیاز دارد. بنابراین نمی‌توان برای تأمین کالری به این سرم‌ها اکتفا کرد. سرم‌های قندی - نمکیمخلوطی از سدیم و دکستروز هستند. در واقع این سرم‌ها از مخلوط دوسوم سرم قندی و یک‌سوم سرم نمکی تشکیل شده‌اند. سرم‌های قندی - نمکی بیشتر در ایران مورد استفاده قرار می‌گیرند و خیلی در کشورهای دیگر مطرح نیستند. منبع: هفته‌نامه سلامت
سرم‌ها خود به 3 گروه کلی سرم‌های نمکی، سرم‌های قندی و سرم‌های قندی - نمکی تقسیم می‌شوند که در ادامه با آن‌ها بیشتر آشنا خواهید شد...
50,798
60735f012c38301a358ee84c
خانمی بیست و سه ساله هستم که استرس زیادی دارم و از تنها ماندن در خانه می ترسم و زمانیکه تنها هستم ضربان قلبم تندتر می شود و دائماً نگاهم به در است و منتظرم که کسی از راه برسد. خیلی از این وضعیت اذیت می شوم لطفاً کمکم کنید تا بر این مشکلم غلبه پیدا کنم؟ با توجه به توضیحاتی که دادید تصور می‌کنم شما دارای یک سری افکار منفی در زمینه تنهایی هستید که در نتیجه این افکار منفی، ترس از تنهایی یافته‌اید. اولین گامی که شما باید بردارید این است که افکار منفی‌تان را شناخته و برای اصلاح آن‌ها اقدام کنید. برای رفع این مشکل باید ابتدا افکار منفی شما ثبت‌شده و در ضمن مشخص شود که این افکار با چه مقدار فراوانی و در چه موقعیت‌هایی به ذهن شما خطور می‌کند. در افرادی مانند شما بهترین راهبرد درمانی شناسایی آن باورهایی است که باعث بروز این مشکل شده است. البته باید توجه داشت که یافتن این باورها چندان کار راحتی نیست و احتمالاً نیازمند به کمک تخصصی باشید؛ اما درهرحال در اولین اقدام سعی می‌کنم برای شما توضیح دهم که چگونه می‌توانید به این نتیجه برسید. یک دفتر یادداشت بردارید و آن را (موقتاً) به سه ستون تقسیم کنید. ستون اول را اتفاقی که افتاده نام‌گذاری کنید ستون دوم را احساسی که دارم و ستون سوم را فکری که از ذهنم می‌گذرد نام‌گذاری کنید. شما باید به مدت یک الی دو هفته وقت خود را صرف پر کردن این جدول کنید. بعدازاین مدت متوجه خواهید شد که چه رویدادهایی باعث چه احساساتی در شما شده و متعاقب آن چه فکری از ذهن شما عبور می‌کند. شناسایی این افکار بسیار مهم است. بعد شناخت این افکار نوبت به این می‌رسد که شما اگر افکار منفی به ذهنتان خطور می‌کند، این افکار را با افکار مثبت پاسخ دهید تا بر فرآیند شناختی‌تان کنترل بیشتری پیدا کنید.  همچنین وقتی این افکار ناراحت‌کننده به سراغتان می‌آید، یک مکان آرام که تنش در آن وجود ندارد، انتخاب کنید قبل از شروع چند تمرین کششی ملایم انجام دهید تا تنش عضلانی‌تان کاهش یابد. بهتر است این تمرینات به حالت خوابیده یا نشسته انجام گردد. آرام و عمیق نفس بکشید. هر بخش از بدنتان را منقبض و سپس به‌آرامی منبسط کنید. این تمرینات را از قسمت پایین بدن (پاها) شروع کرده و به قسمت‌های بالای بدن (صورت و سر) پیش بروید. همان‌طور که این تمرینات را انجام می‌دهید سعی کنید به گرمی، سنگینی و آرامشی که در بدنتان ایجاد می‌گردد فکر کنید. هرگونه افکار گیج‌کننده و ناراحت‌کننده‌ای را که در ذهنتان دارید به عقب برانید و در تصویر و افکار مثبت غرق شوید. سعی نکنید به‌زور و اجبار خودتان را در آرامش قرار دهید بلکه به‌طور آرام و پیش‌رونده سعی در ایجاد انقباض و انبساط در اندام‌هایتان داشته باشید. این تمرینات را به مدت بیست دقیقه تکرار کرده و سپس نفس عمیق بکشید و چشم‌هایتان را بازکنید. آرامش ورزی یکی از روش‌های مؤثر خودیاری در کنترل تنش‌ها و استرس‌هاست. البته این تمرینات به دو بخش تقسیم می‌شود: تمرینات جسمانی و تمرینات روانی و ذهنی. تا این بخش در مورد تمرینات جسمانی و همچنین ملاحظات غذایی توجه شد؛ اما منظور از تمرینات روانی و ذهنی برقراری ارتباط معنوی بیشتر با خداوند، دعا و نیایش و راز و نیاز با خالق هستی است. مسلماً هر فردی برای برقراری ارتباط بیشتر و بهتر با خداوند راه و روش‌های مختص و موردعلاقه خود را دارد ولی به‌طورکلی دعا و نیایش و برقراری رابطه معنوی با خداوند در ایجاد و حفظ آرامش روانی و ذهنی افراد، مؤثرترین روش خواهد بود.  منبع: پرسش و پاسخ های عمومی مشاوره اضطراب و وسواس مرکز مشاوره تبیان
آرامش ورزی یکی از روش‌های مؤثر خودیاری در کنترل تنش‌ها و استرس‌هاست.
70,008
607367592c38301a358f3356
چند روزی است که یک خبر در فضای مجازی دست به دست می‌شود و انتقادات بسیاری را به‌همراه داشته است. حتی شب گذشته تلویزیون هم نسبت به این اتفاق، واکنش نشان داد. ماجرا از جایی شروع می‌شود که رامبد جوان برای اکران فیلم سینمایی «قانون مورفی» به کانادا سفر می‌کند. اما همراهی همسرش «نگار جواهریان» یک علامت سؤالی را برای جامعه ایجاد کرده؛ آیا قرار است فرزند این کارگردان، بازیگر و مجری تلویزیون همچون برخی سلبریتی‌های دیگر در کشوری غیر از ایران به دنیا بیاید یا بنابر تکیه‌کلام همیشگی‌اش در «خندوانه» که می‌گفت: "بریم بیایم"؛ در چند روز آینده به کشور بازمی‌گردد، این علامت سؤالی است که در رابطه با مجری برنامه «خندوانه» هنوز بدون پاسخ مانده است! چرا که او هنوز واکنشی نسبت به این هجمه‌ها نشان نداده و با همه نقل‌قول‌ها و گمانه‌زنی‌هایی که انجام می‌شود امکان دارد فرزند او در کانادا به دنیا بیاید و شاید به ایران برگردد و این اتفاق در کشور خودش بیفتد، باید منتظر بمانیم و ببینیم چه اتفاقی رقم می‌خورد. اما حسابِ رامبد جوان با دیگر سلبریتی‌ها متفاوت است، چرا که علی‌رغم محبوبیت به‌عنوان بازیگر و کارگردان سینما و تلویزیون پلاتوهای میهنی‌اش از یاد مردم نمی‌رود، مخصوصاً در «خندوانه» که همیشه با ترانه‌ها، پلاتوها و گفتمان‌هایش، تعصب ملی و ایرانی‌اش را فریاد می‌کرد، حتی در برهه‌ای حمایت از کالای ایرانی را در دستور کار قرار داد اما لباس‌های مارک‌دار رامبد یک تناقضی میان رفتار و گفتار او ایجاد کرد و باعث شد با انتقادهایی همراه شود. بعد از این هجمه‌ها، مجری برنامه «خندوانه» از مردم عذرخواهی کرد. اما این تعارض رفتار و گفتار دوباره تکرار شده و بسیاری توقع‌ عمومی‌شان این است که ستاره‌هایشان باید به حرف‌ها و شعارهایشان پایبند باشند. هجمه‌ها و انتقادات در صفحه شخصی رامبد جوان ادامه دارد و این مجری، بازیگر و کارگردان به‌همراه همسرش ــ نگار جواهریان ــ در کانادا به‌سر می‌برد و گمانه‌زنی‌های رسانه‌ای هم می‌گوید که جواهریان بی‌شک اجازه دو پرواز با این طول مدت برای بازگشت را نخواهد داشت. مخاطبان بر این عقیده‌‌اند او در همان کشور فارغ خواهد شد و اصل سفر نه برای اکران «قانون مورفی» بلکه برای تولد فرزندشان در کانادا است. اما تا امروز این‌ مطالب و گمانه‌زنی‌ها، پیش‌فرض‌های رسانه‌ای محسوب می‌شود. هنوز رامبد جوان و همسرش هیچ واکنشی به این انتقادات نشان ندادند و البته اقدامی هم در این راستا انجام دادیم به پاسخی نرسیدیم. فعالان رسانه‌ای نوشتند که حق هرکسی است بتواند جای تولد فرزندش را انتخاب کند ولی هرکسی به‌غیر از رامبد جوان! چون او علاوه بر معروفیت، اعتقادات مطرح‌شده‌اش در تلویزیون یک علامت سؤال بزرگ برای مردم ایجاد کرده است. مخاطب در مقاطع بسیاری شاهد شعارهای بسیاری از او بوده که درباره عشق به میهن و دوست داشتن وطن مطرح کرده و حالا این رفتار با آن گفتار تعارض دارد و از مقبولیت مردمی او کم می‌کند. جامعه، مردم و رسانه‌ها این سؤال را از رامبد جوان دارند که؛ چگونه می‌شود یک نفر همیشه در برنامه‌هایش از عشق به میهن و کنار هم بودن و حمیت ملی صحبت می‌کند اما کشور خود را برای به دنیا آوردن فرزندش لایق نداند و به‌دنبال تابعیت کشور دیگر باشد، آن هم با هزینه‌های بالایی که تا 500 میلیون تومان برای چنین کارهایی تخمین زده‌‌اند؟ البته ذکر این نکته ضروری است که هزینه‌های بیمارستانی بدون بیمه در این شهر بالاست و در صورتی که به هر دلیلی اقامت بیش از حد معمول لازم باشد. به‌نظر می‌رسد تلویزیون با دیدن این اتفاقات و رفتارهای متناقض از سوی سلبریتی‌ها حضورشان را در قاب "جعبه جادو" کمرنگ کند، چرا که این قشر به‌واسطه آنتن توانسته‌اند به این اندازه مقبولیت دست پیدا کنند. این محبوبیت و معروفیت علاوه بر ثروت، قدرت رسانه‌ای هم به‌وجود می‌آورد. یادم می‌آید چندی پیش بود که سام درخشانی در برنامه تلویزیونی درباره به دنیا آمدن فرزندش در کانادا گفت: "من به فرزندم لطف کردم و به او هدیه دادم و آینده‌اش تضمین شود". البته بازیگران دیگری همچون "فریبا نادری" ماه‌های آخر بارداری را در کانادا سپری کرد تا دخترش را در این کشور به دنیا بیاورد. "روناک یونسی" دومین فرزند خود را در کانادا به دنیا آورد و البته مدت زیادی است که بیشتر در خارج از کشور زندگی می‌کند. "محسن تنابنده"، "شیلا خداداد"، "مهناز افشار" و بسیاری دیگر ترجیح دادند در کشوری غیر از ایران فرزند خودشان را به دنیا بیاورند. حالا سؤال این است؛ چرا رامبد جوان و عمده سلبریتی‌ها که همیشه فریاد مطالبه‌گری از وضعیت معیشتی مردم را سر می‌دهند خودشان واقف به همگامی با ملت ایران نیستند، این شوآف‌های رسانه‌ای سلبریتی‌ها چه سرمنزلی را دنبال می‌کند؟ منبع: خبرگزاری تسنیم
«خندوانه» و رامبد جوان همیشه فریاد ایران، ایران سر می‌دادند و حالا او و همسرش در کانادا به‌سرمی‌برند، این حضور با هجمه‌ها و انتقادات فراوانی همراه شده و یک علامت سؤال که؛ چرا امثال این مجری، کارگردان و بازیگر به شعارهایشان پایبند نیستند؟
77,935
60736ad92c38301a358f524d
محققان روش جدیدی یافته اند تا با کمک یک تکنیک جدید به پهپادها کمک کنند هنگام وقوع فجایع و بلایا و عملیات های جستجو و نجات به سرعت  افراد زنده را شناسایی کنند. سیستم جدید با استفاده از عکس های متوالی که دوربین پهپاد ثبت می کند حرکات قفسه سینه افراد را ردیابی می کند. حرکات قفسه سینه افراد نشان دهنده ضربان قلب و تنفس فرد است. این فناوری می تواند از فاصله حدود ۸ متری با دقت ۱۰۰ درصد علائم حیاتی فرد را رصد کند. تحقیق مذکور که در نوع خود بسیار جالب است توسط گروهی از محققان دانشگاه جنوب استرالیا و دانشگاه میدل تکنیکال در بغداد انجام شده است. این پژوهش نشان داد دوربین پهپاد با بررسی قفسه سینه فرد می تواند نجات یافتگان یک فاجعه یا بلای طبیعی را شناسایی کند.  در تحقیقات پیشین سیستم های شناسایی نجات یافتگان تغییر رنگ پوست یا درجه حرارت بدن افراد را رصد می کردند. اما سیستم جدید برای ردیابی علائم حیات در انسان ها دقیق تر است. این فناوری محدودیت های سیستم های پیشین را ندارد و از فاصله ۸ متری  قادر است حرکات قفسه سینه بدن انسان را در هرحالتی رصد کند. سیستم مذکور روی ۸ نفر (۴ مرد و ۴ زن) و همینطور یک مانکن آزمایش شده است. افراد در حالت مختلفی روی زمین قرار داشتند.   محققان با استفاده از ویدئوهایی که در روز و از فاصله ۸ متری افراد ثبت شد، به طور موفقیت آمیز افراد زنده را مانکن تشخیص دادند.منبع: خبرگزاری مهر
محققان فناوری جدیدی برای دوربین پهپاد ابداع کرده اند که با کمک آن می توانند از فاصله ۸ متری حرکات قفسه سینه افراد را رصد و در عملیات های نجات، افراد زنده را شناسایی کنند.
47,955
60735dcd2c38301a358edd31
شبهه:در آیات 6 تا 10 قیامت آمده که : «از این رو می پرسد قیامت كی خواهد بود؟ بگو در آن هنگام كه چشمها از شدت وحشت به گردش درآید. و ماه بی نور گردد. و خورشید و ماه جمع شوند. آن هنگام انسان گوید راه فرار كجاست؟ هرگز چنین نیست؛ پناهگاهی وجود ندارد.» این پرسش و پاسخ به این می ماند که یکی بپرسد کی زلزله میاید؟ طرف مقابل جواب بدهد وقتی زمین به شدت لرزید و ساختمانها خراب شد. اولا: شبهه کننده غرض ورز توجهی به آیات قبل ندارد. در آیات 3 تا 5 قیامت می خوانیم : «آیا آدمى مى‏‌پندارد كه ما استخوانهایش را گرد نخواهیم آورد؟* بلكه ما قادریم بندهاى انگشتان او را درست كنیم.* بلكه آدمى مى‌‏خواهد كه در آینده نیز به كارهاى ناشایست پردازد.» و سپس بدنبال آن در آیه 6 می فرماید «مى‏‌پرسد: روز قیامت چه وقت خواهد بود؟» بنابراین قصد سوال کننده یا سوال کنندگان از وقت قیامت «نه به این معنى است كه اصل آن را قبول داشتند و از وقت آن سؤال مى‏‌كردند، بلكه این سؤال مقدمه‏ اى است براى انكار اصل قیامت، درست مثل اینكه كسى مى‏‌گوید" فلان شخص از سفر مى‌‏آید" و هنگامى كه طول كشید، دیگرى كه منكر آمدن آن مسافر است مى‏‌گوید: این مسافر کی می‌آید؟»[1] یعنی نمی‌آید.  دوما: دلیل دیگری که مدعای ما را ثابت می کند(غرض ورز بودن سوال کننده)  اینکه، آنها چه بسا از پیامبر شنیده بودند که زمان قیامت بدست خداست(اعراف/187) ولی برای به چالش کشیدن قیامت و انکار آن، باز از آمدن قیامت سوال می کردند.، و قرآن نیز مطابق با قصد آنان، جوابشان را داده است.برای تقریب به ذهن مثالی می‌زنیم؛ پدری به فرزندش می گوید که با این دوستان ناباب نگرد، و پسر می‌گوید من که تا الان مشکلی برایم پیش نیامده است؛ پدر می‌گوید؛ من الان هر چه برای تو بگویم فایده ندارد اما وقتی متوجه خواهی شد که گرفتار مشکلات شده باشی. قرآن نیز به منکران معاد اینگونه جوابی داده است که شما موقعی قیامت را باور می کنید که با آن روبرو شده باشید و هول و هراس آن روز، شما را احاطه کرده باشد. پی نوشت [1]. تفسیر نمونه، مکارم شیرازی، ناصر، دارالکتب الاسلامیه، 1374ش، ج25، ص280. منبع : رهروان ولایت
در سوره قیامت، قصد سوال کنندگان از زمان آمدن قیامت واقعی نبود و آنها در پی انکار قیامت بودند.
62,160
607363f62c38301a358f14ae
گلو درد، اغلب همراه با سردرد، درد معده، سرماخوردگی معمولی و تورم غدد گلو، همراه است؛ در حالی که، گلو درد بسیار رایج است، اما می تواند دردناک و ناراحت کننده نیز باشد پس باید به سرعت به خصوص نوع چرکی آن را درمان کنید. علاوه بر مراجعه به پزشک، می توانید برخی از درمان های ساده و طبیعی را برای کاهش درد امتحان کنید، و بسته به نوع علت، میتوانید مشکلتان را درمان کنید. 10 روش طب سنتی برای درمان قطعی گلو درد چرکی در خانه 1. لیمو: شما می توانید، از لیموی تازه استفاده کنید، تا از گلودرد راحت شوید، زیرا به نابودی مخاط کمک می کند.یک لیموناد داغ با عسل را امتحان کنید.آب نصف لیمو و یک قاشق چای خوری عسل را در یک فنجان آب گرم بریزید و با هم مخلوط کنید. و سپس آهسته بنوشید.گزینه دیگر، این است که با آب تازه لیمو را با مقدار برابر آب رقیق کنید و گرمش کنید.شما همچنین می توانید آب نصف لیمو را بردارید و روی آن نمک و فلفل بمالید و لیمو را لیس بزنید. 2. سرکه سیب: سرکه سیب ،به علت خواص ضد باکتریایی اش برای درمان گلودردچرکی مفید است.یک قاشق غذاخوری سرکه سیب سرخ و یک قاشق چای خوری از آب لیمو و عسل را در یک فنجان آب گرم اضافه کنید ،و آن را به آرامی بنوشید.این نوشیدنی را دو یا سه بار در روز بنوشید.به زودی شما از درد و التهاب، رهایی خواهید یافت.همچنین، می توانید محلول سرکه سیب را در گلویتان قرقره کنید.یک قاشق چای خوری نمک و یک قاشق غذا خوری سرکه سیب را در یک فنجان آب گرم مخلوط کنید.آن را چند بار در روز ،در گلو قرقره کنید. 3. دارچین : دارچین، می تواند برای درمان گلودرد ناشی از سرماخوردگی مورد استفاده قرار گیرد.یک قاشق چای خوری از پودر دارچین و پودر فلفل را در یک لیوان آب گرم، مخلوط کنید.همچنین، می توانید هل نیز اضافه کنید.محلول را فشار دهید تا صاف شود و آن را دو تا سه بار در روز قرقره کنید.یک گزینه دیگر این است که، چند قطره روغن دارچین و یک قاشق چای خوری عسل را باهم مخلوط کنید.این ترکیب را دو بار در روز بخورید ،تا از درد و التهاب همراه با گلودرد رهایی پیدا کنید. 4. آب نمک: یکی از بهترین روش ها برای از بین بردن گلو درد، قرقره کردن با آب نمک است.نمک ،مانند یک ضد عفونی کننده عمل می کند و باعث می شود آب از غشاء مخاط در گلو بیرون برود.خلط را قطع می کند و التهاب را نیز کاهش می دهد، و به شما کمک می کند، تا فوری خوب شوید.نصف قاشق چای خوری نمک را در یک لیوان آب گرم مخلوط کنید.اگر طعم شورش را دوست ندارید، مقدار کمی عسل به آن اضافه کنید.این محلول را قرقره کنید.آن را قورت ندهید.پس از آن، آب را بیرون بریزید.این کار را 4 بار در روز انجام دهید، تا نتیجه عالی آن را ببینید. 5. سیر: سیر، دارای خواص ضد باکتری و ضد عفونی کنندهاست، به همراه سایر خواص دارویی که می تواند به درمان یا جلوگیری از گلودرد کمک کند. یک سیر خام سالم را بخورید تا مواد شیمیایی وجود در آن، آلیسین آزاد کنند، که باعث کشتن باکتری هایی می شود و باعث گلودرد می شوند. به طور منظم، می توانید از روغن سیر استفاده کنید.چند قطره روغن سیر را به یک چهارم فنجان آب، اضافه کنید و آن را یک بار در روز قرقره کنید.سعی کنید، سیر را به صورت خام یا پخته بخورید:اگر طعم آن را دوست ندارید، از قرص های سیر استفاده کنید. 6. نارون لغزنده: نارون لغزنده حاوی مواد چسبناکی مانند، ژل است که گلو را پوشش می دهد، و باعث کاهش درد و کاهش تحریک می شود.یک قاشق چایخوری از پوست داخلی آن را با 2 فنجان آب جوش مخلوط کنید.اجازه دهید، برای چند دقیقه بماند و سپس فشار دهید تا صاف شود.آن را به آرامی در حالی که هنوز گرم است، بنوشید.در واقع، شما می توانید از این راه حل برای درمان هر نوع بیماری تنفسی یا لارنژیت ( التهاب گلو وحنجره) استفاده کنید.اگر این گیاه در دسترس نیست، می توانید کپسول هایش را از دارو فروشی ها و عطاری ها تهیه کنید. 7. عسل: عسل، دارای خواص ضد باکتری است، که می تواند با عفونت مبارزه کند و سرعت روند بهبود را افزایش دهد.عسل، مانند یک ماده هایپرتونیک اسموزی عمل می کند، به این معنی که آن کمک می کند تا آب از بافت محل های ملتهب خارج شود و در نتیجه تورم را کاهش می دهد. یک تا دو قاشق غذاخوری عسل را به یک فنجان آب گرم اضافه کنید، و آن را چند بار در روز بخورید.همچنین، می توانید عسل را به چای های گیاهی مورد علاقه خود اضافه کنید.قبل از رفتن به رختخواب، یک قاشق غذاخوری عسل بخورید، زیرا عسل آرامش بخش است و به خواب بدن کمک می کند. 8. زردچوبه: این نوشیدنی را به آرامی در صبح و با معده خالی بنوشید.این کار را یک بار در روز برای سه یا چهار روز متوالی انجام دهید.به طور منظم، می توانید یک قاشق چای خوری پودر زردچوبه و یک قاشق چایخوری پودر فلفل سیاه را به یک لیوان شیر گرم اضافه کنید، و قبل از رفتن به رختخواب آن را بنوشید. 9. ریشه گل ختمی: ریشه گل ختمی، حاوی لعابی است که می توان آن را برای پوشاندن گلو و بهبود گلودرد نیز استفاده کرد. برای گلودرد همراه با سرفه معمولی مفید است. این درمان، برای زنان باردار یا افرادی که پرستاری می شوند، یا افراد مبتلا به دیابت توصیه نمی شود.یک قاشق غذاخوری ریشه گل ختمی خشک شده را به یک فنجان آب جوش اضافه کنید، رویش در بگذارید و اجازه دهید تا نیم ساعت بماند.محلول را فشار دهید تا صاف شود، سپس عسل را اضافه کنید و آن را بنوشید.می توانید سه فنجان از این چای گیاهی را در یک روز بخورید. 10. زغال اخته: دو قاشق غذاخوری از دانه های زغال اخته را به 6 فنجان آب اضافه کنید.حدود نیم ساعت آن را بجوشانید.اجازه دهید تا به دمای اتاق برسد و سپس آن را فشار دهید، تا صاف شود. سه تا چهار بار در روز این محلول را در گلویتان قرفره کنید. منبع: نمناک
گلودرد چرکی عفونت باکتریایی است که باعث دردناک و متورم شدن گلو می‌شود، با ما باشید تا در این نوشته با علائم، راه‌های تشخیص و درمان خانگی گلو درد چرکی و چرک گلو آشنا شوید.
3,609
607348ec2c38301a358e2ff7
مقطع: دبستان پایه: اول کتاب درسی: ریاضی موضوع: بشمار و بگو عنوان: شمارش حیوانات  حجم: 136 KB  قالب: swf منبع: تجمیعی برای دانلود فایل اینجا کلیک کنید.  
شمارش حیوانات
50,004
60735eab2c38301a358ee532
  از جمله عادات رایج در میان برخی از افراد جامعه، بر زبان آوردن الفاظ نادرست و رکیک است که از آن تعبیر به «فحش» می شود. در این نوشتار که برگرفته از یکی از کتاب های آیت الله مجتبی تهرانی است، به صورت مختصر به مباحثی همچون «تعریف فحش»، «اقسام فحش»، «نكوهش فحش از دید شرع و عقل»، «ریشه هاى درونى فحش»، «پیامدهاى زشت فحش» و «راه هاى درمان فحش» اشاره خواهد شد. ناسزا گفتن و دشنام دادن از رفتارهاى بسیار زشت و زننده اى است كه آدمیان كم و بیش به آن مبتلایند. این بیمارى، مایه نابودى پیوندهاى عاطفى انسان شده، دشمنى و كینه را پدید مى آورد. این فصل به بیان و توضیح ابعاد گوناگون ناسزا و دشنام پرداخته تا راه هاى درمان مناسب را براى ریشه كن كردن آن ارائه كند. موضوع هاى مورد بحث در این فصل عبارتند از: 1 -تعریف فحش 2 - اقسام فحش 3 - نكوهش فحش از دید شرع و عقل 4 - ریشه هاى درونى فحش 5 - پیامدهاى زشت فحش 6 - راه هاى درمان فحش * تعریف فحش فحش ، بذاء، سلاطه ، تفحش و سب ، كلماتى گوناگون با معانى بسیار نزدیك به هم ، بلكه مترادف و هم معنایند. فحش در لغت به معناى افزایش بدى از حد مجاز است؛ یعنى وقتى بدى از حد خود فراتر رود، شخص به ناسزاگویى روى مى آورد. ((تفحش)) به معناى بیهوده گفتن یا هرزه گویى، ((سب)) به معناى گفتار زشت یا دشنام ، ((بذاء)) به معناى بد زبانى و ((سلاطه)) نیز به معناى زبان درازى است . دانشمندان اخلاق ، به كار بردن سخنان زشت براى اشخاص را فحش و ناسزا مى گویند. * اقسام فحش فحش را از جهت انگیزه گوینده به دو قسم مى توان تقسیم كرد: 1 - فحش با انگیزه آزار (قصد جدى ) گاه ناسزا براى رنجاندن و آزردن خاطر دیگرى گفته مى شود. دشنام دهنده در این حالت با جدیت ناسزا گفته ، حرمت شكنى مى كند. 2 - فحش با انگیزه شوخى هرزه گویى و فحش چه بسا براى شوخى باشد. ناسزا گویى در چنین حالى ، بدون انگیزه رنجاندن است . گاهى هم این صفت ناپسند، عادت شده، بدون انگیزه خاصى انجام مى گیرد. فرد بیمار در این حال براى رساندن مقاصد معمول خویش، سخنان زشت را به مى گیرد. فحش از جهت زشتى كلمات به كار رفته نیز به مرتبه هاى گوناگون تقسیم مى شود. برخى بسیار زشت است و برخى زشتى كمترى دارد. البته میزان زشتى و ناپسندى سخنان فرد نزد اقوام و ملت هاى گوناگون مختلف است به این معنا كه گاه سخنى در شهرى بسیار ناپسند شمرده مى شود و در شهر یا كشور دیگر به آن اندازه ناپسند نیست . * نكوهش فحش از دید شرع و عقل فحش و ناسزا در سخنان بسیارى از پیشوایان معصوم (علیه السلام ) به شدت نكوهش شده است تا آن جا كه فرموده اند: در اسلام فحش نیست و مسلمان ناسزا نمى گوید. رسول اكرم (صلى الله علیه و آله و سلم ) مى فرماید: الفحش و التفحش لیسا من الاسلام فى شى ء/ ناسزا گفتن و هرزه گویى در هیچ موردى از اسلام نیست . حضرت صادق (علیه السلام) نیز به برخى از یاران خود فرمود كه فحش دادن، كردار ما نیست و پیروان خود را به آن فرا نمى خوانیم. سماعه كه از یاران امام صادق (علیه السلام) است، مى گوید: دخلت على ابى عبدالله (علیه السلام) فقال لى مبتدئا یا سماعه ما هذا الذى كان بینك و بین جمالك ؟ ایاك ان تكون فحاشا او سخابا او لعانا فقلت : والله لقد كان ذلك انه ظلمنى . فقال ان كان ظلمك لقد اربیت علیه ان هذا لیس من فعالى و لا امر به شیعتى ، استغفر ربك و لا تعد قلت استغفرالله و لااعود/ بر امام صادق (علیه السلام ) وارد شدم . در ابتدا فرمود: به من بگو كه قضیه بین تو با شتربانت [= ساربانت ] چه بوده است ؟ (سپس فرمود) بپرهیز از این كه زشتگو و بدزبان یا فریادزن یا لعنت كننده باشى . من گفتم به خدا سوگند! او به من ستم كرده (من بى جهت به او ناسزا نگفته ام) حضرت فرمود: اگر او به تو ظلم كرده ، همانا تو بر او پیشى گرفتى [= به سبب ناسزا گفتن ، تو هم ستم كردى ]. همانا این فحش از رفتار من نیست و پیروان خود را نیز به آن امر نمى كنم . از پروردگارت آمرزش بطلب و (به سوى بدى) باز نگرد.سماعه گفت : من از پروردگار آمرزش مى طلبم و هرگز باز نخواهم گشت . پیامبر اكرم (صلى الله علیه و آله و سلم) مى فرماید: الجنه حرام على كل فاحش ان یدخلها/ ورود در بهشت بر هر زشت گویى حرام است . ایاكم و الفحش فان الله لا یحب الفحش و التفحش؛ ایاكم و الفحش ‍ فان الله لایحب الفاحش المتفحش/ از ناسزاگویى بپرهیزید. همانا خداوند فحش و هرزه گویى را دوست نمى دارد. از فحش بپرهیزید؛ چرا كه خداوند ناسزاگو و هرزه گو را دوست ندارد. از حضرت باقر (علیه السلام ) روایت شده است : ان الله یبغض الفاحش المتفحش/ همانا خداوند فحش دهنده هرزه گو را دشمن مى دارد. ان الله یبغض الفاحش البذى/ به درستى كه خداوند فحش دهنده بد زبان را دشمن مى دارد. در وصیت هاى رسول اكرم (صلى الله علیه و آله و سلم ) به حضرت على (علیه السلام ) آمده است : یا على شر الناس من اكرمه الناس اتقاء فحشه/ اى على !بدترین شخص كسى است كه مردم از زبان بد او ترسیده ، از روى ترس او را گرامى بدارند. از امام محمد باقر (علیه السلام ) نقل شده است كه پیامبر اكرم (صلى الله علیه و آله و سلم ) به همسرش فرمود: یا عائشه ان الفحش لو كان ممثلا لكان مثال سوء/ اى عایشه ! اگر فحش در این عالم شكل مى گرفت (و تو آن را مى دیدى)، به شكل زشت و بدى تبدیل مى شد. از اندیشه و درنگ در این روایت ها، این نتیجه به دست مى آید كه فحش از دید شرع، رفتارى بسیار ناپسند، بلكه ممنوع است. تعبیرهایى چون نبودن در اسلام ، وارد نشدن در بهشت ، دوست نداشتن خدا، دشمنى خدا، همه و همه شدت زشتى این رفتار را نشان مى دهد تا آن جا كه امام صادق (علیه السلام ) به فحش دهنده وعید آتش داده است؛ آن جا كه مى فرماید: البذاء من الجفاء و الجفاء فى النار/ بد زبانى از جفا كارى است و جفا كارى در آتش است . * ریشه هاى درونى فحش ناسزاگویى در یكى از عوامل ذیل ریشه دارد: 1 - خشم و عصبانیت فحش، اغلب از شعله ور شدن خشم سرچشمه مى گیرد. فرد خشمگین به دلیل ناتوانى در مهار كردن خشم خود، به رفتار زشتى چون فحش دچار مى شود و با تكرار و استمرار آن ، این رفتار به شكل عادت در مى آید. 2 - شوخى گاه ناسزاگویى فقط براى مزاح و شوخى با فرد و خنداندن دیگران صورت مى گیرد كه این خود نیروى شهوت ریشه دارد. هرزه گویى هاى دلقك هاى دربار پادشاهان ، از این نوع به شمار مى آید. 3 - عادت تربیت نادرست در شیوه سخن گفتن ، سخنان ناهنجار و نازیبا را براى انسان عادى مى سازد. فرد مبتلا به فحش در چنین حالتى ، بدون سركشى دو نیروى خشم و شهوت، دشنام مى دهد؛ زیرا ناسزاگویى براى او، مانند سخنان دیگرش به شكل عادت در آمده است . * پیامدهاى زشت فحش ناسزاگویى و دشنام، پیامدهاى شومى را در دنیا و سراى آخرت براى انسان به بار خواهد آورد كه از آن میان مى توان به موارد ذیل اشاره كرد: - پیامدهاى فحش در دنیا 1. تحریك دیگران به ناسزاگویى: دشنام به دیگران، مایه خشم آن ها شده، ایشان را نیز به همین رفتار زشت وا مى دارد. ناسزا به آرمان و عقیده دیگران ، چه بسا آن ها را به فحش به آرمان انسان ناسزاگو وادارد. خداوند متعالى در قرآن كریم مى فرماید: و لا تسبوا الذین یدعون من دون الله فیسبوا الله عدوا.../ خدایان آن ها را فحش ندهید؛ چرا كه آن ها نیز (در مقابل) از روى دشمنى به خداوند ناسزا مى گویند. 2. ایجاد دشمنى: ناسزاگویى، بذر دشمنى را در دل دیگران مى پاشد و آن ها را از فحش دهنده متنفر مى كند؛ چنین فردى به جاى كسب دوستى ، بر تعداد دشمنان خود مى افزاید. رسول خدا (صلى الله علیه و آله و سلم ) مى فرماید: لا تسبوا الناس فتكسبوا العداوه لهم/ به مردم دشنام ندهید تا دشمنى ایشان را به دست نیاورید. 3. ایجاد نفاق و دورویى: فحش، مردم را به دورویى سوق مى دهد؛ چرا كه آن ها مى كوشند براى ایمن ماندن از زبان دشنام دهنده ، بدون وجود كم ترین علاقه ، به او احترام گذارند؛ همان گونه كه رسول خدا (صلى الله علیه و آله و سلم) در وصیت به امیر مؤ منان على (علیه السلام ) فرمود: اى على بدترین مردم كسى است كه مردم از روى ترس به او احترام گذارند. این همان مصداق دوگانگى زبان و قلب و در نتیجه ، آشكار شدن نفاق در جامعه است . فحش ، افزون بر ایجاد نفاق در دیگران ، نفاق گوینده را نیز نشان مى دهد. حضرت صادق (علیه السلام ) مى فرماید: ان الفحش و البذات ء و السلاطه من النفاق/ همانا فحش و بد زبانى و زبان درازى از دورویى است . بر اساس این روایت ، هر سخن زشتى كه به زبان آورده شود، ممكن است از روى دشمنى نبوده ، از روى عادت باشد؛ ولى چون آن چه بر زبان جارى مى شود، غیر از آن است كه در دل وجود دارد دوگانگى میان این دو پدید مى آید. 4. نابودى حركت: از دیگر پیامدهاى این رفتار زشت، كاهش بركت رزق و روزى است . خداوند زندگى فرد ناسزاگو را فاسد مى كند. امام باقر(ع) مى فرماید: من فحش على اخیه المسلم نزع الله منه بركه رزقه و و كله الى نفسه و افسد علیه معیشته/ هر كس به برادر مسلمانش ناسزا بگوید، خداوند بركت روزى را از او مى گیرد و او را به خود واگذاشته و زندگى اش را فاسد مى كند. اگر خداوند شخصى را به خود واگذارد، دیگر روى صلاح به خود نخواهد دید. خداوند خیر و بركت را از زندگى اش بر مى دارد و این همان معناى ((فساد معیشت)) است . چنین شخصى گاه به چپ و گاه به راست مى دود، گاه شهوت او را به یك طرف و گاه غضب به طرفى دیگر مى كشد و در نتیجه نمى تواند خط مشى درستى براى خود برگزیند و بیچاره مى شود. 5. مایه فسق: ناسزاگویى فرد را از ((ملكه عدالت)) جدا مى سازد و در شمار فاسقان جاى مى دهد. رسول خدا (صلى الله علیه و آله و سلم ) مى فرماید: سباب المومن فسوق و .../ دشنام گویى به مؤمن فسق است . 6. اجابت نشدن دعا: دشنام و ناسزا عمل مهمى در اجابت نشدن دعاى فرد است . امام صادق (علیه السلام ) مى فرماید: كان فى بنى اسرائیل رجل فدعا الله ان یرزقه غلاما ثلاث سنین فلما راءى ان الله لا یجیبه قال یا رب ابعید انا منك فلا تسمعنى ام قریب انت منى فلا تجیبنى قال فاتاه آت فى منامه فقال انك تدعو الله عزوجل منذ ثلاث سنین بلسان بذى ء و قلب عات غیر تقى و ثیه غیر صادقه فاقلع عن بذائك و لیتق الله قلبك و لتحسنبیتك قال ففعل الرجل ذلك ثم دعا الله فولد له غلام/ مردى در میان بنى اسرائیل مدت سه سال از خداوند، فرزند مى خواست . زمانى كه دید خداوند دعاى او را اجابت نمى كند، گفت : پروردگارا آیا من از تو دورم كه صداى مرا نمى شنوى یا ته به من نزدیكى و دعایم را اجابت نمى كنى . پس ، كسى (را) در خواب (دید كه نزد) او آمد و گفت : همانا تو سه سال است خدا را با زبانى آلوده به ناسزا و قلب بى هراس از خدا و انگیزه غیر راستین مى خوانى. ناسزاگویى را از زبانت جدا، و قلب خود را اهل ترس و تقوا ساز و انگیزه خویش را نیكو كن . آن مرد چنین كرد: سپس خدا را خواند و براى او فرزندى به دنیا آمد. - پیامدهاى فحش در آخرت 1. محرومیت از بهشت: فرد گرفتار به ناسزاگویى و فحش ، راهى به بهشت نخواهد یافت . چنان كه رسول خدا (صلى الله علیه و آله و سلم ) فرمود: ورود به بهشت بر هر دشنام دهنده اى حرام است. 2. ورود به دوزخ: سرانجام رفتار ناسزاگو آتش دوزخ خواهد بود، چنان كه امام صادق (علیه السلام ) فرمود: بد زبانى از جفاكارى است و جفاكار در آتش است . * راه هاى درمان فحش اندیشه و درنگ در پیامدهاى زشت فحش، راه عملى درمان این بیمارى است با یادآورى مداوم آن، احساس نفرت از این رفتار، شدت مى گیرد و در نهایت به ریشه كن شدنش مى انجامد. همچنین باید كوشید تا ریشه هاى این رفتار نابود و غضب و شهوت سركش رام و فرمانبردار شود، كه مهار كردن این دو نیرت مایه رهایى انسان از همه آفت هاى زبان است. كوشش در به كار گرفتن سخنان نیكو و استفاده از گفتار خوش، راهى عملى براى درمان بیمارى فحش است. عادت كردن به گفتار نیكو، ملكه زشت و ناپسند ناسزاگویى را از روان آدمى خارج مى سازد. منبع: اخلاق الاهی/ جلد چهارم، آفات زبان/ استاد آیت الله مجتبى تهرانى برگرفته از خبرگزاری رسمی حوزه علمیه
فحش، اغلب از شعله ور شدن خشم سرچشمه مى گیرد. فرد خشمگین به دلیل ناتوانى در مهار كردن خشم خود، به رفتار زشتى چون فحش دچار مى شود و با تكرار و استمرار آن ، این رفتار به شكل عادت در مى آید.
73,104
607368cc2c38301a358f3f6e
اگر قصد دارید تا فضای آرامش‌بخش و سالمی در منزل داشته باشید، به شما پیشنهاد می‌دهیم تا با نگهداری ازگل‌ها و گیاهان، هم خانه‌ای زیبا داشته باشید و هم از خواص پاک‌سازی و تصفیه هوای این گیاهان بهره‌مند شوید. جالب است که بدانید، حتی بعضی از گیاهان را ناسا برای پاک‌سازی هوای داخل خانه‌ها پیشنهاد کرده است! بهبود خلق و خو: خیلی از افراد فقط با نگاه کردن به گل‌ها احساس شادی و انرژی می‌کنند و هر فردی با هر جنسیت و در سن و سال می‌تواند از فواید بهبود خلق و خوی مربوط به گل‌ها بهره‌مند شوند. کاهش اضطراب و افسردگی: تماشای گل و گیاه به‌طور قابل توجهی احساس اضطراب و افسردگی را کاهش می‌دهد. نگهداری از گل و گیاه در خانه باعث تسکین ذهن انسان و کاهش استرس او می‌شود. تقویت حافظه: حافظه ارتباط نزدیکی با مغز دارد. به همین دلیل بو کردن گل‌های طبیعی موجب تقویت حافظه می‌شود و  گل‌هایی با رایحه شیرین گزینه بهتری در این زمینه است. تقویت خلاقیت: کسانی که در خانه گل‌های طبیعی زیادی دارند، باعث می‌شود تا  تفکرات نوآورانه‌تری داشته باشند و نه‌تنها ایده‌های بیشتری ارائه می‌دهند، بلکه ایده‌های بکرتری نیز ارائه خواهند داد. بهترین گیاهان آپارتمانی و خانگی تصفیه کننده هوا گل عنکبوتیگل عنکبوتی از آن دسته گیاهانی است که رشد خوبی دارد و بهتر است این گل را در جایی با نور زیاد یا متوسط اما غیرمستقیم نگهداری کرد. گیاه عنکبوتی برای تصفیه هوای آپارتمان عالی است و بنزن، مونوکسید کربن، فرمالدئید و زایلن موجود در هوا را پاک‌سازی می‌کند. گیاه مار یا سانسوریااین گیاه معروف به زبان مادر شوهر است و از گیاهان بسیار مقاوم با برگ‌های عمودی و ظاهری منحصر به فرد است. همان‌طور که ذکر کردیم این گیاه به دلیل مقاوم بودنش می‌تواند کمبود آب و نور کافی را تحمل کند. اگرچه ترجیح می‌دهد در مکان با نور زیاد و غیرمستقیم خورشید نگهداری شود. این گیاه در فهرست ناسا به‌عنوان گیاه خانگی تصفیه کننده هوا نام گرفته است. نگهداری گیاه ماریا سانسوریا نسبتاً راحت است و نیاز به آبیاری زیادی نداشته، این گیاه حتی با نور فلورسنت نیز رشد می‌کند. نخل اریکاگیاه نخل اریکا از گیاهان گرمسیری محسوب می‌شود و این گیاه عجیب و باشکوه گزینه بسیارعالی برای نگه داری در منزل است. اریکا به نور زیاد ولی غیرمستقیم نیاز دارد و عاشق رطوبت است. اما نباید بیش از حد به آن آب داد این گیاه نیز در فهرست ناسا جزء گیاهان تصفیه کننده هوا است. مواد سمی موجود در هوای منزل مانند بنزن، فرمالدئید و تری کلرواتیلن را پاکسازی می کند و همچنین این گیاه باعث افزایش  رطوبت هوای منزل می شود. دیفن باخیاگیاه دیفن باخیا دارای برگ های دو رنگ، بسیار زیبا و پرطرفدارترین گیاهان آپارتمانی محسوب می شود. این گیاه به خاک مرطوب نیاز دارد و از آن جایی که گیاه دیفن باخیا در نور کم و غیرمستقیم بهترین رشد را خواهد کرد، برای نگه داری در محیط خانه بسیار عالی است، کیفیت هوای خانه را به طرز قابل توجهی بهبود می بخشد. دراسنا وارنکی یا درمنسیساین گیاه به  خون سیاوشان معروف است و لبه برگ های این گیاه سفید رنگ است .دراسنا وارنکی گیاه زیبایی است که به نور زیاد و غیر مستقیم خورشید نیاز دارد. گیاه دراسنا وارنگی  حتی می تواند در نور مصنوعی هم به خوبی رشد کند و نگه داری از این گیاه در محیط منزل باعث می شود که هوای خانه شما تصفیه شود. شفلراگیاه شفلرا هم یکی از پرطرفدارترین گیاهان آپارتمانی است که به آن درخت چتری هم می گویند. گیاه به نور زیاد و غیر مستقیم نیاز دارد، خاک مرطوب را ترجیح داده و اگر گاهی خاکش خشک باشد برای این گیاه مشکلی به وجود نمی آید. از گیاه شفلرا برای پاکسازی هوای منزل استفاده می شود. بگونیا وکسگیاه بگونیا وکس بوته ای زیبا با گل های سفید، صورتی یا قرمز است. این گیاه درتمام طول تابستان و تا هنگامی که به خوبی از آن مراقبت و نگهداری شود، گل می دهد. گل های زیبای این گیاه به منزل شما طراوت شادابی می بخشد و همچنین بنزن و سایر مواد سمی موجود در هوا خانه را تصفیه می کند.
نگه‌داری از گل در منزل تأثیرات مثبت زیادی در زیبایی ظاهری خانه داشته و همچنین فواید بسیاری برای سلامتی دارد.
72,928
607368b92c38301a358f3ebe
 مقامات آمریکایی و روسی پیش از این تاکید کردند ولادیمیر پوتین، رئیس جمهور روسیه و دونالد ترامپ، رئیس جمهور آمریکا ۱۶ ژوئیه در هلسینکی، پایتخت فنلاند دیدار می کنند. روزنامه فنلاندی «ایلتالهتی» (Ilta-lehti) امروز سه شنبه با انتشار مطلبی به گمانه زنی در خصوص مکان احتمالی نشست آتی سران ارشد روسیه و آمریکا  در هلسینکی پرداخت. این نشریه فنلاندی 4 مکان را به عنوان محل دیدار دونالد ترامپ و ولادیمیر پوتین در هلسینکی معرفی کرده است. بر این اساس، دیدار پوتین و ترامپ ممکن است در اقامتگاه دولتی «گانیگستت» (Konigstedt) واقع در وانتا در حومه هلسینکی برگزار شود. اقامتگاه دولتی «گانیگستت» در ماه مارس سال جاری میلادی محل مذاکرات هسته ای میان  نمایندگان کره شمالی، کره جنوبی و آمریکا بود. در ماه ژوئن، این اقامتگاه محل دیدار «والری گراسیموف»، رئیس ستاد مشترک روسیه با «جوزف دانفورد»، رئیس ستاد مشترک ارتش آمریکا بود.  اقامتگاه دولتی «گانیگستت» نزدیک به فرودگاه است و از شرایط امنیتی مورد نیاز برخوردار است. اقامتگاه «مانتی نیه می» (Mantyniemi) که سائولی نینیسته، رئیس جمهور فنلاند در آن زندگی می کند، دیگر موقعیت پیشنهادی برای دیدار سران روسیه و آمریکا است. اقامتگاه «مانتی نیه می» از شرایط مناسبی برای برگزاری این نشست برخوردار است و در کوتاه ترین زمان ممکن برای یک دیدار برنامه ریزی شده آماده می شود. همچنین تدابیر امنیتی ویژه در این مکان اتخاذ شده است. هتل هیلتون هلسینکی یکی دیگر از اماکن پیشنهادی برای نشست پوتین و ترامپ است. این هتل در نزدیکی مرکز شهر قرار دارد و امکان اتخاذ تدابیر امنیتی در آن آسان است. ولی اخبار به دست آمده حاکی از آن است که هیچ یک از سوئیت های این هتل برای تاریخ 16 ژوئیه و دو روز قبل و بعد از آن از مدت ها قبل رزرو شده است. کاخ ریاست جمهوری در مرکز شهر هلسینکی گزینه دیگری است که احتمالا برای مکان دیدار ترامپ و پوتین پیشنهاد شود. این کاخ در سپتامبر 1990 محل دیدار جرج هربرت بوش (بوش پدر)، رئیس جمهور اسبق آمریکا با «میخائیل گورباچف»، رئیس جمهور وقت اتجاد جماهیر شوروی سابق بوده است. انتظار می رود در نشست سران روسیه و آمریکا، دو طرف مسائل بین المللی را در دستور کار خود قرار دهند.منبع: باشگاه خبرنگاران جوان
یک روزنامه فنلاندی با معرفی چهار منطقه در هلسینکی به گمانه‌زنی در مورد مکان احتمالی نشست آتی سران روسیه و آمریکا پرداخت.
74,204
607369442c38301a358f43ba
میانجی در فرهنگ فارسی دهخدا به معنای مصلح در میان دو کس، واسطه‌ی سازش و تلفیق و ایجاد تفاهم، آشتی‌دهنده و واسطه‌ی آشتی و صلح آمده است. از روزگاران دور، ریش سفیدان و بزرگان قبایل با مصلحت‌اندیشی سعی داشتند تا با شیوه‌های متفاوتی طرفین دعوای حقوقی یا کیفری را آشتی دهند و از بروز تنش‌های احتمالی جلوگیری کنند. این مهم جز با مقبول بودن در نظر عامه‌ی مردم میسر نمی‌شد. آنها سرمایه‌هایی انسانی بودند که راه‌حل مناسبی را برای برخورد و حل اختلافات به طرفین معرفی می‌کردند که کمترین هزینه را دربر داشت. در این نوشته می‌خواهیم با مفهوم میانجی گری در دعاوی کیفری آشنا شویم. تاریخچه‌ی میانجی گریدر دوره‌ای از زندگی بشر که دادگستری عمومی نشده بود و قدرت مرکزی وجود نداشت، ریش سفیدان نقش مهمی در داوری و حل‌وفصل دعاوی داشتند. دارندگان اصلی دعاوی، تصمیم‌گیرندگان اصلی آن بودند که با راه‌گشایی میانجی‌گران مناسب‌ترین طریقه‌ی حل اختلاف را برمی‌گزیدند. با قدرت گرفتن حکومت‌ها، حل‌وفصل دعاوی به قدرت حاکم سپرده شد. حکومت می‌کوشید تا بی‌طرفانه، عادلانه، سریع و با هزینه‌ای کم به دعاوی و اختلافات طرفین رسیدگی کند. به این ترتیب روند رسیدگی از اختیار صاحبان اصلی خارج شد و دادگستری و رسیدگی به اختلافات به عنوان نماد قدرت توسط حکومت انجام می‌گرفت. با گذشت زمان و ورود حکومت و دولت‌ها به جنبه‌های بیشتری از اختلافات و البته افزایش دعاوی کیفری و حقوقی و هزینه‌ی گزاف دادگستری حکومتی و همچنین به دلیل طولانی بودن دادرسی در فرآیندهای رسیدگی، دولت‌ها به بازشناساندن نهادهای داوری روی آوردند. این فرآیندها با دخالت دادن نهادهایی مانند داوری و میانجی گری انجام می‌گرفت. درواقع دعاوی به دارندگان و صاحبان اصلی بازگردانده شد تا آنها سریع‌تر از دادگستری عمومی و با هزینه‌ی کمتری به حل‌وفصل اختلافات بپردازند. اکنون نهادهای داوری و میانجی گری با قضازدایی از فرآیندهای رسیدگی، از ازدیاد پرونده‌های قضایی جلوگیری و ناکارآمدی دادگستری عمومی را جبران می‌کنند. حوزه‌ی فعالیت میانجی‌گرانسالیان درازی است که نهاد داوری به عنوان مصلح و سازشگر دعاوی تجاری و حقوقی در اکثر نظام‌های حقوقی در جهان فعالیت می‌کند. داوران با توجه به شرایطی که طرفین در تعهدات خود قرارداده‌اند، مناسب‌ترین شیوه را به منظور رفع تعارض و رسیدن به بیشترین سود برای هر دو طرف انتخاب می‌کنند. طرفین می‌توانند با انتخاب داور یا حتی گروهی از داوران با توافق یکدیگر، از این شیوه‌ی سریع و کم‌هزینه استفاده کنند. علاوه‌بر این، امروزه در دعاوی کیفری نیز روشی نوین برای سازش توسط میانجی‌گران به کار گرفته می‌شود. میانجی‌گران سعی دارند تا قربانی جرم به بالاترین میزان ترمیم و جبران زیان برسد. در این روش، جنبه‌ی عمومی جرم رنگ می‌بازد و این قربانی جرم است که متضرر اصلی ارتکاب فعل غیرقانونی و صاحب اختیار دعوای کیفری است و مصالح اوست که معیار نحوه‌ی جبران زیان تلقی می‌شود. در این راستا در کشورهای مختلف قوانین و مقررات متخلفی درمورد میانجی گری تدوین و تصویب شده است. در ایران نیز در آخرین تحولات قانونی در قانون آیین دادرسی کیفری، میانجی گری به عنوان یکی از طرق حل‌وفصل دعاوی کیفری معرفی شده است. در همین راستا نیز آیین‌نامه‌ای برای ساماندهی به این روش تدوین یافت که به اختصار به آن خواهیم پرداخت. میانجی گری در قوانین ایرانبا تصویب قانون جدید آیین دادرسی کیفری در سال ۱۳۹۲ و انجام اصلاحات در سال ۱۳۹۴، تغییرات نوینی در این قانون صورت گرفت که راهی برای قضازدایی در فرآیند رسیدگی کیفری بود. در ماده‌ی ۸۲ این قانون، ذیل فصل سوم که اختیارات دادستان را شرح می‌دهد، آمده است که در جرایم تعزیری درجه‌ی ۶ تا ۸ که مجازات آنها قابل‌تعلیق است، مقام قضایی می‌تواند برای حصول سازش بین طرفین، موضوع را با توافق آنان به شؤرای حل اختلاف، شخص یا مؤسساتی برای میانجی‌گری ارجاع دهد. در قانون مجازات اسلامی، ۸ درجه برای جرایم تعزیری در نظر گرفته شده است. جرایم تعزیری جرایمی هستند که قانون‌گذاران جامعه، برای تخطی از قوانین داخلی و تأمین‌ امنیت اجتماعی در نظر گرفته‌اند. درجات ۶ تا ۸ مجازات‌های تعزیری خفیف‌ترین درجات این نوع از مجازات‌ها هستند، به همین دلیل است که قانون‌گذار از جنبه‌ی عمومی جرم چشم‌پوشی می‌کند و اراده‌ی دو طرف این رابطه، یعنی بزه‌دیده و مجرم را در روند رسیدگی کیفری دخالت می‌دهد. اما صرفا خفیف بودن درجه‌ی مجازات، بستر به کارگیری این فرآیند را فراهم نمی‌کند. قابل‌تعلیق بودن مجازاتِ جرم ارتکاب‌یافته نیز عامل دیگری است که اجازه می‌دهد تا فرآیند میانجی گری صورت پذیرد. جرایمی که مجازات آنها غیرقابل تعلیق است، در قانون مجازات اسلامی احصا شده‌اند، جرایمی مانند جرایم علیه امنیت داخلی و خارجی کشور، خرابکاری در تأسیسات آب، برق، گاز، سرقت مسلحانه، آدم‌ربایی و اسیدپاشی، قاچاق عمده‌ی مواد مخدر یا روان‌گردان، جرایم اقتصادی با موضوع جرم بیش از یکصد میلیون (۱۰۰.۰۰۰.۰۰۰) ریال. تعلیق مجازات به قاضی کیفری اجازه می‌دهد تا مدتی از مجازات محکوم دست بکشد و اگر محکوم در مدت معینی مرتکب جرم دیگری نشد، از مجازات او به‌کلی صرف‌نظر کند. مدت معین‌شده برای میانجی‌گری سه ماه است که ممکن است یک بار دیگر برای همین مدت تمدید شود. پس از پایان این مدت، اگر شاکی گذشت کند و جنبه‌ی خصوصی جرم پررنگ باشد، تعقیب متهم متوقف می‌شود و اگر جرم دارای جنبه‌ی عمومی یا غیرقابل‌گذشت باشد و متهم سابقه‌ی کیفری نداشته باشد، مقام قضایی می‌تواند با موافقت متهم تعقیب او را معلق کند و او را به انجام برخی از دستورات قضایی مکلف نماید. تعیین مشخصات میانجی‌گران و مؤسسات میانجی گری، نحوه‌ی فرآیند میانجی گری و شروط استفاده و نتایج حاصله از آن، گام نوینی برای جبران حداکثری خسارات ناشی از جرم و کارآمدی فرآیند تعقیب کیفری است، که امید می‌رود قضات و دادستان‌ها با به کارگیری آن از حجم پرونده‌های کیفری دادسراها بکاهند و رسیدگی به جرایم را به صاحبان اصلی آن بازگردانند.منبع: وبسایت چطور
از روزگاران دور، ریش سفیدان و بزرگان قبایل با مصلحت‌اندیشی سعی داشتند تا با شیوه‌های متفاوتی طرفین دعوای حقوقی یا کیفری را آشتی دهند و از بروز تنش‌های احتمالی جلوگیری کنند.
17,864
607350852c38301a358e67a6
جالب این است که وقتی به عقب نگاه می‌کنیم، از نظر تاریخی یکی از مهم‌ترین و به صرفه‌ترین مراکز اقامتی ایران قدیم «کارونسراها» بوده است. محلی که جهت اسکان موقت و استراحت مسافران و عموما در مسیر راه‌ها ایجاد می‌شد و مسافران عصر قدیم در گذر از شهرها، در کاروانسراها اقامت و در داخل شهرهای نسبتا بزرگ در «مسافرخانه‌ها» بیتوته می‌کردند.   البته کاروانسراها و مسافرخانه‌های قدیم صرفأ محلی برای خواب و استراحت نبود و کارکردهای اجتماعی این مکان‌ها اهمیت زیادی داشته است. بدین معنا که مردمانی از سرزمین‌های مختلف را هرچند برای مدت کوتاهی جمع می‌کرد و باعث می‌شد این مراکز تبدیل به محلی برای برخورد و تبادل آرا و اندیشه‌های اجتماعی، مذهبی و سیاسیِ اقوام و فرهنگ‌های مختلف باشد .[1] کاروانسرا، مسافرخانه، هتل، متل، مهمانسرا، هاستل (خانه‌های مسافر)، همه و همه از دوردست تا کنون کارکردهای مشابهی داشته است. این همه به نوعی خانه‌ای موقت برای مسافران است، که به اقتضای هر دورۀ زمانی نام این مراکز و هم‌چنین شکل و کارکرد آن نیز تفاوت‌هایی داشته است.   هاستل(Hostel) چیست؟   "خانه مسافر" یا همان" هاستل" چیزی شبیه همان مسافرخانه یا کارونسراهای قدیمی است که معمولاً هر مهمان دارای یک تخت است که ممکن است در یک اتاق مشترک با تعداد دیگری از میهمانان قرار بگیرد. در هاستل امکانات بهداشتی (حمام و توالت) و نیز آشپزخانه در بیرون از اتاق‌ها قرار دارد و به صورت اشتراکی مورد استفاده مسافران قرار می‌گیرد. چیزی شبیه زندگی اشتراکی در خوابگاه‌های دانشجویی.    هاستل‌ها در بسیاری از کشورهای جهان به عنوان مراکز اقامتی برای جوانان شناخته می‌شود، نوجوانان و جوانانی که عاشق گشت و گذارند اما پول چندانی برای اقامت در هتل‌های مجلل گران قیمت را ندارند و هم‌چنین به دنبال سفرهای ماجراجویانه و شگفت انگیز هستند هاستل این امکان را با ایجاد محلی برای گفتگو و ملاقات آدم‌های مختلف و تجربه‌های متفاوت فراهم می‌کند. یکی از بزرگترین تفاوت هاستل‌ها با دیگر مراکز اقامتی وجود آشپرخانه جهت پخت و پز مسافران است. هاستل‌ها بر خلاف هتل‌ها دارای امکانات پخت و پز هستند و همه وسیله‌های آشپزی مثل اجاق گاز، فر، قابلمه، ماهیتابه، بشقاب، قاشق، چنگال و لیوان و حتی انواع ادویه و ... در آنها برای آشپزی و غذا خوردن مهیاست و همین آشپرخانه یکی از مهم‌ترین ویژگی‌هایی است که بسیاری را به سوی هاستل‌ها می‌کشاند. در هاستل‌ می‌توان با تهیۀ مواد اولیه ارزان و با استفاده از قابلمه و ظروفی که در آشپزخانه موجود است، غذای باب طبع خود را تهیه کرد و هم‌چنین در پی دوستی با دیگران با سلیقۀ غذایی ملل مختلف آشنا شد. چه بسا بسیاری از مسافران محدودیت‌هایی در خوردن گوشت و یا غذاهای موجود در یک شهر یا کشوری داشته باشند و هاستل‌ها این فرصت را در اختیار مسافران خود قرار می‌دهند تا بر اساس سلیقه و ذائقه خود غذای‌شان را با کمترین قیمت تدارک ببینند . [2]   زندگی در هاستل به مانند کاروانسراها از این منظر نیز قابل توجه‌ است که شما به راحتی با افرادی از فرهنگ‌های دیگر هم‌اتاق می‌شوید، گفت‌وگو می‌کنید و تجارب سفر خود را با یکدیگر به اشتراک می‌گذارید. چیزی شبیه همان به اشتراک گذاشتن تجربه‌ها در فضای مجازی، اما این بار در واقعیت و با تأثیر و جذابیتی به شدت بیشتر از دنیای مجازی. در بسیاری دیگر از کشورها، چون در اکثر موارد جوانان به این مراکز اقامتی مراجعه می‌کنند و ارتباط مستقیم و نزدیکی با یکدیگر دارند، امکان پیدا کردن دوستان صمیمی و نزدیک از دیگر شهرها و فرهنگ‌ها برایشان فراهم می‌شود. شکل گیری گفت‌وگو بین مسافران یک هاستل در آشپرخانه و یا اتاق‌های مشترک از  بهترین دستاوردهای مسافران است. امری که در هتل‌ها کمتر آن را تجربه خواهید کرد. در این گفت‌وگوها علاوه بر آشنایی با فرهنگ‌های مختلف می‌توان از تجارب روزانۀ هم‌اتاقی‌ها و مکان‌هایی که دیده‌اند، مطلع شد و حتی به صورت گروهی اقدام به گشت و گذار در شهر نموده و با تقسیم کردن هزینه‌ها در پول مصرفی خود صرفه‌جویی کرد.   گرچه تجربۀ ایجاد مکان‌های مشابه هاستل در ایران ریشه‌های قدیمی دارد اما در دهه‌های اخیر احداث هاستل‌ها به سبک و سیاق جدید، کمتر دیده می‌شود. اگر سری به اتحادیه بین المللی هاستل‌های جهان بیندازید متوجه خواهید شد که بیش از 7 هزار هاستل در کشورهای مختلف مشغول فعالیت هستند و حتی یک هاستل از ایران در این انجمن ثبت نشده است.   هاستل رقیبِ هتل‌ نیست!   ممکن است در واکنش اولیه، بسیاری از هتل‌داران تصور کنند که با ایجاد خانه‌های مسافر، یک رقیب به رقبای هتل‌ها اضافه خواهد شد اما اگر به واقعیات صنعت توریسم ایران نگاهی بیندازیم، متوجه خواهیم شد که این مراکز اقامتی نه تنها تهدیدی برای هتل‌ها نخواهند بود بلکه فرصتی خواهد بود برای گسترش و تعمیق فرهنگ اقامت مسافران در فضاهای استاندارد و توریستی.   براساس نتایج یک نظرسنجی که مرکز گردشگری دانشجویان جهاددانشگاهی در سال 92 انجام داده ؛ «گرانی هتل‌ها و مراکز اقامتی» بزرگ‌ترین مشکل مسافرت برای مردم ایران است. این مرکز اعلام کرده؛« نرخ بالای یک شب اقامت در ایران اصلا مقرون به صرفه نیست و این مشکل بزرگیست که همیشه مسافران در انتخاب محل اسکان خود با آن روبرو بوده‌اند. مسافران و گردشگران داخلی که یکی از استان‌های کشور را برای تعطیلات برگزیده‌اند، اگر مجبور به گرفتن هتل باشند مجبورند با نرخ‌های بسیار بالای هتل‌ها خود را سازگار کنند وگرنه باید به اقامتگاه‌های اجاره‌ای شخصی پناه ببرند که اصلا هیچ نفعی به حال صنعت گردشگری ملی ندارد ». [3]   از سوی دیگر اگر نگاهی به ضریب اشغال مدارس آموزش و پرورش یا خانه‌های معلم در ایام تابستان یا نوروز بیندازیم، متوجه این امر خواهیم شد که گرچه بخش زیادی از جامعه علاقمند به سیر و سیاحت در سطح کشور است، اما عدم توان مالی این بخش از جامعه، موجب گرایش آنان به فضاهای غیراستاندارد آموزش و پرورش یا نهادهای دیگر برای اسکان خواهد شد. بر اساس اعلام وزارت آموزش و پرورش تنها تا اواسط تابستانِ سال جاری، حدود یک میلیون نفر، مدارس آموزش و پرورش را برای اسکان خود انتخاب کرده‌اند. البته این آمار به غیر از دیگر مراکز اقامتی نظیر چادرهای موقت در پارک‌ها نظیر باغ فدک اصفهان است. این بخش از جامعه ایران که عموما در مدارس و پارک‌ها اقدام به اسکان موقت می‌کند، می‌تواند بخشی از جامعۀ هدف هاستل‌ها را تشکیل دهد. افرادی که توان مالی چندان بالایی برای پرداخت هزینه چندصد هزار تومانی یک شب اقامت در هتل را ندارند.   علاوه بر این، جوانان ایرانی هم که در پی کسب تجربه‌های جدید در سفر هستند، به این فضاها علاقه‌مند خواهند بود. در دیگر سو با توجه به شناخت دقیق بسیاری از توریست‌های جوان خارجی از هاستل‌ها، احتمالا آنان نیز علاقمند به استفاده از این مراکز اقامتی هستند. چرا که فرهنگ اقامت در هاستل در بسیاری از کشورها رایج بوده و به مانند هتل‌ها، هاستل‌ها نیز در بسیاری از کشورها و بین توریست‌ها شناخته شده است. مخصوصا این‌که بسیاری از جوانان خارجی از طریق سایت‌های مکان‌یابی اینترنتی، خانه‌ای برای اسکان خود پیدا می‌کنند که این مورد نیز سودی به حال صنعت گردشگری ایران نخواهد داشت.    مخاطبین هاستل‌ها، مسافرینی هستند که امکان پرداخت بیش از چند ده هزار تومان برای یک شب اقامت خود را ندارند و ترجیح می‌دهند با استفاده از امکانات آشپزی و غیره هزینه سفر خود را به حداقل برسانند. این دسته از مسافران هیچ گاه جمعیتِ هدف هتل‌ها نبوده و نهایتا در همین مراکز اقامتی موقت نظیر مدارس آموزش و پرورش و یا باغ فدک و... اقامت خواهند گزید.   طبق آنچه در دیگر کشورها نیز مرسوم است، هاستل‌ها حتما نباید در فضای ملکی چند هزار متری و با امکاناتی  بسیار وسیع نظیر هتل‌ها تأسیس شود. بلکه آنها عموما در فضاهای استیجاری و نهایتا در خانه‌های چند صد متری ملکی مستقر و به ارائه خدمات مشغول هستند. متولیان صنعت توریسم در ایران برای ایجاد و گسترش هاستل‌ها و خانه‌های مسافر جدید، مخصوصا در شهرهای توریستی نظیر اصفهان، نباید سختگیری چندانی نسبت به مؤسسین چنین مراکزی داشته باشند و با تسهیل شرایط، امکان تأسیس هاستل‌ها در ایران را فراهم کنند. امری که علاوه بر ایجاد اشتغال، می‌تواند گردشگری داخلی و خارجی را توسعه دهد.    یادداشت از: روح الله صفری، خبرگزاری ایسنا منطقه اصفهان [1] هادی زاده کاخکی، سعید، کاروانسرا در ایران، تهران : دفتر پژوهش‌های فرهنگی ،1389 [2] هاستل چیست؟، روزنامه جام جم/چهارشنبه 16 مرداد 1392 [3] خبرگزاری فرهنگیان ایران 15. 5. 94 منبع: ایسنا
یکی از محورهای اصلی گردشگری مبحث «اسکان مسافران» و هزینه‌های بالای اسکان در شهرهای توریستی است. به ویژه این‌که در ایران هتل‌ها مجلل و گران‌قیمت ‌هستند و شاید همه دل‌شان نمی‌خواهد یا نمی‌توانند این هزینه‌های بالا را تأمین کنند.
45,278
60735cae2c38301a358ed2bc
نگاه آقایان به پیرامونشان تونلی است اگر خانم هستید حتماً مکرر پیش آمده که آدرس یک ظرفی را در کابینت به همسرتان داده‌اید و او همانطور که درِ کابینت را باز نگه داشته و درون آن را نگاه می‌کند، به شما می‌گوید: اینجا نیست! قطعاً شما هم خیلی عصبانی شده‌اید و مدام به او گفته‌اید که خوب نگاه کند ظرف همان‌جا است؛ و باز همسرتان همان‌طور که در ِکابینت را باز نگه داشته به شما می‌گوید: نیست، من که نمی‌بینمش! و لابد شما خودتان به کنار او رفته‌اید و ظرف را از همان کابینت بیرون آورده‌اید و با عصبانیت به همسرتان نشان داده‌اید که نمی‌خواهدکمک‌تان کند. نکته دقیقاً همین‌جاست! این‌که شما باید بدانید نگاه آقایان به محیط اطراف‌شان یک نوع نگاه تونلی است. آن‌ها فقط به مستقیم نگاه می‌کنند و هر آنچه را در یک راستای مستقیم در خط دیدشان هست، می‌بینند. وقتی که شما به همسرتان آدرس ظرفی درون کابینت را می‌دهید، او در زاویه‌ مستقیم دید چشمانش به دنبال ظرف می‌گردد و اگر ظرف در طبقه‌ بالای کابینت یا سمت چپ یا راست باشد آنرا نمی‌بیند. این یک خصوصیت طبیعی و ساختاری مردانه است که خداوند او را این‌چنین خلق کرده است. پس قبول کنید که نگاه شوهرتان به اطراف تونلی است و اگر می خواهید چیزی را برایتان از آشپزخانه بیاورند، او را بیشتر راهنمایی کنید. مثلاً بگویید سمت چپ کابینت کنار کاسه آبی‌رنگ؛ یا سمت راست کابینت پشت بشقاب‌ها. شاید همین دید تونلی باشد که آقایون می‌توانند رانندگان خوبی برای مسیر‌های جاده‌ای باشند و شاید به همین علت باشد که وقتی شما یک سفره رنگین برای شوهرتان می‌چینید، او فقط دیس برنج را می‌بیند و به‌خاطر زحمتی که برای ژله و سالاد کشیده‌اید و در گوشه‌ سفره است، تشکر نمی‌کند؛ حتی اگر از آن‌ها هم بچشد! شوهر شما به عنوان یک مرد و مخلوق پروردگار، زاویه‌ دیدش تونلی آفریده شده ‌است، پس این نکته را بدانید و هر روز با خود تکرار کنید.باور کنید با دانستن همین زاویه‌ دید تا حد بسیار بالایی از حرص خوردن‌ها و مشاجراتتان کاسته خواهد شد. نگاه خانم‌ها به پیرامون‌شان، پنکه‌ای است پنکه را دیده‌اید؟ در همه‌ جهت‌ها می‌چرخد و هوا را جا‌به‌جا می‌کند. نگاه خانم‌ها به اطراف یک نوع نگاه پنکه‌ای است. آن‌ها می‌توانند در حالی‌که نگاه‌شان در یک خط مستقیم است، زاویه‌های بالا و پایین و چپ و راست را هم بررسی کنند. شاید بر اساس همین خصوصیت خانم‌ها باشد که می‌توانند هم زمان آشپزی کنند؛ در حالی‌که بچه بغل‌شان است و با یک دستشان هم تلفن را گرفته و در حال حرف زدن با دوستشان باشند. شاید همین خصوصیت پنکه‌ای دیدن خانم‌هاست که باعث می‌شود تا شوهرشان از سر کار می‌آید سر تا پایش را برانداز کنند و در یک چشم بر هم زدن متوجه شوند لباس همسرشان چقدر کثیف شده است. اصلاً به خاطر همین نگاه کامل آن‌ها به اطراف است که وظیفه پر‌اهمیت تربیت نسل بر عهده خانم‌ها سپرده شده تا بتوانند در همه‌ جهات فرزندان را خوب تربیت کنند. بی‌شک اگر شما به خانم‌تان آدرس بدهید که چیزی را از کیف یا جیبتان بیاورد، او دست خالی بر‌نخواهد گشت؛ حتی از شما چند بار نمی‌پرسد که در کدام جیبت گذاشته‌ای؟ خداوند زنان را این‌طور خلق کرده که در یک نگاه تمام جوانب را می‌سنجند و چه غلط است که گاهی ما مردها گمان می‌کنیم زن‌ها دچار یک حس فضولی هستند که این‌طور تمام زوایا را بررسی می‌کنند. خانم‌ها خارق‌العاده‌اند! ارتباط میان نیمکره‌ راست و چپ مغزشان خارق‌العاده‌تر است. در آن واحد، در کسری از ثانیه با یک نگاه، به تمام زوایای اجسام نگاه می‌کنند و اطلاعات بدست می‌آورند. با یک نگاه به همسرشان وقتی که از سر‌کار برگشته متوجه می‌شوند او روز کاری خوبی داشته یا نه! بر اساس همین نوع نگاه چرخشی‌شان است که نمی‌توانند سفره را در یک خط مستقیم بچینند و غذاها و خورشت‌ها و سالاد و ژله را دور تا دور‌می‌چینند. شاید بر اثر همین نوع نگاه‌شان باشد که توقع دارند برای هر کدام از غذا و خورشت و سالاد و ژله شوهرشان جدا تشکر کند؛ چون یک زن تمام این‌ها را جدا می‌بیند؛ ولی نگاه مردانه همه‌ این‌ها را غذا‌ می‌بیند و با یک تشکر گمان می‌کند دل همسرش را به‌دست آورده ‌است.منبع : زندگی انلاین
باید توجه داشت که زاویه دید آقایان با زاویه دید خانم‌ها تفاوت دارد و با این نگرش می‌توان از بروز بسیاری از اختلافات در زندگی مشترک جلوگیری نمود. این مقاله را حتما بخوانید!
47,045
60735d6d2c38301a358ed9a3
«علی اکبر تحویلیان» ، درباره زمان پخش «از یادها رفته» گفت: به احتمال فراوان این سریال ماه رمضان از شبکه یک سیما پخش خواهد شد.  وی ادامه داد: تصویربرداری سریال مدتی است که به پایان رسیده و در حال حاضر مراحل تدوین را سپری می‌کند.  این در حالی است که در خبرها آمده یکی از گزینه‌های شبکه یک برای ماه رمضان، سریال «الف ویژه» به کارگردانی کمال تبریزی و تهیه کنندگی محمد مسعود است و هنوز مشخص نیست که کدامیک از این دو سریال از شبکه یک سیما پخش می‌شوند. «از یادها رفته» در مراحل فنی و صداگذاری و موسیقی است. داستان این سریال به زندگی دختری جوان در سال ۱۳۱۹ می‌پردازد که به دلیل نداشتن شناخت از وضعیت کشور و آداب رسوم دچار بحران شدیدی می‌شود اما با کشف حقیقت سنت‌ها و رفتارها به آرامش و زندگی مشترک می‌رسد. بخش‌هایی از داستان این سریال که درباره خسرو (حسین یاری) و مهربانو (هلیا امامی) است نیز به کشف حجاب می‌پردازد. حسین یاری، حسین پاکدل، هلیا امامی، میترا حجار، پوریا پورسرخ، بیتا فرهی، کامران تفتی، لیلا بلوکات، سیما تیرانداز، مهدی سلوکی، رضا یزدانی، رسول نجفیان، علیرام نورایی، حبیب دهقان‌نسب، مهرداد ضیایی و ... بازیگران این سریال هستند. «از یادها رفته» به کارگردانی بهرام بهرامیان و تهیه کنندگی علی اکبر تحویلیان از شبکه یک سیما پخش خواهد شد. منبع:فارس
علی اکبر تحویلیان تهیه کننده سریال «از یادها رفته» از پخش این سریال در ماه رمضان سال 98 خبر داد.
35,502
607358702c38301a358eac8c
به گزارش تبیان به نقل از خبرگزاری تسنیم، مهدی طارمی در نشست خبری پیش از دیدار تیم‌های تراکتور‌سازی تبریز و الغرافه قطر در لیگ قهرمانان آسیا اظهار داشت: خیلی خوشحالم که به ایران و شهر تبریز آمده‌ام برای یک بازی تقریباً دوستانه که برای هر دو تیم زیاد مهم نیست. ما در بازی قبلی‌مان بدشانسی آوردیم و نتوانستیم پیروز شویم. طارمی در ادامه افزود: امیدوارم فردا یک بازی خوب و زیبا داشته باشیم تا هواداران تراکتورسازی یک بازی خوب ببینند و شاد به خانه‌های‌شان برگردند. مهاجم ایرانی تیم فوتبال الغرافه عنوان کرد: دو تیم انگیزه خاصی برای این بازی ندارند و بازی حساسی هم نیست. این یک دیدار معمولی است که دو تیم 90 دقیقه در آن تلاش خواهند کرد. ضمن اینکه شرایط تراکتورسازی به گونه‌ای است که به این بردها در لیگ نیاز دارد تا یک آرامش برسد. شرایط این تیم خوب نیست و امیدوارم به روند خوب گذشته خود برگردد. در ادامه نشست خبری یکی از خبرنگاران حاضر در نشست از مهدی طارمی در مورد آمادگی‌اش برای حضور در تیم ملی سؤال پرسید که نماینده AFC مانع پاسخگویی به این سؤال شد و عنوان کرد این پرسش ربطی به دیدار تراکتورسازی و الغرافه ندارد. تیم‌های فوتبال تراکتورسازی و الغرافه در هفته آخر مرحله گروهی لیگ قهرمانان آسیا از ساعت 19 فردا (سه‌شنبه) در ورزشگاه یادگار امام تبریز به مصاف هم می‌روند.منبع: تسنیم
مهاجم تیم فوتبال الغرافه قطر از دیدار این تیم مقابل تراکتورسازی تبریز در هفته پایانی از مرحله گروهی لیگ قهرمانان آسیا به‌عنوان دیداری دوستانه یاد کرد.
5,735
607349af2c38301a358e3845
  مواد لازم سس ورستر شایر مواد اصلینمک ۱ قاشق چای خوری سیر (بزرگ) ۲ حبه فیله ماهی (خشک و خرد شده) ۱.۵ قاشق غذا خوری ترب سفید (رنده شده) ۲ قاشق غذا خوری آب ۱ فنجان لیمو شیرین (پوست کنده و درشت خرد شده) ۱/۲ عدد سرکه ۲ فنجان شربت ذرت ۱.۵ فنجان فلفل سبز (بدون هسته و خرد شده) ۱ عدد پیاز (خرد شده) ۱ عدد روغن زیتون ۲ قاشق چای خوری فلفل سیاه ۳/۴ قاشق چای خوری میخک (پودر شده) ۱/۸ قاشق چای خوری طرز تهیهزمان تهیه ۱۵ دقیقه زمان پخت ۶۰ دقیقه ۱ روغن زیتون رو توی ماهی تابه بزرگی ریخته و روی حرارت ملایم گرم میکنیم. پیاز و فلفل سبز رو اضافه کرده حدودا ۳ دقیقه روی حرارت میذاریم تا پیاز نرم بشه. ۲ سرکه، شربت ذرت، آب، لیمو، ترب سفید، ماهی، سیر، نمک، فلفل سیاه و میخک رو اضافه میکنیم و اجازه میدیم به جوش بیاد. سپس حرارت رو کم میکنیم و حدود ۴۰ دقیقه روی حرارت کم میذاریم تا کم کم بجوشه و به ۳ فنجان برسه. تو این مدت هم چند دقیقه یکبار هم میزنیم. ۳ سسمون رو تو ظرف مورد نظر (نباید آلومینیومی باشه) میریزیم و روی ظرف رو میپوشونیم و اجاز میدیم سس خنک بشه سایر نکات سس ورستر شایراز این مقدار مواد اولیه 3 فنجان سس بدست میاد. این سس تو یخچال تو ظرف دربسته بمدت 1 هفته قابلیت نگهداری داره. این سس ایده آل است برای انواع غذاها و خوراک های گوشتی منبع : پاپیون
این سس تو یخچال تو ظرف دربسته بمدت 1 هفته قابلیت نگهداری داره.
69,843
607367442c38301a358f32b1
 قرآن مى‏فرماید: إِنَّا فَتَحْنا لَكَ فَتْحاً مُبِیناً لِیَغْفِرَ لَكَ اللَّهُ ما تَقَدَّمَ مِنْ ذَنْبِكَ وَ ما تَأَخَّرَ وَیُتِمَّ نِعْمَتَهُ عَلَیْكَ وَ یَهْدِیَكَ صِراطاً مُسْتَقِیماً «4»؛ «به درستى كه ما برایت فتحى نمایان كردیم تا خداوند، آثار گناهانى كه بدهكار مشركان بودى [و به جهت آن تو را مستحق آزار و شكنجه مى‏دانستند]، از دل‏هاى آنان بزداید- چه گذشته‏ات و چه آینده‏ات را- و نعمت خود را بر تو تمام نمود و به سوى صراط مستقیم رهنمونت كرد». مفسران درباره این آیه و منظور از «ذنب» پیامبر اكرم صلى الله علیه و آله، نظرهاى مختلفى دارند. علامه طباطبایى در المیزان مى‏نویسد: «ذنب» در آیه شریفه، به معناى گناه؛ یعنى، مخالفت با تكلیف مولوى نیست. «ذنب» در لغت، عبارت از عملى است كه آثار و تبعات بدى دارد؛ حال هر چه باشد. «مغفرت» هم در لغت، عبارت از پرده افكنى بر روى هر چیز است. از دیگر سو، قیام رسول خدا به دعوت مردم و نهضت آن حضرت علیه كفر، قبل از هجرت و ادامه آن تا بعد از هجرت در مدینه و جنگ‏هایى كه بعد از هجرت با مشركان رخ داد، داراى آثار نگران كننده‏اى براى پیامبر صلى الله علیه و آله بود و از این جهت مصداقى براى كلمه «ذنب» بود؛ یعنى، مشركان به آن حضرت نگاه منفى داشته و در پى آزار آن حضرت بودند و تا زمانى كه شوكت و نیروى خود را محفوظ داشتند، به حساب خود هرگز آن حضرت را نمى‏بخشیدند و خون‏هایى را كه از بزرگان آنان ریخته شده بود، از یاد نمى‏بردند! بنابراین تا زمانى كه از راه انتقام و محو شریعت پیامبر صلى الله علیه و آله، كینه‏هاى خود را تسكین نمى‏دادند، دست بردار نبودند!! اما خداى سبحان با صلح حدیبیه و سپس فتح مكه، شوكت و نیروى مشركان را درهم شكست و در نتیجه آنچه را كه آنان تقصیر و گناه پیامبر صلى الله علیه و آله مى‏انگاشتند، پوشانید و آن حضرت را از شرّ قریش ایمن داشت. پس مراد از كلمه «ذنب»، تبعات و آثار خطرناكى است كه در پى دعوت رسول خدا به آیین توحید از ناحیه كافران و مشركان به بار مى‏آمد. این آثار از نظر لغت «ذنب» است؛ زیرا در نظر آنان، اینها پیامبر صلى الله علیه و آله را مستحق عقوبت مى‏دانستند. موسى علیه السلام نیز در جریان كشتن جوان قبطى، خود را حامل گناه‏ معرفى كرد: وَ لَهُمْ عَلَیَّ ذَنْبٌ فَأَخافُ أَنْ یَقْتُلُونِ «1»؛ بدون آنكه كشتن آن شخص واقعاً گناه بوده باشد؛ زیرا وى در مقام دفاع بود. آنچه گذشت معناى گناهان گذشته رسول خدا صلى الله علیه و آله است. اما گناهان آینده، عبارت بود از خون‏هایى كه بعد از هجرت از بزرگان قریش در جنگ‏ها ریخته مى‏شد. مغفرت خدا نسبت به گناهان آن حضرت نیز عبارت بود از پوشاندن آنها و ابطال پیامدهاى آن؛ یعنى، خداوند قدرت، شوكت و عظمت كفار قریش را از آنان گرفت. مؤید این معنا، چند مطلب است: 1. خداوند فرمود: إِنَّا فَتَحْنا لَكَ فَتْحاً مُبِیناً لِیَغْفِرَ لَكَ؛ «ما براى تو فتحى آشكار كردیم تا ببخشاید (بپوشاند) برتو». در این آیات علت پیروز گرداندن پیامبر صلى الله علیه و آله، «بخشیدن» قلمداد شده است. در حالى كه اگر مراد از ذنب، گناه و نافرمانى پروردگار باشد، پیروز كردن پیامبر صلى الله علیه و آله، هیچ نقشى در بخشش او ندارد و بى‏معنا است كه پیروزى، علت و سبب بخشش آن حضرت قرار گیرد. از این رو پیروزى یاد شده، مى‏تواند سبب دفع شرّ كافران و تأمین امنیت پیامبر صلى الله علیه و آله شود. 2. مؤید دیگر جمله وَ یُتِمُّ نِعْمَتَهُ عَلَیْكَ ... وَ یَنْصُرَكَ اللَّهُ نَصْراً عَزِیزاً است. «2» امام رضا علیه السلام در روایتى مى‏فرماید: «در نظر مشركان عرب، هیچ كس گناه‏كارتر از رسول خدا و گناهش عظیم‏تر از او نبود؛ براى اینكه آنها360 بت داشتند و پیامبر صلى الله علیه و آله همه آنها را از خدایى انداخت و مردم را به توحید و اخلاص فرا خواند. این در نظر آنها بسیار سنگین و عظیم بود؛ پس مى‏گفتند: أَ جَعَلَ الْالِهَةَ إِلهاً واحِداً إِنَّ هذا لَشَیْ‏ءٌ عُجابٌ وَ انْطَلَقَ الْمَلَأُ مِنْهُمْ أَنِ امْشُوا وَ اصْبِرُوا عَلى‏ الِهَتِكُمْ إِنَّ هذا لَشَیْ‏ءٌ یُرادُ ما سَمِعْنا بِهذا فِى الْمِلَّةِ الاخِرَةِ إِنْ هذا إِلَّا اخْتِلاقٌ «1»؛ «آیا آن همه خدا را یكى كرده، این خیلى شگفت‏آور است بزرگانشان براى تحریك مردم به راه افتادند كه برخیزید و از خدایان دفاع كنید كه این وظیفه‏اى است مهم، ما چنین چیزى را در هیچ كیشى نشنیده‏ایم! این جز سخنى خود ساخته نیست». بر این اساس وقتى خداى متعال، مكه را براى پیامبرش فتح كرد، فرمود: إِنَّا فَتَحْنا لَكَ فَتْحاً مُبِیناً ....؛ یعنى، این فتح آشكار را برایت كردیم تا دیگر در صدد آزارت بر نیایند و همین طور نیز شد. بعد از فتح مكه، عده‏اى مسلمان شدند و برخى از مكه فرار كردند و كسانى كه ماندند، قدرت بر انكار توحید نداشتند و با دعوت مردم آن را پذیرفتند (هر چند در ظاهر). پس با فتح مكه گناهانى كه رسول خدا نزد مشركان مكه داشت، بخشیده شد؛ یعنى، دیگر نتوانستند دست از پا خطا كنند. «2» منبع :پرسمان/معارف
در آیات اول سوره «فتح» آمده است: لِیَغْفِرَ لَكَ اللَّهُ ما تَقَدَّمَ مِنْ ذَنْبِكَ وَ ما تَأَخَّرَ؛ منظور از انتساب «ذنب» و گناه به پیامبر صلى الله علیه و آله چیست؟
19,270
607351332c38301a358e6d24
 نغمه مستشار نظامی از شاعران کشورمان همزمان با ماه محرم و در سوگ حضرت علی اکبر(ع) و شهدای کربلا شعری را تقدیم ایشان کرده است. به میدان می‌رود گویا سوار ابرها باشد تو گویی این جوان تنها سوار ابرها باشد جهان یکبار تنها پیش ازین دیده ست بر اسبی شب معراج ،یک دریا سوار ابرها باشد رسول الله را در صورت ماهش تماشا کن در آن روزی که در صحرا سوار ابرها باشد هوا گرم است، باران نیست‌، باید چاره‌ای سازد چو باران ظهر عاشورا سوار ابرها باشد چه بهتر مرد میدان در جوانی غرق خون گردد چه بهتر این یل زیبا سوار ابرها باشد جوانم ،اندکی آهسته تر از خیمه‌ها بگذر که قلب مادرت زهرا سوار ابرها باشد علی اکبر، به میدان می‌رود، می‌ایستد دنیا سوار اسب شد، دنیا سوار ابرها باشد بهشتی روی من !جام شهادت نوش باد آندم که دوشادوش تو مولا سوار ابرها باشد منبع: فارس
نغمه مستشار نظامی از شاعران کشورمان همزمان با ماه محرم و در سوگ حضرت علی اکبر(ع) و شهدای کربلا شعری را تقدیم ایشان کرده است.
60,275
6073632e2c38301a358f0d51
 نمایش‌های محیطی جشنواره سی و هفتم تئاتر فجر هر شب در تئاتر شهر، ایرانشهر و دیگر مکان‌های تعبیه شده در حال برگزاری است. یکی از نمایش‌هایی که هر شب در محوطه تئاتر شهر اجرا می‌شود، نامیرا به کارگردانی امیرحسین شفیعی است و مورد اقبال عموم قرار گرفته است. محسن سلیمانی مدیر عامل انجمن تئاتر انقلاب و دفاع مقدس به تماشای این نمایش نشست و در حاشیه برپایی آن در گفت‌وگو با خبرنگار تئاتر فارس عنوان کرد:‌ «نامیرا» یک معضل خاص و تاریخی را درباره افراط‌ گرایی داعش به رخ کشیده و مقاومت جوانان آزادی‌خواه را بسیار زیبا و گویا نشان می‌دهد. سلیمانی در ادامه گفت: هر چیزی که بخواهد در ذهن‌ها ماندگار شود باید به شکل هنری در آید  و در این میان نمایش «نامیرا» در عین حال که اثری بی‌کلام است و بار معنایی‌اش در قالب هنری تعریف شده، هم گویایی خود در معناگری را حفظ کرده و هم شکل و ساختار فنی خوبی به رخ می‌کشد. وی اظهار کرد: در «نامیرا» تماشاگر را می‌دیدم که چقدر هم کار را فهمیده و هم از ایده‌پردازی، طراحی‌ها و دکور صحنه لذت برده است. فکر می‌کنم چون مخاطب عام بود و نمایش به شکل خاصی ارائه شده بود همه افراد از آن بهره‌مند شدند. مدیرعامل انجمن انقلاب اسلامی و دفاع مقدس بیان کرد:‌ این اثر یک معضل خاص و تاریخی را درباره افراط‌ گرایی داعش بر صحنه تئاتر آورده و به نوعی کم نظیر است، چرا که افراط گرایی داعش چیزی نیست که بتوان آن را مخفی کرد. این نمایش با ساختاری که دارد اگر بخواهد در هر کجای دنیا به اجرا در آید، معناگراست و ویژگی‌های ارتباط با مخاطب را می‌تواند نشر و گسترش دهد. وی درباره تکنیک‌های اجرایی کار بیان کرد: تکنیک‌ها در نمایش  به جا استفاده شده و خیلی نوآوری دارد، به تئاتر روز دنیا نزدیک بود و جاذبه‌های بصری خود را به رخ می‌کشید. سلیمانی همچنین تاکید کرد: جای تقدیر دارد که برخی از هنرمندان روی مسائل بین‌المللی دست گذاشته‌اند و به شکل تکنیکال و تئاتری از ابزار و امکانات روز دنیا برای انتقال مفاهیم بزرگی که در ذهن نویسنده و کارگردان بوده، بهره گرفته‌اند. منبع: فارس
محسن سلیمانی مدیر عامل انجمن انقلاب و دفاع مقدس عنوان کرد: افراط گرایی داعش چیزی نیست که بتوان آن را در دنیا مخفی کرد و «نامیرا» با نمایش این معضل می‌تواند در سطح بین‌الملل نشر پیدا کند.
82
607347ab2c38301a358e2230
 مهربانی روی چه افرادی تاثیر می­‌گذارد؟شاید فکر کنید تنها فردی که از مهربانی سود می­برد، شخصی است که مهربانی در حق وی انجام گرفته، اما خوشبختانه حدس شما تنها گویای بخشی از نتیجه عمل مهربانانه است. رفتارهای مهربانانه یک تاثیر مثبت سه جهته دارند: مسلما فردی که عمل مهربانانه در حق وی انجام می­شود، خوشحال می­شود، اما نتایج پژوهش­‌ها نشان داده است تاثیر مثبت مهربانی، بر شخص مهربان بیشتر از فرد دریافت­کننده مهربانی است، به عبارت دیگر فرد دهنده (مهربانی) از فرد گیرنده (مهربانی) خوشحال­تر می­شود و جالب­تر اینکه عمل مهربانانه بیشترین تاثیر را بر روی فردی دارد که به صورت اتفاقی شاهد این ماجرا بوده است. نتایج چند پژوهش نشان داده است، احتمال اینکه فردی که شاهد تعامل مهربانانه­ای بود، عملی مهربانانه انجام دهد، ۷۰ % بیش از فردی است که چنین تعاملی را ندیده است، خوشبختانه مهربانی مسری است. چرا باید مهربانی را به فرزندمان یاد دهیم؟نتایج پژوهش‌­هایی که درباره مهربانی انجام شده، نشان داده است مهربانی کردن در حق دیگران دارای فواید جسمانی و روانی متعددی است که از مهمترین آن‌ها می­توان به این موارد اشاره کرد: سیستم ­ایمنی مهربان­‌ها عملکرد بهتری داردانجام فعالیت­های خیرخواهانه تاثیر بیشتری از ترک سیگار یا ورزش کردن بر سلامتی دارند. نتایج پژوهش­‌ها حاکی از آنست که انجام اعمالی مانند کمک کردن به همسایگان، انجام فعالیت ­های داوطلبانه و کمک­های نقدی و غیر نقدی موجب نیرومندتر شدن سیستم ایمنی بدن ودر نتیجه سلامت جسمانی فرد کمک کننده می­‌شود. مهربان­‌ها زندگی رضایت­‌بخش­‌تر و طولانی­ تری دارندافرادی که فعالیت­‌های داوطلبانه انجام می­‌دهند، کمتر به دردهای جسمانی مبتلا می­‌شوند. مهربانی کردن به دیگران دو برابر بیشتر از مصرف آسپرین از ما در مقابل حملات قلبی محافظت می ­کند. در یک بررسی گزارش شد که میزان مرگ و میر در افرادی که بالای ۵۵ سال سن داشتند و در دو موسسه به فعالیت داوطلبانه مشغول بودند، ۴۴ % کمتر از همسالانشان بود که به کارهای عام­ المنفعه نمی­‌پرداختند. احتمال ابتلا مهربان­‌ها به افسردگی کم استنتایج یک پژوهش طولی نشان داده است، هنگامی که ما وقت، انرژی یا پول خود را به دیگران می­‌بخشیم؛ رضایت از زندگی، رضایت از خود و سلامت جسمی­مان ارتقا می­یابد، طول عرمان افزایش می­یابد، احتمال ابتلاءمان به افسردگی کاهش پیدا می­کند و احساس بهزیستی‌­مان افزایش می­‌یابد، ­به ویژه اگر مهربانی کردن را از سنین پایین آغاز کرده باشیم. مهربان‌ها فشار خون پایین‌­تری دارندبر طبق اظهارات دکتر دیوید همیلتون انجام اعمال مهربانانه موجب ایجاد گرمای هیجانی شده و این گرمای هیجانی به نوبه خود باعث ترشح هورمون اَکسی­توسین می­‌شود. اَکسی­توسین هم باعث ترشح ماده شیمیایی اَکسید نیتریک می­‌شود. این ماده شیمیایی رگ­‌های خونی را باز می‌­کند. این امر موجب کاهش فشار می‌­شود به همین دلیل اَکسی­توسین را به عنوان هورمون محافظت کننده قلب می­‌شناسند. اَکسی­توسین از طریق کاهش فشار خون از قلب محافظت می­‌کند. مهربان­‌ها پرانرژی ­ترندبیش از نیمی از شرکت­کنندگان در یک پژوهش گزارش کردند که بعد از کمک کردن به دیگران احساس قوی­تر و پرانرژی­تر بودن کرده‌اند. تعداد زیادی از شرکت­ کنندگان هم گفته‌­اند که بعد از مهربانی کردن، احساس آرامش بیشتر و افسردگی کمتری کرده و احساس ارزشمندی ­شان افزایش یافته بود. مهربان‌‎ها اضطراب کمتری دارنددر یک بررسی پژوهشگران دانشگاه بریتیش کلمبیا از افرادی که سطح اضطرابشان بالا بود، خواستند در هفته حداقل شش عمل مهربانانه انجام دهند. نتایج پژوهش نشان داد کمک کردن به دیگران موجب افزایش معنادار خلق مثبت شرکت­ کنندگان در پژوهش شد. به علاوه این کار باعث افزایش رضایت از روابط و کاهش اجتناب اجتماعی در افراد مبتلا به اضطراب اجتماعی شد. مهربان‌ها شادترندسونیا لیوبومیرسکی استاد دانشگاه و نویسنده کتاب مثبت ­اندیشی می­‌گوید: افرادی که به انجام کارهای مهربانانه می ­پردازند، به مرور زمان شادتر می­‌شوند. وقتی که با دیگران مهربان هستید احساس می­‌کنید انسان بهتری هستید، اخلاق­ مدارانه‌­تر عمل می­‌کنید، خوش­بین‌­تر و مثبت­‌ترید. نتایج پژوهش الیزابت دان نیز نشان داده است افرادی که پولشان را برای کمک به دیگران خرج می­‌کنند، از افرادی که پولشان را برای خودشان خرج می­‌کنند، شادترند. مهربان­‌ها شبکه حمایتی گسترده ­تری دارندهمه ما هنگام انتخاب همسر، دوست، همکار یا هم اتاقی­ مهربان­‌ها را ترجیح می­‌دهیم. کمک کردن افراد مهربان مهربان به دیگران موجب می­‌شود که شبکه نیرومند و گسترده ‌ای از دوستان و آشنایان داشته باشند که آن‌ها را دوست دارند. معمولا در مواقع لزوم افراد مهربان می‌‌توانند روی کمک دوستان و آشنایان شان حساب کنند.منبع : مجله سپیده دانایی 
مهربانی به معنای انجام اعمال خوب و نیک درحق دیگران بدون انتظار به دست آوردن منفعت شخصی است. افراد مهربان علاوه بر اینکه به دیگران احترام می¬ گذارند، قلبا به آن‌ها علاقه ¬مند هم هستند. مهربان¬‌ها از کمک کردن به دیگران صرف نظر از میزان شباهت یا نزدیکی آن‌ها لذت می¬ برند. به عبارت دیگر افراد مهربان همان قدر که از کمک کردن به خویشاوندان و دوستانشان خوشحال می¬‌شوند، از کمک کردن به افراد کاملا غریبه هم شاد می¬‌شوند.
33,024
607357572c38301a358ea2de
اجتماع (فقه) به جمع شدن چند چیز با هم اجتماع اطلاق می‌شود. عنوان اجتماع در بیشتر ابواب عبادات و معاملات آمده که مهم‌ترین موارد آن مورد بحث واقع می‌شود. اجتماع اسباب ← اجتماع اسباب در وضو هنگام اجتماع چند سبب [۱] مانند خوابیدن و خروج باد معده، یا چند غایت مانند مس قرآن و قرائت آن برای وضو [۲]، گرفتن یک وضو کافی است و تعیین سبب یا غایت لازم نیست و اگر غایت خاصی تعیین شود، از بقیّه کفایت می‌کند. ← اجتماع چند سبب در غسل در اجتماع چند سبب برای غسل واجب، یک غسل به نیت همه آنها یا به نیّت غسل جنابت در صورتی که جزء اسباب باشد و به قول مشهور به نیّت رفع حدث، از همه اسباب کفایت می‌کند، ولی در کفایت نیت یک غسل غیر از جنابت مانند حیض یا مس میّت از سایر غسل‌ها اختلاف است. قول به کفایت، به مشهور نسبت داده شده است. [۳][۴] اجتماع افراد ← اجتماع افراد در امر به معروف اگر امر به معروف و نهی از منکر بر اجتماع جمعی از مکلفین متوقف باشد، اجتماع آنان واجب است. [۵] ← اجتماع وکلا در وکالت مشروط اگر کسی دو یا چند نفر را در امری وکیل و اجتماع آنان را در وکالت شرط کند، وکیلان به تنهایی حق تصرف در مورد وکالت ندارند و با مرگ یکی، وکالت دیگری نیز باطل می‌شود. [۶] ← استحباب اجتماع افراد در دعا در روایات بر استحباب اجتماع در دعا به ویژه چهار و نیز چهل نفر تأکید و از موجبات استجابت دعا شمرده شده است.[۷] و نیز مستحب است کسانی که روز عرفه در عرفات حضور ندارند، در شهرهای خود برای دعا اجتماع کنند. [۸] ← اجتماع اولیای دم در قصاص اگر اولیای دم جماعتی باشند، در این که جواز استیفای قصاص منوط به اجتماع آنان است - بدین معنا که همگی به فردی از غیر خودشان وکالت یا به یکی از خودشان اذن دهند که حکم قصاص را اجرا کند - یا هر یک می‌توانند بدون اذن دیگری آن را اجرا نمایند، اختلاف است. [۹] اجتماع حدود ← نحوه اجتماع حدود در اجتماع چند حد، حدّی که اجرای آن موجب فوت حدّ دیگر نمی‌شود، مقدم می‌گردد. بنابراین، در اجتماع تازیانه و رجم، تازیانه مقدّم می‌شود. [۱۰] اجتماع نماز عید و جمعه ← تخییر، در فرض اجتماع نماز عید و جمعه در صورت اجتماع نماز عید و نماز جمعه در یک روز - در فرض وجوب آن دو - به قول مشهور، کسانی که در نماز عید شرکت کرده‌اند نسبت به حضور در نماز جمعه مخیّرند. برخی این حکم را مخصوص کسانی دانسته‌اند که راهشان به محل برگزاری نماز جمعه دور است. برخی دیگر انجام هر دو را واجب دانسته‌اند. [۱۱] ـــــــــــــــ پانویس ۱. ↑ نجفی جواهری، محمدحسن، جواهر الکلام، ج۲، ص۱۱۰. ۲. ↑ خویی، ابوالقاسم، التنقیح (الطهارة)، ج۵، ص۶۲-۷۰. ۳. ↑ نجفی جواهری، محمدحسن، جواهر الکلام، ج۲، ص۱۱۴. ۴. ↑ طباطبایی حکیم، محسن، مستمسک العروة، ج۳، ص۱۳۷-۱۴۳. ۵. ↑ خمینی، روح الله، توضیح المسائل، ص۳۹۷. ۶. ↑ نجفی جواهری، محمدحسن، جواهر الکلام، ج۲۷، ص۴۰۶. ۷. ↑ حرعاملی، محمد بن حسن، وسائل الشیعة، ج۷، ص۱۰۳. ۸. ↑ نجفی جواهری، محمدحسن، جواهر الکلام، ج۱۹، ص۶۰. ۹. ↑ نجفی جواهری، محمدحسن، جواهر الکلام، ج۴۲، ص۲۸۹. ۱۰. ↑ نجفی جواهری، محمدحسن، جواهر الکلام، ج۴۱، ص۳۴۵. ۱۱. ↑ نجفی جواهری، محمدحسن، جواهر الکلام، ج۱۱، ص۳۹۵-۳۹۶.   منبع:‌ وبسایت ویکی فقه
به جمع شدن چند چیز با هم اجتماع اطلاق می‌شود. عنوان اجتماع در بیشتر ابواب عبادات و معاملات آمده که مهم‌ترین موارد آن مورد بحث واقع می‌شود.
419
607347c92c38301a358e2381
به گزارش تبیان به نقل از خبرگزاری مهر، در برنامه اشتغال فراگیر علاوه بر حمایت از عرضه نیروی کار (افراد جویای کار)، طرح مشوق‌های بیمه‌ای کارفرمایی به عنوان یکی از برنامه‌های دولت دوازدهم برای حمایت از سمت تقاضای نیروی کار نیز پیش بینی شده است. در دنیا مشوق‌های کارفرمایی یکی از محوری‌ترین برنامه‌های برای کاهش بیکاری و تشویق کارفرمایان بر جذب نیروی کار است. یکی از انواع سیاستهایی که در بین کشورها متداول است، استفاده از ابزارهای انگیزشی برای ‌تحرک بخش‌های مختلف به منظور ایجاد اشتغال است. ابزارهای انگیزشی عمدتاً با هدف کاهش هزینه نیروی کار برای کارفرما و افزایش مهارت کارگران به کار گرفته می‌شوند. در واقع دولت با اعمال این نوع سیاست‌ها سعی دارد تا بخش خصوصی را به جذب بیشتر نیروی کار و استفاده از تکنولوژی کاربر به جای سرمایه‌بر ترغیب کند. بر اساس این گزارش و طبق یافته‌های دفتر «توسعه اشتغال و سیاستگذاری بازار کار»  وزارت کار، برنامه‌های تشویقی برای کارفرمایان در ۱۰ کشور مورد بررسی قرار گرفت که بر اساس آن «یارانه دستمزد»، «یارانه برای استخدام فارغ التحصیلان»، «یارانه برای استخدام افراد ناتوان»، «یارانه برای بیکارانی که سن بازنشستگی آنها نزدیک است»، «یارانه برای اشتغال بیش از ۱۰ نفر»، «یارانه راه‌اندازی کسب و کار» برخی از این سیاست‌ها است. نتایج مطالعه مشوق‌های ایجاد شغل در کشورهای منتخب نشان می‌دهد به طور کلی مشوق های اشتغال به سه گروه تقسیم می‌شوند: الف) اولین گروه از مشوقها در ارتباط با توسعه استخدام در بنگاههای موجود است که در عرصه اقتصادی فعال هستند. از جمله روشهای به کار گرفته شده در این حوزه می‌توان به «یارانه مزد»، «یارانه استخدام معلولین»، «یارانه به کار گماری دانش آموختگان دانشگاهی و زنان»  اشاره کرد. ب) بخش دوم مشوق‌های اشتغال به مشوق‌های حفظ و تثبیت مشاغل موجود در بنگاه‌ها مربوط می‌شود. ابزارهای معرفی شده در این بخش از مشوق‌ها به ویژه در شرایط رکود اقتصادی کشورها با هدف حفظ و نگهداری بنگاههای موجود و فعال مورد استفاده قرار گرفته که می‌توان به روشهایی همچون  «مزد جبرانی»، «حمایت های مالی به منظور تغییر ساختار و بنگاه اقتصادی»  و «کمک هزینه اشتغال پاره وقت» اشاره کرد. ج) بخش سوم مشوق‌های اشتغال به راهبردهای انگیزشی برای تاسیس بنگاه‌های اقتصادی جدید، به ویژه بنگاههای خود اشتغالی(یک نفر)، خرد (۲ تا ۵ نفر) و کوچک (زیر ۵۰ نفر) مربوط می‌شود. از جمله این راهبردها نیز می‌توان به مواردی همچون «کمک هزینه خود اشتغالی»، کمک هزینه ویژه بیکاران برای تاسیس بنگاه‌های کارآفرین یا مبتنی بر فعالیت‌های کارآفرینی»  و «یارانه شروع کسب و کار»  اشاره کرد. نکته حایز اهمیت در به کارگیری هر یک از ابزارهای تشویقی در کشورهای مطالعه شده حاکی از آن است که هریک از کشورها متناسب با مشکلات یا وجود عدم تعادلهای بازار کار از روشهای مختلفی استفاده کرده‌اند. به طور مثال در حالی که در کشوری که با پدیده پیرسنی نیروی کار مواجه است به منظور توسعه اشتغال و رفع عدم تعادل سنی بازارکار، از ابزارهای انگیزشی برای جذب نیروی کار مسن استفاده می‌شود، در کشورهایی که با پدیده بیکاری جوانان رو به روست از ابزارهای دیگری همچون «یارانه دستمزد تازه واردان به بازارکار»  یا «یارانه تاسیس بنگاه‌های جدید اقتصادی» استفاده می‌شود. سیاست پرداخت یارانه‌ها از کشوری به کشور دیگر از لحاظ زمانی، مقداری و نوع پرداخت متفاوت است ولی عموماً درحوزه سیاست‌های بازار کار مطرح و برنامه‌ریزی می‌شوند. در کشور ما نیز از بعضی از ابزارهای موجود در این حوزه استفاده شده است ولی رویکرد غالب علیرغم تاثیر ناچیز بعضی از ابزارهای تشویقی در این برنامه‌ها، اعطای تسهیلات ارزان قیمت بوده و این در حالی است که برنامه‌های دیگری که می‌توانسته تاثیر بیشتری بر روی بازارکار داشته باشد یا مغفول مانده یا به دلیل محدودیت‌های منابع مالی دولت مثل طرح کارورزی به طور مستمر اجرا نشده است. منبع: مهر
مشوق‌های ایجاد شغل در کشورهای منتخب به طور کلی به سه بخش مشوق‌های توسعه استخدام، حفظ و تثبیت مشاغل و تاسیس بنگاه‌های اقتصادی جدید تقسیم می‌شود.
53,251
607360132c38301a358ef1e1
سرهنگ زرهی «کاظم جنابی»در این باره می‌گوید:پس از به بن‌بست رسیدن تمامی تلاشهای استکبار و نظام استعمار علیه جمهوری اسلامی ایران، در سال اول انقلاب با وعده به صدام که ژاندارم منطقه خاورمیانه شود او را تحریک به جنگ علیه انقلاب نوپای ایران کرد. صدام با سرسپردگی به دستور ابرقدرت‌های جهانِ کفر و عدم درک صحیح از نیروی ایمان و ثبات عقیده اسلامی ملت ایران قرارداد مرزی «1975 الجزایر» را فسخ و در سی و یکم شهریور ماه سال 1359 به سرحدات سرزمین ایران اسلامی تجاوز کرد. ارتش عراق با پیش طرح هجوم سراسری، از مرزهای غربی و جنوبی کشور تعرض خود را با خیال تصرف سه روزه خوزستان و در نهایت سقوط انقلاب اسلامی آغاز کرد. اما به‌دلیل دلاورمردی، آمادگی رزمی و پایبندی به ارزش‌های والای انقلاب اسلامیِ نیروهای زمینی، هوایی، دریایی و پدافند ارتش جمهوری اسلامی ایران، سپاه و نیروهای مردمی نتوانست به اهداف پیش‌بینی شده‌ی خود دست یابد که این موضوع سبب تغییر سیاست و اتخاذ تصمیمات جدید در فرماندهی هجوم و تجاوز شد. شکست عراق در عملیات‌های پیشروی در مسیر جاده آبادان ماهشهر و تصرف آن شهر و بندر امام‌خمینی (ره)، صرف آبادان و اهواز از آخرین گام‌های دشمن در تعرض به میهن عزیزمان و سبب اتخاذ وضعیت پدافندی در نیروهای عراقی شد و با شناختی که از توان رزمی و آمادگی دفاعی رزمندگان اسلام پیدا کرده بود، برای همیشه از پیشروی به سوی اهواز صرف نظر کند. با ایجاد چنین شرایطی، ارتش عراق که از پیشروی وا مانده بود، با اشغال ارتفاعات «الله‌اکبر» و اتخاذ موقعیت پدافندی(دفاع) به آن شد تا با تبادل آتش پراکنده روزانه مواضع خود را تحکیم بخشد، امّا تسلیم شدن در برابر این وضعیت اصلاً برای نیروهای مسلح ما قابل قبول نبود! و می‌بایستی با اقدام متقابل، دشمن را از مناطق اشغالی بیرون براند. این‌گونه بود که در روز 31 اردیبهشت ماه 60 برای مناطق سوسنگرد، ارتفاعات «الله اکبر» و «پل‌نادری» دو عملیات آفندی الله اکبر (خیبر) و «تپه‌های انگوش» طراحی و به مرحله اجرا درآمد. عملیات «الله‌اکبر» نخستین عملیات هماهنگ یگانهای ارتش و نیروهای سپاه و با همراهی نیروهای جنگ‌های‌نامنظم دکتر چمران در منطقه خوزستان بود که در بعضی از کتب تاریخ جنگ به‌ نامهای «خیبر» و یا «امام علی(ع)» از آن یاد می‌شود. منطقه وسیع حمیدیه، سوسنگرد و بستان به طول 60 کیلومتر از همان ابتدای جنگ تحمیلی مورد توجه عراق بود. حد شمالی این منطقه رودخانه کرخه و جنوب آن محدود به امتداد رودخانه کرخه‌کور و از غرب به باتلاق هورالهویزه مربوط می‌شد. دسترسی عراق از هر نقطه این مناطق به جاده اصلی اهواز حمیدیه و سوسنگرد بستان سبب محاصره سایر نیروها در قسمت‌های غربی منطقه می‌شد. دشمن موقعیت سوسنگرد و ارتفاعات الله اکبر را راهی برای دسترسی به شهر اهواز می‌دانست و این منطقه را بارها مورد تعرض خود قرار داده بود. این عملیات در منطقه عمومی سوسنگرد با هدف تصرف ارتفاعات الله اکبر در ساعت 4 بامداد مورخه 31 اردیبهشت 60 با رمز «یا رسول الله(ص)»آغاز شد و تا صبح روز پنجم خرداد ماه 1360 ادامه یافت. فرماندهی عملیات را فرمانده لشکر 92 زرهی اهواز از نیروی زمینی ارتش به‌نام سرلشکر شهید «مسعود منفرد نیاکی» بر عهده داشت. نیروهای خودی در محورهای تعیین شده با سرعت پیشروی کرده و تپه‌های الله اکبر را به تصرف خود در آوردند و عملیات با کسب نتایج همچون آزادسازی 100 کیلومتر مربع تپه‌های الله اکبر و منطقه شهیطیه (شحیطیه) از اراضی شمال سوسنگرد و انهدام کامل یگانهای دشمن، کشته و زخمی شدن بیش از 300 نفر از نیروهای دشمن ،اسارت 550 نفر از نیروهای بعثی عراق، انهدام حدود 100دستگاه تانک و نفربر،دو دستگاه تانک «تی 62»، 10 دستگاه نفربر «پی ام پی 1» و به غنیمت گرفتن مقدار زیادی تجهیزات و مهمات دشمن به پایان رسید. همچنین دهکده «آلبوعفری شمالی» (چهار کیلومتری جنوب سوسنگرد) که در اشغال عراقی‌ها بود آزاد شد. در این عملیات 39 نفر از نیروهای خودی شهد شیرین شهادت را چشیدند و با بال‌های ایمان و تقوا به سوی پروردگار خویش پر کشیدند و 156 نفر نیز مجروح شدند. در منطقه عملیاتی سوسنگرد دو گردان از تیپ 1 مکانیزه لشکر 1 عراق حضور داشتند که یک گردان آن حدود 50 درصد استعداد خود را از دست داد. تداوم وضعیت نیروهای ایرانی و عراقی در غرب رودخانه کرخه به‌ویژه در منطقه شوش چندان به نفع رزمندگان ارتش اسلام نبود. هر چند عراقی‌ها در این منطقه به اجبار زمین گیر و متوقف شده بودند ولی برای خروج نیروهای متخاصم در این محور، 45 دقیقه قبل از عملیات الله‌اکبر، عملیات آفندی یک روزه تحت عنوان تپه‌های انگوش توسط لشکر 21 حمزه (ع) ارتش جمهوری اسلامی ایران طراحی و اجرا شد، که نسبت به موارد مشابه بسیار موفقیت آمیزتر بوده و نتایج بهتری را حاصل کرد. یگان‌های اقدام کننده در ساعت مقرر به دشمن نزدیک شده و آن‌ها را غافلگیر کردند و موفق شدند با وارد کردن تلفات و ضایعات به دشمن تپه‌های مشرف به آبادی «زغن» و «انگوش» را تصرف کنند.این عملیات نیز که با رشادت‌ها و دلاوری‌های نیروهای ایرانی با موفقیت‌های تأثیرگذار به انجام رسید، از آن دسته عملیات‌هایی است که اهمیت و حساسیت آن همواره مورد کم لطفی قرار گرفته است. در اهمیت این عملیات می‌توان به موقعیت شهر دزفول اشاره کرد که به طور متناوب زیر آتش توپخانه دشمن قرار داشت و در نتیجه‌ی آن افراد زیادی به شهادت رسیده و منازل مسکونی نیز تخریب شدند. در نهایت این عملیات با کسب نتایج زیر به پایان رسید رسید: تپه‌های مشرف به آبادی انگوش به تصرف رزمندگان اسلام درآمد و تثبیت شد و سر پل منطقه غرب شوش نیز توسعه قابل ملاحظه‌ای یافت. بیش از 210 نفر از نیروهای دشمن کشته و حدود 150 نفر مجروح و 126 نفر نیز از دشمنان اسلام و ایران عزیز به اسارت درآمدند. در این عملیات همچنین دو دستگاه تانک به همراه سه قبضه خمپاره‌انداز و دو دستگاه خودروی دشمن منهدم شد و مقادیر قابل توجهی سلاح، مهمات و وسایل و تجهیزات دشمن به غنیمت درآمد. نیروی هوایی ارتش جمهوری اسلامی ایران که از آغاز جنگ تحمیلی نقش پر رنگ و مهمی را در دفاع از مرزها و کیان جمهوری اسلامی ایران به‌عهده داشت در این روز سرنوشت‌ساز نیز مأموریت‌های خود را که پشتیبانی از عملیات نیروی زمینی در منطقه الله اکبر و غرب سوسنگرد بود به بهترین نحو به اجرا گذاشت. شرح دلاور مردی و ایثار رزمندگان اسلام طی دوران دفاع مقدس در برابر حجوم همه‌جانبه‌ی استکبار و خصم جهانی که این‌بار دستانش را از آستین حزب بعث عراق بیرون آورده بود، چنان تلخ و شیرین است که آدمی را میان اشک‌ها و لبخندها معلق می‌دارد. امیر سرلشکر شهید مسعود منفرد نیاکی از فرماندهان دلیر و شجاع ارتش جمهوری اسلامی ایران همواره مسئولیت‌ها و مأموریت‌های محوله را به نحو شایسته اتمام رساند و امورات سازمان را به مسائل شخصی ترجیح می‌داد. او به همسرش می‌گفت: «این سربازانی که هم اکنون در مصاف با دشمن بعثی هستند همه فرزندان من هستند و من وظیفه دارم در کنار آنها باشم، همراه با آنها بجنگم، دشمن را ناکام کنم و پیروزی را برای اسلام و مردم فداکار خود به ارمغان بیاورم.» این جملات که حاکی از صلابت، ایمان و اخلاص کامل است جملاتی است که شهید سرلشکر مسعود منفرد نیاکی فاتح قهرمان جبهه‌های جنوب و متخصص بزرگ نبردهای زرهی، در آغاز عملیات الی بیت المقدس هنگامی که از مرگ دختر نوجوانش آگاه شد در پاسخ به همسر خود ادا نمود و گفت :«فرزند از دست رفته‌ام کسانی را دارد که در کنارش باشند ولی من نمی‌توانم در این بحبوحه جنگ، فرزندان سرباز خود را تنها بگذارم‌.» سرلشکر منفرد نیاکی فرمانده «لشکر 92» زرهی اهواز همواره در خط مقدم و در کنار سربازان خود می‌جنگید و به آنها روحیه می‌داد و آنها را به پیشروی و انهدام دشمن تحریک می‌کرد. او در کنار افسران و درجه داران و سربازان رشید خود در لشکر اهواز موفق شده بود در عملیات‌های «طراح»، «طریق القدس»، «تنگه چزابه»، «فتح المبین»، «والفجر مقدماتی» و «والفجر یک» به همراه سایر رزمندگان به قلب دشمن بتازد و با وارد نمودن ضربات سنگین بر پیکر ارتش متجاوز بعثی، خاک پاک خوزستان را از لوث وجود آنان پاک سازد. این فرمانده شجاع و مردمی ارتشی با استفاده از دانش نظامی وسیعی که با طی دورههای سه ساله دانشگاه افسری مقدماتی و عالی رسته زرهی، فرماندهی و ستاد و دانشگاه پدافند ملی به‌دست آورده بود، و این دانش وسیع را با خلاقیت به تعهد، شجاعت و قدرت مدیریت کم نظیر در جبهه‌های نبرد، به منصه‌ظهور گذارده بود مورد توجه و عنایت مقام معظم رهبری که در آن زمان عهده‌دار ریاست جمهوری بودند قرار داشت‌. به‌طوریکه در پاسخ به درخواست ارتش جهت ادامه خدمت، این فرمانده رشید در دوران بازنشستگی ضمن موافقت مقرر فرمودند، شایستگی خدمات ممتد وی در جبهه‌های نبرد مورد توجه قرار گیرد. پس از این فرمان سرلشکر منفرد نیاکی به سمت جانشین رئیس اداره سوم ستاد مشترک ارتش جمهوری اسلامی ایران منصوب شد. از آن‌جا که مقدر شده بود با لباس زیبای شهادت این جهان را ترک کند، ششم مرداد 64 به هنگام نظارت بر عملیات تمرینی لشکر 58 ذوالفقار پس از سی و سه سال سربازی به درجه رفیع شهادت نایل آمد.» منبع: ایسنا
امروز 31 اردیبهشت ماه سالروز عملیات «الله‌اکبر» است که با هدف به تصرف درآوردن ارتفاعات الله‌اکبر در منطقه عمومی سوسنگرد در سال 1360 طراحی و اجرا شد.
1,672
6073483a2c38301a358e2866
 جشنواره فیلم لندن چهارشنبه چهارم اکتبر افتتاح می‌شود و طی ۱۲۳ روز، ۲۴۲ فیلم از ۶۷ کشور را به نمایش می‌گذارد. این جشنواره چند سالی است صاحب بخش مسابقه هم شده، اما کماکان شکل جشنواره جشنواره‌ها را حفظ کرده و بیشتر گزیده‌ای از فیلم‌های دیگر جشنواره‌های جهانی را به نمایش می‌گذارد و تنها تعداد بسیار معدودی فیلم، اولین نمایش جهانی خود را در جشنواره لندن تجربه می‌کنند. ۱۰ فیلم انتخابی زیر فیلم‌هایی را که برای اولین بار به نمایش درخواهند آمد را در بر نمی‌گیرد. شکل آب (The Shape of Water) برنده شیر طلایی جشنواره ونیز که تجربه حیرت انگیز دیگری است از گیلرمو دل تورو، فیلمساز مکزیکی که با فیلم «هزارتوی پن» شهره خاص و عام شد؛ ادامه همان دنیای دیوانه وار با داستانی باورنکردنی (عاشق شدن یک زن به یک هیولا) که آن قدر شاعرانه و لطیف روایت می‌شود که همه باورش می‌کنیم و با شخصیت‌های فیلم اشک می‌ریزیم. گیلرمو دل تورو این قدرت را دارد تا با کارگردانی شگفت انگیزش، دنیای کاملاً متفاوتی بنا کند که ربطی به واقعیت اطراف ما ندارد، اما امضا و نشان فیلمسازی را دارد که عاشق تخیل است و به نظر می‌رسد بیش از واقعیت در دنیای خیالی- آرمانی؟- خودش زندگی می‌کند و دل در گروی دنیای تلخ اطراف ما ندارد. پایان خوش (Happy End) آخرین ساخته مایکل هانکه در جشنواره کن امسال قدر ندید؛ اما کماکان فیلم دیدنی‌ای است که دنیای خاص و ویژه این فیلمساز را دنبال می‌کند. این بار با اشاره‌های آشکار به فیلم قبلی-«عشق» البته نه به آن قدرت- که حالا همان شخصیت‌ها را در موقعیت دیگری در ادامه آن می‌بینیم؛ غرق در تلخی بی حساب این دنیای تیره و تار (مشخصه نگاه هانکه که در تمامی آثارش گسترده شده) و دست سرد مرگ که سایه‌اش را می‌گستراند بر سر شخصیت‌هایی که درنهایت- خواسته یا ناخواسته، دیر یا زود- گریز و گزیری از آن ندارند. فاکس ترات (Foxtrot) برنده جایزه داوران جشنواره ونیز امسال، ساخته ساموئل مائوز، فیلمساز است که در سه بخش مجزا، اما در نهایت به شدت به هم تنیده، دنیای یک سرباز و خانواده‌اش را می‌کاود. بخش اول- زمانی که خبر مرگ یک سرباز به پدر و مادر او داده می‌شود- استادی فیلمساز در فضاهای بسته چشمگیر است (تا آنجا که نفس کشیدن ما را دشوار می‌کند). در عین حال لایه طنز غریبی بر سراسر فیلم سایه افکنده که به شکل استعاری در رفت و آمد یک شتر (شتر مرگ؟) به اوج می‌رسد. یکی از بهترین فیلم‌های سال. مهمانی (The Party) این اثر تازه سالی پاتر در جشنواره برلین قدر ندید، اما این فیلم جمع و جور ساده سیاه و سفید، با بازی‌های عالی، یک کمدی تلخ طراز اول است که شخصیت‌های فیلم را با شوخی‌های رفتاری و گفتاری انگلیسی (و فضا و جامعه بریتانیا) پیوند غریبی می‌زند و یک شب مهمانی را به جهنم غریبی بدل می‌کند. روایتگر جایی که همه ماسک‌های دروغین را برمی‌دارند و به خود واقعی‌شان نزدیک می‌شوند . همه چیز که آرام به نظر می‌رسید از آشوبی بی پایان حکایت دارد که بشر معاصر را زیر سیطره خود دارد. بی عشق (Loveless) یکی از بهترین فیلم‌های سال از یکی از درخشان ترین استعدادهای سینما در قرن حاضراست. آندری زویاگینستف باز دنیایی خلق می‌کند که از لحظه اول تا انتها نفس تماشاگر را حبس می‌کند. او را به دل روسیه امروز می‌برد، جایی که مایه‌ای جهانی در آن دنبال می‌شود. جدای از تعلقات قصه به آن جامعه، می‌تواند در هر کشور دیگری رخ دهد؛ این بار از زاویه یک بچه که پدر و مادرش حاضر نیستند پس از جدایی سرپرستی او را قبول کنند. درخشان ترین سکانس فیلم، صحنه دعوای این زن و شوهر است با گمان خوابیدن بچه، اما یک حرکت دوربین شگفت‌انگیز او را در پشت در اتاقش به نمایش می‌گذارد در حال زار زدنی ظاهراً بی انتها، اما به جبر در خاموشی. بگذار آفتاب بیاید تو (Let the Sunshine in) کلر دنی، فیلمساز فرانسوی شهره است به نوع نگاه زنانه غریب، اما متفاوتش که گاه لحظات نابی از درون یک زن را آشکار می‌کند. این بار در فیلمی با بازی ژولیت بینوش زندگی زنی در میانسالی را روایت می‌کند که در جست و جوی عشق است. به نظر می‌رسد فیلم بسیار وامدار شخصیت و سن و سال واقعی خود بینوش هم هست. ردپا (Spoor) تازه ترین فیلم آگنسکا هالند، شناخته شده‌ترین فیلمساز زنده لهستان، غریب‌ترین فیلمش است که داستان پیرزن ظاهراً دوست داشتنی‌ای را روایت می‌کند. رفته رفته با وقوع چندین قتل، همه چیز مرموز می‌شود و فیلم رفته رفته همه باورهای تماشاگر را به چالش می‌کشد؛ کمدی سیاهی که قطعیت و خوبی و بدی را به زیر سوال می‌برد با پایانی غیر قابل حدس. صورت زخمی (Scarface) جشنواره لندن از فیلم‌های کلاسیک هم غافل نیست و در میان آنها، «صورت زخمی»، نمونه قابل توجهی است از سینمای هوارد هاکس، فیلمساز آمریکایی که در همه ژانرها و در دل استودیوهای هالیوود فیلم ساخت، اما همیشه نشان و امضای خودش را نگه داشت. یکی از سه فیلم مشهور سینمای گنگستری در ابتدای دهه ۳۰ (در کنار دشمن مردم و سزار کوچک) که از نظر روایت، شخصیت پردازی و سبک سینمایی به دیگر فیلم‌های هاکس بیشتر پیوند می‌خورد تا آن دو فیلم شناخته شده دیگر. هفتاد و هشت/ پنجاه و دو (۵۲/۷۸) آلفرد هیچکاک حالا آن قدر افسانه‌ای است که درباره یک سکانس از فیلم او، یک فیلم مستند ساخته‌اند.سکانس قتل در حمام در فیلم «روانی» یک بررسی دقیق و کارشناسانه که ابعاد مختلف این سکانس را هم به شکل مستقل و هم در ارتباط با دیگر آثار هیچکاک (مثلاً نقش مادر در فیلم‌های او) می‌کاود و با مصاحبه‌ها و تحلیل‌های عمدتاً قابل توجه، به اهمیت سکانسی اشاره دارد که می‌توان آن را مادر همه ویدئوکلیپ‌های موسیقی در جهان امروز دانست. شیخ جکسون (Sheikh Jackson) این فیلم مصری از فیلمسازی متولد عربستان سعودی درباره پیش نمازی که در نوجوانی عاشق مایکل جکسون بوده و حالا سر نماز دچار تردید می‌شود، هرچند جزو بهترین فیلم‌های سال نیست، اما قطعاً جزو جنجالی‌ترین آنهاست. منبع: صبا به نقل از بی.بی.سی
جشنواره فیلم لندن چهارشنبه چهارم اکتبر افتتاح می‌شود.
27,278
607354f92c38301a358e8c6c
بعد از اهانت تروریست‌های تکفیری به حرم حضرت رقیه  و نیز حمله به مرقد مطهر حضرت زینب(س) تعدادی از شیعیان عراقی، ایرانی و افغانستانی برای دفاع از حرم راهی سوریه شدند. حضور آنها راه را برای شیعیان کشورهای دیگر چون پاکستان باز کرد مدتی بعد با نام لشکر زینبیون سراسر جبهه‌های نبرد را به تلاطم انداختند. بسیاری از شیعیان پاکستانی که امروز در سوریه برای دفاع از حرم‌ها آماده نبرد هستند به دلیل محدودیت دولت این کشور مجبور به پنهان کردن نام و نشان خود شده‌اند تا خانواده‌های این مدافعان در پاکستان مورد اذیت و آزار گروهک‌های تندرو قرار نگیرند. سید عدیل حسینی هم از همین دلاوران تیپ زینبیون بود که جان خود را برای دفاع از حرم اهل بیت(ع) قربان کرد. سید عدیل حسینی در سال 70 در شهر لاهور پاکستان در یک خانواده شیعی و متدین به دنیا آمد، «عدیل» نام جهادی شهید به معنای عدالت خواه است. شهید فوق دیپلمش را که گرفت در یکی از مدارس دینی پاکستان مشغول به تحصیلات حوزوی شد. اطلاعات سیاسی و مذهبی «عدیل» و همراهی و دوستی بچه های پارچنار در مدرسه علوم دینی بسیار به او کمک کرد تا تصمیم به حضور در جبهه مقاومت بگیرد چون بچه‌های پاراچنار بسیار جنگجو و دلیر هستند، پاراچناری‌ها شیعیانی هستند که همیشه مجبور بودند خودشان از خودشان در مقابل ظلم و جنگ طالبان دفاع کنند. مادرش فرزندانش را نذر حضرت زهراء(س) کرده بود «شهید عدیل» وقتی در پاکستان بود آرزویش برای به پیوستن به حزب الله لبنان را با مادرش بازگو کرد که با مخالفت مادر روبرو شد، اما شهید که می‌خواست عازم سوریه شود در مورد اوضاع سوریه به مادرش توضیح داد و خواستار از او اجازه خواست به سوریه برود، اما مادرش از عدیل خواست با پدر هم مشورت کند. پدرش وقتی از تصمیم او آگاه شد گفت: ابتدا باید به تزکیه نفس بپردازی، اول باید خودت را بسازی، درس دینی ات را تمام کن و بعد برو. عدیل دوباره سراغ مادرش رفت این بار دفترچه دل‌نویشته های مادر را آورد، مادرش در دفترچه اش نوشته بود «من همه فرزندانم را نذر حضرت بی بی فاطمه زهرا کرده ام» او دست گذاشت روی این جمله و گفت شما این جمله را همینطور نوشتی؟! در حد حرف بود یا واقعا می‌خواستی عملی هم باشد؟ وقتی شما به من اجازه جهاد نمی دهید، پس عملی هم در کار نیست. مادرش گفت: اگر فکر می‌کنی الان وظیفه این است و از همه ی جهات کامل هستی برو من اجازه می دهم و شهید با خوشحالی شش ماه قبل از اعزام به سوریه به کشور رهبر عزیزش ایران آمد. حضور در عملیات آزادسازی نبل و الزهرا «عدیل» که در ماه مبارک رمضان 94 به آروزیش رسید، عازم سوریه شد و توانست در علمیات آزادسازی دو شهر شیعه نشین نبل و الزهرا مشارکت کند. عدیل به همراه دوستش در حال آوردن آب برای رزمندگان جبهه مقاومت بود که تک تیر انداز دشمن از 200 متری او را هدف قرار داد و گلوله بعد از اصابت به پهلویش از طرف دیگر خارج شد و در 21 آبان 94 به شهادت رسید. خانواده شهید عدیل می‌گویند که ورد زبان عدیل «یاالله» بود. دوستش در مورد نحوه شهادتش می گوید: عدیل گفت یاالله، من تیر خورده‌ام. من گفتم: شوخی نکن! یک مقدار راه رفتیم بعد عدیل گفت: من تیر خورده‌ام . وقتی به پهلویش دست زدم تمام دستانم خونی شد. می‌خواستم پشت کولم سوارش کنم که افتاد زمین . به بیمارستان منتقلش کردم بعد از انجام عمل جراحی چون نتوانسته بودند ضربان قلبش را به حالت عادی بازگردانند، نزدیک اذان صبح به شهادت رسید. پدر شهید درباره عدیل می‌گوید:    قبل از اینکه برای آخرین بار به ایران بیاید از لحاظ جسمی و رزمی آموزش‎‎‎های لازم را در پاکستان دیده و خودش را آماده کرده بود. قبل از آن دو بار دیگر هم به ایران آمده بود، اما این‎بار تمام مقدماتش را فراهم کرده بود. با وجود اینکه در جامعة‎المصطفی قم پذیرفته شده و شرایط خوبی برای درس خواندن برایش مهیا شده بود، اما گویی بهانه‎ای برای رفتن به سوریه داشت. خواهر شهید می‌گوید: عدیل قبل از اینکه به ایران بیاید، در پاکستان طلبه بود. سه سالی درس حوزه خواند و یک سالی بود که عدیل وقت خود را صرف آموزش در زمینه تک‎ تیراندازی می‎کرد و مدام برای این مسئله وقت می‎گذاشت. من به او اعتراض می‎کردم که چرا وقت خودت را با این کار‎‎ها هدر می‎دهی؟ می‎گفت آبجی وقتم را هدر نمی‎دهم. بیا ببین که من چطوری دشمن را هدف می‎گیرم؟ یک دفعه گفت آبجی بیا ببین من گلوله خورده‎ام. من گفتم چرا این‎طوری صحبت می‎کنی؟ گفت من وقتی جنگ می‎کنم و وقتی که دشمن را می‎کشم، در این میان امکان دارد که من هم شهید بشوم. وضیت نامه شهید: بسم الله الرحمن الرحیم اول از همه  از حمد و ثنای خداوند متعال شروع می‌کنم که ما را در دایره دین حق و ھمچنین در سایه ولایت اھل بیت علیھم السلام قرار داد. احیانا اگر  مرتکب نا فرمانی یا بی ادبی شده باشم از والدین و خواھران و برادرانم بابت آن عذرخواھی می کنم و ھمچنین اگر آمدن من به این جا باعث نگرانی کسی شده باشد۔ من خودم را بدون ھیچ طمعی برای دفاع از حرم حضرت زینب (ع) حاضر کردم شاید برای خودسازی در زندگیم موقعیتی بهتر از این به دست نمی آوردم و به این حرفم یقین کامل دارم. حتی المقدور سعی می‌کنم درسهای دینی ام را در کنار جهاد ادامه بدھم۔ در ضمن بگویم که من نه از زندگیم بیزارم نه از حصول تعلیم دینی، بلکه هدفمم از آمدنم به اینجا فقط خدمت است و ھر جور خدمتی که خداوند توفیق آن را به من بدهد انجام خواھم داد. در پایان باردیگر بابت ھر گونه اشتباھی که از بنده سر زده باشد از خانوادہ ام عذرخواهی می‌کنم. من از پدر و مادر خود که محبت فرزندی با من را کنار گذاشته و به من فرصت دادند تا خودم را برای دختر حضرت زھرا[س]قربانی کنم ،تشکر می‌کنم. مادرم همیشه می گفت "من همه بچه هایم را به بی بی {زھرا سلام اللہ علیھا }سپردہ ام". من به مادرم افتخار می کنم و به خواهرهایم بعد از شهادتم توصیه به صبر می‌کنم. تشکر ویژه دارم از پدر بزرگوارم که به من درس خود سازی داد و ھمین امر باعث شد که امروز من اینجا ھستم. ھدف زندگی من معرفت خدای متعال، دفاع از اھل بیت ع و خودسازی است۔ ان شاء الله خدای متعال به خانوادہ ام صبر عنایت کند۔ واالسلام سید عدیل حسینی منبع: حوزه نیوز
بعد از اهانت تروریست‌های تکفیری به حرم حضرت رقیه و نیز حمله به مرقد مطهر حضرت زینب(سلام الله علیها) تعدادی از شیعیان عراقی، ایرانی و افغانستانی برای دفاع از حرم راهی سوریه شدند. حضور آنها راه را برای شیعیان کشورهای دیگر چون پاکستان باز کرد مدتی بعد با نام لشکر زینبیون سراسر جبهه‌های نبرد را به تلاطم انداختند.
59,184
607362b92c38301a358f090e
بلافاصله تلفن را برداشتم و شماره واحد اعزام سپاه را گرفته و به دوستی که مسوول قسمت فوق بود گفتم: اخوی ما دارد میاد سراغ شما که اجازه بدی برود جبهه، شناسنامه اش را بخواه و چون به سن قانونی نرسیده،نگذار به جبهه برود.در سال های دفاع مقدس ، دست بردن در شناسنامه برای تغییر تاریخ تولد و رساندن سن به مرحله قانونی ، با هدف رفتن به جبهه های نبرد ، در میان نوجوانان بسیجی امری رایج بود. آن چه خواهید خواند ، روایتی است دست اول از دست بردن شهید قاسم شکیب زاده در شناسنامه اش برای اعزام به خطوط نبرد: مشغول کار بودم که سر و کله اخوی پیدا شد. سرش را کج کرد و گفت: علی داداشی،‌ تو لااقل اجازه بده که من بروم جبهه، همه ی دوستام دارن میرن. قاسم، قبل از اینکه بیاید پیش من،‌ سراغ همه ی برادرها و خواهرها رفته بود و همه ناامیدش کرده بودند،‌ اینو که گفت، فکری به ذهنم خطور کرد، گفتم: من حرفی ندارم، برو. هنور همه ی جمله را ادا نکرده بودم که در یک چشم به هم زدن پر درآورد و رفت، من که خودم هم نفهمیده بودم که چه گفته ام، بلافاصله تلفن را برداشتم و شماره واحد اعزام سپاه را گرفته و به دوستی که مسوول قسمت فوق بود گفتم: اخوی ما دارد میاد سراغ شما که اجازه بدی برود جبهه، شناسنامه اش را بخواه و چون به سن قانونی نرسیده، بهانه ای بگیر و نگذار به جبهه برود. آن روزها سرمان شلوغ بود، مرتب شهید و مجروح می آوردند و ما هم بایستی همه ی کارهای لازم را انجام دهیم، بنابراین یادم رفت که موضوع را پیگیری کنم، اتفاقاً چون فردای آن روز هم بایستی برای تشییع پیکر مطهر 16 شهید برنامه ریزی کنیم، شب خانه نرفتم و تا صبح بنیاد شهید بودم. ساعت 8 صبح بود، مادر زنگ زد و گفت: قاسم دیشب نیامده. مشغول کار بودم که سر و کله اخوی پیدا شد. سرش را کج کرد و گفت: علی داداشی،‌ تو لااقل اجازه بده که من بروم جبهه، همه ی دوستام دارن میرن. قاسم، قبل از اینکه بیاید پیش من،‌ سراغ همه ی برادرها و خواهرها رفته بود و همه ناامیدش کرده بودند،‌ اینو که گفت، فکری به ذهنم خطور کرد، گفتم: من حرفی ندارم، برو. هنور همه ی جمله را ادا نکرده بودم که... گفتم: حتماً با بچه ها رفته است بسیج، ‌ظاهراً مادر قانع شد و من هم گوشی را قطع کردم و مشغول کارها شدم. وسط مسیر تشییع شهدا بودیم که مسوول اعزام بسیح را دیدم، زد پشت من و گفت: اخوی! حالا مارا می زاری سر کار؟ گفتم: چطور مگه؟ گفت: اخوی شناسنامه اش را آورد،‌ اما سنش که مشگلی نداشت. گفتم: خوب! گفت: خوب که خوب، ما هم مهر زدیم و رفت. گفتم: کجا؟ گفت: احتمالاً خرمشهر….. چند روزی خانه آفتابی نشدم و به هر کجا زدم که از طریق تلفن و دوستانش پیدایش کنم، نشد که نشد. چند روز بعد، ساعت 9 صبح و طبق معمول زنگ زدم به تعاون سپاه تا اسامی شهدایی که شب قبل آورده بودند را‌ به پرسم تا برای تشییع آنها برنامه ریزی کنیم، مسوول تعاون گوشی را برداشت. بعد از حال و احوال همیشگی، گفتم: اسامی شهدا را بگو که من یادداشت کنم. گفت: شکیب تویی؟ گفتم: آره گفت: ا، ا، اسم اخویت هم که تولیست است.منبع:فاتحان
مشغول کار بودم که سر و کله اخوی پیدا شد. سرش را کج کرد و گفت: علی داداشی،‌ تو لااقل اجازه بده که من بروم جبهه، همه ی دوستام دارن میرن. قاسم، قبل از اینکه بیاید پیش من،‌ سراغ همه ی برادرها و خواهرها رفته بود و همه ناامیدش کرده بودند،‌ اینو که گفت، فکری به ذهنم خطور کرد، گفتم: من حرفی ندارم، برو. هنور همه ی جمله را ادا نکرده بودم که...
82,964
60736cf52c38301a358f65f2
به گزارش تبیان به نقل از خبرگزاری مهر، حجت الاسلام حسن روحانی، رئیس جمهور امروز (پنج شنبه) در جمع مردم سیرجان گفت: مردم غیور این استان در کنار دولت، بخش خصوصی در رفسنجان و سیرجان بیش از ده هزار میلیارد تومان طرح و پروژه افتتاح و بیش از ۱۰ هزار میلیارد طرح و پروژه کلنگ زنی می کنیم. وی افزود: در استانی هستیم که سال گذشته مردم و مسئولان این استان رکود بی سابقه در ایجاد اشتغال زدند و ۴۶ هزار اشتغال در استان کرمان ایجاد شده که در تاریخ کرمان بی سابقه است؛ این نشان سخت کوشی، فداکاری و ایثار مردم است. روحانی با اشاره به مشکل کم آبی در استان کرمان گفت: امسال باید دست تقاضای خود را به سوی آسمان بلند کنیم تا رحمت خود را به ما ارزانی کند. رئیس جمهور گفت: باید نوع کشت استانی، آبیاری این استان را که بهشت معدن و سرزمین کشت و کشاورزی است را اصلاح کنیم. باید سامانه نوین آبیاری را در این استان توسعه دهیم باید با متد جدید باغات سرزمین خود را آبیاری کنیم راه دیگری نداریم. وی با بیان اینکه از آغاز دولت یازدهم در استان کرمان ۵۵ هزار هکتار زمین کشاورزی و باغی تحت سامانه نوین آبیاری قرار گرفته است، گفت: باید در آب صرفه جوی کنیم. به مردم استان کرمان قول می دهم برای سال آینده ۲۸ هزار هکتار جدید تحت سامانه آبیاری نوین قرار خواهد گرفت. برای این کار هم برنامه ریزی و هم بودجه لازم پیش بینی شده است. رئیس جمهور با بیان اینکه از طریق کشت گلخانه ای باید بتوانیم با آب کم و تلاش فراوان صادرات این استان را بالا ببریم، تصریح کرد: خوشحالم در این ۱۰ ماه گذشته نسبت به مدت مشابه سال گذشته ۱۰ برابر صادرات افزایش یافته و واردات کاهش یافته است. رئیس جمهور با بیان اینکه ۳۸۳ میلیارد تومان برای اشتغال روستایی پیش بینی شده است گفت: امروز ۶ طرح اشتغال روستایی آغاز خواهد شد. روحانی با بیان اینکه در سیرجان دو طرح مهم داریم که باید این دو طرح در سالهای پیش رو اجرایی شود، گفت: اولین طرح اتصال راه آهن از سیرجان به کرمان است که برای پیشرفت و تحول استان بسیار مهم است و با مشارکت بخش خصوصی و دولتی اجرا می شد. امروز کلنگ این طرح در سیرجان زده خواهد شد و دومین طرح مهم دیگر برای استان کرمان مسئله انتقال آب از دریای عمان به این منطقه است، این طرح توسط بخش خصوصی و دولتی سرمایه گذاری شده این کار شروع شده و بخشی از آن اجرا شده است. وی افزود: این طرح مشکلاتی دارد اما دولت متعهد می شود مشکلات بانکی این طرح مهم را برطرف کند . تلاش ما این است در دولت دوازدهم و در سالهای پیش رو هم در این دولت راه آهن را افتتاح کرده و هم آب به سیرجان برسد. رئیس جمهور گفت: دولت تمام تلاش خود را در کنار مسئولان استان انجام خواهد داد.  وی با بیان اینکه یکی از عوامل سفر من به این استان مسئله زلزله در این استان است، گفت: در این زلزله خساراتی به مردم عزیز دو شهرستان کوهبنان و راور وارد شد، من فردا از بخشی از مناطق زلزله زده بازدید خواهم کرد. قبلا مسئولان دولتی اقداماتی انجام دادند اما باید این اقدامات ادامه داشته باشد. فردا به مردم قول خواهم داد که اعلام کنم تاریخ تحویل مسکن مردم چه زمانی خواهد بود. مردم منتظر باشند که در اوایل سال آینده اعلام خواهم کرد و مسکن های مردم تحویل خواهد شد. حجت الاسلام روحانی با اشاره به اینکه در این سفر طرح ها و پروژه هایی مورد تصویب دولت قرار گرفته که در سالهای پیش رو اجرایی خواهد شد، اظهار داشت: برای این منظور هزار و صد و هشتاد میلیارد تومان برای ۲۹ طرح مهم اختصاص یافته است که امشب در شورای اداری استان تفصیل این طرح ها را اعلام خواهم کرد. وی افزود: همه ما با امیدواری به سمت ایران سرفراز و کرمان سربلند پیش خواهیم رفت و دولت در کنار مردم برای پیشبرد این طرح ها خواهد بود.منبع: خبرگزاری مهر
رئیس جمهور با بیان اینکه یکی از عوامل سفر من به این استان مسئله زلزله در این استان است، گفت: فردا به مردم قول خواهم داد که اعلام کنم تاریخ تحویل مسکن مردم چه زمانی خواهد بود.
62,143
607363f42c38301a358f149d
به گزارش تبیان به نقل از روزنامه ایران، پس از برگزاری مسابقات کشوری کشتی پهلوانی در مشهد و قهرمانی جابر صادق‌زاده، حواشی زیادی پیرامون برگزاری مسابقه فینال وزن 100+ کیلوگرم به وجود آمد و دیروز فدراسیون کشتی داوران فینال مسابقات را محروم کرد و اعلام داشت که قضاوت مسابقه فینال با مشکلاتی همراه بود. دبیر فدراسیون کشتی در گفت‌و‌گو با خبرنگار «ایران»، در خصوص این اتفاقات می‌گوید: «جلسه‌ای با حضور رئیس فدراسیون، داوران و رئیس کمیسیون داوران (محمد ابراهیم امامی) برگزار شد و در این جلسه اشتباه های داوری محرز و در نتیجه جرایمی برای داوران در نظر گرفته شد.» رضا لایق در پاسخ به این سؤال که با محرز شدن اشتباه های داوری تکلیف پهلوان کشور در سال 96 چه می‌شود؟ می‌افزاید: «با توجه به این موضوع که آیین نامه مسابقات پهلوانی کشور همسو با اتحادیه جهانی کشتی است نمی‌توانیم تصمیماتی خارج از آیین نامه مسابقات بگیریم چرا که در این صورت کشتی پهلوانی جهانی نخواهد شد.» او بیان می‌کند: «نتیجه مسابقه تغییر نخواهد کرد اما فدراسیون حرکت میرزاپور که پس از باختش در کنار صادق‌زاده ایستاد را به‌عنوان حرکت برگزیده سال 96 معرفی خواهد کرد. کار میرزاپور قابل تقدیر است و فدراسیون در جام تختی از میرزاپور تجلیل خواهد کرد.»منبع: روزنامه ایران
حواشی زیادی پیرامون برگزاری مسابقه فینال وزن 100+ کیلوگرم به وجود آمد و دیروز فدراسیون کشتی داوران فینال مسابقات را محروم کرد و اعلام داشت که قضاوت مسابقه فینال با مشکلاتی همراه بود.
5,883
607349bc2c38301a358e38d9
  مواد لازم پیتزای نودل مواد اصلینودل ۱ بسته تخم مرغ ۲ عدد آرد ۱ قاشق غذا خوری فلفل دلمه ای کوچک ۱ عدد گوجه فرنگی متوسط ۱ عدد پنیر پیتزا به مقدار لازم آویشن به مقدار لازم طرز تهیهزمان تهیه ۱۵ دقیقه زمان پخت ۲۰ دقیقه ۱ تو یه قابلمه آب بریزید و بذارید روی گاز، وقتی جوش اومد نودل رو بریزید توش و ۵ دقیقه بذارید بپزه. به روغن و نمک هم احتیاج نداره. ۲ تا نودل در حال پخته، گوجه و فلفل دلمه رو خرد کنید. ۳ نودل رو آبکش کنید و با آب سرد بشورید. تخم مرغ رو هم زده و آرد رو بهش اضافه کنید نودل پخته،فلفل دلمه و گوجه رو به مخلوط تخم مرغ اضافه کنید. ادویه توی بسته نودل و کمی نمک هم اضافه کنید. ۴ یه تابه نچسب بذارید روی گاز و توش کمی روغن بریزد.مواد رو بریزید توی تابه، روش پنیر پیتزا بریزید. در تابه رو بذارید و حدود ۱۵ دقیقه با شعله کم اجازه بدین تا غذا بپزه. ۵ در آخر، اگه دوست داشتید روش کمی آویشن بپاشید. سایر نکات پیتزای نودلاین نوع سادشه ولی اگه دوست داشتید میتونید کمی گوشت چرخ کرده سرخ شده، یا كالباس خرد شده یا سوسیس و قارچ و... بهش اضافه کنید. حتما امتحانش کنید. خیییییییلی لذیذه.منبع: پاپیون
این نوع سادشه ولی اگه دوست داشتید میتونید کمی گوشت چرخ کرده سرخ شده، یا كالباس خرد شده یا سوسیس و قارچ و... بهش اضافه کنید.
29,144
607355c22c38301a358e93b6
به گزارش تبیان به نقل از خبرگزاری تسنیم، سید جلال ملکی با اعلام خبر واژگونی مرگبار پرشیا در بزرگراه امام علی (ع) درباره جزئیات این حادثه اظهار کرد: ساعت 2:19 بامداد امروز حادثه واژگونی خودروی سواری در مسیر جنوب به شمال بزرگراه امام علی (ع)، نرسیده به اتوبان شهید بابایی به سامانه 125 اعلام شد که به سرعت آتش‌نشانان سه ایستگاه آتش‌نشانی از دو مسیر مختلف به محل حادثه اعزام شدند. سخنگوی سازمان آتش‌نشانی و خدمات ایمنی تهران ادامه داد: در محل حادثه مشاهده شد یک دستگاه خودروی سواری پرشیا با سه سرنشین مرد جوان با میانگین سنی بین 25 تا 30 سال به هنگام حرکت در مسیر به دلیل نامشخصی از مسیر اصلی منحرف شده و بعد از عبور از جوی آب، برخورد شدید با دیواره بتنی در فضای سبز به صورت کاملاً واژگون متوقف شده است. وی خاطرنشان کرد: بخش زیادی از این خودرو متلاشی شده بود؛ پیش از رسیدن آتش‌نشانان هر سه سرنشین توسط رهگذران از خودرو خارج شده بودند. ملکی تصریح کرد: یکی از سرنشینان از نواحی مختلف بدن دچار آسیب‌دیدگی شده اما خوشبختانه زنده بود ولی دو سرنشین دیگر با تایید عوامل اورژانس به علت شدت جراحات جان خود را از دست داده بودند. سخنگوی آتش‌نشانی تهران یادآور شد: در نهایت مصدوم برای انتقال به مرکز درمانی به عوامل اورژانس تحویل داده شد، خودرو به حالت اولیه بازگردانده و محل برای بررسی علت حادثه به عوامل پلیس راهور تحویل داده شد و در ساعت 4:14 عملیات پایان یافت.منبع: خبرگزاری تسنیم
سخنگوی آتش‌نشانی تهران از واژگونی خودروی پرشیا در بزرگراه امام علی (ع) خبر داد و گفت: بر اثر این حادثه دو سرنشین پرشیا جان باختند و یک نفر مصدوم شد.
10,419
60734bed2c38301a358e4a91
  ولی جهانی (معاون میراث فرهنگی استان گیلان) با اعلام خبر بازگشایی ضلع شرقی قلعه رودخان به روی گردشگران گفت: با توجه به اینکه بخش شرقی قلعه رودخان به دلیل شدت آسیب‌های وارده شرایط مساعدی برای بازدید گردشگران نداشت از اینرو، از ده سال پیش تاکنون امکان بازدید از این بخش برای گردشگران وجود نداشت. او گفت: با توجه به اهمیت موضوع و با پیگیری‌های اداره کل میراث فرهنگی، صنایع دستی و گردشگری گیلان و اختصاص اعتباری بالغ بر پنج میلیارد و ششصد و شصت میلیون ریال، مرمت و ساماندهی بخش شرقی قلعه که دارای مساحت تقریبی ده هزار مترمربع توسط پیمانکار ذی‌صلاح آغاز شد.  جهانی تاکید کرد:با توجه به شرح عملیات تعریف شده پس از اتمام این پروژه بخش شرقی قلعه بازگشایی خواهد شد.  معاون میراث فرهنگی استان گیلان به مرمت‌های صورت گرفته اشاره کرد و افزود: مرمت برج‌های آسیب دیده، مرمت دیوارهای تخریب شده پیرامون قلعه، مرمت مسیر‌های پیاده سنگی بخش شرقی، ساخت نیمکت ، تابلو راهنما، آبخوری ، سطل‌های زباله و . . . ازجمله مواردی است که در این پروژه به اجرا درخواهد آمد. منبع :خبرگزاری ایلنا
مرمت و ساماندهی بخش شرقی مجموعه بنای تاریخی قلعه رودخان با اعتباری بالغ بر پنج میلیارد و ششصد و شصت میلیون ریال آغاز شد.