key
float64
0
92.3k
_id
stringlengths
3
24
article
stringlengths
2
223k
summary
stringlengths
3
999
90,908
607370bb2c38301a358f84fa
لیست خرید داشته باشید قبل از رفتن به خرید یه لیست تهیه کنید تا از خریدهای اضافی جلوگیری کنید با بچه‌ خرید نرید یا مدیریت کنید فضای فروشگاه‌های زنجیره‌ای اصلا مناسب تفریح نیست، پس بهتره که با بچه‌ها برای خرید نروید انتخاب فروشگاه فروشگاه‌های زنجیره‌ای با تخفیف معروف هستن، ولی خریدهای متفرقه باعث میشن که جمع هزینه‌ای که شما می‌کنید به سود شما نباشه! پس قیمت کالاهای اساسی رو تو انتخاب فروشگاه در اولویت قرار بدید به تخفیف‌ها نگاه نکنید وجود تخفیف دلیل خوبی برای خرید نیست، به لیست خرید خودتون نگاه کنید تا ببینید به چیزهایی نیاز دارید بسته‌بندی یا فله؟ مثلا حبوبات اکثرا تو بسته بندی‌های زیر ۷۰۰ گرم بسته بندی می‌شن که شما فکر می‌کنید یک کیلیویی هستن، حبوبات بسته بندی حدودا ۲برابر فله قیمت دارن پربازدیدها/پرفروش‌ترین‌ها تو سایت‌های خرید آنلاین به بخش‌های پربازدید و پرفروش کاری نداشته باشید، توجه کنید که این بخش‌ها کاملا در اختیار فروشنده هست و می‌تونه ذهن شما رو فریب بده لحظه آخری فروشگاه‌ها خیلی از تنقلات گرون قیمت که حاشیه سود خوبی دارن رو نزدیک صندوق قرار میدن تا وقتی شکم شما گرسنه هست یا ذهن‌تون خسته است، اونها رو بخرید
خرید از فروشگاه‌های زنجیره‌ای و آنلاین بخاطر کد تخفیف‌ها و حراج‌هایی که دارند گاهی اوقات به صرفه به نظر می‌رسد، اما شما باید به نکات دیگری هم توجه کنید که در ادامه به آنها می‌پردازیم
26,537
607354a02c38301a358e8987
چطور والدین شاغل کارهایشان را با موفقیت مدیریت می‌کنند؟ در این مقاله توصیه‌هایی مطرح می شود تا والدین پرمشغله بتوانند با استفاده از آنها استفاده بهینه‌تری از زمان خود داشته باشند و متعاقب آن، وقت بیشتری را با خانواده خود بگذرانند. سلسله مراتب اهمیت کارهایتان را بدانید چه چیزی در زندگی‌ برایتان مهم‌تر است؟ اولویت‌تان چیست؟ باید تصمیم بگیرید مهم‌ترین چیز در زندگی‌تان چیست؟ تعیین کنید چه چیزی در زندگی برایتان ارزش زیادی دارد تا بتوانید تعهدات خود را در زندگی در قبال خود و خانواده‌تان درجه‌بندی کنید. وقتی فرصتی برای ثبت‌نام در فلان فعالیت والدین در مدرسه بچه‌ها، فعالیتی گروهی یا دیگر کارهای داوطلبانه ایجاد می‌شود، ابتدا باید ببینید آیا این فعالیت با اولویت‌های شما مطابقت دارد یا خیر؟ همین‌طور باید ارزیابی کنید آیا این فعالیت، شما را از فعالیت‌های دیگری که با ارزش‌ها، تعهدات و اولویت‌هایتان منطبق هستند، دور خواهد کرد یا خیر؟وقتی به فعالیتی جواب «بله» می‌دهید، درواقع به فعالیت دیگری «نه» می‌گویید، چون نمی‌توانید همه کارها را باهم انجام دهید. ابتدا باید ببینید چه چیزی در زندگی‌تان اولویت و ارزش بالاتری دارد؛ سپس وقتی با فرصت‌هایی مواجه می‌شوید که زمان‌گیر هستند که غالبا این‌طور هستند، بهتر می‌توانید تصمیم بگیرید که چه فعالیتی را می‌خواهید انجام دهید و کدام یک را نمی‌پذیرید.وقتی در زندگی‌تان ارزش‌های تعریف‌شده دارید، نه گفتن به فعالیت‌هایی که ارزش خاصی ندارند، راحت‌تر می‌شود. تعهد شما در زندگی حفظ این ارزش‌هاست و انجام این کار باعث می‌شود پدر و مادر بهتر و شادتری در بلندمدت باشید. اگر به هر فرصتی که در زندگی پیش می‌آید جواب بله بدهید، بیش‌ازحد پرمشغله می‌شوید و به همه کارهای خود نمی‌رسید و نتیجه آن می‌شود که شما تبدیل به پدر یا مادری می‌شوید که بیش‌ از اندازه گرفتار است و به همین خاطر به‌راحتی آشفته می‌شود، چون کارهای زیادی باید انجام دهد. برای بچه‌ها بیش از اندازه کار نتراشید بسیاری از بچه‌ها درگیر حجم انبوهی از فعالیت‌های فوق‌برنامه هستند. اگر برای خانواده ارزش قائل هستید و می‌خواهید فرزندان‌تان پیوند خانوادگی قوی با یکدیگر داشته باشند، دیگر نمی‌توانید چنین برنامه‌هایی را پیش بگیرید؛ چون وقتی هر کدام از اعضای خانواده هر روز هفته برنامه جداگانه‌ای دارند، درکنارهم‌ بودن، چالش‌برانگیز خواهد شد. هر روز هفته برای خودتان برنامه نگذارید. حداقل چند روزِ هفته را بدون فعالیت از پیش تعیین‌شده بگذارید. در خانه دور هم جمع شوید و وقت‌تان را با هم بگذرانید. نه در اتاق‌های جداگانه، بلکه با همدیگر کارهایی انجام دهید؛ مثل آماده‌کردن یک وعده غذایی، برنامه‌ریزی برای تعطیلات آخر هفته، بازی‌های فکری، شام‌خوردن دور یک میز یا فقط گپ‌وگفت درباره زندگی. با برنامه‌های بیش از حد، حضورداشتن در کنار خانواده را از دست ندهید.اگر این دوره زندگی را هر روز برای بردن بچه‌ها از کلاسی به کلاسی دیگر در ماشین می‌گذارنید، پس احتمالا ابتدا باید ببینید کدام کلاس‌ها ضروری و کدام یک غیرضروری هستند. نیازی نیست هم‌زمان به کلاس‌های ورزشی، موسیقی، کاراته یا ... برود. این مسئله فشار زیادی به بچه‌ها و همین‌طور به ما به‌عنوان والدین وارد می‌کند. ما نیاز به زمانی برای خودمان داریم و آنها هم همین‌طور. اینکه فعالیت‌های مختلفی برای بچه‌ها در نظر بگیریم، خیلی خوب است، اما لازم نیست همه آنها در طول یک فصل یا یک برهه از زندگی انجام شوند. فعالیت‌ها را پراکنده کنید تا فرزندتان از فعالیت زیاد از پا در نیاید. هر فعالیتی که آنها را درگیر می‌کند، برای شما هم تعهد است، زیرا شما پدر و مادر هستید. برای سلامتی خودتان هم که شده، در فعالیت‌های فوق‌برنامه زیاده‌روی نکنید.بله، همه ما می‌خواهیم بچه‌هایمان موفق شوند، اما ایجاد رابطه بین اعضای درجه یک خانواده که برای یک عمر است چطور؟ هر قدر زمان بیشتری را صرف با هم‌بودن در خانه کنید، به دور از آن کلاس‌های فوق‌برنامه، زمان بیشتری را برای همراه خانواده‌بودن اختصاص داده‌اید. اگر می‌خواهید بچه‌هایتان در بزرگسالی تعطیلات را کنار شما بگذرانند، باید بدانید که این روابط اهمیت زیادی دارند. مشغول نگه‌داشتن آنها در بیرون از خانه، مانع ایجاد این پیوند خانوادگی می‌شود. من وقتم را با فرزندانم می‌گذرانم تا به آنها آموزش دهم که انسان‌های شایسته‌ای باشند. این موضوع در فهرست من در اولویت قرار دارد که به مراتب بالاتر از تبدیل‌شدن به بازیکن بزرگ فوتبال است. آیا آرزوهای دیگری برای آنها ندارم؟ البته که دارم، اما ما فرصت اندکی در زندگی برای گذراندن با فرزندان‌مان داریم. آنها بزرگ می‌شوند و زندگی مستقلی را شروع می‌کنند. من می‌خواهم فرزندانم بتوانند وارد جامعه شوند، افراد خوب، شایسته و مهربانی باشند، افرادی که بتوانند تأثیر مثبتی بر جهان پیرامون‌شان بگذارند.من برنامه‌ریزی بیش‌ازحدی برای بچه‌هایم نمی‌کنم تا فرصت درکنارهم بودن را داشته باشیم؛ تا بتوانم درست را از غلط، خوب را از بد، راه را از بی‌راه و درس‌هایی از زندگی را به آنها آموزش بدهم. اگر می‌خواهید ارزش‌های خودتان را به فرزندان‌تان هم منتقل کنید، بهتر است با آنها وقت بگذرانید تا این موضوع اتفاق بیفتد. برای اینکه تأثیر مثبتی بر شکل‌گیری شخصیت بچه‌ها داشته باشید، باید تمرین و تکرار کنید و از همه مهم‌تر، وقت بگذارید. به‌دنبال فوق‌العاده‌بودن نباشید خیلی از والدین فشار زیادی روی خودشان و فرزندان‌شان می‌آورند تا طبق استاندارد مشخصی زندگی کنند. استاندارد داشتن عالی است، اما اگر هدف‌تان فوق‌العاده‌بودن است، به نظر من باید رهایش کنید. تلاش برای فوق‌العاده‌بودن، زمان و انرژی بیش از حدی می‌طلبد. گاهی اوقات خوب انجام‌دادن کاری، همه آن چیزی است که نیاز دارید. اصلا بیشتر اوقات شما تنها کسی هستید که متوجه اختلاف بین خوب و فوق‌العاده می‌شوید. برای کارها اولویت قائل شوید کارهای روزمره نیروی حیاتیِ خانه‌داری هستند. اگر برنامه روزمره‌ای داشته باشید که همیشگی و ثابت باشد، متوجه خواهید شد که کارهای خانه راحت‌تر و سریع‌تر پیش می‌روند. وقتی برنامه مشخصی برای کارهای خانه در نظر می‌گیرید، سعی کنید به آن وفادار بمانید. این کار به شما کمک می‌کند کارهای خانه را با مدیریت زمان پیش ببرید.بچه‌ها ساعت درونی دارند. وقتی شما در اجرای برنامه روزمره ثابت‌قدم می‌مانید، آنها هم می‌توانند با آن سازگاری کنند و راحت‌تر کنار بیایند. زمان خواب شبانه باید مشخص باشد. روزهای مدرسه هم باید برنامه صبحگاهی ثابتی داشته باشند، از زمان بیدارشدن تا بیرون‌رفتن از درب خانه. فهرست کارهایی که باید انجام شود همیشه فهرستی از کارهایی که باید انجام شوند در کیف یا جیب خود داشته باشید. در اندازه‌ای باشد که وقتی چیزی یادتان افتاد که باید انجام دهید، بتوانید به آن فهرست اضافه کنید. معمولا کارهایی در زندگی هستند که انجام نمی‌شوند، صرفا به خاطر آنکه فراموش می‌شوند، زندگی را پر از سراسیمگیِ فعالیت‌های روزمره می‌کنند. ما فقط می‌توانیم روی آنچه پیش‌رو داریم تمرکز کنیم. اگر یک فهرست داشته باشید، می‌توانید تمرکز خود را روی انجام کار در وقت مناسب دیگری تغییر دهید و هیچ کاری را فراموش نکنید.اما سریع هم آن را ننویسید. اگر کاری است که به زمان قابل توجهی نیاز دارد (حتی یک یا دو ساعت)، برنامه‌ریزی کنید که چه وقت می‌توانید آن را انجام دهید و در تقویم‌تان آن زمان را به انجام آن کار اختصاص دهید. آن را در فهرست کارهایی که باید انجام دهید بنویسید و بعد زمان مناسب برای انجام‌آن را در تقویم‌تان مشخص کنید.همیشه یک تقویم همراه داشته باشید. خیلی‌ها برای پیگیری برنامه‌ها از موبایل‌شان استفاده می‌کنند. من شخصا یک تقویم کاغذی را ترجیح می‌دهم. این‌طوری می‌توانم کل ماه را در یک نگاه ببینم. وقتی برای پیگیری فعالیت‌هایتان از ذهن خود استفاده می‌کنید، زمان و انرژی زیادی می‌طلبد. مدام باید به خاطر داشته باشید چه برنامه‌ای برای امروز یا هفته آینده دارید. باید مدام به خودتان یادآوری کنید فلان کار را دارید تا مبادا کارهای مهم فراموش شوند. پیشنهاد می‌کنم با استفاده از یک تقویم، ذهن خود را برای چیزهای دیگر خالی کنید.
چطور والدین شاغل کارهایشان را با موفقیت مدیریت می‌کنند؟ در این مقاله توصیه‌هایی مطرح می شود تا والدین پرمشغله بتوانند با استفاده از آنها استفاده بهینه‌تری از زمان خود داشته باشند و متعاقب آن، وقت بیشتری را با خانواده خود بگذرانند.
31,813
607356db2c38301a358e9e23
«بیشتر مشکلات زندگی به دلیل تعلقاتی است که خودمان ایجاد کرده ایم، تعلق به پست و مقام، تعلق به ثروت، تعلق به اطرافیان و اصلا تعلق به زندگی روزمرگی ها. به نوعی خودمان را درگیر کرده ای در حالی که. اگر فرصت دهیم که روح مان به سمت و سوی یک اندیشه متعالی پرواز کند، در واقع خویش را از بند نفس رهانیده ایم. پیاده روی اربعین همین خصوصیت را دارد که انسان را از بند خویش آزاد می کند. گاهی برخی موضع گیری نسبت به این حرکت عظیم دارند، در حالی که اتفاقا خوب است که برای یکبار هم که شده این تجربه را داشته باشیم و در این همایش عظیم شرکت کرده و تاثیراتش را ببینیم.» این سخنان بخش هایی از مباحث حجت الاسلام «محمدجواد فلاح»، مدیرگروه پژوهشی اخلاق اسلامی دانشگاه معارف اسلامی قم است که در مورد ابعاد مختلف زیارت اربعین، نظراتش را با ما در میان گذاشته است. در ادامه حاصل این گفت وگو تقدیم حضورتان می شود: پیاده روی اربعین حسینی چه ظرفیت های نهفته ای در حوزه های سیاسی، اجتماعی و فرهنگی دارد و در این حوزه ها چه برکاتی را نصیب تشیع و اسلام می کند؟ زیارت اربعین دریای عمیقی از معارف است که می تواند بر زندگی مومنان تاثیرات متعددی را بر جای بگذارد، اینکه در مقطع زمانی مشخصی مومنان تلاش می کنند روی به سوی امام حسین(ع) بیاورند، خود به تنهایی یک ظرفیت معنوی به شمار می آید که می تواند زمینه ساز اصلاح ابعاد مختلفی از زندگی اعم از فردی، خانوادگی و سیاسی-اجتماعی شود. برای مثال در عرصه معنویت و دینداری، از امام حسن عسگری(ع) روایت است که فرمودند: «عَلاماتُ المؤمنِ خَمسٌ: صَلَواتُ إحدی و خَمسینَ، و زیارةُ‌ الأربعینَ، و التَّخَتُّم بِالیَمینِ، و تَعفیرُ الجَبینِِ، و الجَهْرُ بِبسم اللهِ الرَّحمنِ الرَّحیمِ». «نشانه‌های مؤمن پنج چیز است: اوّل: نماز پنجاه و یك ركعت (واجب و نافله در طول شبانه روز) دوم: زیارة اربعین حضرت سیّد الشّهداء علیه السّلام. سوم: انگشتر در دست راست نمودن. چهارم: پیشانی بر خاك گذاردن. پنجم: بلند گفتن بسم‌ الله ‌الرّحمن الرّحیم در نمازهای جهریه (صبح، مغرب و عشاء)» اگر کسی می خواهد به استقرار ایمان برسد یکی از نشانه هایش آن است که روز اربعین حضرت سیدالشهدا(ع)، زیارت امام حسین(ع) را در قلب و دلش بپروارند، این نشان می دهد که حرکت به سوی مضجع شریف حضرت(ع)، امنیت خاصی را در قلب افراد جاری و ساری می کند. از سوی دیگر اتفاقی که در جریان زیارت اربعین می افتد، آن است که افراد یکدل و همدل به سمت کربلای معلی حرکت و در پیاده روی شرکت می کنند. وقتی قلب های مومنین کتار هم قرار می گیرد، منجر به یک هم افزایی در محبت می شود و ایمان، خود را در یک مجتمع انسانی چند میلیونی نشان می دهد. از این رو، این حرکت ایمانی افراد را مجاب به یک تغییر می کند و با توجه به اینکه همه زائران در حرکتی برخاسته از دین حضور دارند به تدریج فطرت انسانی شان بیدار شده و بهتر از قبل معارف قیام عاشورا و حرکت حسینی را درک می کنند  و در می یابند امام حسین(ع) جان خود را فدا کرد تا جهل را در جامعه از بین ببرد. در یکی از فرازهای زیارت اربعین به این مسئله اشاره شده که ایشان جان خود را بذل کرد تا افراد را از جهل نجات دهد: «وَ بَذَلَ مُهْجَتَهُ فِیكَ لِیَسْتَنْقِذَ عِبَادَكَ مِنَ الْجَهَالَةِ وَ حَیْرَةِ الضَّلالَةِ». بنابراین ابعاد مختلف دینی –فرهنگی، سیاسی – اجتماعی ذیل این گردهمایی وجود دارد. یکی از مسایلی که در مورد پیاده روی اربعین مطرح می شود، همراهی توامان عقل و عشق، شور و شعور است، تبلور این ویژگی ها ذیل این اجتماع عظیم حسینی چگونه حاصل می شود؟ اساسا وقتی محبت با عقیده همراه می شود، کارساز شده و آثار آن در زندگی فردی، اجتماعی و سیاسی نیز متبلور می شود. لذا همه افراد حاضر در پیاده روی اربعین، چه ایرانی و چه غیرایرانی فقط سعی دارند که رضایت یکدیگر را جلب کنند تا ذیل جلب رضایت سایر زائران بتوانند رضایت حضرت سیدالشهدا(ع) را کسب کنند. این گونه است که بسیاری از برادران و خواهران عراقی،  کل سال زحمت می کشند تا میزبان زائران اربعین باشند. در نتیجه این حرکت مذهبی ایمانی به سان انرژی معنوی است که به زائران تسری می یابد. حضور در این پیاده روی، گذشت، ایثار و سعه صدر را به همراه می آورد. اساسا به دلیل آنکه پیاده روی اربعین به خودی خود همراه با یک سری فضیلت های اخلاقی است، طبیعتا نوع عزاداری ها و معرفت شناسی که ذیل این اجتماع عظیم صورت می گیرد توام با شور و شعور است. در واقع افراد وادار می شوند که فکر کنند که برای چه پیامی بود که این جمعیت بدون آنکه از یکدیگر شناختی داشته باشند این گونه بذل و بخشش و ایثار می کنند؟ صبر و استقامت و یکدلی و وحدت از دیگر خصایصی است که در این اجتماع عظیم مشاهده می شود.  چه عواملی سبب می شود که زائران اربعین علی رغم تفاوت های نژادی، قومیتی، مذهبی و ... بتوانند در مدت زمانی کوتاه سبک زندگی شان را چنین اصلاح کنند؟ یکی از مهمترین عوامل آن است که همه افراد حاضر در پیاده روی اربعین این خصایص را دارند. وقتی اکثر مردم حساس به مسایل اخلاقی باشند در این صورت اگر برخی افرد ضعف هایی در نوع اخلاق و رفتارشان داشتند، می توانند به سمت اکثریت گرایش پیدا می کنند. واقعیت امر آن است که اگر قرار بود این جمعیت را جمع کنیم و یک سال آموزش اخلاق بدهیم هرگز به چنین موفقیتی نمی رسیدیم، این شور و حرارت حسینی است که سبب شده زائران اربعین یک شبه ره صد ساله بروند.   به نظرتان حفظ این دستاوردها بعد از ایام اربعین در گروی چه عواملی است؟ اولا باید برنامه ریزی جدی داشته باشیم و از خودمان شروع کنیم، به این معنی که آنچه به دست آوردیم را حفظ کرده و بر رفتار و اخلاق خوب ممارست ورزیم، وقتی یک فرد چنین شد اطرافیانش نیز از او تاثیر می گیرند همان طور که خود در جریان زیارت اربعین از دیگران متاثر می شود. تثبیت این اخلاق سبب می شود از بند بسیاری از تعلقات دنیوی رها شویم، واقعیت آن است که بیشتر مشکلات زندگی به دلیل تعلقاتی است که خودمان ایجاد کرده ایم، تعلق به پست و مقام، تعلق به ثروت، تعلق به اطرافیان و اصلا تعلق به زندگی روزمره؛ به نوعی خودمان را درگیر کرده ایم. اگر فرصت دهیم که روح مان به سمت و سوی یک اندیشه متعالی پرواز کند، در واقع خویش را از بند رهانیده ایم. پیاده روی اربعین همین خصوصیت را دارد که انسان را از بند خویش آزاد می کند. گاهی برخی موضع گیری نسبت به این حرکت عظیم دارند، در حالی که اتفاقا خوب است که برای یکبار هم که شده این تجربه را داشته باشیم و در این همایش عظیم شرکت کنیم و تاثیراتش را از نزدیک درک کنیم. منبع : خبرگزاری شبستان
حجت الاسلام فلاح با بیان اینکه پیاده روی اربعین ایمان را در اجتماع چندمیلیونی نمایش می دهد، گفت: اگر به این جمعیت یک سال آموزش اخلاق می دادیم هرگز به چنین موفقیتی نمی رسیدیم، این شور حسینی است که سبب شده زائران اربعین یک شبه ره صدساله را بروند.
11,787
60734cd12c38301a358e4fe9
 بسم الله الرحمن الرحیم بنام خدایی که در هم کوبنده ستمگران و ظالمان تاریخ است.بنام او که مالک هستی است ،جان می دهد و جان می ستاند .با سلام به حضرت بقیه الله و شهیدان راه حق و آزادی ، با سلام به نائب برحق حرت مهدی (عج) امروز ظلم بر جهان چیره گشته و ما مظلومان تاریخ ، ای مظلومان بپاخیزید و کاخ ظلم و ستم را فروریزید .این وصیت را با سرعت نوشتم و نتوانستم کلی بگویم .امیدوارم پدر و مادر مرا حلال کنند. برای آنها و برادرانم و خواهرانم آرزوی موفقیت میکنم اگر شهید شدم بدانید که گرچه دستم از این دنیا کوتاه است ولی از قفس تنگ دنیا خلاص شدم ،رها گشتم و به ملکوت اعلا پیوستم برای من ناراحت نباشید.امیدوارم خداوند متعال یارتان باشد و خداوند را هرگز فراموش نکنید . درباره شهید شهید ستوانیکم پیاده عبدالحسین عرفانی جهرمی در سال 1339 در شهرستان جهرم متولد شد . پس از طی تحصیلات اولیه و اخذ مدرک دیپلم ، زمانی که آتش جنگ در جبهه های حق علیه باطل شعله ور بود به ندای رهبر کبیر انقلاب امام خمینی لبیک گفت و در تاریخ 1362/07/05 پس از قبول شدن در کنکور ورودی دانشکده افسری به استخدام نیروی زمینی ارتش جمهوری اسلامی ایران در آمد ، پس از سپری کردن دوره دانشکده افسری و اخذ مدرک کارشناسی علوم در تاریخ 1365/09/05 به درجه ستواندومی نائل آمد و سپس برای گذراندن دوره مقدماتی رسته پیاده به مرکز آموزش پیاده شیراز اعزام و پس از سپری کردن این دوره در تاریخ 1366/08/20 به لشکر 28 پیاده کردستان منتقل شد .پس از سپری کردن دوره دانشکده افسری و اخذ مدرک کارشناسی علوم در تاریخ 1365/09/05 به درجه ستواندومی نائل آمد و سپس برای گذراندن دوره مقدماتی رسته پیاده به مرکز آموزش پیاده شیراز اعزام و پس از سپری کردن این دوره در تاریخ 1366/08/20 به لشکر 28 پیاده کردستان منتقل شد .وی مسئولیتهای فرمانده دسته ادوات و معاون گروهان در گردان 127 را به عهده داشت و در مدت خدمت خود هیچ وقت صلاح خود را به مصالح مملکت و نظام ترجیح نداد و در راه تحقق اهداف جمهوری اسلامی ایران لحظه ای کوتاهی ننمود .شهید عبدالحسین عرفانی جهرمی در مورخه 1367/01/23 در عملیات آفندی بیت المقدس 5 در ارتفاعات قلیجان مریوان در اثر اصابت ترکش خمپاره دشمن بعثی به ناحیه شکم و سر به درجه رفیع شهادت نائل آمد .منبع:فاتحان
با سلام به نائب برحق حرت مهدی (عج) امروز ظلم بر جهان چیره گشته و ما مظلومان تاریخ ، ای مظلومان بپاخیزید و کاخ ظلم و ستم را فروریزید
65,619
6073656d2c38301a358f2231
رئیس دانشگاه علوم و معارف قرآن کریم گفت: آنکه دلیل بر حقانیت چیزی می‌شود، استدلال، برهان و منطق است، این دلیل می‌شود، اما اینکه کسی شفا داد یا نداد، هیچ وقت دلیل بر چیزی نمی‌شود ولی متأسفانه مردم سراغ این چیزها می‌روند.حجت‌الاسلام و‌المسلمین احمد عابدی، استاد درس خارج حوزه علمیه و رئیس دانشگاه علوم و معارف قرآن کریم در سلسله جلسات سخنرانی به نقد و بررسی عرفان‌های نوظهور پرداخته است که بخش بیست و یکم آن در ادامه می‌آید: *عرفانی به نام سای‌بابا از واقعیت تا خرافاتیکی دیگر از عرفان‌های نوظهور، عرفانی است که الان معروف است به سای‌بابا سای‌بابا یک آدمی است که اصالتاً شیرازی است، یعنی آباء و اجدادش شیرازی هستند، از شیراز به بمبئی رفتند و از بمبئی هم به حیدر آباد(جنوب هند) رفتند و در جنوب هند این آقای سای‌بابا حدود تقریباً شاید هفتاد سال پیش متولد شده است. سای‌بابا ادعای خدایی می‌کند، ادعای الوهیت می‌کند و عده‌ای متاسفانه پیروانش هستند. تقریباً یک بار در سال در میان پیروانش ظاهر می‌شود و مراسمی دارند و سخنرانی می‌کنند و عبادت و سجده‌اش می‌کنند و از این مسائل. گاهی می‌گویند مرام و آیین خودشان عرفان است و دین نیست، بلکه نوعی مسلک عرفانی است و گاهی می‌گویند عرفان هم نیست یک مسلک اخلاقی است، گاهی هم می‌گویند دین جدیدی است، چطور! دین سیک یک دینی است که تلفیق از سه دین اسلام، مسیحیت و هندوئیزم است، آقای نانک آمد یک چیزهایی را از اسلام گرفت و یک چیزهایی هم از مسیحیت و یک چیزهایی هم از هندو و اسمش را گذاشت یک دین جدید، آن طور که سیک یک دین تلفیق از سه دین است و به ادیان دیگر هم احترام می‌گذارند. البته با اینکه می‌گوید احترام می‌گذارند، این سیک‌ها باید همیشه چاقو داشته باشند و معتقدند که تا آخرین مسلمان کشته نشده است چاقو را نباید زمین گذاشت! در عین حال هم می‌گویند به اسلام احترام می‌گذاریم ولی با مسلمانان هم این قدر مخالفند، سای‌بابا نیز همین طور است یعنی در سای‌بابا به اسلام احترام گذاشته می‌شود، در عین حال اسلام دین توحید است، به هندو هم احترام می‌گذارند با اینکه هندو دین شرک است. *ادعای خدایی سای‌بابا و سرتعظیم فروآوردن وی در برابر بت‌ها!این مسأله کثرت‌گرایی یا پلورالیزسم از همه بیشتر در سای‌بابا است، ادیان و مذاهبی که کاملاً متناقض است با یکدیگر، هر دو را قبول دارند و تائید هم می‌کنند. جالب است که مثلاً خود سای‌بابا با اینکه ادعای خدایی دارد، می‌گوید خدای ما را نیز قبول دارند، ولی خود این سای‌بابا یک معبد ویشنو ساخته است، ویشنو اسم یکی از بت‌های هندوهاست، یعنی کسی که مدعی خدایی است و مدعی این است که اعتقاد به خدا دارند برای ویشنو معبد ساخته است، یک معبد هم به یک نفر از پیروان خودش دستور داده بود بسازند برای اُرجونا که تا معبد تمام نشده بود مرد، اُرجونا هم یکی از بت‌های هندوهاست. سای‌بابا از سیزده سالگی ادعای خدایی کرده است و از چهارده سالگی ادعای معجزه و الان هم در هند خیلی معجزات زیادی برایش نقل می‌کند و متأسفانه از جاهای مختلف دنیا برای پرستش سای‌بابا می‌روند. روزی که سای‌بابا می‌آید جلوی پیروان خودش و دستانش را باز می‌کند، از دستانش دود بیاید، این را یک معجزه حساب می‌کنند، معجزه دیگر سای‌بابا این است که ادعای علم غیب دارد، معجزه دیگرش این است که می‌گوید مریض شفا می‌دهد، معجزه دیگرش این است که می‌گوید زبان حیوانات را می‌فهمد و پیروانش نیز این چیزها را نسبت به او قبول دارند. البته دروغ بودن اینها که خیلی پیداست، کسی بگوید من زبان حیوانات را می‌فهم، حالا یک مورچه کاری می‌کند می‌گوید آن مورچه گفت بیا عقب یا برو جلو، نه قابل اثبات است و نه قابل نفی. *آیا شفا دادن دلیل بر حقانیت فرد است؟!بله مریض شفا می‌دهد، ولی مریض شفا دادن دلیل بر چیزی نیست، کسی مریض شفا بدهد، دلیل بر این است که بر حق است؟ معجزه این است که برای دلیل بر ادعا آورده شود، این را معجزه می‌گویند. اما اگر یک کسی بگوید من خدایم یا پیغمبرام و نمی‌گوید دلیل بر آن این است که مریض شفا می‌دهم، می‌گوید من خدا یا پیغمبر هستم مریض هم شفا می‌دهم این را معجزه نمی‌گویند. معجزه این است که این عمل دلیل بر گفتار باشد، اگر کسی دو حرف دارد، یعنی سای‌بابا که می‌گوید من خدا هستم نه به خاطر اینکه می‌گوید مریض شفا می‌دهم، این علتش نیست، می‌گوید من خدایم خیلی کارها می‌توانم بکنم، این کار را هم می‌توانم بکنم، اگر به سای‌بابا بگویید، دلیلت بر خدا بودن چیست نمی‌گوید مریض شفا می‌دهم، بلکه می‌گوید دلیلم بر خدا بودن این است که به دلت مراجعه کن، ببین خدا هستم یا نیستم. تشخیص معجزه مشکل است، مگر در طول تاریخ نبوده است که مردم معجزه می‌دیدند و می‌گفتند سحر است، به خاطر اینکه سحر شبیه معجزه است، مگر سیدمرتضی نمی‌گفت که مثل قرآن می‌شود آورد اما اگر به عنوان قرآن بخواهید بیاورید حالا نمی‌شود، عقیده صرفه همین است، اصلاً سیدمرتضی کتاب مخصوص همین مسأله نوشته است و آستان قدس هم چاپ کرده است، سید مرتضی می‌گوید عین قرآن می‌شود آورد، اما اگر کسی بگوید من به قصد اینکه عین قرآن می‌خواهم بیاورم، دیگر نمی‌شود و الا بدون این ادعا عین قرآن می‌شود آورد. تشخیص معجزه مشکل است، اینکه در طول تاریخ مردم معجزه را می‌گفتند سحر است، مردم معجزه را می‌دیدند می‌گفتند: «ان هذا الا قولٌا لبشران هذا الا سحرٌ یوثَر»، نه اینکه ماهیت معجزه با ماهیت اینها فرق می‌کند، نه، تفاوت در ماهیت نیست، تفاوت در ادعاست.حالا این معجزات را خواهم گفت که علت چیست. سای‌بابا فراوان در کلماتش این را دارد که هیچ کس فکر نکند، درباره اینکه چرا من خدا هستم، این را فکر نکنید، چون فکر احدی به من نمی‌رسد، بعد می‌گوید آیا یک مورچه می‌تواند درباره یک فیل حرف بزند، شماها مثل مورچه‌اید و من هم مثل فیل هستم، خیلی دارد اینکه درباره من و ذات من فکر نکنید، اینکه چرا من خدا شدم، فکر نکنید، فقط این را بدانید که الوهیت و خدا شدن منحصر به من نیست و شما نیز می‌توانید خدا بشوید و از این حرف‌ها درباره خدا خیلی دارد و این جالب است که در ادیان صفاتی که برای خدا می‌گویند: اسلام می‌گوید خدا عالم است و قادر است، یهودیت می‌گوید خدا سخت کیفر است، زرتشتی می‌گوید خدا مهربان است. سای‌بابا وقتی صفات خدا را می‌خواهد بگوید همیشه می‌گوید عم و مقصودش از عم، علم و قدرت است که ما مسلمانان درباره خدا می‌گوییم. درباره خدایی‌اش می گوید کسی دنبال دلیل نباشد و فکر هم نکند که چرا من خدا شدم و فقط بدانید من خدایم و فکر شما به من نمی‌رسد.این خیلی زیاد در کتاب‌ها و حرف‌ها و سخنرانی‌هایش تکرار شده است. مراسمشان هم تقریباً در اسفندماه برگزار می‌شود یعنی در اواخر هر سال مراسمی دارند در اطراف حیدرآباد هند، مردم هم از گوشه و کنار متأسفانه می‌روند، سای‌بابا در آن سخنرانی که می‌کند معمولاً سخنرانی‌اش اخلاقی است و معمولاً روی این طور چیزها تأکید می‌کند: روی تقوا، روی صلح، هم نوع دوستی، محبت به خانواده و مسائل اخلاقی بیشترین چیزی است که در سخنرانی‌هایش تأکید می‌شود، بحث مراقبه و فکر کردن درباره خدا، نه درباره سای‌بابا و عشق به خدا، این خیلی زیاد در کلمات سای‌بابا است، اینکه من چرا خدا شدم را می‌گوید فکر نکنید، درباره خدایی هم که خالق جهان است می‌گوید درباره او خیلی فکر بکنید، محبت خدا هم در دل و ذهنتان باشد و امثال اینها. *اما درباره معجزاتش و یا درباره علم غیبش و امثال اینهاابوعلی سینا نمط دهم اشارات را درباره همین چیزها قرار داده است و عنوان نمط دهم این است: اسرار آیات، یعنی علت این کارهای عجیب و غریب چیست؟ اگر کسی از غیب خبر بدهد یا مریضی را شفا دهد علت این چیست؟ اولاً: همه اینها با تمرین قابل به دست آوردن است. هر کسی علاقه و ارتباطش را با دنیا کم کند کارهای عجیب و قریب می‌تواند انجام بدهد. همه این را قبول دارند که وقتی آدم خواب می‌رود می‌تواند یک چیزهایی را ببیند یا بشنود که وقتی بیدار است نمی‌تواند. کی آدم خواب می‌رود، وقتی توجه به دنیا ندارد، آدمی که حواسش به دنیا باشد خوابش نمی‌برد و وقتی که حواسش به دنیا نبود، حالا خوابش می‌برد و وقتی خوابش برد خیلی چیزها را می‌بیند و می‌شنود و این قابل انکار نیست و ربطی به مسلمان و کافر ندارد، همه همین طور هستند، حالا اگر بنده، الان که بیدارم بتوانم مثل موقعی که می‌خواهد خوابم ببرد، چطور غافل از دنیا می‌شوم، وقتی از دنیا غافل می‌شوم چیزهایی را می‌بینم و می‌شنوم، خواب دیدن اینطور است، وقتی توجه به دنیا ندارد خوابش می‌برد و آن موقع که خوابش برد یک چیزهایی را می‌بیند و می‌شنود. حالا من اگر در بیداری توانستم این کار را بکنم که از این دنیا غافل بشوم، آن موقع هم می‌توانم بگویم در دل شما چه خبر است، می‌توانم از خیلی چیزها هم خبر بدهم. هیچ وقت در هیچ روایتی نیامده است، خبر از غیب دادن را دلیل بر حقانیت کسی بگیرد. آنکه مثلاً عیسی(ع) می‌گوید: «اُنباکم بما تدخرون فی بیوتکم»، آن در مقام تحدی با کسانی بود که آن‌ها هم همین را داشتند، یعنی همان مسأله صرفه سید مرتضی می‌شود. درباره کارهایی که سای‌بابا انجام می‌دهد، (مثلاً) مریض شفا می‌دهد. قدرت روح و قدرت نفس خیلی بیشتر از این چیزهاست. این را قبلاً عرض کرده بودم که در لبنان کلیسایی است که اتاق پهلویش پر است از عینک و ویلچر و عصا و اینطور چیزها و بالای کوه هم هست، یعنی آنقدر زیاد بوده‌اند که آدم با ویلچر آمده آنجا و خوب شده و شفا گرفته و ویلچر را گذاشته و بدون ویلچر برگشته است، شفا دادن مریض هیچ وقت دلیل بر حقانیت کسی نبوده است. وقتی که روح قوی باشد می‌تواند بدن خود آدم را شفا بدهد، روح خیلی قویتر باشد می‌تواند بدن دیگری را شفاعت کند. در این دراویش قادری، اگر ندیدید شاید شنیده‌اید، دراویش قادری این طوری هستند، چاقو یا خنجر را می‌دهند دستتان و می‌گوید فرو کن در شکم من، شما هر چه چاقو را در شکمشان فشار بدهید شکمش از فولاد هم سفتتر است و به درون شکمش نمی‌رود، بعد بدهید دست خودش، خودش چاقو را به راحتی فرو می‌کند داخل شکمش و از کمرش بیرون می‌کشد، با دستش خونش را پاک می‌کند و زخمش خوب می‌شود و ذره‌ای اثرش نمی‌ماند، خوب اینها واقعیت است و دروغ که نیست، وجود دارد. چطور این کار را می‌کند، این قدرت روح است، قدرت نفس است. بنده الان روحم، به کل بدنم حواسش است، یعنی اگر یک پشه بنشیند روی پایم اذیت می‌شوم، روی سرم هم بنشیند اذیت می شوم، به خاطر اینکه روح من پخش است در کل بدن و حواسش به کل بدن است، اگر توانستم روحم را متمرکز کنم اینجای دستم، در پایم چاقو فرو کنید دردم نمی‌آید، روی دستم هم بخواهید چاقو فرو کنید از فولاد سفت‌تر است، اینجا را چاقو فرو می‌کنید زخم می‌شود و بعد دوباره روحم را متمرکز می‌کنم اینجا، توی یک دقیقه خوب می‌شود، اینها که واضح است و چیز مشکلی نیست، اینکه سای‌بابا مریض را شفا بدهد به این خاطر است. البته یک موارد زیادی از معجزاتی که برای سای‌بابا می گویند دروغ است، خرافه است، یک مواردی هم راست است. آنکه دلیل می‌شود بر حقانیت چیزی استدلال است، برهان است، منطق است، این دلیل می‌شود. اما اینکه کسی شفا داد یا نداد، اینها همیشه در کتاب‌ها خواندیم که مثلاً مسیلمه کذاب وقتی به او گفتند: رسول خدا(ص) آب دهان انداخت در چاهی و چاه پر شد، آمد در چاهی که آب داشت، آب دهان انداخت و چاه خشک شد، البته او آب دهان انداخت که چاه پر آب بشود ولی چاه آب داشت و او آب دهان انداخت و چاه خشک شد، خود این معجزه است یا نیست؟ همین که آب دهان بیندازی در چاهی که آب دارد و خشک شود، خود این معجزه است، شما که نمی‌توانید انکار کنید، ولذا می‌گوییم اینها هیچ وقت دلیل بر چیزی نمی‌شود ولی متأسفانه مردم سراغ این چیزها می‌روند.منبع:پرسمان
سای‌بابا ادعای خدایی می‌کند، ادعای الوهیت می‌کند و عده‌ای متاسفانه پیروانش هستند. تقریباً یک بار در سال در میان پیروانش ظاهر می‌شود و مراسمی دارند و سخنرانی می‌کنند و عبادت و سجده‌اش می‌کنند و از این مسائل.
84,154
60736d7d2c38301a358f6a98
به گزارش تبیان به نقل از خبرگزاری فارس، فاطمه شریف درباره جاماندن اعضا تیم بانوان مشکی‌پوشان در فرودگاه اهواز اظهار کرد: پرواز ما ساعت ۱۷:۵۰ دقیقه از اهواز به مقصد تهران و ۲۱:۳۰ از تهران به مشهد بود. وی افزود: ما از ساعت ۱۵:۳۰ داخل فرودگاه بودیم، کارت پرواز گرفتیم و بارهایمان را هم تحویل دادیم، بعد از چند ساعت ۳ پرواز همزمان باز شد و صف طولانی بود ما منتظر شدیم مقداری صف خلوت شود. سرمربی تیم فوتسال بانوان مشکی‌پوشان افزود: از ۱۰ نفر اسم سه نفر را صدا زدند و دو دقیقه بعد به سالن انتظار رسیدیم تا خواستیم سمت هواپیما برویم در شیشه‌ای را بستند و گفتند اجازه خروج ندارید. شریف گفت: وقتی علت را جویا شدیم گفتند دیر آمدید پرواز بسته شد خلبان عجله داشته و گفت است این‌ها را پذیرش نمی‌کنیم! وی تصریح کرد: این همه پرواز داخلی و خارجی رفته‌ایم پیش آمده داخل نمازخانه خواب بودیم  و یا حواسمان نبوده چند بار پیج می‌کنند، من گفتم که طبق قانون باید سه بار ما را پیج می‌کردید و بعد از آخرین پیج باید ۱۰ دقیقه خلبان صبر کند تا مسافر بیاید ولی هیچکدام از این کارها صورت نگرفت. سرمربی تیم فوتسال بانوان مشکی‌پوشان ادامه داد: تعجب من در این است بار برگشت خورده است چطور زمان داشتند بار ما را از بین آن همه بار جدا کنند اما فرصت اینکه ما پذیرش بشویم را نداشتند و قطعا این کار از پیش برنامه‌ریزی شده است. شریف افزود: ما از بعدازظهر اینجا سرگردانیم با چند مسئول تماس گرفتیم همه حق را به ما دادند اما چه کسی قرار است حق ما را بگیرد، ما باید شب را در نمازخانه فرودگاه بگذرانیم تا با پرواز صبح به تهران برویم. وی یادآور شد: بلیت‌های که داشتیم چارتری بود و پول آنها سوخت و هیچکس پاسخ نداد، به مدیریت و حراست هم گفتیم اما پیگیری انجام نشد.منبع:فارس
سرمربی تیم فوتسال بانوان مشکی‌پوشان گفت: خلبان پرواز كاسپین در اهواز اجازه نداد تا اعضا تیم ما سوار هواپیما شوند و گفت كه عجله دارم!
31,630
607356c42c38301a358e9d6c
به گزارش خبرگزاری تسنیم به نقل از مرکز اطلاع‌رسانی پلیس راهنمایی و رانندگی تهران بزرگ سردار محمدرضا مهماندار - رئیس پلیس راهنمایی و رانندگی تهران بزرگ درباره اقدامات این پلیس در ایام نوروز 97 اظهار داشت: طرح ترافیکی نوروز در سراسر کشور اجرا و در همین راستا این طرح در تهران بزرگ نیز اجرا شد. این در حالی است که در چند سال گذشته تهران به یکی از مراکز گردشگری ما تبدیل شده و هر سال تعداد زیادی از هموطنان برای بازدید از اماکن زیارتی، تاریخی و تفریحی به تهران مراجعه می‌کنند که این موضوع وظیفه ما را سنگین کرد. از سوی دیگر ترافیک سنگینی که در روزهای معمول در تهران شاهد بودیم، در ایام نوروز وجود نداشت و این مسئله باعث افزایش سرعت در بزرگراه‌ها می‌شد که یکی از عوامل خطرساز برای بروز تصادفات است. به همین خاطر ما برنامه‌های خود را در قالب دو موضوع طبقه‌بندی و اجرا کردیم تا ضمن اینکه در این ایام به همشهریان و هموطنان عزیز خدمت ارائه می‌دهیم، شاهد کاهش تصادفات نیز باشیم.مهماندار در این رابطه اظهار داشت: در بحث اقدامات آموزشی و فرهنگی 12 غرفه ثابت و 2 غرفه سیار را در ورودی‌ها و خروجی‌های شهر تهران و همچنین در اماکن پر مراجعه داشتیم و اقلام مختلف در حوزه فرهنگ ترافیک را توزیع کردیم. ضمن اینکه عوامل حاضر در این غرفه‌ها نسبت به راهنمایی مسافرین هم اقدام می‌کردند و اگر مسئله‌ای در حوزه شناخت شهر تهران بود، نسبت به آن اطلاع‌رسانی صورت می‌گرفت.وی درباره اقدامات عملیاتی پلیس راهور تهران بزرگ در ایام نوروز گفت: از سوی دیگر اقداماتی هم در حوزه عملیاتی انجام دادیم تا بتوانیم میزان تصادفات و سرعت وسایل نقلیه را کنترل کنیم. علاوه بر دوربین‌هایی که در سطح شهر به‌صورت ثابت وجود داشت و توسط پلیس هم رصد می‌شد، در 50 نقطه از بزرگراه‌های شهر تهران دوربین‌های سیار کنترل سرعت را مستقر کردیم و عوامل پلیس راهور در محل با تخلفات برخورد می‌کردند. تیم‌های کنترل نامحسوس ترافیک را هم فعال کردیم و در این ایام به‌صورت شبانه‌روزی در سطح شهر بودند و با تخلفات حادثه‌ساز برخورد می‌کردند تا بتوانند امنیت و آرامش مسافرین و ساکنین شهر تهران را فراهم کنند.رئیس پلیس راهنمایی و رانندگی تهران بزرگ درباره اثرات اجرای این طرح گفت: حضور گسترده همکاران ما در تقاطع‌ها، میادین و خصوصاً نقاطی که محل مراجعه بود، از موارد برجسته‌ای است که در این طرح دنبال کردیم و توانستیم حضور پررنگی را در سطح شهر داشته باشیم تا هم به مسافرین کمک کنیم و هم تصادفات را در اسرع وقت جمع‌آوری کنیم. خوشبختانه نتایجی که در پایان طرح به دست آمد، نشان می‌دهد که اقدامات پلیس در حوزه فرهنگ‌سازی و آموزش و همچنین کنترل‌‌های عملیاتی توانسته مؤثر باشد. آمارها حاکی از این است که در حوزه تصادفات خسارتی 11 درصد کاهش داشته‌ایم و در حوزه تصادفات منجر به جرح کاهش 10درصدی را شاهد بوده‌ایم و در حوزه تصادفات منجر به فوت نیز حدود 25درصد کاهش داشته‌ایم. این‌ها نشان از عملکرد خوب پلیس در سطح شهر تهران است که موفق شده‌ایم تصادفات و تخلفات را کنترل کنیم و بتوانیم خدمات خوبی را به مردم عزیز به‌ویژه هموطنانی که به تهران سفر کرده‌اند داشته باشیم.مهماندار درباره برگشتن وضعیت طرح ترافیک به وضعیت عادی نیز خاطرنشان کرد: از صبح روز چهاردهم طرح ترافیک به حالت عادی خود برگشته اما کسانی که در سال 96 مجوز ورود به طرح ترافیک داشته‌اند می‌توانند تا پایان فروردین ماه نیز در این محدوده تردد کنند.انتهای پیام/
رئیس پلیس راهور تهران بزرگ گفت: در ایام نوروز امسال در حوزه تصادفات خسارتی ۱۱ درصد کاهش داشته‌ایم و در حوزه تصادفات منجر به جرح کاهش ۱۰درصدی را شاهد بوده‌ایم و در حوزه تصادفات منجر به فوت نیز حدود ۲۵درصد کاهش داشته‌ایم.
89,006
60736fd12c38301a358f7d8c
کعبی: مشکل من پرداخت نکردن جریمه ۴ میلیونی بود/ کمیته اخلاق حق داشت محرومم کند کاپیتان تیم فوتبال سپیدرود رشت گفت: به دلیل پرداخت نکردن جریمه ۴ میلیونی محروم شده بودم که تا فردا این مشکل حل می‌شود. حسین کعبی کاپیتان تیم فوتبال سپیدرود رشت در گفتگو با خبرنگار فوتبال و فوتسال   گروه ورزشی باشگاه خبرنگاران جوان ؛ درباره دلیل حضور در کمیته اخلاق فدراسیون فوتبال بیان کرد: مشکل خاصی نبود و کمیته اخلاق به دلیل اینکه من جریمه ۴ میلونی ام را پرداخت نکرده بودم، حکم داد که تا اطلاع ثانوی محروم هستم. البته امروز (دوشنبه) به این کمیته رفتم و به مسئولان کمیته اخلاق گفتم این پول را تا فردا پرداخت می‌کنم تا مشکلی برای بازی با گسترش فولاد نداشته باشم.او ادامه داد: کمیته اخلاق بار‌ها ابلاغیه جریمه من را به هیئت فوتبال گیلان داده، اما این ابلاغیه به دست خودم نرسیده بود. البته با توضیحاتی که در کمیته اخلاق ارائه دادم این مشکل حل شد.کاپیتان تیم فوتبال سپیدرود رشت درباره حواشی که با مطرح شدن دلایل مختلف برای محرومیت او به وجود آمد، بیان کرد: کمیته اخلاق حق داشت با صدور دستور موقت من را محروم کند چراکه بار‌ها برای من به هیئت فوتبال گیلان ابلاغیه فرستاده بود، اما این نامه را دریافت نکرده بودم. چهار میلیون پولی نیست که نتوانم آن را بپردازم.بیشتر بخوانید : توضیحات کمیته اخلاق درباره محرومیت مسلمان و کعبیانتهای پیام/اظهارات حسین کعبی پس از حضور در جلسه کمیته اخلاق
کاپیتان تیم فوتبال سپیدرود رشت گفت: به دلیل پرداخت نکردن جریمه ۴ میلیونی محروم شده بودم که تا فردا این مشکل حل می‌شود.
16,183
60734fae2c38301a358e6115
به گزارش تبیان به نقل از خبرگزاری تسنیم، امروز در بازار آزاد سکه تمام‌بهار آزادی طرح جدید 4 میلیون و 335 هزار تومان و سکه تمام‌بهار آزادی طرح قدیم 4 میلیون و 101 هزار تومان معامله شد.  در بازار آزاد هر قطعه نیم‌سکه بهار آزادی دو میلیون و 130 هزار تومان، ربع‌سکه یک میلیون و 120 هزار تومان و هر قطعه سکه گرمی 620 هزار تومان فروخته می‌شد. هر گرم طلای 18عیار نیز امروز 352 هزار  تومان ارزش‌گذاری شده بود، ضمن آنکه هر اونس طلا در بازارهای جهانی با قیمت 1195 دلار معامله می‌شود. قیمت‌های سکه و ارز در معاملات امروز نسبت به روز گذشته کاهشی بوده است. امروز در بازار غیررسمی دلار 13 هزار و 300 تومان، قیمت یورو 15 هزار و 430 تومان, قیمت پوند 17 هزار و 250 تومان و درهم امارات 3632 تومان دادوستد می‌شد.منبع: خبرگزاری تسنیم
قیمت یورو در بازار تهران امروز ۱۵ هزار و ۴۳۰ تومان و قیمت سکه تمام‌بهار آزادی ۴ میلیون و ۳۳۵ هزار تومان ثبت شده است.
88,765
60736fb02c38301a358f7c9b
برانکو پس از پایان تمرین سرخپوشان با بیان این مطلب افزود: به طور حتم بازی دشواری برابر استقلال خوزستان خواهیم داشت و علاوه بر تیم حریف باید با دمای بالای هوا نیز مبارزه کنیم. وی افزود: برای استقلال خوزستان احترام زیادی قائل هستم اما تاکید می کنم ما همیشه برای برد به میدان می رویم. سرمربی تیم فوتبال پرسپولیس با بیان اینکه با انگیزه بالا به خورستان می رویم، ادامه داد: از دشواری این بازی اطلاع کافی داریم اما خوشبختانه تمامی بازیکنان در صحت و سلامت قرار دارند و می توانیم در این بازی نیز به پیروزی برسیم.  نمی توانم انتقال بیراوند به بشیکتاش را تایید کنموی درباره موضوع انتقال «علیرضا بیرانوند» دروازه بان ملی پوش سرخپوشان به تیم بشیکتاش ترکیه نیز گفت: نمی توانم صحت و سقم این خبر را تایید کنم؛ باید به باشگاه بروم و از آنان کسب اطلاع کنم. امروز برخی از رسانه ها از تمام شدن قرارداد«علیرضا بیرانوند» دروازه بان تیم پرسپولیس با تیم بشیکتاش ترکیه خبر دادند. برانکو درخصوص اتفاقات اخیر در ورزشگاه ها و اینکه در ورزشگاه غدیراهواز به طور معمول سنگ پرانی می کنند،نیز اظهارداشت: سنگ پرانی به داخل زمین در تمام دنیا اتفاق می افتد؛ مهم این است که ما از هیچ چیز هراسی نداریم و تنها انتظار یک بازی جوانمردانه را از حریف درروز بازی داریم. تیم فوتبال پرسپولیس درهفته سوم رقابت های لیگ برتر پنجشنبه جاری در ورزشگاه غدیر اهواز به دیدار تیم استقلال خوزستان می رود.منبع:فارس
«برانکو ایوانکوویچ» سرمربی تیم فوتبال پرسپولیس با بیان اینکه بازی در دمای 50 درجه کار آسانی نیست، اظهار داشت: ما برای پیروزی برابر استقلال خوزستان در اهواز به میدان می رویم.
24,136
6073539d2c38301a358e8026
مواد اولیه:آرد ۱۳۰ گرم بیکینگ‌پودر یک‌چهارم قاشق چایخوری کره ۶۰ گرم پودر قند ۶۰ گرم تخم‌مرغ ۱ عدد پوره سیب یک و یک‌دوم پیمانه بادام برشته و خردکرده ۳ قاشق سوپخوری پودرقند و دارچین برای تزئین به میزان لازم سیب پوست گرفته ۶۵۰ گرم آب ۲ تا ۳ قاشق سوپخوری پودر شکر ۳ قاشق سوپخوری دارچین ۱ قاشق چایخوری روش تهیه:آرد و بیکینگ‌پودر را با هم مخلوط و الک کنید. آن‌گاه کره، پودر قند و تخم‌مرغ را در کاسه مناسبی بریزید و با همزن برقی بزنید تا صاف و یکدست شود. سپس مخلوط به دست آمده را به آرد بیفزائید و هم بزنید تا خمیر لطیفی حاصل شود. خمیر را در کیسه نایلونی بگذارید و به مدت یک ساعت در یخچال نگه دارید. فر(تاون) را با دمای ۱۸۰ درجه سانتیگراد گرم کنید. اکنون خمیر را به ضخامت تقریبی ۳ میلیمتر باز کنید و با برشگری به اندازه قطر قالب کیک یزدی، دایره‌هائی از آن ببرید و داخل قالب‌ها پهن کنید. حالا پوره سیب و بادام را با هم مخلوط نمائید و داخل قالب‌ها بریزید. سپس روی آن‌ها را هم با خمیر بپوشانید و خوب بفشارید تا هر دو خمیر کاملاً به هم بچسبند. اینک قالب‌ها را در سینی بچینید و به مدت ۳۰ – ۳۵ دقیقه در فر(تاون) بگذارید تا تارتلت‌ها بپزند و طلائی رنگ شوند. بعد صبر کنید تا تارتلت‌ها روی پنجره سیمی خنک شوند. حالا آن‌ها را از قالب درآورید و با پودرقند و دارچین تزئین نمائید و در ظرف زیبائی بچینید. برای تهیه پوره سیب باید سیب‌ها را خرد کنید و با ۲ تا ۳ قاشق آب بپزید. بعد صبر کنید تا خنک شود. اکنون آن را پوره کنید و با پودر شکر و دارچین مخلوط سازید.منبع: پرشین وی
آرد و بیکینگ‌پودر را با هم مخلوط و الک کنید.
81,810
60736c782c38301a358f6170
مدتی است در آجیل فروشی‌ها و سوپرمارکت‌های بزرگ میوه‌های خشک شده خوشمزه و خوش‌رنگ در طعم‌های مختلف به صورت بسته‌بندی شده موجود است. این میوه‌های خشک شده را چیپس میوه‌ای می‌گویند که یکی از تنقلات مغذی و مقوی است که امروزه طرفداران زیادی دارد. مشاهده تصویر در اندازه واقعی سرمایه اولیهبرای تهیه چیپس میوه به سرمایه 11 الی 15 میلیون تومانی نیاز است. البته این هزینه برای خرید دستگاه‌های کوچکی است که به کمک آن میوه‌ها را خشک و برش می‌دهند. خرید میوه تازه و پرداخت قبض آب و برق نیز از دیگر هزینه‌های جاری این شغل است. خرید کلی و به موقع میوه از مواردی است که می تواند هزینه شما را تاحد قابل قبولی کاهش دهد. زمان بازگشت سرمایه اولیه بستگی به میزان فروش شما دارد. تبعا در ماه اول اجناس به راحتی فروش نمی‌رود اما با تبلیغات و معرفی محصولات به خواربار فروش‌ها و سوپرمارکت‌ها می‌توان بعد از گذشت تقریبا 6 ماه کل سرمایه اولیه بازگردد. میزان فروش و کسب سودبه طور متوسط میزان سود ماهیانه این شغل خانگی حدود 2 الی 3 میلیون تومان است. البته مناسبت‌های ملی و مذهبی در افزایش تقاضا برای چیپس میوه بسیار موثر است. عیدنوروز، ماه مبارک رمضان و شب یلدا ازجمله ایامی است که تقاضای خرید این محصول زیاد می‌شود. مهارت‌هاآموزش استفاده از دستگاه‌ها از جمله مهارت‌‎های مورد نیاز این شغل است. همچنین شخص باید مراحل تولید را به درستی طی کند. از خرید و شستشوی میوه گرفته تا خشک کردن و بسته‌بندی محصولات و آماده کردن آن‌ها برای فروش و ارسال به مشتری از دیگر مهارت‌های این شغل است. فضای مورد نیازفضای مورد نیاز برای راه‌اندازی این شغل بستگی به تعداد دستگاه‌ها و علاقه شخص برای گسترش آن دارد. ممکن است فردی بخواهد در یک اتاق کوچک کار را آغاز کند یا شخصی دیگر زیرزمین منزل را برای این شغل اختصاص دهد. ابزارهای مورد نیاز برای تولید چیپس میوه، یک دستگاه میوه خشک‌کن و یک دستگاه برای ورق‌ورق کردن میوه‌ها است. انواع دستگاه‌های اتوماتیک گازی و برقی که ظرفیت 50 الی 300 کیلوگرمی دارد، برای این کار وجود دارد. البته هر چه فرد سرمایه بیشتری داشته باشد و بخواهد تولید بیشتری داشته باشد، به دستگاه‌های بیشتری احتیاج دارد. بازاریابییک مرحله مهمی که خیلی از تولیدکنندگان به آن توجهی ندارند، موضوع بازاریابی محصول است که اهمیتی به اندازه تولید دارد. امروزه بازاریابی و استفاده از بستر شبکه‌های مجازی برای فروش محصولات به یک دانش مستقل و پرطرفدار در ادبیات کسب و کارها تبدیل شده است. بازار متصور برای این محصولات منحصر به خواربارفروش‌ها و سوپرمارکت‌ها نیست بلکه می‌توان از طریق ایجاد صفحاتی با برند اختصاصی، اقدام به فروش محصولات در فضای مجازی نمود. باید توجه داشت که هر چه کیفیت محصولات و تنوع میوه‌های تولید شده و میزان بهداشتی بودن آن‌ها بیشتر باشد و از بسته‌بندی شیک­‌تری استفاده گردد، بازار بهتری برای فروش ایجاد شده و مردم از آن‌ها استقبال خواهند کرد. تولید محصول و ارائه آن به عنوان بخشی از میوه عید و شب یلدا به سازمان‌­ها و نهادها هم می­تواند بازار خوبی برای فعالان این حوزه باشد.
امروزه بسیاری از بانوان ترجیح می‌دهند بجای رفتن به سرکار و دوری از خانه و فرزندان، بخشی از منزل خود را تبدیل به محل کار کنند و هزینه‌هایی چون حمل‌ونقل و وعده غذایی را از هزینه‌های خود حذف کنند و بیشتر بتوانند به خانه و فرزندان خود رسیدگی کنند. راه‌حل آنها برای این کار راه‌اندازی یک شغل خانگی با درآمد مناسب است.
82,647
60736cd32c38301a358f64b5
 منبع:پرسمان دانشجویی
. زنده نگه داشتن یاد و خاطرة عاشورا
82,348
60736cb22c38301a358f638a
1 مرداد 1367 سپاه پاسداران عملیات لبیک یا خمینی را با رمز فنای فی اللَّه در منطقه عمومی خوزستان در شرق رود کارون آغاز کرد. 1 مرداد 1364 عملیات قدس 4 با رمز یا محمد رسول الله در محل دریاچه ام النعاج در منطقه عملیاتی هورالهویزه محور جنوبی جنگ تحمیلی با هدف انهدام نیروهای دشمن و آزادسازی بخشی از دریاچه ام النعاج آغاز شد. 1 مرداد 1357 ملاعلی همدانی فقیه، عالم و زعیم حوزه ی علمیه همدان درگذشت. از این فقیه بزرگ آثاری چون اربعین حدیث، رساله‏ای در اجتهاد و تقلید، رساله در قاعده لاضرر و رساله‏ای در حبط و تکفیر به جای مانده است. 1 مرداد 1354 یک گردان از ارتش ایران در چارچوب نیروهای حافظ صلح سازمان ملل رهسپار جولان شدند. 1 مرداد 1349 امام خمینی در نامه یی به دانشجویان ایرانی مقیم کانادا با اشاره به جزوه یی خلاف واقع و غیرمستند که در ارتباط با قیام 15 خرداد از طرف آنان منتشر شده بود، فرمود: «شما جوانان تحصیل کرده وظیفه خطیری دارید، وظیفه شناساندن اسلام به جوامع بشری چه از نظر طرز حکومت و بسط عدالت آن و چه از ناحیه رفتار والی مسلمین با ملت و چه از کیفیت معامله والی با بیت المال مسلمین...» 1 مرداد 1339 محمدرضا پهلوی، رژیم صهیونیستی را به رسمیت شناخت و در گفت و گویی با عبدالرحمن فرامرزی سردبیر روزنامه کیهان گفت: شناسایی اسراییل در گذشته صورت گرفته و امر تازه ای نیست. 1 مرداد 1339 کنسولگری های ایران در تل آویو و قدس پس از 9 سال بازگشایی شد. در 6 تیرماه 1330 به دستور محمد مصدق نخست وزیر وقت این کنسولگری ها تعطیل و رابطه ایران با رژیم صهیونیستی قطع شده بود. 1 مرداد 1322 سرتیپ حاجی علی رزم آرا برای نخستین بار به ریاست ستاد ارتش منصوب شد. او در سال 1327 بار دیگر این سمت را بدست آورد و در سال 1329 با درجه ی سپهبدی به نخست وزیری رسید. 1 مرداد 1322 وزارت امور خارجه در بخشنامه ای به نمایندگی های ایران در خارج اعلام کرد به دلیل اینکه از طرف مجلس شورای ملی اختیارات زیادی به میلسپو رییس کل دارایی داده شده است، وی تمایل دارد رونوشت گزارش های اقتصادی نمایندگان دولت ایران در خارج برایش ارسال شود. 1 مرداد 1314 نخستین دوره ی آموزشی دانشکده ی افسری زیر نظر افسران فرانسوی گشایش یافت. 1 مرداد 1303 مرتضی یزدان پناه حاکم نظامی تهران با چاپ اعلانی در روزنامه ها اعلام کرد که اهالی تهران و توابع از امروز بدون داشتن جواز حق مسافرت ندارند. 1 مرداد 1300 پس از پایان انتخابات دوره ی چهارم مجلس شورای ملی، مجلس به طور رسمی کار خود را آغاز کرد. 
امروز دوشنبه برابر با اول مرداد 1397 هجری خورشیدی، نهم ذی القعده 1439 هجری قمری، بیست و سوم جولای سال 2018 میلادی است. مهمترین رویدادهای تاریخ معاصر ایران در این روز، به شرح زیر است:
37,978
607359912c38301a358eb638
یکی از مواردی گه همواره در سال‌های اخیر و با توجه به ناکامی ایالات‌متحده امریکا در عرصه‌های گوناگون سیاسی، اقتصادی، نظامی و... مورد توجه تحلیلگران قرار گرفته است بحث افول قدرت این کشور و تنزل جایگاه هژمونیک امریکا در نظام بین‌الملل است. بر همین اساس و برای بررسی عینی‌تر این مسئله و اینکه آیا واقعاً ایالات‌متحده دچار چنین افولی در مؤلفه‌های قدرت خود شده است یا خیر لازم است ابتدا مفهوم «قدرت» و اشکال مختلف آن در سیاست بین‌الملل را مورد بررسی قرار دهیم. بر این اساس «هانس جی مورگنتا» یکی از برترین متفکران عرصه‌ی روابط بین‌الملل قدرت را در صحنه‌ی سیاسی از چهار منظر مورد بررسی قرار می‌دهد: 1- قدرت و نفوذ 2- قدرت و زور 3- قدرت قابل استفاده و غیرقابل استفاده 4- قدرت مشروع و نامشروع نخستین قسم از تقسیم بندی فوق یعنی قدرت و نفوذ به معنای توانایی تأثیرگذاری یک بازیگر بر اراده‌ی بازیگر دیگر است به این معنا که بازیگر الف از میزانی از عناصر قدرت بخش برخوردار باشد که بتواند بازیگر ب را به انجام اقداماتی در جهت منافع خود سوق دهد. در این زمینه رویکرد رادیکال و یک‌جانبه گرایانه ی دولت ترامپ و عدم تمایل این کشور به همکاری با سایر کشورها و نهادهای بین‌المللی حالتی را برای امریکا ایجاد کرده که طی دهه‌های اخیر کمترین توان اثرگذاری بر رفتار سایر بازیگران را دارا است. نتایج رأی‌گیری مجمع عمومی سازمان ملل متحد در مورد بحث پایتختی بیت‌المقدس، تقابل همه‌جانبه امریکا به نزدیک‌ترین متحدان خود ازجمله اتحادیه اروپا و اعلام عدم همراهی بسیاری از قدرت‌های اقتصادی دنیا مانند هند و چین با تحریم‌های امریکا علیه ایران به‌خوبی اثبات گر این مدعاست که ایالات‌متحده در اعمال این شکل از قدرت یعنی توانایی تأثیرگذاری بر رفتار سایر بازیگران در دوران ترامپ با چالش جدی مواجه شده است. دومین تقسیم‌بندی که "مورگنتا" از بحث قدرت در عرصه‌ی روابط بین‌الملل انجام می‌دهد مسئله قدرت و زور است. در این مورد زور همان‌گونه که از نام آن مشخص است به معنای خشونت فیزیکی و اعمال قدرت نظامی به‌جای قدرت سیاسی است. در این زمینه هرچند ایالات‌متحده پیشرفته‌ترین جنگ‌افزارها و بیشترین بودجه‌ی نظامی در دنیا را در اختیار دارد اما در به‌کارگیری این قدرت در جهت منافع خود دچار ضعف جدی است. مثال واضح این امر حضور ناکام و شکست‌خورده‌ی ایالات‌متحده در یکی دو دهه‌ی اخیر در کشورهای حوزه‌ی غرب و جنوب آسیا مانند عراق و افغانستان به‌صورت مستقیم و حمایت غیرمستقیم و جنگ نیابتی در کشورهایی مانند سوریه، لبنان، یمن و هم‌چنین حمایت گسترده نظامی از جنایات صهیونیست‌ها علیه مردم فلسطین می باشد که تقریباً تمامی آن‌ها با شکست مواجه شده است. آزادی حدود دو سوم از خاک سوریه از چنگال تروریست‌ها، قدرت روزافزون گروه‌های حامی مقاومت در لبنان که در دو عرصه‌ی سیاسی انتخاباتی و نظامی تجلی داشته است و هم‌چنین عدم توانایی ارتش متجاوز سعودی به‌عنوان متحد آمریکایی‌ها در نیل به نتیجه‌ی دلخواه در یمن همگی مواردی است که چالش‌های قدرت نظامی و سخت امریکا را دررسیدن به اهداف تعریف‌شده به‌خوبی نشان می‌دهد. سومین نوع قابل اشاره از تقسیم‌بندی قدرت در روابط بین‌الملل قدرت قابل‌استفاده و غیرقابل استفاده است. بر این اساس در عرصه‌ی روابط بین‌الملل بعضی از قدرت‌ها علی‌رغم توان بازدارندگی که ایجاد می‌کنند قابلیت استفاده از این توان را ندارند. سلاح‌های هسته‌ای مثال واضح این امر محسوب می‌شوند. در این زمینه هرچند ایالات‌متحده با زیرپاگذاشتن قوانین بین‌المللی و اصول اخلاقی به گسترش همه‌جانبه سلاح‌های غیرمتعارف خود روی آورده است و در این زمینه برخلاف دو مورد قبل به لحاظ ظاهری موفق به بسط قدرت خود شده است اما باید توجه داشت با توجه به رویه حاکم بر نظام بین‌الملل در مقطع فعلی از اهمیت استراتژیک این سلاح‌ها کاسته شده و قدرت غیرقابل استفاده دقیق‌ترین عنوانی است که برای آن‌ها ذکر می‌شود. اما بالاخره مورد چهارم و آخری که مورگنتا به آن اشاره می‌کند، قدرت مشروع و نامشروع است. قدرت مشروع عمدتاً با دو عنصر اخلاق و قانون همراه است حال‌آنکه قدرت نامشروع فاقد چنین مؤلفه‌هایی است. بدیهی است که این مسئله توان اثرگذاری قدرت مشروع را بسیار بیشتر از قدرت نامشروع می‌کند. در این زمینه نیز مانند دو مورد اول ایالات‌متحده با چالش جدی در حوزه‌های عملکردی خود مواجه است. تجاوز آشکار به خاک سوریه بدون مجوز شورای امنیت سازمان ملل، انتقال سفارت از تل آویو به بیت‌المقدس برخلاف قطعنامه‌های بین‌المللی، خروج از توافقات و معاهده‌های بین‌المللی، حمایت از جنایات سعودی‌ها در مسئله یمن، بمباران افراد و اهداف غیرنظامی در عراق و سوریه تحت پوشش ائتلاف جهانی مبارزه با داعش و... ازجمله مواردی است که عدم مشروعیت بسیاری از اقدامات آمریکایی‌ها در سطح بین‌المللی و تقابل جدی افکار عمومی دنیا با آن را نشان می‌دهد. به‌طورکلی به نظر می‌رسد با توجه به موارد فوق، هرچند ایالات‌متحده در ظاهر و درزمینه گسترش سلاح‌های ممنوعه و نامتعارف و گسترش قدرت نظامی خود درصدد القای این مسئله است که هم چنان در اوج دوران قدرت خود به سر می‌برد اما عدم اثرگذاری این قدرت به‌صورت راهبردی در معادلات بین‌المللی و عدم مشروعیت آن در افکار عمومی دنیا ایالات‌متحده را در حالتی از انزوا قرار داده که با توجه به مسلمات اصول روابط بین‌الملل می‌تواند آغازگر دوران افول قدرت این کشور باشد.
در عرصه‌ی روابط بین‌الملل بعضی از قدرت‌ها علی‌رغم توان بازدارندگی که ایجاد می‌کنند قابلیت استفاده از این توان را ندارند. سلاح‌های هسته‌ای مثال واضح این امر محسوب می‌شوند.
71,524
6073680f2c38301a358f3942
در بسیاری موارد، لب‌های متورم به واسطه آسیب بافتی (التهاب)، آسیب‌دیدگی‌های جسمی، یا مصرف بیش از حد نمک شکل می‌گیرند. افراد مبتلا به آلرژی ممکن است تورم لب‌ها را به عنوان نشانه‌ای از شوک آنافیلاکتیک تجربه کنند و برخی شرایط پزشکی خاص نیز می‌توانند به تورم لب‌ها منجر شوند. دلایل تورم صبحگاهی لب‌هادلایل مختلفی می‌توانند موجب تورم لب‌ها هنگام صبح شوند که از مهم‌ترین آن‌ها می‌توان به موارد زیر اشاره کرد: آکنه و جوش برخی افراد مبتلا به آکنه و جوش ممکن است متوجه تورم لب‌های خود شوند. این شرایط به ویژه در مورد آکنه کیستیک صادق است که معمولاً دردناک‌تر و بزرگ‌تر از آکنه عادی است. آلرژی‌ها آلرژی یکی از شایع‌ترین دلایل تورم لب‌هاست. یک واکنش آلرژیک زمانی رخ می‌دهد که سیستم ایمنی واکنشی عجیب و غیرطبیعی به ماده‌ای که به عنوان آلرژن شناخته می‌شود، نشان می‌دهد. از جمله آلرژن های غذایی رایج می‌توان به نرم‌تنان صدفدار، بادام زمینی، شیر گاو، سویا، محصولات لبنی، فلفل‌های هالوپینو، گندم، و برخی افزودنی‌ها اشاره کرد. هر یک از آن‌ها می‌توانند موجب ترشح هیستامین‌ها شده و تورم لب‌ها را در پی داشته باشند. واکنش‌های آلرژیک می‌توانند به واسطه برخی داروها، قرار گرفتن در معرض پوست حیوانات، گرد و غبار، گرده گیاهان، یا زهر حشرات نیز شکل بگیرند. سلولیت صورت سلولیت به عنوان التهاب بافت‌های بدن تعریف می‌شود و همان‌گونه که مشخص است سلولیت صورت شامل بروز التهاب در بافت‌های واقع در صورت می‌شود. این می‌تواند هر بخش صورت از جمله لب‌ها را تحت تأثیر قرار دهد. هیپوکسی هیپوکسی (افت اکسیژن خون) با آپنه خواب، نیش حشرات، و واکنش‌های آلرژیک پیوند خورده است. همچنین، غذا خوردن پیش از خواب ممکن است موجب هیپوکسی شود و اگر با زخم، تاول یا بریدگی مواجه نیستید، این به احتمال زیاد مقصر اصلی است. افراد مبتلا به هیپوکسی به طور مکرر با لب‌های متورم از خواب بیدار خواهند شد. هرپس دهانی این عفونت به واسطه ویروس هرپس سیمپلکس شکل می‌گیرد. افزون بر تورم لب‌ها هنگام صبح، ظهور تبخال ها در گوشه‌های دهان یا لب‌ها یکی دیگر از عوارض ابتلا به این عفونت است. وضعیت خواب حتی روش خوابیدن شما بر این که چگونه از خواب بیدار خواهید شد، تأثیرگذار خواهد بود. اگر در وضعیتی عجیب که روی لب‌ها فشار وارد می‌کند، بخوابید، تورم لب‌ها پس از بیدار شدن چندان دور از ذهن نخواهد بود. آفتاب‌سوختگی همانند دیگر بخش‌های بدن، لب‌ها نیز می‌توانند دچار آفتاب سوختگی شوند. قرار گرفتن بیش از حد در معرض خورشید می‌تواند موجب تورم لب‌ها و احساسی دردناک شود. در بیشتر موارد، لب‌های متورم به واسطه آفتاب سوختگی خودبه‌خود طی چند روز بهبود می‌یابند، اما می‌توانید با مرطوب نگه داشتن لب‌ها به روند بهبودی و پیشگیری از پوسته پوسته شدن لب‌ها کمک کنید. تروما، جراحت، یا عمل جراحی تروما، جراحت یا یک عمل جراحی یکی دیگر از دلایل بیدار شدن از خواب با لب‌هایی متورم است. این می‌تواند شامل جراحی لب، پیرسینگ لب بالایی، فرآیند دندانسازی، گاز گرفتن لب، بوسیدن، برخورد با یکشی، سوختگی به واسطه غذای داغ، عفونت‌ها، نواختن آلات موسیقی، جراحات ناشی از سیم‌کشی ارتودنسی، بوتاکس و غیره باشد. الکل مصرف بیش از حد الکل می‌تواند موجب تورم بافت‌های بدن، از جمله لب‌ها شود. افزون بر این، برخی افراد ممکن است به الکل آلرژی داشته باشند؛ تنها چند قطره الکل می‌تواند موجب احساس سوزن سوزن شدن و تورم لب‌ها در این افراد شود. دیگر دلایل عفونت‌های دندانی، قرار گرفتن در معرض لاتکس یا اعمال فشار بیش از حد هنگام ورزش نیز ممکن است به تورم لب‌ها منجر شود. چگونگی درمان لب‌های متورم درمان‌های پزشکی درمان‌های پزشکی بر اساس دلیل زمینه‌ای تورم لب‌ها انتخاب می‌شوند. در موارد تورم ناشی از آلرژی، پزشک شما با تجویز آنتی‌هیستامین تورم و واکنش آلرژیک را درمان خواهد کرد. در مورد آنافیلاکسی، دریافت کمک پزشکی فوری نیاز است. تورم ناشی از التهاب با استفاده از داروهای ضدالتهاب، مانند کورتیکواستروئیدها قابل درمان خواهد بود. تورم ناشی از عفونت‌های باکتریایی یا ویروسی نیز با داروهای ضد باکتری و ضد ویروس درمان خواهد شد. درمان‌های طبیعی برخی درمان‌های طبیعی نیز می‌توانند کمک شایانی به بهبود تورم صبحگاهی لب‌ها کنند. کمپرس سرد شما می‌توانید از یک کیسه سبزیجات منجمد یا قرار دادن یخ لای یک پارچه یا حوله استفاده کنید. کمپرس سرد را برای 10 دقیقه روی ناحیه تحت تأثیر قرار گرفته بگذارید. هرگز یخ را به صورت مستقیم روی پوست یا لب‌ها قرار ندهید. آلوئه ورا آلوئه ورا از خواص ضدالتهاب برخوردار است و می‌تواند احساس سوزش و تورم لب‌ها را کاهش دهد. اگر تورم از یک واکنش آلرژیک یا نیش حشره ناشی شده است، استفاده از آلوئه ورا انتخاب خوبی است. ژل تازه آلوئه ورا را روی موضع قرار داده و به آرامی ماساژ دهید. دو یا سه بار در روز این کار را تکرار کنید. چای سیاه تانن های موجود در چای سیاه می‌توانند به کاهش تورم لب‌ها کمک کنند. یک چای کیسه‌ای را برای 10 دقیقه در آب گرم قرار دهید سپس آن را خارج کرده و اجازه دهید سرد شود. اکنون، چای کیسه‌ای را برای 10 دقیقه روی لب‌های متورم خود قرار دهید. چند بار در روز این کار را تکرار کنید. عسل عسل از خواص ضد باکتری و شفابخشی طبیعی برخوردار است که به کاهش تورم لب‌ها کمک می‌کنند. همچنین، عسل لب‌ها را مرطوب می‌کند، از عفونت جلوگیری می‌کند و التهاب و درد را کاهش می‌دهد. یک تکه پنبه را به عسل آغشته کرده و آن را روی لب‌های خود قرار دهید. پس 20 دقیقه لب‌های خود را با آب سرد شستشو دهید. این کار را دو بار در روز تکرار کنید. زردچوبه قدرت شفابخشی زردچوبه به کاهش تورم لب‌ها کمک می‌کند، در شرایطی که خواص ضدعفونی کننده آن از عفونت پیشگیری می‌کنند. از ترکیب مقداری پودر زردچوبه با یک قاشق چای‌خوری خاک فولر و آب سرد یک خمیر تهیه کنید. این خمیر را روی لب‌ها قرار داده و اجازه دهید خشک شود و پس از آن لب‌های خود را با آب ولرم شستشو دهید. برای کاهش تورم و درد لب‌ها این کار را یک بار در روز انجام دهید. جوش شیرین این روش برای بهبود لب‌های متورم ناشی از نیش حشرات، تبخال ها و واکنش‌های آلرژیک مفید است و درد و التهاب را کاهش می‌دهد. سه قاشق چای‌خوری جوش شیرین را با اندکی آب ترکیب کنید. خمیر به دست آمده را روی لب‌ها قرار داده و پس از چند دقیقه با آب سرد شستشو دهید. این کار را چند بار در روز تکرار کنید.منبع: عصر ایران
در طول زندگی، گاهی اوقات ممکن است صبح پس از بیدار شدن از خواب با لب‌های متورم خود مواجه شوید. پنهان کردن این شرایط می‌تواند دشوار باشد زیرا لب‌ها از بخش‌های در معرض توجه صورت هستند.
57,741
6073620c2c38301a358f036b
  به گزارش تبیان به نقل از باشگاه خبرنگاران جوان، از آغاز نخستین سفر دریایی از بندر نوار غزه به خارج از این منطقه، با هدف شکستن محاصره تحمیلی رژیم صهیونیستی بر این منطقه خبر داد. همچنین خبرگزاری فرانسه گزارش داد صبح امروز، سه شنبه، نخستین سفر دریایی از بندر نوار غزه به اروپا با هدف شکستن محاصره اعمالی رژیم صهیونیستی بر این منطقه که از 12 سال پیش ادامه داشته است، انجام شد. این اقدام همزمان با هشتمین سالگرد حمله نیروی دریایی رژیم صهیونیستی به کشتی مرمره ترکیه انجام می شود که در29 مه سال 2010 میلادی به وقوع پیوست و به کشته شدن ده نفر از نیروهای تُرک که برای رفع محاصره غزه آمده بودند، منجر شد. شایان ذکر است، این نخستین سفر در نوع خود برای شکستن محاصره نوار غزه به شمار می رود که در آن هیئت عالی شکستن محاصره غزه حضور دارند. این هیئت اعلام کرده است این سفر حامل رؤیای پایان محاصره و ظلم به غزه و خروج این منطقه از انزوا خواهد بود. چهارشنبه هفته گذشته هواپیماهای رژیم صهیونیستی دو کشتی  را که برای شکستن محاصره نوار غزه در بندری در این منطقه پهلو گرفته بودند، هدف قرار داد.منبع: باشگاه خبرنگاران جوان
امروز سه‌شنبه نخستین سفر دریایی با هدف شکستن محاصره رژیم صهیونیستی علیه نوار غزه، از بندر این منطقه آغاز شد.
44,068
60735c2d2c38301a358ece02
  صفحات تاریخ جهان مملو از جنایت‌هایی است که سه کشور امریکا، انگلیس و فرانسه مرتکب آن شده‌اند. این کشورها در پوشش حقوق بشر، آزادی، امنیت انسانی و با شعار انسان‌دوستانه جنایت‌های فجیع را در تاریخ کشورهای جهان ثبت کرده‌اند. به عنوان مثال، نسل‌کشی  100 میلیون سرخ پوست آمریکایی، جنایت درسدن، فاجعه هیروشیما و ناکازاکی، قتل‌عام 3 میلیون ویتنامی و کشتار مردم در افغانستان، عراق و ایران از جمله جنایت‌هایی است که در کارنامه امریکا ثبت شده است. انگلیس نیز جنایت‌هایی در افغانستان، هند، ایران، عراق، آفریقای جنوبی و یمن انجام داده است که در تاریخ جهان در نوع خود بی‌نظیر است. فرانسه هم به عنوان هم‌دست امریکا و انگلیس عامل ده‌ها جنایت بزرگ در طول جنگ دوم جهانی و نیز در کشورهایی چون لیبی و الجزایر بوده است. علاوه بر این، براساس اطلاعاتی که در سال ۱۹۹۰ منتشر شد، فرانسه یکی از تأمین کنندگان زنجیره تولید بمب‌های شیمایی برای رژیم بعث عراق در دوران جنگ تحمیلی رژیم بعث علیه ایران بوده ‌است.   نگاهی به صفحات تاریخ نشان می‌دهد که امریکا، انگلیس و فرانسه هموراه در عرصه مراودات بین‌المللی مترصد دست‌یابی به اهداف زیاده‌خواهانه خویش بوده‌اند و در این مسیر از هیچ جنایتی فروگذار نکردند. سیاست ماکیاولیستی آمریکا و متحدان غربی‌اش نسبت به کشورهای جهان با شعار انسان‌دوستانه و دموکراتیک به انجام می‌رسد اما در پوشش حقوق بشر، آزادی، امنیت انسانی و... جنایاتی فجیع را در تاریخ کشورهای جهان ثبت کرده‌اند. برخی از مهم‌ترین جنایت‌های آمریکا در طول حیات سیاسی این کشور به شرح زیر است: 1. کشتار و نسل‌کشی 100 میلیون سرخ پوست آمریکایی کشتار سرخ‌پوستان جنایت پردامنه و طولانی‌مدتی بود که به دنبال کشف قاره آمریکا توسط دریانوردان اسپانیایی در قرن شانزدهم آغاز شد. این کشتارها عمدتاً توسط کشورهای استعمارگر اروپایی خصوصاً اسپانیا، پرتغال، فرانسه و انگلستان به منظور سلطه بر مناطق مختلف قاره آمریکا و با هدف دستیابی اموال و املاک سرخ‌پوستان صورت می‌گرفت. بعدها و به خصوص در نیمه دوم قرن نوزدهم، آمریکاییان با کوچ دادن اجباری و جنگ‌هایی که به دنبال آن صورت می‌گرفت نقش پررنگی در کشتار سرخ‌پوستان آمریکای شمالی ایفا کردند. جنگ‌های آمریکا با اولین حمله به سرخپوستان در شهر جیمزتاون در سال 1662 میلادی آغاز شد که به دنبال آن جنگ با سرخپوستان آلگوکین طی سال‌های 1635 و 1636 و جنگ سال‌های 1675 و 1676 که منجر به ویرانی نیمی از شهرهای ماساچوست شد را در پی داشت. دیگر جنگ‌ها و حملات امریکا به سرخپوستان تا سال 1900 ادامه داشت. در مجموع آمریکایی‌ها حدود 100 میلیون سرخ پوست را به قتل رساندند. 2. جنایت جنگی امریکا در "درسدن" با توجه به اینکه متفقین در جنگ جهانی دوم پیروز شده بودند، هیچ کدام از جنایات جنگی ایالات متحده در جنگ جهانی توسط دادگاهی بررسی نشد. اما این به معنای آن نبود که این جنایت‌ها در تاریخ جهان ثبت نشود. نیروهای آمریکایی در آلمان به طور مستقیم یا غیر مستقیم باعث شدند غذای کافی به اسرای جنگی آلمانی و همچنین غیر نظامیان حاضر در منطقه تحت تسلط خود نرسد که این باعث کشته شدن هزاران آلمانی بر اثر گرسنگی شد. نیروهای آمریکایی تمام آلمانی‌های عضو وافن اس‌اس را که در داخائو در سال ۱۹۴۵ به اسارت گرفته بودند تیرباران کردند. نیروهای لشکر ۴۵ پیاده نیروی زمینی ارتش آمریکا همچنین ۷۵ اسیر جنگی ایتالیایی را در منطقه بیسکاری قتل عام کردند. در بمباران درسدن در جنگ جهانی دوم بمب‌افکن‌های نیروی هوایی ارتش آمریکا و متحدانش ۳۹۰۰ تن بمب انفجاری قوی و بمب‌های آتش‌زا را طی ۴ یورش، در کمتر از ۱۵ ساعت بر روی درسدن ریختند و ۳۴ کیلومتر مربع از شهر را کاملا ویران کردند. در آتش‌سوزی بزرگی که در نتیجه بمباران رخ داد بقایای شهر نیز نابود شد. 3. فاجعه هیروشیما و ناکازاکی بمباران اتمی هیروشیما و ناگازاکی دو عملیات اتمی بود که در زمان جنگ جهانی دوم به دستور هری ترومن، رئیس‌جمهور وقت آمریکا، علیه امپراتوری ژاپن انجام شد. در این دو عملیات، دو بمب اتمی به فاصله ۳ روز بر روی شهرهای هیروشیما و ناکازاکی انداخته شد که باعث ویرانی و کشتار گسترده شهروندان این دو شهر شد. انفجار اتمی در دو شهر هیروشیما و ناکازاکی را شاید بتوان یکی از بزرگ‌ترین جنایت های تاریخی آمریکا قلمداد کرد که به مرگ آنی 220 هزار تن منجر شد وصدها هزار تن نیز طی سال‌های پس از آن بر اثر تاثیرات آن فاجعه دچار بیماری‌های حاد شدند. 4. کشتار 3 میلیون ویتنامی با مشارکت امریکا جنگ ویتنام نام مجموعه عملیات و درگیری‌های نظامی‌ای است که از سال ۱۹۵۵ تا ۱۹۷۵ بین نیروهای ویتنام شمالی و جبهه ملی آزادی‌بخش ویتنام جنوبی معروف به "ویت‌کنگ" از یک سو، و نیروهای ویتنام جنوبی و متحدانش به ویژه ایالات متحده آمریکا از سوی دیگر رخ داد. کامبوج و لائوس، نمادهای عدالت آمریکایی!!در اواسط ماه مه سال ۱۹۷۵، جرالد فورد رییس جمهور وقت آمریکا، دستور حمله ی هوایی، دریایی و زمینی را به کامبوج، همسایه ویتنام، صادر کرد.   پیت مک کلوی، نماینده کالیفرنیا در کنگره، پس از سفر به کامبوج درباره آنها چنین گفت :" حوادث کامبوج بزرگترین شرارتی است که ما در یک کشور خارجی مرتکب شده ایم. تنها دلیل این رفتارها منافع ما بوده است!"   لائوس، همسایه دیگر ویتنام، نیز از تمدن آمریکا بی نصیب نماند. " جنگنده های آمریکایی طی دو سال پی در پی در زمان جنگ ویتنام و به صورت روزانه روستاها و شهرهای شمال شرقی لائوس را بمباران کردند، به صورتی که هزاران نفر از ساکنان این مناطق مجبور شدند طی این دو سال بیشترین اوقات خود را در غارها و گودال های زیرزمینی بگذرانند." 5. کشتار مردم کره توسط امریکا در سال 1950 جنگ کره جنگی میان جمهوری کره (کره جنوبی) با پشتیبانی نیروهای سازمان ملل متحد به رهبری ایالات متحده و جمهوری دمکراتیک خلق کره (کره شمالی) با پشتیبانی چین و کمک نظامی اتحاد جماهیر شوروی سوسیالیستی بود که در ۲۵ ژوئن ۱۹۵۰ با ورود نیروهای تحت فرمان حکومت کمونیستی کیم ایل سونگ به بخش جنوبی آغاز شد. کشتار غیرنظامیان از جنایت‌های آمریکا در این جنگ بود که حدود ۳۰۰ شهروند کره‌ای توسط نیروهای ارتش آمریکا و بین ۲۶ تا ۲۹ ژوئیه ۱۹۵۰ در روستای نو گون ری کشته شدند. این کشتار توسط واحدهای لشکر یک مکانیزه آمریکا و در زیر پل آن روستا انجام شد. این واقعه را دومین واقعه تلخ بعد از کشتار می لای می‌دانند. 6. جنایت امریکا در افغانستان جنگ آمریکا در افغانستان از ۲۰۰۱ تا ۲۰۱۴، دوره‌ای از جنگ است که به بهانه آمریکا مبنی بر حمله القاعده به نیویورک و واشنگتن در ۱۱ سپتامبر۲۰۰۱ آغاز شد. این جنگ ده‌ها هزار تلفات مستقیم غیرنظامی برجا گذاشت. بیش از ۴۰۰۰ سرباز آیساف و پیمانکاران غیرنظامی، ۱۵۰۰۰ نیروهای امنیت ملی افغانستان و همچنین بیش از ۲۰هزار غیرنظامی کشته‌شدند. در حال حاضر آمار دقیقی از تعداد کل کشته شدگان این جنگ در دست نیست، اما طبق مطالعات پروفسور "مارک هرولد" که در روزنامه گاردین منتشر شد، فقط در سه ماه اول جنگ بیش از ۴۰۰۰ تن کشته شده‌اند. تنها در سال۲۰۰۹ بمب‌های دست ساز و مین‌های کنارجاده‌ای ۱۰۵۴ نفر قربانی گرفته‌اند. در عین حال، ده‌ها هزار غیرنظامی از زمان آغاز حملات هوایی آمریکا در سال 2001 تا زمان حاضر در افغانستان جان باخته‌اند. 7. همدستی با رژیم بعث عراق در هشت سال جنگ تحمیلی علیه ایران جنگ رژیم بعث عراق با ایران، طولانی‌ترین جنگ متعارف در قرن بیستم میلادی و دومین جنگ طولانی این قرن پس از جنگ ویتنام بود که نزدیک به هشت سال به طول انجامید. جنگ به صورت رسمی در ۳۱ شهریور ۱۳۵۹ برابر ۲۲ سپتامبر ۱۹۸۰ آغاز شد. در این روز درگیری‌های پراکنده مرزی دو کشور با یورش هم‌زمان نیروی هوایی عراق به ده فرودگاه نظامی و غیرنظامی ایران و تهاجم نیروی زمینی این کشور در تمام مرزها به یک جنگ تمام عیار تبدیل شد. در طی این جنگ نابرابر که همه قدرت‌های جهانی بخصوص آمریکا از صدام حمایت می کردند، ۱۶ هزار نفر در جریان بمباران مناطق مسکونی به شهادت رسیدند و بقیه در جبهه‌های نبرد شهید شدند. شهدای بسیجی ۸۵ هزار و ارتشی ۴۸ هزار نفر بودند. بیش از ۳۳ هزار دانش‌آموز و بیش از ۳۵۰۰ دانشجو هم طی این هشت سال به شهادت رسیدند. روحانیت نیز ۳۳۱۷ شهید داشتند. در این دوران شهت ساله نیز ۸۸مسیحی، ۱۸ کلیمی و ۹ زرتشتی در دفاع از خاک میهن شهید شدند و ۲ هزار تبعه غیرایرانی نیز با حضور در جبهه‌ها به شهادت رسیدند. 8. جنایت امریکا در عراق جنگ عراق یک عملیات نظامی است که در ۲۰ مارس ۲۰۰۳ با حمله یک ائتلاف بین‌المللی به رهبری ایالات متحده به عراق آغاز شد. این جنگ با خروج آخرین تیپ رزمی آمریکایی در ۱۹ اوت ۲۰۱۰ به‌طور رسمی خاتمه یافت. هر چند بعد از آن هم حدود ۵۰ هزار نیروی آمریکایی عمدتاً به بهانه آموزش سربازان عراقی در این کشور باقی ماندند. دو توجیه عمده برای آغاز این جنگ توسط جرج بوش رئیس‌جمهور وقت آمریکا مطرح شد که یکی از آن‌ها رابطه صدام حسین با القاعده و دیگری نابود کردن سلاح‌های کشتار جمعی عراق بنابر توافق‌نامه ۱۹۹۱ بود. تجاوز به زنان و کودکان، بهره گیری از سلاح شیمیایی، کشتار جوانان و مخالفان حمله نظامی آمریکا، تخریب نهادهای آموزشی و بهداشتی، غارت اموال مردم، کشتار بی دلیل بی گناهان، آزار و اذیت کودکان، کشتار دسته جمعی اهالی روستاهای عراق، زنده به گور کردن مخالفان، به آتش کشیدن روستاهای مخالف حضور نظامی آمریکا در عراق و... برخی از جنایت‌های آمریکا در کشور عراق است. شمار نظامیان آمریکایی که در جنگ آمریکا در عراق کشته شدند به 4 هزار و 795 نفر رسید و هزینه جنگ در عراق 780 میلیارد دلار برآورد شده است. براساس این جنگ افروزی آمریکا، در عراق تا سال ۲۰۰۷ سوءتغذیه کودکان به ۲۸٪ رسید و گزارش‌ها حاکی از آن بود که حدود ۶۰ تا ۷۰٪ از کودکان عراقی دچار مشکلات روانی شده‌اند. بیشترِ عراقی‌ها به آب آشامیدنی سالم دسترسی نداشتند. به نظر می‌رسید شیوع وبا در شمال عراق به سبب کیفیت پایین آب بوده باشد. بیش از نیمی از پزشکان عراقی بین سال‌های ۲۰۰۳ تا ۲۰۰۶ این کشور را ترک کردند. گفته می‌شود که کاربرد اورانیوم ضعیف‌شده و فسفر سفید در سلاح‌های آمریکایی باعث نارسایی‌های نوزادان و سرطان گسترده در فلوجه شده است. بنابر آمارهای کمیساریای عالی سازمان ملل برای پناهندگان، ۴/۴ میلیون عراقی تا پایان ۲۰۱۵ آواره شده‌اند. در طول جنگ جمعیت مسیحیان عراقی به شدت کاهش پیدا کرد به طوری که از 1/ 5 میلیون نفر در ۲۰۰۳ به ۵۰۰۰۰۰ نفر در ۲۰۱۵ رسید. طبق آمار ویکی‌لیکس پیرامون گزارش‌های روزانه طبقه‌بندی‌شده جنگ عراق، از ژانویه ۲۰۰۴ تا دسامبر ۲۰۰۹ نیز ۶۶۰۸۱ غیرنظامی کشته شدند. این در حالی است که براساس پژوهش مؤسسه نظرسنجی ORB که در تاریخ اوت 2007 منتشر شده است، ۱۰۳۳۰۰۰ مرگ خشونت‌بار ناشی از جنگ در کشور عراق اتفادق افتاده است تاریخ سیاه آمریکایی هاسربازان آمریکایی به حدود ۱۹۰ هزار زن و دختر و دختربچه آلمانی در خلال جنگ جهانی دوم تجاوز کردند.. البته این عدد فقط مربوط به آمریکایی ها بود نه هم پیمان هایشان ... چنانکه سربازان بریتانیایی نیز به ۴۵ هزار زن و همچنین نیروهای فرانسوی به ۵۰ هزار زن آلمانی تجاوز کردند. افزون بر آن، سربازان آمریکایی ۳،۵۰۰ زن فرانسوی را مورد تجاوز قرار دادند با اینکه فرانسویها هم پیمانشان بودند!! جنایت‌های انگلستان در طول تاریخ1. جنایت انگلیس در افغانستان جنگ اول افغانستان و انگلیس (۱۸۳۹ – ۱۸۴۲) در بخش جنوبی دره هلمند روی داد. این جنگ، یکی از اولین لشکرکشی‌های بزرگ قرن نوزدهم در جریان رقابت‌ها بر سر تصاحب قدرت و نفوذ در منطقه آسیای مرکزی بود که با عنوان بازی بزرگ امپراتوری بریتانیا شناخته می‌شود. در این جنگ تعداد زیادی از مردم حوالی هلمند به قتل رسیدند و ترس و وحشت در افغانستان به وجود آمد. در عین حال، آبادانی و توسعه افغانستان متوقف شد و قتل و غارت در این کشور فزونی یافت و تعدادی از غیرنظامیان در این لشکرکشی کشته شدند. 2. اشغال هند و قحطی‌های کشنده طی اشغال هند توسط نیروهای بریتانیا،‌ بر اساس منابع مختلف تاریخی، در دهه 1770 میلادی بیش از 10 میلیون هندی تنها در ایالت بنگال این کشور، بر اثر قحطی و گرسنگی، بیماری، بدرفتاری و شکنجه به دست نظامیان انگلیس و یا بر اثر فشار کار اجباری جان خود را از دست دادند. از سال 1942 نیز قحطی دیگری به دلیل تصمیم استعماری دولت بریتانیا و شخص چرچیل در هندوستان به وقوع پیوست که در حدود 5 میلیون هندی دیگر را به کام مرگ کشاند. طی سال‌های 1942 تا 1944 بین 3 /5 تا 5 میلیون هندی بر اثر قحطی جان باختند. به دستور چرچیل در این سال‌ها، تمامی کشتی‌هایی که برای انتقال مواد غذایی به هند مورد استفاده قرار می‌گرفت، به انتقال تجهیزات و آذوقه برای نیروهای نظامی انگلستان در شمال آفریقا به کار گرفته شدند و بدین ترتیب قحطی بزرگی این بار نیز در ایالت بنگال هند جان میلیون‌ها هندی را گرفت. کشتار آمریت سر در پنجاب هندوستان به تاریخ 1919 یکی دیگر از فجایع جنگی انگلیس در هندوستان است. در طی این کشتار، معترضین به شکل مسالمت‌آمیز در مکانی جمع شدند تا به حکومت‌داری امپراتوری بریتانیا و شرایط اقتصادی اعتراض کنند. نیروهای انگلیسی به‌جای شنیدن صدای معترضین تمام خروجی‌ها را بستند و همه را به رگبار بستند. در عرض 10 دقیقه حدود 1000 نفر کشته و همین میزان به‌شدت زخمی شدند. پارلمان انگلستان سرتیپ ریجینالد دایر فرمانده نیروها که دستور شلیک را صادر کرده بود را احضار کرد ولی به وی مدال شجاعت داد و با پاداشی 900 هزار دلاری وی را ناجی هندوستان نامید. 3. جنگ بوئر در آفریقای جنوبی انگلستان در طول جنگ‌های بوئر (1900 تا 1902) چندین هزار انسان بی‌گناه را فقط برای جلوگیری از خطرات احتمالی شورش داخلی، در اردوگاه‌های کار اجباری زندانی کرد. در عرض یک سال 10 درصد از مردم بوئر در مریضی و گرسنگی این اردوگاه‌ها مردند تا دولت بریتانیا به اهداف استعماری و اقتصادی خود در آفریقا برسد. سیاست‌های انگلیس برای کنترل مردم آفریقای جنوبی حدود 48 هزار کشته غیرنظامی، شامل زنان و کودکان برجای گذاشت. این آمار جدای از 30 هزار کشته‌شده جنگ بوئر است. 4. نسل کشی ایرانیان در سال‌های 1917 تا1919 در طول تاریخ، انگلیس جنایات متعددی را درایران مرتکب شده است. یکی از آن جنایات کشتار تقریبا 40% از جمعیت ایران درطول سال‌های 1917 تا1919 میلادی بوده است. به دیگر سخن انگلیس تقریبا 9 تا 10 میلیون نفر از جمعیت ایران را در طول این سال‌ها قتل عام کرد. درآن دوران انگلیس نه تنها از پرداخت پول درآمدهای نفتی ایران امتناع می‌کرد بلکه غلات ایران را غارت کرده و نیز اجازه نمی‌داد تا غلات و مواد غذایی از کشورهای دیگر، نظیر آمریکا، هند و ... وارد ایران شود و این امر باعث شده بود تا قیمت مواد خوراکی و غلات در ایران به شدت افزایش یابد و قحطی ایران را فرا بگیرد و در اثر گرسنگی و سوء تغذیه بین 9 تا 10 میلیون نفر از ایرانیان طی دو سال جان خود را از دست بدهند. براساس اسناد وزارت امور خارجه آمریکا، جمعیت ایران در سال 1914 میلادی 20 میلیون نفر بوده است. این جمعیت در 5 سال بعد، یعنی در سال 1919 به 11 میلیون نفر تقلیل یافته است و علت آن سیاست نسل‌کشی انگلیس در ایران بوده است.   5. بمباران شیمایی عراق توسط انگلیس بمباران شیمیایی عراق به دستور چرچیل یکی از فجایع انسانی در طول تاریخ است. انگلیسی‌ها سلاح‌های‌ شیمیایی‌ خود را درعراق‌ آزمایش‌ کرده‌اند که مقدمات اشغال عراق در سال 2003 را فراهم کرد. درسال‌ 1919 سرهنگ‌ آرتور هریس‌ ملقب‌ به‌ هریس‌ بمب‌ افکن‌ گفت‌: اعراب‌ و کردها اکنون‌ می‌‌فهمند که‌ معنی‌ واقعی‌ بمباران‌ چیست‌ زیرا ظ‌رف‌ 45 دقیقه‌ می‌توانیم‌ روستاها و یک‌ سوم‌ ساکنان‌ آن‌ را نابود کنیم‌. در آن‌ زمان‌ فرماندهی‌ نیروی‌ هوایی‌ انگلیس‌ در آسیای غربی، آزمایش‌ سلاح‌ شیمیایی‌ بر اعرابی‌ که‌ سرسختانه‌ مقاومت‌ می‌‌کردند را تقاضا کرد. وینستون‌ چرچیل‌ وزیر جنگ‌ وقت‌ حمایت‌ گسترده‌ خود را از بکارگیری گازهای‌ سمی‌ برضد عشایر عراق اعلام‌ کرد. استفاده‌ از گازهای‌ کشنده‌ در سال‌ 1920 نیز ادامه‌ یافت‌. نیروی‌ هوایی‌ انگلیس‌ بار دیگر درسال‌ 1925 از این‌ سلاح‌ها برای‌ سرکوب‌ اهالی‌ سلیمانیه‌ عراق‌ استفاده‌ کرد. انگلیسی‌ها پاسخ ناآرامی‌های داخل عراق را با حملات شیمیایی ارتش در جنوب، و بمباران جنگنده‌های نیروی هوایی سلطنتی بریتانیا در شمال و جنوب دادند. بمب‌گذاری، بمباران شبانه، بمب‌‌افکن‌های سنگین، بمب‌های تأخیری (که به خصوص جان کودکان را تهدید می‌کند) همه و همه در طول حملات بر روستاهای کاه‌گلی و سنگی توسط انگلیس در کشور عراق رخ داد. نیروی هوایی سلطنتی در آغاز به منظور سرکوب شورش اعراب و کردها و محافظت از ذخایر نفتی تازه‌ اکتشاف‌شده و محافظت از شهرک‌نشینان یهودی در فلسطین و دور نگاه داشتن ترکیه به عراق اعزام شد. چرچیل به خصوص بر استفاده از سلاح‌های شیمیایی مصّر بود و می‌گفت این سلاح‌ها باید علیه "اعراب سرکش" به طور آزمایشی به کار روند. در این راستا حملات به روستاها آغاز شد. یکی دیگر از روش‌های انگلیسی‌ها در برخورد با عراقیان به رگبار بستن اهالی قبایل در حال فرار از آلودگی شیمیایی بود. با این روش چندین هزار عراقی دیگر نیز کشته شدند. 6. قتل عام مردم آلمان توسط انگلیس در جنگ دوم جهانی انگلستان و فرانسه در 3 سپتامبر 1939 علیه آلمان رایش اعلان جنگ دادند. دو روز بعد از این واقعه انگلستان بمباران شهرها و جمعیت غیرنظامی آلمان را آغاز کرد. در 5 سپتامبر 1939 اولین حملات هوایی علیه شهرهای کوکس‌هاون و ویلهلم‌شاون انجام گرفت؛ در 12 ژانویه 1940 شهر وسترلندبمباران شد. در 20 مارس، 110 بمب انفجاری و آتش‌زا بر فراز شهرهای کیل و هرنوم رها شدند. در این حمله یک بیمارستان به کلی تخریب شد. در آوریل 1940، بمب‌افکن‌های ارتش بریتانیا حملاتی فزاینده علیه شهرهایی انجام دادند که دارای هیچ نوع تأسیسات و اهمیت نظامی نبودند. وینستون چرچیل در 11 می 1940، و درست یک روز بعد از انتصاب به عنوان نخست‌وزیر و وزیر جنگ تصمیم گرفت دستوری مبنی بر انجام حملات هوایی وسیع علیه مردم غیرنظامی آلمان صادر کند. با این حال وی مردم انگلستان را از اتخاذ این تصمیم مطلع نکرد. قربانیان بمباران درسدن، تلفات و نحوه کشته شدن قربانیان، فجیع‌تر و فراتر از یک عملیات و بمباران ساده نظامی بود. هدف نیروهای متفقین نابود کردن مردم آلمان به ترسناکترین شکل ممکن بود. وی در صبح روز بعد از بمباران به هواپیماهای سبک دستور داد که بازماندگان بمباران‌ها را در ساحل رودخانه الب به رگبار ببندند. 7. کشتار مردم ایرلند شمالی در شمال ایرلند شواهد معتبری در رابطه با تعداد موارد کشتار شهروندان غیرنظامی از سوی سربازان انگلیسی موجود است. بین سال‌های 1970 و 2000 پرسنل نظامی انگلیس بیش از 300 شهروند مرد، زن و کودک را به قتل رسانده‌اند. تمامی قربانیان غیرمسلح بودند و هیچ یک خطر جانی برای سربازان انگلیسی به شمار نمی‌رفتند. در میان کشته‌شدگان کشیشان کاتولیک، زنان مسن، کودکان و حتی دختران نوجوان به چشم می‌خورند.اسنادی از دولت انگلیس منتشر شده است که در سال 1972 به تمامی سربازان انگلیسی متهم به کشتار شهروندان غیرنظامی در شمال ایرلند بخشودگی تعلق گرفت. 8. کشتار مردم یمن شکنجه‌گاه‌های عدن در یمن طی سال‌های 1963-1966 یکی دیگر از جنایت‌های انگلستان است. در دهه 1960 یمنی‌ها برای در دست گرفتن بندرگاه یمن دست به کار شدند. انگلیسی‌ها بهترین راه سرکوب مخالفان را در ایجاد شکنجه‌گاه‌های مخوف دیدند. نگه‌داری مخالفان در سلول‌های یخچالی با تن کاملاً برهنه موجب شد بسیاری از آن‌ها ذات‌الریه بگیرند و از بین بروند. سوزاندن بدن‌ها با سیگار، نشاندن زندانیان برهنه روی نیزه و تجاوز جنسی از دیگر شکنجه‌های این مراکز بود.  جنایت‌های فرانسه1. جنگ الجزایر در 18 مه 1830 فرانسه به بهانه آن که فرمانروای الجزایر، سه سال پیش از آن، برای وصول هفت میلیون فرانک طلب این کشور از فرانسه، پاریس را تهدید کرده بود، دستور حمله به الجزایر را صادر کرد. اما بر خلاف تصور دولت‏مردان فرانسه، مردم الجزایر در مقابل حمله به کشورشان به شدت مقاومت کردند و حتی پس از اشغال این کشور توسط سربازان فرانسوی، امیر عبدالقادر الجزایری، سال‏ها با آن‏ها مبارزه کرد. با این وصف، به دلیل برتری تجهیزات فرانسویان، آنان پس از کشتار و شکنجه مردم و تجاوز به عنف در این کشور و سرکوب مقاومت آزادی‏خواهان مسلمان الجزایری، بر این کشور مسلط شدند. سرانجام در سال 1962، پس از یک جنگ استقلال‌طلبانه خونین که طی آن بین 500000 تا 1500000 نفر به دست ارتش فرانسه و جبهه ملی آزادی کشته شدند، کشور الجزایر به پایتختی الجزیره اعلام استقلال کرد. بهانه حمله به الجزایر ادب کردن پادشاه آن کشور خوانده شد اما نتیجه آن تخریب آبادی الجزایر و آوارگی ملت آن و شکنجه و کشتن هزاران الجزایری و تجاوز وحشیانه به نوامیس آنان بود. از جمله جنایت‌های تاریخی این اشغال جدا کردن سر مسلمانان توسط نیروهای فرانسوی در الجزایر بود. 2. جنایات فرانسه در جنگ جهانی دوم کشتار آندلوت یکی از فجایع جنگی فرانسوی‌ها در 12 سپتامبر 1944 است. در این تاریخ نیروهای فرانسوی حدود 500 اسیر آلمانی را در انباری جمع کردند و به دستور فرمانده با تانک به جمعیت شلیک کردند. دست و پای قربانیان به همه سو پراکنده می‌شد و آن‌هایی که هنوز نفس می‌کشیدند را با مسلسل تیرباران کردند. در دوران جنگ جهانی دوم، در آوریل 1945 شهر فرودنشتات در جنوب غربی آلمان مورد هجوم نیروهای فرانسوی قرار گرفت. فرانسوی‌ها این شهر را که مردم غیرنظامی در آن سکونت داشتند به مدت 16 ساعت زیر توپ گرفتند. حدود 600 ساختمان، یعنی 95 درصد از کل شهر در این چند ساعت نابود و 1400 خانوار آواره شدند. فرانسوی‌ها طی حملات بعدیشان از هر گونه خشونت و تجاوزی استفاده کردند. سربازان فرانسوی سربازان آلمانی را آغشته به گازوئیل می‌کردند و به آتش می‌کشیدند و سوختنشان را تماشا می‌کردند. صدها اسیر آلمانی در فرودگاه لو بورژه در نزدیکی پاریس کشته شدند و بسیاری از اسرا زیر چرخ‌های تانک توسط فرانسوی‌ها از بین رفتند. 3. کمک‌های فرانسه به رژیم بعث در جنگ تحمیلی علیه ایران مجموعه کمک‌های نظامی و اطلاعاتی فرانسه از قبل از جنگ ایران و عراق یعنی سال ۱۹۷۳ شروع شد و با شروع جنگ ۸ ساله نیز این کمک‌ها شدت گرفت. حجم کمک‌های نظامی و فروش تجهیزات فرانسه به عراق در طول جنگ تا حدی بود که این کشور در رده دوم فروشندگان تسلیحات به عراق قرار گرفت. با توجه به سند شماره 2099/4/53/د مورخ ۲ آوریل ۱۹۸۷ وزارت دفاع عراق، فیلیپ روندو، از نقش خود در ارسال هواپیماهای میراژ و موشک‌های رولاند خطاب به عدنان خیرالله سخن می‌گوید. وی همچنین خبر از بحث در هیئت دولت فرانسه بر سر امکان دست‌یابی محدود عراق به سلاح هسته‌ای در جنگ می‌دهد. دکترین نیروی هوایی عراق بیش از شوروی به فرانسه نزدیک بود. رژیم بعث از بهترین خلبانان خود بجای هواپیماهای شوروی، بر روی هواپیماهای فرانسوی استفاده می‌کرد. فرانسه قرار داد فروش ۱۳۳ فروند داسو میراژ اف۱ را بین سال‌های ۱۹۷۸ تا ۱۹۸۷ با عراق امضا کرد. فرانسه ۵ فروند سوپر اتاندارد در اختیار عراق قرار داد که به موشک اگزوست مجهز شده و در جنگ نفتکش‌ها توسط عراق بکار گرفته شد. در همین راستا، فرانسه هلیکوپترهای آئروسپاسیال آلوئت ۴ پوما (بالگرد) سوپر فرلون را در اختیار عراق قرار داد. اطلاعاتی که در سال ۱۹۹۰ منتشر شد نشان می‌داد که فرانسه از تأمین کنندگان زنجیره تولید بمب‌های شیمایی برای عراق علیه ایران بوده‌است.ده‌ها هزار ایرانی که بخش عمده‌ای از آنان را غیر نظامیان تشکیل می‌دادند از جمله ده‌ها هزار کرد عراقی با بمب‌های شیمایی صدام قتل‌عام یا مجروح شدند و پس از تحمل سال‌ها درد و رنج از دنیا رفتند. 4. عملیات هوایی، نظامی و اطلاعاتی فرانسه علیه لیبی فرانسه در سال 2011 میلادی نقش مهمی در حملات هوایی ناتو به لیبی داشته است. پاریس همچنین تایید کرده است که یک پایگاه نظامی پیشرفته را در شمال نیجر در مرز لیبی احداث کرده است. حمله هوایی علیه ارتش لیبی اولین بار توسط نیروی هوایی فرانسه انجام شد و طی اقدامات نیروهای فرانسوی، بسیاری از غیرنظامیان کشته شدند. پی نوشت: 1- جنایات غرب 2- مرکز اسناد انقلاب اسلامی
نسل‌کشی 100 میلیون سرخ پوست آمریکایی، جنایت درسدن، فاجعه هیروشیما و ناکازاکی، قتل‌عام 3 میلیون ویتنامی و کشتار مردم در افغانستان، عراق و ایران از جمله جنایت‌هایی است که در کارنامه حقوق بشر غرب درج شده است.
52,692
60735fd42c38301a358eefb2
 دکتر حسین سوزنچی عضو هیئت علمی دانشگاه امام صادق (علیه السلام) تحریر و چکیده کردن آثار استاد شهید مرتضی مطهری را عهده دارد بوده‌اند که مجموعه تلاش‌های ایشان و همکارنشان در سال‌های اخیر منتشر گردیده است. به همین مناسبت گفت وگویی با وی ترتیب دادیم که بر اساس آن، دیدگاه‌های استاد شهید مورد بازخوانی قرار گرفته است. شاید اولین بحثی که راجع به مسئله حجاب نیازمند تبیین است، تعریف و چیستی حجاب می‌باشد. در این خصوص توضیح بفرمایید و دیدگاه استاد شهید مطهری(ره) را در این‌باره مطرح نمایید. اصل حجاب در قرآن مطرح شده است. گاهی چنین مطرح می‌شود که در قرآن چنین مسئله‌ای وجود ندارد اما در آیات31 سوره نور و 59 احزاب و ... این بحث مطرح شده‌ است. واژه حجاب در قرآن به معنای اصطلاحی امروزی نیست و نیاز به توضیح بیشتری دارد اشکالی که وارد می‌شود این است که چرا شما یک جواب از پیش تعیین شده برای یک معضل اجتماعی دارید؟ چرا نمی‌آیید وضعیت جامعه را بررسی کنید؟ ولی به نظر بنده اقتضای دینداری همین است. زیرا ما یا دینی را قبول داریم یا نداریم اگر پذیرفتیم که دین یک حقیقت است و مسئله خاتمیت را نیز پذیرفتیم، به این معنا که قبول کردیم دین1400 سال پیش دین کهنه‌ای نیست، اگر همه این‌ها را پذیرفتیم، دستورات این دین را نیز باید بپذیریم. با این نگاه، یک پاسخ از پیش تعیین شده دراین‌باره می‌توانیم بدهیم. حقیقت قابل درک و قابل کشف است. مدخل بحث هم دینی است. اصل دلیل ما هم همین آیات و روایات است. این اصل، قابل تبیین و دلیل ما نیز قابل تبیین است. این طور نیست که چون در قرآن و روایات آمده، ما هم باید بپذیریم و هیچ دفاع عقلی هم نکنیم. برای دفاع عقلی، ابتدا در مورد چیستی حجاب مختصری بیان می‌کنم. حجاب در3 مرحله مطرح است: 1- پوشانیدن ظاهر است(البته در مورد زنان بحث می‌کنیم زیرا ظاهر زنان جذب کننده است). 2- پوشانیدن حجم قسمت‌های مختلف بدن است. 3- پوشانیدن رفتارهای جذب‌کننده، که متأسفانه برخی آن را در تعریف حجاب، فراموش می‌کنند. البته در ادبیات دینی ما، در آیات و روایات به این مرحله سوم بسیار توجه شده است. شهید مطهری از حجاب تعریفی دارند که زن در معاشرت خود با مردان بدن خود را بپوشاند و به جلوه‌گری و جلب توجه نپردازد. این مختصری از چیستی حجاب بود. در چرایی حجاب چه ابعادی مورد بحث است؟ چرایی حجاب را از دو بعد می‌توان مطرح کرد، یکی بعد ایجابی و دیگر بعد سلبی. در بعد ایجابی، خود دین را، صرف نظر از شرایط اجتماعی- سیاسی خاصی که در فضاهای مختلف ایجاد می‌شود، بررسی می‌کنیم، به این نحو که چه دلیلی وجود دارد که حجاب بهتر از بی‌حجابی باشد؟ بعد سلبی مسئله مربوط به شرایط خاص است. اشکالاتی به ما می‌شود که در این مرحله، آن اشکالات را پاسخ می‌دهیم و بعد اینکه آیا این اشکالات فلسفه‌ای را که در بعد ایجابی از آن صحبت شد، رد می‌کند یا نه؟ در بعد ایجابی می‌توان بحث را در سه حیثیت مطرح کرد: فردی، خانوادگی و اجتماعی. که در ادبیات غربی مسایل دو بعد تقسیم می‌شوند: فردی و اجتماعی. در تقسیم‌بندی‌های علوم هم یا علوم فردی هستند(بحث‌های اخلاقی، انسان‌شناسی) یا اجتماعی(جامعه‌شناسی و اقتصاد). در نگرش دینی، که با نگرش سنتی- فلسفی ما نیز گره خورده، یک طبقه‌بندی سه‌گانه وجود دارد: فردی، خانوادگی و اجتماعی. این تقسیم‌بندی سه گانه، در نگرش دینی، امر قابل دفاعی است(تقدم خانواده بر جامعه به عنوان محور اندیشه) که امروزه در ادبیات غربی به نظر می‌آید برعکس شده وشاید یکی از عوامل عمده تخریب خانواده نیز همین باشد. این نگاه، در خانواده‌ها و در مسایل اجتماعی یا فردی نیز وارد شده است. در مسایل خانوادگی، روابط را خود شخص تعیین می‌کند. زن یا مرد، روابط را خودشان تعریف می‌کنند و این یک معضل اجتماعی شده است. در بحث فردی، دو مسئله مهم است یکی بحث حیا و عفت است که شهید مطهری آن را به عنوان حفظ ارزش و احترام زن تعبیر کرده است و دیگری، بحث آرامش روانی، به عنوان مسئله فردی و نه اجتماعی. نظر شهید مطهری در بحث حیا و عفت چیست؟ در بحث حیا و عفت ایشان به این مطلب می‌پردازند که مهم‌ترین فلسفه حجاب، حفظ ارزش و احترام زن است. یعنی زن در روابط خودش با مرد حریمی را قائل باشد که اگر این حفظ شود، ارزش او بالاتر می‌رود. در منطق فردی از این موضوع تعبیر به عفت می‌شود. نکته‌ای که مهم است این است که انسان موجودی اخلاقی و بیش از غریزه است. هر فصلی غیر از جنسش قایل باشیم در آن فصل یک ارجحیتی بر حیوانیت در او نهفته است. آن ارجحیت را با هر تعبیری می‌توان گفت. حیوان اخلاقی که لازمه آن این ارجحیت است که رفتار های انسان، مدبرانه بوده و بر اساس غریزه صرف نباشد. نمونه بارز آن، غریزه گرسنگی است که یکی از مشترکات انسان و حیوان است. انسان در رفتارهایی که می‌خواهد این غریزه را اشباع کند متفاوت با حیوانات رفتار می‌کند(در پخت و پز به عنوان فعل تا غدا خوردن و ...) ما هم می‌توانیم مثل حیوانات غذا بخوریم ولی این کار را نمی‌کنیم. در غریزه جنسی نیز همین طور است برای همین همه انسان‌ها در همه غرایزشان حدی برای رفتارها قائل‌اند. یکی از عواملی که بحث پوشش را مطرح کرده بحث غریزه جنسی است یعنی وقتی می‌گوییم زن باید پوشش داشته باشد به دلیل یک نکته اخلاقی است به نام عفت که نقطه مقابل لجام گسیختگی غریزه جنسی است. در همه جوامع، انسان‌ها این نکته را می‌پذیرند که انسان باید مقداری پوشش داشته باشد. اصل پوشش محل بحث نیست، حریم و مقدار پوشش محل بحث است که به آن پرداخته می‌شود مسئله این است که اگر کمتر از این مقدار شود پوشش، ارزش انسان زیر سؤال می‌رود. شما گفتید که آرامش روانی نیز از دلایل فردی مسئله حجاب است، رابطه این مقوله با حجاب چیست؟ اگر حریم پوشش درحد مطلوبی حفظ شود تنش‌های روحی کم می‌شود. اگر انسان در معرض تحریک‌هایی قرار بگیرد، آرامشش به هم می‌خورد مثلاً فیلم‌های سینمایی جذابیت دارد ولی اگر کسی صبح با شبش را با این فیلم‌ها پر کند، از زندگی انسانی خارج می‌شود. یکی از مزایای حجاب، این است که هم برای زن و هم برای مرد و نوع بهره‌گیری از غریزه جنسی و نوع روابط اجتماعی در بحث جنسی به خانواده منحصر می‌شود که خود به خود آرامش می‌آورد. شما در ابتدای بحث در خصوص تفاوت تفکر اسلام و غرب در مورد مقوله خانواده اشاره کردید، بیشتر توضیح دهید. با نگاه دینی حفظ خانواده به عنوان یک ارزش، فی‌حد نفسه اهمیت دارد. اما خانواده در غرب، فقط به عنوان بهره‌مندی جنسی و اطمینان پدر و فرزندی است. گویی تنها کارکرد خانواده در همین خلاصه می‌شود. تقسیم کار نیز شراکتی است و بهره‌مندی مادی نیز بیشتر است. در واقع مانند شرکت است. نگاه دیگر به خانواده این است که خانواده، موضوعیت دارد و تربیت نسل که یک مسئله بسیار مهم است در خانواده شکل می‌گیرد. عواطف صمیمانه که باعث رشد معنوی انسان می‌شود نیز از طریق خانواده محقق می‌شود و این عواطف صمیمانه، محیطی را بوجود می‌آورد که برای تربیت بچه مناسب است. به تعبیر شهید مطهری برای هر چیزی میزانی از عواطف لازم است0 مثلاً در دوستی‌های بین دو زن یا دو مرد. ولی برای عواطف مادری میزانی نیست زیرا عواطف مادری بسیار بیشتر از عواطف دیگر است که این مقدار زیاد برای تربیت فرزند لازم است. پس خانواده یک رکن است که روابط جنسی هم باید به خانواده محدود شود، زیرا قرار است کار خاصی در خانواده شکل شکل بگیرد که بیرون از خانواده شکل نمی‌گیرد. تربیت نسل در خانواده انجام می‌شود. اگر عفت به تمام معنای کلمه، حتی در نگاه کردن مردان به زنان در جامعه وجود نداشته باشد، مردان نمی‌توانند عواطف لازم را برای همسر خود خرج کنند. و محور اجتماع؟ جامعه محل کار کردن و تلاش است نه محل تمتعات جنسی. بهتر است بگوییم هدف جامعه مصرف گرایی نیست. چرا هنوز برای فروشندگی از خانم‌ها استفاده می‌کنند؟ تمتع جنسی در راستای مصرف گرایی است. پس این سه محور(فرد، خانواده و اجتماع) دلیل‌های خاصی است که پوشش را برای زن الزام می‌کند در حدی که روابط جنسی در بیرون از خانه به حداقل خود برسد. یعنی مرد نتواند راحت از زن تمتع جنسی ببرد. وقتی می‌گویم تمتع جنسی، منطور روابط جنسی به معنای نهایت کلمه نیست، بلکه نگاه کردن نیز نوعی بهره‌مندی جنسی است و این نگاه نیز مقدمه خیلی مسایل است. شبهاتی پیرامون مسئله حجاب از جمله اینکه حجاب محدود کننده آزادی است و یا حجاب با مسئله زیبایی در تعارض است و ای حجاب باعث ایجاد حرص و تحریک بیشتر در جامعه می‌شود و ... وجود دارد. پاسخ این شبهات با عنایت به دیدگاه شهید مطهری چیست؟ در پاسخ به شبهه اول باید گفت که آیا آزادی اصل مطلق است و حریمی ندارد؟ در تفکر غربی و در نگاه غالب روشنفکران ما نیز بحثی است که ما تا حدی آزاد باشیم که به حقوق دیگران تجاوز نکنیم. اگر کسی این پاسخ را بدهد، سؤال جدی که مطرح می‌شود این است که چرا باید آزادی دیگران، آزادی مرا محدود کند؟ مگر دیگران چه ارزشی دارند؟ پاسخی که دیگران می‌دهند این است که حرمت انسانیت است و کسی حق زورگویی به انسان را ندارد. انسان فقط در بعد فیزیولوژیک خلاصه نشده است. انسان چیزی دارد که به خاطر آن ارزشمند است که در ادبیات دینی، به کرامت وانسانیت تعبیر نمی‌شود. اگر انسانیت معیار شد در این صورت هر انسانی حرمت ندارد مثلاً نمی‌توان برای صدام حرمتی قائل شد. انسان‌هایی حرمت دارند که کرامتشان را حفظ کنند. حال کرامت چیست؟ اگر قائل به وجود خدا هستیم و خدا بهتر از ما تشخیص می‌دهد. تعریف‌های الهی برای انسان مطابق با کرامت است. همه انسان‌ها طالب زندگی بهتر هستند ولی ما در مصادیق اشتباه می‌کنیم، برای همین ما نیازمند دین هستیم. پس اگر دین چیزی را به ما گفت، کرامت ما را نیز در نظر گرفته است. مسئله دیگر بحث راحتی بود ولی مسئله این است که بی‌حجابی سخت‌تر از با حجابی است. خانم‌های بی‌حجاب وقت بیشتری باید بگذارند ولی به هر ترتیب راحتی آخرین معیار برای تصمیم‌گیری است نه اولین کسی که دانشگاه نمی‌رود و ولگردی می‌کند راحت‌تر است از کسی که دانشگاه می‌رود ولی راحتی آخرین معیار است نه اولین معیار. یعنی اگر معیارهای دیگر تأمین شد، بعد به سراغ آخرین معیار،یعنی راحتی می‌رویم. کسانی دنبال راحتی می‌روند که هدف پایین‌تری دارند پس اگر حریمی را برای جامعه و زندگی پذیرفتیم حجاب را نیز می‌پذیریم. منظور این است که کسی بخواهد حیا، عفت و خانواده‌اش را حفظ کند و راحت هم باشد. راجع به شبهه زیبایی که مطرح کردید، اصل حرف، حرف درستی است اینکه ما باید محبوب باشیم، درست است ولی مسئله این است که محبوب چه کسی باشیم؟ از چه جهت ما را نگاه کنند؟ کسی که با زیبایی‌های جسمی می‌خواهد محبوب کسی باشد، محبوب شهوت‌ران‌ها خواهد شد. بالای 95 درصد افراد بدحجاب ما نیز انسان‌های عفیفی هستند و دوست ندارند کسی با نگاه شهوانی به آن‌ها نگاه کند. یک پزشک اگر زیبا هم نباشد مردم دوستش دارند.یا دانشمند، عالم و عارف هم همین‌طور. چون علم دارد. زیبایی را در معرض نمایش قرار دهیم که یک نگاه عالی را جلب کند. اخلاق، علم و... زیبایی است. اما در رابطه با شبهه منع کردن و افزایش تحریک و حرص، دو پاسخ وجود دارد، ایجابی و سلبی پاسخ ایجابی اینکه آیا واقعاً برداشتن منع موجب کم شدن تحریک می‌شود؟ و پاسخ سلبی؛ آیا واقعاً در جوامع غربی تحریک وجود ندارد؟ در پاسخ به سؤال اول(ایجابی) باید گفت: نمی‌توان گفت که منع موجب تحریک نمی‌شود. البته منع مقداری تحریک با خودش می‌آورد، اما آیا هرجا این منع برداشته شود تحریکاتش هم برداشته می‌شود این محل بحث است. شهید مطهری در این رابطه می‌گوید نیازهای ما دو سنخ است محدود مثلاً خوردن و نامحدود مثل جاه طلبی، غریزه جنسی و ... که نیازهای نامحدود انسان هستند. در جواب پاسخ دوم نیز باید گفت: در جوامع غربی نیز تحریک وجود دارد. مرد غربی که در روز هزاران زن بی‌حجاب می‌بیند، هنوز غریزه‌اش اشباع نمی‌شود. باز می‌خواهد زن دیگری را ببیند برای این کار تبلیغات گسترده‌ای انجام می‌دهند به طوری که کاری می‌کنند که با اینکه کسی نیاز به آن جنس نداشته باشد ولی تحریک شود که جنسی را که یک زن می‌فروشد یا تبلیغ می‌کند، بخرد. در غرب اکثر فروشنده‌ها را زن انتخاب می‌کنند. در واقع می‌توان گفت مردان غربی نیز تحریک می‌شوند. چون آمار بالای تجاوز با وجود آزادی این مورد را تأیید می‌کند. ولی در جاهایی به علت شخصیت و موقعیت اجتماعی و ...خود را حفظ می‌کنند. بالای 80 درصد استفاده از اینترنت صرف امور جنسی می‌شود. و این 80 درصد هم افرادی هستند که افراد با شخصیت و با شأن اجتماعی بالا هستند. جوامع غربی با برداشتن منع دو ضرر کرده‌اند: یکی اینکه تحریک را به معنای عمومی کم نکرده‌اند اما به معنای فردی کم شده است و این به آن معناست که لذت افراد در روابط کمتر شده است. و همین باعث تضعیف خانواده در غرب شده است. اشکال دیگری که مطرح شد این بود که اگر ما حجاب داشته باشیم از جامعه طرد خواهیم شد. باید به این افراد شخصیت بدهیم و بگوییم که خوب شما اگر خلاف جهت دیگران رفتار کنید آنها به شما احترام خواهند گذاشت زیرا جرأت شما را خواهند دید و این بالذات ارزشمند است. ?بحث دیگری که در جامعه مطرح است این است که می‌گویند: حجاب در جامعه ما بیشتر جنبه حکومتی دارد یا اینکه می‌گویند حجابی که علما مطرح می‌کنند حجابی نیست که در دین مطرح است بلکه سلیقه آنهاست. باید این طور جواب داد که برای هر کاری متخصص آن کار نیاز است مثلاً اگر چشم درد گرفتیم پیش هر کسی نمی‌رویم، علما نیز بر طبق آیات و روایات این‌طور نظر می‌دهند و استنباط می‌کنند. حال شما خودتان روایات را بررسی کنید اگر 50 روایت دیدید که مثلاً عنوان شده بود که اگر زن موی خود را نپوشاند اشکال ندارد بعد بگویید که علما از این روایت چشم‌پوشی کرده‌اند. شاید شبهه دیگری مطرح باشد و آن اینکه چرا بحث حجاب را تنها در مورد زنان مطرح می‌کنند و خیلی روی بحث چشم‌چرانی مردها تأکید نمی‌شود؟ انحراف مردها در عدم عفت، چشم‌چرانی است و در آیات قرآن هم در جاهای مختلف به جلوگیری از چشم‌چرانی در مردها می‌پردازد. شاید گناه برخی مسایل، از برخی مسایل دیگر بیشتر باشد ولی قابلیت کنترل ندارد مثلاً ما حدیث داریم: «الغیبت اشد من الزنا». اگر کسی مرتکب زنا شود، تازیانه می‌خورد ولی برای غیبت چیزی مطرح نشده است. چون مرز غیبت خیلی شفاف و قابل تعریف حقوقی واضح نیست. حجاب مسئله‌ای حقوقی و قابل تعریف است ولی چشم‌چرانی قابل تعریف نیست، البته ما برای چشم‌چرانی، در صورت احراز آن، تعزیر داریم. گاهی شبهه دیگری هم مطرح می‌شود که البته خیلی شایع نیست و آن این است که می‌گویند: حجاب برای کنیز و یا اهل کتاب واجب نبوده، پس چرا کشور ما برای همه افراد چه مسلمان و چه غیر مسلمان حجاب را الزامی کرده است؟ به نظر می‌آید که این که اسلام به این‌گونه مطرح کرده مسئله شأن اجتماعی است. چون حجاب یک پرستیژ اجتماعی است یعنی آدم‌های باکلاس باید حجاب داشته باشند قرآن ابتدا می‌گوید حجاب مربوط به زنان مؤمن است و بعد درباره این افراد می‌فرماید که این افراد ملزم به حجاب نیستند. مثلاً دکترها یک پوشش خاصی دارند که اگر نپوشند، کسی متوجه نمی‌شود که دکتر هستند. حال اگر الزام درکار نباشد، خوب است یا بد؟ یعنی اسلام برای همه تثبیت کرده و بعد گفته اهل کتاب لازم نیست حجاب داشته باشند ولی همه اهل کتاب سعی می‌کردند با حجاب وارد جامعه شوند که شناخته نشوند. دین نگفته که اهل کتاب نپوشد برخی دستورات دینی الزاماً کارکرد فرهنگی دارند نه کارکرد حقوقی. مثال ولد زنا در شریعت اسلام از ارث و حقوق دیگر محروم است. برخی می‌گفتند که این قانون اسلام قانونی ظالمانه است. در امریکا قانونی تصویب شد که طبق آن بچه‌های تک والد یعنی بچه‌هایی که یا پدر دارند یا فقط مادر، حقوق جداگانه‌ای داشته باشند به همین خاطر عده‌ای به دروغ خود را تک والد معرفی می‌کردند تا از حقوق و مزایای تک والد بودن بهره‌مند شوند و این خود دلیلی شده که قباحت مسئله در غرب از بین برود. اما در کشور ما قبح مسئله همچنان باقی است لذا هیچ تک والدی چنین ادعایی نمی‌کند. در واقع این حکم یک کارکرد فرهنگی دارد. یعنی عملاً این حکم اجرا نمی‌شود. بحث حجاب کنیز هم کارکرد فرهنگی داشت ولی زمانی که بی‌حجابی در جامعه ما یک پرستیژ شده پس باید افراد خارجی را ملزم کرد که حجاب داشته باشند وادارشان کرد که حجاب داشته باشند. بنابراین اهل کتاب نیز تا یک اندازه‌ای اجازه دارند که پوشش نداشته باشند نه بیشتر از آن حد را. پس نشان می‌دهد آنها هم قوانین حکومت را رعایت می‌کنند چون در غیر این‌صورت تعزیر می‌شوند. منبع : پرسمان/ حقوق زن
دکتر حسین سوزنچی عضو هیئت علمی دانشگاه امام صادق (علیه السلام) تحریر و چکیده کردن آثار استاد شهید مرتضی مطهری را عهده دارد بوده‌اند که مجموعه تلاش‌های ایشان و همکارنشان در سال‌های اخیر منتشر گردیده است. به همین مناسبت گفت وگویی با وی ترتیب دادیم که بر اساس آن، دیدگاه‌های استاد شهید مورد بازخوانی قرار گرفته است.
14,584
60734eb22c38301a358e5ad6
   سریال‌های شبکه نمایش خانگی همزمان با آن که در روزهای اخیر افزایش قیمت چندین برابری داشته‌ است در تولیدات جدید عرضه شده به این بازار هم تمام تلاش خود را کرده‌ تا ساختارهای‌ رایج سینما و تلویزیون‌ را زیر پا بگذارد و به هر قیمتی  به سمت جذب مخاطب  برود. سینما و تلویزیون‌ به سبب آن که نظارت‌های همگانی بیشتری را احساس می‌کنند و در کانون توجه قرار دارند کمتر مورد تهدیدات جدی فرهنگی قرار می‌گیرند اما شبکه نمایش خانگی و سریال‌های تولید شده در این ژانر‌ بدون هیچ نظارتِ فراگیری در حال شکستن‌ تمام ساختارهای موجود در جامعه است و در این اقدام پیش قراول شده است. با روند در پیش گرفته شده در وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی به نظر می‌رسد شبکه نمایش خانگی به افسارگسیختگی‌ خود ادامه داده و شاهد سریال‌هایی هستیم که دیگر حتی محدودیت‌های سنی هم نمی‌تواند دردی‌ از آنها دوا کند و شکل محتوایی آنها به سمتی رفته است که مبانی مراودات عرفی جامعه را هدف قرار داده است و برای درصد اندکی از مخاطبان که شامل قشر خاصی می شوند به تولید می رسد. اولین تهدید جدی و مورد غفلت در این فیلم ها آن است که سازندگان تصمیم دارند تا تمام مردم از اقشار مختلف شهری و غیر شهری که فراوانی بیشتری نسبت به نوع زندگی در چند نقطه از شهرهای پر جمعیت و کلان را  دارند، وادار به الگوگیری از  این نوع سبک زندگی کنند و معیار را برای آنها به اشتباه این سبک از زندگی مادی و پوچ گرایانه تعریف کنند و همه با هم به سمت انحطاط حرکت کنیم. موضوع ابتذال‌ در فیلم‌ها که کم و بیش شاهد آن هستیم در تولیدات اخیر شبکه نمایش خانگی و نمونه آن سریالی که به تازگی عرضه شده با قبح‌‌زدایی‌ از برخی مسائل اعتقادی و عرفی به سمت عادی جلوه دادن آنها رفته است و گویی افکار آلوده و جهت داری در پس پرده قرار دارد. در شرایط حال سینما و تلویزیون که مسائل مالی حرف اول را می‌زند و تهیه‌کنندگان‌ آثار سینمایی و تلویزیونی‌ از کمبود بودجه‌های فیلم‌های خود رنج می‌برند، شبکه نمایش خانگی مورد هجوم کارگردانان‌ و تهیه‌کنندگانی شده است که مشخص نیست به چه انگیزه‌ای این میزان رغبت‌ از خود نشان می‌دهند تا در این فضا کار کنند و شاید آوازه خود را در اختیار سودجویان این حوزه قرار دهند. انتفاع‌ مالی در اثر درگیر‌ بودن مخاطبان زیاد در این شبکه و پول‌های نامشخص‌ در ساخت این تولیدات را اگر در نگاه اول در نظر نگیریم‌، شاید فضای آزادی که در اختیار سازندگان‌ اینگونه آثار قرار می‌گیرد دلیل قابل پذیرشی‌ برای ورود آنها به این حوزه دانست.عدم تولید محتوا، سرمایه‌های نامشخص‌، عدم نظارت دستگاه‌های مسئول و آدم‌های مجهول‌الحال‌، پازلی‌ را تشکیل داده‌اند که به جان اقشار کم سن و سال جامعه و در معرض آسیب افتاده است و بدون توقف در حال پیش روی هستند. به نوعی شبکه نمایش‌ خانگی را که می‌توان حتی حساس‌تر از سینما تلقی‌ کرد، در حال حاضر شرایط فوق العاده نامطلوبی‌ را پشت سر می‌گذارد و تبدیل به ژانری‌ شده است که انگار در گوشه‌ای دنج‌، مشغول جابجا‌ کردن تمام ارزش‌های اخلاقی‌ و عرفی‌ جامعه است. ضعف‌ ساختاری و فنی این سریال‌ها نشان می‌دهد که اصل و مبنای ساخت آنها نه تنها بر اساس یک فیلمنامه‌ و قصه خوب نبوده بلکه تنها فقط اهداف خاص‌ مالی پشت ظاهر خوش آب و رنگ این فیلم‌ها پنهان شده است؛ مباحث مالی و دستمزد‌های رایج‌ شده در این سریال‌ها منجر شده تا داد اهالی سینما و تلویزیون هم به نشانه اعتراض درآید و از غیر طبیعی بودن دستمزد‌ها در این حوزه ابراز گلایه‌ کنند و آن را مستجب‌ آسیب جدی به سینما و تلویزیون و نجومی شدن دستمزدها بدانند. سوال‌ اساسی اینجاست که با توجه به محدودیت‌های سنی اعمال شده در برخی از این فیلم‌ها آیا ضمانت اجرایی، آن هم در بازاری که فیلم ها در  دسترس عموم قرار دارد، را داراست؟ آیا مسئولان‌ نظارتی که این فیلم‌نامه‌ها را برای ساخت با امضا و مجوز خود روانه خانه های مردم می کنند، حاضر هستند همراه خانواده‌ خود به تماشای آنها بنشینند‌ و در کنار فرزندان خود ذهن خود را در اختیار محتوای پوچ این فیلم‌ها قرار دهند؟ البته برخی از مدیران این حوزه اعتقاد دارند که در حال حاضر فضای مجازی و گسترش آن باعث شده تا این موضوعات به وفور در اختیار مردم قرار بگیرد و ما نباید از بیان کردن آنها واهمه داشته باشیم زیرا مردم خودشان در این فضاها زندگی می کنند! شاید اگر ضعف ساختاری در نظارت بر رسانه‌های نوین را بتوان با مسائلی خلق الساعه توجیه کرد اما شبکه نمایش خانگی ساخته‌ امروز و دیروز نیست که عدم نظارت بر آن را به ضعف‌ قوانین در این زمینه ارجاع داد. مدیران و دست‌اندرکاران‌ نظارتی در این بخش شاید هنوز به گسترده بودن ارتباط این شبکه با اقشار مختلف از سنین نوجوان تا میان سال اشراف کافی ندارند و تهدیدات و تاثیر گذاری آن در جامعه را نادیده می گیرند. شبکه نمایش خانگی رسانه ای فراگیر است و به همین علت لزوم نظارت دقیق تری را می طلبد. ابراهیم داروغه زاده معاون نظارت و ارزشیابی سازمان سینمایی در گفتگو با خبرنگار حوزه سینما گروه فرهنگی باشگاه خبرنگاران جوان؛ درباره چگونگی روند اهدا مجوز به یکی از سریال های اخیر نمایش خانگی اظهار داشت: از مدیر دفتر نمایش خانگی «پارسایی» جویا شوید که چگونه مجوز دادند اما بنا به روال، شورای پروانه نمایش خانگی فیلم ها را بازبینی می کند و طبق قانون همه چیز پیش رفته است. در همین ارتباط حسین پارسایی مدیر کل دفتر نمایش خانگی سازمان سینمایی در گفتگو با خبرنگار حوزه سینما گروه فرهنگی باشگاه خبرنگاران جوان؛ درباره فیلم های اخیر این شبکه که محتوا و فرم غیراخلاقی و نامناسبی دارند، گفت:در دفتر نمایش خانگی دو شورای 9 نفره در پروانه ساخت و نمایش وجود دارد که با حکم رئیس سازمان سینمایی در این پست حضور پیدا می کنند. وی اظهار کرد: سریال هایی که اخیرا وارد شبکه نمایش خانگی شده است علی الخصوص یک سریال خاص که قسمت اولش به تازگی عرضه شده، به دنبال آسیب شناسی اجتماعی و نشان دادن حقیقت های جامعه است. پارسایی ادامه داد: شخصیت های این سریال فرجام ناخوشی خواهند داشت و اگر قسمت های بعدی از این سریال را ببینید حتما رویکرد فیلم مشخص خواهد شد. وی درباره اینکه روابط حاکم در این فیلم مخصوص به قشر اندکی از جامعه است و نباید در رسانه ای به این گستردگی در جامعه نمایش داده شود، بیان کرد: گزارش هایی که ما از سطح کشور دریافت می کنیم هم تفاوتی با شهرهایی مثل تهران و کلان شهر ها ندارد و باید آگاهی های لازم در زمینه ناهنجاری های اجتماعی را برای مردم بدون ترس مطرح کرد تا بتوان در این زمینه پیشگیری انجام داد. مدیر کل دفتر نمایش خانگی گفت: اجازه دهید چند قسمت از این سریال توزیع شود آن وقت سوءتفاهم های به وجود آمده برطرف خواهد شد. منبع : باشگاه خبرنگاران جوان
شبکه نمایش خانگی که می تواند به فرصت مغتنمی برای تولید آثار فاخر تبدیل شود اما در حال حاضر دچار آفت های بی شماری شده است.
17,016
6073501a2c38301a358e6456
 سندرم روده تحریک‌پذیر یا آی‌بی‌اِس (IBS‏) نوعی اختلال در عملکرد روده است که با درد مزمن در ناحیه شکم، احساس ناراحتی، نفخ و تغییرات در عادات روده‌ای،بدون هرگونه علت ارگانیک دیگری، مشخص می‌شود. درمان سندرم روده تحریک پذیراسهال یا یبوست می‌توانند علامت غالب باشند که ممکن است به صورت متناوب ظاهر شوند.نسخه مجرب Ibs روده موسسه گیاه درمانی زاگروس که متشکل از چند نوع داروی گیاهی است از جمله قرص و قطره و عرق و ……… میتواند در عرض شش ماه تا یکسال بستگی به شدت بیماری را درمان نماید نسخه درمان سندرم روده تحریک پذیر موسسه گیاه درمانی زاگروس ،ضد عفونی کننده روده‌هاست و در عفونتهای معده ارزشمند بوده، تکثیر باکتریها را کُند و محیط کشت را به مدت ۳ روز از آلودگی حفظ میکند. یک محرک خوب گوارشی است و برای افراد مبتلا به مشکلات سیستم گوارشی و در دوران نقاهت بیماریها مفید بوده و اشتها را تحریک میکند. ویژگیهای نسخه درمانIBS، ضد درد، بادشکن(ضد نفخ و تسکین دهنده روده) . منبع : سایت سلامتی
سندرم روده تحریک‌پذیر یا آی‌بی‌اِس (IBS‏) نوعی اختلال در عملکرد روده است که با درد مزمن در ناحیه شکم، احساس ناراحتی، نفخ و تغییرات در عادات روده‌ای،بدون هرگونه علت ارگانیک دیگری، مشخص می‌شود.
9,297
60734b3e2c38301a358e462f
تعریف و ویژگی‌های سازمانتالکوت پارسونز، در کتاب ساختار و فرایند در جوامع مدرن، می‌گوید: سازمان، واحدی اجتماعی‌ست که عامدانه ساخته و بازسازی شود تا حصول به اهدافی مشخص، ممکن شود.یک سازمان، یک نهاد مستقل است که یک مأموریت خاص دارد و می‌تواند با نیت انتفاعی یا غیرانتفاعی تأسیس شده باشد. یک سازمان، یک ماهیت اجتماعی است که دارای ساختار، اهداف و مرز مشخصی است.همه ما معتقدیم می‌دانیم سازمان چیست و اگر سازمانی را ببینیم می‌توانیم آن را تشخیص دهیم. اما اگر در صدد تعریف سازمان بر بیاییم با دشواری‌های زیادی مواجه می‌شویم و از ارائه تعریفی جامع و مانع بازمی‌مانیم. در پایان این مقاله درخواهید یافت در تصور اولیه‌تان از سازمان، چه جنبه‌ها و نکات مهمی مورد غفلت واقع شده است و احساس خواهید کرد درکتان نسبت به سازمان افزایش پیدا کرده است.معنای سازمان از جمله موضوعاتی است که نظریه‌پردازان مدیریت در مورد آن توافق چندانی ندارند و هر یک به گونه‌ای متفاوت سازمان را تعریف کرده‌اند. در این مقاله تلاش می‌کنم با توجه به سه رویکرد مطرح‌شده در کتاب “سازمان‌ها و سازمان‌دهی”،اثر ارزشمند ریچارد اسکات و جرالد دیویس، که عبارت‌اند از رویکرد سیستم عقلایی، طبیعی و باز ماهیت سازمان را مورد کند و کاو قرار دهم. همان طور که در حین خواندن این مقاله متوجه خواهید شد، هر یک از این سه رویکرد به جنبه‌ای خاص از سازمان توجه کرده‌اند و در افزایش دانش و آگاهی ما نسبت به مفهوم سازمان مکمل یکدیگرند. در پایان نیز نشان خواهم داد تعاریف ارائه‌شده در هر یک از این سه رویکرد دارای پیامدها و کاربردهای عملی در سازمان هستند و صرفاً جنبه تئوریک و انتزاعی ندارند.سازمان:هدف دارد.برای هدفش برنامه دارد.استراتژی (راهبرد) دارد.منابع خود را می‌شناسد و از آنها به‌طور بهینه و هماهنگ استفاده خواهد کرد.وابسته به اطلاعات است.یک سازمان دارای ویژگی‌های زیر است:مأموریت یا هدف ویژه‌ای دارد.برای بقا به دیگر سازمان‌ها وابسته است.هیئت حاکمهٔ مستقلی دارد.از بخش‌های مختلف تشکیل شده‌است.دارای ساختاری فیزیکی و منطقی‌ست.کاربرد عملی سازمانسازمان در محیط‌های گوناگون کاربردهای متفاوتی دارد. بنگاه‌های اقتصادی (شرکت‌های تجاری)، سازمان‌های دولتی، سازمان‌های غیردولتی و سازمان‌های ائتلافی را نیز می‌توان به عنوان یک سازمان نام برد. حسن خورسند، تحلیلگر اقتصادی، در تعریف سازمان‌های دولتی ایران می‌گوید: «در نظام اداری ایران، سازمان به نهادی دولتی گفته می‌شود که وظایفی تخصصی دارد و بر همین اساس بهتر است که استقلال نسبی داشته باشد تا وظایف تخصصی خود را به‌دور از گرفتاری‌های سیاسی دنبال کند. برای نمونه، سازمان انتقال خون یا سازمان میراث فرهنگی».رویکرد عقلایی در سازمانسازمان در این رویکرد عبارت است از: مجموعه‌ای که به سوی اهدافی مشخص در حرکت است و دارای ساختار اجتماعی رسمی شده‌ای می‌باشد.دو نکته مهم در این تعریف به چشم می‌خورد. یکی اینکه سازمان‌ها هدف محور هستند و این اهداف مشخص و تعریف‌شده‌اند. این اهداف توسط مدیران وضع می‌شوند و در قالب اهداف خرد شده به اطلاع زیردستان می‌رسد و به عنوان مقصدی مشترک که همه رفتارها باید در جهت آن تنظیم شود مورد استفاده قرار می‌گیرد.نکته مهم دیگر این است که سازمان دارای ساختار اجتماعی رسمی است. به این معنا که رفتارهای مورد انتظار و قوانین حاکم بر رفتار در تک‌تک پست‌ها و مشاغل سازمانی تعریف شده است و هر کس آن پست را اشغال کند باید مطابق با رفتارهای تجویزی عمل کند.داشتن اهداف از پیش تعیین‌شده و رسمی بودن سازمان در رویکرد عقلایی را می‌توان در قالب یک مثال روشن تر کرد. وقتی شما با دوستان خود نشسته‌اید و مشغول گپ و گفتگو هستید، این مجموعه تشکیل‌شده، سازمان نیست زیرا هدف از این دور هم جمع شدن را کسی از قبل مشخص نکرده است (نداشتن اهداف از پیش تعیین‌شده) و همچنین قوانین رسمی و رفتارهای مورد انتظار به طور مشخص و دقیق تعیین نشده است (غیررسمی بودن). ولی دانشگاه شما یک سازمان است زیرا هدف مشخصی برای آن تعریف شده – جذب و آموزش دانشجویان – و قواعد حاکم بر رفتار در هر پستی تعریف شده است. برای مثال برای پست کارشناس آموزش، رفتارها و وظایف و قواعد رفتاری از قبل مشخص‌شده و ربطی به این ندارد که چه کسی در آن پست باشد.سازمان در این رویکرد همچون ماشینی است که توسط مدیر یا مالک با هدفی خاص طراحی می‌شود و اجزای آن طوری طراحی و کنار یکدیگر قرار گذاشته می‌شوند که به کسب هدف کمک کنند.رویکرد سیستم طبیعی در سازماندر این رویکرد سازمان این‌گونه تعریف می‌شود: “سازمان‌ها مجموعه‌هایی هستند که شرکت‌کنندگان در آن اهداف متعددی دارند که برخی از این اهداف مشترک و برخی متفاوت هستند. افرادی که در این مجموعه هستند سازمان را منبع و دارایی مهمی می‌دانند و تلاش می‌کنند بقای سازمان را حفظ کنند”.تفاوت این تعریف با تعریف قبلی در کجاست؟ نخست اینکه در رویکرد عقلایی اهداف توسط مدیران (یا مالکان) تعریف می‌شود و این‌گونه فرض می‌شود که در سازمان وحدت هدف وجود دارد و تنها هدف، همان هدف تعریف شده است. ولی در این رویکرد این واقعیت مورد پذیرش قرار می‌گیرد که افرادی که در سازمان هستند ممکن است هر یک برای خود هدفی داشته باشند که متفاوت از اهداف سازمانی است.ممکن است یکی از اهداف اصلی تعریف‌شده برای سازمان گسترش بازار باشد ولی هدف اصلی بسیاری از کارکنان نه تلاش برای گسترش بازار بلکه سپری کردن اوقاتی خوش با همکاران یا حفظ وضع موجود باشد و این اهداف بیشتر از اهداف تعریف‌شده سازمانی بر رفتار کارکنان تأثیر بگذارد.نکته بعدی اینکه در رویکرد عقلایی علت وجودی سازمان داشتن هدفی خاص است و سازمان وسیله‌ایست برای رسیدن به آن هدف. برای مثال اگر هدف از تشکیل سازمانی کمک به خسارت دیدگان جنگ باشد، بعد از جبران خسارت‌ها، کارکرد وجودی سازمان از بین می رود و سازمان باید منحل شود.ولی در رویکرد سیستم طبیعی، خود سازمان و حفظ بقای آن یکی از اهداف اساسی افراد سازمانی است. افراد در سازمان شغل‌هایی دارند که نمی‌خواهند از بین برود، بسیاری از نیازهای اجتماعی فرد در سازمان و از طریق تشکیل گروه‌های دوستی برطرف می‌شود، شأن و منزلت اجتماعی بسیاری از افراد ناشی از حضور در سازمانی خاص می‌باشد و امنیت اقتصادی فرد با عضویت در سازمان تأمین می‌شود. بنابراین نابودی سازمان برای افراد بسیار پر هزینه است و حفظ سازمان حتی در صورتی که هدف وجودی آن از بین برود تبدیل به ارزش می‌شود.رویکرد سیستم باز در سازمانسازمان در این رویکرد عبارت است از: “توده‌هایی از فعالیت‌ها و جریان‌های وابسته به هم که در یک محیط وسیع تر قرار گرفته است.”این تعریف در نگاه اول بسیار پیچیده و مبهم به نظر می‌رسد ولی با تجزیه آن می‌توان از ابهام آن کاست. نخست اینکه در این دیدگاه سازمان از فعالیت‌ها تشکیل شده نه افراد. افراد وارد سازمان می‌شوند و می روند و ممکن است در چندین سازمان نیز عضویت داشته باشند. آنچه که سازمان را تشکیل می‌دهد نه خود این افراد بلکه فعالیت‌ها و رفتارهایی است که در سازمان بروز می‌دهند. نکته بعدی اینکه این فعالیت‌ها وابسته به هم هستند. به این معنا که بر یکدیگر تأثیر می‌گذارند و از یکدیگر تأثیر می‌پذیرند.همان طور که می‌دانید هر سیستم دو مؤلفه اصلی تشکیل شده: اجزا و ارتباطات میان اجزا. این دو جنبه از سیستم در رویکرد سیستم باز مورد تاکید است. اجزای سیستم سازمان عبارت‌اند از فعالیت‌ها و رفتارها. و این اجزا به یکدیگر متصل هستند و بر روی هم تأثیر می‌گذارند. البته این وابستگی و اتصال اجزا به یکدیگر می‌تواند قوی یا ضعیف باشد. در یک سیستم مکانیکی، مثلاً موتور خودرو، حرکت یک جزء به طور جبری منجر به حرکت در اجزای دیگر می‌شود.مثلاً تحریق بنزین در سیلندرها منجر به حرکت پیستون‌ها و در نهایت چرخ‌های خودرو می‌شود. ولی در سیستم های اجتماعی، مانند سازمان، این به هم پیوستگی اجزا چندان مستحکم و جبری نیست. دستور رئیس مبنی بر جلب رضایت مشتری ممکن از تأثیر چندانی بر رفتار کارکنان نداشته باشد.نکته مهم دیگر در این تعریف باز بودن سیستم سازمانی و تأثیر پذیرفتن از محیط می‌باشد. هر سازمان در سیستم اجتماعی وسیع تر قرار گرفته و با سیستم های دیگر نیز در تعامل است. یک کارخانه تولید ماشین در سیستمی متشکل از تأمین‌کنندگان، خریداران، دولت، رقبا و … قرار گرفته و فعالیت این سیستم ها بر سازمان بسیار تأثیرگذار است. البته این تأثیرگذاری متقابل است و سازمان نیز بر محیط خود و سیستم های دیگر تأثیرگذار است.نتیجه‌گیری در مورد سازمانهمان طور که مشاهده کردید هر یک از این سه رویکرد بر جنبه‌ای خاص از سازمان تاکید می‌کنند و با اندکی تأمل می‌توان به این نتیجه رسید که تضاد چندانی با یکدیگر ندارند و می‌توانند درک ما را نسبت به مفهوم سازمان در کنار یکدیگر تکمیل کنند.رویکرد سیستم عقلایی به ساختار هنجاری یا به عبارت دیگر به آنچه که سازمان باید باشد توجه کرده است. در حالت ایده آل سازمان باید اهدافی مشخص و از پیش تعیین‌شده داشته باشد و قواعد رفتاری دقیقی برای هر پست تعریف شود تا اطمینان کسب کرد که فعالیت‌های هر پست به کسب اهداف سازمان کمک می‌کنند.رویکرد سیستم طبیعی، بر خلاف رویکرد عقلایی، به ساختار رفتاری یا به عبارت دیگر آنچه که سازمان‌ها واقعاً هستند توجه کرده است. آنچه که واقعاً در سازمان‌ها مشاهده می‌شود این است که افراد اهداف متعددی دارند که ممکن است با اهداف سازمانی همخوانی نداشته باشد. در این رویکرد سازمان غیررسمی دارای اهمیتی همسان یا حتی بیشتر از سازمان رسمی است. همچنین خود سازمان دیگر وسیله‌ای برای کسب هدفی خاص نیست بلکه خود سازمان و حفظ بقای آن یکی از اهداف اصلی است و وسیله جای هدف را می‌گیرد.یکی از تفاوت‌های مهم میان رویکرد عقلایی و طبیعی این است که در رویکرد عقلایی سازمان طراحی می‌شود. درست مانند دوچرخه‌ای که توسط یک مهندس طراحی می‌شود و اجزای آن در راستای هدف آن و به صورت کارا انتخاب یا طراحی می‌شوند. ولی در رویکرد طبیعی سازمان به وجود آمده و تکوین می‌یابد.در رویکرد سیستم باز یکی از مؤلفه‌های مهم سازمانی که توسط دو رویکرد قبلی مورد غفلت قرار گرفته بود، مورد توجه قرار می‌گیرد و آن قرار گرفتن سازمان در محیط و تأثیر متقابل سازمان و محیط بر یکدیگر است.این سه رویکرد صرفاً تعاریفی انتزاعی که فاقد کاربرد واقعی باشند ارائه نمی‌دهند. اینکه فرد کدامیک از این تعاریف را در سر داشته باشد تعیین می‌کند که به چه جنبه‌ای از سازمان توجه کند و برای حل مسائل سازمانی چه اقداماتی انجام دهد. برای مثال مشکل بهره‌وری پایین نیروی کار را مورد نظر قرار دهید. فردی که به رویکرد عقلایی پایبند است برای حل این مشکل احتمالاً نحوه طراحی سیستم کار را مورد توجه قرار می‌دهد و برای بهبود بهره‌وری برای مثال مطالعات حرکت سنجی و زمان‌سنجی انجام خواهد داد تا ساختار کار را بهینه کند.درحالی‌که فردی که رویکرد طبیعی بر او حاکم است برای حل همین مشکل احتمالاً به مسائل انسانی نیروی کار توجه خواهد کرد و برای بهبود بهره‌وری ممکن است برای بهبود روحیه نیروی کار و حل تضادها و اختلاف‌ها تلاش کند. کسی که رویکرد سیستم باز بر او حاکم است نیز برای حل همین مسئله به سیستم های بیرونی، مثلاً قوانین کار و کاستی‌های آن یا وضعیت اقتصادی جامعه، یا نحوه تعامل خرده سیستم های درون سازمان توجه خواهد کرد.منبع:آسمونی
سازمان مجموعه هدفمندی است که پیرو یک نظام یا سیستم است، و دارای مرزها و حدودی است که آن را از محیط خود جدا می‌سازد.
30,137
607356292c38301a358e9797
به گزارش تبیان به نقل از خبرگزاری میزان، محمدعلی اسفنانی مدیر کل تعزیرات حکومتی استان تهران افزایش قیمت مرغ را مهم‌ترین گزارش تخلف گرانفروشی در گشت‌های نوروزی سال ۹۷ عنوان و بیان کرد: در آخرین روز سال گذشته براساس اتفاق برنامه‌ریزی شده برخی از کشتارگاه‌ها نسبت به انجام وظیفه خود برای کشتار به صورت کشیک، کوتاهی کرده بودند و برخی افراد نیز اقدام به تعیین قیمت مرغ کرده بودند که شاهد افزایش قیمت حتی در کشتارگاه‌ها بودیم. مدیر کل تعزیرات حکومتی استان تهران ادامه داد: در پی بروز مشکل گرانی مرغ سازمان تعزیرات با هماهنگی سازمان امور دام وارد عمل شد و مرغ به مقدار کافی در سطح تهران و برخی شهر‌های دیگر که این موضوع اتفاق افتاده بود توزیع شد. اسفنانی گفت: با اقدام به موقع قیمت مرغ فروکش کرد به طوریکه شاهد افت ۵۰۰ تومانی قیمت مرغ تا روز‌های گذشته بودیم، در حال حاضر نیز مرغ به وفور در بازار موجود است و امیدواریم تا پایان تعطیلات نوروز این موضوع مدیریت شود تا مردم با مشکلی مواجه نشوند. وی با بیان اینکه در حال حاضر قیمت هر کیلو مرغ بین ۷ هزار و ۲۰۰ تا ۷ هزار و ۵۰۰ تومان به فروش می‌رسد همچنین به افزایش قیمت تخم‌مرغ در بعضی از فروشگاه‌ها اشاره کرد و آن را تخلف گرانفروشی دانست. هر شانه (۳۰ عدد) تخم‌مرغ ۱۲ هزار و ۶۰۰ تومان استمدیر کل تعزیرات حکومتی استان تهران ضمن تاکید بر اینکه قیمت هر شانه (۳۰ عدد) تخم‌مرغ ۱۲ هزار و ۶۰۰ تومان است، گفت: علی‌رغم تأکیدات فراوان، واردات مناسب تخم‌مرغ و توزیع آن در بازار، برخی از فروشگاه‌ها هنوز تخم‌مرغ را با قیمت بالاتر از حد مصوب به فروش می‌رسانند که تخلف گرانفروشی است و بهتر است مردم از مراکزی که تخم‌مرغ را به صورت تعدیل بازاری عرضه می‌کنند تهیه کنند. اسفنانی در پایان گفت: مردم در صورت مشاهده تخلف گرانفروشی مرغ یا تخم‌مرغ گزارش‌های خود را به سامانه ۱۳۵ سازمان تعزیرات ارسال کنند تا بازرسین این سازمان در اسرع وقت اقدام لازم را انجام دهند.منبع: خبرگزاری میزان
مدیر کل تعزیرات حکومتی استان تهران با بیان اینکه افزایش قیمت مرغ مهم‌ترین تخلف گرانفروشی در نوروز ۹۷ بود از برخورد قاطع سازمان تعزیرات با تخلف گرانفروشی مرغ و تخم مرغ و کنترل بازار دز این ایام خبر داد.
59,764
607362f82c38301a358f0b52
  تکنیک فنگ شویی برای جذب ثروت، تکنیکی است که از چینی ها گرفته شده است. آنها علاوه بر استفاده از فنگ شویی در معماری و چیدمان منزل از فنگ شویی برای انرژی مثبت و جذب ثروت  استفاده می کنند . اگر شما هم دوست دارید با تمرکز بر انرژی‌های جذب ثروت شرایط زندگی خود را تغییر دهید و پولدار شوید به شما توصیه می‌کنیم با ما همراه باشید. رنگ‌هایی که با خود رفاه می‌آورندرنگ‌آمیزی دیوارهای خانه با رنگ‌های بنفش، قرمز و سبز یشمی اولین قدم برای جذب رفاه، ثروت و پول به محیط خانه است. انتخاب اشیای دکوری، مبلمان، فرش و حتی استفاده از نورپردازی و بلورهایی به رنگ قرمز، بنفش و سبز یشمی می‌تواند به حرکت انرژی‌های رفاهی در خانه کمک ‌كند و این حرکت حتی به افزایش حرکت و جریان گردش پول و امکانات رفاهی در خانه منجر می‌شود. تنها کافی است از این اشیا در گوشه جنوب شرقی خانه‌تان بهره بگیرید. کاسه و قالیچه وحوله در حمامچکه‌کردن شیر آب انرژی را از خانه شما بیرون می‌برد. بنابراین اگر به فکر افزایش درآمد هستید اول از همه شیرآلات خانه را چک کنید و از سالم بودن آنها مطمئن شوید. در قوانین فنگ‌شویی بین عنصر آب و رفاه و ثروت ارتباط مستقیمی وجود دارد. این عنصر در حمام وجود دارد، بنابراین توجه به دکوراسیون حمام می‌تواند در افزایش ثروت شما موثر باشد. همیشه از یک گلدان سبز در حمام استفاده کنید. کاسه‌ای پر از سنگریزه به نشانه عنصر زمین و یک قالیچه کوچک یا حوله قرمز به نشانه آتش می‌تواند انرژی‌های حمام شما را متعادل کند. آکواریوم پول می‌آوردشما می‌توانید از یک آکواریوم هم در جهت جنوب شرقی خانه استفاده کنید. آکواریوم ترکیبی از عناصر است که می‌تواند انرژی چی را در آن بخش از خانه شما تقویت کند و برایتان ثروت به ارمغان بیاورد. آب آکواریوم نماد عنصر آب، گیاهان نماد عنصر چوب، شن و سنگ کف آن نماد عنصر زمین، خود سازه به عنوان نماد عنصر فلز و ماهی‌های رنگی می‌توانند نماد عنصر آتش باشند. سعی کنید آکواریوم‌تان را همیشه تمیز نگه ‌دارید و به سلامت ماهی‌های آن توجه کنید. قوانین فنگ‌شویی می‌گوید بعد از این کار می‌توانید شاهد وفور ثروت و انرژی مثبت در زندگی‌تان باشید. نور را فراموش نکنیدحمام باید نور کافی داشته باشد. پس می‌توانید از یک لامپ هم در سقف و هم در بالای آینه استفاده کنید. اما استفاده از چند شمع هم به بهتر شدن حمام کمک خواهد کرد. علاوه بر روشنایی، سعی کنید حمام را گرم نگه دارید. زیرا گرما به حمام شما انرژی چی می‌دهد. استفاده از شمع‌های خوشبو و همچنین خوشبو کننده‌های طبیعی و ملایم هم به بهتر شدن فضای حمام‌تان کمک می‌کند. معمولا بالای دستشویی همیشه یک آینه قرار دارد. این آینه باعث تغییر جهت می‌شود و نمی‌گذارد از بین برود. البته آینه را نباید در جایی نصب کنید که توالت را منعکس کند. به علاوه یادتان باشد حمام جایی برای نظافت روزانه است، بنابر این حمام شما باید همیشه تمیز باشد. از نگه‌داشتن گل‌های خشک پرهیز کنیدپرهیز از تزئین اتاق‌ها با گل خشک یا گل‌های مصنوعی یکی دیگر از قواعدی است که به باور چینی‌ها می‌تواند تاثیر زیادی در جذب نشدن سرمایه، ثروت و رفاه داشته باشد. از این رو چینی‌ها هرگز از گل‌های خشک نگهداری نمی‌کنند و اعتقادی به نگهداشتن گل‌ها به‌عنوان یادگاری ندارند. در ورودی خانه را به‌گونه‌ای درست کنید که پول جذب کنددر ورودی میزان انرژی را که در تمام خانه‌ی شما جریان پیدا می‌کند، معین می‌کند. درنتیجه در ورودی خانه‌تان را تمیز و با طراوت نگه دارید و در مقابل آن گل‌های زیبا بکارید. ایده‌ی این کار این است که جریان انرژی از در ورودی خانه‌تان به‌سهولت انجام شود، چیزی شبیه به جریان آب. در ورودی باید محکم و بزرگ باشد و بدون اینکه صدایی بدهد، کاملا باز شود. در باید با کل خانه متناسب باشد. اگر خانه‌ی بزرگ‌تری دارید، در ورودی‌تان نیز باید بزرگ‌تر باشد. محوطه‌ی ورودی خانه‌تان باید زیبا باشد و به‌خوبی رنگ‌آمیزی شده باشد. پادری باید درخشان و نو باشد. سطل‌های زباله، گلدان‌های شکسته‌ی قدیمی و چیزهای دیگری را که مانع جریان انرژی از درب ورودی می‌شود، از سر راه بردارید. کاری کنید که کیف پول‌تان ثروت را جذب کندکیف پولی انتخاب کنید که به شما کمک کند ثروت‌تان را افزایش دهید. اجازه ندهید کیف‌تان شلوغ شود و آن را به خوبی سازمان‌دهی کنید. نگذارید رسید‌های قدیمی، عکس‌ها و کارت‌هایی که به‌ندرت استفاده می‌شوند، کیف شما را پر کنند. هنگامی‌که می‌خواهید کیف پول بخرید یک کیف پول بزرگ و با کیفیت انتخاب کنید تا باعث رشد ثروت‌ تان شود. هنگام انتخاب رنگ کیف دقت کنید؛ رنگ‌های قهوه‌ای یا مشکی انتخاب‌های رایج‌تری هستند، اما رنگ‌های دیگر مانند قرمز، آبی پررنگ و سبز نیز می‌توانند انتخاب‌های خوبی باشند. به‌طور کلی هرچه کیف پول پررنگ‌تر باشد، با قدرت بیشتری می‌تواند از انرژی حفاظت کند. اما به رابطه‌ی میان رنگ‌ها و نماد تولدتان توجه داشته باشید. درنتیجه به داوری و تجربه‌ی خودتان اعتماد کنید و ببینید چه چیزی برای شما مناسب است. منابع : چطور / زندگی ایده آل / مجله سیب سبز/ پرشین وی 
باورتان می شود دستشویی و حمام بتواند برایتان ثروت جذب کند؟! بله باور نکردنی است! در قوانین فنگ شویی رابطه ای بین عنصر آب ، دارایی، ثروت، رفاه و شغل برقرار است . آب مهم‌ترین عنصر در حمام و دستشویی است و به وفور در آن جریان دارد، پس استفاده درست از حمام و توجه به قوانین فنگ‌شویی می‌تواند باعث ازدیاد ثروت برای شما شود. دقت کنید لوله‌کشی حمام سالم باشد و چکه نکند. قوانین فنگ‌شویی می‌گوید چکه کردن شیرآلات ثروت شما را از شما می‌گیرد.
6,908
60734a1b2c38301a358e3cda
 واد لازم آیس اسپرسو مواد اصلیپوست پرتقال (نوار شده) به مقدار لازم شکلات (رنده شده) - اختیاری ۱ قاشق چای خوری یخ به مقدار لازم شکر ۳ قاشق غذا خوری شیر (کم چرب) ۱.۵ فنجان آب ۴ فنجان پوست پرتقال رنده شده ۱ قاشق چای خوری دانه اسپرسو یا قهوه ۱/۲ فنجان طرز تهیهزمان تهیه ۲۰ دقیقه زمان پخت ۰ دقیقه ۱ دانه‌های قهوه یا اسپرسو را به همراه پوست پرتقال داخل قهوه‌ساز دم کنید. ۲ آن را داخل پارچ دردار بریزید، شکر را اضافه کنید و هم بزنید تا حل شود. سپس شیر را اضافه کنید. سه ساعت داخل یخچال بگذارید تا خنک شود. ۳ برای سرو، آن را داخل ۶ لیوان بریزید. یخ بریزید و دانه‌های قهوه را روی آنها بپاشید. هر لیوان را با یک نوار پوست پرتقال و شکلات رنده شده تزیین کنید. سایر نکات آیس اسپرسوهمان‌طور که از نام این نوشیدنی مشخص است، اسپرسو سرد است. می‌توانید آن را با قهوه یا نسکافه نیز تهیه کنید.منبع:پاپیون
همان‌طور که از نام این نوشیدنی مشخص است، اسپرسو سرد است. می‌توانید آن را با قهوه یا نسکافه نیز تهیه کنید
64,638
607365052c38301a358f1e5c
مواد اولیه:آووکادو ۱ عدد آب ۱/۲ پیمانه ماست چکیده ۱/۲ پیمانه روغن ۱/۴ پیمانه آبلیمو ۲ قاشق غذاخوری نمک به میزان لازم فلفل سیاه به میزان لازم نان تست ۸ برش گوجه فرنگی ۸ برش سرکه سفید ۱ قاشق غذاخوری تخم مرغ ۸ عدد تره ۲ قاشق غذاخوری آماده کردن مواد برای تهیه تخم مرغ بندیکت با سس هالندیز آواکادو :۱- نان تست ها رو برشته کنید. می تونید به جای نان تست از ۴ عدد مافین انگلیسی (English Muffin) استفاده کنید، اون ها رو نصف کرده و برشته کنید. ۲- تره رو خرد کنید. روش تهیه:برای تهیه سس هالندیز، آواکادو رو به همراه آب، ماست، روغن و آبلیمو در غذاساز بریزید و تا یکدست و خامه ای شوند، بزنید. به اون ها کمی نمک و فلفل سیاه اضافه کنید و تا زمان سرو کنار بذارید. اگر خواستید روی نان های تست برشته شده کمی کره بمالید. اون رو در سینی فر بچیند و روی هر کدوم، یک برش گوجه فرنگی بذارید. اون ها را در فر با حرارت ۱۵۰ درجه سانتی گراد گرم نگه دارید. برای تهیه تخم مرغ جیبی، قابلمه ای از آب رو بجوشونید. حرارت رو کم کنید تا آب فقط قل بزنه. سرکه رو به اون اضافه کنید. تخم مرغ ها رو یکی یکی در کاسه ی کوچکی بشکنید. آب رو هم بزنید و فورا تخم مرغ رو از فاصله ی نزدیک در وسط قابلمه بندازید. حرکت آب به تخم مرغ شکل میده (می تونید تا ۴ عدد تخم مرغ رو در یک نوبت بپزید، ولی یادتون باشه که اون ها رو یکی یکی در قابلمه بندازید). تخم مرغ ها رو با توجه به درجه پخت دلخواهتون بین ۲ تا ۴ دقیقه بپزید. اون ها رو با کمک کفگیر از قابلمه خارج کنید و روی نان ها بذارید و تا بقیه تخم مرغ ها بپزن، در فر گرم نگه دارید. از سس هالندیز آواکادو روی تخم مرغ ها بریزید، کمی تره خرد شده، نمک و فلفل سیاه روی اون ها بپاشید و سروشان کنید.منبع: آشپزباشی
برای تهیه سس هالندیز، آواکادو رو به همراه آب، ماست، روغن و آبلیمو در غذاساز بریزید و تا یکدست و خامه ای شوند، بزنید.
28,717
607355922c38301a358e920b
  خواب مادر شهیدی که با گذشت یک روز تعبیر شد/راز 50 تومانی که شهید از مادرش گرفتمرور کردن خاطرات شهدا از زبان مادرانشان که سال‌ها بعد از شهادت آنان با این خاطرات زندگی می‌کنند، برای ما شنیدنی و یادآور جان‌فشانی‌های آنان در هشت سال دفاع مقدس است.هدف از مرور کردن خاطرات شهدا، زنده نگه داشتن یاد و خاطره شهدای استان قزوین است؛ این خاطرات توأم با شیرینی و تلخی‌ است و برای ما یادآور دلاورمردی‌ها و شجاعت‌های آنان در هشت سال دفاع مقدس است.خاطرات هشت سال دفاع مقدس باید با هدف آشنایی نسل جوان با رزمندگان، شهیدان و جانبازان بیشتر بازگو شود تا آنانی که جنگ تحمیلی را ندیدند، بیشتر با اهداف شهدا آشنا شوند.قشرهای مختلف جامعه به ویژه جوانان می‌توانند با مطالعه خاطرات آنان، بیشتر با سیره زندگی این شهدا آشنا شوند، در بین خاطرات آنان به آخرین وداع این شهدا با مادرانشان مرور می‌کنیم.فاطمه صادقیان مادر شهید اسدالله نجارپور، ضمن بیان خاطرات فرزندش به خبرنگار خبرگزاری فارس در قزوین می‌گوید: نزدیک به دو سال بود که خدمت سربازی‌اش را در جبهه‌ها می‌گذراند؛ یکبار که به مرخصی آمده بود تا عکسی برای برگه پایان خدمتش بگیرد، کمی دیرتر به جبهه‌ها برگشت و برای همان چند روز چهار ماه برایش اضافه خدمت بُریدند، اما او فقط می‌خندید.آخرین‌بار که برای مرخصی و دیدار با ما آمده بود با همه‌ مرخصی‌های دیگرش فرق داشت؛ وقتی می‌خواست برود حال عجیبی داشتم، برایش باقلوا و شیرینی خانگی پختم و توی ساکش گذاشتم و سفارش کردم قدری هم به فرمانده و دوستانش بدهد.آن روز که می‌رفت حال خوبی نداشتم؛ باهم روبوسی کردیم او را از زیر قرآن رد کردم و پشتش آب پاشیدم؛ یک لحظه به زبانم آمد که خدایا او را به نزد تو می‌فرستم و ته دلم احساس کردم که او دیگر نخواهد آمد، اما گفتم: «حسین جان این دفعه زودتر بیا، اگر نیایی من می‌آیم جبهه به دنبالت»، حسین هم گفت: «نه مادر اگر بیایی آبرویم می‌رود فقط دعا کنید که من شهید شوم».ماه رمضان بود رفته بودیم مسجد جلسه قرآن، عروسم آمد و گفت: مادر با بلندگو اعلام کردند که اسدالله نجارپور شهید شده است؛ کمی خودم را جمع و جور کردم و گفتم: خوب اسدالله همان حسین من است دیگر و من مانده بودم که خبر شهادت حسین را به دختری که برایش نشان کرده بودیم تا بعد از سربازی عروسی کنند چگونه بدهم؟سرباز شهید اسدالله نجارپور دوم خرداد سال 41 در قزوین به دنیا آمد، پدرش محمدعلی نام داشت و تا پایان دوره راهنمایی درس خوانده بود که به عنوان سرباز ارتش در جبهه حضور یافت و در هفدهم فروردین سال 67، در قصر شیرین توسط نیروهای عراقی بر اثر اصابت ترکش به سینه و سر، شهید شد، مزار او در گلزار شهدای زادگاهش واقع است.این شهید بزرگوار در وصیت‌نامه‌اش می‌نویسد: بسم الله الرحمن الرحیم، بسم رب الشهدا و الصدیقین، «یا ایتها النفس المطمئنه ارجعی الی ربک راضیه مرضیه» سوره الفجر 27 و 28. آری انسان می‌میرد و جز خاطره‌ای از او به جا نمی‌ماند و اما چه خوب است که در راه آزادسازی وطن و اسلام شهید گردد تا خاطرات قهرمانانه‌اش در صحیفه‌ پرارج انقلاب اسلامی، برای همیشه‌ در تاریخ جاودان بماند.آنان که در راه خدا و میهن عزیزشان جان دادند و شهید شدند روحشان شاد و راهشان پر رهرو باد؛ سلام و درود فراوان به رهبر عظیم‌الشأن، خمینی بت‌شکن و سلام به تمامی رزمندگان اسلام که همراه آنان، ایام خاطره‌انگیز و خوشی را داشته‌ام.و درود فراوان به ملت مسلمان و شهیدپرور ایران؛ من، این چند سطر را به عنوان وصیت‌نامه به خانواده‌ام تقدیم می‌دارم؛ اول سخن با مادرم دارم: مادر عزیز! مرا ببخش که هرگز نتوانستم فرزندی شایسته برایت باشم، آنچه که به من داده‌ای، بهایی بس گران دارد و من توان جبران آن را ندارم.مادر جان، تو خوب می‌دانی که بعثی‌های کافر در کشور ما چه جنایات زیادی را مرتکب شده‌اند و سراسر جبهه‌ها، نشانه‌های ظلم و ستم این از خدا بی‌خبران است.مادر جان! اینک که من در جبهه هستم و در اینجا، چه در خط مقدم و چه موقع حمله، اگر خداوند شهادت را نصیبم نمود، تو خوشحال باش که خداوند تو را به عنوان مادر شهید برگزیده. مادر عزیزم، می‌دانم که به خاطر آرامش قلبت گریه خواهی کرد.رقیه باجلان مادر شهید فیضی باجلان از مادران دیگر شهدای قزوین ضمن بیان خاطرات فرزندش به خبرنگار ما می‌گوید: پسرم یکم فروردین‌ماه سال 67 به جبهه‌ها اعزام شد، او دو روز قبل از اعزام مرا با خود به امامزاده حسین(ع) برد و با هم زیارت کردیم، 50 تومان از من پول گرفت و انداخت داخل صندوق نذورات؛ چیزی نپرسیدم. رفتیم به گلزار شهدا؛ او سر مزار یکی از دوستان شهیدش نشست و چیزهایی گفت که من متوجه نشدم.از آنجا مرا به بازار برد و گفت: مادر جان هرچه دوست داری بگو تا برایت بخرم؛ هیچ وقت پسرم را این‌طوری ندیده بودم؛ کارهایش را توی ذهنم مروری کردم؛ پول توی صندوق نذورات، صحبت با دوست شهیدش و اصرار برای اینکه برایم چیزی بخرد!وقتی همدیگر را در آغوش کشیدیم گریه می‌کرد؛ من تا آن روز اینگونه گریه پسرم را ندیده بودم؛ آهسته به من گفت: مادر جان تو می‌دانی که من شهید می‌شوم، دعایم کن!گفتم: نه، مادر ان شاءالله که سالم برمی‌گردی! او هم دیگر هیچ نگفت و من هم چیزی نداشتم تا بگویم؛ 20 روز بعد، پنجوین عراق شاهد عروجش شد.شهید فیضی باجلان یکم شهریور 45، در روستای لشکرگاه از توابع شهر قزوین به دنیا آمد، پدرش نصرالله نام داشت و کشاورز بود، تا پایان دوره ابتدایی درس خواند و به عنوان سرباز ارتش در جبهه حضور یافت.این شهید بزرگوار در تاریخ 21 فروردین 67، در مریوان توسط نیروهای عراقی بر اثر اصابت ترکش به سر و صورت، شهید شد که مزار او در گلزار شهدای شهر زادگاهش واقع است.سکینه وهابی نجات مادر شهید حسن محمد‌ رحیمی‌ها یکی دیگر از مادران شهدای قزوین ضمن بیان خاطرات فرزندش به خبرنگار ما می‌گوید: نخستین‌بار که تصمیم گرفت تا به جبهه برود فقط 14 سال داشت؛ من و پدرش مخالف بودیم؛ به او گفتم: تو پسر اول ما هستی و باید بمانی و مراقب ما باشی.گفت: نه، مادر! من، حالا که در جبهه‌ها به وجود افرادی چون من نیاز است باید بروم، حتی به عنوان سیاه لشکر هم که شده می‌روم تا صدام بسوزد! حضور ما حتی به عنوان سیاه لشکر هم موجب ترس و وحشت دشمن می‌شود.خلاصه ما هم رضایت دادیم و او را راهی کردیم اما نه پشتش آب پاشیدیم و نه از زیر قرآن ردش کردیم.برای بار دوم که رفته بود جبهه، به من و پدرش نگفت؛ شب بود، دیدم حسن نیامد، نگران شدم، مثل آدم‌هایی که همه چیزشان را گم کرده باشند زدم از خانه بیرون؛ سر کوچه دوستانش را دیدم، آن‌ها گفتند که او را در پایگاه شهید چمران دیده‌اند، رفتم آنجا گفتند: ساعت سه بعد از ظهر اعزام شد.اول شوکه شدم؛ لحظه‌ای خشکم زد و بعد گریه‌ام سرازیر شد، پاهایم دیگر توان حرکت نداشت؛ حس و حالی داشتم که در دفعه‌ اول اعزامش نداشتم؛ رفتم خانه به پدرش گفتم.چند روزی گذشت برایمان نامه فرستاده بود؛ من حالم خوب است، غصه نخورید، من به خط مقدم نمی‌روم. خنده‌ام گرفت، اما توی دلم آشوبی به پا بود، می‌فهمیدم که الکی نوشته است، او می‌خواست ما نگران نشویم.هیچ‌گاه از یادم نمی‌رود که آن شب در خواب دیدم در جایی آب روان یک جنازه‌ای را با خود می‌برد که سر به بدن ندارد؛ فردا صبح خبر شهادتش را آوردند و گفتند: حسن وقتی شهید شد سر به بدن نداشت و جنازه‌اش را آب برد.من سیزده سال صبر کردم؛ دعا کردم؛ التماس خدا را کردم تا اینکه استخوان‌هایش را آوردند.دانش‌آموز شهید حسن محمدرحیمی‌ها در تاریخ یکم دی‌ماه سال 47 در قزوین به دنیا آمد؛ پدرش اسدالله، کارگر بود، این شهید دانش‌آموز اول متوسطه در رشته تجربی بود و از سوی بسیج در جبهه حضور یافت.این شهید بزرگوار هفتم اسفند 62، در جزیره مجنون عراق در عملیات خیبر به شهادت رسید و پیکر مطهرش در تاریخ سیزدهم خرداد سال 75 پس از مدت‌ها و پس از تفحص، در گلزار شهدای زادگاهش به خاک سپرده شد.باید گفت: شهدای هشت سال دفاع مقدس با گذشتن از جان خود در جنگ تحمیلی حضور یافتند تا بتوانند اهداف و ارزش‌هایی که در مقدسات دینی مسلمانان است حفظ کنند و امروز قشرهای مختلف جامعه به ویژه جوانان با مطالعه این خاطرات می‌توانند در دفاع از کشورشان، مقابل دشمنان بیشتر ایستادگی و مقاومت کنند.منبع:فاتحان
هیچ‌گاه از یادم نمی‌رود که خواب دیدم آب روان، یک جنازه‌ای را با خود می‌برد که سر به بدن ندارد؛ فردا صبح خبر شهادتش را آوردند و گفتند: حسن وقتی شهید شد سر به بدن نداشت و جنازه‌اش را آب برد.
55,446
6073610d2c38301a358efa74
خرفه یا پرپهن (پرپین) با نام علمی Portulaca oleracea از خانواده Oleracea گیاهی است علفی، یک‌ساله با ساق‌های گوشت دار، برگ‌های ضخیم و متقابلِ آبدار و سبز با ساقه‌های قرمز و گل‌های زرد یا سفید کوچک و تخم‌های سیاه ریز که خواص دارویی دارند. این گیاه در اغلب نقاط کره زمین می‌روید و امروزه هم به صورت خودرو و هم به صورت کشت شده در اغلب کشورها وجود دارد. خرفه، به عنوان یک گیاه بومی در ایران شناخته می‌شود که سابقه کشت آن به بیش از 2000 سال پیش بر می‌گردد، به طوری که در مناطق جنوبی کشور به عنوان یک سبزی، مورد کشت قرار می‌گیرد و از تخم آن در تزئین انواع شیرینی استفاده می‌شود. در ادامه به برخی از خواص متنوع و خارق‌العاده این گیاه باارزش اشاره خواهیم نمود: خرفه و دیابتدر بررسی‌های علمی صورت گرفته اثر هیپوگلایسمیک پلی ساکاریدهای موجود در خرفه به اثبات رسیده است. همچنین یافته‌های حاصل از مطالعات مختلف نشان داده‌اند مصرف دانه خرفه در بیماران مبتلا به دیابت نوع 2 در مقایسه با متفورمین (داروی اصلی کنترل کننده قند خون در افراد دیابتی) منجر به کاهش معنی داری در گلوکز ناشتای پلاسما و سطح سرمی انسولین می‌شود. اثر کاهنده قند خون خرفه شاید به علت تأثیر آن بر ترشح انسولین از طریق بستن کانال‌های K+/ATP و تأثیر بر دپولاریزاسیون غشا و ورود کلسیم باشد. به علاوه مصرف دانه خرفه به طور معنی داری سطح پپتید-1 شبه گلوکاگون (1-GLP) را در افراد دیابتی نوع 2 افزایش می‌دهد. پپتید-1 شبه گلوکاگون پپتیدی است که از سلول‌های L روده ترشح می‌شود و دارای عملکردهای فیزیولوژیکی متعددی مانند تقویت عملکرد سلول‌های بتا پانکراس، تنظیم ترشح انسولین و ممانعت از رهایی گلوکاگون می‌باشد. بنابراین اثرات مفید خرفه بر انسولین شاید از طریق تأثیر بر پپتید-1 شبه گلوکاگون نیز توجیه شود. خرفه و پروفایل لیپیدی خونخرفه دارای اسیدهای چرب غیراشباع باارزش غذایی بالا از جمله اولئیک اسید، لینولئیک اسید و لینولنیک اسید می‌باشد که همگی تنها یک پیوند دوگانه در ساختمان خود دارند و این ترکیبات از جمله مواد آنتی‌اکسیدانی قوی می‌باشند و حتی برای تکمیل تغذیه بسیاری از گونه‌های جانوری، از جمله انسان، ضروری به شمار می‌روند و به آن‌ها اسیدهای چرب ضروری از لحاظ تغذیه‌ای گفته می‌شود. این مواد به گونه‌ای هماهنگ، مهار بروز آنزیم‌های اصلی گلیکولیز (فرآیند تجزیه گلوکز به منظور تأمین انرژی بدن) و لیپوژنز (فرآیند سنتز چربی) را تنظیم می‌کنند، بنابراین کاهش میزان لیپیدهای سرم از جمله کلسترول، تری گلیسرید و افزایش HDL بدین‌وسیله قابل توجیه می‌باشد. علاوه بر این، مطالعات بر روی گیاه خرفه نشان می‌دهند که این گیاه حاوی انواع آلکالوئیدهای فنولیک می‌باشد. آلکالوئیدها از جمله موادی هستند که می‌توانند سنتز کلسترول را از طریق مهار مهم‌ترین آنزیم مسیر سنتز کلسترول یعنی هیدروکسی متیل کوآنزیم A ردوکتاز کاهش دهند. خرفه و فشارخوناسیدهای چرب ضروری موجود در خرفه همانند لینولنیک اسید در بدن متابولیزه شده و به ایکوزاپنتانوئیک اسید (EPA) و دوکوزاهگزانوئیک اسید (DHA) تبدیل می‌شود که در نهایت به پروستاسایکلین تبدیل می‌شوند. پروستاسایکلین از ایجاد لخته در عروق جلوگیری و باعث انبساط عروق می‌شود. این اسیدهای چرب از تولید ترومبوکسان A2 که منقبض کننده عروق و جمع کننده پلاکت‌ها هست نیز جلوگیری می‌کنند. خرفه و سلامت پوستاز مواردی که مدت‌هاست مورد توجه محققین قرارگرفته، استفاده از گیاه خرفه در محصولات آرایشی و بهداشتی است. خرفه به دلیل داشتن مقادیر فراوان بتاکاروتن باعث زیبایی پوست می‌شود و به دلیل داشتن آنتی‌اکسیدان، اسید آسکوربیک، مس و منگنز تولید کلاژن را تحریک می‌کند و با کاهش تولید چین و چروک در پوست به عنوان گیاه ضد پیری در فرآورده‌های زیبایی مورد استفاده قرار می‌گیرد. محققین نشان داده‌اند ترپنوئیدهای موجود در خرفه دارای خواص آنتی باکتریال و آنتی نئوپلاستیک است و در درمان سوختگی و بیماری‌های پوست از جمله اگزما و آکنه کاربرد دارد. علاوه بر مطالب مذکور اشعه اولتراویوله نور خورشید توسط پوست جذب و ترکیبات خطرناکی به نام رادیکال‌های آزاد در آن ایجاد می‌شود. این ترکیبات معمولاً عامل ایجاد سرطان، افت کیفیت و پیری زودرس پوست هستند. گیاه خرفه به دلیل داشتن ترکیبات آنتی‌اکسیدان گوناگون و بسیار مفید نظیر ویتامین C، ویتامین E، بتاکاروتن، گلوتاتیون، بتالائین‌ها، کوئرستین و ... می‌تواند در خنثی‌سازی و کاهش تولید این رادیکال‌های آزاد و آسیب‌های ناشی از آن‌ها و در نهایت زیبایی و سلامت پوس نقش اساسی را ایفا نماید. خرفه و ماه مبارک رمضانمتخصصان طب سنتی عنوان می‌دارند مصرف خرفه خشکی، گرمی و حرارت بدن را فرومی‌نشاند و باعث برطرف شدن و از بین رفتن دردهایی می‌شود که ناشی از حرارت و گرمی در بدن است، بنابراین در ماه پرفیض رمضان، مصرف این گیاه به خصوص در وعده سحری می‌تواند در رفع تشنگی بدن کمک شایانی بنماید. خرفه و اضطرابعصاره آبی ساقه و برگ خرفه سبب شل شدن عضلات اسکلتی شده که با اثر داروهای کاهنده اضطراب مانند کلردیازپوکساید، دیازپام و وانترولن سدیم قابل مقایسه می‌باشد، به طوری که حتی اثر شل کنندگی خرفه به صورت داخل صفاقی مؤثرتر از داروهای فوق گزارش شده است. خرفه احتمالاً انتقال غشایی کلسیم را مهار کرده و یا مانع از آزادسازی کلسیم از ذخایر داخل سلولی از جمله شبکه سارکوپلاسمیک می‌شود. همچنین اثرات ضداضطرابی این عصاره می‌تواند از طریق تأثیر بر سیستم اعصاب مرکزی و محیطی و یا به علت شل شدن عضلات (در پی یون پتاسیم) باشد؛ زیرا که این گیاه منبعی غنی از یون پتاسیم است؛ همچنین محققین اشاره داشته‌اند مکانیسم ضداضطرابی خرفه، ناشی از عملکرد سینرژیک ترکیبات فتوشیمیایی، به خصوص فلاوونوئیدهای موجود در این گیاه است. فلاوونوئیدها به نوبه خود به محل اتصال بنزودیازپینی گیرنده GABAA متصل و اثراتی شبیه ترکیبات ضداضطرابی از خود بروز می‌دهند. منبع: زندگی آنلاین - هاشم یاوری؛ دانشجوی کارشناسی ارشد علوم بهداشتی در تغذیه، دانشگاه علوم پزشکی تهران
خرفه، به عنوان یک گیاه بومی در ایران شناخته می‌شود که سابقه کشت آن به بیش از 2000 سال پیش برمی‌گردد، به طوری که در مناطق جنوبی کشور به عنوان یک سبزی، مورد کشت قرار می‌گیرد.
25,496
6073542d2c38301a358e8576
به گزارش تبیان به نقل از خبرگزاری فارس، امیر حسینی، رئیس اداره کل امور بین‌الملل  ضمن تکذیب خبر منعکس شده از سوی برخی نشریات داخلی از قول یک نشریه صهیونیستی درخصوص تحریم بانک سپه از سوی آلمان اظهار داشت: شعبه فرانکفورت بانک سپه تاکنون بالغ بر 607 میلیون دلار انواع خدمات اعتباری و ارزی در این کشور ارائه داده است. وی با بیان اینکه بانک سپه دارای تعامل بسیار خوب با مقامات بانک های دولتی آلمان است افزود: با تعامل خوب به وجود آمده با مقامات بانکی دولت آلمان فعالیت بانک سپه در این کشور رو به گسترش است. رئیس اداره کل امور بین الملل بانک سپه با بیان اینکه با موافقت و تأیید مقامات بانکی دولتی آلمان طبق مقررات این کشور بانک سپه فرانکفورت رئیس شعبه خود را یک ایرانی انتخاب کرده است افزود: روند تعاملات این بانک با بانک های آلمان در حال گسترش است. وی افزود: شعبه فرانکفورت بانک سپه در آلمان ضمن اتصال به سیستم تارگت 2 به سامانه پرداخت یکپارچه اروپا (SEPA) نیز متصل شده است.منبع: خبرگزاری فارس
بانک سپه ضمن رد ادعای روزنامه صهیونیستی درباره تحریم بانک سپه از سوی آلمان گفت: ارتباط بانک سپه با آلمان با موافقت مقامات این کشور رو به گسترش است و دیروز بیش از 52 میلیون یورو نقل و انتقال ارزی در این شعبه انجام شده است.
7,658
60734a5f2c38301a358e3fc8
رضوان حکیم‌زاده درباره شهریه مراکز پیش دبستانی ضمیمه مدارس دولتی اظهار کرد: دوره پیش دبستانی یک اولویت و اصل مهم است که باید مورد توجه قرار بگیرد. طبق دستورالعمل وزیر آموزش و پرورش، در دوره پیش دبستانی اصل بر استفاده از همه ظرفیت‌های موجود است. وی افزود: نظر وزارتخانه این است که کلاس‌ها و فضاهای مازاد مدارس دولتی همچنان برای پیش دبستانی مورد استفاده باشد تا خانواده‌های بیشتری بتوانند فرزندشان را در پیش‌دبستانی‌ها ثبت نام کنند. معاون آموزش متوسطه وزارت آموزش و پرورش با بیان اینکه تاکید ما ثبت‌نام در پیش دبستانی‌های ضمیمه مدارس دولتی با همان قیمت سال قبل است گفت: اگر هم افزایش هزینه‌ای در مدارس داریم، شهریه پیش دبستانی‌ها نباید بیشتر از ۱۵ درصد شهریه سال قبل باشد. حکیم زاده تاکید کرد: بر این اساس قرار نیست تعداد پیش دبستانی‌های ضمیمه مدارس دولتی کاهش یابد، زیرا نرخ پوشش پیش‌دبستانی‌ها را به ۷۱  درصد رساندیم و نباید شاهد ریزش تعداد کودکان پیش دبستانی باشیم. وی درباره اقدامات انجام شده پیرامون کاهش نرخ بازماندگی از تحصیل نیز گفت: هر ساله اسامی بازماندگان را اعلام می‌کنیم که معمولا هم در زمستان انجام می‌شود. در اجلاسی که هفته آینده در تبریز داریم هماهنگی‌هایی با سازمان‌های همکار خواهیم داشت تا بتوانیم زمان اعلام اسامی بازماندگان به همراه مشخصاتشان را جلوتر کشیده و زودتر اعلام کنیم. با نزدیک شدن زمان شناسایی و اعلام اسامی به اول مهر امر بازگشت زودتر و سریعتر انجام خواهد شد. معاون آموزش ابتدایی وزارت آموزش و پرورش با بیان اینکه وزارت آموزش و پرورش در اقصی نقاط کشور حضور دارد و دارای مدرسه است گفت: وقتی آموزش و پرورش محور باشد و با سایر سازمان‌های مربوط هم افزایی داشته باشیم کار بهتر پیش می‌رود.منبع: خبرگزاری ایسنا
معاون آموزش ابتدایی وزارت آموزش و پرورش با بیان اینکه کلاس‌ها و فضاهای مازاد مدارس دولتی همچنان برای پیش دبستانی مورد استفاده قرار می‌گیرند گفت: قرار نیست تعداد پیش دبستانی‌های ضمیمه مدارس دولتی کاهش یابد و شهریه پیش دبستانی‌ها نباید بیشتر از ۱۵ درصد شهریه سال قبل باشد.
50,149
60735ebb2c38301a358ee5c3
آموزش استخراج فایل ها در سی پنل ۱- برای استخراج فایل ها ابتدا وارد  هاست سی پنل خود شوید و از قسمت files بر رو file manager کلیک کنید تا به قسمت مدیریت فایل های سایت وارد شوید: آموزش استخراج فایل ها در سی پنل ۲- بصورت پیش فرض شما وارد قسمت home شدید که همان طور که در بخش قبلی اشاره کردیم آن جا محل قرار گیری فایل های ریشه ای و ساختاری هاست هستند که اگر در آن ها تغییری بوجود بیاید کل سایت با اختلال مواجه می شود. بعد از آن مطابق شکل وارد پوشه public html بشوید و در آنجا فایل تون رو اکسترکت کنید : آموزش استخراج فایل ها در سی پنل ۳- بعد از آن فایل فشرده شده خودمون رو انتخاب می کنیم و از قسمت بالا یا کلیک راست برروی فایل گزینه extract را انتخاب می کنیم : آموزش استخراج فایل ها در سی پنل ۴- در ادامه بعد از کلیک روی گزینه extract پنجره مسیر استخراج فایل ها رو برامون ظاهر میشه که در اینجا باید دقت کنیم مسیر آدرس رو به درستی انتخاب کنیم که فایل ها به محل مورد نظر ما انتقال پیدا کنند. در پنجره ظاهر شده نوشته Enter the path you wish to extract the files to یعنی مسیر استخراج فایل هاتون رو انتخاب کنید در این قسمت باید دقت کنید که بعد از public html یه علامت / بزارین که فایل ها دقیقا توی مسیر انتخابی قرار بگیرند.مثلا public_html/wordpress/ در غیر این صورت هاست خودش یه مسیر مطابق با نامی که نوشتین ایجاد خواهد کرد و فایل ها را به اونجا انتقال می کند. برای استخراج نهایی رو گزینه extract files کلیک کنید: آموزش استخراج فایل ها در سی پنل ۵- در ادمه فایل ها و پوشه های قابل استخراج بصورت یک لیست نمایش داده می شود این پنجره را بسته و مجددا وارد public_html شوید: آموزش استخراج فایل ها در سی پنل ۶- حالا باید پوشه ای به نام wordpress ساخته بشه اگر نشان داده نشود با یکبار کلیب رو گزینه Reload پوشه بوجود آمده به نمایش درمیاد : آموزش استخراج فایل ها در سی پنل ۷- همان طور که مشاهده می کنید پوشه مورد نظر ما ایجاد شده با کلیک روی آن فایل ها و فولدر های مورد نظور ما قابل دیدن هستند. مطالب مرتبط: آپتایم سرور (server uptime) چیست؟ آموزش رفع خطای ۵۰۳ Service Unavailable آموزش ساخت اکانت FTP در سی پنل منبع: https://iranitarh.com
اکسترکت به این معناست که بخواهیم فایل فشرده رو از حالت زیپ خارج کرده و داخل هاستمون منتقل کنیم و برای نصب برنامه و یا انتقال فایل کاربرد دارد.
9,153
60734b282c38301a358e459f
به گزارش خبرنگار خبرگزاری فارس در دوشنبه ، برخی شرکت‌های تلفن همراه تاجیکستان با ارسال پیامک به مشترکان خود از افزایش قیمت هر عدد سیم کارت و ثبت نام آن از یک سپتامبر سال جاری خبر دادند.به این ترتیب، قیمت هر عدد سیم کارت در تاجیکستان و ثبت نام مجدد آن از اول ماه سپتامبر 250 سامانی (معادل 26) دلار خواهد شد.هم اکنون مشتریان برخی شرکت های تلفن همراه تاجیکستان که بیش از 2 عدد سیم کارت در دست دارند پیامک‌های را با چنین مضمون دریافت کرده‌اند.اگرچه مشترکان سیم کارت های تلفن همراه از طریق شبکه های اجتماعی با چنین تصمیم مقامات و شرکتهای تلفن همراه مخالفت کرده‌اند اما مقامات مربوطه این کشور این اقدام را ضروری و با اهداف امنیتی مرتبط می‌دانند.«غفور ارکایف» رئیس انجمن اپراتورهای تلفن همراه تاجیکستان با حمایت از این تصمیم معتقد است که اجرای آن باعث تقویت جایگاه سیم کارت ها در تاجیکستان خواهد شد.وی افزود: ذهنیت مردم ما چنین است که سیم کارت را با ارزش پائین خریداری کنند، مدتی از آن استفاده برده و سپس دور اندازند، اما بعد از افزایش قیمت آن چنین روندی از بین خواهد رفت.ارکایف اضافه کرد: تصمیم در این خصوص با هدف امنیتی گرفته شده و خدمات ضد انحصاری تاجیکستان از آن حمایت کرد، پس ما نیز از این تصمیم پشتیبانی می‌کنیم.«دوران ولی اف» کارشناس اقتصادی تاجیک به نوبه خود افزایش قیمت سیم کارت در تاجیکستان را یک گام اشتباهی عنوان کرد و افزود: این اقدام یک اشتباه بزرگ است که نه تنها بر وضعیت بازار ارتباطات تاجیکستان بلکه در مجموع در اقتصاد و رفاه مردم کشور تاثیر منفی می گذارد.وی گفت: این تصمیم هیچ ربطی با مسائل امنیتی ندارد و علاوه بر این نقض کننده اعلامیه حقوق و آزادی های اساسی سازمان امنیت و همکاری اروپا می‌باشد که از سوی تاجیکستان به امضا رسیده است.فعلا قیمت هر یک سیم کارت در تاجیکستان 5 سامانی (معادل 53 سنت) می باشد و از یک سپتامبر قیمت و ثبت نام مجدد آن تا 250 سامانی (26 دلار) افزایش می یابد.در حال حاضر چهار شرکت تلفن همراه از جمله « بابیلان »، « تی سل»، «میگافون» و « بیلاین » در قلمرو تاجیکستان فعالیت می کنند و مشترکان فعال این چهار شرکت موبایلی 4.1 میلیون نفر را تشکیل می‌دهند.این اقدام با ابتکار نهادهای انتظامی تاجیکستان و با هدف تامین امنیت در سراسر کشور صورت می‌گیرد.انتهایپیام/.
برخی شرکت‌های تلفن همراه تاجیکستان با ارسال پیامک به مشترکان خوداز افزایش قابل توجه قیمت و ثبت نام مجدد سیم کارت ها در این کشور خبر دادند.
29,722
607355ff2c38301a358e95f8
14 آذر 1376 اجلاس وزیران امورخارجه کشورهای عضو سازمان کنفرانس اسلامی در تهران گشایش یافت. 14 آذر 1372 رادیو پیام صدای جمهوری اسلامی ایران راه اندازی شد. 14 آذر 1369 غلامحسین یوسفی محقق، ادیب و صاحب آثار ارزنده ای همچون «ابومسلم سردار خراسان، دیداری با اهل قلم، کاغذ زر، تحقیق درباره سعدی و شیوه‏های نقد ادبی» در 63 سالگی درگذشت و به دیار حق شتافت. 14 آذر 1365 نیروگاه برق نکا در مازندران در جریان جنگ تحمیلی عراق علیه ایران به وسیله نیروهای رژیم بعث بمباران شد. 14 آذر 1358 2 فروند هواپیمای جنگنده عراقی به حریم هوایی ایران تجاوز کردند اما با تعقیب یک جنگنده ارتش جمهوری اسلامی، مجبور به فرار از کشور شدند. 14 آذر 1357 امام خمینی(ره) در گفت و گو با تلویزیون لوکزامبورگ فرمودند: شاه تمامی پایگاه های اجتماعی خود را در داخل ایران از دست داده است. 14 آذر 1347 امیرعباس هویدا نخست وزیر در جریان سفر خود به آمریکا با لیندن جانسون رییس جمهوری این کشور، دیدار و بیانیه مشترکی صادر کردند. در این بیانیه تصمیم ایران مبنی بر نگهداری یک نیروی دفاعی مدرن مطرح شد و آمریکا موافقت خود را با این تصمیم اعلام کرد. 14 آذر 1347 ژنرال «حردان تکریتی» معاون نخست وزیر و وزیر دفاع عراق، در صدر گروهی از مقام های کشورش وارد تهران شد. 14 آذر 1340 امیراسدالله علم نخست وزیر گفت: برخی عوامل داخلی به تحریک عناصر خارجی، قصد ایجاد جنگ سرد دارند. 14 آذر 1339 نعمت الله نصیری که بعدها به عنوان رییس سازمان امنیت و اطلاعات کشور(ساواک) برگزیده شد، ریاست شهربانی کل کشور را بر عهده گرفت. 14 آذر 1334 در پاسخ یادداشت اعتراض شوروی، درباره پیوستن ایران به پیمان بغداد، وزارت امور خارجه در اعلامیه ای تصریح کرد، عضویت ایران در پیمان یاد شده به زیان هیچ کشوری نیست. 14 آذر 1332 بر پایه بیانیه ای که در لندن و تهران انتشار یافت، روابط سیاسی ایران و انگلیس از سر گرفته شد. 14 آذر 1330 محمود حسابی رییس دانشکده علوم به عنوان وزیر فرهنگ برگزیده شد. 14 آذر 1320 میرزا طاهر تنکابنی ریاضی دان، فیلسوف و حکیم بزرگ در 78 سالگی درگذشت. به این فقیه عالم، خاتم الحکما لقب دادند. 14 آذر 1308 هیات هایی به نام تفتیشیه از طرف دولت به بهانه رویارویی با متخلفان و با هدف شناسایی مخالفان حکومت رضاخان، تعیین و در دایره های دولتی مستقر شدند. 14 آذر 1303 شیخ خزعل به دیدار رضاخان رفت و مورد عفو قرار گرفت. در همین روز سرتیپ فضل الله زاهدی از طرف رضاخان حکمران خوزستان شد. 14 آذر 1302 آیت ‏اللَّه سیدمحمدباقر درچه‏ای اصفهانی فقیه بزرگوار و مدرس کبیر در 76 سالگی درگذشت. 14 آذر 1302 ملک الشعرای بهار از ترشیز به نمایندگی مجلس شورای ملی انتخاب شد. 14 آذر 1302 نخستین شماره نشریه لواء بین النهرین به دو زبان فارسی و عربی در تهران منتشر شد. 14 آذر 1300 عهدنامه ایران و افغانستان به اتفاق آراء در مجلس شورای ملی به تصویب رسید. 14 آذر 1296 لنین رهبر انقلاب بلشویکی، در اعلامیه ای رسمی تمامی معاهده های روسیه تزاری با ایران را باطل اعلام کرد. 14 آذر 1293 سومین دوره مجلس شورای ملی آغاز به کار کرد و تا 21 آبان سال بعد به کار خود ادامه داد. 14 آذر 1286 کابینه میرزا ابوالقاسم خان ناصرالملک از رجال سیاسی دوره ناصرالدین شاه، مظفرالدین شاه و محمدعلی شاه که در سوم آبان این سال شکل گرفته بود، به کار خود پایان داد. 14 آذر 1214 میرزا ابوالقاسم قایم مقام فراهانی در باغ نگارستان و به دستور محمدعلی شاه به قتل رسید.
امروز سه شنبه چهاردهم آذر 1396 هجری خورشیدی، شانزدهم ربیع الاول 1439 هجری قمری، پنجم دسامبر 2017 میلادی است. مهم ترین رویدادهای تاریخ معاصر در این روز، به شرح زیر است:
54,433
6073609c2c38301a358ef67f
  مواد لازم ارده۱ لیوان پودر قند (50 گرم) ۱ استکان روغن مایع(80 گرم) ۱ استکان آرد ۴ لیوان طرز تهیه۱ تمام مواد را با هم مخلوط کرده آرد را کم کم اضافه کنید تا خمیر نرمی به دست بیاد( ممکن است آرد کمتری استفاده شود وقتی خمیر قرابیه به دست نچسبید دیگه آرد نریزید) ۲ توپکهای کوچکی درست میکنیم و هسته زردآلو را به صورت ایستاده روی قرابیه میزاریم. (هسته زردآلو را میتوانید از عطاری بگیرید و یا فندق و گردو هم میتوانید بزارید. و یاچیزی نزارین و روی قرابیه پودر قند بپاشید) ۳ در فر ۱۷۵ درجه از قبل گرم شده میپزیم.وقتی شروع به ترک خوردن کرد یعنی پخته.نوش جان منبع:پاپیون
تمام مواد را با هم مخلوط کرده آرد را کم کم اضافه کنید تا خمیر نرمی به دست بیاد( ممکن است آرد کمتری استفاده شود وقتی خمیر قرابیه به دست نچسبید دیگه آرد نریزید)
35,073
6073583f2c38301a358eaadf
جشنواره خاطره نگاری اشراق (خاطرات تبلیغ) اقدام به انتشار خاطرات منتخب ارسالی از سوی طلاب، در قالب کتاب «از لس آنجلس تا پنجره فولاد» نموده که در این نوشتار، خاطره آقای حامد حسینیان را تقدیم حضور علاقه مندان می کنیم. * بیوگرافی آقای حامد حسینیان در شهر مقدس قم به دنیا آمد و ‌هم‌اکنون ساکن شهر تهران می‌باشد. وی در مقطع خارج فقه حوزه مشغول تحصیل است و دکترای فلسفه‌ی دین دارد. او به شهرهای یاسوج، قزوین، بندر انزلی، نور آباد ممسنی سفر تبلیغی داشته و بارها به عنوان روحانی سفر حج به کشور عربستان سفر کرده است. از آثار وی می‌توان به صدفی برای مروارید، مسیحیت آیین بی‌شریعت، شریعت رویا (نقد آثار پائولو کوئیلو) می‌توان اشاره کرد. * اعزام به نورآباد ممسنی دو روز تا محرم باقی مانده بود و من هنوز حکمی برای تبلیغ نگرفته بودم. این بار هم چون همیشه، روز آخر دم ظهر رفتم معاونت تبلیغ و گفتم اگر جایی باقی مانده اسم مرا هم بنویسند. اما دیر آمده بودم و قافله کربلا حرکت کرده بود. عزم بازگشت کرده بودم که مسئول اعزام صدایم کرد و با ابروی اشاره فهماند که لحظه ای صبر کنم. صبر شیرینی بود. برای از راه بازماندگان، امید همیشه شیرین است. صحبتش که با تلفن تمام شد، گفت: از نورآباد ممسنی درخواست نیرو کرده‌‌اند. به فال نیک گرفتم و اعلام آمادگی کردم. حکمم که امضا شد تازه رفتم روی نقشه اتاق اعزام، نورآباد را پیدا کنم. آخر استان فارس بود؛ هم از یاسوج راه داشت و هم از شیراز. چند روز بود که آسمان خوب باریده بود و در آن سرمای زمستان راه‌ها ‌چندان ایمن نبودند. باید خانواده را تهران می‌گذاشتم و چندان فرصت نداشتم. خاطره گیر کردن در جاده های برفی محرم سال پیش هنوز در ذهنم بود و این شد که برای تهیه بلیط به آژانس هوایی سر زدم و از همان قم برای یاسوج بلیط گرفتم. فردا که به مهرآباد رسیدم روی تابلوی پرواز نوشته شده بود: پرواز 12:15 یاسوج باطل شد. حیران بودم که حالا باید چه کنم. همسفر دیگرم را وقتی دیدم از آمدن به نورآباد پشیمان شده بود و من را هم وعده می‌داد که در تهران بمانم تا شبی دو منبر برایم فراهم کند. من آن روزها می‌دانستم که باید از منبر نشینی‌های خوش‌نشین این شهر پرهیز کنم. کاری که از اول به خدایم سپرده بودم باز هم به او سپردم. به هو الاول و الآخر اطمینان داشتم. به پدرم تلفن کردم تا استخاره بگیرد. ماندن در تهران بد آمد و و سفر به نورآباد خوب آمد. از همان شرکت آسمان یک بلیط برای شیراز گرفتم. پرواز ساعت 8:05 بود. ساعت 7 به فرودگاه آمدم. چون بلیطی که تهیه کرده بودم رزروی بود، از مسئول شرکت آسمان پرسیدم؛ نوبت کارت دادن به این بلیط رسیده است یا نه. تازه متوجه شده بودم حدود 20 نفر زودتر از من بلیط رزروی تهیه کرده‌‌اند و الان هم در صف منتظر ایستاده‌‌اند. هواپیما یک ساعت تأخیر داشت. عجیب بود آن روزها که فرودگاه بسیار شلوغ بود و همه پروازها پر شده بودند، آن پرواز 30 مسافر داشت که نیامدند! گویا تقدیر این بود که ما همسفر این پرنده آهنی باشیم. خلاصه ساعت 9:40 پرواز شیراز پرید و حامد از آسمان تهران دور شد. راستی «فوکر 100» عجب نیرویی داشت که حامد را به این راحتی از همه متعلقاتش می‌گسست! ساعت 11:15 از فرودگاه شیراز به مقصد ایستگاه ماشین‌های نورآباد راه افتادم. همسفرم در هواپیما اهل نورآباد بود و من هم فرصت را غنیمت شمردم و او را راهنمایم کردم. کلی در سرما ایستادیم و برای مادر حضرت حجت صلوات فرستادیم تا برای قائمیه ماشین پیدا کردیم. سوار ماشین که شدیم همه مسافرها خوابیدند و من هم برای اینکه راننده کار دستمان ندهد، هم صحبت راننده شدم. پیرمرد از خاطراتش می‌گفت و احتمالا درسیاهی شب لباس پیامبر را بر دوشم ندیده بود که از خواننده‌های زمان رضا شاه برایم تعریف می‌کرد. خلاصه به قائمیه که رسیدیم پیاده شدیم و آن جا هم کمی لرزیدیم تا برای نورآباد ماشین پیدا کردیم. نیمه شب، ساعت 2:45 ، سازمان تبلیغات بودم. * روز اول از سر شب تا صبح بچه‌ها ‌یکی یکی از قم می‌رسیدند. بعضی از دوستان مبلغ قبل از ظهر به محل هایشان اعزام شدند و قرعه ما به بعدازظهر افتاد. ساعت دو، 4 نفر که هم مسیر بودیم سوار یک ماشین شدیم. 40 کیلومتری که رفتیم یکی از اهل محل که به راه روستا‌ها ‌واردتر بود، به انتظارمان بود و بقیه راه را همراه او بودیم. نفر اول روستای علی آباد پیاده شد. نفر دوم مسافر روستای دشت‌ناز بود. آقا سید مهدی از روی نامه‌ای که داشت اسم صاحب خانه‌اش را خواند و آدرس را از اهل ده جویا شدیم. راننده او را می‌شناخت؛ می‌گفت رئیس شورای ده است. به خانه که نزدیک شدیم پیرمردی طرف ماشین آمد و راننده با او گرم گرفت. اصلا دوست نداشتم حدس بزنم او صاحب خانه باشد. اما نه، خودش بود. خودم را که به جای مسافر این خانه می‌گذاشتم، از این که چند روز باید مهمان این پیرمرد سالخورده باشم ، دلم می‌گرفت. بالاخره هم‌صحبت همسال، درد غربت را بهتر تسکین می‌دهد. البته ناگفته نماند که بعدها از زبان دوستم، سید مهدی، که مبلغ آن ده بود، شنیدم پیرمرد عجب دل با صفایی داشته است. سختی روزگار صورتش را چروک کرده بود؛ اما گرمای دلش وصف ناشدنی بود. می‌گفت چنان با همسرش عاشقانه روزگار به سر می‌بردند که هر روزشان چنان است که گویی شیرین و فرهاد بعد از عمری به هم رسیده باشند. وقتی سید را به میزبانش می‌سپردیم، پیرمرد دعا می‌کرد که ان شاء الله امسال روضه خوان خوبی داشته باشند! مردم روستا گاه از معرفت محرم تنها دل آشنای همین سوز روضه‌ها ‌بودند و این موضوع دلم را آزرده می‌کرد. درست است که کربلا داغ دار نوحه سرایی های زینب و ناله های کودکان حرم بود، ولی رسالت کربلا موعظه های ایمان حسین(ع) بود. مگر ندای «أولسنا علی الحق؟/ مگر ما بر حق نیستیم» شعار عاشورا نبود و حضرت سجاد(ع) پیامبر این پیام نبود؟ مگر شعار « ما رأینا الا الجمیل» رمز عاشقی و شراب ناب معرفت نبود که زینب تا شام نوشانده بود و سروده بود؟ هنوز فکرم مشغول بود که راننده صدا زد، حاج آقا نوبت شماست؛ شما کجا پیاده می‌شوید؟ من مسافر مقصد سوم بودم. بالاخره بعد از اینکه 60 کیلومتر از شهر دور شده بودیم و چند کوه و  جویبار را پشت سر گذاشته بودیم، به گلدشت رسیدیم. منزل کیارش امیدی را جویا شدیم. منزل کیارش خان بالای ده بود. رعیت بود، اما دلش آن‌قدر بزرگ بود که دو سه روزی پس از آشنایی من او را کیارش خان صدایش می‌کردم. وقتی رسیدیم تنها همسر و مادرش در خانه بودند. آن‌ها ‌اصرار می‌کردند که من داخل شوم و من حیا می‌کردم. کمی صبر کردم و چون اصرار آن‌ها ‌هم بیشتر شد، یکی از مردان روستا را صدا زدم و با هم داخل خانه شدیم. سالن پذیرایی سرد بود و لحظه‌ها ‌سخت می‌گذشت. مدتی که گذشت مجید، برادر کیارش خان آمد و کمی بعد هم کیارش از شهر برگشت. برای انجام کارهای هیأت به نورآباد رفته بود. کیارش 33 سال داشت و این موضوع خیالم را آرام کرد. زود گرم صحبت شدیم تا کارها را هماهنگ کنیم و بعد هم سری به مسجد و هیأت زدیم. مسجد نه بخاری داشت و نه بلندگو. باید به فکر تعمیر بلندگوی قدیمی می‌بودیم تا مراسم را اعلام کنیم. نزدیک مسجد هم یک زمین خالی بود که اسمش را هیأت گذاشته بودند! باید کمی از کیارش بنویسم. مرد عجیبی بود. یک آدم 33 ساله که چند سال بود خودش برای مراسم محرم و ماه مبارک رمضان روحانی دعوت می‌کرد و خودش عاشقانه از مهمانش پذیرایی می‌کرد. امسال سال دومی بود که برای کار به دلیجان می‌رفت. این بار که برای محرم آمده بود، 100 روز بود خانواده اش را ندیده بود. مشکلات مالی اش اجازه نمی داد خانواده اش را همراه خود ببرد و یا اینکه زودتر سر بزند و با این وجود دلی به این گرمی داشت! واقعا گلدشت به نعمت حضور او بود که بهشت بود. به راستی که او باغ گلی در گلدشت بود. کیارش چند سال پیشتر در یک تصادف دو تا از خویشان خود را از دست داده بود و خودش هم وقتی به بیمارستان منتقل شده بود به تشخیص پزشک به سردخانه سپرده شده بود. فردای آن روز که خانواده اش آمده بودند جنازه اش را تحویل بگیرند متوجه می‌شوند که هنوز در تن زخمی اش نیمه جانی دارد. خدا خیلی دوستش داشته بود که عمری دوباره به او داده بود. این داستان تصادف و مرگش را وقتی برایم تعریف کرد که از حکمت عکس قاب گرفته‌اش بر دیوار پرسیده بودم. می‌گفت: حاجی آقا این عکس همان روزهای من است. گذاشته‌ام جلوی چشم تا یادم نرود خدا عمری دوباره به من بخشیده است. کم سواد بود، اما حساب و کتاب زندگی را خوب می‌دانست. کیارش خیلی مهربان بود و من همان شب اول سعی کردم خوب با هم رفیق شویم؛ تا نه او به زحمت بیفتد و نه من سختم باشد. آخر شب نشده، برادر شده بودیم. من همچنان در همان پذیرایی، پذیرایی می‌شدم. برای وضو باید بیرون می‌رفتم. کیارش خان هنوز آب لوله کشی نداشت و به همین خاطر خانه شان هنوز آب گرم و حمام نداشت. شب‌ها ‌کابوس حمام کردن امانی برای خواب نمی داد. تصمیم گرفته بودم شب‌ها کمتر غذا بخورم، کمرم را محکم ببندم و  چشم‌هایم را با دعا خواب کنم. * روز دوم روز دوم محرم هوا بارانی بود. برای نماز صبح نمی شد به مسجد رفت، ولی ظهر نماز جماعت را در مسجد اقامه کردیم. قرار را بر این گذاشتیم که بعد از نماز ظهر و عصر کمی احکام بگویم و بعد دسته جمعی زیارت عاشورا بخوانیم. شب‌ها ‌بعد از نماز کمی سخنرانی می‌کردم و بعد روضه می‌خواندم. کربلا که رفته بودم، زیر گنبد حسینی بیشترین دعایم این بود که واعظ و روضه‌خوان خوبی برای اهل بیت(ع) باشم. الحمدلله احساس می‌کردم حاجت‌روا شده‌ام. آن جا مردم روستا خیلی با صفا بودند. اگر رهگذری وارد روستا می‌شد، زود به این کلام اعتراف می‌کرد. درهای کاملا باز تمامی خانه‌ها ‌گواه و شاهد خوبی برای حرف هایم بود. امان از این نفس! روزهای اول که گاه غربت و سختی تنهایی، اذیتم می‌کرد، خودم را در قامت پیامبری می‌دیدم که برای تبلیغ به طائف آمده باشد. اما نه؛ مردم طائف پیامبر خدا را سنگباران کرده بودند و من در بضاعت اندک اینان شاهانه پذیرایی می‌شدم. آن شب به تهران زنگ زدم. صدای همسر و فرزندم آرامشی برای جانم بود. کیارش را که می‌بینم، از ابراز دل تنگی برای خانه و خانواده شرمسار می‌شوم. او هر صد روز تنها یک ده روز خانواده اش را می‌بیند. باید اعتراف کنم که کیارش کوه بود و من در مقابلش کم می‌آوردم. آنچه در همان روزهای اول توجه مرا به خودش جلب می‌کرد، زندگی مردم روستا بود. امکانات زندگی در سطح بسیار پایینی بود؛ اما زنان خانه با شکیبایی و دستان هنرمندشان کانون خانه را گرم نگه می‌داشتند. آن روز برای اولین بار زنی را می‌دیدم که با آب باران ظرف می‌شست!  نمی دانستم آیا می‌توانستم شکرگذار خدایی باشم که مرا غرق این همه نعمت کرده بود یا نه؟ اما اول باید توبه می‌کردم؛ توبه از این همه غفلت. * روز سوم خورشید سوم هم طلوع کرد و هنوز هفت خورشید دیگر باید طلوع می‌کرد. راستی آن روز مونسی بر دلبرانم افزوده شده بود. در آن هوای سرد، بخاری مونس صبح و شبم بود؛ مونس دست های سردم بود. البته از وقتی دو تا شده بودند، دمای اتاق مطبوع تر شده بود. آن روز صبح بالاخره همین که کیارش نیمی از صبحانه اش را با من خورد، سفره را جمع کردم و فرستادمش پیش خانمش تا با هم صبحانه بخورند. انصاف نبود که صد روز از خانه دور باشد و اکنون مشغول پذیرایی از من باشد. ظهر نماز جماعت برپا بود. احکام و زیارت عاشورا هم برقرار بود. روضه هم خواندم؛ ولی نگرفت. اگر خودم در روضه اشک هایم جاری نمی شد، می‌فهمیدم که ریگی به کفش دارم. خانه کیارش‌خان مهمان سرای خوبی بود و اقوام دور و نزدیک خیلی جالب و بی تکلف به کیارش و همسرش سر می‌زدند و گاهی هم پیش من می‌آمدند. گرمی زندگی مردم گلدشت به راستی سردی هوا را از یادم برده بود. شب بعد از نماز سخنرانی کردم و روضه هم خواندم. اشک های خودم که جاری شده بود. داشت باورم می‌شد که امام حسین(ع) نوکری ام را امضا کرده است. شب‌ها ‌حدود ساعت 8:30 تا10 در مراسم سینه زنی شرکت می‌کردم. روستا دو تا هیأت داشت. شب‌ها ‌چون هوا بسیار سرد بود و هیأت‌ها ‌سر پناهی نداشتند، آن جا صحبت نمی کردم، ولی به هر دو هیأت سر می‌زدم. البته دیشب چون مراسم در مسجد برگزار شده بود و هوا بارانی بود، از اجتماع مردم استفاده کردم و کمی صحبت کردم. وقتی می‌پرسیدم اصلاً چرا همیشه مراسم را در مسجد برگزار نمی‌کنید، می‌گفتند: ما عذر شرعی داریم و نمی توانیم به مسجد بیاییم. مردم از احکام غسل چندان نمی دانستند و حمام نداشتن خانه‌ها ‌هم مزید بر علت شده بود. فرشته‌ها تنها در تابستان رودخانه گواه غسل‌هایشان بودند! * روز چهارم صبح چهارم محرم، صبح سردی بود. هرچند هوا آرام بود، ولی باز هم از شدت سرما نمی شد برای نماز صبح به مسجد برویم. کیارش ساعت 8 به نورآباد رفت. باید تندر را به طبیب نشان می‌داد. تندر دستگاه صوتی هیأت بود. شب های محرم برای هیأت از تیر برق، برق مستقیم می‌گرفتند و تندر را آزرده کرده بودند. کیارش دو فرزند داشت. اسم پسرش ابوالفضل بود که یکسال و نیم داشت و دخترش فاطمه نام داشت و اسفند سه ساله می‌شد. راستی محمد جواد من هم اسفند سه ساله می‌شد. صبح متوجه شدم یکی از مونس‌ها ‌نزدیک سحر خوابش برده است. فتیله اش کوتاه بود و تا نفتش به نیمه می‌رسید، می‌خوابید و من از آواز و ترانه گرمش محروم می‌شدم. البته کیارش تا می‌فهمید، زود بیدارش می‌کرد و مونس هم با شعله های آتشینش خوش می‌رقصید. بعد از صبحانه تا وقت نماز مشغول مطالعه و نوشتن می‌شدم. بعد از نماز هم کمی مطالعه می‌کردم و بعد استراحتی و باز هم سفره کتاب هایم را باز می‌کردم. در این مدت گاه دوستان و خویشان آقا کیارش مهمان من می‌شدند. به رسم ادب مطالعه را پایان می‌دادم و سر صحبت را باز می‌کردیم. البته اگر مراحمتشان طول می کشید ، دوباره سفره علم را می‌گستردم و آن‌ها ‌هم می‌فهمیدند که وقت طلاست و باید به کار دیگری مشغول شوند. صبح کیارش کلیدهای مسجد را به من داده بود تا اگر تا ظهر برنگشت، اقامه نماز به مشکلی برنخورد. از وقتی کیارش به دلیجان رفته بود، خانه خدا خادم نداشت. برایم خیلی جای تعجب بود. در همه روستاها مسجد محل شور و نشاط بود. پیرمردهای روستاهایی که دیده بودم، زودتر از نماز به بهانه نماز می‌آمدند مسجد و دور هم جمع می‌شدند و گاه ریش سفیدی می‌کردند. اما آن جا جز چند پیرزن که مشتری دائم خانه خدا بودند، مسجد مشتری دیگری از میان‌سالان و بزرگ‌ترها نداشت. اصلا در مراسم عزاداری هم خبری از بزرگترها نبود. شاید حداکثر سقف سنی مردانی که می‌دیدم 40 سال بیشتر نبود. ظهرها که از مسجد بر می‌گشتم، بوی غذایی که از مطبخ خانه می‌آمد، خوب دلربایی می‌کرد. نان های لری سفره هم معرکه بود. واقعا طعم نان می‌داد و می‌شد چند تا از آن‌ها ‌را خالی خورد. در این مدت که آن جا بودم سعی می‌کردم کمتر غذا بخورم. برای اینکه حاجتم به رفع حاجت کمتر باشد، لقمه‌هایم را بیشتر می‌جویدم و شب‌ها ‌از ترس خواب های آشفته، کمتر لقمه بر می‌داشتنم. خلاصه کلی زاهد شده بودم. در طول مدت تبلیغ گاه کرامت هایی هم می‌دیدم. قبل از اینکه عازم تبلیغ شوم ساعتم خیلی خواب می‌ماند؛ اما الحمد لله آن جا یک نفس کار کرد. گاهی وقت‌ها ‌که می‌ترسیدم ساعتم خواب مانده باشد و برای نماز ظهر دیر به مسجد برسم، منتظر تعطیل شدن بچه‌ها ‌می‌شدم. ساععت 11:30 تعطیل می‌شدند و 11:33، شور و شینشان میزان ساعتم بود. شب کیارش از نورآباد برگشت. دستگاه تندر150 تومان خرج روی دستش گذاشته بود. 100 تومانش را از یکی از نامزدهای نمایندگی مجلس گرفته بود. نذرش قبول! وقتی هم به خانه رسید، یکی آمد و گفت مادرم 50 تومان نذر هیأت کرده است. کمی خیالش راحت تر شده بود. حداقل فردا می‌توانست به نورآباد برود و دستگاه تندر را بگیرد. اما هنوز به خاطر خرید دستگاه های هیأت 200 تومان بدهکار بودند که خودش گردن گرفته بود. آن شب هوا کمی سرد بود و مراسم در مسجد برگزار شد. وقت پذیرایی فرصت را غنیمت شمردم و کمی براشان صحبت کردم. گله کردم که چرا خانه خدا را رها کرده‌‌اند. شب وقتی از مسجد برگشتم همسرم زنگ زده بود؛ همان مونس که هیچ وقت شعله هایش در دلم خاموش نمی شد. وقتی زنگ زدم، محمد جواد گوشی را برداشت. سوره والعصر را از حفظ می‌خواند. فراز و فرود صدایش تازیانه‌هایی بود بر دل خونینم. صدای همسرم آرام ترم کرد. صبر باید می‌کردم که ابراهیم خلیل هم از هاجرش دور افتاده بود. * روز پنجم بالاخره نسیم سحر پنجم هم دمید. سحر کمی با بخاری بازی کردم. هر کاری کردم فتیله اش بالا نمی رفت. صبح با صدای تق تق فتیله از خواب بلند شدم. کیارش می‌خواست بخاری را روشن کند. خیلی ناراحت بود. دستش شفا بود؛ کمی که ور رفت، فتیله اش بالا آمد و بالاخره روشن شد. ظهر قبل از نماز رفتیم منزل پدر آقا کیارش. بنده خدا چند سال بود مریض بود. 4 سال پیش تر هر دو کلیه‌اش از کار افتاده بود و این سال‌ها ‌هفته ای دو بار پیرمرد را می‌بردند نورآباد دیالیز. روز قبل به کیارش پول داده بودم از شهر کمی کمپوت بخرد تا دست خالی نرفته باشیم. بی چاره پیرمرد از درد چیزی نمی‌خورد. ظهر که به مسجد رفته بودیم، دستگاه صوت «فاراتل» مسجد خراب شده بود. خشم کیارش را هم دیدم. مردم می‌آمدند اموال مسجد را هفته هفته می‌بردند و اهمیتی به حفظ و نگهداری آن نمی دادند. جورِ همه بی‌معرفتی‌ها ‌را کیارش باید می‌کشید. توی مسجد و هیأت دست روی هر چیزی که می‌گذاشتیم، می‌گفتند کیارش خریده است. خوش به حالش؛ فردای قیامت خانه اش آباد خواهد بود. هر روز به کیارش می‌گفتم به خانمت بگو غذای ساده تری فراهم کند، ولی وضع روز به روز بد تر می‌شد. آن روز ناهار مرغ شکم پر درست کرده بودند. تازه مصیبت وقتی شروع می‌شد که خودش و خانمش اصرار می‌کردند بیشتر بخورم. با لطایف الحیلی فرار می‌کردم. بعدازظهرها وقتی از خواب بلند می‌شدم، بعضی وقت‌ها ‌زن‌ها ‌در ایوان خانه ظرف و لباس می‌شستند. حیا می‌کردم و صبر می‌کردم تا صدایشان خاموش شود و بعد می‌رفتم تا وضو بگیرم. امان از این دل! یاد موسای پیامبر می‌افتادم که از دختران شعیب (ع) حیا می‌کرد. بعد که برمی‌گشتم داخل اتاق ظرف چای و میوه فراهم شده بود. گویی مائده آسمانی بود که بر مریم دختر عمران نازل شده بود. دست کم فایده تبلیغ این بود که تجارب همه پیامبران را یک شبه طی کرده بودم! فقط تجربه نوح (ع) را نداشتم. شاید اگر کمی باران بیشتر می‌آمد و سیل راه می‌افتاد، نوح هم می‌شدم. به عیادت پدر کیارش هم که رفته بودم؛ اگر کمی حالش بهتر می‌شد، لابد می‌گفتم دم مسیحایی هم دارم. تازه مقام نبوت که هیچ، به ولایت هم رسیده بودم. ظهرها بعد از بیان احکام دائما می‌گفتم: «سلونی قبل أن تفقدونی.» اما گویا این مردم از نژاد همان هایی بودند که قدر حضرت امیر را نمی دانستند. آن شب شام رفتیم منزل پدر کیارش خان. مادر رنج کشیده و زحمت دیده ای داشت. پنج پسر و چهار دختر بزرگ کرده بود. مادر کیارش می‌گفت: حاج آقا بیایید خانه و اندرونی ما را ببینید و تهران که رفتید به رئیس جمهور بگویید. الحمدلله بچه‌هایش فهمیده‌تر بودند و یک جوری به مادرشان فهماندند که هر سخن وقتی و هر نکته مکانی دارد. از نکات دیگری که توجه هر مهمانی را به خود جلب می‌کرد، پوشش زنان روستا بود. اندرون و برون خانه تفاوت چندانی نداشتند. البته مثل لرهای عشایری نبودند، اما چندان هم علیه السلام نبودند. رسم نبود مردهای نامحرم که وارد می‌شوند، اذن بگیرند؛ چراکه پوشش خانم‌ها ‌تفاوت چندانی نمی کرد. یک جورهایی همه خواهر و برادر بودند! یک بار که کتاب های دعا را به کیارش دادم تا به خانم‌ها ‌بدهد، خودش بی هیچ بوق و چراغی آن طرف پرده رفت و کتاب‌ها ‌را یکی یکی به خانم‌ها ‌داد. تازه کیارش متدین ترین فرد روستا بود. خانم کیارش هم از خانم های امین و مسأله دان روستا بود. یک بار که از او مسأله پرسیده بودند، در پاسخ گفته بود: اگر نماز مغرب به جماعت نرسیدید، اول عشاء را به جماعت بخوانید و بعد مغرب را فرادا بخوانید. الحمدلله که بعد آمد مسأله را از من پرسید و اشتباهش را تصحیح کرد و این نشان از تقوایش بود. شب در مراسم هیأت رئیس سازمان تبلیغات نورآباد و تنی چند از مسئولان تشریف آورده بودند. از قضا آن شب تصویری بزرگ از شمایل حضرت امام حسین(ع) به هیأت آورده بودند. اولین چیزی که رئیس سازمان تبلیغات تذکر داد این بود که کاری کنم این تصویر را جمع کنند. می‌گفت: سند تاریخی ندارد. کار سختی بود. نقش آن تصویر مهر دل‌ها ‌بود و من هم شیفته اش بودم. خدا را شکر کردم که پادشاهان صفویه درایتشان رسید که به جای تأسیس سازمان تبلیغات، سر و سامانی به عزاداری حسینی بدهند. لابد اگر آن وقت چنین سازمانی داشتیم، امر می‌فرمودند که چون این نحو عزاداری برای سالار شهیدان مرسوم نیست و سند معتبری ندارد، باید تعطیل شود و آن وقت بود که دیگر رسم و یادی از اسلام شیعی در ایران باقی نمی ماند که ما هر چه داریم از محرم و صفر داریم. * روز ششم صبح ششم دقایقی مانده بود به هشت بیدار شدم. کیارش می‌خواست به نورآباد برود و کلیدهای مسجد را آورده بود. بعد صبحانه مرا آورد و بخاری را پرنفت کرد و رفت. به کیارش گفته بودم از شهر چند بسته خرما بخرد. آن جا برخی از مردم در فقر شدیدی به سر می‌بردند. می‌گفتند بعضی از آنان با ماهی هفت هزار تومان و شاید هم کمتر زندگی می‌کنند. کمی صدقه همراهم بود و می‌خواستم کمی نان و خرما فراهم کنم. آن شب بعد از مسجد برای شام رفتیم خانه یکی از اقوام آقا ایرج. این سومین مرغ بریانی بود که شکمش را به نام من پاره می‌کردند. انصاف را رعایت کرده باشیم، دست پخت خوبی داشتند. هرچند جز گوشت مرغ فعلا در آبادی چیزی یافت نمی شد، ولی هر روز یک جور سفره آرایی می‌کرد. در کنار مرغ، سزیجات معطر و گردو و کشمش و پیازداغ، طعم دلنشینی را به خاطرم می‌سپرد. راستی آن شب در مسجد غوغا به پا کرده بودم. روضه علی اصغر خواندم. احساس کردم دل سنگ هم آب شد. از نوکری و روضه خوانی به خود می‌بالیدم. در راه منزل چنان فخر می‌کردم که گمان نمی بردم پادشاهان تاج‌دار هم به خواب دیده باشند. شب که به هیأت رفتم، تمثال مبارک را برداشته بودند. کمی ناراحت شده بودند، ولی همین که فهمیده بودند سند معتبری ندارد، پذیرفته بودند. عجب تعبدی داشتند! فکر نمی کردم به این زودی‌ها ‌آرام شوند. ما طلبه جماعت اگر این تعبد را داشتیم، دستانمان اعجاز موسوی می‌کرد و نََفَسمان شفای مسیحایی می‌داد. * روز هفتم بالاخره خورشید هفتم هم از باختر سر در آورد. ساعت 8 کیارش داشت می‌رفت یاسوج. به او سپرده بودم که اگر بلیط هواپیما برای عصر عاشورا گیر آورد، برایم بگیرد. اصلا طاقت 17 ساعت مسافرت با اتوبوس را نداشتم. ترسم از این بود که به تهران نرسیده و یار ندیده، قالب تهی کنم. صبح هر چه منتظر کاوه شدم که بیاید تا با هم بیرون برویم، نیامد. کاوه برادر کوچک کیارش بود. تازه پیش دانشگاهی‌اش را تمام کرده بود و فعلا دوره گرد کوچه‌ها ‌بود. ظهر بعد از نماز از روستای بالای ده دنبالم آمدند. آن قدر عجله داشتند که نگذاشتند احکام را درست بگویم. زیارت عاشورا را هم گفتم خودشان بخوانند که بعدا فهمیدم نخوانده بودند. آمده بودند تا مراسم غسل و کفن یکی از افراد روستای بالا را انجام دهم. آن جا رستم نامی بود که مرده‌ها ‌راغسل می‌داد. غسل که چه عرض کنم؛ بعدا معلوم شد که گور به گور می‌کرده. کارم زار بود؛ آن روز او به شهر رفته بود و حالا حالاها برنمی‌گشت. با یک نیسان آمدیم خانه آقا کیارش. سریع رساله را برداشتم و به همسرش، عشرت خانم، گفتم که من می‌روم و وقت ناهار خوردن هم ندارم. تا جایی که می‌شد با ماشین رفتیم و بقیه راه را پیاده طی کردیم.  زن‌ها ‌بالای رودخانه نشسته بودند و شیون و زاری می‌کردند. سه، چهار تا مرد پایین کنار آب بودند وجنازه ای هم در میانشان. وقتی رسیدم هیزم جمع کرده بودند و آتش زبانه می‌کشید. پرسیدم سدر و کافور آماده کرده‌‌اید یا نه؟ به نظرم تا به حال اسمش را هم نشنیده بودند. می‌گفتند ما چند برگ «مورد» در آب رودخانه می‌اندازیم و بعد مرده‌هایمان را سه بار در آب رودخانه فرو می‌بریم و غسل می‌دهیم. گویا به میان افرادی با دین جدیدی آمده بودم. حتماً آن‌ها ‌هم مرا به چشم پیامبر جدیدی می‌دیدند. خلاصه متوجهشان کردم که این طور نمی شود و اولا باید سدر و کافور تهیه شود و دوما اینکه غسل میت را نمی‌شود ارتماسی انجام داد. چند نفر قاصد فرستادند. قاصدی بعد از قاصدی می‌رفت و قاصدی باز نمی آمد. شاید نزدیک 2 ساعت با جنازه آن پیرمرد که می‌گفتند بسیار اهل نماز بوده، محشور بودم. دست آخر یکی از زن‌ها ‌آمد و گفت: شوهرم سال پیش از کربلا سدر و کافور آورده است. فقط کسی مرا باید از رودخانه رد کند. فتوی می‌داد که عیبی ندارد کسی مرا بغل بگیرد. بالاخره یکی پیدا شد و تا ساحل دیگر رود بر دوشش کشید. من چاره‌ای نداشتم جز اینکه چشم‌هایم را درویش کنم. همه به فکر جنازه بودند و من از آیین و دین آنان در دل متعجب بودم. وقتی زن بازگشت باز باید دوباره چشم‌هایم را درویش می کردم. وقتی به من رسید، تسبیحی از تربت به دست داشت و می‌گفت: این هم سدر است و هم کافور! من که از به عهده گرفتن این تدفین سر باز زدم، تصمیم گرفتند برای غسل و کفن، میت را به شهر ببرند و فردا تشییع کنند. من هم خداحافظی کردم و گفتم فردا برای نماز خبرم کنند. بعد با یکی از اهل آبادی از راه کوه و کمر به طرف روستا بازگشتیم؛ اما اول باید به آب می‌زدیم. با یک وضعی پاچه‌هایم را بالا زدم و عبا و کفش به دست از رود گذشتم. شاید 20 دقیقه پیاده رفتیم که به گلدشت رسیدیم. ناگهان سر و کله مردی پیدا شد که می‌گفت: پسر میت است و سدر و کافور یافته است. دوباره سوار ماشین شدیم و تا کنار آب رفتیم و دوباره به آب زدم. البته اصرار می‌کردند که مرا کول بگیرند، ولی من قبول نمی‌کردم. از خوی اشرافی همیشه اجتناب می‌کردم. به میت که رسیدیم، عبایم را در آوردم و دست به کار شدم. توضیحات لازم را دادم تا بچه هایش مشغول شستن میت شوند. خودم هم، آب سدر و کافور تهیه می‌کردم. تا به حال چنین کاری نکرده بودم. مطمئن بودم غیر از آن هشت شهیدی که در قبرستان آرمیده بودند، این پاک‌ترین جنازه خواهد بود! کمی سدر توی آب می‌ریختم و برای اینکه مطمئن بشوم صدق آب سدر می‌کند به یکی از اهل روستا می‌گفتم ببوید تا معلوم شود بوی سدر گرفته است یا نه. آب کافور را هم به همین نحو درست کردم. بچه های میت با کلی زحمت جنازه را کنار رودخانه غسل دادند. بعد نوبت حنوط و کفن کردن بود. کلی میان پارچه های کفن گشتم تا فهمیدم چی به چیست. بالاخره میت را خداپسندانه پوشاندیم. البته بماند که چند تکه از پارچه های کفن زیاد آمد که نمی دانستم به چه کار می‌آید. کفن کردن که تمام شد، میت را قسمت بار نیسان گذاشتند و من را هم جلو نشاندند. به قبرستان که رسیدیم چند بار «لا اله الا الله» گفتم. قبر را آماده کرده بودند. چنان با بلوک و بتون دورش را کار کرده بودند که یقین داشتم حالا حالا‌ها «ملکان مقربان» نمی توانند احوال پرس میت شوند. راه باز کردند و داخل قبر رفتم. من تلقین می‌دادم و فرزندش جنازه بی جان پدر را تکان می‌داد؛ تا خوب بفهمد. البته لازم نبود. پیرمرد خوب می فهمید و این ما بودیم که نمی فهمیدیم. ای کاش کسی پیدا می شد و من را هم تکان می داد. پیرمرد که در قبر آرام گرفت، جمعیت را رها کردم. بیچاره پیرمرد صبح گفته بود که پشت شانه هایش می‌سوزد؛ ولی کسی او را به دکتر نرسانده بود. حتما سکته کرده بود؛ اما مرگ راحتی داشت. سوار بر همان نیسان که نعش کش بود و نقش ماشین تشریفات را هم داشت به گلدشت برگشتم. هنوز ناهار نخورده بودم. البته بندگان خدا خیلی اصرار کردند که بمانم و ناهار بخورم، ولی باید برای مراسم شب مطالعه می‌کردم و به همین خاطر گفتم باید زودتر برگردم. موقع خداحافظی یکی از پسرهای میت 10 هزار تومان پول داد و کلی از بابت آن روز عذر خواهی کرد. پول را قبول نکردم. وقتی که می‌خواستم برای تبلیغ به نورآباد بیایم استخاره کرده بودم و آیه آمده بود که من از شما مزد رسالت نمی خواهم؛ اما برای اینکه مبادا ناراحت شوند، پنج هزار تومانش را گرفتم و گفتم به نیت پدر شما خرج مسجد گلدشت می‌کنم. ساعت 5:15 به خانه رسیدم. سریع آماده مسجد شدم و با کیارش که تازه از یاسوج برگشته بود، به مسجد رفتیم. در راه کیارش گفت: خبری از بلیط نیست. تا دو روز بعد از عاشورا، یاسوج برای تهران پرواز ندارد. شب در مسجد طبق معمول بعد از نماز، سخنرانی کردم و بعد هم روضه حضرت علی اکبر خواندم. آن شب همه اش به فکر زندگی مردم روستای بالا بودم. وقتی پرسیدم چرا میت را در حمام غسل نمی‌دهند، گفتند در روستای ما کسی حمام ندارد. خیلی تعجب کرده بودم. گفته بودم: آخر شما مسلمان‌ها ‌چگونه غسل های واجب را انجام می‌دهید و آن‌ها ‌خیلی راحت در جوابم گفته بودند: در زمستان گاهی در حلب آب داغ می‌کنیم و حمام می‌کنیم، اما در تابستان که هوا گرم می‌شود به رودخانه می‌رویم و تن می‌شوییم. باورم نمی شد در نقشه ایران هنوز چنین کوره ده هایی یافت شود! * روز هشتم سپیده هشتم که برآسمان پر ستاره خندید، با کیارش رفتیم مسجد. اولین نماز صبحی بود که در مسجد به جماعت می‌خواندیم. آن جا که رسیدیم خودم در حیات ندای اذن الهی را سر دادم. صدایم داوودی نبود، اما چون داوود نبی بر خودم می‌بالیدم. بعد کمی صبر کردیم تا اگر کسی می‌خواهد بیاید، بیاید و البته که غیر از آن چند هزار ملکی که به ضیافت ما شتافته بودند، جز من و کیارش کسی در صف های جماعت نبود! صبح که از خواب بلند شدم، کیارش داشت آماده می‌شد به شهر برود. می‌خواست برای امامزاده بالای روستا یک موتور برق بخرد تا در مراسم شب های جمعه، امامزاده چراغ روشنی داشته باشد. چندین سال بود که تقاضای برق کرده بودند، ولی اداره برق شهرستان جوابی نداده بود. کیارش و خیلی های دیگر هم که برق نداشتند از همسایه‌ها ‌برق می‌گرفتند. این اولین باری بود که احساس می‌کردم پس از انقلاب در حق عده ای ظلم شده است. مردم آن جا از بسیاری از حقوق محروم بودند و با این حال برایم بسیار جالب بود که پیر و جوانشان چه خوب قدردان نعمت انقلاب هستند. صبح که کیارش داشت می‌رفت، نامه ای به دستم داد؛ مدیر مدرسه دعوت کرده بود تا سری هم به آن جا بزنم. صبحانه را سریع خوردم و به مدرسه رفتم. زنگ اول سر کلاس پنجم و زنگ دوم سر کلاس چهارم، استاد کلاس بودم. الحمدلله مدرسه نوساز و زیبایی بود. تنها وصله ناجورش فقر نیمکت نشینان کلاس‌هایش بود. در خلال صحبت‌ها ‌هر وقت چشم هایم به پاهای برهنه شاگردانی ‌که دمپایی‌های مادرانشان را به پا داشتند می‌افتاد، بغض گلویم را می‌فشرد و صدایم را در سینه حبس می‌کرد. سرکلاس چهارم که بودم خانم خدمتکار مدرسه آمد و گفت: حاج آقا حمام گرم است. بعد از کلاس پسرم را می‌فرستم لباس هایتان را بیاورد تا حمام کنید. بعد از کلاس هم آمد که مرا به حمام ببرد. سرخی صورتم حکایت شرمم بود. یک طوری فهماندم که اگر بعد از تعطیلی مدرسه باشد بهتر است و او هم خیلی راحت پاسخم داد که آن موقع روستا آب ندارد که اعلی حضرت به گرمابه درآیند. بالاخره عذر خواستم و از حمام رفتن برائت جستم که من ملک بودم و تن به دنیا نیالوده بودم که اینک گاه پیرایشم باشد! مراسم شب هم طبق معمول برگزار شد: نماز و سخنرانی و روضه و هق هق گریه ها. بعد از نماز مهمان آقای زارع بودیم. منطقه نورآباد چون گرمسیری بود ، مردم تا به حال چنین سرمایی ندیده بودند و چون وسایل گرمایشی چندانی نداشتند، زمستان سخت برایشان می‌گذشت. وقتی که من به خانه هایشان می‌رفتم، از روی لطف و مهربانی که به من داشتند، دائم چراغ های علاء الدین را به من نزدیک می‌کردند تا من سردم نشود. هر چه می‌گفتم که من سرما دیده‌‌ام و سردم نیست، قبول نمی کردند و آن چنان چراغ را به من نزدیک می‌کردند که گرمایش صورتم را می‌سوزاند. به تهران که برگشته بودم، همه می‌پرسیدند که چرا این قدر صورتت سوخته است؟ و حکایت لطف سوزان مردمان آن سرزمین را نمی دانستند. ساعت 9 خانه گرمش را بدرود گفتم و به جمع عزاداران پیوستم. شب سردی بود. هر بار که به سینه می‌کوفتم، هجوم تازیانه های سرما بود که دستانم را شلاق می‌زدند. اما نه؛ محبت خاندان حسین(ع) نه آن شعله‌ای بود که به این کج تابی های طبیعت از طبع دلمان خامومش شود. آن شب که به خانه برگشتم، مدهوش در بستر آرمیدم. روز پر کاری را پشت سر گذاشته بودم. * روز تاسوعا صبح نهم باز هم مسجد پذیرای جماعت دو نفری ما بود. من و کیارش چند روزی بود خانه خدا را اجاره کرده بودیم و چه خوب صاحبخانه ای داشتیم. وقتی از نماز به خانه برگشتم کمی استراحت کردم و بعد مشغول تدوین صحبت های منبرهای باقی مانده شدم. روزهای پر کاری بود و باید کمی بیشتر تلاش می‌کردم تا فردا به مقام «و لسوف یعطیک ربک فترضی» نائل شوم. ساعت 10 کارگری آمده بود درِ خانه. یک دست فنجان داشت که می‌خواست بفروشد. دیروز هم مرغ های خانه اش را فروخته بود. بیچاره نذر عاشورا کرده بود و پول هایش را گم کرده بود و حالا در تکاپو بود تا نذرش را ادا کند. هرچند جیبش خالی بود، اما به بزرگی دلش حسرت می خوردم. ساعت 11 در مراسم عزاداری حاضر شدم. ظهر که شد به اتفاق برخی عزاداران رفتیم مسجد. چون نذری می‌دادند، فرصت سخنرانی نبود و فقط زیارت عاشورا خواندیم  و گاهی نذری امام حسین از هر موعظه ای کارگرتر بود! آن جا که رفتیم کلی معطل شدیم. راستی قبل از ناهار آفتابه و لگن آوردند که عزاداران دست هایشان را بشورند. در دل می‌خندیدم. غسل دست هایشان قبل از غذا به آیین محمد(ص) می‌مانست و غسل تن هایشان برای نماز به آیین غارنشینان. سفره که پهن شد، مجمع های غذا یکی پس از دیگری می‌آمد. برای من ظرف جدا آوردند، ولی من قبول نکردم و همرنگ جماعت شدم. به خانه که برگشتیم به کیارش گفتم آب گرم کند تا سرم را بشویم. کیارشِ تعمید دهنده تعمیدم می‌داد و من تعمید می‌پذیرفتم. پس ایمانم کامل گشته بود و باید منتظر روح القدس می‌بودم تا چون کبوتری بر شانه هایم بنشیند! و ای کاش هاتف غیب می‌آمد و خبر دارم می‌کرد که رسالتم مقبول افتاده است. ساعت 4 راه افتادیم به طرف روستای ولی‌آباد. از بیراهه رفتیم تا زودتر برسیم. مردم با صفایی بودند. 14 خانوار بیشتر نبودند، ولی 14 شهید به انقلاب تقدیم کرده بودند. به شوخی می‌گفتم همه مردانتان را به تیغ شهادت سپرده اید و نسلتان منقرض شده است. آنجا در کنار مزار شهدا کمی عزاداری کردیم و بعد من سخنرانی کردم. روضه عباس(ع) هم خواندم. از ولی‌آباد که برگشتیم نزدیک غروب بود. در مسجد به انتظار اذن الهی نشستیم. درهای آسمان که باز شد، نماز خواندیم و بعد کمی صحبت کردم. تصمیم گرفته بودم شب، بعد از صحبت، روضه عصر عاشورا بخوانم، ولی برگه ای که روضه و اشعارش را نوشته بودم گم شده بود. چندین مرتبه لباس هایم را وارسی کردم، ولی اثری از آن نبود. به دلم آمد که حتما نباید روضه بخوانم؛ شاید روضه عاشورا خواندن اشکال داشته باشد و هر جایی جای آن نباشد. خیلی عجیب بود. وقتی برای نماز اذان و اقامه می‌گفتم، کاغذی که گم شده بود، پیدا شد. احساس کردم اجازه صادر شده است و بعد از نماز سوزی بر دل‌ها ‌زدم که شراره های آتشینش دل رهگذران را هم می‌سوزاند. شب عاشورا شام مهمان همسایه آقا کیارش بودم. اصرار می‌کردند که فردا هم بمانم، ولی فاش می‌گفتم و از گفته خود دلشاد بودم که بنده عشقم و فردا از بندتان آزادم. به شوخی به کیارش می‌گفتم: امشبی را شه دین در حرمت مهمان است، صبح فردا بدنش در ره نورآباد است. شب ساعت 9 تا 10:45 در جمع زنجیرزنان امام حسین(ع)، سینه می‌زدم. کمی هم صحبت کردم. وقتی برگشتم مشغول مرتب کردن وسایل و آماده شدن برای فردا شدم. * روز عاشورا سپیده صبح آخر که سر زد با کیارش رفتیم مسجد. باز هم من بودم و کیارش! یک شیر پاک خورده‌ای هم در مسجد را قفل کرده بود و ما هم کلید نیاورده بودیم. هیچ وقت شب‌ها ‌در مسجد را قفل نمی‌کردند. ما هم برای اینکه جلوی ملائک کم نیاوریم، در همان حیاط روی زمین به درگاه حضرتش سر ساییدیم. روز آخر عزاداری‌ها ‌بود و مردم شور دیگری داشتند. هنوز ساعت 10 نشده بود که به خیل سیه پوشان عاشورا رسیدم و کمی بعد به طرف امامزاده حرکت کردیم؛ همان جا که در جوارش، مردگانشان فارغ از هیاهوهای دنیا، آرام آرمیده بودند. آن جا هم نوحه سرایی کردند. آن روز کیارش جلوی عزاداران پای برهنه عرض ادب می‌کرد و سنگین تر از همه به سینه می‌کوفت. از پی دسته هم دیوانه ای، دیوانه وار زنجیر می‌زد. به راستی که از خیلی از عاقلانِ در جمع، عاقل تر بود. روز آخری بود که در جمع آنان می‌توانستم صحبت کنم. نصیحتشان کردم. زنان را به حجاب سفارش کردم. سعی کردم یک طوری بگویم که خیلی ناراحت نشوند. گفتم: من حاضرم در هر محکمه ای به پاکی دل زنان شما و به نجابت چشمان مردانتان شهادت دهم، ولی آنچه فردا شما را در محکمه عدل الهی و آنچه امروز تقوای دلهای جوانانتان را شفاعت و ضمانت می‌کند، عمل به دستورات حضرت حق است. آنچه خداوند فردا مطالبه می‌کند عین همان چیزهایی است، که امروز فرمان داده است و می‌خواهد گوش سپاری من و شما را در کارنامه اعمالمان نشانمان دهد. به اهل ده هم سفارش کردم خانه خدا را آباد کنند. گفته بودم: مسجد باید کانون گرم روستا و محل شور و تصمیم ریش سفیدان و بزرگان روستا باشد. سفارش آخرم هم در مورد حمام بود. تشویقشان کردم تا در روستا یک حمام عمومی بسازند و واجب دین خدا تعطیل نشود و هشدار دادم آنان که فریضه ای را ترک کنند، قهر خدا زود آبادشان را ویران می‌کند. راستی مردم روستا منت گذاشته بودند 160 هزار تومان برایم هدیه آورده بودند. به رسم ادب 20 تومانش را قبول کردم و باقی را به کیارش سپردم تا خرج ساخت حمام کند. سخنرانی که تمام شد به طرف مسجد راه افتادیم. نماز جماعت عاشورا را هم بسیار پرشکوه برگزار کردیم. بساط روضه و زیارت عاشورا هم گرم بود. صبح که داشتم حاضر می‌شدم، مقداری تربت که در سفر کربلا خادم حرم حضرت عباس به من هدیه داده بود، با خودم برداشتم. می‌خواستم ببینم که تربت اصل است، یا اینکه از سایر خاک های متبرک آن سرزمین است. شنیده بودم تربت امام حسین(ع) روز عاشورا خونین می‌شود. خادم حرم، شیخ عباس، که مرد با صفایی بود، گفته بود: این خاک را پدرم هنگامی که برای تعمیر قبر امام حسین(ع) داخل قبر رفته بود، از محل کلوخ های فرسوده دور قبر تهیه کرده است. در این مدت تبلیغ همیشه دلم می‌خواست روز آخر این تربتی که به همراه داشتم، حتی اگر تربت واقعی نباشد، به نظر خود آقا امام حسین(ع) کیمیا شود و روز عاشورا خونین شود. دوست داشتم وصیت کنم: آن تربت را همراهم در قبر گذارند تا  برایم امان نامه ای باشد و از سختی های روز حشر رهایی‌ام دهد.آن روز از ظهر تا غروب چندین بار تربت راه نگاه کردم. روزهای گذشته خیال می‌کردم اگر روز آخر تربتم را خونین نبینم، بسیار ناراحت شوم؛ اما آن روز اصلا ناراحت نشدم. احساس می‌کردم امسال دلم عاشورایی شده است. غروب که شده بود، دلم خونین شده بود و فهمیدم کیمیای سالار جای دیگری اثر کرده است. موقع خداحافظی که شد، کیارش و دوستان دیگرم را تنگ تنگ در آغوش گرفتم. با اهل منزلش هم خداحافظی کردم. بالاخره گاه بازگشت هم رسید. باید بدرودشان می‌گفتم. روستا را هم وداع گفتم. به آنجا هم انس گرفته بودم و جدا شدن، چون جدایی روح از جسمش برایم سخت شده بود. جداشدن از آن جا که مردمانش چون چشمه های خورشید گرم بودند و چون گل های بهاری مهربان؛ همان جا که مردم کوچه هایش، پیر و کودک، دختر و زن، مرد و جوان، همه به هم سلام می‌گفتند؛ همان جا که آسمان شب هایش پر ستاره بود؛ همان جا که دیوار های گلی تمام خانه هایش به تصویری از امام راحل و تمثالی از سالار شهیدان زینت شده بود و همان جا که ... کیارش ماشین گرفته بود و با هم تا نورآباد رفتیم. باید مشق هایی که سازمان تبلیغات داده بود، تحویل می‌دادم. همان مشق هایی که هر سال از اطلاعات شخصی گرفته تا محلی پر می‌کردند و بعد در کمد می‌گذاشتند تا خوب خاک بگیرد. با دوستم، آقا سید مهدی، که مبلغ روستای پایینی بود، قرار گذاشته بودیم ساعت 4 سازمان تبلیغات باشیم تا با هم برگردیم. ساعت چند دقیقه به 4 بود که به سازمان رسیدم. سید هم کمی زودتر از من رسیده بود. کارهایمان که در سازمان تبلیغات تمام شد، سری هم به دفتر امام جمعه زدیم. نفری 20 تومان پول کرایه برگشت می‌دادند. 20 تومان هم که از مردم روستا گرفته بودم و الحمد لله کرایه برگشت غمی نداشت. مانده بود ماشینش که آن هم در حیطه اختیارات اوستا کریم بود. الحمدلله از نورآباد که به بابامیدان رفتیم، خیلی زود ماشین برای یاسوج پیدا کردیم. یاسوج که رسیدیم، رفتیم تا نماز را در مسجد ترمینال بخوانیم و بعد بپرسیم ماشین های اصفهان کجا می‌ایستند تا به آن جا رویم. وارد حیاط مسجد که شدم صدای سخنران برایم بسیار آشنا و دل نشین بود. داخل که شدم، حضرت استاد ملک حسینی را که یکی از محبوب ترین استاد هایم بودند، بر منبر خطابه دیدم. آرام در گوشه ای از مسجد نمازم را خواندم و منتظر شدم تا حضرت دوست را ملاقات کنم. چند دقیقه صبر کردم، ولی بعد از سخنرانی روضه شروع شد و نمی‌توانستم استاد را ببینم. دوست داشتم کمی بیشتر صبر کنم؛ ولی سید را نمی توانستم بیش از این منتظر بگذارم. خلاصه به دربان مسجد گفتم که به آقا بگویید فلانی سلام رساند و بعد رهسپار راه شدیم. از مسجد که بیرون آمدیم یک پاترول جلوی پایمان ایستاد. سلام کرد و گفت: هر جا می‌روید در خدمت حاضرم. از ایشان تشکر کردیم و چون نمی خواستیم زحمتشان دهیم، از سوار شدن امتناع‌کردیم. اما زور او بیشتر بود. سوار شدیم و گفتیم می‌خواهیم برویم سر کمربندی. در راه می‌گفت: سال پیش در یک مناقصه چند تا شیشه ضد گلوله خودرو خریده ام و نذر آیت الله سیستانی کردم. می‌پرسید چگونه می‌شود این‌ها ‌را به عراق ببرم. می‌خواست به مرجع تقلیدش از صمیم قلب اظهار ارادت کند. بیچاره نمی‌دانست حضرت آیت الله از جور و کین دشمنان سال‌ها در بیت شریف محبوس هستند. به کمربندی که رسیدیم، راننده پرسید: راستی از این جا کجا می‌خواهید بروید؟ ما هم گفتیم: می‌خواهیم برویم اصفهان تا از آنجا به قم و از قم هم به تهران برویم. راننده خیلی ناراحت شد و گفت: اگر می‌دانستم اصلاً نمی‌آوردمتان. این موقع که وقت حرکت نیست. خلاصه با کلی اصرار از ماشین پیاده شدیم و از ایشان خداحافظی کردیم. اما ول کن معامله نبود. رفت یک ماشین پیدا کرد و می‌خواست 40 هزار تومان به راننده کرایه بدهد که ما را به اصفهان برساند. با کلی زور و دعوا سوار ماشینش کردم و از همه الطافش صمیمانه تشکر کردم. مرد خوبی بود و سابقه خوشی از مهمان نوازی های یاسوجی‌ها ‌برایمان گذاشت. الحمدلله آن شب با اینکه آن همه می‌ترسیدیم در آن شلوغی ماشینی پیدا نکنیم، هر جا می‌رسیدیم، خیلی زود مرکبی پیدا می‌شد و ما را به منزل بعدی می‌رساند. در راه به تصمیمی که گرفته بودم فکر می‌کردم. قبل از اینکه به تبلیغ بیایم با خودم تصمیم گرفته بودم این آخرین تبلیغ روستایی‌ام باشد. اما در راه بازگشت از این نیتم سخت پشیمان و شرمنده شده بودم. تا وقتی که مردمی مثل اهالی خون گرم گلدشت و دشت های اطرافش وجود داشته باشند که این قدر در فقر معرفتی باشند و این چنین با آغوش گرم از مبلغین پذیرایی کنند، در محضر حضرت حجت(عج) چه عذری خواهیم داشت و چه ... . 10 روز گذشت و من در راه بازگشت بودم. ساعاتی دیگر به جمع خانه و خانواده خود می‌رسیدم؛ اما امان از دل زینب(س). تازه زینب را اسیری می‌برند. تا شام راه دراز بود و هر منزل را صد مصیبت در پی بود. السلام علی الحسین و علی علی بن الحسین و علی اولاد الحسین  و علی اصحاب الحسین و علی زینب اخت الحسین. و من الله التوفیق منبع: خبرگزاری رسمی حوزه
ظهر که به مسجد رفته بودیم، دستگاه صوت «فاراتل» مسجد خراب شده بود. خشم کیارش را هم دیدم. مردم می‌آمدند اموال مسجد را هفته هفته می‌بردند و اهمیتی به حفظ و نگهداری آن نمی دادند. جورِ همه بی‌معرفتی‌ها ‌را کیارش باید می‌کشید.
60,386
6073633a2c38301a358f0dc0
  کنسرت گروه آوازی تهران به سرپرستی میلاد عمرانلو، شامگاه شنبه ۲۳ دی‌ماه در تالار رودکی برگزار شد. گر‌وه آ‌وازی تهران که از سال ۱۳۸۴ فعالیت خود را آغاز کرده، سبک آوازی برگرفته از گرو‌ه موسیقی آکاپلای غربی را اجرا می‌کند که در آن از هیچ سازی استفاده نمی‌شود و تنها اصوات حنجره هستند که ساختار موسیقی چندصدایی را شکل می‌دهد. در این کنسرت قطعاتی از موزیسین‌ها و گروه‌های بین‌المللی چون موتزارت، خاچاطوریان، باخ، ممدوف، ولاسکوز، بلتران روز، آبز، بلیستاین، کاف من، مک کارتی و آبا اجرا شد. در ادامه گروه آوازی تهران به اجرای قطعاتی از هنرمندان مطرح ایرانی چون: شهرام توکلی، حسین علیزاده، بهزاد عبدی و پرویز مشکاتیان پرداخت. قطعات "شهید"، "در محاصره" و "رزم مشترک" از دیگر آثاری بودند که این گروه به خوانندگی سلمان تقدیسی اجرا کرد. در این کنسرت، پگاه عینک چی و سلماز جوانبخت (سوپرانو)، مهدیه صفدری، یلدا نوری و صدف بهرام جاویدی (آلتو)، نوید ناصحی فر و سید محمد رضا سیدی (تنور)، نوید یزدانیان، محمد حقیقی و فرزاد امیدی (باس)، کیارش رکنی نژاد (بیت باکس) را در این گروه به سرپرستی میلاد عمرانلو نواختند. گروه آوازی تهران تاکنون دو آلبوم با نام‌های "وکاپلا" و "وکاپلا 2" منتشر کرده است که هر کدام به موسیقی آهنگسازان ایرانی و فیلم اختصاص دارند و خوانندگان برجسته‌ای چون همایون شجریان و وحید تاج در آن حضور داشته‌اند. سی و سومین جشنواره موسیقی فجر تا روز 30 دی‌ماه با اجرای موسیقی‌های مختلف در شش سالن شهر تهران ادامه پیدا خواهد کرد منبع: هنر آنلاین
گروه آوازی تهران در چهارمین روز سی و سومین جشنواره موسیقی فجر به صحنه رفت.
34,273
607357e22c38301a358ea7bf
به گزارش تبیان به نقل از روابط عمومی شهرداری منطقه 20، تولیت آستان مقدس حضرت عبدالعظیم حسنی(ع) در جریان دیدار نوروزی با شهردار، معاونان و مدیران ارشد منطقه با تاسی به روایتی از امیرمومنان حضرت علی(ع) گفت: حضرت علی(ع) در پایان نامه ای که به مالک اشتر نوشته بود، به جا گذاشتن آثار نیکو در شهر را توفیق ارزشمندی برشمرده است که خدمت گذاران مدیریت شهری، این مهم را باید سرلوحه فعالیت های خود قرار دهند. ری شهری فعالیت های مدیریت شهری منطقه 20 را مثبت ارزیابی کرد و افزود: طراحی خانه ها در جهت آسایش مردم، رعایت معماری اسلامی و قابل دفاع، ایجاد سرسبزی و شادابی در فضای عمومی شهر، رسیدگی به مساجد و مکان های مورد توجه مردم از مهمترین اموری است که شهرداری می تواند در این زمینه ها آثار زیبا و ماندگاری در شهر به جا بگذارد. پروژه امتداد خط 6 مترو به حرم حضرت عبدالعظیم(ع) در جریان است سید احمد صفوی شهردار منطقه 20 نیز ضمن ارائه گزارش یک ساله و اشاره به افتتاح 110 پروژه عمرانی در سال 96 گفت: آغاز عملیات عمرانی امتداد خط 6 مترو از ایستگاه دولت آباد به حرم حضرت عبدالعظیم حسنی(ع) از اتفاقات مهم در این سال بود که در حال پیشرفت است. صفوی با اشاره به اینکه مجموعه فعالیت های شهری با محوریت حرم و با هدف خدمت رسانی بیش از پیش به زائران برنامه ریزی می شود، افزود: مدیریت شهری با اقدامات فرهنگی و اجتماعی در مناسبت های مختلف آئینی، ملی، مذهبی حضوری گسترده داشته که با جلب همکاری و تعاملات فرهنگی نهادها و شهروندان انجام شده است. بهره برداری از پایانه و پارک سوار جوانمرد قصاب در آینده نزدیک وی به احداث 6 بوستان جدید و افزایش بوستان های شهری منطقه 20 به 177 مورد اشاره کرد و گفت: پروژه پایانه و پارک سوار جوانمرد قصاب در مجاورت ایستگاه مترو، از دیگر طرح های مهم سال گذشته است که در آینده نزدیک به بهره برداری می رسد. وی ادامه داد: این پروژه ترافیکی در مساحتی به وسعت 5 هکتار در حال اجراست که تمامی مدهای حمل و نقل عمومی در این پروژه لحاظ شده است و به عنوان بزرگ ترین پایانه در پهنه جنوب محسوب می شود. اجرای طرح های شهری با محوریت محورهای پیرامونی حرم حضرت عبدالعظیم(ع) صفوی به توزیع 50 هزار تن آسفالت در معابر شهری منطقه 20 طی سال 96 اشاره کرد و گفت: 10 درصد از این حجم آسفالت در معابر و دسترسی های بزرگراهی و محوطه های پیرامونی حرم حضرت عبدالعظیم حسنی(ع) توزیع شده است تا شرایط مناسبی برای زائران فراهم شود. وی با اشاره به اینکه همواره در مناسبت های مختلف شاهد حضور خیل عظیمی از شهروندان برای زیارت حرم حضرت عبدالعظیم(ع) هستیم، افزود: احداث 108 چشمه سرویس بهداشتی از مهمترین برنامه های سال 96 بود که با محور بوستان های پیرامونی حرم به اجرا رسید و در حال حاضر سرویس های بهداشتی ثابت اطراف حرم به 117 چشمه رسیده است تا امکانات رفاهی زائران افزایش یابد. صفوی بهره برداری از پل غیرهمسطح تقی آباد را از دیگر پروژه های مهم در جهت روان سازی ترافیک جاده ورامین برشمرد و گفت: ساخت دو مسجد، بهسازی خیابان حرم، مرمت کاروانسرای شاه عباسی، توسعه فضای سبز با مشارکت نهادها و شهروندان با کاشت و توزیع 103 هزار درخت از دیگر اتفاقات مهم مدیریت شهری در سال گذشته بود. وی با اشاره به اینکه در ایام نوروز نیز فعالیت های نگهداشتی و اقدامات نوروزی با آماده باش عوامل اجرایی در جریان بوده است، افزود: مشارکت 1360 نفر در تورهای ری گردی، حضور 1.350.000 زائر در اماکن زیارتی و بازدید 235 هزار گردشگر از اماکن تاریخی و باستانی در ایام نوروز گزارش شده است که خدمات رسانی به این حجم از شهروندان و مسافران نوروزی افتخاری ارزشمند برای مدیریت شهری است. دیدار با امام جمعه شهرری از دیگر دیدارهای نوروزی بود شهردار منطقه 20 به همراه معاونان و مدیران ارشد این منطقه در روزهای نخست به دیدار حجت الاسلام و المسلمین سید علی شاهچراغی امام جمعه شهرری نیز رفتند و ضمن تبریک ایام رجب و نوروز 97 گزارشی از اقدامات یک ساله 96 ارائه شد.منبع: روابط عمومی شهرداری منطقه 20
شهردار منطقه 20 به همراه معاونان و مدیران ارشد مدیریت شهری این منطقه در ابتدای سال 97 به دیدار تولیت آستان حضرت عبدالعظیم حسنی(ع) رفتند تا با استعانت از انوار معنوی امامزادگان آرمیده در این مکان مقدس به توفیق خدمت گزاری بیش از پیش به شهروندان این منطقه دست یابند.
66,077
6073659d2c38301a358f23fb
  از اداره کل هنرهای نمایشی،در حکم شهرام کرمی خطاب به کاظمی آمده است: جهان کودکی جهان پر رمز و رازی است که ورود و تأثیر بر آن نیازمند شناخت گسترده، دانشی سترگ و قلبی گشوده است. «کودک در جهان کوچکش تخیلی دارد بسیار بزرگتر از جهان واقعی و رویاهایش را بر بام اندیشه ای پویا و پذیرا می پروراند. این جهان برای پویایی نیازمند پایش و حمایت است تا عالمانه و عاشقانه تا دنیای فردای جامعه را بر پایه مهر و تدبیر بسازد.» در حکم کرمی ضمن آرزوی موفقیت برای کاظمی، همچنین آمده است: جشنواره تئاتر کودک و نوجوان دریچه روشنی به جهان پرشور و پرامید کودکی و چراغی فراروی روزگار شیرین فردای کودکان و نوجوانان خواهد بود. مریم کاظمی متولد 1344 در تهران، بازیگر و کارگردان تئاتر، تلویزیون و سینما، از سال 66 فعالیت حرفه ای خود در زمینه تئاتر را آغاز کرده است. وی فارغ التحصیل رشته کارگردانی و بازیگری از دانشگاه تهران است و از سال 79 تاکنون با تمرکز بر تئاتر کودک آثار متعددی را در این زمینه تولید و اجرا کرده که در آن میان آثاری همچون 'در برج عقرب ' ، 'آدم ها و دیو ها' ، 'رویای ماه '، 'به زیر پاهات نگاه کن' ، 'خاله مرجان و خروس' ، ' آدم بلا دیو ناقلا ' ، 'غول بزرگ مهربان ' ، 'کلوچه دارچینی' ، 'رام کردن زن سرکش' ، 'شاهزاده خانم بد ترکیب' ، 'ماه پیشونی ' و 'خسیس' دیده می شوند. مریم کاظمی موسس و سرپرست گروه تئاتر مستقل بوده و جوایز متعدد بازیگری، نویسندگی و طراحی از جشنواره های تئاتری و سینمایی را در پرونده کاری خود دارد. منبع : خبرگزاری ایرنا
مدیرکل هنرهای نمایشی طی حکمی مریم کاظمی نویسنده، کارگردان، بازیگر و طراح تئاتر و تئاتر کودک و نوجوان را برای دومین سال پیاپی به عنوان دبیر بیست و پنجمین جشنواره بین المللی تئاتر کودک و نوجوان همدان معرفی کرد.
948
607347f92c38301a358e2592
«احمد ابراهیمی»، ضمن گرامیداشت هفته دفاع مقدس و یاد و خاطره شهدای هشت سال جنگ تحمیلی علیه کشورمان، گفت: در طول این دوران 50 هزار رزمنده از استان یزد در جبهه‌های جنگ حضور یافتند که از این تعداد 3850 نفر در راه اسلام و دفاع از وطن به مقام والای شهادت رسیدند و با وجود گذشت 30 سال از این دوران هنوز 130 شهید استان مفقودالجسد هستند به عبارتی شهادتشان تایید شده ولی هنوز پیکر مطهرشان پیدا نشده است. ابراهیمی با اشاره به فعالیت‌های کمیته جست‌وجوی مفقودین برای تجسس و شناسایی پیکر شهدای مفقودالجسد و گمنام، یادآور شد: در این سالهای اخیر پیکر دو شهید گمنام استان یعنی شهیدان «محمد حسین مختاری» و «احمد دهقانی» کشف و در استان تشییع و به خاک سپرده شد. وی جوان‌ترین شهید استان را «محمدحسین ذوالفقاری»‌ 12 ساله نام برد که حماسه بزرگ شهید فهمیده دیگری را تداعی می‌کند . به گفته‌ وی، مسن‌ترین شهید استان را نیز شهید «علی‌اکبر حرئه‌ای» با سن 72 سال خواند که به اصطلاح از ایشان به عنوان پدر شهدای استان یزد یاد می‌شود. ابراهیمی در ادامه اظهار کرد: هفت خانواده استان با دادن سه فرزند خود، 124 خانواده با اهدای دو فرزندشان و 127 خانواده نیز با اهدای تک پسر خود به کشور، دین خود را به کشورمان ادا کرده‌اند. استان یزد در دوران دفاع مقدس قریب 10 هزار جانباز و 752 آزاده تقدیم انقلاب کرده است. منبع:ایسنا
مدیر کل بنیاد شهید و امور ایثارگران استان یزد با اشاره گذشت 30 سال از جنگ تحمیلی، اظهار کرد: 130 رزمنده استان یزد با گذشت این مدت هنوز مفقودالجسد بوده و خانواده‌هایشان همچنان چشم‌انتظار آنان هستند.
86,066
60736e5f2c38301a358f7210
دعاى روز نهم‏‏‏ ماه مبارک رمضان: ‏‏‏اللَّهُمَّ اجْعَلْ لِی فِیهِ نَصِیباً مِنْ رَحْمَتِكَ الْوَاسِعَةِ وَ اهْدِنِی فِیهِ لِبَرَاهِینِكَ السَّاطِعَةِوَ خُذْ بِنَاصِیَتِی إِلَى مَرْضَاتِكَ الْجَامِعَةِ بِمَحَبَّتِكَ یَا أَمَلَ الْمُشْتَاقِینَ‏ اى خدا مرا نصیبى از رحمت واسعه خود عطا فرما و به ادله روشن خود هدایت فرما و پیشانى مرا بگیر و بسوى رضا و خشنودى كه جامع (هر نعمت) است سوق ده به حق دوستى و محبتت اى آرزوى مشتاقان. در بیان آنكه عبادت در جوان تأثیر كند: و این تأثر قلبى و تصور باطنى در ایام جوانى بهتر حاصل شود، زیرا كه قلب جوان لطیف و ساده است و صفایش بیشتر است و واردات آن كمتر و تزاحمات و تراكمات در آن كمتر است، پس شدید الانفعال و كثیر القبول است. بلكه هر خلق زشت و زیبایى در قلب جوان بهتر داخل شود و شدیدتر و زودتر از آن متأثر و منفعل گردد. و بسیار اتفاق افتد كه حق یا باطل یا زشت یا زیبا را به مجرد معاشرت با اهل آن بدون دلیل و حجت قبول نماید. پس، بر جوان ها لازم است كه كیفیت معاشرت و مؤانست خود را ملتفت باشند و از معاشر بد اجتناب كنند، گرچه دل آن ها محكم به ایمان باشد. بلكه معاشرت با تباهكاران و اهل خلق و عمل بد براى نوع طبقات ضرر دارد، و هیچ كس نباید از خود مطمئن باشد و به ایمان یا اخلاق و اعمال خود مغرور گردد، چنانچه در احادیث شریفه نهى از معاشرت با اهل معاصى شده. در آداب قرائت است: مطلوب در قرائت قرآن كریم آن است كه در قلوب صورت آن نقش بندد، و اوامر و نواهى آن تأثیر كند، و دعوات آن جایگزین شود. و این مطلوب حاصل نشود مگر آنكه آداب قرائت ملحوظ شود. مقصود از آداب آن نیست كه پیش بعض قرّاء متداول شده است كه تمام همّ و همت منصرف به مخارج الفاظ و تأدیه حروف شود، به طورى كه علاوه بر آنكه از معنى و تفكر در آن بكلى غافل شویم، منجر به آن شود كه تجوید آن نیز باطل گردد، بلكه كثیرا كلمات از صورت اصلیه خود به صورت دیگر منقلب شود و ماده و صورت آن تغییر كند. و این یكى از مكاید شیطان است كه انسان متعبد را تا آخر عمر به الفاظ قرآن سرگرم می كند، و از سرّ نزول قرآن و از حقیقت اوامر و نواهى و دعوت به معارف حقه و اخلاق حسنه آن بكلى غافل می كند. تازه بعد از پنجاه [سال‏] قرائت معلوم شود كه از شدت تغلیظ و تشدید در آن، از صورت كلام بكلى خارج شده و یك صورت غریبى پیدا كرده بلكه مقصود آدابى است كه در شریعت مطهره منظور شده است، كه اعظم و عمده آنها تفكر و تدبر و اعتبار به آیات آن است، چنانچه سابقا اشاره شد. داود بن كثیر می گوید به امام صادق (ع) عرض كردم: شما نماز در كتاب خدا هستید و شما زكات و شما حج می باشید؟ پس پاسخ دادند: اى داود ما نماز در كتاب خدا هستیم و ما زكات و روزه و ما حج هستیم. و در كافى شریف سند به حضرت صادق، علیه السلام، رساند، فرمود:«این قرآن راهنماى هدایت و چراغ شب تاریك است، پس جولان دهد صاحبنظر چشم خود را در آن، و بگشاید نظر خود را براى استفاده از نور آن، زیرا كه تفكر در آن زندگانى دل بیننده است، چنانچه در ظلمات و تاریكی ها به نور استعانت كنند، در ظلمات جهل و تاریكی هاى ضلالت به نور هدایت قرآن باید هدایت جست».و أمیر المؤمنین، علیه السّلام، فرمود: «اهل تقوى وقتى به آیاتى رسند كه در آن اخافه است، چشم ها و گوش هاى دل را به آن باز كنند، و لرزه بر اندام آن ها افتد، و دل آن ها از ترس بتپد به طورى كه گمان كنند كه صداى هولناك جهنم و نفس هاى زفیر و شهیق آن پیش گوش آن هاست. و وقتى به آیه رحمت رسند، اعتماد به آن كنند، و چشم طمع به آن باز كنند، و دل آن ها از شوق پرواز كند چنانچه گمان كنند آن وعده ‏ها حاضر است».و معلوم است كسى كه تفكر و تدبر در معانى قرآن كرد، در قلب آن اثر كند و كم‏كم به مقام متقین رسد. و اگر توفیق الهى شامل حالش شود، از آن مقام نیز بگذرد و هر یك از اعضا و جوارح و قواى آن آیه ‏اى از آیات الهیه شود. و شاید جذوات و جذبات خطابات الهیه او را از خود بیخود كند و حقیقت اقرأ و اصعد را در همین عالم دریابد تا آنكه كلام را بی واسطه از متكلمش بشنود، و آنچه در وهم تو و من ناید آن شود. چهل ‏حدیث ص :  501 نماز شب دهم ماه مبارك رمضان: بیست ركعت، در هر ركعت حمد و سی مرتبه توحید دریافت فایل صوتی و تصویری دعای روز نهم ماه مبارک رمضان آدرس: تهران - بلوار کشاورز - خیابان نادری - جنب حجت دوست - پلاک 12 - طبقه اول - دفتر خدمات ویژه موبایل تلفن: 81202460، 81202566 پست الکترونیکی: [email protected] بخش محصولات تلفن همراه تبیان
امام علی (ع): (ارزش) انسان به همت اوست، نه به ثروتش. غرر الحكم و درالكلم، ح2167
47,638
60735dab2c38301a358edbf4
   محمد عبدی زاده نویسنده و کارگردان سینما که از اول دی ماه اُپرا - نمایش «هفت شهر عشق» روی صحنه می‌برد با بیان اینکه همکاری با این نمایش مثل همه پروژه های پیشنهادی شکل گرفت در گفت و گو با «صبا» اظهار کرد: همکاری با «هفت شهر عشق» هم مثل همه ی پروژه های پیشنهادی شکل گرفت اما در اصل و به باور خودم و یکی از همراهان فهیم و ارزشمندم ، اینبار عطار بود که همه ما را دعوت به ضیافت خود کرد اما حقیقتا در ابتدا این پیشنهاد را جدی نگرفتم چون درگیر پیش تولید مجموعه " گویی فرشته اند " بودم و تصمیم داشتم این مجموعه را که دو سال است در حال نگارش و سامان دادن به آن هستم به سرانجام برسانم اما بعد از صحبت‌های فراوان با تهیه کنندگان پروژه و منصور دانشور آهنگساز اپرا، به دلیل اهمیت و ارزش والای اپرای نمایش، تصمیم گرفتم در خدمت عطار و هفت شهرعشق عطار باشم. وی در ادامه افزود: بعد از شروع و برنامه ریزی، نمایشنامه اولیه ای که ارائه شد مورد توجه من و تهیه کنندگان قرار نگرفت لذا با توجه به فضای اپرایی نمایشنامه و مشکلات اجرای اپرا که درکشور وجود دارد با تغییراتی در موسیقی و نگارش متن و وفاداری به مفهوم اپرا، به نمایشنامه‌ای رسیدیم که در حال تمرین و به ثمر رساندن آن هستیم . در این راستا علاوه‌بر مشاوره با صاحب نظران در عرفان و چند تن از نمایشنامه نویسان از بابک صفی خانی و لیلا مهذب در نگارش گفتار متن هم کمک گرفتیم. عبدی‌زاده درباره حرف اصلی نمایش «هفت شهر عشق» گفت: نمایش «هفت شهر عشق» از عرفان، سیر سلوک، معنویت و یکی شدن و قدم بر داشتن در مسیر الهی حرف می‌زند . شخصیت‌های نمایش «هفت شهر عشق» با گذر از هفت وادی متفاوت به سیرسلوک عارفانه می‌پردازند تا به سرمنزل مقصود برسند. این کارگردان درخصوص تفاوت کارگردانی در سینما و تئاتر افزود: در زمینه تاتر خیلی بی‌تجربه نیستم ، اما تفاوت چندانی هم میان این دو نمی‌بینم ، چنان که کارگردانان تئاتر هم گاهی به سراغ سینما می‌آیند ، اما در هفت شهر عشق من از سینما هم کمک گرفتم ، چون بر این امر باور دارم که می‌توان با بهره گیری از هنر سینما و تصویر سازی های آن کمک شایانی در انتقال مفهوم داشت. وی در ادامه افزود: در هفت شهر عشق نمایشنامه و فیلمنامه را بطور موازی نوشتم و زمانی که دوستان هنرمند مطالعه می‌کردند گاهی دچار ابهام می‌شدند برای این منظور در طول نمایش مدام از تصویر کمک می‌گیریم و حتی چند روزی از هنرمندان و بازیگران فیلمبرداری کردیم تا برای اولین بار باشد که ما بطور جدی ترکیبی از موسیقی ، تاتر و سینما را در یک نمایش ببینیم، امیدوارم مورد توجه قرار بگیرد . عبدی زاده درباره کنار هم قرار دادن بازیگران و خوانندگان مطرح و ارکسترسمفونیک کشور و به نتیجه رساندن این نمایش افزود: هرکاری مشکلات خاص خودش را دارد و کارهای بزرگ مشکلاتش به مراتب بزرگتر است اما در خصوص این پروژه همکاران ارزشمند من کمک شایانی در هماهنگی و چیدمان هنرمندان کردند و با وسواس و سلیقه تمام به سرانجام رساندند، هرکدام در بخش خاص خودشان در خدمت پروژه بودند و هستند، از سویی مشکلات و اختلاف سلیقه ها همیشه وجود دارد و زمانی که تعدادی انسان با اندیشه های والا در کنار هم قرار می‌گیرند با همه اختلاف نظر ها و سلیقه‌ها یک صدا در راستای هدف و برنامه ای که دارند پیش می روند و من نیز با همه توان سعی در هماهنگی و نظم دهی به این اختلاف سلیقه ها داشتم و اکنون با بالندگی تمام در حال حرکت به جلو هستیم . مشکل ترین بخش کار در هماهنگ سازی تیم و یکی کردن اهداف همه افراد کاربلد و هنرمندی است که در پروژه حضور دارند . این کارگردان درخصوص جای خالی نمایش اپرایی در فضای نمایشی گفت: من فکر می کنم اراده ما برای انجام کارهای بزرگ که با سختی فراوان همراه است کم شده و گاهی اصلاً اراده ای برای انجام کارهای بزرگ وجود ندارد، بی شک باید نگران بود ، چون به سرانجام رساندن چنین پروژه ها، مشکلات فراوانی پیش روی تیم قرار می دهد اما اگر اراده و همدلی وجود داشته باشد می شود هرکار نشدنی را به پایان خوب رساند و اگر ما به « ما می توانیم » ایمان داشته باشیم ، مطمئنم که باتلاش به سرمنزل مقصود می رسیم . وی در پایان گفت: قدردان همه همراهانانم که شبانه روزی در بخش های مختلف تلاش می کنند تا این پروژه به درستی به سرمنزل مقصود خودش برسد هستم همچنین از دوستانی که نقد منصفانه و غیرمنصانه دارند تشکر می کنم چون زیر این نقدها مارا در رسیدن به هدفمان قوی تر و مستحکم تر می کند. گفتنی است عوامل اپرا نمایش " هفت شهر عشق" عبارتند از: نویسنده و کارگردان : محمدعبدی زاده خالق اثر موسیقیایی و آهنگساز : منصوردانشور رهبر ارکستر: شهداد روحانی رهبر میهمان : فریدون شهبازیان رهبر گروه کر: رازمیک اوحانیان. خواننده ها سالار عقیلى روزبه نعمت اللهى روزبه بمانى ، سولیست ها هادى قضات -ودوود موذن -اسفندیار قره باغى-عباس عابدین زاده -شاهین آرین. بازیگران : محمدرضا فروتن مریلا زارعی ابوالفضل پورعرب اندیشه فولادوند افسانه پاکرو نسیم ادبی محمد علی ساربان مرتضی علی آبادی، امیر جوانمرد و با حضور : پانته آ بهرام مدیرپروژه و انتخاب بازیگران : علی مردانی بازیگردان : محمد حاتمی مدیرهنری : اصغرنژاد ایمانی طراح حرکت: نادر رجب پور طراح گریم: نوید فرح مرزی نگارش گفتار متن : بابک صفی خانی طراح جلوه های ویژه میدانی : حسن راستگو فیلمبردار : اسماعیل آقاجانی طراح جلوه های ویژه بصری: امین نوزری سرپرست گروه کارگردانی : شاهین عبدی زاده برنامه ریز : مرضیه اکبرنژاد دستیار اول کارگردان : لیلا محمدی. سایربازیگران : مهدی کاشفی ترانه ولدیان سحر آغاسی هدیه آزید هاک بردیا مختاری قاضیانی رزاکریمی رها شیرازی منصورنوبخت سهیلا فلاح سمیرا حسنی زینت شیخی سعیده شهریاری کیوان رضایی راد نوید شیخ محمد . گروه کارگردانی : علی شاهینی . میلاد حسینی منشی صحنه : زهرا اسکندری دستیار اول صحنه و لباس : یلدا مایلی مدیرصحنه : شیرین اتفاق ساخت و تامین آکسسوار و دکور : یوسف بهشتی دستیاران گریم : مسعود غنی آبادی.ماهان ابراهیم زاده.سمانه ممیزی.نوشین رضایی.احمدرضا عبادی پشتیبانی تولید و مسئول هماهنگی : علی پالیزدار مدیرتدارکات : آرش تاجیک دستیارتدارکات : محمدحسین عباس آبادی گروه تدارکات : حسن نوری . سجاد ترکاشوند تهیه و تدوین فیلم پشت صحنه و تیزرها: مهدی توسلی طراح گرافیک : مدیر روابط عمومی : نیلوفر مازندرانی مشاور اجرایی و تبلیغاتی: سودابه خسروی سرمایه گذار: تهیه کنندگان: مرضیه مهدی زاده. علی آقای نصب منبع: خبرگزاری صبا/نسترن معصوم پور
نمایش «هفت شهر عشق» از عرفان، سیر سلوک، معنویت و یکی شدن و قدم بر داشتن در مسیر الهی حرف می زند.
41,388
60735b012c38301a358ec38a
قیمت هر اونس طلا در پایان معاملات روز جمعه با 0.45 درصد کاهش به 1223 دلار و 5 سنت رسید. قیمت طلا ی آمریکا نیز در پایان معاملات دیروز با 0.39 درصد افت به 1223 دلار و 20 سنت رسید. در حالی که بازارها به دلیل کاهش رشد اقتصاد جهانی و افت شدید قیمت نفت با آشفتگی مواجه شده اند، ارزش دلار دیروز در مسیر ثبت بزرگترین افزایش هفتگی در طی یک ماه گذشته قرار گرفت. دیگر عامل تقویت ارزش دلار کاهش نیم درصدی ارزش یورو بود. پس از آنکه گزارشی در مورد شاخص مدیران خرید حوزه یورو نشان داد که رشد کسب و کار در ماه جاری میلادی بسیار بیش از حد انتظار کند شده است، ارزش یورو افت داشت. طلا، که همواره به عنوان یک محل امن سرمایه گذاری در دوران بلاتکلیفی های سیاسی و اقتصادی محسوب می شود، امسال جایگاه خود را به بازار دلار واگذار کرده است. در پی تشدید تنش های تجاری میان آمریکا و چین، قیمت طلا نسبت به بالاترین رقم های ثبت شده در ماه آوریل بیش از 10 درصد کاهش یافته است. جانی توز، تحلیلگر بازار طلا در این باره گفت: «تا جایی که به طلا مربوط می شود، رشد ارزش دلار امسال به یک عامل مهم در تعیین قیمت ها تبدیل شده و این روند همچنان ادامه دارد.» فعالان بازار طلا اکنون به نشست گروه 20 در پایان ماه جاری میلادی در آرژانتین چشم دوخته اند تا ببینند نتیجه مذاکرات تجاری رهبران آمریکا و چین چه خواهد بود.منبع:تسنیم
در حالی که سرمایه گذاران به دلیل نگرانی از وضعیت اقتصاد جهانی و افت شدید قیمت نفت به بازار دلار روی آورده اند، قیمت طلا روز جمعه با کاهش همراه بود.
15,561
60734f4f2c38301a358e5ea7
روغن كرچک ابروهایتان را پرپشت می‌كند روغن كرچک به دلیل داشتن انواع پروتئین ها سبب افزایش رشد ابرو می‌شود و همچنین از ریزش آن هم جلوگیری می‌كند. ابروی خود را به مدت چند دقیقه با این روغن ماساژ دهید و یا به مدت ٣٠ دقیقه بر روی ابروهایتان قرار دهید این كار سبب افزایش رشد ابروهایتان خواهد شد. روغن نارگیل در رشد ابرو تاثیر مثبت دارد روغن نارگیل هم همانند روغن كرچک به رشد ابروهای شما كمک بسیاری می‌كند و به دلیل داشتن ویتامین‌های مختلف آنها را تیره هم می‌كند روغن نارگیل را كمی گرم كنید و ابروهایتان را به آرامی با آن ماساژ دهید. آب پیاز بافت كلاژنی پوست را تقویت می‌كند آب پیاز سرشار از گوگرد است و همین موضوع سبب می‌شود تا بافت كلاژنی برای رشد ابروها تقویت شود،؛ یک پیاز كوچک را رنده كنید و آب آن‌را صاف كنید سپس ابروهایتان را به مدت ٥ دقیقه به كمک آن ماساژ دهید. بذر شنبلیله را روی ابروی خود بزنید بذر شنبلیله سبب رشد ابرو و صخامت تارهای آن می‌شود بذر شنبلیله را به مدت ٥ دقیقه خیس كنید و سپس آنرا بكوبید و با كمی روغن نارگیل مخلوط كنید و هرشب قبل از خواب بر روی ابروی خود قرار دهید تا تاثیر مثبت آنرا ببینید. برای داشتن ابروی پرپشت تغذیه مناسب داشته باشید كمبود ویتامین یكی از عواملی موثر در ریزش ابرو است و اگر به دنبال داشتن ابروهای پرپشت هستید ویتامین های A.C.b.k را در برنامه غذایی خود قرار دهید همچنین مصرف غذاهایی كه سرشار از امگا ٣ هستند را فراموش نكنید. منبع: باشگاه خبرنگاران جوان
داشتن ابروهایی زیبا و پرپشت از جمله خواسته‌های مهم خانم‌ها است. در اینجا به معرفی راهكارهای خانگی و در دسترسی می‌پردازیم كه باعث پرپشت شدن ابروها می‌شود.
55,851
607361392c38301a358efc09
شهری را که امروز آن را خرمشهر می‌نامند و در منتهی‌الیه جنوب غربی کشور ایران در محل تلاقی رود کارون به اروند رود قرار دارد و از جمله شهرهای قدیمی است که در طول تاریخ حامل نام‌های متعددی بوده‌است. قدیمی‌ترین نامی که از این شهر است، نام «خاراکس» است که مورّخین بنای آن را به اسکندر مقدونی نسبت می‌دهند. برخی نیز بنای آن را پیش از اسکندری می‌دانند و معتقدند که خاراکس پایتخت پادشاهی میسان بوده که در قرن دوم پیش از میلاد مسیح در جنوب عراق و جنوب غربی ایران تشکیل شده بود. مملکت میسان را «اسبار سیز» در سال ۱۲۷ ق. م در جلگه‌ای وسیعی که از شمال به جنوب پادشاهی بابل و از جنوب به پادشاهی عیلام متصل بود، تأسیس کرد. به نظر می‌رسد «خاراکس» و «بیان» در محل همین روستای بیان فعلی شکل گرفته باشند. گویا در دوره‌های پیش از اسلام به منظور اتصال کارون به اروندرود (شط العرب) نهری حفر شده و در شمال این نهر، آبادی پدید آمد. از همان دوره نام این نهر یا کانال را «بیان» نامیدند و آبادی مزبور را به همین نام نام گذاری کردند.پس از حمله علی رضا پاشا والی بغداد در سال ۱۲۵۳ قمری به مُحَمَّره، دولت ایران از طریق نمایندهٔ خود در اسلامبول میرزا جعفرخان مشیرالدوله به دولت عثمانی اعتراض کرده و مرتباً ادعای خسارت می‌کرد. دولت عثمانی در پاسخ نماینده ایران اعلام کرد: «بندر مُحَمَّره از توابع بصره و بغداد و ملک ماست و رعیت خود را تنبیهی کرده‌ایم. اگر ثابت کردید که مُحَمَّره از ایران است. آن گاه از ترضیه گفتگو کنید. بالاخره پس از رفت‌وآمدهای بسیار و مذاکرات طولانی با میانجی گری سفرای انگلیس و روس مقرر شد، کمیسیونی چهار جانبه از نمایندگان دولت‌های ایران و عثمانی و انگیس و روس در ارز رومتشکیل و در خصوص ادعاهای ارضی ایران و عثمانی اتخاذ تصمیم کند. نمایندهٔ ایران در این کمیسیون میرزا تقی خان امیر کبیر بود. سرانجام در تاریخ ۱۳ جمادی‌الثانی سال ۱۲۶۳ ق. برابر با ۲۸ ژوئیه سال ۱۸۴۷ میلادی قراردادی میان طرفین منعقد شد که به قرارداد ارز روم معروف شد. این قرارداد شامل یک مقدمه و ۹ ماده‌است و به موجب ماده دوم آن شهر مُحَمَّره و بندر آن و جزیره الخضر [جزیره آبادان] و لنگرگاه آن و اراضی واقع در بخش شرقی سمت چپ اروندرود تحت تصرف عشایر تابع دولت ایران خواهد بود و دولت عثمانی آن را به رسمیت می‌شناسد.پس از امضاء قرارداد مزبور کمیسیونی مرکب از نمایندگان چهار دولت ایران، عثمانی، انگلیس و روس عهده‌دار تعیین سرحدات غربی و مرز میان ایران و عثمانی شد. برخی از نشست‌های این کمیسیون در مُحَمَّره تشکیل شد و نمایندهٔ دولت ایران در این کمیسیون میرزا جعفر خان مشیر الدوله بود که شرح وقایع و مشاهدات خویش را در کتابی به نام «رساله سرحدیه» ثبت کرده‌است.مشیر الدوله خاطر نشان می‌سازد که به هنگام ورود هیئت ایرانی به مُحَمَّره مردم استقبال گرمی از آنها به عمل آورند و احساسات پرشوری نشان دادند، چنان‌که نمایندگان عثمانی به وحشت افتادند. به گفتهٔ مشیر الدوله «مردم عرب در روز ورود به شدت اظهار شعف و اهتراز و شلیک و پیشواز کردند که درویش پاشا مأمور عثمانی با جمعیت خود مخوف شده تا سه چهار شب از راه بدخیالی و سوء ظن خواب نکرد. وقتی که فدوی به این کیفیت منتقل شد، جمعیت عرب را مرخص نموده و بنای مجلس مکالمه را گذاشت. میرزا محمد تقی لسان الملک سپهر در ناسخ التواریخ ضمن شرح کامل این حادثهٔ تاریخی می‌نویسد «با این همه مشیر الدوله ده هزار تومان بر خرج ایشان بیفزود و آن جماعت بدین شناعت رضا نداده، خود را به کذب به دولت بیگانه نبستند». به پاس این حرکت مردم عرب میرزا تقی خان امیر کبیر از آنها دلجویی کرد و برای تمام شیوخ و والی حویزه جبه و شال و خلعت فرستاد و قسمتی از مالیات باقی‌مانده از سالهای گذشتهٔ آنها را بخشید. امیر کبیر طی نامه‌ای که به مشیر الدوله نوشت از مراتب فرمانبرداری عشیره کعب اظهار خشنودی کرد.  در زمان ناصر الدین شاه و به هنگامی که حاج جابر بن مرداو حاکم مُحَمَّره بود، به فرمان پادشاه قاجار، سلطان مراد میرزا حسام السلطنه مأمور فتح شهر هرات می‌شود. دولت انگیس به تلافی تصرف شهر هرات و به منظور حمایت از هند، کشتی‌های خود را روانه خلیج فارس کرده، شهر بوشهر و آن نواحی را به اشغال خود درآورد. حکومت قاجار با مشاهدهٔ این وضع، نیروهای خود را از هر طرف جمع‌آوری کرد و درصدد مقابله با انگلیسی‌ها برآمد و از آنجایی که بیم هجوم به مُحَمَّره و آن نواحی بود، خانلر میرزا عموی ناصرالدین شاه که در آن هنگام حکمران خوزستان بود، از هر جا سرباز خواسته و با پسرش ابراهیم میرزا به مُحَمَّره آمد. یاور فراهانی از سرکردگان فوج فراهان که مشاهدات خود را از سیر وقایع در دفتری گرد آوری کرده، عامل شکست نیروهای ایرانی را بی کفایتی و ترس خانلر میرزا و همچنین چاپلوسی و تملق فرماندهان سپاه خانلر میرزا ذکر کرده‌است.اما شاید یکی از زیباترین و به یادماندنی‌ترین حوادث این جنگ، التماس و گریه حاج جابر خان خطاب به خانلر میرزا به هنگام فرار او از صحنه نبرد است که خانلر میرزا را به فرار نکردن و مقاومت و پایمردی در برابر انگلیسی‌ها دعوت می‌کند و می‌گوید: " چرا بی جهت می‌روید، خودتان رامقصر و دولت را بدنام می‌کنید. یاور فراهانی می‌افزاید: هر قدر از این عرض‌ها کرد سودی نبخشید آخرش بنا کرد گریه کردن عرض کرد مرا تمام کردی در میان عرب… "آزادی بار دیگر خرمشهر در جنگخبرنگار کیهان که خود از بچه های خرمشهر است طی نبردهای خرمشهر پا به پای رزمندگان اسلام به درون خرمشهر راه یافت و در زیر گزارشی از مشاهدات وی را در نخستین لحظات ورود نیروهای اسلام به شهر خرمشهر می خوانید: بعد از گذشت 20 ماه توانستیم به طور مستقیم جاده اهواز-خرمشهر را طی کرده وارد شهر خرمشهر شویم. ما جزو اولین گروه از خبرنگارانی بودیم که قدم بر آستان مقدس شهر خون و شهادت می گذاشتیم. مدخل شهر و پاسگاه پلیس راه خرمشهر یادآور اولین روزهای جنگ و شاهد ستیز بچه های خوب خرمشهر با کافران متجاوز بعثی بود که با تفنگ به جنگ تانکها می رفتند. در ساعت 10 صبح حمله نهایی برای به دست آوردن بزرگترین پیروزی جنگ آغاز شد. در اولین دقایق حمله گروهی از سربازان صدام با کلیه تجهیزات سوار بر قایق ها، کارون را طی کرده به استقبال برادران رزمنده اسلام شتافتند، [و] در آن قسمت رودخانه خود را تسلیم کردند. همچنین در منطقه فعلیه و حاشیه اروندرود گروه بی شماری از سربازان عراق خود را تسلیم کردند. حمله ناگهانی سربازان اسلام آنچنان رعدآسا بود که عراقی ها نمی دانستند چه باید بکنند. به طوریکه به کلی دست و پای خود را گم کرده بودند. تعداد اسرای عراقی و تسلیم شدگان به قدری بود که تخلیه آنها به اشکال برمی خورد؛ گاهی یک فرد بسیجی گروهی از آنها را جابجا می کرد. عراقی ها آن چنان روحیه خود را باخته بودند که جا بجائی شان احتیاج به اسلحه نیز نداشت. در جاده خرمشهر-اهواز در خط زنجیری، وسائل نقلیه ای به چشم می خورد که اسرا را تخلیه می کردند. غیر از اتوبوسها اجباراً از کامیون های کمپرسی نیز برای تخلیه آنها استفاده می شد. در طول جاده نیروهای مستقر بسیج و جهاد به آنها آب یخ و شربت می دادند و ما با پیشروی نیروهای دلاور اسلام از شهر خرمشهر، کوچه به کوچه به پیش می رفتیم. ابتدا وارد اولین فلکه شهر یعنی میدان راه آهن شدیم؛ ولی از میدان خبری نبود. از ساختمان بزرگ راه آهن، همچنین از بنای عظیم خانه جوانان شهر حتی خشتی برجای نمانده بود و من که بیش از 30 سال در این شهر زندگی کرده بودم نمی دانستم برای ورود به مرکز شهر می بایست از کدام طرف حرکت کنم. صدام و صدامیان عملی در شهر زیبای خرمشهر انجام دادند که نمونه اش را شاید در سرزمین های اشغالی فلسطین هم نتوان دید. آنها به هیچ چیز رحم نکردند. خانه ها، خیابانها، بیمارستان ها، مدارس، درختها و حتی آسفالت خیابان ها را کنده بودند. حاشیه و امتداد خیابان ها را کنده و نهرهای بزرگ ساخته اند. مغازه ها ویران و غارت شده و در خانه های مردم حتی یک شیرآب و یا یک تکه سیم برق وجود ندارد. وسائل مردم به یغما برده شده و خانه هایشان سوزانده شده است. بعضی از خانه ها هنوز می سوزد و از آنها دود بلند می شود و به دنبال آن صدای انفجار مهمات به گوش می رسد؛ گویا دشمن امروز قبل از ترک شهر و سنگرهای خود آخرین صحنه های رذالت و پستی را به نمایش گذارده است. با ویران کردن خانه ها و مصالح آن برای خود سنگر و خاکریز ساخته اند. خیابان های منتها به کارون را به وسیله تلی از آجر و خاک چون کوهی بلند مسدود کرده اند. شناخت خیابان ها حتی برای من کاری بس دشوار است. برای دیدن شهر و گرفتن عکس به هر نقطه که می روم با راهی کور و بن بست روبه رو می شوم. نمی دانم چگونه خودم را به مسجد جامع برسانم. در تمام شهر و خیابان ها و بازار خرمشهر حتی یک تابلوی کوچک دیده نمی شود. به مسجد جامع می رسیم. در روی پله های مسجد پزشکیاری با دقت مشغول مداوای یک سرباز مجروح عراقی است و برای این کار چه قدر حوصله به خرج می دهد. در یک گوشه رزمنده ای سوار بر وانت فریاد می کشد شربت مرگ بر صدام حاضر است و آن شربت خاکشیر است که در گرمای هوا و التهاب فراوان، جگرها را خنک می کند. راهی به سمت کارون باز می شود و بچه ها خود را به شط رسانده و به آب می زنند و سر و روی می شویند و من که در خلال 20 ماه جنگ غرب کارون را با دلتنگی از نقطه ای کوچک و یا سوراخ سنگری فقط از شرق نظاره کرده بودم، امروز همچون روزهای خوب قبل از جنگ در خیابان پائین شط به شرق آن می نگریستم و به یاد می آوردم رشادت ها و جانبازی های بچه های خرمشهر را که در کوت شیخ چگونه بر سر عراقی ها گلوله می باریدند و لحظه ای آنان را آسوده نمی گذاشتند. سرگرد عدالت فرمانده گردان تانک از لشگر 21 حمزه مأمور حمله از طریق «پل نو» به خرمشهر، در یک گفت وگو می گوید: خودم بچه آبادانم. یکی از آرزوهایم این بود که روزی در کارون شنا کنم. این کار را اکنون انجام خواهم داد. وی اضافه کرد عراقی ها با وجودیکه دقیقاً از لحظه حمله ما اطلاع داشتند و خود را کاملاً تجهیز نموده بودند، به علت نداشتن روحیه و هدف، سخت در تله افتاده بودند. ما از طریق شلمچه و«پل نو» به آنها تاختیم. در مورد تلفات عراقی ها سرگرد می گوید: آنها 22 گردان نیرو در شهر داشتند که از این تعداد گروه اندکی توانستند بگریزند. عراقی ها تانک هایشان را در محلی بین شلمچه و«پل نو» مستقر کرده بودند تا بتوانند فرار کنند ولی از 22 گردان نیرو به جز گروهی محدود همگی یا کشته شدند یا اسیر. وی اضافه کرد: به مردم مسلمان ایران بگوئید مددهای غیبی نیز ما را یاری کرد. در گرمای طاقت فرسای جنوب در روز قبل از حمله در خرمشهر تگرگ بارید که هوا به کلی تغییر کرد و این مسئله در چنین فصلی تاکنون سابقه نداشته است. به سمت اداره بندر و انبارهای آن می رویم. در حاشیه اروند رود هنوز درگیری شدیدی بین نیروهای اسلام و آخرین بقایای سربازان فریب خورده ادامه دارد. نبرد عراقی ها به خاطر تسخیر قطعه خاکی از میهن اسلامی ما دیگر نیست؛ بلکه می خواهند به هر طریق که شده فرار کنند. در این لحظه که ساعت 4 بعدازظهر را نشان می دهد یک فروند هلیکوپتر توپدار عراقی دست به خودکشی می زند و به کمک سربازان محاصره شده خود می شتابد؛ ولی لحظه ای بعد به وسیله گلوله های جانبازان اسلام در قسمتی از محوطه بندر سقوط نموده و آتش می گیرد. تعداد اسرای عراقی بیش از 10 هزار تَن برآورد می شود، و این تعداد اسرا در زمان کوتاه این عملیات بی سابقه است. از طریق «سقتاب» به سمت انبارهای بندر خرمشهر می رویم. منطقه خطرناکی است. عراقی ها در آن سمت اروند رود با خمپاره و تیربار بی هدف محوطه را زیر آتش گرفته اند و هدفشان این است که بقایای نیروهای زمین خورده صدام از طریق فعلیه بتوانند فرار کنند. ولی رزمندگان اسلام قدم به قدم به دنبالشان می روند. عراقی ها هزاران تن کالا را از انبارهای بندرغارت کرده اند... و باز در شهر می گردیم... در ساعت 5 بعد از ظهر در مدخل شهر خون و شهادت مجدداً تابلوی بزرگ و زیبائی نصب شده است که روی آن نوشته اند: «به خونین شهر خوش آمدید». در شهر خرمشهر به جز تله های سنگین و خودروها، آن قدر اسلحه سبک مانند کلاشینکف و فشنگ به غنیمت گرفته شده که شاید بتوان تمام مردم کشور را مسلح کرد.   پی نوشت: 1- پا به پای رزمندگان اسلام در خیابان های خرمشهر آزاد شده، موسسه مطالعات و پژوهش های سیاسی ایران 2- تاریخ ایرانی 3- «بررسی تاریخی اختلافات مرزی ایران و عراق» انتشارات دفتر مطالعات سیاسی و بین‌المللی وابسته به وزارت امور خارجه جمهوری اسلامی ایران،علی اصغر جعفری ولدائی  
خرمشهر به‌جهت واقع‌شدن در مجاورت خلیج فارس و کشور عراق، از اهمیت استراتژیک اقتصادی، تجاری و سیاسی ویژه‌ای برخوردار است....
24,747
607353e12c38301a358e8289
محمدرضا بختیاری مدیرعامل شرکت آب و فاضلاب تهران در حاشیه چهاردهمین نمایشگاه بین المللی صنعت آب و تأسیسات آب و فاضلاب در خصوص بارش های امروز تهران گفت: پیش بینی می کنیم طی امروز و فردا 20 میلیمتر باران در تهران ببارد. وی افزود: در حال حاضر ذخایر سدهای تهران 610 میلیون مترمکعب است که نسبت به زمان مشابه سال گذشته حدود 190 میلیون مترمکعب کمتر است. بختیاری تصریح کرد: امیدواریم با ادامه بارش ها، کسری های مخازن سدهای تهران در پاییز امسال تا حدودی جبران شود.منبع: تسنیم
مدیرعامل شرکت آب و فاضلاب تهران پیش بینی کرد که طی امروز و فردا حدود ۲۰ میلیمتر باران در استان تهران ببارد.
21,873
607352872c38301a358e774f
به گزارش تبیان به نقل از خبرگزاری تسنیم، پس از وقوع حادثه و حضور عوامل ستاد مدیریت بحران، شهرداری منطقه 2، شرکت آب و فاضلاب، آتش نشانی و عوامل مترو بررسی ها در خصوص دلایل حادثه آغاز شد.  نتایج بررسی کارشناسان شهرداری تهران و آب و فاضلاب نشان می‌دهد حادثه فرونشست مربوط به سازه مترو و ترکیدگی لوله در اطراف محوطه مذکور نبوده و احتمالات اولیه حاکی از آن است که به دلیل مجاورت محوطه کارگاهی با بوستان و آبیاری فضای سبز، زمین کارگاه که با خاک دستی پر شده است وزن کف پوش‌ها را تحمل نکرده و فرونشست کرده است. گفتنی است؛ مساحت محوطه ای که دچار فرونشست شده 5 متر مربع به عمق یک و نیم متر است و با حضور عوامل شهرداری دقایقی پیش محوطه به طور کامل ایمن سازی شده است.همچنین از آن جا که ایستگاه متروی میدان صنعت تاکنون به بهره برداری نرسیده و تردد در آن بخش محدود است، این حادثه هیچ مصدومی نداشته است. علی امام مدیر عامل شرکت راه آهن شهری و حومه با تایید خبر نشست زمین در محدوده ورودی ایستگاه مترو میدان صنعت (خط 7) گفت: در این محدوده حدود 2.5 در 2.5 متر مترو نشست کرده و در حال بررسی هستیم که ریشه این نشست چیست و آیا به مترو ارتباط دارد یا خیر. وی ادامه داد: این نشست هیچ گونه خسارتی به دنبال نداشته اما ظواهر امر نشان از آب شستگی خاک در این منطقه دارد. اینکه آیا به دلیل آبیاری فضای سبز این محدوده است، لوله فاضلابی از این محل عبور کرده و باعث نشست شده و یا هر عامل دیگری در حال بررسی هستیم اما مشخص است دلیل اصلی ناشی از آب شستگی خاک در این محدوده است. امام تاکید کرد: در حال حاضر در حال رفع مشکل و پر کردن این چاله هستیم و به زودی منشا این اتفاق را برای پیشگیری از اتفاقات مشابه پیدا می‌کنیم.منبع: خبرگزاری تسنیم
فرونشست زمین در محوطه کارگاهی ایستگاه متروی میدان صنعت در حالی صبح امروز اتفاق افتاده که مسئولان منطقه دو دلیل مجاورت محوطه کارگاهی با بوستان و آبیاری فضای سبز را علت این فرونشست اعلام کردند.
50,812
60735f022c38301a358ee85a
قحطی بی‌سیم‌ در شب عملیاتجلسه‌ توجیهی مرحله سوم عملیات رمضان، عصر روز چهارشنبه 30 تیرماه 1361 با حضور شهید همت، فرمانده‌ تیپ 27 محمدرسول‌الله (ص) به همراه عباس کریمی، مسئول واحد اطلاعات عملیات تیپ 27 در مسیر اهواز به سمت منطقه زید برگزار شد؛ آنچه که در این جلسه گذشت، نحوه و نتیجه اجرای این عملیات در ادامه می‌خوانید: *** همت: تصور خودم این است که اگر امشب عملیات به لطف خدا تا ساعت 1:00 [بامداد پنج‌شنبه 31 تیرماه 1361‌] به خوبی انجام بشود، فرصت این هست که بلدوزرهای خودی بتوانند خاکریز را به طرف داخل خاک عراق ادامه بدهند. کریمی: حاجی، یک مسأله! از قسمت کانال، این‌ها[عراقی‌ها] نمی‌توانند با استفاده از تانک، بچه‌ها را در پشت خاکریزی که به دژهای مثلثی وصل خواهد شد، بزنند؟ همت: ما بزنیم یا دشمن؟ کریمی: دشمن. همت: دژهای مثلثی یک مقدار نسبت به خاکریزی که قرار است بزنیم، حالت سرکوب دارند؛ عراقی‌ها این امکان را دارند که آن‌جا بچه‌ها را بزنند. کریمی: پس باید این خاکریز در دست احداث را به صورت دو جداره بزنند. همت: نظر مسئولین مهندسی هم این بود که این خاکریز را دو جداره احداث کنند؛ اتفاقاً اگر این‌ها خاکریزشان را کم ارتفاع بزنند، دشمن این امکان را پیدا می‌کند که آتش خودش را بریزد پشت سر نیروی ما. اگر امکان عبور گلوله‌هایش از بالای این خاکریز به سمت پشت کانال وجود داشته باشد، خب مسلما بچه‌های ما را خواهند زد. حالا ان‌شاءالله آن‌جا خداوند دشمن را کور می‌کند. کریمی: در رابطه با میادین مین دشمن، نظرم این‌ است که باید پیش‌بینی لازمه را کرد؛ مقصودم این است که چون این بار تعداد گردان‌های عمل کننده تیپ ما به نسبت حملات قبلی کمتر است، از این لحاظ دردسر کمتری داریم. همت: الان واحد تخریب، 10 نفر تخریب‌چی به این گردان‌ها مامور کرده. حالا اگر مسؤولین گردان‌ها امشب در جریان حرکت‌شان مدیریت به خرج بدهند، می‌توانند تخریب‌چی‌ها را پیشاپیش ستون گردان‌هایشان به همراه گروه‌های آر.پی.جی‌زن حرکت بدهند. این کار دو فایده‌ی اساسی دارد؛ اولا ستون ناغافل با کمین دشمن برخورد نخواهد کرد، در ثانی؛ اگر سر راه بچه‌ها میدان مینی وجود داشته باشد، تخریب‌چی‌ها می روند و شناسایی می‌کنند تا سریع این مین‌ها را خنثی کنند. چون میادین مین احداث شده در این منطقه، نه با سیم خاردار مشخص شده‌اند و نه به صورت منظم و در چند ردیف و چند متر استاندارد آن‌ها را مهندسی دشمن احداث شده و می‌شود به راحتی آن را خنثی کرد. کریمی: البته حدس می‌زنم عراق هیچ وقت موقع چنین کاری نمی‌کند. فکر نمی‌کنم همین جوری در دشت مین را بریزد و برود؛ صدرصد وقتی میدان مین احداث کند، دور آن نبشی،‌ سیم‌خاردار یا چوبی، چیزی بر زمین می‌کوبد، که حداقل نیروهای خودش نسبت به موقعیت میدان مین توجیه باشند. البته حاجی! هدف دشمن نیست که در همان منطقه‌ای که فعلا مستقر است، باقی بماند، متوجه هستید؟ ‌دشمن در آینده قصد دارد بیاید و این خاکریزهای ما را بگیرد. وجود این خاکریزها در دست ما در داخل خاک عراق ، خیلی یه ضرر دشمن تمام می‌شود. به همین دلیل است که می‌بینیم هر روز دشمن در این منطقه تحرک دارد؛ واحدهایش در یک نقطه ثابت مستقر نمی‌شوند. همت: بله.ی: به همین دلیل، نمی‌تواند در نقاط ثابت و مشخص میدان مین احداث کند. ولی بچه‌های تیپ‌های دیگر ما دیده بودند که این‌ها دارند مین‌گذاری می‌کنند. البته در منطقه‌ای که به تیپ ما محول شده، وضع این‌طور نیست. در این قسمت،‌ دشمن شب واحدهایش را عقب می‌کشد و روز آن‌ها را مجدداً به جلو می‌فرستد. همت: فکر نمی‌کنم شب‌ها واحدهای دشمن بیش از یک کیلومتر تا 1500 متر به عقب بروند؛ عقب کشیدن بیش از این مقدار به ضرر دشمن است. کریمی: حدوداً همین مسافت عقب می‌کشد، فکر می‌کنم در حدود یک تا یک کیلومتر ونیم واحدهایش را عقب می‌کشد. همت:[با اشاره به خاکریزی در حاشیه‌ی جاده به کریمی می‌گوید]: این خاکریز، در واقع یکی از موانع بازدارنده‌ی دشمن در درون اشغال خرمشهر، در ضلع شمالی شهر محسوب می‌شد. می‌بینی که؛‌ به صورت شرقی – غربی [از غرب به شرق] احداث شده. خلاصه، این خاکریز، اول دشمن بود، به فاصله‌ شش کیلومتر بعد از این خاکریز، دشمن در مقابل ما یک دژ احداث کرده بود که ما به آن می‌گفتیم «خاکریز کانال». یک کانال آب جلوی آن خاکریز ایجاد کرده بود با این مشخصات؛ عرض کانال حدود 5/1 متر و عمق آن 2 متر. داخل کانال را هم آب بسته بود. در جریان عملیات الی‌بیت‌المقدس، وقتی دشمن خاکریز اول- یعنی همین خاکریز- را از دست داد و نیروهایش عقب نشینی کردند، رفتند طرف خاکریز دوم و نیروهایش ریختند داخل آب. منتها قبل از خاکریز اول و دوم، این کانال را هم در این‌جا پیش‌بینی و احداث کرده بود. خودت که می‌بینی؛ خاک‌هایی که بر اثر حفاری کانال خارج کرده‌اند، در طرفین کانال دیده نمی‌شود. دشمن خاک‌ها را با کمپرسی از منطقه خارج کرده بود. در نتیجه چون زمین در این‌جا صاف و مسطح است، هر کس که شب در این‌جا حرکت کند، ناغافل می‌افتد توی این کانال! این سه احداث مانع بازدارنده را عراقی‌ها برای حفظ شهر پیش‌بینی و احداث کرده بودند. خدا شاهد است عباس – نبودی – از لحاظ دژهایی که این بابا دور خرمشهر احداث کرده، خودم فکر می‌کنم جزو قوی‌ترین دژهای دفاعی در طول تاریخ جنگ‌های جهان بوده. خدا شاهد است! عباس! برای محافظت از تمام ضلع‌های شمالی، جنوبی و شرق و غربی خرمشهر،‌ دشمن محاسبه کرده بود و مانع ایجاد کرد؛ اعم از دژ، سنگرهای دفاعی، سنگر تیربار، خاکریز، میادین مین، تخریب ساختمان‌ها و ایجاد میادین مین در سه محور داخل شهر و سرانجام کانال‌هایی که در رودخانه‌ی «کارون» احداث کرده بودند. خیلی وحشتناک بود. در عملیات فتح خرمشهر، واقعا خدا به ما کمک کرد. لحظاتی پس از غروب آفتاب روز چهارشنبه 30 تیر1361 همت رو به عباس کریمی می‌گوید: همت: الان شما با فرماندهان گردان‌های انصار و حبیب هماهنگ کنید تا این‌ها در شروع حرکت خودشان تسریع کنند.[از روی نقشه، خاکریزی را به کریمی نشان می دهد و می‌گوید] این خاکریز، در حکم عایق مناسبی است تا نیروی عمل کننده‌ حد چپ تیپ دزفول جوری حرکت کند که چپ متمایل نشود و بچه‌های انصار هم به آن‌ها برخورد نکنند، که یک وقت اشتباهی همدیگر را بزنند. این خاکریز، حفاظ خوبی است، البته در ازای خاکریز فقط یک کیلومتر است، اما می‌توانند بچه‌های ما در کنار آن به سمت عمق دشمن حرکت کنند. کریمی: پس بگوئید فرماندهان گردان‌های انصار و حبیب به این‌جا بیایند تا در این‌باره با‌ آن‌ها هماهنگی بشود دیگر. همت: فرستادم دنبال‌شان، خالصی آمد توجیه شد. محمدی؛ دارد می‌آید. برادر عباس! از شما خواهشی که دارم این است که بروید با تیپ 7 ولی‌عصر (عج) دزفول هماهنگ کنید و کسی از مسئولین‌شان را بیاورید تا ما به این‌ها حد پیشروی‌شان را توجیه کنیم که مانع از برخورد بچه‌های آن‌ها به بچه‌های خودمان بشویم. الان دیگر هوا تاریک می‌شود و چشم‌هایمان دیگر چیزی نمی‌بیند. کریمی: باشد، بسیار خوب. الان از این‌‌‌‌جا شروع کنیم دیگر حاجی! همت: الان از کجا شروع می‌کنید؟ کریمی: صبح که آمده‌ام تحویل گرفتم، پانصد متر‌ ‌آن مشخص است دیگر. حدها مشخص هستند؛ یعنی از لب پانصد متر. البته مسئولین تیپ7 دزفول گفتند ما خودمان گرایی داریم که از روی همان جلو می‌رویم. گفتند از همان طرف ما می‌رویم. همت: ببین! از انتهای جاده تا نقطه‌ای که خط در دست تیپ ما است، مساحت حدود 1700 متر است. در سمت راست ما مسافتی بالغ بر 500 متر به تیپ 7 ولی‌عصر(عج) دزفول واگذار شده. حالا این بردارها می‌خواهند از کجا حرکت کنند؟ شما بروید پیش مسئولین تیپ دزفول نقطه‌ی حرکت این‌ها را تعیین کنید. کریمی: باشد، من الان می‌روم. همت: پس، زودتر، تا هوا روشن است برو و برگرد؛ جنگی! کریمی: بسیار خوب. همت: منور داری؟ کریمی: نه. سعید[قاسمی؛ معاون اطلاعات تیپ 27] را با آن فرستادم این کار را بکند، سعید هم دیر کرده. شامگاه چهارشنبه 30 تیر1361 در حالی که همه چیز برای آغاز مرحله‌ی سوم عملیات آماده می‌شد، مخابرات تیپ 27 هنوز نتوانسته بود نفربر حامل دستگاه‌های «مرکز پیام» فرماندهی را به قرارگاه تاکتیکی تیپ برساند به همین خاطر همت خطاب به جعفر جهروتی‌زاده می‌گوید: همت: بروید یکی از بی‌سیم‌چی‌‌های گردان میثم را بیاورید این‌جا... جعفر! برو یکی از آن ها را بیاور فعلا این‌جا دم دست ما باشد. لحظه‌ای بعد جهروتی‌زاده به همراه بی‌سیم‌چی گردان میثم، به نزد همت برمی‌گردد. همت: بیا برادر ... بیا این گوشه بنشین... عباس! کریمی: بله! همت: بیا بنشین کنار این، «فرکانس اصلی» را به او بده... ضمناً به این بگو فرکانس خودش را فراموش نکند...فرکانس خودش را حفظ کند! کریمی : چشم الان این را هماهنگ می‌کنم. همت پس از توصیه‌های لازم به عباس خطاب به صیاد؛ راننده‌اش می‌گوید: تو همین بیرون بمان، هر کدام از نفرات واحد تدارکات گردان‌ها آمدند، آن‌ها را بفرست بروند پیش نفرات تدارکاتی «گردان انصار». صیاد: بله، بله. عباس کریمی به نزد صیاد می‌آید و آن‌ها باهم صحبت می‌کنند. صیاد: خدا به حق قرآن به تو توفیق بدهد. کریمی: ما که پای سالم نداریم،‌ واسه چی توفیق‌مان بدهد؟ صیاد: این که مسأله‌ای نیست! باز هم شما؛ اگر به امید سعید[قاسمی معاونت اطلاعات 27] می‌ماندیم که بدبخت می‌شدیم. کریمی: در حمله خرمشهر ما 11 گردان را در عرض 2 ساعت فرستادیم به خط و از خط رد کردیم و با کمترین تلفات، بچه‌ها آن‌جا به سمت دشمن رفتند. اما حالا لنگ یک بی‌سیم ماندیم! هم‌زمان صدای یک خودروی سنگین در سیاهی شب به گوش می‌رسد. صیاد: مثل این‌که نفربر [حامل بی‌سیم مرکز پیام فرماندهی تیپ 27 ] دارد می‌آید. کریمی: جدی؟! صیاد: آره انگار. کریمی: قربانت، برو یک دادی، فریادی بزن، یک فحشی؛ عجب آدم‌هایی هستند این‌ها! صیاد: حالا از بچه‌های اطلاعات کسی نیست بفرستیم؟ کریمی:[برآشفته و نگران می‌گوید]: رفتند این ور، آن ور دیگر بابا! یکی از حضار: آقا، این همان نفربر است! یکی برود حاج همت را خبر کند. کریمی: لازم نکرده! نفربر را بیاورید بچپانید توی گوشه‌ی این خاکریز. اقلاً حالا که آمده، برویم با بی‌سیم آن، با بچه‌های جلو تماس بگیریم. الان نیروهای جلو را چه کسی باید هدایت کند؟! همت [نگران از سنگر بیرون آمده می‌گوید]:ساعت از 21:30 هم گذشته! صیاد به سمت یکی از نفرات می‌رود و می‌گوید. صیاد: برادر، شما از نیروهای اطلاعات عملیات هستید؟ نیروی اطلاعات: بله. کریمی: آقا، قربانت، برو توی جاده بایست، این نفربر را بفرست این‌جا. پس از لحظاتی مشخص می‌شود که این خودرو، نفربر «ام-113» حامل تجهیزات «مرکز پیام» نیست. دوباره انتظاری سنگین شروع می‌شود. سرانجام ساعت 21:40 دقیقه‌ی شامگاه چهارشنبه 30 تیرماه 1361 ، نفربر ام-113 حامل مرکز پیام قرارگاه فرماندهی فتح-3، پس از ساعت‌ها، سرگردانی در بیابان ، راه را پیدا کرد و به کنار خاکریز حد تیپ 27 در محور جنوب پاسگاه زید رسید. این در شرایطی که همت و عباس مأیوس از رسیدن مرکز پیام، خود به کنار خاکریز نقطه‌ی رهایی رفته و گردان‌های تیپ را برای عملیات هدایت می‌کردند. در آن شب، گردان‌های تیپ 27 و ده تیپ دیگر سپاه، موفق شدند طی سومین مرحله از عملیات رمضان المبارک، ضمن انهدام وسیع نیرو،‌جمعاً حدود 451 دستگاه تانک و نفربر زرهی و 141 دستگاه خودرو سبک و سنگین دشمن را منهدم کنند و حدود 250 نفر از نیروهای آنان را به اسارت بگیرند. ضمن این که تعدادی از نیروهای خودی و از جمله اسماعیل قهرمانی؛ قائم‌مقام تیپ 27 محمد‌رسول‌الله(ص) به فیض شهادت نایل آمد.منبع:فاتحان
همت و عباس مأیوس از رسیدن مرکز پیام، به کنار خاکریز نقطه‌ رهایی رفته و گردان‌های تیپ را برای عملیات هدایت می‌کردند؛ در آن شب، گردان‌های تیپ 27 و ده تیپ دیگر سپاه، سومین مرحله از عملیات رمضان المبارک را به سرانجام رساندند.
41,601
60735b1a2c38301a358ec45f
   در این سلسله مقالات، عنان قلم را به سوی کتاب پر ارج نهج البلاغه که ابن ابی الحدید در مقابل کسانی که درباره ی اصالت برخی از مطالب آن شک کرده اند، تمام آن را به دلیل وحدت سبک و سیاق، «ماء واحد» و «نفس واحد» و «صادر از مصدر عصمت » و «ولایت ناب علوی » می داند (1) می چرخانیم و جلوه های درخشان براهین وجود شناختی و جهان شناختی را در کلام حضرتش پی می گیریم. آنهایی که همه یا بعض نهج البلاغه را زاییده ی فکر گرد آورنده ی برجسته ی آن شریف رضی یا دیگران می دانند، به دلایلی واهی تمسک کرده اند که ذکر آنها در اینجا برای آگاهی بیشتر خوانندگان، مفید است. شبهات آنها بدین قرار است:1. مطالب نهج البلاغه حکایت از پختگی اندیشه می کند; حال آن که عصر امام، عصر پختگی اندیشه نبوده است.2. در این کتاب درباره ی صحابه مطالبی گفته شده که با شخصیت والای انسان وارسته ای چون علی علیه السلام منافات دارد.3. نهج البلاغه عباراتی مسجع دارد و در سطح بسیار بالایی از دقت توصیف، برخوردار است. این ویژگی ها در نثر آن عصر، سابقه نداشته است.4. نامه هایی که شریف رضی در این کتاب آورده، قبل از او در جایی ثبت نشده است. (2) باید دانست که صرف نظر از مقام امامت و علم لدنی آن حضرت، استعداد سرشار و دقت نظر و استفاده وافی از تعلیمات قرآن و پیامبر، او را به درجه ای از پختگی اندیشه رسانید که بیان مطالبی که در نهج البلاغه آمده، نه تنها از او بعید نیست، بلکه در شان اوست و اگر غیر از این بود، جای تعجب بود.آنچه در نهج البلاغه درباره ی صحابه بیان کرده، حق اوست. چرا نباید حضرتش مهر از لب و قلم برگیرد و دسیسه ها و ظلم ها و حق کشی های برخی از صحابه را در حق خود و خانواده اش بر ملا سازد؟عبارات مسجع و دقت توصیف در نظم و نثر عرب سابقه ای ممتد دارد و می توان نمونه های فراوانی از آن را، در عصر جاهلیت و در میان مخضرمین جستجو کرد. هر چند در کلمات حضرت، سجع و دقت توصیف، به اوج کمال رسیده است.و اما بخش نامه ها، درست است که قبل از شریف رضی به خاطر سیاستهای شوم اموی انتشار پیدا نکرده و عباسیان نیز تمایلی به انتشار آنها نداشته اند، ولی خواص و علمای حدیث و تاریخ از آنها مطلع بوده اند و اکنون نیز محققان به مصادر آنها، همچون بقیه دست یافته اند.×××ابن ابی الحدید می گوید:«و اعلم ان التوحید و العدل و المباحث الشریفة الالهیة ما عرفت الا من کلام هذا الرجل و ان کلام غیره من اکابر الصحابة لم یتضمن شیئا من ذلک اصلا و لا کانوا یتصورونه و لو تصوروه لذکروه و هذه الفضیلة عندی اعظم الفضائل » . (3) «بدان که توحید و عدل و مباحث شریف الهی، به جز از کلام این مرد شناخته نشده و کلام دیگر بزرگان اصحاب، به هیچ وجه، متضمن چنین مطالبی نیست. آنها تصور چنین مطالبی نمی کردند و اگر تصور می کردند، به زبان می آوردند. نزد من، این فضیلت، بزرگترین فضایل است » .این نکته را متذکر شویم که امیرالمؤمنین علیه السلام هرگز در خطبه ها و نامه ها و کلمات قصار نهج البلاغه در صدد این که به سبک فلاسفه و متکلمان به بحث درباره ی خداشناسی و اقامه ی برهان و پاسخگویی شبهات بپردازند، نیستند. دلیل آن هم روشن است. مخاطبان خطابه ها و مکاتبات آن بزرگوار، نه منکر خدا بوده اند و نه طلبه و دانشجو. بلکه مستمعین یا کارگزارانی بوده اند که از رهنمودهای آن حضرت در زندگی عادی و زندگی سیاسی و اجتماعی بهره مند شده اند.امام علیه السلام در لابه لای سخنان و مطالب خود، هم سعی در اصلاح و تکمیل عقاید آنها داشته اند و هم سعی در اصلاح اخلاق و رفتار آنها. به همین سبب است که نهج البلاغه دریای بیکرانی است که اگر انسان های عالم و متفکر در اعماق و درازا و پهنای آن به غواصی و شناگری بپردازند، به مطالب بسیار گسترده و متنوعی دست می یابند; مطالبی که برای تمام عالمان و متخصصان رشته های مختلف، مفید است.بی جهت نیست که نهج البلاغه را دون کلام خالق و فوق کلام مخلوق دانسته اند. آنهایی که می خواهند با قرآن مبارزه کنند، باید توجه داشته باشند که قرآن برادر کوچکتری به نام نهج البلاغه دارد. آنها اول باید به مصاف این برادر کوچکتر بروند. اگر در مبارزه ی با آن، طرفی بستند، خود را برای رفتن به مصاف برادر بزرگتر، آماده کنند و اگر شکست خوردند، برای همیشه از فکر معارضه و مبارزه با قرآن، دست بکشند.مروری دوباره بر براهین و راه های خداشناسیهمان طوری که گفته ایم، بر طبق یک دسته بندی، براهین خداشناسی به براهین وجود شناختی و جهان شناختی تقسیم می شوند.برای براهین وجود شناختی یا صدیقین، تقریرات مختلفی وجود دارد. گویی اندیشمندان شرق و غرب، در این راه به مسابقه پرداخته اند، تا دقیق ترین و صحیح ترین و استوارترین برهان وجود شناختی را عرضه کنند. غربی ها در این راه به اعتراف خودشان شکست خورده و علی الظاهر به بن بست رسیده اند. مروری بر بحثی که درباره ی برهان وجودی آنسلم داشته ایم، این حقیقت را روشن می کند. (4) ولی شرقی ها یعنی اندیشمندان اسلامی ایرانی در این راه گامهای مؤثر و مثمری برداشته اند که باید گفت: سعیشان مشکور!براهین جهان شناختی هم اشکال و اقسام مختلفی دارد که باید آنها را بر سه دسته کنیم: مبدا شناختی، غایت شناختی و تجربه ی دینی.براهین مبدا شناختی عبارتند از: برهان علت اولی (همان برهان وسط و طرف شیخ الرئیس) و برهان امکان که در نوشته های اکویناس منعکس شده و همان برهان امکان و وجوب بوعلی سینا است. براهین دیگری از قبیل برهان ماهیت و برهان حدوث و برهان حرکت و برهان ترکب جسم نیز در همین لیست جای می گیرند.براهین غایت شناختی همان است که گاهی برهان نظم و گاهی برهان حکمت و عنایت نامیده می شود و می تواند تقریرات مختلفی داشته باشد.تجربه ی دینی هم امروز مورد استقبال شدید غربیان خداجوی است. آنهایی که امروز به خاطر تشکیکات بی شمار فلسفی و کلامی سرخورده ی از براهین شده اند، برای تجربه ی دینی اهمیت زیادی قایلند و حق هم همین است. هر چند بهتر است این را به عنوان راه یا راه ها مطرح کنیم، نه به عنوان برهان یا براهین; چرا که تجربه ی دینی شخصی است و هر شخصی ممکن است از راه یک تجربه یا تجربه های درونی به چنان یقین جازمی نایل شود که ارباب براهین کلامی و فلسفی به گردشان هم نرسند. بی جهت نیست که در روایتی از روایات اهل بیت علیهم السلام چنین آمده است:الطرق الی الله بعدد انفاس الخلائق. (5) «راه های (انسان) به سوی خدا، به شمار نفس های آفریدگان است » .از آنجا که مردم، از نظر استقامت در طریق و سرعت و عدم سرعت، یکسان نیستند، امام صادق علیه السلام در ذیل عبارت فوق به دو آیه ی قرآنی استناد جسته اند:1. «هم درجات عند الله...» . (6) «مردم در نزد خدا درجاتی اند» .جالب این است که نفرموده است: دارای درجات; بلکه فرموده است: خود، درجاتند. این درجات، مطابق آیه ی قبل به دنبال کردن خشنودی یا خشم خداوند، بستگی دارد. (7)2. «...یرفع الله الذین آمنوا منکم و الذین اوتوا العلم درجات...» . (8) «خداوند، درجات کسانی که از شما ایمان آورده و به آنها علم داده شده، بالا می برد» .معلوم می شود مؤمن بدون علم، دارای یک درجه است (یا این که خود، یک درجه است) ; ولی مؤمن عالم، دارای درجات است و از این رو مطابق صدر آیه باید در مجالس به آنها جا داد و باید در برابر آنها قیام کرد و آنها را در زندگی اجتماعی و سیاسی مقدم داشت; چرا که خدا آنها را مقدم داشته است. معنای شایسته سالاری همین است.امام صادق علیه السلام در روایتی که به آن اشاره شد، فرموده است: «برای هر کسی راهی است که خداوند، او را به آن راه هدایت کرده است; مشروط به این که از مردمی باشد که اهل هدایتند» . (9) هیچ بشری نیست که راهی به سوی خدا نداشته باشد. کفار هم از این قاعده، مستثنی نیستند. «ای تو را با هر دلی راهی دیگر» . آنها که راه را گم کرده اند، به اختیار خود، شایستگی هدایت را از دست داده اند. در حقیقت، هدایت هست; ولی هدایت پذیر نیست.از روایت مزبور چنین استفاده می شود که مردم در راه خداشناسی به فطرت خود واگذار شده و از آنها استدلال نخواسته اند. تعمق برای زیادت بصیرت و مخصوص برخی از مردم است. استدلال برای نجات گمراهان است. افهام و عقول مردم، در پذیرش مراتب عرفان وتحصیل اطمینان و بر حسب علم و کشف و عیان، متفاوت است. گر چه اصل معرفت، فطری یا ضروری است، یا این که انسان با مختصر تنبیهی به آن، هدایت می شود; ولی طایر اندیشه ی برخی از انسانها بلند پرواز است و نباید بال و پر آنها را قیچی کرد.سیری در نهج البلاغهجا دارد که درباره ی براهین و راه های وجود شناختی و جهان شناختی نهج البلاغه، کتابها نوشته شود. شارحان نهج البلاغه در این باره داد سخن داده و بزرگانی درباره ی الهیات و فلسفه ی الهی در این کتاب بی مثل و مانند (البته بعد از قرآن) مقالات و رسالاتی تالیف کرده و سخنان پر مغز آن حضرت، همواره الهام بخش فلاسفه و متکلمان اسلامی بوده است; ولی این مقاله، بدون این که در صدد تقریر براهین باشد و بدون این که مدعی باشد که نهج البلاغه، همچون کتابهای فلسفی و کلامی، به استدلال و اقامه ی برهان پرداخته است، می خواهد از اشارات آن حضرت در جای جای نهج البلاغه الهام گیرد و بگوید که امام علی علیه السلام همان گونه که در مسایل اخلاقی و فقهی و سیاسی واقتصادی و دفاعی و دنیوی و اخروی رهنمودهایی انسان ساز داده، در مسایل فلسفی و کلامی هم رهنمودهای فراوان دارد; بالخصوص در مورد معرفت خداوند.1. برهان یا براهین وجودشناختیهمواره متفکران شرق و غرب به این مساله می اندیشیده اند که می توان بدون استفاده از غیر وجود، بر وجود حق استدلال کرد. در غرب، برای نخستین بار، آنسلم در این راه گام نهاد و در شرق، بوعلی سینا. نه تقریر آنسلم مورد قبول متفکران غربی قرار گرفت و نه تقریر بوعلی سینا مورد قبول متفکران شرقی.برهان وجودی غرب، به جایی نرسید; ولی شرق تلاش کرد که تقریری دقیق و گویا از آن، ارایه دهد. مکتب اشراق بر اساس قاعده ی نور به تقریر آن، پرداخت و حکمت متعالیه بر مبنای اصالت و وحدت و تشکیک وجود و این که وجود بما هو وجود عین تمام و کمال و فعلیت است و اگر نقصان و عدم فعلیت، در ساحت وجود راه می یابد، از ناحیه ی معلولیت ووابستگی است.صدرالمتالهین درباره ی تقریر خود می گوید:ان هذه الحجة فی غایة المتانة و القوة، یقرب ماخذها من ماخذ طریقته الاشراقیین التی تبتنی علی قاعدة النور. (10) «این استدلال، در نهایت متانت و قوت است و ماخذ آن به ماخذ طریقه ی اشراقیان که مبتنی بر قاعده ی نور است، نزدیک است » .علت این که می گوید: نزدیک است و نمی گوید: عین آن، این است که نور در حکمت اشراق، اخص از وجود است; چرا که در آنجا موجود است به نور و غیر نور و هر کدام به قائم به ذات و غیر قائم به ذات، تقسیم می شوند. (11) برهان وجودی صدرالمتالهین، مبانی متعدد فلسفی لازم دارد. ولی علامه ی طباطبایی بدون توسل به آن مبانی، می گوید: وجود، واقعیتی است که هر صاحب شعوری به اثبات آن، ناگزیر است و بطلان و رفع آن، مستلزم ثبوت ووضع آن است. همان کسی که می گوید: اشیا در واقع، موهومند، واقعیت را قبول واثبات کرده است. واقعیتی که عدم و بطلان نمی پذیرد، واجب الوجود بالذات است. چیزهایی که در واقعیت داشتن خود به او محتاجند، واجب بالغیر و قائم به اویند. (12) بنابراین وجود خداوند، ضروری و بدیهی است و براهین، نقش تنبیهی دارند.نهج البلاغه این نقش تنبیهی را به خوبی ایفا کرده است. برخی احتمال داده اند که جمله ی زیر، اشاره به برهان وجودی است:فهو الذی تشهد له اعلام الوجود علی اقرار قلب ذی الجحود. (13) «اوست که نشانه های هستی برایش گواهی می دهد و دل منکر را به اقرار وا می دارد» .واضح است که اگر اضافه ی «اعلام الوجود» را اضافه ی بیانی بگیریم، احتمال فوق به یقین می پیوندد، ولی اگر اضافه را بیانی نگیریم، عبارت مزبور اشاره است به براهین جهان شناختی.اما به نظر نگارنده، بهترین شاهد بر برهان وجود شناختی، عبارات زیر است:ولا یجنه البطون عن الظهور و لا یقطعه الظهور عن البطون. قرب فنای وعلا فدنا و ظهر فبطن و بطن فعلن ودان ولم یدن. (14) «باطن بودن، او را از ظاهر بودن نپوشاند و آنچه عیان است، او را از آنچه نهان است، جدا نگرداند. نزدیک است و دور از دسترس. بالاست و به همه کس، نزدیک. آشکار است و نهان و پنهان است و آشکار. او حساب کشی می کند و حساب کشی نمی شود.موجودی که هم ظاهر و هم باطن است، هم نزدیک و هم دور است، هم بالا و هم پایین است، خود گواه خود است و خود گواه دیگران.آفتاب آمد دلیل آفتاب گر دلیلت باید از وی رخ متابذهنی بس وقاد، لازم است که از بیان شیوای فوق که مستند قرآنی هم دارد الهام گیرد و برهان وجود شناختی را بدون استفاده از مبانی دغدغه انگیز کلامی و فلسفی، تبیین کند.فلاسفه ی بزرگ در این میدان، به تکاپو پرداخته اند. مرحوم مدرس آشتیانی نوزده تقریر برای برهان وجود شناختی (یا برهان صدیقین) برشمرده است. (15) پر واضح است که همه ی این تقریرها کامل نیست. برخی از آنها کامل و برخی کاملتر است. اگر برهان علامه ی طباطبایی که بعدا تقریر شده است، بر تقریرات مورد نظر آشتیانی بیفزاییم، عدد آن به بیست می رسد و اگر تقریر آنسلم را هم اضافه کنیم، باید بگوییم: بیست و یک برهان وجود شناختی در دنیای شرق و غرب مطرح شده است. ممکن است تقریر یا تقریراتی هم باشد که ما از آنها بی اطلاعیم.2. براهین جهان شناختیبرخی از براهین جهان شناختی، مبدا شناختی و برخی غایت شناختی و برخی تجربه ی دینی است.الف. مبدا شناختیبرای مبدا شناختی می توان از راه امکان یا حدوث یاحرکت یا ماهیت یا ترکب جسم از ماده و صورت برهان وسط و طرف به مطلوب رسید.حضرتش فرمود:الدال علی قدمه بحدوث خلقه وبحدوث خلقه علی وجوده. (16) «خداوند، به حادث شدن خلق، بر قدیم بودن و بر هستی خود، راهنمایی کننده است » .از این بیان، مطالب بسیاری قابل استنباط است. حدوث خلق، هم دلیل است بر قدیم بودن او و هم دلیل است بر هستی او.اگر او که حادث کننده ی خلق است، قدیم نباشد، نیاز دارد به حادث کننده ی دیگری و او نیز به دیگری و بنابراین، تسلسل لازم می آید، اینجاست که علت اولی به عنوان موجودی قدیم ثابت می شود. پس حدوث خلق، دلیل است بر وجود و بر ازلیت علت نخستین.موجود قدیم، ثابت و موجود حادث، متغیر است. به علاوه، موجود حادث، ممکن و موجود قدیم، واجب است. موجود حادث، مرکب از صورت و ماده و موجود قدیم، بسیط است. موجود حادث، مرکب از کمال و نقص یا وجدان و فقدان یا وجود و ماهیت است و موجود قدیم یعنی قدیم بالذات از هر گونه ترکیبی منزه است.بدین ترتیب، از عبارت کوتاه بالا می توان چندین برهان جهان شناختی را استنباط و استخراج کرد.هنر یک گوینده این است که سررشته را به دست عقلا و متفکران بدهد و آنها را به تعقل و تفکر وا دارد.امام علی علیه السلام طوری سررشته ها را به دست داده که تا قیام قیامت، هر چه عقلا فکر کنند، باز هم زمینه ی فکر کردن برای آنها فراهم است.امامان معصوم، بیانگر اصول بودند. بر شاگردان مکتب فکری آنهاست که فروع را از آن اصول، استخراج کنند. چه لزومی دارد که القای اصول و تفریع فروع، مربوط به فقه و مسایل فقهی باشد. در اعتقادات و اخلاق و سایر علوم و فنون نیز چنین است.مرحوم مجلسی از جامع بزنطی از هشام بن سالم نقل کرده که امام صادق علیه السلام فرمود:انما علینا ان نلقی الیکم الاصول وعلیکم ان تفرعوا. (17) «تنها وظیفه ی ما این است که به شما القای اصول کنیم و بر شماست که تفریع فروع کنید» .رهبران معصوم، تمام سررشته های علمی و فکری را به دنبال قرآن و به تبع آن، برای انسانها بیان کرده اند و به همین جهت است که اگر تا قیام قیامت، علمای دینی و غیر دینی آنها را دنبال کنند و از تحقیقات و استنباطات خود کتابهایی قطور فراهم آورند و کتابخانه ها را انباشته سازند و دیسکتها و سی دی های کامپیوتری را به آلاف و الوف برسانند و امواج شبکه های فراگیر اینترنت را اشباع کنند، باز هم مجال و میدان کار، بسیار و گسترده خواهد بود.ما نباید در نهج البلاغه به دنبال ادله ی خداشناسی باشیم. اینها را در کتابهای کلامی و فلسفی هم می توان جست; بلکه باید به دنبال سر نخها و سررشته های فکری و علمی باشیم.ب: غایت شناختیاهمیت غایت شناختی، به مراتب بیشتر از مبدا شناختی است. موجود ازلی را به عنوان مبدا نخستین، همگان قبول دارند. اختلاف مادی و الهی بر سر این نیست. تصادف فاعلی را همه منکرند. بسیار بعید است که کسی قایل شود که پدیده ای بدون علت باشد. دانشمندان عالم چه مادی و چه الهی در علوم مختلف خود، در پی تبیین پدیده ها و جستجوی علل آنها هستند. آنها هم از راه لت به معلول پی می برند و هم از راه معلول به علت. هر چند دومی را مفید یقین تام نمی دانند. (18) داروین در پاسخ به نامه ی دوستش نوشت: از آن رو، الهی شده است که موجود ازلی الهیون، دارای علم و شعور و اراده و حکمت و عنایت است و موجود ازلی مادیین، کور و کر و فاقد شعور و اراده و تدبیر است. (19) پر واضح است که اولی بر دومی ترجیح دارد. اولی وجدان و فطرت بشر را راضی می کند و دومی خیر.اختلاف عمده و اساسی اکثریت قاطع الهیون با اقلیت ناچیز مادیین، بر سر علت غایی است. قرآن و احادیث اسلامی، مردم را به سوی نظم و حکمت و عنایت سوق داده و رموز و اسرار حکیمانه ی آفرینش را برهان غایتمندی آفرینش قرار داده اند.قرآن از زبان خردمندانی که در آیات خلقت می اندیشند و دل را به یاد خدا مشغول می دارند و در حال قیام و قعود، به او توجه دارند، می گوید:«ربنا ما خلقت هذا باطلا...» . (20) «پروردگارا ، اینها را به باطل نیافریده ای » .مهم همین است که انسان، حقانیت آفرینش و لهو و لعب نبودن را ادراک کند و بداند که بیهودگی در کار خداوند راه ندارد و حکمت و عدالت، گستره ی این جهان گسترده را فرا گرفته است.نهج البلاغه در این مورد، داد سخن داده و در جاهای بسیار، اذهان انسانها را متوجه حکمت و عنایت پروردگار کرده است. از جمله این که می فرماید:جعل لکم اسماعا لتعی ماعناها وابصارا لتجلو عن عشاها واشلاء جامعة لاعضائها ملائمة لاحنائها فی ترکی صورها ومدد عمرها بابدان قائمة بارفاقها وقلوب رائدة لارزاقها. (21) «خداوند متعال برای شما گوش هایی آفرید، تا آنچه لازم است را حفظ کنند و چشمهایی آفرید، تا از کوری جلا و روشنی بخشند و اندام هایی آفرید تا جامع اعضا و قوای باطن باشند. اعضایی که از نظر ترکیب صور، در طول دوره ی عمر، با یکدیگر متناسبند، و با عقل و تدبیر برای کسب روزی، مجهز شده اند» .در اینجا ما بخش بسیار کوتاهی از خطبه ی معروف به «غراء» را نقل کردیم. اگر انسان این خطبه را به دقت مطالعه کند، پی می برد به این که در این خطبه، مطالب بسیار ارزنده ای درباره ی حکمت و عنایت و عدالت وغایتمندی و بیهوده نبودن نظام آفرینش بیان شده است. انسانها موظفند که خود را با نظام آفرینش هماهنگ کنند و همچون کسی که بر خلاف جریان رودخانه شنا می کند و سبب غرق و هلاک خود می شود، خود را به هلاکت نیفکند و نظام حکیمانه و عادلانه را بازیچه و ظالمانه نپندارد که نتیجه ای جز شقاوت و تیره روزی ندارد. او می فرماید:فاتقوا الله عباد الله جهة ما خلقکم له واحذروا منه کنه ما حذرکم من نفسه واستحقوا منه ما اعد لکم بالتنجز لصدق میعاده و الحذر من هول معاده. (22) «پس ای بندگان خدا، در جهت آنچه برای آن، آفریده شده اید، تقوا پیشه کنید و از کنه آنچه شما را از آن برحذر داشته، بپرهیزید و خود را سزاوار آن پاداشی سازید که در مقام وفای به وعده ی راستین خود برای شما آماده کرده و به جهت ترس از هول قیامت، شما را بدان امیدوار کرده است » .دریغ است که انسان از غایتمندی نظام آفرینش غافل بماند و عمر خود را به بطالت بگذراند و نیروهای هدفدار جسمی و روانی خود را به هدر دهد.ج: تجربه ی دینیدین، متضمن آگاهی از یک امر متعالی است. گویا همگان باور دارند که تجربه ی دینی دربردارنده ی امری متعالی است. شخص مذهبی، به امر متعالی به عنوان غیر خودش آگاهی دارد. همه به تعالی از خویش نیاز دارند. تجربه ی دینی متضمن سرسپردگی تام است. متضمن چیزی است که مطلق و نهایی است و انسان می خواهد با خلوص کامل، سر سپرده ی او باشد. تعالی جستن برای انسان، ضرورت دارد. تجربه ی دینی یعنی همین و بنابراین، دینداری برای انسان ضروری است. (23) سرسپردگی کامل و خالص، بدون معرفت، ممکن نیست. آیا به غیر از راه حس و عقل، راه دیگری به سوی قله ی والای معرفت داریم؟سر و کار حس، با محسوسات و سر وکار عقل، با معقولات است. محسوسات و معقولات، مفاهیم ذهنی انسانند. حس و عقل، هر دو ابزارند برای فراهم کردن مفاهیمی که سرانجام به معقولات اولی و ثانیه منتهی می شوند.معرفت حسی و عقلی برای انسان، لازم است; ولی معلوم نیست که کافی باشد. معرفت حسی و عقلی چراغ است; ولی نه چراغی که همه ی جوانب را روشن کند و همه را در راه، روشنی بخشد.تجربه ی دینی چراغی پرنورتر است. ممکن است اولی همگانی نباشد; ولی این یکی همگانی است. کشتی شکسته ای که به گرداب هلاک افتاده و در حال دست و پا زدن است، چه چیزی می بیند که به او دل می بندد؟ عقلش به چه استدلالی روی آورده که نوید بخش نجات اوست؟ او چیزی جز موج نمی بیند و صدایی جز غرش دریا و وزش باد و طوفان نمی شنود و تن غرق شده اش جز میعان و سردی یا گرمی آب را لمس نمی کند و ذائقه اش جز شوری آب دریا را نمی چشد و هول و هراس و تلاش بی وقفه، به او مجال فکر کردن و استدلال آوردن و اقامه ی برهان نمی دهد. اینجاست که او رویکردی دیگر دارد و چشم دلش به موجودی متعالی دوخته می شود و به او امید پیدا می کند که نجاتش می دهد. (24) از امیرمؤمنان و مولای خدا جویان پرسیدند، خدا را چگونه شناختی؟ فرمود:عرفت الله بفسخ العزائم و حل العقودو نقض الهمم. (25) «خدای را به فسخ تصمیمها و گشوده شدن گره ها و نقض همتها شناختم » .راستی چه می شود که انسان از تصمیم قاطع خود برمی گردد؟ چه دستی از غیب، گره ها را می گشاید؟ چه کسی سر رشته ی اهتمامها را در دست دارد و سبب می شود که کار یا چیزی که سخت، بدان اهتمام داریم، از آن باز گردیم و نسبت به آن بی اعتنا یا حداقل کم اعتنا شویم؟ بت پرستان جاهلیت که بتها را عزیزترین عزیزان خود می دانستند، چه شد که از آنها نفرت پیدا کردند؟ آن اهتمام چرا تبدیل به بی اعتنایی شد؟اینها تجربه هایی است که ما را به یک امر متعالی که فوق او متعالی تری نیست آگاه می کند. از این رویکرد معنوی نباید غافل بود. حتی اهل منطق و برهان نیز از این رویکرد بی نیاز نیستند. با گفتن شکر یا تصور مفهوم حسی یا عقلی آن، انسان شیرین کام نمی شود. باید شکر را چشید. باید شیرینی آن را مضمضه کرد. به همین جهت است که شیخ الرئیس در اواخر عمر و شاید در اوایل عمر رویکرد ذوقی پیدا می کند و از بحث، به ذوق روی می آورد و زمینه را برای حکمت ذوقی فراهم می کند. از آن پس حکمت اشراق، ظهور کرد که هم بحثی بود و هم ذوقی. در حکمت متعالیه ی صدرایی تمام جریانات بحثی و ذوقی به هم پیوست.به علاوه، صحیح نبود که فقط عرفان و برهان، به هم در آمیزند، بلکه قرآن و سایر منابع دینی هم می باید محور قرار می گرفتند که اگر آن دو، بشری بود، این یکی الهی بود. در حکمت مشاء و اشراق، گرایش وحیانی نمود چندانی نداشت; ولی در حکمت متعالیه کاملا نمود پیدا کرد و حق همین بود; چرا که وحی و جلوه های آن در نهج البلاغه و صحیفه ی سجادیه و سایر احادیث، می توانند چراغ راه حکیم و عارف باشند.به هر حال، تعالی روحی و معنوی حکیم و برخورداری او از تجربه ی اصیل دینی و الهام از وحی و سنت، در عالم اسلام و به ویژه تشیع، فلسفه ای به وجود آورد که در هیچ جای جهان نمونه ندارد و نداشته است.پی نوشت ها:1. شرح نهج البلاغه ابن ابی الحدید: 1/9 (مقدمه) بیروت، 1378هجری قمری.2. تاریخ الفلسفة العربیة الاسلامیة، عبده الشیبانی، ص 113، چاپ چهارم، بیروت، 1965میلادی.3. شرح نهج البلاغه ابن ابی الحدید (شرح خطبه ی 83) .4. مجله ی تخصصی کلام اسلامی، شماره 35.5. بحارالانوار: 67/136 139، روایت 7، باب 4.6. آل عمران/163.7. «افمن اتبع رضوان الله کمن باء بسخط من الله...» (آل عمران/162) .8. مجادله/11.9. بحارالانوار، پیشین.10. الاسفار الاربعة، نشر مکتبة مصطفوی، قم: 6/16و17.11. شرح حکمة الاشراق، قطب الدین شیرازی.12. الاسفار الاربعة (پیشین) تعلیقه صفحه 14و15.13. نهج البلاغه، خطبه 49.14.نهج البلاغه، خطبه 193 (196: عبده) .15.تعلیقه بر شرح منظومه حکمت سبزواری به اهتمام فلاطوری و محقق، تهران، 1352، ص 489 497.16. نهج البلاغه، خطبه 183 (یا 185) .17. بحارالانوار: 2/245، روایت 54، باب 29.18. مادیین می گویند: ماده، قدیم و متحرک بالذات و عامل بالاتفاق است (دائرة المعارف القرن العشرین، فرید وجدی، ذیل کلمه ی «اله » : 1/523) معنای این سخن انکار علت غایی است، نه علت فاعلی.19. او معتقد بود که عقیده به تکامل، منتهی به الحاد نمی شود، بلکه بهترین دلیل بر قدرت کامله ی خداوند است. نگاه کنید به دائرة المعارف القرن العشرین، ذیل کلمه ی «اله » : 1/531.20. آل عمران/191.21. نهج البلاغه فیض الاسلام، ص 180 خطبه ی 82 (خطبه ی غراء) .22. همان ماخذ، ص 178.23. نگاه کنید: کتاب فلسفه ی دین ، نورمن. ال. کیسلر، ترجمه ی حمید رضا آیت اللهی، جلد اول، بخش اول.24.مضمونی است از روایت مفصل بزنطی از امام صادق علیه السلام که در صفحات قبل، به قسمتهایی از آن، استناد کردیم، در اینجا حضرت با طرح این سؤال که آیا سوار کشتی شده ای؟ مخاطب را به سوی خداشناسی سوق می دهد.25. نهج البلاغه، حکمت 250.منبع : حوزه نت
در این سلسله مقالات، عنان قلم را به سوی کتاب پر ارج نهج البلاغه که ابن ابی الحدید در مقابل کسانی که درباره ی اصالت برخی از مطالب آن شک کرده اند، تمام آن را به دلیل وحدت سبک و سیاق، «ماء واحد» و «نفس واحد» و «صادر از مصدر عصمت » و «ولایت ناب علوی » می داند (1) می چرخانیم و جلوه های درخشان براهین وجود شناختی و جهان شناختی را در کلام حضرتش پی می گیریم.
17,617
607350662c38301a358e66af
غلامرضا فرجی سخنگوی شورای صنفی نمایش با اشاره به جلسه امروز دوشنبه هفتم اسفند ماه شورای صنفی نمایش گفت: اکران فیلم های روی پرده سینما همچنان ادامه دارد و در این هفته هیچ فیلمی جایگزین فیلم دیگری نمی شود. وی ادامه داد: امروز دوشنبه هفتم اسفند ماه آخرین جلسه شورای صنفی نمایش در سال ۹۶ به شمار می رفت و منوچهر شاهسواری مدیرعامل خانه سینما و محمدرضا فرجی مدیرکل سینمای حرفه ای وزارت ارشاد نیز با حضور در این جلسه از فعالیت های یک سال گذشته شورای صنفی نمایش تشکر کردند. سخنگوی شورای صنفی نمایش تاکید کرد: جلسه بعدی شورای صنفی نمایش با آیین نامه جدید و اعضای جدید شورای صنفی نمایش که توسط صنوف معرفی شده اند، برگزار می شود. وی در پاسخ به اینکه هنوز بحث و تبادل نظری در مورد آیین نامه جدید شورای صنفی نمایش برای سال ۹۷ صورت نگرفته است، توضیح داد: مدیرعامل خانه سینما امروز در جلسه شورای صنفی نمایش اعلام کرد که تبیین و تصویب آیین نامه این شورا برعهده خانه سینما قرار گرفته که آیین نامه آماده شده و در اختیار سازمان سینمایی قرار گرفته است و در انتظار تصویب سازمان سینمایی هستند. فرجی در پایان با اشاره به برخورد احمد نجفی و گل گرفتن در خانه سینما در خیابان وصال که محل استقرار جلسات شورای صنفی نمایش است، گفت: شورای صنفی نمایش باید درمورد مساله ای اظهار نظر کند که در مورد آن طرح دعوا شده که در این مورد هیچ طرح موضوعی از سوی پخش کننده فیلم نداشتیم و هیچ اعتراضی هم از سوی احمد نجفی به شورا ارایه نشده است. از بین صنوف عضو شورای صنفی نمایش، کانون کارگردانان هنوز پیشنهادها و نظرات خود را در مورد آیین نامه شورای صنفی نمایش در سال ۹۷ ارایه نکرده اند. منبع: مهر
سخنگوی شورای صنفی نمایش اعلام کرد مسئولیت تبیین و تصویب آیین نامه اکران سال ۹۷ به عهده خانه سینما قرار گرفته و آنها نیز آیین نامه را به سازمان سینمایی فرستاده اند.
32,594
6073572b2c38301a358ea130
از وقتی مادر می‌شوید و پای یک موجود کوچک به زندگی‌تان باز می‌شود باید با غذاهای وقت‌گیر خداحافظی کنید. اگر تا دیروز آدمی بودید که ساعت‌های زیادی را در آشپزخانه صرف پخت و تزئین غذا و سالاد و دسر و مخلفاتِ دیگر سفره می‌کردید، از امروز باید نیم ساعت زمان برای آماده کردنِ غذا کنار بگذارید و بقیه را کنارِ نوزادِ کوچکی باشید که حتی برای خوابیدن هم به شما نیاز دارد، البته باید کارهای منزل و خودتان را هم انجام دهید، علاوه بر این بیشتر از قبل به استراحت نیاز دارید. البته این دوران کوتاه است، و بعد از حدود هشت الی نه‌ماهگی فرزند می‌توانید مجدداً به همان کدبانوی سابق تبدیل شوید. از این نکته هم نباید به‌سادگی گذشت که بچه‌ها از همان روزهای آغازینِ تولد باهم فرق دارند و ممکن است خواب نوزاد کوچک شما انقدر زیاد باشد که تغییری در روند عادی زندگی شما ایجاد نشود جز اینکه یک فرشته‌ی کوچک در خانه داشته باشید. در این نوشته قصد دارم شما را با غذاهایی آشنا کنم که علاوه بر مقوی بودن، زمان کمی برای آماده‌سازی از  شما می‌گیرد. چی بپزم؟ شما باید از غذاهایی استفاده کنید که در کوتاه‌ترین زمان آماده شوند، نیازی به خمیرگیری و استراحت و موادِ اولیه‌ی زیادی نداشته باشد . برای نمونه کباب تابه‌ای از آن گزینه‌هایی ست که می‌توانید در کوتاه‌ترین زمان ممکن آماده و میل کنید. کافی ست صبح که از خواب بیدار شدید یک بسته گوشت چرخ‌کرده از فریزر بیرون بگذارید و یک ساعت مانده به ناهار یا هر وقت که بچه خوابید گوشت را با پیاز رنده شده و ادویه‌هایی که دوست دارید ورز دهید و در ماهیتابه‌ای که روغن کف آن ریخته‌اید به شکل دلخواه بچینید و روی کباب‌ها گوجه‌ی حلقه‌ای بگذارید و اجازه دهید با شعله‌ی ملایم بپزد. این غذا را بسته به میلِ خود می‌توانید با نان یا برنج میل کنید. بدن شما بعد از زایمان و با توجه به اینکه خون زیادی ازدست‌داده‌اید و دوران شیرین شیردهی را می‌گذرانید به گوشت زیادی نیاز دارد. چلو گوشت یکی دیگر از غذاهای مقوی ست که می‌توانید با چندتکه گوشت خورشی درست کنید. کافی ست وقتی از خواب بیدار می‌شوید چندتکه گوشت خورشی و پیاز خردشده را بگذارید باکمی آب بپزد و بعد از سه ساعت پخت که هیچ نیازی به سر زدنِ شما به گاز و غذا ندارد، (یا اگر از زودپز استفاده می‌کنید یک ساعت پخت) کمی برنج را بشویید و داخلِ آب‌گوشت باکمی نمک بپزید و یک غذای بسیار خوشمزه و پرانرژی میل کنید. طرفِ غذاهای سرخ‌کردنی نروید یا اگر هوس کرده‌اید کمی کوکو و کتلت درست کنید زمانی این کار را انجام دهید که کسی مراقب بچه باشد و شما با خیال راحت به آشپزی بپردازید.غذای ساده‌ی دیگر درست کردنِ ماکارونی با قارچ است، که اگر کمی قارچ در خانه یا فریزر داشته باشید می‌توانید در زمان کمی ماکارونی با قارچ بخورید و ببینید چه طعم متفاوتی نسبت به گوشت دارد. یک غذای بسیار مقوی که به افزایش قوای بدن و شیر شما کمک می‌کند کله‌جوش است که در ماه‌های دوم و سوم بعد از زایمان بسیار توصیه می‌شود. برای تهیه‌ی این غذا پیازداغ و نعنا داغ فراوان درست کنید و ادویه‌های دلخواه را بزنید و بعد کشک و آب را اضافه کنید و بگذارید تا بجوشد و بعد به‌صورت تلیلت میل کنید. این غذا کلسیم فراوانی دارد. استامبولی از دیگر غذاهایی ست که وقت کمی از شما می‌گیرد و باکمی برنج و رب و سیب‌زمینی درست می‌شود و برای تنوع می‌توانید رب گوجه را از آن حذف و شوید به آن اضافه کنید و غذای خوش‌طعمی داشته باشید. با اهل منزل چه کنیم؟ از همسر و فرزندِ اولتان بخواهید در این دوران با شما همراه باشند و درخواست غذاهای وقت گیر را نداشته باشند. مطمئن باشید آنها شما و وضعیتِ جدیدتان را به خوبی درک خواهند کرد. می توانید روزهای تعطیل و زمانی که همسرتان می تواند در نگهداری نوزادتان به شما کمک کند ، پختن غذایی که مورد علاقه دیگر اعضای خانواده بوده و کمی وقت گیر تر است ، می تواند کمک کند این چند ماه آنها هم همراهی بهتری داشته باشند. غذاهای این مقاله کاملا پیشنهادی بود و شما می توانید با کمک همسر و فرزند بزرگ ترتان هر هفته لیستی تهیه کنید و و در تهیه ی آن هم به علاقه ای همه ی اعضا و هم به وقت گیر نبودن آن توجه کنید.  
وقتی سر و کله ی یک فرشته ی کوچک به خانه تان باز می شود ، کمی آشپزی کردن تان متفاوت خواهد شد
56,948
607361b92c38301a358f0052
 بسیار از افراد در ماه مبارک رمضان در سفره های افطاری خود از شله زرد و حلوا استفاده می کنند. اما کارکرد بیشتر این دو مواد غذایی را بیشتر به عنوان نذری در ایام خاص بویژه ایام شهادت و سوگواری اهل بیت (ع) می بینیم. در شب و روزهای قدر که نزدیک ترین زمان رسیدن بنده به معبودش است و در غم شهادت امام علی (ع) عزادار هستیم، بسیاری برای رفع حاجات مهم خود نذری می دهند. شله زرد و حلوا از جمله پر کاربردترین نذری ها مخصوص این شب ها می باشد. شما می توانید با آموزش از تصاویر زیر ایده هایی برای تزئین شله زرد و حلو هم برای سفره های افطار و هم برای نذری دادن استفاده کنید. برای تزئین  می توانید از پودر دارچین، انواع مغزهای بادام و پسته و گردو، پودر نارگیل و غنچه گل محمدی استفاده کنید.
در ماه مبارک رمضان بویژه شب های قدر بسیاری از افراد برای رسیدن به خواسته ها و حوائج خود به دیگران نذری می دهند. شله زرد و حلوای نذری تان را به شکل های مختلف تزئین کنید.
2,218
6073486b2c38301a358e2a88
  بابک چمن‌آرا مدیر مرکز نشر "آوا خورشید" که مسئولیت نشر اثر را بر عهده داشت، درباره آن گفت: آلبوم "رد انگشتان من" برگزیده آثار ٢٧ آهنگساز معاصر ایرانى با اجراى على جعفرى پویان است. تک‌نواز ویولن این آثار علی جعفری است. همچنین به‌استثنای چهار قطعه از این آلبوم، مابقی قطعات، آثاری است که مخاطبین از هشت سال پیش تاکنون آن‌ها را در تیتراژ و سکانس‌های مهم فیلم‌ها شنیده‌اند. وی افزود: این آلبوم شامل اجرای آثاری از فریدون شهبازیان، مجید انتظامی، ناصر چشم آذر، محمدرضا درویشی، کارن همایون‌فر، فردین خلعتبری، آریا عظیمی نژاد و... است که علی جعفری پویان در آن به تک‌نوازی ویولن پرداخته است. او ادامه داد: "روز است"، "هیچ رنگی آبی نیست"، "کلاه پهلوی"، "ماهی کوچولوها دعا می‌خوانند"، "خداحافظ بچه"، "محاکمه در خیابان"، "دوئل"، "زندگی خصوصی"، "آقا یوسف"، به همراه تعداد زیادی از موسیقی‌های فیلم و سریال در آلبوم "رد انگشتان من" گنجانده‌شده است. چمن‌آرا اضافه کرد: نکته جالب‌توجه اینجاست که در آستانه چهار سالگی کار به نشر سوم رسیده که جای خوشحالی دارد. علی جعفری نیز درباره این کار گفت: رد انگشتان من برگزیده‌ای است از قطعات کوتاه برای ویولن به همراهی گروه‌های مختلف سازی و مروری است بر تجربیاتی که در نوازندگی ویولن به دست آورده‌ام. باور، اعتماد و لطفی که دوستان و همکاران آهنگسازمان طی سال‌های فعالیت مشترک حرفه‌ای‌مان درزمینهٔ اجرای آثارشان به من داشته‌اند باعث شکل‌گیری این مجموعه شد. به اینکه این آثار برای فیلم‌های سینمایی و سریال های تلویزیونی متفاوت تولیدشده در هفت سال گذشته بود در یک مجموعه کنار هم شنیده می‌شوند، ایجاد یک فضای مشترک منطقی و حسی بین آثار لازم بوده است. وی افزود: مجموعه در دو سی دی و با دو نگاه متفاوت طراحی‌شده و ازلحاظ فضاهای هارمونیک، ملودی و ریتمیک، تلاش شده آثار ارائه‌شده در هر سی دی نزدیک به هم باشند. امیدوارم در این مورد درست عمل کرده باشم تا آثار آهنگسازان ارجمند بهتر دیده‌شده و بهتر شنیده شود.. با توجه به حضور نوازندگان متبحر در ایران و جهان و گستره وسیع آثار منتشرشده برای ویولن انتشار چنین مجموعه‌ای تجربه‌ای جدید است، امید است این مجموعه بهانه‌ای برای آشنایی شنوندگان با موسیقی سازی باشد. انتظار دارم کاستی‌های اثر ارائه‌شده به‌حساب من منظور شود نه دوستان آهنگسازم. منبع: هنر آنلاین
بعد از گذشت چهار سال از زمان انتشار یک آلبوم با حضور گلچینی از بهترین آهنگسازان نشر آن به چاپ سوم رسید.
70,029
6073675b2c38301a358f336b
به گزارش تبیان به نقل از خبرگزاری تسنیم، علی مرادی در حاشیه نشست تخصصی بررسی زلزله های اخیر کشور با بیان اینکه این امر به جان انسانها بستگی دارد افزود: اگر کسی به این دانش رسیده باید آن را منتشر کند زیرا کسی که می گوید اگر دانش پیش بینی را منتشر کنم دیگران استفاده یا سوء استفاده می کنند مثل این است که فردی واکسن یک بیماری را کشف کند و برای خود نگه دارد و به دنیا اعلام نکند. وی ادامه داد: کسی می گوید زلزله 5 ریشتری می آید اما زلزله 3 ریشتری که می آید می گوید پیش بینی کردم این صحیح نیست زیرا هزار تا زلزله 3 ریشتری توان یک زلزله 5 ریشتری را دارد. وی با بیان اینکه سالی بالای 10 هزار زمین لرزه در ایران و در یک هفته 27 زلزله بالای 3 ریشتر در کشور داریم گفت: در هر نقطه از ایران دست بگذارید و بگویید زلزله 4 و 5 ریشتری می آید زلزله کوچک تر به احتمال قوی رخ خواهد داد از این رو کسی می تواند ادعا کند که زلزله را پیش بینی می کنم که زلزله های پیش بینی نکرده را هم بگوید و ثانیا باید دید ادعای وی در آن بازه زمانی و از نظر بزرگی زلزله درست بوده یا خیر. مرادی درباره استفاده مدعیان پیش بینی زلزله از فضای مجازی گفت: کسانی که به دانش دست پیدا نمی کنند ممکن است در پی انواع روش های توجیهی باشند زیرا دانش بشری در پیش بینی زلزله به جایی نرسیده است. در دیگر جای دنیا هم ادعاهای پیش بینی زلزله وجود دارد که به جایی نرسیده است. وی همچنین گفت: اگر اطلاعات پایش های گسل ها به طور مناسب جمع آوری شود می تواند در شناسایی نقاط فعال و غیرفعال از نظر لرزه ای کمک کند ضمن اینکه این اطلاعات برای تعیین مناطق پرخطر و کم خطر استفاده می شود و اینکه خطر لرزه ای به چه میزان است و یا اینکه با چه سرعتی و با چه شتابی پس از یک دوره منطقه ای به لرزش درآید. مرادی گفت: اگر این اطلاعات موجود باشد در تهیه و تدوین کدهای آیین نامه کمک خواهد کرد و اینکه مناطق مختلف ممکن است چه شتاب هایی را در رخداد زلزله تحمل خواهند کرد که اگر به این آیین نامه عمل شود امیدواریم پس از رخداد یک زلزله تلفات جانی نداشته باشیم ممکن است خسارات مادی رخ دهد اما اگر کدها و آیین نامه ها به درستی انجام شوند نباید تلفات جانی داشته باشیم. رئیس مرکز لرزه نگاری موسسه ژئوفیزیک دانشگاه تهران با بیان اینکه پیش بینی زلزله امکان پذیر نیست، افزود: باتوجه به رصدهایی که داریم زمانی که منطقه ای از نظر لرزه ای فعال شود به مسئولان ذی ربط اطلاع رسانی می کنیم بسیاری از این ها ممکن است به زمین لرزه بزرگی ختم نشود اما این پایش در راستای پیش آگاهی است. مرادی گفت: در 10 سال اخیر اگر بررسی کنیم این میزان زلزله و پس لرزه سابقه ندارد اما زمانی که از 40 تا 50 سال قبل را بررسی می کنیم می بینیم دو سال پشت سرهم زلزله بالای 7 ریشتر داشتیم در 4 تا 5 سال، 20 زمین لرزه 5 و 6 ریشتر و بالاتر داشتیم لذا باید آماده باشیم اما نباید بترسیم. وی افزود: اگر واقعا کدهایی که دانشمندان ما با استفاده از سابقه لرزه خیزی و اطلاعات گسل ها پیشنهاد کرده اند رعایت شود تلفات جانی نباید داشته باشیم. مرادی با بیان اینکه سال هایی هم بوده که تعداد زمین لرزه ها از میزان کنونی بیشتر بود، گفت: حساسیت امروز مردم به زلزله به علت شبکه های مجازی و دسترسی به اینترنت است قبلا ممکن بود زلزله ای در نقطه ای از کشور بیاید و دیگران مطلع نشوند و فقط از زلزله ای بزرگ آگاهی یابند راجع به پس لرزه ها حساسیتی نشان ندهند. وی افزود: 800 تا 900 زمین لرزه در ماه داشتیم که در یک ماه اخیر 3200 زمین لرزه در سایت ما ثبت شد که مردم حساسیت نشان می دهند اما باید بدانیم که جدا از بحث اطلاع رسانی اینترنتی و مجازی، در پی زلزله بزرگ، پس لرزه های زیادی هم خواهیم داشت. مرادی گفت: گسل های تهران همیشه فعال بودند که این نبود موجب ترس ما شود بلکه باید بدانیم چگونه با این خطر مقابله کنیم ضمن اینکه میان محققان درباره دوره بازگشت زلزله اختلاف نظر وجود دارد. وی افزود: همه این گسل ها مستعد زلزله بزرگ هستند اما این طور نسیت که به کل تهران آسیب بزنند توان آسیب زلزله ناشی از این گسل ها زیاد است اما می توانیم با آمادگی و انجام کارهای پیشگیرانه از این حادثه بگذریم. مرادی گفت: بررسی ها نشان می دهد در همه ساعات شبانه روز، زلزله بزرگ داشتیم چه در صبح، نیمه شب و غروب، اما زلزله های شب بیشتر برای مردم ترسناک است.منبع: خبرگزاری تسنیم
رئیس مرکز لرزه نگاری موسسه ژئوفیزیک دانشگاه تهران گفت: مدعیان پیش بینی زلزله؛ ادعای شان را مکتوب و به صورت علمی بیان کنند.
5,666
607349a92c38301a358e3800
  مواد لازم سس آووکادو مواد اصلیلیمو ترش ۱ عدد نمک به مقدار لازم فلفل سبز ۱ عدد گشنیز ۱ حبه گشنیز ۲ قاشق غذا خوری گوجه فرنگی گیلاسی ۳ عدد پیاز سفید و خرد شده۱ عدد آووکادو رسیده۴ عدد طرز تهیهزمان تهیه ۱۰ دقیقه زمان پخت ۰ دقیقه ۱آووکادو را بصورت طولی برش می دهیم و هسته آن را خارج می کنیم . ۲پوشت آنرا با قاشق خالی کرده و با چنگال له می کنیم و باقی مواد را به آن اضافه کرده و خوب مخلوط می کنیم ۳توجه داشته باشید که میزان آبلیمو که داخل سس آووکادو می ریزید بستگی به سلیقه خودتان دارد سایر نکات سس آووکادواین سس را می توانید در کنار انواع ترتیلا ، ساندویچ وکنار چیپس استفاده کنید  منبع : پاپیون
پوشت آنرا با قاشق خالی کرده و با چنگال له می کنیم و باقی مواد را به آن اضافه کرده و خوب مخلوط می کنیم
34,358
607357ea2c38301a358ea814
شنبه 25 فروردین و 27 رجب المرجّب مصادف با سالروز مبعث نبّی مکرم اسلام (ص) است. آن حضرت در روز (27 رجب) سال 40 عام الفیل در غار حرا، از سوی خداوند به پیامبری نایل آمد. در همین راستا بسیاری از هیئات سراسر کشور در چنین روزی اقدام به برگزاری مراسم و محافلی می‌کنند. هیئت رزمندگان اسلام نیز جمعه شب 24 فروردین ماه بعد از نماز مغرب و عشاء ویژه‌برنامه‌ای را تدارک دیده است. در این برنامه حجت‌الاسلام والمسلمین حسین انصاریان سخنرانی و سید مهدی میرداماد به مداحی و مولودی‌خوانی می‌پردازند. این مراسم در حسینیه شهداء واقع در همت غرب، بعد از خروجی اشرفی، بلوار عدل برگزار می‌شود و حضور برای علاقه‌مندان آزاد است. منبع : تسنیم
ویژه‌برنامه هیئت رزمندگان اسلام در آستانه سالروز مبعث رسول اکرم (ص) اعلام شد.
45,857
60735ce92c38301a358ed4ff
نوع عشقی که از هیچ راهی به جز نگاه کردن در چشمان طرف مقابل و گفتن «دوستت دارم» نمی‌توانید ابرازش کنید. وقتی مردی به نقطه‌ای می‌رسد که احساسش را برای دختر موردعلاقه‌اش ابراز می‌کند، معانی ضمنی متفاوتی با آن همراه خواهد بود. کلمات به تنهایی فقط کلمات هستند، چیزی که به آنها معنا و مفهوم می‌دهد، تعهدی است که آن مرد بعد از گفتن آن کلمات می‌پذیرد. شادی و خوشبختی تو خوشبختی من استدوست داشتن کسی یعنی احساساتتان را به او وصل کنید. یعنی در شادی‌اش سهیم باشید و برای اینکه بتواند با درد و غصه‌هایش کنار بیاید از قدرت خودتان به او بدهید. همانطور که رابرت ای. هایلاین می‌گوید، «عشق وضعیتی است که در آن خوشبختی طر‌ف‌مقابل برایتان لازم و ضروری می‌شود.» فکر می‌کنم کامل و ایدآلی، هرچند می‌دانم که نیستیمطمئناً هیچکس کامل نیست. وقتی مردی زنی را واقعاً دوست داشته باشد، همه چیز درمورد آن زن برای او زیبا می‌شود و نه فقط زیبایی ظاهری، حتی طریقه راه رفتن و حرف زدن او برایش جذاب می‌شود. این مرد می‌داند که این زن هم نقص‌هایی دارد ولی برایش مهم نیست چون عشق یعنی بدی‌های آن فرد را هم در کنار خوبی‌هایش بپذیرید. حرف‌هایم را با عمل به تو ثابت می‌کنمهمانطور که «دوستت دارم» فقط کلمه هستند، قول‌ها و وعده‌ها هم اگر عملی نشوند چیزی جز کلماتی نیستند به زبانتان آمده‌اند. مرد عاقل می‌داند کسی که به وعده‌های خود عمل نمی‌کند شایسته احترام نیست، کسی شایسته احترام است که به قول‌های خود وفا کند. من به تو احترام می‌گذارمهیچوقت نمی‌توانید عاشق کسی شوید که احترامی برای او قائل نیستید. وقتی کسی را واقعاً دوست دارید، احترام شما به او بیشتر و عمیق‌تر خواهد شد. شما به افکار، احساسات و نظرات او احترام می‌گذارید. در تصمیم‌گیری‌هایی که روی هر دو شما اثر دارد حتماً اینها را در نظر می‌گیرید. و مهمتر اینکه، هیچوقت طوری که اعتماد بینتان را خدشه‌دار کند رفتار نمی‌کنید. من به تو اعتماد دارمیک وجه بسیار مهم دیگر عشق اعتماد است. نقل‌قولی وجود دارد که می‌گوید، «عشق یعنی به طرفتان قدرت از بین بردن خودتان را بدهید ولی اعتماد داشته باشید که او اینکار را نمی‌کند.» اعتمادی که همراه با عشق می‌آید فقط به این معنی نیست که اطمینان داشته باشید او به شما خیانت نمی‌کند. اعتماد به این است که او هم همان تعهدات را نسبت به شما دارد.اعتمادی که باعث می‌شود بتوانید در روزهای سختی به او تکیه کنید و برعکس. اعتمادی که می‌گوید او با شما صادق است و شما هم همینطور. از هیچ تلاشی بخاطر تو فروگذار نمی‌کنمعشق فقط یک کلمه نیست، فقط یک اسم نیست، یک فعل است. برای اینکه واقعاً وجود داشته باشد باید عملی شود. نیاز به تلاش دارد. نیاز به پشتکار دارد. در نسل ما عشق ما را یاد آتش‌بازی می‌اندازد. تصویری بسیار زیبا و جذاب ولی غیرقابل پیش‌بینی و بسیار کوتاه در ذهنمان ایجاد می‌کند. چیزی که فقط خاطره‌اش در ذهن‌هایمان می‌ماند. نسل قدیمی‌تر آتش روشن می‌کردند. آتش آنها با یک شعله بسیار کوچک شروع می‌شد و کم‌کم زبانه می‌کشید و بزرگ و بزرگ‌تر می‌شد. انسان عاقل تلاشی که برای بزرگ کردن و نگه داشتن آن شعله لازم است را درک می‌کند. هر اتفاقی هم که بیفتد، من کنارت هستمعاشق کسی بودن و به او تعهد داشتن به این معنی نیست که فقط در خوشی‌ها کنار او باشید. این یک کار پاره‌وقت نیست. یا هستید یا نیستید. این یعنی هم روزهای آفتابی کنارش باشید و هم در روزهای بارانی چتر روی سرش شوید. وقتی بیمار است از او مراقبت کنید، وقتی نیاز دارد کمکش کنید و مشکلات زندگی را با هم و در کنار هم پیش ببرید. تعهد اصلاً ساده نیست. تعهد یعنی روی تمام گفته‌هایتان بایستید، حتی اگر مدت زیادی از گفتن آنها گذشته باشد. می‌توانم آینده‌ام را با تو تصور کنموقتی مردی عاشق زنی می‌شود، زندگی‌اش دیگر فقط برای خودش نیست. من و تو دیگر تبدیل به ما می‌شود و وقتی شروع به فکر کردن درمورد آینده‌اش می‌کند، او را کنار خود می‌بیند. عاشق یک زن شدن یعنی بتوانید زندگی‌تان را با تمان لذت‌هایش با او متصور شوید. نمی‌دانم واقعاً زندگی بدون تو چطور خواهد بودممکن است وقتی یک پیام محبت آمیز از طرف او دریافت می‌کنید این فکر به سراغتان بیاید یا وقتی دست در دست هم خیابان‌ها را طی می‌کنید، ممکن است یکدفعه به ذهنتان خطور کند که واقعاً زندگی‌تان قبل از اینکه این زن وارد آن شود چطور بوده است. البته خیلی خوب است که هرازگاهی نگاهی به گذشته داشته باشیم و از تجربیاتمان درس بگیریم ولی با حضور این فرد در زندگی‌تان به یکباره تمام توجهتان فقط و فقط معطوف به آینده‌تان با او خواهد شد. گذشته‌ات هیچ اهمیتی برای من ندارد، فقط می‌خواهم آینده‌ات من باشمبلوغ به ما می‌آموزد که همه ما گذشته‌ای داشته‌ایم که بخش‌هایی از آن ممکن است بهتر از گذشته دیگران بوده باشد. نکته اینجاست که بااینکه ما همیشه گذشته‌مان را به دنبال خود می‌کشیم، قرار نیست آن گذشته تعریف‌کننده ما باشد. و وقتی کسی را دوست داریم، مطمئناً گذشته او هم تعریف‌کننده او نخواهد بود. ما شروع به ساختن دنیای خودمان با این فرد می‌کنیم. خاطرات خودمان، سنت‌های خودمان، زندگی خودمان با همدیگر. متوجه می‌شویم که کسی که او بوده است، کسی نیست که الان هست. البته اشکالی ندارد که هر ازگاهی نگاهی به پشت سر بکنیم ولی اگر قرار باشد برای مدتی طولانی روی آن متمرکز شوید، مطمئناً به هم خواهید ریخت.منبع : مردمان
واژه‌ی «عشق» شکل‌ها و مفهوم‌های مختلفی به خود می‌گیرد. از نوشتن عاشقتم‌های عادی در پیام‌هایی که به دوستانتان می‌دهید تا عشقی که به اعضای خانواده‌تان دارید، عشقی که بهترین دوستتان دارید و یک عشق بسیار بسیار عمیق‌تر و صمیمانه‌تر به ممکن است به یک نفر از جنس مخالفمان داشته باشیم.
33,205
607357702c38301a358ea393
2018سالی است که تصور می‌کردیم زمان خرید ماشین‌های پرنده و جت‌پک‌ها فرا می‌رسد. ما با این موضوع هنوز فاصله زیادی داریم و در عوض، امسال می‌توانیم ساعت های هوشمند را خریداری کنیم. برخی از این محصولات طی سال‌های گذشته بسیار بهتر و کاربردی‌تر از قبل شده‌اند. در سوی دیگر، هنوز هم برخی ساعت‌ها محدودیت‌های بسیاری دارند که شاید بارزترین نمونه آن اپل واچ باشد. این گجت دوست‌داشتنی تنها با گوشی های آیفون سازگار است، اما طراحی زیبا و اکوسیستمی از نرم افزارهای غنی داشته و قابلیت‌های کاربردی آن می‌تواند هر کسی را برای خرید وسوسه کند. خوشبختانه دنیای اندروید هم یک نماینده بسیار خوب دارد و آن، محصولات سری “Gear” هستند. Google Wear OS، پلتفرم امروزی ده‌ها ساعت هوشمند جذاب است که بسیاری از آنها توسط سازندگان مطرح در سراسر دنیا تولید می‌شوند. “Fossil Group” تعداد زیادی ساعت هوشمند مبتنی بر اندروید ویر را توسعه داده و بسیاری از شرکت‌های دیگر نیز بر این قطار سوار هستند. خود گوگل نیز تلاش دارد با ارائه آپدیت‌ها جدید، پلتفرم Wear OS را احیا کند. شاید وجود ساعت‌های متعدد در بازار، کمی انتخاب را سخت کرده باشد. به همین جهت، در ادامه به معرفی بهترین ساعت های هوشمند 2018 خواهیم پرداخت که همین حالا می‌توانید آنها را خریداری کنید. اپل واچ سری 3 لیست بهترین ساعت های هوشمند سال 2018 را با جدیدترین محصول اهالی کوپرتینو آغاز می‌کنیم. اپل واچ را می‌توان بهترین و موفق‌ترین ساعت هوشمند موجود در بازار در نظر گرفت. مدل جدید اپل واچ سری 3، اتصال شبکه مستقل را به ارمغان آورده است تا کاربران حتی بدون همراه داشتن موبایل خود قادر به برقراری تماس از طریق ساعت هوشمند باشند. این ویژگی تنها توسط اپراتورهای اصلی آمریکا و برخی اپراتورهای اصلی در دیگر کشورها پشتیبانی می‌شود و شما علاوه بر برنامه اقساطی خود برای ساعت، باید 10 دلار را نیز بابت این ویژگی پرداخت کنید. یکی از تغییرات قابل توجه در نسل جدید، تعهد اپل برای بهینه‌تر کردن و بهبود این پلتفرم است. با تمرکز مجدد روی سلامتی و تناسب اندام، ساعت هوشمند اپل را نمی‌توان گجتی ضروری تلقی کرد، اما هم‌چنان یکی از بهترین انتخاب‌ها محسوب می‌شود. سامسونگ گیر اس 3 کلاسیک و فرانتیر، گیر اس 2 و اس 2 کلاسیک دومین گزینه در بهترین ساعت های هوشمند سال 2018 ، محصولات سری Gear سامسونگ هستند. ساعت‌های جدیدتر گیر اس 3 قوی‌تر، بزرگتر (با اندازه 46 میلی‌متر) و مردانه‌تر هستند، در حالی که گیر اس 2 و گیر اس 2 کلاسیک که سال 2015 شاهد عرضه آنها بودیم، هم‌چنان با قیمت پایین‌تر و اندازه کوچک‌تر 40 میلی‌متر تولید و عرضه می‌شوند. ال جی واچ اسپورت و واچ استایل محصولات پیش رو، اولین ساعت های هوشمندی بودند که همراه با Android Wear 2.0 معرفی شدند. همان‌طور که از نام واچ استایل پیداست، این ساعت کمی رسمی‌تر بوده و روی بدنه ظریف و زیبای آن نمی‌توان هیچ‌کدام از جزئیات آزاردهنده ساعت‌های قدیمی‌تر را پیدا کرد. صفحه چرخان را می‌توان یکی از المان‌های کلیدی در ناوبری واچ استایل در نظر گرفت: شما می‌توانید آن را برای پیمایش در منوی ساعت بچرخانید و با فشردن آن نیز لانچر اپلیکیشن را باز کنید. به علاوه، فرا خواندن سریع گوگل اسیستنت با استفاده از این صفحه امکان‌پذیر است. کاربران می‌توانند این گجت زیبا را در سه رنگ مختلف رز گلد، تیتانیوم و نقره‌ای همراه با بندهای استاندارد 18 میلی‌متری که مناسب همه دست‌ها است، سفارش دهند. سامسونگ گیر اسپورت گزینه بعدی در لیست بهترین ساعت های هوشمند سال 2018 باز هم از محصولات سامسونگ است. گیر اسپورت شباهت زیادی به گیر اس 3 دارد، اما کمی باریک‌تر و سبک‌تر بوده و فاقد برخی از امکانات آن است. با این حال، خریداران از قابلیت‌های آفلاین اسپاتیفای برخوردار شده و ضمن پرداخت پول کمتر می‌توانند نسبت به مقاومت آن در فشار 5 اتمسفر و استفاده در زیر آب اطمینان داشته باشند. ایسوس زن واچ 3 زن واچ 3 یک ساعت هوشمند شیک و دایره‌ای شکل است که البته در بازار کشور آمریکا به فروش نمی‌رسد. این محصول زیبا که از فولاد 316L ساخته شده، در سه رنگ “Gunmetal”، نقره‌ای و رز گلد ارائه می‌شود. در این ساعت ما می‌توانیم تلفیقی از زیبایی و درجه‌ای از استاندارد از مقاومت را ببینیم. به علاوه، ZenWatch 3 با ضخامت کمتر از 10 میلی‌متر در دسته باریک‌ترین و البته بهترین ساعت های هوشمند سال 2018 موجود در بازار قرار می‌گیرد. در نهایت، چیپ Snapdragon 2100 مسئولیت مدیریت اطلاعات در این محصول خوش‌ساخت را بر عهده دارد. هواوی واچ 2 اولین ساعت هواوی، ظاهری شیک و طراحی بسیار زیبایی داشت و همین موارد سبب جذب افراد بسیاری زیادی شد. اما نسل جدید رویکردی متفاوت را در پیش گرفته و با ظاهر زمخت‌تر، قابلیت‌های بیشتری را ارائه می‌کند. هواوی واچ 2 از سیستم عامل اندروید ویر بهره می‌برد و در دو نسخه مختلف کلاسیک و اسپورت، به ترتیب با قیمت‌های 370 و 300 دلار به فروش می‌رسد. گارمین ویوو اکتیو 3 ویوو اکتیو 3، یک جانشین بسیار خوب برای “Vivoactive HR” است که با حذف شکل جعبه‌ای، حالا طراحی دلپسندی داشته و با قابلیت‌هایی همچون مقاومت بسیار بهتر در برابر آب، پشتیبانی برای شنا و پشتیبانی از سیستم پرداخت وایرلس “Garmin Pay” به دست کاربران می‌رسد. “Garmin Pay” از مستر کارت، ویزا و دیگر کارت‌های اعتباری بانک‌های منتخب پشتیبانی می‌کند. ویوو اکتیو 3 به عنوان یکی از بهترین ساعت های هوشمند سال 2018 ، از نمایشگر “Chrome” گارمین بهره می‌برد؛ یک صفحه نمایش کاملا رنگی که مطالعه محتوای آن زیر نور آفتاب امکان‌پذیر بوده و یک نمایشگر لمسی واقعی مشابه چیزی که در “Vivoactive HR” دیده بودیم.منبع: گجت نیوز
در این بخش با معرفی بهترین ساعت‌های هوشمند سال 2018 ، برخی از بهترین ساعت‌های هوشمندی که همین حالا خرید آنها امکان‌پذیر است را بررسی می‌کنیم.
578
607347d72c38301a358e2420
این کتاب مشتمل بر مقالاتی همچون، سفره ایرانی؛ وجهی از رویای فرهنگی ایرانی (سید محمد بهشتی)، انسان‌شناسی غذا و نقد مفاهیم بر ساخته (علیرضا حسن‌زاده)، سفره ایرانی؛ تبلور فرهنگ ایرانی (سید احمد محیط طباطبایی)، جامعه روستایی و مفهوم نمادین غذا: نگاهی انسان شناختی به منظومه «گاو» اثر شیون فومنی (سمیه کریمی)، بررسی مردم‌شناختی شیوه‌های نگهداری خوراک در روستای هزاوه (پرویز فیضی)و... است. نان بقسمات، سوغات فراموش شده شهر سمنان (حمید رضا حسنی و فاطمه قلی‌پور)، شیوه تهیه شیره انگور و کف در شهرستان گناباد (محمد مکاری)، یارگیری زنانه در تهیه خوراک ترخینه در کرمانشاه (مینو سلیمی)، نقش آیینی، اجتماعی و فرهنگی خوراک‌های شب چله در همدان (بهمن رحیمی - مریم محمد کریمی ) بخش دیگری از مقالاتی که در این مجموعه گردآوری شده است. سید محمد بهشتی در مقدمه این کتاب آورده است: یکی از رمزهای درک فرهنگ که می‌توان به کمک آن به گنجینه بزرگی از معانی و مفاهیم دست یافت، غذا و تنوع موجود در آن است، به واقع تاریخ تکامل و تحول فرهنگ با تاریخ تحول و تکامل غذا در هم تنیده است. با توجه به آنکه غذا همواره همگرایی، دوستی و به قول ایرانیان همسفرگی را تداعی می گرداند می توان نمادپردازی دوستی و صلح را در فرهنگ و تمدن ایرانی به تماشا نشست. علیرضا حسن‌زاده، رییس پژوهشکده مردم‌شناسی نیز در مقدمه کتاب نوشته است: در طی بیش از دو دهه اخیر یکی از حوزه‌های مهم مورد مطالعه پژوهشکده مردم‌شناسی غذا بوده است و نخستین بار پژوهشکده مردم‌شناسی در سازمان میراث فرهنگی، صنایع دستی و گردشگری، همایشی را با نام خوراک و فرهنگ در سال 1384 برپا کرد. مجموعه مقالات این همایش با نام خوراک و فرهنگ یکی از نخستین کتاب‌هایی بود که در زمینه انسان‌شناسی غذا منتشر شده است و در آن ابعاد مفهومی، انسان‌شناختی، قومی و فرهنگی غذا؛ موضوع تعاملات و تفکر محققان و انسان‌شناسان ایران قرار گرفته است. اثر یاد شده که در برابر نگاه خوانندگان قرار دارد کتابی دیگر از پژوهشکده مردم‌شناسی است که سعی دارد به ارایه روایتی اتنوگرافیک از غذای ایرانی در حوزه‌های مختلف آن بپردازد.  منبع: ایبنا
کتاب غذا در آیینه فرهنگ به کوشش علیرضا حسن زاده با همکاری مینو سلیمی و مریم پهلوان شریف توسط پژوهشگاه میراث فرهنگی و گردشگری منتشر شد .
18,476
607350d22c38301a358e6a0a
  اصولاً رابطه بین زن و شوهرها باید بر پایه صداقت و دوستی استوار شود... این رابطه زمانی خدشه دار می شود که موضوعی از سوی آقا یا خانم پنهان کاری شود و در اینجاست که اعتماد و امنیت بین طرفین نیز خدشه دار می شود، اگر هم، زن و شوهری اعتمادشان نسبت به هم از بین برود دیگر ادامه زندگی برایشان معنا نخواهد داشت. پس وقتی «پنهان کاری» اینقدر آثار مخرب دارد توصیه ما این است که زوجین از اول زندگی با هم صادق باشند. یه روزی دستت رو می شه پنهان کاری علل مختلفی دارد و همیشه بدان معنا نیست که علت آن خیانت باشد، بلکه خیانت کردن زوجین فقط یکی از عوامل «پنهان کاری» است. برایتان مثالی می زنم، زنی به طور پنهانی به خانواده خود کمک می کند یا به آنها سر می زند؛ در صورتی که می داند اگر همسرش متوجه شود عکس العمل نشان می دهد. یا اینکه به طور پنهانی به کلاس های آموزشی و ورزشی می رود. این موارد از مصادیق پنهانی کاری است. به طور قطع و یقین و دیر یا زود، همسرش با خبر می شود. آنچه که از پرونده های دادگاه و مشاوره ها می توان دریافت کرد این است که «پنهان کاری» مقطعی بوده و دیر یا زود دست طرف مقابل رو خواهد شد. خودت آزاد، همسرت آزاد توصیه ما این است، کاری نکنیم که خودمان عامل «پنهان کاری» همسرمان باشیم. بعضی از آقایان آنقدر چارچوب و ضوابط برای زندگی گذاشته اند و دوست دارند همسرشان را در خانه حبس کنند تا با هیچ کسی ارتباط نداشته باشد که این رفتار ممکن است باعث شود نیازهای همسر نادیده گرفته شود و دست به پنهان کاری بزند. به طور مثال وقتی آقایی نمی گذارد همسرش حتی به دیدار مادر خود برود؛ روزی ممکن است همسرش به او خیانت کند و این بار، نه تنها به دیدن مادر خود برود بلکه دوستی هم برای خود انتخاب کند چرا که رفتار شوهر باعث شده زن از همسرش تنفر پیدا کند. پس کاری نکنیم که خودمان عامل پنهان کاری باشیم. پاسخ منطقی به انتظارات همسرتان پس به انتظارات همسرتان پاسخ درست و اصولی بدهید. این همیشه در مورد آقایان صدق نمی کند که نسبت به همسرشان گاهاً بی تفاوت هستند. اگر خانم متاهلی نمی تواند نیازهای همسر خود را برآورده کند به هر حال ممکن است همسرش دست به پنهان کاری بزند. یا بالعکس اگر خانمی مهمانی و مکان های شلوغ را دوست دارد، بهتر است، آقا او را به این گونه مکان ها ببرد، چون در غیر این صورت ممکن است این خانم به طور پنهانی به مهمانی های دوستان برود و به همسر خود بگوید که به خرید رفته است. در اینجا هر دو طرف مقصر هستند. پس باید پاسخ منطقی به انتظارات همدیگر بدهند. آقایان بیمار؛ خودتان را درمان کنید متاسفانه بعضی ها به خصوص آقایان علی رغم اینکه با همسرشان هیچ گونه مشکلی ندارند و تمام خواسته هایشان برآورد می شود، ولی باز دست به شیطنت می زنند و دور از چشم همسرشان پنهان کاری می کنند. این یک بیماری است که معمولاً در آقایان بیشتر است این دسته از آقایان دوست دارند معمولاً ارتباط های دیگری داشته باشند توصیه ما این است که حتماً خودشان را درمان کنند. گوشی های دوم با طعم سیم کارت های دوم یکی از دلایل مهمی که امروزه متاسفانه برخی از زن و شوهرها رو، به گوشی های دوم می آورند به خاطر جو حاکمی است که در کشور وجود دارد. وقتی یک سیم کارت ۱۰ هزار تومان باشد، شما آسان تر به نیازهای کاذب تان خواهید رسید، چرا که هزینه زیادی برای خط دوم تان نخواهد داشت.و اگر روزی کار به جای باریک کشیده شد، سریعاً می توانید سیم کارت را مفقود کنید. چون هزینه ای ندارد... آقایان و خانم های متاهل که گوشی و سیم کارت دوم و به دور از چشم همسرتان در کشوی میز محل کارتان دارید. شما با این کار به همسرتان خیانت بزرگی کرده اید، این رویه غلط را کنار بگذارید. از اضطراب تا بیماری های مزمن «پنهان کاری» به علت این که انرژی روانی زیادی را از افراد می گیرد باعث می شود فرد مدام در حال اضطراب و استرس باشد، تا موضوع برای همسرش افشا نشود. بنابراین اگر این قضیه کنترل نشود ممکن است فرد دچار بیماری های سخت روانی شود. اول درمان، بعد ازدواج نکته مهم، آنکه، خیلی ها در دوران مجردی دور از چشم پدر و مادر دست به پنهان کاری می زنند، وقتی ازدواج هم می کنند مدام در استرس هستند که مبادا همسرشان پنهان کاری کند. در حالی که با احتمال اینکه همسر خوبی هم داشته باشد اما چون به خاطر سال ها این گونه زندگی کردن، ذهن بیمارگونه پیدا کرده هم خودش و هم همسرش را اذیت می کند. توصیه ما این است که این دسته از افراد حتماً به روانشناس مراجعه کرده و خودشان را درمان کنند. منبع: قدس آنلاین
امان از آقایان و خانم های متاهل که متاسفانه دروغ را پایه زندگی خود قرار داده اند و با پنهان کاری سعی در فریب یکدیگر دارند. بهانه هایی چون، خونه مادر، خرید، اضافه کاری، خراب شدن ماشین، شیفت شب، سفرهای کاری و... کمک می کند تا به یکدیگر دروغ بگوییم. به راستی چرا در جامعه ما، این همه پنهان کاری زیاد شده است؟ چرا بعضی از زوجین برای رسیدن به خواسته های خود دست به پنهان کاری می زنند؟ آیا به واقع زن و شوهرها، از زندگی با یکدیگر لذت نمی برند که پنهان کاری می کنند؟
23,084
6073531b2c38301a358e7c0a
 دفتر خدمات ویژه موبایل
کدهای پیشواز محمد غلامی در اپراتورها
64,674
607365092c38301a358f1e80
 نجم‌الدین محمدی در حاشیه کمپین و پویش سبزی پلو ماهی با نیازمندی‌های تهرانی اظهار کرد: همزمان با روز ولادت حضرت امیرالمومنین علی (ع) روز پدر و همچنین فرا رسیدن سال نو این پویش به همت شهروندان تهرانی اجرا خواهد شد. وی با اشاره به کمپین و پویش سبزی پلو با ماهی با نیازمندان تهرانی گفت: برای اجرای این پیوش و تامین هزینه‌های آن شهروندان تهرانی کمک‌هایی کردند اگر چه این کمک‌ها خرد و کوچک بود اما توانستیم این پویش را راه‌اندازی کنیم. وی درباره نحوه کمک‌ها گفت: شهروندان #1398*8*780* کمک‌های خود را برای این پویش انجام دادند و در همین زمینه عصر امروز و در مرحله نخست 3 هزار و 300 بسته غذایی سبزی پلو با ماهی در اختیار افراد بی‌پناه و بی‌سرپرست در گرمخانه‌ها، مددسراها و همچنین حاشیه شهر تهران توزیع خواهد شد. محمدی افزود: براساس برنامه‌ریزی انجام شده در روزهای آتی و تا پایان سال نیز در چند مقطع دیگر توزیع غذا را در بین افراد نیازمند در حاشیه شهر تهران خواهیم داشت. مدیرعامل سازمان رفاه و خدمات اجتماعی شهرداری تهران در ارتباط با توزیع 2 هزار بسته غذایی به کودکان کار و خیابانی نیز گفت: این اقدام نیز در روزهای آتی انجام شده است و بنا داریم در آینده نیز آن را اجرا کنیم. وی همچنین درباره فرآیند طبخ غذاهای مورد نظر نیز گفت: سبزی پلو با ماهی برای نیازمندان با کیفیت بسیار مناسب و در حد رستوران‌های درجه یک تهیه شده است و پرسنل سازمان رفاه و خدمات اجتماعی آن را طبخ کرده‌اند. محمدی همچنین در ارتباط با فرآیند شناسایی خانواده‌های نیازمند گفت: بر اساس بانک اطلاعاتی که در اختیار سازمان خدمات اجتماعی است تمامی این افراد شناسایی شدند ضمن اینکه کودکان کار نیز از طریق مراکز پرتو شناسایی شده‌اند. مدیر عامل سازمان رفاه و خدمات اجتماعی شهرداری تهران گفت: تا امروز حدود 500 میلیون تومان از طریق شهروندان برای اجرای این پویش جمع‌آوری شده است و این پویش همچنان ادامه خواهد داشت. وی گفت: بر اساس آمار در روزهای سرد سال در سال جاری 1700 تا 2 هزار نفر از افراد بی‌پناه و بی‌سرپرست در مراکز گرمخانه‌ها و مددسراهای شهرداری تهران نگهداری شدند. منبع : خبرگزاری تسنیم
مدیر عامل سازمان رفاه و خدمات اجتماعی شهرداری تهران، از اجرای پویش سبزی پلو با ماهی با نیازمندان تهرانی خبر داد و گفت: این پویش در آستانه سال نو از امروز آغاز و این پک غذایی در اختیار افراد نیازمند، بی‌پناه در گرمخانه‌ها و حاشیه شهر تهران می‌گیرد.
75,253
607369b92c38301a358f47d3
امام صادق(ع) که ششمین امام معصوم است و مذهب شیعه را با نام او به عنوان مذهب جعفری می‌شناسند، در سال 148 قمری به دست عوامل منصور دوانقی مسموم شد و بر اثر آن، به شهادت رسید، به مناسبت سالروز شهادت این امام همام اسامی و برنامه‌های هیأت‌های مذهبی شاخص تهران را که در شب و روز شهادت امام صادق(ع) اقدام به برپایی مراسم عزاداری می‌کنند، در ادامه می‌آید: *آستان مقدس حضرت عبدالعظیم حسنی(ع) -سخنران: حجت‌الاسلام سیدمحمود وزیری مداح: حمیدرضا خادم یکشنبه 17 تیر ماه بعد از اقامه نماز مغرب و عشاء،‌ مصلای بزرگ ری -سخنران: حجت‌الاسلام مصطفی کرمی مداح: حجت‌الاسلام حمید نجفی دوشنبه 18 تیر ماه بعد از اقامه نماز ظهر و عصر، مصلای بزرگ ری حسینیه فاطمیون یکشنبه و دوشنبه 17 و 18 تیرماه سخنران: حجت‌الاسلام والمسلمین سیدحسین هاشمی‌نژاد پیش‌منبر: حاج مهدی سماواتی زیارت عاشورا: حاج عباس تقی‌زاده روز دوشنبه بعد از برگزاری مراسم، دسته عزاداری به سمت میدان بهارستان حرکت خواهد کرد. نشانی: خیابان مجاهدین اسلام، بعد از چهارراه آبسردار *مسجد ارک -سخنران: حجت‌الاسلام مصطفی کرمی مداح: منصور ارضی یکشنبه 17 تیر ماه بعد از اقامه نماز مغرب و عشاء،‌میدان پانزده خرداد *حسینیه صنف لباس‌فروشان -سخنران: حجت‌الاسلام ملکی مداح: منصور ارضی دوشنبه 18 تیر ماه از ساعت 6 صبح، خیابان سعدی جنوبی *هیأت رایة العباس(ع) سخنران: حجت‌الاسلام علوی تهرانی مداح: محمود کریمی یکشنبه 17 تیر ماه بعد از اقامه نماز مغرب و عشاء، چیذر آستان امامزاده علی اکبر(ع) *مسجد الرضا(ع) سخنران: حجج اسلام علی‌محمدی و عالی مداحان: محمد کریمی، مهدی اکبری 17 و 18 تیر ماه از ساعت 21 تا 22:30،‌ خیابان شهید لواسانی(فرمانیه)، خیابان دیباجی شمالی، نرسیده به بزرگراه صدر، مجتمع مذهبی، فرهنگی مسجد الرضا (ع) *هیأت فاطمیه ارشاد سخنران: سیدمهدی شجاعی مداح: مجید شعبانی یکشنبه 17 تیر ماه از ساعت 21:30 تا 23، پایین‌تر از میدان رسالت تقاطع جانبازان و شهید مدنی *هیأت رزمندگان اسلام سخنران: حجت‌الاسلام علی سرلک مداح: سیدمهدی میرداماد یکشنبه 17 تیر ماه از ساعت 21 تا 23، تهرانپارس، بین فلکه دوم و سوم، نبش خیابان 182 غربی، مسجد الاقصی *هیأت میثاق با شهدا  سخنران: حجت‌الاسلام حامد کاشانی مداح: میثم مطیعی سه‌شنبه 19 تیر ماه از ساعت 21 تا 23، بزرگراه شهید چمران، پل مدیریت، مسجد دانشگاه امام صادق(ع) *رزمندگان شمال‌شرق تهران سخنران: حجت‌الاسلام حسین ولی‌اللهی مداحان: مجید ذاکرتهرانی، یدالله پاشازاده، حمیدکاظمی یکشنبه 17 تیر ماه از ساعت 21 تا 23، خیابان دماوند،‌چهارراه سبلان،بلواراشراقی، حسینیه مکتب ارشاد *هیأت مکتب الصادق(ع) سخنران: حجت‌الاسلام میرلوحی با مداحی مداحان اهل بیت(ع) یکشنبه 17 تیر ماه از ساعت 18 تا 20،‌ بلوار دریا، روبروی پارک دلاوران، مجتمع فرهنگی آموزشی امام صادق(ع) *بیت‌ الحسن المجتبی سخنران: حجت‌الاسلام عباس ابوالحسنی مداح: سیدصادق مرعشی یکشنبه 17 تیر ماه از ساعت 20، خیابان ایران هیئت مکتب الزهرا (س) شهران وابسته به مسجد حمزه سیدالشهداء (ع) عزاداری در شام شهادت امام صادق (ع) سخنران: حجت‌الاسلام مهدی حسن‌آبادی مداحان: حسن حسینخانی و محمدحسین حدادیان قاری: حسین هاشمی مزینانی دوشنبه 18 تیر 97 از ساعت 17.30 تا اذان مغرب جنت آباد جنوبی، میدان چهارباغ، مسجد حمزه سیدالشهداء هیئت لثارات الحسین (ع) مراسم عزاداری شهادت امام صادق (ع) سخنران: حجت‌الاسلام شیرازی مداحان: کربلایی سیدیاسر موسوی، علی محمدی‌وند، حسین محمدی‌وند و مجید خرمی یکشنبه 17 تیرماه از ساعت 21 نشانی: بزرگراه رسالت، خیابان هنگام، روبروی سازمان آب، کوچه نوفلاح هیئت مکتب الرسول (ص) سخنران: مصطفی عبدالصمد مداح: کربلایی محمد جواد اکبری برنامه‌های ابتکاری: برنامه ویژه کودک و نوجوان 18 تیرماه از اذان مغرب و عشاء نشانی: خ 17 شهریور بعد از پل آهنگ، نرسیده به میدان خراسان، کوچه مسگر، کوچه آقا مهدی صراف، حسینیه شهدای گردان همزه منبع: خبرگزاری فارس
در شام و روز شهادت امام جعفر صادق(ع) سراسر پایتخت در غم شهادت ششمین آسمان تابناک امامت و ولایت به اقامه عزا در مساجد،‌ هیئات و حسینیه‌های تهران می‌پردازند.
84,752
60736dc22c38301a358f6cee
  بحثی در باب ارث بردن مسلمان از غیر مسلمان و حجب ورثه غیرمسلمان طرح مساله و پیشینه آن در متون فقهی:در کتاب شرایع پیرامون ارث بردن مسلمان از کافر آمده است: «مسلمان از کافر - چه ملی و چه مرتد - ارث می برد. اگر کافری بمیرد و چند وارث کافر و یک وارث مسلمان داشته باشد، میراث او برای وارث مسلمان است - هر چند که ولی نعمت یا ضامن جریره او باشد و وارثان کافر از او ارث نمی برند هر چند در نسب به او نزدیک تر باشند.» صاحب جواهر در تعلیقه ای بر این سخن شرایع می نویسد: «در این مساله هیچ مخالفی نیافتم؛ بلکه مورد اجماع منقول و محصل است. اجماعات منقولی که به نص یا به ظاهرخود دلالت بر این معنا دارند آن چنان که در موصلیات و خلاف و سرایر و نکت و تنقیح و کشف اللثام نقل شده، مستفیض است.» سخنان فقها نیز همگی همین معنا را می رساند و اینک نمونه هایی از عبارات ایشان: شیخ مفید در مقنعه در باب مواریث پیروان ادیان مختلف می نویسد: «اهل اسلام براساس روابط نسبی و سببی از خویشان کافر و مسلمان خود ارث می برد، ولی کافر در هیچ حالی ازمسلمان ارث نمی برد. بنابراین، اگر شخصی یهودی یا نصرانی یا مجوسی یک پسر مسلمان و یک پسر غیرمسلمان داشته باشد، میراث او بر مذهب آل محمد(ص) برای پسر مسلمان است نه کافر. و اگر برادری مسلمان و پسری کافر داشته باشد، برادر مسلمان او موجب حجب پسر کافر از میراث پدر می شود و از او به میراث پدر سزاوارتر است. و دراین فرض، پسر کافر به سبب کفر خود، همچون پسری که در حیات پدرش مرده یا پسری که قاتل پدرش باشد و به سبب جنایت خود از ارث محروم شده باشد، به شمار می آید.» سید مرتضی در انتصار می گوید: «یکی از آراء اختصاصی امامیه در این زمان - اگر چه در گذشته برخی از فقهای مذاهب دیگر نیز با این رای موافق بودند - این است که مسلمان از کافر ارث می برد ولی کافر از مسلمان ارث نمی برد.» وی در ناصریات نیز می گوید: «ما از مشرکان ارث می بریم و موجب حجب ورثه آنان می شویم. رای درست همین است و فقهای ما بر این رای هستند. از معاویة بن ابوسفیان و معاذ و محمد بن حنفیه و مسروق و عبدالله بن معقل مزنی و سعید بن مسیب نیز همین قول نقل شده است. فقهای دیگر با این رای مخالفند و می گویند: مسلمان از کافر و کافر از مسلمان ارث نمی برد. دلیل ما بر این که مسلمان از کافر ارث می برد ولی کافر از مسلمان ارث نمی برد، اجماع متردد است.» شیخ طوسی در نهایه می نویسد: «هرگاه کافر، وارث مسلمانی داشته باشد چه پسر او باشد و چه پدر، خویشاوند دور باشد یا نزدیک، مرد باشد یا زن،همسر باشد یا شوهر و وارث دیگری غیر از او نداشته باشد، تمام مال او به وارث مسلمان می رسد. اگر علاوه بر وارث مسلمان وارث کافری دور یا نزدیک نیز داشته باشد یا همسر یا شوهر کافری داشته باشد، میراث او برای وارث مسلمان است نه وارث کافر.» قاضی ابن براج هم در مهذب شبیه همین عبارت را آورده است. ابوالصلاح حلبی در الکافی فی الفقه می نویسد: «کافر از مسلمان ارث نمی برد اگر چه جهات کفر او مختلف و نسبت او نزدیک باشد، مسلمان از کافر ارث می برد اگرچه نسبت او دور باشد مانند پسر دایی. اگر مورث،مسلمان یا کافر باشد و پسر دایی مسلمان و فرزند کافری داشته باشد چه یهودی و نصرانی و چه قائل به جبر و تشبیه و چه منکر نبوت یا امامت، میراث او به پسر دایی مسلمانش می رسد نه به پسر کافرش.» از ظاهر سخن ابوالصلاح چنین برمی آید که وی کسی را که واقعا محکوم به کفر بوده ولی ظاهرا منتسب به اسلام است، در این حکم ملحق به کافر کرده است و این برخلاف فتاوای دیگر فقهای ماست. شیخ طوسی در نهایه می گوید: «مسلمانان از یکدیگر ارث می برند اگر چه در آرا و مذاهب با هم مخالف باشند؛ زیرا آنچه موجب اثبات وراثت است، اظهار شهادت و اقرار به ارکان شریعت می باشد.»  سید ابوالمکارم بن زهره در غنیه آورده است: «پیش تر بیان کردیم که کافر از مسلمان ارث نمی برد، اما مسلمان بنابر مذهب ما از کافر ارث می برد اگر چه نسبت او دورباشد. هم اجماع و هم ظاهر آیات میراث دلالت بر این معنا دارند، فقط مواردی از شمول ظاهر آیات میراث بیرون است که دلیل قاطع بر خروج آنها وجود داشته باشد... هرگاه کافری فرزندان نابالغ و خویشاوند مسلمانی داشته باشد، باید نفقه فرزندان از ترکه کافر پرداخت شود تا به سن بلوغ برسند، اگر اسلام آوردند میراث برای آنان خواهد بود و اگراسلام نیاوردند، میراث برای خویشاوند مسلمان او خواهد بود.» ابن حمزه در وسیله می گوید: «اگر کافری بمیرد، وضع او از سه حال بیرون نیست: یا وارث او کافر است، یا مسلمان است، یا برخی از ورثه اومسلمان و برخی کافرند. در حالت نخست، میراث او برای وارث کافر و در حالت دوم و سوم میراث او برای وارث مسلمان است، هر چند نسبت وارث کافر نزدیک تر از وارث مسلمان باشد و هر چند وارث مسلمان خویشاوند مورث نباشد بلکه فقط ولی نعمت او باشد. اگر از کافر پسر نابالغی به جا بماند که مادر او مسلمان است، میراث او برای آن کودک است؛ زیرا فرزندبه اشرف والدین ملحق می شود. اگر بالغ شد و اسلام آورد، مال را می گیرد و اگر اسلام نیاورد، مجبور به پذیرش آن می شود و اگر امتناع ورزد، کشته می شود و میراث او برای وارث مسلمان او است و اگر وارث مسلمانی نداشته باشد میراث او برای بیت المال است.» ابن ادریس در سرایر می گوید: «پیش از این بیان کردیم که کافر از مسلمان ارث نمی برد، اما بر مذهب ما، مسلمان از کافر ارث می برد اگر چه نسبت او دور باشد و وجود او مانع از رسیدن ارث به خویشاوندان نزدیک کافر می شود. این مساله در میان فقهای ما بدون اختلاف است.» یحیی بن سعید حلی در الجامع للشرائع می گوید: «اگر کافر، وارثی کافر و وارثی مسلمان داشته باشد، ارث او به وارث مسلمان می رسد اگر چه نسبت او دورتر از کافرباشد.» علامه حلی در قواعد می نویسد: «اگر ورثه کافری همه کافر باشند، از او ارث می برند؛ اما اگر یکی از ورثه، مسلمان باشد تمام میراث به او می رسد خواه نسبت او نزدیک باشد یا دور، حتی ولی نعمت یا ضامن جریره ای که مسلمان باشد، فرزند کافر را از میراث پدرش محروم می کند؛ اما امام مانع از رسیدن ارث پدر به پسر نیست. اگر علاوه بر فرزند کافر، همسر مسلمانی نیز داشته باشد، در صورتی که قائل به رد ارث باشیم بحثی نیست و در غیر این صورت، قوی ترین احتمال آن است که یک هشتم میراث به همسر و باقی آن به پسر تعلق می گیرد. سه احتمال دیگر نیز وجود دارد: این که یک چهارم از آن همسر و باقی از آن پسر باشد، یا باقی از آن هر دو، یا از آن امام باشد.» امام خمینی در تحریر الوسیله می نویسد: «اگر کافری - چه اصلی و چه مرتد فطری یا ملی - بمیرد و وارثان کافر و مسلمانی داشته باشد، میراث او به وارث مسلمان می رسد. اگر وارث مسلمانی نداشته و همه وارثان او کافر باشند، میراث او بر اساس قواعد باب ارث به آنان می رسد. اما اگر کافر، مرتد ملی یا فطری باشد و همه وارثان او کافر باشند، میراث او به امام(ع) می رسد نه به ورثه کافراو.» آیت الله خویی در منهاج الصالحین می نویسد: «مسلمان از کافر ارث می برد و مانع از رسیدن ارث کافر به کافر می شود. بنابراین، اگر کافری بمیرد و پسری کافر و برادریا عمو یا ولی نعمت یا ضامن جریره مسلمانی داشته باشد این مسلمان از او ارث می برد ولی پسر کافرش ارث نمی برد.این حکم در صورتی است که کافر، اصلی باشد؛ اما اگر کافر، مرتد باشد چه ملی و چه فطری، رای مشهور آن است که امام وارث او است و کافر از او ارث نمی برد و از این جهت در حکم مسلمان است. البته بعید نیست که مرتد مخصوصامرتد ملی، حکم کافر اصلی را داشته باشد.» از ملاحظه آراء فقها روشن می شود که اصل این حکم که با وجود وارث مسلمان هر چند نسبت او دور باشد، وارثان کافر از کافر ارث نمی برند، مورد توافق و اجماع فقهای ما است. رای فقهای اهل سنت خلاف این است. بیشتر آنان براین نظرند که مسلمان از کافر ارث نمی برد تا چه رسد به این که مانع از ارث ورثه کافر شود. در دایرة المعارف فقهی کویت آمده است: «جمهور فقها و ابوطالب از فقهای حنبلی و علی و زید بن ثابت و بیشتر صحابه بر این هستند که کافر از مسلمان ارث نمی برد حتی اگر قبل از تقسیم ترکه مسلمان شده باشد؛ زیرا با مرگ مورث، میراث او برای صاحبان میراث خواهدبود. در این حکم، فرقی ندارد که رابطه میان مسلمان و کافر، نسبی باشد یا سببی یا ولایی. امام احمد بن حنبل معتقداست که اگر کافر قبل از تقسیم ترکه، مسلمان شود، از مسلمان ارث می برد به استناد حدیث پیامبر(ص): «من اسلم علی شی ء فهو له» و نیز از آن رو که ارث دادن به کافر موجب ترغیب او به اسلام می شود. نیز وی معتقد است که کافر ازمسلمانی که او را از بردگی آزاد کرده، ارث می برد. هم چنین، جمهور فقها بر این هستند که مسلمان از کافر ارث نمی برد، اما معاذ بن جبل و معاویة بن ابی سفیان و حسن ومحمد بن حنفیه و محمد بن علی بن حسین و مسروق، معتقدند که مسلمان از کافر ارث می برد. ائمه مذاهب چهارگانه بر رای خود به این دو حدیث پیامبر(ص) استدلال کرده اند: «لا یتوارث اهل ملل شتّی»() و «لایرث المسلم الکافر و لا الکافر المسلم».کسانی که قائل به ارث بردن مسلمان از کافر هستند به این حدیث پیامبر(ص) استدلال کرده اند: «الاسلام یعلو ولا یعلی». و از مصادیق علو وبرتری این است که مسلمان از کافر ارث ببرد. مخالفان این نظر، حدیث یاد شده را این گونه تفسیر کرده اند که الاسلام یعلو یعنی در مواردی که اسلام کسی به وجهی ثابت می شود و به وجهی دیگر ثابت نمی شود، آن وجهی که موجب اثبات اسلام می شود، برتری دارد. یا این که مراد از علو، برتری اسلام از نظر برهان یا به حسب قهر و غلبه است، یعنی پیروزی نهایی از آن مسلمانان است.» پس از روشن شدن دیدگاه های فقهی درباره این مساله، بحث را در چهار جهت پی می گیریم: 1. ارث بردن مسلمان از غیرمسلمان. 2. حجب وارث مسلمان از ارث بردن وارث غیرمسلمان. 3. عدم حجب در صورتی که وارثان صغیر باشند. 4. امکان و عدم امکان جلوگیری امام از حجب، ضمن عقد ذمه. 1) ارث بردن مسلمان از غیرمسلمانبرای اثبات این مساله، به چند وجه می توان استدلال کرد: وجه نخست، اجماع و وفاق فقها بر این مساله:از سخنان فقها که عرضه داشتیم، روشن می شود که ارث بردن مسلمان از کافر، مورد اجماع فقهای ما و توافق آنان بر این مساله است. ادله و استدلال های دیگری که در سخنان فقها بر این حکم وجود دارد، بلکه وجود روایاتی از معصومین(ع) که دلالت بر آن می کنند، رخنه ای در اجماع یاد شده ایجاد نمی کند و موجب مدرکی شدن اجماع نمی شود؛ زیرا لحن سخن فقهای پیشین و تصریح آنان به این که این مساله ازمسایل اختصاصی مذهب امامیه بوده و مورد اجماع است یا حکم آل محمد این است - با آن که این مساله از قدیم مورد اختلاف دو مذهب بوده و هر دو طرف در کتب خود اقرار کردند که در این مساله، قول علی و حسن بن علی و زین العابدین(ع) مخالف قول جمهور عامه است - همه این قرائن و نکات به ما اطمینان می بخشند که این حکم نزد شیعه، واضح و مسلم بوده و حتی نزد عامه نیز به عنوان دیدگاه مذهب شیعه شناخته شده است. جای هیچ اشکالی نیست که این گونه اجماع، کاشف قطعی از رای معصوم(ع) است، بنابراین، قوی ترین دلیل این مساله، همین اجماع است. وجه دوم، مقتضای قاعده:ارث بردن مسلمان از کافر، مطابق مقتضای قاعده است، بدین معنا که عمومات کتاب وسنت دلالت دارد بر ثبوت میراث در صورت وجود اسباب آن و این حکم، عام بوده و کافر و مسلمان را در بر می گیرد.ارث بردن کافر از مسلمان به دلیل خاص و به اجماع بلکه به ضرورت دین، از تحت عموم این حکم عام بیرون می شود، بنابراین، دیگر موارد ارث، غیر از ارث کافر از مسلمان، تحت عموم این حکم باقی می ماند. سید مرتضی درانتصار می گوید: «پس از اجماع طایفه، دلیل ما بر این مساله، ظواهر همه آیات ارث است. آیه «یوصیکم الله فی اولادکم للذکر مثل حظ الانثیین»... و نیز آیه میراث زوج و زوجه و کلاله، عام بوده و کافر و مسلمان را در بر می گیرد. ظواهر همه این آیات اقتضا می کند که کافر در میراث، همانند مسلمان باشد، اما از آن جا که اجماع فقهای امت بر این است که کافر ازمسلمان ارث نمی برد، ما به دلیل همین اجماع که موجب علم است، ارث بردن کافر از مسلمان را از عموم ظاهر آیات ارث، بیرون کردیم ولی ارث بردن مسلمان از کافر همانند ارث بردن مسلمان از مسلمان، تحت مدلول ظاهر آیات باقی می ماند. نمی توان با استناد به اخبار آحادی که در این باره روایت کرده اند، از ظاهر آیات دست برداشت؛ زیرا اولا، این اخبار موجب ظن است و نمی توان ظواهر آیات را که موجب علم است با این اخبار تخصیص زد و از آن روی گرداند. ثانیا، راویان اکثر این اخبار مورد طعن و قدح هستند. ثالثا، این اخبار، معارض با بسیاری از اخبار دیگری هستند که آن ها را نیز مخالفان ما روایت کرده و در کتب آنان دیده می شود. رابعا، بیش تر این اخبار را می توان به گونه ای تاویل کرد که با مذهب ما سازگار افتد. تفصیل این جمله آن است که مخالفان ما در این مساله بر چند روایت تکیه می کنند: 1. روایتی که زهری از علی بن حسین(ع) از عمرو بن عثمان بن عفان از اسامة بن زید از پیامبر(ص) نقل کرده است که فرمود: لا یرث المسلم الکافر و لا الکافر المسلم. 2. از عمرو بن شعیب از پدرش از جدش از رسول الله(ص) نقل شده که فرمود: انه لا یتوارث اهل ملتین. از عامرشعبی نیز روایتی به همین مضمون از پیامبر نقل شده است. 3. زهری از سعید بن مسیب نقل کرده است که سنت بر این بود که مسلمان از کافر ارث نبرد و عمر بن خطاب به اشعث بن قیس از میراث عمه اش که یهودی بود چیزی نداد. 4. زهری می گوید: در زمان پیامبر(ص) و ابوبکر و عمر و عثمان، مسلمان از کافر ارث نمی برد، پس از آن که معاویه به حکومت رسید، میراث کافر را به مسلمان داد و خلفای پس از او نیز به این شیوه عمل می کردند تا زمان عمر بن عبدالعزیز که او سنت نخستین را باز گرداند. همه این اخبار در صورتی که از قدح و جرح سالم بمانند، فقط موجب ظن هستند نه علم یقینی و نمی توان به استنادهیچ یک از این اخبار، از دلیلی که موجب علم است یعنی ظواهر آیات کتاب خدا دست برداشت. خبر اسامه مورد قدح واقع شده؛ زیرا این خبر را تنها اسامه از پیامبر نقل کرده و تنها عمرو بن عثمان آن را از اسامه نقل کرده و نیز تنها زهری آن را از علی بن الحسین(ع) نقل کرده است. معلوم است که تفرد راوی در حدیث از اموری است که موجب وهن و ضعف حدیث شمرده می شود. عین همین حدیث را زهری [در جای دیگر] مستقیما از عمرو بن عثمان نقل کرده بدون آن که نامی از علی بن الحسین(ع) ببرد، و اختلاف در نقل روایت نیز موجب تضعیف آن است. علاوه بر این، از دیگر موارد ضعف این حدیث آن است که بی هیچ اختلافی می دانیم که علی بن الحسین(ع) معتقد به ارث بردن مسلمان از کافر بود، بنابراین اگر در این باره سنتی از پیامبر روایت شده بود، او هرگز با آن مخالفت نمی کرد. باز از موارد ضعف این حدیث آن که احمد بن حنبل از یعقوب از پدرش از صالح از زهری روایت کرده که علی بن حسین(ع) به او خبر داده که عثمان بن عفان و اسامة بن زید می گویند: مسلمان از کافر ارث نمی برد، بدون آن که این سخن خود را به پیامبر(ص) نسبت دهند. این اختلاف و اضطراب در نقل خبر نیز دلالت بر ضعف آن دارند. اما در مورد حدیث عمرو بن شعیب، حافظان حدیث آن را از قول پیامبر(ص) ثبت نکردند و گفتند این حدیث ازسخنان عمر بن خطاب است. خود عمرو بن شعیب نزد اصحاب حدیث، ضعیف شمرده شده است. از دیگر اموری که موجب وهن این حدیث است، تفرد در نقل آن است، این حدیث را تنها شعیب از پدرش و نیز تنها پدرش از جدش از پیامبر نقل کرده است. عمرو بن شعیب، جد خود عبدالله بن عمر را ملاقات نکرد بلکه خبر را به صورت مرسل از او نقل کرده است. خبر شعبی از پیامبر، مرسل است. سخن سعید بن مسیب که گفت: سنت این بود که مسلمان از کافر ارث نبرد، حجیت ندارد؛ زیرا این سخن خود او و گزارش از اعتقاد و مذهب خود او است. ممکن است مقصود او آن باشد که ارث نبردن مسلمان از کافر از سنت های عمر بن خطاب بوده نه پیامبر و سنت کسان دیگر غیر از پیامبر(ص)، ممکن است خطا باشد همان گونه که ممکن است صواب باشد. از این گذشته مذهب سعید بن مسیب آن بوده که مسلمان از کافر ارث می برد، با این حال چگونه ممکن است خود او راوی سنتی از پیامبر برخلاف این امر باشد؟ افزون بر آن چه گفته شد، این اخبار معارض با روایات دیگری هستند که خود مخالفان در این باره نقل کرده اند و درکتب ایشان یافت می شود، مانند روایتی که عمر بن ابی حکیم از عبدالله بن بریده نقل کرده است که دو برادر یکی مسلمان و دیگری یهودی مرافعه در میراث داشتند و برای قضاوت نزد یحیی بن یعمر رفتند، یحیی میراث را به مسلمان داد و گفت: ابوالاسود دئلی این حدیث را از قول مردی برای من نقل کرد که معاذ گفت: از پیامبر(ص) شنیدم که فرمود: الاسلام یزید و لاینقص، سپس میراث را به مسلمان داد. همانند این حدیث، بسیار در روایات ایشان وجود دارد و روایات شیعه در این باره بی شمار است. اما روایت انه لایتوارث اهل ملتین که متضمن نفی توارث میان اهل دو دین استما نیز آن را می پذیریم و قائل به مدلول آن هستیم؛ زیرا توارث از باب تفاعل است ومعنای آن این است که هر یک از آن دو از دیگری ارث می برد، و هرگاه ما معتقد باشیم که مسلمان از کافر ارث می برد ولی کافر از مسلمان ارث نمی برد،توارث میان کافر و مسلمان را نفی کردیم.» حدیث نفی توارث، در روایات ما از معصومین(ع) نیز نقل شده است ولی در همان روایات تفسیر شده است به همین مضمونی که سیدمرتضی آن را بیان کرده است و تفصیل آن در وجه سوم خواهد آمد. وجه سوم، روایات خاص:مجموعه ای از روایات که به حد استفاضه رسیده است دلالت بر آن دارد که مسلمان از کافرارث می برد، از جمله: 1. صحیحه ابی ولاد: قال: سمعت ابا عبدالله(ع) یقول: المسلم یرث امراته الذمیة و هی لاترثه؛ ابی ولاد می گوید: ازامام صادق(ع) شنیدم که می فرمود: مرد مسلمان از زن ذمی خود ارث می برد ولی او از مرد مسلمان ارث نمی برد. 2. روایت حسن بن صالح از امام صادق(ع): عن ابی عبدالله(ع) قال: المسلم یحجب الکافر و یرثه و الکافرلایحجب المسلم و لایرثه؛ حسن بن صالح از امام صادق(ع) نقل می کند: مسلمان از کافر ارث می برد و مانع از ارث بردن ورثه کافر می شود، ولی کافر از مسلمان ارث نمی برد و مانع از ارث بردن ورثه مسلمان نمی شود. 3. معتبره ابی خدیجه از امام صادق(ع): لایرث الکافر المسلم و للمسلم ان یرث الکافر الا ان یکون المسلم قد اوصی للکافر بشی ء؛ مسلمان حق دارد از کافر ارث ببرد ولی کافر از مسلمان ارث نمی برد مگر آن که مسلمان وصیت کرده باشد که به کافر چیزی داده شود. تعبیری که در این روایت آمده «للمسلم ان یرث الکافر» دلالت بر آن دارد که مسلمان اگر شرایط ارث بردن را داشته باشد، حق دارد از کافر ارث ببرد. این تعبیر می رساند که اگر مورث کافر باشد و وارث کافر در طبقات ارث نزدیک تر از وارث مسلمان باشد، وارث مسلمان مانع از ارث بردن وارث کافر نیست. 4. روایت عبدالرحمن بن اعین از امام باقر(ع): فی النصرانی یموت و له ابن مسلم ایرثه؟ قال: نعم، ان الله عز و جل لم یزدنا بالاسلام الا عزا فنحن نرثهم و هم لایرثونا؛ از امام باقر(ع) سؤال شد اگر فردی نصرانی بمیرد و فرزند مسلمانی داشته باشد، آیا از او ارث می برد؟ فرمود: آری، خداوند عز و جل با اسلام جز بر عزت ما نیفزود، بنابراین، ما از آنان ارث می بریم ولی آنان از ما ارث نمی برند. در سند شیخ صدوق از این روایت، محمد بن سنان وجود دارد و در سند کلینی و شیخ طوسی، موسی بن بکر وجود دارد که واسط ی است و برخی در توثیق او تردید دارند. اما درست آن است که موسی بن بکر موثق است؛ زیرا صفوان بن یحیی و ابن ابی عمیر از او روایت نقل کرده اند، بلکه صفوان شهادت داده است که کتاب موسی بن بکر ازکتاب هایی است که اصحاب ما در آن اختلاف ندارند. در سند کلینی، عبد الله بن اعین آمده است نه عبدالرحمن بن اعین، در سند شیخ طوسی در کتاب تهذیب نیز برخلاف کتاب استبصار، عبدالله بن اعین آمده است. ظاهرا این ضبط، اشتباه است؛ زیرا در متون رجالی و در اسانید، کسی به نام عبدالله بن اعین وجود ندارد. بنابراین، نام درست راوی، عبدالرحمن است چنان که در سند شیخ صدوق چنین آمده است. 5. روایت دیگر عبدالرحمن بن اعین از امام صادق(ع): قال: لایتوارث اهل ملتین، نحن نرثهم و لایرثونا، ان الله عز وجل لم یزدنا بالاسلام الا عزا؛ امام صادق(ع) فرمود: اهل دو دین از یکدیگر ارث نمی برند، ما از آنان ارث می بریم وآنان از ما ارث نمی برند، خداوند عز و جل با اسلام جز بر عزت ما نیفزود.» این روایت را شیخ صدوق نقل کرده است و موسی بن بکر در سند این روایت نیز هست و شاید این روایت، همان روایت پیشین باشد. 6. معتبره سماعه از امام صادق(ع): قال: سالته عن المسلم هل یرث المشرک؟ قال: نعم فاما المشرک فلا یرث المسلم؛ از امام صادق(ع) پرسیدم آیا مسلمان از مشرک ارث می برد؟ فرمود: آری، اما مشرک از مسلمان ارث نمی برد. 7. معتبره محمد بن قیس از امام باقر(ع): قال: سمعته یقول: لایرث الیهودی و النصرانی المسلمین و یرث المسلمون الیهود و النصاری؛ محمد بن قیس می گوید: از امام باقر(ع) شنیدم که می فرمود: یهودی و نصرانی از مسلمان ارث نمی برند، و مسلمانان از یهود و نصاری ارث می برند. 8. معتبره جمیل و هشام از امام صادق(ع): انه قال: فیما روی الناس عن النبی(ص) انه قال: لایتوارث اهل ملتین. قال: نرثهم و لایرثونا، ان الاسلام لم یزده فی حقه الاشدة - و فی نقل الشیخ - لم یزده الاعزا فی حقه؛ امام صادق(ع) فرمود: مردم از پیامبر روایت کرده اند که فرمود: «اهل دو دین از یک دیگر ارث نمی برند.» فرمود: ما از آنان ارث می بریم ولی آنان از ما ارث نمی برند، اسلام جز بر شدت حق مسلمان نیفزود - در نقل شیخ طوسی آمده است: - اسلام جز برعزت مسلمان نیفزود. 9. روایت ابوالعباس از امام صادق(ع): سمعت ابا عبدالله(ع) یقول: لایتوارث اهل ملتین. یرث هذا هذا و یرث هذا هذا، الا ان المسلم یرث الکافر و الکافر لایرث المسلم؛ شنیدم امام صادق(ع) می فرمود: اهل دو دین از یکدیگر ارث نمی برند، [مقصود از توارث این است که] این از آن ارث ببرد و آن از این. اما مسلمان از کافر ارث می برد ولی کافر از مسلمان ارث نمی برد. راوی این روایت، ابوالعباس بقباق است که ثقه است و کسی که این روایت را از ابوالعباس نقل کرده، قاسم بن عروه است که توثیق آن مورد بحث بزرگان است. وثاقت او ترجیح دارد - بنابر آن که نقل اصحاب اجماع از راوی در توثیق او کافی باشد - زیرا ابن ابی عمیر و بزنط ی در اسناد صحیحی از او روایت نقل کرده اند. علاوه بر این، در کتاب مسائل صاغانیه منسوب به شیخ مفید به وثاقت قاسم بن عروه تصریح شده است. بر این اساس، بنابر صحت انتساب این کتاب به شیخ مفید، توثیق قاسم بن عروه از این طریق نیز اثبات می شود. پس سند روایت معتبر است. 10. روایت مالک بن اعین و عبدالملک بن اعین از امام باقر(ع): سالته عن نصرانی مات و له ابن اخ مسلم و ابن اخت مسلم و له اولاد و زوجة نصاری، فقال: «اری ان یعط ی ابن اخیه المسلم ثلثی ما ترکه و یعط ی ابن اخته المسلم ثلث ماترک ان لم یکن له ولد صغار...؛ پرسیدم فردی نصرانی مرد و پسر برادر و پسر خواهر او مسلمان هستند و فرزندان و همسر او نصرانی می باشند. امام باقر(ع) فرمود: رای من این است که دو سوم ما ترک او به پسر برادر و یک سوم آن به پسر خواهرش داده شود اگر فرزند صغیر نداشته باشد...»این روایت اگر چه دلالت بر تفصیل دارد میان آن که کافر، فرزند صغیر داشته یا نداشته باشد - که بحث آن در بخش آینده خواهد آمد - اما صدر روایت صریح است در ارث بردن مسلمان از کافر بلکه در حجب مسلمان نسبت به وارث کافر. مرفوعه ابن رباط از امیرالمؤمنین(ع) نیز همین گونه است: لو ان رجلا ذمیا اسلم و ابوه حی و لابیه ولد غیره ثم مات الاب ورثه المسلم جمیع ماله و لم یرثه ولده و لا امراته مع المسلم شیئا؛ اگر مردی ذمی اسلام بیاورد و پدرش زنده باشد و فرزندان دیگری غیر از او داشته باشد، سپس بمیرد، فرزند مسلمان همه مال او را به ارث می برد و با وجود این فرزند مسلمان، دیگر فرزندان و همسر او ارث نمی برند. 11. روایتی که شیخ صدوق به اسناد خود از ابوالاسود دئلی نقل کرده است: ان معاذ بن جبل کان بالیمن فاجتمعوا الیه و قالوا یهودی مات و ترک اخا مسلما. فقال معاذ: سمعت رسول الله(ص) یقول: الاسلام یزید و لاینقص فورث المسلم من اخیه الیهودی؛ معاذ بن جبل در یمن بود، مردم گرد او آمدند و گفتند: مردی یهودی مرده و برادر مسلمانی به جاگذاشته است. معاذ گفت: از پیامبر(ص) شنیدم که می فرمود: اسلام می افزاید و نمی کاهد، سپس ارث یهودی را به برادر مسلمانش داد. البته این روایت ظهور در این ندارد که حکم ارث بردن مسلمان از کافر از جانب پیامبر(ص) صادر شده باشد، آنچه ازپیامبر نقل شده کبرای قضیه است «ان الاسلام یزید و لا ینقص» معاذ بن جبل این کبری را بر موضوع ارث تطبیق داد واز سخن پیامبر چنین استنباط کرد که مسلمان از کافر ارث می برد. روایت دیگری را نیز شیخ صدوق در همین مقام نقل کرده و وسایل نیز آن را به نقل از شیخ صدوق آورده است: «قال النبی(ص): لاضرر و لاضرار فی الاسلام فالاسلام یزید المسلم خیرا و لایزیده شرا (او الاسلام یعلو و لا یعلی علیه). پیامبر(ص) فرمود: زیان رسانی و زیان پذیری در اسلام نیست. اسلام، مسلمان را در خیر فزونی می بخشد نه درشر.() (یا اسلام برتر است و برتر از آن چیزی نیست.) استدلال به این گونه روایات برای اثبات ارث بردن مسلمان از کافر، مبنی بر آن است که از الفاظ «علو» و «زیاده» و«خیر»، به گونه ای استظهار شود که برتری و فزونی را، حتی در ارث شامل شود، و چنین استظهاری روشن نیست، افزون بر این، روایات یاد شده، مرسل هستند. وجود روایات گذشته که صراحت دارند در ارث بردن مسلمان از کافربرای اثبات مطلب کافی است؛ زیرا برخی از این روایات، صحیحه هستند و مجموع آن ها به حد استفاضه رسیده است و بر این اساس، به دو روایت مرسل اخیر نیازی نیست. در قبال روایات گذشته، روایات دیگری وجود دارد که ادعا شده است به اطلاق یا به صراحت، مخالف روایات گذشته می باشند و دلالت دارند بر این که مسلمان از کافر ارث نمی برد: الف) روایاتی که ادعا شده است اطلاق آن ها، مخالف روایات گذشته می باشد، دو روایت است: 1 - معتبره حنان بن سدیر از امام صادق(ع): «قال: سالته: یتوارث اهل ملتین؟ قال: لا؛ حنان می گوید از امام صادق(ع) پرسیدم: آیا اهل دو دین از یکدیگر ارث می برند؟ فرمود: نه. 2 - روایت علی بن جعفر در قرب الاسناد از برادرش امام کاظم(ع): «قال: سالته عن نصرانی یموت ابنه و هو مسلم هل یرث؟ فقال: لا یرث اهل ملة؛ علی بن جعفر می گوید: از امام کاظم(ع) پرسیدم: پسر مردی نصرانی مسلمان بود و فوت کرد، آیا پدرش از او ارث می برد؟ فرمود: اهل دین دیگری، ارث نمی برد.» روایت نخست، ظهوری ندارد مگر در این که طرفین به صورت دو جانبه از یکدیگر ارث نمی برند و این منافاتی با ارث بردن یک جانبه مسلمان از کافر ندارد. بر فرض که این روایت ظهور داشته باشد در نفی ارث هر یک از دو طرف ازدیگری، باز این ظهور، ظهور اطلاقی است که با صراحت روایات گذشته که دلالت بر منع ارث طرف کافر از مسلمان دارند نه بالعکس، قابل تقیید است. علاوه بر این، روایاتی مثل روایت ابی العباس که گذشت، توارث را به «ارث بردن دو جانبه» تفسیر کرده اند. بنابراین، روایت ابی العباس، قرینه مفسره ای برای این روایت است و مراد از عدم توارث اهل ملتین را شرح داده و تفسیر کرده است. اما روایت دوم، علاوه بر ضعف سند آن به سبب وجود عبدالله بن حسن، مورد سؤال در روایت، ارث بردن پدری کافراز پسری مسلمان است که هیچ اشکالی در منع آن وجود ندارد. ممکن است گفته شود اطلاق روایت شامل طرف عکس یعنی ارث بردن مسلمان از کافر نیز می شود. این اطلاق مبتنی بر آن است که مراد امام از عبارت «لایرث اهل ملة» این باشد که اهل هیچ دینی از اهل دین دیگر ارث نمی برد، اطلاق این کلام شامل ارث مسلمان از کافر نیز می شود. در حاشیه وسائل الشیعه نیز آمده است که عبارت در اصل مصدر یعنی در قرب الاسناد این گونه است: «لایرث اهل ملة ملة». اگر چنان معنایی از کلام امام فهمیده شود یا اگر عبارت چنان باشد که در حاشیه وسایل آمده است، در این صورت اطلاق روایت تمام است اما این اطلاق قابل تقیید است با روایات گذشته که تصریح دارند بر ارث بردن مسلمان از کافر. ب) روایاتی که ادعا شده به صراحت مخالف روایات ارث مسلمان از کافر می باشند عبارتند از: 1. معتبره جمیل و محمد بن حمران از امام صادق(ع) درباره شوهر مسلمان و همسر یهودی یا نصرانی او، امام فرمود: لایتوارثان.اگر چه این روایت در پاسخ سؤالی در خصوص زوج مسلمان و زوجه کافر آمده است، اما تعبیری که در پاسخ امام(ع) آمده است، نفی توارث از طرفین است. بنابراین، این روایت همانند روایت پیشین حنان خواهد بود. 2. روایت حنان از امی صیرفی - یا با یک نفر واسطه از امی صیرفی - از عبدالملک بن عمیر قبط ی از امیرالمؤمنین(ع): «انه قال للنصرانی الذی اسلمت زوجته: بضعها فی یدک و لامیراث بینکما؛ امیرالمؤمنین(ع) به مردی نصرانی که همسر او مسلمان شده بود، فرمود: حق زناشویی با او را داری اما میان شما میراثی وجود ندارد.» این روایت علاوه بر ضعف سند آن، باز به قرینه روایات صریح گذشته، قابل حمل است بر میراث طرفینی دوجانبه نه میراث یک طرفه. بر فرض که این روایت ظهور داشته باشد در ارث نبردن زوجه مسلمان از زوج کافر، باز همانند روایت پیشین - معتبره جمیل و محمد بن حمران - است. نیز همین گونه است روایت مرسله شیخ صدوق در مقنع: «قال ابو عبدالله(ع): فی الرجل النصرانی (تکون) عنده المراة النصرانیة، فتسلم، اویسلم، ثم یموت احدهما، قال: لیس بینهما میراث؛ امام صادق(ع) درباره مرد و زن نصرانی که زن او یا خود او مسلمان می شود و سپس یکی از آن دو می میرد، فرمود: «میان آن دو میراثی نخواهد بود.» 3. معتبره عبدالرحمن بصری: قال: قال ابوعبدالله(ع): «قضی امیرالمؤمنین(ع) فی نصرانی اختارت زوجته الاسلام ودارالهجرة، انها فی دار الاسلام لاتخرج منها و ان بضعها فی ید زوجها النصرانی و انها لاترثه و لایرثها؛ امام صادق(ع) فرمود: امیرالمؤمنین(ع) درباره مردی نصرانی که همسر او اسلام آورد و به دارالهجره آمد چنین حکم کرد که این زن در دارالاسلام خواهد ماند و از آن بیرون نخواهد شد. شوهر او حق زناشویی با او دارد ولی نه این زن از اوارث می برد و نه او از این ارث می برد.» این روایت به صراحت دلالت دارد که زوجه مسلمان از زوج نصرانی خود ارث نمی برد، از این رو نمی توان آن را بر نفی توارث دو جانبه و عدم تنافی با ارث بردن یک جانبه مسلمان از کافر، حمل کرد. بلکه چه بسا گفته شود مقتضای جمع عرفی آن است که روایات ارث مسلمان از کافر با این روایت تخصیص زده شده و زوجه مسلمان از مدلول عام روایات ارث مسلمان از کافر خارج شود؛ زیرا دلالت آن روایات و شمول آن ها بر هر وارث مسلمانی حتی زوجه، از طریق اطلاق بوده است نه به صراحت، در حالی که این روایت در خصوص زوجه مسلمان وارد شده است. صریح تر از این روایت در تخصیص و تفصیل، روایت معتبر عبدالرحمن بن اعین از امام باقر(ع) است که فرمود: «لانزداد بالاسلام الا عزا فنحن نرثهم و لایرثونا، هذا میراث ابی طالب فی ایدینا. فلا نراه الا فی الولد و الوالد و لانراه فی الزوج و المراة؛ اسلام جز بر عزت ما نمی افزاید، از این رو ما از غیرمسلمانان ارث می بریم و آنان از ما ارث نمی برند، میراث ابوطالب اینک در دست ماست. ما معتقد به ارث بردن مسلمان از کافر فقط میان فرزند و پدر هستیم نه میان زن و شوهر.» این روایت بر فرض صدور آن از امام(ع)، صریح است در تفصیل و اختصاص ارث مسلمان از کافر به غیر از زن وشوهر، بلکه صریح است در اختصاص این میراث فقط به فرزند و پدر مگر آن که مراد از «ولد والوالد» به قرینه تقابل آن با «زوج و المراة»، رابطه خویشاوندی نسبی در مقابل خویشاوندی سببی باشد، این نکته قابل تامل است. اما آنچه مایه ضعف این روایت یا موجب تاویل آن است، دلالت ظاهر آن بر کفر ابوطالب است. صاحب وسایل بعد از نقل این حدیث می نویسد: «شیخ طوسی می گوید: استثنا کردن زن و شوهر در این روایت، به اجماع طائفه، متروک است. به نظر من، ممکن است مراد از میراث در آخر این روایت، شرف و مانند آن باشد و تعلیل موجود در روایت، مجازی باشد. این قبیل تعلیل های مجازی فراوان وجود دارد.» ضعف تاویل صاحب وسائل آشکار است و این شیوه جمع در این مقام درست نیست. تحقیق آن است که این دو روایت هر دو از حجیت ساقطند؛ زیرا: اولا، در روایات گذشته - از جمله در صحیحه ابی ولاد - به صراحت آمده است که مرد مسلمان از همسر ذمی خود ارث می برد. بنابراین، استثنای زوج مسلمان ممکن نیست و بعد از تعارض و تساقط دو دسته روایات، مطلقات «نحن نرثهم» مرجع خواهد بود. ثانیا، در روایات گذشته این تعلیل آمده بود که: ان الاسلام لایزیده الا عزا (اسلام جز بر عزت مسلمان نمی افزاید) و دراین تعلیل فرقی میان انواع وارثان مسلمان گذاشته نشده است. بنابراین، حکم مذکور در آن روایات، مانند حکمی تخصیص ناپذیر است و دو روایت اخیر در حکم معارض با آن روایات هستند نه مخصص آن ها. پس این دو روایت به دلیل موافقت با رای عامه، باید حمل بر تقیه شوند. ثالثا، روی گرداندن مشهور از این دو روایت، بلکه اجماع فقهای شیعه برخلاف این دو، اگر موجب قطع به صدور این دو روایت از روی تقیه نشود دست کم قرینه نیرومندی است بر وجود خلل در این دو روایت یا تاویل مفاد آن ها.بنابراین، بر مبنای این کبرای کلی که خبر ثقه در این گونه موارد از حجیت ساقط است، این دو روایت ساقط از حجیت خواهند بود. بدین ترتیب، در جهت نخست بحث، روشن شد که بی هیچ شبهه و اشکالی مسلمان از کافر ارث می برد و در موجبات ارث هیچ فرقی میان نسب و سبب و ولاء نیست؛ زیرا این مقتضای اطلاق سخن ائمه(ع) است که فرمودند: «نحن نرثهم» خصوصا با این تعلیل که فرمودند: «ان الاسلام یزیده و لا ینقصه شیئا». آن عبارت و این تعلیل، تمام موجبات ارث را در بر می گیرد و هر چیزی که موجب ارث باشد نمی توان به جهت اسلام شخص وارث از آن جلوگیری کرد. 2. حجب وارث مسلمان از ارث بردن وارث غیر مسلمانبحث حجب وارث مسلمان از ارث بردن وارث کافر در موردی مطرح است که مورث، کافر باشد، اما در موردی که مورث، مسلمان باشد وارثی مسلمان و هم وارثی کافر داشته باشد، ارث نبردن وارث کافر از مورث مسلمان از باب حجب نیست، بلکه از آن جهت است که کافر از مسلمان ارث نمی برد و از این رو حتی اگر مورث مسلمان، وارث مسلمانی نیز نداشته باشد باز ارث او به وارث کافر نمی رسد بلکه امام وارث او خواهد بود. ادله حجب وارث مسلمان از ارث وارث کافر:دلیل اول، اجماع: در مبحث پیشین گذشت که در سخنان فقها به صراحت گفته شده است که مسلمان از کافر ارث می برد و ورثه کافر را اگر چه نزدیک تر به مورث باشند، از ارث حجب می کند. این حکم مطلق فقط در مورد امام و همسرکافر مقید شده است، از این رو، امام موجب حجب ورثه کافر نمی شود، بلکه اساسا با وجود وارث کافر، ارث کافر به امام نمی رسد، چنان که همسر مسلمان کافر نیز موجب حجب وارثان کافر او نمی شود، البته بنابر آن که قائل به عدم رد ارث کافر به همسر مسلمان او باشیم . این اجماع اگر چه همانند اجماع در مساله پیشین - ارث بردن مسلمان از کافر - برگرفته از عبارات فقها است، اما اجماع، در مساله پیشین، روشن تر و آشکارتر از این جا است. بدین معنا که مساله ارث بردن مسلمان از کافر و این که اسلام جز بر عزت مسلمان نمی افزاید و چیزی از او نمی کاهد، در حد یکی از ضروریات مذهب ما است .چرا که پیش تر نیز اشاره کردیم که این مساله همیشه مطرح بوده و همواره مورد نفی و قبول و جدال میان مذهب ما و مذاهب عامه بوده است و همه مذاهب عامه بر این قول هستند که مسلمان از کافر ارث نمی برد. اما مساله حجب وارث مسلمان از وارث کافر، از جانب مذاهب عامه اصلا مطرح نبوده و از هیچ یک از آنان سخنی در این مساله نقل نشده است. بر این اساس، تشکیک در این اجماع و احتمال مدرکی بودن آن، موجه است، شاید مستند این اجماع نزد فقها،استناد به روایات باشد. دلیل دوم، تمسک به اطلاق مضمون «المسلم یحجب الکافر». در روایت حسن بن صالح آمده است: «المسلم یحجب الکافر و یرثه و الکافر لایحجب المسلم و لایرثه». این تعبیر مطلق است و هم شامل موردی می شود که وارث مسلمان باشد و مورث نیز مسلمان باشد ولی دیگر وارثان اوکافر باشند و هم شامل موردی می شود که وارث، مسلمان باشد و مورث و دیگر وارثان او کافر باشند. گروهی از فقها به اطلاق این روایت استدلال کرده اند. اما این استدلال چندان دلنشین نیست؛ زیرا با عبارت «و یرثه» معلوم می شودکه در این حدیث، مورث کافر فرض شده است. بدین معنا که در جمله نخست حدیث «المسلم یحجب الکافر» فرض نشده که مورث کافر باشد بلکه بافرض این که مورث مسلمان باشد نیز سازگار است، به عبارت دیگر، حجب مسلمان از ارث بردن وارث کافر از مورث کافر، فرع بر این است که ابتدا و در مرحله قبل، اصل ارث بردن مسلمان از مورث کافر، ثابت شده باشد و در این حدیث، چیزی که این نکته را بیان کرده باشد وجود ندارد مگر عبارت «و یرثه» که بعد از عبارت «المسلم یحجب الکافر» آمده است. بنابر این، در عبارت اول حدیث که فرموده: «المسلم یحجب الکافر» هرگز فرض نشده که مسلمان ازکافر ارث می برد تا به اطلاق آن تمسک شود. از این رو در این حدیث، اطلاقی وجود ندارد که شامل فرض کافر بودن مورث بشود. بلکه فهم عرفی از مثل این خطاب آن است که کفر، گاهی در طرف وارث فرض می شود و گفته می شود: مسلمان، کافر را حجب می کند، وگاهی کفر در طرف مورث فرض می شود و گفته می شود: مسلمان از او ارث می برد. افزون بر آن چه گفته شد، سند این حدیث هم چنان که پیش تر اشاره شد، ضعیف است. دلیل سوم، برخی روایات دلالت بر آن دارند که اگر کافری بعد از تقسیم ارث، مسلمان شد، از ارث ممنوع است و هیچ حقی از میراث نخواهد داشت. این روایات، بسیارند و سند آنها هم صحیح است، از این جمله است روایت صحیح عبدالله بن مسکان از امام صادق (ع): «من اسلم علی میراث قبل ان یقسم فله میراثه و ان اسلم و قد قسم فلا میراث له؛ اگر وارث قبل از تقسیم میراث اسلام بیاورد، سهم خود را از آن میراث خواهد داشت، و اگر بعد از تقسیم میراث، اسلام بیاورد، میراثی نخواهد داشت.» صاحب جواهر در مقام استدلال به این روایات برای اثبات حجب مینویسد: «معتبره ابن مسکان متضمن این معنا است که اگر کافر بعد از تقسیم میراث، مسلمان شود، از ارث ممنوع است. این روایت، ارث بردن کافر را از مسلمان و از کافر، با وجود وارث مسلمان و بدون وجود وارث مسلمان در بر می گیرد.مورد اخیر (ارث بردن کافر بدون وجود وارث مسلمان) به اجماع، خارج شده است، اما باقی موارد، همچنان مشمول روایت هستند. در برخی از این روایات آمده است: من اسلم علی میراث قبل ان یقسم فهوله (اگر کافری قبل از تقسیم میراث مسلمان شود، میراث از آن او خواهد بود().) ظاهر این تعبیر آن است که تمام میراث اختصاص به او دارد چه مورث، مسلمان باشد و چه کافر، چه وارث مسلمانی وجود داشته باشد، چه نداشته باشد. در موردی که وارث مسلمانی هم درجه او باشد از شمول این تعبیر خارج است، اما در دیگر موارد، میراث اختصاص به او دارد یا به واسطه قرب خویشاوندی او، یا به واسطه اسلام آوردن او.» بر استدلال صاحب جواهر این اشکال وارد است که این روایات در صدد بیان منع کافر از ارث نیستند تا گفته شود ارث بردن کافر از مسلمان و از کافر را در بر می گیرند. این روایات فقط در صدد بیان عکس این مطلب هستند یعنی آن که درارث بردن مسلمان کافی است که وی قبل از تقسیم ترکه مسلمان شده باشد، بنابر این، مسلمان بودن وارث هنگام مرگ مورث، شرط نیست. آری، این سخن به دلالت التزامی دلالت می کند که کافر اگر تا هنگام تقسیم ترکه، کافر بماند ازارث ممنوع است و هیچ حقی در ترکه نخواهد داشت حتی اگر پس از تقسیم، مسلمان شود. اما این که محدوده ممنوعیت کافر تا کجاست و آیا موردی را که مورث کافر باشد نیز در بر می گیرد یا نه، چنین مطلبی از این احادیث استفاده نمی شود؛ زیرا روشن است که این احادیث درصدد بیان مانعیت کفر از ارث نیستند. از این نکته، آشکار می شود که این روایات به تقیید و تخصیص و اخراج فرض عدم وارث مسلمان یا اخراج فرض وجود وارث مسلمان همدرجه او، نیازی ندارند. هم چنین، صاحب جواهر از صحیحه محمد بن مسلم «من اسلم علی میراث من قبل ان یقسم فهو له و من اسلم بعد ماقسم فلا میراث له» این گونه استظهار کرد که تمام میراث اختصاص به وارثی دارد که قبل از تقسیم ترکه مسلمان شده است. این استظهار وی نیز درست نیست؛ بلکه منظور روایت، اصل استحقاق ارث است نه اختصاص تمام میراث، به قرینه مقابله آن با بخش دوم روایت «... و من اسلم بعد ما قسم، فلا میراث له».عنوان میراث که در روایت آمده، اسم جنس است که برسهم هر شخص از ارث نیز صدق می کند. دلیل چهارم، روایات خاص. در این باره دو روایت وجود دارد: 1. روایت جعفر بن محمد رباط که به صورت مرفوع از امیرالمؤمنین (ع) نقل شده است: قال امیر المؤمنین (ع): لو ان رجلا ذمیا اسلم و ابوه حی ولابیه ولد غیره ثم مات الاب، ورثه المسلم جمیع ماله ولم یرثه ولده ولا امراته مع المسلم شیئا؛ اگر مردی ذمی اسلام بیاورد و پدرش زنده باشد و فرزندانی دیگر غیر از او داشته باشد، سپس پدر او بمیرد، فرزند مسلمان او همه مال او را به ارث خواهد برد و دیگر فرزندان و همسر او با وجود آن وارث مسلمان، از او ارث نخواهند برد. این روایت به روشنی دلالت برحجب مسلمان از ارث بردن کافر از مورث کافر دارد، اما مرفوعه است و علاوه بر این، راوی آن نیز مجهول است. 2. روایت عبدالملک بن اعین یا مالک بن اعین که متن آن در مبحث پیشین نقل شد: «سالته عن نصرانی مات وله ابن اخ مسلمو...» هم سند این روایت و هم دلالت آن جای بحث دارد: این روایت را صاحب وسایل از کتاب من لایحضره الفقیه با عنوان «عبدالملک بن اعین و مالک بن اعین جمیعا عن ابی جعفر» نقل کرده است. این چنین سندی، معتبر است؛ زیرا عبدالملک بن اعین یکی از برادران زراره است که همگی معتبر می باشند و کشی به استقامت و فقاهت همه آنان شهادت داده است. اما در نسخه های کنونی من لایحضره الفقیه که در دست ماست، در سند این روایت آمده است:«عبدالملک بن اعین او مالک بن اعین» به صورت تردید در نام راوی و بدون کلمه «جمیعا». کلینی و شیخ طوسی، این روایت را با عنوان «مالک بن اعین» نقل کرده اند، هم چنین علامه حلی نیز در مختلف، این روایت را با عنوان «ما رواه مالک بن اعین عن الباقر(ع)» نقل کرده است. کشی همراه اسامی برادران زراره که آنان را به استقامت و فضل یاد کرده است، از مالک بن اعین اسم نبرده است و توثیقی در باره او بیان نکرده است. برخی از علمای رجال آورده اند که زراره دو برادر دیگر نیز داشته به نام های مالک بن اعین و قعنب بن اعین و این دو در میان اصحاب اهمیتی نداشته اند یا از مخالفان بوده اند. از این رو آیت الله خویی در معجم رجال، استظهار کرده است که مالک بن اعین که در اسانید آمده، مالک بن اعین جهنی بصریاست و او نیز از کسانی است که توثیق آنان اثبات نشده است. بر این اساس، سند این روایت اگر به اطمینان نگوییم ناموثق است، دست کم مردد است میان موثق و ناموثق. ممکن است گفته شود: نقل صاحب وسایل از نسخه معتبری است که شاید در اختیار او بوده است و این نقل او برای ماحجت است؛ زیرا او در سلسله اجازات خود، طریق معتبر و پیوسته ای به صاحبان کتب اربعه داشته است، برخلاف نسخه های امروزی من لایحضره الفقیه که در اختیار ما است، اگر چه اصل آن قطعی و متواتر است، اما در موارداختلاف نسخه ها، نمی توان فقط عبارت نسخه چاپی را قطعی دانست، شاید نسخه صحیح خلاف آن باشد و نسخه صاحب وسایل، نسخه صحیح باشد. از آن جا که نسخه صاحب وسایل، طریق تعبدی معتبری دارد، تا علم به خلاف آن پیدا نکنیم، برای ما حجت خواهد بود. بنابر این با نقل صاحب وسایل، اثبات می شود که این حدیث را عبدالملک بن اعین از امام باقر (ع) نقل کرده است و این منافاتی ندارد با نقل کلینی و شیخ طوسی که همین حدیث را مشخصا ازمالک بن اعین نقل کرده اند، روشن است که میان این دو نقل، منافاتی وجود ندارد. این توجیه، بعید است بلکه در این مقام، اطمینان به خلاف آن داریم؛ زیرا همه نسخه های من لایحضره الفقیه که دراختیار ما است، سند این حدیث را به صورت تردید و بدون کلمه «جمیعا» نقل کرده اند. هم چنین، سایر اصحاب طرق و اجازات از معاصران صاحب وسایل و متقدمان بر او، سند این حدیث را همان گونه که در نسخه های موجود من لایحضره الفقیه است نقل کرده اند، فیض کاشانی در وافی، علامه مجلسی در بحارو پدرش در روضة المتقین که شرح من لایحضره الفقیه است، همه سند حدیث را به همین صورتی که ما ذکر کردیم نقل کرده اند.مجموعه این امور ما را به اطمینان می رساند که اشتباه از صاحب وسایل بوده است. علاوه بر این، سایر اصحاب طرق و اجازات از قبیل فیض و مجلسی اول و دوم نیز هر کدام طریق معتبری به صاحب کتاب من لایحضره الفقیه دارند، بنابراین میان این طرق و طریق صاحب وسایل در نقل عبارت من لایحضره الفقیه، تعارض و تهافت وجود خواهدداشت و در نتیجه، نقل این روایت از جانب عبدالملک ابن اعین که ثقه است، اثبات نمی شود. اما دلالت این روایت بر اصل حجب و این که همسر و فرزندان کافر با وجود برادر زاده یا خواهر زاده مسلمان او، ارث نمی برند، آشکار است، ولی این روایت دو نکته دیگر را نیز در بردارد که هر دو خلاف قاعده می باشند: نخست: بر اساس این روایت، واجب است مسلمان وارث، نفقه فرزندان صغیر کافر را تا زمان بلوغ آنان بپردازد. دوم: اگر فرزندان کافر در حال صغر، مسلمان شدند، ترکه کافر به امام داده می شود تا نفقه آنان را بدهد، هر گاه پس ازبلوغ، بر اسلام خود تاکید ورزیدند، ترکه به آنان داده خواهد شد و گرنه، به وارث مسلمان داده خواهد شد. ابن زهره و ابوالصلاح حلبیاین نکته را تعمیم دادند به همه مواردی که کافر، فرزندان صغیر و خویشاوند مسلمانی داشته باشد حتی اگر فرزندان او در حال صغر مسلمان نشوند. چون این هردو نکته بر خلاف قواعد است، مشهور فقها با مضمون این حدیث مخالفت کرده و آن را حمل بر استحباب نمودند و این، دلالت حدیث را بر لزوم حجب نیز سست می کند. بلکه برخی از فقها - از جمله صاحب جواهر - ادعاکرده اند که مشهور از عمل به این حدیث اعراض کرده و ترک آن بهتر است. اگر این سخن تمام باشد و آن را موجب سستی سند حدیث بدانیم، حدیث از حجیت ساقط شده و در این صورت برای حکم حجب نیز نمی توان به آن استناد کرد؛ زیرا حجیت سند - چنان که درجای خود ثابت شده است -تبعیض پذیر نیست. در قبال این روایات، دو روایت در وسایل وجود دارد که ظهور دارند درعدم حجب و این که وارث کافر در کنار وارث مسلمان از مورث کافر ارث می برد: نخست: روایت ابن ابی نجران از قول افراد متعددی از امام صادق(ع):فی یهودی او نصرانی یموت و له اولاد مسلمون و اولاد غیر مسلمین. فقال: هم علی مواریثهم؛ از امام صادق (ع)پرسیدند گر فردی یهودی یا نصرانی بمیرد و فرزندانی مسلمان و فرزندانی کافر داشته باشد، میراث او چگونه تقسیم می شود؟ فرمود: ایشان بر سهم میراث خود هستند.»این روایت را کلینی در کافی و شیخ طوسی در استبصار و تهذیبهم نقل کرده اند، اما در نقل تهذیب، جمله «اولاد مسلمون» ساقط شده است. دوم: روایت ابن ابی عمیر از قول افراد متعددی از امام صادق (ع):«فی یهودی او نصرانی یموت وله اولاد غیر مسلمین، فقال: هم علی مواریثهم.» این روایت را فقط شیخ طوسی در تهذیب نقل کرده است. بسیار احتمال می رود که این دو روایت، یک روایت باشد که هم ابن ابی نجران و هم ابن ابی عمیر هردو به نقل از افرادمتعددی آن را از امام صادق (ع) نقل کرده اند؛ زیرا الفاظ هردو روایت، یکسان است. در نقل تهذیب، جمله «اولاد مسلمون» ساقط شده است و هردو حدیث درتهذیب به یک صورت نقل شده اند، ولی شیخ طوسی در استبصار، این حدیث را همان گونه که در کتاب کافی آمده، نقل کرده است و با این وصف، می توان مطمئن شد که هنگام استنساخ تهذیب، جمله «اولاد مسلمون» از قلم افتاده باشد. چرا که سؤال از میراث کافری که فرزندان او نیز کافر باشند، بی وجه است، آن چه نیاز به سؤال دارد، این فرض است که مورث کافر فرزندان مسلمانی نیز داشته باشد. بر فرض که در روایت تهذیب، حذفی رخ نداده باشد، باز مقتضای اطلاق روایت این است که اگر این کافر، فرزندان یا وارثان مسلمانی درطبقه دیگر داشته باشد، آنان نیز سهم میراث خود را دارند. براساس آن چه گفتیم، هردو حدیث دلالت برعدم حجب دارند و وارث کافر حتی با وجود وارث مسلمان، از مورث کافر ارث می برد. از این رو برخی از فقها آن را حمل بر تقیه یا معنای دیگری کرده اند: شیخ طوسی می گوید: «سخن امام که فرمود: هم علی مواریثهم، به این معنا است که ایشان بر سهم خود از میراث هستند، در حالی که ما روشن کردیم که هرگاه ورثه مسلمان و کافر باشند، میراث به مسلمان تعلق می گیرد نه به کافر. اگرمعنای ظاهر این حدیث را بپذیریم باید آن را حمل بر تقیه کرد.» صاحب وسایل بعد از نقل حدیث و نقل سخن شیخ طوسی، می گوید:«احتمال می رود که «واو» در عبارت «و اولاد غیر مسلمین» به معنای «او» باشد یعنی فرزندان کافر از او ارث می برند چه مسلمان باشند و چه کافر و این فرض که بعضی از فرزندان کافر، مسلمان و برخی دیگر کافر باشند، مراد حدیث نیست.» سخن صاحب وسایل، اولا، خلاف صراحت حدیث است که ناظر به فرض اختلاط و وجود دو صنف کافر و مسلمان در ورثه می باشد؛ زیرا فقط این فرض است که نیاز به سؤال و آگاهی از حکم آن دارد. ثانیا، اگر «واو» هم به معنای «او»باشد - چنان که اگر تصریح به «او» می شد - باز اطلاق حدیث صورت اختلاط ورثه را در بر می گیرد، اگر فرض نشود که «او» برای بیان این تردید است که همه فرزندان مورث کافر، مسلمان باشند یا همه آنان کافر باشند، چرا که روشن است که بیان چنین تردیدی نیاز به لفظ دیگری دارد که بر این معنا دلالت کند. اما سخن شیخ طوسی که عبارت «هم علی میراثهم» را این گونه معنا کرد که «هریک از ورثه سهمی را که شرعا مستحق آن است می برد.» تناسبی با سؤال سائل ندارد و پاسخ سؤال او نیست؛ زیرا در روایت، از آن چه ورثه شرعا استحقاق آن را دارند سؤال شده بود و امام باید حکم شرعی را بیان می کرد که فقط فرزندان مسلمان استحقاق میراث را دارند نه فرزندان کافر، نه این که بگوید: «انهم علی ما یستحقونه شرعا» یعنی آن چه را شرعا مستحق آن می باشند از آن ایشان است. بر همگان واضح است که این جمله همانند یک قضیه به شرط محمول است. اما این که شیخ طوسی گفت باید سخن امام را حمل بر تقیه کرد، از بحث گذشته معلوم می شود که تقیه بودن سخن امام کاملا نامحتمل است؛ زیرا همه مذاهب عامه بر این هستند که مسلمان از کافر ارث نمی برد و میان اهل دو دین، توارث وجود ندارد. بنابراین، مضمون سخن امام در هر حال مخالف قول عامه است. افزون بر این، ابتدائاً حمل کلام برتقیه نادرست است، فقط درصورتی باید به تقیه پناه برد که تعارض میان دو حدیثی که از نظر سند معتبر باشند، مستقرشده باشد و هیچ راهی برای جمع عرفی میان آن دو و یا ترجیح سندی به موافقت با کتاب و طرح مخالف با کتاب - که مقدم است بر حمل بر تقیه - وجود نداشته باشد. چنان که در جای خود در علم اصول ثابت شده است، ترجیح سندی به موافقت با کتاب و ترک مخالف با کتاب، مقدم است بر ترجیح سندی به مخالفت با عامه. در مورد این روایت، نوبت به حمل بر تقیه نمی رسد؛ زیرا: اولا، این حدیث از نظر سند، معتبر است؛ زیرا ابن ابی عمیر آن را از «غیر واحد» نقل کرده است و در جای خود ثابت شد که روایات مرسل ابن ابی عمیر که آنها را از افراد متعددی (غیر واحد) نقل کرده است، معتبر می باشند خصوصا که ثقه عظیم الشانی مثل ابن ابی نجران نیز این روایت را به نقل از افراد متعددی از امام صادق(ع) روایت کرده است. برخلاف روایات حجب که هیچ یک از آن سه روایت، سند اثبات شده ندارند. ادعای سقوط سند این حدیث به سبب اعراض فقها از عمل به آن - بنابر آن که این کبری را بپذیریم که اعراض فقها از حدیثی موجب سستی سند آن خواهدشد - مردود است؛ زیرا اعراض فقها از عمل به این حدیث، ثابت نیست. در صفحات گذشته ملاحظه شد که شیخ طوسی این روایت را با سایر روایات به نحوی جمع کرد. ثانیا، بر فرض که سند هردو طرف، معتبر بوده و تعارض میان آن ها مستقر شده باشد، باز این حدیث ترجیح دارد؛ چون مطابق قرآن کریم است، چرا که عموم آیات ارث دلالت بر ارث بردن ذوی الارحام از یکدیگر دارد. چنان که اشاره شد، ترجیح بر اساس موافقت با کتاب مقدم است بر ترجیح بر اساس مخالفت با عامه. ثالثا، پیش از این گفتیم که روایات هردو طرف، مخالف با فتوای مذاهب عامه هستند، از این رو، هیچ کدام از دو طرف را نمی توان حمل بر تقیه کرد و موضوعی برای حمل بر تقیه وجود نخواهد داشت. این حدیث اخص از روایت حسن بن صالح است؛ زیرا روایت حسن بن صالح دلالت بر حجب مسلمان از وارث کافر دارد چه مورث مسلمان باشد و چه کافر، بنابر این، آن روایت، براساس مفاد این حدیث (حدیث ابن ابی عمیر وابن ابی نجران)، مقید می شود به موردی که مورث مسلمان باشد. البته تعارض میان این حدیث و مرفوعه ابن رباط وروایت مالک بن اعین، تعارض مستقر است و وجه جمعی میان آن ها وجود ندارد. از مجموع مباحثی که در این مساله بیان شد، این نتیجه به دست می آید که اگر از اجماعی که ادعا شده است و از وفاق فتاوای فقها بر حجب مسلمان از کافر حتی در موردی که مورث کافر باشد، قطع یا اطمینان به حکم شرعی برای ما حاصل نشود، به مقتضای صناعت فقه، نمی توان این فتوای مشهور را در باب حجب صادر کرد. بلکه براساس ضوابط فقهی، با استناد به حدیث ابن ابی عمیر و ابن ابی نجران یا بر فرض تعارض و تساقط روایات، با استناد به اطلاقات ارث، قول به عدم حجب درست تر است. 3) عدم حجب در صورتی که وارث صغیر باشدمحقق حلی در شرایع می نویسد: «اگر مردی نصرانی، فرزندانی صغیر و پسر برادر و پسر خواهری مسلمان از خود به جا بگذارد دو سوم ترکه به پسربرادر و یک سوم آن - به پسر خواهر می رسد و این دو، نفقه فرزندان صغیر را به نسبت حقشان پرداخت خواهند کرد.اگر فرزندان پس از بلوغ، مسلمان شدند، براساس روایت مالک بن اعین، آنان به ترکه سزاوارترند. اگر آنان کفر را بر گزیدند، مالکیت وارثان (پسر برادر و پسرخواهر) بر ترکه مستقر خواهد شد و فرزندان محروم می شوند. این حکم مورد اشکال است و منشا اشکال آن است که کودک در کفر، حکم والدین خود را دارد، و نیز تقسیم ترکه قبل از مسلمان شدن وارث، مانع از استحقاق او است.» پیش تر گفتیم که برخی از فقها مانند حلبی در کتاب کافی فی الفقه و ابن زهره در غنیه، این حکم را به همه مواردی که کافر، فرزندان صغیر و خویشاوندان مسلمان داشته باشد، تعمیم داده اند. در این فرض، نفقه فرزندان از ترکه پرداخت می شود تا بالغ شوند. پس از بلوغ اگر اسلام آوردند، میراث از آن ایشان خواهد بود و اگر اسلام نیاوردند، ترکه از آن خویشاوندان مسلمان خواهد بود. فقهای یاد شده، این حکم را مختص به مورد روایت که خویشاوند مسلمان، پسربرادر یا پسر خواهر مورث باشد، نمی دانند، چنان که آن را منحصر به فرض مسلمان شدن فرزندان صغیر نیز ندانسته اند. در حالی که ظاهر عبارت شیخ مفید در مقنعهو شیخ طوسی در نهایه، خصوص صورتی را که درشرایع آمده است، استثنا کرده اند. در برابر این قول، قول دیگری وجود دارد که پرداخت نفقه فرزندان را واجب نمی داند وقائل به استقرار ارث برای وارثان مسلمان و عدم استحقاق فرزندان کافر است حتی اگر پس از بلوغ، مسلمان شوند. این قول، به مشهور فقهای متاخر نسبت داده شده است. درجواهر آمده است: «چنان که گروهی از متاخران به این قول تصریح کرده اند، بلکه در مسالک به اکثر متاخران نسبت داده شده، بلکه می توان گفت هرکس از فقهای متاخر و متقدم که تصریح به خلاف این قول نکرده باشد قائل به آن است. دلیل این قول آن است که فرزندان کافر محکوم به کفرند، از این رو، وجود وارث مسلمان سبب حجب آنان می شود و چنان که از کلام فقها در مباحث نجاسات و احکام موتی و نکاح و قصاص و دیات و غیره به دست می آید، کفر تبعی از نظر احکام مثل کفر اصلی است.» صاحب جواهر سپس روایت مالک بن اعین را نقل می کند و این گونه بر آن تعلیقه می زند: «چه بسا برخی، مضمون این روایت را تایید کرده اند که کفر مانع از ارث است و در فرزندان صغیر این مانع مفقود است؛ زیرا کفر حقیقتا بر ایشان صدق نمی کند. برخی دیگر، روایت را این گونه تنزیل کردند که فرزندان صغیر اظهار اسلام کرده باشند و اگر چه اسلام آنان اسلام مجازی است، اما قائم مقام اسلام افراد بالغ است البته از نظر مراعات حقوق نه از نظر استحقاق. هردو گروه، از تقسیم حقیقی ترکه تا بالغ شدن فرزندان و کشف حقیقت امرآنان، منع می کنند. برخی دیگر، روایت رااین گونه تنزیل کردند که ترکه تقسیم نمی شود تا فرزندان صغیر بالغ شده و اسلام بیاورند. همه این توجیهات بی پایه است، چرا که به ضرورت واضح است که در تمام اموری که ذکر کردیم فرقی میان کفر اصلی و کفر تبعی نیست، تعارضی نیز میان اسلام مجازی و اسلام حقیقی وجود ندارد، روایت هم ظهور در تقسیم ترکه قبل ازبلوغ فرزندان دارد، بلکه صریح در این معنا است. از همین رو، مصنف بعد از ذکر مضمون روایت گفت:«وفیه اشکال ینشاء...» و باز به همین سبب، علامه حلی در مختلف، روایت را حمل بر استحباب کرد و شهید ثانی درمسالک این رای او را برگزید. اشکال این سخن آن است که چنین حملی فقط از جهت ورثه درست است نه از جهت امام. پس، ترک این روایت بهتر است، خصوصا که کسانی که به این روایت عمل کردند، بامضمون آن مخالفت ورزیدند؛زیرا آنان - براساس آن چه از ایشان حکایت شده - به طور مطلق گفته اند که وارثان مسلمان متولی نفقه فرزندان صغیرمی باشند و حکم کرده اند که آنان ارث می برند و پس از بلوغشان یا مسلمان شدنشان واجب است فاضل نفقه از ترکه به ایشان پرداخت شود بدون این که تفصیلی داده باشند. با آن که مقتضای روایت آن است که اگر فرزندان قبل از بلوغ،اسلام آورند و پس از بلوغ نیز بر اسلامشان باقی بمانند، ارث متعلق به آنان باشد و متولی نفقه ایشان، امام است نه وارثان. بنابر این، اگر قبل از بلوغ، اسلام نیاورند، ارث از آن خویشاوندان خواهد بود و نفقه نیز بر عهده آنان بوده وفاضل نفقه نیز به آنان تعلق می گیرد حتی اگر فرزندان صغیر، پس از بلوغ، مسلمان شوند، تفاوت میان این دو امر روشن است. افزون بر آن که درکلام شیخ مفید و شیخ طوسی و قاضی ابن براج، فرض مساله در موردی است که وارثان مسلمان در کنار فرزندان مورث، برادران پدری یا مادری مورث باشند. و در کلام سید ابن زهره وابوالصلاح حلبی ومحقق طوسی و نیز در کلام کیدری، فرض مساله مطلق است یعنی در کنار فرزندان مورث، وارثان مسلمانی ازخویشاوندان مورث وجود داشته باشد. هر دو فرض، خارج از مورد نص است. علاوه بر این، هر دو رای، مخالف اصول مقرر و قواعد مسلم است؛ چون هردو رای در این نقاط با هم مشترکند: * پرداخت نفقه فرزندان صغیر را بر وارثان مسلمان واجب می دانند در حالی که این وجوب بی سبب بوده و موجب بیرون رفتن مالی بلاعوض از ملک مستحقان آن است. * نص روایت را اختصاص به حالتی دادند که صغیر اسلام آورده باشد و به این اعتبار، حکم کردند که ارث برای صغیربه صورت مراعی، محفوظ می ماند. * فتوی به ارث بردن کافری که بعد از تقسیم ترکه مسلمان شده باشد. * منع وارث مسلمان از ارث بدون وجود حاجب. درحالی که هیچ فقیهی قائل به این امور نیست. کودک کافر در کفر تابع پدر و مادر خود است اجماعا و اگر تبعیت نبود،این حکم در تمام کودکان جاری بود. متولی نفقه صغار، ولی شرعی آنان است نه خویشاوندان.» مهم تر از همه آن است که صاحب جواهر دردنباله سخن خود آورده است که «با همه این اوصاف، روایت ضعیف است». اما اشکالات دیگری که برشمرده است، اگر سند روایت معتبر باشد، توان مقابله با روایت را ندارد. قواعدفقهی قابل تقیید و تخصیص می باشند، خود حکم به حجب و عدم ارث کافر از مورث کافر، در اصل، بر خلاف قاعده باب ارث است و دلیل این حکم همین روایت و دو روایت همانند آن است. چه مانعی دارد که خروج از قاعده ارث درخصوص موردی باشد که کافر مورث، فرزندان صغیری نداشته باشد که معلوم نباشد بعد از بلوغ مسلمان می شوند یانمی شوند. این در حقیقت تضییقی است در خروج از قاعده ارث اولوالارحام در مساله حجب مسلمان از ارث کافر.بنابراین، مهم، ضعف سند این حدیث است و بر این اساس، اگر در مساله پیشین، دلیل لفظ بر حجب مسلمان از ارث کافر به طور مطلق، تمام باشد - مثلا مرفوعه ابن رباط یا روایت حسن بن صالح از حیث سند و دلالت تمام باشند -مقتضای دلیل، آن است که نفقه فرزندان صغیر بر وارثان مسلمان واجب نیست و وارثان مسلمان از اول، استحقاق تمام ترکه را دارند. اما اگر دلیل لفظ در مساله پیشین تمام نباشد و فقط بر اساس اجماع و دلیل لبی حکم به حجب کنیم، آشکار است که این دلیل در این مقام ناتمام است؛ زیرا در مورد این مساله، اجماعی وجود ندارد و بیشتر فقهای متقدم قائل به استثنای این مورد هستند که مورث کافر، با وجود خویشاوندان مسلمان به طور مطلق یا به خصوص پسر برادر و پسر خواهر، فرزندان صغیری نیز داشته باشد. بنابر این، در این صورت، مقتضای قاعده آن است که در حجب به مقدار متیقن آن که مورد اجماع است یعنی موردی که مورث کافر، فرزند صغیر نداشته باشد، اکتفا شود. اما اگر فرزند صغیر داشته باشد، واجب است نفقه آنان از سهمشان از ترکه، از جانب ولی آنان یا از جانب امام، پرداخت شود و باقی ترکه محفوظ بماند تا آنان به سن بلوغ برسند. اگر پس از بلوغ، اسلام را نپذیرفتند، در این صورت، باقی مانده ارث برای خویشاوندان مسلمان مورث، مستقر خواهد شد. این حکم در صورتی است که عدم حجب را نسبت به وارث صغیر به طور مطلق و استحقاق او را نسبت به ارث از اول امر، محتمل ندانیم، و گرنه، مقتضای اطلاقات ارث، عدم حجب نسبت به مطلق وارث صغیر است، چه فرزند باشد و چه غیر فرزند، چه پس از بلوغ، مسلمان شود و چه نشود. با این همه، مقتضای اطلاق سخنان فقها و فتاوای قائلان به اجماع، این است که به غیراز صورتی که وارثان صغیر، فرزندان کافر باشند و پس از بلوغ، مسلمان شوند، صورت دیگری استثنا نشود. بر این اساس، هرگاه از مثل چنین اطلاقی درمعقد اجماع، جزم به حکم شرعی حاصل شود، نظر ابن زهره و ابوالصلاح حلبی - حتی اگر روایت هم تمام نباشد - تمام خواهد بود و گرنه، دامنه استثنا گسترده تر از آن صورت خاص است. 4) امکان منع از حجب ضمن عقد ذمههرگاه دلیل بر حجب مسلمان از ارث بردن کافر از مورث کافر، تمام باشد، آیا خروج از این حکم از طریق عقد ذمه وحقوقی که شخص غیر مسلمان در جامعه اسلامی دارد و در مورد آن با حاکم اسلامی به توافق رسیده است، ممکن است یا ممکن نیست؟ برخی قائلند که خروج از این حکم، درست نیست، از آن جهت که حجب، حق وارث مسلمان است و چیزی نیست که به کافر ذمی برگردد تا بتوان ضمن عقد ذمه او با حاکم اسلامی از آن چشم پوشی کرد و از امور عمومی نیز نیست که اختیار آن به دست حاکم باشد. اگر چنین توافقی در ضمن عقد ذمه صورت بگیرد، بازگشت آن به این است که وارث مسلمان از حق خاص خود محروم شده و حق او بر خلاف حکم شرعی الهی به وارث کافر داده شود. بنا بر این، چنین توافقی باطل است؛ زیرا عقود و شروط باید بر خلاف حکم شرعی نباشند و گرنه باطلند؛ چرا که «ان ا شرط الله قبل شرطکم»() و «کل شرط حلل حراما اوحرم حلالا کان باطلا». در برابر این نظریه، برای صلاحیت نظریه عدم حجب در موارد ذمه و امثال آن، دو وجه می توان بیان کرد: وجه اول: مهم ترین دلیل بر حجب مسلمان از ارث بردن کافر از کافر، فقط اجماع و اتفاق نظر فقهی است؛ چرا که سایراستدلال های گذشته نارسا بوده و آشکار است که قدر متیقن این اجماع و اتفاق نظر - بر فرض که تمام باشد - غیر ازموارد ذمه والتزام حاکم اسلامی به حفظ حقوق خاص غیر مسلمانان در کشورهای اسلامی است. بنابر این، شاید این ویژگی، در ارث بردن کافر از کافر به طور مطلق یعنی حتی با وجود وارثان مسلمانی درمیان ورثه، دخیل باشد و با لحاظ این ویژگی، افراد غیر مسلمان به مقتضای شریعت خود و نیز به مقتضای قواعد اولیه شریعت ما، از ارث یکدیگرممنوع نباشند. جزم نداریم که این ویژگی در آن حکم فقهی دخالت نداشته باشد. وجه دوم: همان ادله ای که به حاکم اسلامی اجازه می دهد به غیر مسلمانان قرار امان یا ذمه اعطا کند، عین همان ادله اقتضا می کند که بعد از اعطای امان وذمه، حق توارث نیز به آنان داده شود. به دلیل آن که، ادله جواز اعطای امان وذمه، به منزله مخصص یا حاکم بر ادله سلب حرمت جان و مال و آبرو و سایر شؤون کافر است. مساله حجب وارث مسلمان از ارث وارث کافر از مورث کافر، برحسب مناسبات عرفی و متشرعی حکم و موضوع، از جمله شؤون سلب حرمت مال کافر است و بنا بر این، از صلاحیت و اختیارات حاکم اسلامی، حفظ این حق برای کافری است که به واسطه اعطای قراردادن امان یا ذمه درکشور اسلامی زندگی می کند. از این استدلال، معلوم می شود که در این جا، مجالی برای تمسک به ادله ای مثل «شرط الله قبل شرطکم» برای اثبات حجب نیست؛ زیرا تمسک به این ادله، در صورتی جا داشت که ادله صلاحیت و اختیار حاکم اسلامی در اعطای امان و ذمه، حاکم بر دلیل حجب نباشد.اما هرگاه ادله اختیارات حاکم اسلامی بر ادله حجب حکومت داشته باشد، روشن است که در مورد امان و ذمه، حکم حجب، دیگر مصداق شرط الله نخواهد بود. حاصل سخن آن که از ادله اعطای ذمه و امان به کفار اهل کتاب از جانب ولی امر و حاکم شرعی، چنین به دست می آید که این قرار ذمه و امان، تکلیفا و وضعا موجب حفظ حرمت جان و مال آنان می شود. حقوقی را که کفر، سبب زوال و سلب آن ها شده بود از قبیل حرمت جان و مال، بعد از اعطای امان یا ذمه، همه آن حقوق به حرمت خود بازگشته ومصون و محترم شمرده می شوند، از جمله این حقوق، حق فرزندان کافر درمیراث پدرشان است حتی با وجود شریک مسلمانی در ارث. ممکن است اشکال شود که ثبوت این حق برای آنان، اول کلام است؛ زیرا با فرض حجب وارث مسلمان نسبت به وارث کافر، ترکه، ملک کافر ذمی نیست تا حفظ آن و حرمتش برای مالک آن واجب باشد. پاسخ آن است که عرف از دلیل حجب این گونه می فهمد که حجب، از شؤون سلب حرمت مال کافر در قبال مسلمان است و مسلمان حق دارد تمام ترکه را بردارد و وارث کافر را از ارثی که اگر کفر او نبود، حق اولی او بود، محروم کند.بنابراین، مقتضای اعطای ذمه، حفظ این حق برای کافر ذمی است. باز ممکن است اشکال شود که در برخی از روایات حجب، عنوان «ذمی» آمده است نه عنوان «یهودی یا نصرانی» یا«اهل کتاب» و عنوان ذمی، اخص از عنوان اهل کتاب است و بدین معنا است که حکم حجب حتی نسبت به اهل ذمه نیز ثابت است. پاسخ این اشکال آن است که عنوان ذمی در روایات، به معنای اهل کتاب است نه ذمی شرعی، تحقق ذمه شرعی متفرع بر اعطای ذمه از طرف حاکم شرعی است نه طاغوت های بنی امیه و بنی عباس. افزون بر این، روایات یاد شده مرفوعه بوده و در سلسله سند آن ها افراد مجهولی وجود دارد. در سایر روایات، عناوین «کافر» و «نصرانی» و... آمده است از قبیل: «المسلم یحجب الکافر و یرثه» یا «النصرانی یموت وله اولاد صغار و زوجة». منبع : حوزه نت  
از سخنان فقها که عرضه داشتیم، روشن می شود که ارث بردن مسلمان از کافر، مورد اجماع فقهای ما و توافق آنان بر این مساله است
33,808
607357b02c38301a358ea5ee
 آخرین پیامبر در یک نگاهخاتم پیامبران و سرور فرستادگان الهی، حضرت محمد بن عبد اللّه بن عبد المطلب صلّی اللّه علیه و اله و سلم در هفدهم ربیع الاوّل عام الفیل دیده به جهان گشود. وی قبل از تولد، پدر را از دست داده بود. دوران شیرخوارگی حضرت در قبیله سعد سپری گشت. در چهار یا پنج سالگی به مادرش بازگردانده شد. در شش سالگی مادر بزرگوارش دنیا را وداع گفت و جدش وی را تحت سرپرستی و مراقبت ویژه خود قرار داد. دو سال در کنار او حضور داشت و جدش هنگام وفات، امر سرپرستی وی را به عموی مهربانش ابو طالب سپرد و رسول اکرم صلّی اللّه علیه و اله و سلم تا زمان ازدواج خویش هم چنان در کنار عمویش باقی ماند. رسول خدا صلّی اللّه علیه و اله و سلم در دوازده سالگی به اتفاق عمویش به شام سفر کرد و در مسیر راه به بحیرای راهب برخورد. بحیرا وی را شناخت و در جهت مراقبت از وی به ابو طالب هشدار داد و از حوادث ناگواری که از جانب یهود در انتظار پیامبر بود، برای عمویش پرده برداشت. پیامبر اکرم صلّی اللّه علیه و اله و سلم در بیست سالگی در حلف الفضول (پیمان جوانمردان) شرکت جست و بعدها به آن افتخار می کرد. وی برای تجارت با اموال خدیجه به شام سفر کرد و در بیست و پنج سالگی و عنفوان جوانی، که به راستگوی امانت دار معروف بود، با خدیجه ازدواج کرد و قبایلی که برای نصب حجر الأسود با یکدیگر در کشاکش بودند، وی را برای حلّ نزاع خود برگزیدند و حضرت با دست زدن به ابتکاری بسیار جالب به گونه ای عمل کرد که همه طرف های درگیر از آن خرسند شدند. در چهل سالگی به پیامبری مبعوث شد و با بصیرتی کامل مردم را به سوی خدا دعوت کرد و از میان کسانی که قبل از دیگران ایمان آورده بودند، یاران خویش را گرد آورد و پس از سپری شدن سه یا پنج سال از آغاز دعوت وی به سوی حق، خداوند به او فرمان داد تا بستگان خویش را- از عذاب الهی- بترساند. سپس به وی دستور داد رسالت خویش را آشکار کند و مردم را آشکارا به اسلام فراخواند تا کسانی که به اسلام علاقه مندند به جمع مسلمانان و مؤمنان بپیوندند. از همان زمان، قریش در برابر حرکت رسول اکرم صلّی اللّه علیه و اله و سلم مانع به وجود آوردند و کوشیدند مردم را از راه خدا بازدارند و از انتشار رسالت وی جلوگیری کنند. پیامبر خدا صلّی اللّه علیه و اله و سلم نیز ناگزیر در پی گشودن روزنه جدیدی برای دعوت خود در خارج از مکه برآمد و گروهی از مسلمانان را به حبشه اعزام نمود که با استقبال گرم «نجاشی» پادشاه آن سرزمین روبرو شدند. این گروه به رهبری جعفر بن ابو طالب در آن سرزمین اقامت گزیدند و جعفر، تا سال هفتم هجری آن دیار را ترک نکرد. قریش که در جهت همدست کردن نجاشی با خود و بر ضد مسلمانان توفیقی نیافتند، به طرحی جدید متوسل شدند که در تحمیل محاصره اقتصادی و اجتماعی و سیاسی نمودار گشت. این محاصره سه سال به طول انجامید و آن گاه که قریش از به تسلیم واداشتن پیامبر و ابو طالب و سایر بنی هاشم برای اهداف خود نومید گشتند، حصر را شکستند؛ ولی پیامبر و نزدیکانش پس از آن که پیروزمندانه از محاصره بیرون آمدند در سال دهم بعثت با وفات ابو طالب و خدیجه- سلام اللّه علیهما- در بوته آزمون سختی قرار گرفتند. اندوه این دو رویداد تأثیری شگرف بر وجود مقدس پیامبر صلّی اللّه علیه و اله و سلم داشت، زیرا وی طی یک سال دو پشتیبان قدرتمند خویش را از دست داد. در این جا برخی از تاریخ نگاران، وقوع رخداد سیر به آسمان ها و معراج را در اوج اندوه و فشار روحی پیامبر اکرم صلّی اللّه علیه و اله و سلم و ترجیحا در این زمان دانسته اند، زیرا رسول خدا صلّی اللّه علیه و اله و سلم در آن زمان شاهد مانع تراشی قریش بود که با تمام توان در برابر رسالت آن حضرت ایستادگی می کردند. ازاین رو، خدای متعال آفاق آینده را با نمایاندن نشانه های بزرگی از قدرتش، به روی آن حضرت گشود. رویداد «معراج» برای شخص پیامبر اکرم و مؤمنان همگی، برکات بزرگی در بر داشت. رسول خدا صلّی اللّه علیه و اله و سلم برای دست یابی به پایگاهی جدید، به طائف هجرت نمود ولی در این سرزمین که مجاور مکه و تحت تأثیر فضای آن قرار داشت، به فتح و گشایش نوینی دست نیافت. با انتخاب همسایگی مطعم بن عدی، به سمت مکه بازگشت و برای گسترش رسالت خود در موسم حج به فعالیت جدیدی دست زد و با قبایلی که برای ادای مناسک حج و بازرگانی در بازار عکاظ، آهنگ بیت اللّه الحرام می کردند، تماس برقرار می کرد. پس از دیداری که با مردم مدینه داشت، خداوند درهای پیروزی را به رویش گشود و دعوت وی به پرستش خدای یگانه ادامه یافت و اسلام در مدینه منتشر شد. و پس از آن خداوند او را از نیرنگ قریش، که برای از سر راه برداشتن وی همدست شده بودند، آگاه ساخت. حضرت تصمیم گرفت خود، به مدینه هجرت نماید. ازاین رو، به علی علیه السّلام فرمان داد تا در بسترش بخوابد و خود بااحتیاط کامل به سمت مدینه هجرت کرد و درحالی که مردم مدینه برای استقبال وی در آمادگی کامل به سر می بردند وارد آن دیار گردید و در آغاز ماه ربیع الاول به منطقه «قبا» رسید و بدین سان، هجرت مبارک آن بزرگوار به دستور آن حضرت مبدأ تاریخ اسلام به شمار آمد. پیامبر خاتم دست به تأسیس نخستین دولت اسلامی زد و در سال نخست هجرت، با شکستن بت ها و بنای مسجد نبوی به عنوان مرکز فعالیت و دعوت و حکومت خویش و با ایجاد پیمان برادری میان مهاجر و انصار پایه و اساس این دولت را استحکام بخشید تا بدین وسیله پایگاه مردمی استواری ایجاد کند و بنای دولت جدید بر آن قرار گیرد، افزون بر آن، به نگارش بخشنامه ای پرداخت که ارتباط برخی قبایل با بعضی دیگر در آن تنظیم یافته بود و نیز پیمان نامه ای با قبایل یهود امضا نمود که خطوط کلی نخستین نظام اداری و حکومتی اسلام را شامل می شد. دولت نوپا و هم چنین رسالت اسلامی، با رویارویی ددمنشانه ای که از ناحیه قریش در جهت براندازی رسالت و دولت اسلامی انجام گرفت، مواجه شد و بدین ترتیب، جنگی پس از جنگ دیگر بر ضد مسلمانان افروخته گشت و پیامبر اکرم و مسلمانان، ناگزیر به دفاع از خویش شدند. سال های دفاع از این دولت جوان با نخستین سریه [1] اعزامی نبی اکرم صلّی اللّه علیه و اله و سلم به فرماندهی عمویش حضرت حمزه در هفتمین ماه پس از هجرت صورت پذیرفت و تا پایان سال نخست هجرت، سه سریه تدارک دید. در این سال آیات بسیاری از سوره بقره بر آن حضرت نازل گردید تا دستورات جاودانه ای را برای پیامبر و دولت و امتش ترسیم و نقشه های منافقان را آشکار و رسوا سازد و از توطئه های یهود بر ضد پیامبر خاتم و دولت نوپا و جهانی اش پرده بردارد. قریش از خارج مدینه و یهود از داخل این شهر، شخص پیامبر و دولت او را، نشانه رفتند. رسول اکرم صلّی اللّه علیه و اله و سلم تحرکات همگی را زیرنظر داشت و بدین سان، در سال دوّم هجرت، هشت غزوه و دو سریه پیاپی صورت گرفت و غزوه بدر بزرگ در ماه رمضان همان سالی که روزه واجب شد رخ داد و آن گاه قبله تغییر یافت. و به استقلال امت مسلمان و دولت اسلامی، بعد جدیدی بخشید. سال دوم، از سویی سرشار از پیروزی های نظامی و از سویی دیگر فرو آمدن دستورات سیاسی و اجتماعی بود. در این سال، نخستین شکست خفّت بار نصیب قریش و یهودیان شد، چنان که در همین سال بنی قینقاع، نخستین قبیله یهود که مدینه را وطن خود برگزیده و در پی پیروزی مسلمانان در بدر بزرگ با رسول خدا پیمان شکنی کردند، از مدینه بیرون رانده شدند. تحرکات نظامی قریش بر ضد اسلام و مسلمانان از خارج مدینه ادامه یافت و قبایل یهود سه سال پیاپی، چندبار پیمان خویش را با رسول اکرم شکستند و بدین ترتیب، به وجود آمدن پنج غزوه احد، بنی نضیر، احزاب، بنی قریظه و بنی مصطلق در این سه سال، بار فوق العاده سنگینی را بر دوش پیامبر و قاطبه مسلمانان نهاد. در سال پنجم که مسلمانان از خود رشادت های بزرگی نشان دادند خداوند، مکر و حیله احزاب مدینه و یهود را، به خودشان برگرداند و با مأیوس شدن قریش از درهم کوبیدن قدرت مسلمانان، خداوند زمینه را برای فتحی آشکار مهیا ساخت و رسول اکرم صلّی اللّه علیه و اله و سلم پس از صلح حدیبیه با قبایل اطراف خود هم پیمان شد و به گردآوری آن ها پرداخت تا در برابر تمام نیروهای شرک و الحاد، از آن ها قدرتی یکپارچه به وجود آورد. خدای متعال در سال هشتم، مکه را برای آن حضرت گشود و پس از آن که گردنکشان قریش در برابر دولت و سیاست آن حضرت، سر تعظیم فرود آوردند، خدا به وی قدرت بخشید تا پایه و ارکان شرک را از شبه جزیره ریشه کن سازد. سال نهم، با ورود هیئت های اعزامی قبایل، که دسته دسته به دین الهی می گرویدند، سالی پررونق بود. سال دهم هجری، سال حجة الوداع و آخرین سالی بود که پیامبر اکرم صلّی اللّه علیه و اله و سلم در کنار امت خویش قرار داشت و برای پیشرفت دولت جهانی خویش و امتش، که شاهد بر سایر امت ها بود، زمینه سازی می کرد. روح بلند پیامبر عظیم الشأن اسلام در روز 28 ماه صفر سال یازدهم هجری پس از تحکیم ارکان دولت اسلامی اش، که رهبر معصومی را برای آن مشخص کرد، به ملکوت اعلی پیوست؛ رهبری که جانشینی وی را برعهده داشت و در راه او گام برمی داشت و چنین ویژگی، تنها در شخص علی بن ابی طالب علیه السّلام وجود داشت. انسان کاملی که از دوران تولّد، تربیت یافته رسول اکرم صلّی اللّه علیه و اله و سلم به شمار می آمد و حضرت در طول زندگی به بهترین شکل ممکن از او مراقبت نمود. تمام ارزش های اسلامی در اندیشه و سیر و سلوک و اخلاق امام علی بن ابی طالب علیه السّلام تبلور داشت و در اطاعت از رسول خدا صلّی اللّه علیه و اله و سلم و دستورات و نواهی وی، برجسته ترین نمونه به شمار می رفت و شایسته نشان ولایت کبری و وصایت نبوی و خلافت اسلامی بود. ویژگی های امیر مؤمنان، آن حضرت را در کیان رسالت اسلامی و انقلاب الهی و دولت نبوی نامزد ساخت تا به دستور خدای سبحان پس از رحلت رسول خدا صلّی اللّه علیه و اله و سلم نخستین جانشین وی گردد. پیامبر والامقام اسلام با وجود اوضاع سخت و دشوار آن زمان، تبلیغ رسالت را با نصب علی بن ابی طالب علیه السّلام به عنوان راهنما و پیشوای مسلمانان عملی ساخت، روح بلندش به آسمان ها پر کشید و بدین سان، آن حضرت برترین نمونه در راه اطاعت از دستورات خدا بود، زیرا فرمان الهی را به بهترین وجه رساند و با رساترین بیان حجت را تمام ساخت. آنچه یادآوری شد نگاهی گذرا به شخصیت و زندگانی پیامبر خاتم حضرت محمد بن عبد اللّه صلّی اللّه علیه و اله و سلم بود. اکنون برای تحقیقی بیشتر دراین باره با ما همراه باشید. نوید پیامبران، در روزگارانقرآن کریم به صراحت بیان داشته که دوران تاریخی بشر با پدیده وجود نبوّت ها و بعثت پیامبران و فرستادن رسولان، که جوامع خود را به سمت و سوی زندگی برتر و انسانیتی کامل تر رهنمون می شدند، آغاز گردیده است. به گونه ای که می توانیم از آن نتیجه بگیریم درخشش نبوّت و ظهور پیامبران در جوامع بشری، آغاز دوران تاریخی بشر به شمار می آید. خدای متعال فرمود: مردم، در آغاز یک دسته بودند، خداوند پیامبران را برانگیخت تا مردم را مژده و بیم دهند و کتاب آسمانی را که به سوی حق دعوت می کرد با آنان فرو فرستاد تا میان مردم در آن چه اختلاف داشتند، داوری کند، تنها کسانی که کتاب را دریافت داشته بودند و نشانه های روشن به آن ها رسیده بود به جهت ستم رواداری میان خویش، در آن به اختلاف پرداختند، خداوند آنان را که ایمان آورده بودند به فرمان خود به حقیقت مورد اختلاف، رهبری نمود و خدا هرکس را بخواهد به راه راست هدایت می کند.[2] حکمت و رحمت الهی به فرستادن پیامبران تعلق گرفت، پیامبرانی که برنامه های هدایتگرانه با خود داشته باشند و بشر را از وادی غریزه به وادی عقل و از منطق نزاع و کشمکش که بنیانش غریزه و زور بود، به منطق قانونمندی سوق دهند. جامعه بشری به وسیله نبوّت ها از ساختار حیات مادی خارج و به وادی پدیده عقلی و معنوی وارد گشت. ارمغان این نبوّت ها برای آدمی، طرح پیوندی فراتر از پیوند خونی و زیستی و برخاسته از اعتقاد بود، به همین دلیل روابط انسانی، دگرگون شد و از روابط مادی به روابط معنوی ارتقا یافت. اختلافاتی که پس از درخشش نبوّت ها میان نوع انسان بروز کرد، اختلافاتی معنوی و دینی و اعتقادی بود؛ زیرا علل و اسباب نزاع و کشمکش میان انسان ها نه تنها به وسیله دین و آیینی که نبوت ها آوردند از میان نرفت؛ بلکه ادامه پیدا کرد و تنوع یافت و در این عرصه، غریزه، مبنای کشاکش ها نبود بلکه قانون جای آن را گرفت. بنابراین، قانون برخاسته از دین، برای وحدت و همکاری و تکامل انسانی، بنیانی ثابت و استوار تلقی می شود.[3] امام علی بن ابی طالب علیه السّلام در نخستین خطبه نهج البلاغه پس از بیان تاریخ آفرینش جهان و خلقت آدم علیه السّلام و اقامت دادن وی در زمین، می فرماید: درخشش نبوّت ها و پیاپی بودن آن ها در گذر زمان، محور تاریخ انسان و حرکت وی به سوی کمال به شمار می آید چنان که قرآن با توضیح شیوه خود، در تعامل با تاریخ، به این مطلب تصریح کرده است. امام علیه السّلام فرمود: «و اصطفی سبحانه من ولد (آدم) انبیاء، أخذ علی الوحی میثاقهم و علی تبلیغ الرسالة امانتهم لمّا بدّل اکثر خلقه عهد اللّه الیهم، فجهلوا حقه، و اتّخذوا الأنداد معه، و اجتالتهم الشیاطین عن معرفته، و اقتطعتهم عن عبادته... فبعث فیهم رسله، و واتر الیهم انبیاءه، لیستأدوهم میثاق فطرته، و یذکروهم منسی نعمته، و یحتجّوا علیهم بالتبلیغ، و یثیروا لهم دفائن العقول و یروهم آیات المقدرة، من سقف فوقهم مرفوع، و مهاد تحتهم موضوع، و معایش تحییهم، و آجال تفنیهم، و أوصاب تهرمهم، و أحداث تتابع علیهم و لم یخل اللّه سبحانه خلقه من نبی مرسل، او کتاب منزل، او حجّة لازمة؛ او محجّة قائمة. رسل لا تقصّر بهم قلة عددهم، و لا کثرة المکذّبین لهم: من سابق سمّی له من بعده، او غابر عرّفه من قبله. علی ذلک نسلت القرون، و مضت الدهور، و سلفت الآباء، و خلفت الأبناء. إلی أن بعث اللّه سبحانه محمدا رسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله و سلم لإنجاز عدته، و اتمام نبوّته، مأخوذا علی النبیین میثاقه، مشهورة سماته، کریما میلاده، و أهل الارض یومئذ ملل متفرّقه و أهواء منتشره، و طوائف متشتتّة، بین مشبّه للّه بخلقه، او ملحد فی اسمه، او مشیر الی غیره. فهداهم به من الضلالة، و أنقذهم بمکانه من الجهالة. ثم اختار سبحانه لمحمد صلّی اللّه علیه و اله و سلم لقاءه و رضی له ما عنده، و اکرمه عن دار الدنیا، و رغب به عن مقام البلوی، فقبضه الیه کریما صلّی اللّه علیه و اله و سلم و خلّف فیکم ما خلّفت الأنبیاء فی اممها اذ لم یترکوهم هملا بغیر طریق واضح، و لا علم قائم»؛ خدای سبحان از میان فرزندان آدم پیامبرانی را برگزید و در (ابلاغ) وحی و امانت داری در رساندن پیام الهی به مردم از آن ها پیمان گرفت [4]، در زمانی که بیشتر مردم پیمان خدا را دستخوش تغییر و تبدیل ساخته بودند و حق او را نمی شناختند و برایش همتا و شریکانی قرار داده بودند و شیاطین، آنان را از شناخت خدا بازداشته و آن ها را از پرستش او جدا نموده بودند. از این رو، خدا رسولان خود را میان آنان برانگیخت و پیامبرانش را پیاپی به سوی آنان فرستاد؛ تا پیمان فطرت الهی را از آنان مطالبه نمایند[5] و نعمت های فراموش شده را برایشان یادآور شوند و با ابلاغ دستورات خدا، حجّت را بر آن ها تمام کنند و گنج های پنهان عقل ها[6] را آشکار سازند و نشانه های قدرت الهی را به آنان نشان دهند. آن سقف بلندپایه آسمان را که بالای سرشان قرار گرفته، و این گاهواره زمین را که زیر پایشان گسترده شده است و وسایل معیشت و زندگی را که آن ها را زنده نگاه می دارد، و اجل هایی را که آن ها را نابود می سازد و مشکلات و رنج هایی را که آنان را پیر و فرسوده می سازد و حوادثی را که پیاپی بر آن ها وارد می گردد به یادشان آورند و خداوند، هرگز آفریدگانش را بدون پیامبری که فرستاده باشد و کتابی که نازل کرده باشد و یا دلیلی قاطع و راهی روشن رها نکرد؛ پیامبرانی که با اندک بودن نفرات و فراوانی دشمنان و تکذیب کنندگان، هرگز در انجام وظایف خود کوتاهی نمی کردند آن که پیش تر آمده بود از نام پیامبر بعدی آگاه شده بود و آن که در آینده می آمد توسط پیامبر پیشین معرفی شده بود. به همین شیوه قرن ها سپری شد و روزگاران گذشت، پدران درگذشتند و فرزندان، جانشین آن ها گردیدند، تا این که خدای سبحان برای وفا به وعده خود و کامل گرداندن نبوّت، حضرت محمد صلّی اللّه علیه و اله و سلم فرستاده خویش را برانگیخت و پیمان پذیرش نبوت او را از همه پیامبران گرفته بود، نشانه هایش (که در کتب آسمانی پیامبران گذشته آمده بود) مشهور، و میلادش گرامی بود، در آن روز (که دیده به جهان گشود) مردم زمین ملت هایی پراکنده و با خواسته های گوناگون و در راه های مختلفی سیر می کردند. عدّه ای خدا را به آفریدگانش تشبیه می کردند و گروهی در نام او به انحراف رفته و جمعی غیر او را می پرستیدند، خداوند به وسیله پیامبرش آن ها را از گمراهی به هدایت رساند و با موقعیت خود از جهالت رهانید. سپس خدای سبحان، لقای خویش را برای محمد صلّی اللّه علیه و اله و سلم اختیار کرد و آن چه را نزد خود داشت برای وی پسندید و او را با انتقال از دنیا، گرامی داشت و از گرفتاری و مشکلات رهایی بخشید و در نهایت احترام قبض روح کرد و به سوی خویش فرا خواند، که درود خدا بر او و دودمانش باد. او نیز آن چه را پیامبران پیشین برای امت خود به میراث نهاده بودند، میان شما به جای گذاشت، زیرا پیامبران هرگز امت خود را بی آن که راهی روشن و دانشی پایدار به آن ها بدهند، رها نساختند.[7] مژده پیامبران گذشته در مورد نبوّت پیامبران بعدی، برای نسل های معاصر آنان و نسل های بعدی سودمند بود، زیرا دیده آن ها را می گشود و جهت استقبال از پیامبری که به نبوّتش مژده داده شده بود، آنان را در آمادگی کامل قرار می داد و شک و تردیدشان را در مورد وی برطرف می ساخت و به آنان اعتماد و اطمینان بیشتری می بخشید. زیرا اگر یأس و نومیدی از اصلاح جامعه، به دل راه یابد، قلب را فراگرفته، انسان را به تفکر و اندیشه در مسیر شرّ و خیانت، وا می دارد. بنابراین، مژده به آمدن پیامبران مصلح، یأس و نومیدی را از دل هایی که در انتظار اصلاحند، می زداید و آن ها را به سمت و سوی علاقه به زندگی و کوبیدن درهای خیر و نیکی متوجه می سازد. این گونه مژده ها، ایمان مؤمنان را در مورد نبوّت پیامبرانشان افزایش می دهد و کافران را در کفر خویش، به شک و تردید می اندازد و بدین ترتیب استقامت و پایداری آنان را در برابر حق به ضعف می کشاند و زمینه پذیرش دعوت آن پیامبر را برایشان مهیا می سازد. اگر این مژده به حصول اطمینان بینجامد، نیاز به درخواست معجزه ای از آن پیامبر نیست چنان که نبوّت سرشار از مژده، در دل ها نافذتر و به باور و اعتقاد به آن نبوّت نزدیک تر خواهد بود. افزون بر این که مردم را از فشارهای ناگهانی در برابر رویدادهای غیرمنتظره دور نموده و دعوت پیامبر را از حالت نامأنوسی در دل مردم خارج می سازد.[8] همه پیامبران بر یک راه و رسم بوده اند. پیامبر گذشته به ظهور پیامبر بعدی مژده می داده و پیامبر بعدی به پیامبر پیشین ایمان داشته است. افزون بر شواهد و موارد کاربردی که در بحث بعدی بدان خواهیم پرداخت، آیه 81 سوره آل عمران نحوه این مژده ها را بیان می کند. نوید رسالت پیامبر اکرم صلّی اللّه علیه و اله و سلم توسط انبیاء 1- به تصریح قرآن کریم، حضرت ابراهیم خلیل علیه السّلام به شیوه دعا در مورد رسالت خاتم پیامبران مژده داده است؛ آن گاه که در مورد بیت اللّه الحرام در مکه مکرمه و بالا بردن دیوارهای خانه کعبه سخن می گوید و برای پذیرفته شدن عمل خود و اسماعیل علیهما السّلام و درخواست پدید آمدن امّتی مسلمان از نسلشان، به دعا می پردازد، چنین عرضه می دارد:؛ «پروردگارا! میان آنان پیامبری از خودشان برانگیز، تا آیات تو را بر آنان بخواند و آن ها را کتاب و حکمت بیاموزد و پاک و پیراسته گرداند، زیرا تو توانا و حکیمی».[9] 2- قرآن کریم، به وجود مژده نبوّت پیامبر امی حضرت محمد بن عبد اللّه صلّی اللّه علیه و اله و سلم، در کتب عهد قدیم و جدید (تورات و انجیل) تصریح نموده و بیان داشته است که این دو کتاب هنگام نزول قرآن کریم و ظهور پیامبر اکرم موجود بوده اند و اگر این مژده در آن ها وجود نداشت، پیروانشان به تکذیب آن می پرداختند. خدای متعال فرمود: آن ها که از فرستاده خدا پیامبر (امّی) پیروی می کنند؛ پیامبری که ویژگی هایش را در تورات و انجیل نزد خود می یابند. آن ها را به کارهای نیک دستور می دهد و از منکر بازمی دارد، اشیای پاکیزه را برای آنان حلال می شمرد و ناپاکی ها را تحریم می کند و بارهای سنگین و زنجیرهایی را که بر آن ها قرار داشت از (دوش) آنان برمی دارد.[10] 3- آیه ششم سوره صف، به صراحت بیانگر این است که عیسی علیه السّلام تورات را صریحا تصدیق و به رسالت پیامبری به نام احمد که بعد از او می آید، مژده داد و نه تنها حواریان، بلکه همه بنی اسرائیل را در این خصوص مخاطب قرار داد. اهل کتاب در انتظار آخرین پیامبر صلّی اللّه علیه و اله و سلم پیامبران پیشین نه تنها ویژگی های عمومی پیامبر خاتم را برشمرده، بلکه ویژگی های دیگری مانند: زادگاه، محل هجرت و خصوصیات روزگار بعثت و ویژگی های جسمی و رفتاری و شریعت آن حضرت را بیان داشته اند تا از این راه مخاطبان مژده ظهور آن حضرت، به صورتی دقیق ایشان را بشناسند. به همین دلیل قرآن در مورد بنی اسرائیل فرموده است: آنان شخصیت پیامبر گرامی اسلام را که در کتب عهد قدیم و جدید به ظهورش مژده داده شده بود، نظیر فرزندان خود می شناختند.[11] بلکه براساس آن ها، به اقدام عملی پرداخته، با به دست آوردن مکان هجرت و دولتش، در همان مکان استقرار یافتند[12] و با پیشدستی در دادن مژده رسالت او به دیگران درصدد پیروزی بر کفار برآمده و از رسول خدا صلّی اللّه علیه و اله و سلم برای پیروزی بر اوس و خزرج یاری خواستند[13]. این اخبار از طریق پارسایان و دانشمندان آن ها به دیگران رسید و با انتشار در مدینه، به مکه نیز راه یافت. [14] پس از اعلان رسالت، نمایندگانی از قریش برای تحقیق و بررسی پیرامون صحت ادعای نبوّت پیامبر صلّی اللّه علیه و اله و سلم نزد یهودیان مدینه شتافتند و در این زمینه به اطلاعاتی دست یافتند که پیامبر صلّی اللّه علیه و اله و سلم را با آن ها آزمودند[15] و از اطلاعات به دست آمده، صحت ادعای رسول اکرم صلّی اللّه علیه و اله و سلم برایشان روشن شد. گروهی از اهل کتاب و دیگران براساس همین علامات و نشانه هایی که بدان آشنا بودند، بی آنکه از رسول خدا صلّی اللّه علیه و اله و سلم معجزه ویژه ای بخواهند[16]، به او ایمان آوردند و این مژده ها را برخی از نسخه های تورات و انجیل،[17] تاکنون هم چنان در خود نگاه داشته است. بدین سان، مژده به ظهور نبوّت خاتم پیامبران حضرت محمد بن عبد الله صلّی اللّه علیه و اله و سلم قبل از ولادت آن حضرت و در دوران زندگی قبل از بعثت وی، همواره ادامه داشت. و خبر دادن بحیرای راهب و دیگران در آغاز بعثت مبارک آن حضرت، از مژده های معروف و مشهور تلقی می شد[18]. امیر مؤمنان علیه السّلام آن جا که می فرماید: «...الی أن بعث اللّه سبحانه محمدا رسول اللّه صلّی اللّه علیه و اله و سلم لإنجاز عدته و اتمام نبوّته، مأخوذا علی النبیین میثاقه مشهورة سماته...[19]» به این حقیقت تاریخی گواهی می دهد. در طبقات ابن سعد از سهل، مولای عتیبه- که مردی مسیحی اهل حریس بود و دوران یتیمی خود را در کنار مادر و عمویش گذراند و به قرائت و مطالعه انجیل می پرداخت- نقل شده که می گوید: «...نسخه ای از انجیل در اختیار عمویم بود. روزی من آن را برداشته و مطالعه کردم تا به ورقی رسیدم که نوع نوشته اش برایم ناآشنا بود. زمانی که ورق را با دستم لمس کردم ملاحظه نمودم قسمت هایی از آن به وسیله چسب به یکدیگر چسبانده شده است. وی می افزاید: آن ها را از یکدیگر جدا کردم دیدم ویژگی هایی بدین شرح از پیامبر خاتم صلّی اللّه علیه و اله و سلم در آن نوشته شده: قامتش نه بلند است و نه کوتاه، چهره ای نورانی و دو گیسوی بافته دارد، میان شانه هایش مهری نقش بسته است، در حال نشستن همواره زانوهایش را به بغل می گیرد، صدقه نمی پذیرد، بر الاغ و شتر سوار می شود و گوسفندان را می دوشد و پیراهنی وصله خورده به تن می کند و کسی که دست به چنین کارهایی بزند، از تکبّر به دور است و او چنین عمل می کند. وی از دودمان اسماعیل و نامش احمد است. سهل می گوید: هنگامی که از مطالعه ویژگی های حضرت محمد صلّی اللّه علیه و اله و سلم فراغت یافتم، عمویم وارد خانه شد وقتی ورقه را در دست من دید مرا به خاطر از هم گشودن و مطالعه آن تنبیه کرد و مورد اعتراض قرار داد، در پاسخ او گفتم: عمو! من در این صفحات به ویژگی های پیامبر خدا احمد، برخوردم. در پاسخم گفت: این پیامبر هنوز نیامده است.»[20] پی نوشت ها [1] گروهى از لشكر به تعداد پنج تا سیصد تن. [2] كانَ النَّاسُ أُمَّةً واحِدَةً فَبَعَثَ اللَّهُ النَّبِیِّینَ مُبَشِّرِینَ وَ مُنْذِرِینَ وَ أَنْزَلَ مَعَهُمُ الْكِتابَ بِالْحَقِّ لِیَحْكُمَ بَیْنَ النَّاسِ فِیمَا اخْتَلَفُوا فِیهِ وَ مَا اخْتَلَفَ فِیهِ إِلَّا الَّذِینَ أُوتُوهُ مِنْ بَعْدِ ما جاءَتْهُمُ الْبَیِّناتُ بَغْیاً بَیْنَهُمْ فَهَدَى اللَّهُ الَّذِینَ آمَنُوا لِمَا اخْتَلَفُوا فِیهِ مِنَ الْحَقِّ بِإِذْنِهِ وَ اللَّهُ یَهْدِی مَنْ یَشاءُ إِلى‏ صِراطٍ مُسْتَقِیمٍ‏ بقره/ 213. [3] حركة التاریخ عند الامام على علیه السّلام/ 71- 73. [4] خداوند از پیامبران پیمان گرفت كه آن‏چه را از طریق وحى بدانان رسیده به مردم ابلاغ كنند و یا از آنان عهد و پیمان گرفت تا جز بر مبناى آن‏چه از طریق وحى دریافت كرده‏اند براى مردم قانون وضع نكنند. [5] گویى خداى متعال كه در وجود انسان تمایلات و توان و قدرت به ودیعه نهاده و برایش شواهد و ادلّه هدایت اقامه نمود، از او پیمان گرفت تا آن‏چه را به او عطا گشته در مسیر اهدافى كه برایش آفریده شده، صرف نماید. از این‏رو، اگر دچار وسوسه‏ها و تمایلات نمى‏گشت، به آن عهد و پیمان عمل مى‏نمود و پیمان نمى‏شكست. به‏همین دلیل، خداوند پیامبران را برانگیخت تا از مردم بخواهند به آن عهد و پیمان عمل كنند. [6] گنج‏هاى پنهان عقل‏ها: انوار عرفانى كه راز و اسرار موجودات را براى انسان آشكار ساخته و او را به مرحله یقین به وجود آفریننده موجودات ارتقاء مى‏بخشد؛ ولى گاهى ابرى تیره از اوهام و خیالات، بر این انوار سایه‏افكن مى‏شود. بنابراین، راز برانگیخته شدن پیامبران، آشكار ساختن آن معارف نهان و به ظهور رساندن آن راز و اسرار درونى است. [7] یعنى پیامبران، امت‏هاى خویش را در امورى كه پس از رحلت هر پیامبر سبب هدایت آن‏ها گردد، به خود واننهادند و رسول اكرم صلّى اللّه علیه و اله و سلم نیز همانند آنان عمل كرد و كتاب خدا را كه حاوى تمام امور مورد نیاز دینى امتش بود میان آن‏ها به ودیعه نهاد و اهل بیت معصوم خود را جانشین قرار داد و آن‏ها را هم‏سنگ قرآن مجید مقرر داشت، چنان‏كه در حدیث ثقلین كه به نحو تواتر از آن بزرگوار نقل شده و جمع زیادى از محدثان به نقل آن پرداخته‏اند، بدان تصریح كرده است. [8] محمد فى القرآن/ 36- 37. [9] رَبَّنا وَ ابْعَثْ فِیهِمْ رَسُولًا مِنْهُمْ یَتْلُوا عَلَیْهِمْ آیاتِكَ وَ یُعَلِّمُهُمُ الْكِتابَ وَ الْحِكْمَةَ وَ یُزَكِّیهِمْ إِنَّكَ أَنْتَ الْعَزِیزُ الْحَكِیمُ‏ بقره/ 129. [10] الَّذِینَ یَتَّبِعُونَ الرَّسُولَ النَّبِیَّ الْأُمِّیَّ الَّذِی یَجِدُونَهُ مَكْتُوباً عِنْدَهُمْ فِی التَّوْراةِ وَ الْإِنْجِیلِ یَأْمُرُهُمْ بِالْمَعْرُوفِ وَ یَنْهاهُمْ عَنِ الْمُنْكَرِ وَ یُحِلُّ لَهُمُ الطَّیِّباتِ وَ یُحَرِّمُ عَلَیْهِمُ الْخَبائِثَ وَ یَضَعُ عَنْهُمْ إِصْرَهُمْ وَ الْأَغْلالَ الَّتِی كانَتْ عَلَیْهِمْ .. اعراف/ 157. [11] انعام/ 20 نقل به مضمون. [12] سیرة رسول اللّه 1/ 38- 39. [13] بقره/ 89 نقل به مضمون. [14] اشعة البیت النبوى 1/ 70 به نقل از اغانى 16/ 75، تاریخ یعقوبى 2/ 12، حیاة نبى الاسلام 23 به نقل از سیره ابن هشام 1/ 181 و اعلام الورى 26. [15] به مطالبى كه در شأن نزول سوره كهف وارد شده مراجعه شود. [16] مائده/ 83. [17] سیرة رسول اللّه و اهل بیته 10/ 39، انجیل یوحنا و اشعة البیت النبوى 1/ 70 به نقل از تورات. به بشارت عهدین بشارات و مقارنات مراجعه شود. [18] به كتب سیره نبوى كه بخشى از این مژده‏ها را در بر دارد مراجعه شود. [19] نخستین خطبه نهج البلاغه ملاحظه شود. [20] طبقات كبرى 1/ 363.منبع: حوزه نت
پیامبران پیشین نه تنها ویژگی های عمومی پیامبر خاتم را برشمرده، بلکه ویژگی های دیگری مانند: زادگاه، محل هجرت و خصوصیات روزگار بعثت و ویژگی های جسمی و رفتاری و شریعت آن حضرت را بیان داشته اند تا از این راه مخاطبان مژده ظهور آن حضرت، به صورتی دقیق ایشان را بشناسند. به همین دلیل قرآن در مورد بنی اسرائیل فرموده است: آنان شخصیت پیامبر گرامی اسلام را که در کتب عهد قدیم و جدید به ظهورش مژده داده شده بود، نظیر فرزندان خود می شناختند.
84,563
60736dad2c38301a358f6c31
 زن پرورش ده زنان و مردان ارجمند است. امام خمینیدر مورد مسئله زن این ما نیستیم که باید از موضع خودمان دفاع کنیم این فرهنگ منحط غرب است که باید از خودش دفاع کند. مقام معظم رهبریاینجانب به زنان پرافتخار ایران، مباهات می کنم که تحولی آنچنان در آنان پیدا شد که نقش شیطانی بیش از پنجاه سال کوشش نقاشان خارجی و وابستگان بی شرافت آنان، از شعرای هرزه گرفته تا نویسندگان و دستگاههای تبلیغاتی مزدور را نقش بر آب نمودند و اثبات کردند که زنان ارزشمند مسلمان دچار گمراهی نشده و با این توطئه های شوم غرب و غربزدگان آسیب نخواهد پذیرفت. امام خمینیغربیها هنگامی به فکر حقوق زن افتادند که در توسعه کارخانه های خود به نیروی ارزان قیمت زنان و در صحنه سیاست به آراء آنها نیازمند بودند. مقام معظم رهبریخدمت مادر به جامعه از خدمت معلم بالاتر است و از خدمت همه کس بالاتر است و این امری است که انبیاء می خواستند امام خمینیغربی ها نه فقط در عرصه کار و فعالیت صنعتی و امثال آن بلکه در عرصه هنر و ادبیات هم به زن ظلم کرده اند. مقام معظم رهبریشما خانمها شرف مادری دارید که در این شرف از مردها جلو هستید و مسؤولیت تربیت بچه در دامان خودتان دارید. امام خمینیدر طول تاریخ زن همیشه مظلوم واقع شده، حتی در تمدنهایی که معتقدند زن و مرد دارای حقوق برابرند. به زن بالاترین اهانتها شده است. طراحان تمدن و فرهنگ حاکم بر جوامع غربی با دیدگاههای مادی خود از انسان جز غرایز مادیشان چیزی نمی فهمند. منبع : حوزه نت
زن پرورش ده زنان و مردان ارجمند است.
90,391
6073707a2c38301a358f82f5
قرص آلپرازولام یا زاناکس یکی از داروهای پر مصرف در کشور ماست که افراد زیادی بدون مشورت با پزشک و خودسرانه آن را مصرف می‌کنند. این دارو برای درمان اضطراب و اختلالات پانیک یا اختلال هراس مصرف می‌شود. نام تجاری این دارو زاناکس است و به گروهی از داروها به نام بنزودیازپین‌ها تعلق دارد که روی مغز و اعصاب اثر می‌گذارند تا فرد احساس آرامش کند.این دارو ممکن است گاهی باعث اعتیاد شود به ویژه اگر برای مدت طولانی و به طور منظم مصرف شده باشد، پس حتما برای مصرف این دارو با پزشک مشورت کنید و از عوارض آن آگاه باشید. طریقه مصرف آلپرازولامقبل از مصرف دارو حتما اگر سوالی دارید، از پزشک بپرسید. دارو را درست طبق دستور پزشک مصرف کنید. میزان مصرف ممکن است به تدریج بیشتر شود تا اثربخشی دارو مشخص شود. زمانی که آلپرازولام برای مدت زیادی مصرف می‌شود، ممکن است اثربخشی خوبی نداشته باشد. اگر اثربخشی این دارو تغییر کرد، حتما به پزشک اطلاع دهید و در صورتی که شرایط بیماری شما تداوم یافت یا بدتر شد، با پزشک مشورت کنید. عوارض جانبی آلپرازولامدر زمان مصرف آلپرازولام خواب آلودگی، سرگیجه، افزایش ترشح بزاق یا تغییر در توانایی و میل جنسی ممکن است رخ دهد. اگر هر یک از این علایم تداوم یافت یا بدتر شد، بلافاصله به پزشک اطلاع دهید.در صورت مشاهده هر یک از این عوارض که معمولا به ندرت بروز می‌کنند، اما جدی هستند به پزشک مراجعه کنید: *تغییرات خلقی و روحی، مانند توهم و فکر به خودکشی * لکنت زبان یا مشکل در تکلم *از دست دادن هماهنگی *مشکل در راه رفتن *مشکل حافظه در صورت بروز هر یک از علایم نادر اما جدی زیر بلافاصله به پزشک مراجعه کنید: *زرد شدن چشم ها یا پوست *تشنج علایم واکنش حساسیتی به آلپرازولام عبارت اند از: *جوش‌های پوستی *خارش *التهاب (به ویژه در صورت، زبان و گلو ) *سرگیجه شدید *مشکل تنفسی موارد ذکر شده فهرست کامل عوارض جانبی نیستند. در صورتی که متوجه عوارضی شدید که در این فهرست به آن‌ها اشاره نشده، به پزشک مراجعه کنید. آلپرازولام و بارداریمصرف آلپرازولام در بارداری به دلیل خطرات بالقوه آن روی نوزاد متولد نشده، توصیه نمی‌شود. بهتر است برای جزئیات بیشتر با پزشک خود مشورت کنید. آلپرازولام و شیردهیآلپرازولام وارد شیر مادر می‌شود و ممکن است تاثیرات ناخوشایندی روی نوزاد شیرخوار داشته باشد. بنابراین مصرف آن در دوره شیردهی توصیه نمی‌شود. اور دوز یا مصرف بیش از اندازه آلپرازولاماور دوز آلپرازولام منجر به بروز علایم جدی مانند بیهوش شدن یا مشکل تنفسی می‌شود. در این شرایط بلافاصله به اورژانس اطلاع دهید.آن چه بسیار مهم است این است که از مصرف خودسرانه داروهایی مانند آلپرازولام جدا خودداری کنید و مصرف این دارو حتما زیر نظر پزشک باشد. در تهیه این مطلب از سایت «سیمرغ» کمک گرفتیم. منبع: روزنامه خراسان
این دارو باعث آرامش می‌شود اما مصرف زیاد و خودسرانه آن می‌تواند عواقب بدی داشته باشد.
72,774
607368a92c38301a358f3e24
عرفان‌های نوظهور علیه جوانان ایرانی نگاهی گذرا به عملکرد مسئولان دولتی در سال‌های گذشته نشان می‌دهد هرجا کارشناسان زنگ خطری را برای جامعه به صدا درآورده‌اند، نخستین واکنش مسئولان، به جای ارائه راه‌حل، تکذیب خطر بوده است. هرچند از گوشه و کنار کشور شایعاتی در باره تعداد عرفان‌های نوظهور به گوش می‌رسد که تعداد آنها را تا هزاران فرقه نیز افزایش داده است اما براساس اعلام وزارت اطلاعات 130 فرقه انحرافی در کشور شناسایی شده است. ده‌ها فرقه و آیین به اصطلا‌ح عرفانی نوظهور این روزها در جمعیت 3.5 میلیون نفری دانشجویان کشور به‌دنبال پیرو و مرید می‌گردند، این در حالی است که بسیاری از دانشجویان که تحت‌تاثیر این فرقه‌ها قرار می‌گیرند، از ریشه‌های فکری آنها بی‌اطلاعند. کارشناسان معتقدند رشد عرفان‌های کاذب در سایه بی‌تدبیری مسئولان برای شناساندن عرفان ناب اسلامی به دانشجویان، در ظرف‌های خالی جوانان این مرز و بوم، گسترش می‌یابد. آنها معتقدند مهم‌ترین فرقه‌های انحرافی که این روزها زیر پوست شهرها می‌خزد و رشد می‌کند، فرقه شیطان پرستی و بعد از آن عرفان‌های اوشو، سرخپوستی، رام‌الله، پائولوکوئیلو و دالایی لاماست؛ فرقه‌هایی که این روزها دستبندها و گردنبندهایی از آنان بر دست و گردن جوانان در کوچه‌وخیابان دیده می‌شود. آمارهای رسمی نشان می‌دهد که تنها در سال 90 ردپای عرفان‌های نوظهور در 34 فقره خودکشی، دیگرکشی و خونخواری دیده شده است. این در حالی است که نهادهای فرهنگی دولتی در سال‌های گذشته به‌جای تمرکز بر فرهنگسازی در جامعه به فعالیت‌هایی مشغول بوده‌اند که نشان از سیاست‌زدگی آنها دارد و دود این نگرش هر روز بیشتر از دیروز به چشم جامعه ایرانی می‌رود. چاپ 200 میلیون جلد کتاب در باب عرفان‌های کاذببه نظر می‌رسد از اعتیاد در بین دانش‌آموزان گرفته تا گسترش عرفان‌های کاذب در بین دانشجویان، پس از آنکه خطر دامنگیر شده است، مسئولان به فکر چاره افتاده‌ و طرح و برنامه ارائه کرده‌اند. به گزارش تهران امروز ترویج عرفان‌های کاذب در بین جوان‌ها، این روزها دامن دانش‌آموزان و دانشجویان را در کشور گرفته است تا آنجا که مقام معظم رهبری در زمستان سال گذشته در این باره رهنمودهایی را ارائه کردند. حالا در جدیدترین خبرها محمدحسین آیتی معاون دانشجویی و فرهنگی وزارت بهداشت،‌ اعلام کرده که برای برخورد با عرفان‌های کاذب و نوظهور در دانشگاه‌ها، کانون‌های دانشجویی تشکیل شده است. این در حالی است که به گفته حجت‌الاسلام جواد محرابی رئیس موسسه فرق و ادیان قم «تا سال 90 نزدیک به 200میلیون جلد از کتب مربوط به عرفان‌های کاذب در کشور به چاپ رسیده بود و هرساله نمایشگاه کتاب، مملو از این کتب بود!» معاون دانشجویی و فرهنگی وزارت بهداشت درباره عملکرد وزارت بهداشت برای مبارزه با این عرفان‌ها می‌گوید: «در شهرهایی که ظهور و بروز عرفان‌های کاذب و نوظهور بیشتر بوده از ظرفیت کارشناسان فرهنگی و دانشجویان استفاده کردیم و کانون‌های دانشجویی تحت عنوان عرفان‌های کاذب و نوظهور را تاسیس کردیم. منابع مطالعاتی مورد نیاز را در اختیار این کانون‌ها قرار دادیم و این در حالی است که ظهور این عرفان‌ها در استان‌های مرزی بیشتر بوده است البته در برخی استان‌های غیرمرزی مانند گناباد نیز این کانون‌ها فعال شده و در حال رصد آن هستیم.» حجت‌الاسلام دکترعلی فلاح‌رفیع، رئیس مرکز هم‌اندیشی استادان و نخبگان دانشگاهی با بیان اینکه سن گرایش به عرفان‌های کاذب کاهش یافته، به تهران امروز می‌گوید: «سطح سنی گرایش به عرفان‌های کاذب سیر نزولی داشته چرا که بسیاری از ترویج‌کنندگان این مکاتب برای تاثیرگذاری بیشتر بر افکار نسل جدید از سنین پایین دبستان و راهنمایی، آموزش‌های خود را آغاز می‌کنند، حتی برخی از فرقه‌های ضاله برای مراحل دبستان و راهنمایی کتاب‌هایی نیز دارند زیرا اگر در این سنین شکاف را آغاز کنند بیشتر می‌توانند در کار خودشان موفق شوند.» او با اشاره به اینکه نظام آموزشی کشور باید هوشیار باشد ادامه می‌دهد: «در مقابل این کتاب‌ها، آموزش و پرورش نیز باید مطالبی را درخصوص گرایش‌های معنوی و روحی انسان که امری فطری است تهیه و تدوین کند و نرم‌افزارهای لازم را در این زمینه در اختیار معلمان قرار دهد. مسئولان باید حساس‌تر عمل کنند. باید در این زمینه برنامه‌ریزی‌های منظمی در مدارس انجام و دروس مخصوصی با همین عنوان تدوین شود.» فلاح رفیع می‌گوید: «معروف‌ترین آنها در کشور ما شیطان‌پرستی است که به هیچ اصول اخلاقی پایبند نیست و گرایش‌های جنسی نیز دارد. همچنین عرفان کیهانی، اوشو، اکنکار که مبنای آن سازمان‌های جاسوسی آمریکا و در میان نظامیان آمریکا رواج بیشتری دارد، عرفان‌های سرخپوستی، رام الله، پائولو کوئیلو و دالایی لاما از معروف‌ترین‌ها در ایران هستند. برخی از این عرفان‌ها نمایندگی و انتشارات در ایران دارند. به‌طور مثال اوشو شاید بیش از صد جلد کتابش به فارسی ترجمه شده است.» دکتر فلاح رفیع می‌گوید: «نکته اصلی که در این عرفان‌ها وجود دارد اعتقاد نداشتن به خداست. در واقع در این عرفان‌ها با توجه به نیاز انسان خسته عصر حاضر، به سه شاخص اصلی آرامش، امید و شادی توجه می‌شود. بی‌آنکه روح معنویت در آن جاری باشد و اگر برنامه دقیق برای مهار این عرفان‌ها‌ نداشته باشیم، شک نکنید که در آینده نه چندان دور با بحران‌های اجتماعی جدی رو‌به‌رو می‌شویم.» کم‌کاری از مسئولان استسال گذشته پس از آنکه بارها کارشناسان و پژوهشگران در باب شیوع بی‌رویه عرفان‌های کاذب در بین دانش‌آموزان ایرانی هشدار دادند سرانجام آموزش و پرورشی‌ها تکذیب‌های پی در پی را کنار گذاشتند و شعبانعلی رمضانیان رئیس سازمان بسیج فرهنگیان درباره سازمان متبوع خود گفت: «این سازمان، مبارزه با عرفان‌های نوظهور را برای جلوگیری از نفوذ بین دانش‌آموزان و آشنایی معلمان در دستور کار خود قرار داده است.» این در حالی است که پیش از آن اما رضا امانی، معاون پرورشی و تربیت بدنی آموزش و پرورش شهر تهران گفته بود: «هیچ سند و مدرکی در این رابطه که حتی یک دانش‌آموز به این مقوله گرایش داشته باشد به ما گزارش نشده است.» به گفته دکتر سعید معدنی جامعه شناس و عضو هیات علمی دانشگاه آزاد «نسل جوان ایرانی به دلیل خلئی که برنامه‌ریزان به آن توجه نکرده‌اند به‌دنبال راه‌حلی است تا از عذاب روحی‌ای که دچار آن است رهایی یابد.» او در گفت‌وگو با تهران امروز می‌گوید: «همین امر سبب جذب جوانان به عرفان‌های جدید می‌شود. چرا که ما به دلیل کم‌کاری نتوانسته‌ایم حفره‌های خالی زندگی آنها را با عرفان حقیقی پر کنیم.» او معتقد است: «در طول تاریخ همواره عرفان‌هایی جدید روی کار آمده‌اند و همیشه این موضوع وجود داشته است اما آنچه به این پدیده در زمان ما دامن می‌زند، وجود وسایل ارتباط جمعی گسترده مانند اینترنت است که دسترسی به این عرفان‌ها را برای همه از جمله نوجوانان فراهم کرده است.عرفان‌های نوظهور همیشه در بین نسل جوانان شیوع می‌یابد از این رو به تقابل با باورها و عقاید والدین و نسل‌های گذشته می‌پردازد و باورها و عقاید مذهبی نسل گذشته را در جامعه سست می‌کند.» دکتر معدنی این عرفان‌ها را به دو دسته تقسیم می‌کند: «عرفان‌هایی که دسیسه‌های استعماری را در پشت خود دارند و دوم عرفان‌هایی که تحت‌تاثیر غلیان احساسات و به صورت خودجوش بین جوانان ایجاد شده است.» او می‌گوید: «بسیاری از این عرفان‌ها که به میدان آمده‌اند زود از بین می‌روند. یعنی در دراز مدت طرفدار ندارند و زود پیروان خود را به دلیل کاستی‌های عمیق از دست می‌دهند اما عرفان‌هایی هم هستند که برای آنها برنامه‌ریزی شده و در حقیقت با برنامه‌ریزی شیوع پیدا می‌کنند که البته باید از این نوع عرفان‌ها ترسید چرا که همچون آیین بهاییت مقاصد دیگری در پشت این عرفان‌ها دنبال می‌شود.»منبع:پرسمان
آمارهای رسمی نشان می‌دهد که تنها در سال 90 ردپای عرفان‌های نوظهور در 34 فقره خودکشی، دیگرکشی و خونخواری دیده شده است.
4,960
607349662c38301a358e353e
 متاسفانه ما معمولا بین راه به آب آشامیدنی سالم دسترسی نداریم و استفاده از آب‌های آلوده هم می‌تواند باعث ابتلا به بیماری‌های انگلی و حتی حصبه بین مسافران شود. خیلی وقت‌ها ما آب آلوده را به صورت ثانویه مصرف می‌کنیم؛ یعنی آن را نمی‌نوشیم ولی برای شستشوی ظروف یا میوه‌هایمان از آن بهره می‌بریم و این کار نیز می‌تواند باعث انتقال انواع بیماری‌ها شود. برای پیشگیری از این مشکل بهتر است برای مصرف بین راه با خودتان مقداری آب سالم از منزل به همراه ببرید. استفاده از آب‌های بسته‌بندی معدنی هم می‌تواند گزینه مناسبی باشد. البته به شرطی که سلامت این آب‌ها را به خطر نیندازید. شما نباید بطری‌های آب معدنی را برای یخ زدن آب آن‌ها، داخل فریزر بگذارید. وقتی که فرآیند فریز و باز شدن این آب‌ها صورت می‌گیرد، احتمال ورود ترکیب‌های سرطان‌زا از بطری به داخل آب بالا می‌رود؛ بنابراین اگر می‌خواهید از آب خنک در طول راه استفاده کنید، می‌توانید از یک یخ‌دان پر از یخ کمک بگیرید و این بطری‌ها را داخل آن بچینید. آب معدنی‌ها باید علامت استاندارد، تاریخ تولید و مصرف و پروانه ساخت داشته باشند. در ضمن، شما می‌توانید بطری آب معدنی را جلوی نور تکان دهید. اگر علاوه بر شرایط ذکرشده، موادی هم داخل بطری ته‌نشین نشدند و آب مورد نظرتان کاملا زلال بود، می‌توانید آن را بدون دغدغه بخرید و استفاده کنید. اگر، نه از منزل آب همراه بردید و نه به آب معدنی دسترسی داشتید راه اول این است که اگر برایتان امکان دارد، آب را بجوشانید و با آب جوشیده، ظرف‌هایتان را بشویید یا اینکه آب‌جوشیده را داخل یخچال بگذارید و بعد از خنک‌شدن آن را بنوشید یا میوه‌هایتان را با آن تمیز کنید. راه دوم هم استفاده از قرص یا مایع پرکلرین است. بهترین راه برای پیشگیری از تشنگی و عطش بین راه این است که کمتر از هله‌هوله‌ها و آجیل‌های شوری که نیاز بدن را به آب افزایش می‌دهند استفاده کنید. شما می‌توانید برای تجربه یک سفر سلامت به جای آجیل‌های شور از مغزهای خام و تازه استفاده کنید یا مقداری آجیل میوه خشک را به همراه ببرید. خوردن انواع میوه‌های تازه، به خصوص خیار هم در طول سفر توصیه می‌شود. خیاری که کمی آبلیموی تازه روی آن چکیده شده باشد، می‌تواند هم سیستم ایمنی بدنتان را قوی کند و هم عطشتان را از بین ببرد. در ضمن، بهتر است که میوه‌ها را در منزل و با آب سالم بشویید تا بین راه با مشکلات آب‌های آلوده مواجه نشوید. بهترین غذاها = غذاهای ساده* بهتر است که برای بین راهتان از غذاهای پخته استفاده نکنید. نان و پنیر و سبزی همراه گوجه و خیار یا میوه‌های فصلی مانند انگور و طالبی و خربزه می‌توانند برای بین راه بسیار مناسب‌تر باشند. مطمئن باشید اگر یک روز غذای ساده بخورید اتفاقی برایتان نمی‌افتد. ضمن اینکه خوردن همین غذاهای ساده در کنار هم و هنگام سفر، لذت زیادی دارد. * تخم‌مرغ و سیب‌زمینی کاملا پخته هم می‌توانند گزینه‌های مناسبی برای غذای بین راه شما باشند. به علاوه، رفتن بهرستوران‌های بین‌راهی هم چندان توصیه نمی‌شود. چون معمولا این رستوران‌ها به آب شهری دسترسی ندارند و بهداشت ظروف، مواد غذایی و غذاهایشان چندان مورد اطمینان نیست. بدها در طول سفر:* بهتر است در طول سفر یا شهر مقصد، از خوردن غذاهایی مانند کباب کوبیده، کتلت و همبرگر که با گوشت‌های چرخ‌شده تهیه می‌شوند، خودداری کنید. چون هم امکان آلودگی اولیه در این نوع گوشت‌ها وجود دارد و هم اینکه ممکن است آن‌ها در دمای مناسب نگهداری نشوند و آلودگی آن‌ها به شکل تصاعدی بالا برود. در ضمن، امکان افزودن موادی مانند پوست مرغ هم به گوشت‌های چرخ شده زیاد است. به علاوه، امکان دارد که آشپز، گوشت را به درستی طبخ نکند و روی آن بپزد و داخلش خام بماند. این خامی داخل گوشت هم می‌تواند باعث انتقال آلودگی‌های انگلی به خصوص در خانم‌های باردار و بچه‌ها شود و خاطره خوش سفر را با ابتلا به انواع بیماری‌ها از آن‌ها بگیرد. * بهتر است سس‌های حاوی مواد گوشتی یا غذاهایی را که بیش از اندازه با سس و ادویه‌ها طعم داده شده‌اند، را نیز استفاده نکنید. یکی از راه‌های پی بردن به فساد مواد غذایی توجه به تغییر شکل، طعم و بوی آن‌هاست که برخی از رستوران‌دارها این تغییرات را با استفاده از ادویه‌ها و سس‌های فراوان می‌پوشانند. شیرینی سفر:موز بهترین گزینه است. به این دلیل که امکان آسیب دیدن ترکیب‌های آن ناشی از گرما کمتر از میوه‌های دیگر است. دوم این‌که خوردن آن آسان است. هر عدد موز متوسط حاوی 105 کیلوکالری انرژی و سرشار از ویتامین C، پتاسیم و فیبر است. میزان گلوکز دریافتی از هر عدد موز مناسب است و تجزیه آن نیز تدریجی انجام می‌گیرد؛ بنابراین برای مدتی طولانی گلوکز مورد نیاز مغز تامین می‌شود. پرتقال و نارنگی شیرین هم گزینه‌های خوبی برای تامین گلوکز مورد نیاز در طول سفر هستند. آب به آب شدن در سفر:اصطلاح «آب به آب شدن» را شنیده‌اید؟ این اصطلاح را زمانی به کار می‌برند که به دلیل سفر، وضع خواب، استراحت و تغذیه فرد به هم می‌ریزد و دچار مشکلات متعدد گوارشی و به‌هم‌خوردن تعادل خواب و استراحتش می‌شود. یکی از مشکلات سفر که باید از همان لحظه حرکت حواس‌مان به آن باشد، مساله یبوست و فراموش کردن مصرف میوه و سبزی است. برای این‌که یادمان نرود از این خوراکی‌ها میل کنیم، باید چه کار کرد؟ خریدن انواع میوه و سبزی آماده برای مصرف، منظور همان‌هایی که ادعا دارند میوه یا سبزی مورد نظر شسته شده و ضدعفونی است، توصیه نمی‌شود. این خوراکی‌ها به ویژه در فصل تابستان نیاز به شست‌وشوی دقیق و کامل خانگی دارند. علاوه بر آن خوردن سبزی در رستوران، داخل ساندویچ و… به‌هیچ‌وجه توصیه نمی‌شود. درست است که گردش و تفریح وقت پاک‌کردن و شستن سبزی نیست، اما می‌توانید میوه را جایگزین سبزی کنید. برای این کار از منزل به اندازه نیاز مسیر سفر میوه ببرید و وقتی به مقصد رسیدید، سراغ میوه‌های ویژه همان شهر بروید. به این ترتیب دردسری برای خرید میوه ندارید و کافی است هر شب هنگام برگشتن به محل اقامت، کمی میوه بخرید. مصرف میوه مانع بروز یبوست و مشکلات احتمالی بعد از آن می‌شود. نکتهقراردادن بطری‌های آب، نوشابه یا صیفی‌هایی مانند هندوانه و خربزه داخل آب‌های روان برای خنک شدن، صحیح نیست. شاید آب روان آلوده بتواند باعث خنک شدن خوراکی‌هایتان بشود اما انتقال قطره‌های این آب بعد از باز کردن در بطری یا بریدن صیفی‌ها، می‌تواند به راحتی داخل خوراکی‌تان نفوذ کند و مقدمات انتقال آلودگی و ابتلا به بیماری را در شما به وجود بیاورد.منبع:آسمونی
اگر، نه از منزل آب همراه بردید و نه به آب معدنی دسترسی داشتید راه اول این است که اگر برایتان امکان دارد، آب را بجوشانید و با آب جوشیده، ظرف‌هایتان را بشویید یا اینکه آب‌جوشیده را داخل یخچال بگذارید و بعد از خنک‌شدن آن را بنوشید یا میوه‌هایتان را با آن تمیز کنید. راه دوم هم استفاده از قرص یا مایع پرکلرین است.
36,025
607358ad2c38301a358eae97
مسعود حاتمی در نخستین تجربه سینمایی خود با فرمی متفاوت به کارگردانی پرداخته است. او که در سی و ششمین جشنواره جهانی فیلم فجر با فیلم "موریانه" در بخش بازار حضور دارد، می‌گوید این مدل فیلم ساختن تجربه‌ای بسیار سخت اما دلچسب است. در "موریانه" مریم مقدم و بهتاش صناعی‌ها به ایفای نقش می‌پردازند که در پنج روز ساخته شده است. با او در زمینه تولید این اثر به گفت‌وگو نشستیم که ماحصل آن را در زیر می‌خوانید: آقای حاتمی پیش از هر چیز کمی درباره چگونگی شکل گیری ایده "موریانه" برایمان بگویید؟ ایده "موریانه" از سال‌های خیلی قبل وجود داشت. از نظر تولیدی و اجرایی تا به حال به این شکل فیلمی تولید نشده است، شاید فیلم‌هایی بوده باشند که در مدت زمان کوتاه کار شده‌اند ولی اغلب آن‌ها با فیلمنامه اندک به مرحله فیلمبرداری رسیده‌اند. طی تحقیقاتی که من انجام دادم تاکنون فیلمی با این سبک نه در سینمای ایران و نه حتی در جهان وجود نداشته است بنابراین هر کار ما در مرحله آزمون و خطا بود بدون استفاده از تجربیات دیگران، همین عامل نیز ریسک کار را بالا می‌برد و ترسناک می‌شد، اما کشف کردن در سینما برای من جذاب است و تصمیم گرفتم که فیلم را بسازم. بنابراین با آقای موسوی تهیه کننده فیلم موضوع را مطرح کردم و استقبال شد و شروع به کار کردیم. در حالیکه با تمام عوامل فیلم از قبل صحبت شده بود که کاری که انجام می‌دهیم شاید در انتها فکر کنیم یک تجربه صرف بوده و به آن معنا که روی پرده باشد هرگز روی پرده نرود. زمانی که برای پیش تولید فیلم در نظر گرفتید چه مدت بود؟ با تمام انرژی و سوادی که داشتیم شروع به کار کردیم و در حدود 4 ماه پیش تولید داشتیم. برعکس همه فیلم‌ها که مدت زمان پیش تولیدشان خیلی کوتاه است، پیش تولید ما به دلیل فرم کار طولانی شد. ما یک قصه یک خطی داشتیم وتمریناتمان روی گذشته زندگی کاراکترها بود و هیچ تمرینی برای زمان حال نداشتیم، چرا که این بخش را به بازیگر محول کردم تا با دستی باز بتواند آنچه را به ذهنش می‌رسد در مقابل دوربین اجرا کند. بعد از این مرحله و براساس برنامه ریزی که شده بود چهار روز فیلمبرداری داشتیم و همه اتفاقات بداهه پیش رفت؛ اما روند اتفاقاتی که افتاد به 5 روز رسید. ما پیش از این پیش بینی داشتیم که به دلیل کار در جاده ممکن است خطراتی وجود داشته باشد و اتفاقاتی رخ دهد که کار را با مشکل ایجاد کند بنابراین یک روز را برای این احتمالات گذاشتیم که اتفاق هم افتاد و طبق پیش بینی یک روز به زمان فیلمبرداری اضافه شد که تمام آن خطرات و اتفاقات نیز در فیلم هست. داستان فیلم که باعث شکل گیری موریانه شد چیست؟ فیلم قصه یک زن و شوهری است که برای رسیدگی به مسائل خانه پدری زن بعد از سال‌ها به شمال می‌روند. ولی این سفر و خانه بهانه‌ای است برای ورود به روابط این زن و شوهر. چرا عنوان "موریانه" را برای فیلم انتخاب کردید؟  باید فیلم را دید تا متوجه این عنوان شد. دو مسئله اصلی در لایه رویی فیلم وجود دارد. اول خانه پدری است که باید به آنجا بروند و در انتهای فیلم به آن می‌رسند، خانه‌ای قدیمی که چند سالی است متروک مانده و ارثی است که به زن رسیده است و حالا آن خانه متروک را انگار موریانه خورده است. دوم درواقع تمثیلی از روابط این زوج است که مشکلات آرام آرام روابط آن‌ها را دچار مشکل کرده است و موریانه به جان زندگی و روابط آن‌ها افتاده است. با توجه به این که فیلم اولی هستید از این تجربه سخت و ریسکی که برای تولید آن داشتید چگونه بود و آیا حاضر هستید این مسیر را ادامه دهید؟ تولید این فیلم به عنوان نخستین فیلم بلند سینمایی بسیارتجربه سختی بود، اما دلچسب بود. در این پروسه احساس می‌کنم تجربه ساخت چند فیلم را بدست آوردم شاید به خاطر مونتاژ خودم روی فیلم بود. در واقع پروسه فیلمسازی در بخش مونتاژ شکل جدیدی‌تری به خود گرفت. از دل تصاویری که ضبط کردیم می‌شد چند فیلم متفاوت در آورد و انتخاب این که کدام برای مخاطب جذاب‌تر است کار بسیار سخت بود. می‌توانم بگویم هرچقدر زمان تولید فیلم کوتاه بود، پیش تولید و پسا تولید آن در عین جذابیت بسیار طولانی بود، اما این که بخواهم این روند فیلمسازی را ادامه دهم یا نه فعلا نمی‌دانم و منتظر هستم تا فیلم اکران شود و بازخوردها را ببینم و بعد درباره ادامه این مسیر فکر کنم.  آقای حاتمی عاملی که باعث شد شما این شیوه فیلمسازی را انتخاب کنید چه بود؟ تنها به صرف ریسک کردن و کسب تجربه این کار را انجام دادید؟ چند فیلمنامه داشتم اما همگی نیازمند سرمایه گذاری بودند. پس از مدتی متوجه شدم که وضعیت مالی سینما خراب است و باید برای یافتن سرمایه گذار صبر کرد واز آنجایی که اصولا خیلی آدم با صبر و حوصله‌ای نیستم ایده ساخت "موریانه" را اجرایی کردم و تصمیم گرفتم بصورت مستقل و با بودجه شخصی فیلمم را تولید کنم. دلیل انتخاب مریم مقدم و بهتاش صناعی‌ها به عنوان بازیگر، تنها زوج بودن این دو بود؟ اتفاقا زوج بودنش باعث نشد به سراغ این دو بروم. من به دنبال بازیگری بودم که سینما و تئاتر را خوب بشناسد و بتوانم در فضای بداهه به او اعتماد کنم تا صحنه را جلو ببرد. هر کارگردانی بخاطر فضای گیشه دوست دارد از بازیگران چهره استفاده کند، اما من می‌دانستم که بازیگران چهره فرصت این را ندارند که چند ماه وقت بگذارند و بعضی هم عادت کردند که فیلمنامه و دیالوگ آماده باشد و تمرین و بازخوانی به شیوه کلاسیک وجود داشته باشد. همین عوامل من را مجاب کرد تا به سراغ بازیگر تئاتر بروم که بیشتر با فضای بداهه و کار و تمرین پیش از تولید نزدیک باشد. مریم مقدم سال‌ها در تئاتر ملی سوئد کار کرده است و از بازیگران خوب سینماست، بنابراین جزو انتخابهایم بود و پس از صحبت و استقبال او با توجه به رفاقتی که با بهتاش صناعی‌ها نیز داشتم تصمیم گرفتم این دو بازیگران فیلم باشند. ضمن این که از قابلیت زوج بودن آن‌ها استفاده کردم و از رابطه عمیق آنها در راستای فیلم بهره گرفتم این نه به خاطر ممیزی‌ها بلکه تنها به خاطر عمق رابطه‌ای که این دو با هم داشتند بود تا بتوانم آنچه را که می‌خواهم بهتر به تصویر بکشم. در واقع زوج بودن و نزدیکی این دو در خلق کاراکترها کمک بسیار خوبی بود آقای حاتمی با توجه به این که در سال‌های اخیر تولید فیلم‌هایی نزدیک به جنس کاری شما زیاد شده است و به شیوه‌های مختلفی چون سکانس پلان کار کرده‌اند، وجود این فرمت جدید را در سینما چطور ارزیابی می‌کنید؟ آیا به نظر شما این شیوه می‌تواند در سینما عمری داشته باشد؟  مدل فیلمسازی سکانس پلان با مدل فیلمسازی ما خیلی متفاوت است. سکانس پلان شاید در دو سه روز کار شود ولی بیش از 20 روز تمام عوامل را درگیر خود می‌کند و با تمام عوامل تمرین می‌کنند تا به آنچه که می‌خواهند برسند. این فیلم در واقع طی مدتی حدود 20 روز ساخته می‌شود؛ اما شیوه فیلمسازی ما کاملا متفاوت است، راحت‌تر این است که بگویم این فرمت در مرحله آزمون و خطا است اما می‌تواند شروع یک مسیر جدی در سینما باشد. امروز جذب سرمایه در سینما که دغدغه‌اش کشف اتفاقات جدید است، سخت است؛ بنابراین مدل کار ما با بودجه کم تولید می‌شود و این برای همه جوان‌ها جذاب است که بتوانند فیلمی با بودجه لوباجد بسازند و در آن تجربه خوبی داشته باشند و خروجی هم قابل توجه همه باشد در عین حال که یک فرم جدید را هم به سینما پیشنهاد می‌دهد. فکر می‌کنید بازخورد مخاطبان و منتقدان فیلم در جشنواره جهانی چگونه باشد؟ نمی‌توانم پیش بینی کنم، اما با توجه به نظراتی که از دوستان گرفتم ارتباط خوبی برقرار کردند و فضای فیلم را دوست داشتند. البته برای برخی ترسناک بود بخصوص این که فیلم اول من بود و با موفقیت‌هایی که در زمینه ساخت فیلم کوتاه داشتم به نظرشان انتخاب این پروسه برای فیلم اول ترسناک‌تر بود و همه منتظر بودند تا فیلم آماده شود و ببینند چه اتفاقی افتاده است، اما در مجموع بسیاری از دوستان که فیلم را دیدند همراه بودند. حضور در بخش بازار جشنواره جهانی فیلم فجر را چطور ارزیابی می‌کنید؟ چقدر این حضور در بخش بین‌الملل به فیلم شما کمک می‌کند. احساس خودم این است که در جشنواره جهانی هم اتفاق خوبی بیفتد، اما حضور در جشنواره‌های جهانی صرفا ربطی به فیلم خوب یا بد ندارد، گاهی برخی از سیاست‌های فستیوال‌های جهانی انتخاب کنندگان را مجاب می‌کند که فیلمی را در فسیتوال شرکت دهند که فیلم خوبی نیست اما همسو با سیاست‌هاست و بهر حال سیاست هر فستیوالی هم قابل احترام است. فکر می‌کنم در دوره‌ای هستیم که فستیوال‌ها بیشتر به سمت فیلم‍های تجاری علاقه دارند و فیلم‌های هنری کمی جایگاهشان متزلزل شده است. در هر صورت امیدوارم با حضور در جشنواره جهانی فیلم فجر اتفاقات خوبی بیفتد به این دلیل که ما پخش کننده بین المللی داریم و همین که او نیز یک چشم انداز خوبی برای فیلم دیده قابل قبول است. از آنجایی که شما فیلمنامه‌ای برای ارائه به شورای صدور پروانه ساخت نداشتید، برای دریافت پروانه با مشکلی مواجه نشدید؟ خیر، همانطور که گفتید با اینکه مدل فیلم ما جوری بود که فیلمنامه‌ای نداشتیم که به شورا ارائه دهیم ولی با توضیحاتی که دادیم دوستان پذیرفتند و مشکلی برای دریافت پروانه ساخت نداشتیم. روند برگزاری جشنواره جهانی فیلم فجر را چطور ارزیابی می‌کنید؟ این مدل از برگزاری جشنواره جهانی با مدل قبلی که هر دو بخش ملی و بین‌الملل در کنار هم بودند، خیلی بیشتر موثر است و به فیلمسازان کمک بیشتری می‌کند. الان مدل ظاهری جشنواره جهانی مدل فستیوال‌های مهم جهانی است و در قامت یک فستیوال الف جهانی با حضور مهمانان خارجی و مدیران فستیوال‌های دیگر که دعوت شده‌اند در حال برگزاری است و فرصت خوبی برای فیلم‌سازهای ایرانی ایجاد می‌کند که در یک فستیوال جهانی در کشور خودمان حضور داشته باشیم. من تجربه حضور در جشنواره جهانی را ندارم، اما احساس می‌کنم که اتفاق خوبی است و امیدوارم که ادامه دار باشد و یک سیاست مشخص را دنبال کند. و در پایان نظرتان را درباره بخش فیلم اولی‌ها که امسال به شکل مجزا داوری می‌شود بگویید.  حضور در هر رقابتی ایجاد انگیزه می‌کند اما ایجاد این بخش توجیهی برای حذف فیلم اولی‌ها در بخش ملی فجر نیست. این اتفاق خوشایندی نبود فیلم اولی‌ها خون تازه در رگ‌های سینما هستند چه دوست داشته باشیم چه نه و این شکل کنار گذاشتن آنها از بخش ملی بسیار زشت و برخورنده بود. نمی دانم این سرخوردگی که میان فیلمسازان جوان ایجاد شده را با این کار بتوانند جبران کنند و انگیزه مجدد به فیلمسازان جوان بدهند یا نه اما هر رقابتی شیرین است. منبع: هنر آنلاین
مسعود حاتمی می‌گوید "موریانه" روایتی است از زندگی یک زن و مرد که به شکلی بداهه در مقابل دوربین قرار گرفته است.
73,838
6073691c2c38301a358f424c
امروزه تبلیغات درمان های پزشکی به قدری زیاد شده است که گاها گیج کننده و گمراه کننده هستند. انواع اصطلاحات جدید دائما به این عرصه پزشکی وارد شده و تصمیم گیری را برای افراد عادی جهت انجام دادن یا ندادن درمان سخت تر می کنند. اصطلاح هایفو هم جزو مواردی است که دائما بر سر زبان ها، بین پیر و جوان و متخصص و غیر متخصص می چرخد. در این مقاله قصد داریم به شرح جزئیات درمان هایفوتراپی بپردازیم که از وبسایت زیبانوس اقتباس شده است. این وبسایت اخیرا با هدف آگاهی بخشی به مردم درباره عمل های زیبایی و ارائه اطلاعات دقیق درباره آنها، پا به دنیای وب فارسی گذاشته است. هایفو چیست؟هایفو روش درمان غیر تهاجمی است که از امواج صوتی برای گرمادهی بافت های بدن استفاده می کند. تکنولوژی هایفو، بسیار شبیه به تکنولوژی سونوگرافی است که در آن از امواج صوتی برای تصویر برداری از اندام های داخلی بدن استفاده می شود. هایفو مخفف عبارت High-Intensity Focused Ultrasound (HIFU) به معنی امواج فرا صوت متمرکز و تشدید شده، می باشد و دارای کاربرد های درمانی بسیار زیادی است که احتمالا بخاطر تبلیغات گسترده، فقط با کاربرد جوانسازی و لاغری آن آشنا باشید. از جمله کاربردهای درمانی هایفو، می توان به درمان بیماری هایی همچون پارکینسون و سرطان پروستات اشاره کرد که اثربخشی آن توسط سازمان غذا و داروی آمریکا و استاندارد CE اروپا مورد تایید قرار گرفته است. جوانسازی با هایفوتراپی برای چه افرادی مناسب است؟از آنجاییکه هایفوتراپی، روش درمان غیر جراحی و غیر تهاجمی می باشد، این درمان محبوبیت زیادی بین افراد، به خصوص بانوان بین سنین 30 تا 60 سال، کسب کرده است. هایفوتراپی می تواند باعث کاهش چین و چروک پوست، سفت کردن و در نتیجه کاهش شلی پوست و افزایش تولید کلاژن در پوست گردد. اگر به دنبال روشی هستید که بتواند پوست صورتتان را صاف کند و از چین و چروک آن بکاهد، میتوانید از پزشکان با مهارت هایفوتراپی مشاوره گرفته و این درمان را انجام دهید. انجام هایفوتراپی را می توانید برای مواردی همچون از بین بردن غبغب، بهبود خط فک، لیفت ابروها و پلک ها و بسیاری موارد دیگر در نظر بگیرید. از مزایای این درمان می توان به قابل انجام بودن آن در اکثر نواحی بدن، اشاره کرد. در نظر داشته باشید که هر درمان پزشکی برای یک سری از افراد توصیه نمی شود و یا حتی ممنوع اعلام می شود. از جمله مواردی که هایفوتراپی برای افراد پیشنهاد نمی شود عبارتند از: ·        داشتن بیماری های عفونی پوستی ·        ابتلا به بیماری های ویروسی ·        ابتلا به بیماری های خونی و یا خونریزی ·        وجود ضربان ساز در قلب یا ایمپلنت های فلزی در سایر اندام ها ·        باردار بودن. به دلیل اینکه بر روی زنان باردار، هیچ درمان زیبایی معمولا تحت تست های پزشکی قرار نمی گیرد و تاثیر گذاری مثبت آنها بررسی نمی شود، انجام بسیاری از درمان های زیبایی برای آنها توصیه نمی شود. آیا هایفو برای لاغری هم قابل استفاده است؟یکی دیگر از کاربردهای بسیار محبوب هایفو، استفاده از آن برای کاهش چربی های موضعی می باشد. البته هایفو روشی برای کاهش وزن نیست و اگر به دنبال کاهش وزن هستید این روش های دستگاهی نمی توانند شما را به نتیجه مطلوبتان برسانند. چیزی که باعث پرکاربرد شدن روش هایفو شده است، قابلیت تنظیم امواج آن می باشد. دستگاههای هایفو دارای کارتریج هایی هستند که عمق نفوذ امواج را می توان با آن ها تنظیم نموده و انرژی اولتراسونیک را به ناحیه خاصی از بافت های بدن، اعمال کرد. امواج اولتراسونیک در این روش بر سلول های چربی اثر گذاشته و باعث از بین رفتن آنها می شوند ولی به عروق خونی و اعصاب آسیبی نمی رسانند. در نتیجه برای افرادی که از روش های تهاجمی مانند لیپوساکشن گریزان هستند، هایفو لاغری، روشی مناسب و امن به شمار می رود. نکته بسیار مهم در استفاده از روش هایفو برای جوانسازی یا لاغری، انتخاب درست پزشک یا کلینیک برای انجام این روش است. به هیچ وجه سلامتی خود را با مراجعه به مراکز غیر مجاز (صرفا به خاطر هزینه یا مسائل دیگر) به خطر نیاندازید. چراکه مشاوره و معاینه اولیه توسط پزشک و توضیحات وی، جزو قدم های اساسی در تصمیم به انجام درمان های زیبایی است. شاید پزشک، روش هایفو را بنا به دلایلی برای شما پیشنهاد نکند، که بالطبع در مراکز غیرمجاز، بدلیل منافع مالی، شاید کسی را از این درمان منع نکنند. با جستجوی ساده اینترنتی شاید به مواردی برسید که، افراد بدلیل مراجعه به مراکز غیر مجاز، سلامتی خود را به خطر انداخته اند. اگر دوست دارید بصورت تصویری، با انجام هایفو صورت آشنا شوید، فیلم هایفوتراپی را مشاهده نمایید. مراقبت های بعد از انجام هایفوتراپی چیست؟بعد از هر جلسه هایفوتراپی یا هایفو لاغری، پزشک حتما بایستی مراقبت های لازم را به شما گوشزد کند تا ناخواسته دچار عوارض نشوید. ما در این بخش تنها به مرور موارد کلی که احتمال دارد توسط پزشک به شما توصیه شود می پردازیم و این موارد بدون توصیه پزشک فاقد اعتبار هستند: مواردی که ممکن است به شما توصیه شود عبارتند از:·        بعد از هایفوتراپی، تا 24 ساعت، ورزش هایی که شامل فعالیت های سنگین و شدید هستند، انجام ندهید. ·        بهتر است تا حداقل دو روز خودتان را در معرض نور خورشید قرار ندهید. در صورتیکه هایفو لاغری انجام داده باشید:·        شاید به شما توصیه شود که بر روی کالری دریافتی بدنتان حساس باشید و سعی کنید آن را منفی نگه دارید تا اینکه مطمئن شوید چربی های رها شده، توسط بدن مصرف می شوند. ·        شاید رژیم غذایی خاصی به شما داده شود تا از جذب چربی زیاد جلوگیری شود. هایفوتراپی چه عوارضی می تواند داشته باشد؟با توجه به اینکه هایفوتراپی روشی دستگاهی و غیر تهاجمی می باشد، عوارض آن به مراتب کمتر از عوارض روش های جراحی برای لیفت و صاف کردن پوست می باشد. ولی بطور کلی هر روش درمانی همراه با مزایایی که برای فرد به ارمغان می آورد می تواند عوارض و خطراتی را نیز به همراه داشته باشد. ولی این خطرات و عوارض در بیشتر موارد توسط پزشکان ماهر، قابل پیشگیری است و یا شاید فرد را از انجام درمان بدلیل وجود خطرات قابل ملاحظه منع کنند. پس در کل، برای جلوگیری از بروز عوارض، حتما از خدمات پزشکان دارای مهارت در این زمینه، استفاده نمایید. عوارض زیر، هرچند به ندرت، بعد از هایفوتراپی، امکان بروز دارد: ·                    بروز کبودی خفیف پس از هایفو لاغری ·                    احتمال ایجاد تورم خفیف به مدت کوتاه پس از درمان ·                    در برخی افراد ممکن است مقداری حساسیت پوست به لمس، خارش یا سوزش بوجود آید که به مرور کاهش می یابد. برای کسب اطلاعات بیشتر در مورد انواع درمان های زیبایی می توانید به بخش عمل های زیبایی وبسایت زیبانوس مراجعه نماید.
هایفو روش درمان غیر تهاجمی است که از امواج صوتی برای گرمادهی بافت های بدن استفاده می کند.
71,294
607367f32c38301a358f385c
 سردار محمدرضا مهماندار رییس پلیس راهور تهران بزرگ در تشریح این خبر اظهار کرد: با توجه به برگزاری کنکور سراسری در روز پنج شنبه ۱۳/‏۴/‏۹۸‬ برای رفاه شهروندان تهرانی و عزیزانی که در این امتحان شرکت می‌کنند با هماهنگی به عمل آمده با سازمان حمل و نقل ترافیک شهرداری تهران طرح ترافیک در این روز اجرا نخواهد شد.منبع:خبرگزاری مهر،
رییس پلیس راهور تهران بزرگ اعلام کرد با توجه به برگزاری کنکور سراسری پنج شنبه این هفته طرح ترافیک اجرا نمی شود.
61,723
607363c92c38301a358f12f9
20 خرداد 1368 در سوگ امام خمینی(ره) پرچم سازمان ملل نیمه افراشته شد و پرچم هیچ کشوری در این سازمان به اهتزاز درنیامد. خاویر پرزدکوئه یار دبیرکل سازمان ملل در این ارتباط گفت: «مردم ایران رهبری بزرگ را از دست دادند و من عظمت اندوه آنان را درک می کنم.» 20 خرداد 1364 روزنامه ها نوشتند: ایران برای نجات یک فروند هواپیمای مسافربری شرکت هواپیمایی TWA آمریکا که ربایندگان آن را به بیروت برده اند، تلاش می کند. 20 خرداد 1360 امام خمینی در حکمی، ابوالحسن بنی صدر را از فرماندهی کل قوا که به نیابت از ولی فقیه در اختیار داشت، برکنار کردند و در پی آن مجلس شورای اسلامی، طرح کفایت نداشتن سیاسی بنی صدر را با اکثریت آرا به تصویب رساند. 20 خرداد 1357 شیخ عیسی بن سلمان آل خلیفه امیر دولت بحرین وارد تهران شد. 20خرداد 1355 محمدرضا پهلوی با پرداخت 150 میلیون دلار وام به کشور پاکستان موافقت کرد. 20 خرداد 1349 آیت الله سید محمد رضا سعیدی از روحانیون مبارز عصر پهلوی دوم پس از تحمل 9 روز شکنجه در زندان رژیم به شهادت رسید. 20 خرداد 1342 علما، مراجع داخل و خارج در اعتراض به بازداشت امام خمینی بیانیه هایی صادر و به صورت تلگراف به تهران ارسال کردند. 20 خرداد 1329 آیت الله سید ابوالقاسم کاشانی که پس از ترور ناموفق شاه در پانزدهم بهمن 1327 خورشیدی به لبنان تبعید شده بود، در میان شور و هیجان مردم و روحانیون وارد فرودگاه مهرآباد شد.  20 خرداد 1324 رییس مجلس شورای ملی به طور رسمی اعلام کرد که این مجلس به کابینه ی ابراهیم حکیمی رای اعتماد نداده است. این مجلس درروز سیزدهم همین ماه با گرفتن 25 رای مثبت از مجموع 95 رای، به این دولت رای اعتماد نداده بود. 20 خرداد 1303 مسیو شریکر نماینده ی وزارت فواید عامه و رییس جنگلداری، قوانین مربوط به «قید و صید حیوانات شکاری و طیور» را برای اجرا به وزارتخانه یاد شده ارایه کرد. 20 خرداد 1303 بونزوم وزیر مختار فرانسه در تهران با وزیر امور خارجه در محل این وزارتخانه دیدار کرد. قرار است این وزیر فرانسوی به دیدار ولیعهد رفته و در حضور رییس الوزرا اعتبار نامه ی خود را ارایه کند. 20 خرداد 1297 به دنبال هجوم آندرانیک سرداری از ارمنیان قفقاز به شهرهای خوی و سلماس، نیروهای عثمانی به بهانه ی کمک به مردم وارد این 2 شهر شدند، اما حتی پس از عقب‏نشینی سردار ارمنی، آنها تا مدتی در این منطقه ماندند.
امروز یکشنبه بیستم خرداد 1397 هجری خورشیدی، بیست و پنجم رمضان 1439 هجری قمری، دهم ژوئن 2018 میلادی است. مهمترین رویدادهای تاریخ معاصر ایران در این روز، به شرح زیر است:
18,554
607350db2c38301a358e6a58
امروزه خرافات و باورهای غلط در برخی افراد به قدری شدت پیدا کرده که آنان را به سمت خانه‌های فالگیران و رمالان سرازیر کرده است. با وجود اینکه بارها و بارها درباره بی‌ارزش بودن خرافه پرستی و آسیب‌های جدی آن سخن به میان آمده است، اما خیلی از افراد به دانستن آینده‌ی خود تمایل نشان داده و به دور از هرگونه عقلانیتی به این قبیل امور گرایش پیدا می‌کنند. برخی افراد با علاقه بیش از حد به خرافات و بستن چشم‌هایشان به روی حقایق، اسباب کسب درآمدهای هنگفت را برای عده‌ای سودجوی فریب‌کار با عنوان پیشگو، کف بین، آیینه بین، رمال، فالگیر و غیره فراهم می کنند. غافل از این که نه تنها بازیچه‌ی دست دیگری شده‌اند که خواسته و ناخواسته، اطلاعات شخصی و اسرار زندگی خود را در اختیار چنین افرادی قرار داده‌اند که بی‌شک نتیجه‌ای ناخوشایند به دنبال خواهد داشت.(1) این افراد فرصت‌طلب با استفاده از ترفندهای خاص، اقدام به خالی کردن جیب‌های مردم با رضایت خودشان می کنند زیرا مشتریان آنها با تصور اینکه اطلاعاتی دست نیافتنی از آینده نصیبشان می شود حاضر می‌شوند، هر مبلغی را برای دستیابی به این هدف را با کمال میل پرداخت کنند. دروغ را باور کنید!شاید در شرایط عادی فردی نباشد که رمالی و فالگیری را قبول داشته باشد و حتی افرادی که به دنبال چنین اموری می‌روند را نهی می‌کنیم اما وقتی در زندگی خودمان در تنگنا قرار می‌گیریم و افکار مختلفی ما را تحت فشار قرار می‌دهند، به فالگیری و رمالی رو می‌آوریم. البته در اکثر موارد فرد مراجعه کننده از عدم واقعی بودن اطلاعات دریافتی خبر دارد اما به خود می‌قبولاند که این سخنان و پیش بینی‌ها درست است! حائز اهمیت آن که با وجودی که بارها و بارها درباره بی‌ارزش و بی‌پایه و اساس بودن فالگیری و خرافه‌پرستی تاکید شده، اما خیلی از افراد به دانستن آینده خود میل و کششی عجیب دارند و در در این مسیر از هیچ تلاشی فروگذار نمی‌کنند و دروغ‌های تلخ و شیرین را باور می‌کنند. خرافه‌پرستی در سراسر جهانپدیده خرافه مخصوص ایران نبوده و در بسیاری از دیگر کشورها نیز این روند قابل مشاهده است. طبقات مختلف اجتماعی نیز در این مورد به یکدیگر شباهت دارند و در مواقع نیازمندی، دست به دامان این نیروی مبهم می‌شوند‌، غافل از اینکه رجوع به فال و فالگیر نتیجه اعتقادات خرافی است. یکی از عواملی که انسان‌ها را از واقعیت زندگی دور می کند، فرار موقتی از وضعیت حال است. زمانی که افراد توانایی برآورده کردن نیازها و خواسته‌هایشان را به لحاظ فکری، اقتصادی و اجتماعی ندارند، به خرافات روی می آورند و به فالگیرها مراجعه می‌کنند. این موضوع در بین جوامع جهان سوم به وضوح مشهود است. آمارهای موجود نشان می‌دهد ایرانیان سالانه بیش از 387 میلیارد تومان برای جویا شدن نظر فالگیر، هزینه می‌کنند.(2) افزایش تبلیغات برای انواع فالهمان‌طور که این روزها مشاهده می‌کنیم، تبلیغات گسترده‌ای در شبکه‌های مجازی برای گرفتن انواع فال در جریان است و حتی کلاس‌های آموزشی که افراد مختلف در آن دوره می بینند تا بتوانند فال من و شما را بگیرند! براستی چه کسی به این اوضاع دامن می‌زند و بازار این قبیل امور را داغ می‌کند؟ انواع فال، دعا نویسی، کف بینی، سحر و جادو، طلسم، آیینه‌بینی و... به عنوان نمونه‌های خرافه‌گری از جمله مواردی هستند که در تمام مناطق سطح شهر صحنه به چشم می‌خورد که این موضوعات در مکان های بالای شهر بیشتر به صورت فالگیری و در مناطق جنوب شهر به صورت دعا نویسی است. پشت این باورهای به ظاهر راه‌گشا! جرایم گوناگونی به وجود می‌آید و تأسف بارتر از همه این است که بسیاری از افراد تحصیل‌کرده و روشنفکر اسیر تفکرات واهی و پوچ رمالان و شیادانی می شوند که حاضرند با پرداخت هزینه های گزاف، نه تنها جیب گشاد این افراد را پرپول تر کنند، بلکه مشوق اصلی برای ادامه جرم این مجرمان می شوند. در واقع مراجعه کنندگان، زندگی خود را به دستان این افراد بی‌خرد می‌سپارند تا شاید آنچه که انتظارش را دارند اتفاق بیفتد، غافل از این که با این روند ملزم به اجرای بی‌چون و چرای اوامر رمال مورد نظر بوده و با این روش خود و اطرافیان خود را به خطر می‌اندازند. زیرا بسیاری از دستورهایی که این افراد تجویز می‌کنند حاوی مواد و دعاهایی خاص است که آسیب‌های فراوان جسمی و روحی را به دنبال خواهد داشت. از نوشتن انواع دعاها گرفته تا ترکیب گوشت خشکیده و استخوان کوبیده‌ی برخی حیوانات که زمینه‌ساز بیماری‌های خاص و نادری خواهد بود. کلام آخرباتوجه به آنچه که گفته شد درمی‌یابیم که امروزه نه خرافه و نه انواع فال و ...، نه تنها راه حل مشکلات بشری نخواهد بود که مشکلات بزرگ‌تری را نیز ایجاد می‌کند که ضربات سهمگینی به مال و جان و اعتقادات افراد وارد می‌آورد، پس بهتر است با نگاهی همه جانبه و منطقی‌تر و از راه و روشی درست و مطلوب به رفع مشکلات رو آورده و از این قبیل روش‌های منسوخ شده و پُرضرر دوری کنیم. پی‌نوشت:1- پشت پرده ترفندهای فالگیران، خبرگزاری میزان، خرداد 1396 2- فالگیری از آسیب تا باور! ، خبرگزاری ایسنا، بهمن 1393
رمالی و فال‌گیری در جامعه به عنوان یکی از آسیب‌های اجتماعی و فرهنگی محسوب می‌شود، زیرا این پدیده هم برای خانواده و هم برای جامعه مشکلات فراوانی را ایجاد می‌نماید.
54,598
607360ad2c38301a358ef724
 به گزارش روابط عمومی، در برخی منابع یوگایی که توسط مربیان یوگا نوشته شده، به استفاده از برخی مواد مخدر برای دستیابی به تجربه حالت عرفانی بالا تصریح می‌شود تا سالک زودتر و قبل‌تر از مواجهه با آخرین مرحله بتواند با مصرف مواد، این تجربه‌ها را برای خود بازسازی کند. به همین منظور حجت‌الاسلام عرب در گفتگو با تبیان عنوان داشته است: «استفاده از مواد مخدر برای دستیابی به یکسری از حالات عرفانی یا تجربه‌های معنوی سابقه تاریخی به طول عمر بشر دارد. وقتی اسم مواد مخدر را می‌آوریم اولین چیزی که به ذهن متبادر می‌شود مواد مخدر صنعتی است، اما مواد مخدر با پایه‌های گیاهی پیش‌تر از مواد مخدر صنعتی تولید می‌شده؛ پس وقتی می‌گویم مصرف مواد مخدر برای دستیابی به تجربه‌های معنوی سابقه طولانی دارد، لزوماً مواد مخدر صنعتی مدنظر نیست. به‌عنوان مثال در قبایل سرخ‌پوستان، رئیس قبیله موادی مصرف می‌کند تا ارتباط با خدایان را تسهیل کرده و بتواند پیام‌هایی را برای جنگ و یا صلح دریافت کند. » شایان ذکر است، گفتگوی جذاب و خواندی تبیان با حجت‌الاسلام عرب، در بخش اخلاق و عرفان اسلامی وبسایت فرهنگی و اطلاع رسانی تبیان در دسترس علاقمندان می باشد.
بخش اخلاق و عرفان اسلامی وبسایت فرهنگی و اطلاع رسانی تبیان، در گفتگو با حجت‌الاسلام عرب، از رواج مواد مخدر و روان گردان در میان عرفان های نوظهور در سطح جامعه پرده برداری کرد.
16,387
60734fc62c38301a358e61e1
  به گزارش روز شنبه گروه فرهنگی بنا بر اعلام برادران محمودی، فیلم سینمایی «شکستن همزمان بیست استخوان» در میان سه گزینه نهایی نماینده اسکار سینمای افغانستان قرار گرفت. براساس اطلاع از اتحادیه تهیه کنندگان سینمای افغانستان به مدیریت جوانشیر حیدری از سینماگران سینمای افغانستان، این اتحادیه که مسئولیت نهایی معرفی نماینده سینمای افغانستان به آکادمی اسکار را بر عهده دارد از میان فیلم های معرفی شده به اتحادیه، سه فیلم را که «شکستن همزمان بیست استخوان» هم در میانشان قراردارد، برای انتخاب نهایی برگزیده است. در صورتی که فیلم جدید برادران محمودی از طرف سینمای افغانستان به آکادمی اسکار برای رقابت در بخش بهترین فیلم خارجی زبان معرفی شود، این سومین بار است که نوید و جمشید محمودی با فیلم های خود به آکادمی اسکار معرفی می شوند. داستان «شکستن همزمان بیست استخوان» قصه زندگی عظیم با بازی محسن تنابنده مهاجر افغانستانی مقیم ایران را روایت می کند. در این فیلم محسن تنابنده به عنوان بازیگر اصلی نقش آفرینی می کند، کارگردانی بر عهده جمشید محمودی و تهیه کنندگی آن را نوید محمودی انجام می دهد. فیلم محصول مشترک ایران و افغانستان است و در سال 97 برای نمایش عمومی آماده شده است. «شکستن همزمان بیست استخوان» به زودی در سینمای ایران اکران عمومی می شود. منبع : خبرگزاری ایرنا
«شکستن همزمان بیست استخوان» ساخته برادران محمودی و بازی محسن تنابنده در میان سه گزینه نهایی نماینده اسکار سینمای افغانستان قرار گرفت.
46,696
60735d482c38301a358ed846
به گزارش تبیان به نقل از خبرگزاری تسنیم، "دونالد ترامپ" رئیس جمهور آمریکا دقایقی پیش سخنرانی خود درباره خروج از توافق هسته‌ای ایران را آغاز کرد. ترامپ در آغاز سخنرانی خود بار دیگر اتهاماتی را درباره حمایت ایران از تروریسم بیان کرد. وی در سخنرانی خود مدعی شد که نظام ایران سازمان‌های تروریستی را تامین مالی کرده و ثروت ملت خود را به هدر داد. ترامپ در ادامه ادعاهای خود گفت: ایران از القاعده، طالبان، حماس و حزب‌الله حمایت می‌کند و موشک به منطقه صادر می‌کند. وی مدعی شد: توافق هسته‌ای به ایران اجازه داد تا غنی سازی اورانیوم را ادامه دهد و این توافق فاجعه آمیز به نظام ایران میلیون ها دلار اعطا کرد و به ایران اجازه می‌دهد تا در آستانه دستیابی به سلاح هسته‌ای قرار بگیرد. ترامپ ادعا کرد: امروز دلایل قاطعانه‌ای داریم که وعده‌های ایران درباره وقف غنی سازی اورانیوم دروغ بوده و اگر به این توافق اجازه داده شود که ادامه یابد مسابقه تسلیحات هسته‌ای در خاورمیانه بوجود خواهد آمد و این توافق فعالیت‌های ایران برای بی ثبات کردن منطقه را متوقف نکرد و این توافق نتوانست مانع از توسعه برنامه موشکی بالستیک ایران شود. وی مدعی شد:  توافق هسته‌ای نمی‌تواند مانع از دستیابی ایران به خطرناکترین سلاح‌ها شود. رئیس جمهور آمریکا اضافه کرد: طی ماه‌های اخیر با شرکا و متحدانمان برای اصلاح برجام تلاش کردیم ... بعد از مشورت‌های اخیر برای ما مشخص شد که نمی‌توانیم مانع از دستیابی ایران به بمب هسته‌ای شویم. وی در حالی که توافق هسته‌ای را از اساس معیوب دانست، خروج آمریکا از برجام را اعلام کرد. وی افزود که فرمانی اجرایی برای اعمال شدیدترین تحریم‌ها علیه ایران را امضا خواهم کرد. ترامپ در انتها گفت که برای مذاکره مجدد یک توافق هسته‌ای قابل قبول با ایران «آماده، مایل و توانا» است.منبع: تسنیم
رئیس جمهور آمریکا دقایقی پیش سخنرانی خود درباره توافق هسته‌ای ایران را آغاز کرد و گفت که دلایل قاطعی وجود دارد که توقف غنی‌سازی ایران دروغ بوده است.
76,664
60736a572c38301a358f4d56
 فرهاد یغمایی مدیر کلینیک درمان‌های جایگزین ابن‌سینا گفت: از روش اهدای تخمک در مواردی استفاده می‌شود که به هر دلیلی نتوان از خانم گامت یا تخمک مناسب برای آی وی اف یا میکرواینجکشن، یعنی لقاح آزمایشگاهی، به دست آورد. این دلایل می‌تواند شامل بالا بودن سن مادر، نارسایی زودرس تخمدان، سابقه جراحی در تخمدان و شیمی درمانی باشد. یغمایی افزود: همچنین، در مواردی تخمک سالم به نظر می‌رسد، اما خانم با شکست مکرر درمان ناباروری یا سقط مکرر مواجه می‌شود. در این موارد هم روش اهدای تخمک پیشنهاد می‌شود. در مواردی اندکی نیز که خطر انتقال بیماری‌های ژنتیکی از طریق تخمک وجود دارد، تنها راه تولد فرزند سالم، استفاده از تخمک اهدایی است. وی با اشاره به اهمیت عامل سن در باروری خانم‌ها، یادآور شد: این یک واقعیت طبیعی و بیولوژیک است که با افزایش سن خانم، ذخیره تخمدان‌ها و کیفیت تخمک‌ها رو به کاهش می‌رود. بنابراین، وقتی سن ازدواج و فرزندآوری بالا می‌رود، این احتمال که خانم نتواند با تخمک خودش باردار شود، افزایش می‌یابد. مدیر کلینیک درمان‌های جایگزین ابن‌سینا درباره شرایط اهداکنندگان و دریافت‌کنندگان تخمک و جنین اهدایی، توضیح داد: از سال ۱۳۸۲ قانون مترقی اهدای تخمک و جنین و آیین‌نامه اجرایی آن ابلاغ شده است. در این آیین‌نامه به شرط «سلامت متعارف» اهداکنندگان و دریافت‌کنندگان اشاره شده، اما به جزئیات آن پرداخته نشده و در واقع، احراز آن به مراکز درمان ناباروری مجاز، محول شده است. در مرکز ابن‌سینا نیز یک پروتکل جامع در این خصوص تدوین شده است که طبق آن ما سلامت متعارف را در دو شاخۀ کلی پزشکی و روانی- اجتماعی ارزیابی می‌کنیم. یغمایی، درباره روند ارزیابی متقاضیان و اهداکنندگان در این کلینیک، گفت: پس از اینکه مشخص شد که زوجین باید از روش اهدای تخمک یا جنین برای درمان ناباروری استفاده کنند، وارد کلینیک ما می‌شوند. در جلسه نخست، کارشناسان کلینیک شرح حال و اطلاعات لازم را ثبت می‌کنند و در مرحله بعد زوجین به متخصصان مختلف، مانند داخلی، غدد و عفونی، برای ارزیابی سلامت پزشکی ارجاع داده می‌شوند. علت این ارزیابی این است که مطمئن شویم اهداکنندگان و دریافت‌کنندگان بیماری‌هایی مانند دیابت، بیماری‌های قلبی و عروقی، صرع و ایدز ندارند. وی بر اهمیت این ارزیابی‌ها تأکید کرد و افزود: ارزیابی‌ سلامت اهداکننده از این جهت مهم است که بدانیم آیا مبتلا به بیماری‌ای است که می‌تواند زمینۀ ژنتیکی داشته باشد و به فرزند حاصل از اهدا منتقل شود. در دریافت‌کنندگان هم این بررسی‌ها بسیار مهم است، زیرا ما باید حقوق و مصلحت طفل را هم در نظر داشته باشیم و اگر دریافت‌کنندگان مبتلا به بیماری‌ای، مثلاً بیماری پیشرفته کلیوی، باشند که ممکن است در آینده نگهداری، رشد و رفاه کودک را به مخاطره بیندازد، اهدا نباید صورت گیرد. یغمایی ارزیابی‌های روانشناختی اهداکنندگان و دریافت‌کنندگان تخمک و جنین را رکن اساسی دیگر در احراز سلامت متعارف دانست و توضیح داد: برخی بیماری‌های روانی منشأ ژنتیکی دارند و بنابراین حتماً باید اهداکنندگان از این نظر بررسی شوند و از سوی دیگر، برخی بیماری‌های روانی نیز باعث می‌شود زوجین صلاحیت والدگری نداشته باشند و از این رو، دریافت‌کنندگان هم حتماً باید به لحاظ روانشناختی و بیماری‌های حاد روانی ارزیابی شوند. وی با اشاره به شرط سنی برای تخمک و جنین، افزود: برای اهدای جنین، سن خانم باید بین بیست تا سی و چهار سال و سن آقا باید حداکثر چهل سال باشد. البته در مواردی تا چهل‌وپنج سال نیز پذیرفته می‌شود. در مورد اهدای تخمک نیز، سن اهداکننده باید بین بیست تا سی و چهار سال باشد. زیرا همان‌طور که پیش‌تر اشاره شد، از سن سی‌وپنج سالگی ذخیرۀ تخمدانی و کیفیت تخمک رو به افول می‌رود. یغمایی، ثبات فراش و ثبات نگرش زوجین را نیز از جمله عوامل مهم در اهدای تخمک و جنین دانست و گفت: متخصصان ما باید احراز کنند که زندگی خانوادگی و زناشویی زوجین دارای ثبات است، زیرا تزلزل و تنش در رابطۀ آنها می‌تواند روند اهدا را با اختلال مواجه کند و به آینده طفل حاصل از اهدا آسیب بزند. همچنین، بسیار مهم است که زوجین، چه اهداکنندگان چه دریافت‌کنندگان، درباره اهدا آگاهی کامل و نگرش واحدی داشته باشند، به تفاهم رسیده باشند و هیچ‌یک از آنها مردد نباشند. زیرا اهدا یک روش درمانی پیچیده است و نباید با عجله انجام شود. وی ادامه داد: اگر فرصت کافی برای ارزیابی‌های لازم به مرکز درمان ناباروری و مجال مناسب برای آگاهی یافتن و تصمیم گرفتن به زوجین داده نشود، در آینده ممکن است پیامدهای جدی برای اهداکنندگان، دریافت‌کنندگان و فرزند حاصل از اهدا به دنبال داشته باشد. بنابراین، تسریع در روند اهدا، بدون گذراندن ارزیابی‌ها و مشاوره‌های لازم و رسیدن به یک تحلیل جامع و تصمیم درست، یک امتیاز برای مرکز ارائه‌کنندۀ این خدمت نیست، بلکه یک ویژگی منفی است. وی درباره روابط والدین دریافت‌کننده تخمک و جنین اهدایی با فرزند حاصل از اهدا، افزود: در گذشته نگرانی‌هایی در این زمینه وجود داشت که مثلاً والدین به دلیل نبود رابطه ژنتیکی، نتوانند ارتباط عاطفی لازم را با فرزند برقرار کنند یا به دلیل مراحل دشواری که برای داشتن فرزند از سر گذرانده‌اند، با توجه و محبت بیش از حد باعث بروز اختلالات شخصیتی و روانی در فرزند شوند. یغمایی تصریح کرد: اما خوشبختانه نتایج مطالعات گسترده متعددی که به‌تازگی در این زمینه منتشر شده‌اند، نشان می‌دهند که رابطۀ والدین و فرزند حاصل از اهدا همانند روابط والدین و فرزندان بیولوژیک و حتی بهتر از آن است. مرکز درمان ناباروری ابن‌سینا نیز به‌ عنوان یک مرکز مرجع و ممتاز در زمینۀ درمان ناباروری، به‌ویژه اهدای تخمک و جنین، که نزدیک به پانزده سال است این خدمات را به زوج‌های نابارور ارائه می‌کند، قصد دارد مطالعه‌ای جامع در این زمینه انجام دهد تا بتواند به‌عنوان یک مطالعۀ بومی برای سیاست‌گذاری‌های آتی راهگشا باشد. یغمایی در ادامه خاطرنشان کرد: البته ما نباید نقش مراکز درمان ناباروری را در این زمینه نادیده بگیریم. ما در کلینیک درمان‌های جایگزین مرکز درمان ناباروری ابن‌سینا رسالت خود را محدود به انجام اهدا و تولد فرزند نمی‌دانیم، بلکه معتقدیم باید نقش مشاوره‌ای خود را برای زوجین حفظ کنیم تا هر زمان که با پرسش یا چالشی مواجه شدند، بتوانند از مشاوره‌های فوق‌تخصصی متخصصان و مشاوران کلینیک بهره‌مند شوند. حتی در این زمینه که چه زمانی باید به فرزند گفته شود که حاصل از اهداست، باید مورد به مورد هر خانواده را در بافت فرهنگی، اجتماعی و قومیتی خودش در نظر بگیریم و بر اساس شرایط هر خانواده، مشاوره و راهنمایی ارائه کنیم. وی درباره امکان استفاده از تعیین جنسیت در درمان ناباروری به روش اهدا، گفت: تعیین جنسیت به کمک تکنیک‌های پیشرفتۀ ژنتیکی، یعنی پی جی دی یا تشخیص ژنتیکی لانه‌گزینی که در مرکز ابن‌سینا نیز ارائه می‌شود، از جمله دستاوردهای چالش‌برانگیز پزشکی است. یکی از این چالش‌ها مسئلۀ تبعیض جنسیتی است. در فرهنگ ما و برخی فرهنگ‌های دیگر تمایل به داشتن فرزند با جنسیت خاص بیشتر است. حال آیا ما با ارائه این خدمت به این تبعیض جنسیتی دامن نمی‌زنیم؟ چالش دیگر، مسئلۀ توازن و تعادل جنسیتی جمعیت است. مدیر کلینیک درمان‌های جایگزین ابن‌سینا افزود: در فرهنگی که بیشتر تمایل به داشتن فرزند پسر یا فرزند دختر دارد، ارائه بی‌ضابطه این خدمت در درازمدت تعادل جنسیتی جمعیت را بر هم نخواهد زد؟ به دلیل همین نگرانی‌ها برخی کشورها از اساس این روش را غیرقانونی اعلام کرده‌اند. اگرچه در کشور ما این خدمت منع قانونی ندارد، ما به‌ طور خاص در اهدا، از تعیین جنسیت استفاده نمی‌کنیم و دلیل آن رعایت مصالح دریافت‌کنندگان تخمک و جنین اهدایی است. زیرا به دلایلی از جمله بالا بودن سن اغلب دریافت‌ کنندگان، هزینه‌بر بودن این روش درمان و طولانی بودن روند آن، معمولاً زوج‌ها یک بار و برای یک فرزند از این روش استفاده می‌کنند. اگر ما بخواهیم از همان تعداد محدود جنین اهدایی، دست به انتخاب جنسیت هم بزنیم، شانس موفقیت کاهش خواهد یافت. یغمایی با تاکید بر ضرورت محرمانگی درمان ناباروری به روش اهدا، توضیح داد: ما در مرکز درمان ناباروری ابن‌سینا به‌شدت به حفظ محرمانگی پایبندیم. محرمانگی در اهدا در دو سطح مطرح است؛ نخست، اینکه زوجین دریافت‌کننده خانواده و اطرافیان را از این مسئله آگاه نکنند و دوم، اهداکنندگان و دریافت‌کنندگان همدیگر را نشناسند و اطلاعات دو طرف محرمانه باقی بماند. دلیل محرمانگی سطح نخست این است که اگر اطرافیان زوجین دریافت‌کننده از موضوع اهدا آگاه باشند، بعداً ممکن است به هر دلیل، از جمله خصومت، دلسوزی و ...، در زمان نامناسب طفل را از این موضوع آگاه کنند و در واقع اگر خانواده و دوستان و اطرافیان از این موضوع باخبر باشند، کنترل زمان و چگونگی آگاه شدن فرزند از دست پدر و مادر خارج می‌شود. مدیر کلینیک درمان‌های جایگزین ابن‌سینا افزود: در سطح دوم نیز، اگر دو طرف یکدیگر را بشناسند، در واقع به نحوی، زندگی آنها به هم مرتبط می‌شود که این وضعیت ممکن است عواقب بسیار جدی، مثل تعارض‌های تربیتی برای فرزند، احتمال بروز ادعاهای بعدی از سوی اهداکنندگان نسبت به فرزند، احتمال منصرف شدن دریافت‌کنندگان از نگهداری فرزند و مانند اینها را در پی داشته باشد. وی در پایان یادآور شد: باور نادرستی درباره اهدای تخمک و جنین وجود دارد که به دلایلی مثل این که تخمک‌ها و جنین‌های اهدایی، فریزشده‌ یا منجمد هستند یا تخمک‌ها و جنین‌های مازاد زوج‌های دیگرند، شانس موفقیت درمان در این روش کم است. در حالی که میزان موفقیت درمان به روش اهدا، که با استفاده از تکنیک آی وی اف انجام می‌شود، کاملاً به کیفیت کار مرکز ارائه‌کننده این درمان بستگی دارد. مدیر کلینیک درمان‌های جایگزین ابن‌سینا تصریح کرد: اگر مرکز درمان ناباروری در انتخاب جنین، روند انجماد و ذوب جنین و انتقال جنین، دقت و تجربه کافی داشته باشد و تمام مراحل درمان توسط متخصصان زبده و توانمند انجام شود، شانس موفقیت درمان به روش اهدا حتی بیش از آی وی اف معمولی خواهد بود، چنانکه آمارهای مرکز درمان ناباروری ابن‌سینا نیز تایید کننده همین نکته است و نرخ موفقیت درمان در کلینیک درمان‌های جایگزین بالاتر از دیگر بخش‌ها است.منبع: فارس
مدیر کلینیک درمان‌های جایگزین مرکز ابن‌سینا، اهدای تخمک و جنین را از روش‌های پیشرفته درمان ناباروری عنوان کرد.
52,199
60735f952c38301a358eedc5
بارها برای مان پیش آمده که برای از بین بردن لکه ای به سراغ سفید کننده هایی مثل وایتکس رفته ایم. اما گاهی همین کار باعث به وجود آمدن لکه ای بر روی لباس رنگی مان شده. متاسفانه باید بگویم نمی شود لکه ی ایجاد شده توسط وایتکس را از بین برد اما می توان اثر آن را کاهش داد. در این مقاله راه های برای از بین بردن لکه واستکس از روی لباس را با شما در میان می گذاریم: اولین کار برای کاهش اثر وایتکس این است که لباس را با آب سرد آبکشی کنید تا وایتکس شسته شود و روی لباس تاثیر بیشتری نگذارد. اگر رنگ لباس تیره است و لکه بزرگ نیست می توانید به متخصص رنگرزی پارچه و لباس مراجعه کنید تا برای تان رنگرزی کند و یا خودتان رنگ مخصوص رنگرزی پارچه ی همرنگ لباس تان را تهیه کنید و مطابق دستور آن عمل کنید. این روش برای لباس هایی با الیاف مصنویی جواب نمی دهد. اما در مورد لباس های تیره رنگ بهتر است کمی الکل ایزوپروپیل را با پنبه آغشته کنید و روی لکه بکشید. رنگ پارچه با کمک الکل بر می گردد. نکاتی هنگام کار کردن با وایتکسروش های کم کردن اثر وایتکس را خواندید اما از آنجا که پیشگیری بهتر از درمان است پیشنهاد می کنیم: هنگام کار با وایتکس لباس کهنه تان را بپوشید. از دستکش و ماسک استفاده کنید. لباس رنگی را با وایتکس نشویید و اگر مجبور به این کار شدید از سفید کننده های آب اکسیژنه استفاده کنید چون خاصیت رنگبری ندارند. قبل از استفاده از وایتکس برچسب مراقبت از لباس را بخوانید تا مطمئن شوید لباس شما Bleach- safe است. وایتکس را در آب رقیق کنید و سپس استفاده کنید و آن را مستقیم روی لباس نریزید. لکه رنگ گرفتگی لباس ها، علل به جود آورنده و پیشگیری از آنهمیشه توصیه می کنیم که لباس های رنگی را با هم نشویید تا از چنین اتفاقاتی در امان بمانید. اما گاهی برخلاف انتظار ما لباس ها از یکدیگر رنگ می گیرند و گاهی هم لباسی که چندرنگ است ممکن است به این مشکل دچار شود که این مساله به کیفیت و جنس لباس بستگی دارد نه رنگی که برای رنگرزی آن به کار رفته است. در هر صورت اگر با چنین لکه های مواجه شدید وحشت نکنید، ابتدا باید بدانید که این لکه ها چطور به وجود می آیند و چطور باید از وقوع آن ها پیشگیری کنیم و در انتها خواهید دید که چطور می توان لکه رنگ گرفتگی را از بین برد. روش های مختلفی برای رنگرزی پارچه و الیاف وجود دارد که در همه آن ها رنگدانه ها با الیاف تماس پیدا می کنند و رنگ می گیرند اما در نهایت این ماده تثبیت کننده است که رنگ را روی الیاف ثابت می کند و اگر این تثبیت کننده در فرآیند رنگرزی اضافه نشود با یک بار شستشو مقدار زیادی از رنگ پارچه جدا خواهد شد.منبع : زندگی آنلاین 
وایتکس از ترکیبات شیمیایی پراستفاده ای است که در هر خانه ای پیدا می شود و مهم ترین کاربرد آن تمیز کردن لباس های سفید است. حال اگر لباس رنگی شما به لکه وایتکس آلوده شود و رنگ آن تغییر کند چه باید کرد؟
19,907
607351842c38301a358e6fa1
 مواد لازم:برنج ۱ لیوان نخود فرنگی ۱ استکان ماست‏ (شیرین) ۱/۲ لیوان گوشت ۲۵۰ گرم هـویج نگینی شده ۱ استکان تخم مرغ ۳ عدد زعفران ۱ قاشق چای خوری نمک و فلفل سیاه به مقدار لازم زیره سیاه ۱ قاشق غذا خوری سیب زمینی (متوسط) ۳ عدد روغن به مقدار لازم زمان تهیه ۳۰ دقیقه زمان پخت ۶۰ دقیقه  طرز تهیه: ۱ ابتدا زرده و سفیده تخم مرغ را از هم جدا كرده و زرده را با همزن خوب بزنید تا نرم و سفید شود. ۲ در ظرفی جدا ماست ، زعفران ، نمك و فلفل را با هم مخلوط كرده و به زرده اضافه كنید.گوشت را در ظرفی جدا سرخ كنید.و برنج را در ظرف مناسب به مرحله آبكشی برسانید. ۳ پس از آبكش كردن برنج آن را با زیره و نخود فرنگی و هویج مخلوط كرده و مواد قبلی را به آن اضافه كنید. ۴ كف قابلمه كمی روغن یا كره بریزید و سیب زمینی ها را پوست كنده و ورقه ورقه كنید و در كف قابلمه مورد نظرتان بچینید. ۵ حرارت را كمی زیاد كنید و مقدار كمی از مواد را روی سیب زمینیها ریخته و رویش را صاف كنید و اجازه دهید موادتان كمی خودش را بگیرد.حالا گوشت را روی مواد گذاشته و بقیه برنج را اضافه كنید و آن را دم بیندازید. سایر نکات:میتوانید به جای گوشت تكه ای از گوشت قلقلی یا چرخ شده استفاده كنید اگر میخواهید غذایتان خوشمزه تر شود مقدار بیشتری گوشت استفاده كنید و پس از پخته شدن آنها را در كره سرخ كنید و با زعفران مخلوط كرده و بیش از یك بار لای برنج بریزید میتوانید سیب زمینی ها را یك ربع داخل زعفران آبكرده بخوابانید تا غذایتان زیباتر شود غذا را میتوانید با خلال پسته و بادام و زرشك و یا ماست چكیده و پوره سیب زمینی تزیین كنید. منبع: پاپیون
غذا را میتوانید با خلال پسته و بادام و زرشك و یا ماست چكیده و پوره سیب زمینی تزیین كنید.
45,229
60735ca92c38301a358ed28b
به گزارش روابط عمومی، شرایط دنیای مدرن، کوچک شدن خانواده‌ها، والدین شاغل و بسیاری از موارد دیگر باعث شده که امروزه مهدکودک‌ها به بخشی جدانشدنی از زندگی اغلب کودکان تبدیل شود. با این حال بسیاری از والدین دغدغه این را دارند که به راستی استانداردهای یک مهد کودک مناسب چیست و این فضا به عنوان اولین پایگاه مهارت‌آموزی و یادگیری کودکان باید چه شاخص‌ها و ویژگی‌هایی داشته باشد و والدین بر چه مبنایی باید به کسی غیر از خود برای نگهداری و تربیت فرزند دلبند خود اعتماد کنند؟ به همین منظور، محدثه امیری مقدم در متن این مقاله آورده است: «مهد کودک یا کودکستان نوعی آموزشگاه برای نگهداری و پرورش کودکان خردسال، و گذار آنها از محیط خانه به مدرسه ایجاد شده است. با افزایش سن کودک به مرور از نقش خانواده ­ها کاسته و بر نقش کانون ­های اجتماعی از قبیل مهدکودک، در الگو­دهی به شخصیت کودک افزوده می­ شود. مهدکودک برای بچه‌ها عموماً جذابیتی بیش از خانه و خانواده دارد و نیز نقشی بسیار اساسی و مهم در تربیت کودکان ایفا می­ کند. تحقیقات متعددی به تاثیرات مثبت مهدکودک بر رشد ابعاد مختلف وجود کودکان صحه می­ گذارد. افزایش اعتماد به نفس، استقلال شخصی، رشد مهارت‌های کلامی و زبانی، همکاری و احترام به حقوق دیگران، یادگیری نظم و انضباط، تقویت ارزشهای اخلاقی،اجتماعی و.... مواردی است که می توان به آنها اشاره کرد. کودک رفتارهای مورد پذیرش در جامعه را می آموزد. در کل، کودکانی که دوران کودکی را در مهدکودک مطلوبی می­ گذرانند ­بهتر و راحت­تر می­توانند با محیط اطراف خود ارتباط برقرار کنند و در ارتباطات اجتماعی خود کمتر به مشکل برخورد می­ کنند و نسبت به دیگر کودکان به مراتب، جامعه پذیرتر هستند.» علاقمندان می توانند مقاله اینترنتی «کودکان را باید به کدام مهدکودک فرستاد؟» را در بخش خانواده ایرانی وبسایت فرهنگی و اطلاع رسانی تبیان مطالعه کنند.
بخش خانواده ایرانی وبسایت فرهنگی و اطلاع رسانی تبیان، مقاله اینترنتی «کودکان را باید به کدام مهدکودک فرستاد؟» را به منظور اهمیت جایشگاه نخستین حضور کودکان در اجتماع منتشر کرد.
88,860
60736fbd2c38301a358f7cfa
در قرآن چند آیه هست که مورد استدلال شیعه در باب‏امامت است.یکی از آن آیات آیه: «انما ولیکم الله‏» است(اتفاقا در همه اینها روایات اهل تسنن هم وجود دارد که مفاد شیعه را تاییدمی‏کند).ما آیه‏ ای در قرآن داریم به این صورت: «انما ولیکم الله و رسوله‏و الذین امنوا الذین یقیمون الصلوة و یؤتون الزکوة و هم‏راکعون‏» (1). «انما» یعنی منحصرا(چون اداة حصر است).معنی اصلی «ولی‏» سرپرست است.ولایت‏ یعنی تسلط‏و سرپرستی: سرپرست ‏شما فقط و فقط خداست و پیغمبر خدا و مؤمنینی که نماز را بپا می‏دارند و در حال رکوع زکات‏می‏دهند.ما در دستورات اسلام نداریم که انسان در حال رکوع زکات بدهد که بگوییم این یک قانون کلی است و شامل همه افرادمی‏شود.این، اشاره است به واقعه‏ای که در خارج یک بار وقوع پیدا کرده است و شیعه و سنی ‏به اتفاق آن را روایت کرده‏اند و آن این است که علی(ع)در حال رکوع ..............................................................  1.مائده/55. صفحه : 853 بود، سائلی پیدا شد و سؤالی کرد، حضرت اشاره‏ کرد به انگشت‏ خود، او آمد انگشتر را از انگشت علی(ع)بیرون آورد و رفت، یعنی علی(ع)صبر نکرد نمازش تمام شود و بعد به او انفاق ‏کند، آنقدر عنایت داشت به اینکه آن فقیر را زودتر جواب بگوید که در همان حال رکوع با اشاره به او فهماند که این‏ان گشتر را درآور، برو بفروش و پولش را خرج خودت کن.در این مطلب هیچ اختلافی نیست و مورد اتفاق شیعه و سنی است که علی(ع)چنین‏کاری کرده است و نیز مورد اتفاق شیعه و سنی است که این آیه در شان علی(ع)نازل شده، با توجه به اینکه ‏انفاق کردن در حال رکوع جزء دستورات اسلام نیست(نه از واجبات اسلام است و نه از مستحبات آن)که بگوییم ممکن ‏است عده‏ای از مردم به این قانون عمل کرده باشند.پس «کسانی که چنین می‏کنند» اشاره و کنایه است، همان طور که در خود قرآن‏گاهی می‏گوید: «یقولون‏» می‏گویند، و حال آنکه یک فرد آن سخن را گفته.در اینجا «کسانی که چنین می‏کنند» یعنی‏ آن فردی که چنین کرده.بنابراین، به حکم این آیه علی(ع)تعیین شده است به ولایت برای مردم. این، آیه ‏ای است که مورد استدلال شیعه است.البته‏ این آیه خیلی بیش از این بحث دارد[که در جلسات آینده درباره‏ اش سخن خواهیم گفت]. آیات دیگر آیاتی ‏است که درباره جریان غدیر است.خود قضیه غدیر جزء سنت است و ما بعد بایدبحثش را بکنیم، ولی از آیاتی که در این مورد در سوره مائده وارد شده یکی این آیه است:«یا ایها الرسول بلغ ما انزل الیک من ربک و ان لم تفعل فما بلغت رسالته‏» (1) اینجا لحن، خیلی شدید است)ای پیامبر!آنچه راکه بر تو نازل شد، تبلیغ کن و اگر تبلیغ نکنی رسالت الهی را تبلیغ نکرده‏ ای.مفاد این آیه آنچنان شدید است که مفاد حدیث‏«من مات و لم یعرف امام زمانه مات میتة جاهلیة‏» .اجمالا خود آیه نشان می‏دهد که موضوع آنچنان‏ مهم است که اگر پیغمبر تبلیغ نکند، اصلا رسالتش را ابلاغ نکرده است. سوره مائده به اتفاق شیعه و سنی آخرین سوره‏ای‏است که بر پیغمبر نازل شده و این آیات جزء آخرین آیاتی است که بر پیغمبر نازل شده، یعنی در وقتی نازل شده که‏ پیغمبر(ص)تمام دستورات دیگر را در مدت سیزده سال مکه و ده سال مدینه گفته بوده واین، جزء آخرین دستورات بوده است.شیعه سؤال می‏کند این دستوری که جزء ..............................................................  1.مائده/67. صفحه : 854 آخرین دستورهاست‏و آنقدر مهم است که اگر پیغمبر آن را ابلاغ نکند همه گذشته‏ ها کان‏لم یکن است، چیست؟یعنی شما نمی‏توانید موضوعی نشان بدهید که مربوط باشدبه سالهای آخر عمر پیغمبر و اهمیتش در آن درجه باشد که اگر ابلاغ نشود هیچ چیز ابلاغ نشده است.ولی ما می‏گوییم آن موضوع،مساله امامت است که اگر نباشد، همه چیز کان لم یکن است، یعنی شیرازه اسلام از هم می‏پاشد.بعلاوه، شیعه از کلمات‏و روایات خود اهل تسنن دلیل می‏آورد که این آیه در غدیر خم نازل شده است. در همان سوره مائده، آیه «الیوم‏اکملت لکم دینکم و اتممت علیکم نعمتی و رضیت لکم الاسلام‏دینا» (1) امروز دین را به حد کمال رساندم و نعمت را به حد آخر تمام کردم،امروز است که دیگر اسلام را برای شما به عنوان یک دین پسندیدم)نشان می‏دهد که در آن روز جریانی رخ داده که آنقدر با اهمیت است که آن را مکمل دین و متمم نعمت‏ خدا بر بشر شمرده است و با بودن آن، اسلام اسلام است و خدا این اسلام را همان‏ می‏بیند که می‏خواسته و با نبودن آن، اسلام اسلام نیست.شیعه به لحن این آیه - که تا این درجه برای این موضوع اهمیت‏ قائل است - استدلال می‏کند و می‏گوید آن موضوعی که بتواند نامش مکمل دین و متمم نعمت و آن چیزی باشد که با نبودنش‏اسلام اسلام نیست، چه بوده است؟می‏گوید ما می‏توانیم موضوعی را نشان بدهیم که در آن درجه از اهمیت باشد ولی‏ شما نمی‏توانید.بعلاوه، روایاتی هست که تایید می‏کند این آیه هم در همین موضوع وارد شده است.اینها، سه آیه ‏ای ‏بود که من به طور عصاره از استدلالهای شیعه برایتان عرض کردم. ..............................................................  1.مائده/3.منبع:سراج نت
در قرآن چند آیه هست که مورد استدلال شیعه در باب‏ امامت است.
51,611
60735f582c38301a358eeb79
  همزمان با برگزاری جشن صد سالگی هنرستان موسیقی تهران در تالار وحدت که روز ۲۷ دی ماه میزبان شرکت کنندگان خواهد بود، از کتاب تاریخ صد ساله این مجموعه و تمبر «صد سالگی» رونمایی می شود. در این برنامه قدیمی ترین هنرجویان، پرسابقه ترین استادان و مدیران موثر ادوار مختلف این هنرستان به اجرای برنامه می پردازند. ضمن اینکه فارغ التحصیلان ادوار هنرستان موسیقی تهران نیز روزهای ۲۲ و ۲۴ دی ماه نیز مجموعه کنسرت هایی را قبل از برگزاری جشن اصلی برپا می کنند. مجتبی حسینی معاون امور هنری وزارت ارشاد در آستانه برگزاری جشن صدسالگی هنرستان موسیقی تهران گفت: صد ساله شدن هنرستان موسیقی تهران نشان می دهد که مردم ایران چه فرهنگ و اصالتی دارند. ما باید به آموزش درست و اصولی هنر در کشور توجه کنیم و به نهادهای با اصالتی که در طول یک قرن یا بیشتر توانسته اند این ماموریت خطیر را پیش ببرند، احترام بگذاریم. وقتی دست اندرکاران برگزاری جشن صدسالگی هنرستان موسیقی تهران فهرستی از فارغ التحصیلان، استادان و همکاران هنرستان ارایه دادند با نام های بسیار درخشانی مواجه شدم که امروز جزو ستاره های سپهر هنر ایران هستند. وی افزود: فارغ التحصیلان هنرستان موسیقی کمتر عضو گونه ­های متنزل موسیقی شده و همه در سطحی حرفه ­ای مشغول به فعالیت هستند. این نشان می دهد که وقتی سنگ بنای درستی هست، وقتی فکر و تدبیری در کار است، محصول این باغ هم محصول شیرین و گوارایی است پس باید داشتن چنین باغی را پاس بداریم و به هم تبریک و شادباش بگوییم که یک باغ ثمربخش داریم. صد سالگی قطعا اتفاقی غرورانگیز برای هنرستان موسیقی تهران خواهد بود. جشن صدسالگی «هنرستان موسیقی تهران» به همت تعدادی از فارغ التحصیلان دوره‌های مختلف هنرستان موسیقی تهران با همکاری معاونت هنری وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی، موسسه توسعه هنرهای معاصر، دفتر آموزش و توسعه فعالیت­های هنری و بنیاد رودکی برگزار می شود.  منبع: مهر
همزمان با برگزاری جشن صدسالگی هنرستان موسیقی تهران در تالار وحدت از کتاب تاریخ صد ساله و تمبر این مجموعه آموزشی نیز رونمایی خواهد شد.
75,372
607369c52c38301a358f484a
  به گزارش خبرنگار فرهنگی به نقل روز یکشنبه روابط عمومی انجمن سینمای جوانان ایران، شب فیلم شیلی به ابتکار اموربین‌الملل انجمن و همکاری سفارت شیلی چهارشنبه هفته گذشته با حضور مهمانان و جمعی ازسفرای خارجی در محل سفارت آن کشور برگزار شد. برپایه این گزارش، این رویداد فرهنگی با خوشامدگویی ایگناسیو یانوس مانسیا، سفیر شیلی آغاز شد وسپس محمد فهیمی، مدیر امور بین‌الملل انجمن سینمای جوانان به معرفی این نهاد و همچنین جشنواره فیلم کوتاه تهران پرداخت و در ادامه درباره ساختارفیلم کوتاه و تجربی توضیحاتی ارائه کرد. در این برنامه که سفرای اسپانیا، بولیوی، کوبا و نیکاراگوئه نیز در آن حضور داشتند، سه فیلم برگزیده جشنواره فیلم کوتاه تهران در سالهای مختلف با عناوین «ناهمگون»، «ساعت‌ها و قرن‌ها» و «خاکسترها» برای حاضران به نمایش درآمد. منبع : خبرگزاری ایرنا
فیلم های کوتاه به ابتکار انجمن سینمای جوانان ایران در سفارت شیلی به نمایش درآمد.
428
607347ca2c38301a358e238a
درد مفاصل یکی از دردهای رایج در بسیاری از افراد است که می تواند نشان دهنده ساییدگی زودهنگام غضروف‌ها و لیگمان‌ها یا بروز یک شرایط التهابی باشد. این دردها در بین سالمندان به دلیل آسیب های ناشی از گذر عمر بیشتر دیده می‌شود، اما در بین جوانان نیز شایع است و دلیل آن معمولا به ضربه، عادت های غلط زندگی یا ورزش نامناسب مربوط شود. گرچه اکثر دردهای ناشی از ورزش معمولا جزئی بوده و به مرور برطرف می شود، اما در برخی موارد این دردهای عضلانی تبدیل به مشکل مزمن شده و به سختی درمان می شود. با وجود اینکه امروزه داروهای مسکن و ضدالتهاب زیادی برای مقابله با چنین دردهایی وجود دارد، اما همیشه جایگزین های طبیعی نیز در دسترس است که می توان از ابتدای بروز درد استفاده کرد. خوشبختانه شیوه ای کاملا طبیعی وجود دارد که التهاب را کاهش داده و باعث تسکین درد مفاصل می شود و به کمک فلفل قرمز یا کاین تهیه می شود. فلفل کاین یا ریشه زنجبیل حاوی خواصی است که دردهای عضلانی و مفصلی را به میزان زیادی کاهش می دهد. در ادامه روش تهیه روغنی طبیعی از فلفل عنوان می شود که روش مکمل فوق‌العاده‌ای برای تسکین این قبیل دردها می باشد. روغن فلفل کاین برای تسکین دردهای مفصلیروغن طبی با فلفل کاین یک محصول طبیعی ضدالتهاب است که در بین افراد زیادی از سرتاسر جهان شهرت دارد و استفاده می شود. به واسطه استفاده موضعی از این روغن می توان دردهای عضلانی و مفصلی را تسکین داد. ترکیب اصلی این مسکن موضعی طبیعی فلفل کاین است که حاوی خواص مسکنی است و به طور چشمگیری درد را کاهش می دهد. چون می تواند جریان خون را در منطقه افزایش داده و تحریک بافت های مربوطه را کاهش دهد. «کپسایسین» یکی از ترکیبات اصلی و موثر موجود در این فلفل می باشد که گرمای دلپذیری ایجاد می کند و باعث آرامش ناحیه دردناک شده و آن را تسکین می دهد. این ترکیب در عین حال تاثیر زیادی روی عصب های دارد که پیام‌های کاهش درد را به مغز می رساند. اثرات این ترکیب با خواص دانه خردل و ریشه زنجبیل چند برابر می شود. این دو ماده نیز حاوی ترکیبات آنتی اکسیدانی و ضدالتهابی هستند که درد را تسکین می دهد. خردل و ریشه زنجبیل در طب سنتی برای درمان طبیعی مشکلاتی از قبیل روماتیسم، سردرد، میگرن ها، دردهای کمری، پا درد و نقرس استفاده می شوند. به کمک ترکیبات این مواد علاوه بر تحریک عملکرد دستگاه لنفاوی، میزان التهاب کنترل شده و روند دفع مایعات اضافی و ضایعات تسریع می یابد و این امر باعث پیشگیری از بروز دردهای مزمن می شود.  روش تهیه روغن فلفل کایناستفاده موضعی از این روغن به تسکین و آرامش ناحیه دردناک بدن کمک می کند، چون باعث تسریع جریان خون شده و احساس بهبودی سریع ایجاد می کند. بر خلاف داروهای موجود در داروخانه ها، این روغن عاری از هر نوع ترکیب شیمیایی آسیب رسان است و عوارض جانبی ایجاد نمی کند. اگرچه عمده مصرف این روغن طبیعی برای تسکین دردهای مفصلی است، اما برای کاهش فشارها و کشیدگی‌های عضلانی، مشکلات جریان خون و التهاب‌های ایجاد شده در پاها نیز قابل مصرف است. مواد لازم برای تهیه روغن فلفل قرمز روغن آفتابگردان        1 لیوان(200 گرم) فلفل کاین                 1 قاشق(10 گرم) دانه خردل آسیاب شده        2 قاشق (20 گرم) ریشه زنجبیل رنده شده          2 قاشق(20 گرم) روش تهیه برای تهیه این روغن به لوازمی مانند یک ظرف شیشه ای در بسته، قاشق چوبی و یک صافی نیاز دارید. قبل از هر کاری شیشه تان را داخل یک ماهیتابه پر از آب قرار دهید و به مدت چند دقیقه داغ کنید تا کاملا استریل شود. سپس روغن آفتابگردان را در شیشه بریزید و فلفل ها را داخل آن قرار دهید. مواد را با قاشق چوبی هم بزنید و دانه های خردل و زنجبیل را نیز اضافه کنید. به هم زدن مواد ادامه دهید و مطمئن شوید مواد با هم ترکیب شود. سپس بعد از چند ساعت ترکیب را از صافی رد کنید و در ظرف شیشه ای در بسته ای نگهداری کنید. روش استفاده مقداری از این روغن را در مشت دست ریخته و با حرکات آرام و چرخشی روی مفصل یا ناحیه دردناک بزنید. به مدت 5 دقیقه ناحیه مورد نظر را ماساژ دهید. ماساژ را تا زمانی که احساس گرما در پوست ایجاد شود ادامه دهید. برای نتیجه بهتر هر روز دو مرتبه این کار را تکرار کنید. تا زمانی که احساس درد دارید می توانید از این روغن استفاده کنید. همانطور که مشاهده می کنید تهیه این روغن درمانگر در منزل کار ساده ای است. می توانید این روغن را همیشه در منزل داشته باشید و به محض احساس درد از آن استفاده کنید. یادتان باشد که هیچ درمان صددرصدی برای مقابله با دردهای مفصلی وجود ندارد و این روغن نیز یک روش مکمل است.
خوشبختانه شیوه‌ای کاملا طبیعی وجود دارد که التهاب را کاهش داده و باعث تسکین درد مفاصل می‌شود و به کمک فلفل قرمز یا کاین تهیه می‌شود. فلفل کاین یا ریشه زنجبیل حاوی خواصی است که دردهای عضلانی و مفصلی را به میزان زیادی کاهش می‌دهد.
9,293
60734b3e2c38301a358e462b
4آشنایی با شرکت سهامی نمایشگاه های بین المللی جمهوری اسلامی ایرانشرکت نمایشگاههای بین المللی جمهوری اسلامی ایران  به عنوان یکی از مهمترین شرکتهای تجاری و اقتصادی ایران با بهره مندی از فضا ، امکانات و تسهیلات نمایشگاهی منحصر به فرد و نیرو های متخصص، بستر وزمینه مناسبی را از طریق برپایی نمایشگاههای تخصصی و بین المللی جهت تولید کنندگان، بازرگانان داخلی و خارجی مهیا ساخته است تا علاوه بر عرضه و نمایش توانمندیها ، مبادلات تجاری ، سرمایه گذاریهای مشترک و بین المللی خود را در محل دائمی نمایشگاههای بین المللی ایران توسعه بخشند.تاریخچه شرکت سهامی نمایشگاه های بین المللی جمهوری اسلامی ایرانتاسیس شرکت نمایشگاههای بین المللی ایران به سال 1338 بر می گردد و پس از اختصاص اراضی نمایشگاه در مکان فعلی ،در سال 1346 فعالیت ساخت سالنهای نمایشگاهی و اداری آغاز و در سال 1348 اولین نمایشگاه بین المللی خود را با نام نمایشگاه آسیایی به مدت 21 روز و با حضور33 کشور برگزار نمود و پس از آن روند برگزاری نمایشگاهها توسعه مناسبی پیدا نمود وتهران را به عنوان یکی از زیباترین مراکز نمایشگاهی دنیا به جهانیان معرفی نمود .شرکت نمایشگاهها در سال 1355 به عضویت اتحادیه نمایشگاههای بین المللی  UFI در آمده است و هم چنین  عضویت اتحادیه جهانی نمایشگاهها BIE  که مسئولیت برگزاری نمایشگاههای اکسپو رادر جهان  به عهده دارد را نیز دارا می باشد .اهم وظایف شرکت نمایشگاههای بین المللی جمهوری اسلامی ایران به شرح ذیل می باشد:برگزاری نمایشگاههای تخصصی ، اختصاصی و بین المللی بازرگانی در داخل وخارج از ایرانهمکاری با اتحادیه های نمایشگاههای جهانی وقبول عضویت آنها و شرکت در سمینارها و کنفرانسهای مربوط و اقدام به تشکیل اینگونه مجامع با رعایت قوانین و مقررات در ایراننمایش و معرفی دستاوردها و تولیدات صنعتی ،معدنی،کشاورزی و خدمات بازرگانی فنی و مهندسی کشور جمهوری اسلامی ایران از طریق برپایی و اداره مراکز و غرفه های نمایشگاهی در داخل و خارج از ایرانمشارکت با اشخاص حقیقی و حقوقی در امور مربوط به وظایف شرکت اعم از وظایف جاری یا تاسیس یا مشارکت در تاسیس نمایشگاههای دائمی و موقت داخلی و خارجی از طریق سرمایه گذاری.ارکان شرکت شرکت سهامی نمایشگاه های بین المللی جمهوری اسلامی ایرانمجمع عمومیهیأت مدیرهبازرس(حسابرس)مدیر عامل (که در حال حاضر جناب آقای دکتر اسفهبدی رییس هیأت مدیره و مدیر عامل می باشند)اعضاء مجمع شرکتجناب آقای دکتر طیب نیا – وزیر اقتصاد و دارایی که ریاست مجمع عمومی را بعهده داردجناب آقای مهندس نعمت زاده – وزیرصنعت، معدن و تجارت و عضو مجمع عمومیحجت الاسلام و المسلمین پور محمدی – وزیر دادگستری و عضو مجمعچشم‌انداز شرکت سهامی نمایشگاه های بین المللی جمهوری اسلامی ایرانکسب عنوان برترین شرکت از منظر حجم رویدادهای نمایشگاهی در بین کشورهای منطقه و دستیابی به شهرت و اعتبار بین المللی در صنعت نمایشگاهیمأموریت شرکت سهامی نمایشگاه های بین المللی جمهوری اسلامی ایرانشرکت سهامی نمایشگاههای بین المللی جمهوری اسلامی ایران به منظور تحقق اهداف و سیاستهای توسعه تجارت و معرفی دستاوردها و تولیدات عرصه های مختلف کسب و کار کشور از طریق ارائه طیف کاملی از خدمات نمایشگاهی و رویدادهای مرتبط تجاری به مجریان نمایشگاهی ، مشارکت کنندگان و بازدید کنندگان در عرصه جهانی ، با تاکید بر استانداردهای بین المللی در راستای تحقق چشم انداز بیست ساله کشور مقدس جمهوری اسلامی ایران گام برخواهد داشت.شرکت سهامی نمایشگاههای بین المللی جمهوری اسلامی ایران در این مسیر با تکیه بر پیشینه ای ارزشمند ، از فناوری نوین بهره خواهد گرفت تا ضمن ایجاد تصویری مثبت از عملکرد خود در جامعه وپایبندی به تعهدات ، شرایط مناسبی را برای رشد و تعالی سرمایه های انسانی و دستیابی به توسعه پایدار فراهم نماید.موقعیت و مساحت شرکت سهامی نمایشگاه های بین المللی جمهوری اسلامی ایرانمحل دائمی نمایشگاهها در شمال تهران، بزرگراه چمران واقع شده است که از کلیه بزرگراهها قابل دسترسی می باشد.مساحت کل نمایشگاه حدود  850.000 هزار مترمربع است که ازاین مساحت 120.000 متر مربع فضای سر پوشیده و 35.000 متر مربع فضای بازنمایشگاهی ، حدود22 هکتار فضای سبز که محیطی دلپذیر برای مشارکت کنندگان و بازدید کنندگان ایجاد نموده است و حدود 21 هکتارنیز راههای دسترسی به سالنها و محوطه نمایشگاه می باشد.نمایشگاه بین المللی تهران دارای مسجدی(مسجد حضرت ابراهیم (ع)) با زیبایی خاص و معماری بی نظیردر منطقه  به مساحت 1200 متر مربع و مناری به ارتفاع 70 متر،  می باشد.امکانات و خدمات شرکت سهامی نمایشگاه های بین المللی جمهوری اسلامی ایراننمایشگاه بین المللی دارای امکاناتی به شرح ذیل جهت ارائه تسهیلات بیشتر به مشارکت کنندگان و بازدید کنندگان می باشد:بانک جهت ارائه خدمات بانکیگمرک نمایشگاه جهت ارائه خدمات گمرکیبیمه (شرکت نمایشگاهها با همکاری یکی از مؤسسات بیمه ترتیبی اتخاذ کرده است تا در زمان برگزاری نمایشگاه نمایندگی بیمه در محل نمایشگاه جهت سرویس به مشارکت کنندگان مستقر باشد)رستوران ، کافی شاپ(رستوران سالن خلیج فارس-رستوران بزرگ نمایشگاه – رستوران تپه سبزو…. )حمل و نقل کالاها( شامل جرثقیل، بالابر،لیفتراک )خدمات امور گمرکی (ترخیص کار)تلفن ، فاکس ، اینترنت ، تلفن وایرلسسالن سخنرانی و نمایش فیلمچاپخانه جهت چاپ و تکثیرگلخانه جهت عرضه گل و گیاه زینتی جهت مشارکت کنندگان و بازدید کنندگانفروشگاههای عرضه مواد غذائیخدمات غرفه سازی وتجهیز غرفهآتش نشانیهلال احمرپارکینگ در شمال ،غرب و جنوب نمایشگاهارائه خدمات ثبت نام آنلاینارائه خدمات ثبت نام بازدید کنندگانبرگزاری نمایشگاه مجازی منبع:آسمونی
تاسیس شرکت نمایشگاههای بین المللی ایران به سال 1338 بر می گردد و پس از اختصاص اراضی نمایشگاه در مکان فعلی ،در سال 1346 فعالیت ساخت سالنهای نمایشگاهی و اداری آغاز و در سال 1348 اولین نمایشگاه بین المللی خود را با نام نمایشگاه آسیایی به مدت 21 روز و با حضور33 کشور برگزار نمود
11,291
60734c7e2c38301a358e4df9
به گزارش تبیان به نقل از خبرگزاری مهر، سردار تقی مهری در شصت و سومین کمیته هماهنگی طرحهای ترافیکی با اشاره به افزایش سفرها در سال جاری گفت: براساس آمار پزشکی قانونی در ماه اول تابستان ۵ درصد کاهش جان باختگان در جاده های درون شهری گزارش شده است. سردار مهری اضافه کرد: شهریور پرترددترین ماه سال است و مردم بیشترین سفر را در نیمه دوم شهریور به خصوص دهه آخر انجام خواهند داد؛ همه دستگاه‌ها بر اساس این موضوع نسبت به تقویت پایگاه‌های خود اقدام خواهند کرد تا ان‌شاءالله ایمنی بیشتر و کاهش تصادفات را داشته باشیم. رئیس پلیس راهور ناجا با بیان اینکه در تابستان ۹۷، ۳۵ درصد از تصادفات سرعت و سبقت غیرمجاز و عدم توجه به جلو بوده است؛ ۳۸ درصد خستگی و خواب‌آلودگی و ۳۷ درصد بر اثر واژگونی، گفت: در برخی استان‌های کویری ۶۷ درصد واژگونی خودرو نیز گزارش شده است، به علت عدم توجه به جلو و خستگی و خواب‌آلودگی بوده است. سردار مهری با ارائه این آمار که ۶۶ درصد از تصادفات منجر به فوت در ۳۰ کیلومتری شهرها به وقوع می‌پیوندد، افزود: نیروی انتظامی در شهریور نسبت به تقویت پلیس راهنمایی و رانندگی اقدام کرده است؛ بر همین اساس با افزایش نیرو و مأمور کردن سایر بخش‌های انتظامی به راهور در صدد آن است تا شرایط تردد ایمن‌تر را برای هموطنان فراهم سازد. وی به تعطیلی عملیات عمرانی در نیمه دوم شهریور و اوایل مهرماه اشاره کرد و بیان داشت: از ۱۵ شهریور تا آخر شهریور ماه به دلیل افزایش سفرهای هموطنان از حجم عملیات عمرانی کاسته خواهد شد، به خصوص در مسیرهای پرتردد؛ همچنین از روز اول مهر تا پانزدهم مهر به دلیل بازگشایی مدارس و افزایش ترددهای درون‌شهری عملیات‌های عمرانی متوقف خواهد شد. سردار مهری در خاتمه افزود: طرح ترافیکی بازگشایی مدارس ابلاغ شده است.منبع: خبرگزاری مهر
رییس پلیس راهور ناجا از افزایش ۹ درصدی سفرها در ۵ ناهه ابتدایی سال نسبت به سال گذشته خبر داد.
72,535
6073688c2c38301a358f3d35
نام کشمیر در هندوستان، کشور هزار مذهب، با صحنه‌های دلفریب و زیبا عجین است. صرف نظر از صدها هزار توریست خارجی که هر ساله برای بازدید از شهر «سرینگر» عازم این منطقه می‌شوند، استودیوهای فیلمسازی بالیوود نیز علاقه عجیبی برای استفاده از طبیعیت رؤیایی کشمیر به عنوان محلی برای فیلمبرداری صحنه‌های رقص و آواز خود دارند. با این حال و علی رغم ذهنیت مثبت مردم دنیا از تصاویر کارت پستالی طبیعت زیبای این منطقه نام کشمیر با بحرانی ۶۰ ساله گره خورده که حتی سبب شده تا سایه جنگ اتمی هم بر روابط بین دهلی نو و اسلام آباد سنگینی کند. سه جنگ بزرگ در سال‌های ۱۹۴۷، ۱۹۶۵، ۱۹۷۳ میلادی و همچنین درگیری گسترده در منطقه کارگیل در سال ۱۹۹۹ نشان می‌دهد که هیچ کدام از دو قدرت اتمی شبه قاره هند سودای پاپس کشیدن از تقابل بر سر این منطقه مهم و راهبردی را ندارند. باز هم ردپای روباه پیربحران کشمیر یک بازیگر غایب دارد و آن هم استعمار بریتانیا است. البته ردپای اختلاف‌افکنانه حکومت استعماری بریتانیا تنها محدود به این منطقه نمی‌شود، بلکه نشانه‌های آن را می‌توان در مرز بین افغانستان و پاکستان که به خط «دیوراند» مشهور است و همچنین تقسیم بندی کشورهای خاورمیانه بر اساس معاهده سایس-پیکو دید. در قرن ۱۹ میلادی و زمانی که استعمار بریتانیا به کمک بزرگترین متحد هندی خود یعنی دوگراها در حال شکستن مقاومت سیک‌ها بود، اهدای حاکمیت کشمیر به مهاراجه جامو «گلاب سینک» در قالب معاهده «آمراستیر» هدیه‌ای بود که نشان از قدرشناسی استعمارگران غربی در مقابل این خدمت بزرگ بود. از شانزدهم مارس ۱۸۴۶ یعنی نقطه آغاز این حاتم بخشی انگلیسی تا همین روزها، مردم مسلمان کشمیر به دنبال احیاء حاکمیت دوباره خود بر این منطقه بوده‌اند. اولین حرکت مسلمانان کشمیر در قیام ضد استعماری مردم هند در سال ۱۸۵۷ نمایان شد. اگر چه این حرکت از سوی ارتش بریتانیا سرکوب شد، اما بازهم به شکل‌های گوناگون ادامه یافت. در قرن بیستم اولین خیزش جدی ضد استعماری مسلمانان کشمیر با برگزاری کنفرانس «مسلمانان جامو و کشمیر» در سال ۱۹۳۱ به همت دو رهبر مسلمان شیخ عبدالله و چودر غلام عباس انجام شد. در ادامه نیز اگرچه امید می‌رفت که با استقلال هندوستان و تشکیل کشور پاکستان استقلال این منطقه به رسمیت شناخته شود اما دست اندازی ارتش هند سبب شد تا کشمیر بین دو کشور هند و پاکستان تقسیم شود. با وجود این که جواهر لعل نهرو نخست وزیر هند متعاقب صدور دو قطعنامه شورای امنیت سازمان ملل متحد قول برگزاری یک همه پرسی برای تعیین تکلیف کشمیر با رأی مسلمانان در سال ۱۹۵۰ را داد، اما دولت‌های مختلف هند تا کنون زیر بار ادای قول نهرو نرفتند. در مقابل، حاکمیت هند با اعطای حق حاکمیت ویژه به دولت محلی کشمیر و گنجاندن آن در ماده ۳۷۰ قانون اساسی این کشور در سال ۱۹۵۴ تلاش کرد خیال مسلمانان این منطقه را در خصوص حفظ ترکیب جمعیتی کشمیر حفظ کند. امتیاز ویژه‌ای که حالا از طرف دولت ناندارا مودی و پس از پیروزی در انتخابات پارلمان لغو شده است. تبعیض آشکار علیه مسلمانانممکن است که برخی تصور کنند، نگرانی مسلمانان کشمیر در خصوص لغو این امتیازات بیش از اندازه است و زمان ادغام آنان در جامعه هند فرا رسیده، اما واقعیت خلاف این تصور است. جامعه مسلمانان هند از نوعی تبعیض نژادی آشکار رنج می‌برند. واقعیت زمانی عیان می‌شود که موقعیت مسلمان را به عنوان دومین دین بزرگ در شبه قاره هند مورد بررسی قرار می‌دهیم. مسلمانان هندوستان به مراتب نه تنها فقیرتر از هموطنان هندوی خود هستند بلکه از نرخ بالای بی‌سوادی نیز رنج می‌برند. ۲۵ درصد جمعیت مسلمانان هند هرگز به مدرسه نرفته‌اند و یا ترک تحصیل کرده‌اند. میزان باسوادی در بین مسلمانان ۵۹ درصد است و این در حالی است که این آمار در بین هندوها به ۶۵ درصد می‌رسد. تنها ۴ درصد دانشجویان دانشگاه‌های درجه اول هندوستان را مسلمانان تشکیل می‌دهند و ۵ درصد شغل‌های دولتی به آنان رسیده است. مسلمانان قادر نیستند در شهرهای بزرگ و در مجتمع‌های ساختمانی هندوها منزلی تهیه کنند که این مسئله انسان را به یاد گتوهای بزرگ یهودی‌نشین در اروپای شرقی می‌اندازد. اغلب مسلمانانی که به مناصب بالای اجتماعی می‌رسند، بیشتر از طریق درخشش در رشته‌هایی همچون بازیگری است که نمونه روشن آن شاهرخ خان بازیگر مسلمان بالیوود است. با چنین سابقه‌ای دغدغه مسلمان کشمیر کاملاً معقول است و در این میان دولت ناندرا مودی که به اتکای ملی‌گرایی افراطی در انتخابات سراسری هند به پیروزی رسیده، تلاش می‌کند تا ضعف در حوزه‌های اقتصادی را با چنین اقداماتی بپوشاند. همه چیز از درگیری‌های نژادی شروع شداقدامات دولت مودی یادآور و حزب حاکم «بهاراتا جانیتا» یادآور موج خشونت‌های گسترده مذهبی در دهه‌های ۸۰ و ۹۰ میلادی است. زمانی که جریان‌های ملی‌گرای هندی با کمک متحدان فاشیست خود شعار احیای هندوستان بزرگ را سر دادند. زمانی که در پاییز سال ۲۰۱۸ یک دولت محلی به رهبری یک هندوی افراطی با حمایت دولت مرکزی نام منطقه فیض آباد را به «آیودیا» نام زادگاه خیالی «راما» بزرگ‌ترین خدای هندوها تغییر داد، برخی کارشناسان از فعال شدن گسل‌های دینی در جامعه هند خبر دادند. جالب اینجاست که در این منطقه بود که تندورهای هندو به مسجد «بابری» حمله کردند و موجب به وجود آمدن زنجیره‌ای از خشونت‌های مذهبی شدند که نزدیک به ۲ هزار کشته بر جای گذاشت. اتفاقی که بعدها در حوادث ایالت گجرات در سال ۲۰۰۲ تکرار شد و با حمله به یک قطار درگیری‌هایی آغاز شد که به کشته شدن هزاران مسلمان و هندو منجر شد. حالا هم دولت مودی قصد دارد با انتقال صدها هزار هندو ساختار جمعیتی کشمیر را عوض کرده و شهرهایی با جمعیت هندونشین را ایجاد کند. بدیهی است که این اقدام او به منظور عمل به وعده‌هایی است که در انتخابات پارلمانی و با هدف راضی کردن هندوهای افراطی سر داده است. جالب اینجاست که این اتفاق زمانی روی می‌دهد که مناسبات هند و رژیم صهیونیستی نیز در حال اوج گرفتن و شرکت‌های تسلیحاتی این رژیم در حال بردن قراردادهای بزرگ در حوزه پهپادها، بهینه‌سازی هواپیماهای جنگنده و همچنین تهیه عکس ماهواره‌ای با کاربری نظامی برای ارتش هند هستند. خطر جنگ اتمی چقدر جدی است؟از زمان اعلام خبر لغو اختیارات ویژه کشمیر تاکنون دولت هندوستان به مدد حضور گسترده نظامیان و نیروهای شبه نظامی در منطقه کشمیر توانسته از هر گونه اعتراضی جلوگیری کند. با این حال کشمیر هنوز آتش زیر خاکستر است. پاکستان به عنوان کشوری که خود را اصلی‌ترین حامی مسلمانان کشمیر می‌داند با اخراج سفیر هند تمام روابط خود را تعلیق کرده و برخی اخبار از درگیری‌های پراکنده در خط کنترل کشمیر حکایت می‌کنند. ادامه چنین روندی می‌تواند به سرعت اوضاع را از کنترل خارج کرده و منجر به یک درگیری گسترده نظامی همچون سنوات قبل شود. این در حالی است که بر خلاف جنگ‌های گذشته این بار دو کشور با سلاح‌های اتمی در مقابل هم صف آرایی خواهند کرد. زرادخانه هسته‌ای پاکستان با استفاده از موشک‌های بالستیک شاهین با برد ۲۵۰۰ کیلومتر توانایی هدف قرار دادن هر نقطه از خاک هند را دارد. اگرچه هند برای تقویت توانمندی ضد موشکی خود چندین گردان از سامانه پدافند هوایی اس-۴۰۰ را از روسیه خریداری کرده اما استقرار کامل آن‌ها تا سال ۲۰۲۳ طول خواهد کشید. البته در مقابل هند نیز از چنین توانمندی برخوردار و همین مسئله نشان می‌دهد که یک اشتباه محاسباتی تا چه اندازه برای دو طرف گران تمام خواهد شد. در کنار این، برخی معتقدند که حتی اگر برخورد نظامی گسترده بین هند و پاکستان شکل نگیرد، ادامه وضعیت کنونی منجر به متمایل شدن جوانان کشمیری به سمت گروه‌های مسلح مورد حمایت پاکستان خواهد شد. به عقیده این کارشناسان، از دهه ۸۰ میلادی و زمانی که سازمان اطلاعات ارتش پاکستان یا (ISI) مشغول تقویت نیروهای جهادی در افغانستان برای مقابله با اتحاد جماهیر شوروی بود، اسلام آباد نیم نگاهی به استفاده از این حربه برای نا آرام کردن کشمیر تحت کنترل هند دارد. هم اکنون حزب المجاهدین بزرگ‌ترین گروه اسلامی در کشمیر است که فعالیت نظامی انجام می‌دهد. بعد از این گروه نیز می‌توان از جیش المحمد و همچنین لشگر طیبه نام برد. لشگر طیبه که در سال ۱۹۹۰ از سوی حافظ محمد سعید در افغانستان بنیان گذاشته شد علاوه بر عملیات‌های نظامی متهم است که در داخل پاکستان نیز عملیات‌های تروریستی انجام می‌دهد. همچنین هند نیز این گروه را متهم به انجام حملات تروریستی به مجلس ملی هندوستان و همچنین حملات نوامبر ۲۰۰۸ در بمبئی می‌کند. در این میان و با وجود این که برخی گروه‌های اسلام‌گرای مستقل نیز فعالیت‌هایی را آغاز کرده‌اند، اما مدت‌هاست که این شایعه (به خصوص در رسانه‌های هندی) وجود دارد که کنترل تمام این گروه‌ها در اختیار دولت پاکستان است. ضرورت بازگشت عقلانیتبا جمع بندی موارد فوق می‌تواند گفت که دولت مودی به این سادگی سودای بازگشت از تصمیم خود را ندارد. هر گونه عقب نشینی تبدیل به یک سرشکستگی بزرگ تاریخی برای حزب حاکم تبدیل خواهد شد. از سوی دیگر پاکستان نیز نمی‌تواند این منطقه را به حال خود رها کند. به این ترتیب افزایش تنش‌ها و درگیری‌ها تنها مسیر پیش رو است. تنها راه حل موجود برای حل مشکل همان گونه که سرلشگر باقری در تماس با رییس ستاد ارتش پاکستان بر آن تاکیر کرده بازگشت به راه حل سیاسی است. امری که تنها با بازگشت عقلانیت به دولت هند امکان پذیر است.منبع: خبرگزاری فارس
نام کشمیر همواره به نزاع هند و پاکستان به عنوان دو قدرت اتمی گره خورده و حالا با اقدام دولت مودی در برداشتن امتیازات ویژه کشمیر، بحران در این منطقه زیبا به صورت تصاعدی در حال افزایش است.
16,081
60734fa22c38301a358e60af
به ‌طور کلی زمانی که برای امری در عرف و قانون حکمی ذکر نشده باشد، قضات و محاکم قضایی باید با ابتکار عمل حکم جدید صادر کنند یا آرای مکرر صادرشده در مورد یک مسأله مشابه را مرجع قرار دهند. گاهی قانونگذار صریحا مفاهیمی را بیان نکرده است و آنها را مستقیم به عرف ارجاع می‌‌دهد. برای مثال در ماده‌ ۲۲۰ قانون مدنی، قانونگذار بیان می‌کند: «عقود نه فقط متعاملین را به اجرای چیزی که در آن تصریح شده است ملزم می‌کند بلکه متعاملین به کلیه‌ نتایجی هم که به موجب عرف و عادت یا به موجب قانون از عقد حاصل می‌شود، ملزم هستند.» عرف را می‌‌توان این‌گونه تعریف کرد: قواعدی که از وقایع اجتماعی که به‌صورت تدریجی و خودبه‌خود بین همه‌ مردم یا گروه خاصی برای مثال پزشکان، بنگاهداران و… به‌وجود می‌‌آید، استخراج می‌شود و الزام‌‌آور است. ممکن است در شهری هزینه انتقال سند مالکیت با خریدار باشد. حال اگر در قراردادی مسئولیت پرداخت هزینه‌ انتقال ذکر نشده باشد، می‌توان خریدار را ملزم به پرداخت کرد. قابل ذکر است که مفاد قرارداد، الزام‌آورتر از عرف و عادت بین مردم است. رویه قضایی چیست؟در تعریف رویه قضایی باید گفت در مسأله‌ای که قانون سکوت کرده یا اجمالاً مفاهیمی را ذکر کرده است، یا مفاهیم بیان‌شده ناقص هستند یا در مراجعه به عرف نیز راه‌حلی یافت نشود، محاکم مجبورند برای ایجاد عدالت از خود ابتکار عمل به‌خرج داده و حکمی متناسب با شرایط صادر کنند. حال، قضات می‌توانند به آرای مکرر صادرشده درباره‌ همین مسایل با شرایط یکسان یا مشابه مراجعه کنند، آنها را مبنای کار خود قرار دهند و حکم مقتضی صادر کنند بنابراین مجموع آرای دادگاه‌ها را رویه قضایی گویند. از آنجایی‌ که قانون، تمام حالت‌‌های ممکن برای یک موضوع حقوقی را پیش‌‌بینی نکرده است، به‌همین‌دلیل قانونگذار به قضات اجازه داده است که در شرایط مقتضی ازطریق انطباق قوانین موجود با مسائل و واقعیت‌های خارجی، احکام لازم را صادر کنند. تفاوت بین قانون و رویه قضایی این است که مواد قانونی برای همه‌ اشخاص حقیقی و حقوقی الزام‌آور است اما تبعیت از حکمی که به‌صورت رویه‌ قضایی داده شده، فقط بر عهده‌ شخص محکوم است؛ یعنی اگر در دادگاه موضوعی قضایی مطرح شود که مشابه آن در دادگاهی دیگر از طریق رویه قضایی حل شده باشد، قاضی دوم ملزم به اعلام حکم قاضی اول نیست. معمولاً در چنین مواردی، قضات به حکمی که قبلاً داده شده است، اقتدا می‌کنند؛ هرچند مجبور به این کار نیستند. در واقع، وقتی قضات با یک مسأله‌ حقوقی شایع برخورد می‌‌کنند که راه‌حل آن در متن قانون وجود نداشته باشد، آنان به‌ سرعت، برخورد مشابه با مسئله را پیدا می‌‌کنند؛ به ‌طوری‌ که می‌توان در اکثر موارد حکم دادگاه‌ها را پیش‌بینی کرد. البته باز هم تأکید می‌کنیم که تبعیت از حکم مذکور الزامی نیست. با اینکه رویه قضایی معمولا به‌ عنوان یکی از منابع قانونی به‌حساب می‌‌آید اما عده‌ای معتقدند از آنجایی ‌که قانونگذاری از وظایف قوه مقننه است، بنابراین رأی دادگاه‌ها براساس رویه‌ قضایی امری نسبی است و نمی‌توان آن را مستقیم به‌ عنوان یکی از منابع حقوقی طبقه‌بندی کرد. این موضوع را هم باید در نظر گرفت که رویه‌ قضایی در عرف به‌عنوان یک حکم پذیرفته‌شده تلقی می‌شود. همچنین آرای وحدت رویه‌ قضایی صادره از دیوان عالی کشور که رعایت آن برای همه دادگاه‌ها و مراجع قانونی واجب است، مهر تأییدی بر تلقی شدن رویه‌ قضایی به‌عنوان یک منبع حقوقی است. تفاوت رأی وحدت‌رویه و رویه‌ قضاییدر مواردی که درباره موضوعی، یک مرجع عالی قضایی با استناد به قوانین و مواد موجود، حکمی را اعلام کند، اما شعبه‌ دیگری از همان مرجع با استناد به همان قوانین و مواد، حکم دیگری را ابلاغ کند، قانونگذار پیش‌بینی کرده که هیأت عمومی دیوان عالی کشور که متشکل از قضات دیوان عالی هستند، درباره آن موضوع نظر نهایی خود را اعلام کنند. در این فرض، رأی اکثریت ملاک خواهد بود و این حکم یا نظر برای تمام مراجع قضایی لازم‌الاجراست. به این رأی، رأی وحدت رویه گویند. به ‌عبارت دیگر، رأی وحدت رویه مربوط به زمانی است که در خصوص موضوع واحد، آرای متناقضی از دو مرجع قضایی صادر می‌شود. در این صورت، موضوع در هیأت عمومی دیوان عالی کشور مطرح می‌شود و این هیات با رأی اکثریت تصمیم می‌گیرد که کدام‌ یک از آرای صادره صحیح و مطابق قانون است اما همان‌ طور که گفته شد، حکمی که به ‌صورت رویه‌ قضایی صادر شود، برای دیگر مراجع قضایی لازم‌الاتباع نیست. گاهی اتفاق می‌ افتد که قضات در حین رسیدگی به پرونده با ابهامات و سؤالاتی روبه‌‌رو می شوند. پاسخ رسمی به این ابهامات از طریق ارسال آنها به اداره‌‌کل حقوقی قوه‌قضاییه امکان‌پذیر است که اداره‌ مذکور در قالب نظریه‌‌ مشورتی رفع ابهام می‌کند. قابل ذکر است هر چند این نظریات لازم‌الاتباع نیستند اما تکرار آنها می‌تواند باعث رویه‌ قضایی شود تا محاکم در موارد مشابه به آنها رجوع کنند. رویه‌ قضایی در نظام‌های حقوقیامروزه رویه‌ قضایی جایگاه خاصی در نظام‌‌های حقوقی دنیا برای خود دست ‌و پا کرده است زیرا این منبع حقوقی باعث پوشاندن نقاط ضعف قانون شده، به آن تحرک، پویایی و نشاط می‌بخشد و مهمتر از همه، باعث تطبیق قانون با شرایط کنونی جامعه می‌شود. در وصف اهمیت رویه‌ قضایی همین بس که برخی اعتقاد دارند، رویه‌ قضایی آینه بهره‌‌مندی اعضای جامعه از عدالت، اخلاق و تمدن است. در نظام حقوقی آمریکا و انگلیس که اصطلاحا به آن «کامن‌لو» گفته می‌شود، رویه‌ قضایی از منابع معتبر حقوقی است همچنین جایگاه ارزشمندی دارد و برای محاکم الزام‌آور است. در نظام حقوقی «رومی ـ ژرمنی» مانند فرانسه، رویه‌ قضایی تا به این اندازه اعتبار نداشته و لازم‌الاتباع نیست اما انتشار آن در برخی موارد الزامی است.منبع: روزنامه حمایت
در علم حقوق، منابعی که می‌‌توان از آنها قواعد و اصول حقوقی را استخراج کرد تا منشأ و مستند صدور آرای محاکم قرار بگیرند، عبارت از قانون، عرف و رویه‌ قضایی هستند.
38,756
607359e22c38301a358eb942
به گزارش تبیان به نقل از خبرگزاری فارس، سیدمحمد بطحایی وزیر آموزش و پرورش در مراسم امضای تفاهم‌نامه با بنیاد بیماری‌های نادر ایران در سالن جلسات ساختمان شهید رجایی، ضمن ابراز خرسندی از حضور در جمع خیرین بهداشتی، اظهار کرد: خوشحالم که افرادی در چنین بنیادی تلاش می‌کنند آلام و دردهای  برخی بیماران را کاهش و تسکین دهند. وی با اشاره به پیشینه بنیاد بیماری‌های نادر ایران و تلاش‌های مرحوم دکتر داودی در این زمینه، تصریح کرد: یکی از فرهنگ‌های خوب در جامعه، استقبال از کارهای خیر و وجود روحیه خیرخواهانه است که خود را در قالب بنیادها و سازمان‌های خیریه نشان داده است. بطحایی ادامه داد: وجود روحیه خیرخواهانه در کشور ما ریشه در تمدن کهن ایرانی و آموزه‌های دینی دارد و این امر جامعه را به مشارکت در امور خیر و خداپسندانه ترغیب می‌کند؛ البته در جامعه ما ظرفیت کارهای خیرخواهانه بسیار بیشتر از آنچه ما امروز مشاهده می‌کنیم، وجود دارد. وی نقش رسانه‌ها در افزایش بهره‌وری مؤسسات خیریه را بسیار مهم دانست و افزود: در آموزش و پرورش از سه منظر این تفاهم‌نامه دارای اهمیت است؛ اول آموزش‌هایی که نقش پیشگیرانه دارد و هزینه‌های درمانی آتی را کاهش می دهد و دوم غربالگری باعث می‌شود تا این مشکل که برخی خانواده‌ها بیماری فرزندان‌شان را به دلایل فرهنگی و رسومات قومی پنهان می‌کنند، برطرف شود. وزیر آموزش و پرورش اضافه کرد: سومین مورد این است که برای آموزش و پرورش این موضوع بسیار مهم است و از دو بخش قبل با اهمیت‌تر است و آن آموزش مهارت‌های اجتماعی به دانش‌آموزان است تا آنها بدانند با یک بیمار چگونه باید زندگی کنند و چگونه می‌توانند او را یاری کنند و نهایتاً اینکه بیمار را عضوی از جامعه بدانند که باید برای زندگی کردن با او همکاری کنند. وی اظهار کرد: پنهان کردن بیماری کودکان توسط والدین آثار منفی در جامعه دارد، زیرا زمان پیشگیری و درمان به موقع از بین می رود؛ البته خانواده‌ها متأسفانه بیماری را نقص می‌دانند و آن را از دیگران پنهان می‌کنند. بطحایی با اشاره به سیاست آموزش و پرورش مبنی بر آموزش دانش‌آموزان برای کمک به افراد بیمار، تصریح کرد: به سمتی پیش می‌رویم که مدارس خاص ویژه دانش‌آموزان با نیازهای ویژه نداشته باشیم، بلکه همه دانش‌آموزان مهارت در کنار یکدیگر زیستنن را فراگیرند و بیمار را جدا از جامعه ندانند. وزیر آموزش و پرورش گفت: آموزش و پرورش نه تنها آماده همکاری با بنیاد بیماری های نادر ایران و سایر سازمان‌های این چنین است، بلکه آن را وظیفه خود می‌داند. وی افزود: شرایط را به‌گونه‌ای فراهم می‌کنیم تا مدیر عامل بنیاد بیماری‌های نادر ایران حداقل آموزش 2 ساعته‌ای را از طریق تلویزیون تعاملی برای معلمان و خانواده ها ارائه دهد؛ بنابراین کودکانی که دچار بیماری‌های نادر هستند، والدین آنها می‌توانند از طریق تلویزیون تعاملی، آموزش‌های لازمه را دریافت کنند. بطحایی با اشاره به وجود بسترهای مختلف در آموزش و پرورش برای پیشگری از بیماری‌ها، اظهار کرد: مربیان بهداشتی که توانایی همکاری با طرح غربالگری را دارند شناسایی و به بنیاد مذکور معرفی می‌شوند. شایان ذکر است در این مراسم، تفاهم‌نامه بین آموزش و پرورش و بنیاد بیماری های نادر ایران به امضای حمیدرضا ادراکی مدیرعامل بنیاد مذکور و مهرزاد حمیدی معاون تربیت بدنی و سلامت آموزش و پرورش رسید.منبع: خبرگزاری فارس
بطحایی با اشاره به وجود بسترهای مختلف در آموزش و پرورش برای پیشگری از بیماری‌ها، اظهار کرد: مربیان بهداشتی که توانایی همکاری با طرح غربالگری را دارند شناسایی و به بنیاد مذکور معرفی می‌شوند.
57,632
607362012c38301a358f02fe
 انقلاب آن گونه که باید در آثار ادبی و هنری تبلوری در خور نیافته است. این سخنان نویسنده‌ای است که خود چند سالی در حوزه ادبیات قلم زده است. ابراهیم حسن‌بیگی نامی آشناست که با اشاره به عدم تبلور انقلاب در آثار ادبی خود دست به قلم شده و آثاری را تالیف کرده است. یکی از آثار او که از دو سال گذشته با استقبال همراه بوده «شب ناسور» است، کتابی که هنوز هم خواندن آن پیشنهاد می‌شود. حسن بیگی معتقد است؛ نسل امروز چیزی از انقلاب اسلامی نمی‌دانند. نقش نویسندگان در نوشتن و نقش هنرمندان سینما و تلویزیون در به تصویر کشیدن انقلاب را نباید نادیده گرفت. من با نوشتن رمان شب ناسور انگشت روی پاشنه‌آشیل رژیم شاه گذاشته‌ام. یعنی ساواک که نقش آن در مبارزه با انقلابیون و حتی سقوط رژیم گذشته را نباید نا دیده گرفت. رمان شب ناسور گوشه‌ای از ساختار مخوف ساواک را به تصویر می کشد. او در «شب ناسور» داستانی را از زبان یک شکنجه‌گر ساواک به نام «اصغر ضحاک» روایت می‌کند. شکنجه‌گری که در پی انقلابیون بوده و اغلب به بازجویی آنها می‌پرداخته است. او در زندان های کمیته مشترک نفوذی گسترده داشت. اما در اتفاقات روزهای پیروزی انقلاب اسلامی و در جریان آزادسازی زندان کمیته به دست نیروهای انقلابی، فرنچ و لباس زندانی‌ها را بر تن می‌کند تا بتواند از این فضا فرار کند و ناشناخته باشد. اقدام به فرار می‌کند و بخش دومی از زندگی خود را در دوران بعد از سقوط پهلوی را آغاز می‌کند. هنوز هم همان حال و هوای ساواکی‌بودن خود را دارد از این رو دور جدید فعالیت‌هایش را با فراهم کردن لیستی از انقلابی‌هایی که در زندان کمیته مشترک بازجویشان بوده و نتوانسته از آنها اعتراف موثری بگیرد فراهم می‌کند. او تصمیم می‌گیرد در نقش یک خبرنگار و پژوهشگر انقلاب سراغ آن‌ها برود تا حرف‌هایشان را بشنود و در آخر آنها را به قتل برساند. داستان از این مقطع هیجان بیشتری به خود می‌گیرد.... این کتاب از سوی نشر عبرت روانه بازار کتاب شده است. منبع: فارس
«شب ناسور» داستانی را از زبان یک شکنجه‌گر ساواک به نام «اصغر ضحاک» روایت می‌کند که در اتفاقات روزهای پیروزی انقلاب اسلامی و در جریان آزادسازی زندان کمیته به دست نیروهای انقلابی، فرنچ و لباس زندانی‌ها را بر تن می‌کند تا بتواند از این فضا فرار کند و ناشناخته باشد.
15,992
60734f952c38301a358e6056
گوشت، یکی از اجزای انواع مختلف غذاهاست که اتفاقا ما ایرانی‌ها هم علاقه زیادی به طعم آن داریم. اما نباید هر نوع گوشتی را بخوریم. دین ما تکلیف این ماده خوراکی را مشخص کرده و گوشت‌ برخی از حیوانات را حرام و برخی را حلال دانسته است. در این مقاله لیست حیوانات حلال گوشت و حرام گوشت تهیه شده است که در ادامه می خوانید. حیوانات حلال گوشت1- خوردن ماهی شیر و قباد سؤال: لطفا در مورد خوردن ماهی شیر و قباد که در شیراز بفروش میرسد و ما فلس روی آن ندیده ایم اعلام نظر فرمایید. پاسخ: خوردن ماهی هایی که فلس ندارند حرام است ولی معروف است که ماهی شیر و قباد فلس دارد و فلس آنها ظریف است و ای بسا در دام می ریزد. 2- حیوانات حلال دریایی سؤال: من در کانادا زندگی می کنم .اولا می خواستم بدانم می توانم همه ماهی های فلس دار را بخورم با اینکه نحوه مردن آنها مشخص نست .ثانیا کدام یک از حیوانات دریایی حلال و کدامیک حرام است. متشکرم پاسخ: ماهی های فلس دار عموماً حلال است مگر اینکه در آب مرده باشند. (اگر در تور بمیرد اشکالی ندارد). از حیوانات دریا فقط دو چیز حلال است ماهی فلس دار و میگو. 3- بره نارس که از شکم گوسفند بیرون بیاید  سؤال:اگر گوسفند ماده به هر نحو (ذبح، بیماری و یا تصادف) کشته شود خوردن گوشت برّه ای که از شکم وی فوراً خارج شود چیست؟ پاسخ: اگر ذبح شده باشد در صورتیکه مو در بدنش روئیده باشد حلال است و اگر در اثر بیماری یا تصادف تلف شده باشد برّه داخل شکم آن که مُرده باشد نیز حرام است. 4- معیار شناختن حیوانات حلال گوشت  سؤال:میزان و معیار شناخت حیوان حلال گوشت چیست؟  پاسخ:در آیات و روایات به نام آنها اشاره شده، و ضابطه خاصّى ندارد; ولى معمولا حیوانات گوشتخوار مأکول اللّحم نیستند، و غالب حیوانات گیاهخوار مأکول اللّحم هستند. 5- جویدن استخوان های حیوانات  سؤال:حکم جویدن استخوان حیوانات (مرغ، گوسفند) چیست؟ (با توجه به اینکه این استخوان ها منبع غنی برای کلسیم و مفید برای رشد هستند) و در صورتی که دور ریخته شوند و یا جلوی حیواناتی مثل گربه ریخته شوند چه حکمی دارد؟ پاسخ: راه صحیح تر این است که آنها را بجوشانند و از آب آنها که همان خاصیت را دارد استفاده کنند. 6- گوشت کانگورو  سؤال:آیا گوشت کانگورو حلال است؟  پاسخ:حلال است. 7- شکار کردن و خوردن “یاکریم” سؤال: پرنده ای است به نام “یاکریم”، حکم شکار و خوردن آن چیست؟  پاسخ:حلال است. 8- خوردن حیوان حلال گوشت به صورت زنده  سؤال:خوردن حیوان حلال گوشت به صورت زنده چه حکمی دارد؟  پاسخ:جایز نیست. 9- مرغ و خروسی که از گوشت مردار تغذیه کرده سؤال: اگر گوشت حیوان حلال گوشتی را که توسط روباه کشته شده بپزیم و به مرغ و خروس بدهیم آیا گوشت آنها حلال است؟  پاسخ:خوردن گوشت آن مرغ و خروس اشکال ندارد. 10- تهیه گوشت شتر از اهل سنت  سؤال:اینجانب مدتی برای مصرف گوشت از بندر ترکمن گوشت شتر تهیه می کردم. یکی از روحانیون بیان داشتند که ذبح شتر (چون در منطقه سنی نشین است) بدون نحر انجام می شود. اولاً تکلیف گوشت مصرف شده چیست؟ ثانیاً با پیگیری امام جمعه گرگان و سایر روحانیون قول گرفته اند که نحر انجام شود. آیا این قول کفایت می کند یا باید بررسی دقیق نمود؟ پاسخ: در صورتیکه آنها قول دهند می توانید به قول شان عمل کنید و جستجو لازم نیست و آنچه تاکنون نمی دانسته اید اشکالی ندارد. 11- خوردن گوشت زرافه و گوزن سؤال: خوردن گوشت زرافه و گوزن چه حکمی دارد؟  پاسخ:اشکالی ندارد. 12- گوشت ماهی خاویار سؤال: گوشت خاویار چه حکمی دارد؟ پاسخ: اگر فلس دارد، استفاده از آن اشکالی ندارد. 13- خوردن خاویار سؤال: خوردن خاویار چه حکمی دارد؟  پاسخ:خوردن خاویار ماهی های حلال گوشت (پولک دار) اشکالی ندارد. 14- خوردن ماهی کولی  سؤال:آیا خوردن ماهی کولی که هم به صورت فیله و هم به صورت ماهی در فروشگاهها عرضه می شود اشکال دارد یا خیر؟ پاسخ: در صورتی که جزو ماهیان فلس دار باشد اشکالی ندارد و اگر نمی دانید چگونه است ماهی هایی که از بازار مسلمین می گیرید و صید اسلامی است حلال است. 15- خوردن گوشت حیوانات حلال گوشت بصورت خام  سؤال:خوردن گوشت خام حیوانات حلال گوشت و ماهی چه حکمی دارد؟ پاسخ: چنانچه ضرری نداشته باشد اشکال ندارد. 16- حیوان حلال گوشتی که گوشت خام بخورد سؤال: اگر به حیوان حلال گوشتی ، گوشت خام چه از نوع حلال یا حرام بدهند و یا خودش بخورد چه حکمی دارد ؟ پاسخ: اشکالی ندارد 17- استفاده از پودر خون  سؤال:پودر خونی که از بدن گاو و گوسفند گرفته می شود و در لوازم آرایشی و سوسیس و کالباس و غذای ماهی و … کاربرد دارد چه حکمی دارد؟ پاسخ: پودر خون نجس است و خوردن آن حرام می باشد ولی اگر به عنوان غذا به حیوانات بدهند گوشت آن حیوانات حرام نیست. چه حیواناتی حرام گوشت هستند؟به طور کلی حیوانات حرام گوشت بر چند قسم هستند: الف) حیوانات دریایی: از حیوانات دریایی فقط ماهی فلس(پولک) دار حلال بوده و سایر ماهیان و حیوانات دریایی حرام گوشت هستند. ب) حیوانات خشکی دو قسم هستند اهلی و وحشی: اما اهلی: در میان حیوانات اهلی خوردن گوشت تمام گروه های گوسفند و گاو و شتر حلال است اما خوردن گوشت اسب  و استر و الاغ مکروه است که کراهت گوشت اسب از بقیه کمتر است و از میان حیوانات اهلی گوشت بقیه حیوانات مثل سگ و گربه و … و اما حیوانات وحشی از میان آنها آهو، گاو، بز کوهی، الاغ وحشی و گَوَزن حلال است و خوردن گوشت حیوانات درنده حرام است و آن حیوانی است که خوی درندگی دارد و دارای ناخن و دندان نیش قوی است؛ مثل شیر، پلنگ، یوز پلنگ، گرگ، یا دارای نیش ضعیفی است؛ مثل روباه، کفتار، شغال، و هم چنین خرگوش اگر چه از درندگان نیست ولی حرام است و نیز همۀ حشرات؛ مثل مار، موش، سوسمار، قورباغه، خار پشت سوسک، قاب بالان، کک، شپش و … که قابل شمارش نیست. و نیز حیواناتی که مسخ شدند؛ مثل فیل، میمون، خرس و … . و دلیل بر این ها روایتی است که از پیامبر (ص) نقل شده است. ج) پرندگان: پرندگان حلال گوشت، دو علامت داشته و غیر از آن، تمام اقسام پرندگان، حرام گوشت‌اند. پرندگانی که در هنگام پرواز بیشتر بال می‌زنند و کمتر بال خود را باز کرده و صاف نگه می‌دارند حلال گوشت می‌باشند؛ اما پرندگانی که در هنگام پرواز بیشتر بال خود باز کرده و صاف نگه می‌دارند و کمتر بال می‌زنند(کمتر بال خود را حرکت می‌دهند) حرام گوشت اند 2. پرندگانی که چینه‏دان یا سنگدان یا خار پشت پا داشته باشد حلال‏ گوشت می‌باشد. (تذکر: پرندگانی که مانند شاهین و عقاب و باز چنگال دارند حرام گوشت هستند. د) حشرات: تمام اقسام حشرات حرام گوشت‌اند. (تذکر : اگر ملخ را با دست یا به وسیله دیگرى زنده بگیرند، بعد از جان دادن، خوردن آن حلال است‏ ). حیوانات حلال گوشت نیز در چند صورت خوردن گوشت آنها حرام می‌شود: در صورت نجاست خوار شدن: حیوانی که از مدفوع و نجاست انسان تغذیه کنند. اما خوردن غیر مدفوع انسان و نجاسات دیگر سبب حرام بودن گوشت آن حیوانات نمی‌شود صدق نجاست خوار بودن به این است که تغذیه آن حیوان فقط از راه خوردن نجاسات بوده و تغذیه دیگری نداشته باشد. تذکر :حیوانی که بواسطه نجاست خواری حرام گوشت شده باشد بعد از استبراءگوشتش حلال می‌شود.). در صورتی که انسان با آن حیوان نزدیکی کرده باشد. در روایتی حضرت علی (ع) می‌فرماید خوردن گوشت و شیر حیوانی که انسان با آن وطی کرده است حرام می‌باشد. حیوانی که از شیر خوک استفاده کرده و به واسطه آن شیر، گوشت و استخوان در آن پدید آمده و رشد نماید منبع : آسمونی
در این مقاله لیست حیوانات حلال گوشت و حرام گوشت تهیه شده است که در ادامه می خوانید.
6,916
60734a1b2c38301a358e3ce2
  مواد لازم لیموناد توت فرنگی مواد اصلیآب لیمو ترش ۱/۲ پیمانه شکر ۱ پیمانه نمک ۱/۴ قاشق چای خوری توت فرنگی ( له شده ) ۵۰۰ گرم ماءالشعیر یا سودا ( بدون طعم) ۳ پیمانه لیمو ترش به مقدار لازم طرز تهیهزمان تهیه ۰دقیقه زمان پخت ۱۵دقیقه ۱در قابلمه‌ای مناسب، آب لیموترش، شکر و نمک را بریزید و روی حرارت ملایم قرار دهید تا شکر کاملاً حل شود. ۲پس از آن، از روی حرارت بردارید و بگذارید کاملاً خنک شود، سپس توت‌فرنگی را به آن اضافه کرده و در مخلوط کن بریزید و حدود دو دقیقه هم بزنید تا لیمو‌ناد آماده شود. ۳ماءالشعیر را به آن اضافه کنید و به مدت یک دقیقه دیگر هم بزنید. ۴پس از این مدت، در لیوان‌های سرد ریخته و در زمان سرو، یک برش نازک لیمو‌ترش در لیوان انداخته و سرو کنیدمنبع:پاپیون
پس از این مدت، در لیوان‌های سرد ریخته و در زمان سرو، یک برش نازک لیمو‌ترش در لیوان انداخته و سرو کنید
85,736
60736e2e2c38301a358f70c6
هویجهویج سرشار از بتاکاروتن است که بدن آن را به ویتامین A تبدیل می‌کند. چیزی به نام ویتامین A اضافی وجود ندارد زیرا بدن شما می‌تواند بتاکاروتن را به‌ اندازه‌ای که نیاز دارد به ویتامین A تبدیل نماید. اما متأسفانه چیزی به نام بتاکاروتن اضافی در بدن وجود دارد و می‌تواند منجر به کاروتنمیا شود. کاروتنمیا عارضه‌ای است که در آن، پوست زردرنگ می‌شود. این عارضه تدریجاً با گوارش کاروتن برطرف شده و آسیبی دربر ندارد. کامبوجاکامبوجا این نوشیدنی چینی مدت‌هاست که در تمام دنیا مشهور شده و گفته می‌شود که برای گوارش فوایدی دارد و می‌تواند باکتری‌های خوب روده را افزایش دهد؛ اما کامبوجا حاوی ترکیبی به نام FODMAP نیز هست که فرآورده‌ای جانبی از تخمیر قارچ بوده و اگر زیاد مصرف شود می‌تواند سبب نفخ و ناراحتی‌های گوارشی شود. آبنوشیدن آب زیاد می‌تواند با پایین آوردن سطح الکترولیت‌ها در بدن، تعادل الکترولیت‌ها را در بدن به هم بزند. در موارد شدیدتر، پیامد دیگر نوشیدن آب زیاد، تجمع آب در مغز است که باعث تورم آن شده و فشارخون را بالا می‌برد؛ زیرا جمجمه‌ی انسان نمی‌تواند جا باز کند. هرچند بسیار نادر است اما هر دو عارضه‌ی گفته شده در ورزشکارانی دیده شده که احساس نیاز افراطی به نوشیدن آب بعد از تمرینات طولانی می‌کنند یا در افرادی که مشکلات کلیوی دارند. آووکادوآووکادو حاوی فیبر و مقدار زیادی ویتامین است و می‌تواند به پایین آوردن کلسترول بد (LDL) کمک کند و ضمناً به دلیل دارا بودن چربی‌های تک غیراشباع به مقدار زیاد، از سلول‌هایتان محافظت نماید؛ اما چربی همچنان چربی است. یک عدد آووکادو دارای 240 کالری است که تقریباً 10 تا 20 درصد از نیاز روزانه‌ی یک فرد به کالری را تأمین می‌کند و دریافت کالری زیاد از آووکادو می‌تواند منجر به انسداد عروق شود. یک آووکادو یا نیمی از این میوه در روز کافی است. لبولبو یا چغندر قرمز منبع بسیار خوبی از ویتامین‌ها و املاح است. لبو دارای نیتریک اسید فراوان است که بدن شما آن را به نیترات تبدیل می‌کند. نیترات می‌تواند فشارخون را پایین بیاورد. سپس نیترات در بدن به نیتروزامین تبدیل می‌شود که در گوشت قرمز نیز وجود دارد. یعنی نیتروزامین می‌تواند احتمال ابتلای فرد به بیماری‌ها را افزایش بدهد. به همین دلیل بهتر است ترکیب گوشت قرمز و لبو را زیاد مصرف نکنید. جلبک دریاییجلبک دریایی نمونه‌ی کمیابی از ماده‌ی غذایی غیر حیوانی است که ویتامین B12 فراوانی دارد و می‌تواند جایگزین بسیار خوبی برای گوشت قرمز در رژیم‌های گیاهخواری باشد. جلبک دریایی یک سوپرفود است که می‌تواند به کاهش وزنتان کمک کند زیرا یُد و فیبر زیادی دارد. اما مصرف زیاد ید می‌تواند سبب مشکلات تیروئید و حتی افزایش وزن شود. جلبک دریایی بسته به جایی که در آن رشد کرده ممکن است حاوی مقدار زیادی فلزات سنگین باشد. سویا و مشتقات آنسویا دارای مواد مغذی فراوان از جمله ویتامین B، فیبر، پتاسیم، منیزیم و پروتئین باکیفیت است. سویا ماده‌ی غذایی کاملی از جهت پروتئین محسوب می‌شود زیرا حاوی تمام 9 آمینواسیدی است که بدن خودش نمی‌تواند آن‌ها را بسازد. اما اگر اخیراً به دلیل مشکلات تیروئید، رژیم غذایی خود را تغییر داده‌اید، نسبت به مصرف سویا باید دقیق باشید؛ سویا ممکن است با داروهای هورمونی که برای درمان کم‌کاری تیروئید استفاده می‌کنید تداخل ایجاد نماید. هرچند مطالعات در این زمینه استنتاجی نیستند اما احتیاط لازم است. دانه چیاهرچند دانه چیا به دلیل دارا بودن امگا 3 فراوان به‌عنوان سوپرفود معروف است اما شواهدی یافت نشده که خاصیت چندانی برای سلامتی داشته باشد، خصوصاً از جهت بیماری‌های قلبی و عروقی. امگا 3 موجود در دانه چیا، نسبت به امگا 3 موجود در ماهی سالمون، سخت‌تر جذب بدن می‌شود. بنابراین با وجود اینکه امگا 3 بیشتری نسبت به سالمون دارد اما شما باید تقریباً 100 گرم دانه چیا بخورید تا همان اندازه امگا 3 دریافت کنید که با خوردن یک وعده ماهی سالمون وارد بدنتان می‌کنید. 100 گرم دانه چیا حاوی تقریباً 500 کالری است که چیزی معادل یک وعده همبرگر می‌باشد. مکمل روغن ماهیخیلی از افراد تحت تأثیر این تبلیغ که مکمل روغن ماهی می‌تواند التهاب را در بدن کاهش داده یا ریسک بیماری‌های قلبی و عروقی را پایین بیاورد به طور پیوسته از مکمل روغن ماهی استفاده می‌کنند؛ اما مصرف دوزهای بالای مکمل روغن ماهی می‌تواند خطر خونریزی یا سکته مغزی را افزایش دهد یا واکنش ایمنی بدن را تضعیف نماید. هر چند شرکت‌های سازنده‌ی این مکمل‌ها ادعا می‌کنند مکمل روغن ماهی کاملاً بی‌ضرر است اما پزشکان توصیه می‌کنند بهتر است امگا 3 را از طریق مواد غذایی طبیعی دریافت کنید. چای سبزشواهد دقیقی وجود دارد که چای سبز می‌تواند کلسترول را پایین آورده و تکثیر سلول‌های سرطانی را دچار اختلال کند. اما نوشیدن هر چیزی که خیلی داغ است می‌تواند بر سلامت مری تأثیر بگذارد. مکرراً چای بسیار داغ نوشیدن، ریسک سرطان مری را افزایش می‌دهد. محققان دریافته‌اند نوشیدن سه فنجان چای با دمای بیشتر از 140 درجه فارنهایت در روز می‌تواند خطر ابتلا به سرطان مری را تا 90 درصد افزایش بدهد. ضمناً خوب است بدانید عصاره چای سبز می‌تواند به کبد آسیب بزند. چای سبز دارای آنتی‌اکسیدانی قوی به نام کاتچین نیز است که به مبارزه با سرطان و التهاب و بیماری قلبی کمک می‌کند؛ اما تانین موجود در چای سبز می‌تواند در جذب آهن غیر هِم اختلال ایجاد نماید. بنابراین اگر مستعد کمبود آهن هستید در مصرف چای سبز اعتدال را رعایت کرده و با فاصله از غذا بنوشید. بروکلیوقتی صحبت از مصرف سبزیجات می‌شود همیشه کارشناسان توصیه می‌کنند از انواع و اقسام سبزیجات باید استفاده کنید. بروکلی یک سوپرفود است که دارای آنتی‌اکسیدان‌های مفیدی است و گفته می‌شود این آنتی‌اکسیدان‌ها می‌توانند خطر سرطان و بیماری‌های قلبی را کاهش دهند؛ اما مصرف بروکلی به مقدار زیاد می‌تواند منجر به کم‌کاری تیروئید شود. علتش هم این است که بروکلی دارای تیوسیانات است که می‌تواند جذب ید را برای بدن سخت کند. اگر سابقه‌ی مشکلات تیروئیدی را دارید، حتماً در مصرف بروکلی اعتدال را رعایت کنید. پودر پروتئینپروتئین هم برای کاهش وزن و هم برای عضله‌سازی لازم است. یک فرد معمولی به تقریباً 1.75 گرم پروتئین در روز به ازای هر پوند از وزن بدن خود نیاز دارد که بسته به سن و فعالیت بدنی و سایر مؤلفه‌های سلامتی می‌تواند تغییر کند. بیشتر افراد می‌توانند با در پی گرفتن رژیم غذایی متعادل، پروتئین مورد نیاز خود را دریافت کنند. مصرف زیاد مکمل‌های پروتئینی می‌تواند به کلیه‌ها فشار وارد کند و ضمناً مکمل‌ها ممکن است آلوده به فلزات سنگین باشند. اسفناجاسفناج از سبزیجات برگ‌دار سبزی است که غذای سالمی محسوب می‌شود زیرا بسیار کم کالری بوده و در عوض دارای ویتامین‌ها و املاح بسیار مفیدی مانند پتاسیم، لوتئین، فولیک اسید و ویتامین K می‌باشد؛ اما برای افرادی که مستعد سنگ کلیه‌اند (کلسیم اگزالات)، مصرف زیاد اسفناج می‌تواند دردسرساز باشد زیرا اسفناج دارای میزان زیادی اگزالات بوده و می‌تواند در افراد مستعد، سنگ کلیه تشکیل بدهد.
از زمانی که ثابت شده رژیم غذایی مدیترانه‌ای، رویکرد سالم‌تری در تغذیه است، افراد فهمیده‌اند تغذیه چقدر با سلامتی مرتبط است. متأسفانه بیشتر توصیه‌هایی که پیرامون این عادت‌های جدید غذایی ارائه می‌شود، بر افزایش مصرف یک ماده‌ی غذایی به تنهایی متمرکزند؛ اما واقعیت این است که حتی معروف‌ترین سوپرفودها نیز نمی‌توانند تمام مواد مغذی مورد نیازتان را به شما برسانند و فوایدی مشابه فواید رژیم‌های غذایی متعادل ندارند.
41,798
60735b302c38301a358ec524
 فیلم سینمایی«سرو زیر اب» به کارگردانی محمدعلی باشه آهنگر و تهیه‌کنندگی سیدحامد حسینی یکی از آثار معاصر در عرصه دفاع مقدس است. این فیلم که در جشنواره فجر حضوری موفق داشته به تازگی از 30 ابان در سینماهای تهران و شهرستان‌ها اکران شده است. به همین بهانه گفتگو را با سیدحامد حسینی تهیه کنند فیلم انجام دادیم. سید حامد حسینی، تهیه کننده فیلم «سرو زیرآب» گفت: «ســرو زیرآب» یک درام اجتماعی در حوزه دفاع مقدس اســت. در این فیلم دفاع مقدسی به نوعی به داستان  پرداخته شده اســت که نگاه اجتماعی کار پررنگ تر از نگاه جنگی آن است. داستان در سال  1366 روایت  شــده و به موضوع قومیت‌ها، ادیان، مذاهب و آیین های رسمی دیگر در کشور پرداخته از موضوع جنگ هم دور نشده‌است. وی ادامه داد:  معمولا سوژه فیلمهای محمدعلی باشه آهنگر ملتهب است و در سینمای جنگ نگاه جدیدی نسبت به  مســائل مختلف دارد، به عنوان مثال در فیلــم «ملکه» قصه تلاش یک تک تیرانــداز و تناقضهای وجودی‌اش را  می‌بینیم، در «بیداری رویاها» به تبعات جنگ در زندگی اسرا و خانواده‌هــای آن‌ها می‌پــردازد. این موضوع در فیلمهای باشه آهنگر  وجود دارد که به شــاخه‌ای از عوامل جنگ می‌پردازد و کار پژوهشــی و تحقیقی روی آن انجام می‌شــود تا بار مســتند بودن آن بیشتر شود. فیلم «سرو زیر آب» هم از این  قاعده مستثنی نیست و تمرکز و محور قصه بر اساس رسته تعاون است که بچه‌های معراج شــهدا زیرمجموعه تعاون جنگ کار می‌کردند. این تهیه کننده سینما با اشاره به لوکیشن و فضاهای متفاوت فیلم افزود: معتقدم ارزانترین فیلم دفاع مقدس با این حجم تولید و اقتضای زمان و مکان ساخته شــده است. در چهار استان و هشت شهر از  جمله تهران، یزد، لرســتان و خوزستان این اتفاق افتاد. یکی از کارهای بزرگ و بی سابقه در«ســرو زیر آب» ایــن بود که ما قطار را در لوکیشنی غیر از موقعیت راه آهن بردیم؛ یعنی قطار را به طــور کامل کنار دکورمان بردیم. تنها جا به جایی لوکوموتیو و واگن ها سه روز طول کشید و مسئولان ارشد وزارت راه و ترابــری گفتند، این اولین بار در تاریخ راه آهن بود که قطار را جایی غیر از موقعیت راه آهن می‌بریم. تولید «سرو زیرآب» 6 سال طول کشید تهیه‌کننده «سرو زیر آب» در پاسخ به این سؤال که کار با موضوع دفاع مقدس کاری دشوار است و شما به عنوان نخستین تجربه با سمت تهیه‌کنندگی چه دورانی را سپری کردید؟ گفت: تهیه‌کنندگــی به خودی خــود کاری سنگین و پرمشــغله است و عملا، انسان را به خاطر مسئولیت‌هایی که دارد و مدیریت همه بخش هــا پیر می‌کند، از طرفی فیلمهای جنگی و دفاع مقدســی خود زحمتی دوچندان دارد و سخت‌تر اســت. نکته‌ای که  باید به آن اشــاره کرد این اســت که «سرو زیرآب» نزدیک به  6 سال طول کشــید، همــان طور که مــی‌دانید، کارهای بلند و طولانی ریسک بسیار زیادی دارند، و پروســه طولانی وجود دارد اما اگر تیم تیم درســتی باشد و کارگردان را خوب انتخاب کرده باشی مشکلات به مراتب کمتر و ریسک کار نیز پایین تر است. مانند«سرو زیر آب» کــه آقای آهنگر با هوش  و درایت خود هم مراقب گروه بود و هم با پشتیبانی فکری درست به خوبی از من حمایت کرد. در سینمای ایران باید مراقب کسانی که می‌خواهند به تو کمک کنند باشی وی اضافه کرد: تخصص کار من ســاخت مستند است و ایــن اولین تجربه تهیه‌کنندگی من در کار بلند و به ویــژه در حوزه دفاع مقدس بوده، انتخاب چنین پروژه‌ای طبیعتا ترس دارد، زیرا با مشــکلات و مســائل مختلفی باید دســت و پنجه نرم کنی، در سینمای ایران، باید بیش از پیش بترسی زیرا ممکن است آدم هایی که می‌خواهند به تو کمک کنند ممکن است به تو ضرر برسانند لاجرم هر چه تیم تو قابل اعتماد تر باشند نگرانی و ترس تو کمتر است، ساخت فیلم دفاع مقدس خیلی سخت است، در ابتدای ساخت سرو زیر آب همه موها و محاسن من مشکی بود و امروز همه آنها سفید شده است، خود گواه سختی کار در حوزه دفاع مقدس است. حسینی با اشاره به عدم تمایل کارگردان‌ها و تهیه‌کنندگان برای ورود به حوزه دفاع مقدس تصریح کرد: بعضــی از کارگردان‌ها  و تهیه‌کنندگان علاقه زیادی ندارند که به حوزه دفاع مقدس بپردازند، از طرفی هم می‌گویند اگر مسائلی نقد داشته باشم با ساخت یک فیلم اجتماعی به آن اشــاره می کنم، اما بــه دلیل آن که بخش خصوصی اصلا بــه این موضوع ورود نمی‌کند، هزینه های زیاد فیلم و سرو کله زدن با بخش های دولتی شــیوه خودش را دارد، بسیاری سعی می‌کنند با ژانری  غیر از دفاع مقدس فیلم سازی کنند. وی اضافه کرد: تعامل با دســتگاههای دولتی شــیوه خاص خودش را دارد، از طرفی خود فیلم‌های دفاع مقدس هــم با فیلمهای دیگر فرق دارد، نمی‌توان توقع داشت که فیلم های این ژانر مانند فیلمهای گیشــه‌ای در ابتدا فروش بالایی داشــته باشد بلکه باید به چشــم یک فعالیت فرهنگی نگاه کــرد و عملا فیلم در دراز مدت به فروش می‌رسد. بسیاری حوصله چنین فرایندی را ندارد به همین دلیل ســعی می‌کنند که شیوه کار خود را تغییر دهند. مسئولیت ساخت فیلم دفاع مقدس و به طور کل فیلم‌هایی بــا موضوعات تاریخی بســیار بالا است، وی معتقد است در آینده سینما بزرگترین مرجع شناخت رخدادهای گذشته است و اگر 50 سال دیگر بخواهیم اتفاقات را بررسی کنیم، سینما اصلی‌ترین شیوه برای بررسی رخدادهای گذشته است. نسل‌های بعدی از روی فیلمها گذشته را شناخته و نسبت به آدم‌های آن دوره قضاوت می‌کنند. مهمترین مرجع قابل ارجاء فیلمهای تاریخی اســت.  برخی فیلمهای دفاع مقدسی قرائتی غیر واقعی از جنگ دارند حسینی ضمن انتقاد از برخی از فیلم‌های جنگی خاطرنشان کرد: بعضی از فیلمهای دفاع مقدسی به شدت بد هستند زیرا قرائتی متفاوت و غیر واقعی از جنگ دارند و اگر نســل های بعدی بخواهند جنــگ را از روی این فیلم ها بشناسند قطعا تحریف و روایت نادرست وجود دارد. وی با اشاره به چرایی طولانی شدن پروسه ساخت فیلم «سرو زیر آب» عنوان کرد: متاســفانه در سینمای ایران حدود 20 نفر هستند که قائده سینما را بر اساس سلیقه خودشــان بازتعریف می‌کنند، آنها به یک ادبیات رســیده‌اند و قابلیت اغفال مدیران سینما را هم یادگرفته‌اند. هر جایی که می‌روی اثر و ردپایی از آنها وجود دارد، متاسفانه آنها خود را نخبه ســینما می‌دانند و برای اثبات خود مدام ایرادهای عجیب و غریب از کار گرفته می‌شود. این ها آدم های خوبی هستند، اما وقتش رسیده که بازنشسته شوند، اما از ابتدای طرح ســرو زیرآب به شــدت در مسیرکار سنگ‌اندازی کردند، اگــر مقاومتی دربرابر تغییر فیلم نامه نبود قطعا، فیلم چیز دیگری از آب در می‌آمد و همه چیز تغییر می‌کرد.   سیدحامد حسینی گفت:«سرو زیرآب» نمایش شکوه انسانی است و به نظرم افتخار کســانی که در آن حضور داشــتند این است که هرکدام برای ساخت این اثــر فاخر گوشــه ای از کار را گرفتند. سیمرغ گرفتن برای ما مهم نیست بلکه این فیلم بسیار والاتر از هر چیزی خواهد بود. منبع: تسنیم
سیدحامد حسینی، تهیه‌کننده سرو زیر آب از مشکلات ساخت این فیلم و نحوه همکاری با محمدعلی باشه‌آهنگر می‌گوید.
75,427
607369cb2c38301a358f4881
   جلسه شورای اجرایی سی و یکمین جشنواره بین‌المللی فیلم‌های کودکان و نوجوانان با حضور مدیران و دست‌اندرکاران این رویداد برگزار و پردیس‌های سینمایی نمایش دهنده فیلم‌های این رویداد بین‌المللی معرفی شدند. علیرضا رضاداد دبیر، عزت الله علیزاده معاون پشتیبانی و برنامه ریزی، سید احد میکاییل‌زاده معاون ارتباطات و اطلاع‌رسانی، فرزاد اژدری مدیر دبیرخانه، فرزاد مهاجرانی مسئول دبیرخانه الکترونیک، عادل دهدشتی قائم مقام مدیر اجرایی اصفهان و سید مهدی سجادزاده مسئول دبیرخانه دفتر اصفهان سی و یکمین جشنواره بین‌المللی فیلم‌های کودکان و نوجوانان، در جریان روند پیشبرد امور اجرایی مربوط به برگزاری این رویداد قرار گرفتند. علیرضا رضاداد در جریان مراحل مختلف آماده سازی فنی و برنامه پیوستن ظرفیت‌های نمایشی پردیس سینمایی مجتمع تجاری، فرهنگی و گردشگری سیتی سنتر به جمع سامانه نمایش فیلم‌های سینمایی کشور قرار گرفت. سینمای سیتی سنتر شامل 10 سالن نمایش مجهز به استانداردهای روز دنیا است. سیتی سنتر نخستین مرکز تجاری، فرهنگی و گردشگری بعد از انقلاب اسلامی در اصفهان محسوب می شود که به بهره برداری رسیده است. وجود مراکزی نظیر سالن های بازی برای کودکان و نوجوانان فرهنگی-هنری، موزه، گالری های هنری و دانشکده هنر از دیگر شاخص های این مرکز است. پردیس سینمایی مجتمع تجاری، فرهنگی و گردشگری سیتی سنتر اصفهان به عنوان مجموعه بزرگ تفریحی، فرهنگی و گردشگری از روز جمعه یکم تیرماه وارد مجموعه های فرهنگی نمایش فیلم شده است. سیدمصطفی حسینی مدیر پردیس سینمایی ساحل، گزارش لازم در خصوص آماده سازی این پردیس را در اختیار دبیر و دست اندرکاران جشنواره قرار داد. این مجموعه سینمایی به تجهیزات فنی و استانداردهای روز دنیا در حوزه نمایش مجهز خواهد شد.در هر یک از این پردیس ها، سه سالن سینما به نمایش فیلم های سی و یکمین جشنواره بین المللی فیلم های کودکان و نوجوانان اختصاص خواهد داشت.   باتوجه به اینکه پردیس سینمایی چهارباغ در مرکز شهر اصفهان قرار دارد با تمام ظرفیت مانند دوره قبلِ جشنواره، میزبان این رویداد سینمایی خواهد بود. سی و یکمین جشنواره بین المللی فیلم های کودکان و نوجوانان به دبیری علیرضا رضاداد از 8 تا 14 شهریور 97 در شهر اصفهان برگزار می شود. منبع : خبرگزاری ایلنا
سی و یکمین جشنواره بین‌المللی فیلم‌های کودکان و نوجوانان به دبیری علیرضا رضاداد از 8 تا 14 شهریور ماه در شهر اصفهان برگزار می‌شود.
34,337
607357e92c38301a358ea7ff
سیدعباس صالحی با تاکید بر این مطلب گفت: در آستانه چهلمین سالگرد پیروزی انقلاب شکوهمند اسلامی اگر شاخص هایی را به عنوان توفیقات این چهل سال برشماریم بی تردید فعالیت های قرآنی یکی از این شاخص ها به شمار می آید. وی گفت: بسیاری از اتفاقات و فعالیت های قرآنی در چهل سال گذشته قابل مقایسه با پیش از انقلاب اسلامی نیست و از نظر کمیت و کیفیت در زمینه آموزش، مطبوعات، رسانه های دیداری و شنیداری، پایان نامه ها و ... حجم وسیعی از فعالیت های قرآنی داشته ایم. وزیر فرهنگ و ارشاد اسلامی در دوازدهم ادامه داد: حوزه زنان و گسترش فعالیت در این بخش نیز یکی دیگر از شاخص هایی است که در چهلمین سال انقلاب اسلامی می توان از آن به عنوان شاخص قابل توجه یاد کرد. در حوزه داستان نویسی، شعر، پژوهش و ... زنان فعالیت ها و آثار قابل توجهی داشته اند و در برخی موارد جلوتر از مردان حرکت کرده اند. وی تصریح کرد: زنان همچنین در حوزه موسسات، انجمن ها، جریان ها، تشکل ها، مطبوعات و ... نیز سهم عمده ای داشته اند و این امر یکی دیگر از شاخص های توفیقات انقلاب اسلامی است. صالحی با تاکید بر اینکه جریان های اجتماعی زنان روز به روز در حوزه های مختلف افزایش یافته گفت: همایش بین المللی بانوان قرآن پژوه که امسال پانزدهمین دوره آن برگزار خواهد شد یکی از این توفیقات است که باید بر اهمیت آن توجه داشت. وزیر فرهنگ و ارشاد اسلامی با اشاره به تاکید قرآن به تجلی الهی و نقطه های جمال قرآنی ادامه داد: زنان در حوزه فهم نقطه های جمال قرآنی می توانند نقش بسزایی داشته باشند. وجه جمالی قرآنی به خوبی مکشوف نشده است و زنان به میزان کافی به این حوزه ورود نکرده اند، بنابراین حضور بیشتر زنان در این زمینه  به فهم و درک تجلی قرآنی کمک می کند. وی افزود: زنان وجه مادرانه دارند که به عنوان وجه تکثیری محسوب می شود. قدرت زنان می تواند یک معرفت را در تکثر حداکثری قرار دهد. بنابراین برای تکثیر نقش معرفتی و رفتاری قرآن باید از نقش زنان در این زمینه بهره برد. زنان و مادران به دلیل قدرت تکثری خود سریع تر می توانند جامعه را به سمت قرآن سوق دهند و آن را قرآنی کنند. صالحی با اشاره به وجه پشتکاری زنان در جامعه ادامه داد: زنان نسبت به مردان از پشتکار بیشتری برخوردارند و از آنجا که قرآن دارای لایه های بسیاری است حرکت به سمت این لایه ها به پشتکار زیادی نیاز دارد و زنان واجد این ویژگی هستند و باید از این ظرفیت خدادادی آن ها در جهت قرآنی کردن جامعه بهره برد. وزیر فرهنگ و ارشاد اسلامی در پایان با اشاره به تعداد پایان نامه های انجام شده در حوزه قرآن گفت: این حجم وسیع از پایان نامه ها نشان دهنده افق جدید در مباحث قرآنی در کشور و جهان تشیع است و کمک خوبی در ارتباطات و دیپلماسی فرهنگی و قرآنی ما محسوب می شود. در بخشی از این نشست حجت الاسلام عبدالهیان دبیر پانزدهمین همایش بانوان قرآن پژوه گزارشی از مجموعه فعالیت های این همایش ارائه داد. وی گفت: در هر دوره از برگزاری این همایش بانوان سرآمد و شاخص که در حوزه قرآنی فعالیت داشته اند شناسایی و به جامعه معرفی می شوند. عبدالهیان افزود: گردآوری حدود ٢١ هزار پایان نامه قرآنی، جلوگیری از تکرار و موازی کاری در فعالیت ها و پژوهش های قرآنی، کشف استعدادهای بانوان و معرفی آن ها به جامعه، تکریم از بانوان هنرند فعال در حوزه قرآن و ... از جمله آثار برگزاری این همایش است. منبع : خبرگزاری شبستان
وزیر فرهنگ و ارشاد اسلامی با تاکید بر ویژگی پشتکار زنان به عنوان یکی از شاخص های فعالیت های قرآنی پس از انقلاب اسلامی در بحث رفتارهای قرآنی در کشور و جهان اسلام گفت:اگر از این ویژگی بهره کافی ببریم رفتار و معرفت قرآنی درجامعه قدرت بیشتری پیدا می کند.
62,080
607363ee2c38301a358f145e
یک هفته مانده به روز مادر شبکه‌های اجتماعی پر از متن‌ها، پیام‌ها و تصاویر مرتبط می‌شود. روز مادر جزو معدود مناسبت‌هایی است که چنین گسترده از طرف هر قشر و گروه اجتماعی مورد استقبال قرار می‌گیرد؛ از چهره‌های شناخته شده هنری و ورزشی تا رسانه‌های رسمی و دولتی به این موضوع می‌پردازند. برخی با نگاهی کاملاً شخصی به تقدیر و تشکر از مادرشان می‌پردازند و گروهی با نگاهی عمومی‌تر همه مادران را خطاب قرار می‌دهند و در ورای همه این‌ها «ذات مادری» به عنوان یک رفتار مورد تقدیس و تقدیر قرار می‌گیرد. در اینکه مادران زحمات بسیاری برای فرزندانشان می‌کشند، شکی نیست و چه چیزی پسندیده‌تر از اینکه از زحمت‌ها و تلاش‌های مادران تشکر کنیم. اما اگر کمی عمیق‌تر نگاه کنیم خواهیم دید چه طور بیشتر مطالب منتشر شده مادری را هم‌ذات رنج و هم‌ذات فداکاری دانسته‌اند؛ گویی مادر بودن در ذات خود به معنای رنج کشیدن و فداکاری‌ها و از جان گذشتگی‌های بی حد و مرز است. در واقع نه همه مادران بلکه مادری که رنج کشیده و فداکاری کرده مورد تقدیر قرار می‌گیرد. اگر متن‌های نوشته شده به صراحت این پیام را منتقل نمی‌کند، می‌توان به تصاویر منتشر شده نگاه کرد؛ مادر فقیری با لباس پاره که فرزندی را به آغوش کشیده است، زن سالخورده و خمیده‌ای که به تنهایی در کنج خانه نشسته‌است، مادری که بدون هیچ دلیل مشخصی اشک هایش جاری است و ... . به راستی چرا؟ چرا ناخودآگاه جمعی از ما تمایل دارد مفهوم مادری را با رنج و سیاه روزی پیوند زند؟ چرا کمتر تصویری از مادر شاد و موفق ارایه می شود؟ و از آن مهم تر چرا جامعه به ارایه این تصویر از مادر نیاز دارد؟ تردیدی نیست که مادری کردن هم پیوند با فداکاری و از خود گذشتگی است. اما مرز این فداکاری کجا است؟ تا کجا می‌توان از فداکاری سالم یاد کرد و از چه حدی به بعد با فداکاری بیمارگونه مواجهیم؟ امروزه روان شناسان اجتماعی از فداکاری بیمارگونه حرف می‌زنند؛ از مادرانی که بعد از تولد فرزند و حتی بعد از بلوغ او زندگی شخصی و علایق خود را کنار می‌گذارند و خود را وقف فرزندانشان می‌کنند. این دسته از مادران چنان در نقش مادری فرو می‌روند که به مرور بقیه نقش‌های خود را به کل از دست می‌دهند و هویت و کارکردشان وابسته به حضور فرزند می‌شود. البته در ابتدا که فرزند در دوره نوزادی و کودکی به سر می‌برد طبیعتاً به این مراقبت نیاز دارند. اما هر چه کودکان بزرگتر می‌شوند کمتر به حضور مدام مادر در زندگی نیاز دارند و سرانجام وقتی آن‌ها کاملاً بزرگ شده و پی زندگی خود می‌روند. در این شرایط، مادر کارکرد و ضرورت نقش خود را از دست می‌دهد. در این زمان بحران سرمی‌گشاید. مادر احساس تنهایی، قربانی بودن، افسردگی، بی‌کارکردی و کنار گذاشته شدن را تجربه می‌کند و در واکنش ممکن است به وابستگی شدید، ارایه خدمات غیرضروری به فرزندان، مداخله‌های بیش از حد در زندگی آن‌ها و مانند دست بزند. از جمله واکنش‌های ناخودآگاه مادران در این زمینه سخت‌گیری بیش از حد در انتخاب همسر برای فرزندان است که در واقع تلاشی ناخودآگاه برای به تعویق انداختن استقلال فرزند و طولانی‌تر کردن زمان مادریِ خود به حساب می‌آید. در مقابل فرزندی داریم که از طرفی اجازه استقلال و بلوغ پیدا نمی‌کند و از طرف دیگر با عذاب وجدان و احساس دِین تمام نشدنی مواجه است؛ چرخه معیوبی که به مادر و فرزند و در کل نهاد خانواده ضربه می‌زند. از طرفی مادران را به این رنج و فداکاری بیمارگونه تشویق می‌کنیم و از طرف دیگر عذاب وجدان خود را با تقدیر و تقدیس رنج مادر تشفی می‌دهیم! در چرخه ناکارآمدی گرفتار شده‎ایم که برای رهایی از آن نیازمند آموزش مادران و تغییر سبک زندگی هستیم. پژوهش‎ها نشان می‌دهند بسیاری از مدران شاغل مدام عذاب وجدان دارند و گمان می‌کنند به حد کافی مادری نمی‌کنند. لازم است با ارایه آموزش‌های لازم به تعریف درست‌تری از مادری دست یابیم و با پرهیز از فداکاری بیمارگونه مسیر رشد طبیعی و سالم را برای فرزندان فراهم کنیم. همچنین جامعه باید زمینه حضور مادران در نقش‌های حرفه‌ای و شغلی را فراهم کند. از طرف دیگر نباید نقش پدران به تامین معاش خانواده محدود شود. بلکه فرزندان در فرایند جامعه‌پذیری خود به حضور پدر نیاز دارند. اگر مردان نقش پدری خود را به درستی ایفا کنند و زمانی را برای گذراندان با فرزندانشان اختصاص دهند، زنان نیز فرصت بیشتری برای زندگی حرفه‌ای شان خواهند داشت. در نتیجه چنین تغییراتی می‌توانیم تصویر مادر شاد، سالم و موفق را جایگزین مادر رنج‌کشیده و فداکار کنیم؛ زنی که هم مادر بهتری است و هم انسان سالم‌تری. منبع : خبرگزاری ایرنا
مادری رنجور، فرتوت، غمگین و تنها که عمر خود را صرف فداکاری برای فرزندان ساخته تصویری پررنگ و کلیشه ای برجسته برای قالب زدن روی نقش زن در خانواده و جامعه است. حال آنکه که این فداکاری الزاما نباید در کلیشه مزبور بگنجد.
68,653
607366b42c38301a358f2e0b
آیت‌الله سید رحیم توکل استاد حوزه در گفت‌وگو با خبرنگار فرهنگی باشگاه خبرنگاران پویا، با اشاره به اینکه هر یک از ائمه معصومین (ع) الگویی تمام عیار برای زندگانی انسان‌ها هستند، گفت: رفتار، کردار، کلام و تقریر هر یک از اهل بیت (ع) برای هر یک ما حجت است. وی با اشاره به تلاش معاویه برای ترویج بدبینی نسبت به اهل بیت (ع) در شام گفت: روزی مردی از شام وارد مدینه شد و خیلی به راه آشنا نبود، اندکی جلو رفت تا به امام حسن مجتی (ع) برخورد کرد و آن حضرت با بیانی بسیار گرم و دلنشین به سوال آن مرد شامی پاسخ فرمود. این استاد حوزه افزود: این برخورد آنقدر گرم و مهربانانه بود که آن فرد مجذوب آن حضرت شد، او حضرت را نمی‌شناخت لذا نام حضرت را جویا شد، حضرت پاسخ فرمود که من حسن بن علی بن ابی‌طالب هستم، نگاهی کرد و از روی تعجب عرضه داشت آیا شما فرزند علی هستید؟ فرمود: آری. آن مرد به محض اینکه فهمید او امام حسن مجتبی (ع) است شروع به ناسزا گفتن به حضرت کرد. آیت‌الله توکل گفت: وقتی حرف‌های ناپسند آن مرد شامی به امام حسن (ع) تمام شد، حضرت با رویی گشاده خطاب به آن مرد فرمود: شما تازه از راه رسیدید، به منزل ما بیا، غذایی میل کن، استراحتی بکن تا بعد از آن با هم کمی صحبت کنیم. او نگاهی به امام (ع) انداخت و عرضه داشت: آیا این همه ناسزاهای من به شما شایسته یک جواب نبود؟ بعد می‌گویی که به منزل ما بیا، غذا بخور و استراحت کن؟ بعد از اندکی آن مرد عرضه داشت: شما و پدرت در دین من منفورترین افراد بودید، اما اتفاقات امروز و آن رفتاری که از شما دیدم منجر شد بفهمم آنچه تاکنون درباره شما به ما گفته بودند دروغی بیش نبوده است. این استاد حوزه در بخش دیگری از سخنان خود با بیان اینکه ما خیلی کوچک‌تر از آن هستیم که بخواهیم در دریای بی‌کران فضایل و مناقب اهل بیت (ع) ورود کنیم گفت: همین که دست بر آب بزنیم و نسبت به گوشه‌ای از فضایل رفیع و آسمانی آن بزرگواران آگاهی پیدا کنیم، اقدامی ارزشمند است. ما قادر به درک مقام والای آن بزرگواران نیستیم و آنچه بیان کنیم همان کلام حضرات معصومین (ع) است. آیت‌الله توکل گفت: امام حسن مجتبی (ع) در زمان حکومتشان بسیار مظلوم بودند، امام حسین (ع) همسری به حضرت رباب (س) داشتند که پس از ماجرای روز عاشورا هر روز صبح تا غروب در زیر آفتاب برای امام حسین (ع) اشک می‌ریختند و می‌فرمود: عزیز مرا در زیر آفتاب گرم کربلا به شهادت رساند آیا ممکن است که من به زیر سایه بروم؟ وی اضافه کرد: اما «جعده» همسر امام حسن مجتبی (ع) قاتل مولا شد و زهر به آن حضرت خوراند. امام حسین (ع) یاران باوفایی داشت که تا پای جان در رکاب مولایشان ماندند اما یاران امام حسن (ع) اینگونه نبودند، به ظاهر پیش امام (ع) بودند اما با معاویه قرارداد داشتند و برای او کار می‌کردند. اینها فقط گوشه‌ای از غربت و مظلومیت آن حضرت است. منبع: خبرگزاری تسنیم
آیت‌الله توکل به روایتی از واکنش امام حسن مجتبی (ع) در قبال توهین‌های مکرر یک مرد شامی اشاره کرد.
47,413
60735d932c38301a358edb13
درست است که از قدیم گفته‌اند:«بسیار سفر باید،تا پخته شود خامی»، البته اگر مسافر نخواهد که بفهمد یا نخواهد که بداند، میل و مقصودش از سفر چیست، هرگز در این راه پخته و باتجربه نمی‌شود.سفر بخشی از هویت ماست و این هویت بخشی از سبک زندگی. اینکه چگونه به سفر می‌رویم و برای یک مسافرت چقدر هزینه می‌کنیم، بخشی از هویت یک مسافر را تشکیل می‌دهد. درواقع شناسنامه اهل سفر به زیستِ او در طول روز و شب‌هایی است که چهاردیواری خانه را ترک کرده. سفری که ممکن است برحسب ذائقه گردشگر بسیار گران و پرهزینه تمام شود یا ارزان و کم‌خرج! شاید بگویید هیچ گرانی بی‌حکمت نیست و هیچ ارزانی بی‌علت. با این استدلال تا سال‌ها باید صابون سفرهای گران را به تن و چمدان خود بزنید و برای لذت بردن از سفر باید ریخت‌وپاش کرد و خرج کرد و خرج!  اما ما بر این عقیده‌ایم که می‌توان باکمی برنامه‌ریزی و تغییر ذائقه و سبکِ زندگی، سفری ارزان و لذت‌بخش داشت. چرا سفر؟تابه‌حال از خود پرسیده‌اید: «برای چه سفر می‌کنید؟ هدفتان از گردشگری چیست؟» استراحت و تجدیدقوا، سیر و سیاحت یا دیدار با اقوام و خویشان یا تفریح و گذراندن اوقات فراغت. فارغ از این‌ها که نام بردیم، سفرهای باری‌به‌هرجهت هم در سال‌های اخیر حسابی رواج پیداکرده است، سفرهایی که بر اساس چشم و هم‌چشمی انجام می‌شود و بن‌مایه‌اش این است که تعطیلات است و همه در سفر، ما هم به سفر. اولین قدم برای داشتن یک سفر ارزان، نتیجه‌ای است که از این تصمیم به ما می‌رسد. به هر دلیلی که شهر و دیار خود را ترک می‌کنید، باید ارزش آن را داشته باشد. نتیجه‌ای که حاصل می‌شود باید برای جسم و جان و روح و روانتان مثبت و ثمربخش باشد. وگرنه خیلی بی رودروایسی می‌گویم که اگر حاصل سفر چیزی جز خستگی، اتلاف وقت و سرمایه باشد، یعنی شما گران به سفر رفته‌اید.  انتخاب مقصد، نیمی از راه نرفتهاگر جزو آن دسته از افرادی هستید که ندانسته و بدون هیچ پیش‌زمینه‌ای به سفر می‌روید یا دلتان را به دریا می‌زنید تا هرکجا پیش آمد، خوش آید، قاعدتاً نمی‌توانید یک سفر ارزان داشته باشید. اولین قدم در سفر ارزان، انتخاب مقصد و مسیری است که متناسب با سطح زندگی و جیب مبارکتان باشد. دورِ بلندپروازی یا اسراف در کارهای تفننی و تفریحی یک خط قرمز بکشید. اگر قرار است مسافرتی انجام شود، سعی کنید مقاصد داخلی را جایگزین خارج از کشور کنید. حتی اگر دستتان به دهانتان می‌رسد، بازهم دودوتاچهارتا کنید، ببینید سفری که مثلاً قرار است به شاخ آفریقا داشته باشید، چقدر به کار شما وزندگی‌تان می‌آید؟ گاهی در همین کشور خودمان می‌توان جوری سفر رفت و تفریح کرد که نه‌تنها ارزان‌تر بلکه دل‌چسب‌تر و هیجان‌انگیزتر از سفر خارجی باشد. اسبابِ سفر مهیاستدومین قدم برای داشتن یک سفر ارزان، انتخاب نوع وسیله حمل‌ونقل و مسیر رسیدن به مقصد است. اگر انتخاب خوبی داشته باشید، قطعاً هزینه سفر، گاهی تا پنجاه‌درصد کاهش و در غیر این صورت افزایش می‌یابد. بگذارید همین گردشگری داخلی ملاک سفرهایمان باشد. جاده و اتومبیل، ریل و راه‌آهن، مسیر هوایی و هواپیما جزو پر انتخاب‌ترین وسایل جمل و نقل داخلی و البته به ترتیب ارزان‌ترین تا گران‌ترین هم به‌حساب می‌آیند. اما صبر کنید! اتومبیل دم دست، اتوبوس ارزان، قطار امن و هواپیمای پرسرعت تنها وسیله سفر نیستند. تابه‌حال با دوچرخه سفر رفته‌اید؟ به‌جای چند ماشین یک یا دو سرنشین، با یک ون یا یک مینی‌بوس جابجا شده‌اید؟ چقدر از وسایل حمل‌ونقل محلی و مردمی در طول سفر استفاده کرده‌اید؟ کمی به سفرهای قبلی‌تان فکر کنید! چند بار می‌توانستید با تغییر وسیله و اندکی تغییر زمان و مسیر، سفر ارزان‌تری را تجربه کنید؟ کجا اتراق کنیم؟سومین عامل در ارزانی یا گرانی سفر، جایی است که برای شب مانی یا اقامت انتخاب می‌کنید. از یک اقامتگاه بوم گردی تا یک هتل پنج ستاره تفاوت از زمین تا همان پنج ستاره است. بعضی‌ها در سفر عادت کرده‌اند که در مسافرت به دنبال بهترین و لوکس‌ترین هتل باشند. طبعاً این افراد هیچ‌وقت به شهرهای کوچک و مقصدهای گردشگری ارزان نمی‌روند. طبیعت و بوم گردی جزو آخرین گزینه‌های آن‌هاست. اولویت اول وجود یک هتل چند ستاره با تمام وسایل و امکانات راحتی و حتی لاکچری است. اما نمی دانند به همین راحتی هزینه‌های یک سفر چندروزه ممکن است به چند میلیون تومان می‌رسد. شما از شهری به شهر دیگر می‌روید. در هتل گران اقامت می‌کنید. برای دیدن جاذبه‌های گردشگری مقصد، چند برابر کرایه رفت‌وآمد می‌دهید و الی‌آخر. درصورتی‌که می‌توان با انتخاب گزینه‌های بهتر، اقامتگاه‌های مناسب و ارزان‌تر، باکمی تحمل سختی و کسب تجربه همزیستی با بوم و فرهنگ یک منطقه سفری جالب و منحصربه‌فرد داشت. رفتن به یک اقامتگاه بوم گردی یا یک خانه روستایی یا حتی متل یا هتلی کوچک به معنای این نیست که شما نگران بهداشت، راحتی، آسایش و استراحت خود نباشید. نه! مطمئناً همه ما در سفر به دنبال ایده آل ترین شرایط هستیم اما این ایده آل‌ها نباید فقط به گرانی و تجملات و ... منحصر شود. فرد یا جمع، مسئله این است!راز دیگری که سفرهای ارزان و گران را با یکدیگر متفاوت می‌کند، در جمعیت مسافران است. سفر انفرادی یا گروهی و دسته‌جمعی هرکدام معایب و محاسنی دارد که می‌تواند در نرخِ ریالی آن تأثیر داشته باشد.خب معلوم است که اگر تنهایی به سفر بروید، هزینه‌های کمتری خواهید داشت و البته از نعمت سفر دسته‌جمعی با تمام خاطراتش محروم خواهید شد. یادتان باشد معمولاً هزینه حمل‌ونقل اگر مسیر و وسیله یکی باشد در هر دو سفر همسان است. علاوه بر این معمولاً هزینه‌های اقامت هم به همین ترتیب خواهد بود. یادآوری این نکته خالی از لطف نیست که سفرهای گروهی و دسته‌جمعی برخلاف ظاهرشان، هزینه‌های اقامتی و حمل‌ونقلی کمتری دارند. تنها چیزی که سفر تکی یا چندنفری را گران یا ارزان می‌کند، کیفیت است. تا اینجای کار، اصول اولیه و مهم، یک سفر ارزان را برایتان گفتیم. در مطالب بعدی راه‌ها و جزییات بیشتری برای تجربه یک سفر ارزان به شما پیشنهاد می‌دهیم.  
سفر بخشی از هویت و آیینه سبک زندگی ماست. باوجود همه مشکلات اقتصادی، این ما هستیم که می‌توانیم با مدیریت داشته‌ها، مسافرتی گران و پرهزینه را ارزان تمام کنیم.
73,062
607368c72c38301a358f3f44
 حدود سه میلیارد سال پیش بر اثر حادثه‌ای که هنوز دقیقاً علت آن را نمی‌دانیم، اولین نشانه‌های حیات بر روی زمین آغاز شد. اما ابتدایی ترین نوع حیات چگونه بر روی سیاره‌ی ما به وجود آمده است؟ از نظر علمی، حدود سه میلیارد سال پیش بر اثر حادثه‌ای که هنوز دقیقاً علت آن را نمی‌دانیم، اولین نشانه‌های حیات بر روی زمین آغاز شد و در طی سه میلیارد سال، تکامل از آغازین‌ترین میکروب‌ها موجوداتی با آرایه‌های خیره‌کننده از پیچیدگی و زیبایی را خلق کرده است؛ اما ابتدایی‌ترین نوع حیات چگونه بر روی سیاره‌ی ما به وجود آمده است؟ در جواب این سؤال دانشمندان هفت نظریه‌ی علمی را مطرح کرده‌اند که در ادامه به بررسی آن‌ها خواهیم پرداخت. ۱ – پان اسپرمیا آیا زندگی بر روی زمین آغاز شده است! نظریه‌ای وجود دارد که می‌گوید شاید زندگی از نقطه‌ی دیگری در فضا به زمین آمده باشد، مفهومی که به عنوان پان اسپرمیا شناخته می‌شود. سیاره‌ی همسایه‌ی ما یعنی مریخ هر روز شاهد بمبارانی از شهاب سنگ‌ها است و شاید در روزهای نخستین نیز زمین وضعیتی نزدیک به امروز مریخ داشته است. برخی از دانشمندان این فرضیه را مطرح کرده‌اند که شاید ارگانیزم‌های زنده و میکروب‌ها به وسیله‌ی شهاب سنگ‌ها از منظومه‌ای دیگر به زمین آمده باشند که در این صورت همه‌ی ما مهاجرانی از جهان‌های دیگریم. اما در صورتی که این فرضیه درست باشد سؤال بزرگتری را مطرح می‌کند که در منظومه‌ی دیگر زندگی چگونه آغاز شده است. ۲ - آغازی ساده به جای اینکه فکر کنیم حیات از مواد پیچیده‌ای مثل RNA ها شروع شده است، شاید زندگی از ملکول‌های کوچکی پدید آمده باشد که در تعامل با یکدیگر، چرخه‌ی واکنشی را برای ساخت ملکول‌های پیچیده‌تر آغاز کرده‌اند. ممکن است کپسول‌های ساده‌ای شبیه به بدنه‌ی سلول پدید آمده باشند و در طول زمان بر پیچیدگی آن‌ها افزوده شده باشد. دانشمندان می‌گویند در این سناریو حیات بر اثر متابولیسم تکامل یافته است که برخلاف نظریه‌ی اولین ژن و RNA جهانی است. ۳ - RNA جهانی DNA ها برای شکل‌گیری، احتیاج به پروتئین و پروتئین‌ها نیز احتیاج به DNA دارند. پس چگونه ممکن است این دو بدون یکدیگر ایجاد شوند. پاسخ این سؤال ممکن است RNA باشد، RNA مانند DNA می‌تواند اطلاعات را ذخیره کند و همچنین به عنوان یک آنزیم مانند پروتئین‌ها عمل کرده و هم به شکل گرفتن DNA و هم پروتئین‌ها کمک کند. بعدها این DNA و پروتئین‌ها به علت کارآمدی بالاتر جایگزین RNA در دنیای ما شده‌اند. هنوز هم RNA وجود داشته و بعضی از فعالیت‌های حیاتی را بر عهده دارد از جمله به عنوان سوئیچ خاموش کننده‌ی فعالیت بعضی ژن‌ها عمل می‌کند. اگر این فرضیه درست باشد در وهله‌ی اول این سؤال مطرح می‌شود که RNA ها چگونه به وجود آمده‌اند، برخی دانشمندان بر این باورند که RNA می‌تواند به تنهایی در طبیعت به وجود آید اما برخی دیگر احتمال آن را بعید دانسته‌اند. اسید‌های نوکلئیک دیگری مانند PNA و یا TNA نیز به عنوان منشاء به وجود آمدن DNA پیشنهاد شده‌اند. ۴ - شروعی سرد در سه میلیارد سال پیش احتمالاً زمین پوشیده از اقیانوس‌هایی یخ زده بوده است. خورشید در آن زمان، یک سوم درخشانی کمتری از زمان حاضر داشته و به همین دلیل سطح اقیانوس‌ها را لایه‌ای ضخیم از یخ فرا گرفته بوده است. این لایه‌ی چندین متری از یخ می‌توانسته ترکیبات آلی را در زیر آب از اثرات مخرب نور ماورا بنفش و امواج کیهانی محافظت کند، همچنین این سرما به این ملکول‌ها برای ماندگاری طولانی‌تر کمک کرده است که شانس به وجود آمدن واکنش‌های کلیدی برای شروع حیات را بالا می‌برد. ۵ - دریچه‌ای در زیر اقیانوس‌ها نظریه‌ی دریچه در اعماق اقیانوس‌ها می‌گوید ممکن است زندگی در منافذ هیدروترمال زیر دریا آغاز شده باشد. این دریچه‌ها از اعماق زمین مولکول‌های غنی هیدروژن و مواد معدنی را همراه با گرما به آب دریا انتقال می‌دهند که در اطراف آن‌ها مکان مناسبی برای شکل‌گیری اکوسیستم‌های عالی به وجود می‌آید. در این مناطق ملکول‌ها و مواد معدنی می‌توانستند متمرکز شده و اولین سلول‌های زنده را تشکیل دهند، حتی امروزه نیز دریچه‌های هیدروترمال مناطقی سرشار از انرژی شیمیایی و حرارتی هستند که اکوسیستمی پر جنب و جوش را در کنار خود تشکیل می‌دهند. ۶ - جامعه‌ای از خاک رس الکساندر گراهام کرینز اسمیت از دانشگاه گلاسکوی اسکاتلند نظریه‌ای را بدین صورت مطرح می‌کند که اولین ملکول‌های زنده ممکن است بر روی خاک رس شکل گرفته باشند. این سطوح ممکن است ترکیبات آلی را بر روی خود جذب کرده و مکانی مناسب برای ترکیب آن‌ها به وجود آورده باشد و همچنین به سازماندهی آن‌ها برای تولید الگوهایی بسیار شبیه به ژن‌های کنونی کمک کرده باشد. وظیفه‌ی اصلی DNA ذخیره‌ی اطلاعات در مورد نحوه‌ی قرارگیری ملکول‌ها در کنار یکدیگر است، توالی ژنتیکی در DNA اساساً دستورالعملی برای چگونگی چیده شدن اسیدهای آمینه در پروتئین‌ها هستند. آقای کرینز اسمیت احتمال می‌دهد که کریستال‌های معدنی در خاک رس بتوانند ملکول‌های آلی را به صورت الگوهایی سازمان‌ دهی شده، مرتب کنند و پس از مدتی ملکول‌های آلی این کار را ادامه داده و خود را سازمان دهی کنند. ۷ – جرقه‌های الکتریکی جرقه‌های الکترونیکی می‌توانند از اتمسفر مملو از آب روزهای نخستین زمین اسیدهای آمینه و قند تولید کنند. در آزمایشی معروف به نام آزمایش میلر-یوری در سال ۱۹۵۳ دانشمندان نشان دادند که رعد و برق می‌تواند زیربنای لازم برای ساخت ملکلول‌های عالی را در روزهای اولیه‌ی زمین تولید کرده باشد سپس در طی میلیون‌ها سال ملکول‌های بزرگ‌تر و پیچیده‌تری از این ملکول‌های اولیه پدید آمده باشند. اگرچه تحقیقات بعدی نشان داد که اتمسفر اولیه‌ی زمین هیدروژن زیادی به عنوان پایه‌ای برای تولید این مواد نداشته است، اما دانشمندان حدس می‌زنند ابرهای اتشفشانی در جو اولیه ممکن است مملو از متان، آمونیاک و هیروژن بوده باشند و در ترکیب با رعد و برق نوعی از اسیدهای آمینه را به وجود آورده باشند. خداوند در قرآن می‌‌فرمایند: «به آنها بگو: بروید در زمین  و ببینید خدا چگـونه حیات را آغاز کرد. به همان سادگی نیز در مرتبه عالی‌تری حیات آخرت را ایجاد خواهد کرد.» در وب‌سایت جارچی، اطلاعات جالبی از کتاب خدا در باره‌ی نحوه‌ی پیداش جهان گردآوری شده است که در صورت تمایل می‌توانید برای تکمیل این مقاله آن‌ها را مطالعه کنید.منبع: زومیت
نظریه‌ای وجود دارد که می‌گوید شاید زندگی از نقطه‌ی دیگری در فضا به زمین آمده باشد، مفهومی که به عنوان پان اسپرمیا شناخته می‌شود. سیاره‌ی همسایه‌ی ما یعنی مریخ هر روز شاهد بمبارانی از شهاب سنگ‌ها است و شاید در روزهای نخستین نیز زمین وضعیتی نزدیک به امروز مریخ داشته است.