transcription
stringlengths 3
299
| emotion
class label 6
classes |
---|---|
حقیقت هیچوقت پنهان نمیمونه. | 0A
|
پس برو ساعت ببین هر وقت که ساعت خوب بود بریم پیش آقا کلک کار رو بکنیم. | 2N
|
اما امیررضا به مادرش قول داده که نشانی از برادر گمشدهاش پیدا کنه. | 2N
|
خب، اگه بگم میخوام با شما ازدواج کنم چی؟ | 1H
|
هرمان ملویل این داستان را در سی و دومین سال زندگیش نوشته است | 2N
|
نه، نه، نه، ولم کن زن، قسم خوردن گناه داره آخه | 0A
|
سالهاست هر کدومتون یه جوری منو دست انداختین، من و بچۀ بیگناه منو. تا به دنیا نیومده بود شما از خونتون بیرونش انداختین. | 3S
|
حالا دیگه از سراسر سیدنی برای خرید کلاه به اون مغازه مییان. | 1H
|
خانم پاولر درمورد بعضی از مقررات نمیشه استثنا قائل شد | 0A
|
کلاههای ابریشمی و توری و حصیری اون پرزرقوبرقو مدروزه. | 1H
|
گمشو اونور | 0A
|
مردشی بسمالله، نیستی که خودت میدونی. | 0A
|
من میخواستم یه اسم مستعار برای خودم بزارم. | 2N
|
آروم نمیشم. | 0A
|
آه، مچکرم اورلیا. | 1H
|
آخر هر عشقی یه نفرت بزرگه پل آستر هر چه عشق بزرگتر باشه نفرت هم بزرگتر میشه. | 3S
|
دکتر گارنیک میآید و گلوله را از تن مرد جوان خارج میکند. | 2N
|
شب تصادف مایکلو بخاطر میآری؟ | 3S
|
نه جونم تو زیر سرت بلند شده، بدجوری هم بلند شده. | 0A
|
قربان به نظر میرسه شما نه تنها به مرگ رونالد دریو بلکه به مرگ خانم مونرو هم مشکوکید | 2N
|
مثل اینکه انتظار دیدن منو نداشتی؟ | 1H
|
آه، ازتون ممنونم آقای پوآرو | 1H
|
من دوک دوسیلوا هستم | 2N
|
باز هم که ساکتی، مسخرست، سربازان ما همۀ دهکده رو دارن میگردن، تمام مردایی رو که چنین کاری ازشون ساخته باشه، دستگیر میکنن. همۀ اونا رو با هم اعدام میکنن. بنابراین دوست تو خواهناخواه کشته میشه، به اضافۀ یک عدۀ دیگه | 0A
|
وقتی هواپیما اوج گرفت، ما فقط در فکر انجام مأموریت خودمون بودیم | 2N
|
لطفاً خانم گلوری اسم ما رو هم توی جامعتون بنویسین | 2N
|
شخصاً ترجیح میدم در این مورد حرفی نزنم | 2N
|
شاید اگه یه بار دیگه به هم برسیم نتیجه بگیریم که بینمون چیزی نمونده. | 3S
|
ولی اگه مادرت راضی نشد چی؟ | 2N
|
تو میتونی این موضوع رو امتحان کنی. | 2N
|
دنبال یه چیزایی میگرده که مربوط به خودشه، هیچ ربطی به من نداره، منو یه جاهایی میبره که نمیدونم کجاست، با بچهها قرار اسنوکر میزارم میبرتم والیبال، اونم والیبال نشسته، اونجا همه چپچپ نگام میکنن، فکر میکنن بخاطر نقص عضوشون اومدم مسخرهاشون کنم. | 0A
|
نمیدونم، شاید هم سرگرمی اساسیتری پیدا کرده باشه | 1H
|
نه اِرل، واسه همین اگه به من بگی اخراجم ککم هم نمیگزه | 0A
|
و بعد تو پیکر بیهوش اونو به اتاق من بیاری. | 2N
|
شما چقدر خوبین | 1H
|
تو هنرپیشه بودی؟ | 4W
|
گفته بودی تو و پاشا تو خونههای کارگرای راهآهن زندگی میکردین | 2N
|
اونجا هزار و یه تصویر درهموبرهم مثل پرده سینما میاد جلو چشمم، صحنههایی که هیچوقت ندیدم، آدمایی که نمیشناسم | 0A
|
خدای من | 4W
|
نمیخواد انقدر شما دو نفر روی بچۀ معصوم من دعوا کنید. | 0A
|
همانطور که مطلعید، من با ماریان صحبت کردم و از تمام ماجراهای تلخی که پیش اومده خبردار شدم، همینطور از نامهای که به لورا نوشته شده | 2N
|
من این تربچهها رو که میبینمها نمیتونم فکر کنم الی. | 3S
|
شلوغش نکن. | 0A
|
ولی من او رو خواهم کُشت، مطمئن باش | 0A
|
بله؟ | 4W
|
حالا اما آنچه برای امیر مجهول مانده اینه که چه کسی یادداشت غلامرضا رو به مرتضی رسانده. | 2N
|
گفت باید به کارم برسم؟ | 4W
|
این هرنانی کسی است که بر ضد فرمانروای کل اسپانیا قیام کرده | 0A
|
ببین کلانتر اگه تو بخوای همینجور فسفس کنی، تا یه ماه دیگه هم دستمون بهشون نمیرسه | 0A
|
در این موقع به من دستور داده شد که به دهکدۀ کانتاسی برم و به کمک وطنپرستان محلی، پلی رو که وسیله حمل و نقل اسلحه و مهمات نازیها بود، ویران کنم | 2N
|
اما حقیقت اینه که تو بهتر از هر کس دیگهای میتونی این کار رو انجام بدی. | 2N
|
وقتی منو پدرم اینجا اومدیم آزمایشگاه رو جدا کردن | 2N
|
سونیای عزیزم، ساشا پسرم، پروفسور گرامکو کجایین؟ چرا همیشه باید از هم جدا باشیم؟ | 3S
|
از همون اولین دفعهای که شما رو دیدم، احساس تازهای در من پیدا شد و دفعات بعدی متوجه شدم که بیشتر به شما علاقه پیدا میکنم. | 3S
|
با عموهایم در یک خانه زندگی میکردیم | 2N
|
سلام محمود آقا. | 2N
|
من عالیجناب؟ | 4W
|
من هنوز همۀ دفترها رو کنترل نکردم | 2N
|
از پریروز که رفته دیگه به منزل برنگشته؟ | 2N
|
من با تو مزاح نمیکنم دیوانه | 0A
|
تحمل کردن این شرایط برام سخته | 3S
|
حالا وایسادی اون گوشه با اون چشمهای دریدهات زل زدی به ما که چی؟ | 0A
|
من خیال ندارم بهت توضیح بدم کجا بودم. | 0A
|
همون شبی که قسم خوردی منو از جونت بیشتر دوست داری و تا آخر عمر کنار من میمونی، همون شبی که به من وعده دادی بزرگترین جشنهای ازدواج رو برام بگیری. | 3S
|
ساکت باشید | 0A
|
کارش باعث میشه تو در آینده خیلی ضرر کنی | 0A
|
من همش باید حرف مباشرو بشنوم، برید بیرون، شما وقت بدی رو برای سوال کردن انتخاب کردید | 0A
|
ساعت چهار بعد از ظهره، اما هنوز از این دختر خبری نشده | 0A
|
این هدیهای رو که من آوردم پس خودم میدن | 0A
|
نانسی مرده. | 3S
|
راستی که تو یک دیوونۀ ابله بیشتر نیستی. | 0A
|
چند بار بگم؟ نه، نه، نه | 0A
|
به محض دیدن من مشعلهای خودتون رو خاموش کردید | 0A
|
تو ادای فداکاری رو درمییاری ویک | 0A
|
دلاله ممکنه هر لحظه سر برسه | 2N
|
من تصمیم خودمو بعداً بهت اطلاع میدم. | 2N
|
دو سال در کشتیهای تجارتی به عنوان ملوان کار کردم | 2N
|
در شبهای قبل از سرگذشت پروین اعتصامی گفتیم. | 2N
|
شما میخواین منو تو لیست مظنونین بزارین؟ | 4W
|
نمیدونم واسۀ چی گفتم | 2N
|
اون روز صبح به اتفاق جیمز مورتیمر به دیدن هولمز رفتم، هولمز در حالی که رو به پنجره و پشت به در اتاقش نشسته بود مشغول خوردن صبحانه بود | 2N
|
هرنانی؟ | 4W
|
من دلیلشو نمیفهمم | 0A
|
برای اینکه خیال میکنم منزلم تحت نظر باشه | 2N
|
این چه صبح غیرآفتابی نادلانگیزی بود. | 0A
|
آخرین اطلاعی که ازش دارین به چه تاریخی برمیگرده | 2N
|
ای ناقلا، ما که هنوز افتخار آشنایی با ایشونو نداشتیم | 1H
|
بیچشمورو | 0A
|
از کی؟ | 0A
|
من نمیدونم جواب تو رو بدم یا همکار محترمو یا این همسایهها رو؟ | 0A
|
فقط به گوش باشید و هشیار | 2N
|
150 میلیون نفر دیگه در سال 1936 چیکار کردن ها؟ | 0A
|
حالا به قدری جسور شده که کتاب های عاشقانه میخونه و تنها به بیشه زار میره، تا قدم بزنه | 0A
|
یه نفر شیاد و کلاهبردار به اسم بیل لارنر | 2N
|
حالا که اینطور شد همه چیزو تعریف میکنم | 0A
|
اما فعلاً یه مطلب واسۀ ما روشنه | 2N
|
تا مقصودتون از زندگی بهتر چی باشه خانم گلوری | 1H
|
بیجهت به شما این همه ظلم و بیعدالتی شده | 2N
|
در این باره به حد لازم اندیشیدهاید؟ | 2N
|
واگذارش میکنیم به قانون. | 0A
|
Subsets and Splits
No saved queries yet
Save your SQL queries to embed, download, and access them later. Queries will appear here once saved.