instruction
stringclasses 2
values | input
stringlengths 0
3.06k
| output
stringlengths 0
2.84k
|
---|---|---|
جمله زیر را از انگلیسی به فارسی ترجمه کن.
|
The goal is very clear.
|
هدف روشن است:
|
جمله زیر را از انگلیسی به فارسی ترجمه کن.
|
Thank you.
|
متشکرم.
|
جمله زیر را از انگلیسی به فارسی ترجمه کن.
|
I worked in a leather goods store, and I also worked in a video store, and not being one who was very fond of the retail arts -- (Laughter) I got fired from every single job.
|
در یک مغازه کالاهای چرمی کار کردم. و همچنین در یک فروشگاه فیلم کار کردم، و کسی نبودم که خیلی عاشق هنر خرده فروشی باشم -- (خنده حضار) از تک تک اون شغلها اخراج شدم.
|
جمله زیر را از انگلیسی به فارسی ترجمه کن.
|
Now comes the hard part.
|
حالا میرسیم به بخش دشوار.
|
جمله زیر را از انگلیسی به فارسی ترجمه کن.
|
As you can see in the chart, the frequency of this kind of hole dramatically increases with altitude.
|
همانطور که در نمودار میبینید، فراوانی این نوع حفرهها به شدت با افزایش ارتفاع زیاد میشود.
|
جمله زیر را از انگلیسی به فارسی ترجمه کن.
|
So everybody must be able to say, "This happened to me, and it did this with me, but I'm able to live with it, to cope with it, and to learn from it.
|
پس هرکس باید قادر باشه که بگوید، "این اتفاق برای من افتاد، و این کارو با من کرداند، اما من میتونم باهاش زندگی کنم، باهاش مقابله کنم، و ازش یاد بگیرم.
|
جمله زیر را از انگلیسی به فارسی ترجمه کن.
|
And instead of waiting for chemical reactions to take place, it uses light.
|
به جای انتظار برای نتیجه واکنشهای شیمیایی، این از نور استفاده میکند. به جای انتظار برای نتیجه واکنشهای شیمیایی، این از نور استفاده میکند.
|
جمله زیر را از انگلیسی به فارسی ترجمه کن.
|
And this is his chair with claw, and the poor little chair has lost its ball and it's trying to get it back before anybody notices.
|
خوبی احساسات همینه. این شخصیت جدید است. از این به بعد فقط حرفهای مثبت میزنم.
|
جمله زیر را از انگلیسی به فارسی ترجمه کن.
|
(Applause) Chris Anderson: You've got this incredible combination of skills.
|
( تشویق حضار ) کریس اندرسن: تو دارای ترکیبی استثنایی از توانایی هستی.
|
جمله زیر را از انگلیسی به فارسی ترجمه کن.
|
And second, I don't care about the word, I care about how you use it.
|
و دوم، من به خود کلمه اهمیت نمی دهم، چیزی که برای من مهم است، نحوهی گفتن آن است.
|
جمله زیر را از انگلیسی به فارسی ترجمه کن.
|
But that's not true.
|
اما اینطور نیست.
|
جمله زیر را از انگلیسی به فارسی ترجمه کن.
|
They say things like, "It makes me so mad when people drive this slow," or, "I got mad because she left the milk out again."
|
چیزهایی میگویند مثل، «خیلی عصبی میشوم وقتی مردم آهسته رانندگی میکنند» یا «عصبی شدم چون دوباره شیر را بیرون گذاشت.»
|
جمله زیر را از انگلیسی به فارسی ترجمه کن.
|
(Laughter) I've always been interested in politics.
|
(خنده حضار) من همیشه به سیاست علاقهمند بودهام.
|
جمله زیر را از انگلیسی به فارسی ترجمه کن.
|
I believe we are the gold.
|
من معتقدم که خود ما طلا هستیم.
|
جمله زیر را از انگلیسی به فارسی ترجمه کن.
|
and "Why does it have to look so weird for that sometimes?"
|
و «چرا گاهی اوقات انقدر عجیب به نظر میرسد؟»
|
جمله زیر را از انگلیسی به فارسی ترجمه کن.
|
But you know that your senses are not perfect, and therefore there's some variability of where it's going to land shown by that cloud of red, representing numbers between 0.5 and maybe 0.1.
|
ولی شما میدونید که حس های شما بی نقص نیستند، و بنابراین یه مقدار تغییرات در جایی که قراره به زمین بخوره هست که بصورت ابر قرمزی نشون داده شده، که نمایان کننده اعداد بین 0.5 یا شاید 0.1 هستند.
|
جمله زیر را از انگلیسی به فارسی ترجمه کن.
|
These are the two pictures taken of garment factories in Guangdong Province and garment factories in India.
|
این دو تصویری است که از کارخانه پوشاک دراستان گاندونگ در هند گرفته شده است. این دو تصویری است که از کارخانه پوشاک دراستان گاندونگ در هند گرفته شده است. این دو تصویری است که از کارخانه پوشاک دراستان گاندونگ در هند گرفته شده است.
|
جمله زیر را از انگلیسی به فارسی ترجمه کن.
|
This is a bias where we give an opinion which is considered socially acceptable, but it's certainly not our own opinion, right?
|
خطایی که به ما این دیدگاه را می دهد که از نظر اجتماعی قابل قبول باشد، ولی درواقع نظر واقعی ما نیست، درست است؟
|
جمله زیر را از انگلیسی به فارسی ترجمه کن.
|
This is where my life was turned upside down.
|
اینجا بود که زندگیم زیر و زبر شد.
|
جمله زیر را از انگلیسی به فارسی ترجمه کن.
|
Septima Clark was an activist and an educator, a woman after whom I'd eventually model my own career.
|
سِپتیما کلارک یک فعال و یک آموزگار بود، و زنی که درنهایت او را الگو و سرلوحه کارم قرار دادم.
|
جمله زیر را از انگلیسی به فارسی ترجمه کن.
|
But it has always been my dream to actually teach something.
|
اما همیشه آرزویم بود که چیزی را درس بدم.
|
جمله زیر را از انگلیسی به فارسی ترجمه کن.
|
You know, what we choose to measure as a country matters.
|
میدانید آن چیزی که بهعنوان معیار سنجش کشور انتخاب میکنیم مهم است.
|
جمله زیر را از انگلیسی به فارسی ترجمه کن.
|
It doesn't always work, but you cannot blame me for trying.
|
این روش همیشه مؤثر نیست، ولی نمی توانید به خاطر تلاش سرزنشم کنید.
|
جمله زیر را از انگلیسی به فارسی ترجمه کن.
|
And if we allow social media to deliver that, then it can deliver a very powerful form of justice, indeed.
|
و اگر بگذاریم رسانهی اجتماعی این کار رو بکنه، میتونه شکل بسیار قدرتمندی از عدالت را اشاعه بده.
|
جمله زیر را از انگلیسی به فارسی ترجمه کن.
|
And I think in some ways we've been much harsher to men in the annihilation of their girl cell.
|
به نظرم به نحوی ما زنان نسبت به مردان در نابود کردن سلول دختریشان خشنتر بودیم.
|
جمله زیر را از انگلیسی به فارسی ترجمه کن.
|
So, children are supposed to be outside.
|
خب کودکان باید بیرون باشند.
|
جمله زیر را از انگلیسی به فارسی ترجمه کن.
|
We launched two titles in October -- "Rockett's New School" -- the first of a series of products -- is about a character called Rockett beginning her first day of school in eighth grade at a brand new place, with a blank slate, which allows girls to play with the question of, "What will I be like when I'm older?"
|
ما در ماه اکتبر دو موضوع را مطرح کردیم -- «مدرسه جدید راکت» ، که اولین بخش از یک سری از تولیداتمان مربوط به یک شخصیت به نام «راکت» است که اولین روز مدرسه خود را در پایه هشتم در یک جای جدید تجربه میکند، با یک لوح سفید، که به دختران امکان کلنجار با سوالهای «وقتی بزرگ شدم چه شکلی میشوم؟»،
|
جمله زیر را از انگلیسی به فارسی ترجمه کن.
|
So where do you set up your new factory?
|
خوب با این وصف شما کارخانه خود را در کجا تاسیس می کنید ؟
|
جمله زیر را از انگلیسی به فارسی ترجمه کن.
|
And I called him Luca, which means "The bringer of light," because he does bring light to my life.
|
و من نام آنرا لوکا گذاشتم، که به معنای آورنده نور است چرا که او به زندگی من نور تابانده است
|
جمله زیر را از انگلیسی به فارسی ترجمه کن.
|
And it is time for us to ask them: Are they investing our money in companies that make products that kill seven million people every year?
|
و اکنون زمان پرسشگری است: آیا آنها پول ما را در شرکتهایی سرمایه گذاری میکنند که هفت میلیون نفر را میکشد؟
|
جمله زیر را از انگلیسی به فارسی ترجمه کن.
|
After the outbreak of war, Sophie reluctantly worked for the national effort, and Hans had to take on army duties while attending medical school in Munich.
|
پس از شروع جنگ سوفی به ناچار به بسیج همگانی پیوست، و هانس همزمان با تحصیل در دانشکده پزشکی مونیخ، باید وظایف نظامی به عهده میگرفت.
|
جمله زیر را از انگلیسی به فارسی ترجمه کن.
|
Either that, or I was extremely lucky, but this was my dream.
|
یا آن بود، یا آن که من زیادی خوش شانس بودم، اما این رویایم بود.
|
جمله زیر را از انگلیسی به فارسی ترجمه کن.
|
And it went like this: wake up well rested after a good night's sleep.
|
که به این صورت شد: از خواب بیدار میشم، خوشتیپ میکنم، بعد از یه خواب خوب. سکس میکنم. از خواب بیدار میشم، خوشتیپ میکنم، بعد از یه خواب خوب.
|
جمله زیر را از انگلیسی به فارسی ترجمه کن.
|
It costs you a dollar to buy the ticket and, if you win, you get 20 bucks. Is this a good bet?
|
یک دلار برای شما هزینه دارد که یک بلیط بخرید و اگر برنده شوید ۲۰ دلار به دست می آورید. آیا این شرط بندی خوبی است؟
|
جمله زیر را از انگلیسی به فارسی ترجمه کن.
|
But when we're done with that analysis what we'll do is we'll take a small fragment of the bone and we'll extract DNA from it.
|
اما وقتی کارمون با این تحلیل داده ها تمام شد آنچه انجام خواهیم داد برداشتن تکه کوچکی از استخوان هست و دی ان ای را از اون می گیریم.
|
جمله زیر را از انگلیسی به فارسی ترجمه کن.
|
It didn't work very well on the schizophrenics, but it was pretty clear in the '30s and by the middle of the '40s that electroconvulsive therapy was very, very effective in the treatment of depression.
|
برای شیزوفرنیها کار زیادی از آن بر نیامد، اما در دههی ۳۰ و میانهی دههی ۴۰ کم و بیش روشن شد که درمان با تشنج الکتریکی بسیار بسیار در درمان افسردگی موثره. که درمان با تشنج الکتریکی بسیار بسیار در درمان افسردگی موثره.
|
جمله زیر را از انگلیسی به فارسی ترجمه کن.
|
These plant-based companies have spent small fortunes on their burgers, and cell-based meat has not yet been commercialized at all.
|
این شرکتهای تولید گوشت گیاهی سرمایه زیادی روی برگرهایشان صرف کردهاند وهمچنین گوشت سلولی هنوز تجاریسازی نشده است.
|
جمله زیر را از انگلیسی به فارسی ترجمه کن.
|
One of these weighs 50 pounds, 30 pounds and 10 pounds.
|
یکی از اینها ۲۵ کیلو٬ یکی ۱۵ کیلو و دیگری ۵ کیلوگرم وزن دارند.
|
جمله زیر را از انگلیسی به فارسی ترجمه کن.
|
But we need people like all of you in this room, leading thinkers.
|
اما ما به افرادی نظیر همه شماها كه در این سالن هستيد نیاز داریم، متفکران پیشاهنگ.
|
جمله زیر را از انگلیسی به فارسی ترجمه کن.
|
You see, as a child, I buried my nose in books, and I thought, why not make a living doing that as an adult?
|
می دونید،وقتی بچه بودم سرم همش تو کتاب بود وفکرکردم چرا ازهمین راه امرار معاش نکنم؟
|
جمله زیر را از انگلیسی به فارسی ترجمه کن.
|
In the second step in the process, we add a small amount of hydrogen peroxide and shine ultraviolet light on the water.
|
در دومین مرحله فرایند مقدار کمی هیدروژن پراکسید را اضافه میکنیم و لامپ فرابنفش را هم درون آب روشن میکنیم.
|
جمله زیر را از انگلیسی به فارسی ترجمه کن.
|
(Applause)
|
(تشویق حضار)
|
جمله زیر را از انگلیسی به فارسی ترجمه کن.
|
So it's important that we look at the chemical changes involved in drying.
|
بنابراین مهم است که به تغییرات شیمیایی مرتبط با خشکی بنگریم.
|
جمله زیر را از انگلیسی به فارسی ترجمه کن.
|
We hope to have opened the door for more such research in this direction, so the remaining unknown terrain will be charted in the future.
|
ما امیدواریم که که درها را برای تحقیقات بیشتر در این جهت باز کرده باشیم، به طوری که بقیه زمینهای ناشناخته در آینده نقشه شود.
|
جمله زیر را از انگلیسی به فارسی ترجمه کن.
|
Illuminating the city was only the beginning.
|
روشنایی دادن به شهر تنها آغاز راه بود.
|
جمله زیر را از انگلیسی به فارسی ترجمه کن.
|
My first job out of university was investigating the illegal trade in African ivory.
|
که اولین شغلم خارج از دانشگاه تحقیق در مورد تجارت غیر قانونی عاج در آفریقا بود.
|
جمله زیر را از انگلیسی به فارسی ترجمه کن.
|
Productivity does, right?
|
اما سازندگی دارد.
|
جمله زیر را از انگلیسی به فارسی ترجمه کن.
|
"I'm sorry if I hurt you" or "I'm sorry if I sexually abused you" doesn't cut it.
|
«اگر آسیب رساندم معذرت می خواهم» یا «برای آزار جنسی معذرت می خواهم» کافی نیست.
|
جمله زیر را از انگلیسی به فارسی ترجمه کن.
|
When I was in college, I met Jayaprakash Narayan, famous Gandhian leader who inspired youth to work in rural India.
|
وقتی دانشگاه رفتم، جایاپراکاش نارایان را دیدم، پیشوای بنام طرفدار گاندی که جوانان را تشویق به کار در روستاهای هند میکرد.
|
جمله زیر را از انگلیسی به فارسی ترجمه کن.
|
He joined ESPN, which already had a culture of inclusion and diversity, but he took it up a notch.
|
او به ESPN پیوست، درحالیکه یک فرهنگ گنجایش و تنوع داشت، اما او یک سوراخ ایجاد کرد.
|
جمله زیر را از انگلیسی به فارسی ترجمه کن.
|
We've been fooled by our tool.
|
ما بازيچه ابزارمون شديم.
|
جمله زیر را از انگلیسی به فارسی ترجمه کن.
|
XK: Who knows, maybe by the time your film comes out, we look like a bunch of blithering idiots.
|
ایکس.ک. کسی چه می دونه، شاید تا زمانیکه فیلم اکران بشه ما یک سری آدم مشنگ احمق به نظر بیایم. ایکس.ک. کسی چه می دونه، شاید تا زمانیکه فیلم اکران بشه ما یک سری آدم مشنگ احمق به نظر بیایم.
|
جمله زیر را از انگلیسی به فارسی ترجمه کن.
|
Because you're committing for your future self, and of course your future self can save 27 percent.
|
چون خود را متعهد به خودتان در آینده میکنید، و البته شمای در آینده ۲۷٪ میتواند پسانداز کند.
|
جمله زیر را از انگلیسی به فارسی ترجمه کن.
|
Now, that's also wrong, because traffic happens to be a nonlinear phenomenon, meaning that once you reach above a certain capacity threshold then congestion starts to increase really, really rapidly.
|
این نظر هم اشتباه است٬ چون ترافیک یک پدیدهی غیر خطی است٬ یعنی زمانی که از آستانه ظرفیت معینی بالاتر برود، تراکم واقعا به سرعت زیاد افزایش پیدا میکنه
|
جمله زیر را از انگلیسی به فارسی ترجمه کن.
|
In this case, we install the roof first, and as a second layer, the solar cell.
|
در این حالت، اول سقف را نصب میکنیم، سپس سلول خورشیدی را در لایهی دوم نصب میکنیم.
|
جمله زیر را از انگلیسی به فارسی ترجمه کن.
|
There has been almost no progress on this thing called "general AI," where you go to an AI and say, "Hey, invent for me special relativity or string theory."
|
در موردی به نام «هوش مصنوعی عمومی»، تقریبا هیچ پیشرفتی بدست نیومده، که شما برید به یک هوش مصنوعی بگید: «هی، نسبیت خاص رو برای من کشف کن، یا نظریه ریسمان».
|
جمله زیر را از انگلیسی به فارسی ترجمه کن.
|
Notice how this pole has a reflective marker on top, which means that it can be located in the space.
|
دقت کنید که این میله یک نشانگر در بالای خود دارد، که به این معناست که موقعیت این میله در فضا قابل تشخیص است.
|
جمله زیر را از انگلیسی به فارسی ترجمه کن.
|
All you need is a single oncogene.
|
همه انچه که شما نیاز دارید فقط یه آُنکوژن است.
|
جمله زیر را از انگلیسی به فارسی ترجمه کن.
|
In order to reduce the high energy usage, there are efforts to develop higher-efficiency LEDs, to develop lasers optimized for plant growth and using even fiber-optic cables like these to channel sunlight directly into an indoor vertical farm during the day to reduce the need for artificial lighting.
|
برای کاهش مصرف بالای انرژی، تلاشهایی برای تولید LED هایی با کارایی بالاتر انجام شده، تا لیزرهایی تولید شوند که برای رشد گیاهان بهینه شده و حتی از کابلهای فیبر نوری مانند این برای انتقال نور خورشید مستقیما به داخل مزارع سرپوشیده عمودی استفاده شوند تا در هنگام روز نیاز به نور مصنوعی کاهش یابد.
|
جمله زیر را از انگلیسی به فارسی ترجمه کن.
|
Now you know the lists I'm talking about.
|
خب از این فهرستهایی که دربارهشان صحبت میکنم مطلع هستید.
|
جمله زیر را از انگلیسی به فارسی ترجمه کن.
|
Put the scholarships in the bag. Yeah, you too, yeah, yeah, yeah.
|
اون بورسیه تحصیلی رو توی کیف بذار.
|
جمله زیر را از انگلیسی به فارسی ترجمه کن.
|
If that representative is a software agent, we could have a senate that has as many senators as we have citizens.
|
اگر آن نماینده دستیار نرمافزاری باشد، میتوانیم سنایی داشته باشیم که به تعداد شهروندانمان سناتور داشته باشد.
|
جمله زیر را از انگلیسی به فارسی ترجمه کن.
|
From there, we dove in, and we used these questions: "Share some of your life experiences with me -- what issues deeply concern you?
|
و اين سوالها را پرسيديم چندتا از تجربيات زندگي خودتان را برايم تعريف كنيد چه موضوعاتي شما را عميقا متاثر ميكند؟
|
جمله زیر را از انگلیسی به فارسی ترجمه کن.
|
And the question is, when did they actually make their biggest discovery?
|
سوال اینجاست که، آنها در واقع کی به بزرگترین کشف خود رسیدند؟
|
جمله زیر را از انگلیسی به فارسی ترجمه کن.
|
The Lancet, one of the two greatest medical journals in the world, last summer labeled this a medical emergency now.
|
لانست، یکی از دوبهترین مجله پزشکی جهان، تابستان گذشته این موضوع را وضعیت اضطراری پزشکی نامید.
|
جمله زیر را از انگلیسی به فارسی ترجمه کن.
|
When you drive your car, it feels like you are operating machinery.
|
وقتی رانندگی میکنید، حس میکنید که ماشینوار آن را اجرا میکنید.
|
جمله زیر را از انگلیسی به فارسی ترجمه کن.
|
In January of this year, I went to Myanmar to interview political prisoners, and I was surprised to find them less bitter than I'd anticipated.
|
در ژانویه امسال، برای مصاحبه با زندانیان سیاسی به میانمار رفتم، حیرت کردم از این که وضع آنان به تلخی آنچه پیش بینی می کردم نبود.
|
جمله زیر را از انگلیسی به فارسی ترجمه کن.
|
Some of the objects are a glass of water, a coat, a shoe, a rose.
|
چیزهایی مانند یک لیوان آب، یک کت، یک کفش، یک رُز.
|
جمله زیر را از انگلیسی به فارسی ترجمه کن.
|
It's the full structure of the clitoris.
|
ساختار کامل کلیتوریس هست.
|
جمله زیر را از انگلیسی به فارسی ترجمه کن.
|
What if we start talking to kids regularly about the content on these screens?
|
چی میشه اگر شروع کنیم به حرف زدن منظم با بچهها در مورد محتوای این صفحهها؟
|
جمله زیر را از انگلیسی به فارسی ترجمه کن.
|
We now have a large sample size, and more questions than answers.
|
حالا ما نمونهای بزرگ داریم، اما تعداد سوالهایمان بیشتر از پاسخهاست.
|
جمله زیر را از انگلیسی به فارسی ترجمه کن.
|
Changing to be a better person -- the world is littered with those failures.
|
تغییر برای تبدیل شدن به فردی بهتر، جهان پر از شکستهایی از این قبیل است.
|
جمله زیر را از انگلیسی به فارسی ترجمه کن.
|
But that was before she got Capgras syndrome.
|
اما این تا قبل از اینه که اون دچار کاپگرس بشه.
|
جمله زیر را از انگلیسی به فارسی ترجمه کن.
|
"God doesn't care. He'll still help you."
|
"برای خدا مهم نیست. او به هرحال کمکت میکنه."
|
جمله زیر را از انگلیسی به فارسی ترجمه کن.
|
Not indicators of effort or intention, but real achievement.
|
نه شاخصهایی از تلاش یا تمایلات آنها بلکه دستاوردهای واقعی آنها.
|
جمله زیر را از انگلیسی به فارسی ترجمه کن.
|
I paid to get it repaired -- then it broke again.
|
و خیلی زود من هم داغان و بیپول شدم. یه تراکتور گرفتم، که بعد خراب شد، بردم تعمیرش کردم، بازم دوباره خراب شد. و خیلی زود من هم داغان و بیپول شدم. یه تراکتور گرفتم، که بعد خراب شد، بردم تعمیرش کردم، بازم دوباره خراب شد.
|
جمله زیر را از انگلیسی به فارسی ترجمه کن.
|
Or, "You know, I saw the text, but then I totally forgot, put the phone down and I just forgot about it."
|
یا، «میدانید، پیام را دیدم، اما کاملا فراموش کردم، تلفن را زمین گذاشتم و کاملا فراموش کردم.»
|
جمله زیر را از انگلیسی به فارسی ترجمه کن.
|
And then we played a game of tangrams with an emerald rooster.
|
و وقتی که بازی تانگرام رو نمایش دادیم: با یه خروس سبز!
|
جمله زیر را از انگلیسی به فارسی ترجمه کن.
|
"Two boys hit me today in school.
|
«امروز در مدرسه دو تا از پسرها من را زدند.
|
جمله زیر را از انگلیسی به فارسی ترجمه کن.
|
I want to end just by saying that there's enormous opportunity to make poverty history.
|
من می خوام صحبتم رو خاتمه بدم با گفتن اینکه ما فرصت بزرگی برای پایان دادن به فقر داریم
|
جمله زیر را از انگلیسی به فارسی ترجمه کن.
|
But it turns out synthesizing DNA is very difficult.
|
اما این مشخص می کند كه ساختن DNA واقعا سخت است.
|
جمله زیر را از انگلیسی به فارسی ترجمه کن.
|
But if you clap immediately on red and sometimes clap on green, that might mean that you're more impulsive and creative, and we've found that top-performing salespeople often embody these traits.
|
اما اگر فوری با دیدن قرمز یا گاهی با دیدن سبز دست بزنید به این معناست که خلاقیت یا بیپروایی شما بیشتر است، و ما آن فروشندگانی با بالاترین عملکرد را پیدا کردیم که این خصایص را دارند.
|
جمله زیر را از انگلیسی به فارسی ترجمه کن.
|
Nor were the most successful groups the ones that had the highest aggregate I.Q.
|
و همین طور گروه هایی که دارای بیشترین تراکم افراد با هوش رو داشتند موفقترین ها نبودند.
|
جمله زیر را از انگلیسی به فارسی ترجمه کن.
|
This animal is the size of a paramecium and an amoeba, and it has a brain of 7,000 neurons that's so small -- you know these things called cell bodies you've been hearing about, where the nucleus of the neuron is?
|
این حیوان به اندازه یک پارامیسیوم و یه جانور تک سلولی، و مغزش دارای هفت هزار سلول عصبی که بسیار کوچک است-- شما میدونید اینها به عنوان سلولهای بدنی شناخته می شن تا حالا شنیده بودید، هسته مرکزی سلولهای عصب اونها کجاست؟
|
جمله زیر را از انگلیسی به فارسی ترجمه کن.
|
A second value of older people is paradoxically related to their loss of value as a result of changing world conditions and technology.
|
ارزش دیگر افراد مسن به شکل متناقی به دلیل تغییرات جهان، شرایط و تکنولوژی به ازدست دادن ارزششان مربوط میشود. به دلیل تغییرات جهان، شرایط و تکنولوژی به ازدست دادن ارزششان مربوط میشود.
|
جمله زیر را از انگلیسی به فارسی ترجمه کن.
|
But in fact, what the new economy really is is the marriage of those two, where we embed the information, and the digital nature of things into the material world.
|
اما در واقع، ماهيت اقتصاد جديد، ازدواج آن دو است، جايي كه ما اطلاعات و طبيعت ديجيتال اشيا را به دنياي مادي متصل مي كنيم.
|
جمله زیر را از انگلیسی به فارسی ترجمه کن.
|
The connectome is where nature meets nurture.
|
کانکتوم جایی ست که «سرشت» و «پرورش» یکدیگر را ملاقات میکنند.
|
جمله زیر را از انگلیسی به فارسی ترجمه کن.
|
In fact, he was so protective and so affectionate with these babies that the sanctuary eventually had to take them away from him because he was so protective, he was worried that their mother might hurt them.
|
راستش، چنان مراقب و با احساس نسبت به آنها بود که پناهگاه دست آخر آخر مجبور شد بچه ها را از او بگیرد چون زیاده از حد مراقبشان بود و همش نگران بود که مبادا مادرشان به آنها آسیبی برساند.
|
جمله زیر را از انگلیسی به فارسی ترجمه کن.
|
At Carnegie Mellon, they used to make it actually pretty easy for us to remember our passwords.
|
در دانشگاهی که من بودم به ما یاد دادن تا چگونه کلمه عبورمون یادمون بمونه،
|
جمله زیر را از انگلیسی به فارسی ترجمه کن.
|
Even when someone does call for empathy and understanding for the other side, the conversation nearly always devolves into a debate about who deserves more empathy.
|
حتی وقتی کسی برای همدردی و درک از طرف دیگر کمک میخواهد، گفتگو تقریباً همیشه به این ختم میشود که کدامیک به همدردی بیشتری احتیاج دارند.
|
جمله زیر را از انگلیسی به فارسی ترجمه کن.
|
In that the shell was originally conceived as a lightweight, modern, futuristic, high-tech pod for hurtling down the freeway, and the interiors were completely out of sync with that.
|
در آن، در اصل، پوسته به عنوان یک گیرهی سبک، مدرن، پیشرو، با فن آوری بالا برای ویراژ دادن در بزرگراه، محسوب میشود و داخل ماشین کاملا با آن ناسازگار بود.
|
جمله زیر را از انگلیسی به فارسی ترجمه کن.
|
So we have to have a change in consciousness.
|
بنابراین لازم است در خرد تغییری داشته باشیم.
|
جمله زیر را از انگلیسی به فارسی ترجمه کن.
|
I guess it was one of the earliest descriptions of what we now know today as gross domestic product, GDP.
|
فکر میکنم این یکی از تعاریف اولیه آن چیزی است که ما امروز به نام تولید ناخالص ملی، میشناسیم.
|
جمله زیر را از انگلیسی به فارسی ترجمه کن.
|
It's true, some of them cause devastating disease.
|
درست است، برخی از آنها بیماریهای ویرانگری را به وجود میآورند.
|
جمله زیر را از انگلیسی به فارسی ترجمه کن.
|
Again, we didn't start out thinking, "Oh, let's invent a language."
|
ما با خودمان تصمیم نگرفتیم که، "اوه، بیاییم یک زبان اختراع کنیم".
|
جمله زیر را از انگلیسی به فارسی ترجمه کن.
|
Your brain doesn't know where the signals come from.
|
مغز شما نمیداند که سیگنالها از کجا میآیند.
|
جمله زیر را از انگلیسی به فارسی ترجمه کن.
|
It was very hard to come and say, "I want to do this."
|
این که بیایم و بگویم، "می خواهم اینکار را بکنم" بسیار مشکل بود.
|
جمله زیر را از انگلیسی به فارسی ترجمه کن.
|
Will we all become slaves to algorithms and utility functions?
|
آیا همه ما بردههای آلگوریتمها و توابع ریاضی میشویم؟
|
جمله زیر را از انگلیسی به فارسی ترجمه کن.
|
When we do things that produce biodiversity, we actually get more abundance, and that's important so that we can feed people.
|
وقتی چیزهایی را تولید می کنیم که تنوع زیستی تولید می کنند، در وافع فزونی بیشتری بدست میاوریم، و این حائز اهمیت است چون قادر به غذا رسانی به افراد خواهیم بود.
|
جمله زیر را از انگلیسی به فارسی ترجمه کن.
|
And what for?"
|
و چرا؟»
|
Subsets and Splits
No community queries yet
The top public SQL queries from the community will appear here once available.