context
stringclasses
2 values
question
stringlengths
20
40
answer
stringlengths
1
163
answer_start
int64
-1
7
Persian Poetry
یک نمونه از شعر آذر بیگدلی
شنیده ام ز ستم کشته ای تو آذر را ز اضطراب، دلم آرمیده آمده ام
-1
Persian Poetry
یک نمونه از شعر آذر بیگدلی
در قفس خود را بیاد آشیان انداختم ناله سر کردم که آتش در جهان انداختم
-1
Persian Poetry
یک نمونه از شعر آذر بیگدلی
با کمال ناامیدی، حرف وصل یار را آنقدر گفتم، که خود را در گمان انداختم
-1
Persian Poetry
یک نمونه از شعر آذر بیگدلی
مطرب از فرهاد و مجنون، حرف عشقی میزند من هم از خود داستانی در میان انداختم
-1
Persian Poetry
یک نمونه از شعر آذر بیگدلی
ترک مطلب تا نکردم، ناله تأثیری نکرد چشم پوشیدم، خدنگی بر نشان انداختم
-1
Persian Poetry
یک نمونه از شعر آذر بیگدلی
وای بر حال ملایک امشب آذر کز غمش ناوک آهی بسوی آسمان انداختم!
-1
Persian Poetry
یک نمونه از شعر آذر بیگدلی
نکهتی امشب از آن زلف دوتا می‌خواستم این قدر همراهی از باد صبا می‌خواستم
-1
Persian Poetry
یک نمونه از شعر آذر بیگدلی
من که اکنون، رخصت نظاره‌ام از دور نیست ساده‌لوحی بین، که در بزم تو جا می‌خواستم؟!
-1
Persian Poetry
یک نمونه از شعر آذر بیگدلی
نیست آذر خوارتر از من کسی در کوی او این سزای من، که از خوبان وفا می‌خواستم
-1
Persian Poetry
یک نمونه از شعر آذر بیگدلی
اگر نه احتراز از شادی اغیار می‌کردم به هرکس می‌رسیدم، شکوه‌ای از یار می‌کردم
-1
Persian Poetry
یک نمونه از شعر آذر بیگدلی
ز من، بی‌رحمی‌ات کس نشنود؛ چون پیش ازین مردم تو را بی‌رحم می‌گفتند و، من انکار می‌کردم!
-1
Persian Poetry
یک نمونه از شعر آذر بیگدلی
به امیدی، که فردا پیش او گویند حال من به آه و ناله دوش احباب را بیدار می‌کردم
-1
Persian Poetry
یک نمونه از شعر آذر بیگدلی
خوشا روزی که چاک سینهٔ اهل محبت را چو می‌دیدم، خیال رخنهٔ دیوار می‌کردم
-1
Persian Poetry
یک نمونه از شعر آذر بیگدلی
اگر طبعش ز من آزرده شد، آذر سزای من چرا در بزم او، بدگویی اغیار می‌کردم؟!
-1
Persian Poetry
یک نمونه از شعر آذر بیگدلی
نمیگویم نمیکردی اگر شادم چه میکردم؟! بغم خود را، اگر عادت نمیدادم چه میکردم؟!
-1
Persian Poetry
یک نمونه از شعر آذر بیگدلی
بجز من، نیستش صیدی بدام و، این بود حالم؛ اگر صید دگر میداشت صیادم چه میکردم؟!
-1
Persian Poetry
یک نمونه از شعر آذر بیگدلی
شدی از ناله ام دلتنگ و، گفتی: سازم آزادش نمیدانم که میکردی گر آزادم چه میکردم؟!
-1
Persian Poetry
یک نمونه از شعر آذر بیگدلی
ز اول تاب بیدادم نبود، آخر نمیدانم نمیدادی اگر عادت به بیدادم چه میکردم؟!
-1
Persian Poetry
یک نمونه از شعر آذر بیگدلی
بکویش ماند و نامد با همه یاری ز من یادش بجز دل قاصدی گر میفرستادم چه میکردم؟!
-1
Persian Poetry
یک نمونه از شعر آذر بیگدلی
بکویش بس زدم فریاد، تأثیری نکرد آیا گرش در دل اثر میکرد چه میکردم؟!
-1
Persian Poetry
یک نمونه از شعر آذر بیگدلی
ندارم شکوه از وی، رفتم آذر گر چه از یادش طفیل دیگران میکرد اگر یادم چه میکردم؟!
-1
Persian Poetry
یک نمونه از شعر آذر بیگدلی
در آن ساعت که به گرد تو ای خودکام می‌گردم دعا می‌گویم و، آماده دشنام می‌گردم!
-1
Persian Poetry
یک نمونه از شعر آذر بیگدلی
کجا تاب شنیدن داری از قاصد پیامی را که من از گفتنش بی‌صبر و بی‌آرام می‌گردم؟!
-1
Persian Poetry
یک نمونه از شعر آذر بیگدلی
نمی‌آید اجل سوی من و، می‌گوید این: مسکین ز درد هجر خواهد مرد و، من بدنام می‌گردم
-1
Persian Poetry
یک نمونه از شعر آذر بیگدلی
ندارد احتیاج دام، صیادی که من دارم؛ من آن صیدم، که چون صیاد بینم، رام می‌گردم
-1
Persian Poetry
یک نمونه از شعر آذر بیگدلی
به شوق گل پریدم ز آشیان، آذر ندانستم که زود از بی‌پر و بالی، اسیر دام می‌گردم
-1
Persian Poetry
یک نمونه از شعر آذر بیگدلی
شد عمر و، ز ایام دل شاد ندیدم؛ روزی که از آن روز کنم یاد ندیدم
-1
Persian Poetry
یک نمونه از شعر آذر بیگدلی
یک صید، بمحرومی من نیست، که ناکام در کنج قفس مردم و صیاد ندیدم!
-1
Persian Poetry
یک نمونه از شعر آذر بیگدلی
سرتاسر این بادیه را گشتم و، یک صید از دام غم عشق تو آزاد ندیدم!
-1
Persian Poetry
یک نمونه از شعر آذر بیگدلی
جز روی تو، کز آه برافروخت شب وصل شمعی که فروزان شود از باد ندیدم
-1
Persian Poetry
یک نمونه از شعر آذر بیگدلی
خسرو ز جهان میشد و میگفت که سودی جز قتل خود، از کشتن فرهاد ندیدم!
-1
Persian Poetry
یک نمونه از شعر آذر بیگدلی
فریاد که تا کشور حسن تو شد آباد یک دل که توان گفتنش آباد ندیدم
-1
Persian Poetry
یک نمونه از شعر آذر بیگدلی
آذر همه ی عمر، بشاگردی مشتاق شادم، که به استادیش استاد ندیدم
-1
Persian Poetry
یک نمونه از شعر آذر بیگدلی
نیم غمگین، ولی خود را غمین از بهر آن دارم؛ که تا ذوق غم عشق تو، از مردم نهان دارم
-1
Persian Poetry
یک نمونه از شعر آذر بیگدلی
سرت گردم، بکش تیغ از میان و، جانفشانی بین؛ نمردم این قدر هم، بازتاب امتحان دارم!
-1
Persian Poetry
یک نمونه از شعر آذر بیگدلی
کدامین دل ز آهم نرم گردد؟! ساده لوحی بین؛ که یک ناوک بزه مانده و قصد صدنشان دارم
-1
Persian Poetry
یک نمونه از شعر آذر بیگدلی
مرا چند ای فلک از کوی او آواره میسازی بمحشر نیستم لال، این قدر آخر زبان دارم
-1
Persian Poetry
یک نمونه از شعر آذر بیگدلی
چو بیخود گفتگویی سر کنم، آذر مرنج از من؛ که چون دیوانگان با خود، حدیثی در میان دارم
-1
Persian Poetry
یک نمونه از شعر آذر بیگدلی
گر روی تو بینم و بمیرم سهل است، باین گنه مگیرم
-1
Persian Poetry
یک نمونه از شعر آذر بیگدلی
جز نام تو نیست بر زبانم جز یاد تو نیست در ضمیرم
-1
Persian Poetry
یک نمونه از شعر آذر بیگدلی
من فاخته ام، تو سرو یعنی تو آزادی و من اسیرم
-1
Persian Poetry
یک نمونه از شعر آذر بیگدلی
افتم اگر از پیت عجب نیست تو محتشمی و من فقیرم
-1
Persian Poetry
یک نمونه از شعر آذر بیگدلی
گر بردارند سر بتیغم گر بشکافند دل بتیرم
-1
Persian Poetry
یک نمونه از شعر آذر بیگدلی
سر از قدم تو بر ندارم دل از مهر تو بر نگیرم
-1
Persian Poetry
یک نمونه از شعر آذر بیگدلی
هست از غمت ای جوان فراغت از سرزنش جوان و پیرم
-1
Persian Poetry
یک نمونه از شعر آذر بیگدلی
صبح عید است، یا ز جانان آورده بشارتی بشیرم؟!
-1
Persian Poetry
یک نمونه از شعر آذر بیگدلی
یا باد صبا ز خاک آن کوی افشانده به پیرهن عبیرم؟!
-1
Persian Poetry
یک نمونه از شعر آذر بیگدلی
گر در همه کار بیدلم، لیک در دادن دل، بسی دلیرم
-1
Persian Poetry
یک نمونه از شعر آذر بیگدلی
گر پند دهی بمنعم از عشق آذر، بخلاف ناگزیرم!
-1
Persian Poetry
یک نمونه از شعر آذر بیگدلی
کاین پند ز کس نمی پسندم وین منع ز کس نمی پذیرم
-1
Persian Poetry
یک نمونه از شعر آذر بیگدلی
غمین، چند از برت با چشم خون آلود برخیزم؟! رها کن، تا جمالت بینم و خشنود برخیزم!
-1
Persian Poetry
یک نمونه از شعر آذر بیگدلی
نشانده بر درت ناخوانده شوقم، تا چه فرمایی؟ اگر مقبول بنشینم، وگر مردود برخیزم؟!
-1
Persian Poetry
یک نمونه از شعر آذر بیگدلی
پس از دیری نشستم دوش، چون در گوشه‌ای سرمست نشاندی غیر را پهلوی من، تا زود برخیزم
-1
Persian Poetry
یک نمونه از شعر آذر بیگدلی
چو در بزمت نشستم، مضطرب گشتی، سرت گردم اگر از رفتنم دل خواهدت آسود برخیزم!
-1
Persian Poetry
یک نمونه از شعر آذر بیگدلی
زدی از دیدن بیگانگان، صد طعنه بر دربان مرادت زین سخن، گر رفتن من بود برخیزم!
-1
Persian Poetry
یک نمونه از شعر آذر بیگدلی
ز یار امیدوار، از آسمانم بدگمان یا رب؛ نشاند تا کجا چون ز آستان فرمود برخیزم!
-1
Persian Poetry
یک نمونه از شعر آذر بیگدلی
چو در مجلس نشینم، تا نرنجد غیر ازو؛ پنهان نوید خلوت خاصم دهد، تا زود برخیزم!
-1
Persian Poetry
یک نمونه از شعر آذر بیگدلی
ز رشک غیر، در بزمش کشم تا چند آه آذر؟! نشد تا تیره در چشمم جهان زین دود برخیزم!!
-1
Persian Poetry
یک نمونه از شعر آذر بیگدلی
زنده کی از برت ای جان جهان برخیزم؟! مگر آن دم که سپارم بتو جان برخیزم!
-1
Persian Poetry
یک نمونه از شعر آذر بیگدلی
وعده ی خلوت خاصم، چو دهی در مجلس؛ آن قدر باش که از خلق نهان برخیزم!
-1
Persian Poetry
یک نمونه از شعر آذر بیگدلی
غیر من نیست میان توو اغیار حجاب؛ آه از آن روز که منهم ز میان برخیزم
-1
Persian Poetry
یک نمونه از شعر آذر بیگدلی
رنجشم از تو بحدی است که در خلوت خاص صد رهم گر بنشانند، همان برخیزم!
-1
Persian Poetry
یک نمونه از شعر آذر بیگدلی
غمی از پیریم آذر نه که در پای خمی؛ شب چو آسوده شوم، صبح جوان برخیزم
-1
Persian Poetry
یک نمونه از شعر آذر بیگدلی
شبی کت، غیر هم بزم است، اگر بیرون در باشم از آن بهتر که پیشت باشم و با چشم تر باشم
-1
Persian Poetry
یک نمونه از شعر آذر بیگدلی
به پیغامی، مرا هر شب نشانی بر سر راهی که از راه دگر هر جا روی من بیخبر باشم
-1
Persian Poetry
یک نمونه از شعر آذر بیگدلی
بشهر آوازه ی لطف تو، با هر ناکس افتاده زهر کس این سخن تا نشنوم، ای کاش کر باشم
-1
Persian Poetry
یک نمونه از شعر آذر بیگدلی
رقیب از من جدا سازد تو را آخر بهم چشمی که من هم چشم بر راه تو هر شب تا سحر باشم
-1
Persian Poetry
یک نمونه از شعر آذر بیگدلی
خوش آنکه از غم دل، حرفیش گفته باشم؛ حرفیش گفته باشم، حرفی شنفته باشم
-1
Persian Poetry
یک نمونه از شعر آذر بیگدلی
خواهم ز بخت بیدار، روز و شبی که با یار تا شب نشسته باشم، تا روز خفته باشم
-1
Persian Poetry
یک نمونه از شعر آذر بیگدلی
چون میکشیم باری، جرمم بپرس؛ شاید کاری نکرده باشم، حرفی نگفته باشم
-1
Persian Poetry
یک نمونه از شعر آذر بیگدلی
چون سرمه ی سلیمان، آذر کشم بدیده زان آستان بمژگان گردی که رفته باشم
-1
Persian Poetry
یک نمونه از شعر آذر بیگدلی
بود طریقه ی هوش، اینکه سر عشق بپوشم ولی چه سود که کرده است عشق، غارت هوشم؟!
-1
Persian Poetry
یک نمونه از شعر آذر بیگدلی
گرم بهیچ خرید و، گرم بهیچ فروشد؛ بجان دوست که من دوست را بجان نفروشم
-1
Persian Poetry
یک نمونه از شعر آذر بیگدلی
جفای خویش ببین و وفای من، که همیشه تو همزبان رقیبی و من ز شکوه خموشم
-1
Persian Poetry
یک نمونه از شعر آذر بیگدلی
شکنج سلسله ی عنبرین و، طره ی مشکین؛ نهاد بند بپایم، کشید حلقه بگوشم
-1
Persian Poetry
یک نمونه از شعر آذر بیگدلی
اگر بچشمه ی حیوان، فتد چو خضر گذارم بخاک پای تو سوگند کآب بیتو ننوشم
-1
Persian Poetry
یک نمونه از شعر آذر بیگدلی
بکشت بیتو مرا دوش فرقت تو و امشب کشد ببزم تو از رشک غیر، حسرت دوشم!
-1
Persian Poetry
یک نمونه از شعر آذر بیگدلی
کسی نگفته که بلبل ننالد از ستم گل چو دارم از تو خراشی بسینه، چون نخروشم؟!
-1
Persian Poetry
یک نمونه از شعر آذر بیگدلی
رهین باده اگر خرقه راز دوش من آذر نمیگرفت، نمیداد باده باده فروشم
-1
Persian Poetry
یک نمونه از شعر آذر بیگدلی
دردا که حریف راز دانم حرفی زد و کرد بدگمانم
-1
Persian Poetry
یک نمونه از شعر آذر بیگدلی
بود آنکه نخست، خضر را هم اکنون شده دزد کاروانم
-1
Persian Poetry
یک نمونه از شعر آذر بیگدلی
امروز فگند بر زمینم دی برد اگر بر آسمانم
-1
Persian Poetry
یک نمونه از شعر آذر بیگدلی
دی، دوستر آنکه بودم از جان امروز شده است خصم جانم
-1
Persian Poetry
یک نمونه از شعر آذر بیگدلی
نامحرم گشته محرم، ای وای شد بسته زبان ز همزبانم
-1
Persian Poetry
یک نمونه از شعر آذر بیگدلی
شد هم قفس من، آخر آن مرغ کاو بود اول هم آشیانم
-1
Persian Poetry
یک نمونه از شعر آذر بیگدلی
دم با که زنم ز مهر، کاین دم بیمهر شده است مهربانم
-1
Persian Poetry
یک نمونه از شعر آذر بیگدلی
من غافل از آنچه در دل اوست او، باخبر از غم نهانم!
-1
Persian Poetry
یک نمونه از شعر آذر بیگدلی
دیگر نخورم فریبش، آذر چون کار گذشته ز امتحانم
-1
Persian Poetry
یک نمونه از شعر آذر بیگدلی
فقیرم، غیر آن درگاه، درگاهی نمی‌دانم! غریبم، غیر راه کوی او، راهی نمی‌دانم؟!
-1
Persian Poetry
یک نمونه از شعر آذر بیگدلی
قدی داری خرامان، نخل یا سروی نمی‌یابم؟! رخی داری فروزان، مهر یا ماهی نمی‌دانم؟!
-1
Persian Poetry
یک نمونه از شعر آذر بیگدلی
نهانم کشت غیر و، دانم آگاهی ازین یارا که از آگاهیت آگاهم، آگاهی نمی‌دانم؟!
-1
Persian Poetry
یک نمونه از شعر آذر بیگدلی
به کام دل، چو با اغیار عمری هم‌نشین باشی ز ناکامی من، یاد آیدت گاهی نمی‌دانم؟!
-1
Persian Poetry
یک نمونه از شعر آذر بیگدلی
به اهل دل، دلت را دانم آهی کرده گرم، اما به جز آه خود، این تأثیر از آهی نمی‌دانم؟!
-1
Persian Poetry
یک نمونه از شعر آذر بیگدلی
به زیر خاک هم، از آتش عشق تو می‌سوزد؛ به آذر، تا کجا ای دوست همراهی نمی‌دانم؟!
-1
Persian Poetry
یک نمونه از شعر آذر بیگدلی
جانان نشسته تا من از شوق جان فشانم من ایستاده تا او گوید: فشان، فشانم!
-1
Persian Poetry
یک نمونه از شعر آذر بیگدلی
مشکل کنم فراموش، از پرفشانی دام؛ صد سال اگر پرو بال در آشیان فشانم!
-1
Persian Poetry
یک نمونه از شعر آذر بیگدلی
محمل گذشت، و اشکم خاکی نهشت؛ تا من بر سر چو بازآید آن کاروان، فشانم!
-1
Persian Poetry
یک نمونه از شعر آذر بیگدلی
برنایدم، گر از دست کاری؛ ولی توانم، از آستین غباری زان آستان فشانم
-1
Persian Poetry
یک نمونه از شعر آذر بیگدلی
آذر، گرت بسر زر افشاند تا نشاندت برخیز تا بپایت، من نیز جان فشانم!
-1
Persian Poetry
یک نمونه از شعر آذر بیگدلی
آمد از راه و نشد فرصت دیدن چکنم؟! رفت و باید ستم هجر کشیدن چکنم؟!
-1