context
stringclasses 2
values | question
stringlengths 20
40
| answer
stringlengths 1
163
⌀ | answer_start
int64 -1
7
|
---|---|---|---|
Persian Poetry
|
یک نمونه از شعر آذر بیگدلی
|
ز دشمنی بمنت، روزگار نگذارد که ظلم گلچین، گل را بخار نگذارد
| -1 |
Persian Poetry
|
یک نمونه از شعر آذر بیگدلی
|
تو ساده لوحی و، اغیار در کمین که تو را کنند رام، مگر روزگار نگذارد
| -1 |
Persian Poetry
|
یک نمونه از شعر آذر بیگدلی
|
به اختیار، دل از وی چگونه برگیرم؟! که عشق او بکسی اختیار نگذارد!
| -1 |
Persian Poetry
|
یک نمونه از شعر آذر بیگدلی
|
خیال تو به بدل دوش میگذشت آذر دعا کنیم که فصل بهار نگذارد
| -1 |
Persian Poetry
|
یک نمونه از شعر آذر بیگدلی
|
قاصد، از ننگ زمن نامه بجایی نبرد ور برد، نام چو من بیسر و پایی نبرد!
| -1 |
Persian Poetry
|
یک نمونه از شعر آذر بیگدلی
|
حال آن بنده چه باشد، که چو آزاد شود جز در خواجه ی خود، راه بجایی نبرد
| -1 |
Persian Poetry
|
یک نمونه از شعر آذر بیگدلی
|
غیر افتد بگمان، کز پی دلجویی اوست؛ چو بجورم کشد و نام خطائی نبرد
| -1 |
Persian Poetry
|
یک نمونه از شعر آذر بیگدلی
|
نام من برد، ندانم ز غضب یا کرم است؟! ز آنکه شاهی بعبث نام گدایی نبرد!
| -1 |
Persian Poetry
|
یک نمونه از شعر آذر بیگدلی
|
میرود از همه کس قاصد و من میگویم که: پیامی ز منش غیر دعایی نبرد
| -1 |
Persian Poetry
|
یک نمونه از شعر آذر بیگدلی
|
نبرم از تو شکایت بکسی جز تو، که دوست گله ی دوست بجز دوست بجایی نبرد
| -1 |
Persian Poetry
|
یک نمونه از شعر آذر بیگدلی
|
غیر آذر، که ز غم مرد و ازو شکوه نکرد دگر آن به که کسی نام وفائی نبرد
| -1 |
Persian Poetry
|
یک نمونه از شعر آذر بیگدلی
|
گفتم: ای مه بی سبب یاری ز یاری بگذرد؟! زیر لب خندان گذشت و گفت: آری بگذرد!!
| -1 |
Persian Poetry
|
یک نمونه از شعر آذر بیگدلی
|
ریزدم خون، کاش چون رنجید از من خاطرش؛ ترسم از یادش رود، چون روزگاری بگذرد!
| -1 |
Persian Poetry
|
یک نمونه از شعر آذر بیگدلی
|
آه از آن ساعت، که بر سرکشته ی بیداد را خلق گرد آیند و قاتل از کناری بگذرد
| -1 |
Persian Poetry
|
یک نمونه از شعر آذر بیگدلی
|
شادم از باد صبا، گر با سگان آستان عرض حال من کند، چون از دیاری بگذرد
| -1 |
Persian Poetry
|
یک نمونه از شعر آذر بیگدلی
|
حلقه حلقه کرده یی مشکین کمند زلف را تا کشی در دام خود هر سو شکاری بگذرد
| -1 |
Persian Poetry
|
یک نمونه از شعر آذر بیگدلی
|
دیدی آذر، عاقبت گلچین این گلشن نداد آن قدر فرصت، که بر بلبل بهاری بگذرد
| -1 |
Persian Poetry
|
یک نمونه از شعر آذر بیگدلی
|
چند روزی از سر کویت سفر خواهیم کرد امتحان را جای در کوی دگر خواهیم کرد
| -1 |
Persian Poetry
|
یک نمونه از شعر آذر بیگدلی
|
در گذرگاهی دگر، چاکی بدل خواهیم زد؛ بر سر راهی دگر، خاکی بسر خواهیم کرد
| -1 |
Persian Poetry
|
یک نمونه از شعر آذر بیگدلی
|
گر کسی آید ز پی، ما، باز خواهیم گشت؛ ورنه آنجا، اشک حسرت دیده تر خواهیم کرد
| -1 |
Persian Poetry
|
یک نمونه از شعر آذر بیگدلی
|
ز آنچه گفتی، دیگران را آگهی خواهیم داد؛ ز آنچه کردی، دیگران را با خبر خواهیم کرد
| -1 |
Persian Poetry
|
یک نمونه از شعر آذر بیگدلی
|
گر غرور حسنت اکنون بسته بر ما راه حرف روز محشر گفتگو با یکدگر خواهیم کرد
| -1 |
Persian Poetry
|
یک نمونه از شعر آذر بیگدلی
|
خانه گر خالی است، شکر پاسبان خواهیم گفت ورنه گامی چند منزل دورتر خواهیم کرد
| -1 |
Persian Poetry
|
یک نمونه از شعر آذر بیگدلی
|
تا ببینیم از هواخواهان که نازش میکشد گاه گاه آذر بکوی او گذر خواهیم کرد
| -1 |
Persian Poetry
|
یک نمونه از شعر آذر بیگدلی
|
کشته ی عشقت ننالید از تو، آهی هم نکرد وقت جان دادن نزد حرفی، نگاهی هم نکرد
| -1 |
Persian Poetry
|
یک نمونه از شعر آذر بیگدلی
|
آنچه کردی، با چو من درویش، از جور ای پسر راست گویم، با گدایی پادشاهی هم نکرد
| -1 |
Persian Poetry
|
یک نمونه از شعر آذر بیگدلی
|
آنکه یک دم نیستم غافل ز یادش، دمبدم گر نکرد او یاد من، سهل است، گاهی هم نکرد
| -1 |
Persian Poetry
|
یک نمونه از شعر آذر بیگدلی
|
تا رخ خود را بکس ننماید آن ماه تمام بر نیامد شب ببامی، سیر ماهی هم نکرد!
| -1 |
Persian Poetry
|
یک نمونه از شعر آذر بیگدلی
|
بسکه بیخود در تمام عمر بود آذر ز عشق سر نزد از وی ثوابی و گناهی هم نکرد
| -1 |
Persian Poetry
|
یک نمونه از شعر آذر بیگدلی
|
دایه، کِت در مهد زر ای سیمتن میپرورد دشمن جانی برای جان من میپرورد
| -1 |
Persian Poetry
|
یک نمونه از شعر آذر بیگدلی
|
دلبری دارم که باشد تلخکامی قسمتم زان حلاوتها که در کنج دهن میپرورد
| -1 |
Persian Poetry
|
یک نمونه از شعر آذر بیگدلی
|
مهرپرور یوسفی دارم، که در کنعان حسن یوسفی، هر روز در چاه ذقن میپرورد
| -1 |
Persian Poetry
|
یک نمونه از شعر آذر بیگدلی
|
آن شه ترکان که دارد قد چو سرو و تن چو گل سرو در خفتان و، گل در پیرهن میپرورد!
| -1 |
Persian Poetry
|
یک نمونه از شعر آذر بیگدلی
|
آسمانم گر کند هم بزم جانان، دور نیست خار و گل را باغبان در یک چمن میپرورد
| -1 |
Persian Poetry
|
یک نمونه از شعر آذر بیگدلی
|
بیتَذَرْو و بلبل است این باغ، کاین دهقان پیر سرو و گل بهر دل زاغ و زغن میپرورد
| -1 |
Persian Poetry
|
یک نمونه از شعر آذر بیگدلی
|
یارم ز وفا چو دست گیرد از دست من آنچه هست گیرد
| -1 |
Persian Poetry
|
یک نمونه از شعر آذر بیگدلی
|
صیاد کسی است کو تواند صیدی که ز دام جست گیرد
| -1 |
Persian Poetry
|
یک نمونه از شعر آذر بیگدلی
|
مشکن دلم از جفا که ترسم بنیاد وفا شکست گیرد
| -1 |
Persian Poetry
|
یک نمونه از شعر آذر بیگدلی
|
از پا فگند که دست گیرد چون دست سبو بدست گیرد
| -1 |
Persian Poetry
|
یک نمونه از شعر آذر بیگدلی
|
بیجاست نباز غیر، کآخر بت جانب بت پرست گیرد!
| -1 |
Persian Poetry
|
یک نمونه از شعر آذر بیگدلی
|
دشمن، اگرم فگند از پای غم نیست، که دوست دست گیرد
| -1 |
Persian Poetry
|
یک نمونه از شعر آذر بیگدلی
|
گر دست دهد که می بنوشم کو هشیاری که مست گیرد
| -1 |
Persian Poetry
|
یک نمونه از شعر آذر بیگدلی
|
روز محشر، که ز هر گوشه کسی برخیزد؛ همچو من کشته، ز کوی تو بسی برخیزد
| -1 |
Persian Poetry
|
یک نمونه از شعر آذر بیگدلی
|
نکند در دل اثر، نغمهٔ مرغان چمن نالهای کاش ز مرغ قفسی برخیزد
| -1 |
Persian Poetry
|
یک نمونه از شعر آذر بیگدلی
|
وا نشد از نفس صبح دلم، کی باشد کآهی از سینهٔ صاحب نفسی برخیزد
| -1 |
Persian Poetry
|
یک نمونه از شعر آذر بیگدلی
|
محملش بینم و نالم که ز نالیدن من نشنود غیر چو بانگ جرسی برخیزد
| -1 |
Persian Poetry
|
یک نمونه از شعر آذر بیگدلی
|
گریه ی ماه من، از آه ضعیفان چه عجب؟! آورد گریه چو دودی ز خسی برخیزد
| -1 |
Persian Poetry
|
یک نمونه از شعر آذر بیگدلی
|
نکنم گوش بافسانه، بود تا روزی کز دف آوازی و از نی نفسی برخیزد
| -1 |
Persian Poetry
|
یک نمونه از شعر آذر بیگدلی
|
سرمه ی دیده ی خونبار من آذر گردی است که ز خاک ره گلگون فرسی برخیزد!
| -1 |
Persian Poetry
|
یک نمونه از شعر آذر بیگدلی
|
ما را دگری جز سگ او یار نباشد او را اگر از یاری ما عار نباشد
| -1 |
Persian Poetry
|
یک نمونه از شعر آذر بیگدلی
|
چندان ستمم از تو خوش آید که چو پرسند از ضعف مرا قوت گفتار نباشد
| -1 |
Persian Poetry
|
یک نمونه از شعر آذر بیگدلی
|
میلت به پرستاری کس نیست، وگرنه کس نیست که از درد تو بیمار نباشد
| -1 |
Persian Poetry
|
یک نمونه از شعر آذر بیگدلی
|
فریاد، که در کوی تو از اهل وفا نیست یک نامه که در رخنه ی دیوار نباشد
| -1 |
Persian Poetry
|
یک نمونه از شعر آذر بیگدلی
|
صیاد مرا، دل نکشد جانب گلشن؛ تا ناله ی مرغان گرفتار نباشد
| -1 |
Persian Poetry
|
یک نمونه از شعر آذر بیگدلی
|
کارم شده، احوال من از غیر چه پرسی؟! بگذار بمیرم، بمنت کار نباشد
| -1 |
Persian Poetry
|
یک نمونه از شعر آذر بیگدلی
|
تا چند کنی شکوه ز بیطاقتی آذر؟! خاموش، که همسایه، در آزار نباشد؟!
| -1 |
Persian Poetry
|
یک نمونه از شعر آذر بیگدلی
|
دم مرگم، ز غم هجر غمی بیش نباشد گر تو را بینم و از عمر دمی بیش نباشد
| -1 |
Persian Poetry
|
یک نمونه از شعر آذر بیگدلی
|
هرگز از حسرتم آگاه نگردی، مگر آن دم که ز پا افتی و منزل قدمی بیش نباشد
| -1 |
Persian Poetry
|
یک نمونه از شعر آذر بیگدلی
|
زده زیبا صنمان گرد دلم حلقه و غافل که درین بتکده جای صنمی بیش نباشد
| -1 |
Persian Poetry
|
یک نمونه از شعر آذر بیگدلی
|
آنکه عادت بستم داده مرا، کاش نداند که ز ترک ستم او را ستمی بیش نباشد
| -1 |
Persian Poetry
|
یک نمونه از شعر آذر بیگدلی
|
ترسم آید دمی از لطف طبیبم بسر آذر که مرا فرصت گفتار دمی بیش نباشد
| -1 |
Persian Poetry
|
یک نمونه از شعر آذر بیگدلی
|
چو رویت، لاله ی رنگین نباشد چو مویت، نافه یی در چین نباشد
| -1 |
Persian Poetry
|
یک نمونه از شعر آذر بیگدلی
|
مهی و، مه باین پرتو ندیدم؛ شهی و، شه باین تمکین نباشد!
| -1 |
Persian Poetry
|
یک نمونه از شعر آذر بیگدلی
|
غزالی کو چرد در خاک کویت عجب گر ناف او مشکین نباشد؟!
| -1 |
Persian Poetry
|
یک نمونه از شعر آذر بیگدلی
|
به مسکینان گرت بخشایشی هست بمسکینی من، مسکین نباشد!
| -1 |
Persian Poetry
|
یک نمونه از شعر آذر بیگدلی
|
شکر چون از لب شیرین فشانی دل خسرو، سوی شیرین نباشد!
| -1 |
Persian Poetry
|
یک نمونه از شعر آذر بیگدلی
|
مسلمانی، در ایام تو کافر ندیدم کش خلل در دین نباشد
| -1 |
Persian Poetry
|
یک نمونه از شعر آذر بیگدلی
|
چرا با دشمنانت مهربانی است اگر با دوستانت کین نباشد؟!
| -1 |
Persian Poetry
|
یک نمونه از شعر آذر بیگدلی
|
شب مرگم، چو در بالین تو باشی مرا گو شمع بر بالین نباشد
| -1 |
Persian Poetry
|
یک نمونه از شعر آذر بیگدلی
|
دعایت چون کند آذر، کسی نیست که او را بر زبان آمین نباشد
| -1 |
Persian Poetry
|
یک نمونه از شعر آذر بیگدلی
|
خاکش، اگر ز دوری، بر باد رفته باشد آن یار نیست کش یار از یاد رفته باشد
| -1 |
Persian Poetry
|
یک نمونه از شعر آذر بیگدلی
|
با آنکه کشت خود را، از عشق خسرو، اما مشکل زیاد شیرین، فرهاد رفته باشد
| -1 |
Persian Poetry
|
یک نمونه از شعر آذر بیگدلی
|
ذوق اسیری آن مرغ داند که از پی صید روزی بآشیانش، صیاد رفته باشد
| -1 |
Persian Poetry
|
یک نمونه از شعر آذر بیگدلی
|
تا کی جفا، روزی اندیشه کن که ما را تا آسمان ز جورت فریاد رفته باشد
| -1 |
Persian Poetry
|
یک نمونه از شعر آذر بیگدلی
|
صیاد مهربانی، آذر گمان نبردم کآنجا که صیدش از پا افتاد، رفته باشد
| -1 |
Persian Poetry
|
یک نمونه از شعر آذر بیگدلی
|
یار بهر خاطر اغیار زارم میکشد من به این خوش میکنم خاطر، که یارم میکشد
| -1 |
Persian Poetry
|
یک نمونه از شعر آذر بیگدلی
|
وعدهٔ وصلم به محشر میدهد، در زیر تیغ؛ میکشد، اما ز لطف امیدوارم میکشد
| -1 |
Persian Poetry
|
یک نمونه از شعر آذر بیگدلی
|
در قفس داغ فراق گل، جگر میسوزدم در چمن غوغای زاغ و نیش خارم میکشد
| -1 |
Persian Poetry
|
یک نمونه از شعر آذر بیگدلی
|
در وطن، ناسازی از اغیار، خونم میخورد؛ در غریبی، یاد یاران دیارم میکشد
| -1 |
Persian Poetry
|
یک نمونه از شعر آذر بیگدلی
|
تا نگویند از برای خاطر غیر است، کاش وقت کشتن گوید از بهر چه کارم میکشد
| -1 |
Persian Poetry
|
یک نمونه از شعر آذر بیگدلی
|
بیگل روی تو، گریان چون روم سوی چمن؛ خندهٔ گل، گریهٔ ابر بهارم میکشد
| -1 |
Persian Poetry
|
یک نمونه از شعر آذر بیگدلی
|
آنکه گر خواهد، تواند کشتنم از یک نگاه چیست یارب جرم من، کز انتظارم میکشد؟!
| -1 |
Persian Poetry
|
یک نمونه از شعر آذر بیگدلی
|
گر کشم می، آتشم بر جان زند روز فراق ور ننوشم یک دو جام آذر، خمارم میکشد!
| -1 |
Persian Poetry
|
یک نمونه از شعر آذر بیگدلی
|
آمد شب و، وقت یا رب آمد! یا رب چکنم؟ دگر شب آمد!
| -1 |
Persian Poetry
|
یک نمونه از شعر آذر بیگدلی
|
همسایه، شنید یا ربم را از یا رب من، به یارب آمد
| -1 |
Persian Poetry
|
یک نمونه از شعر آذر بیگدلی
|
ای دوست بگو بکویت امشب دشمن بکدام مطلب آمد؟!
| -1 |
Persian Poetry
|
یک نمونه از شعر آذر بیگدلی
|
کز راه هزار بدگمانی جانم صدبار بر لب آمد!
| -1 |
Persian Poetry
|
یک نمونه از شعر آذر بیگدلی
|
از خال سیاه کنج چشمت امروز بچشم من، شب آمد
| -1 |
Persian Poetry
|
یک نمونه از شعر آذر بیگدلی
|
خلقی بگمان، که پیشم این روز از گردش چشم کوکب آمد
| -1 |
Persian Poetry
|
یک نمونه از شعر آذر بیگدلی
|
دردی دارد دلم که درمانش .......................ب آمد
| -1 |
Persian Poetry
|
یک نمونه از شعر آذر بیگدلی
|
جان سوخت ز سوز عشقم آذر تو پنداری بتن تب آمد
| -1 |
Persian Poetry
|
یک نمونه از شعر آذر بیگدلی
|
از سینه دل رمید و بزلف تو رام ماند مرغ از قفس پرید و گرفتار دام ماند
| -1 |
Persian Poetry
|
یک نمونه از شعر آذر بیگدلی
|
می گفتمش غم دل و، عمدا نکرد گوش؛ تا غیر آمد و، سخنم ناتمام ماند!
| -1 |
Persian Poetry
|
یک نمونه از شعر آذر بیگدلی
|
از ساقی سپهر فغان، کز جفای او دوری بسر نرفت که جم رفت و جام ماند
| -1 |
Persian Poetry
|
یک نمونه از شعر آذر بیگدلی
|
ماهی ز طرف بام برآمد که تا سحر بس چشم چون ستاره بر ان طرف بام ماند!
| -1 |
Persian Poetry
|
یک نمونه از شعر آذر بیگدلی
|
خسرو ز جام رشک ندانم چه زهر ریخت فرهاد را بکام، که خود تلخکام ماند؟!
| -1 |
Persian Poetry
|
یک نمونه از شعر آذر بیگدلی
|
افسوس کآذر از ستم یار بیوفا جان داد، لیک ازو نه نشان و نام نماند
| -1 |
Persian Poetry
|
یک نمونه از شعر آذر بیگدلی
|
گفتا که: بسینه ز منت کینه نماند؟! گفتم که: نه، این سینه بآن سینه نماند!
| -1 |
Persian Poetry
|
یک نمونه از شعر آذر بیگدلی
|
بیش از همه شب، در شب آدینه کشم می؛ در میکده می تا شب آدینه نماند!
| -1 |
Persian Poetry
|
یک نمونه از شعر آذر بیگدلی
|
آیا بچه رو می نگری سوی من آن روز کز خجلت خط، در کفت آیینه نماند؟!
| -1 |
Subsets and Splits
No community queries yet
The top public SQL queries from the community will appear here once available.